سبک های نقاشی | معرفی انواع سبک ها – به زبان ساده


در طول تاریخ، ابزارها و تکنیکهای نقاشان برای خلق آثار هنری، تغییر و تکامل یافته است و با پیشرفت تکنولوژی، تمایلات نقاشان تغییر کرده و به دنبال آن، سبک های نقاشی مختلفی نیز پدید آمده است. سبک های نقاشی را میتوان از جنبههای تکنیکی و فکری بررسی کرد. زمانی که سبک های نقاشی را از جنبه های تکنیکی بررسی میکنیم، بیشتر به نوع ابزار نقاشان اشاره داریم اما هنگامی که آنها را از نگاه فکری بررسی کردیم، به جنبشهای هنری و سبکهای حاصل از آن اشاره داریم. در این مطلب از مجله فرادرس، ابتدا سبک های نقاشی را بر اساس ابزارهای مختلف نقاشان (تکینکهای نقاشی) و سپس بر طبق جنبههای فکری مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع تکنیک های نقاشی
اگر به تازگی به نقاشی علاقهمند شدهاید ممکن است در ابتدای کار با چالش تکنیک نقاشی روبرو باشید به همین دلیل بهتر است در ابتدا بر اساس نوع ابزار در دسترس، تکنیک نقاشی خود را انتخاب کنید و سپس به جنبشهای هنری توجه کنید. از اینرو، در ادامه متن برخی از مهمترین سبک های نقاشی را بر اساس ابزار ارائه میکنیم. همچنین اگر به یادگیری تکنیکهای نقاشی و سبکهای هنری علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم مجموعه فیلمهای آموزش رشته هنر در فرادرس را مشاهده کنید.
رنگ روغن
برای قرنها، نقاشان از رنگ روغن برای خلق شاهکارهای خود بهره بردهاند. این مدیوم نقاشی سرعت پایینی دارد و شامل رنگهایی است که به صورت سوسپانسیون در روغن وجود دارند. به دلیل زمان زیادی که صرف این نوع نقاشی میشود، هنرمندان به میزان کافی فرصت دارند تا آثار خود را پرداخت کنند. به دلیل ضخامت این رنگ روی بوم، از رنگ روغن به طور معمول برای خلق آثاری با بافت ویژه استفاده میشود. با این وجود، نقاشی رنگ روغن و استفاده از مدیومها و حلالهای آن شامل کار با مواد سمی با بویی خاص و تمیز نگهداشتن محیط کار نیز قدری مشکل است. به دلیل نوع رنگهای حاصل، این سبک از نقاشی همچنان طرفداران بسیاری دارد.

اکرلیک
«رنگهای اکرلیک» (Acrylic Paint) تنوع بسیاری در در نوع بافت و زمان خشک شدن دارند. این رنگهای پایه آبی (محلول در آب)، به سرعت خشک میشوند و سمی نیستند. همچنین، قیمت مناسبی نیز دارند و به همین جهت، انتخاب مناسبی برای نقاشان در هر سطحی به شمار میآیند. به علاوه، این نوع رنگ در طول زمان دچار شکستگی (ترک) و زردشدگی نخواهد شد. رنگ اکرلیک را با مدیومهای مختلف میتوان ترکیب کرد و به همین جهت، خروجی کار در این سبک از نقاشی بسیار متنوع است.
آبرنگ
آبرنگ به طور معمول بر روی مقوای آبرنگ یا کاغذ نقاشی میشود و این نوع رنگ به صورت سوسپانسیون در محلولهای آبی وجود دارد. حتی بعد از خشک شدن، رنگهای آبرنگ در آب انحلالپذیر هستند و این امر بدان معنی است که نقاشان حتی بعد از اتمام کار خود میتوانند آنرا اصلاح کنند.
همچنین، بعد از اتمام کار باید به شکل مناسبی از این نوع نقاشی نگهداری شود. آبرنگ را علاوه بر مقوای آبرنگ میتوان بر در سطوح دیگری مانند پارچه، چوب و چرم نیز مورد استفاده قرار داد.

گواش
با وجود اینکه گواش، همانند آبرنگ قابلیت اصلاح دارد اما این نوع رنگ بعد از خشک شدن به رنگی مات تبدیل میشود و به دلیل وجود گچ بکار رفته در آن، وزن سنگینتری دارد.
گواش نیز مشخصههایی همانند رنگ اکرلیک دارند چراکه این رنگ نیز رنگی مات بدست میدهد. از اینرو به هنگام اتمام کار معمولا از اسپریهای وارنیش بهره میگیرند تا به خوبی از اثر حفاظت شود.

پاستل
از جمله سبک های نقاشی و تکنیکهای مربوط به آن باید به نقاشی با پاستل اشاره کرد که از قرن شانزدهم رواج داشته و شکل مدادی (گچمانند) و عدم نیاز به خشک شدن، این ابزار را به راهحلی مناسب برای نقاشان به هنگام جابجایی و حمل و نقل بدل کرده است. به طور کلی دو نوع پاستل وجود دارد که در زیر آورده شده است:
- پاستل گچی
- پاستل روغنی
لازم به ذکر است که این نوع نقاشی بافتی شکننده دارد چراکه رنگ به راحتی از روی بوم جدا میشود.
انکوستیک
نقاشی «انکوستیک» (Encaustic) تکنیک پیچیدهای مربوط به زمان مصر باستان و شامل اضافه کردن پودر رنگ به موم داغ است. ماده حاصل را به طور معمول بر روی چوب استفاده میکنند. همچنین، پیش از سردسازی از ابزارهای مخصوصی نیز برای شکل دادن به مایع بهره میگیرند. با وجود اینکه تسلط بر این نوع از نقاشی قدری دشوار است اما از جمله تکنیکهای نقاشی به شمار میآید که میتوان از آن برای خلق آثاری با ابعاد و رنگهای گوناگون استفاده کرد.
فرسکو
«فرسکو» (Fresco) تکنیکی قدیمی است که بیشتر به دلیل نقاشی سقف «کلیسای سیستین» توسط میکلآنژ شناخته شده است. این تکنیک شامل ترکیب رنگ و آب و اعمال آن بر روی لایهای خیس (نمدار) از گچ است. از این روش بیشتر برای تزئین سقف و دیوارها استفاده میشود و آب به ادغام رنگ در گچ کمک میکند. در نقاشی فرسکو، هنرمند باید سرعت بالایی داشته باشد چراکه با خشک شدن گچ، دیگر نمیتوان سطح مورد نظر را رنگ کرد.

سیاه قلم ادیبان
«سیاهقلم ادیبان» (Ink Wash) که با نام «سیاه قلم ژاپنی» نیز شناخته میشود، از چین و شرق آسیا گرفته شده است. استفاده از جوهر سیاه در کالیگرافی سبب شد تا از همان جوهر در نقاشی با قلممو بهره بگیرند. به کمک تغییر مقدار جوهر روی قلممو و فشار وارد شده به قلم، هنرمند میتواند تونالیتههای مختلفی را در آثار خود بدست آورد.
البته امروزه به جز جوهر مشکی، از رنگهای دیگری هم بهره میگیرند اما رنگ مشکی همچنان رنگ پرطرفداری به شمار میآید.

چسب رنگ
با وجود اینکه امروزه کمتر از تکنیک «چسبرنگ» (Tempera) استفاده میشود اما یکی از قدیمیترین سبک های نقاشی به شمار میآید که از رنگ و چسب برای خلق آثار هنری بهره میبرد. معمولترین نوع چسبرنگ، چسبرنگ با تخم مرغ است که در آن از مخلوط زرده تخم مرغ و محلول سرکه یا آب به عنوان چسب استفاده میشود.
چسبرنگ تا پیش از ظهور رنگ روغن در قرن شانزدهم بسیار معمول بود. رنگها به صورت لایهای شفاف در این آثار استفاده میشدند و همچنین، در این نوع از نقاشی، دوام رنگ بسیار بالا بود و در طول زمان از بین نمیرفت. امروزه از این روش بیشتر در یونان و کلیساهای ارتدکس روسی استفاده میشود.

میناکاری
این هنر که بر پایه رنگ روغن بنا شده است به طور معمول در اشیا تزئینی مورد استفاده قرار میگیرد. در انتهای کار، اثر ساخته شده بعد از خشک شدن، بافتی شیشهای و براق دارد که در برابر عوامل محیطی مقاوم است. «میناکاری» (Enamel) را میتوان بر روی سطوح مختلفی از جمله شیشه، سرامیک، چوب، فلز و بوم انجام داد. به دلیل سمی بودن پیشنهاد میشود محل کار تهویه مناسبی داشته باشد و از ماسک به هنگام کار استفاده شود.

نقاشی دیجیتال
نقاشی دیجیتال به خلق آثار هنری به کمک کامپیوتر میگویند که در نهایت، شکلی همچون نقاشی آبرنگ، رنگ روغن یا حتی اکرلیک دارد. البته تفاوتهای بسیاری بین نقاشی دیجیتال با سایر سبک های نقاشی مانند رنگ روغن وجود دارد چراکه به بافتها و ابزارهای مختلفی در کامپیوتر دسترسی دارید و همچنین، نگرانی بابت کثیف شدن محیط کار نخواهید داشت. اگر به این حوزه علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم از فیلمهای مجموعه آموزش نقاشی دیجیتال از مقدماتی تا پیشرفته فرادرس برای یادگیری بهتر بهره بگیرید.

نقاشی با ماسه
نقاشی با ماسه را میتوان نوعی هنر موقتی دانست چراکه آثار تهیه شده عمر پایینی دارند و به طور معمول برای نمایش آن از فیلمبرداری بهره میگیرند. در زیر صفحه نیز از یک نور (LED) کمک میگیرند تا آثار خلق شده به شکل بهتری نمایان شوند.

گرافیتی
هنر گرافیتی بیشتر در ساختمانها و دیوارهای مکانهای عمومی انجام میگیرد. این هنر توسط عموم شناخته شده نیست و آثار نهایی نیز ممکن است معنای خاصی نداشته باشند. این هنر در سال ۱۹۸۰ شهرت بیشتری پیدا کرد و افراد مختلف برای نمایش استعدادهای خود از آن بهره بردند.

سیاه قلم و نقاشی با زغال
نقاشی با زغال، جلوهای طبیعی از هنر را بر روی بوم نشان میدهد. این هنر به دلیل تطبیقپذیری بالا میتواند به شکلهای مختلفی مورد استفاده قرار بگیرد. از زغال بر روی بسیاری از سطوح میتوان استفاده کرد اما برای جلوگیری از پاک شدن آثار از فیکساتیو استفاده میکنند.

نقاشی با خودکار
در اواسط قرن بیستم، نقاشی با خودکار در میان هنرمندان راه خود را پیدا کرد چراکه خودکارها ابزارهای ساده و کارآمدی هستند که میتوان از آنها برای خلق آثار هنری استفاده کرد. برخی از نقاشان از رنگهای مختلف خودکار در آثار خود بهره میگیرند حال آنکه در بیشتر موارد تنها از یک رنگ استفاده میشود. قیمت ارزان، دسترسی بالا و حمل آسان از جمله مواردی است که افراد را جذب این هنر کرده است.

کلاژ
کلاژ را میتوان به کمک قطعات کاغذ رنگی، روبانها، استفاده از رنگ و کاغذهای مجلات خلق کرد. بنمایه این آثار، متغیر است و نوعی ارزان از هنر به شمار میآید. به طور کلی، کلاژ به کنار هم آمدن آثار مختلف به صورت یک کل واحد میگویند. تکنیک کلاژ برای اولین بار در زمان اختراع کاغذ در چین - ۲۰۰ سال پیش از میلاد - شکل گرفت. استفاده از کلاژ تا پیش از رواج آن در قرن دهم در ژاپن، محبوبیت چندانی نداشت. در آن زمان بود که کالیگرافها از آن برای خوشنویسی اشعار خود بروی بریدههای کاغذ بهره بردند.

مینیاتور
هنر مینیاتور یا نگارگری نوعی از نقاشی در ابعاد کوچ بر روی کاغذ به شمار میآید به شکلی جداگانه یا در کتابچهای موسوم به «مرقع» (Muraqqa) گردآوری میشود. مینیاتور بعد از حمله مغولها به ایران به عنوان سبک هنری ویژه ایرانیان تبدیل شد.
مداد رنگی
نقاشی با مداد رنگی را تقریبا همگی به هنگام کودکی با آن آشنا میشویم. با وجود اینکه نقاشی با مداد رنگی بسیار معمول است اما در میان نقاشان از احترام خاصی برخوردار است. نقاشان حرفهای به طور معمول برای نقاشی از مدادهای رنگی پلیکروم استفاده میکنند که به راحتی بر روی کاغد و بوم با یکدیگر ترکیب میشوند و کیفیت بالایی را بدست میدهند.

تا اینجا با انواع تکنیکهای نقاشی آشنا شدیم. اگر علاقهمند به یادگیری تکینکهای طراحی و چگونگی طراحی اجزای چهره هستید میتوانید از مجموعه آموزش طراحی چهره مقدماتی تا پیشرفته فرادرس استفاده کنید. گفتنی است نقاشی فقط یکی از انواع هنرهای جهانی است و مجسمهسازی، نمایش، موسیقی و سینما انواع دیگر آن هستند.
انواع سبک های نقاشی
تا اینجا بیشتر در رابطه با تکنیکهای نقاشی و ابزار مورد استفاده صحبت کردیم اما در ادامه این مطلب از مجله فرادرس قصد داریم به بررسی انواع سبک های نقاشی بپردازیم و با معروفترین سبک های نقاشی آشنا شویم. به این ترتیب، اگر ابزار و تکنیک نقاشی خود را انتخاب کرده باشید میتوانید با آشنایی با انواع سبک های نقاشی و تمرکز بر روی علاقه خود، آثار هنری مناسبی را خلق کنید.
رئالیسم
«رئالیسم» (Realism) به عنوان یک جنبش هنری ابتدا در فرانسه در حدود سالهای ۱۸۴۰ و در زمان انقلاب فرانسه شکل گرفت که پاسخ مستقیمی به «رمانتیسیسم» (Romanticism) بود که در اروپا و در اوایل قرن نوزدهم رواج داشت. رئالیسم را میتوان بر اساس انتخاب و نحوه برخورد با سوژه تعریف کرد که تلاشی برای نمایش بصری سوژه به همراه تمامی ویژگیهای معمول آن است. رئالیسم در حقیقت، دور شدن از هر رویکردی است که سبب شود یک نقاشی، مصنوعی به نظر برسد.
این هنر از پرسپکتیو جهت خلق فضا و عمق به گونهای استفاده میکند که سوژه به شکلی واقعی نمایان شود. به این ترتیب، سوژهها در نقاشیهای رئالیسم، افرادی معمولی را تشکیل میدهند که مشغول فعالیت روزانه خود در محیطی غیر دراماتیک هستند. این سبک نقاشی را میتوان در آثار هنرمندان زیر مشاهده کرد.
- «گوستاو کوربه» (Gustave Courbet)
- «اونوره دومیه» (Honoré Daumier)
- «ژان فرانسوا میله» (Jean-François Millet)
- «ژان بتیست کامی کورو» ( Jean-Baptiste-Camille Corot)

پینترلی
سبک «پینترلی» (Painterly) یا «نقاشانه» در پایان قرن نوزدهم زمانی ظهور کرد که انقلاب صنعتی، اروپا را فتح کرده بود. در این سبک از نقاشی، نقاش قلممو را با کنترل کمتر و به شکلی روان بر روی بوم حرکت میدهد به گونهای که آثار قلم در اثر نهایی نمایان است. آثار نقاشانی همچون «آنری ماتیس» (Henri Mattise) و «اوژن بایزرمان» (Eugenie Baizerman) از جمله آثار معروف در این زمینه به شمار میآیند.

امپرسیونیسم
از جمله سبک های نقاشی باید به سبک «امپرسیونیسم» (Impressionism) اشاره کرد. امپرسیونیسم از جمله جنبشهای هنری قرن نوزدهم به شمار میآید که در آثار بسیاری از هنرمندان از جمله «کلود مونه» (Claude Monet) دیده میشود. از دیگر هنرمندان امپرسیونیسم میتوان به افراد زیر اشاره کرد.
- «پیر آگوست رنوار» (Pierre Auguste Renoir)
- «کامی پیسارو» (Camille Pissarro)
- «آلفرد سیسلی» (Alfred Sisley)
این افراد سعی داشتند که به کمک ضربات کوچک، باریک و نمایان قلم به طور دقیق و عینی برداشتهای بصری را به تصویر بکشند و در این میان، حرکات و تغییر کیفیات نور نیز نمایان باشد. امپرسیونیسم سعی داشت به جای نمایش دقیق جزئیات، جلوههای بصری کلی را به نمایش بگذارد. برای به نمایش گذاشتن تاثیر رنگهای شدید در کارهای امپرسیونیسم از ضربات متغیر و کوتاه قلم بهره گرفته میشد.

فوویسم
«فوویسم» (Fauvism) از جمله سبک های نقاشی به شمار میآید که توسط گروهی از نقاشان مدرن در اوایل قرن بیستم بکار گرفته شد. در آثار این نقاشان، تاکید بیشتر بر روی کیفیات سبک نقاشانه (پینترلی) بیش از ارزشهای رئال امپرسیونیست بود. در سبک فوویسم اعتقاد بر این بود که رنگها و واقعیات فیزیکی باید از یکدیگر جدا شوند. بر این اساس، رنگها باید بیانگر احساس نقاش باشند و بنابراین، از رنگهایی شدید بویژه قرمز استفاده میشد.
باوجود اینکه فوویسم در سالهای ۱۹۰۴ شروع شد اما این جنبش تنها چند سال دوام داشت و از جمله هنرمندان این سبک میتوان به «آنری ماتیس» و «آندره دورن» (André Derain) اشاره کرد.

اکسپرسیونیسم
سبک «اکسپرسیونیسم» (Expressionism) یا «هیجاننمایی» به سبکی شناخته شده است که در آن، ابراز احساسات نمایان میشود. اکسپرسیونیسم و فوویسم تا حدی شبیه به یکدیگر هستند با این تفاوت که بر خلاف فوویسم، اکسپرسیونیم بر روی رنگها تمرکز ندارد. از مشخصههای مورد تمایز در اکسپرسیونیسم میتوان به نمایش شکلی ابرگونه و منحنیوار از احساسات انسانی، نمایش ساختمانها، اشیا و افراد به شکل مواج و اغراق آمیز اشاره کرد.
از معروفترین آثار اکسپرسیونیسم میتوان به تابلو جیغ اثر «ادوارد مونک» (Edvard Munch) اشاره کرد. هدف این تابلو بیان ترس و وحشت در زندگی روزمره بود که با شکلی خاصی از ضربات قلممو به تصویر کشیده شده بود.

کوبیسم
«کوبیسم» (Cubism) جنبش هنری بود که از جمله پیشگامان آن در سال ۱۹۰۷ باید به «پابلو پیکاسو» (Pablo Picasso) و «ژرژ براک» (Georges Braque) اشاره کرد. اثر «پل سزان» (Paul Cezanne) بیشترین تاثیر را بر کوبیسم داشت. هنرمندان کوبیسم، اشیا را از یکدیگر جدا و آنالیز و بار دیگر در شکلهایی انتزاعی آنها را سرهمبندی میکردند.
در سبک نقاشی کوبیسم، به جای آنکه اشیا در یک پرسپکتیو به تصویر کشیده شوند، برای نمایش اشیا در زمینههای بزرگتر، صفحات هندسی، اشیا را در زوایای گوناگون نمایش میدهند و از این طریق، نمایش معمول اشیا به چالش کشیده میشود. هنرمندان کوبیسم بار دیگر سوژههایی همچون طبیعت را با ترکیببندی دو بعدی در آثار خود معرفی کردند.

آبستره
سبک «آبستره» (Abstract) یا انتزاعی را پیشتر در مطلب انواع عکاسی از مجله فرادرس نیز مورد بررسی قرار دادیم. آبستره به تنهایی یک سبک نقاشی نیست چراکه سبک های نقاشی مختلفی در آن تجسم مییابند که نمایش دقیق واقعیت بصری هدف آنها نیست. هنر آبستره میتواند به شکلی جزئی یا کلی باشد. «انتزاع تغزلی» (Lyrical Abstraction) یا هندسی به عنوان آبستره کامل در نظر گرفته میشود که متقابلا با سبکهای هنری در رئالیسم و رنسانس مشترک است.
اکسپرسیونیسم آبستره
«اکسپرسیونیسم آبستره» (Abstract Expressionism) یا اکسپرسیونیسم انتزاعی شامل طیف گستردهای از جنبشهای هنری قرن بیستم آمریکا است و به طور معمول به کمک بومهای بزرگ آبستره شناخته میشود. این جنبش هنری شامل مجسمهها و سایر فضاهای هنری نیز میشود.

سورئالیسم
«سورئالیسم» (Surrealism) در اروپا بعد از جنگ جهانی اول رونق گرفت. این سبک در سال ۱۹۲۴ توسط شاعری فرانسوی به نام «آندره برتون» (Andre Breton) پایهگذاری شد و به شدت تحت تاثیر دادائیسم بود. هدف این جنبش، آزاد کردن اندیشهها، زبانها و تجریبات انسانی، فراتر از مرزهای واقعیات و خردگرایی بود.
هنرمندان سورئالیسم، تصاویری از صحنههای دلهرهآور را کنار یکدیگر قرار میدادند تا مخلوقاتی عجیب و غریب از اشیا روزمره بوجود بیاورند. ذهنها و رویاهای ناهوشیار ارزش بالایی در سورئالیسم دارند.

در مطلب زیر در مورد این سبک جنبش هنری و تاریخچه آن توضیح دادهایم:
پست امپرسیونیسم
پست امپرسیونیسم را به عنوان پیشدرآمد ضروری بسیاری از جنبشهای هنری میدانند که زیر چتر مدرنیسم شکل گرفتهاند. پست امپرسیونیسم یا پسامپرسیونیسم در سالهای آخر قرن نوزدهم شکل گرفت از بنیانگذاران اصلی آنها میتوان به پاول سزان و «ونسان ون گوگ» (Vincent Willem van Gogh) اشاره کرد. این هنرمندان تمرکز خود را بر گسترش جنبش اصلی یعنی امپرسیونیسم اختصاص دادند و این کار با بررسی تکنیکهایی انجام شد که به آنها اجازه میداد شکل خالصتری از بیان را به نمایش بگذارند. در بیشتر آثار پست امپرسیونیسم نیز استفاده از رنگهای روشن با ضربات کوتاه قلممو به چشم میآید.

در مطلب زیر از مجله فرادرس بهطور کامل زندگینامه ونسان ون گوگ و آثار مهم او را بررسی کردهایم:
سوپره ماتیسم
از جمله جنبشهای هنری و سبک های نقاشی باید به «سوپرهماتیسم» (Suprematism) یا «والاگرایی» اشاره که آغاز آن همزمان با «ساختگرایی» (Constructivism) بود که البته تاکید بیشتری بر استفاده از آبستره و نقاشی روی بوم داشت. «کازیمیر مالویچ» (Kazimir Malevich) را بنیانگذار جنبش سوپرهماتیسم میدانند چراکه به همراه چند تن از معاصران خود توانست بیانیه سوپرهماتیست را نگارش کند. سبک نقاشی سوپرهماتیسم بر شکلهای پایه هندسی همچون دایره، مربع و مستطیل تمرکز دارد که با رنگهایی محدود به تصویر کشیده میشود. نام سوپرهماتیسم بر اساس «برتری حس ناب هنری» (The Supremacy of Pure Artistic Feeling) بنا شده است.

د استایل
«د استایل» (De Stijl) از جمله جنبشهای هنری بود که در سال ۱۹۱۷ توسط دو هنرمند آبستره به نامهای «پیت موندریان» (Piet Mondrian) و «تئو وان دوسبرگ» (Theo van Doesburg) پایهگذاری شد. به طور کلی، د استایل سادگی را به همراه انتزاع در معماری و نقاشی معرفی کرد. این کار با استفاده تنها از خطوط مستقیم افقی و عمودی و شکلهای مستطیلی انجام شد. علاوه بر این، تنها از رنگهای اصلی قرمز، زرد و آبی و رنگهای خاکستری، سفید و سیاه بهره میبرد. این آثار از تقارن اجتناب میکنند و توازن را با استفاده از تضاد بدست میآورند.

دادائیسم
از دیگر جنبشهای هنری که سبب بوجود آمدن نوعی دیگر از سبک های نقاشی شد میتوان به «دادائیسم» (Dadaism) اشاره کرد که در جنگ جهانی اول شکل گرفت. شکلگیری این جنبش، پاسخی منفی به ارزشهای اجتماعی سنتی و شیوههای مرسوم هنری آن زمان بود. هنرمندان دادا تلاش میکردند که با شوکه کردن مردم به خودآگاهی، رسوم پذیرفته شده و سرکوبگر دستور و منطق را نمایان کنند.

روکوکو
«روکوکو» (Rococo) از جمله سبک های نقاشی و مجسمهسازی است که در اوایل قرن هجدهم در پاریس شکل گرفت. از مشخصههای این سبک از نقاشی باید به ظرافت و استفاده فراوان از شکلهای منحنی طبیعی در آثار و تزئینات اشاره کرد.

مینیمالیسم
جنبش هنری مینیمالیسم را یکی از تاثیرگذارترین اتفاقات سالهای ۱۹۶۰ میدانند. این جنبش در نیویورک و از میان تعدادی از هنرمندان جوانی شکل گرفت که علاقهای به اکسپرسیونیسم انتزاعی نداشتند و در مقابل، جذب زیباییهای هندسی بودند. نقاشانی همچون «فرانک استلا» (Frank Stella) و «اگنس مارتین» (Agnes Martin) آثاری را خلق کردند که در بومهای نقاشی آنها، بین نواحی مختلف بوم، رنگهایی یکپارچه به همراه الگوهایی تکراری و فرمهایی هندسی وجود داشت. نتیجه این آثار، بوجود آمدن فضایی تخت و دو بعدی بود که اثری مستقیم بر بیننده داشت.

رمانتیسیسم
رمانتیسیسم از جمله جنبشهای هنری بود که در اروپا و در انتهای قرن هجدهم شکل گرفت. این جنبش بر اساس تاکید آن بر احساسات و فردگرایی به همراه ستایش طبیعت و گذشته (تاریخ) شناخته میشود و به نوعی واکنشی در برابر انقلاب صنعتی بود.

اومدم ببینم به چه سبکی از نقاشی علاقه دارم ٬ دیدم به هیچ سبکی علاقه ندارم 🙁 در هر صورت ممنون
سلام
خیلی عالی بود دمتون گرم
فقط برای سبک اکسپرسیونیسم
زیر نقاشی، تایپ شده:
نقاشی به سبک امپرسیونیسم از ادوارد مونک
که باید تایپ میشده:
نقاشی به سبک اکسپرسیونیسم از ادوارد مونک
با سلام؛
از نکتهسنجی و ارائه بازخورد شما بسیار سپاسگزاریم. متن بازبینی و اصلاح شد.
با تشکر از همراهی شما با مجله فرادرس
پست دقیق و پر محتوایی بود ممنون
سلام
آقا سهیل بابت پست پر محتوا و مفید ممنون.