فرمول زمان ها در انگلیسی – مرور سریع با مثال و تمرین

I go to school on weekdays.

من در روزهای غیرتعطیل به مدرسه می‌روم.

She reads a book every evening.

او هر روز صبح کتاب می‌خواند.

The sun rises in the east.

خورشید از شرق طلوع می‌کند.

They play soccer on weekends.

آن‌ها آخر هفته‌ها فوتبال بازی می‌کنند.

He enjoys cooking Italian food.

او از خوردن غذای ایتالیایی لذت می‌برد.

The train leaves at 9 a.m.

قطار ساعت ۹ صبح حرکت می‌کند.

She does not like spicy food.

او غذای تند دوست ندارد.

The store does not open on Sundays.

فروشگاه یکشنبه‌ها باز نیست.

He does not play the guitar.

او گیتار نمی‌نوازد.

They do not travel during the winter.

آن‌ها در طول زمستان به سفر نمی‌روند.

The dog does not bark at night.

سگ شب‌ها پارس نمی‌کند.

Do you speak Spanish?

آیا شما اسپانیایی صبحت می‌کنید؟

Does she work at the hospital?

آیا او در بیمارستان کار می‌کند؟

Do they live near the beach?

آیا آن‌ها کنار ساحل زندگی می‌کنند؟

Does he play tennis?

آیا او تنیس بازی می‌کند؟

Do you need any help?

شما به کمک احتیاج دارید؟

What time does the movie start?

فیلم چه ساعتی شروع می‌شود؟

Where do you usually shop?

شما معمولاً از کجا خرید می‌کنید؟

Why does he study so hard?

چرا او این‌قدر سخت درس می‌خواند؟

How do they make chocolate?

آن‌ها چطور شکلات درست می‌کنند؟

Who teaches the math class?

چه کسی ریاضی درس می‌دهد؟

I am a doctor.

من پزشکم.

You are an engineer.

شما مهندس هستید.

She isn't home now.

او الآن در خانه نیست.

He is absent for work.

او امروز سر کارش حضور ندارد.

Toffee is a cute dog.

تافی سگ بامزه‌ای است.

Are you on a vacation?

در سفری؟

Where is she?

او کجاست؟

How are they?

حالشان چطور است؟

I am learning English right now.

من در حال حاضر دارم زبان انگلیسی یاد می‌گیرم.

You are listening to music now.

شما الآن مشغول گوش دادن به موزیک هستید.

He/She is helping me at the moment.

او (مؤنث/مذکر) در این لحظه دارد به من کمک می‌کند.

They are visiting the museum now.

آن‌ها الآن مشغول بازدید از موزه هستند.

She is reading a novel right now.

او الآن در حال خواندن رمان است.

They are building a new house.

آن‌ها دارند خانه جدیدی می‌خرند.

He is cooking dinner in the kitchen.

او مشغول شام پختن در آشپزخانه است.

The children are playing in the park.

بچه‌ها مشغول بازی کردن در پارک هستند.

I am learning to play the piano.

من دارم پیانو زدن را یاد می‌گیرم.

She is not watching TV at the moment.

او در این لحظه مشغول تماشای تلویزیون نیست.

They are not traveling this summer.

آن‌ها این تابستان مسافرت نمی‌کنند.

He is not feeling well today.

او امروز حالش خوب نیست.

The baby is not sleeping yet.

بچه هنوز نخوابیده است.

We are not going to the concert tonight.

ما امشب در حال رفتن به کنسرت نیستیم.

Are you listening to music?

دارید موزیک گوش می‌دهید؟

Is she working on her project?

آیا او در حال کار کردن روی پروژه است؟

Are they coming to the party?

آیا آن‌ها به مهمانی می‌آیند؟

Is he taking a nap?

آیا او در حال چرت زدن است؟

Are we meeting at the café?

آیا ما در کافه همدیگر را ملاقات خواهیم کرد؟

What are you doing right now?

شما در حال حاضر مشغول انجام چه کاری هستید؟

Where are they going for vacation?

آن‌ها برای تعطیلات کجا می‌روند؟

Why is she crying?

چرا او گریه می‌کند؟

How are you preparing for the exam?

چطور برای امتحان آماده می‌شوی؟

Who is singing that song?

چه کسی دارد آن آهنگ را می‌خواند؟

The volleyball team has won the tournament.

تیم والیبال برنده مسابقات قهرمانی شده است.

She has visited Paris three times.

او سه بار از پاریس دیدن کرده است.

They have finished their homework.

آن‌ها تکالیفشان را انجام داده‌اند.

He has bought a new car.

او ماشین جدیدی خریده است.

I have read that book.

من آن کتاب را خوانده‌ام.

The team has won the championship.

تیم برنده مسابقات قهرمانی شده است.

She has not seen the new movie yet.

او هنوز فیلم را ندیده است.

They have not completed the project.

آن‌ها پروژه را تمام نکرده‌اند.

He has not called me today.

او امروز با من تماس نگرفته است.

 I have not been to Japan.

من در ژاپن نبوده‌ام.

The package has not arrived.

بسته نرسیده است.

Have you ever traveled to Europe?

آیا شما به اروپا سفر کرده‌اید؟

Has she finished her assignment?

آیا او تکالیفش را انجام داده است؟

Have they moved to a new house?

آیا آن‌ها به خانه جدید نقل‌مکان کرده‌اند؟

Has he learned to swim?

او یاد گرفته که شنا کند؟

Have we met before?

ما قبلاً همدیگر را ملاقات کرده‌ایم؟

Where have you been all day?

تمام روز را کجا بوده‌ای؟

What have they decided about the plan?

آن‌ها چه تصمیمی درباره برنامه گرفته‌اند؟

Why has she left early?

چرا او زود رفته است؟

How many books have you read this month?

این ماه چند کتاب خوانده‌ای؟

Who has taken my keys?

چه کسی کلیدم را برداشته است؟

I have been teaching English for 10 years.

ده سالی می‌شود که زبان انگلیسی درس می‌دهم.

She has been studying for her exams all week.

او تمام هفته را مشغول درس خواندن برای امتحاناتش بوده است.

They have been working on the project since morning.

آن‌ها از امروز صبح مشغول کار کردن بر روی پروژه بوده‌اند.

He has been jogging every day to stay fit.

او هر روز در حال پیاده‌روی است تا روی فرم بماند.

I have been learning Spanish for six months.

شش ماهی می‌شود که من مشغول یادگیری زبان اسپانیایی هستم.

The kids have been playing outside for hours.

بچه‌ها چند ساعت است که بیرون مشغول بازی کردن هستند.

She has not been feeling well lately.

او اخیراً حالش خوب نبوده است.

They have not been attending the meetings regularly.

آن‌ها در جلسات به طور مرتب شرکت نکرده‌اند.

He has not been sleeping well recently.

او اخیراً خوب نخوابیده است.

I have not been practicing the piano much.

من زیاد پیانو تمرین نکرده‌ام.

He has not been behaving properly.

او رفتار درستی نداشته است.

Have you been waiting long?

مدت زیادی است که منتظر مانده‌ای؟

Has she been studying hard for the test?

آیا او برای امتحان سخت مشغول درس خواندن است؟

Have they been living here for a long time?

آن‌ها مدت زیادی است که اینجا زندگی کرده‌اند؟

Has he been working out regularly?

او به طور منظم مشغول ورزش کردن بوده است؟

Have we been meeting our goals?

ما به اهدافمان رسیده‌ایم؟

What have you been doing all day?

شما تمام روز مشغول انجام چه کاری بوده‌اید؟

Where have they been staying during the renovation?

آن‌ها در طول بازسازی کجا مستقر شده‌اند؟

Why has she been crying?

چرا او در حال گریه کردن بوده است؟

How long have you been learning French?

 چند وقت است که مشغول یادگیری زبان فرانسه بوده‌اید؟

Who has he been talking to on the phone?

چه کسی پشت خط تلفن مشغول صحبت کردن است؟

I went to the movies last week.

من هفته گذشته به سینما رفتم.

I visited my grandparents last week.

من هفته گذشته به دیدن پدربزرگ و مادربزرگم رفتم.

She finished her homework before dinner.

او قبل از شام تکالیفش را تمام کرد.

They traveled to Europe last summer.

آن‌ها تابستان گذشته به اروپا سفر کردند.

He scored a goal in yesterday's match.

او در بازی دیروز یک گل زد.

I visited my grandparents over the weekend.

من تمام آخر هفته از پدربزرگ و مادربزرگم دیدن کردم.

The company launched a new product last year.

شرکت سال گذشته محصول جدیدی را عرضه کرد.

She did not attend the meeting yesterday.

او دیروز در جلسه حضور نداشت.

They did not go to the party last night.

آن‌ها دیشب به مهمانی نرفتند.

He did not complete the assignment on time.

او تکالیفش را به‌موقع تمام نکرد.

I did not see the movie that everyone was talking about.

من فیلمی را که همه درباره آن صحبت می‌کردند ندیدم.

The store did not open on Sundays.

فروشگاه یکشنبه‌ها باز نبود.

Did you finish your homework?

آیا تکالیفت را تمام کردی؟

Did she attend the concert last night?

آیا او دیشب در کنسرت حضور داشت؟

Did they visit the museum on Saturday?

آیا آ‌ن‌ها یکشنبه از موزه دیدن کردند؟

Did he score a goal in the game?

آیا او در بازی گل زد؟

Did we go to the beach last summer?

آیا ما تابستان به کنار دریا رفتیم؟

What did you do yesterday?

شما دیروز چه کار کردی؟

Where did they go for their vacation?

آن‌ها برای تعطیلات کجا رفتند؟

Why did she leave the party early?

چرا او مهمانی را زود ترک کرد؟

When did he arrive at the airport?

چه زمانی او به فرودگاه رسید؟

Who did you meet at the event?

شما چه کسی را در رویداد ملاقات کردید؟

I was playing in the yard when my mother called.

وقتی مادرم زنگ زد، من داشتم در حیاط بازی می‌کردم.

She was studying for her exam all night.

او تمام شب را مشغول درس خواندن برای امتحانش بود.

They were playing football when it started to rain.

وقتی باران شروع به باریدن کرد، آن‌ها داشتند فوتبال بازی می‌کردند.

He was cooking dinner while I was watching TV.

او داشت آشپزی می‌کرد و من داشتم تلویزیون تماشا می‌‌کردم.

I was reading a book while waiting for the bus.

داشتم کتاب می‌خواندم درحالی‌که منتظر اتوبوس بودم.

The children were laughing and playing in the park.

بچه‌ها داشتند در پارک بازی می‌کردند و می‌خندیدند.

She was not paying attention during the lecture.

او در طول سخنرانی توجهی نمی‌‌کرد.

They were not listening to music at the party.

آن‌ها در مهمانی آهنگ گوش نمی‌دادند.

He was not driving carefully when the accident happened.

وقتی تصادف رخ داد، او با دقت رانندگی نمی‌کرد.

I was not wearing a jacket even though it was cold outside.

با وجود این‌که هوای بیرون سرد بود، من پالتو نپوشیده بودم.

The dog was not barking when we arrived home.

وقتی ما به خانه رسیدیم، سگ مشغول پارس کردن نبود.

Were you studying when I called you?

وقتی با تو تماس گرفت، داشتی درس می‌خواندی؟

 Was she sleeping when the phone rang?

وقتی تلفن زنگ زد، او خواب بود؟

Were they watching a movie when the power went out?

وقتی برق رفت، آن‌ها داشتند تلویزیون تماشا می‌‌کردند؟

Was he working late last night?

او دیشب داشت آشپزی می‌کرد؟

Were we driving through the countryside at that time?

در آن موقع ما در حومه شهر مشغول رانندگی بودیم؟

What were you doing when the earthquake struck?

وقتی زلزله آمد، مشغول انجام چه کاری بودی؟

Where were they going when you saw them?

وقتی آن‌ها را دیدی کجا داشتند می‌رفتند؟

Why was she crying when you arrived?

چرا وقتی شما رسیدی او داشت گریه می‌کرد؟

What were you thinking about when I asked you the question?

وقتی از شما سوال کردم، به چه چیزی فکر می‌کردی؟

Who were you talking to on the phone when I walked in?

وقتی من وارد شدم، با چه کسی پشت تلفن حرف می‌زدی؟

I had learned English before I moved to London.

قبل از این‌که به لندن نقل‌مکان کنم، زبان انگلیسی یاد گرفته بودم.

She had finished her work before the deadline.

او قبل از موعد مقرر کارش را تمام کرده بود.

They had already eaten dinner when we arrived.

وقتی ما رسیدیم، آن‌ها خیلی وقت بود که شام خورده بودند.

He had visited Paris several times before he moved there.

قبل از این‌که به پاریس برود، چند بار از آنجا دیدن کرده بود.

I had read the book before watching the movie.

قبل از این‌که فیلم را ببیند، کتابش را خوانده بود.

The team had won the championship before the coach retired.

قبل از این‌که مربی بازنشست شود، تیم برنده مسابقات قهرمانی شده بود.

She had not completed the project before the meeting.

قبل از جلسه او پروژه را کامل نکرده بود.

They had not arrived at the party when it started.

وقتی مهمانی شروع شد، آن‌ها نرسیده بودند.

He had not finished his homework when the teacher collected it.

وقتی معلم تکالیف را جمع کرد، او آن را تمام نکرده بود.

I had not seen that movie before it was recommended to me.

قبل از این‌که فیلم به من سفارش شود، آن را ندیده بودم.

The company had not launched the product before facing financial issues.

قبل از این‌که شرکت با مشکلات مالی مواجه شود، شرکت محصولش را عرضه نکرده بود.

Had you finished your dinner before the guests arrived?

قبل از این‌که مهمان‌ها برسند، شام خورده بودی؟

Had she received the email before leaving the office?

قبل از ترک کردن اداره ایمیل را دریافت کرده بود؟

Had they left the house before the storm hit?

قبل از شروع توفان آن‌ها خانه را ترک کرده بودند؟

Had he finished his presentation before the meeting started?

قبل از شروع جلسه ارائه‌اش را تمام کرده بود؟

Had we booked the tickets before the event sold out?

قبل از این‌که کل بلیت‌های رویداد به فروش برسد، بلیت‌ها را رزرو کرده بودیم؟

What had you done before realizing you lost your keys?

قبل از این‌که متوجه شوی کلیدت را گم کردی، چه کار کرده بودی؟

Where had they been before arriving at the airport?

قبل از رسیدن به فرودگاه کجا بودند؟

Why had she decided to quit her job before finding a new one?

چرا قبل از این‌که شغل جدیدی پیدا کند، تصمیم گرفته بود کارش را رها کند؟

What had he eaten before feeling sick?

قبل از این‌که احساس مریضی کند، چه چیزی خورده بود؟

Who had she talked to before making the decision?

قبل از تصمیم‌گیری با چه کسی حرف زده بود؟

I had been working on my project for two hours before I left the office.

من قبل از این‌که اداره را ترک کنم، به مدت دو ساعت مشغول کار کردن بر روی پروژه بودم.

She had been studying English for two years before she moved to London.

قبل از این‌که به لندن برود، دو سالی می‌شد که مشغول خواندن زبان انگلیسی بود.

They had been working on the project for six months before it was canceled.

قبل از لغو شدن پروژه، شش ماه بر روی آن کار کرده بودند.

He had been living in the city for ten years before he decided to relocate.

او قبل از این‌که تصمیم بگیرد دوباره مستقر شود، به مدت ده سال در شهر زندگی می‌کرد.

I had been waiting for the bus for half an hour before it finally arrived.

قبل از این‌که اتوبوس بالاخره برسد، به مدت نیم ساعت منتظر اتوبوس بودم.

The team had been practicing for weeks before the big competition.

قبل از مسابقه بزرگ، تیم هفته‌ها در حال تمرین کردن بود.

She had not been exercising regularly before she joined the gym.

قبل از این‌که او عضو باشگاه ورزشی شود، به طور مرتب ورزش نمی‌کرد.

They had not been saving money for their trip before they received unexpected expenses.

قبل از این‌که آن‌ها هزینه‌های غیرمنتظره را دریافت کنند، پول پس‌انداز نمی‌کردند.

He had not been taking care of his health before he fell ill.

قبل از این‌که مریض شود، مراقب سلامتی‌اش نبود.

I had not been paying attention to the weather forecast before the storm hit.

قبل از این‌که توفان شود، من به پیش‌بینی آب‌وهوا دقت نکرده بودم.

The students had not been studying diligently before the exams.

قبل از امتحان دانش‌آموزان با پشتکار در حال درس خواندن نبودند.

Had you been practicing piano before the recital?

آیا قبل از اجرای زنده مشغول تمرین با پیانو بودید؟

Had she been working on the project before the deadline?

قبل از موعد مقرر آن‌ها مشغول کار کردن روی پروژه بودند؟

Had they been living in the city for long before they moved?

قبل از این‌که نقل‌مکان کنند، مدت زیادی در شهر زندگی می‌کردند؟

Had he been training hard before the marathon?

قبل از ماراتون سخت مشغول تمرین کردن بودند؟

Had we been discussing the proposal before the meeting?

قبل از جلسه درباره موضوع پیشنهادی صحبت می‌کردیم؟

What had you been doing before you received the phone call?

قبل از این‌که تماس تلفنی را دریافت کنید، در حال انجام چه کاری بودید؟

Where had she been traveling before returning home?

قبل از این‌که به خانه برگردد، در حال سفر به کجا بود؟

Why had they been arguing before reconciling?

قبل از آشتی کردن درباره چه چیزی جروبحث می‌کردند؟

What had he been studying before changing his major?

قبل از این‌که تغییر رشته دهد، چه چیزی می‌خواند؟

Who had she been meeting with before making the decision?

قبل از تصمیم گرفتن چه کسی را ملاقات می‌کرد؟

Where had she been traveling before returning home?

قبل از این‌که به خانه برگردد، در حال سفر به کجا بود؟

I will go to the party next week.

من هفته آینده به مهمانی می‌روم.

She will give a lecture tomorrow.

او فردا ارائه خواهد داشت.

She will finish her project by the end of the week.

او تا آخر هفته پروژه‌اش را کامل می‌کند.

They will travel to Japan next summer.

آن‌ها تابستان آینده به ژاپن سفر می‌کنند.

He will buy a new car once he saves enough money.

وقتی به اندازه کافی پول پس‌انداز کند، ماشین جدیدی می‌خرد.

I will start my new job in September.

در سپتامبر کار جدیدم را شروع می‌کنم.

The company will launch a new product next month.

شرکت ماه آینده محصول جدیدش را عرضه می‌کند.

She will not attend the meeting tomorrow.

او فردا در جلسه شرکت نمی‌کند.

They will not be able to complete the project on time.

آن‌ها نمی‌توانند به‌موقع پروژه را کامل کنند.

He will not buy the house unless the price drops.

او نمی‌تواند خانه را بخرد مگر این‌‌که قیمت آن کاهش پیدا کند.

I will not participate in the event due to a scheduling conflict.

به دلیل تداخل در برنامه‌ریزی، در رویداد شرکت نخواهم کرد.

The store will not open on Sunday.

فروشگاه یکشنبه‌ باز نخواهد بود.

Will you join us for dinner tonight?

امشب برای شام به ما ملحق می‌شوی؟

Will she be available for a meeting tomorrow?

آیا او فردا در جلسه خواهد بود؟

Will they attend the concert next weekend?

آیا او آخر هفته آینده در کنسرت شرکت می‌کند؟

Will he finish the report by the deadline?

آیا او تا موعد مقرر گزارش را تمام خواهد کرد؟

Will it rain tomorrow?

فردا باران می‌بارد؟

What will you do after you finish work?

بعد از تمام شدن کار چه خواهید کرد؟

Where will she go for her vacation?

او برای تعطیلات کجا خواهد رفت؟

Why will they arrive late for the party?

چرا آن‌ها دیر به مهمانی می‌رسند؟

When will he complete the renovation?

کی بازسازی خانه را تمام می‌کند؟

How will they celebrate their anniversary?

آن‌ها سالگرد ازدواجشان را چگونه جشن می‌گیرند؟

This time next week, I will be working.

هفته آینده همین موقع من مشغول کار کردن خواهم بود.

She will be studying for her exam all night.

او تمام شب را مشغول درس خواندن برای امتحانش خواهد بود.

They will be traveling to Europe next month.

آن‌ها ماه آینده در سفر به اروپا خواهند بود.

He will be working on the project during the weekend.

او کل آخر هفته را در حال کار کردن روی پروژه بوده است.

I will be attending the conference tomorrow.

من فردا در همایش حضور خواهم داشت.

The team will be practicing for the tournament this afternoon.

تیم این بعدازظهر برای مسابقات چندجانبه در حال تمرین کردن خواهد بود.

She will not be attending the party tomorrow.

او فردا در مهمانی حضور نخواهد داشت.

They will not be working on the project next week.

آن‌ها هفته آینده مشغول کار کردن روی پروژه نخواهند بود.

He will not be playing in the game on Saturday.

او شنبه بازی نمی‌کند.

I will not be participating in the marathon next month.

من ماه آینده مشغول تمرین دوی ماراتون نخواهم بود.

The company will not be launching the product in the near future.

شرکت در آینده نزدیک مشغول عرصه محصول جدید نخواهد بود.

Will you be studying for the exam tomorrow?

آیا شما فردا در حال درس خواندن برای امتحان هستید؟

Will she be working on the presentation this evening?

آیا او امروز عصر مشغول کار کردن بر روی ارائه خواهد بود؟

Will they be traveling to Paris next month?

آیا آن‌ها ماه آینده در سفر به پاریس خواهند بود؟

Will he be attending the meeting tomorrow?

آیا او فردا در جلسه حضور خواهد داشت؟

Will it be raining this weekend?

آیا این آخر هفته باران می‌بارد؟

What will you be doing at this time tomorrow?

فردا همین موقع مشغول انجام چه کاری هستی؟

Where will she be traveling next summer?

تابستان آینده او در سفر به کجا خواهد بود؟

Why will they be renovating the house next month?

چرا خانه ماه آینده در حال بازسازی خواهد بود؟

When will he be finishing his work on the project?

او چه زمانی پروژه را تمام می‌کند؟

How will they be celebrating their anniversary?

آن‌ها سالگرد ازدواجشان را چگونه جشن خواهند گرفت؟

I will have finsihed my work tomorrow by 5:00 p.m.

فردا تا قبل از ساعت ۵ کارم تمام شده است.

She will have finished her project by the end of the month.

تا آخر ماه او پروژه را تمام کرده است.

They will have graduated from university by next year.

تا سال آینده آن‌ها از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند.

He will have saved enough money to buy a house by the time he turns 30.

تا وقتی سی‌ساله شود، برای خریدن خانه پول کافی پس‌انداز کرده است.

I will have completed my novel by the end of the year.

تا آخر سال رمانم را کامل کرده‌ام.

The team will have won the championship by the time the season ends.

تا پایان فصل، تیم برنده مسابقات قهرمانی نشده است.

She will not have completed the assignment by the deadline.

تا موعد مقرر، او تکالیفش را کامل نکرده است.

They will not have found a new apartment before their lease expires.

تا قبل از پایان مهلت اجاره، آپارتمان جدیدی پیدا نکرده‌اند.

He will not have finished his degree by the time the new semester starts.

تا وقتی فصل جدید شروع شود، درسش را تمام نکرده است.

I will not have received the package by the time I leave for vacation.

تا وقتی عازم سفر شوم، بسته را دریافت نکرده‌ام.

The company will not have launched the product by the expected release date.

تا تاریخی که برای عرضه محصول انتظار می‌رود، شرکت محصول را عرضه نخواهد کرد.

Will you have finished your work by the end of the day?

تا انتهای روز کارتان را تمام نکرده‌اید؟

Will she have returned from her trip by next week?

تا آخر هفته از سفر برنگشته است؟

Will they have completed the renovation by the time we visit?

تا قبل از بازدید ما، آن‌ها بازسازی را کامل نکرده‌اند؟

Will he have submitted his report by the deadline?

تا موعد مقرر او گزارشش را تحویل نداده است؟

Will it have stopped raining by the time we go outside?

تا قبل از بیرون رفتنمان، باران بند آمده است؟

What will you have achieved by this time next year?

سال دیگر همین موقع چه دستاوردهایی داشته‌اید؟

Where will she have traveled by the end of the summer?

تا آخر تابستان به کجا سفر کرده است؟

Why will they have decided to move to a new city by then?

چرا تصمیم گرفته‌اند تا آن موقع به شهر جدیدی نقل‌مکان کنند؟

When will he have finished renovating the house?

چه زمانی بازسازی خانه را تمام کرده‌اند؟

How many books will you have read by the end of the month?

تا آخر ماه چند کتاب خوانده‌اید؟

I will have been working on my own project for two years by the time John leaves.

تا وقتی «جان» برود، دو سال خواهد بود که من در حال کار کردن بر روی پروژه خودم بوده‌ام.

She will have been studying for six hours by the time the exam starts.

تا وقتی امتحان شروع شود، شش ساعتی می‌شود که در حال مطالعه بوده است.

They will have been working on the project for two weeks by the deadline.

تا موعد مقرر، آن‌ها به مدت دو هفته مشغول کار کردن بر روی پروژه بوده‌اند.

He will have been practicing the piano for years by the time he performs in the concert.

تا وقتی در کنسرت اجرا داشته باشد، سال‌ها مشغول تمرین پیانو بوده است.

I will have been living in this city for a decade by the end of next year.

تا آخر سال آینده، ده سال خواهد بود که در این شهر زندگی می‌کنم.

The team will have been training hard for months by the start of the tournament.

تا شروع مسابقات چندجانبه، تیم به مدت چند ماهی سخت مشغول آموزش دیدن خواهد بود.

She will not have been attending classes regularly by the end of the semester.

تا آخر فصل، او به طور منظم در کلاس‌ها شرکت نخواهد کرد.

They will not have been saving money for their trip by the time they leave.

تا وقتی بروند، برای سفرشان مشغول پول پس‌انداز کردن نبوده‌اند.

He will not have been exercising regularly for months by the time he runs the marathon.

تا وقتی در دوی ماراتون بدود، به طور منظم ورزش نخواهد کرد.

I will not have been working on my novel consistently by the time the publishing deadline arrives.

تا وقتی موعد مقرر برسد، من به طور منظم مشغول کار کردن روی رمانم نبوده‌ام.

Will you have been studying for the exam for a long time by the time it starts?

تا وقتی امتحان شروع شود، مشغول مطالعه برای آن بوده‌اید؟

Will she have been working on the project diligently by the deadline?

تا موعد مقرر، با پشتکار مشغول کار کردن روی پروژه خود بوده‌اید؟

Will they have been practicing the presentation tirelessly by the time of the conference?

تا وقتی همایش شروع شود، بی‌وقفه در حال تمرین کردن ارائه خود خواهند بود؟

Will he have been training for the marathon for months by the race day?

تا روز مسابقه، ماه‌ها برای ماراتون آموزش خواهید دید؟

Will it have been raining for hours by the time we arrive at the event?

تا وقتی به رویداد برسیم، ساعت‌ها باران می‌بارد؟

What will you have been doing for the past few years by the time you retire?

تا وقتی بازنشست شوید، طی چند سال گذشته مشغول انجام چه کاری خواهید بود؟

Where will she have been traveling by the end of next month?

تا آخر ماه آینده، به کجا سفر خواهد کرد؟

Why will they have been working overtime by the time of the company's annual review?

چرا تا موعد بازدید سالانه شرکت، آن‌ها اضافه‌کاری نخواهند کرد؟

Where had she been traveling before returning home?

قبل از این‌که به خانه برگردد، در حال سفر به کجا بود؟

Will he have been learning the language for years by the time he moves to the country?

تا وقتی او به حومه نقل‌مکان کند، چه زمانی زبان انگلیسی یاد می‌گیرد؟

How long will you have been waiting in line by the time the store opens?

تا وقتی فروشگاه باز شود، چه مدت در صف منتظر خواهد بود؟

I told them that I would leave in one hour.

من به آن‌ها گفتم که در عرض یک ساعت می‌روم.

(آینده در گذشته ساده)

I told them that I would be doing my work all day long.

من به آن‌ها گفتم که تمام روز مشغول انجام دادن تکالیفم هستم.

(آینده در گذشته استمراری)

She said that she would have done her work.

او گفت که کارش را انجام می‌دهد.

(آینده در گذشته کامل)

He said I should have been working here for two hours by then.

او گفت که تا آن موقع باید به مدت دو ساعت در اینجا کار کند.

(آینده در گذشته کامل استمراری)