دستگاه عصبی محیطی – به زبان ساده + انواع، وظیفه و بیماری ها
دستگاه عصبی محیطی بخشی از سیستم پیچیده اعصاب در بدن انسان است. این دستگاه از بخشهای مختلفی تشکیل میشود که هماهنگ با دستگاه عصبی مرکزی یا بدون کمک آن به درک محیط اطراف و ایجاد پاسخ مناسب کمک میکنند. در این مطلب بخشهای مختلف دستگاه عصبی محیطی را همراه انواع نورونها، یاختههای پشتیبان، وظیفه هر بخش و بیماریهای آن توضیح میدهیم.
دستگاه عصبی محیطی چیست ؟
دستگاه عصبی انسان، در کنار دستگاه هورمونی سیستم تنظیمی بدن است. این دستگاه از دو بخش مرکزی (Central Nervous System | CNS) و یک بخش محیطی یا پیکری (Peripheral Nervous System | PNS) تشکیل شده است. مرکز کنترل بسیاری از فعالیتهای ارادی و غیرارادی بدن انسان در بخشهای مختلف CNS قرار دارد. اما رشتههای عصبی دستگاه محیطی مانند طنابهایی بین اندامهای محیطی بدن و این مراکز کنترل ارتباط برقرار میکنند. فیبرها یا رشتههای عصبی دستگاه عصبی محیطی، محرکهای بخشهای داخلی بدن مثل لوله گوارش یا محرکهای محیطی مثل نیاز به اکسیژن بیشتر را به شکل جریان الکتریکی یا همان پیام عصبی به نخاع منتقل میکنند. پیام عصبی در نخاع بهوسیله رشتههای عصبی بالارونده به بخشهای تنظیمی مغز منتقل و پاسخ محرک بهوسیله فیبرهای عصبی پایینرونده به نخاع برمیگردد. در ادامه نوبت به رشتههای عصبی خروجی از نخاع میرسد تا پاسخ محرک را به اندامها هدف منتقل و فرایندهای زیستی را تنظیم کنند.
آناتومی دستگاه عصبی محیطی
دستگاه عصبی محیطی را میتوان یک مدار کلی با دو بخش حسی و حرکتی در نظر گرفت. این مدار از گیرندههای حواس محیطی (دریافتکننده محرک)، رشتههای عصبی حسی یا اعصاب آوران (ناقل پیام به نخاع)، گانگلیای اعصاب حسی و حرکتی (محل تجمع جسمسلولی نورونها) و اعصاب حرکتی یا رشتههای عصبی وابران (ناقل پیام از نخاع به اندامهای محیطی) تشکیل شده است و مدار حسی سیستم عصبی محیطی را ایجاد میکند. هر یک از بخشهای این مدار از نورونهای مختلف و یاختههای پشتیبان تشکیل میشود. آکسون این نورونها کنار هم قرار میگیرند و اعصاب محیطی را تشکیل میدهند.
اعصاب دستگاه عصبی محیطی را میتوان بر اساس محل ورود و خروج به سیستم عصبی مرکزی در دو گروه ۱۲ جفت اعصاب مغزی یا «جمجمهای» (Cranial Nerves | CN) و اعصاب نخاعی (۳۱جفت) قرار داد.
- اعصاب جمجمهای: اعصاب آوران جمجمهای، مجموعهای از آکسون نورونهای حسی است که پیام بخشهای سر، گردن و اندامهای ناحیه شکمی (احشایی) را از گیرندههای محیطی پوست و گیرندههای حواس ویژه به بخشهای مختلف ساقه مغز یا هستههای تالاموس منتقل میکند. این پیام در مدار حسی CNS به نورونهای حسی دوم، سوم و در نهایت مرکز کنترل مغز منتقل خواهد شد. پاسخ این پیام بهوسیله اعصاب حرکتی وابران از مرکز کنترل به این اندام برمیگردد.
- اعصاب نخاعی : عصب آوران این بخش از اعصاب محیطی پیام عصبی گیرندههای سطحی یا گیرندههای عمقی بافت را از بخش پشتی نخاع به CNS و اعصاب وابران پیکری دستور ارسالی از CNS را از بخش جلویی نخاع به اندامها منتقل میکند.
اعصاب جمجمه ای
اعصاب جمجمهای مجموعهای از آکسون نورونهای حسی، نورونهای حرکتی یا مخلوطی از آکسون نورونهای حسی و حرکتی است. این اعصاب بیشتر پیام بخشهای مختلف سر و گردن را بین CNS و اندامهای محیطی منتقل میکنند. تنها یک عصب این بخش ناقل پیام بین اندامهای ناحیه شکمی و CNS است. این اعصاب از هستههای دو طرف مغز و بصل النخاع خارج میشوند. اعصاب جمجمهای را میتوان بر اساس نوع بافت هدف یا ترتیب خروج از ساقه مغز نامگذاری کرد. عصب بویایی (CN I)، عصب بینایی (CN II)، عصب حرکتی چشم (CN III)، عصب قرقرهای (CN IV)، عصب سهقلو (CN V1، CN V2 و CN V3)، عصب دورکننده (CN VI)، عصب صورت (CN VII)، عصب واگ (CN X)، اعصاب کمکی نخاع (CN XI) و عصب زیرزبانی (CN XII) ۱۲ جفت عصبی هستند که از بخشهای مختلف سر خارج میشوند.
اعصاب نخاعی
اعصاب نخاعی از دو طرف ستون مهرهها خارج میشوند و پیام عصبی سایراندامها (به جز سر، گردن و اندامهای دستگاه گوارش) را بین بخشهای محیطی و CNS منتقل میکنند. جسم سلولی نورونهای آوران نخاعی در گانگلیای نزدیک نخاع و دندریت آن گیرنده حسی اندامهای محیطی است. آکسون این نورونهای چندقطبی پیام عصبی را بین گیرنده حسی و نخاع جابهجا میکند. جسم سلولی اعصاب حرکتی نخاع در بخش خاکستری این قسمت از سیستم عصبی مرکزی قرار دارد. تار عصبی این نورونها از بخش جلویی نخاع خارج میشود. نورونهای این اعصاب مستقیم با نورونهای اعصاب حسی سیناپس میدهند یا پیام عصبی نورونهای حسی را از نورونهای بینابینی دریافت میکنند. ۸ جفت عصب «گردنی» (Cervical)، ۱۲ جفت عصب «قفسه سینه» (Thoracic)، ۵ جفت عصب «کمری» (Lumbar)، ۵ جفت عصب «خاجی» (Sacral) و یک جفت عصب «دنبالچه» (Coccygeal) ۳۱ جفت عصبی نخاعی هستند.
انواع اعصاب محیطی
اعصاب دستگاه عصبی محیطی مجموعهای از آکسون نورونهای اندامهای مختلف بدن است که بهوسیله سهلایه بافت پیوندی از هم جدا میشوند. مویرگهای خونی و لنفاوی بین این بافتهای پیوندی وظیفه فراهم کردن مواد غذایی و اکسیژن برای فعالیتهای نورون و بازجذب مواد زائد برای حفظ همئوستازی این بخش از سیستم عصبی را بر عهده دارند. رشتههای عصبی، اعصاب محیطی را میتوان بر اساس قطر آکسون، میلینه شدن یا نشدن آکسون و عملکرد عصب به گروههای مختلفی تقسیمبندی کرد.
اعصاب محیطی را بر اساس نوع عملکرد به دو دسته اعصاب حسی و حرکتی تقسیم میکنیم. اعصاب حسی شامل دندریت گیرندههای حسی در بخشهای داخلی و اندامهای حواس ویژه و آکسون اعصاب آوران است. دندریت او جسم سلولی اعصاب حرکتی در بخشهای خاکستری نخاع قرار دارد و پایانه آکسون با سلولهای ماهیچهای و غدد اگزوکرین سیناپس میدهد.
فیبرهای عصبی این بخش از دستگاه عصبی بدن را بر اساس قطر آکسون و سرعت هدایت جریان الکتریکی به سه گروه A، B و C تقسیم میکنیم.
- فیبر گروه A: سرعت انتقال پیام، قطر آکسون و ضخامت غلاف میلینی در این فیبرهای عصبی زیاد است. بیشتر اعصاب حرکتی دستگاه عصبی محیطی که پیام CNS را به مفصلها، ماهیچه اسکلتی و پوست منتقل میکنند، از این نوع هستند. سرعت انتقال پیام در این نورونها حدود ۵۰۰ کیلومتر در ساعت است.
- فیبر گروه B: قطر فیبرهای عصبی B و سرعت هدایت جریان الکتریکی در آنها کمتر از فیبرهای نوع A و بیشتر از فیبرهای نوع C است. آکسون این نورونها با غلاف میلین نازکی احاطه میشود. سرعت انتقال پیام عصبی در این فیبرها حدود ۵۰ کلیومتر بر ساعت است.
- فیبر گروه C: قطر این فیبرها از فیبرهای نوع A و B بسیار کمتر است. غلاف میلین و انتقال جهشی پتانسیل عمل در این فیبرها وجود ندارد. به همین سرعت انتقال پیام عصبی در این نورونها بسیار کم و حدود ۳ کیلومتر بر ساعت است.
انواع اعصاب دستگاه عصبی محیطی، بر اساس نوع تارهای عصبی در جدول زیر آورده شده است.
نوع عصب | تقسیمبندی ارلانگر-گاسر | قطر آکسون
(میکرومتر) | میلین | سرعت هدایت جریان الکتریکی | گیرنده همراه |
حسی (Ia) | ۱۳-۲۰ | دارد. | بسیار سریع | نورون اولیه دوک ماهیچه | |
حسی (Ib) | ۱۳-۲۰ | دارد. | بسیار سریع | اندام گلژی تاندون | |
حسی (II) | ۶-۱۲ | دارد. | متوسط | گیرندههای مکانیکی پوست | |
حسی (III) | ۱-۵ | میلین نازک دارد. | کم | گیرنده درد، تماس، فشار و دمای سرد | |
حسی (IV) | C | ۰٫۲-۱٫۵ | ندارد. | بسیار کم | گیرنده درد و گرما |
پیشگانگلیونی | B | ۱-۵ | دارد. | کم | ----- |
پسگانگلیونی | C | ۰٫۲-۱٫۵ | ندارد. | بسیار کم | ----- |
اعصاب حسی دستگاه محیطی
بخش حسی دستگاه عصبی محیطی از دندریت تغییرشکلیافته نورونها (گیرندههای حسی)، آکسون آوران (آورنده پیام از بخشهای محیطی به مرکزی)، گانگلیون رشته پشتی نخاع (جسم سلولی نورونها) و پایانه آکسون (در نخاع) تشکیل شده است. این نورونها از نوع تکقطبی کاذب هستند. پیام حسی اندامهای حسی ویژه (گوش، زبان، چشم و بینی) بهوسیله اعصاب جمجمهای مستقیم به ساقه مغز و بخشهای بالایی سیستم عصبی مرکزی منتقل میشود. جسم سلولی نورونهای حس ویژه در گانگلیونهای انتهایی یا داخل بافتی قرار دارد. گیرندههای دمایی، گیرندههای مکانیکی، گیرندههای درد، گیرندههای نوری و گیرندههای شیمیایی انواع گیرندههای حسی این سیستم هستند که هر کدام تغییرات محیطی ایجاد در محدوده مشخصی از بافت را شناسایی میکنند.
گیرنده های حسی
گیرندههای حسی بخشی از دستگاه عصبی محیطی و رابط بخشهای ادراکی سیستم عصبی و محرکهای محیطی هستند. این محیط شامل محل زندگی انسان و بخشهای مختلف بدن او است. این گیرندهها محرک محیطی را به جریان الکتریکی تبدیل میکنند و بهوسیله اعصاب حسی آوران به دستگاه عصبی مرکزی میفرستند. این گیرندههای را میتوان بر اساس ساختار و نوع محرک به انواع مختلفی تقسیم کرد.
- از نظر ساختاری گیرندههای حسی انتهای دندریتی آزاد، دندریت احاطه شده با بافت پیوندی و نورونهای تغییر شکل یافته هستند. گیرندههای اندام محیطی مثل گیرنده درد و دما از نوع دندریتی و گیرنده حواس ویژه (بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) از نوع نورونهای تغییر شکل یافته هستند.
- سه نوع محرک اصلی در محیط سبب تغییر پتانسیل الکتریکی گیرندههای حسی میشود. محرکهای شیمیایی یونها و مولکولهایی هستند که به گیرندههای غشای سلول متصل میشوند. دسته دوم محرکها موجهای فیزیکی محیط هستند که با اثر بر غشای سلول، اختلاف پتانسیل ایجاد میکنند. دسته سوم محرکها امواج الکترومغناطیس تابشهای نوری هستند. در انسان فقط گیرندههای نوری چشم به محرک امواج الکترومغناطیسی پاسخ میدهند. بر این اساس گیرندهها به انواع زیر تقسیمبندی میکنیم.
- گیرندههای شیمیایی: گیرندههای شیمیایی محیطی، اسمورسپتورها، گیرنده بویایی، گیرنده چشایی
- گیرندههای مکانیکی: گیرندههای فشار، گیرندههای دما، گیرندههای شنوایی، بارورسپتورها، گیرنده درد، گیرنده حس موقعیت
- گیرندههای نوری: سلولهای نوری چشم
اعصاب حرکتی دستگاه عصبی محیطی
اعصاب حرکتی دستگاه عصبی محیطی را میتوان بر اساس عملکرد به سه گروه اعصاب خودمختار، غیرارادی، احشایی یا اتونومیک، اعصاب ارادی، پیکری یا سوماتیک و اعصاب لوله گوارش تقسیمبندی کرد.
اعصاب سوماتیک
اعصاب سوماتیک بخشی از دستگاه عصبی محیطی است که درک آگاهانه از محیط اطراف و حرکات ارادی ما را تنظیم میکند. این اعصاب از آکسون نورونهای حرکتی تشکیل شده است که پیام قشر مخ را از نورونهای پایینرونده نخاع دریافت و به ماهیچههای اسکلتی (چشم، گوش میانی، اندامهای حرکتی و اسفنکترها) منتقل میکنند. اعصاب سوماتیک دو دسته مکانیسمهای حرکتی را کنترل میکنند. دسته اول این پاسخها، انعکاسهای سریع نخاعی است. این پاسخ حرکتی در اثر تحریک گیرندههای حسی، بسیار سریع و بدون دخالت بخشهای مرکزی مغز ایجاد میشود. تا به حال به این سوال فکر کردهاید که پس از احساس درد چه رویدادهایی رخ میدهد تا فرد دست خود را عقب بکشد؟ این واکنش یک انعکاس نخاعی است که با مشارکت گیرندههای حسی پوست، رشتههای حسی آوران، نورونهای نخاعی و رشتههای سوماتیک در چند مرحله انجام میشود.
- در مرحله اول تغییر اختلاف پتانسیل ایجاد شده در گیرندههای درد منجر به ایجاد اختلاف پتانسیل و شناسایی نشانههای اولیه آسیب بافتی میشود.
- پتانسیل عمل ایجاد شده در فیبرهای عصبی حسی از رشته پشتی وارد نخاع میشود.
- رشته حسی آوران با نورونهای حرکتی شاخه جانبی نخاع سیناپس تحریکی میدهد.
- پتانسیل عمل ایجاد شده در نورون پسسیناپسی در طول تار عصبی حرکت میکند و به ماهیچه دو سر بازو میرسد.
- اتصال استیل کولین آزاد شده از پایانه آکسون نورون حرکتی به گیرندههای غشایی ماهیچه اسکلتی با ورود یونهای کلسیم به سارکوپلاسم این سلولها و انقباض ماهیچه همراه است. سیناپس عصب-غضله در این قسمت از مسیر حسی تحریکی است.
- نیروی حاصل از انقباض ماهیچه اسکلتی و کوتاهشدن طول آن به وسیله تاندون به استخوان ساعد منتقل و بازو جمع میشود.
- این انعکاس از خطر سوختی و آسیب بافتهای دست جلوگیری خواهد کرد.
دسته دوم پاسخهای حرکتی اعصاب سوماتیک بسیار پیچیدهتر و با مشارکت قشر مخ انجام میشود. برای مثال خواندن این متن را در نظر بگیرید. این فرایند با تحریک گیرندههای نوری چشم آغاز میشود. اختلاف پتانسیل الکتریکی ایجاد شده در این گیرندهها منجر به ایجاد پتانسیل عمل در نورونهای دوقطبی میشود. این نورونها پیام عصبی را بهوسیله عصب بینایی به هستههای تالاموس منتقل میکنند. این پیام عصبی بهوسیله رشتههای عصبی مرکزی به قشر مخ منتقل میشود. پیامهای قشر مخ به بخشهای مختلف لوب پسسری منتقل میشود و درک اولیه شما از کلمات این متن شکل میگیرد. پردازشهای بعدی مخ سبب میشود شما معنی کلماتی که میخوانید را درک کنید. همزمان با پیشرفت متن، قشر جلویی مخ شما پیامهای مربوط به دنبال کردن خطوط نوشته را آماده میکند. این بخش پیامهای حرکتی خود را بهوسیله رشتههای عصبی حرکتی به ساقه مغز منتقل میکند. پیام ساقه مغز پیام عصبی را بهوسیله بخش حرکتی اعصاب جمجمهای ۳، ۴ و ۶ به ماهیچههای اسکلتی خارج چشمی منتقل میکند. اتصال استیل کولین آزاد شده از پایانه آکسون این اعصاب با انقباض ماهیچه، حرکت چشم و دنبال کردن خطوط این متن همراه است.
اعصاب خودمختار سیستم عصبی محیطی
این اعصاب از دو بخش سمپاتیک و پاراسمپاتیک تشکیل میشوند. اعصاب حرکتی سمپاتیک پاسخهای CNS در شرایط استرس (واکنشهای حمله یا فرار)، اما اعصاب حرکتی سمپاتیک، پس از پایان موقعیتهای خطرناک پیام عصبی استراحت و گوارش غذا را به اندامهای محیطی منتقل میکند. هر بافتی که بهوسیله بخش خودمختار دستگاه عصبی محیطی کنترل میشود، یک عصب سمپاتیک و یک عصب پارا سمپاتیک دریافت میکند که عملکرد آنها متضاد هم است. عملکرد این دو بخش از سیستم عصبی محیطی همراه تنظیم هورمونی، بدون اینکه متوجه شوید، فعالیتهای بدن شما را تنظیم و هومئوستازی آن را حفظ میکند.
اعصاب سمپاتیک
اعصاب پاراسمپاتیک از بخشهای T1 تا L2 ستون مهرهها (قفسه سینه و بخش بالایی کمر) خارج میشوند. این اعصاب حرکتی در موقعیتهای استرس روانی یا فیزیولوژیکی فعال میشوند و بدن را برای شرایط خطر آماده میکنند. در نتیجه این اعصاب واکنشهای حمله یا فرار (fight-or-flight) را در انسان فعال میکنند. تصور کنید در جنگلی تاریک با یک خرس مواجه شدید و باید فرار کنید. در این شرایط به دیدن دقیقتر مسیر خود، اکسیژن بیشتر، خونرسانی بیشتر به ماهیچههای اسکلتی و دفع گرمای حاصل از فعالیت ماهیچههای اسکلتی نیاز دارید. به همین دلیل بخش سمپاتیک دستگاه عصبی محیطی با اثر بر ماهیچههای صاف رگهای خونی، دیواره نایژهها، ماهیچه قلب و غدد اگزوکرین عرق در پوست، شرایط لازم برای فرار شما را فراهم میکند. گوارش غذایی که قبل از این شرایط میل کردید کمکی به نجات جان شما نمیکند. در نتیجه اعصاب سمپاتیک فعالیت دستگاه گوارش را مهار میکند.
مدار حرکتی اعصاب سمپاتیک از سه بخش عصب پیشگانگلیونی، گانگلیون و اعصاب پسگانگلیونی تشکیل میشود. بیشتر گانگلیونهای این سیستم در زنجیرهای نزدیک ستون مهرهها پیش از T1 تا L2 قرار دارد. رشته عصبی پیشگانگلیونی، آکسون نورونهای سیستم عصبی مرکزی که پایانه آکسون آن در گانگلیونهای سمپاتیک با دندریت نورونهای پسگانگلیونی که پیام عصبی را به اندامهای هدف منتقل میکند، سیناپس دارد. جسم سلولی نورونهای پیشسیناپسی در سیستم عصبی مرکزی و جسم سلولی رشتههای پسسیناپسی در گانگلیون قرار دارد.
آکسون بدون میلین نوونهای پسگانگلیونی پیام عصبی را به چشم، غدد اشکی، مخاط بینی، غدد بزاقی زیرزبانی و زیرآروارهای، غده پاراتیروئید، قلب، حلق، نای، نایژه، مری، معده، رگهای شکمی، پانکراس، غده فوق کلیه (آدرنال)، روده کوچک، رکتوم، کلیه، مثانه، غدد جنسی (گونادها) و مجاری تولید مثلی منتقل میکند. گانگلیون سمپاتیک بخشهای شکمی، اندامهای تناسلی و ادراری (اعصاب احشایی) به جای گانگلیون زنجیره اطراف ستون فقرات نزدیک اندامهای هدف قرار دارد. هر رشته پسگانگلیونی سمپاتیک با یک رشته پیشگانگلیونی خروجی از CNS سیناپس میدهد اما تقسیمات آن به ۱۰ تا ۱۵ اندام محیطی عصبرسانی میکند.
اعصاب پاراسمپاتیک
این اعصاب حرکتی از چهار هسته ساقه مغز (ادینگر-وست فال، هسته بزاقی بالایی، هسته بزاقی جلویی و هسته پشتی واگ) و بخش S2-S4 ستون مهرهها خارج میشوند. این اعصاب در تنظیم گوارش مواد به سیستم عصبی گوارش کمک میکنند و پس از موقعیت خطر بدن را به حالت استراحت برمیگردانند. در نتیجه این اعصاب واکنشهای استراحت و گوارش (rest and digest) را در انسان فعال میکنند. اثر پاراسمپاتیک تقریبا بر تمام اندامها به جز لوله گوارش و اندامهای کمکی آن مهاری است. عاملی که اثر مخالف سمپاتیک و پاراسمپاتیک را بر اندامهای مشابه تعیین میکند نوع انتقالدهنده عصبی آزاد شده از عصب و گیرنده سلول هدف است.
یکی از تفاوتهای ساختاری مدار پاراسمپاتیک و سمپاتیک محل قرارگیری گانگلیونها است. گانگلیونهای پاراسمپاتیک نزدیک یا بین سلولهای بافت هدف قرار دارند و به آنها گانگلیونهای انتهایی گفته میشود. اعصاب CNIII، CN VII، CN، CN IX و CN X بخشهای جمجمهای این سیستم عصبی خودمختار را تشکیل میدهند که پیام عصبی را از مراکز کنترل مغز به چشم، غدد اشکی، مخاط بینی، غدد بزاقی زیرزبانی و زیرآروارهای، مخط حفره دهان، غده پاراتیروئید، قلب، حلق، نای، نایژه، مری، معده، رگهای شکمی، پانکراس، غده فوق کلیه (آدرنال)، روده کوچک و بخش بالارونده روده بزرگ منتقل میکنند. اما اعصاب پاراسمپاتیک خاجی، پیام عصبی CNS را به بخش پایینرونده و انتهایی روده بزرگ، کلیه، مثانه، غدد جنسی و مجاری ادراری-تناسلی منتقل میکند. در این سیستم طول آکسون در نورونهای پیشگانگلیونی بیشتر از طول آکسون نورونهای پسگانگلیونی است.
انتقال دهنده عصبی اعصاب خودمختار کدامند ؟
اعصاب پاراسمپاتیک و سمپاتیک از دو دسته رشتههای عصبی کولینرژیک و آدرنرژیک تشکیل شدهاند. تفاوت این رشتهها در انتقالدهنده عصبی است که برای انتقال پیام در سیناپس آزاد میکنند. استیل کولین، انتقالدهنده عصبی رشتههای کولینرژیک و آدرنالین یا نوراپینفرین انتقالدهنده عصبی رشتههای آدرنرژیک است. تمام رشتههای پیشگانگلیونی در سیستم عصبی خودمختار کولینرژیک هستند و پیام عصبی را با آزاد کردن استیل کولین به فیبرهای پسگانگلیونی منتقل میکنند. رشتههای پسگانگلیونی پاراسمپاتیک نیز رشتههای کولینرژیکی هستند که به آزاد کردن استیل کولین پسام عصبی CNS را به اندامهای هدف محیطی منتقل میکنند. اما رشتههای پسگانگلیونی سمپاتیک به جز رشتههای عصبی غدد عرق و رگهای خونی ماهیچه اسکلتی، بهوسیله نورواپینفرین پیام عصبی جمله یا فرار را به بخشهای محیطی منتقل میکنند.
دستگاه عصبی روده ای
دستگاه عصبی رودهای بخش ویژه ای از دستگاه عصبی محیطی و تعداد نورونهای آن از تعداد تمام نورونهای نخاع بیشتر است. این نورونها وظیفه تنظیم حرکات دودی ماهیچهای صاف و گوارش غذا بدون دخالت سیستم عصبی مرکزی است. اما پیام اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک عملکرد آنها را تغییر میدهد. دیواره روده گوارش از چهار بخش مخاط (اپیتلیوم، لامینا پروپیا و مخاط ماهیچهای)، زیرمخاط (ترکیبی از بافت پیوندی، غدد ترشحکننده آنزیمهای گوارشی و شبکه عصبی مخاطی)، لایه ماهیچهای (لایه داخلی ماهیچه حلقوی، لایه خارجی ماهیچه طولی و شبکه عصبی ماهیچه ای) و بافت سروزی (ایپتلیوم و بافت پیوندی) تشکیل شده است.
ورود غذا به لوله گوارش با ایجاد فشار به دیواره و فعال شدن گیرندههای کششی در شبکه عصبی ماهیچههای همراه است. این گیرندهها با نورونهای دو سری شبکه نورونی پایین رونده (جهت انتقال پیام از دهان به مقعد) و بالارونده (جهت انتقال پیام از مقعد به دهان) سیناپس دارند.
- نورونهای بالارونده با آزاد کردن استیل کولین یا پپتید P انقباض ماهیچههای حلقوی قبل از لقمه غذا را تحریک و با آزاد کردن نیتریکاکسید (NO) یا پپتید فعال رگی-رودهای (VIP) انقباض ماهیچههای طولی قبل از لقمه را مهار میکنند.
- نورونهای پایینرونده با آزاد کردن NO یا VIP انقباض ماهیچههای حلقوی بعد از لقمه را مهار و با آزاد کردن استیل کولین یا پپتید P انقباض ماهیچههای طولی بعد از لقمه را تحریک میکنند.
در شبکه عصبی زیرمخاطی دستگاه عصبی گیرندههای شیمیایی وجود دارند که با گلوکز، اسیدهای چرب و ترکیبات اسیدی غذا تحریک میشوند و با نورونهای شبکه عصبی رودهای سیناپس دارند. تحریک این گیرندههای شیمیایی با ایجاد پتانسیل عمل در نورونهای این شبکه، تحریک غدد اگزوکرین و ترشح شیرههای گوارشی همراه است.
- تحریک گیرندههای شیمیایی با اسید و مولکولهای چربی غذا با انتقال پیام از شبکه عصبی زیرمخاطی به سلولهای S در دئودئوم روده باریک و ترشح سکرتین همراه است. اتصال این هورمون به گیرنده سلولهای کبدی و پانکراس منجر به افزایش صفرا و آنزیمهای پانکراسی میشود.
- تحریک گیرندههای شیمیایی با پپتیدها و مولکولهای چربی غذا با انتقال پیام شبکه عصبی روده به سلولهای I دئودئوم و ترشح هورمون کوله سیتوکینین همراه است. گیرنده این هورمون در سلولهای دیواره مجرای صفرایی، پانکراس و اسفنکتر اودی وجود دارد و ترشحات لوله گوارش را تنظیم میکند.
- تحریک این گیرندههای شیمیایی با گلوکز با انتقال پیام از شبکه عصبی زیرمخاط به سلولهای K و ترشح هورمون GIP همراه است. اتصال این هورمون به گیرندههای پانکراس سبب افزایش ترشح هورمون انسولین و جذب سلولی گلوکز میشود.
نورونهای زیرمخاط علاوه بر غدد گوارشی با مویرگهای خونی این بخش از بدن سیناپس دارند. آزاد شدن انتقالدهنده عصبی در سیناپس این اعصاب، افزایش قطر رگ و جریان خون به زیرمخاط لوله گوارش را به دنبال دارد. در نتیجه جذب غذای گوارشیافته افزایش مییابد.
اثر سمپاتیک و پاراسمپاتیک بر سیستم عصبی روده ای
رشتههای پسگانگلیونی اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک با نورونهای شبکه عصبی زیرمخاطی و ماهیچهای سیناپس میدهند. آزاد شدن نوراپینفرین از پایانه آکسون رشتههای سمپاتیک در این سیناپسها با مهار نورونهای بالارونده، نورونهای پایینرونده و نورونهای زیرمخاطی همراه است. در نتیجه حرکات دودی و ترشح هورمونها کاهش اما انقباض اسفنکترهای لوله گوارش افزایش مییابد.
عصب واگ (CN X) رشته عصبی پاراسمپاتیکی است که با مستقیم نورونهای شبکه عصبی زیرمخاطی و ماهیچهای سیناپس میدهد. به همین دلیل رشتههای عصبی رودهای را میتوان رشتههای پسگانگلیونی واگ (گانگلیون درون بافتی) در نظر گرفت. آزاد شدن استیل کولین از پایانه آکسون این اعصاب با افزایش حرکات دودی و ترشح هورمونهای لوله گوارش و استراحت اسفنکترها همراه است.
بیماری های دستگاه عصبی محیطی
بیماریهای دستگاه عصبی محیطی با اختلال در انتقال پیام از اندامهای محیطی به CNS و برعکس همراه است. در این شرایط بر اساس اینکه کدام ساختار این دستگاه دچار اختلال شده باشد ممکن است درد زیادی احساس کنید، حرکت دادن دست و پا برای شما دشوار باشد، در دید شما مشکل ایجاد شود، حفظ تعادل شما مختل شود، صدای محیط اطراف را خوب نشنوید.
بیماریهای دستگاه عصبی محیطی ممکن است به دلیل شرایط محیطی، مشکلات تغذیه و سبک زندگی، مشکلات ژنتیکی یا در اثر بیماریهای دیگر ایجاد شوند.
- شرایط محیطی: ضربه، آسیب فیزیکی یا تروما یکی از دلایل اصلی بیماریهای عصبی محیطی است. کشیدگی، فشرده شدن و بریدگی سه عامل فیزیکی هستند که در عملکرد دستگاه عصبی محیطی اختلال ایجاد میکنند. برای مثال بریدگیهای عمیق اندامها دست و پا ممکن است با آسیب اعصاب محیطی همراه شود. آلودگیهای شیمیایی (آلودگی سرب و جیوه) یکی دیگر از عوامل محیطی است که انتقال پیام در دستگاه عصبی محیطی را مختل میکند.
- مشکلات تغذیه و سبک زندگی: کمبود ویتامینهای B12 و D، مصرف الکل و سیگار ازجمله عوامل آسیب اعصاب محیطی است.
- مشکلات ژنتیکی: مانند سایر بخشهای بدن، اختلال در ژن نورونهای سیستم عصبی محیطی با بیماریهای ژنتیکی همراه است. بیماریهای دندانی شارلوت-ماری یکی از اختلالهای ژنتیکی است که علائم آن در نوجوانی بروز میکند. این بیماری برخلاف اسمی که دارد، عملکرد اعصاب حسی و حرکتی بازو، ساق پا، کف دست و کف پا را تغییر میدهد.
- بیماریهای دیگر: دیابت یکی از مهمترین بیماریهایی است که منجر به اختلال عصبی در اندامهای حرکتی بهویژه کف پا میشود. بیماریهای کبد و کلیه، عفونتهای ویروسی (بیماری لایم و AIDS)، تومور بافتی (توده سلولی به اعصاب فشار وارد میکند)، بیماریهای خودایمنی (روماتوئید آرتریت و لوپوس) و خونریزی رگها ازجمله مشکلاتی است که با اختلال در عملکرد سیستم عصبی محیطی همراه است.
علائم اختلال دستگاه عصبی محیطی در جدول زیر خلاصه شده است.
نوع عصب | وظیفه | علائم احتمالی آسیب |
اعصاب حرکتی سوماتیک | کنترل انقباض ماهیچههای اسکلتی و انواع حرکت بدن (راه رفتن، حرف زدن یا حرکات چشم) | ضعف یا درد ماهیچه، دشواری حفظ تعادل، راه رفتن عادی یا بهکارگیری بازوها و دست، تیک عصبی یا گرفتگی ناگهانی ماهیچه (اسپاسم)، لرزش ماهیچه |
اعصاب حسی | درک محرکهای محیطی درد، سرما، گرما، فشار یا موقعیت ماهیچههای بدن | گزگز، بیحس شدن یا درد کف دست و کف پا، احساس درد شدید حتی در پاسخ به تحریک نور،احساس نکردن گرما، سرما و درد |
اعصاب خودمختار | کنترل اعمال حیاتی و غیرارادی بدن ازجمله تنفس و گوارش | ضربان قلب بسیار تند یا بسیار کند، مشکل در بلع، تعریق خیلی زیاد یا خیلی کم، استفراغ، اسهال یا یبوست، مشکل در تخلیه ادرار یا عملکرد جنسی |
ترمیم اعصاب محیطی
خودترمیمی تار عصبی آسیبدیده یکی از تواناییهای منحصر به فرد در سیستم عصبی محیطی است. در CNS یاختههای پشتیبان با ترشح سیتوکینینها، اینترلوکینها و تعدادی از فاکتورهای رشد تشکیل زخم گلیایی را تحریک و ترمیم عصب را مهار میکنند. اما یاختههای پشتیبان PNS در چند مرحله ترمیم اعصاب محیطی را تحریک میکنند.
با این وجود اگر جسم سلولی نورونها آسیب دیده باشد، نورون از بین میرود. سرعت ترمیم تار عصبی به شدت آسیب ایجاد شده بستگی دارد. در مواردی که بافت اندونوریوم آسیب ندیده، سرعت ترمیم بیشتر است و معمولا کامل انجام میشود. ترمیم در چند مرحله لنجلم میشود.
- آکسون بخش دور از جسم سلولی از بین میرود.
- با فعال شدن ژنهای همراه بازسازی (RAGs) پروتئینسازی در هسته افزایش مییابد و پروتئینهای اسکلت سلولی آکسون در وزیکولهای انتقالی بستهبندی میشوند.
- بخشهای باقیمانده از آکسون آسیبدیده (دو تا سه هفته پس از آسیب) بهوسیله ماکروفاژها و سلولهای شوآن فاگوسیتوز میشود.
- غلاف میلین و آکسون همراه آن در سمت نزدیک جسم سلولی تجزیه میشود.
- فاکتور نوتروفیلی ترشح شده از جسم سلولی نورون آسیبدیده، میتوز سلولهای شوآن را تحریک میکند.
- سلولهای شوآن کنار هم قرار میگیرند و نوار بونگر ایجاد میشود.
- وزیکولهای انتقالی حاوی پروتئینهای اسکلت سلولی به محل آسیب منتقل و ترمیم آکسون شروع میشود.
- نوار بونگر و اندونوریوم مثل داربستی مسیر بازسازی آکسون را مشخصی میکنند و عصب محیطی ترمیم میشود.
سلول های دستگاه عصبی محیطی
بافت دستگاه عصبی محیطی مثل بافت دستگاه عصبی مرکزی از مجموعه سلولهای عصبی یا نورونها و سلولهای پشتیبان یا گلیا تشکیل شده است. وظیفه نورونها انتقال جریان الکتریکی ایجاد شده یا پیام عصبی بین بخشهای مختلف و وظیفه سلولهای پشتیبان تامین مواد غذایی، تشکیل غلاف میلین و کمک به ترمیم بافت عصبی است.
انواع نورون اعصاب محیطی
نورونهای اعصاب محیطی از سه نوع چندقطبی، تکقطبی کاذب و دوقطبی تشکیل شدهاند که بهوسیله نورونهای بینابینی نخاع با هم ارتباط برقرار میکنند. نامگذاری این نورونها به دلیل شکل و تعداد زوائد سیتوپلاسمی است که از جسم سلولی آنها خارج میشود.
- نورون چندقطبی: این نورونها فراوانترین سلولهای عصبی دستگاه عصبی هستند. در این نورونها چند زائده از دو طرف جسم سلولی خارج میشود که یکی از آنها آکسون و بقیه دندریتهای سلول را میسازند. این نورونها بخش حرکتی دستگاه عصبی محیطی و نورونهای بینابینی نخاع را میسازند.
- نورون دوقطبی: در نورونهای دوقطبی دو زائده از جسم سلولی خارج میشود که دندریتها و آکسون را تشکیل میدهد. تعداد این نورونها در کل سیستم عصبی بدن بسیار کم است و بیشتر در شبکیه چشم، بخش دهلیزی-حلزونی گوش میانی و غشای بویایی بینی قرار دارند.
- نورون تکقطبی کاذب: در این نورونها یک زائده سیتوپلاسمی کوچک از جسم سلولی خارج میشود که آکسون و دندریتها از شاخه شدن آن به وجود میآیند. آکسون این نورونها دو طرف جسم سلولی قرار دارد. به بخشی از آکسون که نزدیک به دندریتها است، آکسون محیطی و بخشی از آکسون که وارد نخاع یا ساقه مغز میشود، آکسون مرکزی گفته میشود. نورونهای تکقطبی کاذب بخش حسی سیستم عصبی محیطی را میسازند.
سلول های پشتیبان دستگاه عصبی محیطی
سلولهای ماهوارهای، سلولهای شوآن، سلولهای گلیای روده و سلولهای گلیای بویایی چهار گروه سلولهای پشتیبان در دستگاه عصبی محیطی هستند. اما سلولهای شوآن به دلیل شرکت در تشکیل میلین اطراف آکسون و ترمیم بافت آسیبی مهمترین سلولهای پشتیبان PNS هستند. این یاختههای پشتیبان را میتوان به دو گروه میلینساز و غیرمیلینی تقسیم کرد.
- سلول شوآن میلینساز: این سلولها شبیه اولیگودندروسیتهای سیتم عصبی مرکزی هستند و پا پیچیدن دور آکسون نورونهایی که قطری بیشتر از ۱ میکرومتر دارند، غلاف ملین را تشکیل میدهد. هر سلول شوآن برخلاف اولیگودندروسیتهای سیستم عصبی مرکزی فقط میلین یک آکسون را میسازد.
- سلول شوآن غیرمیلینی: سولهای غیر میلینی شبیه آستروسیتهای سیستم عصبی مرکزی هستند که اطراف آکسون نورونهایی با قطر کم یا پایانه آکسون پیشسیناپسی (بهویژه سیناپس عصب-ماهیچه، اطراف گیرندههای حسی پاچینی و اجسام مایسنر) قرار دارند. این سلولها به حفظ تعادل ترکیبات شیمیایی بافت عصبی کمک میکنند. به علاوه سلولهای شوآن پیشسیناپسی با تنظیم ترشح یون کلسیم در سیناپس، انتقال انتقالدهنده عصبی را تنظیم و به تکامل صفحه انتهایی عصب-عضله کمک میکنند
سلولهای ماهوارهای، یاختههای پشتیبان با شکلی مسطح، هسته مرکزی بزرگ و زوائد سیتوپلاسمی در گانگلیای حسی (جسم سلولی نورونهای حسی در ریشه پشتی نخاع) و سمپاتیک (جسم سلولی نورونهای سمپاتیک نزدیک ستون مهرهها) دستگاه عصبی محیطی هستند. عملکرد این سلولها در سیستم عصبی محیطی شبیه آستروسیتهای CNS است با این تفاوت که در تشکیل سد خونی مغزی شرکت نمیکنند. سلولهای ماهوارهای در انتقال پیام عصبی نورونهای حسی، حفظ تعادل یونی در ماتریکس خارج سلولی این نورونها و انتقال یون کلسیم نقش دارند. غشای پلاسمایی این سلولها ضخامت زیادی ندارد و تعداد زیادی مولکول اتصال سلولی (CAM)، گیرندههای انتقال دهنده عصبی، کانالهای یونی بهویژه پتاسیم در آن وجود دارد. در سیتوپلاسم این سلولها علاوه بر هسته اندامکهای شبکه اندوپلاسمایی زبر و صاف (تعداد کمتر)، میتوکندری، لیزوزوم، گرانولهای لیپیدی و پراکسیزوم قرار گرفته است.
سلولهای گلیای روده (EGC) سلولهایی مشابه اولیگوندروسیتها و آستروسیتهای سیستم عصبی مرکزی هستند. این سلولها در در شبکه عصبی زیرمخاطی و ماهیچهای معده، در حفظ تعادل یونی ماتریکس خارج سلولی، محافظت فیزیکی از نورونهای این بخش از دستگاه عصبی محیطی، ایجاد جریان الکتریکی و تنظیم حرکات دودی روده نقش دارند.
سلولهای گلیای غلاف بویایی (OEC) سللولهای پشتیبان مشترک بین دستگاه عصبی محیطی و مرکزی هستند. این سلولها مثل سلولهای شوآن غلافی اطراف آکسونهای بدون میلین عصب بویایی تشکیل میدهند. این یاختههای پشتیبان علاوه بر تشکیل غلاف، باقیماندههای سلولی و باکتریهای این بخش از سیستم عصبی را فاگوسیتوز و در ترمیم آکسون شرکت میکنند.
غلاف میلین چگونه تشکیل می شود ؟
غلاف میلینی اطراف آکسون نورونهای محیطی سرعت هدایت جریان الکتری در این رشتههای عصبی را افزایش میدهد. تشکیل این غلاف در دستگاه عصبی محیطی وظیفه اصلی سلولهای شوآن میلینساز است. غشای سلولی این یاختهها دور آکسون میپیچد و با هر پیچ، هسته و سیتوپلاسم سلول شوآن از آکسون دورتر میشود. در نهایت چندلایه غشای لیپیدی با درصد کمی پروتئین اطراف آکسون تشکیل میشود که هسته و سیتوپلاسم سلول شوآن در خارجیترین بخش آن قرار دارد. هر تار عصبی محیطی بهوسیله تعداد زیادی سلول شوآن میلینه میشود و در فاصله بین این سلولها، بخشی از آکسون بدون میلین قرار دارد که به آن گره رانویه میگویند. پتانسیل عمل در گرههای رانویه (با تحریک کانالهای سدیمی حساس به ولتاژ) ایجاد و در طول آکسون منتقل میشود.
جمع بندی
در این مطلب توضیح دادیم که دستگاه عصبی محیطی از ۱۲ جفت عصب جمجمهای و ۳۱ جفت عصب نخاعی در دو بخش حسی و حرکتی تشکیل شده است که پیامهای اندامهای محیطی را بهوسیله اعصاب حسی به دستگاه عصبی مرکزی میفرستد و دستورات دستگاه عصبی مرکزی را بهوسیله بخش حرکتی به اندامها منتقل میکند. همچنین توضیح دادیم که بخش حرکتی این دستگاه از اعصاب خودمختار و پیکری تشکیل میشود که با ماهیچهها، غدد اگزوکرین و نورونهای دستگاه عصبی روده سیناپس میدهند.