گرامر چیست؟ + نکات و اصول یادگیری گرامر زبان انگلیسی

۶۰۵۲ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۳۴ دقیقه
گرامر چیست؟ + نکات و اصول یادگیری گرامر زبان انگلیسی

اهمیت یادگیری دستور زبان انگلیسی بر هیچ‌کس پوشیده نیست. زبان انگلیسی بدون گرامر، مجموعه‌ای از واژه‌ها، عبارت‌ها و جمله‌های نامفهوم خواهد بود که فهم و درک آن‌ها را برای مخاطب دشوار می‌کند. حتی در آزمون‌های بین‌المللی مانند آیلتس و تافل یا دولینگو نیز با وجود این‌که بخش مجزایی را به آن اختصاص نداده‌اند، برای پاسخگویی به سؤال‌های هر بخش، باید تسلط کافی به دستور زبان داشته باشیم. با توجه به این موضوع، در این آموزش قصد داریم به طور کامل توضیح دهیم که گرامر چیست و چقدر اهمیت دارد. همچنین ۲۰ قانون گرامر را آموزش خواهیم داد و در نهایت به نکته‌های مهمی در خصوص یادگیری گرامر اشاره خواهیم کرد.

گرامر چیست ؟

وقتی از زبان‌آموزان پرسیده می‌شود که گرامر چیست و چه اهمیتی دارد، بسیاری از آن‌ها پاسخ می‌دهند که سخت‌ترین و متنوع‌ترین بخش زبان انگلیسی است و یاد گرفتن آن نیز به همان اندازه دشوار است. اما گرامر اگر از همان ابتدا به صورت درست و تدریجی آموزش داده شود و در کنار آن از تمرین‌های متعدد برای درک بهتر کمک گرفته شود، در نهایت اثربخش خواهد بود و به مرور به مبحثی شیرین و قابل‌فهم تغییر خواهد کرد.

یکی از روش‌های یادگیری گرامر، استفاده از منابع آموزشی مانند کتاب‌های گرامری است. در آموزشگاه‌ها معمولاً از کتاب‌های رایج در بازار استفاده می‌شود و استادهای زبان انگلیسی آن را تدریس می‌کنند و در صورت لزوم، منابعی را به عنوان منبع کمک‌آموزشی در کنار آن‌ها معرفی می‌کنند. اما به‌جز کتاب می‌توان از روش‌های دیگری مانند اپلیکیشن و پادکست بهره برد.

 

اگر بخواهیم بدانیم که گرامر چیست و در سطوح بالا چه تعریفی از آن می‌شود، باید بگوییم که گرامر شامل مجموعه‌ای از قوانین است که به ما اجازه می‌دهند ساختار جمله‌های خود را تعیین کنیم. گرامر شامل چهار بخش از یادگیری زبان می‌شود که عبارتند از:

  • اجزای کلام (Parts of Speech): مانند فعل، صفت، اسم، قید، حرف اضافه و...
  • جمله‌واره‌ها (Clause): مانند جمله‌واره مستقل، وابسته و مرکب
  • علامت‌های نشانه‌گذاری (Punctuation Marks): مانند نقطه، ویرگول، نقطه‌ویرگول و...
  • سازه‌های زبانی: مانند ترتیب جمله‌‌ها، صرف‌ونحو و ساختار جمله

اگر ندانیم قوانین گرامر چیست هرگز نمی‌توانیم توضیح دهیم که گرامر چیست و چگونه برای انتقال معنا و منظور گوینده به کار می‌رود. بنابراین، اگر تمایل به یاد گرفتن نکته‌‌های گرامری ندارید، باید بدانید که راه فرار ندارید؛ یادگیری آن تحت هر شرایطی لازم است، چه برای اهداف تحصیلی، چه کاری و چه برای سفر به کشورهای انگلیسی‌زبان.

انواع گرامر چیست ؟

تا زمانی که قوانین یادگیری گرامر وجود دارد، نظریه‌های مختلفی نیز در این خصوص مطرح می‌شود که گرامر چیست و چه کاربردی دارد. برای مثال، «نوآم چامسکی»، زبان‌شناس آمریکایی، نظریه «دستور زبان جهانی» (Universal Grammar) را در این رابطه مطرح می‌کند و معتقد است قوانین گرامری بر همه زبان‌ها حاکمیت دارد و آن‌ها را تحت سلطه خود درآورده است. او بر این باور است که انسان‌ها با قواعد و دستور زبان ویژه‌ای که در مغز شکل گرفته به دنیا آمده‌اند و اسم آن را دستور زبان جهانی گذاشته است و به طور اختصاری به آن «U.G» گفته می‌شود.

به گفته چامسکی، همه ما به شکل ذاتی از دانش زبانی برخورداریم که می‌تواند شامل اطلاعاتی درباره آن قواعد باشد. به همین دلیل کودکان می‌توانند دستور زبان پیچیده را بدون داشتن دانش تخصصی یا تحصیلات ویژه بیاموزند و به کار ببرند. اما دسته دیگری همچنان اصرار دارند که این نظریه ممکن است کامل نباشد و با معایبی همراه است.

از طرف دیگر، بر طبق نظریه‌های دیگر، دو نوع گرامر «Prescriptive» و «Descriptive» تعریف شده است که به دو شکل زیر توصیف می‌شود:

  • گرامر Prescriptive مجموعه‌ای از قوانین است که مردم هنگام استفاده از زبان انگلیسی، آن‌ها را به کار می‌برند.
  • گرامر Descriptive نحوه توصیف ما را از به کار بردن زبان انگلیسی توسط افراد مختلف نشان می‌دهد.

نظریه دیگری در این رابطه مطرح شده است که «Primacy of Spoken Language» نام دارد. این نظریه به ما می‌گوید که زبان از گفتار نشئت می‌گیرد نه از نوشتار. در این صورت، می‌توانیم مفهوم گرامر درست را بیشتر درک کنیم. هرچند، عده‌ای با این نظریه مخالفت کرده‌اند.

نویسندگان، در گذشته، از روش‌های مختلفی برای استفاده از زبان کمک گرفته‌اند. برای مثال، قواعد گرامری را به شکل‌های مختلفی در نوشته‌های خود استفاده کرده‌اند که شاید از حالت عادی و کلیشه‌ای نیز کمی خارج شده باشد. به نمونه‌های زیر توجه کنید.

  • شکسپیر جمله‌های خود را با حرف اضافه تمام می‌کرد:

Fly to others that we know not of.

  • جین آستن از دو منفی‌کننده در جمله خود استفاده می‌کرد:

When Mr. Collins said anything of which his wife might reasonably be ashamed, which certainly was not unseldom, she involuntarily turned her eye on Charlotte.

  • ویلیام فاکنر جمله‌های خود را با حرف ربط شروع می‌کرد:

But before the captain could answer, a major appeared from behind the guns.

دستور زبان انگلیسی، به‌ویژه انگلیسی آمریکایی، به مرور زمان دستخوش تغییرات زیادی شده است. برای مثال، کلمه‌های زیادی از زبان‌های دیگری مانند فرانسه یا لاتین وارد زبان انگلیسی شده‌اند. یادگیری این کلمه‌ها و اصطلاحات غیرانگلیسی ممکن است برای زبان‌آموزان کمی چالش‌برانگیز باشد. دستور زبان انگلیسی از همان سال‌های اول مدرسه به گرامر وابسته است و نمی‌توان آن را کم‌اهمیت دانست. با دسترسی بیشتر افراد به اطلاعات به‌روز شده درباره موضوعات مختلف، پیروی از این دستورالعمل‌ها آسان‌تر و باورپذیرتر شده است.

برای آشنایی بیشتر با این قوانین به شش نمونه از اشتباهات رایج گرامری اشاره کرده‌ایم که در ادامه این مطلب مشاهده می‌کنید.

  • استفاده از نقطه‌کاما: «نقطه‌کاما» (Semicolon) معمولاً برای ایجاد ارتباط میان ایده‌های دو جمله به کار می‌رود که با هم وجه مشترک دارند. اما در بیشتر موارد می‌توان گفت که از نقطه‌کاما برای وصل کردن جمله قبلی به جمله جدیدی استفاده می‌شود. به دو مثال زیر و شکل درست و نادرست نقطه‌کاما توجه کنید تا با کاربرد آن در جمله بیشتر آشنا شوید.

The board approved the move in September; I asked for a deadline extension on the report. (نادرست)

Some of the investors didn't take to the idea; other investors were interested in the proposal. (درست)

  • تمام کردن جمله با حرف اضافه: برخی افراد تصور می‌کنند اگر انتهای جمله حرف اضافه بیاید، اشتباه گرامری است، در صورتی که در بسیاری از موقعیت‌های غیررسمی کاملاً درست است. دو مثال زیر را که در حالت رسمی و غیررسمی نوشته‌اند در نظر بگیرید.

That's something I'd live to be a part of. (درخواست رسمی/نادرست)

آن چیزی است که دوست دارم بخشی از آن باشم.

(چون جمله حالت رسمی دارد، استفاده از حرف اضافه در انتهای آن درست نیست.)

That's something I'd love to help you with. (ایمیلی به همکار/درست)

آن چیزی است که دوست دارم درموردش به تو کمک کنم.

(چون جمله حالت غیررسمی دارد، می‌توان در انتهای آن حرف اضافه قرار داد.)

  • مصدر گسسته: در موقعیت‌های غیررسمی نباید از «مصدر گسسته» (Splitting Infinitive) استفاده کنیم. مثال‌های زیر و شکل درست و نادرست آن‌ها می‌تواند این موضوع را بیشتر توضیح دهد.

You don't want to accidentally split an infinitive here. (رسمی/نادرست)

نباید تصادفاً در اینجا از مصدر گسسته استفاده کنی.

It's fine to boldly go with a split infinitive in most places. (غیررسمی/درست)

اگر در بیشتر موارد از مصدر گسسته استفاده کنی، اشکالی ندارد.

  • شروع کردن جمله با «because»: اگر جمله کامل باشد، یعنی به جمله‌واره دیگری نیاز نداشته باشد یا بدون جمله‌واره مستقل هم بتوان مفهوم آن را دریافت کرد، می‌توانیم «becuase» را ابتدای جمله بیاوریم. در غیر این صورت مجاز به این کار نیستیم. به شکل درست و نادرست جمله‌های زیر توجه کنید.

Because bad grammar happens when you don't know the rules. (نادرست)

زیرا گرامر نادرست زمانی اتفاق می‌افتد که قوانین را نمی‌دانید.

Some of the investors didn't take to the ideal; other investors were interested in the proposal. (درست)

برخی از سرمایه‌گذاران آن را ایده‌ال ندانستند؛ سایر سرمایه‌گذاران به پیشنهاد ابراز علاقه کردند.

تطابق فاعل و فعل
  • مطابقت داشتن فاعل و فعل: فعل جمله باید با فاعل جمله از نظر مفرد و جمع بودن مطابقت داشته باشد، به دو مثال زیر توجه کنید.

The presentors who spoke was borig. (نادرست)

The presenters who spoke were boring. (درست)

مجری که صحبت کرد، کسل‌کننده بود.

  • حالت مجهول: در حالت کلی، از جمله معلوم استفاده می‌کنیم، یعنی فاعل در ابتدای جمله قرار می‌گیرد و بعد از آن فعل در زمان مشخصی می‌آید. در حالت مجهول، فعل ساختار متفاوتی پیدا می‌کند (be + p.p)‌ و در نهایت مفعول در ابتدای جمله قرار می‌گیرد، زیرا فاعل یا اهمیت زیادی ندارد یا شناخته‌ شده نیست. به دو شکل معلوم و مجهول جمله‌های زیر توجه کنید.

The results were found by the study.

نتایج توسط تحقیقات مشخص شد.

The study found the results.

تحقیقات نتایج را مشخص کرد.

اهمیت یادگیری گرامر

زبان شکل طبیعی ارتباط است. کودکان به سرعت می‌آموزند که به کمک زبان مادری خود ارتباط برقرار کنند و دستور زبان را بدون آموزش یاد می‌گیرند. آن‌ها با یادگیری زبان مادری، به صورت ناخودآگاه درک شهودی از گرامر به دست می‌آورند. این نوع آگاهی از گرامر برای نیازهای ارتباطی کودک خردسال کافی است، اما به تدریج او را در معرض یک سری محدودیت‌هایی قرار می‌دهد. فراتر از نیازهای کودکی خردسال، برقراری ارتباط، به‌ویژه ارتباط نوشتاری، به درک اصول پایه و مقدماتی دستور زبان یا نحو نیازمند است.

اگر تصور کنیم زبان بزرگراه است، در آن صورت، واژگان، ماشین‌ها و کامیون‌ها هستند، اما دستور زبان، علائم راهنمایی و رانندگی است که به افرادی که در حال رانندگی هستند می‌گوید کجا بروند و چگونه رانندگی کنند. بدون این علائم، در بزرگراه دچار سردرگمی خواهیم شد. بدون گرامر، می‌توانیم نوعی ارتباط ابتدایی مانند «Me Tarzan, you Jane» ایجاد کنیم، اما نمی‌توانیم ایده‌های پیچیده‌تر را به واژه تبدیل کنیم. بنابراین، برای ورود به سطوح متوسط و پیشرفته، زبان‌آموزان در هر زبانی، چه زبان مادری یا زبان دوم، باید بتوانند بر قواعد و اصول گرامری تسلط کافی پیدا کنند و بدانند کاربردهای گرامر چیست.

همان‌طور که گفته شد، در حالت کلی می‌توان به صورت شفاهی، مانند گفت‌وگو، صرفاً با اندکی تسلط بر دستور زبان، ارتباط ایجاد کرد، زیرا روابط دوجانبه‌ای هستند که در آن مخاطب می‌تواند از گوینده درخواست توضیح بیشتر یا تکرار جمله‌هایش را داشته باشد تا زمانی که مفهوم و معنا منتقل شود. اما حتی در هنگام برقراری ارتباط شفاهی نیز اگر دستور زبان ضعیفی داشته باشیم، ممکن است نتوانیم در انتقال منظور خود به مخاطب موفق عمل کنیم. ما به یک سری قوانین ثابت و مشخص گرامری احتیاج داریم تا گوینده و شنونده مطمئن شوند که می‌توانند به کمک آن‌ها پیام خود را منتقل و دریافت کنند.

اما وقتی صحبت از زبان نوشتاری می‌شود، دستور زبان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. ارتباط نوشتاری امری غیرمستقیم است و یک‌طرفه است؛ برای گیرنده، امکان تأیید یا رد آن در حالت عادی وجود ندارد. بنابراین، ارتباط نوشتاری و هر شکلی از ارتباط غیرمستقیم، به استفاده صحیح از دستور زبان یا نحو، و نیز واژگان و املا بستگی دارد تا اطمینان حاصل شود که پیام‌ها در لحظه برای خواننده قابل‌درک هستند و نامفهوم یا مبهم نیستند.

یادگیری قوانین رایج دستور زبان و املایی، نه‌تنها باعث ایجاد ارتباط بهتر می‌شود، بلکه همبستگی و تحول اجتماعی را نیز تقویت می‌کند. هنگامی که فردی بااستعداد بر گرامر و مهارت‌های ارتباطی تسلط پیدا می‌کند، جامعه بر اساس میزان تحصیلات به گروه‌ها یا دسته‌های مختلف تقسیم می‌شود و رسیدن به سطوح بالا به‌مراتب امری دشوارتر خواهد شد.

در جامعه‌ای که زبان مشترک و قوانین مشترکی میان افراد وجود دارد، ویژگی‌های منحصربه‌فردی دیده می‌شود و اختلافات کمتری میان مردمان آن هست تا جامعه‌ای که در آن گروه‌های مختلف مردم رویکردهای متفاوتی نسبت به زبان مشترک دارند یا به‌نوعی از زبان‌ متفاوتی استفاده می‌کنند. البته این موضوع، پیشینه فرهنگی افراد را فدای یادگیری دستور زبان نمی‌کند.

بنابراین، دلایل کافی برای تأکید بر این‌ موضوع وجود دارد که ضرورت یادگیری گرامر چیست و در چه مواردی کاربرد دارد. در هر شغلی که به مهارت نوشتن از هر نوعی، یا ارتباط با همکاران، مشتریان و تأمین‌کنندگان نیاز داشته باشد، کارفرمایان به‌شدت بر روی مهارت نوشتن و صحبت کردن متقاضیان تأکید می‌کنند. کسانی به خوبی نمی‌دانند گرامر چیست و چگونه باید از آن استفاده کنند، بدون شک در فهرست پذیرفته‌شدگان قرار نخواهند گرفت. دستور زبان، بخش کلیدی در صحبت کردن و به کار بردن جمله‌های درست است و در نوشتن هم می‌تواند میزان تسلط فرد را بر این زبان نشان دهد. به همین دلیل یادگیری آن امری ضروری به شمار می‌رود.

یادگیری گرامر انگلیسی

۲۰ قانون گرامر چیست ؟

برای این‌که بتوانیم بهتر درک کنیم که گرامر چیست و چه کاربردهایی دارد، لازم است با برخی از قوانین آن که به صورت مشترک در زبان انگلیسی به کار می‌رود، آشنا شویم. در ادامه به ۲۰ قانون مهم گرامری اشاره خواهیم کرد و در قالب مثال توضیح خواهیم داد که گرامر چیست و چه کاربردهایی دارد.

۱. جمله با حرف بزرگ شروع می‌شود و با نقطه، علامت سؤال یا علامت تعجب خاتمه می‌یابد:

The fat cat sat on the mat.

گربه چاق روی تشک نشست.

Where do you live?

کجا زندگی می‌کنید؟

My dog is very clever!

سگ من خیلی باهوش است!

۲. ترتیب کلمه‌ها در یک جمله ساده به صورت «فاعل-فعل-مفعول» است (جمله‌های منفی و پرسشی ممکن است ساختار متفاوتی داشته باشند):

John loves Mary.

«جان» عاشق «ماری» است.

They were driving their car to Bangkok.

آن‌ها مشغول رانندگی تا بانکوک بودند.

۳. هر جمله باید فاعل و فعل داشته باشد. ممکن است مفعول در جمله نباشد. در واقع وجود آن اختیاری است و به خود جمله بستگی دارد. اما در نظر داشته باشید که «جمله امری» (Imperative Sentece) ممکن است فقط از فعل تشکیل شده باشد، اما همه می‌دانیم که خطاب به چه کسی گفته شده است. در واقع فاعل آن همواره دوم‌شخص مفرد یا جمع است:

John teaches.

«جان» تدریس می‌کند.

John teaches English.

«جان» انگلیسی درس می‌دهد.

Stop! (i.e. You stop!)

دست نگه دار!

(این جمله دستوری و فاعل آن مشخص است. به همین دلیل فاعل در جمله اصلی نیامده است.)

۴. فاعل و فعل باید از نظر تعداد با هم مطابقت داشته باشند. در واقع فاعل مفرد به فعل مفرد و فاعل جمع به فعل جمع نیاز دارد:

John works in London.

«جان» در لندن کار می‌کند.

That man eats once a day.

آن مرد یک وعده در روز غذا می‌خورد.

John and Mary work in London.

«جان» و «ماری» در لندن کار می‌کنند.

Most people eat three meals a day.

بیشتر افراد سه وعده غذا در روز می‌خورند.

۵. وقتی دو فاعل مفرد با «or» به هم وصل می‌شوند، باید از فعل مفرد استفاده کنیم. این قانون برای «either/or» و «neither/nor»‌ نیز صدق می‌کند:

John or Mary is coming tonight.

یا «جان» یا «ماری» امشب می‌آید.

Either coffee or tea is fine.

یا قهوه یا چای می‌نوشم.

Neither John nor Mary was late.

نه «جان» نه «ماری» دیر کرده بود.

۶. صفت‌ معمولاً قبل از اسم می‌آید (مگر در مواقعی که فعل، صفت را از اسم جدا می‌کند):

I have a big dog.

من سگ بزرگی دارم.

She married a handsome Italian man.

او با مرد ایتالیایی خوش‌‌سیمایی ازدواج کرد.

Her husband is rich.

شوهرش ثروتمند است.

(در این جمله فعل «is» صفت را از اسم جدا کرده است.)

7. وقتی دو یا چند صفت کنار هم قرار می‌گیرند، ترتیب آن‌‌ها طبق قانون مشخصی تعیین می‌شود. در جدول زیر می‌توانید ترتیب چند صفت قبل از اسم را مشاهده کنید. در نظر داشته باشید که در زبان انگلیسی معمولاً بیشتر از دو صفت قبل از اسم نمی‌آید، اما ترتیب کلی آن‌ها به شکل زیر است:

10987654321
Nouns used as adjectivesPurposeMaterialNationalityColorAgeShapeSizeSpecific opinionGeneral opinion
اسم‌هایی که به‌عنوان صفت به کار می‌روندهدفجنسملیترنگسنشکلاندازهصفات نظری خاصصفات نظری عام

برای درک بهتر این‌ موضوع که گرامر چیست و صفات چه نقشی در جمله دارند، به چند مثال زیر توجه کنید.

I saw a nice French table.

من میز فرانسوی زیبایی را دیدم.

That was an interesting Shakespearian play.

آن نمایشنامه شکسپیریِ جالبی بود.

۸. اسم‌های جمعی یا به صورت مفرد یا جمع به کار می‌روند. در انگلیسی بریتانیایی، اسم جمعی معمولاً به صورت جمع به کار می‌رود، یعنی به فعل جمع و ضمیر جمع نیاز دارد. اما در انگلیسی آمریکایی به صورت مفرد به کار می‌رود:

The committee are having sandwiches for lunch. Then they will go to London. (typically BrE)

کمیته برای ناهار ساندویچ می‌خورد. سپس به لندن خواهد رفت.

Manchester United have changed their logo. (typically BrE)

منچستر یونایند لوگوی خود را تغییر داده است.

My family likes going to the zoo. (typically AmE)

خانواده من دوست دارند به باغ وحش بروند.

Barcelona has changed its logo. (typically AmE)

بارسلونا لوگوی خود را تغییر داده است.

۹. «its» و «it's» دو کلمه متفاوت با دو کاربرد متفاوت است. «its» صفت ملکی است و یک کلمه در نظر گرفته می‌شود و قبل از اسم قرار می‌گیرد. اما «it's» شکل کوتاه «it is» است و دو کلمه مجزا به شمار می‌رود. «it» ضمیر فاعلی و «is» فعل است:

The dog has hurt its leg.

پای سگ آسیب دید.

He says it's two o'clock.

او می‌گوید ساعت ۲ است.

جملات شرطی در انگلیسی

۱۰. کلمه‌هایی مانند «your» و «you're» دو مفهوم و کاربرد متفاوت دارند. «your» صفت ملکی و به معنای «برای تو/شما» است و قبل از اسم‌های مفرد یا جمع قرار می‌گیرد. اما «you're» شکل کوتاه دو کلمه «you» و «are» است که به عنوان ضمیر فاعلی و فعل به کار می‌روند:

Here is your coffee.

این هم قهوه شما.

You're playing the piano.

تو در حال پیانو زدنی.

۱۱. کلمه‌هایی مانند «there» و «their» و «they're» نیز معنی و کاربردهای متفاوتی دارند. «there» به معنای «آنجا» است و به‌جای فاعل در ابتدای جمله قرار می‌گیرد. «their» صفت ملکی و به معنای «برای آن‌ها» است و قبل از اسم می‌آید. «they're» شکل کوتاه ضمیر فاعلی «they و «are»‌ است:

There was nobody at the party.

هیچ کسی در مهمانی نبود.

I saw their new car.

من ماشین جدید آن‌ها را دیدم.

Do you think they're happy?

فکر می‌کنی آن‌ها خوشحال‌اند؟

۱۲. شکل کامل «he's» یا به صورت «he is»‌ و یا «he has» است. درمورد «she's» نیز همین مسئله صدق می‌کند:

He is working.

او در حال کار کردن است.

He has finished.

[کار] او تمام شده است.

She is here.

او اینجاست.

She has left.

او رفته است.

John is married.

«جان» متأهل است.

John has divorced his wife.

«جان» از همسرش طلاق گرفته است.

۱۳. «he'd» شکل کوتاه «he had» یا «he would» است. همین‌طور «they'd» شکل کوتاه «they had» یا «they would»‌ است:

He had eaten when I arrived.

وقتی من رسیدم، او غذا خورده بود.

He would eat more if possible.

اگر بتواند غذای بیشتری می‌خورد.

They had already finished.

آن‌‌ها خیلی وقت پیش کارشان را تمام کرده بودند.

They would come if they could.

اگر بتوانند می‌آیند.

۱۴. اسامی خاص در هر جای جمله که باشند، حرف اول آن‌‌ها بزرگ نوشته می‌شود. اسامی خاص به اسم شخص، مکان‌ یا شیء خاصی گفته می‌شود که فقط مختص آن‌هاست و به عنوان اسم خاص به شمار می‌رود، مانند «Mary» یا «Russia»:

We have written a letter to Mary.

ما نامه‌ای برای «ماری» نوشته‌ایم.

Is China in Asia?

آیا «چین» در آسیاست؟

Do you speak English?

شما انگلیسی صحبت می‌کنید؟

15. صفت‌های خاص نیز در هر جای جمله که باشند، حرف اول آن‌ها بزرگ نوشته می‌شود. این صفت‌ها از اسم‌های خاص شکل می‌گیرند مانند «Germany» که از «German» مشتق شده یا «Orwellian» که از «Orwell» مشتق شده است:

London is an English town.

لندن شهری انگلیسی است.

Who is the Canadian prime minister?

نخست‌وزیر کانادا چه کسی است؟

Which is your favorite Shakespearian play?

به کدام نمایشنامه شکسپیری علاقه داری؟

۱۶. از حرف تعریف نامعین «a»‌ و «an» برای اسامی قابل‌شمارش استفاده می‌کنیم و حرف تعریف معین «the» برای اسم‌های قابل‌شمارش مشخص و همه اسم‌های غیرقابل‌شمارش به کار می‌رود:

I saw a bird and a balloon in the sky. The bird was blue and the balloon was yellow.

یک پرنده و یک بادکنک در آسمان دیدم. پرنده آبی و بادکنک زرد بود.

He always saves some of the money that he earns.

او همیشه مقداری از پولی که درمی‌آورد را پس‌انداز می‌کند.

۱۷. از حرف تعریف نامعین «a» همراه با کلمه‌هایی استفاده می‌کنیم که با «حرف بی‌صدا» (Consonant) شروع می‌شوند و «an» قبل از کلمه‌هایی می‌آید که با «حروف صدادار» (Vowels) شروع شوند:

a cat, a game of golf, a human endeavor, a Frenchman, a university

an apple, an easy job, an interesting story, an old man, an umbrella, an honorable man

نکته: تعدادی از کلمه‌ها در زبان انگلیسی با حرف بی‌صدای «h» شروع می‌شوند، اما باید قبل از آن‌‌ها «an» بیاوریم، مانند «honest» به معنای «صادق» و «hour» به‌معنای «ساعت». به مثال‌های زیر دقت کنید:

.She's an honest person

او آدم راست‌گویی است.

***

He left the office an hour ago.

او یک ساعت پیش دفتر را ترک کرد.

۱۸. از «many» یا «a few» برای اسامی قابل‌شمارش و از «much/a lot» یا «little» همراه با اسامی غیرقابل‌شمارش استفاده می‌کنیم:

How many dollars do you have?

چند دلار داری؟

How much money do you have?

چقدر پول داری؟

There are a few cars outside.

تعداد اندکی ماشین بیرون است.

There is little traffic on the roads.

در خیابان‌ها تقریباً هیچ ترافیکی نیست.

۱۹. برای نشان دادن مالکیت از «آپاستروف + s» بری اسم‌های مفرد و «s + آپاستروف» برای اسم‌های جمع استفاده می‌کنیم:

The boy's dog.

سگِ پسر. (یک پسر)

The boys' dog.

سگِ پسرها. (دو یا چند پسر)

۲۰. استفاده از حالت معلوم، در مقایسه با مجهول ارجحیت دارد. در حالت معلوم، فاعل ابتدای جمله قرار می‌گیرد و اهمیت بیشتری دارد، اما در حالت مجهول، مفعول جمله معلوم جای فاعل می‌نشیند:

 Active: We are using up our natural resources.

ما داریم منابع طبیعی خود را تمام می‌کنیم.

***

Passive: Our natural resources are being used.

منابع طبیعی ما رو به اتمام است.

نوشتن به انگلیسی

نکات مهم در یادگیری گرامر چیست ؟

برای دانستن این‌ موضوع که گرامر چیست و چطور آن را به کار ببریم، لازم است نکته‌های مهمی را مدنظر داشته باشیم. در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

با اجزای کلام آشنا شوید

هر یک از کلمه‌‌های انگلیسی می‌توانند در یکی از دسته‌بندی اجزای کلام قرار بگیرند. به همین دلیل آشنایی با اجزای کلام در انگلیسی می‌تواند نقش مؤثری در درک این موضوع داشته باشد که گرامر چیست. در واقع به کمک اجزای کلام می‌توانیم بفهمیم گرامر چیست و چگونه باید از آن استفاده درستی بکنیم. در ادامه به توصیف تک‌تک اجزای کلام در انگلیسی پرداخته‌ایم.

  • اسم (Noun): اسم کلمه‌ای است که برای نامیدن شخص، مکان، شیء، گروه و غیره به‌ کار می‌رود (مانند «dog» به‌ معنای «سگ»، «man» به‌ معنای «مرد»، «Japan» به‌ معنای «کشور ژاپن»، «house» به‌ معنای «خانه»، «anger» به‌ معنای «عصبانیت»، «democracy» به‌ معنای دموکراسی)
  • ضمیر (Pronoun): ضمیر کلمه‌ای است که به‌جای اسم می‌نشیند یا به آن اشاره می‌کند (مانند ضمایر فاعلی «I, You, He, She, It, We, They»).
  • فعل (Verb): فعل کلمه یا گروهی از کلمات است که انجام دادن کار یا حالتی را در زمان مشخصی به شخص نسبت می‌دهد (مانند «jump» به‌ معنای «پریدن»، «run» به‌ معنای «دویدن»، «eat» به‌ معنای خوردن، «think» به معنای «فکر کردن»).
  • صفت (Adjective): صفت کلمه‌ای است که ویژگی اسم یا ضمیر را توصیف می‌کند (مانند «strong» به‌معنای «قوی»، «fast» به‌ معنای «سریع»، «intelligent» به‌ معنای «باهوش»، «nice» به‌ معنای «زیبا»).
  • قید (Adverb): قید کلمه‌ای است که فعل یا صفت را توصیف و ویژگی‌های آن را بیان می‌کند (مانند «slowly» به‌ معنای «به‌کندی»، «usually» به‌معنای «معمولاً»، «honestly» به‌ معنای «صادقانه»).
  • حرف اضافه (Preposition): حرف اضافه کلمه‌ای است که ارتباط میان دو چیز را در جمله مشخص می‌کند (مانند «behind» به‌معنای «پشتِ»، «for» به‌ معنای «برای»، «from» به‌ معنای «از»، «with» به‌ معنای «با»).
  • حرف ربط (Conjunction): حرف ربط کلمات یا گروهی از کلمات را به هم وصل می‌کند و معمولاً در وسط جمله استفاده می‌شود (مانند «and» به معنای «و»، «but» به‌ معنای «اما»، «because» به‌معنای «زیرا»). برای این‌که بدانیم گرامر چیست باید بتوانیم به‌ درستی از این حروف استفاده کنیم.
  • حرف ندا (Interjection): حرف ندا کلمه یا جمله‌واره‌ای است که به‌تنهایی و بدون نیاز به جمله کامل، معنی را منتقل می‌کند (مانند «wow» به‌ معنای «وای»، «ouch» به‌ معنای «آخ»، «oh» به‌ معنای «اوه»).

زما‌ن‌های فعل‌ها را یاد بگیرید

اگر می‌خواهید به خوبی با قواعد زبان آشنا شوید و بدانی که گرامر چیست باید سه نوع زمان اصلی برای فعل انگلیسی را یاد بگیرید: گذشته، حال و آینده. زمان گذشته درباره وقایعی صحبت می‌کند که در گذشته رخ داده‌ است، اما زمان حال به وقایعی اشاره دارد که در لحظه‌ای که درباره آن‌ها حرف می‌زنیم اتفاق می‌افتند. زمان آینده نیز برای اشاره به عملی به کار می‌رود که در زمان آینده اتفاق خواهد افتاد. اما هر یک از این زمان‌ها، خود به چهار دسته دیگر نیز تقسیم می‌شوند که در جدول زیر توصیف شده است.

زمان‌های انگلیسی

(English Tenses)

گذشته (Past)حال (Present)آینده (Future)

گذشته ساده

(Past Simple)

حال ساده

(Present Simple)

آینده ساده

(Future Simple)

گذشته استمراری

(Past Continuous)

حال استمراری

(Present Continuous)

آینده استمراری

(Future Continuous)

گذشته کامل

(Past Perfect)

حال کامل

(Present Perfect)

آینده کامل

(Future Perfect)

گذشته کامل استمراری

(Past Perfect Continuous)

حال کامل استمراری

(Present Perfect Continuous)

آینده کامل استمراری

(Future Perfect Continuous)

مطالب پیشنهادی برای مطالعه در زمینه «زمان ها در زبان انگلیسی»:

زمان حال

برای پاسخ به این پرسش که گرامر چیست در وهله اول به سراغ زمان حال می‌رویم که ساده‌ترین زمان‌هاست. زمان حال به چهار دسته ساده، استمراری، کامل و کامل استمراری تقسیم می‌شود. در ادامه هر یک را توضیح می‌دهیم و چند مثال می‌زنیم.

  • زمان حال ساده: برای توصیف عملی به کار می‌رود که به صورت یکنواخت و از روی عادت انجام می‌شود.

I go to the library on the weekends.

من آخر هفته‌ها به کتابخانه می‌روم.

She plays basketball in the afternoon.

او بعدازظهر بسکتبال بازی می‌کند.

They speak English fluently.

آن‌ها زبان انگلیسی را روان صحبت می‌کنند.

  • زمان حال استمراری: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در همین لحظه که درباره آن صحبت می‌کنید در حال رخ دادن است.

I am playing the guitar now.

من در حال حاضر مشغول نواختن گیتارم.

He is talking on the phone at the moment.

او در حال حاضر مشغول صحبت کردن با تلفن است.

It is not raining.

باران نمی‌بارد.

  • زمان حال کامل: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در گذشته شروع و کامل شده، اما اثر آن تا به این لحظه باقی مانده است.

I have just eaten lunch.

من همین چند لحظه پیش ناهار خوردم.

You have never talked to her, have you?

شما با او حرف زدی، این‌طور نیست؟

They have known each other since 1998.

آن‌ها از سال ۱۹۹۸ همدیگر را می‌شناسند.

The bus hasn't arrived yet.

اتوبوس هنوز نرسیده است.

  • زمان حال کامل استمراری: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در گذشته شروع شده و تا زمان حال همچنان ادامه دارد و شاید در آینده هم ادامه پیدا کند.

I have been learning English for a long time.

مدت زمان زیادی است که مشغول خواندن زبان انگلیسی بوده‌ام.

He hasn't been working lately.

او این اواخر کار نمی‌کرده است.

It's been raining all day.

تمام روز باران می‌باریده است.

Have you been keeping to your diet or eating sweets?

آیا همچنان رژیم غذایی خود را حفظ کرده‌ای یا شیرینی می‌خوری؟

زمان گذشته

زمان گذشته برای توصیف عملی به کار می‌رود که در گذشته اتفاق افتاده و در گذشته نیز تمام شده است. زمان گذشته را می‌توانیم مانند زمان حال به چهار دسته ساده، استمراری، کامل و کامل استمراری تقسیم کنیم.

  • زمان گذشته ساده: برای توصیف عملی در زمان گذشته به کار می‌رود که در همان گذشته در زمان مشخصی تمام شده است.

I listened to the teacher carefully.

من با دقت به معلم گوش دادم.

She could ride a bike when she was a child.

او وقتی بچه بود می‌توانست دوچرخه‌سواری کند.

I didn't sleep a wink last night.

من دیشب پلک نزدم.

What did you do yesterday?

دیروز چه کار کردی؟

  • زمان گذشته استمراری: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در گذشته در حال انجام شدن بوده و عمل دیگری (زمان گذشته ساده) آن را متوقف کرده است. بنابراین عمل در گذشته شروع شده اما تمام نشده است.

I was sleeping when the phone rang.

من خواب بودم که تلفن زنگ زد.

You were going shopping when it started to rain.

داشتی به خرید می‌رفتی که باران شروع به باریدن کرد.

He wasn't eating dinner yesterday at 6:30.

او دیروز ساعت ۶:۳۰ مشغول شام خوردن نبود.

What were they doing when the accident happened?

آن‌ها مشغول انجام چه کاری بودند که تصادف رخ داد؟

  • زمان گذشته کامل: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در گذشته شروع شده و قبل از وقوع عمل دیگری در همان زمان گذشته کامل و تمام شده است.

After Sofie had finished her work, she went to lunch.

بعد از آن‌که «صوفی» کارش را تمام کرد، رفت تا ناهار بخورد.

I washed the floor when the painter had gone.

وقتی نقاش رفته بود، من کف زمین را شستم.

Harold had known about it for a while.

«هارولد» مدتی بود که آن درباره آن می‌دانست.

I didn't say anything until she had finished talking.

من چیزی نگفتم تا این‌که او حرفش را تمام کرد.

After she had moved out, I found her notes.

بعد از آن‌که رفت، یادداشت‌هایش را پیدا کردم.

Before I knew it, she had run out the door.

قبل از آن‌که بدانم، او از در بیرون رفته بود.

  • زمان گذشته کامل استمراری: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در گذشته شروع شده است و تا مدت زمان مشخصی در حال تداوم بوده و اندکی قبل از وقوع عمل دیگری پایان یافته است. در این حالت، بازه زمانی یا استمرار عمل اهمیت دارد. به همین دلیل به فعل «ing» اضافه می‌شود و برای سؤال ساختن با wh در بیشتر موارد از «how long» استفاده می‌شود.

He had been drinking milk when Mom walked into the kitchen.

او در حال نوشیدن شیر بود که مامان وارد آشپزخانه شد.

I had been working at the company for five years when I got the promotion.

من پنج سال در شرکت کار کرده بودم که ترفیع گرفتم.

Martha had been walking three miles a day before she broke her leg.

تا قبل از این‌که پای «مارتا» بشکند، روزی سه مایل راه می‌رفت.

The program that was terminated had been working well since 1945.

برنامه‌ای که متوقف شد، از سال 1945 به خوبی کار می‌کرد.

زمان آینده

زمان آینده برای توصیف عملی به کار می‌رود که در آینده اتفاق خواهد افتاد. برای زمان آینده نیز مانند زمان‌ حال و گذشته، چهار حالت ساده، استمراری، کامل و کامل استمراری تعریف شده است.

  • زمان آینده ساده: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در زمان آینده به وقوع می‌پیوندد و فعل با ساختار «will» و شکل ساده فعل اصلی در جمله می‌آید.

I will see the dentist tomorrow.

من فردا دندان‌پزشک را ملاقات خواهم کرد.

He won't talk to her friend anymore.

او دیگر با دوستش صحبت نخواهد کرد.

They will invite their friends on Saturday.

آن‌ها دوستان خود را شنبه دعوت خواهند کرد.

Where will she visit her uncle?

آیا او دایی‌‌اش را ملاقات خواهد کرد؟

Will she leave the office earlier today?

آیا او امروز زودتر اداره را ترک خواهد کرد؟

  • زمان آینده استمراری: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در زمان آینده و در بازه زمانی مشخصی در حال استمرار خواهد بود.

I will be playing tennis tomorrow at 6.

من فردا ساعت ۶ در حال تنیس بازی کردن خواهم بود.

He will be working at 5 tomorrow.

او فردا ساعت ۵ مشغول کار کردن خواهد بود.

They won't be cleaning the house when the guests arrive.

وقتی مهمان‌ها برسند، آن‌ها در حال تمیز کردن خانه نخواهند بود.

What will you be doing before 11?

قبل از ساعت ۱۱ مشغول انجام چه کاری خواهی بود؟

  • زمان آینده کامل: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در زمان مشخصی در آینده، کامل خواهد شد.

I'll have finished when you arrive.

وقتی شما برسید، من [کارم] را تمام کرده‌ام.

She'll have forgotten everything.

او همه‌چیز را فراموش کرده است.

They will have had their dinner by then.

آن‌ها تا آن موقع شام‌شان را خورده‌اند.

Won't they have arrived by 5:00?

آن‌ها تا قبل از ۵ نمی‌رسند؟

Will you have eaten lunch when I pick you up?

تا وقتی دنبالت می‌آیم، ناهارت را خورده‌ای؟

  • زمان آینده کامل استمراری: برای توصیف عملی به کار می‌رود که در زمان آینده در بازه زمانی مشخصی در حال استمرار خواهد بود و اندکی قبل از زمان مشخصی در آینده، کامل خواهد شد.

I will have been waiting here for three hours by six o'clock.

من تا ساعت شش، به مدت سه ​​ساعت در اینجا منتظر خواهم بود.

By 2001, I will have been living in London for sixteen years.

تا سال 2001 من به مدت شانزده سال در لندن زندگی خواهم کرد.

When I finish this course, I will have been learning English for twenty years.

وقتی این دوره را تمام کنم، بیست سال است که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستم.

Next year I will have been working here for four years.

سال آینده من چهار سال اینجا کار خواهم کرد.

When I come at 6:00, will you have been practicing long?

وقتی من ساعت 6 بیایم، آیا مدت زیادی تمرین کرده‌اید؟

گرامر آنلاین

با تفاوت جمله، جمله‌واره و عبارت آشنا شوید

هنگام آشنایی با این موضوع که گرامر چیست و مطالعه انواع زمان‌ها، لازم است تفاوت بین جمله، جمله‌واره و عبارت را بدانید. در ادامه سعی کرده‌ایم به کمک مثال این تفاوت را توضیح دهیم.

  • جمله: «جمله» از فاعل و فعل تشکیل شده و به طور مستقل معنای کاملی را می‌رساند. به عبارت دیگر، جمله به تنهایی منظور گوینده را منتقل می‌کند و برای تکمیل شدن به جمله دیگری نیاز ندارد، مانند مثال زیر:

They went to the party and danced.

آن‌ها به مهمانی رفتند و رقصیدند.

  • جمله‌واره:‌ «جمله‌‌واره» بخشی از جمله است که از فعل و فاعل تشکیل شده است. جمله‌واره‌ها می‌توانند مستقل یا وابسته باشند. «جمله‌واره مستقل» (Independent Clause) به جمله‌واره‌ای گفته می‌شود که به‌تنهایی به صورت مستقل عمل کند و جمله کاملی را شکل دهد. اما «جمله‌واره وابسته» (dependent Clause) جمله‌واره‌ای است که به‌تنهایی نمی‌تواند کامل شود و باید به جمله‌واره مستقل مرتبط شود تا معنی کاملی را برساند. جمله‌واره وابسته توسط «حروف ربط» (Conjunctions) به جمله‌واره مستقل وصل می‌شود، مانند مثال زیر:

She didn't go to school because she was sick.

چون مریض بود به مدرسه نرفت.

(در این مثال، جمله‌واره اول مستقل و جمله‌واره دوم وابسته است. «because» نیز به عنوان حرف ربط این دو جمله را به هم وصل کرده است.)

  • عبارت: «عبارت» (Phrase) به بخشی از جمله گفته می‌شود که فاعل یا فعل ندارد. در واقع فرق عبارت با جمله‌واره در این است که جمله‌‌واره هم فعل و هم فاعل دارد، اما عبارت می‌تواند یکی از این دو را نداشته باشد. در مثال زیر «how to swim» عبارت است که فاعل ندارد، اما فعل دارد:

She doesn't know how to swim.

او شنا کردن بلد نیست.

نکته: جمله‌واره‌ها و عبارت‌ها به چهار دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • جمله‌‌واره/عبارت اسمی
  • جمله‌‌واره/عبارت موصولی
  • جمله‌‌واره/عبارت قیدی
  • جمله‌‌واره/عبارت حرف اضافه‌ای

با جملات شرطی آشنا شوید

یکی از مباحثی که بیشتر زبان‌آموزان هنگام یاد گرفتن آن با چالش‌های زیادی مواجه می‌شوند، مبحث جملات شرطی است. برای این‌که بدانیم کاربردهای گرامر چیست باید با این جملات نیز آشنا شویم. جملات شرطی به پنج نوع مختلف تقسیم می‌شوند و هر یک برای موقعیت‌های مختلف و با ساختارهای متفاوتی کاربرد دارند، به همین دلیل در دسته مباحث پیچیده گرامری قرار گرفته است و معمولاً در سطوح بالا تدریس می‌شود. اما اگر نحوه استفاده هر یک از آن‌ها را بدانیم، بدون شک می‌توانیم به خوبی آن‌ها را به کار ببریم. انواع جملات شرطی در زبان انگلیسی شامل پنج نوع زیر می‌شود:

هر یک از جملات شرطی در زبان انگلیسی از دو جمله‌واره تشکیل شده‌اند. یکی از این جمله‌واره‌ها با «if» شروع می‌شود و به آن «if clause» می‌گوییم. جمله‌واره دیگر که نتیجه کاری است که در «if clause» مطرح شده، «Main Clause» یا «Result Clause» نام دارد. هر یک از این جمله‌واره‌ها می‌توانند بخش اول یا دوم جمله باشند. اگر «if lcause» در ابتدای جمله بیایید، بعد از آن به ویرگول نیاز داریم، اما اگر «Main clause» ابتدای جمله بیاید، دیگر به ویرگول نیازی نیست. در ادامه سعی کرده‌ایم توضیح مختصری درمورد هر یک از جملات شرطی ارائه دهیم.

جملات شرطی نوع صفر

این نوع جملات شرطی بر مبنای حقیقت یا قانون کلی شکل گرفته‌اند، یعنی قوانین ثابت و مشخصی درباره آن‌ها وجود دارد و به زمان و مکان خاصی مربوط نمی‌شود. برای مثال، همه می‌دانیم که آب در صد درجه سلسیوس به جوش می‌آید یا بهترین قهوه دنیا متعلق به کشور برزیل است. برای ساختن جملات شرطی نوع صفر، فعل جمله‌واره «if» به صورت حال ساده و فعل جمله‌واره اصلی نیز به صورت حال ساده به کار می‌رود. به مثال‌های زیر دقت کنید.

If you heat water to 100 degrees Celsius, it boils.

اگر آب را تا دمای ۱۰۰ درجه سلسیوس گرم کنید، می‌جوشد.

(در این مثال، «heat» در زمان حال ساده و «boil» نیز در زمان حال ساده به کار رفته است.)

If it rains, the grass gets wet.

اگر باران ببارد، چمن خیس می‌شود.

(در این جمله، «rain» و «get» هر دو در زمان حال ساده به کار رفته‌اند.)

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در هر یک از دو مثال فوق، ابتدا جمله‌واره «if» آمده است، به همین دلیل بعد از آن ویرگول گذاشته شده است. اما اگر جای دو جمله‌واره را عوض کنیم، دیگر به ویرگول نیازی نداریم، اما در معنی جمله تغییری ایجاد نمی‌شود. مثال‌های زیر را در نظر بگیرید.

The grass gets wet if it rains.

اگر باران ببارد، چمن خیس می‌شود.

Water boils if you heat it to 100 degrees Celsius.

اگر آب را تا دمای ۱۰۰ درجه سلسیوس گرم کنید، می‌جوشد.

گرامر

جملات شرطی نوع اول

جملات شرطی نوع اول برای صحبت کردن درمورد وقایعی به کار می‌رود که احتمال وقوع آن‌ها در آینده وجود دارد. در این حالت، در «if clause» از زمان حال ساده و در جمله‌واره اصلی از فعل آینده ساده با ساختار «will + verb» استفاده می‌کنیم، مانند مثال زیر:

If she works hard, she will pass the exam.

She will pass the exam if she works hard.

اگر سخت درس بخواند، در امتحان قبول می‌شود.

در این مثال، «if caluse» شرایط احتمالی را توصیف می‌کند و پیامد آن در جمله‌واره اصلی بیان می‌شود. به‌جای «will» می‌توانیم از «may/can» یا «be going to» برای بیان احتمال شرایطی واقعی در آینده صحبت کنیم، مانند مثال‌‌های زیر:

If it doesn't rain, we may go to the park.

اگر باران نبارد، ممکن است به پارک برویم.

If they arrive earlier, they can meet her.

اگر آن‌ها زودتر برسند، می‌توانند او را ملاقات کنند.

جملات شرطی نوع دوم

در جملات شرطی نوع دوم، فعل جمله‌واره «if» در زمان گذشته ساده و فعل جمله‌واره اصلی به صورت «would + p.p» به کار می‌رود. کاربرد این نوع جملات برای بیان موقعیتی فرضی در لحظه حال یا آینده مورد استفاده قرار می‌گیرند. در جمله‌واره اصلی، به‌جای «would» می‌توانیم از «could/might/should» نیز کمک بگیریم. به چند مثال با جملات شرطی نوع دوم توجه کنید.

If I spoke Italian, I could work in that company.

اگر ایتالیایی صبحت می‌کردم، می‌توانستم در آن شرکت کار کنم.

If she were richer, she would buy a house near the sea.

اگر پول‌دارتر بود، خانه‌ای لب دریا می‌خرید.

If I won a lottery, I might give it to my brother.

اگر بلیت بخت‌آزمایی برنده شوم، شاید آن را به برادرم بدهم.

جملات شرطی نوع سوم

در جملات شرطی نوع سوم از موقعیتی غیرواقعی صحبت می‌شود که در زمان گذشته صورت گرفته و زمانی که درباره آن حرف می‌زنیم، دیگر تمام شده و نمی‌توان به گذشته برگشت و آن را تغییر داد. برای ساختن این نوع جمله‌‌ها، فعل جمله‌واره «if» در زمان گذشته کامل (had + p.p) و فعل جمله‌واره اصلی با ساختار «would have + p.p» به کار می‌رود. مثال‌های زیر را در نظر بگیرید تا با ساختار جملات شرطی نوع سوم بیشتر آشنا شوید.

If it had rained, you would have gotten wet.

You would have gotten wet if it had rained.

اگر باران می‌بارید، خیس می‌شدی.

You would have passed your exam if you had worked harder.

If you had worked harder, you would have passed your exam.

اگر بیشتر تلاش کرده بودی، در امتحانت قبول می‌شدی.

I would have believed you if you hadn't lied to me before.

If you hadn't lied to me before, I would have believed you.

اگر قبلاً به من دروغ نگفته بودی، باورت می‌کردم.

جملات شرطی میکس

«جملات شرطی میکس» (Mixed Conditionals)، ترکیبی از جملات شرطی نوع دوم و سوم هستند. همان‌‌طور که اشاره شد، جملات شرطی نوع دوم برای بیان موقعیتی فرضی یا خیالی در زمان حال یا آینده به کار می‌روند و جملات شرطی نوع سوم برای توصیف موقعیتی در گذشته استفاده می‌شوند که در حال حاضر غیرواقعی به شمار می‌رود. در جملات شرطی میکس، یکی از جمله‌واره‌ها نوع دوم و دیگری نوع سوم است، مانند مثال زیر:

If I had worked harder at school, I would have a better job now.

I would have a better job now if I had worked harder at school.

اگر در مدرسه بیشتر تلاش می‌کردم، الآن شغل بهتری داشتم.

نحوه کاربرد جملات شرطی میکس در انگلیسی به شرایط غیرواقعی در گذشته و نتایج احتمالی آن در زمان حال اشاره دارد. بنابراین، چه در زمان حال و چه در زمان گذشته، موقعیتی غیرواقعی را توصیف می‌کنند. مانند سایر جملات شرطی، می‌توانیم جای جمله‌واره‌ها را نیز عوض کنیم. به چند مثال بیشتر در این مورد توجه کنید تا با ساختار جملات شرطی میکس در انگلیسی بیشتر آشنا شوید.

If I had studied, I would graduate from university.

اگر درس خوانده بودم، از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شدم.

I would be a millionaire now if I had taken that job.

اگر آن شغل را به دست آورده بودم، الآن میلیونر بودم.

If you had spent all your money, you wouldn't buy this jacket.

اگر همه پولت را خرج کرده بودی، نمی‌توانستی این کت را بخری.

 

نقل‌قول مستقیم و غیرمستقیم را یاد بگیرید

در مبحث گرامر چیست و چه اهمیتی دارد، نقل‌قول نقش مهمی را ایفا می‌کند. هنگامی که گفته‌ای را از جانب کسی نقل می‌کنیم، در واقع به صورت غیرمستقیم آن را نقل‌قول کرده‌ایم. اما اگر جمله عیناً روایت شود، در آن صورت به آن نقل‌قول مستقیم گفته می‌شود. بنابراین، نقل‌قول در زبان انگلیسی به دودسته زیر تقسیم می‌شود:

  • «نقل‌قول مستقیم» (Direct Speech)
  • «نقل‌قول غیرمستقیم» (Indirect Speech)

به مثالی از نقل‌قول مستقیم توجه کنید.

Janet said, "I am a nurse."

ژانت گفت: «من پرستارم.»

حال اگر بخواهیم این جمله را به نقل‌قول غیرمستقیم تغییر دهیم، خواهیم داشت:

Janet said (that) she was a teacher.

ژانت گفت که پرستار است.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، با تبدیل نقل‌قول مستقیم به غیرمستقیم، ساختار فعل جمله نیز تغییر می‌کند. در واقع فعل جمله یک زمان به عقب برمی‌گردد. در مثال اول، فعل جمله زمان حال ساده است، اما در جمله دوم به گذشته ساده تبدیل شده است. به چند مثال دیگر با انواع زمان‌ها توجه کنید تا با ساختار فعل در جملات نقل‌قول غیرمستقیم بیشتر آشنا شوید.

Direct speech: “I have a new car.”

Indirect speech: He said he had a new car.

نقل‌قول مستقیم: «من ماشین دارم.»

نقل‌قول غیرمستقیم: او گفت که ماشین دارد.

Direct speech: “I’m seeing my brother tomorrow.”

Indirect speech: She said she was seeing her brother the following day.

نقل‌قول مستقیم: «من فردا برادرم را می‌بینم.»

نقل‌قول غیرمستقیم: او گفت که فردا برادرش را می‌بیند.

(در نقل‌قول غیرمستقیم، قید جمله نیز تغییر می‌کند. در این مثال، «tomorrow» به «the following day» تبدیل شده است.)

Direct speech: “It’s been raining since this afternoon.”

Indirect speech: He said it’d been raining since that afternoon.

نقل‌قول مستقیم: «از این بعدازظهر باران در حال باریدن است.»

نقل‌قول غیرمستقیم: او گفت که از این بعدازظهر باران در حال باریدن است.

Direct speech: “I haven’t seen them since last week.”

Indirect speech: She said she hadn’t seen them since the previous week.

نقل‌قول مستقیم: من از هفته گذشته آن‌ها را ندیده‌ام.

نقل‌قول غیرمستقیم: او گفت که از هفته گذشته آن‌ها را ندیده‌ است.

Direct speech: “When are you leaving?”

Indirect speech: He asked us when we were leaving.

نقل‌قول مستقیم: «چه زمانی می‌روی؟»

نقل‌قول غیرمستقیم: او از ما پرسید که چه زمانی می‌رویم.

Direct speech: “How will they get here?”

Indirect speech: She asked me how they would get here.

نقل‌قول مستقیم: «چطور (با چه وسیله‌ای) به آنجا می‌روی؟»

نقل‌قول غیرمستقیم: او از من پرسید که چطور به آنجا می‌رود.

نکته: در نقل‌قول مستقیم، جمله داخل گیومه گذاشته می‌شود، اما در نقل‌قول غیرمستقیم به گیومه نیازی نیست. همچنین باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اگر نقل‌قول مستقیم به صورت جمله‌ پرسشی مطرح شود، در نقل‌قول غیرمستقیم نباید در انتهای جمله از علامت سؤال استفاده شود، مانند مثال زیر:

Mary: "When will they have lunch?"

Mary asked me when they would have lunch.

نقل‌قول مستقیم: ماری: «کی ناهار می‌خورند؟»

نقل‌قول غیرمستقیم: ماری از من پرسید که آن‌‌ها کی ناهار می‌خورند.

 

کمیت‌سنج‌ها و معرف‌های اسمی را بشناسید

«کمیت‌سنج‌ها» (Quantifiers) به کلمه‌هایی گفته می‌شود که اطلاعاتی درباره تعداد یا مقدار اسم می‌دهند. به عبارت دیگر، در پاسخ به کلمه‌های پرسشی «how much» و «how many» به کار می‌روند. کمیت‌سنج‌ها برای اسامی قابل‌شمارش و غیرقابل‌شمارش متفاوت است. برخی از آن‌ها نیز به طور مشترک برای هر دو به کار می‌روند. برای این‌که بهتر بدانیم مبحث گرامر چیست لازم است با کمیت‌سنج‌ها نیز آشنا شویم. در جدول زیر می‌توانید انواع کمیت‌سنج‌ها را مشاهده کنید.

کمیت سنج ها در انگلیسی

(Quantifiers)

برای اسامی قابل‌شمارش و غیرقابل‌شمارشبرای اسامی غیرقابل‌شمارشبرای اسامی قابل‌شمارش
allmuchmany
enougha little/little/very littlea few/few/very few
more/mosta bit (of)a number (of)
less/leasta great deal ofseveral
no/nonea large number ofa large number of
not anya large quantity ofa great number of
somea majority of
a lot of
lots of
plenty of

در پاسخ به این پرسش که گرامر چیست و چه کاربردهایی دارد، می‌توانیم از برخی مباحث یاد کنیم که در زبان انگلیسی محاوره و روزمره به وفور استفاده می‌شود. برای مثال هنگام خرید کردن، کمیت‌سنج‌ها کاربرد زیادی دارند. به همین دلیل در ادامه این مطلب چند مثال با انواع کمیت‌سنج‌ها برای اسامی قابل‌شمارش و غیرقابل‌شمارش ارائه شده است. فراموش نکنید که اسامی غیرقابل‌شمارش همواره با فعل مفرد و اسامی قابل‌شمارش با فعل جمع در کنار کمیت‌سنج‌ها به کار می‌روند.

Most children start school at the age of seven in Iran.

اکثر بچه‌ها در ایران از هفت‌سالگی به مدرسه می‌روند.

We ate some bread and butter.

ما کمی نان و کره خوردیم.

We saw lots of birds.

ما پرنده‌های زیادی دیدیم.

We don't have any children.

ما بچه‌ای نداریم.

We saw some lions at the zoo, but we didn't see any tigers.

ما چند شیر در باغ‌وحش دیدیم، اما هیچ ببری ندیدیم.

I want some apples, please.

من چند سیب می‌خواهم.

گرامر انگلیسی

سوالات رایج درباره گرامر انگلیسی

برای توضیح بیشتر درباره این‌که گرامر چیست و چه راه‌هایی برای یادگیری آن وجود دارد، در ادامه این مطلب به تعدادی از پرسش‌های متداول در خصوص گرامر زبان انگلیسی پاسخ داده‌ایم.

گرامر چه کاربردهایی دارد؟

برای این‌که بدانیم نقش گرامر چیست باید بیشتر به صحبت کردن و نوشتن به زبان انگلیسی بپردازیم. شخصی که به زبان انگلیسی تسلط دارد، به خوبی می‌تواند در صحبت‌های خود از دستور زبان درست و مناسب کمک بگیرد و در نوشتن نیز منظور خود را بهتر منتقل کند. کاربرد گرامر در انتقال سریع و بهتر هدف گوینده به مخاطب است و بر اساس قوانین مشخص و ویژه‌ای که دارد، جایگاه ارزشمندی را به خود اختصاص می‌دهد.

فرق نحو و گرامر چیست ؟

«نحو» (Syntax) به نحوه قرار گرفتن واژه‌ها و عبارت‌ها در کنار هم گفته می‌شود و به قوانینی اشاره دارد که برای ساختاربندی جمله به کار می‌رود. به همین دلیل به عنوان زیرمجموعه گرامر تعریف می‌شود، اما با گرامر تفاوت دارد. در واقع، نحو می‌تواند به دسته‌ای از کلمه‌ها در کنار هم اشاره کند که از نظر گرامری ساختار درستی دارند، اما ممکن است معنا و مفهوم درستی را منتقل نکند. اما گرامر شاخه‌ای از زبان‌شناسی است که با نحو و مورفولوژی سروکار دارد و به جمله‌های معناداری اشاره می‌کند که در کنار هم زبان را شکل می‌دهند و ارتباط معنایی را امکان‌پذیر می‌سازند.

آیا می‌توان طبق قواعد گرامری عمل نکرد؟

در برخی موارد می‌توان مطابق قوانین گرامری عمل نکرد. برای مثال، با توجه به «متن» (Context) می‌توان در برخی موارد زمان جمله را تغییر داد و برخلاف اصول و قواعد گرامری جمله را ساختاربندی کرد. اما برای بیشتر نویسنده‌ها، بهترین کار این است که به اصول و قواعد گرامری پایبند باشند.

برخی از منابع برای یادگیری گرامر چیست ؟

کتاب‌هایی که در بازار موجود است، مانند «English Grammar in Use»‌ و «Practical English Usage» می‌توانند در شناخت اصول زبان‌شناسی و گرامری به شما کمک کنند. اما برای دانستن قوانین گرامری، نمی‌توان گفت که با مطالعه به طور کامل به تمام مباحث آن تسلط پیدا می‌کنید. در واقع زبان انگلیسی همواره چیزی برای یاد گرفتن دارد و مبحث گرامر نیز از این قاعده مستثنا نیست.

ساده‌ ترین مبحث یادگیری گرامر چیست ؟

اگر بخواهیم بدانیم که ساده‌ترین مبحث گرامر چیست می‌توانیم به یادگیری زمان‌های حال ساده و حال استمراری اشاره کنیم. زیرا هم کاربرد زیادی در گفت‌وگوهای روزمره دارند و هم ساختار جمله با آن‌ها ساده است. برای منفی و سؤالی کرد این جمله‌ها هم فرمول ساده‌ای به کار می‌رود. به همین دلیل می‌توان این دو مبحث گرامری را به عنوان ساده‌ترین و در عین حال کاربردی‌ترین بخش‌های زبان انگلیسی دانست. در بیشتر کتاب‌های آموزش زبان انگلیسی نیز در سطوح پایه با این دو بخش تدریس گرامر آغاز می‌شود.

از دیگ مباحث ساده برای آموزش گرامر انگلیسی، مبحث ضمایر است. ضمایر فاعلی و مفعولی دو نمونه از مباحث ساده و کاربردی در این رابطه به شمار می‌رود که در سطوح مقدماتی آموزش داده می‌شود.

جمع‌بندی

در این آموزش یاد گرفتیم که گرامر چیست و چه اهمیتی دارد. ابتدا تعریفی کلی از گرامر ارائه کردیم و سپس به ضرورت آشنایی با آن اشاره کردیم. در ادامه به معرفی ۲۰ قانون گرامری پرداختیم که هر یک نکته‌های مهمی را در رابطه با این‌که گرامر چیست پوشش می‌دهد. سپس به چند مبحث مهم و کاربردی گرامر پرداختیم و راه‌های آموختن آن را به کمک مثال‌های مختلف یاد گرفتیم. برای مثال، با انواع جملات شرطی آشنا شدیم و کمیت‌سنج‌ها را معرفی کردیم. همچنین نقل‌قول مستقیم و غیرمستقیم را بررسی کردیم و به کمک مثال تفاوت آن‌ها را توضیح دادیم.

در ادامه مطلب، سعی کردیم به تعدادی از پرسش‌های رایج درباره گرامر پاسخ دهیم. برای مثال، به این نکته اشاره کردیم که ساده‌ترین مبحث یادگیری گرامر چیست و منابع یادگیری گرامر کدام است. یاد گرفتن گرامر ممکن است در وهله اول کاری دشوار و طاقت‌فرسا به نظر برسد، اما به مرور زمان و با تمرین‌های زیاد می‌توانیم بر مباحث مختلف آن تسلط پیدا کنیم. افرادی که هنگام صحبت به زبان انگلیسی از دستور زبان درستی استفاده می‌کنند، در پیدا کردن فرصت‌های شغلی و تحصیلی بهتر در کشورهای دیگر شانس بیشتری دارند، زیرا درست صحبت کردن نشان‌دهنده میزان تسلط یک فرد به زبان انگلیسی است.

از دیگر مواردی که در مبحث گرامر چیست به آن اشاره شد، استفاده از منابع آموزشی برای آموختن دستور زبان انگلیسی بود. برای این منظور، هم می‌توانیم به منابع آموزشی و کمک‌آموزشی رجوع کنیم و هم از اپلیکیشن‌ و پادکست‌های یادگیری گرامر کمک بگیریم. در مجموع باید این را در نظر داشته باشید که یادگیری گرامر به زمان احتیاج دارد و نمی‌توان در مدت زمان کوتاهی بر همه مباحث آن تسلط کافی پیدا کرد. تمرین‌های فراوان و استفاده از مثال‌های متعدد می‌تواند در این رابطه کمک مؤثری باشد.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۱۳ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
English ClubWriter's RoomFluent ULiguapress7ESL
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *