قواعد عربی هشتم درس به درس و خلاصه
عربی هشتم از مهمترین کتابهایی است که در سال دوم دوره اول متوسطه تدریس میشود. این کتاب دارای ۱۰ درس است و برخی از مباحث پایهای زبان عربی را آموزش میدهد. صرف فعلهای ماضی، صرف فعلهای مضارع، منفی کردن فعلهای ماضی و مضارع، کلمههای پرسشی، ضمایر عربی، اعداد عربی و... موضوعات اصلی عربی هشتم را تشکیل میدهند. در این مطلب از مجله فرادرس، هر کدام از قواعد عربی هشتم را با مثالهای متنوع بررسی میکنیم. توجه داشته باشید که قواعد این کتاب با قواعد کتاب عربی هفتم تا حد زیادی مشترک است. در پایان این مطلب، تمرینهای را برای یادگیری بهتر این قواعد در اختیارتان قرار میدهیم.
قواعد عربی هشتم درس اول
اولین درس از کتاب عربی هشتم شامل قواعدی است که قبلاً در کتاب عربی هفتم آموزش داده شدهاند. بهطور مثال، در این درس، صرف فعلهای ماضی، اسمهای جمع، کلمههای پرسشی، اسمهای اشاره و... مجدداً برای دانشآموزان یادآوری میشوند.
تمامی این مباحث بهطور کامل در فیلم آموزش عربی پایه هشتم فرادرس آموزش داده شدهاند. برای دسترسی به این فیلم آموزشی کافی است روی لینک زیر کلیک کنید.
در ادامه، قواعد اصلی این درس را که در واقع، همان قواعد کتاب عربی هفتم هستند، بهطور خلاصه مرور میکنیم.
اسم اشاره عربی
در زبان عربی برای اشاره به افراد یا اشیاء دور و نزدیک از اسمهای اشاره استفاده میشود. اسمهای اشاره در مذکر و مؤنث بودن، همچنین در مفرد، مثنی یا جمع بودن، با مُشارٌ إلیه (اسمی که به آن اشاره میکنیم) مطابقت دارند. در جدول زیر، انواع اسمهای اشاره با مثال نشان داده شدهاند.
اشاره به نزدیک | مفرد مذکر: هذا (این) | هذا الکتابُ (این کتاب) |
مفرد مؤنث: هذِه (این) | هذه الشَّجَرَةُ (این درخت) | |
مثنی مذکر: هذانِ - هذَینِ (این دو) | هذانِ الکتابانِ - هذَینِ الکتابَینِ (این دو کتاب) | |
مثنی مؤنث: هاتانِ - هاتَینِ (این دو) | هاتانِ الشَّجَرَتانِ - هاتیَنِ الشَّجَرَتَینِ (این دو درخت) | |
جمع مذکر و مؤنث: هؤلاء (اینها) | هؤلاء الکُتُبُ - هؤلاء الشَّجَرَاتُ (این کتابها - این درختها) | |
اشاره به دور | مفرد مذکر: ذلِکَ (آن) | ذلِکَ الکتابُ (آن کتاب) |
مفرد مؤنث: تِلکَ (آن) | تِلکَ الشَّجَرَةُ (آن درخت) | |
مثنی مذکر: ذانک -ذینک (آن دو) | ذانِک الکتابانِ - ذَیْنک الکتابَینِ (آن دو کتاب) | |
مثنی مؤنث: تانِک -تَیْنِک (آن دو) | تانِک الشَّجَرَتانِ - تَیْنِک الشَّجَرَتَینِ (آن دو درخت) | |
جمع مذکر و مؤنث: أولئک (آنها) | أُولئک الکُتُبُ - أُولئک الشَّجَرَاتُ (آن کتابها - آن درختها) |
توجه داشته باشید که بعد از اسمهای اشاره هؤلاء و أولئک حتماً باید از اسم جمع استفاده شود.
کلمه پرسشی
در زبان عربی، برای پرسش در مورد تعداد، مکان و... از کلمههای پرسشی استفاده میشود. در جدول زیر، انواع کلمههای عربی پرسشی، با معنی آنها و همراه با مثال نشان داده شدهاند.
کلمه پرسشی | مثال |
أَ (آیا) | أجاءَ الأبُ إلي البیتِ. (آیا پدر به خانه آمد؟) |
هَلْ (آیا) | هَلْ جاءَ الأبُ إلي البیتِ. (آیا پدر به خانه آمد؟) |
مَنْ (چه کسی / چه کسانی) | مَنْ هذه الطالِبةُ. (این دانشآموز کیست؟) |
ما / ماذا (چه چیزی) | ما هذه. (این چیست؟) |
أَیْنَ (کجا) | أین أبي. (پدرم کجاست؟) |
کَمْ (چند) | کم قلمٌ عِندکَ. (چند مداد داری؟) |
نکته: «لِمَنْ» به معنای «برای چه کسی؟» یا «مال چه کسی؟» است و برای سؤال کردن در مورد مالکیت از آن استفاده میشود: لِمَنْ هذا القلمُ. (این مداد مال چه کسی است؟)
اعداد عربی
در جواب جملههایی که با «کَمْ» سؤالی شده باشند، معمولاً از اعداد عربی استفاده میشود. اعداد اصلی عربی، از ۱ تا ۱۲، با مثال در جدول زیر نشان داده شدهاند.
اعداد اصلی عربی | مثال |
واحِد - واحِدة (یک) | قلمٌ واحِدٌ (یک قلم) - مِنْضَدَةٌ واحِدةٌ (یک میز) |
إِثْنانِ - إِثْنَتانِ (دو) | طالِبانِ إِثْنانِ (دو دانشآموز پسر) - طالِبَتانِ إِثْنَتانِ (دو دانشآموز دختر) |
ثَلاثَة (سه) | ثَلاثَة کُتُبٍ (سه کتاب) |
أَرْبَعَة (چهار) | أَرْبَعَة طُلّابٍ (چهار دانشآموز) |
خَمْسَة (پنج) | خَمْسَة نَوافِذٍ (پنج پنجره) |
سِتَّة (شش) | سِتَّة مَدارِسٍ (شش مدرسه) |
سَبْعَة (هفت) | سَبْعَة دَفاتِرٍ (هفت دفتر) |
ثَمانیَة (هشت) | ثَمانیَة مَکاتِبٍ (هشت کتابخانه) |
تِسْعَة (نه) | تِسْعَة أَقلامٍ (نه قلم) |
عَشَرَة (ده) | عَشَرَة جَرائدٍ (ده روزنامه) |
أَحَدَ عَشَرَ - إِحدي عَشرة (یازده) | أَحَدَ عَشَرَ تلمیذً (یازده دانشآموز پسر) - إِحدي عَشرة تلمیذةً (یازده دانشآموز دختر) |
إِثْنا عَشَر - إِثْنتا عَشرة (دوازده) | إِثْنا عَشَر طالِباً (دوازده دانشآموز پسر) - إِثْنتا عَشرة طالِبةً (دوازده دانشآموز دختر) |
برای یادگیری بهتر اعداد و کاربرد آنها به نکتههای زیر توجه کنید.
- به کلمهای که با استفاده از اعداد مختلف، تعداد آن را نشان میدهیم، «مَعدود» گفته میشود.
- اعداد واحِد و واحِدة، همچنین إِثْنانِ و إِثْنَتانِ بعد از معدود خود میآیند، اما سایر اعداد قبل از معدود خود قرار میگیرند.
- واحِد و واحِدة، همچنین إِثْنانِ و إِثْنَتانِ از نظر جنس با معدود خود مطابقت دارند، اما سایر اعداد (ثَلاثَة تا عَشَرَة) از نظر جنس برعکس معدود خود هستند.
- اعداد واحِد و واحِدة، همینطور إِثْنانِ و إِثْنَتانِ از نظر اعراب کلمه (حرکت حرف آخر) با معدود خود یکسان هستند.
- معدود اعداد ثَلاثَة تا عَشَرَة، همیشه جمع است و با تنوین کسره (ـٍ) میآید.
- معدود اعداد أَحَدَ عَشَرَ و إِحدي عَشرة، همچنین إِثْنا عَشَر و إِثْنتا عَشرة، همیشه مفرد است و با تنوین نصب (ـً) میآید.
ضمایر منفصل و متصل عربی
ضمایر کلمههایی هستند که جانشین انواع اسمها میشوند و از تکرار آنها جلوگیری میکنند. ضمایر عربی به دو دسته ضمیر منفصل و ضمیر متصل تقسیم میشوند. هر کدام را در ادامه با مثال توضیح دادهایم.
- ضمایر منفصل بهصورت جداگانه به کار میروند، مانند: هُوَ، أنتِ.
- ضمایر متصل همیشه به کلمه قبل از خود متصل میشوند، مانند خَرَجا، عینکم.
از طرف دیگر، ضمایر عربی به دو دسته مرفوعی و منصوبی (یا مجروری) نیز تقسیم میشوند. توضیح این نوع از ضمایر را نیز در ادامه مشاهده میکنید.
- ضمایر مرفوعی بهجای مبتدا یا فاعل جمله میآیند، مانند: هُوَ ناجِحٌ (مبتدا) - نَهَضَتا (فاعل)
- ضمایر منصوبی جایگزین مفعول جمله میشوند (مانند جَعَلَه) و ضمایر مجروری بعد از حروف جر (مانند فیها) یا بعد از اسمها (بَیْتُها) میآیند. ضمایر منصوبی و مجروری در ظاهر کاملاً یکسان هستند، اما محل قرار گرفتن آنها متفاوت است.
تمامی ضمایر به لحاظ مذکر و مؤنث بودن، همچنین از نظر مفرد، مثنی و جمع بودن بودن با مرجع ضمیر (کلمهای که بهجای آن آمدهاند) مطابقت دارند.
ضمایر مرفوعی
ضمایر منفصل مرفوعی بهصورت جداگانه به کار میروند، اما ضمایر متصل مرفوعی به انتهای انواع فعلها متصل میشوند. در جدول زیر، انواع ضمایر منفصل و متصل مرفوعی در فعلهای ماضی و مضارع، به صورت پررنگ نشان داده شدهاند.
صیغه فعل - ضمیر منفصل مرفوعی | ضمیر متصل مرفوعی در فعل ماضی | ضمیر متصل مرفوعی در فعل مضارع |
مفرد مذکر غائب - هُوَ | ذَهَبَ | یَذْهَبُ |
مثنی مذکر غائب - هُما | ذَهَبَا | یَذْهَبَانِ |
جمع مذکر غائب - هُمْ | ذَهَبُوا | یَذْهَبْونَ |
مفرد مؤنث غائب - هي | ذَهَبَتْ | تَذْهَبُ |
مثنی مؤنث غائب - هُما | ذَهَبَتا | تَذْهَبَانْ |
جمع مؤنث غائب - هُنَّ | ذَهَبْنَ | یَذْهَبْنَ |
مفرد مذکر مخاطب - أَنتَ | ذَهَبْتَ | تَذْهَبْ |
مثنی مذکر مخاطب - أَنتُما | ذَهَبْتُما | تَذْهَبَانِ |
جمع مذکر مخاطب - أَنتُم | ذَهَبْتُم | تَذْهَبُونَ |
مفرد مؤنث مخاطب - أَنتِ | ذَهَبْتِ | تَذْهَبِینَ |
مثنی مؤنث مخاطب - أَنتُما | ذَهَبْتُما | تَذْهَبَانِ |
جمع مؤنث مخاطب - أَنتُنَّ | ذَهَبْتُنَّ | تَذْهَبْنَ |
متکلم وحده - أَنا | ذَهَبْتُ | أَذْهَبُ |
متکلم مع الغیر - نَحنُ | ذَهَبْنا | نَذْهَبُ |
نکته: فعلهای ماضی مفرد مذکر غائب، ماضی مفرد مؤنث غائب، مضارع مفرد مذکر غائب، مضارع مفرد مؤنث غائب، مضارع مفرد مذکر مخاطب، مضارع متکلم وحده و مضارع متکلم مع الغیر، ضمیر متصل مرفوعی ندارند.
ضمایر منصوبی و مجروری
ضمایر منصوبی و مجروری در ظاهر کاملاً به یکدیگر شبیهاند، اما محل قرار گرفتن آنها با هم تفاوت دارد. ضمایر متصل منصوبی به انتهای فعلها متصل میشوند، اما ضمایر متصل مجروری، بعد از حروف جر میآیند یا به اسم قبل از خود متصل میشوند.
ضمایر متصل منصوبی و مجروری در جدول زیر نشان داده شدهاند.
صیغه | ضمایر متصل منصوبی | ضمایر متصل مجروری |
مفرد مذکر غائب | جَعَلَه (آن را قرار داد) | عَلَیه (بر آن) |
مثنی مذکر غائب | جَعَلَهُما ( آنها را قرار داد) | عَلَیهما (بر آنها) |
جمع مذکر غائب | جَعَلَهم (آنها را قرار داد) | عَلَیهم (بر آنها) |
مفرد مؤنث غائب | جَعَلَها (آن را قرار داد) | عَلَیها (بر آن) |
مثنی مؤنث غائب | جَعَلَهُما (آنها را قرار داد) | عَلَیهما (بر آنها) |
جمع مؤنث غائب | جَعَلَهنَّ (آنها را قرار داد) | عَلَیهنَّ (بر آنها) |
مفرد مذکر مخاطب | جَعَلَکَ (تو را قرار داد) | عَلَیکَ (بر تو) |
مثنی مذکر مخاطب | جَعَلَکُما (شما را قرار داد) | عَلَیکُما (بر شما) |
جمع مذکر مخاطب | جَعَلَکُمْ (شما را قرار داد) | عَلَیکُم (بر شما) |
مفرد مؤنث مخاطب | جَعَلَکِ (تو را قرار داد) | عَلَیکِ (بر تو) |
مثنی مؤنث مخاطب | جَعَلَکُما (شما را قرار داد) | عَلَیکُما (بر شما) |
جمع مؤنث مخاطب | جَعَلَکُنَّ (شما را قرار داد) | عَلَیکُنََ (بر شما) |
متکلم وحده | جَعَلي (من را قرار داد) | عَلَیَّ (بر من) |
متکلم مع الغیر | جَعَلنا (ما را قرار داد) | عَلَینا (بر من) |
نکته: اگر فعلی هم ضمیر متصل مرفوعی و هم ضمیر متصل منصوبی داشته باشد، اول ضمیر متصل مرفوعی و سپس ضمیر متصل منصوبی قرار میگیرد. مانند فعل «خَرَجْناهم» که بعد از ریشه این فعل (خَرَجَ)، ابتدا ضمیر متصل مرفوعی «نا» و سپس ضمیر متصل منصوبی «هم» آمده است.