تعریف دیجیتال مارکتینگ چیست؟ — توضیح مفاهیم اصلی بازاریابی دیجیتال

احتمالاً هر صاحب کسبوکاری عبارت «دیجیتال مارکتینگ» یا «بازاریابی دیجیتال» را شنیده است و میداند که برای پیشرفت و موفقیت کسبوکار خود به آن نیاز دارد. دیجیتال مارکتینگ حوزهای بسیار گسترده است و آشنا شدن با انواع و استراتژیهای متنوع آن میتواند کمی دشوار باشد. در این مطلب با تعریف دیجیتال مارکتینگ و انواع مختلف آن آشنا میشویم و بررسی میکنیم که مزایای بازاریابی دیجیتال چیست و چرا برای کسبوکارها اهمیت دارد. همچنین یاد میگیریم که چه معیارهایی برای سنجش کمپینهای دیجیتال مارکتینگ وجود دارد.
تعریف دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
به طور کلی به استفاده از تکنیکهای بازاریابی آنلاین و آفلاین با کمک دستگاههای الکترونیکی و اینترنت برای تبلیغ و معرفی محصولات و خدمات کسبوکارها به منظور افزایش درآمد «دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال» (Digital Marketing) گفته میشود.
در واقع دیجیتال مارکتینگ همان بازاریابی است که اغلب از طریق ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، ایمیل، وبسایتها و... انجام میشود. کسبوکارهای امروزی، پیامهای خود را با استفاده از دیجیتال مارکتینگ به مخاطبان احتمالی و مشتریان خود میرسانند.
قانون اول بازاریابی این است که پیشنهاد خود را در زمان و مکان درست به مخاطبان برسانیم. مخاطبان امروزی اغلب در فضای آنلاین حضور دارند، برای مثال در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند، اخبار را از طریق وبسایتهای خبری و وبلاگها دنبال میکنند و از طریق موتورهای جستجو به دنبال محصولات و خدمات مورد نیاز خود میگردند. دیجیتال مارکتینگ کمک میکند که کسبوکارها در این کانالها فعال شوند. در نتیجه مخاطبان آنها را میبینند، سوالهای خود را از آنها میپرسند و با محصولات و خدماتشان آشنا میشوند.
اگر به تازگی با دنیای دیجیتال مارکتینگ آشنا شدهاید، ممکن است تصور کنید که اجرای تمام تکنیکها و استراتژیهای بازاریابی دیجیتال بسیار دشوار است. اما اینطور نیست. دیجیتال مارکتینگ روشها و تکنیکهای زیادی دارد، اما تمام این تکنیکها بههمپیوستهاند و در راستای رسیدن به یک هدف فعالیت میکنند، بنابراین اجرا کردن همزمان آنها چندان دشوار نیست. در ادامه این مطلب، مفاهیم و انواع مختلف دیجیتال مارکتینگ و معیارهای سنجش نتیجه کمپینهای بازاریابی دیجیتال را برای شما تعریف میکنیم تا درک بهتری از این حوزه بازاریابی پیدا کنید.
دیجیتال مارکتینگ چطور کار میکند؟
دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی آفلاین و قدیمی از بسیاری جهات به یکدیگر شباهت دارند. برای مثال، سازمانها در هر دو روش تلاش میکنند که رابطهای با مخاطبان احتمالی، مخاطبان راغب و مشتریان برقرار کنند که برای هر دو طرف سودمند باشد. اما دیجیتال مارکتینگ جایگزین بسیاری از تکنیکهای بازاریابی آفلاین شده است، چراکه نیاز مشتریان امروز را بهتر رفع میکند.
امروزه بیشتر تصمیمهای خرید مخاطبان به شکل آنلاین شروع میشود. برای مثال آخرین خرید خود را در نظر بگیرید. خریدتان هر چه که باشد، احتمالاً به نحوی با جستجو در اینترنت برای کسب اطلاعات درباره محصولات یا خدمات مدنظرتان شروع شده است و تصمیم نهایی را بر اساس نظرات کاربران، راهحلهای ارائهشده در وبسایتها، ویژگیهای سرویسهای مختلف و قیمتهای پیشنهادی کسبوکارهای مختلف گرفتهاید. به همین دلیل، حضور هر کسبوکاری با هر نوع محصولی در فضای اینترنت بسیار ضروری است.
نکته اصلی که در برنامهریزی برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید به آن توجه کنید این است که در فضایی فعالیت کنید که دنبالکنندگان شما از پیش در آن فعالیت داشتهاند. سپس باید از کانالهای مختلف ارتباطی با آنها تعامل داشته باشید.
برای مثال، انتشار محتوای باکیفیت باعث میشود که مخاطبان با اخبار جدید در حوزه تخصصی شما و مشکلاتی که با آنها مواجه میشوند و راهحل این مشکلات آشنا شوند. بازاریابی در شبکههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن محتوای تولید شده و تعامل با مخاطبان مناسب است. بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو یا سئو (SEO) نیز به شما کمک میکند که محتوای خود را در موتورهای جستجو در معرض دید افراد بیشتری قرار بدهید. تبلیغات پولی میتواند ترافیک ورودی وبسایت را افزایش دهد و بازاریابی ایمیلی امکان پیگیری و برقراری ارتباط مداوم و مستمر با مشتریان را برای شما فراهم میکند.
زمانی که تمام روشهای دیجیتال مارکتینگ را به شکل صحیح در کنار هم قرار دهید، با یک استراتژی ساده و کارآمد در بازاریابی دیجیتال روبهرو میشوید. ممکن است ساخت این استراتژی در ابتدا کمی ترسناک به نظر برسد، اما با آشنا شدن با تعریف مفاهیم مختلف دیجیتال مارکتینگ و بهکارگیری هر روش به صورت جداگانه، فرآیند طراحی استراتژی برایتان سادهتر میشود.
مزایای دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
همانطور که در تعریف دیجیتال مارکتینگ گفتیم، این شکل از بازاریابی برای کسبوکارها مزایای بسیار زیادی دارد. از این مزایا میتوان به دسترسی سادهتر به مخاطبان، هزینه مقرونبهصرفه، ساده بودن مفاهیم، هدفگذاری مؤثر، امکان داشتن چندین استراتژی و بهره گرفتن از چند نوع محتوا، تعامل بیشتر با مخاطبان و امکان ارزیابی تحلیلی و دقیق نتیجه کمپینها را نام برد.
دسترسی به مخاطبان در جهان
بازاریابی به شکل قدیمی به یک منطقه جغرافیایی خاص محدود میشود و ایجاد کمپینهای بینالمللی با استفاده از روشهای قدیمی دشوار و پرهزینه است. در حالیکه دیجیتال مارکتینگ اغلب در بستر اینترنت انجام میشود و هر کسبوکار کوچکی میتواند از طریق کانالهای آنلاین از سراسر دنیا مخاطب جذب کند. انجام این کار با روشهای آفلاین برای کسبوکارها میتواند غیرممکن باشد یا هزینههای بسیار زیادی در پی داشته باشد.
دسترسی آنلاین به مخاطبان در تمام جهان، فرصتهای زیادی برای رشد و توسعه کسبوکارها ایجاد میکند و ترکیب دسترسی جهانی و دیده شدن توسط گستره بزرگی از مخاطبان، فرصتی عالی برای رسیدن به موفقیت است.
دسترسی به مخاطبان محلی
بهره گرفتن از روشهای دیجیتال مارکتینگ علاوه بر ایجاد دسترسی بهتر به مخاطبان بینالمللی، دسترسی به مخاطبان محلی را نیز سادهتر میکند. دسترسی به مخاطبان محلی، به ویژه در کسبوکارهایی که به مشتریان در موقعیتهای مکانی نزدیک به خود وابستهاند، بخش مهمی از بازاریابی است. با استفاده از تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ میتوان به تمام افراد در یک محله دسترسی پیدا کرد، در حالیکه استفاده از روشهای قدیمی مانند پخش کردن تراکتهای تبلیغاتی در یک محله ممکن است چندان ساده یا مؤثر نباشد.
هزینه مقرونبهصرفه دیجیتال مارکتینگ
معرفی کسبوکار در منطقههای جغرافیایی خاص یا در تمام دنیا توسط بازاریابی دیجیتال، روشی مقرونبهصرفه و نسبتاً ارزان محسوب میشود. دیجیتال مارکتینگ امکان رقابت شرکتهای کوچک با شرکتهای بزرگ را فراهم میکند در حالیکه بیشتر استراتژیهای آن (مانند سئو، بازاریابی رسانههای اجتماعی و بازاریابی محتوا) هیچ هزینهای ندارند. اما باید توجه داشته باشید که تمام روشهای دیجیتال مارکتینگ برای تمام کسبوکارها مناسب نیست و حتی ممکن است بعضی از انواع آن پرهزینهتر باشند؛ در نتیجه باید بهترین استراتژیها برای هر کسبوکار را با توجه به اهداف آن پیدا کرد.
ساده بودن یادگیری فرآیند دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ جنبهها و جزئیات زیادی دارد که باید آنها را یاد بگیرید، اما میتوان گفت که یادگیری مفاهیم و تعریفهای آن برای شروع بسیار ساده است. هرچه در فرآیند بازاریابی دیجیتال جلوتر بروید، بسته به اهداف کسبوکار و میزان بزرگ بودن کمپینها، این فرآیند و استراتژیهای آن پیچیدهتر میشوند. در ابتدا فقط باید متوجه شوید که کدام استراتژی با توجه به اهداف کسبوکار برای شما بهتر است.
هدفگذاری مؤثر
حتی اگر به روشنی و دقیق ندانید که چه افرادی مخاطب هدف کسبوکار شما محسوب میشوند، با استفاده از دیجیتال مارکتینگ و دادههای کسبشده از طریق کمپینهای مختلف میتوانید متوجه شوید که چه افراد و مخاطبانی به کسبوکار شما علاقهمند یا نیازمندند و کمپینهای آینده خود را بر اساس این مخاطبانِ هدف، بهینهسازی کنید.
روشهای بسیار زیادی برای هدفگذاری مخاطبان از طریق بازاریابی دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که از آنها میتوان تحقیق کلمات کلیدی برای سئو، تبلیغات کلیکی (PPC) یا اطلاعات شخصی و دموگرافیک مخاطبان در شبکههای اجتماعی را نام برد. در اختیار داشتن این عناصر هدفگذاری میتواند شما را مطمئن کند که کمپینهای آینده شما به مخاطبان مدنظر دسترسی بیشتری پیدا میکنند. همچنین توانایی اطلاع پیدا کردن سریع از تغییرات نیازهای مخاطبان میتوانند موفقیت هر کسبوکاری را تضمین کند.
داشتن چندین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ استراتژیهای بسیار زیادی دارد که میتوان از آنها برای کسبوکارهای متفاوت بهره گرفت. برای مثال استراتژی یک کسبوکار B2B که به جذب مخاطبان راغب بینالمللی علاقهمند است میتواند با استراتژی یک کسبوکار B2C محلی برای فروش لباس کاملاً متفاوت باشد. بعضی از شرکتها میتوانند به سادگی از بازاریابی محتوا و سئو سود ببرند، در حالیکه شرکتهای دیگر از کمپینهای تبلیغاتی برای تبدیل مخاطب به مشتری سود میبرند.
نکته اصلی برای انتخاب استراتژی این است که همیشه نتیجه کمپینها را تحلیل کنید تا بتوانید در طول زمان، تکنیکها و روشهای بهتری را برای بازاریابی دیجیتال انتخاب کنید. استراتژی دیجیتال مارکتینگ صحیح به روشی گفته میشود که به سرعت تغییر میکند تا با شرایط و تغییرات نیازهای کسبوکار و مخاطبان آن وفق پیدا کند.
امکان استفاده از انواع مختلف محتوا
یکی دیگر از مزایای بسیار مهم دیجیتال مارکتینگ، امکان استفاده از انواع مختلف محتوا برای معرفی برند به شکل آنلاین است. در بسیاری از پلتفرمها، گستره وسیعی از انواع مختلف محتوا را میتوان برای زنده نگه داشتن نام برند و ایجاد کمپینهای مؤثر آنلاین انتخاب کرد. دیجیتال مارکتینگ برخلاف روشهای قدیمی بازاریابی، امکان تولید مجدد یک محتوا به شکلهای متفاوت برای پلتفرمهای مختلف را سادهتر میکند.
از انواع مختلف محتوا برای بازاریابی دیجیتال میتوان موارد فهرست زیر را نام برد:
- بلاگ
- پادکست
- خبرنامههای ایمیلی
- کتاب الکترونیکی
- محتوای تصویری
- اینفوگرافیک
- پستهای شبکههای اجتماعی
- «اوراق سفید» (Whitepapers) یا گزارشهای بازاریابی
- وبینار
افزایش نرخ تعامل
یکی دیگر از مزایای مهم استفاده از دیجیتال مارکتینگ، افزایش «نرخ تعامل» (Engagement Rate) است. دیجیتال مارکتینگ به طور کلی برای داشتن تعامل زیاد با مخاطبان طراحی شده است. مخاطبان کسبوکارها میتوانند از طریق به اشتراک گذاشتن پستهای وبلاگ، لایک کردن تصاویر، ذخیره کردن ویدیوها یا برقراری ارتباط با وبسایت از طریق تبلیغات کلیکی با کسبوکارها و برندهای مورد علاقه خود تعامل داشته باشند.
بهترین بخش بازاریابی دیجیتال این است که میتواند تمامی فعالیتهای کاربران را اندازهگیری و ارزیابی کند. این موضوع به کسبوکارها کمک میکند که پستهای جذابتر منتشر کنند تا میزان «آگاهی از برند» (Brand Awareness) و فروش خود را افزایش دهند. هرچه بیشتر با مخاطبان آنلاین خود ارتباط برقرار کنید و تعامل داشته باشید، مشتریان وفادارتری خواهید یافت. کسبوکارها در استراتژیهای آنلاین خود به شکل مستمر و مداوم از محتوای جذاب بهره میبرند تا ترافیک غیرفعال خود را به مشتریان وفادار تبدیل کنند.
ارزیابی و تحلیل نتیجه کمپینهای دیجیتال مارکتینگ
یکی از ویژگیها و مزایای بسیار مهم دیجیتال مارکتینگ امکان دسترسی به دادههای تحلیلی است که نتیجه کمپینهای دیجیتال مارکتینگ کسبوکارها را به شکل لحظهای ارزیابی میکند. این موضوع به کسبوکارها در بهینهسازی کمپینهای بازاریابی در آینده و رفع سریع مشکلات کمپینهای قبلی کمک میکند. همچنین، ارزیابی کمپینهای دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند که منبع اصلی ترافیک وبسایت و شبکههای اجتماعی خود را بیابید و کنترل کامل قیف فروش خود را به دست بگیرید.
تعریف انواع دیجیتال مارکتینگ آنلاین
همانطور که گفتیم، دیجیتال مارکتینگ کانالها و انواع مختلفی دارد که میتوان با بهره گرفتن از آنها با گروههای مختلف مخاطبان ارتباط برقرار کرد.
بازاریابی وبسایت
میتوان گفت که وبسایت نقطه کانونی تمام کمپینهای دیجیتال مارکتینگ است. وبسایت به تنهایی کانالی بسیار قدرتمند است و رسانهای است که بیشتر کمپینهای بازاریابی آنلاین برای افزایش ترافیک آن تلاش میکنند.
وبسایت شما باید نماینده برند، محصولات و خدمات شما به بهترین شکل ممکن باشد. وبسایت کسبوکار باید سریع بارگذاری شود، برای استفاده در موبایل و دستگاههای دیگر بهینهسازی شده باشد و استفاده از آن تا حد ممکن برای کاربران ساده باشد.
زمای که وبسایت خود را ساختید، در گام بعدی باید استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را طوری طراحی کنید که وبسایت و محتوای آن را تبلیغ و معرفی کند تا ترافیک بیشتری را به سمت آن هدایت کنید و مشتریان بیشتری بیابید.
بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو
«بهینهسازی برای موتورهای جستجو یا سئو» (Search Engine Optimization | SEO) فرآیندی است که به ظاهر شدن وبسایت شما در صفحات اول نتایج موتورهای جستجو کمک میکند. هدف اصلی سئو کمک به بهبود رتبه وبسایت در موتورهای جستجو و افزایش بازدید طبیعی (ارگانیک) از طریق آنهاست. سئو به سه بخش کلی «سئو تکنیکال یا فنی» (Technical SEO)، «سئو داخلی یا آن پیج» (On-Page SEO) و «سئو خارجی یا آف پیج» (Off-Page SEO) تقسیم میشود.
سئو داخلی
این بخش از سئو بر تمام محتوای قابل مشاهده در وبسایتها تمرکز میکند. در سئو داخلی با تحقیق برای یافتن کلمات کلیدی و میزان جستجوی آنها در اینترنت، میتوان پرسشهای خوانندگان و مخاطبان را در قالب محتوای وبسایت با رعایت اصول سئو پاسخ داد و رتبه بهتری در صفحه نتایج موتورهای جستجو (SERP) دریافت کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سئو داخلی، مطالعه مطلب «سئو داخلی چیست ؟ — راهنمای کامل سئو آن پیج (On Page SEO)» را به شما پیشنهاد میکنیم.
سئو خارجی
این بخش از سئو بر فعالیتهایی تمرکز میکند که خارج از صفحات وبسایت اتفاق میافتند. معیارهایی مانند لینکسازی و گرفتن بکلینک از خارج از وبسایت میتواند در بهبود رتبه سایت نقش مهمی ایفا کند. تعداد و کیفیت بکلینکهای یک وبسایت و میزان اتوریتی (Authority) یا اعتبار وبسایتهای منتشرکننده این لینکها در رتبه سایت شما تأثیرگذار خواهند بود. از طریق شبکهسازی و برقراری ارتباط با وبسایتهای دیگر، نوشتن پستهای مهمان در این وبسایتها و جلب توجه کاربران از این طریق، میتوانید بکلینکهای مورد نیاز خود را به دست بیاورید.
اگر میخواهید اطلاعات بیشتری درباره سئو خارجی و اصول و استراتژیهای آن کسب کنید، مطالعه مطالب زیر را به شما توصیه میکنیم:
- آموزش سئو خارجی سایت و افزایش رتبه گوگل — راهنمای عملی از صفر تا صد
- سئو خارجی سایت چیست و کدام استراتژی سئو آف پیچ Off Page مناسب تر است؟
سئو تکنیکال
بخش فنی سئو به پشت صحنه وبسایت و کدنویسی صفحات توجه میکند. فعالیتهایی مانند فشردهسازی تصاویر، استفاده از دادههای ساختاریافته، بهینهسازی فایل CSS و بهبود سرعت بارگذاری صفحات وب از جمله فعالیتهای مرتبط با سئو تکنیکال یا فنی است که میتواند رتبه وبسایت شما را در موتورهای جستجوی بزرگ مانند گوگل بهبود ببخشد.
تبلیغات کلیکی
«تبلیغات کلیکی» (Pay-per-Click Advertising | PPC) به شما کمک میکند که با استفاده از تبلیغات پولی، به کاربران اینترنت در کانالهای مختلف دسترسی پیدا کنید. میتوانید تبلیغات کلیکی را در پلتفرمهای مختلفی مانند گوگل، بینگ، لینکدین، فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و... منتشر کنید تا افرادی که کلمات کلیدی مرتبط با زمینه کاری شما را جستجو میکنند، به محصولات و خدمات شما برسند.
در کمپینهای تبلیغات کلیکی میتوان کاربران را بر اساس ویژگیهای خاصی مانند سن، جنسیت، میانگین درآمد، علاقهمندیها، موقعیت مکانی و... تقسیمبندی کرد و تبلیغات درست را برای کاربران مدنظر ارسال کرد. هر زمانی که شخصی روی این تبلیغات کلیک کند، شما باید مبلغی را به پلتفرم منتشرکننده تبلیغ بپردازید.

بازاریابی محتوا
دنیای دیجیتال مجموعه بزرگی از محتوا به شکلهای مختلف مانند متن، تصویر، صدا و ویدیو است. هدف از «بازاریابی محتوا» (Content Marketing) این است که از طریق محتوا به شکلهای مختلف به مشتریان احتمالی دسترسی پیدا کنیم.
محتوا به طور معمول در وبسایت کسبوکار تولید و منتشر میشود و از طریق کانالهای مختلف مانند شبکههای اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، سئو یا کمپینهای تبلیغات کلیکی به اشتراک گذاشته میشود و به کاربران معرفی میشود.
تفاوت نوشتن در وبلاگ و راهاندازی کمپین بازاریابی محتوا این است که در بازاریابی محتوا اهداف خاصی برای نوع محتوای منتشرشده و زمان انتشار آنها، مخاطبان هدف و تحت نظر گرفتن و ارزیابی کمپین در نظر گرفته میشود اما معمولاً این جزئیات برای نوشتن مطالب وبلاگها در نظر گرفته نمیشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره تولید محتوای باکیفیت برای بازاریابی دیجیتال و شغل تولید محتوا، مطالعه مطالب زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
- تولید محتوا چیست و چطور آن را یاد بگیریم؟ — آموزش + نمونه
- آموزش سئو تولید محتوا — اصول طلایی تولید محتوای سئو شده
- روش های تولید محتوا فروشگاه اینترنتی — هر آنچه باید بدانید (+ فیلم رایگان)
بازاریابی ایمیلی
با وجود افزایش میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، «بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ» (Email Marketing) همچنان یکی از مؤثرترین کانالهای دیجیتال مارکتینگ به شمار میرود.
بسیاری از افراد بازاریابی ایمیلی را با ارسال صدها ایمیل اسپمی که در طول روز دریافت میکنیم به اشتباه هممعنی میدانند، اما این تصور درست نیست. ایمیل در بازاریابی ایمیلی، رسانهای است که میتوان از طریق آن با مشتریان احتمالیِ علاقهمند به محصولات برند ارتباط برقرار کرد. این مشتریان احتمالی در واقع افرادی هستند که میخواهند اخبار مرتبط با کسبوکار شما را از طریق ایمیل دریافت کنند و آدرس ایمیل خود را به این منظور در اختیار شما قرار میدهند.
در واقع، بسیاری از کسبوکارهای موفق در دیجیتال مارکتینگ از کانالهای مختلف برای گرفتن آدرس ایمیل مخاطبان خود استفاده میکنند. سپس از طریق ایمیل مارکتینگ، کمپینهایی طراحی میکنند که این مخاطبان راغب را به مشتری تبدیل کنند.
اگر به بازاریابی ایمیلی و برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق ایمیل علاقهمندید، به شما توصیه میکنیم مطالب زیر را نیز مطالعه کنید:
- ایمیل مارکتینگ چیست و چطور بازاریابی ایمیلی داشته باشیم + مثال
- بهترین سرویس ایمیل مارکتینگ چیست؟ — معرفی ابزارهای کاربردی و رایگان
- پنل ایمیل مارکتینگ چیست ؟ — راهنمای انتخاب مناسب ترین پنل
بازاریابی شبکه های اجتماعی
«بازاریابی رسانههای اجتماعی» (Social Media Marketing | SMM) به نوعی از بازاریابی دیجیتال گفته میشود که مخاطبان از طریق اجرای کمپینهای بازاریابی محتوا یا تبلیغات پولی در شبکههای اجتماعی، به کسبوکار و محصولات و خدمات برند علاقهمند میشوند.
هدف اصلی کمپینهای بازاریابی در شبکههای اجتماعی افزایش آگاهی از برند و ایجاد اعتماد در شبکههای اجتماعی است و در مراحل بعدی، میتوان از آنها برای جذب مخاطبان راغب یا حتی فروش مستقیم محصولات و خدمات به مشتریان بهره برد.
بازاریابی همکاری در فروش
«بازاریابی همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ» (Affiliate Marketing) یکی از قدیمیترین شکلهای بازاریابی است که با ظهور اینترنت و افزایش استفاده از آن، رشد بیشتری پیدا کرده است. در بازاریابی همکاری در فروش شما میتوانید محصولات دیگران را تبلیغ کنید و بابت هر فروش یا هر معرفی مشتری، کمیسیون دریافت کنید.
بسیاری از کمپانیهای بزرگ و مشهور مانند آمازون از بازاریابی همکاری در فروش استفاده میکنند و ماهانه میلیونها دلار به وبسایتهای مختلفی که با آنها همکاری میکنند و باعث افزایش فروش میشوند، کمیسیون پرداخت میکنند.
زمانی که استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را طراحی میکنید، باید بازاریابی همکاری در فروش را به عنوان راهی برای همکاری افراد مختلف با برند و محصولات و خدماتتان در ازای کمیسیون در نظر بگیرید. به بیان دیگر، زمانی که خدمات یا محصولاتی را برای تبلیغ آنلاین در نظر دارید، باید برنامههای تبلیغاتی افیلیت و معارفهای را نیز در نظر بگیرید که در آن افراد مختلف از محصولات و خدمات شما استفاده کنند و آنها را در اینترنت برای شما معرفی کنند.
این افراد مبلغی را به عنوان کمیسیون دریافت میکنند، اما مزایایی که کسبوکار از این طریق کسب میکند بسیار بیشتر و ارزشمندتر است. چراکه افراد همکار شما تنها باعث افزایش فروش نمیشوند، بلکه میتوانند به نمایندگان برند شما تبدیل شوند و تأثیر مثبتی از برند شما در ذهن افراد دیگر ایجاد کنند.
بازاریابی ربایشی
«بازاریابی درونگرا» (Inbound Marketing) یا ربایشی به استفاده از چند کانال دیجیتال مارکتینگ برای دسترسی به مخاطبان جدید از طریق تولید محتوا و گذراندن آنها از قیف فروش تا زمان تبدیل شدن به مشتری گفته میشود. محتوا، جلب توجه، تعامل، اعتماد و رضایت، عناصر اصلی بازاریابی درونگرا محسوب میشوند. تمام این عنصرها یک هدف دارند و آن هدف این است که به برقراری ارتباط میان کسبوکار و مشتریان احتمالی و ایجاد یک کانال ارتباطی دوطرفه کمک کنند. این کانال ارتباطی میتواند به فروش بیشتر منجر شود.
بازاریابی موبایلی
«بازاریابی موبایلی» (Mobile Marketing) به فرآیند دسترسی به مشتریان از طریق فروشگاههای اپلیکیشن موبایل از جمله «گوگل پلی استور» (Google Play Store)، «اپ استور اپل» (Apple App Store) و «مارکتپلیس آمازون» (Amazon Marketplace) گفته میشود.
این فروشگاههای اپلیکیشن هزاران اپ مخصوص موبایل را در خود جای دادهاند و روزانه میلیونها کاربر از آنها استفاده میکنند. شما میتوانید از طریق موبایل مارکتینگ، اپلیکیشن خود را از طریق تبلیغات پولی یا روشهای دیگر (مانند تبلیغات در اپلیکیشنهای دیگر) به کاربران معرفی کنید و کاری کنید که افراد بیشتری آن را در تلفنهای همراه هوشمند خود نصب کنند.
توجه داشته باشید که بازاریابی موبایلی با بهینهسازی وبسایت برای نمایش در موبایل متفاوت است. بهینهسازی وبسایت برای موبایل امری ضروری است و اگر آن را به درستی انجام ندهید، ممکن است وبسایت شما در موتورهای جستجو مانند گوگل ظاهر نشود. اما بازاریابی موبایلی به ساخت اپلیکیشن و بارگذاری آن در فروشگاههای اپلیکیشن مرتبط است و بهره گرفتن از آن برای افزایش دانلود اپلیکیشن، اختیاری است.
بازاریابی ویدیویی
«بازاریابی ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ» (Video Marketing) روشی تقریباً جدید در بازاریابی دیجیتال است. بازاریابی ویدیویی در سالهای اخیر به اندازهای محبوبیت پیدا کرده است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. میتوان گفت که وبسایت «یوتیوب» (YouTube) به دومین موتور جستجوی محبوب در دنیا تبدیل شده است و کاربران بسیار زیادی پیش از تصمیمگیری برای خرید، شروع یادگیری مبحثی جدید یا برای سرگرمی، به این وبسایت مراجعه میکنند.
یوتیوب تنها یکی از رسانههای مورد استفاده در بازاریابی ویدیویی است و از پلتفرمهای دیگری مانند فیسبوک و اینستاگرام نیز به منظور ویدیو مارکتینگ و تبلیغات ویدیویی استفاده میشود.
بهترین راه برای بهره گرفتن از ویدیو این است که از این محتوا در فعالیتهای مرتبط با سئو، بازاریابی محتوا و کمپینهای بازاریابی شبکههای اجتماعی استفاده کنید. چراکه اجرای کمپینهای بازاریابی ویدیویی به تنهایی و بدون کمک گرفتن از کانالهای دیگر دیجیتال مارکتینگ میتواند پرهزینه باشد و ممکن است همیشه «نرخ بازگشت سرمایه» (Return on Investment | ROI) مطلوبی را در پی نداشته باشد. اما زمانی که از ویدیو در کمپینهای بازاریابی دیگر نیز استفاده کنید، نرخ بازگشت سرمایه مطلوبتر خواهد شد.
تعریف انواع دیجیتال مارکتینگ آفلاین
میتوان گفت که بازاریابی دیجیتال از طریق کانالهای آنلاینی که معرفی کردیم مهمترین بخش از دیجیتال مارکتینگ است. کمپینهای این کانالها را میتوان در فضای اینترنت اجرا کرد و در بسیاری از مواقع، تنها با استفاده از آنها میتوان به اندازه کافی حضور پررنگ و قدرتمندی در فضای آنلاین پیدا کرد.
اما علاوهبر کانالهای آنلاین، کانالهای آفلاینی در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که هنوز گاهی از آنها استفاده میشود، اگرچه این روشها برای تمام شرکتها مناسب نیست. برای مثال کسبوکارهای کوچکی که بودجه خیلی زیادی برای بازاریابی و تبلیغات در اختیار ندارند، نمیتوانند به راحتی در تلویزیون محصولات و خدمات خود را معرفی و تبلیغ کنند. در ادامه این مطلب، تعریف تعدادی از کانالهای آفلاین دیجیتال مارکتینگ را میخوانید.
بازاریابی تلویزیونی
برخلاف تصور عموم افراد، «بازاریابی تلویزیونی» (TV Marketing) از بین نرفته است، بلکه همچنان از آن به عنوان کانالی مؤثر در مارکتینگ استفاده میشود. بازاریابی تلویزیونی به شکل قدیمی، هدفمند نیست و نمیتوان تبلیغات آن را تنها برای گروه خاصی از افراد نمایش داد. مارکترها تنها میتوانند بر اساس آمارها و دادههای موجود درباره تعداد محدودی از افرادی که تلویزیون تماشا میکنند، تا حدودی مخاطبان را هدفگذاری کنند.
اما افزایش استفاده کاربران از تلویزیون اینترنتی این موضوع را نیز به شکل قابل توجهی تحت تأثیر قرار داده است. در این تلویزیونها امکان هدفگذاری مخاطبان بر اساس ویژکیهای خاص وجود دارد و میتوان درباره محتوای تولیدشده برای هر گروه از افراد را با توجه به معیارهای مختلف تصمیمگیری کرد.
بازاریابی پیامکی
«بازاریابی پیامکی یا اساماس مارکتینگ» (SMS Marketing) همچنان از روشهای برقراری ارتباط با مشتریان احتمالی به شمار میرود، اگرچه نمیتوان آن را از قدرتمندترین کانالهای بازاریابی دیجیتال دانست. این روزها روشهایی مانند ارسال پوش نوتیفیکیشن وب و موبایل روشهایی بهتر و جایگزین بازاریابی پیامکی محسوب میشوند، اما بعضی از کسبوکارها هنوز از پیامک برای افزایش بازدید و ترافیک در فروشگاهها بهره میگیرند.
- برای مشاهده نمونه متن پیامک تبلیغاتی تاثیرگذار + اینجا کلیک کنید.

بازاریابی رادیویی
«بازاریابی رادیویی» (Radio Marketing) نیز ابزاری در بازاریابی دیجیتال به شمار میرود، اگرچه به اندازه روشهای دیگر مؤثر نیست. مهمترین مشکل بازاریابی رادیویی این است که نمیتوان میزان بازگشت سرمایه از طریق آن را به شکل دقیق ارزیابی یا تضمین کرد.
زمانی که برای تبلیغات در رادیو هزینهای را پرداخت میکنید، فقط میتوانید تعداد شنوندگان تبلیغ را بر اساس تعداد میانگین شنوندگان کانال رادیویی مدنظر حدس بزنید و تعداد دقیق شنوندگان را نمیدانید.
اما بازاریابی رادیویی همچنان برای کسبوکارهای محلی در جوامع کوچک که از شبکههای اجتماعی به شکل گسترده استفاده نمیکنند، مؤثر و مفید است.
بازاریابی از طریق بیلبوردهای الکترونیکی
«بازاریابی از طریق بیلبورد» (Billboard Marketing) یکی از کانالهای بازاریابی دیجیتال آفلاین است. بیلبوردهای الکترونیکی در بعضی از مکانهای عمومی خاص در شهرها نصب میشوند و بازاریابی از طریق آنها، از کانالهای نسبتاً قدیمی در دیجیتال مارکتینگ محسوب میشود.
روشهایی مانند برقراری تماس با مخاطبان احتمالی، چاپ پوستر و تراکتهای تبلیغاتی، ارسال تبلیغات به کاربران از طریق پست و... را نیز میتوان از روشهای آفلاین در دیجیتال مارکتینگ به شمار آورد.
تعریف معیارهای مهم در دیجیتال مارکتینگ
همانطور که در بخش مزایای دیجیتال مارکتینگ اشاره کردیم، امکان ارزیابی دقیق نتیجه کمپینهای بازاریابی دیجیتال، به ویژه در کانالهای آنلاین، از مزایای مهم این نوع بازاریابی به شمار میرود. اما هنگام ارزیابی نتیجه فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ، بسیاری از دیجیتال مارکترها دقیقاً نمیدانند که کدام معیارها اهمیت بیشتری دارند.
«شاخصهای کلیدی عملکرد» (KPIs) و معیارهای زیادی برای سنجش اثربخشی کمپینهای دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که در ادامه تعریف تعدادی از مهمترین معیارها را میخوانید.
تعریف معیارهای مرتبط با ترافیک در دیجیتال مارکتینگ
بسیاری از شرکتها تمرکز خود را بر ترافیک حاصل از کمپینهای دیجیتال مارکتینگ قرار میدهند. ترافیک همیشه معیار مهمی به شمار نمیرود، اما به طور معمول برای سنجش کیفیت عملکرد کمپینها باید آن را ارزیابی کنید. این معیارهای مرتبط با ترافیک میتوانند مشکلات وبسایت را به شما نشان بدهند و همچنین اطلاعاتی درباره کاربران در اختیار شما قرار بدهند.
ترافیک وبسایت
بیشتر استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ بر هدایت ترافیک روی وبسایت کسبوکار تمرکز میکنند. به همین دلیل میتوان گفت که ترافیک وبسایت، از معیارهای اصلی دیجیتال مارکتینگ به شمار میرود. ترافیک وبسایت نشاندهنده تعداد بازدیدکنندگان وبسایت است و شامل تمام بازدیدکنندگان جدید و قدیمی میشود. این ترافیک در تمام صفحات وبسایت اندازهگیری میشود و میتواند عملکرد کلی وبسایت شما را ارزیابی کند. هنگام سنجش ترافیک وبسایت باید به کاهشها یا افزایشهای ناگهانی ترافیک و دلایل آن توجه کنید.
منبع ترافیک
«منبع ترافیک» (Traffic Source) یکی دیگر از معیارهای مهم در دیجیتال مارکتینگ تعریف میشود. منبع ترافیک به شما نشان میدهد که بازدیدکنندگان بیشتر از چه طریقی به سمت وبسایت شما هدایت میشوند. در فهرست زیر رایجترین منبعهای ترافیک وبسایت را معرفی کردهایم.
- جستجوی طبیعی یا ارگانیک (Organic): زمانی که کاربران به شکل طبیعی از موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ به وبسایت شما میرسند.
- مستقیم (Direct): زمانی که کاربران با تایپ URL شما به شکل مستقیم در مرورگرهای خود، از وبسایت شما بازدید میکنند.
- معارفهای یا ریفرال (Referral): زمانی که وبسایتی، لینک صفحات شما را به کاربران خود نمایش میدهد و کاربران از طریق آن لینک به وبسایت شما وارد میشوند.
- اجتماعی (Social): زمانی که یک پست یا کامنت همراه با URL وبسایت شما، کاربر را به سمت صفحات وبسایت هدایت میکند.
- تبلیغات پولی (Paid Ads / Paid Search): زمانی که کاربران از طریق تبلیغات شما در گوگل یا وبسایتهای دیگر به وبسایت شما میرسند.
برای داشتن بهترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ آنلاین، باید میان منابع ترافیک وبسایت خود تعادل ایجاد کنید. اگر تمام ترافیک از سمت یک منبع به وبسایت شما هدایت شود، زمانی که در استراتژیهای خود تغییری حتی کوچک ایجاد کنید ممکن است با کاهش شدید ترافیک مواجه شوید.
بازدیدکنندگان جدید و قبلی
هنگام ارزیابی کمپینهای دیجیتال مارکتینگ، باید به تعداد «بازدیدکنندگان جدید» (New Visitors) و «بازدیدکنندگان قدیمی» (Returning Visitors) نیز توجه کنید. این معیار را میتوان در کل وبسایت یا در یک صفحه خاص مشاهده و ارزیابی کرد.
این معیار بازاریابی آنلاین میتواند به تیم شما در درک تعداد کاربران جدیدی که از وبسایت بازدید میکنند و بازدیدکنندگانی که به وبسایت شما بازگشتهاند کمک کند. ممکن است تمام این کاربران خریدی را ثبت نکنند، اما به هر حال این معیار برای کسبوکار مهم است، چراکه میتواند اطلاعات زیادی درباره کاربران، کیفیت در دسترس بودن وبسایت، میزان ساده بودن خرید، آگاهی از برند مشتریان و... را در اختیار شما قرار بدهد.
برای مثال اگر چرخه خرید شما به اندازه کافی طولانی باشد اما کاربران زیادی به وبسایت شما بازنگردند، ممکن است وبسایت شما مشکلی داشته باشد که از آن آگاه نیستید. مثلاً به اندازه کافی افراد را برای خرید یک سرویس یا محصول ترغیب نمیکنید یا وبسایت شما بسیار کند است و کاربران ترجیح میدهند که به آن بازنگردند.
نشستهای جدید
عبارت «نشست یا سشن» (Session) در گوگل آنالیتیکس با هر بار ورود کاربر به وبسایت تعریف میشود و از معیارهای ارزیابی کمپینهای دیجیتال مارکتینگ به شمار میرود. این نشستها ممکن است شامل گشتن کاربر در چند صفحه از وبسایت باشد یا به ترک اولین صفحه بینجامد.
هر زمانی که یک کاربر جدید به وبسایت شما میرسد، گوگل آنالیتیکس یک نشست جدید را ثبت میکند و کاربر را با دقت دنبال میکند تا ببینید که چند نفر به وبسایت شما جذب شدهاند.
گاهی اوقات این معیار به عنوان «ترافیک» نیز تعریف میشود، چراکه تعداد افرادی که وارد وبسایت میشوند را مشخص میکند. این معیار به طور مستقیم در عملکرد شما تأثیری نمیگذارد، اما ارزیابی آن و سنجش تغییرات ناگهانی ترافیک میتواند در بهبود برنامه دیجیتال مارکتینگ به کسبوکار شما کمک کند.
مدت حضور در صفحه
«مدت حضور در صفحه» (Time on page) نیز از معیارهای مهم در دیجیتال مارکتینگ است. این معیار، میانگین زمانی که افراد در صفحات وب میمانند را به شما نشان میدهد. هیچ مدت ایدهآلی برای ماندن کاربران در صفحه وجود ندارد و این زمان تنها به طول صفحه، نوع محتوای آن و میزان علاقهمندی کاربر به صفحه و پیشنهادات شما بستگی دارد.
به طور کلی هرچه کاربران مدت بیشتری را در صفحات شما بمانند، نشاندهنده جذاب بودن محتوای شما برای آنهاست. اما باید به یاد داشته باشید که بیشتر کاربران مطالب صفحات وب را به طور خلاصه میخوانند، بنابراین نمیتوان انتظار داشت که مدت حضور آنها در صفحه بسیار طولانی باشد. برای تخمین زدن میانگین Time on page مطلوب، بهتر است با دید کاربران خارجی به وبسایت خود نگاه کنید.
در نظر گرفتن مدت حضور در صفحه همراه با نرخ پرش، دیدگاه بهتری درباره صفحات به شما میدهد. اگر نرخ پرش در صفحات شما بالا و مدت حضور در صفحه کم باشد، صفحات شما کیفیت مطلوبی ندارند. برای رفع این مشکل باید صفحات خود را بررسی کنید و کیفیت آنها را بهبود ببخشید تا تجربه کاربری بهتری را ایجاد کنند.
نرخ پرش
«نرخ پرش یا بانس ریت» (Bounce Rate) معیاری برای ارزیابی خروج ناگهانی کاربران ار وبسایت است. این معیار درصد افرادی را نشان میدهد که پیش از برقراری ارتباط و تعامل با صفحات وب، آنها را ترک میکنند یا به صفحه دیگری از وبسایت شما میروند. مهم است که کاربران خود را در وبسایت نگه دارید، زیرا هرچه کاربران بیشتر در سایت بمانند، احتمال تبدیل شدن آنها به مشتری بیشتر خواهد بود.
به صورت ایدهآل نرخ پرش باید صفر یا نزدیک به صفر درصد باشد، اما در واقعیت این موضوع غیرممکن است. با این حال اگر صفحهای از وبسایت شما نرخ پرش بالایی دارد، باید آن را بهینهسازی کنید. مشکل صفحات با نرخ پرش بالا میتواند نامناسب بودن مطلب صفحه یا متن تبلیغاتی نوشته شده در تصاویر باشد.
دستگاه
با افزایش استفاده از موبایل و تبلتها، شرکتها نمیتوانند معیار «دیوایس یا دستگاه کاربر» (Device) را نادیده بگیرند. این معیار به شما نشان میدهد که چه تعداد از کاربران در چه درصدی از نشستهای وبسایت از طریق دستگاههای مختلف وارد وبسایت میشوند. معیار «دستگاه» به طور معمول شامل دسکتاپ، موبایل و تبلت میشود. اطلاع پیدا کردن از دستگاههای پرکاربرد به شما در بهینهسازی وبسایت برای دستگاههای مختلف به منظور ایجاد بهترین تجربه کاربری کمک میکند.
این معیار همچنین در صورت لزوم به شما اعلام میکند که چه زمانی کاربران تجربه بدی از کار با وبسایت روی دستگاههای موبایل دارند. بیشتر مواقع این نوع از صفحات برای موبایل بهینهسازی نشدهاند و «طراحی واکنشگرا یا ریسپانسیو» (Responsive) ندارند.
هنگام بررسی معیار دستگاه در نتیجه کمپینهای دیجیتال مارکتینگ، باید به نرخ پرش، مدت حضور در صفحه و نرخ خروج از صفحات فرود نیز توجه کنید. بالا بودن نرخ پرش و خروج از صفحات و کوتاه بودن مدت حضور کاربران در صفحه در دستگاههای موبایل نشان میدهد که وبسایت شما به خوبی برای موبایل بهینهسازی نشده است و «موبایل فرندلی» (Mobile-Friendly) نیست. این موضوع میتواند در استراتژیهای جذب ترافیک ارگانیک و از طریق تبلیغات تأثیر منفی داشته باشد.
نرخ خروج
«نرخ خروج» (Exit Rate) نیز معیاری مهم در دیجیتال مارکتینگ تعریف میشود. معیار نرخ خروج به شما نشان میدهد که چه درصدی از کاربران، وبسایت شما را پس از بازدید از بیش از یک صفحه، ترک کردهاند. تفاوت نرخ خروج و نرخ پرش این است که در نرخ پرش، درصد افرادی که پس از بازدید از یک صفحه از وبسایت خارج میشوند، ارزیابی میشود.
نرخ خروج میتواند «سفر مشتری» را به شما نشان بدهد. این معیار میتواند تأثیر استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ آنلاین تیم شما را نشان بدهد تا مشکلات موجود را بیابید و آنها را برطرف کنید. این بهینهسازی به طور مستقیم در معیارهای دیگر و میزان درآمد شما تأثیر خواهد گذاشت.
تعریف معیارهای مرتبط با درآمد در دیجیتال مارکتینگ
از هر تکنیکی که برای بازاریابی دیجیتال آنلاین استفاده کنید، در نهایت باید تأثیر آنها در درآمد خود را ارزیابی کنید. یکی از مزیتهای دیجیتال مارکتینگ این است که ارتباط بین استراتژیها و هدف اصلی شما را به سادگی نمایش میدهد. در ادامه مطلب، تعریف تعدادی از معیارهای مرتبط با درآمد در دیجیتال مارکتینگ را میخوانید.
نرخ تبدیل
«نرخ تبدیل» (Conversion Rate) به شما نشان میدهد که چه تعدادی از مخاطبان از طریق «فراخوانی به اقدام» (Call to Action | CTA) شما به مشتری تبدیل شدهاند. CTA میتواند افراد را به انجام اقدامات مختلفی مانند خرید محصولات یا خدمات، تماس تلفنی با کسبوکار، ثبتنام برای دریافت خبرنامه ایمیلی و... ترغیب کند.
برای مثال اگر از ۱۰۰ نفری که دکمه فراخوانی به اقدام «ثبتنام» شما را میبینند، تنها ۴ نفر ثبتنام کنند، نرخ تبدیل شما ۴ درصد خواهد بود. اعمال تغییراتی مانند تغییر فراخوانی به اقدام یا تغییر متن تبلیغات میتواند به افزایش نرخ تبدیل در این مثال کمک کند.
نرخ کلیک
«نرخ کلیک» (Click-Through Rate | CTR) درصد کاربرانی که روی تبلیغات شما کلیک کردهاند را در مقایسه با تعداد تمام افرادی که تبلیغ را دیدهاند، محاسبه میکند. در بسیاری از مواقع نرخ کلیک پایین است. برای مثال، میانگین نرخ کلیک در «گوگل ادز» کمتر از ۲ درصد است. اما این موضوع به این معنی نیست که باید به نرخ کلیکِ کم در کسبوکار خود راضی شوید. کسبوکارها باید همیشه به دنبال راهی برای افزایش CTR باشند. از استراتژیهای مفید در این زمینه میتوان امتحان کردن متن تبلیغهای مختلف، ارائه پیشنهادهای جذاب، بهینهسازی طراحی صفحات فرود و... را نام برد.
هزینه بهازای هر لید
«هزینه بهازای لید یا مخاطب راغب» (Cost per Lead) به شما میگوید که برای تبدیل یک مخاطب به مشتری در وبسایت خود به صورت میانگین باید چقدر هزینه کنید. یکی از روشهای تحلیل هزینه بهازای لید این است که تمام فاکتورهای مؤثر در یافتن لید مانند هزینه کلی برای کمپینهای تبلیغات کلیکی و تعداد افرادی که به صفحههای فرود مدنظر شما وارد میشوند را ارزیابی کنید.
بسیاری از مارکترها معتقدند زمانی یک کمپین موفق محسوب میشود که هزینه بهازای لید از میانگین هزینههای پرداخت شده توسط کاربران در وبسایت کمتر باشد. هرچه این هزینه کمتر باشد، درآمد بیشتری حاصل میشود.
ندانستن هزینه بهازای لید میتواند برای کسبوکار زیانبار باشد. پس از ارزیابی و تخمین هزینه بهازای هر لید، میتوانید تکنیکهایی را برای کاهش دادن این هزینه و افزایش تعداد مخاطبان راغب یا راضی نگه داشتن مخاطبان کنونی به کار بگیرید.
هزینه بهازای کلیک
«هزینه بهازای کلیک» (Cost per Click | CPC) از معیارهای مهم در ارزیابی کمپینهای تبلیغاتی به شمار میرود. این معیار، هزینه پرداختشده توسط کمپانی برای هر کلیک روی تبلیغات را به طور میانگین ارزیابی میکند. هزینه بهازای کلیک بسته به حوزه تخصصی کسبوکار و میزان رقابت روی کلمههای کلیدی پرکاربرد متغیر است.
برای ارزیابی هزینه بهازای کلیک در کمپینهای دیجیتال مارکتینگ و بهینهسازی آنها، باید CPC را در طول زمان تحت نظر داشته باشید. همچنین میتوانید درباره میانگین CPC در حوزه کاری خود تحقیق کنید. ارزیابی دادههای کلمات کلیدی نیز اطلاعاتی درباره این معیار را برای شما فراهم میکند.
هزینه بهازای جذب هر مشتری
«هزینه بهازای جذب» (Cost per Acquisition | CPA) معیاری است که نشان میدهد شرکت بابت تبدیل هر مخاطب به مشتری به طور میانگین چقدر هزینه میپردازد. تعریف تبدیل مخاطب به مشتری بسته به اهداف دیجیتال مارکتینگ کسبوکار، متفاوت است. برای مثال، اقدام مدنظر شما برای «مشتری» شناختن افراد میتواند خرید محصول یا خدمات، ثبت فرم تماس، لایک کردن یک پست یا پر کردن یک فرم باشد.
هنگام بررسی این معیار، باید به ارزشی که مشتری یا لید به کسبوکار شما وارد میکند توجه کنید. برای مثال اگر شرکتی تولیدی برای تبدیل هر مخاطب به مشتری ۵۰ هزار تومان هزینه میکند و مشتریان راغب پتانسیل وارد کردن میلیونها تومان درآمد به شرکت را دارند، این هزینه CPA برای این شرکت مقرونبهصرفه است. اما فروشگاهی آنلاین که با هزینه CPA مشابه ۵۰ هزار تومانی، از هر فروش ۲۵ هزار تومان کسب میکند، زیانده خواهد بود.
هزینه CPA به پیشنهاد قیمتهای شما در تبلیغات کلیکی نیز وابسته است. بهینهسازی این پیشنهادها و کاهش دادن هزینه CPC در نهایت در کاهش CPA نیز تأثیر خواهد داشت.
بازگشت سرمایه
«نرخ بازگشت سرمایه» (ROI) نشان میدهد که در نتیجه تعریف استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ مختلف برای کسبوکار خود، چقدر درآمد کسب میکنید. نرخ بازگشت سرمایه، هزینه راهاندازی کمپینهای دیجیتال مارکتینگ را با درآمد کسبشده از این کمپینها مقایسه میکند. اگر نرخ بازگشت سرمایه منفی باشد، کسبوکار شما زیانده است.
میتوان گفت که نرخ بازگشت سرمایه، نشاندهنده نتیجه انباشته تلاشهای دیجیتال مارکتینگ شماست و ارزیابی آن بسیار ساده است. اگر ROI مثبت باشد، کسبوکار در حال حرکت به سمت رشد و موفقیت است و اگر ROI منفی باشد، استراتژیهای کسبوکار مشکلاتی دارد که باید آنها را برطرف کنید.
بهترین شغل ها در زمینه دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در سالهای اخیر با افزایش محبوبیت کامپیوترها، تلفنهای همراه هوشمند و اینترنت و افزایش استفاده کسبوکارها از بازاریابی دیجیتال برای جلب توجه کاربران، تعداد فرصتهای شغلی نیازمند به مهارتهای مرتبط با دیجیتال مارکتینگ نیز به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. در عصر حاضر، تمرکز روی عناصر و کانالهای دیجیتال، مرکز استراتژیهای بازاریابی بسیاری از کسبوکارهاست.
حوزه کاری بازاریابی دیجیتال بسیار گسترده است، بنابراین فرصتهای شغلی در این زمینه نیز بسیار متفاوتند. از جمله مشاغل در حوزه کاری دیجیتال مارکتینگ میتوان به مدیر دیجیتال مارکتینگ، استراتژیست محتوا، متخصص سئو و بازاریابی از طریق موتورهای جستجو (SEM)، طراح تجربه کاربری، متخصص ایمیل مارکتینگ و متخصص بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی را نام برد. در ادامه درباره بعضی از این مشاغل و مهارتهای مورد نیاز در آنها میخوانید.
مدیر دیجیتال مارکتینگ
مدیر پروژههای دیجیتال مارکتینگ نقشی حیاتی در نظارت بر کمپینهای بازاریابی دیجیتال و اجرای کمپینها ایفا میکنند. این افراد مسئول ایجاد پروژه، تنظیم تایملاین و زمانبندی پروژه، تنظیم اهداف و milestone، مدیریت بودجه و انجام مسئولیتهای مشابه هستند. مدیران دیجیتال مارکتینگ باید مهارتهای عالی در سازماندهی و برنامهریزی، برقراری ارتباط و همکاری با دیگران داشته باشند و عملکرد تمام مدیران دیگر در بخشهای مختلف مرتبط با بازاریابی دیجیتال را تحت نظر داشته باشند.
استراتژیست محتوا
استراتژیستهای محتوا مسئولیت تولید و توسعه محتوا در راستای اهداف و چشماندازهای شرکت را بر عهده دارند. این افراد باید توانایی کار با ابزارهای تحلیل و ارزیابی را داشته باشند تا بتوانند با تحقیق درباره کلمات کلیدی مرتبط در هر حوزه کاری، ترافیک را به سمت رسانههای دیجیتال شرکت هدایت کنند. استراتژیستهای محتوا باید مهارتهای نوشتاری عالی داشته باشند و اصول سئو را به خوبی بدانند.
متخصص سئو و بازاریابی موتورهای جستجو
کسبوکارها برای افزایش ترافیک وبسایت باید رتبه مطلوبی را در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) کسب کنند. از آنجایی که الگوریتمهای موتورهای جستجو همواره در حال تغییرند، متخصصان سئو و بازاریابی موتورهای جستجو باید محتوای وبسایت را طوری تولید کنند که توسط مخاطبان هدفِ شرکت دیده شود. این مهارتها همچنین میتوانند برای فرصتهای شغلی بازاریابی فریلنس (خوداشتغال) مفید باشند و برای افرادی که میخواهند از راه دور در زمینه بازاریابی دیجیتال فعالیت کنند، سودمند خواهند بود.
طراح تجربه کاربری
«طراحان تجربه کاربری» (User Experience / UX Designers) در فناوری و طراحی مهارت دارند و رفتارهای انسانها را به خوبی تحلیل میکنند. این افراد وبسایتها، محصولات و اپلیکیشنهای مختلف را طوری میسازند که مشتریان را به تکمیل خرید و ثبت سفارش ترغیب کنند. طراحان تجربه کاربری با توجه به تجربه کاربران در وبسایت و هدف نهایی کسبوکار، بهترین محصول را برای شرکتها طراحی میکنند.
تحلیلگر داده
با ظهور «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence | AI) و «اینترنت اشیا» (Internet of Things | IoT)، اطلاعات و دادههای بسیار زیادی در کسبوکارها جمعآوری میشود که باید آنها را دستهبندی و تحلیل کرد. «تحلیلگران داده» (Data Analysts) سیستمهایی برای سازماندهی و ارزیابی دادهها ایجاد میکنند که شرکتها بتوانند این دادهها را به سادگی تفسیر کنند و از آنها در کمپینهای دیجیتال مارکتینگ خود بهره بگیرند.
متخصص ایمیل مارکتینگ
متخصصان ایمیل مارکتینگ مسئولیت طراحی و راهاندازی کمپینهای ایمیلی و بهروز نگه داشتن پایگاهداده اطلاعات مشتریان و بازدیدکنندگان وبسایت را بر عهده دارند. متخصصان ایمیل مارکتینگ باید مهارت نوشتن و ویرایش عالی با توجه به اصول تبلیغنویسی و نوشتن متنهای ترغیبکننده را داشته باشند.
توسعه دهنده بات
استفاده از دستیارهای مجازی و هوش مصنوعی به بخش محبوبی از پشتیبانی مشتریان تبدیل شده است. توسعهدهندگان رباتها (باتها) و متخصصان هوش مصنوعی میدانند که چطور میتوان «چت باتها» (Chatbots) را برای بهبود تجربه کاربری و ترغیب مخاطبان به خرید محصولات یا خدمات طراحی کرد. بسیاری از شرکتهای بزرگ از این رباتها برای پشتیبانی از مشتریان بهره میگیرند.
مارکتر شبکههای اجتماعی
متخصصان بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی به شرکتها کمک میکنند که از طریق پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند. این افراد با استفاده از دادهها و آمارهای تحلیلی نتیجه کمپینها به کسبوکارها کمک میکنند که چگونگی تعامل مشتریان با برند را بهتر درک کنند. همچنین وظیفه تولید محتوای کمپینهای تبلیغاتی در رسانههای اجتماعی و جذب کاربران جدید و تعامل با مشتریان قبلی از وظایف مدیران و متخصصان شبکههای اجتماعی است.
معرفی کاپریلا به عنوان اولین سیستم تبلیغات هدفمند کلیدواژه ای ایران

بهرهگیری از تبلیغات هدفمند در تبلیغات آنلاین روشی بسیار مؤثر برای جذب لید یا مخاطب راغب است. به کمک این نوع از تبلیغات میتوان کمپینهای تبلیغاتی را بر اساس ویژگیهای مشترک مخاطبان هدف سازماندهی کرد و کمپینهای تبلیغاتی را کاملاُ مرتبط با ویژگیهای شخصی، رفتار و علاقهمندیهای مخاطب ایجاد کرد. این امر در نهایت سبب افزایش نرخ تبدیل و فروش خواهد شد.
میتوان «کاپریلا» را به عنوان یکی از پلتفرمهای برتر برای تبلیغات آنلاین هدفمند معرفی کرد. کاپریلا با بهرهگیری از هوش مصنوعی، بهترین و مرتبطترین تبلیغات هدفمند کلیدواژهای را با توجه به کمپینهای فعال کسب و کار به کاربران نمایش میدهد. این پلتفرم با شبکهای گسترده از ناشران برای انتشار تبلیغات کلیکی و اجارهای همکاری میکند. با توجه به اینکه شبکه کاپریلا بیشتر متمرکز بر وبسایتهای بزرگ دانشجویی، آموزشی و عمومی کشور بوده و قشر جوان و دانشجوی کشور، بهرهگیری مناسبی از اینترنت دارند، با استفاده از تبلیغات هدفمند کلیدواژهای میتوان تمرکز را روی این قشر معطوف کرد و در صورت انتشار تبلیغات هدفمند در شبکه نسبتاً بزرگ ناشران همکار کاپریلا، امکان هدفگذاری شبکه متمرکزی از دانشجویان و کاربران جوان علاقهمند به اینترنت برای کسب و کارها فراهم میشود.
علاوه بر این، سیستم آماری کاپریلا با بهرهگیری از سیستم آمارگیری مبتنی بر گوگل آنالیتیکس، در تشخیص کلیکهای صحیح و غیرتکراری دقت بسیار زیادی دارد.
خدمات کاپریلا در دو بخش «ناشر» و «تبلیغدهنده» به کاربران ارائه میشود نمونهای از این تبلیغات را در تصویر زیر مشاهده میکنید که مجموعه بنرهای تبلیغاتی با اندازه و حجم کم را شامل میشود. این بنرها، به طور کامل با موضوع نوشته شده در وبلاگ – در اینجا «آموزش سئو خارجی» ـ مرتبط است.
بخش دوم این پلتفرم در قالب «تبلیغدهنده» امکان معرفی کسبوکار به دیگران را برای شما فراهم میکند. از مزایای دیگر این روش تبلیغات میتوان به نرخ تبدیل بالای آن اشاره کرد، چراکه این تبلیغات فقط به مخاطبان هدف نمایش داده میشوند و در نتیجه، افراد بیشتری به استفاده از محصولات و خدمات کسبوکار شما تشویق میشوند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات کاپریلا + اینجا کلیک کنید.
معرفی نشریلا به عنوان پلتفرم عالی جهت رپورتاژ آگهی، انتشار بررسی محصول و معرفی خدمات

استفاده از رپورتاژ آگهی یکی دیگر از روشهای تبلیغات آنلاین برای گرفتن بکلینک و بهبود رتبه سایت در موتورهای جستجو به شمار میرود. رپورتاژ آگهی اگر به شکلی صحیح و متناسب با لحن هر رسانه نوشته شود و رعایت تمام اصول و معیارهای انتشار رپورتاژ آگهی مناسب به صرف هزینه و زمان زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، بهتر است برای انتشار رپورتاژ آگهی از پلتفرم «نشریلا» استفاده کنید که محتوای مناسب رپورتاژ آگهی را با هزینهای مقرونبهصرفه تولید و منتشر میکند. نشریلا با استفاده از مطالب تخصصی، برای انتشار بررسی محصولات یا معرفی خدمات نیز به شما کمک میکند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات نشریلا + اینجا کلیک کنید.
نتیجهگیری
تعریف دیجیتال مارکتینگ را میتوان بازاریابی از طریق اینترنت و دستگاههای الکترونیکی دانست. دیجیتال مارکتینگ فرآیندی نسبتاً پیچیده است و مجموعهای از استراتژیهای مختلف را شامل میشود. هر کسبوکاری بسته به نوع فعالیت و اهداف خود، استراتژیهای دیجیتال مارکتنیگ متفاوتی را برای خود تعریف میکند.
تمامی روشهای دیجیتال مارکتینگ برای همه کسبوکارها مفید نیست، به همین دلیل باید با دانستن تعریف انواع مختلف این شکل از بازاریابی، استراتژیهای آنها و معیارهای ارزیابی نتیجه کمپینها، بهترین گزینهها را برای کسبوکار خود معرفی کنید.
علاوه بر این، با افزایش نیاز کسبوکارها به بهرهگیری از دیجیتال مارکتینگ و استراتژیهای مختلف آن، مشاغل بسیار زیادی در این زمینه به وجود آمده است. این مشاغل به مهارتهای متفاوتی نیاز دارند. مهارتهای مورد نیاز برای هر فرصت شغلی در زمینه دیجیتال مارکتینگ و همچنین درآمد میانگین این مشاغل بر اساس اهداف کسبوکارها و پروژههای آنها تعیین میشود.