مهارت همدردی چیست؟ – از کاربرد تا اهمیت و روش های تقویت


همه انسانها در ارتباط با دیگران بهدنبال راهی برای درک شدن میگردند و افرادی که مهارتهای ارتباطی و فن بیان خوبی دارند همواره میدانند که مهارت همدردی چیست. همدردی نه فقط در محیطهای دوستانه بلکه در محیطهای کاری و تحصیلی هم اهمیت زیادی دارد و اگر کسی در این زمینه دچار ضعف باشد از داشتن ارتباط موثر با بقیه محروم میشود و هرگز روابط جدی و طولانی را تجربه نمیکند. با توجه به اهمیت این مهارت در بین مهارتهای زندگی ضروری، در این مطلب از مجله فرادرس نحوه پرورش مهارت همدردی را آموزش میدهیم، با مزایا و معایبش آشنا میشویم و تفاوت آن را با برخی مهارتهای مشابه مشخص میکنیم.
مهارت همدردی چیست؟
وقتی نسبت به دردهای دیگران رحم و دلسوزی داشته باشید و به سختیها، مشکلات و بدشانسیهای آنها اهمیت بدهید یعنی میدانید که مهارت همدردی چیست. همدردی (Sympathy) همچنین میتواند به معنای حمایت از شخص یا چیزی باشد. بخش کلیدی هوش احساسی نیز مربوط به همین مهارت همدردی است.
اگر شخصی نداند که مهارت همدردی چیست و با دیگران رحم و مروت نداشته باشد این امر نشاندهند ضعف او در مهارتهای اجتماعی و هوش احساسی است. بهطور کلی دو نوع همدردی وجود دارد که عبارتاند از همدردی منفعل و همدردی فعال.
- همدردی منفعلانه: این نوع از مهارت همدردی زمانی بروز میکند که شما به احساسات طرف مقابل اهمیت میدهید اما گامی در جهت رفع مشکلات او برنمیدارید. در واقع فقط او را از نظر ذهنی تسکین میدهید و کمک میکنید که مشکلات خود را بپذیرد و تشویق شود که آنها را برطرف کند.
- همدردی فعالانه: این نوع از مهارت همدردی مخصوص زمانی است که در راه رفع مشکلات طرف مقابل اقداماتی انجام میدهید و نگرانیهایتان را نشان میدهید.
مثلا یکی از همکاران شما بهتازگی پدرش را بر اثر بیماری سرطان از دست داده است و اکنون برای پیادهروی آخر هفته ثبت نام کرده است. برای اینکه حمایت خود را از او نشان دهید زمان این رویداد را در شبکههای اجتماعی خود به بقیه اعلام میکنید تا توجه افراد بیشتری به این پیادهروی جلب شود. در این حالت بدون درونریزی و بهصورت کاملا فعالانه حمایت و همدردی خود را نسبت به همکارتان نشان میدهید.

همدلی چیست؟
حال که با تعریف همدردی آشنا شدید به درک مفهوم همدلی میپردازیم. همدلی توانایی احساسی افراد را در رابطه با درک دیگران نشان میدهد. شخص همدل میتواند وقایع را از نگاه شخص دیگری ببیند. این مهارت یکی از ارزشمندترین مهارتهای نرم است و مانند مهارت همدردی نقش مهمی در تعریف میزان هوش هیجانی یا همان EQ افراد دارد. وقتی مهارت همدلی را در خود افزایش میدهید هر موضوعی را از زاویه متفاوتی مینگرید و متوجه میشوید که احساس ناراحتی طرف مقابل به چه علتی ایجاد شده است.
این توانایی به پرورش مهارت حل اختلاف شما نیز کمک میکند. زیرا افراد درگیر اختلاف را درک میکنید و علت بروز احساسات منفی آنها را متوجه میشوید. به این ترتیب راهکار شما برای هر دو طرف اختلاف کارآمد خواهد بود. در ادامه به سه نوع همدلی اصلی در محیط کار اشاره میکنیم.
- همدلی احساسی: این نوع از همدلی زمانی است که یک شخص میتواند احساسات فرد دیگری را به اشترک بگذارد و به بقیه اجازه دهد که کمی عمیقتر آن شخص را درک کنند. گاهی اوقات با توجه به میزان اثربخشی همدلی این احساس به شما اجازه میدهد که ارتباط حقیقی و موثری با دیگران برقرار کنید.
- همدلی شناختی: این نوع از همدلی به توانایی فرد در راستای درک افکار و احساسات دیگری گفته میشود. برخلاف همدلی احساسی، در همدلی شناختی نیازی به درگیری با احساسات شخص نیست و تمرکز اصلی روی علت طرز تفکر و احساس طرف مقابل نسبت به مسئله است.
- همدلی دلسوزانه: این نوع از همدلی زمانی رخ میدهند که طرف مقابل احساسات دردناک خود را با دیگری به اشتراک میگذارد.
روشهای تقویت مهارت همدردی
با توجه به اهمیت بسیار زیاد قابلیت همدردری در ادامه توضیح میدهیم که روش پرورش مهارت همدردی چیست. تمرین این روشها به شما کمک میکند که بهمرور با دیگران همدردی کنید و در موقعیتهای دشوار رفتارهای مناسبی نشان دهید.
۱. گوش دادن فعال را تمرین کنید
همه تصور میکنند که شنوندههای خوبی هستند اما در واقع اینطور نیست. به آخرین مکالمه خود بیندیشید و حساب کنید که چند بار در میان صحبت طرف مقابل پریدید تا نظر خودتان را بیان کنید. معمولا وقتی دیگران در حال توصیف مشکلات خود هستند این مسئله بیش از همیشه رخ میدهد. گویی میخواهید با بیان ایدههای مختلف مشکل شخص را حل کنید. اما وقتی این کار را انجام میدهید شخص مقابل شما احساس میکند که صحبتهایش را نشنیدهاید و او را درک نکردید.
همچنین به این نتیجه میرسد که با ارائه راهکارهای فوری و ناپخته صرفا به دنبال خاتمه گفتگو هستید و با او همدردی نمیکنید.

بهطور مثال فرض کنید که میخواهید روز سخت خود را برای یکی از دوستانتان توصیف کنید. پس از مدت کوتاهی که از صحبتهای شما میگذرد دوستتان برای هر بخش از صحبتها نظری قاطعانه میدهد و بسیاری از توصیفهایتان را زیر سوال میبرد.
در این حالت به احتمال زیاد یا خشمگین میشوید یا تمایلی به ادامه صحبتها در خود نمیبینید. تمامی اینها ضعف در مهارت گوش دادن فعال است. برای اینکه بدانید مهارت همدردی چیست باید ابتدا به صحبتهای دیگران فعالانه گوش دهید و مطمئن شوید که منظور آنها را به درستی درک کردهاید.
۲. به احساسات دیگران اهمیت بدهید
بهترین راه برای پرورش مهارت همدردی شما نسبت به دیگران این است که در گام اول به احساسات واقعی آنها آگاه شوید. گاهی افراد احساسات خود را به زبان نمیآورند اما با کمک ارتباط غیرکلامی خود نشان میدهند که دقیقا چه احساسی دارند. بنابراین در راستای افزایش همدردی خوب است که با زبان بدن نیز آشنا شوید تا توانایی تفسیر رفتار دیگران را به دست آورید.
در این راستا میتوانید در روابط بعدی خود روی حرکات بقیه دقت کنید و کمکم الگوی رفتاری آنها را بشناسید. در این صورت اگر با مشکلی روبهرو شوند میتوانید با خوانش زبان بدن آنها متوجه احساسشان بشوید و به همدردی با آنها بپردازید. بهطور مثال وارد دفتر کاری خود میشوید و میبینید که یکی از همکارنتان برخلاف همیشه ناراحت است و مدام چشمهایش را میبندد. با توجه به همین نشانههای کوچک درمییابید که این شخص درگیر مشکل روحی یا جسمی شده است و با توجه به میزان صمیمیت خود با او میتوانید روش مناسبی را برای ابراز همدردی به کار بگیرید. برای شروع میتوانید از این شخص احوالپرسی کنید تا مکالمه آغاز شود و بهمرور بحث را به سمت وضعیت کنونی او ببرید تا دریابید که مشکل چیست و اگر این امکان وجود داشت پس از شنیدن دقیق صحبتهایش ایدههایی را برای حل مسئله به او ارائه دهید.
بنابراین بهطور کلی میتوان گفت که برای درک اینکه مهارت همدردی چیست باید به هر دو ارتباط کلامی و غیرکلامی افراد توجه نشان دهید و با کمک آنها احساس واقعی طرف مقابل را درک کنید.
۳. فرصت بدهید تا درد دل کنند
به دیگران این فرصت را بدهید که بدون نگرانی از قضاوتها برایتان درد و دل کنند. در این حالت کنترل حالتهای چهره خود را در دست بگیرید و اجازه دهید که طرف مقابل با شما احساس راحتی داشته باشد و تمامی احساسات خود را بروز دهد. در صورتی که بتوانید رفتارهای خود را در حین گوش دادن مدیریت کنید بهمرور درمییابید که مهارت همدردی چیست و روابط خود را با افراد دیگر محکمتر میکنید.

۴. از زبان بدن خود استفاده کنید
در هنگام گوش دادن به درد دل دیگران میتوانید با کمک ارتباط غیرکلامی و زبان بدن خود نشان دهید که به صحبتهای آنها گوش میدهید و همدردی میکنید. در این حالت خوب است که کاملا روبهروی گوینده بنشینید و با زاویه کج به او نگاه نکنید. همچنین لازم است که در طول مکالمه ارتباط چشمی مناسبی با او برقرار کنید تا تصور نکند که صحبتهایش برایتان کسالتآور هستند. در راستای کنترل زبان بدن نکات دیگری نیز وجود دراند که در پایین به آنها اشاره میکنیم.
- از انجام چند کار همزمان خودداری کنید و صحبتهای شخص را قطع نکنید. در صورتی که پیامهای متعددی دارید و صدای گوشی موبایل مدام تکرار میشود آن را در طول مکالمه بیصدا کنید تا طرف مقابل از این موضوع ناراحت نشود.
- یکی از نکات مهم در زبان بدن دستها این است که آنها را در هم قفل نکنید تا نشان دهید که در کمال آرامش و اشتیاق مشغول گوش دادن به صحبتها هستید. در این حالت خوب است که پاها را نیز در کنار هم و بدون قفل کردنشان قرار دهید.
- در طول مکالمه به طرف گوینده متمایل شوید. این زبان بدن نشان میدهد که شخص قابل اعتمادی هستید و او میتواند با شما راحت باشد و حرفهایش را بزند.
- در حین گوش دادن به صحبتها سرتان را به آرامی و به نشانه تایید تکان دهید. این حرکت شخص را تشویق به ادامه صحبتهایش میکند و مکالمه به مسیرهای بهتری هدایت میشود.
- زبان بدن گوینده را تقلید کنید. البته این نکته به این معنا نیست که دقیقا تمام حرکات او را تکرار کنید اما اگر بدن خود را در حالت مشابه او قرار دهید بیشتر درمییابید که مهارت همدردی چیست و حس بهتری بین شما شکل میگیرد. به طور مثال اگر به صورت شما نگاه میکند شما هم همین کار را انجام دهید.

۵. تماس فیزیکی برقرار کنید
بسته به رابطهای که با طرف مقابل دارید میتوانید از تماس فیزیکی برای ابراز همدردی استفاده کنید. بهطور مثال اگر مادرتان خاطرهای از گذشته تعریف میکند و از حس غمگین خود درباره آن خاطره حرف میزند، او را در آغوش بگیرید تا نشان دهید که چقدر برایتان مهم است و با وجود درک او حاضر نیستید غمهایش را ببینید. البته در نظر داشته باشید که گاهی شخص از موضوعی خشمگین است و این نوع همدردی بیش از آنکه آرامش کند باعث افزایش خشم او میشود. بنابراین برای تشخیص بهترین حرکت ابتدا از خشمگین یا غمگین بودن شخص مطلع شوید و پس از آن اقدام کنید.
۶. دیدگاه خود را تغییر دهید
گاهی برای اینکه احساس همدردی بیشتری با دیگران داشته باشید باید زاویه دید خود را تغییر دهید. این روش برای موقعیتهایی مناسب است که همدردی با بقیه کار دشواری است. در مجموع باید به خاطر داشته باشید که فرد نیازمند همدردی احساس شکست میکند و نباید با او بیرحم باشید.
بهطور مثال معلم متوجه میشود که یکی از دانشآموزان دچار افت درسی شدیدی شده است. این در حالی است که تا پیش از این همواره در گروه دانشآموزان قوی کلاس قرار داشت. در این موقعیت کاملا مشخص است که مشکلی رخ داده است. بنابراین معلم به جای تنبیه دانشآموز باید زاویه دید خود را تغییر دهد و با او همدرد شود و کمک کند که دوباره به دوران اوج تحصیلی خود بازگردد.

در مثالی دیگر فرض کنید که یکی از دوستانتان برای شما توضیح میهد که با وجود تلاشهای بسیار هنوز نتوانسته است شغل مناسبی برای خود پیدا کند. در این حالت درون شما افکار مختلفی در گردش هستند و با همه وجود قصد دارید که پاسخ قاطعی به این مشکل بدهید اما برای اینکه بدانید مهارت همدردی چیست کمی تحمل کنید و صبورانه به صحبتهای او گوش دهید.
در این مدت به این بیندیشید که پیدا نکردن شغل چه بار روانی زیادی بر این شخص وارد کرده است و مسلما از بودن در این موقعیت بسیار ناراحت است. با توجه به مشکلات اقتصادی این شخص متوجه میشوید که نمیتواند هر شغلی را بپذیرد و یافتن شغلی متناسب با نیازهای مالیاش کار دشواری است. همین تغییر زاویه دید به شما کمک میکند که برخورد همدلانهای داشته باشید و در کنار او قرار بگیرید تا دلگرم شود و با روحیهای بالا شغل مد نظرش را بیابد.
۷. برای رفع مشکلات تلاش نکنید
این روش کمی نسبت به روشهای پیشین متفاوت است. به یاد داشته باشید که وقتی دیگران درباره مشکلاتشان با شما صحبت میکنند لزوما به دنبال راهحل نیستند. اگر طرف مقابل نشان داد که منتظر پیشنهاد شما است آزادانه افکار خود را بیان کنید اما اگر اینطور نبود صرفا فعالانه به صحبتهایش گوش دهید. اگر به صورت ناخودآگاه در حین شنیدن احساسات دیگران همواره نقش حل کننده مشکلات را برعهده بگیرید قدرت همدردی خود را از دست میدهید و نمیتوانید ارتباطاتتان را حفظ کنید.
در واقع در بسیاری از مواقع افراد فقط نیاز به درک شدن دارند و همین که از احساسات خود صحبت کنند برایشان کافی است. در این حالت ارائه راهکارهای منطقی کاملا اشتباه است و باید بهمرور در زمینه تشخیص این موضوع به تبحر برسید. راهنمای تشخیص این نکته هم این است که فرد در میان صحبتهایش به صورت مستتقیم از شما کمک بخواهد و اگر چنین چیزی را مشاهده نکردید به احتمال زیاد گوش دادن فعال در این سطح از همدردی کفایت میکند.
۸. سوال بپرسید
یکی از آسانترین روشها برای نمایش همدردی این است که برای شنیدن صحبتهای طرف مقابل کنجکاو باشید. در این حالت از شخص درباره موقعیت و احساسی که به آن دارد سوال کنید. با پرسیدن این سوالها نشان میدهید که موضوع برایتان جالب و مهم است و برای درک بهتر آن نیاز دارید که پاسخ برخی پرسشها را بدانید.
پیش از این به این به مثالی اشاره کردیم و گفتیم که فردی دنبال شغل میگردد. در این حالت برای اینکه همدردی بیشتری از خود نشان دهید خوب است که چند سوال مرتبط بپرسید تا شخص تمامی احساسات خود را بروز دهد و همچنین بگوید که تاکنون به چه علتی موفق به یافتن شغل مورد نظرش نشده است. این پرسشها همچنین به طرف مقابل کمک میکند که در حین پاسخگویی راهحلهای ممکن را نیز بیابد.
در طول شنیدن صحبتهایش به او توضیح دهید که پرسیدن این سوالات برای یافتن راهحل نیست بلکه صرفا میخواهید به درک عمیقتری از مسئله برسید و در صورتی که طرف مقابل نیاز خود را اعلام کرد راهحلهای مناسبی را به او ارائه دهید.
بنابراین اگر احساس کردید که در نمایش همدردی ناتوان شدهاید از این تکنیک استفاده کنید و با پرسیدن سوالات هدفمند و مناسب مسئله را بهتر متوجه شوید و با شخص همدردی کنید.
۹. در کارهای ساده کمک کنید
گاهی افراد در موقعیتی قرار میگیرند که شرایط برایشان بسیار سخت و غیرقابل تحمل است و در این بین انجام کارهای روتین زندگی نیز خستهکننده میشود. حتی اگر نشان دهند که به تمام امور خود میرسند باز هم کمک شما میتواند برایشان مفید باشد. بنابراین یکی از روشهای تقویت مهارت همدردی این است که با انجام چند کار ساده باری را از دوش طرف مقابل بردارید و کمک کنید که راحتتر با شرایط خود کنار بیاید.
بهطور مثال از او بپرسید که اگر تمایل دارد خرید امروز را به شما بسپارد یا مسئولیت رساندن بچههایش به مدرسه را برعهده بگیرید. همچنین میتوانید غذایی تهیه کنید و آن را برایش ببرید تا کمی از دغدغههای ذهنیاش کم کنید.

۱۰. احساسات دیگری را تصدیق کنید
گاهی افراد فکر میکند که ناراحتی از موضوعی خاص بیمعناست و نمیتوانند با این احساس خود کنار بیایند. اگر بدانید که مهارت همدردی چیست در این موقعیتها احساسش را تایید میکنید. در واقع به او توضیح میدهید که نباید از این حس خود شرمنده باشد زیرا در حال حاضر واکنش او کاملا طبیعی است. در این راستا میتوانید از جملات زیر برای ابزار همدردی استفاده کنید.
- متاسفم که این موضوع را میشنوم.
- شنیدم که اخیرا شرایط خیلی سختی را گذراندید.
- به نظر میرسد شرایط دردناکی را تجربه کردید.
- دردناک است.
- و...
۱۱. جویای احوالشان شوید
برخی افراد در مواجهه با استرس و مشکلات، سر خودشان را با کارهای بیشتر گم میکنند تا مسائل اطرافشان را فراموش کنند. به این ترتیب دیگر فرصتی برای اندیشیدن به موضوعات تنشزا و ناراحت کننده ندارند. در این حالت برای اینکه نشان دهید همدرد هستید و میدانید که مهارت همدردی چیست با طرف مقابل ارتباط چشمی مناسب برقرار کنید و بهطور واضح از او بخواهید که درباره اتفاق اصلی با شما صحبت کند و وقت خود را صرف صحبت درباره امور روزمره نکند. سوالات زیر میمیتوانند کاربردی باشند.
- دقیقا چه احساسی نسبت به این موضوع دارید؟
- چطور با شرایط فعلی کنار میآیید؟
۱۲. حمایت خود را نشان دهید
بهطور شفاف به مخاطب خود نشان دهید که از حمایت شما برخوردار است و از او پشتیبانی میکنید. همچنین افراد دیگر را که با شما همراه هستند در طول مکالمه نام ببرید. با انجام این کار احساس تنهایی شخص را از بین میبرید و به او حس آرامش را منتقل میکنید. در این راستا میتوانید عبارتهای زیر را به کار ببرید.
- همیشه به تو فکر میکنم.
- هر وقت که نیاز داشته باشی در کنارت خواهم بود.
- اواخر این هفته به تو سر میزنم تا در این رابطه کمکت کنم.
در این مواقع از جملههای کلیشهای استفاده نکنید. بهطور مثال جمله: «اگر کاری داشتی تماس بگیر.» همدلانه نیست زیرا در موقعیتهای دشوار این شما هستید که باید جویای احوال شخص بشوید و این طرز برخورد مخصوص موقعیتهایی است که قصد همدردی و کمک را نداشته باشید. افراد مثبتنگر، توانایی بیشتری در حمایت صادقانه از دیگران دارند.
۱۳. احساسات دیگران را طبیعی بدانید
برخی افراد برای ابراز احساسات خود مشکل دارند یا تصور میکنند که در موقعیتهای مختلف احساسات اشتباهی را تجربه میکنند. این در حالی است که حس آنها طبیعی است و نباید در این زمینه خود را سرزنش کنند. در چنینی موقعیتی برای اینکه با آنها همدردی کنید باید برایشان توضیح دهید که احساسات آنها درست و طبیعی است. در این رابطه میتوانید از عبارتهای زیر نیز استفاده کنید.
- اگر بخواهی میتوانی گریه کنی.
- هر تصمیمی که در موقعیت فعلی بگیری من از آن پشتیبانی میکنم.
- طبیعی است که در این رابطه احساس گناه داشته باشی (یا احساس خشم یا هر احساس طبیعی دیگر).

۱۴. مدعی و خودخواه نباشید
وقتی با شخصی روبهرو میشوید که بهشدت با موضوعی درگیر شده است حتی اگر موقعیت مشابهی را تجربه کردهاید رفتارهای او را زیر سوال نبرید. به این موضوع بیندیشید که نحوه برخورد هر کسی با هر موقعیتی میتواند متفاوت باشد و ممکن است فردی با همان اتفاق مشابه برخورد دیگری داشته باشد. اشکالی ندارد اگر در این موقعیت تعریف کنید که برخورد شما با اتفاق مشابه چه بوده است اما همچنان درک کنید که نحوه حل مسئله او با شما متفاوت باشد.
میتوانید برای پرورش مهارت همدردی بهجای تعریف میزان تواناییهای خودتان از این عبارت استفاده کنید که: «میتوانم درک کنم که این موضوع تا چه حد برای تو سخت است. یادم میآید که وقتی در موقعیت مشابه تو بودم چه احساس ناراحتی شدیدی را تجربه کردم»
نکته مهم دیگر این است که هرگز در این موقعیتها نگویید که مشکلتان مهمتر از مشکل او است (حتی اگر احساس واقعی شما این است). به یاد داشته باشید که اینجا هستید که با او همدردی کنید نه اینکه درباره تواناییهای خودتان حرف بزنید.
۱۵. احساسات دیگران را کوچک نشمارید
به این موضوع توجه کنید که مشکلات دیگران واقعی هستند و در این راستا تمرکز خود را روی گوش دادن فعالانه بگذارید تا به درک درستی از مسئله برسید و او را حمایت کنید. نباید رفتار شما طوری باشد که انگار احساسات طرف مقابل ارزش توجه را ندارد. همچنین یادتان باشد که به هیچ عنوان تجربههای طرف مقابل را زیر سوال نبرید.
بهطور مثال برخی افراد در حین دلداری اینطور صحبت میکنند: «متاسفم که پدربزرگت را از دست دادی اما حداقل خدا را شکر که شخص جوانتری فوت نکرده است. این شخص هم عمر خود را سپری کرده بود و مرگ او دور از انتظار نبود.» حتی اگر گوینده منظور بدی نداشته باشد این نوع همدردی کاملا اشتباه است زیرا غمهای شخص، کوچک شمرده میشوند و در این حالت ترجیح میدهد احساسات خود را پنهان کند یا حتی ممکن است که از آنها خجالت بکشد.
همچنین با گفتن این عبارتها ممکن است طرف مقابل را دچار سوءتفاهم کنید به همین علت لازم است که با کمک گرفتن از برنامهریزی عصبی کلامی (NLP) از بروز این اتفاقات پیشگیری کنید.
رفتار اشتباه بعدی این است که خود را دانای کل بدانید. بهطور مثال در برابر دردهای دیگری به او گوشزد کنید: «این حس را نداشته باش.». مثلا فرض کنید یکی از دوستانتان مدتی بیمار شده است و اکنون احساس میکند که چهرهاش به خاطر بیماری زشت شده است.
در این حالت نگویید: «اینطور فکر نکن. تو زیبایی.» گفتن این جملهها به او میفهماند که اشتباه میکند و خودش را زیر سوال میبرد. بنابراین این نوع همدردی صحیح نیست. در عوض بگویید: «متاسفم که با دیدن خودت در آینه این احساس را داری. این حس خیلی بدی است و من آن را درک می کنم اما اگر نظر من را بخواهی فکر میکنم هنوز مانند سابق زیبایی.» همچنین در این مواقع نگویید: «حداقل از چیزی که انتظار داشتی بهتر هستی.» چون این ادبیات نیز به نوبه خود میتواند آسیب روحی بدی وارد کند و مشکلاتش دوچندان شود.
۱۶. عقاید شخصی خود را بیان نکنید
برای اینکه بدانید مهارت همدردی چیست باید برخی نکات را با خود تمرین کنید. بهطور مثال لزومی ندارد که در موقعیتهای سخت از خاطراتی حرف بزنید که طرف مقابل در آنها نقشی نداشته است زیرا این صحبتها به او کمکی نمیکند. در این مواقع بهتر است که روی موضوع مورد بحث تمرکز کنید و به این بیندیشید که برای خروج شخص از این موقعیت میتوانید چه کمکی انجام دهید.

۱۷. دیگران را مجبور به انجام کاری نکنید
اگر ایدهای دارید که شخص را از آن شرایط خارج میکند در صورت تمایل او حتما ایده خود را ابراز کنید اما بههیچ عنوان با تکرار مداوم پیشنهاد خود در این رابطه به او فشار نیاورید. ممکن است از نظر شما این راهحل بهترین و واضحترین روش باشد اما دیگری این حق را دارد که با آن مخالفت کند. بنابراین فقط یک بار ایده خود را بیان کنید و بعد از کنار آن بگذرید.
بهطور مثال فرض کنید که شخص از مصرف داروی خاصی ناراحت است و از عوارض ناشی از مصرف آن واهمه دارد. در این حالت به او بگویید: «من قرص دیگری را میشناسم که تا همین حد کارایی دارد اما عوارض آن کمتر است. اگر خواستی میتوانم نام آن را بگویم تا در این رابطه با دکتر خود مشورت کنی.» اگر این پیشنهاد شما با استقبال روبهرو شد نام دارو را بگویید و اگر نه از آن بگذرید.
۱۸. آرام و مهربان باشید
ممکن است تصور کنید که مشکل دیگران از مشکل شما کماهمیتتر است. حتی امکان دارد به مشکلات کوچکتر او حسادت بورزید. در هر صورت در موقعیت فعلی نباید این حال خود را نشان دهید. در این حالت اگر کنترلی روی احساسات درونی خود ندارید بهتر است که جمع را ترک کنید. مطمئن باشید که این رفتار بهتر از نمایش خشم است و همچنان به عنوان فردی آرام در یادها میمانید.
۱۹. بیتوجهی و سرسختی نکنید
برخی افراد بر این باور هستند که سرسختی و بیتوجهی تکنیکی کارآمد در همدردی است. در حالی که اگر بدانید مهارت همدردی چیست هرگز از این روش استفاده نمیکنید. اگر شخصی برای مدتزمان طولانی ناراحت است این احتمال وجود دارد که درگیر بیماری افسردگی باشد. در این مواقع بهتر است که با روانشناس صحبت کند و به خاطر بسپارید که نمایش رفتارهای مستبدانه و دستوری کمکی به درمان این افراد نمیکند.
بهطور مثال شخصی در سوگ عزیز خود بهشدت ناراحت است و دوستش از او میخواهد که هر چه سریعتر به شرایط عادی برگردد. این نوع رفتار هیچ تاثیر مثبتی ندارد و نشان میدهد که این دوست معنای همدردی را درک نمیکند.
۲۰. به طرف مقابلتان توهین نکنید
این موضوع کاملا بدیهی است و هرکسی که بداند مهارت همدردی چیست طی مکالمههای خود از این روش استفاده نمیکند اما گاهی در موقعیتهای پرتنش این احتمال وجود دارد که توانایی مدیریت هیجان خود را از دست بدهید و احساساتتان بیش از حد بروز کنند. اگر در حین مکالمه به نقطهای رسیدید که متوجه شدید در حال بحث با طرف مقابل هستید و به او توهین میکنید سریعا آن محیط را ترک کنید و هر وقت که آرام شدید بابت این رفتار خود معذرت خواهی کنید.
به خاطر داشته باشید که حتی شوخی کردن در موقعیتهای ناراحتکننده نوعی توهین است زیرا شخص در حساسترین موقعیت خود قرار دارد. بنابراین از انجام این کارها در راستای تغییر شرایط روحی دیگران بپرهیزید.

مزایای پرورش مهارت همدردی چیست؟
علاوهبر اینکه داشتن مهارت همدردی باعث تقویت مهارتهای ارتباطی میشود وجود این توانایی مزایایی با پیشزمینه علمی نیز دارد. تحقیقات نشان میدهند که با پرورش این مهارت میتوانید در زمان بروز مشکلات از روشهای خلاقانهتری برای حل مسئله استفاده کنید. در واقع هنگامی که ذهن خود را برای شنیدن دردهای دیگران باز میکنید آنها اطلاعات خوبی در زمینه مشکلات متداول و راههای مختلف حل این مسائل را با شما در میان میگذارند.
به این ترتیب بدون آنکه در آن موقعیتها قرار بگیرید تجربه زیادی به دست میآورید که این تجربهها ذهن شما را هوشیار میکنند و اگر در زندگی شخصی یا حرفهای با چنین مشکلاتی مواجه شوید با علم به روشهای موجود دست به خلق روشهای جدید میزنید.
محققان در راستای پرورش خلاقیتها دریافتند که افراد با روحیه همدردی نسبت به افراد فاقد این ویژگی شادتر و سالمتر زندگی میکنند زیرا خوشخو ومهربان هستند. این افراد همچنان که از ناراحتی دیگران ناراحت میشوند از شادی دیگران نیز به وجد میآیند. همچنین به علت روابط پایداری که با بقیه ساختهاند نسبت به آینده و مسائل مربوط به آن خوشبینی بیشتری دارند.
با توجه به مزیتهایی که به آنها اشاره کردیم به این نتیجه میرسیم که داشتن مهارت همدردی برای سلامت جسم و روح افراد مفید است. اگر بخواهیم فواید این مهارت نرم را در زندگی شخصی در نظر بگیریم باید به این موضوع اشاره کنیم که داشتن احساس همدردی باعث تحکیم روابط عاطفی میشود.
افرادی که همدرد بقیه نیستند خیلی زود منزوی میشوند زیرا درک متقابلی ندارند و بقیه را با نوعی خودخواهی آگاهانه یا ناآگاهانه آزار میدهند. بسیاری از افراد تا پیش از بروز یک مشکل با هم صمیمی نیستند اما وقتی برای یک نفر مشکلی به وجود میآید و دیگری در آن لحظات سخت با او همدردی میکند ارتباط معناداری میان آنها شکل میگیرد زیرا در موقعیتهای دشوار است که هرکسی خود را به دیگری اثبات میکند.
بنابراین مزیت مهم دیگر مهارت همدردی تحکیم روابط عاطفی و عامل اصلی دوستیهای پایدار است. در ادامه برخی از مزایای دیگر احساس همدردی را عنوان میکنیم.

- افزایش بهرهوری: همدردی نشاندهنده درک و دلنگرانی است و باعث ایجاد حس حمایت و قدردانی کارمندان میشود. این امر رضایتمندی و بهرهوری آنها را افزایش میدهد.
- اعتماد و وفاداری: مدیرانی که نسبت به اعضای تیم خود احساس همدردی نشان میدهند معمولا اعتماد و وفاداری بیشتری در میان افراد به وجود میآورند. زیرا وقتی کارمندان شاهد نگرانیهای مدیر برای خودشان هستند آنها نیز انگیزه لازم را برای وفاداری پیدا میکنند.
- بهبود ارتباطات: وقتی کامندان نگرانیهای مدیرشان را درباره خود میبینند ترجیح میدهند که ارتباط موثرتری با او برقرار کنند. این امر میتواند باعث تصمیمگیریهای بهتر و بهبود روحیه گروهی شود.
- هماهنگی بهتر: داشتن احساس همدردی کمک میکند که هماهنگیهای بهتری میان اعضا صورت بگیرد زیرا افراد میدانند که مدیرشان با آنها همراه است و به احساسات آنها اهمیت میدهد. بنابراین این مسئله باعث تقویت استراتژیهای همکاری درون سازمان شود.
معایب مهارت همدردی چیست؟
در کنار تمام مزایایی که مهارت همدردی دارد گاهی در سازمانها وجود این مهارت باعث بروز پیامدهای منفی نیز میشود. در ادامه به این پیامدها اشاره میکنیم تا در صورت مشاهده نشانههای مشابه تصمیمی برای رفع مسئله بگیرید.
- جانبداری: وقتی مدیران احساس همدردی خود را به کارمندان نشان میدهند ممکن است این رفتار آنها پیام اشتباهی را به کارمندان برساند. در واقع امکان دارد برخی از کارمندان به این نتیجه برسند که مدیر به برخی از افراد تیم توجه ویژهای میکند و این استثناها میتوانند شکاف عمیقی در میان کارمندان با یکدیگر و با مدیر سازمان ایجاد کنند.
- بار سنگین مدیریت: مدیران باید بتوانند بین همدردی با کارمندان و سپردن کار به آنها تعادل ایجاد کنند و برقراری این تعادل کار چالشبرانگیزی است. اگر مدیران تلاش کنند که مدام به کارمندان در راستای انجام کارهایشان کمک کنند کمی بعد با چالشهای بزرگتری روبهرو خواهند شد.
- انتظارات غیر واقعی: وقتی کارمندان به این نتیجه میرسند که مدیرشان کاملا با آنها همدل و همدرد است امکان دارد تصور کنند که مدیرشان وظیفه دارد به آنها در حل مشکلات کمک کند. بنابراین آنها حتی در موقعیتهای دور از بحران و کاملا ساده شروع میکنند به سوءاستفاده از احساس همدردی مدیرشان که این رفتار آنها پیامدهای بسیار منفی برای مدیریت کل تیم خواهد داشت.
- استرس احساس: با وجود اینکه همدردی مانند روابط اجتماعی دیگر رفتاری هزینهبر نیست باز هم ممکن است هزینه ای به ارزش استرس احساسی برای مدیر مجموعه داشته باشد. این امر به این علت است که همدردی شامل مجموعهای از رفتارهای عاطفی است که مدیر را از نظر احساسی خسته میکند و نمیتواند با بهرهوری بالا به فعالیتهای مربوط به خودش رسیدگی کند.
چگونه در محیط کاری همدلی و همدردی داشته باشیم؟
اگر بدانید که همدردی چیست و همدلی و همدردی خود را در محیط کار نشان دهید روابط بسیار موثری را در محیط کار با همکارانتان میسازید و به این ترتیب فرهنگ و روابط تیمی خود را تقویت میکنید. اما این دو مهارت با هم تفاوتهایی دارند که در موقعیتهای مختلف و مخصوصا در محیط کار آنها را درک میکنید.
در ادامه به رویکرد هر کدام از این مهارتها در موقعیتهای حرفهای میپردازیم.
استفاده از مهارت همدردی در محیط کار تاثیر مثبتی بر روابط کاری شما میگذارد. مخصوصا اگر همکارتان در حال گذراندن لحظات سختی باشد این مهارت باعث میشود که او را از برخی حسهای منفی دور کنید و متوجه مشکلاتش بشوید. با انجام این کار ارزش شما نزد همکارانتان بالا میرود و به شما اعتماد میکنند.
این جلب اعتماد فواید زیادی دارد. بهطور مثال اگر در آینده قصد متقاعدسازی دیگران را داشته باشید این ویژگی همدردی و مطمئن بودنتان باعث میشود که آنها صحبتهایتان را بپذیرند و متقاعد شوند که مطابق نظر شما رفتار کنند.
همچنین با مهارت گوش دادن فعال زمینه را برای ارتباطات بیشتر فراهم میکنید و به همکارتان احساس امنیت میدهید که تمامی این نکات به پرورش بیشتر مهارتهای اجتماعی شما کمک میکنند. در همدلی احساسات و عواطف طرف مقابل بر دیگری نیز تاثیر میگذارد چون باید مطابق افکار او به مسائل نگاه کند و همین امر در دیدگاه خودش نیز تغییراتی ایجاد میکند. اما در نهایت هر دو پس از این همدلی با هم تبدیل به گروهی از افراد همدل میشوند که این امر در صورتی که بهرهوری افراد را افزایش بدهد در محیط کار ارزشمند است.

در حین کار با دیگران مهم است که همکاران خود را بشناسید و دریابید که آنها در موقعیتهای مختلف چه واکنشهایی از خود نشان میدهند. پرورش هوش احساسی نیز یعنی بدانید که مهارت همدردی چیست و با دیگران همدلی لازم را داشته باشید.
در محیط کار سه نکته بسیار مهم وجود دارد که اگر آنها را رعایت کنید همکارانتان شما را فردی همدرد و همدل خواهند دانست. در زیر به این سه نکته اشاره کردهایم.
- توجه نشان دادن به صحبتهای دیگری
- اهمیت دادن به دیدگاه دیگران
- نشان دادن واکنش صحیح در برابر اتفاقات احساسی
برای اینکه بدانید در محیط کار نحوه بروز مهارت همدردی چیست در ادامه برخی از روشهای کارآمد برای انجام این کار را معرفی میکنیم.
در کنار دیگران باشید
یکی از سادهترین راهها برای ابراز همدردی با دیگران این است که اگر یک یا گروهی از همکاران درگیر چالشی هستند در آن لحظه آنها را تنها نگذارید. همچنین اگر به حضورتان نیاز است در کنارشان باشید. برای مثال اگر مهارتهای کامپیوتری شما خوب است و اعضای گروه با این نوع از مشکلات درگیر شدهاند به کنارشان بروید و کمک کنید که از این چالش خارج شوند. حتی اگر توان رفع مشکل را نداشته باشید همین حضور شما به افراد قوت قلب میدهد و درمییابند که تنها نیستند. مهم این است که به دیگران اهمیت بدهید تا بدانند که برایتان مهم هستند و در موقعیتهای مشابه شما را تنها نگذارند.
نوشتهای بگذارید
اگر یکی از کارمندان لحظات سختی را میگذارند و در موقعیت بدی گرفتار شده است با نوشتن چند خط و بروز احساسات خود به او نشان دهید که به یادش هستید و اگر در توانتان باشد به او کمک خواهید کرد. حتی اگر این نوشته شما ساده و به دور از جملههای خاصی باشد این حرکتتان نشان میدهد که به یاد آن شخص هستید و به او و شرایطش احترام میگذارید.
بهطور مثال اگر یکی از همکارانتان چند روزی است که به محل کار نمیآید و درگیر مشکلات زیادی شده است برای او پیغامی بفرستید تا بداند که مشکلاتش برای شما اهمیت دارد. در پایان نیز اشاره کنید که اگر نیاز به کمکی دارد میتواند روی شما حساب کند. این شخص ممکن است هرگز از شما کمکی نخواهد اما فراموش نمیکند که به یادش بودید و با او همدردی کردید.

در واقع همین اهمیت دادن، گوش سپردن و کمک کردن، شرایط محیط کار را برای شما سادهتر میکند و اگر تعارضی رخ دهد این امکان را دارید که با استفاده از مهارت حل اختلاف مشکلات را رفع کنید.
اگر بدانید که مهارت همدلی و مهارت همدردی چیست و آنها را در خود پرورش دهید محیط کار شما پر از امنیت و آرامش میشود و کارمندان در آن محیط به دور از تعارض به انجام وظایف خود میپردازند. در نتیجه سازمان نیز به اهدافش میرسد. همچنین وجود این فرهنگ در میان اعضای شرکت باعث میشود که به هنگام بروز مشکل، افراد از روشهای حل مسئله مختلفی استفاده کنند و در کمال امنیت به دنبال شیوههای خلاقانه بگردند.
همچنین این مهارتها به افراد کمک میکند که با همکاران دیگر و مشتریان خود روابط اثربخشی برقرار کنند. به این ترتیب میتوانند برای افزایش فروش سازمانی از تکنیکهای متقاعدسازی مشتری بهره بگیرند و با بروز مهارت همدردی خود راهحلی برای مشکلات مشتری در اختیارش قرار دهند.
ابراز همدردی چیست؟
پیش از این توضیح دادیم که همدردی چیست. حال اگر این مهارت را در خود پرورش دهید در موقعیتهای مختلف میتوانید آن را به کار بگیرید و دیگران را درک کنید. ابراز همدردی یعنی تمامی متدهای گفته شده را در راستای درک طرف مقابل به کار بگیرید و کمک کنید که شخص بهتر از قبل از شرایط بحرانی خود عبور کند و کنترل اوضاع را به دست بگیرد.
جمع بندی
در این مطلب از مجله فرادرس مهارت همدردی را مورد بررسی قرار دادیم و دانستیم که این مهارت نرم در بیشتر جنبههای زندگی اهمیت ویژهای دارد. همچنین روشهای تقویت آن را آموزش دادیم تا ضعفهای خود را در این رابطه برطرف کنید و با دیگران ارتباط اثربخشتری داشته باشید. در انتها نیز تفاوت همدردی با همدلی را توضیح دادیم و به مزایا و معایب این توانایی پرداختیم.
سوالات متداول
در ادامه به برخی از سوالات متداول درباره همدردی پاسخ میدهیم.
آیا میشود همدردی را یاد گرفت؟
بله. مهارت همدردی یکی از مهارتهای نرمی است که اگر تمرین کنید در شما تقویت میشود.
بهترین راه پرورش همدردی چیست؟
روشهای زیادی برای تقویت حس همدردی وجود دارند اما پیشنیاز تمامی این روشها توانایی گوش دادن فعالانه است. اگر بتوانید بهشکل فعال به صحبتهای دیگران گوش دهید توانایی لازم را برای همدردی خواهید داشت.