مالیات چیست؟ | تعریف،‌ مفاهیم و انواع — به زبان ساده

۱۹۳۴ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه
مالیات چیست؟ | تعریف،‌ مفاهیم و انواع — به زبان ساده

افراد و کسب ‌و‌ کارها در کشور‌های مختلف سراسر جهان برای تامین هزینه‌های دولت، مالیات می‌پردازند. در مطلب پیش‌رو، تعاریف کلی و مفاهیم پیرامون مالیات را بررسی کرده‌ایم و انواع مالیات به صورت اجمالی، معرفی شده‌اند.

فهرست مطالب این نوشته

برای آشنایی با مفهوم مالیات و درک بهتر تعاریف زیرمجموعه آن بهتر است اول با مفهوم کالای عمومی آشنا شوید. مفاهیم مربوط به مالیات به صورت پیچیده‌تر در بخشی از اقتصاد تحت عنوان «اقتصاد بخش عمومی» (Public Economics) یا اقتصاد عمومی بررسی می‌شوند. اقتصاد عمومی بر پایه اقتصاد رفاه بنا شده است و به عنوان ابزاری جهت بهبود رفاه اجتماعی استفاده می‌شود.

کالای عمومی چیست؟

به صورت کلی، ۴ نوع کالا در اقتصاد وجود دارند که با توجه به دو ویژگی تعریف می‌شوند که در ادامه این دو خصوصیت را بررسی کرده‌ایم.

  • انحصارطلبی
  • رقابت مصرفی

انحصارطلبی چیست؟

انحصارطلبی یعنی توانایی منع سایر افراد از بکارگیری کالای مورد نظر.

رقابت مصرفی چیست؟

رقابت مصرفی به این معناست که استفاده یک فرد از کالایی منجر شود که توانایی فرد دیگر برای استفاده از آن کالا کاهش پیدا کند.

ویژگی‌های کالای عمومی

کالای عمومی با توجه به دو ویژگی رقابتی و قابل استثنا بودن تعریف می‌شود. ترکیب این دو ویژگی، ۴ نوع کالا بوجود میاورد که در جدول زیر آن‌ها را مشاهده می‌کنید.

کالای قابل استثناکالای غیرقابل استثنا
کالای رقابتیکالای خصوصیکالای مشترک
کالای غیر رقابتیکالای باشگاهی کالای عمومی

کالاهای رقابتی و غیررقابتی چه هستند؟

امنیت ملی فراهم شده نمونه‌ای از کالای «غیر رقابتی» (Non-rivalrous) است. برخورداری فردی از امنیت، امنیت فرد دیگری را کاهش نمی‌دهد اما برای مثال، کفش ها کالاهای «رقابتی» (Rivalrous) به شمار می‌روند. یک جفت کفش معین را تنها یک نفر می‌تواند در یک زمان معین بپوشد.

کالاهای قابل استثنا و غیرقابل استثنا چه هستند؟

امنیت یکی از کالاهای «غیرقابل استثنا» (Non-excludable) و برای تمامی افراد فراهم است. از طرفی دیگر، وسایلی که در فروشگاه فروخته می‌شوند، «استثنا» (Excludable) هستند. صاحب فروشگاه می‌تواند از برداشتن وسیله‌ای توسط یک مشتری در صورتی که هزینه آن‌را پرداخت نکرده باشد، جلوگیری کند.

کالای مشترک چیست؟

کالاهای مشترک کالاهایی هستند که تمامی افراد به آن‌ها دسترسی دارند و از جمله آن‌ها می‌توان به چوب درختان، ماهی‌های دریاچه و .. اشاره کرد.

کالاهای باشگاهی چه هستند؟

«کالاهای باشگاهی» (Club Goods)، کالاهایی غیررقابتی هستند که انحصارپذیر به شمار می‌روند. عموماً، «هزینه نهایی» (Marginal Cost) این کالاها برابر صفر است و توسط «انحصار طبیعی» (Natural Monopoly) بوجود آمده‌اند.

مالیات چیست؟

«مالیات» (Tax) مبالغی است که از اقشار مختلف جامعه، به صورت اجباری، توسط دولت جمع‌آوری می‌شود و امکان ارائه خدماتی را توسط دولت برای شهروندان فراهم می‌آورد که به صورت عادی و از طریق سازو‌کار‌های بازار آزاد ارائه نمی‌شوند. برای مثال، می‌توان به پارک‌های دولتی اشاره کرد.

برای اغلب دولت‌ها، مالیات، مهم‌ترین منبع درآمدی به شمار می‌رود. دولت‌ها همچنین از مالیات‌ها برای ایجاد برابری درآمدی و تعدیل تصمیم‌های مصرفی استفاده می‌کنند.

مالیات چیست

مالیات‌ها ممکن است به عنوان کارمزدی ساده بر درآمد یا تجارت انجام شده تعریف شوند. عموماً در متون اقتصادی، منظور از مالیات، مالیات وارده بر درآمد یا مالیات فروش است.

با این حال، لازم به توجه است انواع متعددی از مالیات وجود دارند که بر اشخاص حقیقی و حقوقی وضع می‌شوند. مالیات‌ها، قیمت تهیه کالا و منابع را برای شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان افزایش می‌دهند. در نتیجه، عرضه و تقاضا نیز تحت تاثیر مالیات قرار می‌گیرد. در ایالات متحده آمریکا، طبق قوانین، کنگره مسئول جمع‌آوری مالیات فارغ از منبع آن است.

هدف جمع آوری مالیات چیست؟

به صورت کلی، جمع‌‌آوری Tax با هدف تهیه منبع درآمدی برای تامین مخارج یا فعالیت‌های مهم دولت، شامل و نه محدود به ساخت‌و‌ساز‌های عمومی، ارتش، پارک‌ها و رفاه عمومی در قالب انتقال پرداختی‌هاست. امکان دارد صاحبان بعضی از کسب‌و‌کار‌ها، مالیات مقرر شده را پرداخت نکنند. در برخی از اوقات، افراد این مالیات را پرداخت نمی‌کنند تا ماهیت کسب‌و‌کار و هویت فرد انجام‌دهنده، مورد شناسایی قرار نگیرد. درواقع، این نوع از فرار مالیاتی با هدف پولشویی، انجام می‌شود.

منبع درآمد مالیاتی چیست؟

دولت‌ها در سراسر دنیا از انواع مختلفی از Tax استفاده و نرخ‌های مالیات متنوعی وضع می‌کنند. این عمل در راستای توزیع بار مالیاتی در میان افراد و طبقه‌های مختلف جمعیتی درگیر فعالیت‌های مالیاتی مانند کسب‌و‌کارها یا بازتوزیع منابع بین افراد و طبقه‌های مختلف انجام می‌پذیرد.

منبع درآمد مالیاتی در کشور های مختلف می‌تواند از درآمد، حقوق، میزان مصرف، ارث تعلق گرفته، املاک و دارایی‌ها تا سایر موارد را شامل شود.

مالیات بر فروش چیست؟

مالیت بر فروش توسط مصرف‌کننده و در زمان خرید کالاهای خاص، ایجاد می‌شود. میزان این مالیات بر حسب ارزش شی فروخته شده است. مالیات بر فروش، نوعی Tax تنازلی است زیرا میزان Tax، به درصد مصرف‌شده درآمد بستگی دارد و این میزان Tax برای افراد کم‌درآمد، بیشتر است.

در نتیجه، افراد کم‌درآمد، بخش بزرگ‌تری از درآمد خود را در قالب مالیات بر فروش پرداخت می‌کنند. از مالیات بر فروش می‌توان جهت تعدیل رفتار مصرفی استفاده کرد. برای مثال، Tax وضع شده بر سیگار برای جلوگیری از آسیب آن به سلامتِ افراد مصرف‌کننده بوجود آمده است.

مالیات و رفاه از دست رفته

در اقتصاد، رفاه از دست‌رفته نوعی فقدان کارایی اقتصادی است که در زمان بهینه پارتو نبودن تعادل کالا و خدمات رخ می‌دهد.

رفاه از دست رفته چیست؟

در اقتصاد «رفاه از دست رفته» (Deadweight Loss) که به عنوان بار اضافی یا ناکارآمدی در تخصیص شناخته می‌شود، زمانی رخ می دهد که امکان رسیدن به نقطه بهینه پارتو، وجود نداشته باشد.

نقطه بهینه پارتو چیست؟

نقطه بهینه پارتو نقطه‌ای است که امکان بهبود دادن وضعیت یک فرد بدون بدتر کردن وضعیت فرد دیگر، امکان‌پذیر نباشد. از عوامل بوجود آورنده رفاه از دست رفته می‌توان به عوامل جلوگیری‌کننده از رسیدن بازار به تعادل، اشاره کرد.

این موارد شامل Tax، یارانه‌ها و سقف‌ها و کف‌های قیمتی (مانند حداقل دستمزد) هستند. رفاه از دست رفته همان از بین رفتن مازاد مصرف‌کننده تولید‌کننده یا وقوع هردوی این موارد به صورت همزمان است.

یارانه چیست؟

«یارانه» (Subsidy) یا سوبسید، مزایای دریافت شده توسط فرد، کسب‌و‌کار یا موسسه به شمار می‌رود که عموماً توسط دولت اهدا شده است. این پرداختی عموماً به صورت نقدی یا کاهش Tax است.

یارانه، معمولاً، با هدف برداشتن موانع و افزایش رفاه و در جهت ترویج کالایی عمومی یا اجرای سیاست اقتصادی، اعطا می‌شود. به صورت کلی، یارانه از بخش‌های معینی از اقتصاد یک کشور، حمایت می‌کند.

یارانه همچنین ممکن است، با هدف بوجود آوردن انگیزه پیشرفت، به صنایع قرار گرفته در وضعیت بحرانی، اعطا شود.

یارانه‌های مستقیم و غیرمستقیم چه هستند؟

یارانه مستقیم، نوعی از یارانه است که به صورت پرداخت مبلغ به فرد، گروه یا صنعت خاصی اهدا می‌شود. یارانه غیرمستقیم، ارزش مالی از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد یا به صورت مستقیم شامل پرداخت مبلغی نمی‌شوند. یارانه غیرمستقیم ممکن است شامل فعالیت‌هایی مانند کاهش قیمت برای دریافت کالاها و خدمات موردنیاز باشد که با حمایت دولت صورت گرفته است. درواقع، یارانه غیرمستقیم امکان خرید وسیله مورد نیاز را در قیمتی پایین‌تر از قیمت بازار و فرصت پس‌انداز را برای فرد دریافت‌کننده فراهم می‌کند.

مثال یارانه

انواع مختلفی از یارانه وجود دارد که از متداول‌ترین آن‌ها می‌توان به پرداختی‌های رفاهی و مزایای بیکاری، اشاره کرد. هدف از پرداخت این نوع یارانه، کمک به افرادی است که به صورت موقت، در شرایط اقتصادی نامناسبی قرار گرفته‌اند. از انواع دیگر یارانه، می‌توان به نرخ بهره اندک وام برای دانشجویان، با هدف تشویق افراد به ادامه تحصیل، اشاره کرد.

پایه مالیاتی چیست؟

«پایه مالیاتی» (Tax Base) میزانی از درآمد یا دارایی است که فرد قانون‌گذار -معمولاً دولت - می‌تواند بر آن Tax وضع کند.

درآمد به عنوان پایه مالیاتی

در اینجا منظور از درآمد، درآمد شخص حقیقی یا حقوقی و پایه مالیاتی حداقل میزان درآمد سالانه است که بر آن مالیات وضع می‌شود. فرض کنید، آقای «ج» در سال گذشته ۴۰ میلیون تومان درآمد داشته و حداقل درآمد برای وضع مالیات در سال گذشته ۲۲ میلیون بوده و نرخ مالیات بر درآمد ۱۰ درصد باشد. میزان کل «بدهی مالیاتی» (Tax Liability) آقای ج، برابر ۴ میلیون خواهد بود.

مثلث هاربرگر چیست؟

مثلث هاربرگر که بوجود آورنده آن «آرنولد هاربرگر» (Arnold Harberger) است، به رفاه از دست رفته در صورت دخالت دولت در یک بازار رقابت کامل اشاره می‌کند. دخالت دولت می‌تواند از طریق وضع سقف و کف قیمتی، Tax، بوجود آوردن تعرفه‌های تجاری و درج نرخ قیمت دستوری، انجام شود.

در صورتی که بر عرضه‌کننده یک کالا مالیاتی درج شود، منحنی عرضه به نسبت Tax وضع‌شده به سمت داخل منتقل می‌شود و میزان عرضه با میزان تقاضا برابر نخواهد شد. در نتیجه، قیمت کالا افزایش و مقدار در دسترس کاهش پیدا می‌کند.

مثلثی که تحت عنوان مثلث هاربرگر شناخته می‌شود، از تقاطع منحنی‌های عرضه و تقاضا بوجود می‌آید. به عقیده بعضی از اقتصاددانان، این مثلث‌ها تاثیر چندانی بر اقتصاد ندارند. به باور سایر اقتصاددانان این مثلث می‌تواند در بلندمدت، تاثیر بسیار منفی بر روند‌های اقتصادی داشته باشد و ضرر‌ها را افزایش دهد.

کشش و تقسیم بار مالیاتی چه هستند؟

عموم افراد فرض می‌کنند که با وضع Tax بر کالا، تولیدکنندگان تنها قیمت کالا را افزایش می‌دهند و در نهایت، مصرف‌کنندگان مجبور به پرداخت Tax می‌شوند.

نحوه تقسیم بار مالیاتی بین مصرف کنندگان و تولیدکنندگان «تعلق واقعی مالیات» (Tax Incidence) نام دارد. میزان کشش منحنی‌های عرضه و تقاضا، تعلق واقعی Tax را مشخص می‌کند.

در مثال مالیات سیگار، به علت بدون کشش بودن منحنی تقاضا، Tax موفق به کاهش میزان تعادلی مصرف سیگار نمی‌شود و این هزینه، به شکل قیمت‌های بالاتر به مصرف‌کنندگان منتقل می‌شود. برای سایر کالاها، میزان تقسیم Tax ممکن است، بسیار متفاوت باشد.

مالیات به عنوان بازدارنده

به صورت معمول، تعلق واقعی مالیات یا بار مالیاتی هم به مصرف‌کنندگان و هم به تولیدکنندگان کالای مالیات‌بندی شده منتقل می‌شود. البته، اگر بخواهید بدانید که میزان بار تعلق گرفته به هرگروه - تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان - به چه میزان است، باید از کشش منحنی‌های عرضه و تقاضا آگاه باشید.

همچنین به خاطر داشته باشید که با اعمال مالیات بر فروش، علاوه بر مقدار تعادلی، رفاه اقتصادی نیز، تحت تاثیر قرار می‌گیرد. می‌توانید این مورد را در افزایش اضافه رفاه مصرف‌کننده و کاهش اضافه رفاه تولیدکننده و رفاه از دست رفته مشاهده کنید. میزان این تغییرات به کشش قیمتی نمودارهای عرضه و تقاضا، بستگی دارد.

مثال کشش در نمودار مالیات و تقسیم بار مالیاتی

فرض کنید که ۱۰ هزار تومان Tax بر هر جعبه سیب تولید شده توسط کشاورز وضع می‌شود. اگر قیمت سیب برای مصرف‌کننده بدون کشش باشد، کشاورز قادر به انتقال دادن کل مالیات به مصرف کنندگان سیب با افزایش قیمت به میزان ۱۰ هزار تومان خواهد داشت.

بار مالیاتی چیست

در این شرایط، کل بار مالیاتی بر دوش مصرف‌کنندگان خواهد بود یا کل بار به آن‌ها تعلق می‌گیرد. از طرفی دیگر، اگر کشاورز به علت کشش قیمتی قادر به افزایش دادن قیمت‌ها نباشد، بار مالیاتی به او تعلق می‌گیرد و درآمد او کاهش می‌یابد. اگر کشاورز تولیدکننده بتواند قیمت‌ها را به میزانی کمتر از ده هزار تومان افزایش دهد، بار مالیاتی بین مصرف‌کننده و تولیدکننده به اشتراک گذاشته می‌شود.

اگر کشش تقاضا کمتر از کشش عرضه باشد، بیشتر بار مالیاتی بر دوش مصرف‌کنندگان خواهد بود و اگر عرضه، کشش کمتری از تقاضا داشته باشد، بیشتر بار مالیاتی بر دوش فروشندگان خواهد بود.

در زمان کمتر بودن کشش تقاضا، واکنش مصرف‌کنندگان به تغییرات قیمتی چندان قابل توجه نیست و با وضع مالیات مقدار تقاضا به میزان کمی کاهش می‌یابد. در مورد کالاهای دخانی، به علت اعتیاد مصرف‌کنندگان، تقاضا بدون کشش است. یعنی استعمال‌کنندگان این‌گونه کالاها نسبت به تغییرات قیمت واکنش کمی نشان می‌دهند. در این‌صورت، دولت می‌تواند بار مالیاتی را بدون تغییر پیدا کردن مقدار تعادلی، به شکل قیمت‌های بالاتر به مصرف‌کنندگان منتقل کند.

به صورت مشابه، با وضع Tax توسط دولت در بازاری با عرضه بدون کشش، برای مثال - هتل‌های نزدیک به ساحل - فروشندگان گزینه دیگری بجز قبول قیمتی پایین‌تر در ازای خدمات ارائه‌شده خود نخواهند داشت و مقدار تعادلی، خیلی تحت تاثیر Tax قرار نخواهد گرفت.

در این شرایط، مالیات به فروشندگان انتقال پیدا می‌کند. اگر نمودار عرضه باکشش بود و فروشندگان امکان مدیریت کسب‌و‌کار خود را داشتند، به نحوی که از عرضه کالای مالیات‌بندی شده جلوگیری کنند، بار مالیاتی فروشندگان بسیار کمتر و مالیات باعث ارائه شدن کالایی با کیفیت کمتر در ازای قیمت‌های کمِ دریافتی می‌شد. در نمودار زیر می‌توانید رابطه بین بار مالیاتی و کشش عرضه و تقاضا را مشاهده کنید.

رابطه کشش و بار مالیاتی

در نمودار اول، عرضه (با $$S$$ نشان داده شده) بدون کشش است و تقاضا (با $$D$$ نشان داده شده) کشش دارد. مانند مثال هتل‌های ساحلی. با درنظر گرفتن اینکه مصرف‌کنندگان ممکن است گزینه‌های دیگری نیز داشته باشند، فروشندگان نمی‌توانند تغییرات عمده‌ای در کسب‌و‌کار خود بوجود بیاورند.

با وضع Tax، دولت، عامل تفکیک‌کننده‌ای بین قیمت پرداخت شده توسط مصرف‌کنندگان ($$PC$$) و قیمت دریافت شده توسط تولید‌کنندگان ($$PP$$) بوجود می‌آورد. به عبارتی دیگر، از کل قیمت پرداخت شده توسط مصرف‌کنندگان بخشی از آن نزد فروشندگان باقی می‌ماند و باقی آن به شکل Tax به دولت پرداخت می‌شود.

تفاوت بین $$PP$$ و $$PC$$ همان نرخ Tax است. قیمت جدید در بازار برابر $$PC$$ است اما فروشندگان به ازای هر واحد فروخته شده $$PP$$ را دریافت و اختلاف $$PP$$-$$PC$$ را به دولت پرداخت می‌کنند.

از آن‌جایی که می‌توان Tax را به مثابه افزایش هزینه تولید در نظر گرفت، این مورد را می‌توان به صورت انتقال منحنی عرضه به سمت چپ نیز ملاحظه کرد. در نقطه برخورد منحنی عرضه جدید با تقاضا در مقدار $$QT$$.

برای سادگی در نمودار بالا این انتقال در منحنی عرضه نمایش داده نشده است. ناحیه سایه‌زده شده در نمودار، نشان‌دهنده درآمد مالیاتی است. که از ضرب مالیات در کل مقدار فروخته شده $$QT$$ بدست می‌آید.

مالیات بر درآمد چیست؟

مالیات بر درآمد، نوعی از Tax است که دولت‌ها بر درآمد بدست‌آمده توسط افراد و کسب‌و‌کارها وضع می‌کنند. مالیات بر درآمد نیز روش درآمدزایی دیگری برای دولت، به شمار می‌رود. از این مبالغ برای تامین مالی دولت و تهیه کالاهای عمومی توسط آن استفاده می‌شود. اغلب کشور‌ها از سیستم مالیات تصاعدی بر درآمد بهره می‌گیرند.

در این سیستم، نرخ مالیات وضع شده بر افراد با درآمد بالا از افراد با درآمد پایین، بیشتر است. برای مثال، در ایالات متحده آمریکا اولین بار در سال ۱۸۶۲ میلادی مالیات بر درآمد برای تامین هزینه‌های جنگ داخلی وضع شد. بعد از جنگ، این Tax لغو و در اوایل قرن بیستم میلادی، دوباره جمع‌آوری شد.

انواع مالیات بر درآمد چه هستند؟

Tax می‌تواند از افراد یا کسب‌و‌کار‌ها اخذ شود. مالیات بر درآمد شخصی، همان‌طور که از نام آن پیداست بر دستمزد، حقوق و هرنوع دیگری از درآمد شخصی وضع می‌شود. ممکن است به دلایل گوناگونی مانند عفو مالیاتی یا کسر Tax یا اعتبارات، مالیات بر تمام درآمد یک فرد وضع نشود.

مالیات بر درآمد شرکت چیست؟

کسب‌و‌کارها نیز باید Tax وضع‌شده بر درآمد خود را بپردازند. این نوع از مالیات می تواند بر مجموعه‌ها، کسب‌وکار‌های شراکتی و .. وضع شود.

مالیات بر مصرف چیست؟

مالیات مصرف، مالیاتی است که بر کالاها و خدمات خریداری شده، وضع می‌شود. مالیات مصرفی می‌تواند در نوع مالیات بر فروش،  تعرفه، عوارض و ... ایجاد شود.

انواع مالیات مصرفی چه هستند؟

از انواع مالیات مصرفی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

  • مالیات بر ارزش افزوده
  • مالیات غیرمستقیم
  • مالیات بر واردات
  • مالیات بر خرده‌فروشی

مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر ارزش افزوده، مالیات مصرفی است که با افزوده شدن ارزش در هر مرحله از چرخه تولید بر کالا وضع می‌شود. مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده توسط مصرف‌کننده درواقع، بخشی از قیمت است و از آن هزینه مواد بکاررفته در مراحل قبل برای تولید کالا، کسر شده است.

مالیات غیرمستقیم

«مالیات غیرمستقیم» (Excise Tax)، مالیات بر فروشی است که بر دسته‌ای خاص از کالاها وضع می‌شود. برای مثال، می‌‌توان به تنباکو و گازوئیل اشاره کرد. این Tax می‌تواند با این هدف وضع شود تا انگیزه‌های افراد برای انجام رفتار یا خرید کالای معین با احتمال آسیب‌زنندگی به اقتصاد، کاهش پیدا کند.

دیگر انواع مالیات غیرمستقیم از افرادی اخذ می‌شود که از برنامه یا زیرساخت بخصوصی نفع می‌برند. برای مثال، مالیات بر گازوئیل از رانندگان برای نگهداری جاده‌ها، بزرگراه‌ها و پل ها اخذ می‌شود.

مالیات بر واردات

مالیات بر واردات مالیاتی هستند که بر واردکننده برای وارد کردن کالاها به کشور وضع می‌شوند. این نوع از Tax از طریق وضع قیمت‌های بالاتر از واردکننده به خریدار نهایی منتقل می‌شوند.

میزان این Tax مصرفی بسته به کالای وارد شده، کشور مبدا و عوامل دیگر، مقادیر مختلفی را اختیار می‌کند. مالیات بر واردات می‌تواند به صورت درصدی از ارزش کالای وارد شده باشد یا بر حسب، تعداد، وزن یا حجم آن تعیین شود.

مالیات بر خرده‌فروشی

مالیات بر خرده‌فروشی عموماً به صورت درصدی از قیمت کالایی که بر آن مالیات وضع شده است، محاسبه می‌شود.

مالیات تصاعدی چیست؟

«مالیات تصاعدی» (Progressive Tax) بر پایه توانایی مودی برای پرداخت Tax تعیین می‌شود. در سیستم مالیاتی با نرخ تصاعدی، افراد با درآمد بیشتر نسبت به افراد با درآمد کمتر، Tax بیشتری می‌پردازند. در سیستم مالیاتی تصاعدی، مودیان بر حسب میزان درآمد دریافتی گروه‌بندی می‌شوند.

برای مثال، در سال ۲۰۲۱ میلادی در ایالات متحده آمریکا، ۷ گروه مالیاتی با نرخ‌های ۱۰٪، ۱۲٪، ۲۲٪، ۲۴٪، ۳۲٪، ۳۵٪ و ۳۷ درصد وجود داشته است. در سال ۱۹۸۵ میلادی، در ایالات متحده آمریکا، ۱۶ گروه مالیاتی وجود داشته‌اند.

مالیات تنازلی چیست؟

«مالیات تنازلی» (Regressive Tax) همانند Tax تصاعدی، تاثیر متفاوتی بر گروه‌های مختلف درآمدی دارد. در مالیات تنازلی، نرخ Tax با افزایش پایه مالیاتی، کاهش می‌یابد. در واقع، بار مالیاتی نسبیِ مالیات تنازلی، بر افراد کم‌درآمد، بیشتر از افراد پردرآمد است.

در این نوع از Tax، رابطه معکوسی بین نرخ Taxو توانایی مودی مالیاتی بر حسب میزان درآمد، مصرف یا دارایی‌‌ها وجود دارد. عموماً، در این نوع از Tax، از بار مالیاتی افرادی با توانایی بالای پرداختی می‌کاهند و این بار به افرادی با درآمد کمتر، منتقل می‌شود.

منحنی لفر چیست؟

«منحنی لفر» (Laffer Curve) نظریه‌ای است که توسط اقتصاددان «طرف عرضه» (Supply-side Economics)، «آرتور لفر» (Arthur Laffer) بوجود آمده است. این نظریه، به بررسی رابطه بین نرخ Tax و میزان Tax جمع‌آوری شده توسط دولت می‌پردازد. این منحنی نشان‌دهنده نظر لفر است که با کاهش مالیات در بعضی اوقات، می‌توان درآمد مالیاتی را افزایش داد.

درک منحنی لفر

منحنی لفر بر این ایده اقتصادی بیان شده که افراد، رفتار خود را بسته به انگیزه‌های ایجاد شده توسط نرخ Tax وضع‌شده بر درآمد، تغییر می‌دهند. نرخ بالای مالیات بر درآمد، انگیزه کار کردن و سرمایه‌گذاری را در مقایسه با نرخ‌های پایین‌تر، کاهش می‌دهد.

اگر این اثر قابل‌توجه باشد، درصورت بیشتر شدن نرخ Tax از میزان معینی، درآمد مالیاتی کاهش پیدا می‌کند. برای هر نوع از Tax، حد آستانه‌ای وجود دارد که در صورت افزایش نرخ، انگیزه برای تولیدِ بیشتر و مبالغ درآمد مالیاتی دریافتی توسط دولت، کاهش پیدا می‌کند.

در نرخ مالیات صفر، درآمد مالیاتی صفر خواهد بود. با افزایش نرخ Tax از سطوح اندک، به تدریج درآمد دولت افزایش پیدا می‌کند. در نهایت، اگر نرخ مالیات به ۱۰۰ درصد برسد، تمامی افراد تصمیم می‌گیرند که کار نکنند زیرا کل درآمد آن‌ها صرف Tax می‌شود. در جایی از بازه، نرخ مالیاتی وجود دارد که درآمد مالیاتی را حداکثر می‌کند. این نقطه با اسم T* در تصویر زیر مشخص شده است.

در سمت چپ نقطه T*، افزایش در نرخ Tax موجب جمع آوری درآمد بیشتر می‌شود و سمت راست این نقطه نشان‌دهنده میزان مالیات کمتر است زیرا افراد کمتری کار می‌کنند.

منحنی لفر چیست

شکل منحنی لفر و موقعیت قرارگیری نقطه T، به ترجیحات نیروی کار و سرمایه‌گذار برای کار، اوقات فراغت، درآمد، فناوری و دیگر عوامل اقتصادی بستگی دارد.

دولت‌ها تمایل دارند که در نقطه T* قرار گیرند زیرا این نقطه جمع‌آوری حداکثر Tax توسط دولت و بیشترین ساعات کار افراد را به همراه دارد. اگر نرخ فعلی مالیات در سمت راست T* قرار داشته باشد، کاهش آن با افزایش انگیزه کار و سرمایه‌گذاری، موجب تحریک رشد اقتصادی و افزایش درآمد مالیاتی دولت میٰ‌شود زیرا کار و سرمایه‌گذاری بیشتر، به معنی پایه‌ مالیاتی بزرگ تر است.

مالیات در ایران

مالیات در ایران توسط سازمان امور مالیات‌ها تحت نظارت وزارت اقتصاد و دارایی دولت ایران وضع و جمع‌آوری می‌شود. در سال ۱۳۸۷، ۵۵ درصد بودجه دولت از درآمدهای نفتی و گازی  و مابقی آن از Tax و کارمزد‌ها بدست آمده بود.

در ایران، «سال مالیاتی» (Fiscal Year) از ابتدای فروردین شروع می‌شود و تا اول فروردین سال بعد ادامه دارد. در سال ۱۳۹۱، مالیات ۴۳ درصداز درآمد دولت و ۷ درصد از جی دی پی ایران را تشکیل داده بود. در سال ۱۳۹۳، 70 درصد از کل درآمد مالیاتی از مالیات مستقیم بدست آمده بود.

سازمان امور مالیاتی کشور، یکی از سازمان‌های مرتبط با وزارت اقتصاد و دارایی است که مسئولیت مدیریت بر فعالیت‌های مربوط به امور مالیاتی در کشور را بر عهده دارد. از مسئولیت‌های این سازمان می‌توان به اصلاح و مکانیزه کردن سیستم مالیاتی کشور و اجرا و وضع‌ مالیات بر ارزش افزوده اشاره کرد.

در پی اجرای بند ۵۹ از سومین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی) برای افزایش کارایی نظام مالیاتی و حذف موانع سازمانی موجود و تمرکز بر تمام فعالیت‌های مالیاتی در یک سازمان مخصوص، سازمان امور مالیاتی کشور، به شکل یک نهاد دولتی - تحت نظارت وزارت اقتصاد و دارایی - در سال ۲۰۰۲ میلادی بوجود آمد.

مالیات در ایران

با بوجود آمدن این سازمان، وظایف، منابع انسانی، امکانات و تجهیزات وزارت اقتصاد و دارایی به این سازمان منتقل شد. این سازمان یکی از نهاد‌های دولتی پردرآمد در ایران و از سال ۲۰۱۵ میلادی اولین واریزکننده به خزانه کشوری بوده و از این نظر، شرکت ملی نفت را پشت سر گذاشته است.

در نتیجه، در بودجه‌بندی سالانه، درصد بالایی از درآمد‌های وزارت اقتصاد و دارایی و بودجه فعلی از طریق این نهاد تامین می‌شود. اهمیت و نقش اصلی این سازمان در مدیریت امور مالی، تجاری و اقتصادی و رفاه بخش خصوصی و هدایت فعالیت‌های اقتصادی و تجاری غیرقابل انکار است.

سیاست مالی چیست؟

«سیاست مالی» (Fiscal Policy) در اقتصاد، روشی است که دولت‌ها بوسیله آن میزان مخارج و نرخ Tax را برای نظارت و میزان تاثیرگذاری بر اقتصاد یک کشور، تنظیم می‌کنند. سیاست مالی به همراه «سیاست پولی» (Monetary Policy) -  که شامل تغییر در میزان عرضه پول و نقدینگی در کشور است - به روش‌های متفاوت برای جهت‌دهی به هدف‌های اقتصادی کشور، استفاده می‌شوند.

قبل از «رکود بزرگ» (Great Recession) که از ۲۹ اکتبر سال ۱۹۲۹ میلادی تا آغاز ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم ادامه داشت، دولت با روش بازار آزاد اقتصاد را مدیریت می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی دوم مشخص شد که برای نظم بخشی به بیکاری، چرخه‌های تجاری، تورم و ارزش پول، به دخالت بیشتر دولت در اقتصاد نیاز است. با بکارگیری ترکیبی از سیاست‌های پولی و مالی، دولت‌ها موفق به کنترل پدیده‌های اقتصادی می‌شوند.

معرفی فیلم آموزش اقتصاد مالیه عمومی

دوره مالیه عمومی

برای یادگیری بیشتر موضوعات پیرامون مالیات در اقتصاد مالیه عمومی می‌توانید به دوره آموزشی تدوین شده توسط فرادرس مراجعه کنید. این دوره آموزشی ۴ ساعته در قالب ۹ درس به مرور مهم‌ترین موضوعات در مالیه عمومی مانند توزیع درآمد، شناسایی ساختار مالی دولت و ... می‌پردازد.

در ادامه، سرفصل‌های ارائه‌شده در این دوره را به ترتیب بیان می‌کنیم. توجه داشته باشید که پیش‌نیازهای شرکت در دوره پیشِ‌رو، آموزش‌های اقتصاد خرد و اقتصاد کلان هستند.

در درس اول مالیه عمومی و وظایف دولت را می‌آموزیم. در درس دوم مباحث مرتبط با دولت و توزیع درآمد بررسی می‌شوند. مالیات و انواع آن در ۲ بخش، به ترتیب در دروس چهارم و پنجم بیان شده‌اند. آثار بازاری Tax در درس ششم مطرح شده است. برای یادگیری بودجه باید به دروس هفتم و هشتم مراجعه کنید. سیاست‌های مالی دولت را در درس نهم می‌آموزیم.

بر اساس رای ۵ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Lumen LearningWikipediaLumen LearningInvestopedia
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *