اصول ویراستاری متن فارسی – ۲۰ نکته و اصل که باید بدانید
ویرایش متن فارسی به دقت و مهارت خاصی نیاز دارد. هدف از این کار، انتقال معنا به شکلی واضح و گویا به خواننده است. برای این منظور، اصول و روشهایی تعریف شده است که با رعایت آنها میتوان به متنی یکدست و روان دست یافت. بنابراین، وظیفه ویراستار، ویرایش متن از نظر ساختاری و دستوری است. کتابی که درست ویرایش نشده باشد، هر چقدر هم محتوای ارزشمندی داشته باشد، نمیتواند مخاطب را جذب کند. در این آموزش قصد داریم اصول ویراستاری متن فارسی را آموزش دهیم و به نکتههای مهمی در این رابطه اشاره کنیم.
اصول ویراستاری چیست ؟
زبان وسیلهای برای برقراری ارتباط و انتقال معنا به افراد مختلف است. به کمک آن میتوانیم مفهوم و منظور خود را به طرق مختلف به مخاطب منتقل کنیم. حین گفتوگو یا نوشتن متن، باید بهگونهای این کار را انجام دهیم که منظورمان به طور کامل به مخاطب منتقل شود. به عبارت دیگر، زبان عامل برقراری یک ارتباط دوطرفه است و نهتنها قصد گوینده یا نویسنده، بلکه برداشت مخاطب نیز حائز اهمیت است.
برقراری این ارتباط هم از طریق گفتار و هم نوشتار میسر است. زبان گفتار، همان زبان محاوره یا زبان روزمره در گفتوگوهای میان مردم است. زبان نوشتار نیز به عنوان زبان معیار در مدرسه و دانشگاه تدریس میشود. زبان میتواند طرز تفکر افراد با سطح سواد متفاوت را بیان کند و از این رو، روانی کلام تأثیر بسزایی در درک و فهم موضوع خواهد داشت. برای مثال، استفاده از جملههای کوتاه و واضح، میتواند مفهوم را بهراحتی به مخاطب انتقال دهد.
در این میان، نقش کسی که متن را ویرایش و بازخوانی میکند، پررنگ میشود. به این شخص ویراستار گفته میشود. ویراستار باید بتواند متن نویسنده را با زبان معیار تطبیق دهد تا خواننده منظور نویسنده را به طور دقیق دریابد.
بنابراین ویراستار نقشی کلیدی و حیاتی در شکل دادن به یک اثر دارد، زیرا هم درک آن را برای مخاطب هموار میسازد و هم ایرادهای متن را برطرف میکند. در نهایت، اثری که به دست خواننده میرسد، به اصطلاح، اثری ویراسته و یکدست خواهد بود. وظیفه ویراستار، برنامهریزی دقیق و بررسی اطلاعات درون متن است تا در نهایت اثری به دست خواننده برسد که از هر لحاظ او را جذب کند. اگر به یادگیری اصول نگارش درست در متون مختلف علاقهمندید، پیشنهاد میکنیم از فیلمهای مجموعه آموزش اصول درستنویسی و نگارش صحیح فرادرس بهره ببرید.
اما پرسشی که در این باره مطرح میشود این است که ویراستار تا چه حد میتواند متن را تغییر دهد. در پاسخ به این پرسش باید بگوییم که ویراستار قرار نیست متن را تغییر دهد یا آن را بازنویسی کند، مگر اینکه برای این کار دلایل ویرایشی کافی و قانعکننده داشته باشد. او باید اشتباهات متن را پیدا و آنها را اصلاح کند. در این خصوص باید به این مسئله واقف باشد که طبق قواعد و اصول ویراستاری پیش برود.
رعایت اصول ویراستاری به قوانین و نکات مهمی نیاز دارد. افرادی که دورههای ویراستاری را گذراندهاند، بهخوبی از این قوانین آگاهی دارند و هنگام ویرایش متن آنها را به کار میگیرند.
اصول ویراستاری شامل تمام نکتهها و قوانینی است که برای ویرایش یک کتاب یا یک مقاله باید رعایت شود. درواقع، ویراستار باید بتواند متنی به دور از هرگونه اشتباه فنی، ساختاری یا محتوایی تحویل دهد تا بر دل خواننده بنشیند و از خواندنش لذت ببرد. همچنین باید برطبق فارسی معیار انجام شود و درنهایت اصل یکدستی رعایت شود. اگر متنی چنین ویژگیهایی را نداشته باشد، وظیفه ویراستار است که با رعایت اصول ویراستاری آن را ویرایش کند.
برای شناخت اصول ویراستاری در این آموزش سعی کردهایم به مباحثی مانند قوانین ویراستاری و نکتههای مهم در این خصوص بپردازیم. همچنین نمونههایی را در خصوص ویرایش متن فارسی و انگلیسی و اصول ویراستاری مقاله ارائه خواهیم کرد. علاوه بر این، به برخی از قواعد نشانهگذاری اشاره میکنیم. اما قبل از هر چیز، لازم است ابتدا با انواع ویرایش در زبان فارسی آشنا شویم.
انواع ویرایش
در زبان فارسی برای ویرایش متن سه روش تعریف شده است. این سه روش عبارتند از:
- ویرایش فنی
- ویرایش زبانی
- ویرایش محتوایی
هر یک از این روشها ویژگیهای خاصی دارد که در ادامه این مطلب به آن اشاره کردهایم.
ویرایش فنی
هدف از ویرایش فنی، اصلاح متن بهلحاظ ویژگیهای ظاهری است، به همین دلیل به آن «ویرایش صوری» نیز میگویند. برای مثال، رعایت اصل یکدستنویسی هنگام ویرایش متن، نوعی ویرایش فنی به شمار میرود، چراکه ظاهر متن ساختار منسجمی پیدا میکند و فهم آن برای خواننده راحتتر میشود.
علاوه بر این، پیدا کردن غلطهای املایی و ویرایش آنها نیز یکی از روشهای ویرایش فنی است. ویراستار در این نوع ویرایش، باید بتواند کلمههایی را که املای نادرستی دارند یا اشتباه تایپ شدهاند پیدا کند تا متن به دور از هر گونه غلط املایی یا تایپی به دست مخاطب برسد. از دیگر مواردی که در ویرایش فنی باید مدنظر ویراستار قرار بگیرد، پاراگرافبندی و نشانهگذاری در متن است.
متن باید پاراگرافبندی منسجمی داشته باشد. به عبارت دیگر، جملههایی که کنار هم قرار میگیرند، باید مرتبط و منسجم باشند. در این حالت، ویراستار موظف است تعداد جملههایی که کنار هم قرار میگیرند و نظم و ارتباط آنها را با هم بررسی کند و در صورت وجود پاراگرافهای طولانی در متن، آنها را به پاراگرافهای کوتاهتری تقسیم کند.
نشانهگذاری نیز یکی از موارد مهم در اصول ویراستاری به شمار میرود، زیرا به بهتر شدن متن کمک میکند و خواندن جملهها را برای خواننده سادهتر میکند. مواردی از قبیل گذاشتن نقطه در انتهای جمله، یا قرار دادن علامتهای دیگری مانند کاما، نقطهکاما، دونقطه، علامت ندا و غیره میتواند در سهولت خواندن متن تأثیر زیادی داشته باشد.
اما نکته مهم نحوه استفاده درست از آنها در متن است. در حقیقت ویراستار باید با این علامتها آشنایی داشته باشد و کاربرد آنها را در جمله بهخوبی بداند و در صورت لزوم از آنها بهدرستی استفاده کند. این کار به ویرایش ظاهری متن کمک شایانی میکند. در این آموزش علامتهای نشانهگذاری را به طور کامل و با ذکر مثال توضیح خواهیم داد.
ویرایش زبانی
ویرایش زبانی به این مفهوم است که متن تا حد ممکن به زبان معیار نزدیک باشد. در این نوع ویرایش، برخلاف ویرایش فنی، ویراستار با ویژگیهای ظاهری متن سروکار ندارد، بلکه به ساختار جملهها و بررسی آنها با قواعد زبان معیار و اصول ویراستاری و نگارش میپردازد. جمله زیر را در نظر بگیرید.
ایمیل را دیروز چند بار فرستادم ولی ارسال نشد.
در این جمله، برخی از اجزای کلام سر جای خود قرار نگرفتهاند و همین امر باعث شده که خواندن و درک آن کمی مشکل شود. چیدمان درست این اجزا در کنار هم و تبدیل آن به جملهای خواناتر، از وظایف ویراستار زبانی است. برای مثال، جمله فوق را میتوانیم از نظر زبانی به شکل زیر ویرایش کنیم.
دیروز چند بار ایمیل را فرستادم، ولی ارسال نشد.
در این جمله، علاوه بر تغییر سازههای زبانی، از علامت ویرگول یا کاما نیز استفاده شده است. گذاشتن علامت کاما، ویرایش فنی محسوب میشود.
ویرایش محتوایی
یکی دیگر از روشهایی که برای ویرایش متن کاربرد دارد، ویرایش محتوایی است. همانطور که از اسمش پیداست، این نوع ویرایش با محتوای متن سروکار دارد و وظیفه ویراستار در این خصوص، بررسی طرح و انسجام میان جملهها است. در این نوع ویرایش، ویراستار موظف است متن را بازبینی کند و آن را از نظر نگارشی، دستوری، انسجام، ارجاعات و مواردی از این دست بررسی کند. برای مثال، اگر پاراگرافی مفهوم را بهدرستی منتقل نمیکند، یعنی از نظر محتوا باید ویرایش شود. یا اگر قسمتهایی از متن بهخوبی فهمیده نمیشود، ممکن است محتوای آن به ویرایش نیاز داشته باشد.
اگر ویراستار به متن تسلط کافی نداشته باشد یا اطلاعاتی درباره موضوع آن نداشته باشد، نمیتواند آن را از نظر محتوایی ویرایش کند. این مسئله درمورد مقالههای عملی و پژوهشی اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا ویراستار باید به موضوع آن اشراف داشته باشد تا بتواند اصطلاحات و جملههای تخصصی آن را ویرایش کند. همچنین، اگر متنی از زبان انگلیسی یا زبان دیگری به فارسی ترجمه شده باشد، ویراستار باید به آن زبان تا حدودی تسلط داشته باشد که در صورت مواجهه با جملههایی که درست ترجمه نشدهاند یا ابهام دارند، بتواند به متن اصلی رجوع کند و آنها را تطبیق دهد.
در مجموعه، ویرایش محتوا در مقایسه با ویرایش فنی و زبانی، دشوارتر است و برای این کار، به ویراستار متخصصی نیاز داریم که هم به اصول ویراستاری واقف باشد و هم بتواند متن را به طور تخصصی بررسی کند یا در صورت لزوم آن را با متن اصلی مطابقت دهد. بدون شک مهارت ویراستار در این نوع ویرایش، میتواند نتیجه بهتری را رقم بزند.
اصول ویراستاری و نگارش
یکی از اصولی که در ویرایش متنهای گوناگون، بهویژه هنگام ویرایش فنی با آن مواجه میشویم، توجه به علائم نگارشی و نشانهگذاری است. استفاده درست و مناسب از علامتهایی مانند کاما، نقطه، دونقطه و غیره میتواند در روانی متن و فهم بهتر آن برای خواننده تأثیر چشمگیری داشته باشد.
در بسیاری از متنها، ازجمله رمانهای فارسی، نشانهگذاری اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا خواننده به دنبال روشی برای سهولت در خواندن و سریعتر خواندن است. در ادامه این مقاله سعی کردهایم به طور کامل و با مثال، به این نشانهگذاریها اشارهای داشته باشیم.
یکی از مواردی که هنگام ویراستاری باید در نظر گرفت، رعایت فاصلهگذاری است. در دستورخط فارسی دو نوع فاصله وجود دارد که به صورت زیر تعریف میشود:
- فاصله برونکلمهای: فاصله یکحرفی بین کلمهها است که به آن فاصله کامل نیز گفته میشود.
- فاصله درونکلمهای: فاصله درون کلمه یا بین اجزای کلمه است که به «نیمفاصله» آن را میشناسیم.
یکی از اصول ویراستاری توجه به فاصلهگذاری در متن است. در زبان فارسی بسیاری از کلمهها با نیمفاصله نوشته میشوند و اگر توجهی به آن نداشته باشیم، ممکن است بخشی از کلمه در انتهای سطر و بخش دیگر در ابتدای سطر دیگر قرار بگیرد و در انتقال معنا و مفهوم کلمه مشکل ایجاد کند. به کلمههایی که نیمفاصله دارند، موقع ویرایش باید دقت کرد تا بافاصله نوشته نشوند. برای مثال، کلمههای زیر را باید نیمفاصله نوشت:
- دستکم
- روشها
- مسئولیتپذیری
- نیمفاصله
- آوردهام
نشانه گذاری در متن
برای ویرایش متن، صرفاً پیدا کردن غلط املایی یا یکدست کردن متن و توجه به ساختار جمله و دستورزبان نمیتواند کافی باشد. توجه به نشانهگذاری نیز مهم است و در زیبایی و خوانایی متن تأثیر زیادی دارد. نشانهگذاری طبق اصول و قوانین خاصی صورت میگیرد و از علامتهای مشخصی استفاده میشود. کاربرد علامتهای نشانهگذاری را در این بخش به طور کامل توضیح خواهیم داد.
نقطه
نقطه «.»، علامتی است که در انتهایی جمله خبری گذاشته میشود. به کمک نقطه میتوانیم دو جمله را از هم تفکیک و مکث ایجاد کنیم تا درک آن بهتر شود. بنابراین، یکی از کاربردهای نقطه در پایان جملههای خبری است. کاربردهای نقطه را بهطور کلی میتوان در موارد زیر خلاصه کرد.
- در پایان جمله (بهجز پرسشی و تعجبی): همانطور که اشاره شد، در پایان جمله خبری از نقطه استفاده میکنیم تا نشان دهیم جمله تمام شده و قرار است جمله دیگری گفته شود. به مثالهای زیر توجه کنید.
- دیروز او را دیدم.
- باور نمیکردم که بعد از گذشت اینهمه سال، یک بار دیگر بتوانم او را ببینم.
- وارد خانه شدم. کسی آنجا نبود، اما پنجره باز بود و باد سردی به داخل میوزید.
- در انتهای پانوشت: در انتهای عبارت یا جملهای که در پانوشت مینویسیم یا هنگام افزودن پینوشت از نقطه استفاده میکنیم. پینوشت معمولاً با علامت اختصاری «پ. ن» شروع میشود که بین آن نقطه قرار میگیرد. حرف «ن» نیز بافاصله از نقطه نوشته میشود.
- پس از حروف اختصاری یا کلمات مخفف: هنگامی که اسم شخص یا مکانی را به شکل مخفف یا کوتاه مینویسیم، از نقطه کمک میگیریم، مانند «واشنگتن دی. سی.».
- در انتهای جملهای که برای ذکر منبع نوشته شده است: رضاییراد، محمد، «فرشته تاریخ»، تهران، بیدگل، ۱۴۰۰.
نکته: یکی از اشتباهات رایج نگارشی، استفاده از نقطه در پایان تیتر است. در نظر داشته باشید که پس از تیترها بههیچوجه از نقطه استفاده نمیکنیم.
ویرگول
ویرگول «،» کلمهای فرانسوی است که در انگلیسی به آن «کاما» (Comma) میگویند و در زبان فارسی به عنوان یکی از نشانههای علامتگذاری کاربرد دارد. موارد استفاده از کاما در زبان فارسی، بیشتر برای جدا کردن بندها یا جملهها از هم است، اما در برخی موارد، برای جداسازی اجزاء جمله نیز به کار میرود. کاربرد ویرگول را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- در جملههای شرطی: جملههای شرطی با کلمه «اگر» شروع میشوند. در این نوع جملهواره، دو جملهواره پیرو و پایه داریم. در صورتی که جملهواره وابسته در ابتدای جمله قرار بگیرد، بعد از آن از کاما استفاده میکنیم، مانند مثال زیر:
اگر زودتر به مهمانی رفته بودی، میتوانستی او را ببینی.
- بین دو جمله مرکب: اگر دو جمله مرکب داشته باشیم و بخشی از جمله دو به قرینه جمله اول حذف شود، ویرگول میگذاریم، مانند مثال زیر:
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.
- بعد از گروههای قیدی: اگر قید در جمله به کار رفته باشد، معمولاً بعد از آن کاما میآید، مانند مثالهای زیر:
سرانجام، جلسه بهطور رسمی برگزار شد.
بنابراین، باید بیشتر به این مسئله فکر کنیم.
- برای جدا کردن اعداد و نشانیها: برای جدا کردن اعداد از هم، از ویرگول استفاده میکنیم. همچنین برای آدرس دادن از ویرگول کمک میگیریم، مانند مثالهای زیر:
در صفحات ۱۳، ۱۴، ۱۵ و ۱۶ بهطور کامل به این موضوع اشاره شده است.
تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سهراه طالقانی، کوچه مانی، پ۳۱۲، ط۳، واحد۵.
- بین چند صفت: گاهی ممکن است در جملهای بیش از دو صفت در کنار هم استفاده شود. در این حالت آنها را برای جلوگیری از ایجاد ابهام، به کمک ویرگول از هم جدا میکنیم، مانند مثال زیر:
ناگهان موجودی ترسناک، سیاه و پشمالو از لای درختها بیرون پرید.
I went to buy some apples, oranges, and cucumbers.
رفتم تا چند سیب، پرتقال و خیار بخرم.
دونقطه
بیشترین کاربرد دونقطه «:» در نقلقول است، یعنی زمانی که چیزی را بهطور مستقیم از کسی نقل میکنیم. در ادامه به کاربردهای آن اشاره کردهایم.
- قبل از گیومه در نقلقول مستقیم: نقلقول مستقیم زمانی به کار میرود که جملهای را به طور مستقیم از کسی نقل کنیم. در این حالت باید عین جمله گوینده داخل گیومه نوشته شود. قبل از آن هم نام شخصی که نقلقول کرده را میآوریم. علامت دونقطه درست قبل از جمله نقلقول میآید، مانند مثال زیر:
معلم با صدای بلند گفت: «همه کتابهای خود را باز کنید.»
- بین ساعت و دقیقه: برای نوشتن ساعت و دقیقه، بین آن از دونقطه استفاده میکنیم، مانند «4:45».
- برای توضیح و تفکیک اجزاء جمله از هم: هنگامی که اجزاء جمله را در تقسیمبندی خاصی قرار میدهیم یا آنها را از هم تفکیک میکنیم، از دونقطه کمک میگیریم. عبارتهایی که برای این منظور به کار میروند، در زیر فهرست شدهاند. بعد از همه این عبارتها دونقطه میآید.
- عبارتاند از
- از این قرار است
- بدین شرح است
- میتوان به صورت زیر نوشت
- شامل موارد زیر میشود
به دو مثال با عبارتهای فوق و کاربرد دونقطه توجه کنید.
رفتار او سه دلیل دارد: تنهایی، خشم و کینه.
زمانها را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد: گذشته، حال و آینده.
- در تعریف واژه یا اصطلاح: در برخی موارد، واژهای را مینویسیم و بلافاصله آن را تعریف میکنیم. در این حالت از دونقطه استفاده میشود، مانند مثال زیر:
منبتکاری: شاخهای از صنایعدستی که در آن نقشها به صورت برجسته روی سطح کار ایجاد میشوند.
- بین نام گوینده و نقلقول او در مکالمه: در نمایشنامهها بیشتر با این مورد سروکار داریم. مانند گفتوگوی زیر که از نمایشنامه «فرشته تاریخ» به قلم محمد رضاییراد انتخاب شده است:
بنیامین: روایت کن!
برشت: چی رو؟
بنیامین: مرگ سقراط رو.
برشت: الآن؟
بنیامین: (با تحکم) بگو!
سهنقطه
سهنقطه «...» در بیشتر موارد، زمانی به کار میرود که جملهای ناتمام مانده باشد. سهنقطه در واقع، همان مکثی است که هنگام ادای جمله شنیده میشود، اما در نوشتار آن را با علامت سهنقطه به مخاطب منتقل میکنیم. بنابراین کاربردهای سهنقطه را میتوانیم در موارد زیر خلاصه کنیم:
- برای بیان جمله یا حرف ناتمام: در این حالت، علامت سهنقطه را بدون فاصله از کلمه قبل و بافاصله از کلمه بعد میگذاریم، مانند مثال زیر:
اما... اما او دیگر اینجا نیست. چطور بگویم... خیلی وقت است که از این شهر رفته.
- برای کوتاه کردن سخن: گاهی صرفاً به چند نمونه بسنده میکنیم. در این حالت، بهجای کلمه «غیره» میتوانیم از «...» استفاده کنیم، مانند مثال زیر:
زمان حال انواع مختلفی دارد: حال ساده، حال استمراری، حال کامل و...
- برای نشان دادن سکوت در گفتوگوها: در برخی موارد، هنگام گفتن دیالوگ، بری اینکه سکوت شخص را نشان دهیم، از سهنقطه کمک میگیریم، مانند مثال زیر:
مادر: النا، چرا اینقدر دیر کردی؟
النا:...
مادر: نشنیدی؟ پرسیدم چرا اینقدر دیگر کردی؟
النا:...
مادر: از این به بعد دیگر بدون اجازه بیرون نمیروی.
نقطهویرگول
نقطهکاما یا نقطهویرگول «؛» بین دو جملهای قرار میگیرد که از نظر ساختاری دو جمله کامل در نظر گرفته میشوند. در واقع میتوان گفت که کاربرد این علامت زمانی است که مکثی بلندتر از ویرگول و کوتاهتر از نقطه وجود داشته باشد. در زبان انگلیسی این علامت را به صورت «;» مینویسیم، اما در زبان فارسی، علامت ویرگول در بالا و نقطه در پایین قرار میگیرد.
نکته مهم در رابطه با کاربرد نقطهویرگول در جمله این است که هر دو جملهواره باید مستقل باشند. به بیان دیگر، بهتر است دو جمله پایه و پیرو را با ویرگول از هم تفکیک کنیم. به مثالهای زیر توجه کنید تا با کاربرد نقطهویرگول بیشتر آشنا شوید.
فردا به من زنگ بزن؛ در آن صورت میتوانم صحبت کنم.
علی، مدیر ارشد؛ سام، سرآشپز؛ و نیما، کارمند اجرایی؛ همگی در مراسم حضور یافتند.
نکته: در ویرایش رمان، معمولاً بعد از کلمههای فوق، کاما میآید. در مجموع، بهتر است تا حد ممکن از نقطهکاما استفاده نکنیم، مگر در جملههای ساده و کوتاه که فهم آن دشوار نشود.
از دیگر کاربردهای نقطهویرگول میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- برای تفکیک دو جمله توضیحی از هم: هنگامی که قصد داریم مواردی را بهطور جداگانه برشمریم، در پایان هر جزء از نقطهویرگول و در پایان جزء آخر از نقطه استفاده میکنیم، مانند مثال زیر:
کیفیت زندگی شما را دو چیز تعیین میکند: اول، کتابهایی که میخوانید؛ دوم، آدمهایی که ملاقات میکنید.
- وقتی چند کلمه با ویرگول از هم جدا میشوند، برای تفکیک جمله دوم از نقطهویرگول استفاده میکنیم: بعضیوقتها در جملهای چند کلمه پشتسرهم به کار رفته که نیاز است آنها را بهکمک ویرگول از هم جدا کنیم. اما برای ادامه جمله و تفکیک جمله بعدی از قبلی، اگر بازهم ویرگول بگذاریم، ممکن است ابهام ایجاد کند. به همین دلیل ترجیحاً نقطهویرگول میآوریم، مانند مثال زیر:
اگر عینکآفتابی، ضدآفتاب و حوله بیاورید؛ میتوانیم به کنار دریا برویم.
- بین تیترها: گاهی بعد از واژهای در تیترها، از کلمهای برای توصیف یا تعریف ویژگیهای آن استفاده میکنیم. در این صورت باید نقطهویرگول به کار ببریم، مانند مثالهای زیر:
جان اشتاین بک؛ نماینده مکتب ناتورالیسم
- بین عنوان اصلی و فرعی کتاب: در برخی موارد، عنوان کتاب یا مقاله، هم تیتر اصلی دارد و هم تیتر فرعی. برای جدا کردن آنها از یکدیگر از نقطهکاما کمک میگیریم، مانند مثال زیر:
البته که عصبانی هستم؛ پنج جستار درباره وطن و انزوای خودخواسته
گیومه
کاربرد گیومه برای نقلقول است. به همین دلیل به آن «علامت نقلقول» نیز میگویند. در زبان انگلیسی از علامت " " و در زبان فارسی از «» برای گیومه استفاده میکنیم. بنابراین، این نکته مهم را در نظر داشته باشید که از آنها اشتباه استفاده نکنید. کاربرد گیومه در متنهای فارسی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
- در نقلقول مستقیم: هنگامی که جملهای از زبان کسی عیناً نقل میشود، آن جمله را داخل گیومه میگذاریم، مانند مثال زیر:
او گفت: «فردا رأس ساعت ۱۰ حرکت میکنیم.»
- برای گیومه داخل گیومه: اگر داخل جمله نقلقول، نقلقول دیگری بیاوریم، گیومه داخل گیومه را با علامت گیومه مفرد لاتین (' ') مشخص میکنیم، مانند مثال زیر:
مادرش ابراز ناراحتی کرد: «ماری گفت 'دیروز کار داشتم و به مهمانی نرسیدم'.»
- برای تأکید بر اصطلاحات علمی و فنی، عنوانهای مقاله یا سرفصلهای کتاب: اگر در جملهای برای اولین بار از اصطلاحات علمی استفاده کنیم، آن را داخل گیومه میآوریم. اما برای بار دوم یا بیشتر، به گیومه نیازی نیست. مثال زیر را در نظر بگیرید:
کلمه فرانسوی «ویرگول» را در زبان انگلیسی معادل «کاما» در نظر گرفتهاند.
نام این بیماری «اختلال دوقطبی» است. اختلال دوقطبی بیشتر در میان افرادی شایع است که...
دخترک گفت: «در شهر شما هم هوا سرد است؟»
***
مرد اشارهای به تابلو کرد و گفت: «میتوانی از آن طرف بروی.»
پرانتز
واژه پرانتز «( )» در اصل فرانسوی است که در زبان انگلیسی با عنوان «Parenthesis» وارد شده است. در زبان فارسی به آن «کمانک» نیز گفته میشود، اما واژه پرانتز کاربرد بیشتری دارد. موارد استفاده از پرانتز به صور زیر خلاصه شده است:
- برای بیان سال تولد و وفات در وسط جمله: هر گاه در جملهای، نام شخصی برده شود و همزمان به تاریخ تولد و مرگ او اشاره شود، آن را داخل پرانتز میآوریم، مانند مثال زیر:
هانس کریستین اندرسون (دوم آوریل ۱۸۰۵ - چهارم اوت ۱۸۷۵) نویسنده معروف اهل دانمارک و صاحب آثار مشهوری مانند جوجهاردک زشت و بندانگشتی است.
- برای افزودن نام دیگر واژه: وقتی به معادل واژهای در جمله اشاره شود که در زبان دیگر رایج است یا مترادف آن در همان زبان باشد، کلمه دیگر را داخل پرانتز میگذاریم، مانند مثال زیر:
یکی از زمانهای پرکاربرد، حال کامل (ماضی نقلی) است.
- برای بیان نام قدیمی شهر یا لقب شخصی معروف: اگر در جمله بخواهیم در کنار اسم یا مکانی که اشاره کردهایم، نام قدیمی آن یا لقبی را نیز مطرح کنیم، داخل پرانتز میآوریم. به مثال زیر دقت کنید.
میرزا محمدتقیخان فراهانی (امیرکبیر) صدر اعظم ایران در عهد قاجار بود که در زمان ناصرالدین شاه به قتل رسید.
بلوار نلسون ماندلا (خیابان جردن) یکی از خیابانهای شناختهشده شمال شهر تهران است.
- برای ارجاع دادن داخل متن: بعضی وقتها برای اینکه نام منبع یا نویسندهای را درون متن ذکر کنیم، آن را داخل پرانتز میگذاریم، مانند مثال زیر:
امروز مامان مُرد. شاید هم دیروز. نمیدانم. تلگرامی از خانه سالمندان به دستم رسید: «مادر درگذشت. مراسم تدفین فردا. با احترام.» این چیزی را نمیرساند. شاید هم دیروز بوده است. (بیگانه، آلبر کامو، ۵)
- برای بیان حالت یا لحن گوینده در نمایشنامه: در برخی موارد، در نمایشنامه، لازم است لحن گوینده به مخاطب نشان داده شود. در چنین شرایطی، قبل از آنکه نقلقول شود، داخل پرانتز به لحن یا حالت او و سپس به جمله اشاره میشود، مانند دیالوگ زیر:
دون ژوان: من فکر میکنم آنا، بهتر است که همین جا بمانی.
آنا: (حسودانه) نمیخواهی که با تو باشم.
نکته: گاهی از علامت کروشه یا قلاب «[ ]» بهجای پرانتز برای نمایشنامهها استفاده میشود.
- در فرمولهای ریاضی: در فرمولهای ریاضی، فیزیک یا شیمی نیز از این علامت زیاد استفاده میشود که ممکن است در برخی از مقالههای علمی با آن مواجه شویم، مانند مثالهای زیر:
p = (a + b) . 2
قلاب یا کروشه
علامت دیگری که دانستن آن برای اصول ویراستاری لازم است، علامت «کروشه» یا «قلاب» است که در زبان انگلیسی به آن «Bracket» میگویند. کاربرد علامت کروشه به صورت خلاصه عبارت است از:
- برای افزودن توضیحی به نقلقول: در برخی موارد، هنگامی که از ضمیر فاعلی در جمله استفاده میکنیم، برای پیشگیری از ابهام، بهتر است نام شخص را نیز بیاوریم، مانند مثال زیر:
در تاریخ نوشتهاند: «او [ناصرالدین شاه قاجار] به سلطان صاحبقران معروف بود.»
- در نمایشنامهها برای بیان حالت یا دستور اجرایی: همانطور که اشاره شد، در نمایشنامهها، برای بیان عواطف یا حالت افراد میتوانیم از علامت پرانتز یا کروشه استفاده کنیم، مانند مثال زیر:
او گفت: «با این کار، زندگیات جهنم خواهد شد.» [صدای فریاد]
علامت سؤال
از علامت سؤال در انتهای جملات پرسشی استفاده میشود، مانند مثالهای زیر:
چه روزی از مسافرت برمیگردی؟
چرا به دیدنش نمیروی؟
اما کاربرد علامت سؤال فقط به جمله پرسشی محدود نمیشود. برای نقلقول مستقیم از نوع سؤالی نیز از این علامت استفاده میکنیم که همیشه داخل گیومه قرار میگیرد، مانند مثال زیر:
پرسید: «تا حالا او را از نزدیک دیدهای؟»
او با ناراحتی پرسید: «فکر نمیکنی خیلی دیر به من خبر دادی؟»
او از من پرسید که چه زمانی از مسافرت برمیگردم.
***
او میخواست بداند که با او حرف زدهام یا خیر.
علامت ندا
علامت ندا «!» کاربرد علامت ندا را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- بعد از اصوات: بعد از برخی از اصوات برای نشان دادن احساسات از علامت ندا استفاده میکنیم، مانند مثالهای زیر:
وای! چطور توانستی با او چنین رفتاری داشته باشی؟
- برای تأکید یا تعجب: در برخی موارد، برای ابراز تعجب یا تأکید از علامت ندا استفاده میکنیم، مانند مثال زیر:
عجب! پس تو هم متوجه شدی!
عجب آدم تنبلی!
نباید دست به این کار بزنی!
- برای تحقیر کردن یا کنایه زدن: گاهی برای تحقیر یا تمسخر از این علامت استفاده میشود. به مثال زیر و لحن کنایی آن توجه کنید.
از لحنت معلوم است که اصلاً عصبانی نیستی!
- برای خطاب کردن اسمی که منادا واقع شده است: در این حالت تکیه بر روی هجای اول خواهد بود، مانند مثال زیر:
سارا! بیا اینجا!
خط تیره
برای نشان دادن فاصله از خط تیره یا «خط فاصله» استفاده میکنیم که در زبان انگلیسی با عنوان «Hyphen» شناخته شده است. مهمترین کاربردهای خط تیره در زبان فارسی به صورت زیر است.
- برای نشان دادن فاصله بین دو مکان: در این حالت، خط تیره بهجای حرفهای اضافه «تا» یا «به» استفاده میشود، مانند مثال زیر:
قطار تهران - مشهد ساعت ۹ حرکت میکند.
- برای نشان دادن بازه زمانی: وقتی به دو بازه زمانی اشاره میکنیم و در واقع میخواهیم فاصله بین آن دو بازه زمانی را نشان دهیم، از خط تیره کمک میگیریم. در این حالت عدد کمتر سمت چپ قرار میگیرد، مانند مثالهای زیر:
مغازه از ۱۶ - ۹ باز است.
ویکتور هوگو (۱۸۸۵ - ۱۸۰۲) شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس سبک رومانتیسم فرانسوی بود.
- بین دو واژه با معنی یکسان: برای جدا کردن دو واژه که مفهوم یکسانی دارند و در کنار هم قرار میگیرند، از خط تیره استفاده میشود. در جملههای زیر میتوانید نمونهای از خط تیره بین واژهها را مشاهده کنید.
اداره فرهنگی - هنری برای دانشجویان تسهیلات ویژهای در نظر گرفته است.
من به فیلمهای علمی - تخیلی علاقه چندانی ندارم.
- برای جدا کردن مکالمه بین افراد: در رمانها یا نمایشنامهها، هنگامی که گفتوگوی بین دو نفر شکل میگیرد، برای جدا کردن جملهها از خط تیره کمک میگیریم. به مکالمه زیر توجه کنید که بخشی از رمان «جای خالی سلوچ» به قلم محمود دولتآبادی است.
- یعنی این یک بغل چوبپنبه را برمیگردانی روی زمین؟ خجالت نمیکشی؟ تا حالا کی را دیدهای که هیزم از ده به صحرا ببرد؟ میخواهی مردم بهات بخندند؟
- بگذار بخندند؛ مگر مردم نان شب مرا میدهند که بهام بخندند؟
- برای جدا کردن جملههای معترضه از جمله اصلی: برای اینکه جمله معترضه را از جمله اصلی تفکیک کنیم، از خط تیره قبل و بعد از جمله معترضه استفاده میکنیم. به این ترتیب نشان میدهیم که اگر جمله معترضه را حذف کنیم، اطلاعات جمله ناقص نمیماند. در برخی موارد، بهجای خط تیره، ویرگول نیز به کار میرود. به مثال زیر دقت کنید تا با کاربرد خط تیره در این نوع جملهها بیشتر آشنا شوید.
ویکتور هوگو - یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی - آثار برجسته زیادی مانند بینوایان گوژپشت نوتردام، کارگران دریا و مردی که میخندد را از خود بهجا گذاشته است.
ماشادو د آسیس - نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس و نویسنده داستان کوتاه - به عنوان بزرگترین نویسنده ادبیات برزیل شناخته شده است.
***
ماشادو د آسیس نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس و نویسنده داستان کوتاه بود. او به عنوان بزرگترین نویسنده ادبیات برزیل شناخته شده است.
معرفی چند کتاب اصول ویراستاری
از آنجا که ویراستاری کاری بسیار دقیق است و به ظرافت خاصی نیاز دارد، بهتر است برای تسلط بیشتر بر اصول ویراستاری به کتابهای معتبری در این زمینه مراجعه کنیم. در ادامه تعدادی از این کتابها فهرست شدهاند.
معرفی چند کتاب برای اصول ویراستاری | |
غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، تهران: نشر دانشگاهی | |
فرهنگ درستنویسی سخن، یوسف عالی عباسآباد، تهران: سخن | |
بهروز صفرزاده، دستنامه ویرایش، تهران: سده | |
علی صلحجو، نکتههای ویرایش، تهران: مرکز | |
حسن ذوالفقاری، ویراستاری و درستنویسی، تهران: عمل | |
علیاشرف صادقی، فرهنگ املایی خط فارسی، تهران: فرهنگستان |
نکات مهم درباره اصول ویراستاری
همانطور که اشاره شد، وظیفه اصلی ویراستار، ویرایش متن با رعایت اصول ویراستاری است. بهگونهای که فهم آن برای خواننده آسانتر شود و متن یکدست باشد. اما ویراستار نمیتواند هر تغییری که بخواهد در متن ایجاد کند، بلکه باید ضمن توجه به قوانین ویراستاری، با کمترین تغییر ممکن، متن را ویرایش کند. هرچند، گاهی ممکن است متن به بازنویسی نیاز داشته باشد. در آن صورت، ویراستار میتواند با در نظر گرفتن موارد زیر، اصول ویراستاری را پیش ببرد.
- تا حد ممکن، از تغییر واژهها و اصطلاحات بهکاررفته در متن خودداری شود.
- بههیچوجه نباید در سبک نویسنده تغییری ایجاد شود.
- نباید مواردی که نویسنده توصیه و تأکید کرده، دستخوش تغییر شود.
- در نقلقول مستقیم، «عین» کلمههای نویسنده میآید و فقط میتوان ویرایش صوری انجام داد.
- در صورتی که در معنا و مقصود نویسنده تغییر ایجاد شود، ویرایش مجاز نیست.
- فقط لازم است نادرستها درست شود نه اینکه با دخالت سلیقه فردی ویراستار، کلمه درست به کلمه دیگری تغییر کند.
- سعی کنید جملههای بلند را به جملههای کوتاهتری تبدیل کنید. با این کار، درک جملهها برای خواننده آسانتر خواهد شد.
- مهمترین اصل ویراستاری، سادهنویسی است. در گذشته و بهویژه در متون ادبی، واژههای دشوار و جملههای پیچیده زیادی را مشاهده میکردیم. اما امروزه اصل سادهنویسی بر این نکته تأکید دارد که از واژهها و جملههای ساده استفاده شود تا مخاطب بهتر بتواند آن را درک کند.
- وقتی متنی را ویرایش میکنید، بعد مدتی چشمتان به آن عادت میکند و ممکن است متوجه برخی از غلطهای املایی یا ویرایشی نشوید. بنابراین توصیه میکنیم مدتی متن را کنار بگذارید. حتی شاید لازم باشد چند روز یا چند هفته به سراغ آن نروید یا از شخص دیگری بخواهید که آن را بخواند.
سوالات رایج درباره اصول ویراستاری متن فارسی
در بخش پایانی این مطلب سعی کردهایم به تعدادی از پرسشهای متدوال درباره اصول ویراستاری متن فارسی پاسخ دهیم.
ویرایش کتاب به چند روش صورت میگیرد؟
ویرایش کتاب به سه روش فنی، زبانی و محتوایی انجام میشود. در ویرایش فنی یا صوری، متن به لحاظ ویژگیهای ظاهری اصلاح میشود تا فهم آن برای خواننده سادهتر شود. در ویرایش زبانی، تا حد ممکن زبان متن به زبان معیار نزدیک میشود. در واقع هدف بررسی ویژگیهای ظاهری متن مانند غلط های املایی نیست، بلکه به ساختار جملهها و مطابقت دادن آن با قواعد زبان معیار میپردازد. در ویرایش محتوایی نیز طرح و انسجام میان جملهها و بازبینی متن از نظر نگاری، دستوری و مواردی از این قبیل بررسی میشود.
فاصلهگذاری در اصول ویراستاری چگونه است؟
برای اینکه بتوانیم متنی یکدست و ویراسته داشته باشیم، باید فاصله گذاری را رعایت کنیم. فاصلهگذاری به دو بخش درون کلمهای و برونکلمهای تقسیم میشود. به مورد اول «نیمفاصله» میگوییم که بهکمک آن به خواننده میگوییم که چیزی که میبیند، یک واژه است نه دو واژه. اما فاصله برونکلمهای شامل فاصله میان کلمههای داخل جمله است که به صورت یک فاصله گذاشته میشود. با رعایت کردن فاصلهگذاری، متن خواناتر میشود و کلمههایی که دو بخش دارند اما یک کلمه به شمار میروند، از هم جدا نمیشوند.
قواعد نشانهگذاری در اصول ویراستاری چیست؟
قواعد نشانهگذاری شامل علامتهایی مانند نقطه، ویرگول، نقطهویرگول، دونقطه، علامت سؤال و... میشود که برای انتقال سریع معنا به خواننده لازم است در متن به کار بروند. استفاده از این علامتها باعث میشود که خواننده هنگام خواندن متن، جملهها را روانتر بخواند و برای مثال اگر نیاز به مکث یا توضیحات بیشتری باشد، بهکمک این علامتهای نشانهگذاری رفع ابهام میشود. همچنین بهکمک برخی از آنها میتواند حالتها و عواطف گوینده را نیز درک کند.
کاربرد علامتهای نشانهگذاری در جمله چگونه است؟
به طور کلی برای همه علامتهای نشانهگذاری باید این نکته را در نظر داشته باشیم که علامتها بدون فاصله از کلمه قبل از خود و با فاصله از کلمه بعد از خود نوشته میشوند. برای مثال در جمله «سارا، که دختری دوازدهساله است، به او سلام کرد»، جمله غیرضروری بین دو ویرگول قرار گرفته که بدون فاصله از کلمه قبل و با فاصله از کلمه بعد آمده است.
سخن پایانی
در این مطلب، با اصول ویراستاری متن فارسی آشنا شدیم و ۲۰ نکته و راهحل برای رعایت کردن آن یاد گرفتیم. همچنین توضیحاتی درباره انواع ویرایش ارائه کردیم و تفاوت ویرایش فنی، زبانی و محتوایی را بررسی کردیم. علاوه بر این، یاد گرفتیم که برای ویرایش فنی متن، توجه به نشانهگذاری تأثیر چشمگیری در سرعت و سهولت خواندن متن خواهد داشت و به معرفی علامتهای نشانهگذاری پرداختیم و با ذکر مثال بیان کردیم.
در ادامه، سعی کردیم به نکتههای مهمی در خصوص اصول ویراستاری متن و مقاله اشاره کنیم. در انتها نیز تعدادی از کتابهای مهم و کاربردی در زمینه اصول ویراستاری را معرفی کردیم. در مجموع، برای یاد گرفتن اصول ویراستاری، باید مهارت لازم را کسب و متنهای مختلف را ویرایش کنید تا تسلط کافی پیدا کنید و به عنوان یک ویراستار مجرب، در حرفه خود موفق عمل کنید.
متن عالی بود واقعا استفاده کردم
خیلی خیلی شیوا و کامل بود لذت بردم ممنونم
با سلام بسیار عالی بود.
عالی توضیح دادین مرس از شما و فرادرس
با سلام؛
از همراهی شما با «مجله فرادرس» سپاسگزاریم.
درود. بینظیره.بسیار مختصر و مفید و ساده در عین حال فنی! به سهم خودم از وجود ارزشمندتان از خداوند متعال شاکرم
با سلام؛
از همراهی شما با «مجله فرادرس» سپاسگزاریم.