کارهای روزمره به انگلیسی و صبحت در مورد آن ها + مثال، ترجمه فارسی و تلفظ

۱۵۹۸۱ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ شهریور ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۳۳ دقیقه
دانلود PDF مقاله
کارهای روزمره به انگلیسی و صبحت در مورد آن ها + مثال، ترجمه فارسی و تلفظکارهای روزمره به انگلیسی و صبحت در مورد آن ها + مثال، ترجمه فارسی و تلفظ

کارهای روزمره به انگلیسی یکی از رایج‌ترین موضوعات مکالمه در هر زبانی به شمار می‌آید. هنگامی که با یک انگلیسی‌زبان مکالمه می‌کنید، احتمالاً لازم شود کمی در مورد برنامه روزانه خود گفت‌وگو کنید یا حتی با هم برنامه قرار ملاقات بچینید. در زبان انگلیسی، صحبت در مورد کارهای روزمره مجموعه جامعی از واژگان را در بر می‌گیرد که دانستن این کلمات و عبارات برای ارتقای سطح مهارت‌های لیسنینگ و اسپیکینگ شما ضروری است. در این مطلب از مجله فرادرس ابتدا گرامر صحبت در مورد کارهای روزمره به انگلیسی را توضیح می‌دهیم و سپس به واژگان، عبارت‌ها و نمونه جملات آن خواهیم پرداخت.

997696

کارهای روزمره به انگلیسی

تداوم برنامه روزانه بسیار حائز اهمیت است. در زندگی دانش‌آموزی و خصوصا دانشجویی، نهایت استفاده از زمان امری حیاتی است. اگر از یک روال ثابت پیروی کنیم، مدیریت صحیح زمان بسیار آسان می‌شود. داشتن روال روزانه صحیح می‌تواند در زمان شما صرفه‌جویی کند و به شما کمک کند تا در برنامه‌های خود نظم و بازدهی بیشتری داشته باشید. علاوه‌براین می‌تواند به شما وقت بیشتری برای لذت بردن از لحظات زندگی‌تان ببخشد. هر زبان‌آموزی باید برنامه روزانه داشته باشد. یادگیری برخی از عبارات کلیدی برای توضیح دادن برنامه روزانه خود به دیگران می‌تواند مفید واقع شود.

قبل از اینکه عبارت‌ها و واژگان مربوط به کارهای روزمره در انگلیسی را توضیح دهیم، در مورد نحوه استفاده از حروف اضافه در انگلیسی صحبت خواهیم کرد. این مبحث تا حدی پیچیده است، اما چند نکته وجود دارد که باید به خاطر بسپارید.

دختری که از خواب بیدار شده

گرامر کارهای روزمره به انگلیسی

گرامر کارهای روزمره در انگلیسی را می‌توانیم به دو دسته تقسیم کنیم. دسته اول به زمان‌های مختلفی که می‌توانیم با استفاده از آن‌ها در مورد عادات روزمره‌مان صحبت کنیم اختصاص دارد و دسته دوم حروف اضافه‌ای است که با کمک آن‌ها می‌توانیم عادات خود را توصیف کنیم. در ادامه به همه این موارد خواهیم پرداخت.

زمان‌ها

کارهای روزمره به انگلیسی می‌توانند با گرامرهای مختلفی مورد استفاده قرار بگیرند. دو نمونه از زمان‌هایی که می‌توانیم با استفاده از آن‌ها در مورد کارهای روزمره به انگلیسی صحبت کنیم زمان حال ساده و گذشته ساده است. در ادامه این موارد را با ذکر مثال توضیح خواهیم داد.

زمان حال ساده

در زبان انگلیسی از حال ساده برای صحبت در مورد کارهای روزمره استفاده می‌کنیم زیرا حال ساده برای توصیف اعمالی که به طور منظم اتفاق می‌افتد به کار می‌رود. در ادامه، برخی از کارهای روزمره به انگلیسی مربوط به زمان حال ساده با ضمیرهای مختلف انگلیسی ذکر شده‌اند.

I play soccer.

من فوتبال بازی می‌کنم.

I watch movies.

من فیلم می‌بینم.

I cook dinner.

من شام درست می‌کنم.

I go to work.

من سر کار می‌روم.

You play video games.

تو بازی‌های ویدئویی انجام می‌دهی.

You do your homework.

تو تکالیفت را انجام می‌دهی.

You call your mother.

تو به مادرت زنگ می‌زنی.

You go to the library.

شما به کتابخانه بروید.

He watches Netflix shows during the night.

او در طول شب برنامه‌های «نتفلیکس» را تماشا می‌کند.

He goes jogging every morning.

او هر روز صبح می‌دود.

He calls his friend every night.

او هر شب به دوستش زنگ می‌‌زند.

دختری در ایستگاه اتوبوس

He plays video games with his friends.

او با دوستانش بازی‌های ویدئویی انجام می‌دهد.

She plays chess.

او شطرنج بازی می‌کند.

She does exercises.

او تمرین می‌کند.

She goes to school.

او به مدرسه می‌رود.

She spends time with her kids.

او با بچه‌هایش وقت می‌گذراند.

We go to the beach.

ما به ساحل می‌رویم.

We visit our parents.

ما به پدر و مادرمان سر می‌زنیم.

We have lunch together.

ما ناهار را با هم می‌خوریم.

We watch Youtube videos.

ما ویدئوهای یوتیوب را تماشا می‌کنیم.

They go shopping.

آن‌ها به خرید می‌روند.

They go to the movies.

آن‌ها به سینما می‌روند.

They listen to music.

آن‌ها به موسیقی گوش می‌دهند.

They write in their blogs.

آن‌ها در وبلاگ خود می‌نویسند.

دختری در حال خواندن کتاب

زمان گذشته ساده

وقتی در زمان گذشته در مورد کارهای روزمره انگلیسی صحبت می‌کنیم، جملاتمان را با استفاده از عبارت «used to» می‌سازیم. به مثال‌های زیر توجه کنید.

I used to play soccer with my friends after school.

من قبلاً بعد از مدرسه با دوستانم فوتبال بازی می‌کردم.

I used to go to the gym.

من قبلاً به باشگاه می‌رفتم.

She used to train every day.

او قبلاً هر روز تمرین می‌کرد.

She used to work in a school nearby.

او قبلاً در مدرسه‌ای در همین حوالی کار می‌کرد.

He used to go to the beach with his children.

او قبلاً با بچه‌هایش به ساحل می‌رفت.

He used to come to this pizza place.

او قبلاً به این پیتزافروشی می‌آمد.

You used to go hiking every Sunday.

تو قبلاً عادت داشتی هر یکشنبه به کوهنوردی بروی.

You used to make fun of your little brother.

تو قبلاً عادت داشتی برادر کوچکت را مسخره کنی.

We used to go to Coco Beach every summer.

ما قبلاً هر تابستان به ساحل «کوکو» می‌رفتیم.

We used to go to Costa Rica every Christmas.

ما قبلاً هر کریسمس به «کاستاریکا» می‌رفتیم.

They used to make cookies with Grandma.

آن‌ها قبلاً با مادربزرگ شیرینی درست می‌کردند.

They used to go cycling.

آن‌ها قبلاً دوچرخه‌سواری می‌کردند.

حرف اضافه

کارهای روزمره به انگلیسی همراه با حرف اضافه مخصوص به خودشان مورد استفاده قرار می‌گیرند. رایج‌ترین حروف اضافه در فهرست زیر آورده شده‌اند. البته پیش‌تر در مجله فرادرس با حرف اضافه در انگلیسی آشنا شده‌ایم.

  • at
  • on
  • in

کاربرد این حروف اضافه می‌تواند هنگام صحبت در مورد مکان و زمان با هم تفاوت داشته باشد. در ادامه توضیحات بیشتری ارائه خواهد شد.

برای صحبت در مورد مکان

برای صحبت در مورد مکان‌های عمومی از حرف اضافه at استفاده کنید. نمونه‌ای از مثال‌های حرف اضافه at در ادامه ارائه شده است.

  • at work
  • at the office
  • at home
  • at school
  • at the beach

اگر داخل مکانی هستید که دورتادور شما را پوشانده است، باید حرف اضافه in را به کار ببرید. به نمونه‌ای از کاربردهای حرف اضافه in توجه کنید.

  • in my house
  • in the office
  • in a restaurant

در اکثر موارد ذکر شده، شخصی که صحبت می‌کند در داخل ساختمان است. به طور مثال، می‌توانیم بگویم: «right now I’m in my house»، چون خانه من یک ساختمان است و من در داخل آن هستم.

اما فراموش نکنید که اگر در مکانی عمومی باشیم، از حرف اضافه at استفاده می‌کنیم. به طور مثال، اگر من بیرون از خانه در باغ خود ایستاده باشم و تلفنی با یکی از دوستان خود صحبت کنم، ممکن است به دوستم بگویم: «I’m at my house» چون در واقع داخل خانه نیستم.

حرف اضافه In نیز می‌تواند برای صحبت در مورد شهرها، کشورها، ایالت‌ها و سایر مناطق جغرافیایی بزرگ‌تر مورد استفاده قرار گیرد. به طور مثال، می‌توانیم بگوییم: «I work in Los Angeles, in California».

از سوی دیگر، اگر چیزی را لمس می‌کنید یا در مورد سطوح صحبت می‌کنید باید حرف اضافه on را به کار ببرید. کاربرد حرف اضافه on ممکن است کمی پیچیده باشد. به نمونه‌ای از مثال‌های آن توجه کنید.

  • on the second floor
  • on the beach
  • on the floor
  • on the roof
  • on the moon
  • on an island

هر موقع شخص یا شیئی روی سطحی قرار دارد، برای اشاره به آن از حرف اضافه on استفاده می‌کنیم. به طور مثال، می‌توانیم بگوییم: «My computer is on my desk, and there’s a picture of my family hanging on the wall» که ترجمه آن به فارسی «کامپیوتر من روی میزم قرار دارد و عکسی از خانواده‌ام روی دیوار آویزان است» می‌شود. در هر دو موردی که در مثال بالا ذکر شد، شیء داخل جایی نیست و شیء دیگری را لمس می‌کند.

برای صحبت در مورد زمان

برای صحبت در مورد روزهای خاص از حرف اضافه on استفاده می‌کنیم. به طور مثال به جمله زیر توجه کنید.

We’ll meet on Monday, or maybe on July 15th.

دوشنبه یا شاید ۱۵ جولای همدیگر را ملاقات خواهیم کرد.

برای صحبت در مورد مدت زمان‌های طولانی‌تری مثل ماه، سال و بخش‌هایی از روز، حرف اضافه in را به کار می‌بریم. به مثال زیر توجه کنید.

We can meet in July 2017, or in the 21st century.

ما می‌توانیم در جولای ۲۰۱۷ یا در قرن بیست و یکم ملاقات کنیم.

همان‌طور که گفته شد، برای صحبت در مورد بخش‌هایی از روز از حرف اضافه in استفاده می‌کنیم، اما کلمه night با حرف اضافه at به کار می‌رود.

  • in the morning
  • in the afternoon
  • in the evening
  • at night

برای صحبت در مورد زمان دقیق و هنگام شب از حرف اضافه at استفاده می‌کنیم.

We’ll meet at 7:30 p.m.

ساعت ۷:۳۰ همدیگر را می‌بینیم.

Let’s meet at noon.

بیا ظهر یکدیگر را ببینیم.

I always work better at night than I do in the morning.

من همیشه شب‌ها بهتر از صبح کار می‌کنم.

حالا که کاربرد حروف اضافه انگلیسی را یاد گرفتیم، بیایید نحوه صحبت در مورد کارهای روزمره به انگلیسی را بررسی کنیم!

مسواک زدن - کارهای روزمره به انگلیسی

واژگان مربوط به کارهای روزمره به انگلیسی

از آنجا که هر کدام از کارهای روزمره معمولا در زمان خاصی از روز یا هفته انجام می‌شوند، واژگان مرتبط با کارهای روزمره به انگلیسی را بر همین اساس به ۶ دسته تقسیم کرده‌ایم که می‌توانید در ادامه مطالعه کنید.

هنگام صبح

اکثر مردم روز کاری خود را از صبح شروع می‌کنند، مگر این‌که شب کار می‌کنند یا مشکل خواب دارند. بنابراین صبح اغلب شلوغ‌ترین زمان روز است. این همچنین بدان معنی است که واژگان زیادی وجود دارد که باید بلد باشید تا بتوانید در مورد کارهای روزمره به انگلیسی هنگام صبح صحبت کنید.

بیدار شدن/Wake up: این کار به معنای از خواب دست کشیدن است. وقتی خواب هستید، از واژه asleep و برای بیدار شدن از واژه awake استفاده می‌کنیم.

بلند شدن/Get up: این عبارت می‌تواند مترادف wake up باشد، اما get up به معنی این است که شما بدن خود را تکان می‌دهید و از جا برمی‌خیزید. اکثر مردم پس از بلند شدن از رختخواب به کارهای روزمره خود می‌پردازند.

آماده شدن/Get ready: وقتی آماده می‌شوید، تمام کارهایی را که برای شروع روزتان باید انجام دهید، شروع می‌کنید. این کار می‌تواند برای هر کسی متفاوت باشد، اما در ادامه، برخی از کارهای معمول صبحگاهی را برای شما توضیح می‌دهیم.

دوش گرفتن/Take a shower or bath: این کار به معنای تمیز کردن بدن است. اگر در وان حمام می‌کنید، باید از عبارت take a bath استفاده کنید. اکثر افراد این روزها در وان یا همان bathtub حمام نمی‌کنند، بلکه دوش می‌گیرند (take a shower). البته توجه داشته باشید که این عبارات در انگلیسی بریتیش به شکل have a shower/bath به کار برده می‌شود. ناگفته نماند که فعل حمام کردن در انگلیسی bathe است.

مسواک زدن/Brush your teeth: این کار به معنی تمیز کردن دندان‌ها با toothbrush و toothpaste (مسواک و خمیردندان) است. همچنین دندان‌پزشکان توصیه می‌کنند که با dental floss دندان‌های خود را نخ دندان بکشید.

شانه زدن/Comb your hair: بعد از دوش گرفتن، باید با کمک comb موهای خود را شانه کنید. کلمه comb در زبان انگلیسی می‌تواند اسم یا فعل باشد.

آرایش کردن/Put on makeup: برخی افراد صبح آرایش می‌کنند. آرایش یا makeup مواد رنگی مختلفی است که افراد به صورت خود می‌مالند تا قسمت‌های زیبای صورت خود را برجسته کنند و قسمت‌هایی را که دوست ندارند بپوشانند.

لباس پوشیدن/Get dressed: پس از اتمام برنامه صبحگاهی، احتمالاً لباس می‌پوشید. برای لباس پوشیدن از فعل put on نیز می‌توانیم استفاده کنیم.

صبحانه درست کردن و خوردن/Make and eat breakfast: برخی از افراد صبح عجله دارند و صبحانه نمی‌خورند، اما باید سعی کنید زمانی را به خوردن صبحانه‌ای سالم اختصاص دهید. این بهترین روش برای شروع روز شماست! برخی از افراد نیز صبحانه را با خود می‌برند یا برای خرید صبحانه به فست فود یا کافه می‌روند و سپس آن را در مسیر سر کار می‌خورند.

رفتن به محل کار یا مدرسه/Go to work or school: اگر خانه شما از محل کارتان دور است، یا مجبور هستید برای رسیدن به محل کار رانندگی کنید یا از وسایل حمل‌و‌نقل عمومی استفاده کنید، به این کار commuting یا رفت‌وآمد می‌گویند. بدین منظور، می‌توانید بگویید: «I have to commute to work». برخی از افراد نیز در خانه دورکاری می‌کنند که به آن‌ها telecommuters می‌گویند.

مواردی که ذکر شد، رایج‌ترین کلمات و عبارات انگلیسی هستند که هنگام صحبت در مورد برنامه صبحگاهی خود می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. به یاد داشته باشید که این واژگان در ساعات دیگر روز نیز ممکن است به کار بروند. در ادامه نمونه جملات مورد استفاده برای صحبت در مورد کارهای روزمره به انگلیسی هنگام صبح را با ذکر ترجمه ارائه کرده‌ایم.

I go to work at 8:45 am every morning.

من هر روز صبح ساعت ۸:۴۵ سر کار می‌روم.

On Weekdays I usually wake up at 8 am.

من در روزهای کاری معمولا ساعت ۸ صبح از خواب بیدار می‌شوم.

I stay in bed for about 10 minutes before I get up.

من پیش از بیدار شدن معمولا حدود ۱۰ دقیقه در رختخواب می‌مانم.

I usually drive to work.

من معمولا با ماشین سر کار می‌روم.

I always check my emails when I get to work, but I don't always reply to them immediately.

من وقتی سر کار می‌روم همیشه ایمیل‌هایم را بررسی می‌کنم، اما اغلب بلافاصله به آن‌ها پاسخ نمی‌دهم.

When I am at my desk, I usually work on the computer, even during morning tea.

وقتی پشت میزم هستم، حتی هنگام نوشیدن چای صبح هم معمولاً با کامپیوتر کار می‌کنم.

I wake up at 6 am.

من ساعت ۶ بیدار می‌شوم.

I get out of bed at around 6:30.

من حدود ساعت ۶:۳۰ از خواب بیدار می‌شوم.

I press the snooze button twice before I turn my alarm off.

من پیش از این که زنگ ساعت گوشی‌ام را خاموش کنم، دو بار دکمه چرت زدن را می‌زنم.

I turn off my alarm.

زنگ ساعت گوشی را خاموش می‌کنم.

I open/pull back the curtains (to let the sun in). / I open the blinds.

پرده را کنار می‌کشم (تا آفتاب بیاید).

I open/close the window(s).

پنجره(ها) را باز کردم/بستم.

I make my bed.

تختم را مرتب می‌کنم.

I stretch. / I do some stretching.

نرمش می‌کنم.

I meditate. / I do some meditation.

مراقبه انجام می‌دهم.

جلسه کاری

I do some light exercise.

کمی ورزش سبک انجام می‌دهم.

I work out.

ورزش می‌کنم.

I go to the gym.

به باشگاه می‌روم.

I do my morning workout.

تمرین صبحگاهی‌ام را انجام می‌دهم.

I check my phone/email/messages/texts.

تلفن/ایمیل/پیام‌ها/پیامک‌هایم را بررسی می‌کنم.

I take a shower.

دوش میگیرم.

I wash my face.

صورتم را می‌شویم.

I splash some water on my face.

کمی آب به صورتم می‌زنم.

I wash up.

صورتم را می‌شویم.

I moisturize.

پوستم را آب‌رسانی می‌کنم.

I wash my hands.

دستانم را می‌شویم.

I dry myself off. (I dry my body with a towel.)

خودم را خشک می‌کنم (بدنم را با حوله خشک می‌کنم.)

I dry my hair.

موهایم را مرتب می‌کنم.

I put on my makeup.

آرایش کردم.

I brush my teeth.

دندان‌هایم را مسواک می‌زنم.

I floss (my teeth).

دندان‌هایم را نخ دندان می‌کشم.

I brush my hair. / I comb my hair.

موهایم را برس می‌کشم./ موهایم را شانه می‌زنم.

I get dressed.

لباس می‌پوشم.

I do my hair and makeup.

موهایم را مرتب و صورتم را آرایش می‌کنم.

مردی در حال رفتن سر کار - کارهای روزمره به انگلیسی

I get (myself) ready for the day.

خودم را برای آغاز روز آماده می‌کنم.

I go downstairs.

به طبقه پایین می‌روم.

I go upstairs.

به طبقه بالا می‌روم.

I go to the kitchen.

به آشپزخانه می‌روم.

I put the kettle on (for tea/coffee).

زیر کتری را (برای چای/قهوه) روشن می‌کنم.

I make (myself) some tea/coffee.

برای خودم چای/قهوه درست می‌کنم.

I pour myself a cup of tea/coffee.

برای خودم چای/قهوه می‌ریزم.

I make breakfast.

صبحانه درست می‌کنم.

I eat/have breakfast.

صبحانه می‌خورم.

دختری در حال قهوه خوردن

I drink a cup of coffee.

یک فنجان قهوه می‌نوشم.

I read the newspaper.

روزنامه خواندم.

I check my social media.

شبکه‌های اجتماعی خودم را بررسی می‌کنم.

I check my emails.

ایمیل‌هایم را بررسی می‌کنم.

I turn on the radio.

رادیو را روشن می‌کنم.

I listen to a podcast.

پادکست گوش می‌دهم.

I turn on the TV.

تلویزیون را روشن می‌کنم.

I prepare breakfast (for my family).

(برای خانواده‌ام) صبحانه آماده می‌کنم.

I have (my) breakfast.

صبحانه‌ام را می‌خورم.

I call my mom/dad.

به مادر/پدرم زنگ می‌زنم.

I prepare my lunch.

ناهارم را آماده می‌کنم.

I prepare my kids' lunches.

ناهار بچه‌هایم را آماده می‌کنم.

I pack my stuff/bag/workbag/backpack/briefcase/etc.

من وسایل/کیف/کیف کار/کوله‌پشتی/کیف‌دستی و غیره‌ام را جمع می‌کنم.

I walk my dog.

سگم را برای پیاده‌روی می‌برم.

I go to work/school.

سر کار/به مدرسه می‌روم.

I work from home.

من دورکاری می‌کنم.

I waited for the bus.

منتظر اتوبوس ماندم.

I drive to work/school.

تا سرکار/مدرسه رانندگی می‌کنم.

I put on my shoes.

کفش‌هایم را می‌پوشم.

دانش آموزان در مدرسه

I put on my jacket.

کتم را می‌پوشم.

I put my stuff on (to leave the house).

لباسم را (برای ترک خانه) می‌پوشم.

I leave the house at around seven-thirty.

حدود ساعت هفت و نیم خانه را ترک می‌کنم.

I drop off my kids/son/daughter at the bus stop.

من بچه‌ها/پسر/دخترم را در ایستگاه اتوبوس پیاده می‌کنم.

I walk/drive to work.

تا سرکار پیاده‌روی/رانندگی می‌کنم.

I go to work on foot.

پیاده سرکار می‌روم.

I go to work by car/bus/train/subway/etc.

من با ماشین/اتوبوس/قطار/مترو و غیره سرکار می‌روم.

I walk to the bus stop.

تا ایستگاه اتوبوس پیاده‌روی می‌کنم.

I catch the bus/train at/around seven-fifty.

من حدودا ساعت هفت و پنجاه دقیقه سوار اتوبوس/قطار می‌شوم.

I take a taxi/the bus/the subway.

سوار تاکسی/اتوبوس/مترو می‌شوم.

My mom/dad/husband/wife gives me a ride to work/school.

مادر/پدر/شوهر/همسرم مرا تا محل کار/مدرسه می‌رساند.

I answer my emails.

ایمیل‌هایم را جواب می‌دهم.

I attend meetings.

در جلسات شرکت می‌کنم.

I have a snack around 10 am.

حدود ساعت ۱۰ صبح میان وعده می‌خورم.

نمونه‌ای از نحوه توصیف کارهای روزمره به انگلیسی هنگام صبح را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید.

Hi! My name is Joanna, I’m 24 and I live in Oslo, Norway. I usually wake up at 7 am, but I get up only half an hour later. Then, I take a shower and get dressed.

After that, I do my hair and makeup and then make my bed. I hate making my bed, but I like the feeling of completing that first task right after waking up.

I don’t have breakfast, but I always drink a cup of coffee. Then I wait for the bus to take me to college. While I’m on the bus, I check my social media and my emails.

سلام! نام من «جوآنا» است، من ۲۴ سال سن دارم و در «اسلو»، «نروژ» زندگی می‌کنم. من معمولا ساعت ۷ صبح از خواب بیدار می‌شوم، اما نیم ساعت بعد از رختخواب بیرون می‌آیم.

سپس دوش میگیرم و لباس می‌پوشم. بعد از آن موها و آرایشم را انجام می‌دهم و سپس تختم را مرتب می‌کنم. من از مرتب کردن تختم متنفرم، اما احساس به انجام رساندن اولین وظیفه پس از بیدار شدن را دوست دارم.

من صبحانه نمی‌خورم، اما همیشه یک فنجان قهوه می‌نوشم. سپس منتظر اتوبوس می‌مانم تا مرا به دانشگاه برساند. وقتی در اتوبوس هستم، شبکه‌های اجتماعی و ایمیل‌هایم را بررسی می‌کنم.

غذا خوردن - کارهای روزمره به انگلیسی

هنگام ظهر

کلمه Noon رایج‌ترین کلمه در انگلیسی برای اشاره به ساعت ۱۲:۰۰ ظهر است. ممکن است مترادف آن کلمه midday نیز به گوشتان بخورد، اما این کلمه کلی‌تر است و noon یا ظهر دقیق‌تر و رایج‌تر به شمار می‌آید. از آنجا که ظهر وسط روزهای کاری یا مدرسه است، اکثر مردم در این زمان ناهار می‌خورند. در ادامه واژگان مربوط به کارهای روزمره به انگلیسی هنگام ظهر همراه با توضیحات ارائه شده‌اند.

وقت نهار/Lunch break: به هنگامی که افراد از کار یا مطالعه دست می‌کشند تا غذا بخورند Lunch break یا Lunch hour گفته می‌شود. زمان آن معمولا هنگام ظهر است و در حدود یک ساعت طول می‌کشد.

در ناهارخوری، کافه‌تریا یا رستوران/In the lunchroom, cafeteria or restaurant: برخی از مکان‌هایی که می‌توان در آن ناهار خورد موارد ذکر شده هستند. ناهارخوری یا lunchroom معمولا در مدرسه یا شرکت واقع شده است و معمولا مختص کسانی است که در آنجا مشغول تحصیل یا کار هستند. cafeteria نیز مترادف lunchroom است و توجه داشته باشید که فقط قهوه سرو نمی‌کند.

ناهار خوردن/Eat lunch: در زبان انگلیسی برای اشاره به فعل ناهار خوردن از عبارت Eat lunch استفاده می‌کنیم.

بیرون غذا خوردن/Go out to eat: اگر برای غذا خوردن از محل کار خود خارح می‌شوید یا به رستوران می‌روید، باید از فعل go out استفاده کنید. علاوه بر این می‌توانید از فعل eat out نیز استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید.

I take a taxi or a train if I have a lunch meeting. I never take the bus because it is too slow.

اگر برای ناهار قرار ملاقات داشته باشم، سوار تاکسی یا قطار می‌شوم. هیچ‌وقت سوار اتوبوس نمی‌شوم چون خیلی کند است.

At 1 pm most days I have lunch.

من در اکثر روزها ساعت ۱ بعدازظهر ناهار می‌خورم.

I have lunch at home/at the cafeteria.

من ناهار را در خانه/در کافه‌تریا می‌خورم.

I go home and make lunch.

به خانه می‌روم و ناهار درست می‌کنم.

I wash/do the dishes.

ظرف‌ها را می‌شویم.

I put the dishes away.

ظرف‌ها را سر جایشان می‌گذارم.

هنگام بعد از ظهر

بعد از ظهر از ساعت ۱۲ ظهر به بعد شروع می‌شود. (زیرا بعد از ساعت ۱۲ ظهر است) و تقریباً زمانی که هوای بیرون تاریک می‌شود ادامه دارد.

از کار مرخص شدن/Get off work: هنگامی که می‌خواهیم بگوییم از کار مرخص شده‌ایم از فعل get off work استفاده می‌کنیم.

از مدرسه مرخص شدن/Leave school: برای اشاره به زمانی که مدرسه تمام می‌شود و مدرسه یا دانشگاه را ترک می‌کنید، می‌توانید در زبان انگلیسی فعل Leave school را به کار ببرید.

برای شام بیرون رفتن/Go out for dinner: افراد معمولا پس از مدرسه یا محل کار می‌توانند به رستوران یا کافه بروند و با هم شام بخورند. به این کار در انگلیسی go out for dinner می‌گویند.

به خانه رفتن/Go home: رفتن به خانه کاری است که اکثر مردم بعد از کار انجام می‌دهند. وقتی به خانه خود رسیدید، می‌توانید بگویید: «I got home».

مطالعه کردن/Study: اگر برای تحصیلات خود هر نوع کاری انجام می‌دهید، می‌توانید از فعل study استفاده کنید. ممکن است در حال نوشتن یک مقاله باشید، مطالبی که آموخته‌اید را تمرین کنید یا برای امتحان آماده شوید. در این صورت، می‌توانید بگویید در حال مطالعه هستید.

استراحت کردن/Relax: این اوقات فراغت شماست که می‌توانید آن را صرف انجام کارهایی می‌کنید که برایتان جالب است. علاوه بر آن می‌توانید با دوستان خود وقت بگذرانید که فعل غیررسمی آن hang out است.

تکالیف را انجام دادن/Do homework: برای اشاره به این که در حال انجام تکالیف خود هستید می‌توانید از جمله do homework استفاده کنید. توجه داشته باشید که کلمه homework قابل‌شمارش نیست، بنابراین اگر تکالیف زیادی دارید، می‌توانید بگویید:‌ «I have a lot of homework».

ورزش کردن/Work out: عبارت work out و exercise هر دو معنی یکسانی دارند. در واقع، هر دوی آن‌ها انجام فعالیت بدنی برای تناسب اندام هستند. شما می‌توانید در باشگاه، خانه یا بیرون ورزش کنید.

شام پختن/Make dinner: اگر دوست دارید آشپزی کنید و وقتش را نیز دارید، می‌توانید شام بپزید. این فعل در انگلیسی به شکل make dinner مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از مردم علاقه‌ای به آشپزی ندارند یا ممکن است وقتش را نداشته باشند، بنابراین می‌توانند برای شام بیرون بروند که در انگلیسی به آن eat out می‌گویم. همچنین می‌توانید غذا را به صورت برون‌بر سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید که به آن order food for delivery می‌گویند.

برای درک بهتر واژگان کارهای روزمره به انگلیسی هنگام بعدازظهر به مثال‌های زیر توجه کنید.

I get off work at 5, so would you like to meet me at 5:20 at the coffee shop for drinks?

من ساعت ۵ از کار مرخص می‌شوم، بنابراین دوست دارید ساعت ۵:۲۰ در کافی‌شاپ مرا برای صرف نوشیدنی ملاقات کنید؟

At 3 pm we have afternoon tea, and that is when we usually talk and eat cake.

ما ساعت ۳ بعدازظهر چای عصرانه می‌نوشیم و آن موقع است که معمولاً گفت‌وگو می‌کنیم و کیک می‌خوریم.

When you are in the office you probably have a lot of paperwork. It is important for you to file your papers, and so that you can find them again you need to organize your files.

وقتی در دفتر هستید احتمالاً کاغذبازی‌های اداری زیادی دارید. حائز اهمیت است که مدارک خود را بایگانی کنید، و باید پرونده‌های خود را مرتب کنید تا بتوانید دوباره آن‌ها را پیدا کنید.

When I work I have to make telephone calls. If an important issue happens I ask my secretary to organize a meeting.

وقتی سرکار هستم باید تماس تلفنی بگیرم. اگر مسئله مهمی پیش آمد، از منشی خود می‌خواهم که جلسه‌ای ترتیب دهد.

Once a month I report to my boss, but maybe you have to report to your boss more often. I usually write a document that my boss can read.

من ماهی یک بار به رئیسم گزارش می‌دهم، اما شاید شما باید دفعات بیشتری به رئیس خود گزارش دهید. من معمولاً پرونده‌ای می‌نویسم که رئیسم بتواند آن را بخواند.

I take a nap after lunch.

بعد از ناهار چرت می‌زنم.

I try to exercise every afternoon before dinner.

سعی می‌کنم هر روز بعدازظهر قبل از شام ورزش کنم.

دختری در حال نگاه کردن به ساعت - کارهای روزمره به انگلیسی

هنگام عصر

هنگام عصر یا Evening به زمانی از روز گفته می‌شود که هوا تاریک شده اما هنوز شب نیست. در ادامه واژگان مربوط به هنگام عصر را توضیح خواهیم داد.

غروب آفتاب/Sunset: غروب آفتاب در زبان انگلیسی Sunset نامیده می‌شود. در اکثر نقاط دنیا غروب آفتاب بین ساعت ۴ تا ساعت ۹ شب است، اما بسته به مکان و فصل می‌تواند تغییر کند.

گرگ‌ومیش/‌‌Twilight: به مدت زمانی که روز تاریک می‌‌شود Twilight یا Dusk گفته می‌شود. عبارت «from dusk till dawn» به معنی «از غروب تا سپیده‌دم» و عبارت «from dawn till dusk» به معنی «از سپیده‌دم تا غروب» است. در واقع، عبارت اول به شب و عبارت دوم به روز اشاره دارد.

خوردن شام/Eat dinner: شام یا dinner آخرین وعده غذایی در روز است. در بعضی از کشورها به آن supper نیز می‌گویند و منظور از dinner می‌تواند یک وعده غذایی رسمی در ساعات مختلف روز باشد.

تلویزیون یا فیلم تماشا کردن/Watch TV or a movie: معنی این عبارت قطعا برای همه واضح است، اما توجه داشته باشید که اگر برای تماشای فیلم بیرون بروید، می‌توانید بگویید: «I’m going to the movies» یا «I’m going to the movie theater.». در انگلیسی بریتیش، movie theater اغلب با نام cinema شناخته می‌شود و movie با صورت film به کار برده می‌شود.

بیرون رفتن/Go out: این عبارت اصطلاح کلی است، اما معنای ترک خانه برای انجام کاری را می‌دهد. اگر برای شام یا نوشیدنی به بیرون می‌روید، می‌‌توانید از این عبارت استفاده کنید، علاوه‌براین، اگر می‌خواهید برای قرار عاشقانه بیرون بروید نیز می‌توانید از این عبارت استفاده کنید. به طور مثال می‌توانید بگویید:‌ «I'm going out on a date with my fiance tonight».

آب دادن به گلدان/Water the plant: یکی از کارهایی که بعد از رسیدن به خانه می‌توانید انجام دهید رسیدگی به گل‌هایتان است.

اشغال‌ها را بیرون بردن/Take out the rubbish: این کار در انگلیسی به معنای عمل بردن آشغال‌ها از داخل خانه به سطل آشغال بیرون از خانه است. توجه داشته باشید که این عبارت معنای اصطلاحی نیز دارد که به معنی بیرون انداختن افراد مزاحم یا خلاص شدن از شر کسی/چیزی است.

ظرف شستن/Do the dishes: برای شستن ظرف‌ها می‌توانیم از مایع ظرفشویی (dish detergent) و اسفنج (sponge) استفاده کنیم.

برای درک بهتر واژگان کارهای روزمره به انگلیسی هنگام عصر به مثال‌های زیر توجه کنید.

I buy groceries after work.

من بعد از کار مواد غذایی می‌خرم.

After I have finished work, I go home to cook dinner. At my house I usually make dinner. The family eats dinner together at 7:30pm.

بعد از اینکه کارم تمام شد، برای پختن شام به خانه می‌روم. من معمولا در خانه شام درست می‌کنم. خانواده‌ ما ساعت ۷:۳۰ عصر با هم شام می‌خورند.

I get home from work/college/school at 5 p.m.

ساعت ۵ بعدازظهر از محل کار/دانشکده/مدرسه به خانه برمی‌گردم.

I clean up the house.

خانه را تمیز می‌کنم.

I make dinner.

شام درست می‌کنم.

I order dinner.

شام سفارش می‌دهم.

After dinner, I make sure that my children do their homework, and then I chill out on the sofa and watch television.

بعد از شام، مطمئن می‌شوم که فرزندانم تکالیفشان را انجام می‌دهند و سپس روی مبل استراحت می‌کنم و تلویزیون تماشا می‌کنم.

I take out the trash after dinner.

زباله‌ها را بعد از شام بیرون می‌برم.

I feed my dog/cat.

به سگ/گربه‌ام غذا می‌دهم.

On television, I usually watch the News. My wife usually comes to tell me to take the rubbish out or wash the dishes.

من معمولا در تلویزیون اخبار را تماشا می‌کنم. همسرم معمولاً می‌آید تا به من بگوید زباله‌ها را بیرون ببرم یا ظرف‌ها را بشویم.

I take my medication.

داروهایم را مصرف می‌کنم.

I take a warm bath.

حمام داغ می‌گیرم.

I brush my teeth.

مسواک می‌زنم.

I put on my pajamas.

لباس‌خوابم را می‌پوشم.

I plan the next day.

برای روز بعد برنامه‌ریزی می‌کنم.

I check the weather.

آب‌و‌هوا را بررسی می‌کنم.

I watch Netflix.

«نتفلیکس» تماشا می‌کنم.

I listen to music.

به موسیقی گوش می‌دهم.

I read a book before bed.

قبل از خواب کتاب می‌خوانم.

I lock the doors.

درها را قفل می‌کنم.

I tuck my kids in.

پتوی بچه‌ها را خوب رویشان می‌کشم.

I take off my makeup.

آرایشم را پاک می‌کنم.

I set the alarm clock.

زنگ ساعت را تنظیم می‌کنم.

I charge my phone.

موبایلم را شارژ می‌کنم.

I put my phone away.

موبایلم را کنار می‌گذارم.

I meditate.

مراقبه انجام می‌دهم.

I turn off the lights.

چراغ‌ها را خاموش می‌کنم.

I go to bed.

به رختخواب می‌روم.

I fall asleep.

به خواب می‌روم.

I sleepwalk.

در خواب راه می‌روم.

پسری در حال جمع کردن وسایلش در کوله

نمونه‌ای از نحوه توصیف کارهای روزمره به انگلیسی هنگام عصر در ادامه ذکر شده است.

Hi! My name is Brandon, I’m 36 and I live in San Francisco. I work as a marketing director. I’m married and I have one son, Charlie, and two cats. I usually finish work around 6 p.m.

Then, I go to the supermarket to buy groceries. I get home around 7 pm and then I make dinner. My wife loves pasta, so that’s something I make quite often.

After having dinner, I wash the dishes and my wife feeds our cats, Milk, and Honey. Then, I take a shower. Then, I brush my teeth and put on my pajamas. I usually watch an episode of my favorite sitcom before bed.

Then, I check the locks of the house, set my alarm clock, and put my phone away to charge. I tuck my son in and then I go to bed. I fall asleep shortly after my wife turns off the lights.

سلام! نام من «برندون» است، من ۳۶ سال دارم و در «سانفرانسیسکو» زندگی می‌کنم. من به عنوان مدیر بازاریابی کار می‌کنم. من متاهل هستم و یک پسر به نام «چارلی» و دو گربه دارم. من معمولاً حدود ساعت ۶ بعدازظهر از کارم مرخص می‌شوم.

سپس برای خرید مواد غذایی به سوپرمارکت می‌روم. حوالی ساعت ۷ عصر به خانه می‌رسم و بعد شام درست می‌کنم. همسرم عاشق پاستا است، بنابراین غذایی است که اغلب‌اوقات درست می‌کنم.

بعد از صرف شام، ظرف‌ها را می‌شویم و همسرم به گربه‌های ما، «میلک» و «هانی» غذا می‌دهد. سپس دوش می‌گیرم و بعد از آن مسواک می‌زنم و لباس‌خوابم را می‌پوشم. من معمولا قبل از خواب یک قسمت از سریال طنز موردعلاقه‌ام را تماشا می‌کنم.

سپس، قفل درهای خانه را بررسی می‌کنم، زنگ ساعت را تنظیم می‌کنم و موبایل را کنار می‌گذارم تا شارژ شود. پتوی پسرم را خوب رویش می‌کشم و بعد به رختخواب می‌روم. مدت کوتاهی بعد از اینکه همسرم چراغ‌ها را خاموش کرد نیز به خواب می‌روم.

هنگام شب

به یاد داشته باشید که کلمه شی یا Night استثنا به حساب می‌آید و معمولا همراه با حرف اضافه at به کار می‌رود. ممکن است عباراتی مثل «in the night» نیز به گوشتان بخورد، اما کاربرد آن با حرف اضافه at رایج تر است.

علاوه‌براین، توجه داشته باشید که عبارت «good night» روشی برای سلام و احوالپرسی نیست. وقتی به کسی می‌گویید «good night»، مانند گفتن «goodbye» است. همچنین می‌توانید آن را قبل از رفتن به خواب نیز به اطرافیان خود بگویید.

نیمه‌شب/Midnight: این کلمه متضاد کلمه noon است و به ساعت ۱۲ شب اشاره دارد.

آماده شدن برای خواب/Get ready for bed: آماده شدن برای خواب متضاد کارهایی است که صبح بعد از بیدار شدن انجام می‌دهید. ممکن است لباس‌های خود را عوض کنید و لباس‌خواب بپوشید. شستن صورت، مسواک زدن و حتی دوش گرفتن نیز معمول است. برخی از افراد دوست دارند قبل از خواب مطالعه کنند یا فعالیت‌های آرامش‌بخش دیگری انجام دهند.

آماده کردن وسایل فردا/Get things ready for the next day: اگر night owl یا جغد هستید و شب‌ها فعال‌ترید، ممکن است بخواهید برخی از کارهای خود را شب هنگام انجام دهید تا برای روز بعد آماده شوید. می‌توانید زنگ ساعت خود را برای صبح تنظیم کنید، وسایل صبحانه فردا را بچینید، یا حتی لباس‌هایی را که می‌خواهید روز بعد بپوشید انتخاب کنید و کنار بگذارید. به این ترتیب، وقتی صبح بی‌حال هستید، مجبور نخواهید شد برای انتخاب کردن چیزی وقت بگذارید!

به رختخواب رفتن/Go to bed: این عبارت همان‌طور که ظاهرش پیداست به معنی رفتن داخل رختخواب و متضاد کلمه get up است.

خوابیدن/Go to bed: این کلمه متضاد awake است و معنای به خواب رفتن می‌دهد.

خوب بخوابی/Sleep tight: این عبارت اگرچه معنای خاصی نمی‌دهد، اما هنگام شب به‌خیر گفتن رایج است. از آنجا که این عبارت با عبارت «good night» هم‌قافیه است، ممکن است شعر کوتاه «good night, sleep tight, don’t let the bedbugs bite» به عنوان شب به‌خیر به گوشتان بخورد.

در آخر هفته

آخر هفته می‌تواند وقت خوبی برای استراحت یا تمیزکاری باشد. در ادامه واژگان و نمونه جملات مربوط بهع کارهای روزمره به انگلیسی در آخر هفته را توضیح خواهیم داد.

رخت شستن/Do the laundry: یکی از کارهایی که معمولا همه در اوقات فراغت خود در آخر هفته انجام می‌دهند شستن رخت‌های کثیف است. این کارمی‌تواند با دست یا ماشین لباسشویی (washing machine) انجام شود.

آویزان کردن لباس/Hang the clothes: بعد از شستن لباس‌ها، نوبت به آویزان کردن آن‌ها روی بند رخت (clothes line) می‌رسد.

تا کردن لباس‌ها/Fold the laundry: بعد از خشک شدن لباس‌ها باید آن‌ها را تا کنیم که بتوانیم در جای مناسبش قرار دهیم. به این کار در زبان انگلیسی folding the laundry می‌گویند.

اتو کردن لباس/Iron the clothes: اتو یا «Iron» وسیله‌ای الکترونیکی برای صاف کردن چین‌و‌چروک (wrinkle) لباس‌ها است.

تمیز کردن خانه/Clean the house: تمیز کردن خانه یکی از اصلی‌ترین کارهایی است که می‌توانیم در اوقات فراغت خود انجام دهیم. این کار می‌تواند شامل پاک کردن شیشه‌ها یا جارو کردن باشد.

جارو زدن/Sweep the floor: برای تمیز کردن زمین از جارو (broom)‌ یا تی (mop) استفاده می‌کنیم. اکثر افراد این کار را آخر هفته‌ها انجام می‌دهند تا در طول هفته بتوانند به کارهای دیگرشان برسند.

روزنامه خواندن/Read the news: یکی دیگر از کارهایی که می‌توانیم در اوقات فراغتمان انجام دهیم خواندن روزنامه (newspaper) یا مجله (magazine) است.

چمن‌زنی/Cut the grass: اگر در خانه ویلایی زنگی می‌کنید و حیاط دارید، باید هر ماه به فکر کوتاه کردن چمن‌های حیاط یا رسیدگی به آن باشید.

گشت‌زنی در اینترنت/Surf the net: اگر دوست ندارید آخرهفته‌ها از خانه بیرون بروید، از دیگر راه‌های گذران وقت می‌تواند گشت زدن در اینترنت و حتی مکالمه با دوستانتان از طریق پیام (Chatting) یا ویدئو (Video call) باشد.

مثال‌هایی از کارهای روزمره به انگلیسی در آخر هفته را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید.

What are some weekly activities that you do?

چند فعالیت که به صورت هفتگی انجام می‌دهید چیست؟

I go grocery shopping once a week at the local supermarket.

من هفته‌ای یک بار در سوپرمارکت محلی به خرید مواد غذایی می‌روم.

My family does the housework together every Saturday morning.

خانواده من هر صبح شنبه کارهای خانه را با هم انجام می‌دهند.

I usually do the washing on Sunday morning and when the machine is finished I hang the clothes out to dry.

من معمولاً کارهای شستشو را یکشنبه صبح انجام می‌دهم و وقتی کار دستگاه لباسشویی تمام شد، لباس‌ها را آویزان می‌کنم تا خشک شوند.

کار کردن - کارهای روزمره به انگلیسی

On Sunday morning we go to church, and if there is lots of noise coming from next door, sometimes we fight with the neighbor.

ما یکشنبه صبح به کلیسا می‌رویم و اگر همسایه سر‌و‌صدای زیادی کند، گاهی‌اوقات با او دعوایمان می‌شود.

On Saturday night my parents stay at home and I go out with friends.

پدر و مادرم شب‌های شنبه در خانه می‌مانند و من با دوستان بیرون می‌روم.

Even my friends that live at home, call their parents each week.

حتی دوستانم که در خانه خود زندگی می‌کنند نیز هر هفته با والدین خود تماس می‌گیرند.

Every evening, I water the garden.

من هر روز غروب، باغ را آبیاری می‌کنم.

I usually pay someone to wash the car, but my partner says I should do it, so sometimes I argue with my partner about that.

من معمولاً به کسی پول می‌دهم تا ماشین را بشوید، اما همسرم می‌گوید خودم باید این کار را انجام دهم، به همین خاطر گاهی‌اوقات در این مورد با همسرم بحث می‌کنم.

If we are angry at the neighbor because he is loud, we seek vengeance by annoying him.

اگر از دست همسایه به خاطر سروصدایش عصبانی باشیم، با آزار دادن او انتقام می‌گیریم.

I work in an important office, so I have to shine my shoes each day.

من در یک اداره مهم کار می‌کنم، بنابراین باید هر روز کفش‌هایم را برق بیندازم.

Sometimes we rent a movie because we don't like to illegally download music and films. I make sure that I synchronize my iPod so I always have new music on it.

ما گاهی به‌خاطر این‌که دوست نداریم موسیقی و فیلم را به طور غیرقانونی دانلود کنیم، فیلم اجاره می‌کنیم. من هم مطمئن می‌شوم که آی‌پادم را همگام‌سازی کرده‌ام تا همیشه موسیقی جدید روی آن باشد.

To do our shopping, we go to the mall in the car.

ما برای خرید با ماشین به مرکز خرید می‌رویم.

Last week I forgot to recharge my travel card, and I had to argue with a bus driver. I couldn't call the office because I forgot to recharge my cellphone!

هفته گذشته فراموش کردم کارت سفرم را شارژ کنم و مجبور شدم با یک راننده اتوبوس دعوا کنم. نتونستم با دفتر تماس بگیرم چون فراموش کردم موبایلم رو شارژ کنم!

پسری در مدرسه

نمونه مکالمه

در ادامه این مطلب از مجله فرادرس برای درک بهتر شما از نحوه صحبت در مورد کارهای روزمره به انگلیسی، دو نمونه مکالمه به همراه ترجمه فارسی ارائه کرده‌ایم.

مکالمه اول

Sam: Hi Jack, how’s it going?

Jack: Oh, all right, Sam. Yeah, all good. How are you doing?

Sam: Yeah, I’m all right. How was your weekend?

Jack: Pretty good. Nothing special really…

Sam: So… football, then?

Jack: Yeah, how did you guess! We played a match on Saturday.

Sam: Really? How did it go?

Jack: Yeah, really good. We beat them 4-0!

Sam: Nice!

Jack: Guess what?

Sam: Er… you scored all the goals?

Jack: No, not quite all of them… I scored two though.

Sam: Sweet!

Jack: Anyway, how are you? What did you get up to?

Sam: Not much. I had homework most of the weekend.

Jack: Yeah, me too.

Sam: But I did go to see a concert on Saturday night.

Jack: Really? Who’d you see?

Sam: David and I went to see Blue Tigers.

Jack: Oh… Was it good?

Sam: It was better than good. It was amazing! The singer was brilliant!

Jack: Lucky you. I didn’t know you were going…

Sam: Neither did we till the last minute. Next time they come you’ll have to come too.

Jack: Yeah, definitely! That would be great… if you remember to invite me.

ترجمه مکالمه اول

سم: سلام جک، اوضاع چطوره؟

جک: اوه، خوب، سم. آره، همه چی خوبه. تو چطوری؟

سم: آره، منم خوبم. آخر هفته‌ات چطور بود؟

جک: خیلی خوب بود. راستش کار خاصی نکردم…

سم: پس... فوتبال بازی کردی؟

جک: آره، چطور حدس زدی! شنبه یک مسابقه دادیم.

سم: واقعا؟ چطور بود؟

جک: آره، خیلی خوب بود. ما اون‌ها رو ۴-۰ شکست دادیم!

سم: آفرین!

جک: حدس بزن چی شد.

سم: آم... تو همه گل‌ها رو زدی؟

جک: نه، همه‌شون رو نه... ولی دوتا گل زدم.

سم: ایول!

جک: خودت چطوری؟ تو چیکار کردی؟

سم: کار زیادی نکردم. بیشتر تعطیلات آخر هفته رو مشغول انجام دادن تکالیفم بودم.

جک: آره، منم همین‌طور.

سم: اما شنبه شب کنسرت رفتم.

جک: واقعا؟ کنسرت کی؟

سم: من و «دیوید» کنسرت «بلو تایگرز» رفتیم.

جک: اوه... خوب بود؟

سم: بهتر از خوب بود. شگفت‌انگیز بود! خواننده‌ش فوق‌العاده بود!

جک: خوش به حالت. نمی‌دونستم قراره بری…

سم: خودمون هم تا آخرین لحظه نمی‌دونستیم. دفعه بعدی که اومدن شما هم باید همراهمون بیایید.

جک: آره، حتما! خیلی خوب می‌شه... البته اگه یادتون بمونه که منو دعوت کنید.

مکالمه دوم

Student 1: Hey, do you like reading?

Student 2: Yeah, I love reading. I try to read something every day. How about you?

Student 1: I’m not really into reading, I find it hard to focus on a book for too long.

Student 2: That’s too bad, reading is a great way to improve your vocabulary and expand your knowledge.

Student 1: I’ve heard that, but I just can’t seem to get into it.

Student 2: Maybe you just haven’t found the right book yet. What kind of things do you like to read about?

Student 1: I’m not really sure, I haven’t really given it much thought.

Student 2: Well, maybe you should try reading a book on a topic that interests you. For example, if you like science, you could read a popular science book.

Student 1: That’s a good idea. I’ll have to give it a try.

Student 2: Definitely, reading can be a lot of fun if you find something you’re interested in.

Student 1: Yeah, I’ll give it a try and see if I can get into it. Thanks for the suggestion.

Student 2: No problem, let me know if you need any book recommendations.

ترجمه مکالمه دوم

دانش آموز اول: سلام، مطالعه رو دوست داری؟

دانش آموز دوم: آره، من عاشق مطالعه هستم. هر روز سعی می‌کنم یه چیزی بخونم. تو چطور؟

دانش آموز اول: من زیاد اهل مطالعه نیستم، برام سخته که طولانی‌مدت روی یه کتاب تمرکز کنم.

دانش آموز دوم: خیلی بده، خوندن یه روش عالی برای بهبود دایره لغات و گسترش دانش توئه.

دانش آموز اول: قبلا این رو شنیده بودم، ولی انگار نمی‌تونم خودم رو مجاب کنم.

دانش آموز دوم: شاید هنوز کتاب مناسبت رو پیدا نکردی. دوست داری در مورد چه جور چیزهایی مطالعه کنی؟

دانش آموز اول: راستش مطمئن نیستم، زیاد در موردش فکر نکردم.

دانش آموز دوم: خب، شاید باید سعی کنی در مورد موضوعی کتاب بخونی که بهش علاقه داری. مثلا اگه به علم علاقه داری، می‌توانی یک کتاب علمی محبوب رو بخونی.

دانش آموز اول: فکر خوبیه. باید امتحان کنم.

دانش آموز دوم: حتما، اگه چیزی پیدا کنی که بهش علاقه داری، مطالعه می‌توانه حسابی سرگرم‌کننده باشه.

دانش آموز اول: آره، حتما امتحانش می‌کنم تا ببینم می‌تونم علاقه‌مند بشم. ممنون از پیشنهادت.

دانش آموز دوم: خواهش می‌کنم، اگه خواستی کتابی رو بهت توصیه کنم خبرم کن.

سوالات رایج درباره کارهای روزمره به انگلیسی

در ادامه این مطلب، برای درک بهتر مطلب کارهای روزمره به انگلیسی به تعدادی از پرسش‌های رایج در این خصوص پاسخ داده‌ایم.

اهمیت تداوم در کارهای روزمره چیست؟

تداوم برنامه روزانه بسیار حائز اهمیت است. در زندگی دانش‌آموزی و خصوصا دانشجویی، نهایت استفاده از زمان امری حیاتی است. اگر از یک روال ثابت پیروی کنیم، مدیریت صحیح زمان بسیار آسان می‌شود. داشتن روال روزانه صحیح می‌تواند در زمان شما صرفه‌جویی کند و به شما کمک کند تا در برنامه‌های خود نظم و بازدهی بیشتری داشته باشید. داشتن روال روزانه می‌تواند در وقت شما صرفه‌جویی کند به شما وقت بیشتری برای لذت بردن از لحظات زندگی‌تان ببخشد. هر زبان‌آموزی باید برنامه روزانه داشته باشد. یادگیری برخی از عبارات کلیدی برای توضیح دادن برنامه روزانه خود به دیگران می‌تواند مفید واقع شود.

چگونه می‌توانیم در مورد کارهای روزمره به انگلیسی صحبت کنیم؟

کارهای روزمره به انگلیسی می‌توانند با زمان حال ساده و گذشته ساده به کار بروند. علاوه بر این، کارهای روزمره به انگلیسی همراه با حرف اضافه مخصوص به خودشان برای اشاره به مکان و زمان مورد استفاده قرار می‌گیرند. در زبان انگلیسی از حال ساده برای صحبت در مورد کارهای روزمره استفاده می‌کنیم زیرا حال ساده برای توصیف اعمالی که به طور منظم اتفاق می‌افتد به کار می‌رود. از سوی دیگر، وقتی در زمان گذشته در مورد کارهای روزمره انگلیسی صحبت می‌کنیم، جملاتمان را با استفاده از عبارت «used to» می‌سازیم.

تمرین کارهای روزمره به انگلیسی

برای درک بهتر نحوه صحبت در مورد کارهای روزمره به انگلیسی به تمرین‌های زیر و پاسخ آن‌ها توجه کنید.

تمرین اول

جاهای خالی را با کلمه مناسب پر کنید.

Q1: I usually _____ up at 6.00 a.m. when my alarm clock goes off.

جواب

Answer: I usually wake up at 6.00 a.m. when my alarm clock goes off.

Q2: I _____ lunch in the school canteen at 1 p.m.

جواب

Answer: I have lunch in the school canteen at 1 p.m.

Q3: In my family, we usually _____ dinner at about 6 p.m.

جواب

Answer: In my family, we usually have dinner at about 6 p.m.

Q4: My school finishes at 3 p.m. and then I _____ home by bus.

جواب

Answer: My school finishes at 3 p.m. and then I go home by bus.

Q5: On the weekends, I _____ to bed later than on weekdays.

جواب

Answer: On the weekends, I go to bed later than on weekdays.

Q6: My alarm clock goes off at 8 a.m. on Sunday but I don't _____ up until 8.30 a.m.

جواب

Answer: My alarm clock goes off at 8 a.m. on Sunday but I don't get up until 8.30 a.m.

Q7: I always my _____ teeth before I go to bed.

جواب

Answer: I always brush my teeth before I go to bed.

Q8: On weekdays, I _____ to school with my friends at 9.00 a.m.

جواب

Answer: On weekdays, I go to school with my friends at 9.00 a.m.

Q9: He sometimes _____ football with his best friend.

جواب

Answer: He sometimes plays football with his best friend.

Q10: Before dinner, Sam _____ his favorite program on TV.

جواب

Answer: Before dinner, Sam watches his favorite program on TV.

تمرین دوم

جملات را با ترتیب درست بنویسید.

Q1: Do / Saturdays? / go / you / to / cinema / usually / on / the

جواب

Answer: Do you usually go to the cinema on Saturdays?

Q2: the / I / in / never / TV / afternoon. / watch

جواب

Answer: I never watch TV in the afternoon.

Q3: Sundays. / She / cleans / always / room / her / on

جواب

Answer: She always cleans her room on Sundays.

Q4: their / They / visit / sometimes / the / at / weekend. / friends

جواب

Answer: They sometimes visit their friends at the weekend.

Q5: He / usually / by / to / goes /school / bus

جواب

Answer: He usually goes to school by bus.

Q6: do/ workout / a / every / go / day / I / to bed / quick / before / I

جواب

Answer: I do a quick workout every day before I go to bed.

Q7: teeth /I / to / after / go /I / and / my / get / brush / dressed / school

جواب

Answer: I go to school after I brush my teeth and get dressed.

Q8: come / When / over / is / I / back / dinner/ home / my /and / for / shift / cook

جواب

Answer: When my shift is over, I come back home and cook for dinner.

Q9: because / morning / go / early / I / get / to / up / in / very / the / bed / early / I

جواب

Answer: I go to bed early because I get up very early in the morning.

Q10: go / usually / I / to / before / but / work / I / after / go / work / the gym / sometimes

جواب

Answer: I usually go to the gym before work, but sometimes I go after work.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۸ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
English Post7ESLFluentU
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *