پانکراس چیست؟ — جایگاه ساختار، عملکرد و بیماری ها
پانکراس که به آن لوزالمعده هم گفته میشود، عضوی است که در شکم قرار دارد. این ارگان با تولید هورمون و همچنین صفرا، در تبدیل غذای مصرفی به سوخت سلولهای بدن نقش اساسی ایفا میکند. پانکراس دارای دو عملکرد درونریز است که قند خون را تنظیم میکنند و یک عملکرد برونریز که در هضم غذا نقش دارد. در این مطلب در مورد اینکه پانکراس چگونه اندامی است و ساختار و عملکرد آن چیست توضیح دادهایم و از شایعترین بیماریهای پانکراس و روشهای تشخیص و درمان آنها صحبت کردهایم.
پانکراس چیست؟
پانکراس یا لوزالمعده، نقش زیادی در هضم غذا دارد. طی هضم، پانکراس شیره هاضمه و آنزیمهایی را تولید میکند. این آنزیمها قندها، چربیها و نشاسته را تجزیه میکنند. پانکراس همچنین با ساختن هورمونها به سیستم هضم شما کمک میکند. این پیامرسانهای شیمیایی هستند که از طریق خون منتقل میشوند. هورمونهای پانکراس به تنظیم سطح قند خون و اشتها، تحریک ترشح اسیدهای معده کمک میکنند.
پانکراس سمت چپ است یا راست؟
پانکراس در پشت معده، قسمت فوقانی شکم و سمت چپ قرار دارد. اطراف آن توسط اندامهای دیگر از جمله روده کوچک، کبد و طحال است. پانکراس، بافت اسفنجی دارد، حدود شش تا ده اینچ طول دارد و به شکل گلابی صاف یا ماهی است که به صورت افقی از شکم گسترش یافته است. قسمت پهن به نام سر پانکراس به سمت مرکز شکم قرار گرفته است. سر پانکراس در مقطعی قرار دارد که معده با قسمت اول روده کوچک در تماس است یعنی جایی که معده غذای نیمه هضم شده را در روده تخلیه میکند و پانکراس، آنزیمهای هضم کننده را به آن اضافه میکند.
آناتومی پانکراس
قسمت مرکزی پانکراس، گردن یا بدن و انتهای نازک آن، دم نامیده میشود که به سمت چپ گسترش مییابد. چندین رگ خونی اصلی پانکراس، شریان مزانتریک فوقانی، رگ مزانتریک فوقانی، ورید پورتال و محور سلیاک را احاطه کردهاند و خون را به پانکراس و سایر اندامهای شکمی میرسانند. تقریباً تمام پانکراس (95٪) از بافت برونریز تشکیل شده است که آنزیمهای پانکراس را برای هضم غذا تولید میکند.
بافت باقیمانده از سلولهای غدد درونریز به نام جزایر لانگرهانس تشکیل شده است. این خوشه سلولها مانند انگور به نظر میرسند و هورمونهایی تولید میکنند که قند خون و ترشحات پانکراس را تنظیم میکند. روابط آناتومیکی پانکراس با دیگر اندامها به صورت زیر است:
- بخش جلویی پانکراس: معده، کیسه کوچکتر (Omental Bursa)، مزوکلون عرضی، شریان مزانتریک فوقانی
- بخش خلفی پانکراس: آئورت، ورید اجوف تحتانی، شریان کلیوی راست، رگهای راست و چپ کلیه، رگهای مزانتریک فوقانی، رگ طحال، ورید پورتال کبدی، کلیه چپ، غده فوق کلیوی سمت چپ
- بخش قدامی پانکراس: شریان طحال
- بخش جانبی پانکراس: طحال
- بخش میانی پانکراس: اثنی عشر (قسمتهای نزولی و افقی)
پانکراس، توسط یک کپسول نازک ساخته شده از بافت همبند سست، پوشانده شده است. دیواره بافت همبند بین لوبولاری از کپسول به پارانشیم پانکراس ادامه یافته و آن را به لوبولهایی تقسیم بندی کرده است و دیواره بین لوبولی، مجاری بین لوبولی، رگهای خونی، اعصاب و اجسام لاملا (پاکیینی) را در خود جای میدهد که انواع خاصی از گیرنده های حسی هستند. اندام پارانشیمی پانکراس، به پنج قسمت تشریحی شامل سر، بخش uncinate، گردن، بدنه و دم تقسیم میشود که هریک در ادامه توضیح داده شدهاند.
فرآیند uncinate طویل شدن محل اتصال مرز جانبی پایین و چپ سر پانکراس است. کلمه «uncinate» از ریشه یونانی، به معنی قلاب آمده است. پانکراس از دو جوانه آندودرمال ایجاد میشود که از قسمت دمی جلوی روده به وجود میآیند. uncinate بخش کوچکی از پانکراس است. uncinate در واقع ادامه شدن زاویه اتصال مرزهای جانبی پایین و چپ در سر پانکراس است.
سر پانکراس
سر، وسیعترین قسمت پانکراس است. سر پانکراس در سمت راست شکم و در منحنی اثنی عشر (قسمت اول روده کوچک) قرار گرفته و مستقیماً در مقابل قسمتهای نزولی و افقی دوازدهه C شکل قرار دارد که به دور سر پانکراس میپیچد.
بیرونزدگی از ناحیه سر، به عقب به سمت شریان مزانتریک فوقانی گسترش مییابد. گردن پانکراس به صورت عرضی از سر ادامه مییابد، یک ساختار کوتاه تقریباً 2 سانتیمتری که سر را با بدن متصل میکند. پس از گردن، شریان مزانتریک فوقانی و ورید و منشا ورید پورتال کبدی هستند که با به هم پیوستن رگهای مزانتریک فوقانی و طحال تشکیل شده است.
گردن پانکراس
قسمت نازک غده بین سر و بدن پانکراس است.
بدنه پانکراس
قسمت میانی پانکراس، یعنی بین گردن و دم است. شریان مزانتریک فوقانی و ورید پشت این قسمت از پانکراس قرار دارند. بدن که از دو سطح (قدامی و خلفی) و دو مرز (فوقانی و تحتانی) تشکیل شده است. در قدامی مهره L2 قرار دارد و همچنین کف بورس کامل (کیسه کوچکتر) را تشکیل میدهد.
آئورت، شریان مزانتریک فوقانی، عروق کلیوی چپ، کلیه چپ و غده فوق فوقانی چپ در پشت بدن پانکراس قرار دارند. سرانجام، دم داخل صفاقی آخرین قسمت پانکراس و نزدیک به هیولوم طحال است و با رگهای طحال در رباط طحال اجرا می شود.
دم پانکراس
نوک نازک پانکراس، در سمت چپ شکم و در مجاورت طحال است.
مجاری پانکراس
در کل پارانشیم پانکراس از دم به سر، مجرای اصلی پانکراس (Wirsung) است. این ماده با مجرای صفراوی سر پانکراس متصل میشود و مجرای هپاتوپانکراس را ایجاد میکند که در غیر این صورت آمپول واتر (Ampulla Of Vater) نامیده میشود. این بخش به قسمت نزولی دوازدهه در پاپیلای بزرگ اثنی عشر باز میشود. جریان از طریق آمپول واتر توسط اسفنکتر عضلانی صاف به نام اسفنکتر (هپاتوپانکراس) Oddi کنترل میشود.
همچنین این اسفنکتر از ریفلاکس محتوای اثنیعشر در مجرای هپاتوپانکراس جلوگیری میکند. قسمتهای انتهایی مجاری اصلی پانکراس و مجاری صفراوی نیز دارای اسفنکتر هستند که نقش مهمی در کنترل جریان مایعات پانکراس و صفرا دارند. پانکراس علاوه بر مجرای اصلی، حاوی مجرای جانبی نیز هست که با مجرای اصلی لوزالمعده در سطح گردن پانکراس، ارتباط دارد و در قسمت پایین دوازدهه در پاپیلای اثنیعشر کوچک باز میشود.
رگ های خونی پانکراس
پانکراس، خون را از چندین منبع دریافت میکند. فرآیند uncinate و سر توسط شریانهای فوقانی و تحتانی لوزالمعده تأمین میشوند که به ترتیب شاخههای شریانهای مزانتریک معده و شریان مزانتریک فوقانی هستند. هر شریان لوزالمعده دئودنال دارای شاخههای قدامی و خلفی است که در امتداد سطوح مربوط به گردن لوزالمعده که در آن قوس پانکراسی دئودنوم (Pancreaticoduodenal Arcades) ایجاد شده و خون شریانی آنها را تأمین میکند، بیرون میزند.
بدن و دم لوزالمعده توسط شریانهای لوزالمعده تأمین میشوند که از شریانهای مزانتریک طحال، گاستورودودنوم و شریان مزانتریک فوقانی نشأت میگیرند. خونرسان اصلی شریان طحال است. رگهای پانکراس، وظیفه تخلیه خون بدون اکسیژن از لوزالمعده را بر عهده دارند.
ورید قدامی لوزالمعده فوقانی به ورید مزانتریک فوقانی تخلیه میشود، در حالی که ورید مزانتریک خلفی به ورید پورتال کبدی تخلیه میشود. وریدهای لوزالمعده قدامی و خلفی تحتانی، به ورید مزانتریک فوقانی تخلیه میشوند، در حالی که وریدهای لوزالمعده خون وریدی را از بدن و دم تخلیه میکنند و به داخل رگ طحال تخلیه میشوند. پانکراس در نزدیکی چندین رگ اصلی است که نقش قابل توجهی در آناتومی عروقی دارند:
- آئورت و ورید اجوف تحتانی به صورت خلفی به سر پانکراس منتقل میشوند.
- سرخرگ مزانتریک فوقانی در پشت گردن پانکراس و جلوتر از فرآیند نخوردن قرار دارد.
- بعد از گردن لوزالمعده، رگهای طحال و مزانتریک فوقانی متحد شده و ورید پورتال کبدی را تشکیل میدهند.
- شریان طحال همانطور که از منشا خود در شبکه سلیاک به هیلوم طحال میرود، مرز فوقانی پانکراس را طی میکند.
سیستم لنفاوی پانکراس
لنف از طریق رگهای لنفاوی تخلیه شده در غدد لنفاوی لوزالمعده، از بدنه و دُم تخلیه میشود. عروق تخلیهای، مایع لنفاوی بخش سر را به درون غدد لنفاوی پیلوری تخلیه میکنند. متعاقباً، لنف به گرههای لنفاوی مزانتریک یا سلیاک فوقانی منتقل میشود.
سیستم عصبی پانکراس
پانکراس، از طریق سیستم عصبی خودکار (ANS) اعصاب غیر ارادی را دریافت میکند. عصبدهی پاراسمپاتیک پانکراس، از عصب واگ (CN X) و بخش سمپاتیک آن از اعصاب بزرگتر و کوچکتر نخاعی (مهرههای T5 تا T12) نشأت میگیرد. هر دو نوع فیبرهای عصبی خودمختار تا زمان گانگلیون سلیاک و شبکه فوقانی مزانتریک حرکت میکنند و در نهایت بر روی لوزالمعده ظاهر میشوند.
در داخل بدن پانکراس، تکانههای عصبی به سلولهای آسینار (Acinar Cells) و جزایر پانکراس منتقل میشوند. فیبرهای پاراسمپاتیک ترشح سلولهای آسینار را القا میکنند و در نهایت منجر به ترشح از پانکراس، انسولین و گلوکاگون و در مقابل، الیاف سمپاتیک باعث انقباض عروق و مهار ترشح هورمون میشوند. در رابطه با ترشح هورمونی، عصبدهی سمپاتیک ترشح گلوکاگون را تحریک اما ترشح انسولین را مهار میکند.
بافت سلولی پانکراس
در جزایر پانکراس، چهار نوع سلول اصلی وجود دارند که در ادامه توضیح دادهایم:
- سلولهای B (بتا): این سلولها انسولین ترشح میکنند و حدود 70 درصد از سلولهای جزایر را تشکیل میدهند. آنها معمولاً در قسمت مرکزی جزیره واقع شدهاند. سلولهای B حاوی گرانولهای ترشحی زیادی هستند که دارای یک مرکز تاریک با انسولین متبلور هستند که توسط هاله کمرنگ و گستردهای احاطه شده است.
- سلولهای A (آلفا): این سلولها گلوکاگون ترشح میکنند و 15 تا 20 درصد از سلولهای جزایر را تشکیل میدهند. آنها معمولاً بزرگتر از سلولهای B هستند و معمولاً به طور محیطی در جزیره قرار دارند. اندازه گرانولهای آنها یکنواختتر است و یک مرکز تاریک بزرگتر در مقایسه با سلولهای B با هاله رقیقتری احاطه شده است. دانهها با گلوکاگون پر میشوند.
- سلولهای D (دلتا): این سلولها سوماتواستاتین ترشح میکنند و 5 تا 10 درصد سلولهای جزایر را تشکیل میدهند. آنها به طور پراکنده در سراسر جزیره واقع شده اند اما بیشتر در حاشیه قرار دارند. سلولهای D در مقایسه با سلولهای A و B حاوی گرانولهای ترشحی بزرگتری هستند.
- سلولهای PP (پلیپپتید لوزالمعده): این سلولها پلی پپتیدهای لوزالمعده را ترشح میکنند و بیش از 5 درصد از سلولهای جزایر را تشکیل میدهند. آنها بیشتر در داخل سر پانکراس قرار دارند.
وظیفه پانکراس در بدن چیست؟
پانکراس از نظر عملکرد دو بخش درونریز و برونریز دارد که هورمونها و آنزیمهای گوارشی را تولید میکنند که در هضم و جذب غذا در سیستم گوارش نقش اساسی دارند. مسیر طبیعی غذا در لوله گوارش به این صورت است که غذا پس از بلع، توسط مری از دهان به معده منتقل میشود. در معده، اسیدهای گوارشی غذا را تجزیه میکنند. غذای نیمه هضم شده (کیمه یا کیموس) مستقیماً به قسمت ابتدایی روده کوچک (اثنی عشر) میریزد. در دوازدهه، صفرا از کبد و آنزیمهای گوارشی از پانکراس وارد سیستم هاضمه میشوند.
سپس توده غذایی نیمه هضم شده، از اثنیعشر به قسمتهای دیگر روده کوچک که گوارش اصلی در آن اتفاق می افتد، میرود و از آنجا به روده بزرگ منتهی شده و در نهایت مواد باقیمانده که آب آنها در روده بزرگ جذب شده است، به شکل مدفوع وارد راست روده شده و از مقعد خارج میشوند. سرطان پانکراس، بر سیستم هضم تأثیر میگذارد، باعث کاهش وزن یا دیابت میشود. علاوه بر این، جریان سیستم گوارشی اغلب در طی درمان جراحی سرطان پانکراس تغییر میکند. پانکراسِ سالم مواد شیمیایی مناسب را در مقادیر لازم و در زمان مناسب برای هضم غذا تولید میکند. عملکرد پانکراس شامل حوزههای مختلفی است که در ادامه به آنها پرداختهایم.
عملکرد پانکراس به عنوان غده برون ریز
پانکراس حاوی بخش برون ریز است که آنزیمهای گوارشی مهمی را تولید میکند. این آنزیمها شامل تریپسین و کیموتریپسین برای هضم پروتئینها هستند. همچنین آمیلاز برای هضم کربوهیدراتها و لیپاز برای تجزیه چربیها عمل میکنند. وقتی غذا وارد معده میشود، شیره پانکراس، در سیستم مجاری آزاد میشوند که در مجرای اصلی پانکراس به اوج خود میرسند.
مجرای پانکراس به مجرای صفراوی مشترک میپیوندد و آمپول Vater را تشکیل میدهد که در قسمت اول روده کوچک، دوازدهه نامیده میشود. مجرای صفراوی مشترک از کبد و کیسه صفرا سرچشمه میگیرد و آب گوارشی مهم دیگری به نام صفرا تولید میکند. شیره گوارشی و صفراوی پانکراس که در دوازدهه آزاد میشود، به بدن کمک میکند تا چربیها، کربوهیدراتها و پروتئینها را هضم کند.
عملکرد پانکراس به عنوان غده درون ریز
بخش درونریز پانکراس از سلولهای جزایر لانگرهانس تشکیل شده است که هورمونهای خاصی تولید و مستقیماً در جریان خون آزاد میکند. دو هورمون اصلی پانکراس انسولین و گلوکاگون هستند که در تنظیم قند خون نقش دارند. انسولین در جهت کاهش قند خون و گلوکاگون برای افزایش قند خون عمل میکنند. حفظ سطح مناسب قند خون برای عملکرد اندامهای کلیدی از جمله مغز، کبد و کلیهها بسیار مهم است.
آنزیم های پانکراس
پانکراس، شیره گوارشی سرشار از آنزیمها را برای تجزیه مواد غذایی تولید میکند. این شیره هاضمه از طریق مجاری پانکراس عبور میکنند و در قسمت بالایی روده کوچک به نام اثنی عشر تخلیه میشوند. پانکراس روزانه حدود ۲۲۷ گرم شیره گوارشی تولید میکند که عمدتا شامل آنزیمهای زیر است:
- لیپاز: این آنزیم همراه با صفرا که کبد تولید میکند باعث تجزیه چربی در رژیم غذایی شما میشود. اگر لیپاز کافی وجود نداشته باشد، بدن در جذب چربی و ویتامینهای مهم محلول در چربی (A ،D ،E ،K) مشکل خواهد داشت. علائم جذب ضعیف چربی شامل اسهال، افزایش حرکات روده و مدفوع چرب هستند.
- پروتئاز: این آنزیم پروتئینهای موجود در رژیم غذایی را تجزیه میکند. همچنین به مقابله با میکروبهایی که ممکن است در رودهها زندگی کنند مانند برخی باکتریها و مخمرها کمک میکند. پروتئینهای هضم نشده میتوانند در برخی افراد واکنشهای آلرژیک ایجاد کنند.
- آمیلاز: این آنزیم به تجزیه نشاسته به قند کمک میکند، بدن میتواند از آن برای انرژی استفاده کند. اگر آمیلاز کافی نداشته باشید، ممکن است فرد به دلیل کربوهیدراتهای هضم نشده به اسهال مبتلا شود.
هورمون های پانکراس
بسیاری از گروههای سلولی در داخل پانکراس، هورمون تولید میکنند. برخلاف بسیاری از آنزیمها که در سیستم گوارشی آزاد میشوند، هورمونها در خون ترشح میشوند و پیامها را به قسمتهای دیگر دستگاه گوارش منتقل میکنند. هورمونهای پانکراس عبارتند از:
- انسولین: این هورمون در سلولهای جزایر لانگرهانس پانکراس ساخته میشود که به سلولهای بتا معروف هستند. سلولهای بتا حدود 75 درصد سلولهای سازندده هورمون در پانکراس را تشکیل میدهند. انسولین هورمونی است که به بدن کمک میکند از قند برای انرژی استفاده کند. بدون انسولین کافی، سطح قند در خون افزایش مییابد و در صورت عدم کنترل آن، فرد به دیابت مبتلا خواهد شد.
- گلوکاگون: سلولهای آلفای پانکراس، حدود 20 درصد سلولهای پانکراس را که هورمون تولید میکنند تشکیل میدهند. آنها گلوکاگون تولید میکنند. اگر قند خون خیلی پایین بیاید، گلوکاگون با ارسال پیامی به کبد برای آزادسازی قند ذخیره شده، به افزایش آن کمک میکند.
- گاسترین و آمیلین: در درجه اول، سلولهای G موجود در معده گاسترین را تولید میکنند اما مقداری از آن در پانکراس نیز تولید میشود. این هورمون معده را تحریک میکند تا اسید تولید کند. آمیلین در سلولهای بتا ساخته میشود و به کنترل اشتها و تخلیه معده کمک میکند.
بیماری های پانکراس
اختلالات پانکراس، شامل پانکراتیت (التهاب پانکراس)، کیست پانکراس، شرایط پیش سرطانی مانند PanIN و IPMN و سرطان پانکراس هستند. هر اختلال ممکن است علائم متفاوتی از خود بروز دهد و به درمانهای متفاوتی نیاز داشته باشند.
التهاب پانکراس چیست؟
پانکراتیت یا التهاب پانکراس هنگامی ایجاد میشود که ترشحات آنزیمی، به دیواره مجاری یا بافت پانکراس آسیب برسانند که میتواند به صورت حملات حاد دردناک که چند روز طول میکشد رخ دهد یا ممکن است یک بیماری مزمن باشد که طی چند سال پیشرفت میکند. پانکراتیت حاد به طور ناگهانی ایجاد میشود و اغلب ناشی از مصرف الکل یا سنگ کیسه صفرا است. واکنش به برخی از داروها، ضربه و عفونت نیز میتوانند منجر به پانکراتیت حاد شوند. پانکراتیت حاد گاهی حیات فرد را تهدید میکند اما بیشتر بیماران در صورت تشخیص و درمان به موقع، به طور کامل بهبود مییابند.
پانکراتیت مزمن به تداوم التهاب اشاره دارد که در آن آسیب پانکراس همچنان ادامه مییابد و با گذشت زمان این ارگان عملکرد خود را از دست میدهد. بیشتر موارد پانکراتیت مزمن ناشی از مصرف مداوم الکل است اما برخی موارد، ارثی یا به دلیل بیماریهایی مانند فیبروز کیستیک هستند. تقریباً 87000 نفر هر ساله در ایالات متحده تحت پانکراتیت تحت درمان قرار میگیرند، شیوع این بیماری در زنان دو برابر مردان است. پانکراتیت بیشتر در بزرگسالان دیده میشود و در کودکان بسیار نادر است.
علائم التهاب پانکراس چه هستند؟
علائم ممکن است در طی یک دوره زمانی بدون بروز ناگهانی چشمگیر یک حمله حاد ایجاد شوند. با این حال، مبتلایان به پانکراتیت مزمنِ تشخیص داده نشده، ممکن است دورههای حاد داشته باشند. در پانکراتیت مزمن، میزان ترشح آنزیمهای مورد نیاز برای هضم و جذب چربیهای رژیم غذایی کاهش مییابد. هضم چربی مختل شده و در نتیجه مدفوع چرب ایجاد میکند که نارسایی برون ریز گفته میشود. درد مکرر شکم ممکن است با حالت تهوع و کاهش وزن همراه باشد. با اسکنهای تشخیصی ممکن است سنگ ها یا نواحی از بافت کلسیفیه شده در داخل پانکراس پیدا شود. علائم پانکراتیت حاد شامل موارد زیر هستند:
- درد شدید و مداوم در قسمت فوقانی وسط شکم، که اغلب به پشت منتشر میشود.
- زردی
- تب با درجه پایین
- حالت تهوع یا استفراغ
- فشار خون پایین
- پوست نرم
- سختی یا جرم شکمی غیر معمول که احساس میشود.
- نفخ و حساسیت شکمی
- کبودی (اکیموز) در پهلوها و قسمت میانی شکم
- بافت پانکراس ممکن است نکروزه شود (مرگ بافتی)
- آبسه پانکراس
- سودوکیست (Pseudocyst) پانکراس که یک رسوب غیر طبیعی از بافت، مایعات و بقایای سلولی است که میتواند پس از دورههای پانکراتیت حاد و به طور معمول 1 تا 4 هفته پس از آغاز بیماری به وجود بیاید.
علائم پانکراتیت مزمن نیز عبارتند از موارد زیر:
- درد شکم یا کمر درد
- کاهش وزن
- تهوع و استفراغ
- شروع دیابت شیرین
- مدفوع روغنی و کم رنگ
علل پانکراتیت
در بیش از نیمی از بیماران، پانکراتیت مزمن ناشی از مصرف طولانی مدت الکل است که منجر به آسیب و زخم پانکراس میشود. سایر افراد ممکن است در اثر دلایل ارثی و دلایل دیگر به پانکراتیت مزمن مبتلا شوند، از جمله:
- سنگ صفرا
- مشکلات ساختاری مجاری پانکراس و صفرا
- برخی از داروها مانند مکملهای استروژن و برخی دیورتیکها
- عفونت شدید ویروسی، پانکراتیت ویروسی در موارد نادری در اثر ویروسهایی مانند اوریون، کوکساکی B، پنومونی مایکوپلاسما و کمپیلوباکتر ایجاد میشود.
- عفونت شدید باکتریایی
- عفونت انگلی، پانکراتیت انگلی یک مشکل شایع در کشورهای در حال توسعه است. انگلهای روده میتوانند منجر به پانکراتیت حاد و سایر بیماریهای پانکراس شوند.
- آسیب به شکم
- افزایش سطح تری گلیسیرید که چربی خون نامیده میشود.
- افزایش سطح کلسیم یا هیپرکلسمی
- دلایل ژنتیکی مانند فیبروز معده
پانکراتیت حاد معمولاً به دلیل سنگ کیسه صفرا یا مصرف زیاد الکل ایجاد میشود. دلایل دیگر شامل استفاده از برخی داروها (مانند سرکوب کننده سیستم ایمنی، استروژنها، دیورتیکهای تیازید و آزاتیوپرین)، اختلالات لیپیدی (تری گلیسیرید)، عفونت، جراحی یا ضربه به شکم در اثر تصادف یا آسیب هستند. پانکراتیت حاد در 10 تا 15 درصد بیماران ایدیوپاتیک در نظر گرفته میشود (یعنی علت آن مشخص نیست).
در بیش از نیمی از بیماران، پانکراتیت مزمن ناشی از مصرف طولانی مدت الکل است که منجر به آسیب و زخم پانکراس میشود. سایر افراد ممکن است به علت ارثی، سنگ صفرا (که مجرای پانکراس را مسدود میکند)، بیماری خود ایمنی مانند لوپوس یا سطح بالای تریگلیسیرید، دچار پانکراتیت مزمن شوند. علت پانکراتیت مزمن را نمیتوان در حدود 25 تا 30 درصد از بیماران تشخیص داد (ایدیوپاتیک). شواهد نشان میدهند که برخی موارد پانکراتیت مزمن ناشناخته ممکن است با جهشهای ژنی غیرمعمول و فیبروز کیستیک مرتبط باشد.
پانکراتیت خود ایمنی
تقریباً در ۵ تا ۶ درصد بیماران مبتلا به پانکراتیت مزمن، این بیماری ناشی از التهاب خود ایمنی است (که در آن سیستم ایمنی به پانکراس حمله میکند). علائم ممکن است خفیف باشد اما بیماران مبتلا به پانکراتیتهای خود ایمنی (AIP) تمایل به افزایش سطح ایمونوگلوبولین G4 (IgG4) و میزان بالای تشکیل سنگ پانکراس را دارند. سایر شاخصهای پانکراتیت خود ایمنی شامل باریک شدن مجرای اصلی پانکراس، اسکار در بافت پانکراس و نفوذ با سلولهای التهابی است. AIP میتواند به خودی خود یا در ارتباط با سایر بیماریهای خود ایمنی مانند کلانژیت اسکلروزان اولیه (PSC)، سیروز صفراوی اولیه، فیبروز صفاقی، آرتریت روماتوئید، سارکوئیدوز و سندرم شوگرن رخ دهد.
پانکراتیت ناشی از سنگ کیسه صفرا
بین 20 تا 30 درصد بیماران مبتلا به پانکراتیت مزمن سنگهای کوچک لوزالمعده یا پلاگینهای پروتئینی تشکیل میدهند. سنگ کیسه صفرا در کیسه صفرا ایجاد میشود. در موارد پانکراتیت سنگ صفرا، سنگ از کیسه صفرا خارج میشود و دهانه لوزالمعده به قسمت اول روده کوچک (اثنی عشر) را مسدود میکند. این امر باعث تهیه پشتیبان از مایعات میشود که میتواند هم از طریق مجرای صفراوی و هم از مجرای پانکراس حرکت کند. پانکراتیت سنگ صفرا در صورت عدم درمان میتواند بسیار دردناک و تهدید کننده زندگی باشد. سنگهای صفراوی علت اصلی پانکراتیت کوتاه مدت (حاد) است. علائم این نوع از پانکراتیت عبارتند از موارد زیر:
- درد شدید (رایجترین علامت)
- تب و لرز
- زردی چشم و پوست
- حالت تهوع واستفراغ
- درد تیز در بالا و سمت چپ شکم یا پشت
- انتشار درد یا فشار به شانه یا سینه
تشخیص پانکراتیت ناشی از سنگ صفرا
پانکراتیت سنگ صفرا با استفاده از ترکیبی از ابزار تشخیص داده می شود. رایج ترین آنها آزمایش خون و انواع مختلف اسکن بدن است. آزمایش خون می تواند التهاب در پانکراس را پیدا کند. CT اسکن، MRI، اسکن یا سونوگرافی میتوانند تصویر واضحتری از شدت پانکراتیت ارائه دهد و به کمک آن میتوان تشخیص داد که سنگ صفرا داخل مجرای لوزالمعده است یا خیر.
ERCP
کلانژیوپانکراتوگرافی آندوسکوپی رتروگراد (ERCP) روشی است که در آن آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی (GI) و اشعه ایکس را برای تشخیص و درمان پانکراتیت و سایر مشکلات مجاری پانکراس ترکیب شدهاند. اگر پزشک مشکوک به مجاری صفراوی یا پانکراس به دلیل پانکراس یا علل دیگر باشد، ERCP را انجام میدهد. در طی ERCP، آندوسکوپی منعطف و روشن به مری، از طریق معده و به اثنی عشر (قسمت اول روده کوچک) وارد میشود.
رنگ کنتراست به داخل مجاری تزریق میشود و فیلم اشعه ایکس (فلوروسکوپی) به پزشکان امکان میدهد هر منطقه از جریان باریک یا مسدود شده از مجرای صفراوی یا مجاری پانکراس را مشاهده کنند. در صورت یافتن مشکل، پزشکان میتوانند ابزارهای خاصی را از طریق آندوسکوپ برای باز کردن مجاری مسدود شده، تجزیه یا از بین بردن سنگ کیسه صفرا، از بین بردن تومورها در مجاری یا قرار دادن استنت برای بازگرداندن جریان مایع پانکراس یا صفراوی وارد کنند.
برای ارزیابی سلولها از نظر عفونت یا سرطان، ممکن است از طریق آندوسکوپ، نمونهبرداری نیز انجام شود. اگر سنگهای صفراوی علت پانکراتیت باشد، ممکن است در طی ERCP آنها برداشته شود و به دنبال آن کیسه صفرا برداشته شود (کوله سیستکتومی نامیده میشود).
درمان پانکراتیت ناشی از سنگ صفرا
در گذشته عمل جراحی تنها گزینه درمان این نوع پانکراتیت بود اما امروزه روشی به نام لیتوتریپسی یک درمان جایگزین است. این روش یک تا دو ساعت طول میکشد و از امواج شوک برای شکستن سنگها به قطعات بسیار کوچک استفاده میکند تا بتوانند از طریق مجرای لوزالمعده عبور کنند. بیمار در حین لیتوتریپسی بیهوش میشود.
پانکراتیت سنگ صفراوی معمولاً باید در بیمارستان تحت درمان تخصصی قرار بگیرد. مایعات از طریق IV (داخل وریدی) به بدن بیمار تزریق میشوند. در مواردی که امکان خوردن غذا نباشد، ممکن است تغذیه از طریق یک لوله مخصوص یا به صورت تزریقی انجام شود. درد و حالت تهوع نیز با تزریق دارو در سرم کنترل میشوند. در موارد شدیدتر، جراح با استفاده از آندوسکوپ و روشی به نام ERCP (کلانژیوپانکراتوگرافی آندوسکوپی رتروگراد) سنگ کیسه صفرا را خارج میکند. ممکن است نیاز به برداشتن کیسه صفرا هم باشد که معمولا پس از کاهش التهاب پانکراس انجام میگیرد.
عدم درمان پانکراتیت سنگ صفراوی، عوارض جدی به دنبال دارد. بازگشت شیره گوارشی کبد، صفرا و لوزالمعده میتوانند باعث ایجاد عفونتی به نام کلانژیت شوند. همچنین ممکن است زردی مزمن به وجود بیاید و به کبد آسیب برسد. نکروز (مردن بافت سلولی) بافت پانکراس نیز از دیگر عوارض ناشی از عدم درمان به موقع پانکراتیت سنگ صفرا است.
درمان التهاب پانکراس چیست؟
درمان پانکراتیت حاد ممکن است شامل پشتیبانی غذایی با لولههای تغذیهای یا تغذیه داخل وریدی (IV)، آنتیبیوتیکها و داروهای ضد درد باشد. برای درمان عوارض گاهی به جراحی نیاز است. درمان پانکراتیت مزمن شامل موارد زیر است:
- داروهای ضد درد
- رژیم غذایی کم چرب و مغذی
- مکملهای آنزیمی
- جراحی برای برداشتن بخشی یا تمام پانکراس
استنت
مجرای صفراوی یک لوله باریک است که صفرا را از کبد به کیسه صفرا، مثانه و روده کوچک حمل میکند. این مایع به تجزیه غذا کمک میکند و معمولاً دو مجرا قبل از تخلیه در روده کوچک به هم متصل میشوند. اگر مجاری به دلیل سنگ کیسه صفرا، تومور، عفونت، زخم، کیست کاذب یا ضربه یا بیماری دیگر باریک یا مسدود شده باشند، مایعات جمع شده و باعث پانکراتیت میشوند. ممکن است لازم باشد صفرا یا مجرای پانکراسِ مسدود شده با استفاده از یک استنت باز شود، این یک لوله پلاستیکی یا فلزی کوچک است که برای باز نگه داشتن آن در داخل مجرا قرار دارد.
مایعات IV، تغذیه انتترال، TPN
برای بهبود پانکراس و جلوگیری از آسیب و تحریک، بیماران مبتلا به پانکراتیت ممکن است به طور موقت مایعات داخل وریدی را برای آبرسانی دریافت کنند. اگر بیمار بیش از 5 تا 7 روز قادر به غذا خوردن نیست یا اگر دچار سو تغذیه باشد، ممکن است تغذیه از طریق یک لوله کوچک از بینی به روده کوچک یا معده انجام شود. گاهی تغذیه رودهای ممنوعیت دارد یا بیمار نمیتواند آن را تحمل کند. در این شرایط، تغذیه وریدی بهتر از عدم تغذیه است.
مکمل آنزیمی
هنگامی که غذای هضم نشدهای در روده وجود دارد، پانکراس به طور معمول تحریک میشود تا آنزیمهای پانکراس را تولید و آزاد کند. این آنزیمها به صفرا می پیوندند و تجزیه مواد غذایی را در روده کوچک آغاز میکنند. مکملهای آنزیمی شروع به هضم غذا میکنند در حالی که در معده است و به کاهش تحریک پانکراسِ ناشی از مصرف غذا کمک میکند. اگر بیمار کمبود آنزیم گوارشی داشته باشد، مکملهای آنزیمی به جذب بهتر غذا کمک میکنند که باعث بهبود مصرف مواد مغذی میشود. جلوگیری از تحریک پانکراس همچنین به کاهش درد مرتبط با پانکراتیت کمک میکند.
داروی درمان التهاب پانکراس
هدف از این دارو درمانی، مدیریت درد پانکراس، با بهینهترین روش است که به هر بیمار امکان میدهد بیش از آنکه در بیمارستان باشد یا در خانه بماند یا قادر به حفظ سطح طبیعی فعالیت باشد. بسیاری از بیماران رژیم بیش از یک نوع دارو را مصرف میکنند. داروهای خوراکی حاوی مخدر مانند Percocet و oxycodone هستند و ممکن است همراه با داروهای غیر مخدر مانند داروهای شلکننده بافت ماهیچهای و ضد افسردگی استفاده شوند. متادون خوراکی داروی بسیار خوبی برای کنترل درد مزمن پانکراس است. تمامی این داروها باید زیر نظر پزشک و در دوز مناسب تجویز و استفاده شوند.
پس از ایجاد رژیم خوراکی، میتوان با افزودن موقت داروها، دردها و حملات حاد پانکراس را کنترل کرد. در صورت تحمل داروهای خوراکی، بیماران ممکن است برای داروهای وریدی در بیمارستان بستری شوند. بلوککنندههای عصبی ممکن است چندین بار به طور همزمان برای کنترل درد مورد استفاده قرار گیرند. یک سوزن از طریق پوست و در پشت، برای جلوگیری از سیگنالهای اعصاب اصلی به پانکراس وارد میشوند. این روش میتواند از طریق آندوسکوپی انجام شود که در آن بسته عصبی پانکراس با داروی ضد درد طولانی مدت که چندین ماه طول میکشد، تزریق میشود.
این کار با استفاده از آندوسکوپ و از طریق معده انجام میگیرد. بلوککنندههای عصبی، اعصاب را از بین میبرند اما با گذشت زمان دوباره رشد میکنند بنابراین بیماران نیاز به درمان مکرر دارند. روش دیگر برای کنترل درد استفاده از پمپهای درد قابل کاشت در ستون فقرات است. اکثر پمپهای قابل کاشت، دوزهای مداوم پایینی را برای کنترل درد فراهم میکنند و ممکن است از آنها همراه با داروهای خوراکی استفاده شود.
جراحی پانکراس
عمل جراحی بسته به علت پانکراتیت، آناتومی بیمار، سطح درد و سایر عوامل، جراحی میتواند یک درمان مناسب باشد. اگر سنگهای صفراوی علت پانکراتیت باشد، ممکن است جراحی برای برداشتن سنگ های صفراوی و احتمالاً کیسه صفرا لازم باشد. برای تخلیه کیستهای کاذب یا تجمع مایعات و بافت در ناحیه پانکراس ممکن است به جراحی نیاز باشد. برداشتن کل پانکراس (پانکراتکتومی کامل) ممکن است به منظور کاهش یا از بین بردن درد غیرقابل حل مرتبط با پانکراتیت مزمن انجام شود.
پانکراتکتومی توتال در 90 درصد موارد درد را تسکین میدهد اما باعث میشود بیماران دیابتی شوند. برای بهبود زندگی بیمارانی که تحت پانکراتکتومی قرار گرفتهاند، پیوند سلول جزایر اتولوگ ارائه میشود، این یک که یک فرایند ابتکاری برای استخراج سلولهای انسولین ساز خود بیمار و سپس تزریق مجدد آنها به کبد پس از برداشتن پانکراس است. با تزریق مجدد سلولهای جزایر پانکراس، این روش ممکن است به بیماران اجازه دهد تا برخی از عملکردهای تولید انسولین خود را حفظ کنند، در نتیجه از شکل قابل درمان دیابت معروف به دیابت شکننده (Brittle Diabetes) جلوگیری میکند.
سرطان پانکراس چیست؟
سرطان پانکراس به تومورهایی گفته میشود که از سلولهای پانکراس شروع میشوند. سرطان وقتی ایجاد میشود که سلولها به روشی کنترل نشده رشد کرده و در پانکراس توده یا تومور تشکیل دهند، به جای اینکه به بافت سالم پانکراس تبدیل شود که ممکن است به سایر قسمتهای بدن نیز گسترش یابد. تومورها میتوانند در عملکرد پانکراس تداخل کرده و باعث درد و سایر علائم شوند. به طور معمول، سلولها فقط در صورت نیاز سلول به سلولهای جدید تقسیم میشوند و بدن سلولهای قدیمی را که دیگر به درستی کار نمیکنند از بین میبرد.
جهش در DNA سلول میتواند باعث رشد و تقسیم غیرقابل کنترل سلول شود و یا در صورت لزوم از مرگ سلولهای قدیمی جلوگیری کند. دلایل بروز این جهشها هنوز در حال تحقیق است اما جهشها میتوانند به ارث برسند یا در طی زندگی فرد ایجاد شوند. وقتی سلولهای اضافی جمع شده و توده تشکیل میدهند، تومور نامیده می شود. تومورها میتوانند خوشخیم یا بدخیم باشند. اگر توموری در یک مکان باقی بماند و رشد آن متوقف شود، خوشخیم قلمداد میشود. تومورهای خوشخیم توانایی حمله به بافتها و اندامهای دیگر را ندارند.
به همین دلیل تومورهای خوش خیم سرطانی نیستند. با این حال، تومورها میتوانند با فشار بر اندامهای اطراف، رگهای خونی یا اعصاب، مشکل ایجاد کنند. اگر تومور به گسترش خود ادامه دهد، بدخیم در نظر گرفته میشود. تومورهای بدخیم خطرناک هستند زیرا میتوانند به سایر اندامها و بافتها سرایت کنند. فرآیند گسترش فراتر از اندام اصلی متاستاز نامیده میشود: اگر توموری به بافتها یا اندامهای دیگر گسترش یافته باشد، متاستاتیک نامیده میشود. پزشکان بسته به میزان گسترش سرطان، یک مرحله را تعیین میکنند. تومورهای پانکراس میتوانند برونریز (حدود 95٪) یا درونریز (حدود 5٪) باشند.
تومور برون ریز پانکراس
سرطان پانکراس میتواند در هر قسمت از پانکراس ایجاد شود. آدنوکارسینومای پانکراس که به آن آدنوکارسینومای مجرای پانکراس یا PDAC نیز گفته میشود، از بافت برون ریز (که بیشتر پانکراس را تشکیل میدهد) منشأ میگیرد و شایعترین نوع سرطان پانکراس است (95 درصد). آدنوکارسینومای پانکراس از سلولهای غیرطبیعی پوشاننده مجرای پانکراس ناشی میشود. این سلولها ممکن است غدد یا مجموعهای از سلولهای اطراف فضای خالی را تشکیل دهند.
در مواردی که علت سرطان مشخص شده باشد، تقریباً همه گزارشات مربوط به سرطان پانکراس به آدنوکارسینومای مجرای پانکراس یا PDAC اشاره دارد. سایر اشکال نادر تومورهای برون ریز شامل کارسینوم سلول آینار، کارسینوم آدنوسکواموس و سیستادنوکارسینومای مخاطی است.
تومور درون ریز پانکراس
سرطانهایی هستند که از سلولهای هورمون ساز پانکراس و سلولهای جزایر لانگرهانس، نشأت میگیرند. از آنجا که تومورهای درونریز در سلولهای تولید کننده هورمون ایجاد میشوند، تومورها ممکن است علاوه بر مشکلات ناشی از وجود توده غیرطبیعی، هورمونهایی تولید کنند که علائم ایجاد میکنند. از بین تمام سرطانهای پانکراس، شیوع تومورهای بخش درونریز پانکراس کمتر از 5 درصد است. همچنین ممکن است تومورهای سلول عصبی و غدد درونریز نامیده شوند. تومورهای سلول جزایر سالانه تقریباً 2500 نفر را در ایالات متحده تحت تأثیر قرار میدهند.
برخی از این تومورها مقادیر زیادی هورمون ترشح میکنند و از آنها به عنوان تومورهای عصبی - غدد درون ریز یاد میشود. تومورهای سلولهای جزایر عملکردی شایع تر شامل انسولینوم و گلوکاگونما هستند، در حالی که VIPomas و سوماتواستاتینوما بسیار غیر معمول هستند. تومورهای غیرفعال کمتر شایع هستند و هورمونهای اضافی ترشح نمیکنند.
انسولینوما
انسولینوم از سلولهای جزایر پانکراس به وجود میآیند و مقادیر بیش از حد انسولین تولید میکنند و در نتیجه قند خون پایین میآید. به طور معمول کوچک و غیرتهاجمی، این تومورها در 90 درصد از موارد خوشخیم هستند. علائم انسولینوما شامل سرگیجه، خستگی، ضعف، لرزش غیر قابل کنترل بدن، گرسنگی و گاهی اوقات اختلالات روانپزشکی است. سابقه غش در ارتباط با کاهش قند خون و افزایش وزن معمولاً بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد.
تومورهای عصب پانکراس
تومورهای عصبی در بخش درونریز غیرفعال (Nonfunctional Neuroendocrine Tumors) پانکراس حدود 40 درصد از کل تومورهای موثر بر سلولهای جزیره لانگرهانس را شامل میشوند. این تومورها غیرفعال یا از نظر بالینی خاموش نامیده میشوند زیرا هورمونهای زیادی تولید نمیکنند. رشد آنها کند است و ممکن است در زمان تشخیص بسیار بزرگ باشند. حدود نیمی از این تومورها بدخیم هستند. بیماران اغلب از ناراحتیهای غیرمعمول شکمی یا علائم مربوط به سیستم صفراوی (صفرا، مجاری صفراوی یا کیسه صفرا) رنج میبرند.
رایجترین آزمایشهای تشخیصی که برای این تومورها استفاده میشود، سیتیاسکن، اسکن اکتروتید و آزمایش سطح پلیپپتید / کروموگرانین پانکراس هستند. سیتیاسکن غالباً برای ارزیابی تومور جهت نشان دادن موقعیت آن در داخل پانکراس و غربالگری برای گسترش بیماری به کبد کاربرد دارد. اسکن اکتروتید قبل از عمل برای شناسایی تومورهای قابل مشاهده و بعد از عمل برای غربالگری عود بیماری انجام میشود. اسکن اکتروئوتید شامل تزریق رادیوایزوتوپ به داخل ورید و اسکن بعدی برای شناسایی محل غلظت است.
از آنجا که سطح پلیپپتید پانکراس و کروموگرانینین در خون تقریباً در 90 درصد از بیماران مبتلا به تومورهای عصبی و غدد افزایش مییابند، پزشکان سطح آن را کنترل میکنند تا بیماران از نظر عود بیماری نیز ارزیابی شوند. درمان استاندارد این تومورها جراحی است. به دلیل بزرگی ضایعات در زمان درمان، تقریباً همه بیماران بسته به محل تومور به برداشتن بخشی از پانکراس نیاز دارند. تومورهای واقع در انتهای پانکراس به صورت جزئی برداشته میشوند. در بسیاری از موارد، میتوان این کار را با حفظ طحال انجام داد و در بعضی موارد ممکن است از روشهای غیر تهاجمی استفاده شود. برای تومورهای واقع در سر پانکراس ممکن است سر پانکراس و اثنی عشر خارج شوند.
علائم سرطان پانکراس چه هستند؟
در بسیاری از موارد، تا مراحل آخر، هیچ علامتی از سرطان لوزالمعده وجود ندارد. در زیر لیستی از علائم وجود دارد که میتوانند نشاندهنده سرطان لوزالمعده باشد اما بسیاری از بیماریهای دیگر نیز میتوانند با علائم مشابه ظاهر شوند بنابراین تشخیص دقیق فقط با انجام آزمایشات و زیر نظر متخصص امکانپذیر است. در صورت بروز علائم زیر، در اسرع وقت به متخصص مراجعه کنید:
- درد قسمت فوقانی شکم که ممکن است تا وسط یا بالای کمر گسترش یابد
- کاهش وزن
- زردی: زرد شدن رنگ پوست و سفیدی چشم که در بیماران مبتلا به سرطان لوزالمعده نسبتاً شایع است و ناشی از مرگ گلبولهای قرمز خون و آزاد شدن بیلی روبین است. معمولا بیلی روبین در صفرا از بین میرود اما اگر تومور پانکراس جریان صفرا را مسدود کند، ممکن است زردی ایجاد شود.
- خارش شدید: به دلیل تجمع اسیدهای صفراوی
- حالت تهوع و استفراغ: اگر تومور لوزالمعده به حدی بزرگ شده باشد که دستگاه گوارش (معمولاً دوازدهه) را مسدود کند، مشکلات گوارشی رخ میدهند.
علل سرطان پانکراس چه هستند؟
علت دقیق سرطان لوزالمعده هنوز مشخص نشده است. با این حال، به نظر میرسد عوامل ژنتیکی در ایجاد آن نقش زیادی دارد. افرادی که اعضای خانواده آنها مبتلا به سرطان لوزالمعده هستند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان قرار دارند. علاوه بر این، برخی از بیماریها با افزایش خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده مرتبط هستند از جمله موارد زیر:
- پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی
- سرطان روده بزرگ غیرپولیپوز (سندرم لینچ)
- سرطان پستان خانوادگی مرتبط با ژن BRAC2
- پانکراتیت ارثی
- سندرم ملانوم مول مولتیپل آتیپیک خانوادگی (نوعی سرطان پوست)
خطر ارثی برای هر یک از بیماریهای فوق میتواند منجر به افزایش خطر سرطان لوزالمعده شود. با این حال، این استعداد تقریباً تقریباً 10 درصد از کل سرطانهای پانکراس را تشکیل میدهد. تعداد بسیار بیشتری از موارد در نتیجه عوامل محیطی و سبک زندگی مانند سیگار کشیدن، رژیم غذایی و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی ایجاد میشود. سابقه شخصی پانکراتیت مزمن با افزایش خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده مرتبط است.
فاکتورهایی که احتمال سرطان پانکراس را افزایش میدهند عبارتند از موارد زیر:
- سن: اکثریت قریب به اتفاق موارد سرطان لوزالمعده در افراد 65 سال به بالا رخ میدهد. مسابقه زنان و مردان سیاه پوست احتمال بیشتری برای ابتلا به سرطان لوزالمعده دارند.
- جنسیت: مردان با احتمال بیشتری به سرطان لوزالمعده مبتلا میشوند.
- الکل: افرادی که هر روز 9 نوشیدنی الکلی یا بیشتر مینوشند در معرض خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده قرار دارند.
- مصرف سیگار: احتمال ابتلا به سرطان لوزالمعده در افراد سیگاری 2 تا 3 برابر بیشتر از افراد غیر سیگاری است. مصرف سیگار تقریباً با یک سوم موارد سرطان لوزالمعده ارتباط دارد.
- دیابت: چندین مطالعه بزرگ نشان داده است که افراد مبتلا به دیابت (متابولیسم غیر طبیعی گلوکز) در معرض خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده هستند.
- وزن: مطالعات متعدد بزرگ نشان داده است که افراد چاق، با شاخص توده بدنی (BMI) 30 یا بیشتر، در معرض افزایش خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده هستند. یک مطالعه بزرگ نشان داد که این خطر در مقایسه با افرادی که چاق نیستند، 47 درصد بیشتر است.
- رژیم غذایی: رژیمهای غذایی حاوی چربیهای حیوانی و میوهها و سبزیجات کم بیشتر در معرض سرطان لوزالمعده هستند. یک مطالعه بزرگ همچنین نشان داده است که مصرف گوشت فرآوری شده و گوشت قرمز با افزایش خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده مرتبط است
- قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی: افرادی که با مواد نفتی مانند بنزین و روغن های سوخت کار میکنند در معرض خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده هستند.
- باکتریها: هلیکوباکتر پیلوری (H. pylori) باکتری است که میتواند روده را آلوده کند و یکی از رایجترین عفونتهای روده در انسان است که تقریباً یک سوم جمعیت ایالات متحده را درگیر میکند. H. pylori به خوبی شناخته شده است که باعث ایجاد زخم میشود اما اکنون بسیاری از مطالعات آن را به توسعه سرطان پانکراس مرتبط میدانند.
- گروه خونی: گروههای خونی A ،B ،O با خطر ابتلا به سرطان لوزالمعده مرتبط هستند.
درمان سرطان پانکراس چیست؟
گزینههای درمانی سرطان لوزالمعده به نوع و مرحله سرطان بستگی دارد. درمانهای تسکینی شامل موارد زیر هستند:
- استنت درخت صفراوی اتساع یافته، برای رفع زردی
- بای پس صفراوی جراحی، به ویژه در بیماران جوان
- مصرف مکملهای آنزیمی، زیرا مجرای اصلی لوزالمعده معمولاً مسدود شده است.
- شیمی درمانی که احتمال زنده ماندن را افزایش میدهد، خصوصاً در دورههای طولانیتر.
گزینه درمانی جراحی و برداشتن بخش سرطانی یا کل لوزالمعده برای جلوگیری از متاستاز است. عوارض بعد از عمل زیاد هستند و 30 تا 40 درصد احتمال وقوع آنها وجود دارد. و بیماران حداقل 24 ساعت پس از جراحی به مراقبتهای ویژه نیاز دارند. میزان بقا نیز به مرحله و نوع سرطان لوزالمعده بستگی دارد.
کیست پانکراس چیست؟
کیستهای پانکراس، رشد غیر طبیعی مملو از مایعات در سطح یا درون پانکراس هستند. انواع مختلفی از کیست وجود دارد که بسیاری از آنها خوشخیم هستند و برخی از آنها با پانکراتیت یا التهاب پانکراس ارتباط دارند. نئوپلاسمهای کیستیک پانکراس، شامل موارد زیر هستند:
- سیستادنومای سروز
- سیستادنومای موکوسین
- نئوپلاسم مخاطی پاپیلار درونی (IPMN)
- تخریب کیستیک تومورهای عصب و غدد پانکراس
کیستهای پانکراس، با تصویر برداری افزایش فرکانس تشخیص داده میشوند. کیستهای پانکراس، در 1 تا ۲ درصد از بیمارانی که CT یا MRI شکم را برای یک مورد غیر مرتبط انجام دادهاند، مشخص میشوند. کیستهای التهابی در موارد مبتلا به پانکراتیت به وجود میآیند.
نئوپلاسم کیستیک پانکراس
انواع مختلفی از تومورهای کیستیک یا نئوپلاسم های پانکراس وجود دارد که هرکدام دارای پتانسیل بدخیمی هستند که بسته به نوع آنها از تقریباً صفر تا 70 درصد متغیر است. تشخیص نئوپلاسم از یک کاذب و تفاوت در بین انواع مختلف نئوپلاسم اغلب ساده است اما در بعضی مواقع می تواند چالش برانگیز باشد.
سیستادنومای سروزی
اگرچه این نوع نئوپلاسم کیستیک معمولاً بدون علامت است اما می تواند باعث درد شود. آنها میتوانند کاملاً بزرگ شوند و در بعضی از بیماران با معاینه بدنی، توده شکمی مشاهده میشود. سی تی اسکن یک توده کیستیک را با زخم مرکزی و اغلب با کلسیفیکاسیون نشان میدهد. در سونوگرافی آندوسکوپی، تومور به عنوان میکروسیستیک یا ظاهر لانه زنبوری توصیف میشود. معمولاً برداشتن مایعات از این کیستها دشوار است زیرا هر قسمت جداگانه از لانههای کوچک است.
با این حال، اگر مایعات برای تجزیه و تحلیل تزریق شوند، سطح CEA و آمیلاز باید نزدیک به صفر باشد. نمونهبرداری که برای سیتولوژی ارسال میشود، به طور کلی برای این ضایعات یک گزینه تشخیصی نیست. سیستادنومای سروز تومورهای خوشخیم هستند که احتمال بدخیم شدن آنها اندک است. اگر این کیستها علائم شدیدی ایجاد کنند یا خیلی بزرگ شوند، جراحی انجام میشود. همچنین، برخی از بیماران به دلیل عدم اطمینان در تشخیص بدخیمی یا نگرانی از بدخیم شدن در آینده، ترجیح میدهند که تحت عمل جراحی قرار گیرند.
سیستادنومای مخاطی
اکثر سیستادنوماهای مخاطی بدون علامت هستند اما میتوانند باعث درد شوند. این تومورها اغلب در دم لوزالمعده زنان جوان دیده میشوند. با تصویربرداری، یک کیست تک سلولی (کیستهایی که فقط شامل یک محفظه است) یا یکی با چند قسمت (بخشی که باعث ایجاد چندین محفظه در داخل کیست میشود)، آشکار میشود. اگر مایعات برداشته شوند و برای تجزیه و تحلیل بیوشیمیایی ارسال شود (با سونوگرافی آندوسکوپی حاصل میشود)، CEA بالا خواهد بود (بیش از 192 نانوگرم در میلیلیتر) و سطح آمیلاز پایین خواهد بود، زیرا این کیستها با سیستم مجرای لوزالمعده ارتباط برقرار نمیکنند.
این کیستها احتمال بدخیمی دارند (سیستادنوکارسینومای مخاطی). از آنجا که این کیستها به طور کلی در زنان جوان و سالم شایع هستند، به دلیل پتانسیل بدخیمی آنها، توصیه میشود که از طریق جراحی خارج شوند. به این دلیل که بیشتر این کیستها در بخش دم لوزالمعده قرار دارند، بیشتر این بیماران به پانکراتکتومی دیستال احتیاج دارند که با روشهای مختلفی انجام میشود.
نئوپلاسم مخاطی پاپیلاری داخل استخوانی
نئوپلاسم مخاطی پاپیلاری داخل استخوانی (IPMN) برای اولین بار در اواسط دهه 1980، IPMN یک نئوپلاسم کیستیک از پانکراس است که با افزایش فرکانس به عنوان یک یافته اتفاقی در MRI یا CT اسکن شکم برای برخی موارد دیگر تشخیص داده می شود. IPMN یک تومور با رشد کند است که پتانسیل بدخیم شدن دارد. این نوع تومور ممکن است در مجرای اصلی و یا مجرای شاخهای ایجاد شود که درا دامه توضیح داده شدهاند.
IPMN کانال اصلی
این نوع بیماری ممکن است بدون علامت باشد ، اما اغلب علائم و نشانههای پانکراتیت حاد را منعکس میکند. در ارزیابی آندوسکوپی، آمپول Vater (جایی که مجرای پانکراس با مجرای صفراوی روبرو میشود) اغلب به عنوان ظاهر دهان ماهی توصیف میشود که ماده مخاطی از مجرای لوزالمعده به روده کوچک خارج میشود. ویسکوزیته بالای این مایع مخاطی است که باعث انسداد مجرای لوزالمعده و ایجاد پانکراتیت میشود.
ممکن است بخشی از مجرای اصلی پانکراس تحت تأثیر قرار گرفته باشد یا این بیماری ممکن است کل مجرای اصلی پانکراس را درگیر کند. میزان بدخیمی بسیار زیاد است (در سریهای جراحی گزارش شده تا 70٪). به همین دلیل، در بیماران با تناسب پزشکی توصیه میشود که قسمت آسیب دیده لوزالمعده را با جراحی برداشته شود. اگر کل مجرا درگیر شده باشد، بیمار باید کل پانکراس را خارج کند (پانکراتکتومی کامل).
نئوپلاسم کیستیک شاخه IPMN
نئوپلاسم کیستیک شاخه IPMN پانکراس است که دارای پتانسیل بدخیمی است. بسیاری از آنها بدون علامت هستند و در مطالعات تصویربرداری انجام شده برای نشانه دیگری مشخص میشوند. با این حال، این کیست ها میتوانند باعث پانکراتیت یا زردی شوند. این کیستها ممکن است در مکان های مختلف غده دیده شوند و در هر دو جنس با فرکانس برابر دیده میشوند. تلاش زیادی برای تشخیص مجاری شاخهای IPMN از سیستادنومای سروز و مخاط انجام میشود.
مدیریت IPMN شاخهای چالشبرانگیز است. خطر بدخیم شدن یکی از این کیستها در طول زندگی کاملا مشخص نیست و تعیین آن دشوار است. هیچ دارویی برای درمان این کیستها وجود ندارد. بیماران و پزشکان مجبورند بین نظارت و برداشتن جراحی یکی را انتخاب کنند. عواملی که در این تصمیم موثر هستند شامل سن بیمار، وجود یا عدم وجود علائم، اندازه کیست و وجود یا عدم وجود یک جز جامد یا گره هستند.
اگرچه با برداشتن این کیستها از طریق جراحی، بیمار از ابتلا به سرطان لوزالمعده در کیست جلوگیری میکند، جراحی پانکراس بدون خطر نیست. در تصمیمگیری در مورد حذف جراحی در مقابل نظارت، خطر جراحی باید با دقت نسبت به خطر بدخیمی سنجیده شود. بیماران مبتلا به نوع شاخهای IPMN در صورتی که کیست بدون علامت و کمتر از 3 سانتیمتر بوده و هیچ اجزای جامد یا ندولی (گره) نداشته باشد میتوانند فقط تحت نظر قرار بگیرند.
سودوکیست پانکراس
پانکراتیت حاد یک سندرم بالینی است که با درد شکم و کمر مشخص میشود و ممکن است با حالت تهوع، استفراغ و تب همراه باشد. آزمایش خون افزایش سطح آنزیمهای لوزالمعده را نشان میدهد و مطالعات تصویربرداری (CT یا MRI) التهاب در پانکراس را نشان می دهد و ممکن است مایعات در اطراف لوزالمعده وجود داشته باشد. این مجموعههای مایع حاوی پانکراس ممکن است در نهایت به یک کیست کاذب تبدیل شوند. کیستهای کاذب لوزالمعده کیسههایی پر از از مایعات هستند که با بافت التهابی یا اسکار پوشانده شدهاند. اکثریت قریب به اتفاق پانکراتیت حاد در ایالات متحده ناشی از سنگ کیسه صفرا یا الکل است.
با این حال، علل کمتر شایع دیگری مانند داروها (به عنوان مثال دیورتیکهای تیازید)، تری گلیسیریدهای سرم بسیار بالا و جهشهای ژنتیکی نادر وجود دارد. بسیاری از شبه کیستها بدون درمان بهبود مییابند. با این حال، ممکن است نیاز به تخلیه کیستهای بزرگ و علامتدار باشد. زهکشی داخلی روش ارجح است. در این روش، پس از بلوغ کیسه شبه (6 هفته پس از شروع پانکراتیت حاد)، میتوان آن را به معده یا به یک حلقه روده متصل کرد.
این ارتباط اغلب میتواند از طریق آندوسکوپی (سیستگاستروستومی آندوسکوپیک یا سیستنتروستومی آندوسکوپی) حاصل شود. وقتی این کار عملی نیست، میتوان جراحی انجام داد. در صورت امکان از تخلیه خارجی خودداری میشود زیرا باعث ایجاد ارتباطی بین پانکراس و پوست خواهد شد که بهبود آن ماهها طول میکشد. تخلیه خارجی برای بیمارانی اختصاص داده می شود که بیش از حد بیمار هستند و نمیتوانند از طریق آندوسکوپی یا جراحی تخلیه شوند.
روش پانکراتیکودوودنکتومی
روش پانکراتیکودوودنکتومی (پانکراتیکودوودنکتومی )، رایجترین عمل برای درمان سرطان لوزالمعده است. این روش به نام آلن اولدپرو ویپل، رئیس سابق گروه جراحی دانشگاه کلمبیا که پیشگام این روش بود، نامگذاری شده است. این ماده برای درمان تومورهای واقع در سر پانکراس که تقریباً 75٪ از تومورهای سرطان لوزالمعده در همین قسمت هستند، استفاده میشود. دو روش رایج برای پانکراتیکودوودنکتومی وجود دارد شامل پانکراتیکودوودنکتومی معمولی و پانکراتیکودوودنکتومی که از پیلوروس محافظت می کند.
پانکراتیکودوودنکتومی معمولی شامل برداشتن سر لوزالمعده، اثنی عشر و بخشی از معده و همچنین کیسه صفرا و بخشی از مجرای صفراوی است. معده، مجرای صفراوی و پانکراس باقی مانده سپس به دستگاه گوارش متصل میشوند تا جریان محتوای بلعیده شده، آنزیمهای گوارشی و صفرا را بازیابی کنند. در پانکراتیکودوودنکتومی که از شر پیلوروس محافظت میکند، قسمت معده حین عمل برداشته نمیشود.
انجام پانکراتیکودوودنکتومی بر اساس محل و آسیبشناسی تومور معمولاً بین 4 تا 6 ساعت زمان نیاز دارد. نوع جراحی مورد نیاز به محل تومور در لوزالمعده بستگی دارد. جراح روشی را توصیه میکند که تومور و بافت آسیبدیده را از بین ببرد و در عین حال با ایمنی بیشتری قابل انجام باشد تا آسیب کمتری به بافت سالم پانکراس برسد.
جراحی پانکراتکتومی
جراحی پانکراتکتومی (برداشتن پانکراس) روشی برای برداشتن تمام یا بخشی از پانکراس است. از این روش میتوان برای درمان بیماریهایی مانند سرطان لوزالمعده و پانکراتیت استفاده کرد. پانکراتکتومی در سه حالت کامل، دیستا و مرکزی قابل انجام است.
پانکراتکتومی دیستال
در پانکراتکتومی دیستال، دم و بدن پانکراس برداشته و سر پانکراس حفظ میشود. از آنجایی که طحال به دم لوزالمعده بسیار نزدیک است، گاهی اوقات طحال نیز طی عمل برداشته میشود. پانکراتکتومی دیستال گاهی میتواند به روش لاپاراسکوپی انجام شود، به این معنی که با استفاده از ورود ابزارهای بلند و دوربین، از طریق ایجاد چندین برش کوچک در پوست محل پانکراس، انجام میشود. بیماران لاپاراسکوپی پانکراتکتومی دیستال، نیاز به مدت کوتاهی بستری در بیمارستان دارند. این جراحی با خونریزی و عوارض کمی همراه است. روش معمول پانکراتکتومی دیستال به حدود 2 تا 4 ساعت زمان نیاز دارد.
پانکراتکتومی کامل
در پانکراتکتومی کامل، کل پانکراس برداشته میشود. مشابه روش پانکراتیکودوودنکتومی، بخشی از معده، اثنی عشر، کیسه صفرا و غدد لنفاوی موضعی نیز برداشته میشود. همچنین ممکن است طحال برداشته شود. از آنجا که کل پانکراس برداشته میشود، بیمار مادامالعمر به دیابت وابسته به انسولین تبدیل میشود.
به همین دلیل، این روش فقط در مواقعی مورد استفاده قرار میگیرد که بیماری به حدی در سراسر پانکراس گسترش یافته باشد که نمیتوان بافت سالم را حفظ کرد. پانکراتکتومی کامل گاهی اوقات به منظور پیشگیری از شروع سرطان لوزالمعده در بیمارانی که دارای شرایط پیش سرطانی مانند IPMN هستند، به صورت پیشگیری استفاده میشود. در حالی که این روش تضمین میکند که سرطان لوزالمعده در آینده توسعه نخواهد یافت اما دیابت وابسته به انسولین را نیز تضمین میکند و باید با پزشک کاملاً و دقیق در مورد آن صحبت شود.
پانکراتکتومی مرکزی
در پانکراتکتومی مرکزی با حفظ سر و دم سالم پانکراس، گردن یا بدن پانکراس برداشته میشود. این یک روش کاملاً تخصصی است که فقط در تعداد کمی از مراکز ایالات متحده از جمله مرکز لوزالمعده دانشگاه کلمبیا انجام میشود. فایده پانکراتکتومی مرکزی این است که بیماران مبتلا به سر و دم لوزالمعده کار میکنند که عملکردهای غدد درونریز و غدد درونریز پانکراس را حفظ میکند و معمولاً احتمال ابتلا به دیابت وابسته به انسولین را کاهش میدهد. روشهای رایج پانکراتکتومی مرکزی به 2 تا 4 ساعت زمان نیاز دارد.
سپاس و تشكر براى اطلاعات كامل و جامع كه به اشتراك گذاشتین.متوجه شدم كه خيلى فورى بايد براى درمان سنگ کیسه صفرا اقدام کنم و كلى بايد و نبايد درمورد تغذيه و روش زندگی ياد گرفتم💚
با سلام،
ممنون از توضیحاتتون فقط در مورد “انسولینوما” دیگه توضیح ندادین راه درمانش و اینکه اون تومورهای خوش خیم چگونه برداشته میشن و راه درمان قطعی داره یا نه؟
ممنون میشم اگر ازتون پاسخ بگیرم!
عالی و مفید بود
عالی و مفید. خدا خیرتون بده