گرامر However در زبان انگلیسی – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین

We were told we would be discussing the new schedule during the meeting. However, our boss never brought it up once.

به ما گفته شد که در این جلسه درباره برنامه جدید صحبت خواهیم کرد. با این حال، رئیس ما اصلا آن را مطرح نکرد.

The temperature on Mercury’s surface exceeds 430 degrees Celsius during the day. However, it falls to minus 180 degrees at night.

دمای سطح عطارد در طول روز بیش از 430 درجه سانتیگراد است. با این حال، در شب به منفی 180 درجه می‌رسد.

Our school only has Apple computers. However, some students are more familiar with PCs.

مدرسه ما فقط کامپیوتر اپل دارد. با این حال، برخی از دانش‌آموزان بیشتر با رایانه‌های شخصی (مایکروسافت) آشنا هستند.

I have two dogs. However, my roommate prefers cats.

من دو سگ دارم. اما هم‌اتاقی‌ام گربه را ترجیح می‌دهد.

The sun was shining brightly. However, the day was cold and windy.

خورشید به شدت می‌درخشید. با این حال، هوای روز سرد بود و باد می‌وزید.

He was predicted to win the election. However, the underdog won in the recount!

پیش‌بینی می‌شد که او در انتخابات پیروز شود. با این حال، رقیب ضعیف او در بازشماری برنده شد!

We were told we would be discussing the new schedule during the meeting; however, our boss never brought it up once.

به ما گفته شد که در این جلسه درباره برنامه جدید صحبت خواهیم کرد؛ با این حال، رئیس ما اصلا آن را مطرح نکرد.

The temperature on Mercury’s surface exceeds 430 degrees Celsius during the day; however, it falls to minus 180 degrees at night.

دمای سطح عطارد در طول روز بیش از 430 درجه سانتیگراد است؛ با این حال، در شب به منفی 180 درجه می‌رسد.

Our school only has Apple computers; however, some students are more familiar with PCs.

مدرسه ما فقط کامپیوتر اپل دارد؛ با این حال، برخی از دانش‌آموزان بیشتر با رایانه‌های شخصی (مایکروسافت) آشنا هستند.

I have two dogs; however, my roommate prefers cats.

من دو سگ دارم. اما هم‌اتاقی‌ام گربه را ترجیح می‌دهد.

I went to the beach; however, I did not go in the water.

من به ساحل رفتم. با این حال، داخل آب نرفتم.

The team played well; however, the other team played even better.

تیم خوب بازی کرد؛ با این حال، بازی تیم دیگر بهتر از آن‌ها بود.

We plan to stay for another year; however, Peter is leaving now.

ما قصد داریم یک سال دیگر نیز بمانیم. اما «پیتر» الان در حال رفتن است.

I can’t make it to the party. My husband, however, will be attending.

من نمی‌توانم خودم را به مهمانی برسانم. اما شوهرم شرکت خواهد کرد.

The union came up with a plan. The government, however, wants to renegotiate.

اتحادیه طرحی را ارائه کرد. اما دولت خواهان مذاکره مجدد است.

Camping in the summer is fun. You must, however, remember to use sunscreen.

اردو زدن در تابستان مفرح است. اما باید به یاد داشته باشید که از ضدآفتاب استفاده کنید.

I have two dogs. My roommate, however, prefers cats.

من دو سگ دارم. اما هم‌اتاقی‌ام گربه را ترجیح می‌دهد.

My baby’s due date is in three weeks. My mother, however, is convinced I’ll give birth early.

موعد زایمانم سه هفته دیگر است. با این حال، مادرم اعتقاد دارد که من زود زایمان خواهم کرد.

Pat is excited for the first day of school. Chris, however, is not.

«پت» برای اولین روز مدرسه هیجان‌زده است. اما «کریس» این‌طور نیست.

The ocean waves were so much fun. The seaweed, however, was another story.

امواج اقیانوس بسیار لذتبخش بود. اما، جلبک دریایی داستان دیگری داشت.

I can’t make it to the party. My husband will be attending, however.

من نمی‌توانم خودم را به مهمانی برسانم. اما شوهرم شرکت خواهد کرد.

The union came up with a plan. The government wants to renegotiate, however.

اتحادیه طرحی را ارائه کرد. اما دولت خواهان مذاکره مجدد است.

Camping in the summer is fun. You must remember to use sunscreen, however.

اردو زدن در تابستان مفرح است. اما باید به یاد داشته باشید که از ضدآفتاب استفاده کنید.

I have two dogs. My roommate prefers cats, however.

من دو سگ دارم. اما هم‌اتاقی‌ام گربه را ترجیح می‌دهد.

I’ll be attending the holiday party. My partner will not, however.

من در جشن تعطیلات شرکت خواهم کرد. اما همسرم نخواهد آمد.

The driving test will be easy. You will have to practice, however.

آزمون رانندگی آسان خواهد بود. اما باید تمرین کنید.

They made quite a bit of money. They wasted most of it, however.

آن‌ها پول زیادی به دست آوردند. اما بیشتر آن را هدر دادند.

I will assist however I can.

هر طور که بتوانم کمک خواهم کرد.

Decorate it however you like.

هر طور که می‌خواهی تزئینش کن.

We'll cook your steak however you like it.

ما استیک شما را هر طور که دوست دارید طبخ می‌کنیم.

I’ll give you help however you need it.

من به شما هر طور که نیاز داشته باشید کمک خواهم کرد.

Eat the food however they serve it and don't complain.

غذا را هر طور که سرو کردند بخور و اعتراضی نکن.

The situation is unfair however you look at it.

به وضعیت هر طور نگاه کنی، ناعادلانه است.

However you look at it, the situation is unfair.

 هر طور به وضعیت نگاه کنی، ناعادلانه است.

However you look at it, it's still a mess.

 هر طور به وضعیت نگاه کنی، اوضاع همچنان به هم ریخته است.

You can do it however you like, it really doesn't matter.

شما می‌توانید هر طور که می‌خواهیم انجامش دهید، واقعاً اهمیتی ندارد.

However you manipulate those numbers, they just don’t add up.

هر قدر هم که اعداد را تغییر دهی، نتیجه آن با عقل جور در نمی‌آید.

These results are a disaster however you look at them.

هر طور به این نتایج نگاه کنی، فاجعه است.

However nervous you are, you’ve still got to perform.

هر چقدر هم که اضطراب داشته باشی، همچنان باید اجرا کنی.

However you look at it, I owe him a debt of gratitude.

هر طور که به قضیه نگاه کنید، من مدیون لطف او هستم.

However did you locate him?

چگونه موقعیت او را پیدا کردی؟

However will we feed so many people?

چگونه شکم این همه آدم را سیر کنیم؟

However were you able to forgive them?

چگونه توانستی او را ببخشی؟

However did you get that sofa through the door?

چگونه توانستی آن کاناپه را از در رد کنی؟

However did you manage to persuade Steve to come?

چگونه توانستی «استیو» را قانع کنی که بیاید؟

However will we get to write this report?

چگونه می‌توانیم این گزارش را بنویسیم؟

However did you get into this situation?

چگونه توانستی در این موقعیت بیفتی؟

I waited for him, but he didn’t come.

منتظرش بودم اما نیامد.

The teacher explained the theory to us, but we didn’t understand it.

معلم نظریه را برای ما توضیح داد، اما ما آن را درک نکردیم.

The two boys got into a fight, but they forgot their fight afterwards.

دو پسر با هم درگیر شدند، اما پس از آن دعوای خود را به فراموشی سپردند.

The food is expensive but delicious.

غذایش گران اما خوشمزه است.

I know you think it is the right way, but I don’t agree with you.

می‌دانم که فکر می‌کنید روش درستی است، اما من با شما موافق نیستم.

They had no option but to listen to him.

چاره ای جز گوش دادن به او نداشتند.

One cannot but sympathize with their plight.

نمی‌توان با مصیبت آنها همدردی نکرد.

He was anything but polite to me.

او با من هر رفتاری جز رفتار مودبانه داشت.

I closed all but one window.

من همه پنجره‌ها را بستم جز یک پنجره.

I already knew a lot about the subject; however, his presentation was still interesting.

من از قبل اطلاعات زیادی در مورد آن موضوع داشتم. با این حال، ارائه او همچنان جالب بود.

I knew a lot about the subject already, but his presentation was interesting nevertheless.

من از قبل اطلاعات زیادی در مورد آن موضوع داشتم، اما ارائه او همچنان جالب بود.

I liked the film; however, it wasn’t as funny as it seemed in the trailer.

من فیلم را دوست داشتم. با این حال، آن‌قدرها هم که در تیزر به نظر می‌آمد خنده‌دار نبود.

He didn’t perform as well as usual. Nevertheless, the audience loved him.

او به خوبی همیشه اجرا نکرد. با این وجود تماشاگران [اجرای او را] او را دوست داشتند.

I'm a vegetarian. However, sometimes I eat fish.

من گیاهخوارم. با این حال، گاهی‌اوقات ماهی می‌خورم.

This is one solution to the problem. However, there are a number of others.

این یکی از راه حل‌های مشکل است. با این حال، تعدادی دیگر وجود دارد.

We asked for donations. However, all we received were complaints.

ما درخواست کمک مالی کردیم. با این حال، تنها چیزی که دریافت کردیم شکایت بود.

Milos said his English is terrible. Nevertheless, he got a 7.0 on his IELTS Writing test.

«میلوس» گفت انگلیسی او وحشتناک است. با این وجود، او در آزمون رایتینگ آیلتس نمره 7.0 گرفت.

Many know that too much sugar is bad for health. Nevertheless, many continue to eat a lot of it every day.

افراد زیادی می‌دانند که قند زیاد برای سلامتی مضر است. با این وجود، بسیاری همچنان هر روز به خوردن مقدار زیادی از آن ادامه می‌دهند.

There are several serious problems with the car. Nevertheless, we will have to use it to drive to work this week.

خودرو چندین مشکل جدی دارد. با این وجود، این هفته باید برای رفتن به محل کار از آن استفاده کنیم.

There will be no more pay increases this year. That is for sure. We have, however, agreed to carry out a full review of pay and conditions.

امسال دیگر افزایش حقوق وجود نخواهد داشت. این امر مسلم است. با این حال، ما موافقت کرده‌ایم که بازنگری کاملی از حقوق و شرایط انجام دهیم.

We have agreed, nevertheless, to carry out a full review of our company's terms and conditions.

با این وجود، ما موافقت کرده‌ایم که شرایط و ضوابط شرکت خود را بررسی کنیم.

The math test was very difficult; nevertheless, she earned a good grade.

امتحان ریاضی خیلی سخت بود. با این حال، او نمره خوبی کسب کرد.

She never liked reading about economics, but the book was interesting nevertheless.

او هرگز دوست نداشت در مورد اقتصاد مطالعه کند، با این وجود کتاب جالبی بود.

Every time he tried, he failed. Nevertheless, he did not quit trying.

هر بار که تلاش کرد، شکست خورد. با این وجود دست از تلاش برنداشت.

He had three friends help him with the job. Nevertheless, it took them all day to finish.

او سه دوست داشت که در این کار به او کمک می‌کردند. با این وجود، تمام روز طول کشید تا تمام کارها را به پایان برسانند.

The traffic was very bad, but she arrived at work on time nevertheless.

ترافیک خیلی شدید بود، با این وجود او به‌موقع سر کار آمد.

He was feeling very ill. However, he went to school.

او به شدت احساس بیماری می‌کرد. با این حال، او به مدرسه رفت.

Some people disagree with this idea, however, it’s never been proven right.

برخی از مردم با این ایده مخالف هستند، با این حال، هرگز صحت آن اثبات نشده است.

She is not our best worker, but nevertheless she tries very hard.

او بهترین کارمند ما نیست، با این وجود تلاش بسیار زیادی می‌کند.

The weather was sunny; however, we didn’t go outside.

هوا آفتابی بود، با این حال بیرون نرفتیم.

Samuel works a lot, but nevertheless he hasn’t any money.

«ساموئل» زیاد کار می‌کند، اما با این وجود پولی ندارد.

She is the best student in school. However, she doesn’t do her homework on time.

او بهترین دانش آموز مدرسه است. با این حال، تکالیفش را به موقع انجام نمی‌دهد.

My friends wanted to go outside. Nevertheless, it is raining.

دوستانم می‌خواستند بیرون بروند. در هر صورت، باران می‌بارد.

I really enjoyed that movie. Nevertheless, I prefer the book.

من واقعا از آن فیلم لذت بردم. با این حال، کتابش را ترجیح می‌دهم.

She is tired; nevertheless, She must finish her homework.

او خسته است، با این حال باید تکالیف خود را تمام کند.

It’s raining very hard today. However, let’s go out and enjoy ourselves!

امروز باران بسیار شدیدی می‌بارد. با این حال، بیایید بیرون برویم و لذت ببریم!

Although he speaks English well, his first language is French.

اگرچه او به خوبی انگلیسی صحبت می‌کند، اما زبان مادری او فرانسوی است.

He speaks English well although his first language is French.

او به خوبی انگلیسی صحبت می‌کند اگرچه زبان اصلی او فرانسوی است.

Although it is raining, I want to go outside.

با اینکه باران می‌بارد، می‌خواهم بیرون بروم.

I want to go outside, although it is raining.

می‌خواهم بیرون بروم، هرچند باران می‌بارد.

Although he was happy in his new apartment, he missed his former neighbors.

اگرچه او در آپارتمان جدیدش خوشحال بود، دلش برای همسایگان سابقش تنگ شده بود.

His parents were born in Spain although they speak poor Spanish.

پدر و مادر او در اسپانیا به دنیا آمدند، اگرچه آن‌ها تسلط کمی روی زبان اسپانیایی دارند.

I think he is honest although I don’t believe his tale.

من فکر می‌کنم او صادق است اگرچه داستان او را باور نمی‌کنم.

Although it was late, he went out.

با اینکه دیر شده بود، او بیرون رفت.

Although I asked him to stay, he left here.

با اینکه از او خواستم بماند، اینجا را ترک کرد.

Although he speaks Spanish well, his first language is Japanese.

اگرچه او به خوبی اسپانیایی صحبت می‌کند، زبان مادری او ژاپنی است.

I am very fluent in English, although French is my mother tongue.

من به زبان انگلیسی بسیار مسلط هستم، اگرچه زبان مادری من فرانسوی است.

I enjoyed my day out with my friends, although Shelly brought that person nobody likes.

من از گردش با دوستانم لذت بردم، اگرچه «شلی» کسی را آورد که هیچ کس از او خوشش نمی‌آید.

The weather was warm, although it was not sunny.

هرچند آفتاب نمی‌تابید، هوا گرم بود.

I had such a good time, although I got very exhausted.

به من خیلی خوش گذشت، هرچند خیلی خسته شدم.

We are best friends, although we barely get to see each other.

ما دوستان صمیمی هستیم، اگرچه خیلی کم می‌توانیم یکدیگر را ببینیم.

Although I disliked the detective heartily, I nevertheless was secretly impressed by his performance.

اگرچه من از صمیم قلب از کارآگاه متنفر بودم، با این وجود ته دلم تحت تأثیر عملکرد او قرار گرفتم.

But, although he tried to make his voice confident, I could see the terror in his eyes.

اما، اگرچه او سعی کرد صدایش را پر از اطمینان کند، می‌توانستم وحشت را در چشمانش ببینم.

Although I could not expect his confidence after what had happened, I could still check his actions.

اگرچه بعد از اتفاقی که افتاد نمی‌توانستم از او انتظار رای اعتماد اعتماد داشته باشم، اما همچنان می‌توانستم اعمال او را کنترل کنم.

Although Kelly stood a yard away he felt as if he were in contact with her.

اگرچه «کلی» یک متر دورتر ایستاده بود، او احساس می‌کرد که با او در تماس است.

It was very dark, with an attempt at snow, although the spring was so far advanced.

هوا بسیار تاریک بود و احتمال بارش برف وجود داشت، اگرچه به اواخر بهار نزدیک می‌شدیم.