چگونه تواناییهای ارتباطی خود را به عنوان یک رهبر ارتقا دهیم؟
اغلب مواقع ما به دنبال ساختن لحن رهبری برای نشان دادن اعتماد به نفس بالای خود هستیم. میپنداریم که موفقیت ما به مواردی چون تقلید کردن از دیگران، افزایش خود ارتقایی و با صدای بلندتری از بقیه صحبت کردن وابسته است. اما به جای اینکه با «سندرم تحریککننده» (Imposter’s syndrome) زندگی کنید یا به خاطر داشتن یک نقاب رفتاری احساس خستگی کنید، میتوانید بهوسیله تمرکز بر روی رشد بخشهای مختلف خود یک اعتماد واقعیتر بسازید. در نهایت، شما باید جوری روشهای مختلف اظهارنظرتان را پرورش دهید که در هر موقعیتی برای سخنرانی و با هر نوع شنوندهای بتوانید قابلاعتماد، سازنده و تأثیرگذار پاسخ دهید. حال انواع اظهار نظرهایی که می توانید در درون خودتان بیابید و در طول زمان آنها را پرورش دهید چه هستند؟ و شرایطی که نیازمند هرکدام است، چیست؟
ارائه نظر از طریق شخصیت خود
این نوع را مهمترین و اولین نوع ارائه در نظر بگیرید. این بخشی از لحن شماست که ثابت و استوار است، این بخش در مورد این است که شما انتخاب میکنید چه کسی هستید و چه چیزی ارتباطات شما را هدایت میکند؟ و انگیزهتان چیست؟
برخی رهبران قوانین کلیدی رهبری را برای مواقعی که وارد مکالمات سخت، ملاقاتها و درگیریهای بالقوه میشوند در ذهن خود دارند، قوانینی مانند: برداشت شخصی از مسائل نکردن، بر روی منفعت کاری تمرکز کردن و صریح بودن در عین احترام. حفظ کردن شخصیتی که مطمئن باشیم ما را کلاه بردار جلوه ندهد، به عکسالعمل جنگ یا گریز نمیانجامد، و هنگامی که یک سود تجاری در قضیه است با احترام برخورد شود.
در پایان این نوع بیان نظر نشان دهنده این است که شما چه کسی هستید و انگیزه ای که به صحبتهای شما جهت میدهد چیست؟
ارائه نظر از طریق متن
همانطور که شما به مرور زمان نقشهای بالاتری را میگیرید، دیدگاه و بینش شما از کسبوکار رشد میکند و بخش بزرگتری از کار را به دست میگیرید. قسمتی از کار پیدا کردن راههای به اشتراکگذاری آن بخش بزرگ است. در بیشتر مواقع هنگام جدال با زمان مستقیما و بدون اینکه وقت کافی برای تنظیم متن داشته باشیم وارد جزئیات ارائه، ملاقات و یا مکالمه میشویم. موقعیتهایی که میتوانید بیشتر از اظهارنظر متنی استفاده کنید عبارت اند از:
- در میان گذاشتن چشماندازها، استراتژیها و تغییرات سازمانی آينده با دیگران
- ارائه دادن به مدیران و شفاف بودن در مورد اینکه هدف شما چیست و چه چیزی نیاز دارید.
- برگزاری یک جلسه با تیم و ارائه تصویر شفافتر و بزرگتری از موضوع مورد بحث
- ایجاد معیارهای تصمیمگیری و یا شفافسازی ضوابط خود برای دیگران
ارائه نظر از طریق شفافسازی
در محیط کارهای شفاف شما شانس این را دارید که از این روش به تیمتان کمک کنید که بر روی مهمترین اولویتها متمرکز بمانند. رهبرانی که احتمالات جدید را در نظر نمیگیرند، با صدای بلند فکر میکنند، یا بدون فکر عمل میکنند خطر به وجود آوردن تیمهایی دارند که به نوعی دنبال خواستههای خود هستند؛ این تیمها در پایان از هم میپاشند، ناپایدار و نامتمرکز هستند و برای رسیدن به مهمترین پیروزیها توانایی ندارند.
در ادامه چند راهکار برای اینکه بتوانید در جهت ارتباط موثرتر با دیگران از شفافسازی استفاده کنید، آمده است:
- در شروع سال بنشینید و بزرگترین دستاوردی که در هر حیطه میتواند باشد را اولویتبندی و شفافسازی کنید. مثلا از تیمتان بپرسید :«اگر قرار بود دستاوردها در یک روزنامه منتشر شود دوست داشتید تیتر اصلی متن برای شما و تیمتان چه باشد؟»
- هر از گاهی به بقیه کمک کنید که آنچه دارند را اولویتبندی کنند. این کار را میتوانید با ملاقات با تک تک آنها (به طور جداگانه) انجام دهید.
- تیمتان را به توانایی نه گفتن مجهز کنید.
ارائه نظر از طریق کنجکاوی
به عنوان یک رهبر، شما وظیفه جهت دادن، اشتراکگذاری اطلاعات و گرفتن تصمیمات مهم را دارید. اما باید مطمئن شوید به هیچ موقعیتی نزدیک نمیشوید مگر اینکه همه جوابها را داشته باشید یا اینکه بخواهید مشورت بدهید، مشکلی را حل کنید و یا همه چیز را با حضور خودتان درست کنید. در بسیاری از موارد، اینگونه از بیان عقیده بهترین انتخاب برای موقعیت است. اگر بدانید که افراد سازمان شما افراد باهوشی هستند، و یکی از اعضای تیم دیدگاه متفاوتی داشته باشد، باید کنجکاو شوید و بدانید که آن دیدگاهها از کجا میآيند و سپس بهترین راه را پیدا کنید، برخی از موقعیتهای استفاده از این روش میتوانند به شما و همکارانتان کمک کنند به جلو حرکت کنید:
- هنگامی که درگیر کارهای به هم پیوسته هستید، و شنیدن دیدگاههای مختلف قبل از تصمیمگیری نهایی میتواند به راهحل بهتری بیانجامد.
- وقتی که کارمند زیردستتان را هدایت میکنید، سوالات خوبی بپرسید که باعث شود در قسمتهای مختلف رشد کنید، مسائلی که آنها با آن مواجهاند را بررسی کنید، یا پیشرفت های کاری آنها را حمایت کنید.
- هنگامی که شما در مکالمه سختی هستید که شنیدن حرف افراد دیگر بخش مهمی از نحوه ابراز احساسات، شناخت نیازها و دیدگاههای هر گروه و رسیدن به بهترین نتیجه است.
ارائه نظر از طریق ارتباط
همانطور که سطح کنترل و تأثیرگذاری شما افزایش مییابد، ارتباط برقرار کردن با یک مجموعه گسترده از کارمندان، شبکهای از استراتژیها و تیمها سختتر میشود. ما اغلب افرادی داریم که در بسیاری از لایههای عمیق برای ما کار میکنند، برای مثال ما خیلی از افراد سازمان را نمیشناسیم ولی باید با آنها در ارتباط باشیم. صدای ارتباط بودن میتواند در شکلهای متفاوتی باشد، بعضی راهها عبارت اند از:
- توانایی داستانگویی تان را افزایش دهید. داستانها گفتههایمان را یه یادماندنیتر و برجستهتر میکنند. آنها میتوانند یک سخنرانی کلیدی یا همهجانبه را روح ببخشند، ما را به هدفی که از ارائه داریم برسانند و یا به بستن یک معامله بزرگ کمک کنند.
- تشکر و قدردانی کنید. اغلب طول میکشد تیم و همکاران ما اطمینان پیدا کنند که نتایج موردنظر حاصل شده، درآمد خوبی به دست میآید و مشتریان راضی هستند. هنگامی که از صدای ارتباطمان استفاده میکنیم. یادمان میماند که قدردانی مان درقبال تیمی که در تعطیلات کار کرده تا در موعد مقرر کار را تحویل دهد را ابراز کنیم، و یا یادمان میماند تا از همکاری که کار ارزشمندی انجام داده مجددا استفاده کنیم.
زمانی در ابتدای مکالمه را برای گرم کردن محیط و باز کردن یخ جمع قرار دهید. بیشتر مواقع ما می خواهیم مستقیم سراغ بحث کاری برویم، بنابراین از آرمانها و قسمتهای دلپذیری که به ما در ساختن روابط با دیگران کمک میکند میگذریم. در صورت امکان و مخصوصا برای کارمندانی که به این نوع ارتباط ارزش می دهند، قبل از وارد شدن به بحث چند دقیقه را برای ایجاد این ارتباط قرار دهید. روزهایی که وقت ندارید، شفاف و واضح ولی به طوری که سوء تفاهم ایجاد نشوید این را بیان کنید، مثلا بگویید که امروز زمان ندارید و باید مستقیم به سراغ بحث بروید.
کشف و ارتقا لحنتان به عنوان یک رهبر کاری مادامالعمر است. کلید این کار پذیرا بودن مجموعه گستردهای از موقعیتها و افراد است. در هر موقعیت به جای اینکه تنها از یک رویکرد استفاده کنید، آن را به عنوان یک شانس برای دسترسی به بخشهای دیگر لحنتان در نظر بگیرید. لحن رهبری و روشهای مختلف اظهار نظرتان را برای تضمین موقعیت به کار ببندید. از طریق این شیوهی یادگیری و رشد، نه تنها اعتماد به نفس درونی و انعطافپذیری خود را افزایش میدهید، بلکه بر اعتماد به نفس دیگران هم از راههای موثرتر و معتبرتری تاثیر میگذارید.