جی دی پی (GDP) یا تولید ناخالص داخلی چیست؟ | به زبان ساده

۹۶۹۶ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه
جی دی پی (GDP) یا تولید ناخالص داخلی چیست؟ | به زبان ساده

ممکن است در درس اقتصاد کلان یا حین مشاهده اخبار روزانه با جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی آشنا شده باشید. GDP شاخص مهمی برای اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران است زیرا نشان‌دهنده رشد و تولید اقتصادی است. وقتی اقتصاد شکوفایی داریم، به طور معمول نرخ بیکاری پایین‌تر است و دستمزدها افزایش می‌یابند، زیرا بنگاه‌های اقتصادی، نیروی‌کار بیشتری استخدام می‌کنند تا پاسخگوی تقاضای در‌حال‌ رشد اقتصاد باشند.

سرمایه‌گذاران نیز به جی دی پی توجه می‌کنند زیرا هر تغییر قابل توجه در آن٬ چه افزایش یا کاهش، می‌تواند تاثیری غیرقابل چشم‌پوشی در بازار سهام داشته باشد. بصورت کلی، در یک اقتصاد ضعیف، درآمد شرکت‌ها کمتر است و این به عبارتی باعث کاهش ارزش سهام آن شرکت‌ها می‌شود. در ادامه این مطلب به بررسی تعاریف پایه‌ای برای درک بهتر جی‌دی‌پی می‌پردازیم.

جی دی پی چیست؟

جی دی پی (GDP) مخفف عبارات «Gross Domestic Product» به معنی «تولید ناخالص داخلی» است. جی دی پی در حقیقت، نشانگر کل ارزش پولی تمام کالا‌های نهایی و خدمات تولید شده‌ در یک کشور و در طی یک بازه ‌زمانی (به طور کلی یک سال) است. کالای نهایی برعکس کالای واسطه، کالایی خواهد بود که توسط مشتری خریداری می‌شود و به مصرف می‌رسد. مفهوم کالای نهایی در تقابل با کالای واسطه‌ای قرار دارد. کالای واسطه‌ای یا نیمه تمام، به کالایی می‌گویند که از آن برای تولید کالاها یا خدمات دیگر استفاده و در نهایت به خریدار فروخته و مصرف خواهد شد.

برای مثال، چوبی که نجار از چوب‌‌بُر تهیه می‌کند کالای واسطه‌ای به شمار می‌آید. نجار پس از خریداری چوب و تبدیل آن به صندلی، آن را به عنوان کالای نهایی به خریداران می‌فروشد. جی دی پی در واقع رایج‌ترین شاخص برای اندازه‌گیری میزان فعالیت اقتصادی است. مفهوم پایه‌ای جی دی پی برای اولین بار، در اواخر قرن ۱۸ میلادی بکارگرفته شد. مفهوم امروزی آن توسط اقتصاد‌دان آمریکایی، «سایمون کوزنتس» (Simon Kuznets)، در سال ۱۹۳۴ بوجود‌ آمد و در مجمع «برتون‌وودز» (Bretton-Woods) به عنوان معیار اصلی برای بررسی اقتصاد کشورها در سال ۱۹۴۴ برگزیده شد.

عبارت «داخلی» در «تولید ناخالص ‌داخلی» این مفهوم را می‌رساند که محدوده شمول محاسبه کالاها در جی‌‌دی‌پی به صورت جغرافیایی تعیین شده ‌است. در محاسبه جی دی پی، به کالاها و خدماتی توجه می‌کنیم که در داخل یک کشور و نه خارج از مرزهای آن، تولید شده‌ باشند، فارغ از اینکه ملیت تولیدکننده چیست. برای مثال، محصولات یک کارخانه چینی در ایران به عنوان بخشی از تولید ناخالص ملی ایران محاسبه خواهد ‌شد.

جی ان پی چیست

تفاوت جی ان پی (GNP) و جی دی پی (GDP)

جی اِن پی (GNP) مخفف عبارات «Gross National Product» به معنی «تولید ناخالص ملی» است. «ملی» در تولید ناخالص ملی بر این موضوع تاکید می کند که در محاسبه این شاخص به ملیت فرد تولیدکننده توجه شده‌ است.

در اندازه‌گیری شاخص جی اِن پی (GNP) برای یک کشور، کالاها و خدماتی مورد توجه قرار می‌گیرند‌ که توسط شهروندان آن کشور تولید شده باشند، فارغ از اینکه این تولیدات بصورت فیزیکی در کجا اتفاق افتاده باشد. برای مثال، تولیدات یک شرکت ایرانی در کانادا به عنوان بخشی از تولید ناخالص ملی ایران و هم‌چنین بخشی از تولید ناخالص داخلی کانادا محاسبه خواهد شد.

تفاوت جی ان آی (GNI) و جی دی پی (GDP)

جی اِن آی (GNI) مخفف عبارت‌های «Gross National Income» به معنی «درآمد ناخالص ملی» است. این شاخص درواقع نشان‌دهنده‌ کل درآمدی است که در یک کشور بوسیله شهروندان و کسب‌وکارها بدست آمده ‌باشد، فارغ از اینکه آن‌ها درون کشور یا خارج از آن قرار گرفته‌اند.

جی اِن آی از جمع تولید ناخالص داخلی و درآمد حاصل از منابع خارجی بدست می‌آید. برای مثال، درآمد ناخالص ملی ایران حاصل جمع تولید ناخالص ملی و درآمدی است که ایرانیان و کسب‌وکارهای ایرانی ساکن در خارج از ایران بدست آورده‌اند. فرمول محاسبه درآمد ناخالص ملی به شرح زیر است که در آن «$$EX_{FS}$$» نشان‌دهنده جریان درآمدی از خارج کشور به داخل کشور «$$IM_{FS}$$» نشان‌دهنده جریان درآمدی از داخل کشور به خارج از کشور است:

$$GNI = GDP + (EX_{FS} - IM_{FS})$$

چه مواردی در محاسبه جی دی پی لحاظ نمی شوند

با توجه به تعریفی که از جی‌دی‌پی داشتیم، ممکن است فعالیت‌هایی در اقتصاد صورت بگیرند که در محاسبه جی‌دی‌پی لحاظ نشوند. در محاسبه جی‌دی‌پی به صورت صریح، مبادلاتی ثبت می‌شوند که ناشی از تولید یا به صورت «گزارش‌شده»  (Reported) باشند. در فهرست زیر به ترتیب به این موردها اشاره شده ‌است:

  • فعالیتی که به آن دستمزدی تعلق نمی‌گیرد مانند کارهایی که در خانه انجام می‌دهید، کار داوطلبانه و...
  • کالاهایی که برای فروش در بازار تولید نمی‌شوند.
  • مبادله کالا و خدمات بدون مبادله پول (تهاتر)
  • بازار سیاه یا زیرزمینی
  • فعالیت‌های غیرقانونی
  • پرداخت‌های انتقالی
  • فروش کالاهای استفاده ‌شده و دست‌دوم. مقدار جی دی پی برای این نوع کالاها، یک بار و در زمان تولید اولیه، محاسبه شده است.
  • کالاها و خدمات واسطه‌ای که از آن‌ها برای تولید کالاها و خدمات نهایی استفاده می‌شود.
  • دارایی‌های سرمایه‌ای. به طور مثال،‌ هنگامی که خانوار اقدام به خرید اوراق قرضه و سهام می‌کند مانند این است که پیش‌قسط وام خود را پرداخت کند، نه اینکه کالا یا خدمتی را خریداری کرده باشد. بنابراین، این مورد نیز در محاسبه جی دی پی لحاظ نمی‌شود.

تولید ناخالص داخلی چگونه محاسبه می شود؟

به طور معمول ۳ راه برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به صورت زیر  وجود دارد:

  • محاسبه از طریق تولیدات
  • محاسبه از طریق مخارج
  • محاسبه از طریق درآمد

نتایج حاصل از هر یک از این روش‌‌ها باید با یکدیگر برابر باشند. در ادامه مطلب به بررسی هر سه روش می‌پردازیم.

روش تولیدات یا ارزش افزوده

در این روش تولید ناخالص داخلی از جمع تولیدات (ستانده‌های) بوجود آمده از فعالیت‌ بخش‌های مختلف اقتصادی محاسبه می‌شود. بیشتر کشورهایی که برای بدست‌آوردن جی دی پی از این روش استفاده می‌کنند، ارزش‌افزوده را با ابزارهای مختلفی مانند شاخص تولیدات صنعتی (IIP)، شاخص‌های اندازه‌گیری فیزیکی یا آمار فروش برای تخمین ارزش افزوده در محصولات، استنتاج می‌کنند.

با اینکه بیشتر کشورها از سال ۱۹۷۹ میلادی از روش جمع‌آوری «ستانده‌ها» (Outputs) برای محاسبه جی‌دی‌پی استفاده می‌کنند، همچنان دشواری تمایز قائل شدن بین کالای واسطه‌ای و کالای نهایی از نقص‌های این روش به شمار می‌رود. به همین علت، بعضی از کشورها مانند آمریکا و ژاپن روش‌های دیگری را برای محاسبه جی‌دی‌پی ترجیح می‌دهند که از جمله این روش‌ها می‌توان به روش مخارج و روش درآمدی اشاره کرد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

جی دی پی چیست

روش مخارج

با اینکه استفاده از دو روش دیگر همچنان متداول است، پرکاربردترین روش برای بدست‌آوردن جی‌دی‌پی روش محاسبه بوسیله مخارج ذکر می‌شود. این شیوه پیشنهاد می‌کند که میزان مصرف خانوار، دولت، موسسه‌های غیرانتفاعی و موسسه‌های مالی را در نظر بگیریم و به این عدد، رقم خالص صادرات کشور را نیز بیفزاییم تا به تولید ناخالص داخلی دست یابیم.

میزان مخارج، کل مبلغی است که توسط تولیدکنندگان کالاها و خدمات نهایی دریافت می‌شود و فرمول محاسبه GDP در این روش، به شرح زیر است:

$$GDP=C+I+G+NX$$

در رابطه بالا:‌

  • «C»: مخارج «مصرفی» (Consumption) یعنی هزینه‌هایی که خانوار ها صرف تهیه کالاها و خدمات مصرفی خود کرده‌اند.
  • «I»: «سرمایه‌گذاری» (Investment) یا هزینه هایی که صرف خرید کالاهای سرمایه‌ای جدید مانند ابزارها، وسایل، ماشین‌آلات و ساختمان‌ها شده است.
  • «G»: خرید یا «مخارج دولت» (Government Expenditure) یعنی هرگونه خرید کالا و خدماتی که دولت انجام داده است.
  • «NX»: «خالص صادرات» (Net Export) یا همان ارزش صادراتی که انجام شده منهای ارزش وارداتی که صورت گرفته است.

روش درآمدی

به صورت کلی جی‌دی‌پی در این روش از مجموع درآمد کسب شده از فروش کالاها و خدمات توسط بنگاه‌های تولیدی بدست می‌آید. این شیوه از محاسبه جی‌دی‌پی، به جمع‌آوری داده از سرشماری‌های اشتغال و دریافتی‌ها می‌پردازد تا حقوق و دستمزد هر بخش صنعتی را محاسبه کند. اگرچه، بخش‌هایی در اقتصاد وجود دارند، که محاسبه کردن پرداختی‌های آن‌ها آسان نیست. بنابراین، بعضی کشورها مانند کانادا و استرالیا بمنظور بدست آوردن جی دی پی از روش درآمدی با شیوه «برآورد الگو» (Trend Extrapolation) استفاده می‌کنند.

$$GDP=W+R+I+P$$

در رابطه بالا:‌

  • «W»: شامل حقوق، «دستمزد» (Wage) و مزایا مانند حق سلامت و بازنشستگی و بیمه بیکاری است.
  • «R»: شامل درآمد ناشی از «اجاره» (Rent) املاک و مستغلات و درآمد بدست آمده از فروش یا واگذاری حق امتیاز، حق اختراع، حق تالیف کتاب یا اثر هنری است.
  • «I»: درآمدی که به خانوار تعلق می‌گیرد و ناشی از اجاره دادن منابع مالی‌ آن‌ها به شرکت‌ها و کسب‌وکارهاست.
  • «P»: مبلغی که برای شرکت‌ها پس از پرداخت اجاره، بدهی و حقوق کارمندان باقی می‌ماند. در محاسبه GDP، «سود» (Profit) حسابداری مدنظر است و نه سود اقتصادی.

جی دی پی در یک کشور اغلب توسط مرکز ملی آمار آن کشور محاسبه می‌شود. این مرکز، اطلاعات را از منابع متعددی جمع‌آوری می‌کند، هرچند در محاسبه، بیشتر کشورها از استانداردهای بین‌المللی پیروی می‌کنند. استاندارد بین‌المللی اندازه‌گیری GDP در سیستم حساب‌های بین‌المللی نگهداری می‌شود که در سال ۱۹۹۳ بوسیله صندوق بین‌المللی پول، کمیسیون ارو‍‌پا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، سازمان ملل متحد و بانک جهانی گردآوری و تنظیم شده است.

جی دی پی حقیقی و اسمی

تولید ناخالص ملی به دو صورت اسمی و حقیقی گزارش می‌شود. تولید ناخالص داخلی اسمی در واقع بیانگر ارزش بازاری کالا و خدماتی است که در اقتصاد تولید می‌شود حال آنکه تولید ناخالص داخلی حقیقی همان تولید ناخالص داخلی اسمی ولی با درنظر گرفتن تغییرات بوجود آمده در قیمت‌هاست. در بیشتر مواقع، جی دی پی حقیقی ارزش واقعی اقتصاد یک کشور را دقیق‌تر از جی دی پی اسمی می‌سنجد.

فرمول جی دی پی

جی دی پی اسمی (Nominal GDP)

جی دی پی اسمی یا جی دی پی جاری، ارزش تولیدات یا ستانده (output) اقتصادی ماست بدون اینکه توسط نرخ تورم تعدیل شده باشد. اغلب مردم دوست دارند بدانند که تولید نهایی کالاها و خدمات یک کشور در کدام حالت افزایش یا کاهش‌ است. چون جی دی پی با نرخ جاری یا به عبارتی قیمت‌های فعلی محاسبه می‌شود، کسی قادر نخواهد بود که بدون در نظر گرفتن نرخ تورم، تولید ناخالص ‌داخلی دو دوره زمانی را با هم مقایسه کند. برای بدست آوردن GDP با قیمت‌های ثابت می‌توان از «تعدیل کننده قیمتی» (Deflator) یا همان «شاخص تورم‌زدایی» (GDP Price Deflator) استفاده کرد.

جی دی پی حقیقی (Real GDP)

جی دی پی حقیقی نشان‌دهنده‌ ارزش تولیدات سال مورد نظر با قیمت‌های «سال پایه» (Base Year) است. سال پایه در واقع سالی است که برای محاسبه تولید ‌ناخالص ‌داخلی حقیقی و مقایسه با سال‌های دیگر از قیمت‌های آن استفاده می‌کنیم تا تاثیر تورم مثبت یا منفی حذف شود. جی دی پی حقیقی ارزش ستانده‌های اقتصادی ماست بدون اینکه تغییرات قیمتی را در نظر گرفته باشد.

بنابراین، جی دی پی حقیقی به ما امکان بررسی این موضوع را می‌دهد که بیبنیم تغییر تولید ناخالص داخلی به علت افزایش ارزش تولیدات است یا ناشی از افزایش قیمت‌ها. برای محاسبه رشد تولید ناخالص داخلی از جی دی پی حقیقی بکار می‌رود. اگر بخواهیم رشد GDP را بین دو دوره زمانی مقایسه کنیم، در صورت داشتن تورم، GDP اسمی ممکن است رشد اقتصادی را بیشتر از مقدار واقعی آن نمایش دهد. اقتصاددانان از قیمت‌های سال پایه به عنوان نقطه مرجعی برای مقایسه تولید ناخالص داخلی در دو دوره بهره می‌گیرند. جی دی پی حقیقی را می‌توان به صورت زیر از GDP اسمی بدست آورد:

 تعدیل کننده قیمتی / جی دی پی اسمی = جی دی پی حقیقی

مثال بررسی جی دی پی حقیقی و اسمی

برای فهم بهتر مطلب بالا به مثال زیر توجه کنید:

  1. فرض کنید که یک نانوایی ۲۰ عدد نان در سال ۱۳۹۸ تولید می‌کرده‌ و در سال ۱۳۹۹ این رقم به عدد ۲۲ رسیده‌ است. در هر یک از این سال‌ها قیمت هر قرص نان، پنج‌هزار تومان بوده‌ است.
  2. حال فرض کنید که هر قرص نان در نانوایی در سال ۱۳۹۸، پنج‌هزار تومان بوده و در سال ۱۳۹۹ به مبلغ پنج‌هزار‌و پانصد تومان رسیده است. نانوایی در هر دوی این سال‌ها ۲۰ قرص نان تولید می‌کرده است.

در هریک از این موارد، جی دی پی اسمی به اندازه ۱۰ درصد رشد می‌کند. گرچه در مورد دوم، رشد ما غیرواقعی و گمراه‌کننده است. این رشد نشاندهنده‌ این نیست که اقتصاد، کالاها و خدمات بیشتری تولید می‌کند بلکه گویای این است که ما در سال ۱۳۹۹ برای خرید هر قرص نان متحمل پرداخت هزینه بیشتری شده‌ایم.

با در نظر گرفتن اثرات تورم مثبت و منفی، جی دی پی حقیقی، زمانی در یک اقتصاد رشد می‌کند که کالاهای بیشتر و باارزش‌تری تولید شوند. در مثال نانوایی، در نمونه‌ اول، GDP حقیقی رشد داشته است ولی در نمونه‌ دوم خیر. با اینکه جی‌دی‌پی حقیقی معیار دقیق‌تری به شمار می‌آید، اما اقتصاددانان از جی دی پی اسمی برای محاسبات اقتصادی استفاده می‌کنند. این محاسبات، عوامل غیر متغیر در اثر تورم را شامل می‌شوند.

رایج‌ترین مثال این قضیه محاسبه «نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی» (Debt to GDP Ratio) است. این نسبت از تقسیم بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی بدست می‌آید. نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی یک معیار قابل اطمینان به شمار می‌آید که نشان‌دهنده توانایی یک کشور برای پرداخت بدهی‌های خود است. بدهی ملی، یک نرخ بهره دارد اما اینگونه نیست که بصورت الزامی با تورم تغییر کند. بنابراین، اقتصاددانان به طور معمول نسبت بدهی به GDP را با استفاده از تولید ناخالص داخلی اسمی محاسبه می‌کنند.

نرخ رشد  

در بیشتر مواقع، نرخ رشد جی دی پی حقیقی به عنوان شاخصی از وضعیت سلامت اقتصاد یک کشور ارائه می‌شود. به عبارتی دیگر، افزایش مشاهده شده در جی دی پی حقیقی حاکی از بهبود در وضعیت اقتصادی است. وقتی جی دی پی حقیقی با قدرت در حال افزایش باشد، نرخ اشتغال افزایش پیدا می‌کند و مردم ‍ پول بیشتری در جیب خواهند داشت. هنگامی که جی دی پی در حال کاهش باشد، نرخ بیکاری اغلب افزایش پیدا می‌کند. این اتفاق، برای بسیاری از کشورها در زمان بحران اقتصاد جهانی رخ داد.

در بعضی موارد جی دی پی ممکن است رشد داشته باشد اما سرعت افزایش آن به میزانی نباشد که برای افراد جویای کار، اشتغال‌آفرینی کند. افزایش در جی دی پی حقیقی در واقعیت بصورت دوره‌ای رخ نمی‌دهد. اقتصاد کشورها می‌تواند دوره‌های رونق، رشد کُندی و حتی رکود را - هنگامی که اقتصادی دو دوره متوالی شاهد کاهش رشد جی دی پی حقیقی باشد - تجربه کند.

مقایسه جی دی پی کشورهای مختلف

در نمودار زیر GDP اتحادیه اروپا و ایالات متحده‌آمریکا را برحسب میلیارد دلار آمریکا در سال‌های ۱۹۸۰  تا ۲۰۱۵ میلادی مشاهده‌ می‌کنید. واحد محاسبه جی‌دی پی هر کشور پول رایج همان کشور است. برای همین باید تبدیل‌هایی صورت بگیرد تا مقایسه جی‌دی‌پی در دو کشور با  دو واحد پولی متفاوت، امکان‌پذیر شود. روش رایج این است که واحد پولی هر دو کشور به دلار آمریکا تبدیل و سپس مقایسه انجام شود. تبدیل واحد پولی یک کشور به دلار می‌تواند هم بوسیله نرخ مبادله در بازار ارز و هم بوسیله «شاخص برابری قدرت خرید» (Purchasing Power Parity) صورت بگیرد.

جی دی پی چیست

شاخص برابری قدرت خرید (PPP) مقدار پولی است که با آن می‌توان سبد کالای مشابهی را در هر کشور تهیه کرد. برای مثال اگر یک سبد کالا شامل ۱ دستگاه کامپیوتر، ۱ تن برنج و ۱ تن استیل (فولاد) را به قیمت ۱۸۰۰ دلار آمریکا در نیویورک تهیه کنیم و برای تهیه سبد کالایی مشابه در هنگ‌کنگ به ۱۰۸۰۰ دلار هنگ‌کنگ نیاز داشته باشیم، شاخص برابری قدرت خرید به ازای هر یک دلار آمریکا، شش دلار هنگ‌کنگ خواهد بود.

در کشورهای در حال توسعه  اختلاف زیادی بین نرخ مبادله ارز و شاخص برابری قدرت خرید وجود دارد. در بیشتر این کشورها نسبت نرخ ارز بازار و شاخص برابری قدرت خرید بین ۲ تا ۴ است زیرا کالاها و خدماتی که بین این کشورها مبادله نمی‌شوند، در کشورهای کم‌درآمد در مقایسه با کشورهای پردرآمد ارزان‌تر هستند. برای مثال کوتاه کردن مو در تهران کم‌هزینه‌تر از کوتاهی مو در نیویورک است؛ حتی هنگامی که هزینه تولید کالاهای قابل مبادله مثل دستگاه‌ها و ماشین‌آلات در دو کشور برابر باشند. در اقتصادهای پیشرفته‌تر، نرخ مبادله پول در بازار مبادله ارز و شاخص برابری قدرت خرید (PPP) به هم نزدیکترند.

جمع بندی

تصویر زیر نشان‌دهنده «تولید ناخالص داخلی سرانه» (GDP per Capita) ایران بر حسب دلار‌آمریکا (USD) در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ میلادی است. شاخص تولید ناخالص داخلی تمام اطلاعات مورد نیاز را به ما نمی‌دهد. جی دی پی، شاخصی فراگیر برای تعیین استاندارد زندگی و سطح رفاه یک کشور نیست. گرچه تغییر در خروجی کالاها و خدمات به ازای هر فرد که همان جی‌دی ‌پی سرانه  است، می‌تواند بازخوردی از وضعیت یک شهروند معمولی ارائه کند ولی ممکن است موارد مهمی دخیل در رفاه را نادیده بگیرد.

تولید ناخالص داخلی سرانه ایران بر حسب دلار آمریکا (برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر، روی آن <a href="https://blog.faradars.org/wp-content/uploads/2020/11/Irans-GDP-per-capita-final.jpg">کلیک کنید</a>.)

برای مثال احتمال دارد که افزایش تولیدات داخلی یک کشور به محیط زیست آسیب بزند یا اوقات فراغت را کاهش دهد یا به استهلاک منابع طبیعی جبران‌ناپذیر ختم شود. این امکان وجود دارد که کیفیت سطح زندگی به توزیع درآمد ناخالص داخلی بین شهروندان نیز بستگی داشته باشد. برای در نظر گرفتن این عوامل، سازمان ملل متحد «شاخص توسعه انسانی» (Human Development Index) را تعیین کرده که کشور ها را نه تنها براساس جی‌دی‌پی سرانه بلکه طبق عامل‌هایی دیگر، مانند امید به زندگی، سطح سواد و ثبت‌نام در مدارس رتبه‌بندی کرده است.

تلاش‌های دیگری در راستای اهمیت به عوامل نادیده گرفته شده در محاسبه جی دی پی انجام شده است و شاخص هایی مانند «شادی ناخالص ملی» (Gross National Happiness Index) و «شاخص پیشرفت حقیقی» (Genuine Progress Indicator) بوجودآمده‌اند که به این شاخص‌ها نیز نقدهایی وارد است.

معرفی فیلم آموزش مقدماتی اقتصاد کلان (Macroeconomics)

آموزش مقدماتی اقتصاد کلان (Macroeconomics)

برای آشنایی بیشتر با مفهوم جی دی پی و سایر مباحث اقتصاد کلان می توانید به آموزش بالا مراجعه کنید. این آموزش ویدیویی توسط «فرادرس» و در قالب دوره‌ای ۶ ساعته و در ۷ درس تدوین شده است. در آموزش حاضر، درس اول به آشنایی با علم اقتصاد و نحوه انجام فعالیت‌های اقتصادی می‌پردازد. در درس دوم و سوم به ترتیب حسابداری ملی و شاخص‌های اندازه‌گیری فعالیت‌های اقتصادی بررسی می‌شوند. درس چهارم به بازار پول و سیاست‌های پولی می‌پردازد. درس پنجم حاوی مباحث اقتصاد‌بین‌الملل است. در درس ششم و هفتم به ترتیب تئوری‌های تورم و بیکاری و تئوری مصرف و سرمایه‌گذاری را می‌آموزید.

بر اساس رای ۵۲ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
InvestopediaWorldometerEcontutorials
۹ دیدگاه برای «جی دی پی (GDP) یا تولید ناخالص داخلی چیست؟ | به زبان ساده»

خیلی عالی بود

بسیار عالی

کاربرد جی دی پی در اقتصاد چیست؟

رشد تولید نا خالص به معنی رشد اقتصادی میباشد.ک در زمان تورم نشان های برای فدرال رزرو برای افزایش نرخ بهره است.به تنهایی نمیشه از این شاخص برای جهت دادن به اقتصاد استفاده کرد .

سلام میخواستم ببینم نحوه محاسبه قیمت تولید گاز و فروش گاز داخلی از چه فرمولی بدست میاد آیا هر کدام در هزینه خدمات ناخالص صرب میشه و سپس جمع میشود

چگونه می‌توان GDP را در سطح دهستان محاسبه کرد؟

سلام، وقت شما بخیر؛

جهت محاسبه جی‌دی‌پی در سطحی خرد‌تر مانند شهر، روستا و دهستان (اجتماع چند روستا) یا سطحی کلان‌تر مانند مجموع چند کشور (برای مثال اتحادیه اروپا) می‌توان به روش مشابه عمل کرد. باید مرز مشخصی برای این دهستان در نظر بگیرید تا بتوانید بین فعالیت‌های اقتصادی آن و فعالیت‌های روستاها یا نواحی مجاور، تمایز قائل شوید.

مطابق تعریف، جی‌دی‌پی‌ به معنی تولید ناخالص داخلی است. می‌توانید برای محاسبه آن از روش درآمدی استفاده کنید. یعنی مجموع دستمزد‌ها، درآمد ناشی از اجاره املاک و موارد مشابه، درآمد ناشی از اجاره دادن منابع مالی و سود را در سطح دهستان محاسبه کنید. در این محاسبه باید ارزش پولی تمام کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در این دهستان در طی یک بازه زمانی (یکسال) مورد توجه قرار بگیرند. همچنین، دقت کنید که این کالاها و خدمات در داخل دهستان مورد نظر تولید و ارائه شده باشند.

از اینکه با مجله فرادرس همراه هستید، سپاسگزاریم.

باسلام واحترام
استفاده خوبی شد مطالب بصورت ساده با مثال های بسیار مفهومی ارائه داده شده است از اینکه دانش خود را در اختیار دیگران گذاشته اید بسیار سپاسگزارم

جی دی پی ایران در سال ۱۴۰۰ و نیمه اول سال ۱۴۰۱ نسبت به کل چهان در چه رتبه‌ای قرار دارد؟؟؟
با تشکر

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *