استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟ + راهنمای رایگان تهیه و اجرا
بهرهگیری از بازاریابی دیجیتال در دنیای امروز امری ضروری محسوب میشود. دیجیتال مارکتینگ از بهترین روشهای رشد و توسعه هر نوع کسب و کاری است و برای افزایش درآمد کسب و کار و گسترش آن، باید بهترین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ به کار گرفته شود. در این مطلب، بررسی میکنیم که منظور از استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست و چطور میتوان بهتری استراتژی بازاریابی دیجیتال را برای کسب و کار تدوین کرد.
استراتژی بازاریابی چیست؟
«استراتژی بازاریابی» (Marketing Strategy) برنامهای است که نحوه رسیدن به اهداف بازاریابی کسب و کار را به شکلی متمرکز و دستیافتنی نمایش میدهد. بخشهایی از کسب و کار که عملکرد مطلوب دارند و بخشهایی که برای رسیدن به اهداف کسب و کار باید آنها را بهبود بخشید در این استراتژی شناسایی میشوند.
تعریف استراتژی با تاکتیک متفاوت است. استراتژی در واقع برنامهای دستیافتنی برای رسیدن به مقصد و اهداف است، اما تاکتیکها یا روشها، گامهایی مشخص و تعریفپذیر در استراتژی هستند که شما را به اهداف خود میرسانند.
استراتژی بازاریابی بسته به اندازه کسب و کار میتواند شامل چندین بخش باشد که هر کدام اهداف متفاوتی دارند. به همین دلیل، گاهی اوقات ممکن است طراحی استراتژی، به کاری دشوار و زمانبر تبدیل شود.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
«استراتژی دیجیتال مارکتینگ» (Digital Marketing Strategy) برنامهای است که حضور کسب و کار در اینترنت را بهبود میبخشد. هدف این استراتژی، افزایش آگاهی درباره کسب و کار و جذب مشتریان جدید به برند است. در استراتژی بازاریابی دیجیتال معمولاً از کانالهایی مانند صفحههای نتیجه موتورهای جستجو (SERP)، شبکههای اجتماعی، تبلیغات پولی یا رسانههای دیگر مانند وبسایت بهره گرفته میشود.
داشتن یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ قدرتمند به کسب و کارها در رسیدن به اهداف از طریق رسانههای منتخب کمک میکند. درست مانند تفاوت استراتژی بازاریابی و تاکتیک بازاریابی، استراتژی دیجیتال مارکتینگ و کمپین دیجیتال مارکتینگ نیز با هم تفاوت دارند. در ادامه، درباره تفاوت استراتژی و کمپین بازاریابی دیجیتال توضیح بیشتری میدهیم.
کمپین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
کمپینهای دیجیتال مارکتینگ در واقع بلوکهای سازنده استراتژی دیجیتال مارکتینگ هستند. کمپینها، فعالیتهایی هستند که در استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای رسیدن به اهداف مشخصی انجام میشوند.
برای مثال، اگر هدف استراتژی بازاریابی دیجیتال کسب و کار شما رسیدن به «مخاطبان راغب» (Leads) بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی باشد، باید برای رسیدن به این هدف یک کمپین دیجیتال مارکتینگ در شبکه اجتماعی اینستاگرام راهاندازی کنید. در این کمپین میتوانید با تولید محتوای مفید در اینستاگرام و تشویق کاربران به اشتراکگذاری این محتوا، تعداد مخاطبان راغب را از طریق این کانال افزایش دهید.
دلایل اهمیت تهیه استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست ؟
به طور کلی، طراحی استراتژی به شما کمک میکند که گامهایی حسابشدهتر بردارید و در نتیجه، برای انجام فعالیتهای مدنظر خود اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید. تهیه استراتژی دیجیتال مارکتینگ میتواند به شما انگیزه بیشتری برای یادگیری بدهد، دادههای واقعی و مفیدی را در اختیار شما قرار دهد، به فعالیتهای شما ساختار ببخشد، «نرخ بازگشت سرمایه» (ROI) را افزایش دهد و در بازنگری تعامل با مخاطبان به شما کمک کند.
در ادامه، درباره دلایل اهمیت تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ توضیح بیشتری میخوانید. در مجله «فرادرس» مطلبی با عنوان «اهمیت دیجیتال مارکتینگ و ضرورت آن در کسب و کار چیست؟» تهیه شده است که در آن بهطور کامل در مورد دلایل اهمیت دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارهای کوچک و بزرگ بحث میکنیم.
افزایش انگیزه برای یادگیری بیشتر
زمانی که استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را طراحی و تدوین میکنید، باید با دقت به تمام جنبههای کسب و کار خود فکر کنید. همچنین باید تحلیل و پژوهش جامعی درباره مخاطبان، رقیبان، موضوعات داغ (ترند) روز و زمینه تخصصی خود انجام دهید تا بتوانید استراتژی دیجیتال مارکتینگ بهروز و مؤثری طراحی کنید. تدوین این استراتژی، امکان شناخت دقیق کسب و کار را برای شما فراهم میکند و از طریق آن میتوانید اطلاعات مفیدی درباره کسب و کار خود کسب کنید.
دسترسی به دادههای واقعی و مفید
در زمان بررسی جنبههای مختلف کسب و کار برای تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال و پس از عمل کردن طبق این برنامه، دادههای جامعی درباره عملکرد کسب و کار و فعالیتهای مفید و غیرمفید برای برند به دست میآورید. با استفاده از این اطلاعات ارزشمند، میتوانید فهرستی از فعالیتهای مفید برای بهبود استراتژی بازاریابی کسب و کار خود تهیه کنید. این فهرست به شما در رسیدن به اهداف کمک بسیار زیادی خواهد کرد.
ساختاربخشی به فعالیتها
تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ از به وجود آمدن بینظمی و تصمیمگیری بر اساس حدسهای بیاساس و بدون برنامه جلوگیری میکند. زمانی که استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را تهیه میکنید، درک بهتری از کانالهای مختلف بازاریابی و ترکیب آنها برای دریافت بهترین نتیجه را کسب میکنید و متوجه پتانسیل واقعی کسب و کار خود میشوید.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه
زمانی که فعالیتها ساختار مشخصی پیدا میکنند، به طور کلی تعداد اشتباهات و فعالیتهای بینتیجه کاهش مییابد. با طراحی یک استراتژی مناسب، میتوانید نقاط ضعف خود را شناسایی کنید و مشکلات را پیشبینی کنید و به سرعت برای رفع آنها تلاش کنید. با تدوین این استراتژی میتوانید در زمان، سرمایه و تلاشهای خود صرفهجویی کنید و در نتیجه، حاشیه سود و نرخ بازگشت سرمایه خود را افزایش دهید.
کمک به بازنگری در تعامل با مخاطبان
طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ دیدگاه جدیدی درباره ارتباط با مخاطبان، مشتریان و مشتریان احتمالی در تمام مراحل «سفر خریدار» (Buyer's Journey) را به شما میدهد. زمانی که استراتژی بازاریابی دیجیتال و «برنامه کسب و کار یا بیزینس پلن» (Business Plan) خود را تدوین میکنید، باید روی مشتریان خود تمرکز کنید و روشهای جدید و متعددی را برای بهبود رابطه با مخاطبان و تعامل با آنها بیابید.
در بخش بعدی، با مراحل تدوین یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موفق برای کسب و کار خود بیشتر آشنا خواهید شد.
مراحل تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارها بسیار مهم است و بسیاری از برندها برای انجام این کار، از دیجیتال مارکترها یا همان کارشناس دیجیتال مارکتینگ و آژانسهای دیجیتال مارکتینگ کمک میگیرند. اما همیشه برای تدوین این استراتژی به کمک آژانسها نیازی نیست. برای تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ، باید مراحل زیر را طی کرد.
- تعریف برند
- ایجاد پرسونای مشتری
- تعریف اهداف SMART
- انتخاب کانالهای دیجیتال مارکتینگ
- تنظیم بودجه دیجیتال مارکتینگ
- طوفان فکری درباره استراتژی
- راهاندازی کمپینهای بازاریابی
- ردیابی نتیجه کمپینها
تعریف برند
با استفاده از اطلاعات موجود، برند خود را تعریف کنید و پیشبینی کنید که برند شما در کمپینهای بازاریابی دیجیتال شما چطور عمل خواهد کرد. در این مرحله باید مواردی مانند «پیشنهاد فروش منحصربهفرد» (Unique Selling Point | USP)، «صدای برند» (Brand Voice) و «ارزش پیشنهادی» (Value Proposition) شناسایی شوند.
ایجاد پرسونای مشتری
با ایجاد «پرسونای مشتری» (Buyer Persona) متوجه می شوید که کسب و کار شما قصد دسترسی به کدام دسته از کاربران را دارد. برای انجام این کار باید به مواردی مانند ویژگیهای شخصی یا دموگرافیک مخاطبان هدف و انگیزه افراد برای انتخاب کسب و کار شما و محصولات یا خدمات آن توجه کنید. در بخشهای بعدی، درباره پرسونای مشتری توضیحات بیشتری میخوانید.
تعریف اهداف SMART
برای مشخص کردن مسیر استراتژی خود، اهدافی را در چارچوب «S.M.A.R.T» برای فعالیتهای بازاریابی کسب و کار مشخص کنید. در این چارچوب باید اهدافی را برای خود انتخاب کنید که مشخص (Specific)، قابل ارزیابی (Measurable)، دستیافتنی (Achievable)، واقعگرایانه (Realistic) و دارای زمانبندی مشخص (Timely) باشند. این اهداف میتوانند به دو گروه اهداف کوتاهمدت و اهداف بلندمدت تقسیم شوند. در ادامه مطلب، توضیحات بیشتری درباره نحوه انتخاب اهداف SMART میخوانید.
انتخاب کانالهای دیجیتال مارکتینگ
در این مرحله بهترین کانالهای دیجیتال مارکتینگ را با توجه به نیازها و اهداف کسب و کار خود انتخاب کنید. روی کانالهایی تمرکز کنید که برای کسب و کار و حوزه تخصصی شما ارزش ایجاد میکنند و تنها از تکنیکهای رایج روز استفاده نکنید. همچنین، توجه داشته باشید که میتوانید از چند کانال به طور همزمان برای رسیدن به اهداف متفاوت بهره بگیرید و کانالهای مختلف را برای یافتن بهترین گزینه، امتحان کنید.
برای آشنایی بیشتر با استراتژیهای مختلف دیجیتال مارکتینگ، مطالعه مطلب «انواع بازاریابی دیجیتال» را به شما پیشنهاد میکنیم.
تنظیم بودجه دیجیتال مارکتینگ
درباره هزینه بازاریابی دیجیتال برای شرکتهایی با حوزه تخصصی مشابه کسب و کار خود تحقیق کنید و بودجهای مناسب و واقعبینانه را برای فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ کسب و کار خود در نظر بگیرید.
طوفان فکری درباره استراتژی
با «طوفان فکری» (Brainstorming) همراه با تیمهای کسب و کار و برنامهریزی برای استراتژی خود میتوانید آن را به موفقیت برسانید. برای مثال، اگر میخواهید از روشهای تبلیغاتی استفاده کنید، هزینه تقریبی تبلیغات خود را محاسبه کنید یا اگر میخواهید از طریق تولید محتوا به اهداف خود برسید، تقویم محتوایی خود را تنظیم کنید.
راهاندازی کمپینهای بازاریابی
پس از طراحی استراتژی، کمپینهای دیجیتال مارکتینگ خود را در کانالهای انتخاب شده مطابق با برنامه راهاندازی کنید. مطمئن شوید که تمام کانالهای انتخاب شده، ویژگیهای ردیابی اطلاعات مطلوب را در اختیار شما قرار میدهند. برای مثال، هنگام اجرای کمپینهای بازاریابی در وبسایت خود، حتماً ابتدا کد ردیابی «گوگل آنالیتیکس» (Google Analytics) را به وبسایت اضافه کنید.
ردیابی نتیجه کمپینها
نظارت بر عملکرد استراتژی دیجیتال مارکتینگ و ارزیابی نتیجه کمپینها امری ضروری است. با استفاده از ابزارهایی مانند «گوگل آنالیتیکس» (Google Analytics)، «گوگل سرچ کنسول» (Google Search Console) و «گوگل ادز» (Google Ads) میتوانید عملکرد استراتژیها و نرخ بازگشت سرمایه در هر کانال را تحت نظر داشته باشید. با مطالعه مطلب «۴۵ ابزار مارکتینگ که نیاز دارید — فهرست ابزارهای دیجیتال مارکتینگ» با ابزارهای مورد استفاده در دیجیتال مارکتینگ بیشتر آشنا میشوید.
نکات مهم برای تهیه بهترین استراتژی بازاریابی دیجیتال
با توجه به نکاتی که در ادامه شرح میدهیم، میتوان با فرآیندی پنج مرحلهای استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثرتری را طراحی و تدوین کرد. انجام تجزیه و تحلیل با استفاده از ماتریس SWOT، انتخاب اهداف بر اساس چارچوب SMART، «گروهبندی یا تقسیمبندی مخاطبان» (Audience Segmentation)، ساختن پرسونای مشتری و شناسایی محدودیتهای بودجه میتواند در طراحی استراتژی بازاریابی دیجیتال موفق به کسب و کارها کمک کند.
تجزیه و تحلیل به روش SWOT
یکی از مهمترین مراحل تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ موفق، تجزیه و تحلیل به روش SWOT است. روش تحقیق SWOT مخفف «نقاط قوت» (Strengths)، «نقاط ضعف» (Weaknesses)، «فرصتها» (Opportunities) و «تهدیدها» (Threats) است. این روش، معیارهای داخلی (نقاط ضعف و نقاط قوت) و معیارهای خارجی (فرصتها و تهدیدها) مؤثر بر پیشرفت و موفقیت کسب و کار در بخشهای مختلف را بررسی میکند.
- نقاط قوت: نقاط قوت آن دسته از عناصر داخلی محسوب میشوند که به کسب و کار در رسیدن به اهداف خود کمک میکنند. میتوان مواردی مانند میزان فروش یا سود مطلوب، وفاداری مشتریان، استخدامهای طولانیمدت کارکنان و جذابیت زیاد برند یا فرهنگ سازمانی را در این دسته قرار داد.
- نقاط ضعف: نقاط ضعف به دستهای از عناصر و معیارهای داخلی سازمان گفته میشود که مانع رسیدن کسب و کار به اهداف خود میشوند. میتوان مواردی مانند بازاریابی ناموفق محصولات و خدمات، شکایتهای مداوم مشتریان، استخدامهای کوتاهمدت کارکنان، بودجهبندی و سرمایهگذاری نامناسب و مشکلات زنجیره تأمین را در این دسته از عناصر جای داد.
- فرصتها: فرصتها نشاندهنده پتانسیل مثبت کسب و کار هستند. این عناصر خارجی به کسب و کار کمک میکنند که در آینده به موفقیت دست پیدا کند. مواردی مانند تصویب قوانین جدید به نفع سازمان، توافقهای تجاری یا از بین رفتن تحریمها یا کاهش هزینهها از جمله فرصتهای کسب و کار برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت شناخته میشوند.
- تهدیدها: تهدیدها نشاندهنده پتانسیل منفی کسب و کار هستند. این عناصر و شرایط خارجی میتوانند در آینده به کسب و کار آسیب برسانند. میتوان مواردی مانند افزایش هزینه تولید و تأمین یا روی کار آمدن رقیبان یا تکنولوژیهای جدید را در این دسته قرار داد.
با انجام تجزیه و تحلیل SWOT در بخشهای مختلف کسب و کار، میتوان استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثرتر و موفقتری تدوین کرد. چراکه این تحلیل، تمام عوامل داخلی و خارجی مؤثر در پیشرفت و موفقیت کسب و کار را بررسی میکند.
انتخاب اهداف کسب و کار بر اساس چارچوب SMART
همانطور که پیشتر گفتیم، بهتر است که اهداف کسب و کار برای طراحی استراتژیهای بازاریابی بر اساس چارچوب SMART انتخاب شوند. در واقع اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی و مرتبط باشند و برای آنها زمانبندی مشخصی در نظر گرفته شود. با استفاده از اهداف در این چارچوب، سازمانها اطمینان حاصل میکنند که استراتژی بازاریابی آنها مسیر موفقیت را به درستی طی میکند. مارکترها برای انتخاب اهداف در این چارچوب از پرسشهایی مانند پرسشهای زیر استفاده میکنند و پاسخ آنها را بررسی و ارزیابی میکنند.
- مشخص بودن: میخواهیم به چه موفقیتی دست پیدا کنیم؟ چرا این هدف برای ما مهم است؟ برای رسیدن به آن به چه شرایطی نیاز داریم؟
- قابل اندازهگیری بودن: چطور میتوانیم پیشرفت عملکرد خود را ارزیابی کنیم تا به زمانبندی مدنظر خود وفادار باشیم و در پایان کمپین، به اهداف خود برسیم؟
- قابل دستیابی بودن: بر اساس منابع و محدودیتهای موجود، آیا میتوان به هدف نهایی دست پیدا کرد؟
- مرتبط بودن: آیا هدف نهایی کمپین با توجه به نیازها و شرایط کنونی کسب و کار در این زمان مشخص برای سازمان ارزشمند است؟
- زمانبندی مشخص: چه زمانی میتوان به هدف نهایی رسید؟ مزایای رسیدن به این هدف در بازههای زمانی متوسط، کوتاه و بلند چقدر است؟
برای مثال، هدف کمپین بازاریابی دیجیتال کسب و کاری که میخواهد میزان فروش و درآمد خود را از طریق بازاریابی وبسایت افزایش دهد را میتوان به این شکل تعیین کرد: «دریافت حداقل ۵۰۰۰ بازدید وبسایت و جذب حداقل ۵۰۰ مخاطب راغب در ماه تیر». ممکن است این هدف برای کسب و کارهای کوچک کمی چالشبرانگیز باشد اما غیرقابل دستیابی نیست. همچنین میتوان آن را با استفاده از ابزارهای مدیریت وبسایت اندازهگیری کرد. علاوه بر این، زمانبندی مشخصی برای رسیدن به هدف در نظر گرفته شده است.
گروهبندی مخاطبان
«تقسیمبندی بازار» (Market Segmentation) یا گروهبندی مخاطبان، بخش مهمی از تدوین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ موفق است. در این بخش، بازار هدف یا مخاطبان کسب و کار به گروههای کوچکتر با ویژگیهای مشترک تقسیم میشوند. با تقسیمبندی مخاطبان به گروههای کوچکتر، میتوان تکنیکهای بازاریابی را به شکل مؤثرتری برای هر گروه به کار برد.
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، میتوان مخاطبان هدف کسب و کار را بر اساس ویژگیهای مختلف آنها دستهبندی کرد. به طور معمول، مخاطبان بر اساس چهار دستهبندی زیر به گروههای مختلف تقسیم میشوند.
- «تقسیمبندی شخصی یا دموگرافیک» (Demographic Segmentation): تقسیمبندی دموگرافیک به طور معمول در کسب و کارهای B2C انجام میشود و روی ویژگیهای شخصی افراد تمرکز میکند. در تقسیمبندی دموگرافیک از معیارهایی مانند سن، تحصیلات، جنسیت، موقعیت جغرافیایی و... برای گروهبندی افراد استفاده میشود.
- «تقسیمبندی بنگاهشناختی یا فرموگرافیک» (Firmographic Segmentation): تقسیمبندی فرموگرافیک اغلب در کسب و کارهای B2B انجام میشود و روی ویژگیهای سازمانی تمرکز میکند. در این روش تقسیمبندی از معیارهایی مانند درآمد، حوزه تخصصی، موقعیت مکانی و تعداد کارکنان برای گروهبندی سازمانهای مختلف استفاده میشود.
- «تقسیمبندی روانشناختی یا سایکوگرافیک» (Psychographic Segmentation): بخشبندی سایکوگرافیک را میتوان در کسب و کارهای B2B و B2C به کار گرفت. در روش تقسیمبندی روانشناختی از ویژگیهایی مانند شخصیت، دیدگاهها، اهداف، سبک زندگی و... برای ایجاد گروههای مختلف استفاده میشود.
- «تقسیمبندی رفتاری» (Behavioral Segmentation): تقسیمبندی رفتاری را نیز میتوان در کسب و کارهای B2B و B2C به کار گرفت. در این روش، برای ایجاد گروههای کوچکتر مخاطبان به ویژگیهای رفتاری مانند تاریخچه خرید، وفاداری به برند یا الگوهای مصرفی مخاطبان توجه میشود.
ایجاد پرسونای خریدار
همانطور که پیشتر گفتیم، ایجاد پرسونای خریدار نیز بخش مهمی از تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ است. این بخش معمولاً همراه با بخشبندی مخاطبان هدف انجام میشود. پرسونای خریدار در واقع یک پروفایل غیر واقعی از خریداران برند را نشان میدهد. این پرسونا برای درک بهتر مشتریان کسب و کار ایجاد میشوند.
مارکترها به طور معمول پرسونای خریدار را همراه با تقسیمبندی مخاطبان انجام میدهند. به بیان دیگر، مارکترها بر اساس ویژگیهای دموگرافیک، بنگاهشناختی، روانشناختی یا رفتاری کاربران آنها را به چند گروه تقسیم میکنند و پرسونای مشتری ایدهآل برای هر گروه را ایجاد میکنند. سازمانها با استفاده از این روش میتوانند پیامها، محصولات و خدمات خود را مطابق با ویژگیها و نیازهای هر پرسونای مشتری و هر گروه از مشتریان شخصیسازی کنند.
شناسایی محدودیتهای بودجه
بدیهی است که تمام سازمانها باید متناسب با شرایط و منابع موجود، بودجه مناسبی را برای تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثر در نظر بگیرند. زیرا برای اجرای بهترین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ و بهترین روشها نیز به بودجه مشخص نیاز خواهید داشت.
بنابراین، مهم است که سازمانها به شکل واقعگرایانه درباره بودجهبندی بازاریابی خود فکر کنند و با انتخاب روشهای بازاریابی مقرونبهصرفه و مؤثر و اختصاص بودجه کافی برای اجرای آنها، بهترین و مؤثرترین استراتژی بازاریابی دیجیتال را برای کسب و کار خود تدوین و اجرا کنند.
هنگام تهیه استراتژی دیجیتال مارکتینگ، توجه به بعضی نکات که در این مطلب نیز به آنها اشاره کردهایم، میتواند مسیر رسیدن به موفقیت در زمینه بازاریابی را برای کسب و کار شما هموارتر کند.
بهترین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ کانالهای متنوعی دارد و میتوان از روشهای بسیار زیادی برای گسترش فعالیتهای بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال کسب و کار بهره گرفت. اما بعضی از کانالهای دیجیتال مارکتینگ میان کسب و کارها محبوبترند و استفاده از آنها رایجتر است، زیرا کسب و کارهای زیادی در گذشته با استفاده از آنها به اهداف مدنظر خود دست یافتهاند. در ادامه، تعدادی از بهترین و رایجترین روشهای دیجیتال مارکتینگ را به شما معرفی میکنیم.
سئو
«بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو یا سئو» (Search Engine Optimization | SEO) به بهینهسازی محتوای وبسایت برای بهبود رتبه آن در موتورهای جستجوی بزرگ مانند گوگل و بینگ گفته میشود. با رعایت اصول سئو در تولید محتوای دیجیتال، سازمانها میتوانند به تعداد زیادی از مخاطبان راغب و مشتریان احتمالی از طریق صفحههای نتایج موتورهای جستجو دسترسی پیدا کنند.
سئو به طور کلی به سه بخش سئو داخلی، سئو خارجی و سئو فنی تقسیم میشود. مطالعه مطالب زیر میتواند به شما در آشنایی با بخشهای مختلف سئو کمک کند.
- استراتژی سئو چیست؟ – از تدوین تا اجرا – راهنمای کاربردی
- آموزش سئو خارجی سایت و افزایش رتبه گوگل — راهنمای عملی از صفر تا صد
- آموزش سئو تولید محتوا — اصول طلایی تولید محتوای سئو شده
- الگوریتم های گوگل در سئو — معرفی و بررسی جامع الگوریتم ها با مثال
- سئو کلاه سیاه چیست و چرا برای رتبه گوگل شما خطرناک است؟
- تحقیق کلمات کلیدی چیست؟ — راهنمای پیدا کردن بهترین کی وردها برای سئو
بازاریابی شبکههای اجتماعی
«بازاریابی شبکههای اجتماعی» (Social Media Marketing | SMM) به استفاده از شبکههای اجتماعی برای دسترسی به مشتریان و برقراری ارتباط با آنها گفته میشود. کسب و کارها از تکنیکهای بازاریابی شبکههای اجتماعی برای تعامل مستقیم با مخاطبان از طریق شبکههای اجتماعی مورد علاقه آنها استفاده میکنند و آنها را به خرید محصولات یا خدمات خود ترغیب میکنند.
تبلیغات آنلاین
تبلیغات دیجیتال یا تبلیغات آنلاین روشی از تبلیغات است که در آن شرکتها با انتشار تبلیغات پولی در فضاهای آنلاین مختلف مانند موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی، به جذب مخاطب میپردازند. تبلیغات پولی در شبکههای اجتماعی، تبلیغات پولی در موتورهای جستجو و تبلیغات پاپآپ را میتوان در این دسته از تبلیغات جای داد.
تبلیغات کلیکی
«تبلیغات کلیکی» (Pay-Per-Click Advertising | PPC) شکلی از تبلیغات دیجیتال است که در آن، شرکتها با کمک پلتفرمهای انتشار تبلیغات به هدف جذب ترافیک و افزایش بازدید از وبسایت خود میرسند. اما بر خلاف روشهای تبلیغاتی دیگر، شرکتها در تبلیغات PPC تنها زمانی هزینه تبلیغات را میپردازند که یک کاربر روی تبلیغ آنها کلیک کند و از صفحه مدنظر آنها بازدید کند. تبلیغات موتورهای جستجو، تبلیغات در بعضی از شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای منتشرکننده تبلیغ دیگر در این گروه دستهبندی میشوند.
بازاریابی محتوا
«بازاریابی محتوا» (Content Marketing) به استفاده از محتوای تولیدی توسط یک کسب و کار و انتشار آن در کانالهای مختلف برای جدب مخاطبان هدف و مشتریان احتمالی گفته میشود. شرکتها با تولید محتوای باکیفیت و اشتراکگذاری این محتوا در وبسایت و پلتفرمهای دیگر خود میتوانند رتبه وبسایت در موتورهای جستجو را بهبود ببخشند و ترافیک وبسایت را افزایش دهند.
بازاریابی وبسایت
وبسایت یک سازمان در استراتژی بازاریابی محتوایی، ابزاری بسیار قدرتمند است. سازمانها با ساخت صفحههای فرود بهینهسازی شده و هدفگذاری موقعیتهای مکانی مختلف از طریق آنها میتوانند در حوزه تخصصی خود شناخته شوند و با استفاده از «فراخوانی به اقدام» (Call-to-Action) مؤثر در این صفحهها، مشتریان احتمالی بسیار زیادی را جذب کنند.
بازاریابی ایمیلی
«ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی» (Email Marketing) روشی مؤثر برای افزایش تعامل با مشتریان قدیمی یا جذب مخاطبان جدید و تبدیل آنها به مشتری است. کاربران بسیار زیادی در دنیا از ایمیل برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده میکنند و آمارها نشان میدهند که ایمیل مارکتینگ از پربازدهترین و مؤثرترین روشهای بازاریابی دیجیتال است. به همین دلیل، بهرهگیری از این روش بازاریابی به تمام کسب و کارها توصیه میشود.
برای آشنایی بیشتر با بازاریابی ایمیلی، مطالعه مطالب زیر را به شما پیشنهاد میکنیم.
- بهترین سرویس ایمیل مارکتینگ چیست؟ — معرفی ابزارهای کاربردی و رایگان
- پنل ایمیل مارکتینگ چیست؟ — راهنمای انتخاب مناسب ترین پنل
- ۲۴ روش ارسال ایمیل تبلیغاتی رایگان — فهرست بهترین راهکارهای کاربردی
بازاریابی ویدیویی
محتوای ویدیویی از پرطرفدارترین شکلهای محتوا برای کاربران اینترنت است. به همین دلیل، بسیاری از کسب و کارها و برندها از «بازاریابی ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ» (Video Marketing) برای جذب مخاطبان راغب و مشتری بهره میگیرند. شرکتها با استفاده از بازاریابی ویدیویی میتوانند میزان دسترسی خود به مخاطبان را افزایش دهند، افزایش فروش و درآمد داشته باشند و فعالیتهای خود را به طور کلی گسترش دهند.
بازاریابی ویدیویی نیز مانند بازاریابی محتوا و بازاریابی ایمیلی، روی تولید محتوای آگاهیبخش و ارزشمند برای جذب مخاطب تمرکز میکند.
اگر به بازاریابی ویدیویی و ساخت ویدیوهای آموزشی علاقهمندید، مطالعه مطالب زیر را به شما پیشنهاد میکنیم.
- راهنمای جامع تهیه فیلم آموزشی — از صفر تا صد
- ساخت ویدیو آموزشی — راهنمای تولید محتوای آموزشی موفق و درآمدزا
- ساخت فیلم آموزشی موفق — راهنمای گام به گام و به زبان ساده
- آموزش ساخت زیرنویس برای فیلم — تصویری و گام به گام
- ضبط فیلم آموزشی با کمتازیا (Camtasia) — از صفر تا صد
- ۶ نرم افزار کاربردی برای ویرایش فیلم آموزشی — راهنمای کاربردی
نحوه تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ موفق
اگر تا به حال برای کسب و کار خود استراتژی دیجیتال مارکتینگ تهیه نکرده باشید، ممکن است فرآیند تدوین استراتژی برای شما ترسناک یا دشوار به نظر برسد. چراکه باید هنگام تدوین استراتژی، چندین معیار و تکنیک را به شکل همزمان در نظر داشته باشید و بهترین گزینهها را انتخاب کنید. اما با گذراندن مراحل تدوین استراتژی موفق که پیشتر توسط کسب و کارهای دیگر امتحان شده است، این فرآیند برای شما سادهتر خواهد شد.
در ابتدا، باید دو عنصر اصلی «شفاف بودن» و «آزمایش» را در اولویتهای خود قرار دهید. برای شفاف بودن فرآیند تدوین استراتژی، باید زمانی را به شناسایی مخاطبان هدف و انتخاب اهداف واضح و قابل دستیابی برای کسب و کار اختصاص دهید. سپس در مرحله آزمایش کردن، روی رشد و اجرای تکنیکهای بازاریابی تمرکز کنید.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ کسب و کار با گذشت زمان پیچیدهتر میشود و توسعه مییابد. هرچه دادههای بیشتری جمعآوری کنید، استراتژی شما پیچیدهتر میشود. به همین دلیل ایجاد یک استراتژی قوی در ابتدای کار، امری مهم و ضروری است. میتوان با طی کردن چهار مرحله زیر استراتژی موفقی را برای کسب و کار تدوین کرد.
- تحقیق و شناسایی مخاطبان هدف
- انتخاب اهداف مشخص برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ
- تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
- بهبود استراتژی
تحقیق و شناسایی مخاطبان هدف
«مخاطبان هدف» (Target Audience) به مخاطبانی گفته میشود که ویژگیهای مشترکی دارند و به خرید محصولات یا خدمات کسب و کار شما علاقهمندند. ویژگیهایی مانند سن، جنسیت، تحصیلات، قدرت خرید، موقعیت مکانی و... را میتوان برای هدفگذاری مخاطبان در نظر گرفت. با هدفگذاری افرادی با ویژگیهای خاص، میتوان بودجه بازاریابی را تا حد امکان بهینهتر مصرف کرد.
میتوان گفت که چالشبرانگیزترین بخش هدفگذاری مخاطبان، تعریف مخاطبان کسب و کار و ایجاد پرسونای مشتری است. برای این کار، ابتدا باید شرایط بازار و رقیبان خود را شناسایی کنید. زمانی که بازار خود را مشخص کردید، فکر کنید که میخواهید چه نوع افرادی را به عنوان مشتری جذب کنید. برای این کار بهتر است ابتدا شرایط مشتریان ایدهآل خود را تصور کنید و سپس با استفاده از دادههای مختلف، ویژگیهای مشتریان ایدهآل خود را به شکل جزئیتر مشخص کنید.
برای مثال، تصور کنید که کسب و کار شما در زمینه فروش کولهپشتیهای کوهنوردی فعالیت میکند. میتوان گفت که یکی از گروههای بزرگ مشتریان هدف این کسب و کار، مردانی است که به کوهنوردی علاقه دارند. سپس با تحقیق درباره سن مشتریان ایدهآل، موقعیت جغرافیایی و میزان درآمد آنها میتوان تصویر واضحتری از این گروه از مخاطبان هدف به دست آورد. سپس باید رسانههای دیجیتال مورد علاقه این گروه را شناسایی کرد.
تحقیق درباره وبلاگهای مورد علاقه مخاطبان هدف، فروشگاههای آنلاینی که مخاطبان از آنها خرید میکنند و کسب اطلاعات بیشتر درباره این افراد میتواند جزئیات بیشتری را از رفتار این دسته از مصرفکنندگان در اختیار شما قرار دهد و این موضوع، تولید محتوا برای مخاطبان و دسترسی به آنها را برای کسب و کار تا حد زیادی سادهتر میکند.
انتخاب اهداف مشخص برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ
مشخص کردن اهداف بازاریابی پیش از تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کار مزایای بسیار زیادی دارد. با مشخص کردن اهداف میتوان استراتژی دیجیتال مارکتینگ را طوری طراحی کرد که قابل نظارت، ارزیابی و بهروزرسانی باشد.
بیشتر افراد زمانی که میخواهند اهداف کسب و کار خود را شناسایی کنند، بر شناسایی اهداف کیفی تمرکز میکنند. برای مثال، میخواهند که با انجام فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ، تصویر بهتری از برند خود را به مخاطبان ارائه دهند یا رتبه برند را در صنعت تخصصی خود بهبود ببخشند. اما این اهداف کمی مبهماند و ارزیابی آنها دشوار است.
میتوان گفت که اهداف مبهم نمیتوانند در تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال چندان سودمند باشند، چراکه نمیتوان آنها را به راحتی ارزیابی کرد و در راستای بهبود آنها تلاش کرد. بنابراین، برای تهیه استراتژی بازاریابی دیجیتال بهتر است که روی اهداف کمّی تمرکز کنید.
بنابراین در این مرحله از تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال باید اهداف قابل ارزیابی مشخصی را برای برند خود در نظر بگیرید، «شاخصهای کلیدی عملکرد» (KPI) مهم برای برند خود را شناسایی کنید و اهداف خود را طوری تنظیم کنید که امکان اجرای استراتژی برای مدتی طولانی و امکان رشد کسب و کار را برای شما فراهم کنند.
تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ و آزمایش کانالهای مختلف
پس از انجام مراحل اولیه، نوبت به تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ میرسد. در این مرحله، بزرگترین چالش کسب و کارها انتخاب بهترین کانال بازاریابی دیجیتال است. این کار معمولاً کاری اضطرابآور است زیرا افراد نمیخواهند روی کانالهای کمبازده سرمایهگذاری کنند.
یکی از روشهای مؤثر برای کاهش احتمال مواجهه با زیانهای بزرگ در اثر انتخاب استراتژیهای اشتباه، شروع کردن فرآیند طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ با گامهای کوچک و کمپینهای متمرکز است. برندها با استفاده از این کمپینهای متمرکز و کوچک، میتوانند میزان اثربخشی هر استراتژی را بدون هزینههای زیاد، بررسی و ارزیابی کنند.
برای مثال، اگر تصور میکنید که انتشار تبلیغات پولی در شبکههای اجتماعی برای برند شما استراتژی مناسبی است، میتوانید یک هدف مشخص را برای کمپین تبلیغاتی خود در نظر بگیرید و کمپین کوچکی را در شبکه اجتماعی مدنظر خود راهاندازی کنید. زمانی که کمپین پایان یافت، نتیجههای آن را ارزیابی کنید تا متوجه شوید که این کانال چقدر برای شما ارزشمند است و در کمیپنهای آینده چقدر مؤثر خواهد بود.
در واقع، با در پیش گرفتن این رویکرد برای چند کانال بازاریابی مختلف، در مدت نسبتاً کمی متوجه میشوید که مخاطبان شما بیشتر از چه کانالهایی استفاده میکنند و بازاریابی دیجیتال از طریق کدام کانالها، تأثیر بهتری دارد. در ابتدای کار میتوانید از روشهای مختلف برای هدفگذاری گروههای مختلف مخاطبان بهره بگیرید و تا حد امکان، دادههای مرتبط زیادی را در این زمینه جمعآوری کنید. پس از گذشت مدتی نسبتاً کوتاه، به سادگی میتوانید این دادهها را ارزیابی و تفسیر کنید و کمپینهای دیجیتال مارکتینگ موفقتری را در آینده راهاندازی کنید.
بهبود استراتژی بازاریابی دیجیتال
رشد، بهویژه رشد طولانیمدت، موضوعی است که برندها در تمام دنیا با آن درگیرند. جمعآوری داده بخش مهمی از اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ است، اما استفاده از این دادهها برای کمپینهای بازاریابی آینده نیز امری مهم است.
مشکلات زیر، مشکلاتی هستند که برندها معمولاً در پایان کمپینهای دیجیتال مارکتینگ با آنها مواجه میشوند.
- برند نمیداند که باید کدام مشکلات را حل کند.
- برند نمیتواند مخاطبان خود را به شکل کامل شناسایی کند.
- برند ارزش دادههای دریافت شده را متوجه نمیشود.
- حجم دادههای جمعآوری شده بهقدری زیاد است که برند نمیتواند آنها را به درستی ارزیابی و تحلیل کند.
بسیاری از برندها در این مرحله برای ارزیابی و تحلیل دادههای جمعآوری شده و بهبود استراتژی خود از آژانسهای دیجیتال مارکتینگ و افراد حرفهای کمک میگیرند، اما این امکان برای کسب و کارهای کوچکتر با بودجههای محدودتر همیشه وجود ندارد.
انتخاب اهداف واضح و قابل ارزیابی و ردیابی نتیجههای کمپین این فرآیند را بسیار سادهتر میکند. اما همچنان بعضی از برندها با مفهوم رشد در طولانیمدت و ارزیابی رشد در دنیای واقعی درگیرند.
برای درک این موضوع باید توجه داشت که رشد همیشه مثل یک خط صاف نیست. گاهی اوقات ممکن است کسب و کار در چندین کانال بازاریابی سرمایهگذاری کند اما تنها یکی از آنها نرخ بازگشت سرمایه مطلوبی را برای برند به ارمغان بیاورد.
هر گسترشی در زمینه تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ، به شناسایی فعالیتهای مفید و غیرمفید برای برند شما کمک میکند. برندهای پیشرو این موضوع را به خوبی درک میکنند و هدفهای بلندمدت را برای رشد کسب و کار خود در نظر میگیرند.
ممکن است این رویکرد، کسب و کار را به سرعت به موفقیت چشمگیری نرساند، اما هدف اصلی از تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال این نیست که بهترین کانال با چشمگیرترین نتیجهها را بیابیم. چراکه ممکن است با گذشت زمان، میزان تأثیرگذاری بهترین کانالها نیز نسبت به گذشته کاهش پیدا کند. بنابراین، بهتر است به جای جستجو برای یافتن بهترین کانال، از کانالهایی برای بازاریابی دیجیتال استفاده شود که دادههای ارزشمند و مرتبطی را در اختیار کسب و کار قرار میدهند و زمینهساز موفقیت و رشد مداوم برند میشوند.
مثال استراتژی دیجیتال مارکتینگ
تا اینجا نحوه تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ را یاد گرفتیم و نکات بهبود استراتژی برای دریافت نتیجههای مطلوب را مرور کردیم. در این بخش، چند مثال بهکارگیری استراتژی دیجیتال مارکتینگ در کسب و کارهای مختلف را بررسی میکنیم.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارهای تجارت الکترونیکی
در کسب و کارهای تجارت الکترونیکی معمولاً بیشتر به عناصر فنی دیجیتال مارکتینگ مانند سئو و تبلیغات کلیکی توجه میشود. اما آمازون، بزرگترین پلتفرم تجارت الکترونیکی دنیا، رویکرد کمی متفاوتی را در پیش گرفته است.
آمازون استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی قدرتمندی دارد که از آن برای رسیدن به اهدافی مانند ترغیب و تعامل با مشتریان احتمالی به روشی منحصربهفرد و مؤثر کمک میگیرد.
باید بدانید که بازاریابی رسانههای اجتماعی از انتشار تبلیغات کلیکی در این شبکهها گستردهتر است و روشهای بسیار زیادی برای بازاریابی از طریق این شبکهها وجود دارد. برای مثال، برندهای تجارت الکترونیکی میتوانند از طریق شبکههای اجتماعی با مشتریان خود ارتباط مستقیم برقرار کنند و به شکایتهای مشتریان رسیدگی کنند یا رضایتمندیهای آنها را دریافت کنند.
آمازون بهقدری به تجربه کاربران در شبکههای اجتماعی اهمیت میدهد که شبکه اجتماعی مخصوص خودش را راهاندازی کرده است. در اپلیکیشن آمازون، کاربران میتوانند با برندهای مدنظر خود ارتباط برقرار کنند و پستهای برندها درباره محصولات را ببینند.
بنابراین میتوان گفت که کسب و کارهای تجارت الکترونیکی و فروشگاههای آنلاین با درک قدرت برقراری ارتباط در شبکههای اجتماعی میتوانند روشهای منحصربهفردی برای تعامل با مشتریان خود ایجاد کنند و فعالیتهای بازاریابی خود را از این طریق گسترش دهند.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای مارکترها
میتوان گفت که تمام مارکترها با تولید محتوای خستهکننده و غیرجذاب دست و پنجه نرم کردهاند. زمانی که دیگر ایده جدیدی برای تولید محتوای جذاب در حوزه تخصصی خود ندارید، میتوانید از روشهای دیگر برای تولید محتوا استفاده کنید. یکی از این روشهای تولید محتوا، ارائه امکان تولید محتوا توسط کاربران (User-Generated Content | UGC) است.
تولید محتوا توسط کاربران باعث میشود که مخاطبان به شکل منحصربهفردی با برند شما ارتباط برقرار کنند و مهمتر از آن، این کار محتوایی را تولید میکند که میتوانید آن را با مخاطبان دیگر خود به اشتراک بگذارید.
برای تولید محتوای UGC باید فعالیتی را بیابید که کاربران را به مشارکت در تولید محتوا در آن زمینه ترغیب کند. یکی از بهترین مثالهای بهکارگیری این استراتژی، چالش «Starbucks Cup Art» است. در این چالش، برند استارباکس کاربران خود را تشویق کرد که با استفاده از لیوانهای کاغذی این برند، اثری هنری تولید کنند و آن را در شبکههای اجتماعی بهاشتراک بگذارند. سپس استارباکس طرحهای زیبا و مورد علاقه خود را به مخاطبان دیگر معرفی کرد و حتی بعضی از آنها را به طرح دائمی لیوانهای خود تبدیل کرد.
«طاقچه» نیز در اقدامی مشابه، کمپینی برای انتشار محتوای تولیدی توسط کاربران خود راهاندازی کرده است.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارهای کوچک
میتوان گفت که تولید محتوای باکیفیت و جذب مخاطبان از این طریق، استراتژی مناسبی برای بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای کوچک است. تولید محتوای باکیفیت و اثربخش کار چندان سادهای نیست. حتی برندهای بسیار بزرگ مانند کوکاکولا و پپسی نیز همیشه این کار را به بهترین شکل ممکن انجام نمیدهند.
مهمترین هدف کسب و کارهای کوچک، شناخته شدن و تأثیر گذاشتن روی مخاطبان است. صاحبان این کسب و کارها اغلب تصور میکنند که برای اثربخشی و رقابت با رقیبان خود در حوزه تخصصیشان باید بودجه بسیار زیادی داشته باشند. اما این تصور همیشه صحیح نیست. شما برای ماندن در ذهن مخاطبان، به بودجه بسیار زیاد نیازی ندارید. بلکه برای این کار، باید برند، مخاطبان و ویژگیهای متمایزکننده ومنحصربهفرد محصولات خود را به خوبی بشناسید
معرفی کاپریلا به عنوان اولین سیستم تبلیغات هدفمند کلیدواژه ای ایران
هنگام طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ همواره به شناسایی مخاطبان هدف و هدفگذاری آنها در کمپینهای مختلف تأکید میشود. استفاده از تبلیغات هدفمند در تبلیغات آنلاین روشی بسیار مؤثر برای جذب لید یا مخاطب راغب است. به کمک این نوع از تبلیغات میتوان کمپینهای تبلیغاتی را بر اساس ویژگیهای مشترک مخاطبان هدف سازماندهی کرد و کمپینهای تبلیغاتی را کاملاُ مرتبط با ویژگیهای شخصی، رفتار و علاقهمندیهای مخاطب ایجاد کرد. این امر در نهایت سبب افزایش نرخ تبدیل و فروش خواهد شد.
میتوان «کاپریلا» را به عنوان یکی از پلتفرمهای برتر برای تبلیغات آنلاین هدفمند معرفی کرد. کاپریلا با بهرهگیری از هوش مصنوعی، بهترین و مرتبطترین تبلیغات هدفمند کلیدواژهای را با توجه به کمپینهای فعال کسب و کار به کاربران نمایش میدهد. این پلتفرم با شبکهای گسترده از ناشران برای انتشار تبلیغات کلیکی و اجارهای همکاری میکند. با توجه به اینکه شبکه کاپریلا بیشتر متمرکز بر وبسایتهای بزرگ دانشجویی، آموزشی و عمومی کشور بوده و قشر جوان و دانشجوی کشور، بهرهگیری مناسبی از اینترنت دارند، با استفاده از تبلیغات هدفمند کلیدواژهای میتوان تمرکز را روی این قشر معطوف کرد و در صورت انتشار تبلیغات هدفمند در شبکه نسبتاً بزرگ ناشران همکار کاپریلا، امکان هدفگذاری شبکه متمرکزی از دانشجویان و کاربران جوان علاقهمند به اینترنت برای کسب و کارها فراهم میشود.
علاوه بر این، سیستم آماری کاپریلا با بهرهگیری از سیستم آمارگیری مبتنی بر گوگل آنالیتیکس، در تشخیص کلیکهای صحیح و غیرتکراری دقت بسیار زیادی دارد.
خدمات کاپریلا در دو بخش «ناشر» و «تبلیغدهنده» به کاربران ارائه میشود. نمونهای از این تبلیغات را در تصویر زیر مشاهده میکنید که مجموعه بنرهای تبلیغاتی با اندازه و حجم کم را شامل میشود. این بنرها، به طور کامل با موضوع نوشته شده در وبلاگ – در اینجا «مقاله و منبع در مورد دیجیتال مارکتینگ» ـ مرتبط است.
بخش دوم این پلتفرم در قالب «تبلیغدهنده» امکان معرفی کسبوکار به دیگران را برای شما فراهم میکند. از مزایای دیگر این روش تبلیغات میتوان به نرخ تبدیل بالای آن اشاره کرد، چراکه این تبلیغات فقط به مخاطبان هدف نمایش داده میشوند و در نتیجه، افراد بیشتری به استفاده از محصولات و خدمات کسبوکار شما ترغیب میشوند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات کاپریلا + اینجا کلیک کنید.
معرفی نشریلا به عنوان پلتفرم عالی جهت رپورتاژ آگهی، انتشار بررسی محصول و معرفی خدمات
استفاده از رپورتاژ آگهی یکی از روشهای تبلیغات آنلاین برای گرفتن بکلینک و بهبود رتبه سایت در موتورهای جستجو به شمار میرود. رپورتاژ آگهی اگر به شکلی صحیح و متناسب با لحن هر رسانه نوشته شود تأثیرگذار است و رعایت تمام اصول و معیارهای انتشار رپورتاژ آگهی مناسب به صرف هزینه و زمان زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، بهتر است برای انتشار رپورتاژ آگهی از پلتفرمی مانند پلتفرم «نشریلا» استفاده کنید که محتوای مناسب رپورتاژ آگهی را با هزینهای مقرونبهصرفه تولید و منتشر میکند. نشریلا با استفاده از مطالب تخصصی، برای انتشار بررسی محصولات یا معرفی خدمات نیز به شما کمک میکند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات نشریلا + اینجا کلیک کنید.
پرسشهای متداول درباره استراتژی دیجیتال مارکتینگ
در این بخش، به تعدادی از پرسشهای متداول کاربران در زمینه استراتژی دیجیتال مارکتینگ و نحوه تدوین استراتژی موفق پاسخ میدهیم.
چطور تهیه استراتژی دیجیتال مارکتینگ را شروع کنیم؟
برای شروع، باید با مفاهیم اولیه دیجیتال مارکتینگ آشنا شوید، مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید و اهداف خود از بازاریابی دیجیتال را مشخص کنید. سپس میتوانید کانالهای مختلف بازاریابی را امتحان کنید تا بهترین روشها را برای کسب و کار و نیازهای خود بیابید.
آیا تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ به مهارت کدنویسی نیاز دارد؟
لزوماُ خیر. بسیاری از تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ به دانش چندانی در زمینه برنامهنویسی و کدنویسی نیازی ندارند و میتوان به سادگی آنها را اجرا کرد.
بهترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ ایدهآل برای کسب و کارهای مختلف، متفاوت است. زیرا کسب و کارها هرکدام شرایط و اهداف متفاوتی دارند. برای انتخاب بهترین استراتژی باید اهداف بازاریابی کسب و کار و بودجه بازاریابی را مشخص کنید. استراتژیهایی مانند سئو، بازاریابی شبکههای اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی محتوا از رایجترین و بهترین استراتژیهای بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها محسوب میشوند.
عالی و کاربردی . سپاس