کاربرد That — توضیح ساده + مثال، تمرین و تلفظ

۴۸۸۷ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ شهریور ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۲۲ دقیقه
کاربرد That — توضیح ساده + مثال، تمرین و تلفظ

کلمه That در گفتار و نوشتار انگلیسی بسیار رایج است و به همین دلیل، به کار بردن آن چالش‌های خاص خودش را دارد. این کلمه می‌تواند در جمله جایگاه‌های متفاوتی داشته باشد و معانی مختلفی را انتقال دهد. در این مطلب از «مجله فرادرس» کاربرد That در انگلیسی را به بیانی ساده و با ذکر مثال توضیح خواهیم داد و در ادامه تفاوت آن با کاربرد Which در انگلیسی را با ذکر جزئیات شرح خواهیم داد.

کاربرد That

کلمه That یکی از کاربردی‌ترین کلمات در انگلیسی به حساب می‌آید که به روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به جمله زیر دقت کنید.

Words are powerful tools that can be used in many different ways.

کلمات ابزار قدرتمندی هستند که می‌توانند به روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار گیرند.

در جمله بالا «that» نقش ضمیر موصولی و متمم را ایفا می‌کند. اغلب می‌توانیم از that در جملات خود به کار ببریم یا آن را به طور کامل یک جمله حذف کنیم. به طور مثال بسیاری از زبان‌آموزان انگلیسی می‌دانند بسته به موقعیت، در اکثر مواقع می‌توانیم that را از جمله حذف کنیم. در زبان انگلیسی، That می‌تواند کاربردهای مختلفی داشته باشد که عبارت‌اند از:

  • کاربرد That به عنوان صفت اشاره
  • کاربرد That به عنوان ضمیر اشاره
  • کاربرد That برای تاکید بیشتر
  • کاربرد That به عنوان معرف اسم
  • کاربرد That به عنوان ضمیر موصولی
  • کاربرد That به عنوان حرف ربط
  • کاربرد That به عنوان مفعول
  • کاربرد That به عنوان متمم
  • کاربرد That به عنوان قید
  • کاربرد That-clause
  • کاربرد That بعد از افعال نقل قول
  • کاربرد That در کنار صفت
  • سایر کاربردهای That

در ادامه پس از بررسی تک تک موارد نامبرده، ابتدا کاربرد عبارت The fact that را توضیح می‌دهیم و در نهایت تفاوت کاربرد That و Which را شرح خواهیم داد.

کاربرد That

کاربرد That به عنوان صفت اشاره

کلمه That به عنوان یک «صفت اشاره»‌ (Demonstrative Adjectives) برای اشاره به افراد یا چیزها استفاده می‌شود. پس از That اسم به صورت مفرد می‌آید. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Who is that boy?

آن پسر کیست؟

Give me that book.

آن کتاب را به من بده.

What was that noise?

صدای چه بود؟

I quite like that one.

من آن یکی را خیلی دوست دارم.

Look at that man over there.

به آن مرد که آنجاست نگاه کن.

کاربرد That به عنوان ضمیر اشاره

هنگام که پس از That هیچ اسمی به کار نمی‌رود، That نقش «ضمیر اشاره» (Demonstrative Pronouns) را ایفا می‌کند. اما توجه داشته باشید که That به عنوان ضمیر می‌تواند برای تشخیص یا شناسایی افراد به کار برود. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Who gave you that?

چه کسی آن را به تو داده است؟

Who said that?

چه کسی آن حرف را زد؟

That’s Harold in the white shirt, isn’t it?

آن شخص کی پیراهن سفید پوشیده «هارولد» است، مگر نه؟

Ask that man to come here.

از آن مرد بخواه که به اینجا بیاید.

Look at that photograph.

به آن عکس نگاه کن.

Who’s that?

او کیست؟

Is that Ruth?

او «روث» است؟

کاربرد That برای تاکید بیشتر

در زبان انگلیسی می‌توانیم با کمک عبارت not that و صفت معنای «نه چندان زیاد» را انتقال دهیم. در واقع با این کار می‌توانیم روی صفت تاکید بیشتری داشته باشیم. به مثال‌های زیر توجه کنید.

A: I thought the meal was delicious.

B: Mine wasn’t that nice.

A: به نظرم غذا خوشمزه بود.

B: مال من چندان خوشمزه نبود.

A: I wouldn’t be surprised if Emily became an actress.

B: I don’t think she’s that good.

A: اگر «امیلی» بازیگر شود تعجب نمی‌کنم.

B: به نظر من کار او چندان خوب نیست.

پسری در حال اشاره به دور - کاربرد That برای تاکید بیشتر

کاربرد That به عنوان معرف اسم

کلمه That می‌تواند به عنوان «معرف اسم» (Determiner) در ابتدای جملات به کار برود. در واقع That در این مفهوم برای نشان دادن یک شی که از گوینده دور است مورد استفاده قرار می‌گیرد. توجه داشته باشید که شکل جمع کلمه That به عنوان معرف اسم، Those است. That و Those معمولا به همراه there به کار می‌روند تا نشان دهند که شیء مورد نظر با گوینده فاصله دارد.

That's my friend Tom over there.

او دوست من «تام» است که آنجاست.

That's a pencil you have in your hand.

آن چیزی که در دست داری مداد است.

That painting is by Cezanne.

آن نقاشی اثر «سزان» است.

That is my house on the corner of the street.

آن خانه در گوشه خیابان خانه من است.

Give me that hammer.

آن چکش را به من بده.

Can you pass me that green bowl over there?

آیا می‌توانی آن کاسه سبز که آنجاست را به من بدهی؟

I quite like that one.

من آن یکی را خیلی دوست دارم.

If he gets that job in London, he’ll be able to visit us more often.

اگر او آن شغل را در لندن به دست آورد، می‌تواند بیشتر به ما سر بزند.

علاوه بر این That می‌تواند به جمله‌واره اشاره کند.

A: We’re having a few friends round for dinner. Would you like to come?

B: That sounds lovely.

A: ما چند نفر از دوستانمان را برای شام دعوت کرده‌ایم. دوست داری بیایی؟

B: عالی به نظر می‌رسد.

Why don’t you come at around 8? That’ll give me time to get ready.

نظرت چیست ساعت ۸ پیش من بیایی؟ این‌جوری زمان برای حاضر شدن خواهم داشت.

A: Can you tell Kat to hurry up? We’ve got to leave at 11.

B: I’ve already told her that.

A: ممکنت است به «کت» بگویی عجله کند؟ باید ساعت ۱۱ راه بیفتیم.

B: قبلا این را به او گفته‌ام.

کاربرد That به عنوان ضمیر موصولی

کلمه That می‌تواند به عنوان «ضمیر موصولی» (Relative Pronoun) دو جمله‌واره را به هم متصل کند. That در این مفهوم می‌تواند در صورت اشاره به موجودات جاندار با Who و در صورت اشاره به موجودات بی‌جان با Which جایگزین شود. در واقع That شکل رسمی Who و Which است. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Tom bought the apples that the man was selling.

Tom bought the apples which the man was selling.

«تام» سیب‌هایی را که مرد می‌فروخت خریداری کرد.

Peter invited the boy that was new in class.

Peter invited the boy who was new in class.

پیتر پسری را که در کلاس تازه‌وارد بود دعوت کرد.

برای درک بهتر کاربرد That به عنوان ضمیر موصولی به مثال‌های زیر دقت کنید.

She picked up the hairbrush that she had left on the bed.

او برس مویی را که روی تخت جا گذاشته بود برداشت.

He was the first director of the National Science Foundation, and he funded science research with an annual budget that grew to 500 million dollars.

او اولین مدیر بنیاد ملی علوم بود و با بودجه سالانه ۵۰۰ میلیون دلار تحقیقات علمی را تامین مالی کرد.

He’s going to show you the rooms that are available.

او اتاق‌های خالی را به شما نشان خواهد داد.

It’s a song that my mother taught me.

آهنگی است که مادرم به من یاد داد.

The letter that came this morning is from my brother.

نامه‌ای که امروز صبح آمد از طرف برادرم است.

Give help to anyone that needs it.

به هر کسی که نیاز دارد کمک کنید.

کاربرد That به عنوان حرف ربط

کلمه That می‌تواند به عنوان حرف ربط وابسته و مرکب مورد استفاده قرار گیرد. «حرف ربط وابسته» (Subordinating Conjunction) می‌تواند قبل از عبارت اسمی، جمله‌واره موصوفی یا جمله‌واره قیدی به کار برود.

I didn’t know that she was married.

من نمی‌دانستم که او ازدواج کرده است.

She told me that she was not coming.

او به من گفت که نمی‌آید.

The museum that we visited yesterday was very good.

موزه‌ای که دیروز از آن بازدید کردیم خیلی خوب بود.

We eat that we might live.

ما غذا می‌خوریم تا بلکه زنده بمانیم.

I didn’t know that we were having an exam today.

من نمی‌‌دانستم که امروز امتحان داریم.

علاوه بر این، در زبان انگلیسی، بسیاری از «حروف ربط مرکب» (Compound Conjunctions) نیز می‌توانند به همراه That مورد استفاده قرار گیرند. برخی از حروف ربط مرکب عبارت‌اند از:

  • in order that
  • so that
  • providing that
  • in case that
  • now that
  • given that

معمولا این اصطلاحات بیشتر در انگلیسی رسمی به کار می‌روند. به مثال‌های زیر توجه کنید.

He purchased the computer so that he might improve his typing.

او آن کامپیوتر را خرید تا بتواند در تایپ کردن پیشرفت کند.

Susan told him she would marry him providing that he found a job.

«سوزان» گفت به شرطی با او ازدواج خواهد کرد که کار پیدا کند.

Alice feels happy now that she has moved into a new home.

«آلیس» اکنون که به خانه جدیدی نقل‌مکان کرده است احساس خوشحالی می‌کند.

His manners are so bad that nobody invites him to a party.

اخلاقش آن‌قدر بد است که کسی او را به مهمانی دعوت نمی‌کند.

Bring it to the light so that I can see it better.

آن را زیر نور بیاور تا بهتر ببینمش.

You may borrow my car on condition that you bring it before 10 pm.

می‌توانی ماشین مرا قرض بگیرید به شرطی که آن را تا قبل از ساعت ۱۰ شب بیاوری.

کاربرد That به عنوان مفعول

کلمه That در جمله می‌تواند نقش «مفعول» (Object) یک فعل را ایفا کند. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Jennifer hinted that she would be late for class.

«جنیفر» اشاره کرد که برای کلاس دیر می‌آید.

Doug knew that he needed to hurry up.

«داگ» می‌دانست که باید عجله کند.

The teacher suggested that we finish our homework.

معلم پیشنهاد کرد که تکالیف خود را به اتمام برسانیم.

علاوه بر این، می‌تواند به عنوان مفعول جمله‌واره‌های موصولی نیز مورد استفاده قرار گیرد. به کار بردن That به عنوان مفعول جمله‌واره موصولی بسیار رایج است. به مثال‌های زیر توجه کنید.

He invited the boy (that) he met on the train.

او پسری را که در قطار ملاقات کرده بود دعوت کرد.

Shelly purchased the chair (that) she had seen at the auction.

«شلی» صندلی را که در حراج دیده بود خرید.

Alfred wants to read the book (that) Jane recommended.

«آلفرد» می‌خواهد کتابی را که «جین» توصیه کرد بخواند.

کاربرد That به عنوان مفعول

کاربرد That به عنوان متمم

کلمه That در زبان انگلیسی می‌تواند بعد از اسم یا صفت به عنوان متمم (Complement) به کار برود. متمم به ما در ارائه اطلاعات بیشتر در مورد اسم یا صفت کمک می‌کند. به عبارت دیگر، ما با کمک That به عنوان متمم می‌توانیم دلیل ارائه دهیم.

Peter is upset that his sister wants to drop out of high school.

«پیتر» از این‌که خواهرش می‌خواهد دبیرستان را ترک کند ناراحت است.

Mr. Johnson appreciates our efforts that have brought in a lot of donations.

آقای «جانسون» از تلاش‌های ما که کمک‌های مالی زیادی را به همراه داشته است، قدردانی می‌کند.

She is certain that her son will be accepted into Harvard.

او مطمئن است که پسرش در هاروارد قبول خواهد شد.

کاربرد That به عنوان قید

یکی دیگر از کاربردهای That در انگلیسی به عنوان «قید» (Adverb) جمله است. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Three years? I can’t wait that long.

سه سال؟ من نمی‌توانم این‌قدر صبر کنم.

A turtle isn’t supposed to move that fast.

لاک‌پشت نمی‌تواند به این سرعت حرکت کند.

I couldn’t walk that far.

من نمی‌توانستم آن‌قدر راه بروم.

در مثال‌های بالا پس از That کلمه long و fast به کار رفته است. اگرچه هردوی این کلمات اسم هستند، اما با کمک کلمه That توصیف می‌شوند. در نتیجه That در این مثال‌ها کاربرد قیدی دارد.

کاربرد That-clause

جمله‌واره That یا همان That-clause بعد از برخی افعال، صفت‌ها و اسم‌ها به کار می‌رود. در واقع That-clause می‌تواند به عنوان فاعل در ابتدای جمله قرار بگیرد، اما توجه داشته باشید که That-clause در جملات رسمی رایج است و معمولا در جملات روزمره به کار نمی‌رود. به طور مثال به جملات زیر توجه کنید.

I admit that I was wrong. (verb + that-clause)

قبول دارم که اشتباه کردم.

Are you certain that the man in the car was Nick? (adjective + that-clause)

آیا مطمئن هستید که مرد داخل ماشین «نیک» بوده است؟

The name of the company illustrates my belief that sign language is a fascinating form of communication. (noun + that-clause)

اسم شرکت بیانگر این باور من است که زبان اشاره شکل جذابی از ارتباط محسوب می‌شود.

That it is so difficult and hard to understand.

خیلی سخت و درک کردنش مشکل است.

That Mary feels so sad is very upsetting.

غمگین بودن «مری» بسیار ناراحت‌کننده است.

That our teacher expects us to do two hours of homework every day is crazy!

این‌که معلم ما از ما انتظار دارد که هر روز دو ساعت تکلیف انجام دهیم، دیوانگی است!

That it is so difficult is hard to understand for her.

درک این‌که خیلی سخت است برای او دشوار است.

کاربرد That بعد از افعال نقل قول

یکی دیگر از کاربردهای That در زبان انگلیسی، بعد از «افعال نقل قول» (Reporting Verbs) مثل say یا imply و... است. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Jennifer said that she was in a hurry.

«جنیفر» گفت که عجله دارد.

Jack told me that he wanted to move to New York.

«جک» به من گفت که می‌خواهد به نیویورک نقل‌مکان کند.

The boss implied that the company was doing very well.

رئیس غیرمستقیم گفت که شرکت پیشرفت خیلی خوبی داشته است.

کاربرد That در کنار صفت

کلمه That می‌تواند در جمله قبل یا بعد از صفت به کار برود. That قبل از صفت نوعی پاسخ محسوب می‌شود که نشان‌دهنده گوش دادن شما به سخنان گوینده است.

A: They got stuck in traffic on the way to the airport and missed the plane.

B: Oh, that’s awful.

A: آن‌ها در مسیر فرودگاه در ترافیک گیر کردند و از هواپیما جا ماندند.

B: اوه، خیلی بد است.

هنگامی که می‌خواهیم به سوالی که به وسیله کلمه پرسشی why پرسیده شده جواب دهیم، That بعد از صفت به کار می‌رود.

I'm happy that you found a new job.

خوشحالم که شغل جدیدی پیدا کردی.

Emily's sad that he's going to move to New York.

«امیلی» ناراحت است که او قصد دارد به نیویورک نقل‌مکان کند.

Jack is anxious that he didn't pass the test.

«جک» مضطرب است که نتوانست در آزمون موفق شود.

سایر کاربردهای That

در این بخش سایر کاربردهای That در زبان انگلیسی را به صورت موردی و با ذکر مثال توضیح خواهیم داد.

  • هنگامی که می‌خواهید به کسی یا چیزی که قبلاً ذکر شده اشاره کنید:

I know there’s a problem, but I haven’t got time to worry about that now.

می‌دانم که مشکلی وجود دارد، اما الان برای نگرانی در مورد آن وقت ندارم.

No, I’m not in love with Ken. Where did you get that idea?

نه، من عاشق «کن» نیستم. این فکر از کجا به ذهنت خطور کرد؟

It was a secret – that’s why they never talked about it.

یک راز بود. آن‌ها به همین علت هرگز در مورد آن صحبت نکردند.

Why don’t you ask Carmen? That’s who I’d choose.

چرا از «کارمن» نمی‌پرسی؟ او کسی است که من انتخاب می‌کنم.

  • برای اشاره به کسی یا چیزی که طرف مقابل گفت‌وگو از آن اطلاع دارد:

The engine’s started making that noise again.

موتور دوباره شروع به ایجاد آن صدا کرد.

Why don’t you invite that nice Mr. Clifford?

چرا آن آقای «کلیفورد» مهربان را دعوت نمی‌کنی؟

The children used to love that old Charlie Chaplin film.

بچه‌ها عاشق آن فیلم قدیمی «چارلی چاپلین» بودند.

Wasn’t that the boss’s wife you were talking to just now?

آیا کسی که همین الان داشتی با او صحبت می‌کردی همسر رئیس نبود؟

  • برای اشاره به کسی یا چیزی که چندان به ما نزدیک نیست، اما آن را می‌بینید و می‌توانید به آن اشاره کنید:

That’s Jerry’s car, over there.

آن ماشینی که آنجاست برای «جری» است.

This is my towel and that’s yours.

این حوله من است و آن یکی مال توست.

I need that book, but you can borrow any of those.

من به آن کتاب‌ احتیاج دارم، اما می‌توانی هر کدام از آن‌ها را قرض بگیری.

Where did that stain on the carpet come from?

آن لکه روی فرش از کجا آمده است؟

Do you know who that woman in the blue dress is?

آیا می‌دانی آن زن که لباس آبی پوشیده کیست؟

  • برای اشاره به چیزی که طرف مقابل پوشیده یا در دست دارد:

I like that jacket. It looks good on you.

من آن ژاکت را دوست دارم. بهت میاد.

What’s that you’re holding?

آن چیست که در دستت داری؟

  • برای اشاره به دوره، رویداد یا تجربه‌ای در گذشته:

There were no telephones in those days.

آن روزها تلفنی در کار نبود.

Remember that time we all went to the lake?

آن موقعی که همه با هم به دریاچه رفتیم را به یاد داری؟

He once played football, but that was a long time ago.

او زمانی فوتبال بازی می‌کرد، اما مدت‌های زیادی گذشته است.

دانش آموزان سر کلاس - سایر کاربردهای That
  • برای اشاره به اتفاقی که اخیرا رخ داده است:

That was fun. We’ll have to do it again sometime.

خوش گذشت. حتما دوباره با هم برویم.

  • برای بیان این‌که به کدام شخص یا چیز اشاره می‌کنید:

All the details were in that letter I sent you last week.

تمام جزئیات در آن نامه‌ای بود که هفته گذشته برایت فرستادم.

The voice was that of an elderly woman.

صدای یک زن مسن بود.

  • برای بیان صحبت، افکار اعتقادات و... فرد دیگری:

Dawkins believes that his sister was murdered.

«داوکینز» معتقد است که خواهرش به قتل رسیده است.

There had been some suggestions that I should resign.

پیشنهاداتی مبنی بر استعفای من ارائه شده بود.

  • در ابتدای جمله‌واره‌ای که حقیقتی را بیان می‌کند:

We cannot ignore the fact that there is a shortage of qualified nurses.

ما نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که کمبود پرستار واجد شرایط وجود دارد.

That no one remembered her birthday left Marta very depressed.

اینکه هیچ کس روز تولد او را به خاطر نمی آورد، مارتا را بسیار افسرده کرد.

It was surprising that no one had warned them of the danger.

تعجب‌آور بود که هیچ کس آنها را در مورد خطر هشدار نداده بود.

  • برای ارائه دلیل هنگامی که شخصی غمگین، خشمگین، خوشحال و... است:

I’m sorry that I missed the first meeting.

متاسفم که جلسه اول را از دست دادم.

I am absolutely delighted that we achieved what we set out to do.

من بسیار خوشحالم که به آنچه در نظر داشتیم دست یافتیم.

  • بعد از صفت عالی برای بیان موقعیتی که حقیقت دارد:

It was the worst winter that anyone could remember.

بدترین زمستانی بود که همه تابه‌حال تجربه کرده بودند.

Davis is the most brilliant man that I’ve ever worked with.

«دیویس» باهوش‌ترین مردی است که تابه‌حال با او همکاری کرده‌ام.

کاربرد عبارت The fact that

به کار بردن عبارت The fact that به عنوان فاعل در ابتدای جمله بسیار متداول است.

The fact that he wants to see you should make you happy.

این واقعیت که او می‌خواهد تو را ببیند باید خوشحالت کند.

The fact that unemployment is still high proves what a difficult economy this is.

این واقعیت که هنوز نرخ بیکاری بالاست ثابت می‌کند که شرایط اقتصادی چقدر خراب است.

The fact that Tom passed the test shows how much he has improved.

این واقعیت که «تام» در آزمون موفق شد نشان می‌دهد که او چقدر پیشرفت کرده است.

چه زمانی از That استفاده نمی‌کنیم؟

اگرچه به کار بردن That به فهم بیشتر جمله کمک زیادی می‌کند، در مواقعی بود و نبود آن اهمیت خاصی ندارد و می‌توانیم آن را از جمله حذف کنیم. در این بخش به مواقعی که می‌توانیم That را در جمله حذف کنیم خواهیم پرداخت.

در زبان انگلیسی یکی از مواردی که می‌توانیم That را از جمله حذف کنیم هنگامی است که That نقش مفعول فعل موجود در جمله‌واره موصولی را ایفا می‌کند. علاوه بر این، لازم به ذکر است که ما نمی‌توانیم That را در جمله‌های رسمی حذف کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Did you receive the parcel? I sent it yesterday.

Did you receive the parcel that I sent yesterday? (رسمی)

Did you receive the parcel I sent yesterday? (غیررسمی)

آیا بسته‌ای را که دیروز فرستادم دریافت کردید؟

در مثال بالا ضمیر موصولی That مفعول فعل sent است.

علاوه بر این، در عبارت‌های so that و such that می‌توانیم That را از جمله حذف کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید.

I was so excited (that) I couldn’t sleep.

آن‌قدر هیجان‌زده بودم که نمی‌توانستم بخوابم.

The boy asked such a foolish question (that) everybody laughed at him.

آن پسر چنان سؤال احمقانه‌ای پرسید که همه به او خندیدند.

همچنین می‌توانیم از That در جملات پرسشی و منفی نیز استفاده کنیم. That در این گونه جملات مترادف very است و معنای «خیلی» می‌دهد. اما توجه داشته باشید که حضور That در این گونه جملات ضروری نیست و می‌توانیم آن را از جمله حذف کنیم.

It wasn’t (that) bad.

آن‌قدرها هم بد نبود.

There is no need to worry. Her condition isn’t (that) serious.

هیچ جایی برای نگرانی وجود ندارد. وضعیت او آن‌قدرها جدی نیست.

پسر بچه ای در حال اشاره به فاصله دور - چه زمانی از That استفاده نمی‌کنیم؟

مقایسه کاربرد That با Which

برای درک زمان استفاده از That و Which مهم است که ابتدا با جمله‌واره به طور کامل آشنا باشید و آن را درک کنید. «بند تعریفی» (Defining Clause) به ما برای درک بهتر جمله‌واره اطلاعات ضروری می‌دهد. معمولا در ابتدای بند تعریف That به کار می‌رود. به مثال زیر توجه کنید.

My bike that has a broken seat is in the garage.

آن دوچرخه‌ام که زینش شکسته در گاراژ است.

در مثال بالا متوجه می‌شوید که گوینده حداقل یک دوچرخه دیگر نیز دارد. به عبارت دیگر، دوچرخه‌ای که او در موردش صحبت می‌کند به‌خاطر زین شکسته‌اش از سایر دوچرخه‌ها متمایز شده است. اگر بند «که زینش شکسته» را حذف کنیم، این مفهوم که گوینده بیش از یک دوچرخه دارد را از دست می‌دادیم. حتی در صورتی که به نوعی متوجه می‌شدید که گوینده چند دوچرخه دارد، نمی‌دانید کدام یک از آن‌ها در گاراژ است.

از سوی دیگر، کلمه Which در ابتدای «بند غیر تعریفی» (Non-defining clauses) به کار می‌رود. بند غیرتعریفی، برخلاف بند تعریفی معنای جمله را محدود نمی‌کند. اگر بند غیرتعریفی را از جمله حذف کنید،‌ ممکن است برخی از جزئیات قابل‌توجه را از دست بدهید، اما معنای جمله تغییر نمی‌کند. گاهی اوقات این بندها به وسیله ویرگول از بقیه جمله جدا می‌شوند. به مثال زیر توجه کنید.

My bike, which has a broken seat, is in the garage.

دوچرخه‌ام که زینش شکسته در گاراژ است.

در مثال بالا زین شکسته توصیف ساده‌ای از دوچرخه داخل گاراژ است. در جمله هیچ مفهومی دال بر این که گوینده بیش از یک دوچرخه دارد ذکر نشده است. متوجه تفاوت بین این جمله و جمله بالا شدید؟ اگر نه، در ادامه توضیح خواهیم داد که چگونه تفاوت بین That و Which را بهتر به‌ خاطر بسپرید.

در زبان انگلیسی، That و Which هردو کلمات رایج اما مهمی به شمار می‌آیند.شما می‌توانید با تشخیص بند تعریفی یا غیرتعریفی به راحتی زمان استفاده از That و Which را یاد بگیرید. از آنجا که بندهای غیرتعریفی اطلاعات قابل حذفی ارائه می‌دهند، می‌توانید به سادگی به خاطر بسپرید که به طور مثال برای ساندویچی که در کیسه پلاستیکی قرار دارد باید از Which استفاده کنید زیر پلاستیک مثل بند غیرتعریفی یکبار مصرف و دور انداختنی است.

به مثال‌های زیر با Which توجه کنید.

Juan’s birthday party, which was going to be held at the park, has been postponed.

جشن تولد «خوان» که قرار بود در پارک برگزار شود به تعویق افتاد.

These pairs of pants, which no longer fit me, should be given away.

این شلوارها که دیگر اندازه من نیست باید به دیگران بخشیده شود.

By three methods we may learn wisdom: First, by reflection, which is noblest; Second, by imitation, which is easiest; and third by experience, which is the bitterest.

به سه روش می‌توانیم حکمت بیاموزیم: اول، با تأمل، که گرامی‌ترین است. دوم، با تقلید، که آسان‌ترین است و سوم، با تجربه که تلخ‌ترین است.

This sandwich, which has my favorite pickles, is delicious!

این ساندویچ که خیارشور مورد علاقه من را دارد، خوشمزه است!

The old schoolhouse, which is one of my favorite historical sites to visit, is in dire need of renovation.

آن مدرسه قدیمی که یکی از مکان‌های تاریخی مورد علاقه من برای بازدید است، نیاز مبرم به بازسازی دارد.

Our home, which has four bedrooms, is located in the Caribbean.

خانه ما که چهار اتاق خواب دارد در کارائیب واقع شده است.

I love lobster, which is expensive, because it reminds me of growing up by the ocean.

من عاشق خرچنگ هستم که گران است، زیرا مرا به یاد دوران کودکی‌ام در کنار اقیانوس می‌اندازد.

I took the firetruck, which is my niece’s favorite toy, to be fixed.

آن ماشین آتش‌نشانی را که اسباب بازی مورد علاقه خواهرزاده‌ام است، بردم تا تعمیر کنم.

The dog, which I've complained about before, barked all night.

سگی که قبلا به‌خاطر آن شکایت کرده بودم، تمام شب واق واق کرد.

Soybean baby foods, which are Sally’s favorite, work well for her diet.

غذای کودک با سویا، که سالی آن را بسیار دوست دارد، برای رژیم غذایی او مفید است.

حالا به مثال‌های زیر با That توجه کنید.

The song that you performed right before intermission is my favorite.

آهنگی که درست قبل از وقفه اجرا کردی آهنگ محبوب من است.

I think I finally caught a glimpse of the bird that is building a nest in the window.

فکر کنم بالاخره توانستم پرنده‌ای که در حال ساختن لانه روی پنجره است را برای لحظاتی ببینم.

Do you remember the name of the book that Carla recommended to us?

آیا نام کتابی را که «کارلا» به ما پیشنهاد کرد به خاطر داری؟

To be yourself in a world that is constantly trying to make you something else is the greatest accomplishment.

خودت بودن در دنیایی که مدام در تلاش است از تو چیز دیگری بسازد، بزرگترین دستاورد است.

Twenty years from now you will be more disappointed by the things that you didn’t do than by the ones you did do... Sail away from the safe harbor. Catch the trade winds in your sails. Explore. Dream. Discover.

بیست سال دیگر از کارهایی که انجام نداد‌ید بیشتر پشیمان خواهید شد تا کارهایی که انجام دادید... از بندرگاه امن خود فاصله بگیر. همچون به چنگ افتادن باد شمالی در بادبان کشتی، هر فرصتی را غنیمت شمار. کاوش کن. رویاپردازی کن. كشف کن.

The type of antibiotic that the doctor prescribed made me nauseous.

نوع آنتی‌بیوتیکی که دکتر تجویز کرد باعث شد حالت تهوع پیدا کنم.

I like dogs that are brown.

من سگ‌های قهوه‌ای را دوست دارم.

Baby foods that contain soybeans are best.

غذاهای کودک حاوی سویا عالی هستند.

He went to the florist shop that sells my favorite flowers.

او به مغازه گل‌فروشی رفت که گل‌های مورد علاقه من را می‌فروشد.

The class that I really dread is math.

کلاسی که من واقعا از آن می‌ترسم ریاضی است.

زبان آموزان سر کلاس - مقایسه کاربرد That با Which

سوالات رایج درباره کاربرد That

در ادامه این مطلب، برای درک بهتر کاربرد That به تعدادی از پرسش‌های رایج در این خصوص پاسخ داده‌ایم.

کاربرد That به عنوان ضمیر اشاره چیست؟

هنگام که پس از That هیچ اسمی به کار نمی‌رود، That نقش «ضمیر اشاره» (Demonstrative Pronouns) را ایفا می‌کند. اما توجه داشته باشید که That به عنوان ضمیر می‌تواند برای تشخیص یا شناسایی افراد به کار برود.

تفاوت کاربرد That با Which چیست؟

کلمه That در عبارت تعریفی و Which در عبارت غیرتعریفی به کار می‌رود. به یاد داشته باشید که عبارت غیرتعریفی در جمله قابل حذف کردن است. به عبارت دیگر اگر بتوانیم عبارتی را از جمله بدون تغییر دادن معنا حذف کنیم، بودن آن عبارت در جمله ضروری نیست.

در چه مواقعی می‌توانیم That را از جمله حذف کنیم؟

در زبان انگلیسی یکی از مواردی که می‌توانیم That را از جمله حذف کنیم هنگامی است که That نقش مفعول فعل موجود در جمله‌واره موصولی را ایفا می‌کند. علاوه بر این، لازم به ذکر است که ما نمی‌توانیم That را در جمله‌های رسمی حذف کنیم.

تمرین کاربرد That

برای درک بهتر کاربرد That به تمرین‌های زیر و پاسخ آن‌ها توجه کنید.

تمرین اول

جاهای خالی را با That یا Which پر کنید.

Q1: She showed the leg _____ was injured.

جواب

Answer: She showed the leg that was injured.

Q2: The shirt was my favorite color, _____ is blue.

جواب

Answer: The shirt was my favorite color, which is blue.

Q3: The book _____ covers soil erosion is boring.

جواب

Answer: The book that covers soil erosion is boring.

Q4: The magazine I read at lunch, _____ had pictures of goats, reminded me to grab goat cheese.

جواب

Answer: The magazine I read at lunch, which had pictures of goats, reminded me to grab goat cheese.

Q5: A map would have made it easier to get to the city, _____ was far away.

جواب

Answer: A map would have made it easier to get to the city, which was far away.

Q6: Too much money can lead to vices and bad habits, _____ ruin people.

جواب

Answer: Too much money can lead to vices and bad habits, which ruin people.

Q7: I would advise you to work in a market _____ is growing fast.

جواب

Answer: I would advise you to work in a market that is growing fast.

Q8: Sylvie ate the last piece of sushi _____ he was saving in the fridge.

جواب

Answer: Sylvie ate the last piece of sushi that he was saving in the fridge.

Q9: Russia has the highest number of Siberian tigers in the wild, _____ are the largest members of the tiger family.

جواب

Answer: Russia has the highest number of Siberian tigers in the wild, which are the largest members of the tiger family.

Q10: You can borrow the book _____ I have just finished reading.

جواب

Answer: You can borrow the book that I have just finished reading.

Q11: The used car, _____ I bought last year, is a brown one.

جواب

Answer: The used car, which I bought last year, is a brown one.

Q12: Hannah is on the team _____ won the county softball championship.

جواب

Answer: Hannah is on the team that won the county softball championship.

Q13: The Fairview Hawks softball team, _____ my daughter played on, won the county softball championship.

جواب

Answer: The Fairview Hawks softball team, which my daughter played on, won the county softball championship.

Q14: The Golden Gate Bridge, _____ was completed in 1937, is considered by many to be the most beautiful bridge in the world.

جواب

Answer: The Golden Gate Bridge, which was completed in 1937, is considered by many to be the most beautiful bridge in the world.

Q15: The bridge _____ connects the city of San Francisco with Marin County was completed in 1937.

جواب

Answer: The bridge that connects the city of San Francisco with Marin County was completed in 1937.

Q16: The store, _____ sells my favorite candles, went out of business.

جواب

Answer: The store, that sells my favorite candles, went out of business.

Q17: It was Einstein’s great intellect _____ captured the public’s imagination.

جواب

Answer: It was Einstein’s great intellect that captured the public’s imagination.

Q18: My new books, _____ have black covers, are on the desk.

جواب

Answer: My new books, which have black covers, are on the desk.

Q19: I need a book _____ will tell me all about city gardening.

جواب

Answer: I need a book that will tell me all about city gardening.

Q20: The padded chairs, _____ are on the second floor, have to be replaced.

جواب

Answer: The padded chairs, which are on the second floor, have to be replaced.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۱۱ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
GrammarlyThoughtCoEnglish Grammar
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *