گرامر Simple Future – توضیح به زبان ساده با مثال و تمرین

I will go to college next year.

من سال آینده به کالج می‌روم.

You will find a new job soon.

تو به‌زودی شغل جدیدی پیدا می‌کنی.

He will do his best to pass the exam.

او همه تلاشش را می‌کند تا در امتحان قبول شود.

She won't attend the meeting tomorrow.

او فردا در جلسه شرکت نخواهد کرد.

Will you have a four-o-clock appointment with the dentist tomorrow?

آیا شما فردا ساعت ۴ با دندان‌پزشک وقت ملاقات دارید؟

What will they do after they graduate from university?

بعد از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه چه کار خواهند کرد؟

The rooms will be redecorated but all the facilities will be the same.

اتاق‌ها دوباره تزیین خواهند شد، اما امکانات همان خواهد بود.

(در این جمله فعل آینده ساده در حالت مجهول به کار رفته است.)

A: He’s still there at the moment.

B: He’ll be there until the new guy starts.

A: در حال حاضر او هنوز آنجاست.

B: آنجا خواهد بود تا وقتی فرد جدید شروع کند.

A: Have you decided what you are going to do with the car?

B: No. Father thinks it’ll cost a lot of money to fix.

A: آیا به این فکر کرده‌ای که با ماشینت می‌خواهی چه کار کنی؟

B: نه. پدر فکر می‌کند هزینه تعمیرش زیاد خواهد شد.

I think they’ll be off in January again.

فکر کنم در ماه ژانویه‌ آن‌ها دوباره مرخصی بگیرند.

(احتمالاً در شهر نباشند، شاید در سفر باشند.)

If she gets the job, she will have to move to Germany.

اگر شغل را از آنِ خودش کند، باید به آلمان برود.

I’ll take a day off if the weather’s fine next week.

اگر هفته آینده هوا خوب باشد، یک روز را مرخصی می‌گیرم.)

When I go and see Marie, I think I’ll take her some flowers.

وقتی بروم و «ماری» را ببینم، فکر کنم برایش چند شاخه گل ببرم.

What will you do with that soup? Will you put it in the fridge or will you freeze it?

با آن سوپ چه کار می‌کنی؟ آن را در یخچال می‌گذاری یا فریزر می‌کنی؟

I think I’ll have some orange juice, actually.

راستش را بخواهی فکر کنم آب‌پرتقال سفارش دهم.

A: It’s too expensive to fly on the Friday. Look it’s nearly £200. It’s only £25 to fly on Thursday.

B: We’ll fly on Thursday then.

A: Great. That’ll save us lots of money.

A: پرواز با هواپیما در روز جمعه خیلی گران است. ببین، تقریباً ۲۰۰ پوند است. برای روز پنجشنبه فقط ۲۵ پوند است.

B: پس پنجشنبه پرواز می‌کنیم.

A: عالی است. این کار باعث می‌شود کلی پول پس‌انداز کنیم.

We’re going to drive to Birmingham on Friday, and Saturday morning we’re going to drive to Edinburgh.

ما می‌خواهیم روز جمعه تا «بیرمنگام» با ماشین رانندگی کنیم، و شنبه صبح به‌سمت «ادینبورگ» رانندگی خواهیم کرد.

I’ll show you where to go.

من به شما نشان می‌دهم کجا بروی.

A: It’s just a leaflet that I’ve got.

B: Just the leaflet. Right, I’ll go and get you a brochure too.

A: من فقط یک برگه دارم.

B: فقط یک برگه. بسیارخب، من می‌روم و برایت یک بروشور کامل می‌آورم.

I’ll give you a lift to the hotel.

من شما را تا هتل می‌رسانم.

I’ll be there for you. Don’t worry.

من به خاطر تو آنجا خواهم بود. نگران نباش.

We’ll always love you.

ما همیشه عاشقت خواهیم بود.

Will you pass me the salt?

ممکن است نمک را به من بدهی؟

This tastes good. Will you give me the recipe?

این مزه خوبی دارد. ممکن است دستور پختش را به من بدهی؟

Will you come for dinner on Saturday?

ممکن است شنبه برای صرف شام بیایی؟

Will you be quiet, please!

ممکن است لطفاً ساکت شوی!

Will you stop picking your nails!

ممکن است دست از ناخن جویدن برداری!

A: Do you think they should make it easier for people to complain?

B: No, cos some people will always complain. 

A: فکر می‌کنی آن‌ها باید کاری کنند تا مردم راحت‌تر بتوانند اعتراض کنند؟

B: نه، چون مردم همیشه اعتراض خواهند کرد.

(cos شکل محاوره و غیررسمی because است.)

[این متن درباره «Celia» است، خواهر کو‌چک‌تری که خوب غذا نمی‌خورد. ضمیر فاعلی «she» به او اشاره دارد.]

Celia will start to get upset if she has to eat cabbage or meat. My mum will say, ‘Just try it’. And she’ll start shaking her head and going, ‘No. I don’t want to’. Mum will put it near her mouth and she’ll start to cough.

اگر «سیلیا» مجبور به خوردن کلم یا گوشت شود، ناراحت خواهد شد. [در آن صورت] مامانم می‌گوید: «فقط آن را امتحان کن.» و او سرش را به نشانه نه تکان می‌دهد و می‌رود. «نه، نمی‌خواهم امتحان کنم.» مامان آن را نزدیک دهانش می‌برد و او بنا می‌کند به سرفه کردن.

He will leave his clothes all over the floor. It drives me mad. 

او لباس‌هایش را همه‌جای زمین پخش می‌کند. این کار من را عصبانی می‌کند.

(در این مثال، «will leave» در مقایسه با «leaves» قدرت بیشتری دارد.)

The car won’t start.

ماشین روشن نمی‌شود.

The door won’t open. It’s stuck.

در باز نمی‌شود. گیر کرده است.

I will go to the store tomorrow.

من فردا به فروشگاه می‌روم.

She will finish her homework later.

او بعداً تکالیفش را تمام خواهد کرد.

They will arrive at 8 PM.

آن‌ها ساعت هشت شب می‌رسند.

I’ll go to the store tomorrow.

فردا به فروشگاه می‌روم.

She’ll finish her homework later.

او بعداً تکالیفش را تمام خواهد کرد.

They’ll arrive at 8 PM.

آن‌ها ساعت ۸ شب می‌رسند.

I will not go to the store tomorrow.

من فردا به فروشگاه نمی‌روم.

She will not finish her homework later.

او بعداً تکالیفش را تمام نخواهد کرد.

They will not arrive at 8 PM.

آن‌ها ساعت ۸ هشت نمی‌رسند.

I won’t go to the store tomorrow.

من فردا به فروشگاه نمی‌روم.

She won’t finish her homework later.

او بعداً تکالیفش را تمام نخواهد کرد.

They won’t arrive at 8 PM.

آن‌ها ساعت ۸ شب نمی‌رسند.

Full Form: I will call you later.

Short Form: I’ll call you later.

من بعداً با شما تماس می‌گیرم.

Full Form: I will not call you later.

Short Form: I won’t call you later.

من بعداً با شما تماس نخواهم گرفت.

She will graduate from college next year.

او سال آینده از کالج فارغ‌التحصیل خواهد شد.

They will travel to Europe for vacation.

آن‌ها برای تعطیلات به اروپا سفر خواهند کرد.

He will finish his project by the end of the week.

او پروژه را تا آخر هفته تمام می‌کند.

We will have dinner at our favorite restaurant tonight.

ما امشب در رستوران محبوب‌مان شام می‌خوریم.

The company will launch a new product next month.

شرکت ماه آینده محصول جدیدی را عرضه خواهد کرد.

She will not attend the meeting tomorrow.

او فردا در جلسه شرکت نخواهد کرد.

They will not buy a new house this year.

آن‌ها امسال خانه جدیدی نمی‌سازند.

He won't pass the exam without studying.

او بدون درس خواندن در امتحان قبول نخواهد شد.

We won't visit the museum this weekend.

او این آخر هفته از موزه بازدید نخواهد کرد.

The project won't be completed on time.

پروژه به‌موقع تمام نخواهد شد.

(در این مثال از فعل مجهول آینده ساده استفاده شده است.)

Will you join us for dinner tonight?

امشب برای شام به ما ملحق می‌شوی؟

Will she be able to finish the assignment on time?

آیا او می‌تواند تکالیف را به‌موقع تمام کند؟

Will they attend the concert next week?

آن‌ها هفته آینده در کنسرت شرکت خواهند کرد؟

Will he need any help with the presentation?

آیا او برای ارائه به کمک احتیاج دارد؟

Will it rain tomorrow?

آیا فردا باران می‌بارد؟

What will you do if you win the lottery?

اگر برنده بلیت بخت‌آزمایی شوی، چه کار می‌کنی؟

Where will she go for her summer vacation?

او برای سفر تابستانی‌اش به کجا خواهد رفت؟

When will they announce the results of the competition?

آن‌ها چه زمانی از نتایج مسابقه مطلع خواهند شد؟

Why will he quit his job?

چرا او باید شغلش را ترک کند؟

How will we get to the airport without a car?

ما چگونه بدون ماشین به فرودگاه می‌رویم؟

Tomorrow, I will go shopping for groceries.

من فردا به خرید خواربار می‌روم.

Next week, we will visit our grandparents.

هفته آینده، ما به دیدن پدربزرگ و مادربزرگمان می‌رویم.

 she will start her new job Next month.

او ماه آینده کار جدیدش را شروع خواهد کرد.

Next year, they will travel to Europe for vacation.

سال آینده، ما برای تعطیلات به اروپا سفر خواهیم کرد.

He will finish his homework soon.

او به زودی تکالیفش را تمام خواهد کرد.

Later, we will watch a movie together.

بعداً، ما با هم به تماشای فیلم می‌نشینیم.

In a while, the bus will arrive at the station.

تا چند مدت دیگر، اتوبوس به ایستگاه می‌رسد.

In the future, technology will continue to advance.

در آینده، فناوری به پیشرفت خود ادامه خواهد داد.

Eventually, he will achieve his goals.

عاقبت، او به اهدافش دست پیدا خواهد کرد.

Shortly, she will receive a promotion.

طی مدتی کوتاه، ما ترفیع خواهیم گرفت.

Subsequently, they will celebrate their anniversary.

آن‌ها متعاقباً سالگرد ازدواج‌شان را جشن خواهند گرفت.

Afterward, we will go out for dinner.

بعد از آن ما برای شام به بیرون می‌رویم.

In the long run, hard work will pay off.

در درازمدت، تلاش نتیجه خواهد داد.

In due time, the results will be announced.

تا موعد مقرر، نتایج اطلاع‌رسانی خواهد شد.

Someday, we will visit all the places on our bucket list.

روزی از مکان‌هایی دیدن خواهیم کرد که در فهرست آرزوهای خود (فهرست کارهایی که باید انجام دهیم) نوشته‌ایم.

In the meantime, I will work on my projects.

در این بین، من روی پروژه‌ام کار می‌کنم.

In the coming years, renewable energy will become more prevalent.

در سال‌های پیش رو، انرژی بازیافتی رواج پیدا خواهد کرد.

They will move to a new city in the near future.

آ‌ن‌ها در آینده‌ای نزدیک به شهر جدیدی نقل‌مکان خواهند کرد.

Eventually, we will find a solution to the problem.

عاقبت، ما راه‌حلی برای مشکل پیدا می‌کنیم.

Shortly, the meeting will begin.

جلسه طی مدت کوتاهی شروع می‌شود.

Aren't you free tomorrow?

فردا وقت آزاد نداری؟

Did he not attend the meeting yesterday?

او دیروز در جلسه شرکت نکرد؟

Won't you please consider joining us for dinner tonight?

امشب برای شام به ما ملحق نمی‌شوی؟

Will she not attend the conference due to her prior commitments?

او به دلیل تعهدات اولیه‌اش در همایش شرکت نخواهد کرد؟

Won't they agree to the proposed changes in the project plan?

آن‌ها با تغییرات پیشنهادی در برنامه پروژه موافقت نخواهند کرد؟

Will he not apologize for his rude behavior?

او به خاطر رفتار بی‌ادبانه‌اش عذرخواهی نخواهد کرد؟

Won't you stop talking during the movie?

شما در طول فیلم دست از صحبت کردن برنمی‌دارید؟

Will they not allow pets in the apartment complex?

آن‌ها اجازه نگهداری حیوانات خانگی در آپارتمان را نمی‌دهند؟

Won't she return the book to the library on time?

او کتاب را به‌موقع به کتابخانه برنمی‌گرداند؟

Will he not take the opportunity to travel abroad if it's offered to him?

اگر به او پیشنهاد شود، فرصت سفر به خارج را از دست می‌دهد؟

Won't you accept the job offer if it meets your salary expectations?

اگر پیشنهاد شغلی مطابق انتظارات حقوقی شما نباشد، آن را نمی‌پذیرید؟

Will they not celebrate their anniversary with a special dinner?

آیا آن‌ها سالگرد ازدواج‌شان را با یک شام مخصوص جشن نمی‌گیرند؟

Won't he deliver the presentation even though he prepared for it?

آیا او با وجود این‌که برای سخنرانی آماده است، آن را ارائه نمی‌دهد؟

Will she not lend you her car for the weekend trip?

آیا او برای سفر آخر هفته ماشینش را به شما قرض نمی‌دهد؟

Won't they approve the budget proposal despite its thorough analysis?

آیا آن‌ها پیشنهاد بودجه را باوجود تحلیل‌ دقیق تصویب نمی‌کنند؟

Will he not inform you about the meeting schedule change?

آیا او شما را از تغییر برنامه جلسه مطلع نمی‌کند؟

Won't you reconsider your decision before finalizing the purchase?

قبل از نهایی کردن خرید، در تصمیم خود تجدیدنظر نمی‌کنید؟

He is playing soccer, isn't he?

او دارد فوتبال بازی می‌کند، مگر نه؟

He isn't playing soccer, is he?

او مشغول بازی فوتبال نیست، مگر نه؟

Positive: She will attend the meeting.

Tag Question: She will attend the meeting, won't she?

جمله مثبت: او در جلسه شرکت می‌کند.

تگ کوئسشن: او در جلسه شرکت می‌کند، مگر نه؟

Negative: He will not finish the project on time.

Tag Question: He will not finish the project on time, will he?

جمله منفی: او به‌موقع پروژه را تمام نمی‌کند.

تگ کوئسشن: او به‌موقع پروژه را تمام نمی‌کند، مگر نه؟

Positive: They will move to a new city next year.

Tag Question: They will move to a new city next year, won't they?

جمله مثبت: آن‌ها سال دیگر به شهر جدیدی نقل‌مکان خواهند کرد.

تگ کوئسشن: آن‌ها سال دیگر به شهر جدیدی نقل‌مکان خواهند کرد، مگر نه؟

Negative: We will not buy a new car this year.

Tag Question: We will not buy a new car this year, will we?

جمله منفی: ما امسال ماشین جدیدی نمی‌خریم.

تگ کوئسشن: ما امسال ماشین جدیدی نمی‌خریم، مگر نه؟

Positive: The company will launch the new product soon.

Tag Question: The company will launch the new product soon, won't it?

جمله مثبت: شرکت به‌زودی محصول جدیدی را عرضه خواهد کرد.

تگ کوئسشن: شرکت به‌زودی محصول جدیدی را عرضه خواهد کرد، این‌طور نیست؟

Negative: She will not travel to Europe this summer.

Tag Question: She will not travel to Europe this summer, will she?

جمله منفی: او این تابستان به اروپا سفر نمی‌کند.

تگ کوئسشن: او این تابستان به اروپا سفر نمی‌کند، مگر نه؟

Positive: You will help me with my homework.

Tag Question: You will help me with my homework, won't you?

جمله مثبت: شما در تکالیف به من کمک خواهید کرد.

تگ کوئسشن: شما در تکالیف به من کمک خواهید کرد، مگر نه؟

Negative: They will not attend the wedding.

Tag Question: They will not attend the wedding, will they?

جمله منفی: آن‌ها در جشن عروسی شرکت نخواهند کرد.

تگ کوئسشن: آن‌ها در جشن عروسی شرکت نخواهند کرد، این‌طور نیست؟

Positive: He will call you later.

Tag Question: He will call you later, won't he?

جمله مثبت: او بعداً با شما تماس خواهد گرفت.

تگ کوئسشن: او بعداً با شما تماس خواهد گرفت، این‌طور نیست؟

Negative: She will not eat sushi.

Tag Question: She will not eat sushi, will she?

جمله منفی: او سوشی نمی‌خورد.

تگ کوئسشن: او سوشی نمی‌خورد، می‌خورد؟

Positive: We will visit our grandparents next weekend.

Tag Question: We will visit our grandparents next weekend, won't we?

جمله مثبت: ما آخر هفته آینده به دیدن پدربزرگ و مادربزرگمان می‌رویم.

تگ کوئسشن: ما آخر هفته آینده به دیدن پدربزرگ و مادربزرگمان می‌رویم، مگر نه؟

Negative: You will not need any more help.

Tag Question: You will not need any more help, will you?

جمله منفی: شما به کمک بیشتری نیازی نداری.

تگ کوئسشن: شما به کمک بیشتری نیازی نداری، این‌طور نیست؟

Positive: The weather will be nice tomorrow.

Tag Question: The weather will be nice tomorrow, won't it?

جمله مثبت: هوا فردا خوب می‌شود.

تگ کوئسشن: هوا فردا خوب می‌شود، مگر نه؟

Negative: He will not go to the gym today.

Tag Question: He will not go to the gym today, will he?

جمله منفی: او امروز به باشگاه ورزشی نمی‌رود.

تگ کوئسشن: او امروز به باشگاه ورزشی نمی‌رود.، مگر نه؟

Positive: She will finish her book by tonight.

Tag Question: She will finish her book by tonight, won't she?

جمله مثبت: او تا امشب کتابش را تمام می‌کند.

تگ کوئسشن: او تا امشب کتابش را تمام می‌کند، مگر نه؟

Negative: They will not come to the party.

Tag Question: They will not come to the party, will they?

جمله منفی: آن‌ها به مهمانی نمی‌آیند.

تگ کوئسشن: آن‌ها به مهمانی نمی‌آیند، مگر نه؟

Positive: The team will win the match.

Tag Question: The team will win the match, won't they?

جمله مثبت: تیم برنده مسابقه خواهد شد.

تگ کوئسشن: تیم برنده مسابقه خواهد شد، این‌طور نیست؟

Negative: He will not bring his laptop to the meeting.

Tag Question: He will not bring his laptop to the meeting, will he?

جمله منفی: او لپ‌تاپش را به جلسه نخواهد آورد.

تگ کوئسشن: او لپ‌تاپش را به جلسه نخواهد آورد، مگر نه؟

Positive: We will have dinner at 7 PM.

Tag Question: We will have dinner at 7 PM, won't we?

جمله مثبت: ما ساعت ۷ شب شام می‌خوریم.

تگ کوئسشن: ما ساعت ۷ شب شام می‌خوریم، این‌طور نیست؟

Negative: She will not finish the assignment on time.

Tag Question: She will not finish the assignment on time, will she?

جمله منفی: او تکالیفش را به‌موقع تمام نمی‌کند.

تگ کوئسشن: او تکالیفش را به‌موقع تمام نمی‌کند، می‌کند؟

They will invite their friends over tomorrow.

آن‌ها فردا دوستانشان را به خانه دعوت خواهند کرد.

***

Their friends will be invited to their house tomorrow.

دوستان آن‌ها فردا به خانه‌شان دعوت خواهند شد.

The new software will be installed by the IT team tomorrow.

فردا نرم‌افزار جدید توسط تیم IT نصب خواهد شد.

The house will be cleaned by the maid before the guests arrive.

خانه قبل از رسیدن مهمان‌ها توسط خدمتکار تمیز خواهد شد.

The report will be submitted by the deadline.

گزارش تا قبل از موعد مقرر ارسال خواهد شد.

The cake will be baked by my mom for the party.

کیک برای مهمانی توسط مادر پخته خواهد شد.

The movie will be watched by millions of people when it's released.

فیلم تا قبل از اکران توسط میلیون‌ها نفر از مردم تماشا خواهد شد.

The letter will be mailed to the recipient by Friday.

نامه تا جمعه به دریافت‌کننده ارسال خواهد شد.

The car will be repaired by the mechanic next week.

ماشین هفته آینده توسط مکانیک تعمیر خواهد شد.

The meeting will be conducted by the manager in the conference room.

جلسه در اتاق همایش توسط رئیس برگزار خواهد شد.

The exam papers will be graded by the teacher after the test.

برگه‌های امتحانی بعد از امتحان توسط معلم تصحیح خواهد شد.

The book will be read by students in the literature class.

کتاب در کلاس ادبیات توسط دانش‌آموزان مطالعه خواهد شد.

The event will be organized by the event planning committee.

رویداد توسط انجمن برنامه‌ریزی سازمان‌دهی خواهد شد.

The speech will be delivered by the president at the ceremony.

در مراسم توسط رئیس‌جمهور سخنرانی ارائه خواهد شد.

The room will be painted by the professional painters.

اتاق توسط نقاشان حرفه‌ای رنگ‌آمیزی خواهد شد.

The problem will be solved by the engineers in due time.

مشکل در موعد مقرر توسط مهندسان رفع خواهد شد.

The meal will be prepared by the chef in the restaurant kitchen.

غذا توسط سرآشپز در آشپزخانه رستوران آماده خواهد شد.

The contract will be signed by both parties next month.

قرارداد ماه آینده توسط هر دو جناح امضا خواهد شد.

The flowers will be planted by the gardener in the spring.

گل‌ها در فصل بهار توسط باغبان کاشته می‌شود.

The tickets will be booked by the travel agent for our vacation.

بلیت برای تعطیلات ما توسط کارمند آژانس مسافرتی رزرو خواهد شد.

The documents will be translated by the language experts.

اسناد توسط زبان‌شناسان ترجمه خواهد شد.

The project will be completed by the team before the deadline.

پروژه قبل از موعد مقرر توسط تیم کامل خواهد شد.

Will the report be completed by tomorrow?

آیا گزارش تا فردا کامل خواهد شد؟

Will the new software be installed next week?

آیا نرم‌افزار جدیدی هفته آینده نصب خواهد شد؟

Will the invitations be sent out by Friday?

آیا تا جمعه دعوت‌نامه‌ها ارسال خواهد شد؟

Will the project be finished on time?

آیا پروژه به‌موقع تمام خواهد شد؟

Will the meeting be rescheduled for next month?

آیا برای ماه آینده جلسه مجدد برای جلسه زمان‌بندی خواهد شد؟

What will be discussed in the meeting tomorrow?

فردا در جلسه چه چیزی بحث خواهد شد؟

Where will the new office be located?

دفتر جدید کجا قرار خواهد داشت؟

When will the final decision be made?

تصمیم نهایی چه زمانی گرفته خواهد شد؟

Why will the project be delayed?

چرا پروژه باید تأخیر داشته باشد؟

How will the problem be resolved?

مشکل چگونه حل خواهد شد؟

I'm not going to attend the meeting tomorrow.

من در جلسه فردا شرکت نمی‌کنم.

She's not going to buy that expensive car.

او ماشین گران‌قیمت نمی‌خرد.

They're not going to travel abroad this summer.

آن‌ها این تابستان به خارج سفر نخواهند کرد.

He's not going to pass the exam without studying.

او بدون مطالعه در امتحان قبول نخواهد شد.

We're not going to invite him to the party.

ما او را به مهمانی دعوت نخواهیم کرد.

She's not going to cook dinner tonight.

او امشب شام نمی‌پزد.

They're not going to start the project until next month.

آن‌ها تا ماه آینده پروژه را شروع نخواهند کرد.

He's not going to quit his job despite the difficulties.

با وجود مشکلات، او از کارش استعفا نمی‌کند.

We're not going to believe him until we see evidence.

تا وقتی شواهدی مشاهده نکنیم، او را باور نخواهیم کرد.

She's not going to lend Michael any more money.

او پول بیشتری به «مایکل» قرض نخواهد داد.

Are you going to attend the conference next week?

هفته آینده در همایش شرکت می‌کنی؟

Is she going to buy a new car soon?

آیا او به زودی ماشین جدیدی می‌خرد؟

Are they going to move to a different city?

آن‌ها به شهر دیگری می‌روند.

Is he going to start his own business?

آیا او می‌خواهد کسب و کار خودش را شروع کند؟

Are we going to celebrate your birthday at home?

آیا می‌خواهی تولدت را در خانه جشن بگیری؟

What are you going to do with all that money?

با کل آن پول چه کار می‌کنی؟

Where is she going to spend her vacation?

او تعطیلاتش را کجا سپری خواهد کرد؟

When are they going to announce the winners?

آن‌ها چه زمانی برندگان را اعلام می‌کنند؟

Why is he going to quit his job?

چرا او می‌خواهد از شغلش استعفا کند؟

How are we going to solve this problem?

ما چگونه مشکل را حل خواهیم کرد؟

She will graduate from college next year.

او سال آینده از دانشگاه فارغ‌التحصیل خواهد شد.

They will travel to Europe for vacation.

آن‌ها برای تعطیلات به اروپا سفر خواهند کرد.

He will finish his project by the end of the week.

او تا آخر هفته پروژه را تمام خواهد کرد.

We will have dinner at our favorite restaurant tonight.

ما امشب در محبوب‌ترین رستوران خود شام می‌خوریم.

The company will launch a new product next month.

شرکت ماه آینده پروژه جدیدی را شروع خواهد کرد.

She won't attend the meeting tomorrow.

او فردا در جلسه شرکت نمی‌کند.

They won't buy a new house this year.

آن‌ها امسال خانه جدید نمی‌خرند.

He won't pass the exam without studying.

او بدون درس خواندن در امتحان قبول نمی‌شود.

We won't visit the museum this weekend.

ما این آخر هفته از موزه دیدن نخواهیم کرد.

 The project won't be completed on time.

پروژه به‌موقع کامل نخواهد شد.

(این جمله مجهول است.)

Will you join us for dinner tonight?

آیا امشب برای شام به ما می‌پیوندی؟

Will she be able to finish the assignment on time?

آیا او قادر است تکالیفش را به‌موقع تمام کند؟

Will they attend the concert next week?

آیا آن‌ها هفته آینده در کنسرت شرکت می‌کنند؟

Will he need any help with the presentation?

آیا آن‌ها برای ارائه به کمک احتیاج دارند؟

Will it rain tomorrow?

آیا فردا باران می‌بارد؟

Won't you join us for dinner tonight?

امشب برای شام به ما ملحق نمی‌شوی؟

Will she not attend the meeting tomorrow?

او فردا در جلسه شرکت نمی‌کند؟

Won't they finish the project on time?

آن‌ها پروژه را به‌موقع تمام نمی‌کنند؟

Will he not pass the exam without studying?

او بدون درس خواندن در امتحان قبول نخواهد شد؟

Will it not rain tomorrow?

فردا باران نمی‌بارد؟

You will come to the party, won't you?

شما به مهمانی می‌آیید، این‌طور نیست؟

She will be there on time, won't she?

او به‌موقع آنجا خواهد بود، مگر نه؟

They will finish the project by the deadline, won't they?

آن‌ها پروژه را تا موعد مقرر تمام می‌کنند، مگر نه؟

He will remember to bring the documents, won't he?

او یادش می‌ماند که استاد را بیاورد، این‌طور نیست؟

We will see each other again soon, won't we?

ما به زودی دوباره همدیگر را می‌بینیم، مگر نه؟

The phone is ringing. I'm going to answer it. (نادرست)

The phone is ringing. I'll answer it. (درست)

تلفن زنگ می‌خورد. من جواب می‌دهم.

I think he's going to help you. (نادرست)

I think he will help you. (درست)

فکر کنم او کمکت خواهد کرد.

I won't probably be there. (نادرست)

I proabably won't be there. (درست)

من احتمالاً آنجا نخواهم بود.

I promise I'm going to help. (نادرست)

I promise I will help you. (درست)

قول می‌دهم کمکت کنم.

I'll call you when I'll get my office. (نادرست)

I'll call when I get to my office. (درست)

به محض این‌که به دفترم برسم، با شما تماس خواهم گرفت.

If you will give me your address, I'll send you a postcard. (نادرست)

If you give me your address, I'll send you a postcard. (درست)

اگر آدرست را به من بدهی، برایت کارت‌پستال می‌فرستم.

I can't see you next week. I'll return to Paris. (نادرست)

I can't see you next week. I'm going to go to Paris. (درست)

نمی‌توانم تو را هفته دیگر ببینم. به پاریس می‌روم.