اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج – ۸۸ اصطلاح که باید بدانید
در دنیای بزرگ و گسترده دیجیتال مارکتینگ، مارکترها از اصطلاحات تخصصی و کلمات کوتاه شده و مخففهای زیادی استفاده میکنند و ممکن است مواجهه با این اصطلاحات برای افراد تازهکار یا افراد خارج از دایره مارکترها کمی ناآشنا و ناملموس باشد. در این مطلب، فهرستی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج را گردآوری کردهایم تا به شما در درک بهتر دنیای بزرگ بازاریابی دیجیتال، کمک کنیم.
اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ
افراد در دنیای وسیع دیجیتال مارکتینگ از اصطلاحات زیادی استفاده میکنند و میتوان گفت که زبانی مخصوص خود دارند. این زبان پر از اصطلاحات، مخففها و کلمات کوتاه شده است و افرادی که با آنها آشنایی ندارند، در مواجهه با این زبان سردرگم میشوند. در این بخش، با تعدادی از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ آشنا میشوید.
دیجیتال مارکتینگ
به تمام روشهای بازاریابی که برای ارسال پیامهای تبلیغاتی و ارزیابی اثر آنها روی کاربران از دستگاههای الکترونیکی استفاده میکنند «دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال» (Digital Marketing) گفته میشود. به بیان دیگر، دیجیتال مارکتینگ به کمپینهای بازاریابی گفته میشود که میتوان آنها را در کامپیوترها، تلفنها، تبلتها و دستگاههای الکترونیکی دیگر مشاهده کرد. پیامهای تبلیغاتی در دیجیتال مارکتینگ به شکلهای مختلفی مانند ویدیوهای آنلاین، تبلیغات نمایشی، پستهای شبکههای اجتماعی و... منتشر میشوند.
روشهای بازاریابی دیجیتال معمولاً در مقابل روشهای «بازاریابی قدیمی» مانند تبلیغات در مجلهها، بیلبوردها، ارسال مستقیم تبلیغات به مخاطبان و تبلیغات تلویزیونی قرار میگیرند و با آنها مقایسه میشوند.
بازاریابی ربایشی
«بازاریابی داخلی، بازاریابی درونگرا یا بازاریابی ربایشی» (Inbound Marketing) از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است که افراد را به جستجو و تعامل با برند شما ترغیب میکند. بازاریابی شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوا و سئو از استراتژیهای رایج در بازاریابی ربایشی به شمار میروند. بازاریابی ربایشی، محتوای مورد نیاز مخاطبان را در اختیار آنها قرار میدهد و اطلاعات مرتبط با محصولات یا خدمات کسب و کار را در میان این محتوا میگنجاند.
بازاریابی ربایشی، روشی برای جلبتوجه مخاطبان راغب و مشتریان احتمالی و تشویق آنها به برقراری تعامل با برند و تبدیل شدن به مشتری است.
بازاریابی محتوا
«بازاریابی محتوا» (Content Marketing) از استراتژیهای بازاریابی کسب و کار برای جذب کاربران و تعامل با آنها و راضی نگه داشتن مخاطبان قبلی از طریق تولید و اشتراکگذاری محتوا به شکلهای مختلف از جمله مقاله، ویدیو، پادکست و... استفاده میشود. این رویکرد میزان تخصص کسب و کار در حوزه تخصصی خود را نشان میدهد، آگاهی از برند را افزایش میدهد و نام برند را در ذهن مخاطبان زنده نگه میدارد.
تبلیغات نمایشی
«تبلیغات نمایشی» (Display Ads) شکلی از تبلیغات آنلاین است که با ترکیب متن، تصویر و لینکهای وبسایت، اطلاعاتی درباره محصولات و خدمات کسب و کار را در اختیار کاربران قرار میدهد. این تبلیغات میتوانند به شکل ثابت باشند و تنها از یک تصویر تشکیل شوند یا به شکل پویا (متحرک) منتشر شوند و چندین تصویر، ویدیو یا متنهای تغییردهنده در آنها به نمایش درآید.
بعضی از تبلیغات نمایشی اطلاعاتی درباره محصولات یا خدمات کسب و کار را به مخاطبان ارائه میکنند و بعضی دیگر، برای سرگرم کردن مخاطبان و تشویق آنها به برقراری ارتباط از طریق شرکت در بازیهای ساده طراحی شدهاند. تبلیغات بنری از رایجترین شکلهای تبلیغات نمایشی است.
تبلیغات کلیکی
«تبلیغات کلیکی» (Pay-per-Click | PPC Advertising) از استراتژیهای پرکاربرد در بازاریابی دیجیتال است. در این روش تبلیغاتی، کسب و کارها تنها زمانی هزینه انتشار تبلیغات خود در پلتفرمها را میپردازند که کاربری روی تبلیغ آنها کلیک کند.
ایمیل مارکتینگ
«ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی» (Email Marketing) از روشهای بازاریابی دیجیتال است که در آن از ایمیل برای معرفی و تبلیغ محصولات و خدمات کسب و کار استفاده میشود. در ایمیل مارکتینگ میتوان با ارسال ایمیل برای کاربران فهرست ایمیل، آنها را از تولید محصولات جدید، تخفیفها، پیشنهادهای ویژه و... مطلع کرد. همچنین میتوان از این روش برای آموزش مخاطبان و ارائه اطلاعات درباره ارزشهای برند و برقراری تعامل با مخاطبان بهره گرفت.
سئو
«بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو یا سئو» (Search Engine Optimization | SEO) به اعمال تغییرات در محتوا و ساختار وبسایت به منظور بهبود رتبه آن در صفحه نتایج موتورهای جستجو (SERP) گفته میشود. سئو به سه بخش اصلی سئو داخلی، سئو خارجی و سئو فنی تقسیم میشود و رعایت اصول آن در بهبود رتبه صفحه و بهبود تجربه کاربران در وبسایت مؤثر است.
بازاریابی موتورهای جستجو
«بازاریابی موتورهای جستجو» (Search Engine Marketing | SEM) به تبلیغات پولی در صفحه نتایج موتورهای جستجو گفته میشود. در بازاریابی موتورهای جستجو، ترافیک با استفاده از تبلیغات به سمت وبسایتهای تبلیغکننده هدایت میشود. علاوه بر این، امکان استفاده از فراخوانی به اقدامهای مختلف مانند تماس با کسب و کار یا اطلاعات بازدید از فروشگاههای حضوری نیز در این شکل بازاریابی به کار گرفته میشود. تبلیغات در این شکل بازاریابی به شکل تبلیغات کلیکی بر اساس کلمات کلیدی جستجو شده در بالا، پایین یا کنار نتایج طبیعی ظاهر میشوند.
بازاریابی شبکههای اجتماعی
به بهرهگیری از رسانههای اجتماعی برای تبلیغ و معرفی برند و محصولات یا خدمات آن «بازاریابی شبکههای اجتماعی» (Social Media Marketing | SMM) گفته میشود. بازاریابی شبکههای اجتماعی امکان حضور برند در مکالمههای کاربران در کانالهای اجتماعی مختلف مانند توییتر، فیسبوک و اینستاگرام را ممکن میکند. از مهمترین تکنیکها در این شکل بازاریابی میتوان به تولید محتوای مفید و جالب برای کاربران و تشویق مخاطبان به بازدید از وبسایت یا تبلیغات پولی در شبکههای اجتماعی اشاره کرد.
ریمارکتینگ
«ریمارکتینگ یا بازاریابی مجدد» (Remarketing) شکلی از بازاریابی است که با استفاده از آن میتوان کاربرانی که از وبسایت بازدید کرده و آن را ترک کردهاند را یک بار دیگر هدفگذاری کرد. زمانی که کاربر از وبسایت شما بازدید میکند، یک «اسنیپت کد» (Code Snippet) در وبسایت، آنها را به فهرست ریمارکتینگ اضافه میکند. سپس، زمانی که کاربر از وبسایتهای دیگر بازدید میکند، پلتفرمهایی مانند گوگل ادز، تبلیغ شما را به کاربر نمایش میدهند و او را به بازدید مجدد از وبسایت شما ترغیب میکنند.
بازاریابی یکپارچه
«بازاریابی یکپارچه» (Integrated Marketing) به همسو کردن تمام فعالیتها و استراتژیهای بازاریابی و استفاده از پیامهای اصلی یکسان برای ایجاد تجربه کاربری یکپارچه با برند گفته میشود. در بازاریابی یکپارچه، تمام تاکتیکهای ارتباطی مانند تبلیغات نمایشی، صفحههای فرود، بازاریابی ایمیلی و کاتالوگهای محصولات یک هدف مشترک را دنبال میکنند. از نمونه تکنیکهای بازاریابی یکپارچه میتوان به استفاده از فراخوانی به اقدام (CTA) مشترک در تمام استراتژیهای آنلاین و آفلاین در یک کمپین تبلیغاتی اشاره کرد.
بازاریابی چندکاناله
«بازاریابی چندکاناله» (Omnichannel marketing) تجربه خریدی یکپارچه را در تمام نقطههای فروش کسب و کار ایجاد میکند. در این نوع بازاریابی از دادهها و اطلاعات قبلی برای ایجاد ظاهری یکپارچه برای برند استفاده میشود. برای مثال، اگر کسب و کار فروش لباس دارید و استراتژی بازاریابی چندکاناله را اجرا میکنید، مشتریان شما باید بتوانند مدلهای لباس مورد علاقه خود را از شبکههای اجتماعی شما بیابند، در فروشگاه آنلاین شما مدلهای مورد علاقه خود را انتخاب کنند و با کد تخفیفی که از وبسایت دریافت میکنند، محصولات مدنظر خود را از فروشگاههای فیزیکی شما خریداری کنند.
برند
«برند» (Brand) تجربهای است که کاربران هنگم بهرهگیری از خدمات یا محصولات یک کسب و کار کسب میکنند و این تجربه چیزی است که خدمات و محصولات یک کسب و کار را از سایرین متمایز میکند. برند تنها یک نام نیست، بلکه نقطهای است که ویژگیها، مزایا و انتظارات مشتریان در آن با هم تلاقی میکنند. برندهای موفق، هویت و تصویری منحصربهفرد دارند و با مشتریان روابطی احساسی برقرار میکنند. به همین دلیل، افراد در زندگی روزمره خود برندهای خاصی را به دیگر برندها ترجیح میدهند.
هویت برند
«هویت برند» (Brand Identity) به تجربه بصری مشتریان با محصولات یا خدمات یک کسب و کار گفته میشود. هویت برند شامل عاصری مانند نام برند، لوگو، پالت رنگها و شکل حروف و فونتهای مرتبط با برند گفته میشود که برند را از نظر بصری از دیگران متمایز میکند. عناصری مانند کلمات، تصاویر، صداها و لحنها نیز در تشکیل هویت منحصربهفرد برند نقش دارند.
تصویر برند
«تصویر برند» (Brand Image) از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ است. تصویر برند در واقع تصور مشتریان از محصولات، خدمات و کسب و کار شماست. کسب و کار هیچ کنترلی روی تصویر برند ندارد و نمیتواند در آن تغییر چندانی ایجاد کند، اما با در نظر داشتن اهدافی مانند افزایش آگاهی از برند، بیشتر شناختهشدن، کسب مطلوبیت بیشتر میان مشتریان و برقراری ارتباط نزدیک با آنها میتواند تصویر برند را بهبود ببخشد و سهم بازار برند را افزایش دهد. هویت برند منحصربهفرد و مدیریت مناسب برند، رمزهای موفقیت در ایجاد تصویر برند بهتر به شمار میروند.
بودجه تبلیغات
«بودجه تبلیغات» (Advertising Budget) در واقع بودجهای است که شرکتها برای سرمایهگذاری در معرفی و تبلیغ محصولات و خدمات خود به مخاطبان هدف در نظر میگیرند. بودجه تبلیغات معمولاً هزینه مواردی مانند تبلیغ در رسانهها، عکاسی، چاپ، ارسال و پشتیبانی از متخصصان تبلیغات و بازاریابی را میپردازد. معیارهایی مانند «نرخ بازگشت سرمایه» (ROI) در تعیین بودجه تبلیغات نقش دارند.
کانال توزیع
مسیری که محصولات یا خدمات از زمان طراحی شدن تا زمان رسیدن به دست مصرفکنندگان طی میکنند «کانال توزیع» (Distribution Channel) نامیده میشود.
کانالهای توزیع در بازاریابی معمولاً به دستههای «کسبوکار به کسبوکار» (Business-to-Business | B2B) و «کسب و کار به مصرفکننده» (Business-to-Consumer | B2C) تقسیم میشوند. دسته B2B با تعامل میان شرکتها برای تولید محصولات ارتباط دارد و دسته B2C بر رسیدن محصولات به دست مصرفکنندگان واقعی تمرکز میکند. برای مثال، بعضی کسب و کارها محصولات خود را به شکل مستقیم به مصرفکنندگان میفروشند و بعضی دیگر، محصولات خود را به خردهفروشهای دیگر ارائه میکنند.
تجارت الکترونیکی
به فرآیند خرید و فروش محصولات و خدمات با استفاده از اینترنت، «تجارت الکترونیکی» (E-commerce) گفه میشود. این فرآیند با کسب اطلاعات مشتری درباره محصولات و خدمات آغاز میشود و سپس به شکل خرید، استفاده و در حالت ایدهآل، خرید مجدد و وفاداری مشتری ادامه پیدا میکند.
فروشگاه آنلاین
به وبسایتهایی که امکان خرید یا فروش محصولات و خدمات از طریق اینترنت را برای افراد فراهم میکنند، «فروشگاه آنلاین یا وبسایت تجارت الکترونیکی» (E-commerce Website) گفته میشود. کسب و کارها با استفاده از فروشگاههای آنلاین میتوانند سفارشهای مشتریان را پردازش کنند، مبالغ پرداختی را دریافت کنند، فرآیند ارسال و لجیستیک را مدیریت کنند و خدمات پشتیبانی را به مشتریان خود ارائه کنند.
متن تبلیغ
«متن یا کپی تبلیغ» (Ad Copy) به متن و کلماتی گفته میشود که در پیامهای تبلیغاتی برای کاربران ارسال میشود. متن تبلیغ معمولاً شامل عنوان تبلیغ در تبلیغات نمایشی، خط موضوع تبلیغ در ایمیلهای بازارایابی، دکمه فراخوانی به اقدام (CTA) در تبلیغات آنلاین و سناریو یا اسکریپت تبلیغات ویدیویی و تلویزیونی میشود. متن تبلیغ با عناصر تبلیغ مانند تصویرسازیها و عکسها متفاوت است، اما در کنار آنها قرار میگیرد و با آنها هدف مشترکی را دنبال میکند.
صفحه فرود
«صفحه فرود» (Landing Page) یک صفحه وب است که مشتریان احتمالی پس از کلیک روی تبلیغات، ایمیلها یا فضاهای دیجیتال دیگر، وارد آن میشوند. هدف صفحه فرود، دریافت اطلاعات از مخاطبان در ازای اطلاعات یا محتوایی ارزشمند، مانند کد تخفیف است. صفحههای فرود با صفحههای وب تفاوت دارند و در صفحههای همیشگی وبسایت نمایش داده نمیشوند. این صفحهها یک هدف مشخص برای زمانی مشخص در کمپین تبلیغاتی دارند و مخاطبان خاصی را هدفگذاری میکنند.
فراخوانی به اقدام
«فراخوانی به اقدام» (Call to Action | CTA) در واقع اقدامی است که میخواهید کاربران پس از مشاهده پیامهای تبلیغاتی شما انجام دهند. در واقع، CTA به شکل واضحی به کاربران میگوید که گام بعدی آنها چه خواهد بود. کسب اطلاعات بیشتر، تماس با کسب و کار، خرید، دنبال کردن و ثبت نام کردن از جمله CTAهای رایج در دیجیتال مارکتینگ است. با استفاده از آزمایش A/B میتوانید فراخوانی به اقدامهای مختلف و عملکرد آنها را آزمایش کنید تا بهترین CTA را برای بهینهسازی پیامهای بازاریابی بیابید.
رپورتاژ آگهی
«رپورتاژ آگهی» (Advertorial) روشی در تبلیغات همسان است. این روش تبلیغاتی مشابه تبلیغات قدیمی در روزنامهها و مجلهها در میان محتوای اصلی است. در این روش تبلیغاتی، محتوایی مفید برای ارائه اطلاعات درباره حوزه تخصصی کسب و کار یا محصولات تولید میشود و این محتوا در وبسایتها و پلتفرمهای منتشرکننده رپورتاژ آگهی برای مخاطبان منتشر میشود. ظاهر رپورتاژ آگهی شبیه به محتوای اصلی پلتفرم است و با برچسب «تبلیغ» یا «محتوای حمایتشده» از سایر مطالب متمایز میشود. پلتفرمهایی مانند «نشریلا» در زمینه انتشار آگهی متناسب با فعالیت کسب و کارها فعالیت میکنند و رپورتاژهای مناسبی را برای کسب و کارها طراحی میکنند تا بهترین نتیجه را از این شکل تبلیغات به دست بیاورند.
مخاطبان راغب
«مخاطب راغب یا لید» (Lead) از اصطلاحات بسیار رایج در دیجیتال مارکتینگ است. مخاطب راغب به شخصی گفته میشود که به محصولات یا خدمات کسب و کار شما علاقهمند است و این موضوع را به نحوی نشان داده است. برای مثال، ممکن است مخاطب راغب کسب و کار، کاربری باشد که فرم تماس را پر کرده است یا در رویدادهای کسب و کار شرکت کرده و اطلاعاتش را به شکل حضوری در اختیار کسب و کار قرار داده است. متخصصان بازاریابی با ارزیابی مخاطبان راغب و ویژگیهای آنها، پروفایلهای پرسونای مشتری کسب و کار را ایجاد میکنند.
مخاطبان هدف
مخاطب هدف نیز از اصطلاحات بسیار رایج در دیجیتال مارکتینگ است. افرادی که میخواهید با فعالیتهای بازاریابی خود به آنها دسترسی پیدا کنید، «مخاطبان هدف» (Target Audience) شما هستند. این افراد معمولاً مصرفکنندگانی هستند که به محصولات یا خدمات برند شما علاقه دارند و احتمال تبدیل شدن آنها به مشتری کسب و کار زیاد است. مخاطبان هدف را میتوان بر اساس ویژگیهای شخصی مانند سن و جنسیت و موقعیت مکانی، ویژگیهای روانشناختی مانند دغدغهها و ارزشها و ویژگیهای رفتاری مشترک آنها دستهبندی کرد و از این دستهها در شخصیسازی پیامهای بازاریابی بهره گرفت.
بخشبندی مخاطبان
استراتژیهای مارکتینگ بر اساس شناسایی مخاطبان هدف و تقسیمبندی آنها به گروههای مختلف به منظور ارسال پیامهای تبلیغاتی مرتبط با نیازهای هر گروه از مخاطبان انجام میشود. به فرآیند تقسیم مخاطبان به گروههای مختلف بر اساس ویژگیها و نیازهای مشترک، «بخشبندی مخاطبان» (Audience Segmentation) گفته میشود.
بخشبندی مخاطبان را میتوان بر اساس ویژگیهای مختلف مانند ویژگیهای دموگرافیک، جنسیت، سن، موقعیت جغرافیایی، میانگین درآمد و تحصیلات یا بر اساس ویژگیهای رفتاری مانند خریدهای کاربر در گذشته انجام داد. همچنین، میتوان از ویژگیهای روانشناختی برای کسب اطلاعات درباره ارزشهای مهم برای کاربران یا رفتار و عقاید آنها بهره گرفت.
سفر مشتری
«سفر مشتری» (Customer Journey) نقشهای باجزئیات است که تمام تجربه مشتری در کسب و کار را نمایش میدهد. این نقشه، اطلاعات تمام ارتباطهای مشتری با کسب و کار، حتی قبل و پس از تعامل با کسب و کار را نشان میدهد. درک سفر مشتری میتواند فرآیند تعیین اهداف را سادهتر کند و امکان بهرهگیری از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی برای بهبود و توسعه فعالیتهای بازاریابی و تجربه کاربری را برای کسب و کار فراهم کند.
پرسونای مشتری
«پرسونای مشتری یا پرسونای خریدار» (Buyer Persona) به شخصیتهای فرضی گفته میشود که مارکترها از آنها برای نمایش ویژگیهای خریداران مختلف و سناریوهای مختلف فروش استفاده میکنند. این شخصیتها بر اساس تحقیق بازار و دادههای موجود از مشتریان و مخاطبان راغب ساخته میشوند و نشان میدهند که چه افرادی ممکن است از وبسایت کسب و کار بازدید کنند، محصولات یا خدمات آن را خریداری کنند یا از این محصولات و خدمات استفاده کنند.
گاهی اوقات از پرسونای منفی برای نمایش مشتریان و مصرفکنندگانی که کسب و کار باید از آنها دوری کند نیز استفاده میشود.
کاربر نهایی
به شخصی که از محصولات و خدمات کسب و کار استفاده میکند، «کاربر نهایی» (End User) گفته میشود. برای مثال اگر شما لباس تولید میکنید، فردی که در نهایت لباسهای برند شما را میپوشد کاربر نهایی است. اگر وبسایت میسازید، شخصی که شما را برای ساخت وبسایت استخدام میکند مشتری شماست و شخصی که در نهایت از وبسایت استفاده میکند، کاربر نهایی است.
فرم تماس
«فرم تماس» (Contact Form) صفحهای از وبسایت است که در آن پرسشنامهای کوتاه قرار داده شده و از کاربران میخواهد که اطلاعات مختصری درباره خود و علاقهمندیهایشان را در اختیار کسب و کار قرار دهند و تمایل خود به دریافت اطلاعات بیشتر درباره محصولات و خدمات برند را اعلام کنند. در این فرم معمولاً نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و علاقهمندیهای کاربران از آنها پرسیده میشود، لینک صفحه قوانین استفاده از خدمات و سیاست حریم خصوصی در اختیار آنها قرار میگیرد و اجازه آنها برای تماسهای بیشتر کسب میشود.
اهداف بازاریابی
کمپینهای بازاریابی میتوانند اهداف مختلفی را دنبال کنند. از اهداف رایج در کمپینهای دیجیتال مارکتینگ میتوان به جذب مشتری، افزایش تعداد سفارشها، افزایش نرخ تعامل و افزایش درآمد اشاره کرد. اهداف بازاریابی اغلب در چارچوب SMART تعیین میشوند. این چارچوب از ما میخواهد که اهداف خود را طوری تعیین کنیم که ویژگیهای زیر را داشته باشد.
- «مشخص» (Specific)
- «قابل ارزیابی» (Measurable)
- «قابل دستیابی» (Achievable)
- «مرتبط» (Relevant)
- «دارای زمانبندی مشخص» (Time-bound)
برای مثال، هدف یک کمپین ایمیل مارکتینگ میتواند «دریافت ۵ هزار مشتری جدید در فصل جاری از طریق کمپین کد تخفیف Friends and Family» باشد.
سهم بازار
«سهم بازار» (Market Share) از اصطلاحات رایج در بازاریابی است و به درصدی از بازار گفته میشود که محصولات یا خدمات شما آن را تحت تسلط خود درمیآورند. برای محاسبه سهم بازار، میزان فروش کسب و کار بر میزان فروش در حوزه تخصصی در یک بازه زمانی مشخص تقسیم میشود. شرکتها برای بهبود سهم بازار روی بهینهسازی وفاداری مشتریان و تولید محصولات و ارائه خدمات نوآورانه و جدید تمرکز میکنند و حتی گاهی اوقات، شرکتهای رقیبان اصلی خود را میخرند. سهم بازار از اصطلاحات رایج در بازاریابی است و از آن در دیجیتال مارکتینگ نیز استفاده میشود.
اتوماسیون بازاریابی
«اتوماسیون بازاریابی یا مارکتینگ اتومیشن» (Marketing automation) فرآیندی است که امکان انجام خودکار فعالیتهای همیشگی و تکرارشونده در بازاریابی را فراهم میکند، در زمان متخصصان و اعضای تیم بازاریابی صرفهجویی میکند و بهرهوری آنها را افزایش میدهد. برای مثال، با استفاده از اتوماسیون بازاریابی میتوان ایمیلها و پستهای شبکههای اجتماعی را با زمانبندی قبلی ارسال کرد.
طراحی وب واکنشگرا
«طراحی وب واکنشگرا یا ریسپانسیو» (Responsive Web Design) یکی از رویکردهای طراحی وب است که در آن، صفحهها برای تمام دستگاههای کاربران از جمله تلفنهای همراه، تبلتها و کامپیوترهای شخصی یا دسکتاپ به شکلی مطلوب نمایش داده میشوند.
تجربه کاربری
احساس افراد درباره استفاده از محصولات یا خدمات شما «تجربه کاربری» (User Experience | UX) را تعریف میکند. توجه به تجربه کاربری میتواند تجربه افراد در فضای دیجیتال را بهبود ببخشد. در دیجیتال مارکتینگ، بهینهسازی تجربه کاربری (UX) معمولاً با بهینهسازی رابط کاربری (UI) در وبسایت ارتباط مستقیم دارد. تجربه کاربری از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ است، اما از آن در بخشهای دیگر کسب و کار نیز استفاده میشود.
رابط کاربری
عناصر تصویری و صوتی وبسایت یا اپلیکیشن که به بازدیدکنندگان نمایش داده میشوند «رابط کاربری» (User Interface | UI) نام دارند. عناصر رابط کاربری میتواند شامل متن، تصویر، صدا، انیمیشن، ویدیو یا ترکیبی از آنها باشد. به یاد داشته باشید که ممکن است عناصر رابط کاربری بر اساس علاقهمندیها و شرایط کاربران، به شکلهای مختلفی به کار گرفته شوند. برای مثال، افراد کمبینا یا نابینا ممکن است از دستگاههای «صفحهخوان» (Screen Reader) برای بهرهگیری از محتوا استفاده کنند و افراد دیگر از عناصر تصویری نیز بهره بگیرند. توجه به طراحی رابط کاربری (UI) و آزمایش آن از نکات مهم برای بهبود تجربه کاربری (UX) است.
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ در سئو
سئو از مهمترین استراتژیهای بازاریابی دیجیتال برای افزایش ترافیک طبیعی وبسایت است. در این بخش، برخی از اصطلاحات رایج در سئو را به شما معرفی میکنیم.
بلاگ
کلمه «بلاگ» (Blog) مخفف «وبلاگ» (Weblog) است. بلاگ یا مجله اینترنتی در واقع مجموعهای از مقالههاست که درباره یک موضوع خاص نوشته شده و در وبسایتی منتشر شدهاند. در بلاگها همواره مقالههای جدید منتشر میشود و کاربران به تعامل با وبسایت و انتشار دیدگاهها و نظرات خود درباره این مقالهها تشویق میشوند. هر شخصی ميتواند یک بلاگ داشته باشد. بلاگرهای موفق، کسانی هستند که تبلیغکنندگان را جذب میکنند و با آنها از طریق افیلیت مارکتینگ همکاری میکنند، زیرا نوشتهها و گفتههای آنها از نظر گروهی از دنبالکنندگان، معتبر است.
کوئری
«عبارت جستجو شده یا کوئری» (Search Query) به کلمات یا عبارتهایی گفته میشود که کاربران در موتورهای جستجو وارد میکنند تا پاسخ پرسشهای خود را بیابند. ارزیابی کوئریهای کاربران هنگام ورود به وبسایت از گامهای مهم در تحقیق کلمات کلیدی برای سئو محسوب میشود.
الگوریتم گوگل
الگوریتمها فهرستی از محاسبههای ریاضی و گزارههای If/Then هستند که مشخص میکنند کامپیوترها در مواقع مشخص باید چه اقداماتی را انجام دهند. الگوریتم گوگل در واقع سیستم قوانینی است که گوگل از آن برای مرتب کردن میلیاردها صفحه وب و نمایش آنها برای کوئریهای مرتبط کاربران استفاده میکند. نتایج جستجوها در SERP بر اساس میزان مرتبط بودن و مفید بودن برای کاربران، رتبهبندی میشوند. این الگوریتم از ویژگیهای شخصی کاربران مانند موقعیت مکانی و تاریخچه جستجوها نیز برای نمایش نتایج مرتبط بهره میگیرد.
متن جایگزین
«متن جایگزین» (Alt Text) متنی است که موضوع تصاویر و پاپآپها را شرح میدهد. این متن درون کدهای HTML وبسایت نوشته میشود و در صورتی که تصاویر به شکل کامل بارگذاری نشوند، میتوان آن را مشاهده کرد.
از متن جایگزین برای رسیدن به اهداف مختلفی استفاده میشود. برای مثال، بعضی کاربران برای افزایش سرعت بارگذاری صفحات وب، از گزینههای بارگذاری نکردن تصاویر استفاده میکنند. کاربرانی کمبینا یا نابینا نیز با استفاده از دستگاههای مخصوص خواندن صفحات، متن جایگزین را میخوانند و موضوع تصاویر را درک میکنند. این متن همچنین امکان درک تصاویر را برای رباتهای موتورهای جستجو فراهم میکند.
انکر تکست
«انکر تکست» (Anchor Text) متنی است که به جای لینکهای وبسایت درون متنهای دیجیتال و ایمیلها نمایش داده میشود. انکر تکست در بهبود تجربه کاربری نقش مهمی را ایفا میکند. این متن، به کاربران اعلام میکند که در صورت کلیک روی لینک با چه محتوایی مواجه خواهند شد. موتورهای جستجو نیز هنگام رتبهبندی صفحههای وبسایت به مرتبط بودن انکر تکست و موضوع صفحه توجه میکنند.
بکلینک
«بکلینک» (Backlink) به لینکهای وبسایت شما در وبسایتهای دیگر گفته میشود. این لینکها، نماینده ترافیکی هستند که از سمت وبسایتهای دیگر به سمت وبسایت شما هدایت میشود و تعداد و کیفیت آنها میتواند در بهبود رتبه وبسایت در موتورهای جستجو نقش داشته باشد. به همین دلیل، بکلینکها به عنوان معیاری مهم برای تعیین رتبه وبسایت و میزان شهرت آن میان کاربران شناخته میشوند.
تگ H1
از این تگ HTML برای مشخص کردن مهمترین اطلاعات در صفحه استفاده میشود. در واقع، عنوانهای صفحه معمولاً با استفاده از تگ H1 مشخص میشوند و به عنوان مهمترین بخش صفحه شناخته میشوند. با استفاده از CSS صفحه میتوان تگهای H1 را طوری تنظیم کرد که با فونت، رنگ و اندازه مشخص مدنظر شما در صفحه نمایش داده شوند. تگهای H1 در سئو نقش مهمی را ایفا میکنند و ایندکس شدن محتوا را سادهتر میکنند.
تگهای متا
تگهای متا بخشی از کد HTML صفحه هستند که به موتورهای جستجو در درک، ارزیابی و رتبهبندی صفحات کمک میکنند. تگهای متا شامل توضیحات متا، کلمات کلیدی متا و URLهای کانونی میشوند.
توضیحات متا
توضیحات کوتاهی که درباره محتوای صفحه در کدهای HTML صفحه قرار میگیرد، «توضیحات متا» (Meta Description) نام دارد. موتورهای جستجو هنگام رتبهبندی صفحهها، صفحههایی با توضیحات متای مرتبط به جستجوی کاربران را در اولویت قرار میدهند. همچنین، تعداد کاراکترهای توضیحات متا در موتورهای جستجو محدود و در حدود ۱۶۰ کاراکتر است.
کلمه کلیدی
«کلمه کلیدی» (Keyword) کلمه یا عبارتی درون محتوای صفحههای وب است که کاربران آنها را در موتورهای جستجو برای یافتن اطلاعات مدنظر خود وارد میکنند. در واقع، کسب و کارها برای جذب کاربران از طریق موتورهای جستجو، باید از کلمات و عبارتهایی در محتوای خود استفاده کنند که به کلمات و عبارتهای جستجو شده توسط کاربران هماهنگ باشد. زمانی که کسب و کار و کاربران از کلمات کلیدی مشترک استفاده کنند، صفحههای وبسایت کسب و کار در جایگاههای بالاتر در صفحه نتایج موتور جستجو نمایش داده میشود.
تراکم کلمه کلیدی
به تعداد دفعاتی که یک کلمه کلیدی در صفحه وب تکرار شده است، «تراکم کلمه کلیدی» (Keyword Density) گفته میشود. برای محاسبه نرخ تراکم کلمه کلیدی، تعداد دفعات تکرار کلمه بر تعداد کل کلمات محتوا تقسیم شده و حاصل در ۱۰۰ ضرب میشود. برای مثال، اگر یک کلمه کلیدی در متنی ۳۰۰ کلمهای ۱۰ بار تکرار شده باشد، تراکم کلمه کلیدی ۳ درصد است. هرچه تراکم کلمه کلیدی بیشتر باشد، صفحه در موتورهای جستجو رتبه بهتری پیدا میکند. البته به کسب و کارها توصیه میشود که از استفاده بیش از حد از کلمه کلیدی یا Keyword Stuffing پزهیز کنند.
کد اسکیما
«کد اسکیما یا اسکیما مارکآپ» (Schema Markup) کدی است که به صفحههای وب اضافه میشود و به موتورهای جستجو در درک محتوای صفحه کمک میکند. درک بهتر محتوای صفحه توسط موتورهای جستجو، امکان انتشار محتوا به شکلهای مختلف در صفحه نتایج موتور جستجو را فراهم میکند. برای مثال، با استفاده از کد اسکیما میتوان تصاویر مرتبط با یک دستور تهیه غذا را در کنار توضیحات آن نمایش داد. به بیان دیگر، کد اسکیما، نتایج و اسنیپتهای ویژه در صفحه نتایج گوگل را ایجاد میکند.
بریده یا Featured Snippet
«بریدهها یا اسنیپت» (Featured Snippet) به بخشی از صفحه نتایج موتور جستجوی گوگل گفته میشود که تلاش میکند تا پرسشهای کاربران را بدون کلیک کردن روی لینک صفحهها پاسخ دهد. این بخش مانند بریده مطبوعات است و نام snippet هم بر همین موضوع تکیه دارد. این اسنیپتها شامل بهترین حدس گوگل برای پاسخ دادن به سؤال، عنوان صفحهای که پاسخ را ارائه میدهد، URL صفحه و تصویری از صفحه میشود. اسنیپتهای ویژه برای صرفهجویی در زمان کاربران هنگام جستجو طراحی شدهاند، اما بسیاری از آنها توسط رباتها ایجاد میشوند و صحت اطلاعات آنها همیشه مورد تأیید نیست.
URL کانونی
نسخه عالی و نهایی صفحهای از وبسایت که میخواهید موتورهای جستجو هنگام «خزش یا کراول کردن» (Crawling) بیابند، «URL کانونی یا URL کنونیکال» (Canonical URL) نامیده میشود. زمانی که کمپینهای بازاریابی را راهاندازی میکنید و فرآیند ردیابی کاربران را آغاز میکنید، اطلاعاتی به انتهای URL منحصربهفرد اضافه میشود. در این زمان از نظر خزندهها، شما چند نسخه مشابه از یک صفحه دارید و مشخص نیست که کدام نسخه، صفحه واقعی را نشان میدهد. زمانی که URL کانونی را در کد HTML صفحه مشخص میکنید، در واقع به موتورهای جستجو اعلام میکنید که میخواهید کاربران کدام صفحه را مشاهده کنند.
خطای 404
حتماً تاکنون در فضای اینترنت با «خطای ۴۰۴: فایل پیدا نشد.» (Error 404: File not found) مواجه شدهاید. این خطا ممکن است بر اثر اشتباه کاربر، برای مثال هنگام تایپ URL اشتباه، ایجاد شود یا منشأ آن از طرف وبسایت باشد. این خطا در وبسایت هنگامی ظاهر میشود که صفحهای حذف شده باشد یا دیگر وجود نداشته باشد یا زمانی که لینک خراب شده باشد.
برای رفع این خطا و اصلاح «لینکهای خراب» (Broken Links) میتوان کاربر را به صفحهای دیگر در وبسایت ریدایرکت کرد. همچنین، ایجاد یک صفحه خطای ۴۰۴ استاندارد برای دامنه و ارائه باکس جستجو یا لینک مطالب مشابه در این صفحه، میتواند تجربه کاربری را بهبود ببخشد.
بردکرامب
«بردکرامب یا منوی خردهنانی» (Breadcrumb) دیجیتال، منویی در وبسایت است که به کاربران نشان میدهد در چه بخشی از وبسایت شما قرار دارند. این منو به کاربران کمک میکند ردپای خود را در وبسایت به راحتی شناسایی کنند و به صفحات بازدیدشده قبلی بازگردند یا صفحههای مدنظر خود را بیابند. نام این منو از داستان مشهور «هانسل و گرتل» برگرفته شده است.
خزنده
«خزنده یا کراولر» (Crawler) رباتی اینترنتی است که وبسایتها را اسکن میکند و از آن برای ایندکس کردن یا نمایهگذاری سایتها استفاده میشود. این رباتها، محتوای جدید وبسایتها را مییابند، آنها را میخوانند و کیفیت آنها را برای رتبهبندی در صفحه نتایج جستجوها ارزیابی میکنند.
سئو کلاه سیاه
«سئو کلاه سیاه» (Black Hat SEO) رویکردی در سئو است که بر فریب دادن سیستم موتورهای جستجو برای دریافت رتبههای بهتر تمرکز میکند و تجربه کاربری را نادیده میگیرد. روشهای سئو کلاه سیاه از قوانین موتورهای جستجو پیروی نمیکنند و استفاده از آنها به کسب و کارها توصیه نمیشود، چراکه موتورهای جستجو همواره وبسایتهای فریبکار را از فهرست نمایهگذاری (ایندکس) خود حذف میکنند.
کلمه کلاه سیاه برگرفته از فیلمهای وسترن قدیمی است که در آنها، شخصیتهای منفی کلاههای سیاه میپوشیدند تا مخاطبان بتوانند آنها را از قهرمانان فیلم با کلاه سفید تشخیص دهند.
سئو کلاه سفید
به تکنیکهای سئوی مفید برای وبسایتها و کاربران آنها «سئو کلاه سفید» (White-Hat SEO) گفته میشود. سئو کلاه سفید طرفدار کاربران است و برای بهینهسازی تجربه آنها در وبسایت تلاش میکند. این تکنیکها قابلیت دسترسی به محتوا را بهبود میبخشند، کیفیت محتوای وبسایت را افزایش میدهند و رتبه صفحههای وبسایت در موتورهای جستجو را افزایش میدهند. برای مثال، ارزیابی کوئریهای جستجو برای یافتن کلمات کلیدی جدید و تولید محتوای منحصربهفرد و باکیفیت برای این کلمات کلیدی از تکنیکهای سئو کلاه سفید است.
گوگل مای بیزینس
«گوگل مای بیزینس» (Google My Business) از خدمات رایگان گوگل است. این پلتفرم، جزئیات بیشتری از کسب و کارها را در صفحه نتایج جستجو نمایش میدهد. در گوگل مای بیزینس میتوان علاوه بر لینک و شرح خدمات وبسایت، تصویر و ویدیو، شماره تلفن، ساعتهای کاری، محدوده ارسال و لینک رزرو خدمات، محل کسب و کار در «نقشه گوگل» (Google Maps) و... را قرار داد.
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ در بازاریابی ایمیلی
در این بخش، درباره اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج در ایمیل مارکتینگ میخوانید.
اتوماسیون ایمیلی
«اتوماسیون ایمیلی» (Email Automation) به ابزارهایی گفته میشود که بر اساس قوانینِ از پیش تعیین شده، ایمیلهای بازاریابی مرتبط را برای کاربران ارسال میکنند. ایمیلهای خوشامدگویی پس از ثبت نام کاربران و ایمیلهای یادآوری سبدهای خرید رهاشده از جمله پیامهای رایج در اتوماسیون ایمیلی به شمار میروند. اتوماسیون ایمیلی با انجام فرآیندهای تکرارشونده در ایمیل مارکتینگ به شکل خودکار، در زمان مارکترها صرفهجویی میکند.
فهرست ایمیل
«فهرست ایمیل» (Email List) لیستی از آدرس ایمیلهایی است که کسب و کار میتواند برای آنها ایمیلهای تبلیغاتی ارسال کند. کسب و کارها معمولاً فهرستهای ایمیل را بخشبندی میکنند و آنها را به گروههای کوچک مخاطبان با ویژگیها و علاقهمندیهای مشترک تبدیل میکنند تا فرآیند شخصیسازی ایمیلها برای مخاطبان را سادهتر کنند. برای ایجاد فهرست ایمیل میتوانید ایمیل کاربران را هنگام خرید از وبسایت، از طریق فرمهای پاپآپ و روشهای دیگر از آنها دریافت کنید.
کمپین قطرهای
«کمپین قطرهای» (Drip Campaign) نیز از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ در بازاریابی ایمیلی است. کمپین قطرهای به مجموعهای از ایمیلهای خودکار گفته میشود که برای کاربران پس از انجام دادن اقداماتی خاص، ارسال میشوند. با استفاده از ابزارهای ایمیل مارکتینگ میتوانید مشخص کنید که برا هر اقدام خاص، چه تعداد ایمیل در چه زمانهایی برای کاربران ارسال شوند. این ایمیلها را میتوان با استفاده از دادههایی مانند نام کاربران و اقدامات انجام شده شخصیسازی کرد. برای مثال، شما میتوانید برای کاربرانی که در دوره آموزشی آنلاین شما ثبت نام کردهاند یا یکی از محصولات شما را در سبد خرید خود قرار دادهاند، ایملیهای کمپین قطرهای ارسال کنید.
ایمیل تراکنشی
ایمیلهای خودکاری که برای مطلع کردن مشتریان از وضعیت سفارشها برای آنها ارسال میشود، «ایمیل تراکنشی» (Transactional Email) نامیده میشوند.
سبد خرید رهاشده
«سبد خرید رهاشده» (Abandoned Cart) به زمانی گفته میشود که کاربر، محصولاتی را به سبد خرید آنلاین خود در فروشگاههای اینترنتی اضافه میکند اما فرآیند ثبت سفارش را طی نمیکند و خرید خود را نیمهکاره رها میکند. کاربران به دلایل مختلفی سبدهای خرید آنلاین خود را رها میکنند. برای مثال، ممکن است کاربر برای خرید یک محصول آمادگی نداشته باشد و از سبد خرید خود به عنوان «فهرست علاقهمندیها» یا جایی برای مقایسه قیمتهای محصولات در فروشگاههای مختلف استفاده کند.
به طور معمول، کسب و کارها برای رفع این مشکل با استفاده از اتوماسیون بازاریابی، پیامهایی شخصيسازی شده برای یادآوری خریدهای ناتمام را برای کاربران ارسال میکنند تا آنها را به بررسی مجدد سبد خرید خود تشویق کنند.
اسپم
«اسپم یا هرزنامه» (Spam) شکل دیجیتال نامههای تبلیغاتی مزاحم است. اسپم میتواند به شکل ایمیل، پیامک، پیامهای دایرکت در شبکههای اجتماعی یا هر شکل دیگر ارتباط ناخواسته و مزاحم در فضای آنلاین برای کاربران ارسال شود. دیجیتال مارکترها برای جلوگیری از ارسال اسپم و ایجاد مزاحمت برای مخاطبان خود، پیش از ارسال ایمیلها و پیامهای تبلیغاتی از آنها درخواست اجازه میکنند و گزینه لغو اشتراک را در پیامهای خود میگنجانند.
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ در بازاریابی شبکههای اجتماعی
در این بخش، به تعریف اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج در بازاریابی شبکههای اجتماعی میپردازیم.
افیلیت مارکتینگ
«افیلیت مارکتینگ، بازاریابی همکاری در فروش یا بازاریابی معارفهای» (Affiliate Marketing) شکلی از بازاریابی است که در آن، تبلیغکننده و پلتفرم تبلیغاتی رابطهای معارفهای دارند و تبلیغکننده بابت هر «مخاطب راغب» (Lead) یا درآمدی که از طریق پلتفرم تبلیغاتی کسب میکند، درصدی از فروش را به پلتفرم میپردازد. در واقع هزینه این شکل بازاریابی به شکل کمیسیون به پلتفرم تبلیغاتی پرداخته میشود.
این روش بازاریابی مزایای زیادی دارد و میتواند دسترسی به مخاطبان با علاقهمندیهای مرتبط با محصولات و خدمات کسب و کار را سادهتر کند. کسب و کارها برای افیلیت مارکتینگ معمولاً با بلاگرها، اینفلوئنسرها و افراد مشهور در فضای آنلاین همکاری میکنند.
بازاریابی شفاهی
«بازاریابی شفاهی» (Word-of-Mouth Marketing | WOM Marketing) به تبلیغ و معرفی برند از طریق راه یافتن به مکالمههای میان کاربران درباره محصولات و خدمات برند گفته میشود. بازاریابی شفاهی میتواند به شکل طبیعی اتفاق بیفتد و همچنین کسب و کارها میتوانند آن را برنامهریزی و هدایت کنند. برای مثال، بهرهگیری از «اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار» (Influencer Marketing) از شکلهای رایج بازاریابی شفاهی است. در این شکل بازاریابی، شخص مشهور در شبکههای اجتماعی بابت تبلیغ محصولات و خدمات برند پول دریافت میکند و آنها را به مخاطبان وفادار خود معرفی میکند.
هشتگ
«هشتگ» (Hashtag) از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج در شبکههای اجتماعی است و از آن برای متصل کردن پستها و محتوای مرتبط با یک موضوع خاص استفاده میشود. زمانی که کلمهای پس از علامت هش (#) قرار میگیرد، یافتن محتوای مدنظر از طریق جستجوی آن کلمه در شبکههای اجتماعی سادهتر میشود. برای مثال، اگر در یکی از شبکههای اجتماعی عبارت «#فرادرس» را جستجو کنید، فهرستی از توییتهای شامل این هشتگ به شما نمایش داده میشود. در هشتگها میتوان از چندین کلمه در کنار هم نیز استفاده کرد.
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ در تبلیغات کلیکی
در این بخش، با اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج در تبلیغات کلیکی آشنا میشوید.
بنر تبلیغاتی
«بنر تبلیغاتی» (Banner Ad) به تبلیغات نمایشی در بخش بالایی، کنار یا پایین صفحههای وب گفته میشود. استفاده از بنرهای تبلیغاتی از روشهای قدیمی تبلیغات اینترنتی است و میزان محبوبیت آن در مقایسه با روشهای تبلیغاتی جدید، روبهکاهش است. اما همچنان وبسایتها و کسب و کارهای بسیار زیادی با استفاده از این روش تبلیغاتی همراه با روشهای دیگر، میزان دیده شدن برند و درآمد و فروش کسب و کار را با هزینهای مقرونبهصرفه افزایش میدهند.
گوگل ادز
«گوگل ادز» (Google Ads) پلتفرم شبکه تبلیغاتی گوگل است. در این پلتفرم، تبلیغکنندگان کلمات کلیدی مرتبط با محصولات و خدمات خود و بودجه مدنظر برای اجرای کمپین تبلیغاتی را مشخص میکنند. سپس، تبلیغات کسب و کار هنگام جستجوی کاربران برای کلمات کلیدی انتخاب شده در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) و وبسایتهای دیگر ظاهر میشوند. تبلیغات در گوگل ادز بر اساس مدل تبلیغات کلیکی (PPC) ساخته میشوند و تبلیغکنندگان تنها زمانی هزینه تبلیغات را میپردازند که کاربران روی لینکهای تبلیغات آنها کلیک کنند.
افزونه تبلیغ
«افزونههای تبلیغ» (Ad Extensions) به ویژگیهایی گفته میشود که پلتفرم گوگل ادز آنها را برای ارائه اطلاعات بیشتر و بهبود عملکرد تبلیغات موتور جستجوی گوگل در اختیار کاربران میگذارد. این افزونهها میتوانند گزینههای متعددی از جمله مکان فروشگاه، دکمه تماس مستقیم، قیمت محصولات، امتیاز فروشنده، دانلود اپلیکیشن و لینکهای وبسایت را به تبلیغات اضافه کنند.
استفاده از این افزونهها در گوگل هزینهای ندارد، اما به طور کلی هر باری که کاربران روی یکی از این ویژگیها کلیک کنند، درست مانند کلیک روی خود تبلیغ، هزینههای کلیکی تبلیغ PPC به گوگل پرداخت میشود.
شبکه تبلیغاتی
شبکه یا پلتفرم تبلیغاتی به ارائهکنندگان خدماتی گفته میشود که فضای آنلاین را برای تبلیغات به کسب و کارها میفروشند. وبسایتهای بسیار زیادی فضای خاصی از صفحههای خود را در اختیار تبلیغکنندگان قرار میدهند. بعضی از این فضاها بسته به جایگاه در صفحه و اعتبار وبسایت از فضاهای دیگر ارزشمندتر تلقی میشوند و هزینه انتشار تبلیغات در آنها بیشتر است. هزینه تبلیغات در این پلتفرمها بر اساس روشهای قیمتگذاری مختلف مانند «هزینه بهازای هزار نمایش» (CPM)، «هزینه بهازای کلیک» (CPC) یا «هزینه بهازای اقدام» (CPA) تعیین میشود.
امتیاز کیفی
«امتیاز کیفی» (Quality Score) از معیارهای گوگل ادز است. این معیار نشان میدهد که تبلیغات کلیکی شما چقدر با صفحههای فرود و کلمات کلیدی انتخاب شده ارتباط دارند. گوگل فرمول محاسبه دقیق امتیاز کیفی را افشا نکرده است، اما میتوان این امتیاز را بر اساس ارتباط تبلیغ و کلمات کلیدی، نرخ کلیک مورد انتظار و تجربه کاربری صفحههای فرود حدس زد. بهینهسازی تبلیغات و صفحههای فرود و ارزیابی مداوم کلمات کلیدی از روشهای بهبود امتیاز کیفی به شمار میروند.
اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ در بازاریابی موتورهای جستجو
بازاریابی موتورهای جستجو از استراتژیهای مهم دیجیتال مارکتینگ است. در این بخش، با اصطلاحات رایج در این استراتژی آشنا میشوید.
صفحه نتایج موتور جستجو
«صفحه نتایج موتور جستجو» (Search Engine Results Page | SERP) صفحهای است که کاربران پس از وارد کردن یک کوئری در موتورهای جستجو مشاهده میکنند. صفحه نتایج موتورهای جستجو معمولاً شامل نتایج طبیعی و نتایج پولی یا تبلیغات کلیکی میشود. دریافت رتبههای برتر با استفاده از سئو میان کسب و کارها رقابت شدیدی به وجود آورده است، زیرا احتمال کلیک کاربران روی لینکهای بالای صفحه بیشتر است.
نتایج جستجوی ارگانیک
نتیجههایی که کاربران به شکل طبیعی و بدون استفاده از تبلیغات در موتورهای جستجو مشاهده میکنند با عنوان «نتایج جستجوی ارگانیک یا طبیعی» (Organic Search) شناخته میشوند. موتورهای جستجو با کراول کردن صفحات وب و رتبهبندی آنها بر اساس ارتباط با کوئریها، نتایج جستجوی ارگانیک را مرتب میکنند.
نتایج جستجوی پولی
این نتایج در واقع تبلیغاتی مرتبط با کلمات کلیدی مدنظر کاربران موتورهای جستجو هستند. «نتایج جستجوی پولی» (Paid Search) تبلیغات کلیکی با ظاهری شبیه به نتایج طبیعی هستند و تنها با استفاده از برچسب «Ad» از نتایج طبیعی متمایز میشوند.
اصطلاحات رایج برای ارزیابی عملکرد دیجیتال مارکتینگ
در این بخش، با اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ رایج برای ارزیابی عملکرد کمپینهای بازاریابی آشنا میشوید.
آزمایش A/B
در آزمایش A/B دو نسخه از یک دارایی دیجیتال با یک عنصر متفاوت تهیه میشود تا مشخص شود که کدامیک از نسخههای عملکرد بهتری دارد و به بهبود تلاشهای بازاریابی کسب و کار کمک میکند. از این آزمایش در بخشهای مختلف بازاریابی دیجیتال مانند صفحههای فرود، تبلیغات نمایشی، بازاریابی ایمیلی و پستهای شبکههای اجتماعی بهره گرفته میشود.
در آزمایش A/B یا آزمایش دوگانه، نیمی از کاربران نسخه «A» و نیمی از کاربران نسخه «B» را دریافت میکنند و عملکرد بازاریابی بر اساس معیارهای مختلفی مانند نرخ تبدیل، نرخ کلیک، تعداد فرمهای ثبت نام پرشده، میزان فروش و... سنجیده میشود.
نرخ کلیک
«نرخ کلیک» (Click-Through Rate | CTR) درصد افرادی را نشان میدهد که پس از مشاهده پیامهای تبلیغاتی یا لینکهای وبسایت، روی آنها کلیک کردهاند. برای مثال، اگر ۱۰ هزار کاربر، تبلیغات نمایشی شما را ببینند و ۱۰ نفر از آنها روی تبلیغ کلیک کنند، نرخ کلیک شما ۰/۱ درصد است. از این معیار برای محاسبه میزان موفقیت کسب و کار در جلب نظر کاربران در کمپینهای ایمیل مارکتینگ، صفحههای فرود، شبکههای اجتماعی و سئو استفاده میشود.
نرخ پرش
«نرخ پرش یا بانس ریت» (Bounce Rate) از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ است. نرخ پرش معیاری برای ارزیابی درصدی از بازدیدکنندگان وبسایت است که تنها از یک صفحه بازدید میکنند. زمانی که کاربران تنها یک صفحه یا صفحه فرود از وبسایت را مشاهده میکنند، با وبسایت تعامل برقرار نمیکنند و روی لینکها یا صفحههای دیگر کلیک نمیکنند، در واقع پدیده «پرش» (Bounce) از وبسایت رخ داده است. روشهای زیادی برای بهبود صفحات و تشویق کاربران به ماندن در وبسایت وجود دارد. برای مثال، ارائه پیشنهادهای ویژه، فراخوانی به اقدام مناسب، بهرهگیری از متن تبلیغ مناسب، طراحی وبسایت جذاب و استفاده از آزمایش A/B در این مراحل به کاهش نرخ پرش کمک میکنند.
نرخ تبدیل
«نرخ تبدیل» (Conversion Rate) به درصدی از کاربران گفته میشود که پس از مشاهده تبلیغات یا لینکهای کسب و کار و کلیک روی آنها، اقدام مدنظر کسب و کار را انجام دادهاند. اقدامهای مدنظر کسب و کار بر اساس استراتژی بازاریابی تعیین میشود. مواردی مانند کلیک کردن روی لینک دوم، دانلود یک فایل، ثبت نام برای دریافت ایمیلهای تبلیغاتی یا خرید از جمله اقدامهای رایج در استراتژیهای بازاریابی به شمار میروند. برای به دست آوردن نرخ تبدیل، تعداد کلیکها بر تعداد اقدامات انجام شده تقسیم میشود. هرچه نرخ تبدیل بیشتر باشد، کمپین بازاریابی موفقتر است.
بهینهسازی نرخ تبدیل
به فرآیند افزایش نرخ تبدیل و تشویق بیشتر کاربران برای انجام اقدامات مدنظر کسب و کار در استراتژیهای بازاریابی، مانند کلیک روی یک لینک یا خرید آنلاین یک محصول، «بهینهسازی نرخ تبدیل» (Conversion Rate Optimization) گفته میشود. بازاریابی شخصیسازی شده و آزمایش A/B از مهمترین استراتژیهای بهینهسازی نرخ تبدیل محسوب میشوند. این دو استراتژی با استفاده از دادههای تحلیلی کمپینهای بازاریابی به کسب و کارها کمک میکنند که بهترین پیامهای بازاریابی را تولید کنند و آنها را در زمانی مناسب، برای مخاطبان هدف ارسال کنند تا نتیجههای بهتری از کمپینها دریافت کنند.
بازدیدکننده یکتا
به تعداد افرادی که در یک بازه زمانی مشخص از وبسایت شما بازدید کردهاند، «بازدیدکننده یکتا» (Unique Visitor) گفته میشود. این معیار معمولاً با تعداد «بازدیدها» (Visits) در یک بازه زمانی مقایسه میشود. برای مثال، اگر ۲ کاربر در یک روز ۱۰ بار از وبسایت شما بازدید کنند، وبسایت شما ۲ بازدیدکننده یکتا و ۱۰ بازدید داشته است. تکرار بازدید و ارزیابی آن برای کسب و کارها مهم است، زیرا میتواند نشانهای از وفاداری کاربر به برند یا پاسخ کاربران به پیامهای یادآوری سبد خرید رهاشده باشد.
KPI
«KPI» از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ است. «شاخصهای کلیدی عملکرد» (Key Performance Indicators | KPIs) معیارهایی قابل اندازهگیری هستند که به کسب و کارها در ارزیابی پیشرفت برای رسیدن به اهداف مهم خود کمک میکنند. کسب و کارهای مختلف از معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد خود بهره میگیرند، اما شاخصهای کلیدی عملکرد همواره به عنوان شاخصهای اصلی برای درک عملکرد کسب و کار و ارزیابی آن برای بهینهسازی عملکرد به کار گرفته میشوند. این عبارت نیز از اصطلاحات رایج در دیجیتال مارکتینگ است.
هزینه بهازای مشتری
«هزینه بهازای هر مشتری» (Cost per Acquisition | CPA) نشان میدهد که برای تشویق هرکدام از کاربران برای انجام اقدامات مدنظر کسب و کار در استراتژیهای بازاریابی، چقدر باید هزینه کنید. CPA از معیارهای ارزیابی موفقیت بازاریابی است و میتوان آن را برای یک کمپین، یک کانال بازاریابی یا تمام کانالهای بازاریابی محاسبه کرد. CPA در کمپینهای بازاریابی با تقسیم هزینه کلی کمپین بر تعداد تبدیل (مشتریان) به دست میآید. این معیار از معیارهای رایج برای ارزیابی نتیجه کمپینهای تبلیغات نمایشی یا افیلیت مارکتینگ است.
هزینه بهازای کلیک
هزینهای که کسب و کارها بابت هر کلیک کاربران روی تبلیغات خود به پلتفرمهای منتشرکننده تبلیغ میپردازند، «هزینه بهازای کلیک» (Cost per Click | CPC) نامیده میشود. در این روش، کسب و کارها تنها زمانی به پلتفرمهای تبلیغاتی پول میپردازند که کاربر به تبلیغ آنها جذب شود و روی آن کلیک کند. گوگل از بزرگترین پلتفرمهای منتشرکننده تبلیغ با استفاده از روش CPC است. این پلتفرم تبلیغات خود را در وبسایتهای دیگر نیز منتشر میکند.
هزینه بهازای هزار نمایش
«هزینه بهازای هزار نمایش» (Cost Per Mille | CPM) هزینهای است که کسب و کارها بابت هر هزار بار دیده شدن یک تبلیغ به پلتفرمهای منتشرکننده تبلیغات میپردازند. هر بار ظاهر شدن یک تبلیغ برای مخاطبان، یک نمایش (Impression) محسوب میشود. برای مثال، اگر یک پلتفرم تبلیغاتی بابت هر یک میلیون نمایش تبلیغات از شما یک میلیون تومان دریافت کند، هزینه CPM شما هزار تومان است. از مدل CPM اغلب در کمپینهای تبلیغاتی با هدف افزایش آگاهی از برند استفاده میشود. اگر هدف کمپین، افزایش تعامل با مخاطبان یا ترغیب آنها به انجام اقداماتی خاص باشد، استفاده از مدلهای دیگر مانند «هزینه بهازای کلیک» (CPC) میتواند انتخاب بهتری باشد.
هزینه جذب مشتری
«هزینه جذب مشتری» (Customer Acquisition Cost | CAC) مبلغی است که کسب و کار برای جذب مشتریان جدید میپردازد. از این معیار برای ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در استراتژیهای بازاریابی استفاده میشود. CAC از طریق جمع هزینههای پرداخت شده برای تبدیل مشتریان احتمالی به مشتری میشود و هزینههای بازاریابی، تبلیغات، حقوق کارکنان بخش فروش و... و تقسیم حاصل به دست آمده بر تعداد مشتریان جذب شده محاسبه میشود.
بازگشت هزینه تبلیغات
«نسبت بازگشت هزینه تبلیغات» (Return on Ad Spend | ROAS) به نسبت درآمد کسب شده از طریق یک کمپین تبلیغاتی با هزینههای اجرای کمپین گفته میشود. برای مثال، اگر درآمد کسب شده از طریق کمپین تبلیغاتی ۱۰ هزار تومان و هزینه اجرای کمپین هزار تومان باشد، نسبت بازگشت هزینه تبلیغات ۱۰:۱ خواهد بود. این نسبت به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) شبیه است، با این تفاوت که بهجای تمرکز بر ارزش کلی اجرای کمپین که میتواند شامل آگاهی از برند و اهداف دیگر بازاریابی نیز باشد، روی هزینه اجرای کمپین تمرکز میکند.
نرخ بازگشت سرمایه
«نرخ بازگشت سرمایه» (Return on Investment | ROI) از اصطلاحات رایج در بازاریابی، به ویژه در دیجیتال مارکتینگ است. این نرخ میزان سود مالی کسب و کار در مقایسه با هزینههای پرداخت شده برای یک کمپین بازاریابی را نشان میدهد. برای محاسبه این نرخ، سود کسب شده بر هزینه کمپین تقسیم شده و حاصل در ۱۰۰ ضرب میشود. برای مثال اگر درآمد کسب شده از طریق کمپین تبلیغاتی ۱۰ هزار تومان باشد و هزار تومان برای اجرای کمپین هزینه شده باشد، نرخ بازگشت سرمایه ۹۰ درصد خواهد بود. از این معیار برای ارزیابی استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی کسب و کارها استفاده میشود.
گوگل آنالیتیکس
«گوگل آنالیتیکس» (Google Analytics) پلتفرمی برای ارزیابی و گزارشگیری از ترافیک وبسایت است. این پلتفرم، اطلاعات مفیدی درباره افرادی که از وبسایت بازدید کردهاند را ارائه میدهد. این اطلاعات شامل محتوای پربازدید وبسایت، زمان سپری شده در هر صفحه و دستگاههای مورد استفاده کاربران هنگام بازدید از وبسایت میشود.
همچنین، میتوان با وصل کردن گوگل آنالیتیکس به پلتفرم گوگل ادز، اطلاعاتی درباره کمپینهای موفق در هدایت بیشترین تعداد کاربر به وبسایت و تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری به دست آورد. علاوه بر این، با استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوان اطلاعات مفیدی درباره کاربران هدف، موقعیت مکانی کاربران و کلمات جستجو شده کسب کرد.
گوگل سرچ کنسول
«گوگل سرچ کنسول» (Google Search Console) از ابزارهای گوگل است که به بهینهسازی محتوای وبسایت و بهبود عملکرد وبسایت در سئو کمک میکند. شما میتوانید با واد کردن URLها و سایتمپ وبسایت به گوگل سرچ کنسول، مطمئن شوید که صفحههای مهم وبسایت در موتور جستجوی گوگل «ایندکس یا نمایهگذاری» (Index) میشوند. همچنین، این پلتفرم اطلاعاتی درباره تولید محتوا برای ظاهر شدن در «نتایج ویژه» (Rich Results) را به شما ارائه میدهد. برای مثال، این پلتفرم به شما میگوید که چطور میتوانید صفحههای آموزش تهیه غذای خود را با استفاده از یک تصویر، در نتایج ویژه دستورهای غذایی نمایش دهید.
معرفی کاپریلا به عنوان اولین سیستم تبلیغات هدفمند کلیدواژه ای ایران
همانطور که میدانید، استفاده از تبلیغات هدفمند در تبلیغات آنلاین روشی بسیار مؤثر برای جذب لید یا مخاطب راغب است. به کمک این نوع از تبلیغات میتوان کمپینهای تبلیغاتی را بر اساس ویژگیهای مشترک مخاطبان هدف سازماندهی کرد و کمپینهای تبلیغاتی را کاملاُ مرتبط با ویژگیهای شخصی، رفتار و علاقهمندیهای مخاطب ایجاد کرد. این امر در نهایت سبب افزایش نرخ تبدیل و فروش خواهد شد.
میتوان «کاپریلا» را به عنوان یکی از پلتفرمهای برتر برای تبلیغات آنلاین هدفمند معرفی کرد. کاپریلا با بهرهگیری از هوش مصنوعی، بهترین و مرتبطترین تبلیغات هدفمند کلیدواژهای را با توجه به کمپینهای فعال کسب و کار به کاربران نمایش میدهد. این پلتفرم با شبکهای گسترده از ناشران برای انتشار تبلیغات کلیکی و اجارهای همکاری میکند. با توجه به اینکه شبکه کاپریلا بیشتر متمرکز بر وبسایتهای بزرگ دانشجویی، آموزشی و عمومی کشور بوده و قشر جوان و دانشجوی کشور، بهرهگیری مناسبی از اینترنت دارند، با استفاده از تبلیغات هدفمند کلیدواژهای میتوان تمرکز را روی این قشر معطوف کرد و در صورت انتشار تبلیغات هدفمند در شبکه نسبتاً بزرگ ناشران همکار کاپریلا، امکان هدفگذاری شبکه متمرکزی از دانشجویان و کاربران جوان علاقهمند به اینترنت برای کسب و کارها فراهم میشود.
علاوه بر این، سیستم آماری کاپریلا با بهرهگیری از سیستم آمارگیری مبتنی بر گوگل آنالیتیکس، در تشخیص کلیکهای صحیح و غیرتکراری دقت بسیار زیادی دارد.
خدمات کاپریلا در دو بخش «ناشر» و «تبلیغدهنده» به کاربران ارائه میشود. نمونهای از این تبلیغات را در تصویر زیر مشاهده میکنید که مجموعه بنرهای تبلیغاتی با اندازه و حجم کم را شامل میشود. این بنرها، به طور کامل با موضوع نوشته شده در وبلاگ – در اینجا «مقاله و منبع در مورد دیجیتال مارکتینگ» ـ مرتبط است.
بخش دوم این پلتفرم در قالب «تبلیغدهنده» امکان معرفی کسبوکار به دیگران را برای شما فراهم میکند. از مزایای دیگر این روش تبلیغات میتوان به نرخ تبدیل بالای آن اشاره کرد، چراکه این تبلیغات فقط به مخاطبان هدف نمایش داده میشوند و در نتیجه، افراد بیشتری به استفاده از محصولات و خدمات کسبوکار شما ترغیب میشوند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات کاپریلا + اینجا کلیک کنید.
معرفی نشریلا به عنوان پلتفرم عالی جهت رپورتاژ آگهی، انتشار بررسی محصول و معرفی خدمات
استفاده از رپورتاژ آگهی یکی از روشهای تبلیغات آنلاین برای گرفتن بکلینک و بهبود رتبه سایت در موتورهای جستجو به شمار میرود. رپورتاژ آگهی اگر به شکلی صحیح و متناسب با لحن هر رسانه نوشته شود تأثیرگذار است و رعایت تمام اصول و معیارهای انتشار رپورتاژ آگهی مناسب به صرف هزینه و زمان زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، بهتر است برای انتشار رپورتاژ آگهی از پلتفرمی مانند پلتفرم «نشریلا» استفاده کنید که محتوای مناسب رپورتاژ آگهی را با هزینهای مقرونبهصرفه تولید و منتشر میکند. نشریلا با استفاده از مطالب تخصصی، برای انتشار بررسی محصولات یا معرفی خدمات نیز به شما کمک میکند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات نشریلا + اینجا کلیک کنید.
پرسشهای متداول درباره اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
در این بخش، به تعدادی از پرسشهای متداول کاربران درباره اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ پاسخ میدهیم.
دیجیتال مارکتینگ چند استراتژی دارد؟
دیجیتال مارکتینگ روشها و استراتژیهای زیادی دارد و همواره رو به گسترش است. از روشهای دیجیتال مارکتینگ رایج میتوان به سئو، تبلیغات کلیکی، بازاریابی محتوا، بازاریابی شبکههای اجتماعی، ایمیل مارکتینگ، افیلیت مارکتینگ و... اشاره کرد.
تفاوت SEO و SEM چیست؟
سئو بر بهینهسازی محتوای وبسایت برای افزایش ترافیک طبیعی تمرکز میکند اما در SEM یا بازاریابی موتورهای جستجو، از تبلیغات کلیکی پولی برای جذب مخاطبان استفاده میشود.