اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی — توضیح ۱۰۰ خطای مهم
بسیاری از زبانآموزان هنگام صحبت کردن یا نوشتن، از اشتباه کردن میترسند. درصد زیادی از اشتباهها مربوط به دستور زبان انگلیسی میشود. برای رفع این مشکل روشهای مختلفی وجود دارد. یکی از آنها آشنایی با خطاهایی است که میان بیشتر زبانآموزان در سطوح مختلف مشاهده میشود. در این آموزش، قصد داریم به کمک مثال و تمرین، اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی را توضیح دهیم.
اشتباه گرامری چیست ؟
گرامر بخش بسیار مهمی از زبان است. افراد اغلب آن را به عنوان «قوانین» یک زبان در نظر میگیرند، اما در واقع هیچ زبانی قانون ندارد. اگر بخواهیم کلمه «قوانین» یا «قواعد» را برای آن به کار ببریم، باید شخصی آن را نوشته باشد و سپس بهکمک آن صحبت کند. اما زبانهای مختلف به این شکل ایجاد نشدهاند. زبانها توسط صداهایی شکل گرفتهاند که توسط افراد خلق شده و در نهایت به کلمه تبدیل شده است.
هیچ زبانی قانون ثابت و مشخصی ندارد. زبانها با گذشت زمان دستخوش تغییراتی میشوند. «گرامر» یا «دستور زبان» بازتاب زبان در زمان مشخص است. بسیاری از زبانآموزان بر این باورند که برای یادگیری زبان انگلیسی صرفاً باید به گرامر تسلط داشت. در صورتی که اینطور نیست. تعداد افرادی که بدون خواندن دستور زبان میتوانند زبان مادری خود را یاد بگیرند، کم نیست. کودکان نیز قبل از آشنا شدن «دستور زبان» شروع به صحبت میکنند. اما اگر قصد آموختن زبان دوم را داشته باشیم، ضرورت یادگیری گرامر زبان انگلیسی مشخص میشود.
باید به دستور زبان به عنوان دوستی نگاه کنیم که نکتههای مهمی را به ما میآموزد. وقتی با گرامر زبان آشنایی داشته باشیم، میتوانیم چیزهای زیادی درباره خودمان بدانیم، بیآنکه از استاد بپرسیم یا در کتاب به دنبال آن باشیم. بنابراین، آشنایی و تسلط بر دستور زبان، نقش مؤثری در یادگیری آن زبان دارد. اما از آنجایی که گرامر مبحث پیچیدهای به شمار میرود و ممکن است هنگام استفاده در جمله یا در محاورههای روزمره افراد را دچار سردرگمی کند، لازم است از روشهایی کمک گرفته شود که میزان خطا را به حداقل برساند. یکی از این شیوهها آشنایی با اشتباهات رایج گرامری در انگلیسی است.
در زبان انگلیسی ساختارهایی وجود دارد که بسیار شبیه هم هستند یا در برخی موارد مشابه آنها در زبان مادری ما نیز دیده میشود و ممکن است هنگام صحبت کردن یا برقراری ارتباط با دیگران بهاشتباه از آنها استفاده کنیم. برای رفع این مشکل، بهترین راه این است که با خطاهایی آشنا شویم که بسیاری از افراد حین یادگیری زبان با آن مرتکب میشوند.
در این آموزش به بررسی ۱۰۰ اشتباه رایج گرامری در زبان انگلیسی میپردازیم و جملههای درست را با نادرست آنها مقایسه میکنیم. علاوه بر این، برای اینکه بتوانیم بهتر آنها را درک کنیم، نمونه تمرینهایی نیز همراه با پاسخ ارائه کردهایم.
راه های تقویت گرامر زبان انگلیسی
برای اینکه دستور زبان انگلیسی خود را تقویت کنیم، لازم است نکتههای مهمی را حین مطالعه و تمرین کردن در نظر داشته باشیم، چراکه بخش مهمی از زبان انگلیسی به گرامر اختصاص یافته است و بدون آن نمیتوان سایر مهارتهای زبانی را بهبود بخشید. یکی از این راهکارها دانستن اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی و رفع مشکلات مربوط به آن است. در ادامه به ۵ روش مهم تقویت دستور زبان انگلیسی اشاره شده است.
- بخوانید: خواندن و درک مطلب، روش مفیدی در بهبود مهارت گرامر زبان انگلیسی به شمار میرود. هنگامی که متنی را میخوانید، در حقیقت با انواع قوانین مربوط به دستور زبان انگلیسی آشنا میشوید و بر اساس آن کاربرد زمانها و سایر ساختارهای گرامری را تمرین میکنید. هر چقدر بیشتر مطالعه داشته باشید، قوانین گرامری را به شکل مؤثرتری میآموزید و به مرور میزان اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی کمتر خواهد شد.
- از نرمافزار تصحیحکننده اشتباه گرامری کمک بگیرید: این نرمافزارها به شما کمک میکنند تا با اشتباهات گرامری خود آشنا شوید و درصد خطای شما کاهش پیدا کند. از طرفی، با آشنایی با اشتباهات خود به مرور اعتمادبهنفس شما بیشتر خواهد شد. میتوانید برای این کار از افراد متخصص یا از استاد زبان انگلیسی یا حتی دوستی که تسلط کافی به زبان انگلیسی دارد نیز کمک بگیرید.
- بیشتر بنویسید و بیشتر تست بزنید: نوشتن نیز میتواند به اندازه خواندن مؤثر باشد. هر چقدر زمان بیشتری را به نوشتن و تمرین کردن اختصاص دهید، تسلط بیشتری بر گرامر زبان انگلیسی پیدا خواهید کرد. به علاوه، آزمونهای متعددی مخصوص گرامر زبان انگلیسی طراحی شده است که میتوانید هر چند وقت یک بار به سراغشان بروید و میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید.
- متن خود را با صدای بلند بخوانید: این روش در بیشتر موارد اثربخش است. بسیاری از استادهای زبان انگلیسی خواندن با صدای بلند را توصیه میکنند و حتی بازخوردی درباره اشتباهات گرامری شما خواهند داد. وقتی متنی را میخوانیم یا مینویسیم، بهندرت متوجه اشتباه گرامری خود میشویم. اما وقتی آن را با صدای بلند بخوانیم و برای دومین بار روی آن تمرکز کنیم، بدون شک میتوانیم متوجه بسیاری از خطاهای خود بشویم. بنابراین خواندن متن خود با صدای بلند میتواند راهکار مفیدی در تقویت دستور زبان و جلوگیری از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی شود.
- با دیگران مشورت کنید و از آنها بازخورد بگیرید: پرسیدن همواره باعث آگاهی بیشتر میشود. بنابراین سعی کنید با افرادی در ارتباط باشید که سطح زبان انگلیسی بالایی دارند یا خودشان استاد زبان انگلیسی هستند و میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند. به این ترتیب میتوانید اشتباهات گرامری خود را بهتر متوجه شوید و از بازخوردهای آنها کمک بگیرید تا متوجه نقاط ضعف خود شوید.
اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی
نوشتن نوعی مهارت به شمار میرود و دانستن دستور زبان انگلیسی کمک زیادی به بهبود آن خواهد کرد. البته این بدان معنی نیست که با داشتن تسلط کامل بر دستور زبان انگلیسی میتوانید نویسنده خوبی بشوید، بلکه باید با تکنیکهای نوشتن نیز آشنایی کافی پیدا کنید. اما در مجموع یکی از مسائل مهم در تقویت مهارت نوشتن، تقویت گرامر است.
اشتباهات گرامری میتواند تأثیر بسیار منفی در نوشتن «essay» یا مقاله یا حتی نامه و ایمیل شما داشته باشد. اگر تعداد اشتباهات زیاد باشد، ممکن است مخاطب تصور کند که دقت کافی برای نوشتن به خرج ندادهاید یا با عجله آن را نوشتهاید. به همین دلیل قصد داریم شما را با اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی آشنا کنیم. در ادامه به مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد و در قالب مثال آنها را توضیح خواهیم داد.
1. If conditionals
عمده اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی به استفاده نادرست از فعل مربوط میشود. به مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: When I will arrive, I will call you.
CORRECT: When I arrive, I will call you.
وقتی برسم، به شما زنگ میزنم.
این جمله شرطی نوع اول است. در جملات شرطی دو جملهواره وجود دارد، «جملهواره اصلی» (Main Clause) و جملهواره if. فعل جملهواره «if» به صورت حال ساده است و «will» برای جملهواره اصلی استفاده میشود. بنابراین جمله اول نادرست است، زیرا نباید در جملهواره if از «will» استفاده شود.
علاوه بر if میتوانیم از حروف ربط دیگری مانند کلمههای زیر استفاده کنیم:
- when
- after
- if
- as soon as
به چند مثال دیگر توجه کنید تا با کاربرد جملات شرطی نوع اول بیشتر آشنا شوید.
I will talk to him when I see him in the next two days.
طی دو روز آینده، اگر او را ببینم با او صحبت خواهم کرد.
I will call you as soon as I arrive at the airport.
به محض اینکه به فرودگاه برسم، با شما تماس خواهم گرفت.
If everything is OK, I will come.
اگر همهچیز خوب باشد، میآیم.
2. Married to / married with
بسیاری از زبانآموزان، بهویژه در سطح ابتدایی، کلمه «Married» را با حرف اضافه with به کار میبرند که یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی به شمار میرود. در صورتی که حرف اضافه آن to است. به دو مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: She’s married with a dentist.
CORRECT: She’s married to a dentist.
او با دندانپزشک ازدواج کرده است.
برای «married» از حرف اضافه «to» استفاده میشود نه «with». بنابراین جمله اول نادرست است. در کل، کالوکیشنهای فعل Marry برای همه اجزای کلام آن در جدول زیر تعریف شده است.
کالوکیشنهای Marry | |
He married Suzie in 1925. | Marry (v.) |
Nicole is married to my brother. | Married (adj.) |
She has three daughters from a previous marriage. | Marriage (n.) |
Everyone thought he had died unmarried, but that was not true. | Unmarried (adj.) |
Widowed in 1949, Mrs. Hayes never remarried. | Remarry (v.) |
a girl of marriageable age | marriageable (n.) |
3. Every with (singular non) / every with (plural noun)
یکی دگیر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی این است که از «every» همراه با فعل جمع استفاده کنیم. اما «every» همواره با فعل یا اسم مفرد میآید. به مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: Every students like the teacher.
CORRECT: Every student likes the teacher.
هر دانشآموزی معلمش را دوست دارد.
همانطور که در مثال دوم مشاهده میکنید ، بعد از «every» از اسم مفرد و فعل مفرد استفاده شده است. بنابراین مثال اول نادرست است. این اشتباه را معمولاً در سطح مقدماتی و حتی متوسط هم مشاهده میکنیم.
4. But and although
در زبان انگلیسی، «although» به عنوان «حرف ربط وابسته» (Subordinating Conjunction) دو جملهواره مستقل و وابسته را به هم وصل میکند. «although» به معنای «اگرچه» است و ابتدای جملهواره وابسته میآید. اما جملهواره دیگر مستقل است و نیازی به «but» ندارد. به دو مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: Although it was raining, but we had the picnic.
CORRECT: Although it was raining, we had the picnic.
با اینکه داشت باران میبارید، ما به گردش رفتیم.
برای درک بهتر گرامر although به چند مثال بیشتر توجه کنید.
Although cell phones have many merits, demerits cannot be overlooked.
گرچه تلفنهای همراه مزایای زیادی دارند، نمیتوان از معایب آنها چشمپوشی کرد.
Although he was not well, he attended the meeting.
گرچه حالش خوب نبود، در جلسه شرکت کرد.
5. Your / You're
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی، استفاده نادرست از «your» و «you're» است. برای درک بهتر این موضوع که اهمیت بسیار زیادی هم دارد و در سطح مقدماتی بیشتر به چشم میخورد، به مثالهای زیر دقت کنید.
INCORRECT: Where is you're cell phone?
CORRECT: Where is your cellphone?
تلفن همراه شما کجاست؟
«your» صفت ملکی (Possessive Adjectives) و «you're» مخفف «you are» است که شامل فاعل «you» و فعل «are» میشود. بنابراین، نحوه استفاده از آنها در جمله کاملاً متفاوت است. بنابراین، در مثال اول، «you're» بهاشتباه به کار رفته است. برای درک بهتر به چند مثال دیگر توجه کنید.
Where are your answers?
پاسخهای شما کجاست؟
You're responsible for this project.
شما مسئول این پروژه هستید.
She's coming to your house this weekend.
او این آخر هفته به خانه شما میآید.
They're talking to your parents now.
آنها در حال حاضر مشغول صحبت کردن با والدین شما هستند.
What's your favorite color?
رنگ موردعلاقه شما چیست؟
6. Its / It's
از دیگر اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «its» و «it's» است. «it's» مخفف «it is» است، در حالی که «its» نقش «ضمیر ملکی» را دارد و برای اشیا یا حیوان به کار میرود. به دو مثال زیر توجه کنید.
Incorrect: Its Sunday morning.
Correct: It's Sunday morning.
صبح یکشنبه است.
در مثال اول بهاشتباه از ضمیر ملکی استفاده شده است، در حالی که باید فاعل و فعل به کار برود. بنابراین جمله دوم درست است. به چند مثال دیگر با «its» و «it's» دقت کنید تا تفاوت بین این دو را بهتر درک کنید.
The floor looks great with its new rug.
کف [اتاق] با قالیچه جدیدش عالی به نظر میرسد.
It's raining outside.
بیرون باران میبارد.
7. There / their / they're
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «there» ،«their» و «they're» بهجای هم است. «they're» مخفف «they are» است و به عنوان و فاعل و فعل در ابتدای جمله قرار میگیرد. «there» به معنای آنجا و قید است و در نهایت «their» در دسته صفت ملکی قرار میگیرد. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: Parents do everything for there children.
CORRECT: Parents do everything for their children.
پدر و مادرها برای فرزندانشان هر کاری میکنند.
در مثال اول، «there» قید است، در حالی که باید از «their» استفاده شود، زیرا منظور فرزندان پدر و مادر است و مالکیت را نشان میدهد.
8. Unique / Most unique
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «صفتهای عالی» (Superlative Adjectives) است. صفتهایی مانند «unique/ideal/entire/perfect» شدت مقایسه را نشان نمیدهند و به عنوان صفت عادی مورد استفاده قرار میگیرند. به مثالهای زیر دقت کنید تا با کاربرد آنها در جمله بیشتر آشنا شوید.
INCORRECT: This is the most unique dress.
CORRECT: This is the unique dress.
این لباس منحصربهفردی است.
در جمله اول از «unique» همراه با «most» استفاده شده است، در حالی که این صفت به شکل صفت عالی به کار نمیرود. بنابراین جمله دوم درست است. به دو مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
That job is perfect for him.
آن شغل برای او عالی است.
These conditions are ideal.
این شرایط ایدهآل است.
9. Me / I
از دیگر اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از «me» و «I» همراه با اسم شخص دیگری است. وقتی از انجام دادن کاری با شخص دیگری صحبت میکنیم، ابتدا اسم او را میآوریم و سپس از ضمیر فاعلی «I» استفاده میکنیم، مانند مثال زیر:
INCORRECT: Me and Johnny live here.
CORRECT: Johnny and I live here.
من و «جانی» اینجا زندگی میکنیم.
در زبان انگلیسی وقتی اسمی در کنار ضمیر فاعلی «I» قرار میگیرد، ابتدا اسم و سپس ضمیر فاعلی را میآوریم. بنابراین شکل درست آن به صورت جمله دوم خواهد بود. به چند مثال دیگر توجه کنید تا با کاربرد ضمیر فاعلی «I» آشنا شوید.
Smith and I went to the mall.
من و «اسمیت» به مرکز خرید رفتیم.
My brother and I love ice cream.
من و برادرم عاشق بستنی هستیم.
John and I are planning a trip.
من و «جان» در حال برنامهریزی برای سفریم.
10. Then / than
بسیاری از زبانآموزان هنگام استفاده از «then» و «than» آنها را اشتباه بهجای هم به کار میبرند. «then» به معنای «بعد» یا «سپس» است، در حالی که «than» برای مقایسه دو چیز به کار میرود و به معنای «از» است. بنابراین، باید دقت داشته باشیم که هنگام استفاده از صفتهای تفضیلی از «then» بهجای «than» استفاده نکنیم، زیرا معنی جمله را تغییر میدهد. به مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: She is more beautiful then Janet.
CORRECT: She is more beautiful than Janet.
او از «ژانت» زیباتر است.
«than» برای مقایسه به کار میرود، اما «then» برای برنامهریزی یا توضیح دستورالعمل استفاده میشود. بنابراین باید کاربرد هر یک را بدانیم و به درستی از آنها در جمله استفاده کنیم. جمله اول نادرست است، زیرا برای مقایسه کردن از «than» کمک میگیریم. به دو مثال دیگر توجه کنید تا تفاوت بین «than» و «then» را بهتر درک کنید.
He is cleverer than Alex.
او از «الکس» باهوشتر است.
First I will go to Amritsar then Delhi.
من اول به «امریتسار» و سپس به «دهلی» میروم.
11. Amount / number
برای بسیاری از زبانآموزان این مشکل پیش میآید که نمیدانند چه زمانی از «amount» و چه زمانی از «number» در جمله استفاده کنند. در نتیجه ممکن است آنها را بهاشتباه به کار ببرند و به همین دلیل تشخیص تفاوت «amount» و «number» یکی از موارد مهم جلوگیری از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی به شمار میرود. برای درک بهتر به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: A greater amount of people are visiting the stadium.
CORRECT: A greater number of people are visiting the stadium.
تعداد زیادی از مردم به استادیوم میروند.
«amount» برای اسمهای غیر قابلشمارش و «number» برای اسمهای قابلشمارش به کار میرود. بنابراین جمله اول نادرست است، زیرا «people» اسم جمع قابلشمارش است و باید از «number» استفاده کنیم. به دو مثال دیگر توجه کنید تا با تفاوت «amount» و «number» بیشتر آشنا شوید.
A large amount of sand is needed for the project.
برای پروژه به شن زیادی احتیاج داریم.
We can watch a number of TV shows.
میتوانیم تعداد زیادی برنامه تلویزیونی تماشا کنیم.
12. Fewer / less
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «کمیتسنجها» (Quantifiers) است. کمیتسنجها نشاندهنده تعداد یا مقدار هستند و قبل از اسم در جمله به کار میروند. بسیاری از کمیتسنجها به طور مشترک برای اسامی قابلشمارش و غیر قابلشمارش کاربرد دارند، اما برخی از آنها فقط مختص اسامی قابلشمارش و برخی مختص اسامی غیر قابلشمارش هستند. در جدول زیر میتوانید انواع کمیتسنجها و دستهبندی آنها را مشاهده کنید.
کمیتسنجها (Quantifiers) | ||
برای اسامی قابلشمارش و غیر قابلشمارش | برای اسامی غیر قابلشمارش | برای اسامی قابلشمارش |
all | much | many |
enough | a little/little/very little | a few/few/very few |
more/most | a bit (of) | a number (of) |
less/least | a great deal of | several |
no/none | a large number of | a large number of |
not any | a large quantity of | a great number of |
some | a majority of | |
a lot of | ||
lots of |
یکی از خطاهای رایج در استفاده از «fewer» و «less» است. این دو کمیتسنج در دسته صفتهای تفضیلی قرار میگیرند و برای مقایسه به کار میروند. از «fewer» برای مقایسه دو واحد قابلشمارش و از «less» برای مقایسه دو واحد غیر قابلشمارش استفاده میکنیم. به دو مثال زیر توجه کنید تا با تفاوت این دو کمیتسنج در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.
INCORRECT: There are less dresses.
CORRECT: There are fewer dresses.
لباسهای کمتری وجود دارد.
در مثال فوق، «dresses» اسم جمع قابلشمارش است و به همین دلیل از «fewer» باید استفاده کنیم. به دو مثال دیگر توجه کنید.
There was a less rainfall last year.
سال گذشته بارندگی کمتر بود.
There are fewer students in the class.
تعداد کمتری دانشآموز در کلاس هست.
13. Did not
استفاده از شکل ساده فعل بعد از «did not» یکی از موارد بسیار مهم در دستور زبان انگلیسی به شمار میرود، اما در سطوح مقدماتی ممکن است برخی از زبانآموزان از شکل گذشته فعل استفاده کنند که اشتباه است. به همین دلیل این موضوع مهم را در مبحث اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی توضیح دادهایم. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: I did not saw him yesterday.
CORRECT: I did not see him yesterday.
من او را دیروز ندیدم.
در مثال فوق، بعد از «did not» باید از شکل ساده فعل استفاده کرد. بنابراین جمله اول نادرست است، زیرا «saw» شکل گذشته فعل است و باید به صورت «see» بیاید. برای درک بهتر به چند مثال دیگر توجه کنید.
I did not study Maths.
من ریاضی نخواندم.
He didn't get up early today.
او امروز زود از خواب بیدار نشد.
Her mother did not allow her to go out with her friends.
مادرش به او اجازه نداد با دوستانش به بیرون برود.
14. Too / enough
یکی دیگر از اشباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «too» و «enough» است. «too» قبل از صفت و قید به کار میرود، در حالی که «enough» بعد از صفت و قید در جمله قرار میگیرد. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: This shirt is enough big for me.
CORRECT: This shirt is too big for me.
این پیراهن برایم بیش از حد بزرگ است.
در مثال فوق «too» به معنای بیش از حد است و قبل از صفت میآید، اما «enough» به معنای «به اندازه کافی» است و بعد از صفت قرار میگیرد. بنابراین جمله اول اشتباه است. برای درک بهتر به دو مثال دیگر توجه کنید.
INCORRECT: The house isn’t enough big.
CORRECT: The house isn’t big enough.
خانه به اندازه کافی بزرگ نیست.
جمله اول به این دلیل نادرست است که «enough» همواره بعد از صفت و قبل از اسم قرار میگیرد. در ادامه به چند مثال دیگر توجه کنید تا با کاربرد too و enough در جمله بیشتر آشنا شوید.
I don't have enough time.
من به اندازه کافی وقت ندارم.
(در این مثال، «time» اسم است و «enough» قبل از اسم آمده است.)
The ring was too small.
حلقه بیش از حد کوچک بود.
(در این مثال، «small» صفت است و قبل از آن «too» آمده است.)
در آموزشهای قبلی «مجله فرادرس» با کاربرد «too» و «enough» آشنا شدیم. برای مطالعه بیشتر درباره کاربرد «too» و «enough» مطالعه مطلب زیر پیشنهاد میشود.
15. Gerunds
«اسم مصدر» (Gerund) با افزودن پسوند «ing-» به انتهای فعل تشکیل میشود. برای مثال، با افزودن «ing-» به انتهای فعل «teach»، میتوانیم آن را به اسم مصدر «teaching» تبدیل کنیم. اسم مصدر ظاهری شبیه فعل دارد اما نقش اسم را در جمله ایفا میکند. به همین دلیل به آن اسم مصدر گفته میشود. اسم مصدر در زبان انگلیسی نقشهای مختلفی دارد. برای مثال، میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مفعول حرف اضافه در جمله ظاهر شود. در مثالهای زیر میتوانید نقشهای مختلف اسم مصدر را بهتر درک کنید.
Teaching English is fun.
تدریس زبان انگلیسی لذتبخش است.
(در این جمله «teaching» اسم مصدر و در نقش فاعل جمله ظاهر شده است.)
I enjoy swimming.
من از شنا کردن لذت میبرم.
(در این جمله «swimming» اسم مصدر و در نقش مفعول جمله ظاهر شده است.)
He insisted on going out.
او به بیرون رفتن اصرار ورزید.
(در این جمله «going out» اسم مصدر و در نقش مفعول حرف اضافه ظاهر شده است.)
هنگامی که اسم مصدر نقش مفعول جمله را دارد، بعد از فعلهای خاصی میآید. اما بسیاری از زبانآموزان با این فعلها آشنا نیستند و ممکن است بعد از آنها از شکل ساده فعل یا مصدر با to استفاده کنند. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: We enjoy to go for walk after dinner.
CORRECT: We enjoy going for walk after dinner.
ما از پیادهروی بعد از شام لذت میبریم.
«enjoy» در دسته فعلهایی قرار میگیرند که بعد از آن به اسم مصدر نیاز داریم. بنابراین جمله اول نادرست است. به دو مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
I love eating ice cream.
من عاشق بستنی خوردنم.
She hates walking in the rain.
او از قدم زدن زیر باران بیزار است.
She feels like going to the movies.
او دلش میخواهد به سینما برود.
در جدول زیر تعدادی از فعلهای پرکاربرد انگلیسی را مشاهده میکنید که بعد از آنها مفعول ing میآید.
افعالی که مفعول ing میگیرند | ||
don't mind | finish | admit |
practice | can't stand | avoid |
spend | look forward to | consider |
stop | keep | enjoy |
imagine | suggest | recommend |
16. Every day / every day
شاید برای بسیاری از افراد حتی در سطوح بالا پیش آمده باشد که تفاوت «everyday» و «every day» را ندانند. این کلمه به دو شکل صفت و قید کاربرد دارد. اگر به عنوان صفت به کار برود، به معنای «روزانه/هرروزه» است و قبل از اسم در جمله قرار میگیرد. در این حالت بدون فاصله یعنی به شکل «everyday» نوشته میشود، مانند «everyday clothes» که به معنی «لباسهای روزانه» یا «لباسهای معمولی» است.
اما اگر به عنوان قید زمان در جمله به کار برود، با فاصله نوشته میشود. به دو مثال زیر توجه کنید تا با تفاوت آنها در جمله بیشتر آشنا شوید.
INCORRECT: He needs a car for his every day activities.
CORRECT: He needs a car for his everyday activities.
او برای کارهای روزانه خود به ماشین احتیاج دارد.
در مثال فوق «everyday» قبل از اسم «activities» آمده و نقش صفت را دارد، به همین خاطر باید بدون فاصله نوشته شود. به چند مثال دیگر در این زمینه دقت کنید.
I meet him every day.
من هر روز او را ملاقات میکنم.
(در این مثال «every day» نقش قید را دارد.)
He goes to college every day.
او هر روز به کالج میرود.
(در این مثال «every day» نقش قید را دارد.)
I need a laptop for my everyday work.
من برای کار روزانه خود به لپتاپ نیاز دارم.
(در این مثال «everyday» نقش صفت را دارد و قبل از اسم آمده است.)
17. Possession shared by two persons
هنگامی درباره مالکیت چیزی صحبت میکنیم، علامت «آپاستروف» (Apostrophe) به کار میبریم که همراه با «s'» در جمله میآید. اما قوانین استفاده از آپاستروف برای اسمهای مفرد و جمع فرق میکند. همچنین اگر دو اسم در جمله داشته باشیم و بخواهیم مالکیت را نشان دهیم، علامت «s'» بعد از اسم دوم قرار میگیرد. بنابراین، در مثالهای زیر، جمله دوم درست است.
INCORRECT: It is Smith’s and Peter’s car.
CORRECT: It is Smith and Peter’s car.
این ماشین «سام» و «پیتر» است.
به مثال دیگری در این رابطه توجه کنید.
This is Mark and Smith's house.
این خانه «مارک» و «اسمیت» است.
در رابطه با استفاده از آپاستروف برای اسمهای مفرد و جمع باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر اسم مفرد باشد و بخواهیم مالکیت چیزی را به آن نسبت دهیم، از «s'» استفاده میکنیم. اما اگر اسم جمع باشد، چون خودش «s» جمع دارد، دیگر نیازی به افزودن «s» نیست و فقط علامت آپاستروف کافی است. به دو مثال زیر توجه کنید.
The teacher corrected the student's homework.
معلم تکلیف دانشآموز را صحیح کرد.
The teacher corrected the students' homework.
معلم تکالیف دانشآموزان را صحیح کرد.
در مثال اول «student» اسم مفرد است و مفهوم جمله این است که معلم تکلیف یک دانشآموز را صحیح کرده است. اما در جمله دوم «students» اسم جمع است و مفهوم آن این است که معلم تکالیف دانشآموزان را صحیح کرده است. بنابراین، در مثال اول از «s'» استفاده شده در حالی که مثال دوم به «s» نیازی ندارد . فقط علامت آپاستروف بعد از «students» به کار رفته است.
در مجموع، علامت آپاستروف برای نشان دادن مالکیت، ازجمله مواردی است که بسیاری از زبانآموزان در یادگیری آن با مشکل مواجه میشوند و این امر در رابطه با بخش «writing» به ویژه در آزمونهای بینالمللی نظیر آیلتس، تافل یا دولینگو اهمیت زیادی پیدا میکند. آشنایی با اشتباهات رایج درمورد نحوه استفاده از آپاستروف در جمله، باعث بهبود مهارت نوشتن میشود.
18. His / hers / its
اگر بخواهیم درمورد حیوانی صحبت کنیم، اما اطلاعاتی از نر یا ماده بودن او نداریم، از ضمیر ملکی «its» استفاده میکنیم. اما اگر جنسیت آن مشخص باشد (مانند حیوانهای خانگی) میتوانیم از ضمایر «his» و «hers» نیز کمک بگیریم. به مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: The dog lost his bone.
CORRECT: The dog lost its bone.
سگ استخوانش را گم کرد.
(در این مثال، فرض بر این است که جنسیت سگ معلوم نیست، به همین دلیل جمله اول نادرست است.)
به مثال دیگری توجه کنید.
His dog participates in many dog shows. It has won many prizes.
سگ او در بسیاری از برنامههای مربوط به سگها شرکت میکند. او برنده جوایز زیادی شده است.
19. Well / good (happiness)
برخی از زبانآموزان ممکن است در استفاده از صفت و قید دچار مشکل شوند و آنها را به درستی در جمله به کار نبرند. در ادامه این مطلب سعی کردهایم ویژگیهای قید و صفت را توضیح دهیم.
INCORRECT: You speak English good.
CORRECT: You speak English well.
تو انگلیسی را خوب صحبت میکنی.
«speak» فعل اصلی جمله است و همراه آن باید «well» بیاید. «good» صفت است، بنابراین در این مثال نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. در کل، صفت کلمههای است که برای توصیف ویژگیهای اسم یا ضمیر در جمله به کار میرود و قبل از اسم قرار میگیرد. اگر در جملهای صفت داشته باشیم، فعل یا به صورت فعل to be یا فعل ربطی به کار میرود.
قید کلمهای است که درباره فعل، صفت یا قید دیگری در جمله توضیح میدهد و اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار میدهد. قیدها معمولاً با پسوند «ly-» از سایر کلمهها مجزا میشوند و همواره با فعل اصلی در جمله مورد استفاده قرار میگیرند.
یکی دیگر از کاربردهای «good» در جمله برای بیان شادی است. به مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: He feels well.
CORRECT: He feels good.
حالش خوب است.
همانطور که اشاره شد، از «good» برای بیان احساس خوشحالی یا رضایت استفاده میکنیم. به همین دلیل جمله دوم درست است.
20. Well / good (quality)
«well» و «good» برای توصیف کیفیت نیز به کار میروند. وقتی بخواهیم درباره کیفیت چیزی یا کسی صحبت کنیم، از «well» کمک میگیریم. بنابراین، در مثالهای زیر، «well» درست است، زیرا کیفیت آشپزی کردن شخص را نشان میدهد. از طرفی، همانطور که پیشتر اشاره شد، قید همراه با فعل اصلی و صفت همراه با فعل to be یا فعل ربطی در جمله به کار میرود، بنابراین جمله دوم گزینه درست خواهد بود.
INCORRECT: She cooks good.
CORRECT: She cooks well.
او خوب آشپزی میکند.
به چند مثال دیگر برای تشخیص تفاوت «good» و «well» برای بیان کیفیت توجه کنید.
The machine works well.
دستگاه خوب کار میکند.
(در این مثال «work» فعل اصلی است و «well» در نقش قید به کار رفته است.)
She sings well.
او خوب آواز میخواند.
She's a good singer.
او خواننده خوبی است.
(در این مثال، «singer» اسم و «good» صفت است.)
They drive well.
آنها خوب رانندگی میکنند.
They are good drivers.
آنها رانندگان خوبی هستند.
She plays tennis well.
او خوب تنیس بازی میکند.
She is a professional tennis player.
او بازیکن حرفهای تنیس است.
21. Each is / each are
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از فعل مناسب بعد از «each» است. نکته مهم این است که برای «each» همواره باید از فعل مفرد استفاده کنیم. بنابراین، در مثالهای زیر، جمله اول نادرست است.
INCORRECT: Each of the cars are fast.
CORRECT: Each of the cars is fast.
هر یک از ماشینها سریع است.
برای درک بهتر نحوه استفاده از «each» در جمله به چند مثال دیگر توجه کنید.
Each of the students is fast.
هر یک از دانشآموزان سریع است.
Neither of them is my classmate.
هیچیک از آنها همکلاسی من نیست.
One of my friends is obese.
یکی از دوستان من چاق است.
22. One of the
یکی از کاربردهای «one of the» برای متمایز کردن یک شخص یا یک شیء از دیگر اجزای مجموعه است و به معنای «یکی از» مورد استفاده قرار میگیرد. در مثال زیر اسم قابلشمارش مفرد «train» بعد از کمیتسنج «one of the» آمده و در این حالت فعل به شکل مفرد به کار میرود، اما بعد از «train» همواره اسم جمع میآید. بنابراین جمله اول نادرست است.
INCORRECT: One of the train is late.
CORRECT: One of the trains is late.
یکی از قطارها دیر کرده است.
به چند مثال زیر و ترجمه آنها توجه کنید تا با کاربرد کمیتسنج «one of the» بیشتر آشنا شوید.
Taj Mahal is one of the seven wonders of the world.
«تاج محل» یکی از عجایب هفتگانه دنیاست.
He is one of my best friends.
او یکی از بهترین دوستانم است.
23. Police is / police are
هنگامی که به کلمه «police» به صورت کلی اشاره میکنیم، فعل جمع به کار میبریم. کلمه «police» همواره به عنوان اسم جمع در جمله مورد استفاده قرار میگیرد، بنابراین، در میان مثالهای زیر، جملهای که فعل «are» دارد درست است. اما اگر مأمور پلیس (Police officer) یا اداره پلیس مدنظر ما باشد، از فعل مفرد استفاده میکنیم.
INCORRECT: The police is coming.
CORRECT: The police are coming.
پلیس در راه است.
برای درک بهتر این موضوع، به چند مثال دیگر با کلمه «police» و فعل جملهها توجه کنید.
The police are blocking off the street where the robbery occurred.
پلیس در حال بستن خیابانی است که دزدی رخ داد.
The police department is at the corner of the Pine street.
اداره پلیس نبش خیابان «پاین» است.
(در این مثال، به اداره پلیس اشاره شده است، به همین دلیل فعل به صورت مفرد به کار میرود.)
24. Misplaced adverbs
قید در جمله جایگاههای مختلفی دارد و با توجه به نوع آن نحوه استفاده از آن را در جمله تعیین میکنیم. یکی از قیدهای پرکاربرد در زبان انگلیسی، قید تکرار است، مانند «always» ،«usually» و «never». اگر این فعلها در جمله مورد استفاده قرار بگیرند، باید به جایگاه آنها توجه کرد. قیدهای تکرار معمولاً بعد از فاعل و قبل از فعل اصلی در جمله قرار میگیرند. اما اگر فعل to be به جای فعل اصلی در جمله باشد، بعد از فعل میآیند. به دو مثال زیر توجه کنید.
She usually arrives late.
او معمولاً دیر سر کار میآید.
She is usually tired on the weekends.
او معمولاً آخر هفتهها خسته است.
اما در برخی موارد با تغییر جایگاه قید در جمله معنی آن نیز تغییر میکند. هر دو جمله زیر معنی مختلفی دارد.
INCORRECT: He almost washed all of the cars.
CORRECT: He washed almost all of the cars.
او تقریباً همه ماشینها را شست.
در مثال اول، وقتی از «almost» بین فاعل و فعل استفاده میکنیم، معنی جمله تغییر میکند. در واقع منظور جمله اول این است که او همه ماشینها را تقریباً شست ( کامل نشست). در حالی که منظور جمله ما این است که او تقریباً همه ماشینها را شست. به همین دلیل جمله اول نادرست و جمله دوم درست است.
25. The omission of second part of comparison
در برخی موارد، هنگامی که مقایسهای بین دو چیز صورت میگیرد، اگر شنونده از قبل با آن آشنا باشد، نیازی به آوردن مورد دوم نیست. بنابراین میتوانیم بخش دوم مقایسه را حذف کنیم. اما در برخی موارد نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، مانند مثال زیر:
INCORRECT: Smith likes Math more than English.
CORRECT: Smith likes Math more than he likes English.
«اسمیت» ریاضی را بیشتر از زبان انگلیسی دوست دارد.
26. An / a
اگر حرف اول کلمه «صدادار» باشد، یعنی با یکی از حروف صدادار «a/e/i/o/u» شروع شده باشد، از «an» استفاده میکنیم. اما اگر حرف اول کلمه بیصدا باشد، قبل از کلمه «a» به کار میبریم. اما در مورد کلمههای زیر قانون استفاده از حروف تعریف فرق میکند.
- a horse
- an hour
- a university
در مورد کلمه «horse»، چون با حرف بیصدا شروع شده، قبل از آن از «a» استفاده میکنیم. اما در مورد کلمه «hour» چون حرف «h» خوانده نمیشود، بنابراین، صدای آن شبیه حرف صدادار (/aʊr/) است و به همین خاطر قبل از آن «an» میآید. در رابطه با کلمه «university» نیز چون «u» صدای «ju» میدهد، قبل از آن «a» میآوریم.
27. Alternative / alternate
دو کلمه «alternate» و «alternative» معمولاً اشتباه بهجای هم استفاده میشوند. «alternate» به معنای «یکی در میان» یا «نوبتی انجام دادن» و «alternative» به معنای «جایگزین» است. به دو مثال زیر و شکل درست و نادرست استفاده از این دو کلمه توجه کنید.
INCORRECT: The salad is a healthier alternate.
CORRECT: The salad is a healthier alternative.
سالاد جایگزین سالمتری است.
به چند مثال دیگر و ترجمه آنها توجه کنید.
The government alternates between the two parties.
دولت دو جناح را نوبتی جایگزین میکند.
( در این مثال «alternate» به عنوان فعل به کار رفته است.)
Do you have any alternative suggestions?
آیا پیشنهاد جایگزینی دارید؟
28. Amicable / Amiable
معنای این دو کلمه با هم فرق دارد و نباید با هم اشتباه گرفته شود. «amicable» به معنای «دوستانه» یا «مسالمتآمیز» و «amiable» برای توصیف افراد خوشبرخورد و صمیمی به کار میرود. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: The teams were amicable.
CORRECT: The teams were amiable.
تیمها رفتار خوبی داشتند.
به دو مثال دیگر و ترجمه آنها توجه کنید.
The amiable young man greeted me.
مرد جوان و صمیمی با من احوالپرسی کرد.
The meeting was amicable.
جلسه دوستانه بود.
29. Among / between
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «among» و «between» است. از «between» زمانی استفاده میکنیم که فقط دو گزینه وجود داشته باشد. اما «among» زمانی استفاده میشود که درباره سه یا بیشتر از سه گزینه صحبت میکنیم. به دو مثال زیر توجه کنید.
Incorrect: She could not decide among the two shirts.
Correct: She could not decide between the two shirts.
او نمیتوانست بین دو پیراهن تصمیم بگیرد.
در این جمله، چون دو پیراهن وجود دارد، بنابراین باید «between» به کار ببریم. برای درک بهتر به چند مثال دیگر نیز توجه کنید.
They had to choose the winner between the red and the blue teams.
آنها باید بین تیمهای قرمز و آبی یکی را انتخاب میکردند.
They had to choose the winner among the 5 competing teams.
آنها باید از بین ۵ تیم برنده را اعلام میکردند.
30. Beside / besides
«beside» به معنی «کنار» و «besides» به معنای «علاوه بر این» است. بسیاری از زبانآموزان هنگام استفاده از این دو کلمه آن را بهاشتباه بهجای هم به کار میبرند. به دو مثال زیر دقت کنید.
Incorrect: Ask him to sit besides me.
Correct: Ask him to sit beside me.
از او خواهش کن که کنار من بنشیند.
به چند مثال دیگر و ترجمه آنها توجه کنید تا با تفاوت «beside» و «besides» بیشتر آشنا شوید.
The bride was sitting beside the groom at the reception.
در مهمانی عروس کنار داماد نشسته بود.
People choose jobs for other reasons besides money.
مردم علاوه بر پول به دلایل دیگری شغل انتخاب میکنند.
31. Bring / take
دو فعل «take» و «bring» در بسیاری از موارد بهاشتباه بهجای هم استفاده میشوند. «bring» به معنای بردن کسی یا رفتن با کسی به جایی است و «take» به معنای چیزی را از کسی گرفتن است. به دو مثال زیر دقت کنید.
Incorrect: He will bring the book from his friend.
Correct: He will take the book from his friend.
او کتاب را از دوستش میگیرد.
به چند مثال دیگر نیز توجه کنید تا تفاوت فعل «take» و «bring» را بهتر درک کنید.
In an emergency, my son could drive up and bring us home.
در شرایط اضطراری، پسرم میتواند رانندگی کند و ما را تا خانه برساند.
He leaned forward to take her hand.
او به جلو خم شد تا دستش را بگیرد.
32. Can / may
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی کاربرد نادرست افعال کمکی وجهی است. فعلهای «can» و «may» در دسته افعال کمکی وجهی به شمار میروند. «can» برای بیان توانایی و «may» برای بیان احتمال به کار میرود. بنابراین باید با نحوه استفاده درست آن در جمله آشنا شویم و با توجه به معنی از آن استفاده کنیم.
INCORRECT: I may drive because I passed the driving test.
CORRECT: I can drive because I passed the driving test.
من میتوانم رانندگی کنم زیرا در آزمون رانندگی قبول شدم.
به دو مثال دیگر توجه کنید تا با کاربرد «can» و «may» در جمله آشنا شوید.
I can talk to her as she is my friend.
من میتوانم با او صحبت کنم زیرا دوست من است.
It may rain tomorrow.
ممکن است فردا باران ببارد.
در آموزشهای قبلی «فرادرس» به کاربرد افعال کمکی وجهی اشاره کردیم. برای مطالعه بیشتر درباره افعال کمکی، مطالعه مجموعه مطالب زیر از «مجله فرادرس» پیشنهاد میشود.
33. Deadly / deathly
دو کلمه «deadly» و «deathly» هر دو قید هستند، اما معنی و کاربردهای متفاوتی دارند. «deadly» به معنای «مهلک» یا «کشنده» و «deathly» به معنای «مرگبار» یا «وخیم» است. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: A bee sting can be deathly.
Correct: A bee sting can be deadly.
نیش زنبور عسل میتواند کشنده باشد.
به دو مثال دیگر توجه کنید تا تفاوت این دو کلمه را بهتر درک کنید.
It is a deadly weapon.
این سلاح کشندهای است.
His face was deathly pale.
صورت او بهشدت رنگپریده بود.
34. Farther / further
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی کاربرد دو کلمه «farther» و «further» است. این دو کلمه با هم تفاوت دارند و باید با نحوه استفاده از آنها در جمله بهخوبی آشنا شویم. «farther» به معنی دور بودن فاصله از نظر فیزیکی است و برای بیان مسافت به کار میرود. اما «further» به معنای بیشتر است و بهجای «in addition» نیز از آن استفاده میشود. به دو مثال زیر توجه کنید.
Incorrect: We will drive no further tonight.
Correct: We will drive no farther tonight.
ما امشب بیشتر رانندگی نخواهیم کرد.
به چند مثال دیگر با این دو کلمه پرکاربرد و ترجمه آنها توجه کنید.
We had to walk farther than the map indicated.
ما مجبور بودیم بیشتر از چیزی که نقشه نشان میداد راه برویم.
New Delhi is farther from Mumbai than from Noida.
«دهلی نو» در مقایسه با «نویدا» از «بمبئی» دورتر است.
We need to discuss this further.
ما باید در این مورد بیشتر صحبت کنیم.
35. Since/ for
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی کاربرد قیدهای زمان «since» و «for» است که معمولاً برای «زمان حال کامل» (Present Perfect tense) به کار میرود. «since» به معنای «از» است و از آن برای نشان دادن زمان انجام کاری استفاده میکنیم و «for» برای مدت زمان کاربرد دارد. به دو مثال زیر دقت کنید.
Incorrect: I’ve been in America since 3 months.
Correct: I’ve been in America for 3 months.
من به مدت ۳ ماه در آمریکا بودم.
در مثال فوق مدت زمان زندگی کردن در آمریکا مدنظر است و به همین دلیل باید از «for» استفاده شود. به چند مثال دیگر با قیدهای زمان «since» و «for» توجه کنید.
- for 20 minutes
- for three days
- for 6 months
- for 4 years
- for 2 centuries
- for a long time
- since 9am
- since Monday
- since January
- since 1997
- since 1500
- since I left school
36. On / in
دو حرف اضافه «in» و «on» نیز در زبان انگلیسی کاربردهای گوناگونی دارند و برای موقعیتهای مختلفی به کار میروند. برای مثال، «on» قبل از روز یا قبل از ماه و تاریخ انگلیسی قرار میگیرد، اما «in» قبل از روز، ماه، فصل یا سال میآید. اگر ماه و تاریخ با هم به کار رفته باشد، نباید از «in» استفاده کنیم، مانند مثال زیر:
INCORRECT: In January 13th, I will be twenty.
CORRECT: On January 13th, I will be twenty.
سیزدهم ژانویه، من بیستساله خواهم شد.
همانطور که مشاهده میکنید، چون «January» و «13th» با هم در جمله به کار رفتهاند، از حرف اضافه «on» استفاده شده است، اما اگر «January» بدون تاریخ به کار برود، حرف اضافه «in» را به کار میبریم. برای درک بهتر این موضوع به چند مثال دیگر توجه کنید.
He will report on September 26 on a very hot evening in July.
او در ۲۶ سپتامبر، در یک بعدازظهر خیلی داغ در ماه ژوئیه گزارش خواهد داد.
She always reads newspapers in the morning.
او همیشه صبح روزنامه میخواند.
In the summer, we have a rainy season for three weeks.
در تابستان، به مدت سه هفته فصلی بارانی داریم.
The new semester will start in March.
فصل جدید در ماه مارس شروع خواهد شد.
I was born in 1990.
من در سال ۱۹۹۰ به دنیا آمدم.
37. No one / anyone
«nobody» یا «no one» معنی منفی دارد و به تنهای در جمله مثبت میتواند بار معنایی منفی ایجاد کند. بنابراین نیازی به افزودن «not» نیست. دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید.
INCORRECT: At the party, I didn’t meet no one.
CORRECT: At the party, I didn’t meet anyone.
در مهمانی، من با هیچکس ملاقات نکردم.
در مثال اول از «nobody» همراه با «didn't» استفاده شده که اشتباه است. «anyone» در جمله منفی و «nobody» در جمله مثبت به کار میرود، اما معنی منفی دارد. بنابراین جمله دوم درست است. به چند مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
I don't talk to anyone in the office.
من بعدازظهر با هیچکس صحبت نمیکنم.
I like no one in their family.
من هیچکس را در خانواده آنها دوست ندارم.
38. If I was / if I were
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی، استفاده از فعل «to be» برای جملهواره «if» در شرطی نوع دوم است. در جملات شرطی نوع دوم، دو جملهواره if و جملهواره اصلی تعریف شده است که در جملهواره if از زمان گذشته ساده استفاده میشود. اما اگر فعل جمله to be باشد، فقط به شکل «were» به کار میرود و این در مورد تمام فاعلها صدق میکند.
INCORRECT: If I was going to the movies...
CORRECT: If I were going to the movies...
اگر قرار باشد من به سینما بروم...
به چند مثال دیگر توجه کنید تا با کاربرد جملات شرطی نوع دوم بیشتر آشنا شوید.
If I were taller, I would be happier.
اگر قدبلندتر بودم، خوشحالتر بودم.
If I were you, I wouldn't go to that party alone.
اگر جای تو باشم، تنها به آن مهمانی نمیروم.
He would ravel more if he were younger.
اگر جوانتر بود، بیشتر به سفر میرفت.
39. Themself / themselves
نکته مهم دیگر در رابطه با اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از ضمایر است. ضمایر انعکاسی در مواقعی به کار میروند که فاعل و مفعول جمله یکی باشد. این ضمایر عبارتاند از:
- myself
- yourself
- himself
- herslef
- itself
- ourselves
- yourselves
- themselves
برخی از زبانآموزان بهجای «themselves» از «themself» استفاده میکنند که اشتباه است. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: They cooked the dinner themself.
CORRECT: They cooked the dinner themselves.
آنها خودشان شام درست کردند.
(شکل سومشخص جمع ضمایر انعکاسی «themselves» است نه «themself».)
به دو مثال دیگر نیز توجه کنید.
They will do their work themselves.
آنها خودشان کارشان را انجام نخواهند داد.
They do the arrangements themselves.
خودشان برنامهها را ترتیب خواهند داد.
40. Very / really
«very» و «really» در بسیاری از جملههای انگلیسی کاربرد دارند، اما در برخی موارد اینطور نیست. «really» بیشتر برای تأکید بر روی عقیده یا جمله استفاده میشود. برای مثال در جمله زیر میتوانیم از «really» استفاده کنیم اما «very» کاربردی ندارد، زیرا تأکید بر روی احساس شخص گوینده است.
Incorrect: I felt very happy.
Correct: I felt really happy.
من خیلی احساس خوشحالی کردم.
41. Comparative
«صفتهای تفضیلی» (Comparative Adjectives) برای مقایسه دو شخص، دو شیء یا دو مکان مختلف به کار میروند. بسیاری از آنها برای تبدیل شدن به صفت تفضیلی پسوند «er-» میگیرند (مانند taller یا nicer). اما برای اینکه بتوانیم از این صفتها به درستی استفاده کنیم، لازم است با قوانین آنها آشنا شویم.
در رابطه با صفتهای تکسیلابی، از پسوند «er-» استفاده میکنیم. اما اگر بیشتر از یک سیلاب داشته باشد، قبل از صفت، «more» میآید (مانند more beautiful یا more interesting). بهجای «more» برای نشان دادن مقدار کمتر میتوانیم از «less» نیز کمک بگیریم. همچنین برای این صفتها در برخی موارد استثنا هم وجود دارد که میبایست با آنها نیز بهخوبی آشنا شویم. به دو مثال زیر و شکل درست و نادرست صفت تفضیلی توجه کنید.
INCORRECT: She is more tall than Sita.
CORRECT: She is taller than Sita.
او از «سیتا» بلندتر است.
در مثال فوق، «tall» صفت تکسیلابی است، به همین خاطر در حالت تفضیلی پسوند «er-» میگیرد. بنابراین مثال اول اشتباه است. برای درک بهتر به چند مثال بیشتر توجه کنید.
She is shorter than Nelly.
او از «نلی» کوتاهتر است.
He is smarter than David.
او از «دیوید» باهوشتر است.
This lesson is more important than that one.
این درس از آن یکی مهمتر است.
My city is more modern than your city.
شهر من از شهر تو پیشرفتهتر است.
42. In my point of view / From my point of view
دو اصطلاح «From my point of view» و «In my view» درست است و فقط به همین شکل باید از آنها استفاده شود. بسیاری از زبانآموزان اصطلاح «In my point of view» را به کار میبرند که اشتباه است. این مورد را نمیتوان جزو اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی دانست، اما به عنوان اشتباه نوشتاری در نظر گرفته میشود. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: In my point of view, the English class really helps.
Correct: From my point of view, the English class really helps.
از نظر من، کلاس زبان انگلیسی واقعاً کمک میکند.
به دو مثال بیشتر در این زمینه توجه کنید.
From my point of view, she has taken a good decision.
از نظر من، او تصمیم خوبی گرفته است.
In my view, Robert is the right person for this job.
به عقیده من «رابرت» شخص مناسبی برای این کار است.
43. During/for
دو کلمه «during» و «for» هر دو برای مدت زمان به کار میروند، اما نحوه استفاده از آنها در جمله متفاوت است. «during» به معنای در طول یا سرتاسر مدت زمانی خاصی است، در حالی که «for» برای بیان مدت زمان انجام کار قبل از بازه زمانی به کار میرود. به بیان سادهتر، اگر بخواهیم اتفاق یا پیشامدی را در یک بازه زمانی توصیف کنیم، «during» را به کار میبریم. به دو مثال زیر توجه کنید تا با تفاوت این دو کلمه بیشتر آشنا شوید.
Incorrect: She studied for the football game.
Correct: She studied during the football game.
او در طول بازی فوتبال درس خواند.
به چند مثال دیگر دقت کنید.
The restaurant is open during the day.
رستوران در سرتاسر روز باز است.
My sister studied for five hours.
خواهرم ۵ ساعت درس خواند.
He was jailed for 12 years.
او ۱۲ سال در زندان بود.
44. Could be better than that/Couldn’t be better than that
«Couldn’t be better than that» زمانی استفاده میشود که درباره چیزی صحبت میکنیم که بهتر از آن وجود ندارد. اما «Could be better than that» در مواقعی به کار میرود که امکان بهتر شدن یا پیشرفت وجود دارد. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: It could be better than that. (when it is the best)
Correct: It couldn’t be better than that (when it is the best)
از این بهتر نمیشود.
45. Awhile /a while
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده نادرست از «awhile» و «a while» است. «awhile» هممعنی «for a while» است و برای توصیف مدت زمان کوتاهی به کار میرود، در حالی که «while» مترادف «a period of time» است و بازه زمانی طولانیتری را نشان میدهد. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: I'll stay in Toronto for awhile.
CORRECT: I'll stay in Toronto for a while.
من مدت کوتاهی در تورنتو میمانم.
در مثال فوق نمیتوانیم از «awhile» استفاده کنیم، زیرا «awhile» با حرف اضافه «for» همراه نمیشود. برای درک بهتر به دو مثال دیگر توجه کنید.
We chatted for a while.
ما مدت کوتاهی با هم چت کردیم.
Stand here awhile.
مدتی اینجا بایست.
46. Alot/a lot
توجه داشته باشید که واژه «alot» در زبان انگلیسی وجود ندارد و حتما باید با فاصله نوشته شود. بنابراین «a lot» کلمه درست است. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: He likes Nancy alot.
CORRECT: He likes Nancy a lot.
او «نانسی» را دوست دارد.
به دو مثال دیگر و ترجمه آنها توجه کنید.
They travel a lot.
آنها زیاد به سفر میروند.
They do a lot of shopping.
آنها زیاد خرید میکنند.
47. Forty / fourty
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی املای نادرست برخی از کلمههاست. برای مثال، املای عدد ۴ به حروف، به صورت «four» نوشته میشود. به همین دلیل بسیاری از افراد عدد چهل را بهاشتباه «fourty» مینویسند، در حالی که املای درست آن «forty» است. به دو مثال زیر و شکل درست و نادرست عدد ۴۰ توجه کنید.
INCORRECT: She gave me fourty dollars.
CORRECT: She gave me forty dollars.
او به من ۴۰ دلار داد.
48. lightning / lighting
دو کلمه «lighting» و «lightning» با هم از نظر معنایی تفاوت دارند. «lightning» به معنای رعد و برق است، در حالی که «lighting» به معنای چراغ است. بنابراین نباید این دو کلمه را بهاشتباه بهجای هم به کار برد. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: A tremendous flash of lighting.
CORRECT: A tremendous flash of lightning.
درخشش رعد و برقی مهیب
به دو مثال بیشتر توجه کنید تا تفاوت این دو کلمه را بهتر درک کنید.
These clouds often bring thunder and lightning.
این ابرها اغلب با خودشان رعد و برق به همراه دارند.
They use fluorescent bulbs for street lighting.
آنها از لامپهای فلورسنت برای نور خیابان استفاده میکنند.
49. Loose / lose
یکی از اشتباهات رایج میان زبانآموزان، استفاده نادرست از دو کلمه «lose» و «loose» است. «loose» صفت و به معنای گشاد است، در حالی که «lose» فعل و به معنای از دست دادن یا گم کردن است. برای درک بهتر دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: I don't want to loose the job.
Correct: I don't want to lose the job.
نمیخواهم کار را از دست بدهم.
در این مثال، باید از فعل استفاده شود و چون برای «job» به کار رفته است، در معنای از دست دادن به کار رفته است. به همین دلیل مثال اول نادرست است زیرا «loose» نقش صفت را دارد و معنای از دست دادن نمیدهد. «loose» به معنای «لق شدن» نیز هست. به دو مثال زیر توجه کنید.
The lid of the container is loose.
در ظرف مخصوص حمل بار شُل است.
I don't want to lose her.
نمیخواهم او را از دست بدهم.
50. Passed / past
«passed» به معنای حرکت کردن یا جابهجایی در مسیر خاص است و «past» به معنای چیزی است که از بین رفته و در حال حاضر دیگر وجود ندارد. بنابراین، این دو کلمه معنی و کاربرد کاملاً متفاوتی دارند. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: The car past the bus.
CORRECT: The car passed the bus.
ماشین از کنار اتوبوس رد شد.
برای درک بهتر تفاوت میان «passed» و «past» به دو مثال دیگر توجه کنید.
He passed through towns and villages.
او از میان شهرها و روستاها گذر کرد.
The danger is now past.
خطر دیگر الآن از بین رفته است.
51. Pore / pour
«pore» اسم و به معنای منفذ (پوستی) است، در حالی که «pour» فعل است و در معنای بیرون ریختن یا سرازیر شدن به کار میرود. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Words pored from his mouth.
CORRECT: Words poured from his mouth.
کلمهها از دهانش بیرون آمدند.
به دو مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
Skin cleansing products help remove dirt and germs from the skin surface and pores.
محصولات پاککننده پوست به حذف آلودگی و میکروبها از سطح و منافذ پوست کمک میکنند.
- Water poured off the roof.
آب از پشتبام سرازیر شد.
52. Pronunciation / pronounciation
کلمه «pronounciation» از نظر املایی نادرست است و علت اینکه برخی از افراد آن را به این شکل مینویسند این است که فعل آن به صورت «pronounce» نوشته میشود. «pronunciation» نقش اسم را دارد و به همین شکل نوشته میشود. بنابراین، فعل آن «pronounce» و اسم آن «pronunciation» است.
53. Tough / though
«though» به معنای گرچه و «tough» به معنای سخت و دشوار است. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: You will be informed of its progress, slow tough that may be.
CORRECT: You will be informed of its progress, slow though that may be.
شما از پیشرفت آن مطلع خواهید شد، هرچند ممکن است کند باشد.
به دو مثال بیشتر و ترجمه آنها توجه کنید.
Though they were speaking in undertones, I could hear them.
گرچه با صدای آهسته صحبت میکردند، میتوانستم آنها را بشنوم.
We have six tough matches in a row.
ما ۶ مسابقه متوالی داریم.
54. Two / too
عدد ۲ به حروف به صورت «two» نوشته میشود، اما «too» قید مقدار است و برای نشان دادن شدت وقوع عمل به کار میرود. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: He wore a suit that seemed a size two small for him.
Correct: He wore a suit that seemed a size too small for him.
او کتوشلواری بر تن کرد که اندازه آن برایش بسیار کوچک بود.
55. Weather / whether
«weather» به معنای آب و هوا است، اما «whether» حرف ربط و به معنای «که» است. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: If the whether is good we can go for a walk.
Correct: If the weather is good we can go for a walk.
اگر هوا خوب باشد، میتوانیم قدم بزنیم.
برای درک بهتر تفاوت میان «whether» و «weather» به دو مثال زیر توجه کنید.
The forecast is for brighter weather after days of rain.
پیشبینی هوای روشنتری پس از روزهای بارانی میرود.
He seemed undecided whether to go or stay.
انگار او نمیتوانست تصمیم بگیرد که برود یا بماند.
56. Wreck / wreak
«wreck» اسم و به معنای خرابه یا ویرانه است و «wreak» فعل است و در معنای ویران کردن یا تباه کردن به کار میرود. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: The house was a wreak when we bought it.
Correct: The house was a wreck when we bought it.
وقتی خانه را خریدیم خرابه بود.
57. Who's / whose
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از «who's» بهجای «whose» است. این مورد در میان زبانآموزان سطح مقدماتی زیاد به چشم میخورد. «whose» کلمه پرسشی است که برای پرسیدن درباره مالکیت به کار میرود، در حالی که «who's» شکل مخفف «who is» یا «who has» است و از نظر دستوری با «whose» کاملاً فرق دارد. برای درک بهتر به دو مثال زیر توجه کنید.
Incorrect: Whose there?
Correct: Who's there?
چه کسی آنجاست؟
«whose» کلمه پرسشی برای مالکیت است و بعد از آن اسم میآید. بنابراین جمله اول نادرست است. به دو مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
Whose turn is it?
نوبت چه کسی است؟
Who's coming to the meeting today?']
امروز چه کسی به جلسه میآید؟
58. Averse / adverse
«averse» صفت و به معنای «بیزار بودن» است، در حالی که «adverse» به معنای نامساعد یا ناسازگار است. به دو مثال زیر توجه کنید.
Incorrect: Taxes are having an averse effect on production.
Correct: Taxes are having an adverse effect on production.
مالیاتها اثر نامساعدی بر تولید دارند.
به دو مثال دیگر در این زمینه توجه کنید.
Adverse weather conditions made it difficult to play the game.
شرایط نامساعد آبوهوایی بازی کردن را سخت کرد.
He is averse to smoking.
او از سیگار کشیدن بیزار است.
59. Too....to
از دیگر اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از ساختارهای دوتایی است. برای مثال، ساختار «too...to» در زبان انگلیسی کاربرد زیادی دارد، اما استفاده از «so that» همراه با «too» درست نیست. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: She is too honest so that she cannot lie.
Correct: She is too honest to lie.
او برای دروغ گفتن بیش از حد صادق است.
به چند مثال دیگر با ساختار «too...to» توجه کنید.
John is too young to drive.
«جان» برای رانندگی خیلی کمسن است.
This box is too heavy for me to carry.
این جعبه برای من بیش از حد سنگین است که بتوانم آن را حمل کنم.
60. Before / ago
«before» و «ago» هر دو قیدهای زمان گذشته هستند، اما کاربردهای مختلفی در جمله دارند. به دو مثال زیر توجه کنید تا با جایگاه «before» و «ago» در جمله بیشتر آشنا شوید.
INCORRECT: He went five minutes before.
CORRECT: He went five minutes ago.
او ۵ دقیقه پیش رفت.
«before» به معنای قبلاً یا پیشتر است، در حالی که از «ago» برای نشان دادن مدت زمان خاصی در زمان گذشته استفاده میشود (مانند دو روز پیش یا دو ماه قبل). به چند جمله دیگر و ترجمه آنها دقت کنید.
I met my wife twenty years ago.
من با همسرم بیست سال پیش آشنا شدم.
Your boss phoned five minutes ago.
رئیس شما ۵ دقیقه پیش تماس گرفت.
the police took him before he ran away.
قبل از اینکه فرار کند، پلیس او را دستگیر کرد.
61. Disinterested / uninterested
برای تقویت دایره واژگان انگلیسی یکی از راهها آشنایی با انواع پیشوندهاست. پیشوندها در زبان انگلیسی انواع گوناگونی دارند. برخی از آنها وقتی به قبل از کلمه اضافه میشوند باعث تشکیل کلمه متضاد میشوند. پیشوندهای «dis» و «un» نمونههایی از این نوع هستند. اما باید در نظر داشته باشیم که در برخی موارد کلمه میتواند چند پیشوند داشته باشد، اما معنی آنها با هم فرق میکند. در این رابطه به دو مثال اشاره کردهایم.
INCORRECT: He is totally disinterested in Math.
CORRECT: He is totally uninterested in Math.
او کلاً به ریاضی علاقهای ندارد.
(«disinterested» به معنای بیطرف یا بیاعتنا است و نقش صفت را دارد. در حالی که «uninterested» به معنای بیعلاقه یا بیاشتیاق است.)
The financial dispute was settled by a disinterested third party.
بحث و نزاع مالی توسط جناح سوم بیطرف حلوفصل شد.
Many students are uninterested in sports.
بسیاری از دانشآموزان علاقهای به ورزش ندارند.
62. Either is / either are
در حالت کلی، فعل مفرد با «either» به کار میرود. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Either Jack or Jane are in class.
CORRECT: Either Jack or Jane is in class.
یا «جک» یا «جین» در کلاس است.
به چند مثال دیگر در رابطه با کاربرد «either» توجه کنید.
He will buy either the Honda of the Ford.
او یا «هوندا» میخرد یا «فورد».
I will eat either ice cream or pancakes.
من یا بستنی میخورم یا پنکیک.
Either the novel or the textbook belongs to John.
یا رمان یا کتاب درسی برای «جان» است.
اما اگر یک اسم مفرد و یک اسم جمع داشته باشیم، فعل با اسمی مطابقت میکند که نزدیکتر به آن قرار دارد. به مثال زیر دقت کنید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوید.
Either the house or flats are for sale.
یا خانه یا آپارتمانها برای فروش هستند.
Either the flats or the house is for sale.
یا آپارتمان ها یا خانه برای فروش است.
63. Each ... their / All ... their
«each» مفرد و «all» جمع است. به همین دلیل ساختار «each...their» اشتباه است و باید همراه با «all» به کار برود که کل ساختار به صورت جمع باشد. برای درک بهتر دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Each candidate should have their own stationery.
CORRECT: All candidates should have their own stationery.
همه داوطلبان باید نوشتافزار خودشان را داشته باشند.
به دو مثال دیگر و کاربرد ساختار «all...their» توجه کنید.
All students should have their own lunch.
همه دانشآموزان باید ناهار خودشان را داشته باشند.
All employees should use their own computers.
تمام کارمندان باید کامپیوتر خودشان را داشته باشند.
64. Better / best
برای مقایسه دو نفر یا دو چیز از کلمه «better» و برای مقایسه بیش از دو نفر یا دو چیز از «best» استفاده میکنیم. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: Who's the best performer, John or Smith?
CORRECT: Who's the better performer, John or Smith?
کدامیک اجراکننده بهتری است؟ «جان» یا «اسمیت»؟
در مثال فوق مقایسه بین «جان» و «اسمیت» است، بنابراین نمیتوانیم از «best» استفاده کنیم، زیرا «best» صفت عالی است و برای مقایسه بیش از دو نفر به کار میرود. برای درک بهتر چند مثال دیگر و ترجمه آنها را در ادامه مشاهده میکنید.
Which color is better, red or blue?
کدام رنگ بهتر است، قرمز یا آبی؟
Smith is the best student in the class.
«اسمیت» بهترین دانشآموز کلاس است.
65. These / those
«these» و «those» ضمایر اشاره هستند و برای اسامی جمع به کار میروند. اما فرق آنها در این است که «these» به نزدیک و «those» به دور اشاره میکند. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: Do you visit these temples over there?
CORRECT: Do you visit those temples over there?
آیا از آن معبدهای آنجا دیدن کردهای؟
در مثال فوق بهخاطر «over there» باید از ضمیر اشاره «those» استفاده کنیم. به همین دلیل جمله اول نادرست است، چون از «these» استفاده شده که برای اشاره به نزدیک به کار میرود. به چند مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
You can purchase these dresses now. We may not have enough time to come here later.
میتوانید این لباسها را الآن بخرید. شاید بعداً فرصت کافی برای آمدن به اینجا نداشته باشیم.
I will purchase those dresses next week when I visit the mall.
من آن لباسها را هفته آینده، وقتی از مرکز خرید دیدن کردم، میخرم.
66. Waiting on / waiting for
فعل «wait» با حرف اضافه «on» و «for» معانی مختلفی دارد. «wait on» به معنای سرو کردن غذاست و «wait for» به معنی منتظر کسی ماندن است. دو جمله زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: She waited on the train, but it didn't come.
CORRECT: She waited for the bus, but it didn't come.
او منتظر اتوبوس شد، اما نیامد.
به دو مثال دیگر توجه کنید یا با تفاوت «wait on» و «wait for» بیشتر آشنا شوید.
A maid was appointed to wait on her.
خدمتکاری منصوب شد که به او سرویس دهد.
The children are waiting for their parents.
بچهها منتظر والدینشان هستند.
67. Ran / run
«ran» شکل گذشته فعل «run» است. از طرفی شکل سوم فعل «run» نیز به صورت «run» نوشته میشود. بنابراین برای «زمان حال کامل» (Present Perfect tense) یا «گذشته کامل» (Past Perfect tense) نیز از «run» استفاده میکنیم. اما در بسیاری از موارد شکل سوم فعل «run» را بهاشتباه «ran» مینویسند، در حالی که «ran» گذشته فعل «run» است. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: The thief has ran away.
CORRECT: The thief has run away.
دزد فرار کرد.
در این جمله فعل زمان حال کامل به کار رفته است، به همین دلیل ساختار فعل به صورت «has run» است و باید از شکل سوم فعل استفاده کرد. شکل سوم فعل «run» به صورت «run» نوشته میشود، بنابراین «ran» اشتباه است.
68. suppose to / supposed to
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از ساختار اشتباه «suppose» در جمله است. «suppose» فعل است و شکل سوم آن به صورت «supposed» نوشته میشود و همراه با فعل to be در جمله میآید. به دو مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: I'm suppose to write assignments.
CORRECT: I'm supposed to write assignments.
قرار است تکالیف را بنویسم.
همانطور که اشاره شد، ساختار «suppose» در جمله به صورت «be supposed to + verb» است و به همین دلیل باید از شکل سوم فعل در کنار فعل to be استفاده کرد. بنابراین جمله اول نادرست است.
I am supposed to call her.
قرار است به او زنگ بزنم.
You were supposed to help me.
قرار بود کمکم کنی.
69. Let he/let him
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از ضمیر نادرست بعد از فعل «let» است. بعد از «let» ضمیر مفعولی به کار میرود. بنابراین در مثالهای زیر، جمله اول نادرست است.
INCORRECT: Let he go there.
CORRECT: Let him go there.
اجازه بده او به آنجا برود.
«ضمایر مفعولی» (Object Pronouns) در جابگاه مفعول جمله قرار میگیرند و دریافتکننده عمل هستند. این ضمایر عبارتاند از:
- me
- you
- him
- het
- it
- us
- you
- them
به دو مثال دیگر با فعل «let» و ضمیر مفعولی توجه کنید.
Let him call Sarah.
اجازه بده او به سارا زنگ بزند.
Let her try.
بگذار تلاش کند.
Let me help you.
بگذار کمکت کنم.
70. Whom/who
«who» و «whom» به عنوان ضمایر موصولی نقشهای متفاوتی در جمله دارند و نباید آنها را بهجای هم به کار برد. «who» به فاعل جمله اشاره دارد در حالی که «whom» برای اشاره به مفعول یا حرف اضافه مورد استفاده قرار میگیرد. برای اینکه بتوانید تفاوت این دو ضمیر را تشخیص دهید، به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: The person whom we met yesterday was Smith's uncle.
CORRECT: The person who we met yesterday was Smith's uncle.
کسی که دیروز ملاقات کردی عموی «اسمیت» بود.
به چند مثال دیگر با «who» و «whom» توجه کنید.
Who is the team leader? (He is)
رهبر تیم چه کسی است؟ (او است.)
Who ate my sandwich? (He has)
چه کسی ساندویچ من را خورد؟ (او خورد.)
Whom should I call? (Call him)
من به چه کسی باید زنگ بزنم؟ (به او زنگ بزن.)
71. We, you, they
ترتیب قرار گرفتن هر سه ضمیر در جمله به این صورت است: «we» ضمیر فاعلی اولشخص جمع است و پس از آن «you» به عنوان ضمیر دومشخص جمع و در نهایت «they» به عنوان ضمیر سومشخص جمع به کار برده میشود. به دو مثال زیر و شکل درست و نادرست استفاده از ضمایر توجه کنید.
INCORRECT: You, they and we should go together.
CORRECT: We, you and they should go together.
ما، شما و آنها باید با هم برویم.
72. Each other/ one another
«each other» به معنای یکدیگر است و برای دو نفر استفاده میشود. «one another» نیز تقریباً هممعنی «each other» است اما برای سه یا چند نفر به کار میرود. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: They both love one another.
CORRECT: They both love each other.
هر دوی آنها همدیگر را دوست دارند.
در این مثال چون ضمیر فاعلی «each other» به کار رفته و درباره دو نفر صحبت شده است، نمیتوانیم از «one another» استفاده کنیم. برای درک بهتر به دو مثال دیگر توجه کنید.
The two brothers always help each other.
دو برادر همواره به هم کمک میکنند.
His family members love one another.
خانواده او یکدیگر را دوست دارند.
73. Mathematics is/Mathematics are
«mathematics» اسم مفرد و نام عنوان درسی است، به همین خاطر از فعل جمع برای آن استفاده نمیشود. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Mathematics are his favorite subject.
CORRECT: Mathematics is his favorite subject.
ریاضی درس موردعلاقه اوست.
در مجموع برای تمام موضوعات درسی از فعل مفرد استفاده میکنیم. به دو مثال دیگر نیز توجه کنید.
Robotics is the emerging branch of engineering.
رباتیک شاخه جدیدی از مهندسی است.
She thinks Physics is a difficult subject.
او فکر میکند فیزیک درس سختی است.
74. Know
بعد از فعل «know» معمولاً از کلمههای زیر به عنوان حرف ربط استفاده میکنیم:
- how
- when
- where
- why
دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: I know to drive a car.
CORRECT: I know how to drive a car.
میدانم چطور رانندگی کنم.
برای درک بهتر کاربرد حروف ربط همراه با فعل «know» به چند مثال دیگر توجه کنید.
They know how to write a letter.
آنها میدانند چگونه نامه بنویسند.
She knows how to cook.
او میداند چطور آشپزی کند.
75. Past tense in subordinate clause
اگر دو جملهواره داشته باشیم که یکی از آنها «جملهواره وابسته» (Subordinate Clause) باشد و جملهواره اصلی با فعل گذشته ساده همراه شود، جملهواره وابسته نیز با فعل گذشته ساده بعد از جملهواره اصلی میآید. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: She succeeded because she works hard.
CORRECT: She succeeded because she worked hard.
او موفق شد چون سخت کار کرد.
در این جمله، دو جملهواره اصلی و وابسته وجود دارد. جملهواره اصلی به صورت مستقل هم میآید زیرا بهتنهایی جمله کاملی را تشکیل میدهد اما جملهواره وابسته بهتنهایی کامل نیست و به جملهواره اصلی نیاز دارد تا کامل شود.
در مثال فوق، «succeed» جملهواره اصلی و جملهوارهای که با «because» شروع شده به عنوان جملهواره وابسته در نظر گرفته شده است. فعل هر دو جمله باید زمان گذشته ساده باشد، زیرا هر دو جملهواره به هم وصل شدهاند و باید از ساختارهای موازی تبعیت کنند. بنابراین جمله اول نادرست است، زیرا فعل «works» حال ساده است، در صورتی که فعل «succeed» به شکل گذشته ساده به کار رفته است.
به دو مثال دیگر در رابطه با ساختارهای موازی در جملهوارهها توجه کنید.
I visited the museum as I liked it.
من از رستوران بازدید کردم زیرا آن را دوست داشتم.
He tried to call me because he felt helpless.
او سعی کرد با من تماس بگیرد زیرا احساس ناتوانی میکرد.
76. Universal truth
وقتی درباره حقایقی صحبت میکنیم که در جهان وجود دارد و به عنوان «fact» در نظر گرفته شده است، هنگام نقلقول، فعل جملهواره دوم به صورت حال ساده به کار میرود. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: My father said the earth moved round the sun.
CORRECT: My father said the earth moves round the sun.
پدرم گفت که زمین به دور خورشید میچرخد.
به دو مثال دیگر توجه کنید.
Our teacher said the sun rises in the east.
معلم ما گفت که خورشید در شرق طلوع میکند.
He said the best coffee grows in Brazil.
او گفت که بهترین قهوه در برزیل پرورش مییابد.
77. Present perfect continuous tense
«زمان حال کامل استمراری» (Present Perfect Continuous) برای توصیف عملی به کار میرود که در گذشته شروع شده و تا این لحظه که درباره آن صحبت میکنیم ادامه دارد. استفاده از قیدهای زمان نقش بسیار مهمی در این گرامر دارد و مهمترین آنها «for»، «since» و «how long» است. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: I am waiting for you in the office for the last two hours.
CORRECT: I have been waiting for you in the office for the last two hours.
من دو ساعت است که در دفترم منتظر شما هستم.
78. Future Indefinite Tense
از «زمان حال نامعین» (Present Indefinite Tense) در جملهوارههای مربوط به زمان، مکان و موقعیت استفاده میشود. «آینده نامعین» (Future Indefinite Tense) در این نوع جملهوارهها کاربردی ندارد. به دو مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: I will wait for them, till they will finish their work.
CORRECT: I will wait for them, till they finish their work.
تا وقتی کارشان را تمام کنند منتظرشان میمانم.
79. Past Indefinite Tense
از گذشته ساده نامعین همراه با قید زمان گذشته استفاده میشود، مانند «yesterday/last week/in 2000». به دو مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: I have completed my project yesterday.
CORRECT: I completed my project yesterday.']
من دیروز پروژهام را تکمیل کردم.
به چند مثال دیگر با زمان گذشته ساده توجه کنید.
My mother bought a gift for me yesterday.
مادرم دیروز برایم هدیهای خرید.
We visited New York last week.
ما هفته گذشته از نیویورک دیدن کردیم.
80. Some/any
در جملههای پرسشی «some» برای درخواست یا پیشنهاد دادن به کار میرود. «any» در جملههای منفی کاربرد دارد. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Can I borrow any money?
CORRECT: Can I borrow some money?
میتوانم کمی پول قرض کنم؟
به مثالهای زیر و موقعیتهایی که در آن از «some» و «any» استفاده شده توجه کنید.
Would you like some milk? (offering)
شیر میل دارید؟ (پیشنهاد)
Can I borrow some books from the library? (request)
میتوانم چند کتاب از کتابخانه به امانت بگیرم؟ (درخواست)
I don't have any friends. (negative)
من هیچ دوستی ندارم. (منفی)
There isn't any food left. (negative)
هیچ غذایی باقی نمانده است. (منفی)
81. Comparing two qualities of the same person
وقتی دو ویژگی یک فرد را با هم مقایسه میکنیم، از «er-» استفاده نمیشود، حتی اگر تکسیلابی باشد. مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Jack is wiser than strong.
CORRECT: Jack is more wise than strong.
«جک» بیشتر عاقل است تا قوی.
در این مثال، «wise» و «strong» هر دو برای توصیف فاعل جمله استفاده شدهاند، بنابراین فقط صفت اول حالت تفضیلی با «more» دارد. به مثال دیگری توجه کنید.
Rooney is more brave than strong.
«رونی» بیشتر شجاع است تا قوی.
82. Senior than/senior to
کلمه «senior» با حرف اضافه «to» همراه میشود. بنابراین مثال اول اشتباه است.
INCORRECT: She is senior than me.
CORRECT: She is senior to me.
او از من بزرگتر است.
83. Phrasal Verb
«افعال عبارتی» (Phrasal verbs) معمولاً از دو بخش تشکیل شدهاند که شامل فعل و حرف اضافه میشود. وقتی فعلی به این شکل به کار میرود، معنی آن با فعل اصلی که بدون حرف اضافه است کاملاً فرق میکند. برای مثال «come» به معنای آمدن است، در حالی که «come across» به معنای کسی را اتفاقی دیدن است. یکی از اشتباهات رایج، استفاده از حرف اضافه «with» بعد از فعل عبارتی «come across» است اما نیازی به استفاده از آن نیست. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: Smith came across with an old friend.
CORRECT: Smith came across an old friend.
«اسمیت» به طور اتفاقی با دوستی قدیمی برخورد کرد.
84. Cardinal and Ordinal numbers
«Cardinal numbers» اعداد اصلی و «Ordinal numbers» اعداد ترتیبی هستند. اعداد اصلی مانند «one/two/three/four» و اعداد ترتیبی به صورت «first/second/third/fourth/last» شمارش میشوند. اعداد ترتیبی به جایگاه چیزی اشاره میکنند و میگویند که در جایگاه چندم قرار دارد. اعداد ترتیبی همواره قبل از اعداد اصلی قرار میگیرند. به مثال زیر دقت کنید.
INCORRECT: The two last columns of the article are not clear.
CORRECT: The last two columns of the article are not clear.
دو صفحه آخر مقاله واضح نیست.
به مثال دیگری توجه کنید.
The first two lines are chosen from a famous novel.
دو خط اول از رمانی معروف انتخاب شده است.
85. Missing subject
در مواقعی که جمله طولانی است و چند فاعل دارد، بهتر است برای کامل شدن آن فاعل را بیاوریم. در مثال زیر فاعل بعد از حرف ربط «and» مشخص نیست. به همین دلیل بهتر است «he» را دوباره بیاوریم تا سردرگمی ایجاد نشود.
INCORRECT: We noticed the man collapsed immediately after the accident and died shortly afterwards.
CORRECT: We noticed the man collapsed immediately after the accident and he died shortly afterwards.
ما متوجه شدیم که مرد بلافاصله بعد از تصادف بیهوش شد و کمی بعد از دنیا رفت.
86. Neither nor
«Neither nor» به جمله بار معنایی منفی میدهد. بنابراین دیگر نیازی به استفاده از «not» نیست. بسیاری از زبانآموزان موقع به کار بردن این گرامر فعل را نیز منفی میکنند. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: The company decided not to appoint him neither for the position of the clerk nor for the secretary.
CORRECT: The company decided to appoint him neither for the position of the clerk nor for the secretary.
شرکت تصمیم گرفت نه به عنوان کارمند و نه به عنوان منشی او را منصوب کند.
87. Habit to/ habit of
کلمه «habit» همواره با ساختار «habit + of + v + ing» به کار میرود. بنابراین، در مثالهای زیر جمله اول نادرست است.
INCORRECT: She has the habit to arrive late.
CORRECT: She has the habit of arriving late.
او به دیر آمدن عادت دارد.
I have the habit of going to bed early.
من عادت دارم زود به رختخواب بروم.
She has the habit of biting nails.
او به ناخن جویدن عادت دارد.
88. The number is / The number are
«the number of» مفرد در نظر گرفته میشود بنابراین، فعل بعد از آن باید به صورت مفرد بیاید. «a number of» جمع است به همین دلیل بعد از آن باید فعل جمع بیاید. این یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی است که با تمرین و تکرار برطرف میشود. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: The number of vehicles are increasing on the road.
CORRECT: The number of vehicles is increasing on the road.
تعداد وسایل نقلیه در خیابان رو به افزایش است.
89. Collocations
کالوکیشنها در زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارند، زیرا بهکمک آنها میتوانیم از کلمه به درستی در جمله استفاده کنیم. به ترکیب دو یا چند کلمه که معمولاً در کنار هم قرار میگیرند، کالوکیشن میگویند. برخی از زبانآموزان هنگام یادگیری به کالوکیشنها توجهی ندارند و به همین دلیل ممکن است ترکیب یا عبارتهای نادرستی بسازند. به همین دلیل توصیه میکنیم هنگام یادگیری کلمههای جدید یا عبارتهایی با ساختارهای گرامری جدید، به کالوکیشنها نیز دقت داشته باشید. برخی از کالوکیشنهای پرکاربرد در زبان انگلیسی را همراه با مثال در جدول زیر مشاهده میکنید.
کالوکیشنهای انگلیسی | |
Please feel free to take a seat and enjoy the show. | to feel free |
میتوانید بنشینید و از نمایش لذت ببرید. | اختیار داشتن؛ اجازه داشتن |
Make sure to come prepared for the test tomorrow. | to come prepared |
یادتان نرود که برای آزمون فردا آماده باشید. | آماده بودن |
You'll save time if you turn off your smart phone and concentrate on the lesson. | to save time |
اگر تلفن هوشمندتان را خاموش کنید و به درس توجه کنید، در وقت صرفهجویی خواهید کرد. | صرفهجویی در وقت |
We need to find a replacement for Jim as soon as possible. | to find a replacement |
باید در اسرع وقت برای «جیم» جایگزین پیدا کنیم. | جایزگین پیدا کردن |
We're making progress on the project at work. | to make progress |
ما در رابطه با پروژه در محل کار، در حال پیشرفت هستیم. | پیشرفت کردن |
I'll do the washing up and you can watch TV. | to do the washing up |
من ظرفها را میشویم و تو میتوانی تلویزیون تماشا کنی. | ظرف شستن |
به دو جمله زیر توجه کنید تا با شکل درست و نادرست استفاده از کالوکیشنها در زبان انگلیسی بیشتر آشنا شوید.
Incorrect: The reason I have been unable to pay the bill is due to fact that I did not receive pay on time.
Correct: The reason I have been unable to pay the bill is due to the fact that I did not receive pay on time.
دلیل اینکه نتوانستهام صورتحسابم را بهموقع پرداخت کنم این است که حقوقم را دریافت نکردم.
در مثال اول، «due to fact» کالوکیشن نادرستی است و شکل درست آن همواره به صورت «due to the fact» میآید.
90. Superfluous errors
یکی دیگر از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی تکرار کلمههایی است که معنی یکسانی دارند. در بسیاری از موارد زبانآموزان کلمههایی که معنی یکسانی میدهند را کنار هم میآورند، در صورتی که نیازی به این کار نیست. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: You must have to complete your assignment.
CORRECT: You have to complete your assignment.
باید تکالیفت را کامل انجام دهی.
در جمله اول، «must» و «have to» هر دو معنی یکسانی دارند و نیازی نیست کنار هم قرار بگیرند. بنابراین جمله اول نادرست است. برای درک بهتر این موضوع به دو مثال دیگر توجه کنید.
You have to be more cautious.
باید بیشتر احتیاط کنی.
You must call him.
باید به او زنگ بزنی.
91. As well as
«as well as» بعد از فاعل اولیه در جمله میآید، بنابراین فعل جمله باید مطابق با فاعل اولیه باشد. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: The ring as well as necklaces are available at the shop.
CORRECT: The ring as well as necklaces is available at the shop.
انگشتر نیز همراه با گردنبند در مغازه موجود است.
در این مثال، «ring» اسم مفرد است و چون فاعل اولیه محسوب میشود، فعل جمله باید با آن مطابقت داشته باشد. بنابراین «is» فعل درست است.
92. Missing article before the Epic
قبل از اسمهایی که به اشعار یا داستانهای حماسی مربوط میشوند، باید از حرف تعریف معین «the» استفاده کنیم. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: Gita is his favourite holy book.
CORRECT: The Gita is his favorite holy book.
«گیتا» کتاب مقدرس محبوب او است.
93. Emphasizes/emphasizes on
یکی از اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی استفاده از حرف اضافه همراه با کلمه «emphasize» است. «emphasize» فعل و به معنای تأکید کردن است، اما نیاز به حرف اضافه ندارد. بنابراین در مثالهای زیر، جمله اول نادرست است زیرا حرف اضافه «emphasize» با «on» به کار رفته است.
INCORRECT: Our teacher emphasizes on the need for a lot of practice.
CORECT: Our teacher emphasizes the need for a lot of practice.
معلم ما بر زیاد تمرین کردن تأکید دارد.
94. Admission for/admission to
«to» حرف اضافه «admission» است، اما بسیاری از افراد بهاشتباه از «for» همراه با آن استفاده میکنند. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
INCORRECT: Those applying for the admission for university should fill out this form.
CORRECT: hose applying for the admission to university should fill out this form.
آنهایی که قصد ورود به دانشگاه را دارند باید این فرم را پر کنند.
95. Preposition after but
یکی از اشتباهاتی که زبانآموزان موقع استفاده از «but» مرتکب میشوند، حرف اضافه همراه با آن است. «but» با حرف اضافه در جمله نمیآید. به دو مثال زیر توجه کنید.
INCORRECT: He does nothing but to find faults with others.
CORRECT: He does nothing but find faults with others.
او هیچکاری جز عیبجویی دیگران انجام نمیدهد.
در جمله اول بعد از «but» حرف اضافه «to» آمده به همین دلیل نادرست است.
96. Blind with/ Blind in
کلمه «blind» با حرف اضافه «with» نمیآید. در واقع حرف اضافه آن «in» است. به دو مثال زیر و شکل درست و نادرست کاربرد کلمه «blind» با حرف اضافه توجه کنید.
INCORRECT: Michael is blind with one eye.
CORRECT: Michael is blind in one eye.
یک چشم مایکل نابینا است.
97. Incorrect use of time expressions
در بسیاری از موارد مشاهده شده است که زبانآموزان از قیدهای زمان نادرستی استفاده میکنند. زمانهای انگلیسی مبحث گسترده و پرکاربرد گرامر هستند و هر یک قیدهای زمان مشخصی دارند. برای مثال، هنگامی که از زمان حال ساده استفاده میکنیم، قیدهایی نظیر «every day» یا «usually» را به کار میبریم یا هنگامی که فعل جمله گذشته استمراری باشد، دو جملهواره به کمک قیدهای «when» و «while» به هم وصل میشوند تا زمان انجام کار را نشان دهند.
به همین شکل برای زمان گذشته ساده هم از قیدهای زمان بخصوصی استفاده میکنیم که نمیتوانیم آن را برای زمانهای دیگر نیز به کار ببریم. دو مثال زیر را در نظر بگیرید.
Wrong: I have visited Niagara Falls last weekend.
Right: I visited Niagara Falls last weekend.
من هفته گذشته از آبشار نیاگارا دیدن کردم.
«last weekend» قید زمان گذشته ساده است و فعل باید به صورت گذشته استفاده شود، در جمله اول از فعل حال کامل استفاده شده است.
98. Hard/hardly
در رابطه با دو کلمه «hard» و «hardly» در برخی موارد شاهد اشتباهاتی هستیم که افراد هنگام استفاده از آنها در جمله مرتکب میشوند. به منظور جلوگیری از این اشتباهها، بهترین راه آشنایی با کاربرد و نقش این دو کلمه در جمله است. «hard» هم میتواند نقش صفت و هم قید حالت را داشته باشد.
اگر به عنوان صفت ظاهر شود، به معنای «دشوار» یا «سخت» است و با فعل to be یا فعل ربطی در جمله میآید. همچنین میتواند قبل از اسم قرار بگیرد. اگر قید حالت باشد به معنای «بهسختی» است و همراه با فعل اصلی در جمله کاربرد دارد. اما «hardly» به معنای «بهندرت» است و به عنوان قید تکرار در جمله مورد استفاده قرار میگیرد. برای درک بهتر جملههای زیر را در نظر بگیرید.
Incorrect: It is a hardly job.
Correct: It is a hard job.
این شغل سختی است.
همانطور که مشاهده میکنید، «hard» در جمله دوم به عنوان صفت و قبل از اسم به کار رفته است. بنابراین هنگام استفاده از «hard» و «hardly» باید ابتدا به نقش آنها در جمله توجه داشته باشیم. به چند مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
He hardly gets up early.
او بهندرت زود از خواب بیدار میشود.
(در این مثال «hardly» قید تکرار است.)
She is studying hard this week.
او این هفته سخت مشغول درس خواندن است.
(در این مثال «hard» قید حالت است.)
The question is really hard.
سؤال واقعاً دشوار است.
(در این مثال «hard» صفت است.)
99. Early / soon
«early» و «soon» کاربردهای متفاوتی دارند و نباید آنها را بهجای هم استفاده کرد. «early» برای توصیف عملی به کار میرود که زودتر از موعد انتظار رخ داده است، اما «soon» بازه زمانی کوتاهی را نشان میدهد. به دو مثال زیر توجه کنید تا با مفهوم آن بیشتر آشنا شوید.
Incorrect: He'll be home early.
Correct: He'll be home soon.
او به زودی به خانه میآید.
برای درک بهتر تفاوت «early» و «soon» به دو مثال دیگر توجه کنید.
We ate an early lunch.
ما ناهار را زود خوردیم.
Everyone will soon know the truth.
همه بهزودی حقیقت را خواهند فهمید.
100. Listen / listen to
فعل «listen» در دسته «افعال لازم» (Intransitive Verbs) قرار میگیرد و بعد از آن حتما باید حرف اضافه بیاید. به دو مثال زیر توجه کنید.
Incorrect: She doesn’t listen me.
Correct: She doesn’t listen to me.
او به من گوش نمیدهد.
برای درک بهتر، به چند مثال دیگر توجه کنید.
I like to listen to music.
من دوست دارم به موسیقی گوش دهم.
I usually listen to music on my way home.
من معمولاً در راه برگشت به خانه موسیقی گوش میدهم.
They are listening to their teacher carefully.
آنها دارند با دقت به معلمشان گوش میدهند.
سایر اشتباهات رایچ گرامری در زبان انگلیسی
برای یاد گرفتن اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی باید بتوانیم شکل درست و نادرست جملهها را از نظر دستور زبان با هم مقایسه کنیم. در این آموزش به ۱۰۰ اشتباه رایج گرامری اشاره کردیم که با مطالعه آنها میتوانیم بسیاری از مشکلات خود را برطرف کنیم. در ادامه این مطلب، چند اشتباه گرامری دیگر را نیز توضیح دادهایم که میان زبانآموزان بسیار رایج است.
Wrong: The woman which works here is from Japan.
Right: The woman who works here is from Japan.
خانمی که اینجا کار میکند، اهل ژاپن است.
(«which» ضمیر موصولی است که برای اشیا استفاده میشود. در این جمله فاعل «the woman» است و ضمیر موصولی «who» به کار میرود.)
Wrong: She was boring in the class.
Right: She was bored in the class.
او در کلاس خسته شد.
(«bored» صفت مفعولی است و برای افراد از «boring» استفاده نمیشود.)
Wrong: I must to call him immediately.
Right: I must call him immediately.
من باید بلافاصله به او زنگ بزنم.
(بعد از افعال کمکی وجهی، فعل به شکل ساده به کار میرود.)
Wrong: I enjoyed from the movie.
Right: I enjoyed the movie.
من از دیدن فیلم لذت بردم.
(فعل «enjoy» حرف اضافه «from» ندارد. بعد از آن یا از اسم استفاده میشود یا فعل ing دار.)
Wrong: I look forward to meet you.
Right: I look forward to meeting you.
بیصبرانه مشتاق دیدارتان هستم.
(بعد از «look forward to» ساختار فعل به صورت «verb + ing» است.)
Wrong: I like very much ice cream.
Right: I like ice cream very much.
من بستنی خیلی دوست دارم.
(«very much» قید حالت و جایگاه آن آخر جمله است.)
Wrong: She can to drive.
Right: She can drive.
او میتواند رانندگی کند.
(بعد از فعل کمکی وجهی، فعل به شکل ساده میآید.)
Wrong: Where I can find a bank?
Right: Where can I find a bank?
کجا میتوانم بانک پیدا کنم؟
(این جمله در حالت پرسشی مطرح شده و به همین دلیل جای فاعل و فعل کمکی باید عوض شود.)
Wrong: I live in United States.
Right: I live in the United States.
من در آمریکا زندگی میکنم.
(برای «United States» همواره حرف تعریف «the» به کار میرود.)
Wrong: I’ve been here since three months.
Right: I’ve been here for three months.
سه ماه است که اینجا هستم.
(برای بیان مدت زمان انجام کار از «for» استفاده میشود.)
Wrong: My friend has got a new work.
Right: My friend has got a new job.
دوستم کار جدید پیدا کرده است.
(معمولاً شغل جدید را با «new job» بیان میکنند.)
Wrong: You should not to smoke.
Right: You should not smoke.
نباید سیگار بکشی.
(بعد از افعال کمکی منفی، چه در حالت مثبت و چه منفی از شکل ساده فعل بدون to استفاده میشود.)
Wrong: Do you like a glass of water?
Right: Would you like a glass of water?
یک لیوان آب میل داری؟
(برای درخواست مؤدبانه از «would you like» استفاده میشود.)
Wrong: There is seven girls in the class.
Right: There are seven girls in the class.
هفت دختر در کلاس است.
(«girls» اسم جمع است و برای آن از فعل جمع استفاده میکنیم.)
Wrong: I didn’t meet nobody.
Right: I didn’t meet anybody.
من هیچکس را ملاقات نکردم.
(با «nobody» فعل به صورت مثبت به کار میرود، اما معنی منفی دارد. بنابراین جمله اول نادرست است.)
Wrong: My flight departs in 5:00 am.
Right: My flight departs at 5:00 am.
پرواز من ساعت ۵ صبح حرکت میکند.
(حرف اضافه ساعت «at» است.)
Wrong: I promise I call you next week.
Right: I promise I’ll call you next week.
قول میدهم هفته آینده با شما تماس بگیرم.
(«next week» قید زمان آینده است و به همین دلیل فعل آینده به کار میرود.)
Wrong: Where is post office?
Right: Where is the post office?
اداره پست کجاست؟
(برای پرسیدن آدرس مکانهای عمومی از حرف تعریف «the» استفاده میکنیم.)
Wrong: Please explain me how improve my English.
Right: Please explain to me how to improve my English.
لطفاً به من توضیح دهید که چطور زبان انگلیسی خود را تقویت کنم.
(بعد از «how» مصدر با to به کار میرود، چون عبارت اسمی محسوب میشود.)
Wrong: Is ready my passport?
Right: Is my passport ready?
پاسپورت من آماده است؟
(برای سؤالی کردن ابتدا از فعل to be و سپس از فاعل و بعد متمم فاعلی استفاده میکنیم. «ready» در این جمله متمم فاعلی است.)
Wrong: You cannot buy all what you like!
Right: You cannot buy all that you like!
نمیتوانی همه آن چیزی را که دوست داری بخری.
Wrong: She is success.
Right: She is successful.
او موفق است.
(«success» اسم است، در حالی که بعد از فعل to be باید صفت قرار بگیرد.)
Wrong: My mother wanted that I be doctor.
Right: My mother wanted me to be a doctor.
مادرم میخواست من دکتر شوم.
(«want» در دسته فعلهایی قرار نمیگیرد که بعد از آنها از وجه التزامی استفاده میشود. در واقع ساختار آن «want sb to verb» است.)
Wrong: The life is hard!
Right: Life is hard.
زندگی سخت است.
(«Life» در دسته «Generic Nouns» قرار میگیرد و چون به طور کلی به زندگی اشاره دارد، قبل از آن حرف تعریف به کار نمیرود.)
Wrong: How many childrens you have?
Right: How many children do you have?
چند فرزند داری؟
(جمع کلمه «child» به صورت «children» نوشته میشود، بنابراین «children» خود اسم جمع است و نیازی به «s» ندارد.)
Wrong: My brother has 10 years.
Right: My brother is 10 (years old).
برادر من ۱۰ سال دارد.
(برای بیان کردن سن افراد، از فعل to be استفاده میکنیم.)
Wrong: I want eat dinner now.
Right: I want to eat dinner now.
الآن میخواهم شام بخورم.
(اگر بعد از «want» بخواهیم از فعل دیگری استفاده کنیم، بین آنها حرف اضافه to به کار میبریم.)
Wrong: You are very nice, as your mother.
Right: You are very nice, like your mother.
شما خیلی مهربان هستید، مانند مادرتان.
(برای نشان دادن شباهتها از «like» استفاده میکنیم.)
Wrong: She said me that she liked you.
Right: She told me that she liked you.
او به من گفت که تو را دوست دارد.
(بعد از «said» اگر بخواهیم از ضمیر مفعولی استفاده کنیم، باید قبل از ضمیر از «to» استفاده کنیم (said to me). بنابراین جمله اول اشتباه است.)
Wrong: My husband engineer.
Right: My husband is an engineer.
همسر من مهندس است.
(جمله اول به این دلیل نادرست است که فعل ندارد و قبل از «engineer» حرف تعریف استفاده نشده است. حرف تعریف a یا an همواره قبل از شغل میآید.)
Wrong: I came Australia to study English.
Right: I came to Australia to study English.
من برای خواندن زبان انگلیسی به استرالیا آمدم.
(جمله اول نیاز به حرف اضافه «to» دارد.)
Wrong: It is more hot now.
Right: It’s hotter now.
الآن گرمتر است.
(«hot» جزو صفات تفضیلی تکسیلابی است و به همین دلیل از «er» برای آن استفاده میکنیم.)
Wrong: You can give me an information?
Right: Can you give me some information?
ممکن است به من کمی اطلاعات بدهید؟
(«information» اسم غیر قابلشمارش است و قبل از آن باید از کمیتسنج مناسب استفاده شود. با اسامی غیر قابلشمارش حرف تعریف «a» یا «an» به کار نمیرود.)
Wrong: I closed very quietly the door.
Right: I closed the door very quietly.
من در را آهسته بستم.
(«very quietly» قید حالت است و معمولاً انتهای جمله میآید.)
Wrong: You like dance with me?
Right: Would you like to dance with me?
میخواهید با من برقصید؟
(برای درخواستهای مؤدبانه از «would you like» استفاده میکنیم.)
Wrong: I go always to school by subway.
Right: I always go to school by subway.
من همیشه با مترو به مدرسه میروم.
(قید تکرار «always» بین فاعل و فعل اصلی قرار میگیرد.)
Wrong: If I will be in London, I will contact to you.
Right: If I am in London, I will contact you.
اگر در لندن باشم، با شما تماس میگیرم.
Wrong: We drive usually to home.
Right: We usually drive home.
ما معمولاً تا خانه رانندگی میکنیم.
(با ماشین به خانه میرویم).
Wrong: How does your new painting look like?
Right: What Does your new painting look like?
or
How does youe new painting look?
نقاشی جدیدت چه شکلی است؟
(«look like» با کلمه پرسشی «what» به کار میرود و اگر بخواهیم از «how» استفاده کنیم، نباید «look like» به کار ببریم. بهجای آن از «look» کمک میگیریم.)
سوالات رایج درباره اشه اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی
در ادامه این مطلب سعی کردهایم به تعدادی از پرسشهای رایج در خصوص اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی اشاره کنیم.
راه های تقویت گرامر زبان انگلیسی چیست؟
یکی از راههای تقویت گرامر زبان انگلیسی این است که از کتابهای آموزشی که برای انواع سطوح طراحی شده کمک بگیرید و دستور زبان را در قالب مثال و جمله یاد بگیرید. همچنین میتوانید متنهای انگلیسی بخوانید تا با دستور زبان متنوعی که در آنها مشاهده میکنید، کاربرد انواع آنها را یاد بگیرید.
از دیگر راههای تقویت گرامر زبان انگلیسی این است که از نرمافزار تصحیحکننده اشتباه گرامری کمک بگیرید. همچنین میتوانید با تست زدن بیشتر و تمرین کردن، دستور زبان انگلیسی را بهتر یاد بگیرید.
چگونه از اشتباهات گرامری در زبان انگلیسی پرهیز کنیم؟
برای اینکه مرتکب اشتباهات گرامری نشوید، توصیه میکنیم با تکنیکهای نوشتن به اندازه کافی آشنایی پیدا کنید و سعی کنید از دستور زبان درست و مناسبی کمک بگیرید. همچنین بهتر است در مکالمههای روزمره خود، دستور زبان متنوعی را به کار ببرید. اما از اشتباه کردن نترسید. بهتر است خطاهای گرامری خود را روشی برای رفع مشکلات ناشی از دستور زبان بدانید. زیرا هر زمان که برای رفع این اشتباهات اقدام میکنید، نتیجه بهتری حاصل میشود و در شرایط دیگری آنها را تکرار نخواهید کرد.
اهمیت یادگیری گرامر انگلیسی چیست؟
دستور زبان انگلیسی بخش مهمی در صحبت کردن و نوشتن به زبان انگلیسی به شمار میآید، چراکه به کمک آن میتوان جملاتی قابلفهم با ساختارهای ساده یا پیچیده ساخت. آشنایی با هر یک از مباحث گرامری میتواند در یادگیری زبان انگلیسی و روانی کلام موثر واقع شود و در مجموع نشاندهنده میزان تسلط شما بر زبان انگلیسی باشد.
بسیاری از افراد با به کار بردن زمانهای مختلف در گفتار و نوشتار خود و به کمک جملات شرطی یا جملات مجهول میتوانند سطح زبان انگلیسی را به مخاطب منتقل کنند. روان صحبت کردن در کنار استفاده از گرامرهای متنوع و بجا با تمرینهای مکرر حاصل خواهد شد و همین امر ضرورت یادگیری گرامر انگلیسی را آشکار میسازد.
تمرین اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی
برای درک بهتر نکتههای مهمی که در رابطه با گرامر زبان انگلیسی در این مطلب ارائه شد و رفع اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی در ادامه این مطلب تمرینهایی ارائه شده است که به کمک آن میتوانیم این مهارت را بهبود بخشیم.
تمرین اول
جاهای خالی را با «to» ،«two» یا «too» پر کنید.
Q1: I am going _____ the library at _____ o'clock.
Answer: I am going to the library at two o'clock.
Q2: Your shoes are _____ big for me.
Answer: Your shoes are too big for me.
Q3: I'm _____ young _____ drive a car.
Answer: I'm too young to drive a car.
Q4: The book is _____ hard _____ read.
Answer: The book is too hard to read.
Q5: We are going _____ the park.
Answer: We are going to the park.
Q6: I have _____ dollars left.
Answer: I have two dollars left.
Q7: My cat is _____ fat.
Answer: My cat is too fat.
تمرین دوم
کلمههای نادرست را در جملههای زیر پیدا کنید.
Q1: There is very cold in the summer.
Answer: It’s very cold there in the summer.
Q2: If I will be late, I’ll call you.
Answer: If I am late, I’ll call you.
Q3: I am used to wake up early on weekdays.
Answer: I am used to waking up early on weekdays.
Q4: Do you know where is the nearest police station?
Answer: Do you know where the nearest police station is?
Q5: I often do mistakes when I speak English.
Answer: I often make mistakes when I speak English.
Q6: I can’t find nothing in my neighborhood.
Answer: I can’t find anything in my neighborhood.
Q7: I’ve seen that movie last Thursday.
Answer: I saw that movie last Thursday.
Q8: I look forward to see you next month.
Answer: I look forward to seeing you next month.
Q9:One of my roommate is from Brazil.
Answer:One of my roommates is from Brazil.
Q10: Although I was tired, but I went to the party.
Answer:Although I was tired, I went to the party.
تمرین سوم
گزینه درست را انتخاب کنید.
جمعبندی
در این آموزش به اشتباهات رایج گرامری در زبان انگلیسی پرداختیم و ۱۰۰ اشتباه رایج میان زبانآموزان را توضیح دادیم. علاوه بر این، جملههای درست و نادرست را از نظر گرامری با هم مقایسه کردیم و در انتها چند تمرین برای درک بهتر اشتباهات رایج گرامری در انگلیسی ارائه دادیم. یکی از روشهای مؤثر برای تقویت زبان انگلیسی، آشنایی با اشتباهات رایج میان زبانآموزان است. به کمک این روش میتوانیم نقاط ضعف خود را نیز بشناسیم و آنها را برطرف سازیم.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
- حرف اضافه در انگلیسی چیست ؟ — به زبان ساده و کامل — آموزش Prepositions
- گرامر used to — از صفر تا صد
- انواع جملات شرطی در انگلیسی – از صفر تا صد با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- فرمول زمان حال ساده در انگلیسی — راهنمای سریع و کاربردی
- افعال ing دار چیست و چه زمانی فعل ing می گیرد ؟ — به زبان ساده + مثال و تمرین
- گرامر Too و Enough — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Going to – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال نقل قول در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- گرامر if در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- نقل قول در انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- آموزش گرامر Did – به زبان ساده و با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- کلمات پرکاربرد مخفف در انگلیسی — به همراه معنی
- گرامر Wish و کاربرد Wish – به زبان ساده + مثال و تمرین
- ماضی بعید در انگلیسی – به زبان ساده + فرمول و مثال
- آموزش زمانهای انگلیسی | به زبان ساده و سریع
- آموزش گرامر Do و Does – با مثال + تمرین و تلفظ
- افعال بی قاعده در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال جدا نشدنی در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- افعال جداشدنی در انگلیسی — به زبان ساده
- جملات سوالی زمان حال ساده در زبان انگلیسی + تمرین و مثال
- جملات شرطی نوع اول در انگلیسی – با مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر Would have been — به زبان ساده و با مثال
- متمم در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- قواعد جمله سازی در انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سیلاب در زبان انگلیسی چیست ؟ – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- گرامر ماضی نقلی در انگلیسی – با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- پسوندهای اسم ساز در انگلیسی – فهرست کامل با مثال
- افعال عبارتی در زبان انگلیسی – کامل + مثال و تمرین
- کاربرد was و were – چه زمانی از was و were استفاده می کنیم ؟
- جمله گذشته ساده در انگلیسی + ترجمه، تمرین و نمونه سوال
- علائم گذشته ساده در انگلیسی چه هستند؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- چه زمانی از ing استفاده می کنیم ؟ – راهنمای کامل + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- مصدر بدون to در زبان انگلیسی چیست ؟ + مثال و تمرین
- انواع گذشته در انگلیسی و مرور سریع افعال گذشته — راهنمای کامل
- گرامر to به زبان ساده و کامل + مثال و تمرین
- تست زمان حال ساده انگلیسی با جواب — نمونه سوال و پاسخ
- اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال
- کمیت سنج ها در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- جمع بستن اسم در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- وجه التزامی در انگلیسی – روش ساخت به زبان ساده + مثال و تمرین
- آینده در گذشته کامل در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- افعال to be در انگلیسی چیست ؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- فرق بین Will و Going to – به زبان ساده + مثال و تمرین
- سوم شخص مفرد در انگلیسی – به زبان ساده + مثال
- گرامر Have Got — توضیح به زبان ساده + مثال
- کاربرد do در انگلیسی و جملات انگلیسی — با مثال و به زبان ساده
- جملات آرزویی در انگلیسی یا چطور با Wish جمله بسازیم؟ + مثال و تمرین
- جمله با Could you و توضیح گرامر Could you please + مثال های متنوع
- افعالی که Ing نمی گیرند — توضیح و لیست افعال
- انواع جمله در انگلیسی — ساختار جملات با مثال
- انواع زمان حال در انگلیسی — توضیح + مثال و تلفظ
- جایگاه فعل در زبان انگلیسی — توضیح به زبان ساده + مثال و تلفظ
- حروف ندا در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با Whose — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با Going to — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با What – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سوال ساختن با Who – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- فاعل در انگلیسی چیست ؟ — به زبان ساده و با مثال
- کاربرد On و In در زبان انگلیسی — راهنمای کامل + مثال
- گرامر How many — توضیح به زبان ساده + تمرین و مثال
- نشانه های حال ساده در انگلیسی — کامل و با مثال
- گرامر as as – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر As if – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- اجزای جمله در زبان انگلیسی — ترتیب قرار گرفتن + مثال
- ساختارهای موازی در زبان انگلیسی – توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- اسامی ملکی در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- گرامر Either و Too — توضیح + مثال و تلفظ
- پسوندهای قیدساز در انگلیسی – فهرست کامل با مثال و تمرین
- جملات امری در انگلیسی — با مثال و به زبان ساده
- جایگاه قید در جمله انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با افعال To be — کامل و با مثال
- زمان حال جاری در انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- سوال ساختن با Can — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Not only But also — توضیح به زبان ساده + مثال
- گرامر Would like در زبان انگلیسی — توضیح کاربرد با مثال
- سوال ساختن با Will — گرامر سوال پرسیدن + مثال
- گرامر Could — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Get — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Already و Just — توضیح کامل و مثال
- جمله خبری به انگلیسی – به زبان ساده، با مثال و تلفظ صوتی
- گرامر How much – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سوال ساختن در انگلیسی – تکنیک ها و فرمول ها + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- ماضی بعید استمراری در انگلیسی – توضیح + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال حسی در زبان انگلیسی — آموزش گرامر به زبان ساده + مثال
- افعال لازم و متعدی در انگلیسی – توضیح + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- پیشوند در انگلیسی چیست ؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- کلمات پرسشی در انگلیسی – توضیح گرامر و ساختار + مثال و معنی
- کاربرد Let’s در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- کاربرد When و While در گذشته استمراری – توضیح تفاوتها + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر Hope — توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر Either Neither – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر So و Such — کامل + مثال و تلفظ
- گرامر There is و There are + کاربرد در انگلیسی با مثال
- تبدیل صفت به قید در انگلیسی — راهنمای کامل + تمرین و مثال
- مجهول حال استمراری در انگلیسی — توضیح و با مثال
- کاربرد مصدر انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- کاربرد it در انگلیسی — توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد Make در انگلیسی — توضیح و مثال + تمرین
- کاربرد so that در انگلیسی چیست ؟ — توضیح + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد some و any — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر How Often — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر No Matter — به زبان ساده + مثال کاربردها، تمرین و تلفظ
- فعل بودن در انگلیسی – کاربرد و گرامر به زبان ساده + مثال
- کاربرد Usually در زبان انگلیسی و جمله + مثال، تمرین و تلفظ
- اول شخص مفرد در انگلیسی – به زبان ساده + مثال
- سوال با Where – نحوه و فرمول ساخت + مثال، تمرین و تلفظ
- پیشوندهای منفی ساز در انگلیسی — آموزش کامل + نکات، مثال و تمرین
- انواع ضمایر در انگلیسی — توضیح و مثال
- پسوند ful در انگلیسی — توضیح کاربردها به زبان ساده
- عبارت حرف اضافه ای در زبان انگلیسی — توضیح و آموزش عبارت ها به زبان ساده
- کاربرد a lot of و lots of در زبان انگلیسی + مثال و تمرین
- حرف اضافه at در انگلیسی و کاربردهای آن + مثال و تمرین
- تفاوت صفات ملکی با ضمایر ملکی در انگلیسی — به زبان ساده
- گرامر Although — به زبان ساده و با مثال + تمرین
- کاربرد علامت سوال در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد as در زبان انگلیسی — آموزش از صفر تا صد + مثال و تمرین
- گرامر Whether – توضیح به زبان ساده + تلفظ، تمرین و مثال
- کاربرد Would در زبان انگلیسی – توضیح ساده و کاربردی + مثال و تمرین
- پسوند tion در انگلیسی — توضیح کاربردها به زبان ساده + مثال
- ضمایر شخصی در زبان انگلیسی + توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- تست ضمایر انگلیسی + جواب و آزمون رایگان
- کاربرد کاما در انگلیسی – نحوه استفاده در جملات + مثال و تمرین
- تفاوت Since و For — به زبان ساده + مثال
- کاربرد done - به زبان ساده + مثال و تلفظ و تمرین
- گرامر However در زبان انگلیسی – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- تفاوت While و During در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- S مالکیت در انگلیسی — توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ
- چه زمانی فعل ed می گیرد؟ – گرامر ed گرفتن فعل + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- منفی کردن جمله در انگلیسی — توضیح کامل + مثال و تمرین
- گذشته فعل های انگلیسی – لیست کامل و کاربردی + تمرین و تلفظ
- صرف فعل در زبان انگلیسی — اصول و روش ها به زبان ساده
- قید مکان در انگلیسی — آموزش Adverbs of Place — به زبان ساده