تفکر چیست؟ – آنچه باید برای رشد مهارت تفکر بدانید
موقعیتهایی در زندگی به وجود میآیند که با وجود استفاده از شیوههای مختلف تفکر، باز هم بر سر دوراهی یا چندراهی قرار میگیریم و نیاز به قدرت تصمیمگیری داریم تا انتخاب درستی داشته باشیم. آنچه در این مواقع به ما کمک میکند مهارت تفکر صحیح است. این مهارت در همه انسانها وجود دارد اما فقط افرادی که آن را پرورش میدهند به موفقیتهای چشمگیر میرسند. با توجه به اهمیت این موضوع در این مطلب از مجله فرادرس توضیح میدهیم که مهارت تفکر چیست و همچنین راههای پرورش آن را آموزش میدهیم.
گفتنی است که تفکر انواع مختلفی دارد و هر کس در مواجهه با موقعیتهای مختلف از یکی از انواع تفکر برای حل مسائل خود بهره میبرد. در این مطلب ابتدا در رابطه با تفکر صحبت میکنیم و انواع آن را بیان میکنیم. همچنین یاد میگیریم که چطور نوع تفکر خودمان را پیدا کنیم و آن را پرورش دهیم. سپس برخی از روشها مانند روش ۶ کلاه تفکر را بیان میکنیم و نحوه تقویت مهارت تفکر خلاق را در کودکان نیز آموزش میدهیم.
در انتها نیز در رابطه با اختلال تفکر صحبت میکنیم. بنابراین اگر میخواهید آشنایی بیشتری با تفکر پیدا کنید پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مطلب از مجله فرادرس، همراه باشید.
تفکر چیست؟
مهارت «تفکر» (Thinking) فرایندی شناختی است که برای حل مسائل، تصمیمگیریهای متفاوت، پرسیدن سوال، برنامهریزی، سازماندهی و خلق اطلاعات به کار میرود. با توجه به این تعریف متوجه میشویم که همه باید بدانند تفکر چیست و از آن برای موقعیتهای مختلف زندگی خود استفاده کنند.
واضح است که برای موفقیت در زمینههای شغلی و حرفهای باید مهارتهای نرم خود را توسعه دهید. این توسعه میتواند هم در جنبههای شخصی و هم حرفهای زندگی شما تاثیر مثبتی بهجا بگذارد. همچنین این تغییرات روی فرایندهای ذهنی شما نیز موثر هستند که معمولا در حین تصمیمگیری بیشتر از مواقع دیگر مشخص میشوند. شناسایی نوع تفکر کمک میکند که در محیط کار اثربخشی بیشتری داشته باشید و خودآگاهی پررنگتری را تجربه کنید.
قدرت تفکر چیست؟
بسیاری از افراد بر این عقیدهاند که هرچه در زندگی برایتان رخ میدهد حاصل قدرت تفکرات خود شما است. در واقع هنگامی که به چیزی میاندیشید این اندیشه روی رفتار و فعالیتهای بعدی شما تاثیر میگذارد و کنترل واکنشهایتان را در دست میگیرد و افکار همانند فیلمی روی صفحه نمایش ذهن شما پخش میشوند. بنابراین نوع بازی شما در آن فیلم نوع زندگی آیندهتان را تعیین میکند.
از اینرو قدرت تفکر همان قدرتی است که آینده و سرنوشت انسان را تعیین میکند زیرا هر کس با توجه به میزان عمیق تفکرات خود تصمیمگیری انجام میدهد و این تصمیمها هستند که آیندهاش را رقم میزنند.
حال با توجه به قدرتی که در تفکر نهفته است میتوانید انواع روشهای تفکر را بیاموزید و آنها را پرورش دهید تا تغییرات قابل توجهی را در زندگی خود به وجود بیاورید.
انواع تفکر چیست؟
تفکرات انسان انواع مختلفی دارد که در هر موقعیت انسان از یک یا ترکیبی از چند مورد آن استفاده میکند تا به نتیجه نهایی برسد. بهطور مثال در مواجهه با مسائل پیچیده تفکر تحلیل بسیار کارآمدتر از تفکر انتزاعی است که دانستن تفاوت میان آنها باعث میشود که از این به بع آگاهانهتر بیندیشید و از انتواع تفکر به شیوه درستی استفاده کنید.
گفتنی است که برای هدفگذاری و دستیابی به این اهداف میتوانید از انواع مختلف تفکر بهره ببرید. زیرا برخی از مشکلات موجود در مسیر هدفها پیچیدگی زیادی دارند و نمیشود با طرز تفکر ثابت تمامی آنها را برطرف کرد. اما وقتی با انواع این تفکرات آشنا باشید هر بخشی از مسئله را به روشی متفاوت بررسی و برطرف میکنید. بنابراین خوب است که با آنها آشنا شوید و در طول روز تمرینهایی برای پرورش هر کدامشان انجام دهید. به این ترتیب بهمرور تمامی این نوع افکار را در خود نهادینه میکنید و در هر موقعیتی تشخیص میدهید که از کدامشان استفاده کنید.
همچنین اگر دریابید که انواع تفکر چیست متوجه الگوی همیشگی اندیشههای خودتان میشوید و این موضوع برایتان روشن میشود که معمولا از چه طرز تفکری استقبال میکردید و الگوی رفتاری همیشگی شما چه بوده است. به این ترتیب میتوانید تغییرات مد نظرتان را بهمرور روی افکار خودتان اعمال کنید و آن را آگاهانه به مسیر مورد علاقه خود هدایت کنید.
تمامی این احتمالها ممکن است برای شما صدق کند اما نکته مهم اینجاست که باید چرایی و چگونگی تفکرتان را نیز درک کنید تا مهارت تصمیمگیری را در خود پرورش دهید و در هر موقعیت بهشکلی آگاهانه از میان گزینههای موجود انتخاب کنید. برای اینکه فرایندهای درون ذهن خود و همچنین همکاران و اطرافیانتان را درک کنید در ادامه جدولی از ۱۲ نوع تفکر را ارائه میکنیم و سپس درباره هر کدام از این انواع توضیحات کاملی خواهیم داد تا متوجه شوید که انواع تفکر چیست. همچنین نحوه تعیین سبک تفکر را توضیح میدهیم و درباره مهارتهای آن نکاتی را عنوان میکنیم که باعث افزایش ظرفیت و توانایی شما در محیط کار میشوند.
نوع تفکر | توضیحات |
۱. تفکر انتزاعی | این نوع تفکر همان حسی است که به کلمات داریم و با اینکه دیدنی نیستند و تعریف مشخصی برای هر کس دارند. مثلا عبارت «خوشحالی» هر کسی را به خاطره مشخصی سوق میدهد که براش معنا دارد. |
۲. تفکر تحلیلی | در این حالت در مواجهه با مشکلات آنها را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکند و با درک هر قسمت در نهایت به درک کلی میرسید. |
۳. تفکر کاربردی | تبدیل یک مفهوم به یک عمل واقعی حاصل تفکر کاربردی است. |
۴. تفکر شکلپذیر | نوعی تفکر تصویری که در آن میتوانید به هر چیزی از جنبهای متفاوت حتی عجیب بیندیشید تا پاسخ سوال خود را به شکلی متفاوت پیدا کنید. |
۵. تفکر عینی | این نوع تفکر بر اساس حقایق است و ذهن پس از درک یک حقیقت در مواقع لزوم به آن استناد میکند. |
۶. تفکر خلاقانه | در این نوع اندیشیدن، ذهن به روشی متفاوت اطلاعات را پردازش میکند تا به نتیجهای جدید برسد. |
۷. تفکر انتقادی | تفکر انتقادی یعنی چیزی را ببینید که از دید بقیه پنهان بوده است و طوری بیندیشید که دیگران به آن نیندیشیده باشند. |
۸. تفکر واگرا | در این حالت پیش از تصمیمگیری انواع راههای ممکن را بررسی میکنید و مدام به دنبال روشی جدید میگردید تا در نهایت انتخاب بهتری داشته باشید. |
۹. تفکر همگرا | در این حالت تمام افکار ممکن را با هم ترکیب میکنید تا به راهحلی جامع برسید. |
۱۰. تفکر خطی | در این روش کاملا به صورت مرحلهای از فکری به فکر دیگر میروید و جایی برای افکار خلاقانه وجود ندارد. |
۱۱. تفکر غیر خطی | در این روش با کل نگی ایدهها را ترکیب میکنید بهگونیای که هر ایده به ایدهای دیگر وابسته است. |
۱۲. تفکر فراشناختی | در این نوع تفکر به طرز اندیشیدن خودتان توجه میکنید و به شناختی میرسید که به شما در تقویت تفکراتتان کمک میکند. |
۱. تفکر انتزاعی
وقتی به شکل انتزاعی به مسائل میاندیشید ایدههای کلی را درک میکنید و بعد ارتباطی معنادار میان این ایدهها برقرار میکنید. تفکر انتزاعی کمک میکند که موضوعات عمیق و حتی پنهان را با دیدن مسائل قابل مشاهده اطراف خود درک کنید. در این راستا ممکن است بین مفاهیم موجود ارتباط تصادفی پیدا کنید و سپس با استفاده از این اطلاعات به خلق امکانی جدید بپردازید.
بهطور مثال افرادی که تفکر انتزاعی دارند برای فعالیت در برخی مشاغل بهتر از دیگران عمل میکنند زیرا مسائل را عمیقتر از بقیه میبینند و راهحلهای خلاقانهتری ارائه میکنند که این به علت نوع تفکر آنها است. ازجمله شغلهای مناسب این افراد میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
- طراحی گرافیک
- معماری منظر
- طراحی صنعتی
- تحلیلگر سیستم
- مدیر پروژه
- تحلیلگر پزشکی قانونی
- کارآگاه
- دانشمند
- بازپرس
- روانشناس
هر گروه شغلی دیگری که فعالیتهای مشابه این موارد داشته باشد نیاز به تفکر انتزاعی دارد.
۲. تفکر تحلیلی
تفکر تحلیلی یعنی بتوانید چالش یا ایدهای را درک کنید و سپس قسمتهای تشکیلدهنده آنها را پیدا کنید. در واقع تجزیه و تحلیل، تفکری منظم و گام به گام است. بسیاری از افرادی که تفکر تحلیلی دارند در مواجهه با وظایف خود کاملا ساختارمندانه رفتار میکنند. آنها در گام اول مسئله را میشناسند و سپس از طریق روشهای مختلف آزمایش و مشاهده اطلاعات مورد نیازشان را جمعآوری میکنند.
بعد از جمعآوری دادهها نوبت به توسعه راهحلها میرسد تا بتوانند مسئله را عمیقتر درک کنند. در این مرحله راهحلهای موجود را میآزمایند و با بررسی مجدد آنها به راهحل نهایی میرسند. از اینرو افراد با این طرز تفکر همواره برای مشاغل پرچالش مفید واقع میشوند زیرا به نکات ریز و درشت اهمیت میدهند و برای تمام آنها زمان صرف میکنند تا به بهترین نتیجه دست یابند.
۳. تفکر کاربردی
هنگامی که یک مفهوم را به عمل تبدیل میکنید یعنی از تفکر کاربردی استفاده کردهاید. این طرز تفکر بیشتر در موقعیتهایی کاربرد دارد که با شرایط جدیدی مواجه میشوید و ذهن تا پیش از این چنین تجربهای را ثبت نکرده است. افرادی که میدانند تفکر چیست و به نوع کاربردی آن مجهز هستند در این موقعیتها دچار هیجان نمیشوند و با کمی مکث و سنجش شرایط راهحل درستی برای برخورد با آن پیدا میکنند.
فرض کنید شخصی وارد خانه میشود و متوجه میشود که خانه بهم ریخته است. این در حالی است که پیش از او کسی وارد این محیط نشده است و او تنها زندگی میکند. در این موقعیت نتیجه میگیرد که دزد به خانه آمده است. اگر این شخص تفکر کاربردی خود را پرورانده باشد بهسرعت اقدامات درستی در جهت کنترل امور انجام میدهد اما اگر این تفکر را نداشته باشد درگیر حجم زیادی از احساسات میشود و با عدم کنترل هیجان فرایند مدیریت اوضاع را به تاخیر میاندازد.
۴. تفکر شکلپذیر
تفکر شکلپذیر نوعی از اندیشیدن است که در آن به شکل پایان باز به خلق کردن و تصویرسازی ذهنی میپردازید. استفاده از این نوع تفکر زمانی امکانپذیر است که به ذهن اجازه بدهید به موضوعات عجیب و متفاوت بیندیشد و بتواند ارتباطی میان این موضوعات پیدا کند.
برخی افراد تفکر شکلپذیر را همان خیالپردازی میدانند. این موضوع نیز حقیقت دارد. چنین افرادی معمولا در مطالعه دروس نیز بهتر از بقیه عمل میکنند زیرا ارتباطی معنادار میان مفاهیم متفاوت برقرار میکنند و با کمک این ارتباط مطالب را به ذهن میسپارند. بهطور مثال برای اینکه جدول تناوبی را یاد بگیرند کدهایی معنادار حاصل از ابتدای اسم هر عنصر پیدا میکنند و با این خلاقیت خود سختی حفظ کردن مطالب را از بین میبرند.
در محیطهای کاری نیز این طرز تفکر کاربرد دارد. بهطور مثال یک مهندس معمار در مواجهه با محدودیتهای موجود در نقشه ارتباط مناسبی میان بخشهای مختلف آن ایجاد میکند تا محدودیتهایش را بیاثر کند.
۵. تفکر عینی
تفکر عینی نوعی توانایی است که به درک حقایق و اجرای آنها کمک میکند. این نوع اندیشیدن معمولا به شکل مستقیم و بهدور از پیچیدگی است. برخی افراد این نوع تفکر را تفکر ادراکی نیز مینامند. فکر کردن به روش عینی یا ادراکی میتواند مبنای انواع تفکرات پیچیده دیگر باشد زیرا معمولا مبتنی بر حقایق محکمی است که نمیشود آنها را انکار کرد.
بهطور مثال برای حل مسائل فیزیک ابتدا باید قوانین اولیه را بدانید و با کمک آنها و انواع تفکر پیچیده به حل فرمولهای آن بپردازید.
طرز تفکر عینی درون تمام انسانها وجود دارد. ما حقایق اطرافمان را درک میکنیم و آنها را مبنای منطق ذهن خود قرار میدهیم. بهطور مثال قرارهای کاری را در ساعتهای ابتدای روز میگذاریم و اغلب اوقات، ساعات پایانی شب را به استراحت اختصاص میدهیم زیرا با تفکر عینی خود به این نتیجه رسیدهایم که برای فعالیتهای حرفهای باید از روز به جای شب استفاده کنیم. مثالهای تفکر عینی بیشمار هستند و هر فرد عادی که میداند تفکر چیست از این نوع اندیشه برخوردار است.
۶. تفکر خلاقانه
اندیشیدن به شیوه خلاقانه نوعی از تفکر است که در آن از اطلاعات موجود برای پرورش اطلاعات یا ایدههای جدید استفاده میشود. افرادی که تفکر خلاق را در خود پرورش دادهند شجاعت به چالش کشیدن راهحلهای همیشگی را دارند. آنها نمیپذیرند که رفتارهای تکراری را تقلید کنند و همواره به دنبال شیوهای جدید برای حل مسائل خود میگردند.
این نوع اندیشه در محیطهای حرفهای کاربردهای فراوانی دارد و اغلب کارفرمایان به دنبال نیروهایی با این طرز تفکر هستند. علت این است که اغلب مشکلات سازمانها با روشهای تکراری برطرف میشوند اما کمی بعد دوباره بروز میکنند. این در حالی است که مدیران به راهحل جدیدی نیاز دارند که مشکلات را ریشهکن کند و بارها سازمان را درگیر نکند. در این بین افراد با تفکر خلاق هرگز به شیوههای قدیمی اهمیتی نمیدهند و بهدنبال روشهای جدید و ایدههای نو هستند. به همین علت میتوانند به کل سازمان در این راستا کمک کنند.
مهارت تفکر خلاقانه از جمله مهارتهای نرم قابل پرورش است و هر کس میتواند با تمرین و تکرار و قرارگیری در موقعیتهای متفاوت این توانایی خود را بپروراند.
۷. تفکر انتقادی
تفکر انتقادی یعنی موضوعات را از زاویه متفاوتی ببینید. افرادی که این نوع تفکر را در خود پرورش دادهاند هم در جمعآوری اطلاعات قوی هستند و هم به روشی غیرمتداول به این اطلاعات میاندیشند. در واقع اگر موضوعی به وجود بیاید و همه افراد از یک زاویه مشابه به آن نگاه کنند فرد با تفکر انتقادی سعی میکند زاویههای پنهان آن مسئله را پیدا کند و راهحلی ارائه میدهد که شبیه روشهای متداول و معمول نیست.
بهطور مثال وقتی فروش سازمان پایین میآید لایههای سطحی اتفاق فروشندگانی هستند که توانایی متقاعد سازی مشتری را نداشتند اما لایههای زیری مربوط به تیم بازاریابی است که افراد با تفکر انتقادی در بیشتر مواقع این لایهها را میبینند.
نکته حائز اهمیت در تفکر نقادانه اطلاعاتی است که در حال حاضر وجود دارد. در این حالت شخص دارای تفکر انتقادی اطلاعات موجود را درک میکند و فرایندهایی را برای ارزیابی صحت این اطلاعات پیش میبرد تا مطمئن شود که صحیح هستند. در این نوع طرز تفکر جزئیات مسئله اهمیت زیادی دارد و در واقع توجه به همین نکات کوچک و بهظاهر بیاهمیت است که میتواند حقایق کلی را زیر سوال ببرد.
افرادی که تفکر انتقادی دارند معمولا برای مشاغلی نظیر قضاوت و ارزیابی عملکرد افراد مناسب هستند. آنها معمولا مهارتهای ارتباطی زیادی دارند و با دیگران به راحتی تعامل میکنند. همین مهارت است که به آنها در جمعآوری اطلاعات موردنیازشان یاری میدهد.
تفکر انتقادی برای موقعیتهایی که همه افراد با هم همنظر هستند بسیار ضروری است زیرا شخص دارای این طرز تفکر میتواند با ارائه زاویه دید متفاوت به بقیه کمک کند که مشکلات پیشرو را متفاوت ببینند و به این ترتیب راهحلهای مختلفی را نیز ارائه دهند.
کسانی که تفکر انتقادی را در خود میپرورانند اغلب جزئینگر، دقیق و شجاع هستند و هرگز بدون داشتن سندی محکم موضوعی را رد یا تایید نمیکنند.
۸. تفکر واگرا
تفکر واگرا زمانی رخ میدهد که برای حل یک مسئله به دنبال راهحلهای زیادی میگردید. اغلب این نوع اندیشیدن برای ارزیابی اعتبار خط فکری دیگران و تعیین ارزش فکری آنها در مقایسه با خطوط فکری دیگر به کار میرود. تفکر واگرا در واقع به افراد اجازه میدهد که با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته بهترین راهحل را پیدا کنند.
بهطور مثال بارش فکری یکی از روشهای مربوط به تفکر واگراست زیرا در این روش تمامی افکار موجود را یادداشت میکنید و از میان آنها بهترین روش را برمیگزینید. آزادنویسی و انجام بازیهای گروهی برای یافتن پاسخ هر مشکل و پرسیدن سوالهای مختلف ازجمله روشهایی هستند که به تفکر واگرا مربوط میشوند.
این نحوه اندیشه بیشترین کاربرد را در محیطهای کاری دارد. معمولا گروهی از افراد از آن برای یافتن راهحل مناسب استفاده میکنند. البته هر کسی میتواند از این روش برای رفع چالشهای پیشروی خود بهره بگیرد زیرا در تفکر واگرا محدودیتی وجود ندارد و میتوانید به هر پاسخ خود ارزشی بدهید و آن را اعتبارسنجی کنید.
۹. تفکر همگرا
این روش اندیشیدن دقیقا برعکس تفکر واگراست. در این حالت افراد به دنبال این هستند که درست ترین تفکر چیست به همین علت تمام راهحلهای مناسب را به شکلی درست با هم ترکیب میکنند تا در نهایت به یک ایده یا برنامه مشخص برسند. برای اینکه تفکر همگرا داشته باشید باید بخشهای مهم هر تفکر را جدا کنید و کنار یکدیگر به شیوهای مناسب قرارشان دهید و در نهایت به اثربخشترین شیوه مسئله را حل کنید. هدف در این نوع اندیشه این است که برای یک نیاز یا مشکل، خروجی اثرگذاری پیدا کنید.
در مجموع ۴ نکته کلیدی برای تفکر همگرا وجود دارند که در زیر به آنها اشاره کردهایم.
- استفاده از قضاوت مثبت
- حفظ خلاقیت
- پیگیر بودن
- بررسی اهداف
۱۰. تفکر خطی
تفکر خطی به معنای سازماندهی دقیق و روشمند اطلاعات و فرایندهای موجود در راستای درک بهتر مسئله است. گاهی به این نوع اندیشیدن تفکر متوالی نیز میگویند زیرا سازماندهی اطلاعات امری همیشگی است و به شکل متوالی انجام میشود. در این حالت باید پیش از رفتن به مرحله بعدی مسائل موجود را رفع کنید و بعد به سراغ مسئله دیگر بروید. همچنین معمولا باید از روشهای حل مسئله گام به گام برای یافتن راهحل استفاده کنید.
همانطور که مشخص است در این حالت فضای خاصی برای بروز خلاقیت و تفکر واگرایی وجود ندارد زیرا همه چیز به شیوه سلسلهمراتبی انجام میشود و هر کس میتواند با ورود به سیستم، روشهای حل مسئله را پیدا کند. بهطور مثال معلمی که در امور دفتری مدرسه فعالیت میکند برای تمام چالشهای احتمالی راهحل مشخصی دارد.
این فرد در طول روز با چالش متفاوتی برخورد نمیکند زیرا همه چیز از قبل سازماندهی شده است و او بدون اتلاف وقت و مطابق پروتکلهای موجود به فعالیتهای روزانه میپردازد.
تفکر خطی برای محیطهای کاری اثربخشی زیادی دارد زیرا از اتلاف زمان جلوگیری میکند اما نباید کل سازمان از این شیوه تفکر استفاده کنند. این طرز اندیشه برای افرادی است که صرفا دستورات را اجرا میکنند و قانونگذارها باید از انواع طرز تفکرات دیگر برخوردار باشند تا بتوانند بحرانهای غیرمعمول را خنثی کنند.
۱۱. تفکر غیرخطی
تفکر غیرخطی یا کلنگر به روشی تاکید دارد که در آن ایدهها و مفاهیم با هم همپوشانی دارند و در واقع با یکدیگر کار میکنند. برای داشتن این نوع تفکر باید به دنبال الگوها و درک اهمیت کلی ایدهها باشید. در این روش از تفکر بهجای اینکه یک راهحل پیدا کنید باید راههای متفاوتی را برای حل یک مسئله ارائه دهید.
بهطور مثال یک دانشآموز با تفکر غیرخطی هرگز آینده خود را منوط به قبولی در دانشگاه نمیداند بلکه با شناسایی استعدادهای خود تمامی راههای پیشرویش را مشخص میکند و پس از هدفگذاری بهترین راه را برای دستیابی به آن انتخاب میکند.
۱۲. تفکر فراشناختی
تفکر فراشناختی یعنی به افکار خودتان بیندیشید و متوجه شوید که برای شخص شما تفکر چیست و چه مفهومی دارد. این نوع از اندیشیدن شامل بازتاب دقیق و تحلیل الگوهی تفکر شما میشود. میتوانید از این روش برای درک بهتر یک مشکل استفاده کنید. بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان از این شیوه برای یافتن پاسخ سوالات خود بهره میبرند.
چطور نوع تفکر خود را پیدا کنیم؟
هر کدام از شما ممکن است با توجه به دستهبندیهای بالا نوع تفکر خاصی برای خودتان داشته باشید. اما کار سختی است که متوجه شوید در بیشتر مواقع از کدام شیوه برای اندیشیدن استفاده میکنید. در صورتی که این موضوع را برای خود روشن کنید برای حضور در محیطهای کاری و حرفهای عملکرد بهتری خواهید داشت. همچنین میتوانید طرز تفکر مورد نیازتان را بیابید و آن را درونتان پرورش دهید. در زیر به این گامها اشاره کردهایم.
- مشاهده
- ارزیابی
- بازخورد
با توجه به اهمیت این موضوع در ادامه گامهایی عنوان شده را توضیح میدهیم. پس از مطالعه این بخش با علم به اینکه گامهای تفکر چیست میتوانید نوع اندیشههای خودتان را پیدا کنید.
۱. مشاهده
برای شروع به این موضوع بیندیشید که در هنگام مواجهه با موقعیتهای خاص معمولا چه واکنشی از خود نشان میدهید و چه رویکردی برای حل مشکلات خود دارید. اگر در حین مشاهده، رفتار خود را روی کاغذ ثبت کنید و بنویسید که چه فرایندی را برای حل مسئله طی کردهاید کمی بعد الگوی رفتاری شما مشخص میشود. در این مرحله بهتر است که هیچ تغییری در روند همیشگی خود ندهید و بگذارید که حقایق رفتارتان ثبت شود.
در صورتی که به کمالگرایی دچار شوید، خودسانسوری کنید و در حین مشاهده و ثبت از قالب همیشگی خود خارج شوید هرگز پیدا نمیکنید که برای شما شیوه تفکر چیست و در نتیجه برای پرورش انواع دیگر آن اطلاعات درستی در دست نخواهید داشت. این مرحله را برای مدتی نظیر دو هفته طی کنید و تمامی مشکلات ریز و درشت و راهحلهای خود را برای این مسائل در این مدت ثبت کنید.
۲. ارزیابی
در گام بعدی ببینید که در حین حل مسئله به چه نکاتی برای اندیشیدن به آنها توجه کردهاید. اگر پیش از این آنها را نوشته باشید در این مرحله میتوانید به نوشتههایتان رجوع کنید و به دنبال هر نوع الگویی بگردید. همچنین متوجه میشوید که معمولا کدام طرز تفکر باعث رضایت و موفقیت شما شده است.
توجه به این نکته کمک میکند که علاوه بر درک طرز تفکر فعلی متوجه بهترین و مناسبترین نوع تفکر خود بشوید. در واقع ممکن است در محیط کار فعلی شما، بهترین و اثربخشترین روش، تفکر انتقادی باشد یا تفکر خلاقانه شما را به موفقیتهای بیشتری برساند. درک این مسئله مسیر توسعه فردیتان را بهطور کامل مشخص خواهد کرد.
۳. بازخورد
حال که نوع تفکر اثربخش مخصوص خودتان را یافتید طی انجام فعالیتهای روزانه از آن استفاده کنید. در این حالت تجربههایتان را با ارزیابیهای انجام شده مقایسه کنید تا متوجه شوید که اثربخشترین شیوه تفکر چیست و همان را برای فعالیتهای بعدی خود بهبود و پرورش دهید. در این حالت مهارت حل مسئله شما به میزان چشمگیری توسعه پیدا میکند چون دقیقا از بهترین روش اندیشیدن برای رفع مشکلات استفاده میکنید و اتلاف زمان را به حداقل میرسانید.
نحوه پرورش قدرت تفکر
برخی تصور میکنند که پرورش قدرت تفکر امکانپذیر نیست در حالی که این باور اشتباه است و شما با هر سطح تفکر میتوانید برای افزایش آن تلاش کنید. در حال حاضر یک سری روشهای اثربخش برای پرورش قدرت اندیشه ارائه شدهاند که در ادامه برخی از بهترین روشها را معرفی میکنیم.
روشن فکر باشید
اولین شیوه برای بالا بردن سطح تفکر این است که ذهن را برای پذیرش اطلاعات جدید باز بگذارید و اجازه ندهید که افکار تکراری قدرتنمایی کنند. مثلا در مواجهه با موضوعات جدید بهسرعت آنها را در میان دستهبندیهای تعریفشده خود قرار ندهید و برای پیادهسازی روشی تازه از شیوهای متفاوت بهرهمند شوید.
بهطور مثال شرکت شما تاکنون چند نرمافزار جدید را معرفی کرده است اما هیچکدام آنها کمکی به بهبود فرایندهای روزانه شما نکرده است. در این حالت در مواجهه با نرمافزار جدید ابراز ناراحتی نکنید و ابتدا برای پیادهسازی آن تلاش کنید. در واقع اگر به موضوعات جدید فرصت دهید ذهن خود را از درگیری با روشهای تکراری دور میکنید و اجازه میدهید که تفکرات تازه جای افکار قدیمی را پر کنند. چه بسا که نرمافزار جدید کاربردی باشد و تحول عظیمی در کل سازمان به وجود بیاورد.
به مشاهده ادامه دهید
پیش از این گفتیم که برای یافتن نوع تفکر باید رفتارهای خود را زیر ذرهبین قرار دهید. برای پرورش تفکرات نیز مهم است که مشاهدههای منظمی داشته باشید و طرز تفکر خود را مدام بررسی کنید. به این ترتیب رفتارهایتان ناخودآگاه متناسب با افکار جدیدتان میشوند و تکنیکهای متفاوتی را به کار میگیرید تا به پاسخهای غیرتکراری دست یابید.
بهطور مثال اگر در گذشته با حضور همکار جدید به لاک دفاعی خود میرفتید و ارتباط مناسبی برقرار نمیکردید اکنون با مشاهده این رفتار به دنبال راهی برای تقویت مهارتهای ارتباطی خود میگردید و بهجای فرار از نیروی جدید با او دوست میشوید و ارتباط موثری را برقرار میکنید.
ذهن آگاهی داشته باشید
زمانی از روز را به مدیتیشن و ذهن آگاهی اختصاص دهید. منظور این است که کمی از هیاهو فاصله بگیرید و به تفکرات خود توجه نشان دهید. در این حالت درک میکنید که تفکر چیست و الگوهای فکری خودتان را شناسایی میکنید. اطلاعاتی که از این ذهنآگاهی به دست میآورید به شما در تغییر طرز تفکر و رویکردهای متداولتان کمک میکند و میتوانید در موقعیتهای مشابه رفتارهای پختهتر و بهتری از خود نشان دهید.
چگونه شفاف بیندیشیم؟
یکی از مشکلات متداول امروزی نداشتن افکار شفاف است. در این حالت افراد نمیدانند که دقیقا میخواهند از اندیشیدن به موضوعات به چه نقطهای برسند. برای درک بهتر این موضوع که نحوه داشتن شفافیت در تفکر چیست میتوانید از روشهای زیر بهرهمند شوید.
- نفس عمیق
- برطرف کردن نیازها
- رفتن به محیطی آرام
- تهیه چکلیست
- یادداشت کردن افکار و احساسات
- مدیریت زمان
- بخشبندی کارهای پیچیده
- محدودیت استفاده از دستگاههای هوشمند
- یافتن مکان تمیز و آرام
- استراحت ۲۰ دقیقهای
- خواب کافی
- مصرف غذای سالم
- ۱۵۰ دقیقه ورزش متوسط هفتگی
- تمرکز در بیان افکار
در نظر داشته باشید که با توجه به روشهای زیر هر کسی میتواند تفکرات بهتری نسبت به گذشته خود داشته باشد. در این حالت همچنین از بدبینی و ناامیدی دور میشوید و تفکرات مثبت را در ذهنتان پرورش میدهید.
نفس عمیق
اگر با حواسپرتی، اضطراب یا عدم تمرکز مواجه میشوید همان لحظه تمام کارهای خود را متوقف کنید و نفس عمیقی بکشید. دم را از بینی فرو بدهید و بازدم را با دهان خارج کنید. این عمل را بدون عجله و هر مرحله را به مدت ۴ ثانیه انجام دهید. در نهایت ذهن از حجم زیاد احساسات خالی میشود و میتوانید شفاف بیندیشید.
برطرف کردن نیازها
فقط هنگامی میتوانید تفکر شفاف داشته باشید که نیازهای فیزیکی خود را برطرف کرده باشید. بهطور مثال اگر با مشکلی روبهرو هستید و از طرفی بهشدت احساس گرسنگی میکنید ذهن شما تمرکز کافی را نخواهد داشت و باید پیش از هرچیز کمی غذا بخورید تا احساس راحتی کنید و بعد از آن متوجه شوید که تفکر چیست. مثال دیگر این مسئله کمخوابی است که بهشدت روی پردازش اطلاعات ذهنی تاثیر منفی میگذارد.
رفتن به محیطی آرام
لحظهای توقف کنید و به صداهای اطرافتان گوش دهید. اگر صداهای زیادی در پسزمینه محیط وجود دارند (ماند صدای مکالمه دیگران، صدای تلویزیون، ترافیک و...) تمرکز کردن برایتان کار دشواری خواهد شد و حتی ممکن است که دچار استرس شوید. در این حالت اگر امکانش وجود دارد محیط خود را عوض کنید و به مکانی آرام بروید تا اندیشیدن برایتان سادهتر شود.
تهیه چکلیست
اگر کارهای پیشرو را یادداشت کنید به سازماندهی افکار خود کمک خواهید کرد و برنامههای آتی را بهتر میچینید. در این راستا به این بیندیشید که برای انجام هر کدام از وظایف باید چه مراحلی را بگذارنید تا به این ترتیب نظم مناسبی در ذهنتان شکل بگیرد. اگر جزو افرادی هستید که به راحتی نمیتوانید روی موضوعات تمرکز کنید فهرستی عمومیتر برای کل روز خود تهیه کنید تا دچار اضطراب نشوید و برای انجام تمام کارها تمرکز کافی داشته باشید.
این فهرستها فقط برای نظمدهی به افکار نیستند بلکه وجود آنها باعث تمرکز بیشتر شما میشود زیرا در این حالت دقیقا میدانید که باید چه کاری انجام دهید و ذهن با انبوهی از افکار پریشان پر نمیشود. به همیت علت تمرکز کردن سادهتر از پیش خواهد شد.
در نظر داشته باشید که این چکلیست باید خاص و مطابق با واقعیت باشد. بهطور مثال «تمیز کردن کل خانه» کاری دشوار، زمانبر و خستهکننده است و تفکرات شما با اندیشیدن به این موضوع بهم میخورد. در عوض اگر در فهرست امروز نظافت بخشی از خانه را قرار دهید عملکردتان بهمراتب بهتر میشود.
در این راستا بهتر است کارهای مهم و فوری را بالاتر از فعالیتهای دیگر قرار دهید.
یادداشت کردن افکار و احساسات
اگر دچار استرس شدهاید و نمیتوانید افکارتان را مدیریت کنید در این موقعیت تفکر شفافی نخواهید داشت و دچار خطاهای ذهنی میشوید. برای خروج از این وضعیت چند دقیقه به خودتان فرصت دهید و افکارتان را در دفتر، یک تکه کاغذ یا داخل ورد لپتاپ خود بنویسید. در این حالت همه احساسات و افکارتان را یادداشت کنید و اجازه دهید تمام آنها روی کاغذ بیایند. این کار باعث میشود که به درک بهتری از مسائل برسید و هیجان خود را کنترل کنید.
در این بین مشخص میشود که علت اصلی استرس و ناراحتی شما از چیست. همچنین این عمل به شما فرصتی برای بارش فکری میدهد و میتوانید مسئله پیشرویتان را از این طریق حل کنید و ذهن را به آرامش برسانید.
مخصوصا در موقعیتهایی که علت اصلی بروز مسائل را متوجه نمیشوید و پیدا نمیکنید که ریشه این حال بد از کجا ناشی میشود نوشتن میتواند شرایط را برایتان شفاف کند.
مدیریت زمان
برای اینکه بدانید تفکر چیست باید زمان خود را به درستی مدیریت کنید. در راستای پرورش مهارت مدیریت زمان خوب است که کارهای پیشرو را در اپلیکیشنی مانند «RIZE» یا تقویمی ثبت کنید و مطابق با آن وظایف خود را سازماندهی کنید. واقعیت این است که وقتی سرتان شلوغ میشود و انبوهی از فعالیتهای نصفه شما را احاطه میکنند اندیشیدن کار سادهای نخواهد بود.
بنابراین باید با مدیریت زمان خود این شلوغیها را کم کنید و بهترتیب به کارهایتان برسید. البته حتما زمان استراحت و تفریح را هم در برنامههای خود قرار دهید. حتی اگر شرایط مهیا نیست ۱۵ دقیقه را صرف استراحت کنید تا انرژی لازم را بازیابی کنید و به انجام امور خود بپردازید.
بخشبندی کارهای پیچیده
ذهن در مواجهه با کارهای پیچیده دچار ترس میشود و قدرت انجام آنها را از فرد سلب میکند. برای اینکه درگیر مشکلات اینچنینی نشوید باید متوجه شوید که قدرت تفکر چیست. ذهن شما این قدرت را دارد که کارهای پیچیده را به بخشهای کوچکتری تقسیم کند. میتوانید برای هر کدام از این بخشها بهطور جداگانه وقت بگذارد و با به پایان رساندن یک بخش به سراغ بخش دیگر بروید.
با تکمیل این فرایندها در نهایت انجام کار پیچیده به اتمام میرسد. بهطور مثال اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و خود را برای آزمون تافل آماده میکنید هر بار ۳ فصل را بخوانید و بهخاطر بسپارید. به این ترتیب بهمرور درمییابید که چگونه درس بخوانید که فراموش نکنید.
محدودیت استفاده از دستگاههای هوشمند
اگر میخواهید روی موضوعی پیچیده تمرکز کنید و برای یافتن راهحل مناسب زمان بگذارید بهترین کار این است که ابزارهای هوشمند نظیر گوشی همراه، تبلت و لپ تاپ را از خود دور نگه دارید زیرا این وسایل عوامل اصلی حواسپرتی هستند و تمرکزتان را میگیرند.
بهطور مثال یافتن راهحلی برای بحران شرکت همزمان با چک کردن پیامهای خانوادگی امکانپذیر نیست زیرا در این حالت به تمام تمرکز و حواستان نیاز دارید و اگر گوشی موبایل را از خود دور نکنید به نتیجه قابل توجهی نمیرسید. برای موفقیت بیشتر میتوانید گوشی را روی حالت بیصدا تنظیم کنید تا مزاحم افکار شما نشود.
یافتن مکان تمیز و آرام
برای اینکه به معنای واقعی متوجه شوید که تفکر چیست باید به مکانی خلوت و بهدور از سروصداهای متداول بروید. صداهایی نظیر ترافیک خیابان، مکالمه دو نفر با صدای بلند، موسیقی باکلام و... شرایط اندیشیدن را سخت میکنند و نمیتوانید در این مکانها به نتیجه مطلوبی برسید.
برای داشتن مکانی آرام میتوانید اقدامات مختلفی انجام دهید. مثلا برای دیگران توضیح دهید که نیاز به سکوت دارید و بهتر است به محیط دیگری بروند یا اینکه در همین مکان سکوت را رعایت کنند. اگر این فرصت فراهم نبود و نتوانستید شرایط آرامی را در محیط برقرار کنید از هدفون استفاده کنید تا تمرکزتان افزایش یابد.
عامل مهم بعدی تمیزی محیط کار است. وقتی درگیر حل مسئله هستید و میزتان بهم ریخته و نامنظم است ذهن شما آنطور که باید عملکرد مناسبی نشان نمیدهد زیرا دائم درگیر عناصر روی میز میشود و تمرکز ندارد. بنابراین در کنار کنترل سروصدای اطراف باید نظم و نظافت محیط کارتان را نیز برقرار کنید.
استراحت ۲۰ دقیقهای
برخی افراد از ابتدا تا انتهای کار را بدون وقفه انجام میدهند و در پایان کاری کمکیفیت را ارائه میکنند. این در حالی است که اگر استراحتی کوتاه داشته باشند تا پایان پروژه با انرژی به کارشان ادامه میدهند. برای اینکه فرایند منظمتری داشته باشید بین هر ۱.۵ الی ۲ ساعت کار ۲۰ دقیقه استراحت لحاظ کنید.
در این زمانهای استراحت خوب است که نرمشی سبک انجام دهید و غذایی سالم مصرف کنید تا انرژی شما بازیابی شود و با طی شدن این مدت پروژه را به اتمام برسانید.
خوب کافی
برای پرورش قدرت تفکر باید نیازهای جسمی خود را بهطور کامل برطرف کنید. یکی از مهمترین نیازهای شما خواب کافی است که باید حداقل ۷ تا ۹ ساعت باشد. نمیتوانید با کمخوابیهای متوالی توقع ذهنی هوشیار را از خودتان داشته باشید زیرا مغز به چنین استراحتی نیاز دارد و در این مدت به پردازش اطلاعات دریافتی میپردازد. از اینرو لازم است که اهمیت این مسئله را درک کنید.
در این راستا بهترین کار این است که برای زمان خواب روتین مشخصی را تعریف کنید. در واقع زمان مشخصی به رختخواب بروید و زمان مشخصی هم بیدار شوید. برای افزایش کیفیت خواب محیط تاریک و آرام و راحتی را برای خود فراهم کنید. همچنین بهتر است ۳ الی ۴ ساعت قبل از خواب نوشیدنیهای کافئیندار مصرف نکنید و گوشی موبایلتان را خاموش کنید تا به کیفیت خوابتان لطمه وارد نکند.
مصرف غذای سالم
برای اینکه بدانید تفکر چیست باید نیاز بعدی جسم یعنی غذای سالم را فراهم کنید. افرادی که مدتزمان طولانی غذا نمیخورند ذهن پویایی برای حل مسائل خود ندارند و قدرت تجزیه و تحلیلشان پایین میآید. بنابراین مهم است که غذای کافی و سالم بخورید تا فرایند تفکرتان تا رسیدن به نتیجه مطلوب سریعتر و بهتر پیش برود.
در نظر داشته باشید که برنامه غذایی شما باید غنی از انواع مواد غذایی همراه با ویتامینهای متنوع باشد تا دچار کمبود ویتامین و انرژی نشوید و اندیشههای خلاقانهای را در ذهن خود پرورش دهید.
هفتهای ۱۵۰ دقیقه ورزش متوسط
ورزش متوسط یعنی در حدی ورزش کنید که قلبتان کمی تندتر از همیشه بزند. برای اینکه از قدرت تفکر خود بیشتر از همیشه استفاده کنید حداقل ۱۵۰ دقیقه در هفته در این حد ورزش کنید. مثلا میتوانید ۵ روز در هفته و روزی نیمساعت را به ورزش اختصاص دهید. تاثیر این نوع فعالیتها روی ذهن انسان بسیار چشمگیر است بنابراین خوب است که برای پرورش قدرت تفکر و افزایش انرژی درونتان این کار را در برنامه هفتگی خود قرار دهید.
تمرکز برای بیان افکار
شما این امکان را دارید که برای داشتن تفکرات شفافتر ذهن خود را پرورش دهید و به آن بیاموزید که در مواجهه با هر موضوع از چه زاویهای به مسئله نگاه کند. در این راستا میتوانید به ویرایش ذهنی صحبتها، نوشتهها و افکارتان بپردازید. برای عملکرد بهتر در این زمینه کلمات و افکار تکراری را حذف کنید تا تفکر فعلی شما شفافتر و قابل درکتر شود.
بسیاری از افراد برای بیان احساسات خود دچار مشکل هستند و دائم دیگران را درگیر سوءتفاهم میکنند زیرا تفکر شفافی ندارند و این موضوع روی کلماتشان تاثیر منفی میگذارد. در این حالت بهترین کار این است که طبق برنامهریزی عصبی کلامی یا NLP به شافسازی کلام و افکار خود بپردازید.
این نکته در موقعیتهای مختلف زندگی دیده میشود. بهطور مثال در حین نوشتن یک مقاله درسی تلاش کنید که جملههای ساده و معناداری در آن بنویسید. همچنین اگر موضوعی را میشنوید که در ابتدا پیچیده به نظر میرسد به این بیندیشید که مفهوم ساده آن چیست و در واقع آنچه شنیدهاید قرار است چه اطلاعاتی را به شما منتقل کند. این کار باعث درک بهتر و پرورش قدرت تفکر شما میشود.
در ادامه روش خاصی از تفکر را معرفی میکنیم که به آن ۶ کلاه تفکر گفته میشود و در سازمانها کاربرد زیادی دارد. اگر به این شیوه مسلط شوید با کمک همکاران و اعضای تیم خود میتوانید بهتر از قبل مشکلات موجود در محیط کار را برطرف کنید.
۶ کلاه تفکر چیست؟
۶ کلاه تفکر کتابی نوشته «دکتر ادوارد د بونو» (Dr. Edward de Bono) است که در این اثر متدی را برای تفکرات موازی در راستای ساختن راهی برای همکاری اثربخش میان اعضای گروهها ارائه میکند. در این کتاب نویسنده انواع مختلف تفکر را به ۶ کلاه تشبیه میکند که هر کدام این کلاهها استراتژیهای گروه را برای انجام وظایف آنها در پروژه مشخص میکنند و به نوعی تفکر سیستمی را پیادهسازی میکنند.
این نوع تفکر ابزاری بسیار اثربخش برای تقویت انواع تصمیمگیری است. این ۶ کلاه هر کدام رنگ خاصی دارند که این رنگها عبارتاند از سفید، قرمز، سیاه، زرد، سبز و آبی که در ادامه مختصری از نحوه عملکرد آنها را توضیح میدهیم.
- کلاه سفید: کلاه سفید قابلیت تمرکز روی دادههای در دسترس را دارد که شامل تجزیه و تحلیل، ارزیابی و آزمودن اطلاعات و دادهها میشود. این کلاه به معنای پر کردن شکافهای موجود در میان اطلاعات قدیمی و جدید است.
- کلاه قرمز: کلاه قرمز نیاز به تفکر شهودی و هوش هیجانی دارد و همچنین به معنای داشتن همدلی با احساسات دیگران است. برای استفاده از کلاه قرمز باید از قبل مهارتهای نرم خود را توسعه داده باشید.
- کلاه سیاه: با کلاه سیاه توانایی پیشبینی عواقب هر تصمیمی را خواهید داشت. تفکر با کلاه سیاه نیازمند مهارت تفکر تحلیلی و تفکر انتقادی است که بتوانید با کمک آنها هر نوع ریسک یا نقطه ضعفی را از دل راهحلهای موجود پیدا و مدیریت کنید.
- کلاه زرد: کلاه زرد حاوی تفکرات مثبت است و به شما کمک میکند که جنبههای مثبت و منافع موجود در هر موضوع را ببینید. در این حالت افراد گروه با همکاری یکدیگر باید مزیتهای هر تصمیم را بررسی کنند. این کلاه نیز نیاز به هوش احساسی زیادی دارد زیرا تمرکز اصلی آن روی داشتن ذهن خوشبینانه است.
- کلاه سبز: کلاه سبز نشان میدهد که خلاقیت در تفکر چیست و چطور میتوان به این شیوه برنامهریزی انجام داد. استفاده از کلاه سبز یعنی استفاده از استراتژیهای خلاقانه برای رفع مشکلات مختلفی که کلاه سیاه آنها را شناسایی کرده است.
- کلاه آبی: تفکر کلاه آبی به انجام و کنترل پروژه مربوط است. افراد با تفکر کلاه آبی معمولا افرادی از گروه هستند که به دنبال راهی برای نگهداری و کنترل فرایندها میگردند و ممکن است با کمک گرفتن از تفکر کلاه سبز به دنبال راهی برای حل مسئلهای باشند که کلاه سیاه آن را شناسایی کرده است.
برای استفاده از این شیوه تفکر باید افراد گروه را به دستههای مجزایی تقسیم کنید و نقش هر کدام از اعضا را به شکل واضح مشخص کنید. یادتان باشد که هر کس باید نقش موثری در این فرانید داشته باشد.
بهطور مثال تیم بازاریابی قرار است به یک خردهفروشی برای افزایش تعداد مشتریان و میزان فروش آن کمک کند و در این راه از ۶ کلاه تفکر بهره میگیرد. در این راستا مدیر پروژه از کلاه آبی استفاده میکند و مسئولیت کمپینهای تبلیغاتی شرکت را برعهده میگیرد و به هر کدام از اعضای تیم این کلاهها را تخصیص میدهد.
شخصی که کلاه سفید دارد روی تمام جزئیات مربوط به کمپین کار میکند و افراد دارای کلاه قرمز میتوانند در این مرحله به کلاه سفید کمک کنند تا ارزیابی درستتری داشته باشد و به این ترتیب تیم بازاریابی میتواند با مشتریان ارتباط برقرار کند. در این حالت اعضای کلاه سیاه تفکر، تمامی موانع بر سر راه موفقیت کمپین را شناسایی میکنند و پیامدهای منفی هر تصمیم را بیرون میآورند.
در این حالت افراد مربوط به کلاه زرد با تیم کلاه سیاه همکاری میکنند تا به شکلی متفاوت مزایای هر تصمیم را مشخص کنند. در نهایت افراد تیم کلاه سبز احتمالا با توجه به اطلاعات حاصل از ۵ کلاه قبلی به کارفرما اعلام میکنند که بهترین کمپین برای این نوع خردهفروشی چیست.
مهارت تفکر خلاق در کودکان
کودکان دقیقا نمیدانند تفکر چیست اما افراد بزرگتر میتوانند تفکر خلاق آنها را پرورش دهند. در این راستا باید با کمک بازیهای مختلف کودک را تشویق به بروز خلاقیت کنند. برای اینکه کودکان راهحلی برای مشکلاتشان پیدا کنند باید به اندازه کافی به آنها آزادی عمل بدهید و ایدههایشان را کوچک نشمارید. به این ترتیب به مرور اعتماد به نفس و قدرت تفکر خلاقشان افزایش مییابد.
اختلال تفکر چیست؟
گاهی ذهن انسان آشفته و بینظم میشود و اختلالاتی را در طرز تفکر او به وجود میآورد. در این حالت شخص برای صحبت کردن و نوشتن دچار مشکل میشود. افرادی که درگیر بیماریهایی نظیر اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند میدانند که اختلال تفکر چیست. البته ممکن است این مشکل برای افراد با اختلالات روانی دیگر نظیر افسردگی حاد نیز به وجود بیاید. این اختلال ازجمله سختترین بخشهای بیماری روانی است. برخی افراد فقط در بعضی از موقعیتها نظیر خستگی زیاد دچار اختلال تفکر میشوند.
جمع بندی
در این مطلب از مجله فرادرس آموختیم که تفکر چیست و با نحوه پرورش آن آشنا شدیم. همچنین انواع تفکر را شناختیم تا در مواقع لزوم از آنها برای حل مسائل خود استفاده کنیم. خوشبختانه همه افراد این فرصت را دارند که طرز تفکر خود را پرورش دهند و با توسعه این مهارت جایگاههای اجتماعی و حرفهای بهتری را برای خود رقم بزنند.