آرایه کنایه چیست؟ – توضیح به زبان ساده با مثال و تمرین
وقتی منظور ما از گفتن جمله یا عبارتی، معنای اولیه آن نیست، از آرایهای به نام کنایه استفاده کردهایم. پس آرایه کنایه، به کار بردن یک جمله یا عبارت، با دو معنای دور و نزدیک است که هدف گوینده، معنای دور آن باشد. برای مثال، عبارت «آب نچکیدن از دست کسی» دارای معنای کنایی «خسیس بودن کسی» است. این معنای کنایی، معنای دور این عبارت است اما منظور اصلی گوینده از گفتن آن، همین بوده و معنای ظاهری و اولیه آن را در نظر نداشته است. در این مطلب از مجله فرادرس یاد میگیریم آرایه کنایه چیست، چه انواعی دارد و کاربرد آن چیست. همچنین تفاوت آرایه ادبی کنایه و استعاره و کنایههای مشهور زبان و ادبیات فارسی را بررسی میکنیم. در انتهای مطلب نیز، پرسشهایی چهارگزینهای قرار دادهایم که با پاسخ دادن به آنها میتوانید میزان یادگیری خود را ارزیابی کنید.
آرایه کنایه چیست؟
آرایه کنایه، به کارگیری جمله یا عبارتی با دو معنای دور و نزدیک است که فقط معنای دور آن درست باشد. اگر گوینده بخواهد مفهومی را محترمانه یا بهصورت غیرمستقیم به مخاطب خود منتقل کند، از کنایه استفاده میکند. برای مثال جمله «برایت خواب بدی دیدهام.» کنایه از «نقشه ریختن برای نابودی کسی» است اما به جای بیان مستقیم این معنا، به طور کنایی بیان شده و ارزش ادبی پیدا کرده است. کنایهها در زبان فارسی به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در همین مطلب با همه آنها آشنا خواهیم شد.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری کامل کنایه، فیلم آموزش رایگان آرایههای ادبی در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
مثال آرایه کنایه
در جدول زیر، نمونههایی از آرایه کنایه را آوردهایم و معنای دور یا همان معنای اصلی هرکدام را نیز در روبهروی آن قرار دادهایم.
مثال | معنی دور (اصلی) |
از دهانش بوی شیر میآید. | کنایه از اینکه هنوز کمتجربه و خام است. |
پنبه از گوش درآوردن | کنایه از هوشیار بودن و خوب گوش دادن |
تیرش به سنگ خورد. | کنایه از موفق نشدن در انجام کاری |
چند مرده حلاج بودن | کنایه از میزان توانایی در انجام کارهای سخت |
جامه دریدن | کنایه از بسیار غمگین شدن |
خون ریختن | کنایه از کشتن |
سنگ بر سبو زدن | کنایه از آزمایش و امحتان کردن چیزی |
در کشیدن زبان | کنایه از سکوت کردن |
روی کسی را زمین انداختن | کنایه از رد کردن درخواست کسی |
تا اینجا یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست، در ادامه با انواع کنایه آشنا میشویم.
مکنی به و مکنی عنه در آرایه کنایه چیست؟
در آرایه کنایه جملات و عبارات، دارای یک معنای ظاهری (نزدیک) و یک معنای اصلی (دور) هستند. به معنای ظاهری آنها، «مکنی به» و به معنای اصلی آنها، «مکنی عنه» میگوییم. در ادامه، منکی به و مکنی عنه را در دو نمونه از آرایه کنایه بررسی میکنیم تا این مفاهیم را بهطور کامل یاد بگیرید.
مثال ۱
مکنی به و مکنی عنه کنایه زیر را در جدول پایین مشخص کردهایم.
در خانه ما به روی همه باز است.
مکنی به | مکنی عنه |
باز بودن در خانه | بخشنده بودن |
مثال ۲
در جدول زیر نیز، مکنی به و مکنی عنه کنایه کادر پایین را نوشتهایم.
او سپر افکند.
مکنی به | مکنی عنه |
انداختن سپر | تسلیم شدن |
کاربرد کنایه
در زبان و ادبیات فارسی از آرایه کنایه به یکی از علتهای موجود در فهرست زیر استفاده میکنیم.
- افزودن زیبایی معنایی به سخن: بسیاری اوقات، شاعران و نویسندگان برای افزایش ارزش ادبی سخن خود از آرایه کنایه استفاده میکنند. زیرا برای درک آرایه کنایه باید ترکیب واژهها با هم را از نظر معانی مختلف، برررسی کنیم تا موفق به درک معنای درست آن شویم و همین کار، ارزش ادبی یک سخن را افزایش میدهد.
- پیچیده کردن سخن: گاهی هدف گوینده از بیان کنایه، این است که سخن خود را پیچیده کند. زیرا ذهن مخاطب برای درک معنای اصلی آرایه کنایه، دچار چالش میشود.
- رعایت ادب یا احترام: در کنایه، منظور و مقصود خود را غیرمستقیم بیان میکنیم و این بیان غیرمستقیم گاهی باعث رعایت ادب و احترام میشود. زیرا بیان مستقیم برخی سخنها برعکسِ بیان غیرمستقیم آنها، باعث بیاحترامی به مخاطب میشود.
- ایجاد اغراق و مبالغه در سخن: گاهی نیز، گوینده از بیان کنایی استفاده میکند تا درباره موضوعی، اغراق یا مبالغه کند. یعنی چیزی را بزرگنمایی کند.
- ترس از بیان مستقیم منظور: گاهی ترس از بیان مستقیم سخن به مخاطب باعث میشود که آن را بهصورت کنایی مطرح کنیم.
یادگیری آرایه کنایه در فارسی هشتم با فرادرس
تا اینجا یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و نمونههایی از آن را نیز بررسی کردیم. آرایه کنایه یکی از انواع آرایه و صنعتهای ادبی در زبان و ادبیات فارسی است که از طریق ایجاد پیچیدگی در فهم معنا، باعث زیبایی کلام میشود. اما گاهی کنایهها علاوه بر زیبایی دارای سختی نیز هستند. یعنی اگر آنها را بهخوبی یاد نگرفته باشیم، ممکن است در شناسایی آنها دچار اشتباه شویم یا این آرایه را با آرایههای دیگری چون استعاره اشتباه بگیریم. به همین دلیل در این بخش، برخی از فیلمهای آموزشی فرادرس را آوردهایم که در یادگیری و شناخت آرایههای ادبی و بهخصوص آرایه کنایه، مفید هستند.
- فیلم آموزش رایگان آرایههای ادبی زبان فارسی در فرادرس
- فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه هشتم فرادرس
- فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دوازدهم فرادرس
- فیلم آموزش علوم و فنون ادبی ۲ پایه یازدهم فرادرس فرادرس
- فیلم آموزش علوم و فنون ۲ همراه با نمونه سؤال کنکور در فرادرس
- فیلم آموزش رایگان فعل فارسی فرادرس
همچنین میتوانید برای یادگیری کاملتر انواع آرایههای ادبی و بررسی نمونههای زیادی از هرکدام از آنها، از مجموعه آموزش زیر استفاده کنید.
انواع آرایه کنایه
تا اینجا یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و نمونههایی از آن را بررسی کردیم. در این بخش با انواع آرایه کنایه آشنا میشویم. کنایهها از نظر نقش دستوری مکنی عنه، از نظر وضوح معنا و از نظر انتقال معنا به انواعی تقسیم میشوند که همه آنها را در همین بخش با مثال بررسی میکنیم. در فهرست زیر، انواع کنایه را آوردهایم.
- کنایه از موصوف
- کنایه از صفت
- کنایه از فعل
- کنایه قریب
- کنایه بعید
- کنایه تلویحی
- کنایه ایمائی
- کنایه رمزی
- تعریض
در ادامه، هرکدام از موارد بالا را با مثال برررسی میکنیم. پیش از آن میتوانید با تماشای فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه هشتم فرادرس که لینک آن را در بالا آوردهایم، آرایه کنایه را به سادگی یاد بگیرید.
کنایه از موصوف
منظور از کنایه به موصوف، این است که معنای اصلی کنایه، یک موصوف است که به جای اینکه خود این موصوف در سخن وجود داشته باشد، صفت آن در جمله قرار دارد. در واقع، «مکنی به» این نوع کنایه، صفت و «مکنی عنه» آن، موصوفِ آن صفت است. برای درک بهتر این نوع از آرایه کنایه، کافی است به مثال زیر توجه کنید.
مثال
عبارت «آب سیر آتشفعل» در بیت زیر، کنایه از شراب است. «سیر» و «آتشفعل» بودن از ویژگیهای شراب است. پس در این بیت، صفت، کنایه از موصوف است.
تبارکالله از آن آب سیر آتش فعل
که با رکاب تو خاک است، با عنانْتْ هوا
(انوری)
نکته: برخی از صفتها آنچنان به موصوف خود مرتبط هستند که در حافظه ما ثبتشده هستند و نیاز به تفکر زیادی برای درک آنها نداریم اما رابطه همه موصوف و صفتها اینچنین نیست و برای درک بعضی از آنها، نیاز به تفکر و دقت بیشتری است.
کنایه از صفت
در کنایه از صفت، گوینده کلام یک صفت را بیان میکند اما منظور اصلی او از آن صفت، صفت دیگری است. یعنی در این نوع کنایه، هم مکنی به و هم مکنی عنه، صفت هستند. مثال زیر را مشاهده کنید.
مثال
صفت «بینمکی» در بیت زیر، کنایه از «بدون مزه (بیمزه)» بودن است. پس منظور از صفت بینمکی (مکنی به)، صفت بیمزگی (مکنی عنه) است.
بِبُرْد چاشنیِ لطفِ تو به شیرینی
مزاج بینمکی از جهان شورانگیز
(ظهیر فاریابی)
کنایه از فعل
این نوع از کنایه، رایجترین نوع کنایه در ادبیات فارسی است. در این نوع کنایه، جمله یا فعل یا مصدر یا اصطلاحی در معنای جمله، فعل، مصدر و اصطلاح دیگری به کار رفته است. برای مثال، جمله «کمر بستن» کنایه از «آماده انجام کاری شدن» است. در ادامه، نمونههای بیشتری از این نوع کنایه را مشاهده میکنید.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری فعل فارسی و انواع آن از فیلم آموزش رایگان فعل فارسی در فرادرس استفاده کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
مثال ۱
جمله «از دل دست شستم.» در بیت زیر، به معنای «ترک کردن و رها کردن دل» است.
من از دل، آن زمانی دست شستم
که شد در زلف آن دلبر وطن ساخت
(خاقانی)
مثال ۲
در بیت زیر، مقصود اصلی شاعر از جمله «آب در هاون مکوب.» این است که «کار بیهوده انجام نده.» پس آرایه کنایه موجود در این بیت، از نوع فعل است.
تن فرو ده آب در هاون مکوب
در قفس تا کی کنی باد ای پسر
(عطار)
در مطلب زیر از مجله فرادرس درباره فعل فارسی و قواعد مربوط به آن توضیح دادهایم و همه انواع آن را با مثالهای مختلفی بررسی کردهایم.
تا اینجا یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و انواعی از آن مانند کنایه از موصوف و صفت و فعل را شناختیم. در ادامه، دیگر انواع آرایه کنایه مانند کنایه قریب، بعید، تلویحی، رمزی و... را با مثال یاد میگیریم.
کنایه قریب
کنایهها از نظر مشخص بودن یا نبودن ارتباط بین معنای ظاهری و معنای اصلی، به دو نوع کنایه قریب و کنایه بعید تقسیم میشوند. آرایه کنایه قریب در جایی وجود دارد که ارتباط معنایی میان معنای ظاهری و معنای اصلی طوری باشد که بهسادگی بتوانیم به معنای اصلی پی ببریم. برای مثال، عبارت «چشم داشتن به چیزی» کنایه از امیدواری به آن چیز و انتظار داشتن است. ارتباط بین «مکنی به» و «مکنی عنه» این کنایه، واضح و مشخص است. در ادامه نمونههایی دیگر از کنایه قریب را با هم بررسی میکنیم.
مثال ۱
در جمله زیر، منظور اصلی گوینده از صفت «پرچانه»، «زیاد حرف زدن» است. از آنجا که انسان از طریق باز و بسته کردن فک و تکان دادن چانه خود، صحبت میکند، بهراحتی متوجه میشویم که بین این صفت و صفت «وراج» رابطه برقرار است و منظور اصلی نویسنده نیز همین «پرحرفی» بوده است.
او بسیار پُرچانه است.
مثال ۲
عبارت «گذشتن از هفتخوان رستم» در جمله زیر، کنایه از «گذشتن از سختیهای خیلی زیاد» است. از آنجا که رستم برای رد کردن مراحل هفتخوان، دشواریهای زیادی کشید، بین معنای ظاهری و اصلی این کنایه، ارتباط مشخص و واضحی برقرار است.
آن امتحان مانند گذشتن از هفت خوان رستم بود.
کنایه بعید
در کنایه بعید، برعکس کنایه قریب، ربط میان معنای ظاهری و معنای اصلی کنایه، به آسانی مشخص و معلوم نیست و درک آن نیاز به دقت بیشتری دارد. معمولاً در این موارد، بین مکنی به و مکنی عنه، چند واسطه وجود دارد. با بررسی مثال زیر، مفهومِ کنایه بعید را بهتر درک میکنید.
مثال
مصرع دوم از بیت زیر، کنایه از «بخشنده بودن» است زیرا برگ گیاه گندنا (برگ تَره) آنچنان نازک است که نمیتوانیم با استفاده از آن، سر کیسه پول خود را محکم ببندیم و شل بودن سر کیسه پول نیز معنای بخشندگی و سخاوت میدهد.
بزرگی بایدت در دل سخا بند
سر کیسه به بند گندنا بند
(نظامی)
نکته: کنایه بعید معمولاً به چیزهایی مربوط است که در دنیای امروز انجام نمیشود و به همین دلیل نیز، درک ارتباط میان معنای دور و نزدیک آن سخت است. البته هرکاری که در گذشته انجام میشده و در دنیای امروز انجام نمیشود، کنایه بعید نیست. برای مثال، عبارت «خاک بر سر شدن» کاری است که در گذشته در مراسمهای سوگواری انجام میدادند اما این عبارت، هنوز هم معنای کنایی «بدبخت شدن» را میدهد و کنایه قریب است چون هنوز هم در زبان معیار فارسی با معنایی کنایی خود به کار میرود.
کنایه تلویحی
اگر واسطههای میان معنای ظاهری (مکنی به) و معنای اصلی (مکنی عنه) زیاد باشند، آرایه کنایه از نوع تلویحی است. کنایه تلویحی، بیشتر در متون ادبی کهن دیده میشود و در زبان محاوره به کار نمیرود چون فهمیدن آن نیاز به دانستن معنای موارد زیادی دارد. در جدول زیر، نمونههایی از این نوع کنایه را آوردهایم و علت تلویحی بودن آنها را نیز توضیح دادهایم.
مثال کنایه تلویحی | واسطههای بین معنای ظاهری و اصلی |
زیاد بودن خاکستر خانه کسی (کنایه از بخشندگی) | ۱. زیاد بودن خاکستر، نتیجه زیاد پختوپز کردن است. |
۲. پختوپز زیاد یک خانه، نشاندهنده زیاد بودن غذا در آن خانه است. | |
۳. زیاد بودن غذا در یک خانه، نشاندهنده زیاد بودن مهمان و رفتوآمد زیاد در آن خانه است. | |
۴. زیاد بودن مهمان یک خانه، نشاندهنده بخشندگی اهالی خانه است. | |
لاغری بچه شتر یک فرد (کنایه از بخشندگی) | ۱. لاغری بچه شتر، نتیجه شیر ندادن شتر مادر به بچه خود است. |
۲. شیر ندادن شتر مادر به فرزند خود، نتیجه استفاده از شیر آن برای مهمان است. | |
۳. استفاده از شیر شتر برای پذیرایی از مهمان، نشاندهنده بخشندگی است. |
کنایه ایمائی
این نوع کنایه، در مقابل کنایه تلویحی قرار دارد. یعنی تعداد واسطههای میان معنای ظاهری و معنای اصلی سخن، کم است و بهراحتی میتوانیم معنای اصلی را متوجه شویم. این نوع کنایه، در زبان امروز هم کاربرد دارد و بهطور کلی، رایجترین نوع کنایه است. در ادامه، نمونههایی از این نوع کنایه را بررسی میکنیم.
مثال ۱
در بیت زیر، جمله «رخش سرخ شد.» کنایه از «خجالتزده شد.» است. معمولاً انسان در هنگام احساس شرم، گُرگرفته و سرخ میشود. پس واسطههای میان معنای دور و نزدیک این کنایه کم است و نوع آن، ایماء است.
برهنه شد و شرمش اندر گرفت
رخش سرخ شد بر سر انجمن
(ملکالشعرای بهار)
مثال ۲
جمله «رخت بربستم.» در بیت زیر، کنایه از «رفتن» است. انسان برای ترککردن و رفتن از جایی، وسایل خود را جمعآوری میکند. پس بین معنای ظاهری و اصلی این جمله، واسطههای زیادی وجود ندارد و این کنایه از نوع ایماء است.
به غیرِ دستِ دلِ خود که بود بر دستم
نبود کس که ز کوی تو رخت بربستم
(آشفته شیرازی)
تا اینجا دانستیم آرایه کنایه چیست و انواع آن مانند کنایه قریب و بعید و... را یاد گرفتیم. در ادامه، چند نوع دیگر از کنایه مانند کنایه رمزی و تعریض را توضیح میدهیم.
آرایه کنایه رمزی
در این نوع کنایه، واسطههای میان معنای ظاهری و معنای اصلی، آنچنان مخفی است که نمیتوانیم آنها را پیدا کنیم. به همین دلیل نیز، درک معنای اصلی کنایه، سخت است. به چنین کنایههایی، رمز میگوییم و چون یافتن ارتباط میان مکنی به و مکنی منه، دشوار است، باید رمزها را حفظ کنیم و معنای آنها را در خاطرمان نگه داریم. در ادامه، معروفترین رمزهای زبان و ادبیات فارسی را یاد میگیریم.
مثال
در جدول زیر، پرکاربردترین رمزهای موجود در ادبیات فارسی که در زبان روزمره نیز قابل استفاده هستند را آوردهایم.
رمز | معنی |
ناخنخُشک | خسیس |
دندانگِرد | طمّاع |
دستکَج | دزد |
ترازو | عدالت |
تعریض چیست؟
تعریض یا گوشه زدن، جملهای است که معنای اصلی آن، حاوی هشدار، نکوهش، سخره و... باشد و با بیانی کنایی و غیرمستقیم مطرح شود. به همین دلیل، تعریض باعث ناراحت شدن مخاطب میشود. برای مثال، در کتابهای پرورش دانشآموز در گذشته، تعریف دانشجو از استاد دیگری جز استاد خود، کاری نپسندیده معرفی شده است زیرا ممکن است استاد، تعریف از دیگری را تعریضی نسبت به خود بداند. تعریض موارد زیادی دارد. در ادامه نمونهها و انواعی از آن را با هم بررسی میکنیم.
مثال ۱
اگر از کسی کمکی خواسته باشیم و آن فرد، درخواست ما را نادیده گرفته باشد سپس بیت زیر را خطاب به او بخوانیم، تعریض یا گوشه زدهایم.
دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشانحالی و درماندگی
(سعدی)
مثال ۲
اگر جمله زیر را درباره کسی به کار ببریم که شاگرد خوبی نیست یا نمرههای خوبی نمیگیرد، از تعریض استفاده کردهایم. این نوع تعریض، جنبه طنز یا سخره پیدا می کند.
او همیشه شاگرد اول است.
تا اینجا بررسی کردیم آرایه کنایه چیست و انواع آن را با مثال یاد گرفتیم، در ادامه به بررسی روش تشخیص آرایه کنایه، رایجترین کنایههای زبان فارسی و تفاوت استعاره و کنایه میپردازیم.
روش تشخیص آرایه کنایه چیست؟
برای تشخیص آرایه کنایه باید دانش ادبی خود را گسترش دهیم و با کنایههای پرکاربرد در زبان فارسی آشنا شویم. بعضی از آرایههای ادبی چون مجاز، از طریق قرینههایی قابل تشخیص هستند اما برای کنایهها، قرینهای وجود ندارد که با استفاده از آنها از معنای ظاهری، معنای اصلی را پیدا کنیم. پس ناچار به فهم و درک کنایههای ادبیات فارسی و سپس حفظ آنها هستیم. البته این مسئله نگرانکنندهای نیست زیرا با درک معانی این کنایات، آنها در ذهن ثبت میشوند و نیازی به تلاش زیاد برای حفظ آنها نداریم. در ادامه، برای کمک به یادگیری شما، مشهورترین کنایههای زبان و ادبیات فارسی را با معنای آنها آوردهایم.
پیش از آن میتوانید با تماشای فیلم آموزش رایگان آرایههای ادبی فرادرس، روش تشخیص آرایه کنایه و دیگر آرایههای ادبیات فارسی را یاد بگیرید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
کنایه های مشهور در زبان و ادبیات فارسی
در جدول زیر، پرکاربردترین کنایههای زبان و ادبیات فارسی را آوردهایم و معنای اصلی آنها را نیز قرار دادهایم تا بتوانید با درک این معانی، آنها را در ذهن خود ثبت کنید.
کنایه | معنای اصلی |
آب از آب تکان نخوردن | رخ ندادن اتفاقی خاص و وجود آرامش |
آب از آسیاب افتادن | حل شدن مشکلات |
آب از سر گذشتن | امید نداشتن به اصلاح وضعیت موجود |
آب خوش از گلو پایین نرفتن | راحت نبودن |
آبشان در یک جوی نمیرود. | رابطه خوبی ندارند و با هم مخالف هستند. |
آبغوره گرفتن | زیاد گریه کردن |
چشمم آب نمیخورد. | امیدی ندارم. |
آبی از او گرم نمیشود. | او نمی تواند کاری انجام دهد. / به او امیدی نیست. |
نوشداروی پس از مرگ سهراب | انجام کاری بعد از زمان ضروری آن و بیفایده بودن انجام کار در آن زمان |
تر و خشک با هم میسوزد. | عدم وجود استثناء و نابودی همگانی |
پشت کسی را به خاک مالیدن | کسی را نابود کردن و شکست دادن |
در هچل افتادن | گرفتار شدن در مشکل |
گرم بودن چانه / پُرچانه بودن | زیاد حرف زدن |
رنگ نداشتن حنای کسی | اعتبار نداشتن کسی و غیرقابل اعتماد بودن او |
خون کسی را توی شیشه کردن | کسی را بسیار آزار دادن |
دست از سر کسی برداشتن | رها کردن کسی به حال خود |
دست به سر کردن | فریب کسی برای دور کردن او از خود |
بی نمک بودن دست | ناسپاسی دیگران نسبت به کمکهای دیگران |
دست و پنجه نرم کردن | مبارزه و جنگیدن با کسی یا چیزی |
سفید کردن روی کسی | سربلند کردن کسی و باعث افتخار او شدن |
ریگی در کفش داشتن | داشتن برنامهای پلید و نقشهای فریبکارانه برای کسی / صاف و صادق نبودن |
زیره به کرمان بردن | انجام کار بیهوده |
سرشاخ شدن با کسی | وارد دعوا و جنگ شدن با کسی |
شل کردن سر کیسه | دست و دلباز شدن و خرج کردن |
رخت بر بستن | رفتن و ترک کردن / رخت از جهان بربستن = مُردن |
از پا در آوردن کسی | نابود کردن و شکست دادن کسی |
گاوش زاییده است. | پیش آمدن مشکلات زیاد یا سخت برای کسی |
گوش کسی را بریدن | فریب دادن کسی |
مار در آستین پروراندن | کمک کردن به انسانی پلید |
پیراهن پاره کردن | کسب تجربه |
گذشتن از هفتخوان رستم | انجام کارهای بسیار سخت و موفق شدن |
از پا افتادن | خسته شدن / شکست خوردن |
به خاک نشاندن کسی | بیچاره کردن کسی |
چهارتا شدن چشمها | تعجب بسیار زیاد |
چارتکبیر زدن | چیزی یا کسی را برای همیشه ترک کردن |
دست روی دست گذاشتن | هیچ کاری نکردن |
دهان دوختن | ساکت شدن |
ژاژ خواییدن | انجام کار بیهوده |
از بام افتادن تشت کسی | رفتن آبروی کسی و رسوا شدن او |
میان بستن | آماده شدن |
ماندن میان آسمان و زمین | بلاتکلیف بودن |
شکستن نمکدان | ناسپاسی کردن نسبت به خوبیهای کسی |
سماق مکیدن | انتظار بیهوده کشیدن |
دل به دریا زدن | شروع کاری بدون ترس و بدون در نظر گرفتن عواقب آن |
رسیدن کارد به استخوان | زیاد شدن سختیها |
شال و کلاه کردن | آماده شدن |
کیسه دوختن برای چیزی | طمع برای به دست آوردن چیزی |
آتش زیر خاکستر | موقتی بودن آرامش موجود |
لقمه را اندازه دهان گرفتن | قناعت و طمع نکردن |
شاخ درآوردن | بسیار تعجب کردن |
آب شدن قند در دل | خیلی زیاد خوشحال شدن |
سرنا را از سر گُشاد آن زدن | انجام کاری به شیوه نادرست |
آرزو به گور بردن | نرسیدن به آرزوها و خواستهها |
آمدن آسمان به زمین | وقوع اتفاق بسیار عجیب و ناممکن |
آش و لاش کردن | نابود کردن / زخمی کردن |
آش پختن برای کسی | برنامه ریختن برای نابودی کسی |
آفتاب لب بام بودن | نزدیک بودن نابودی چیزی یا مرگ کسی |
آه در بساط نداشتن | فقیر بودن |
اجاق کور بودن | نداشتن فرزند |
پیاده شدن از خر شیطان | رها کردن لجبازی |
از دماغ فیل افتاده است. | تکبر و غرور زیادی داشتن |
از کاه، کوه ساختن | بزرگ جلوه دادن چیزهای کوچک و کم اهمیت |
ایراد بنیاسرائیلی گرفتن | ایرادهای الکی گرفتن |
باد در قفس کردن | انجام کار بیهوده |
دل خود را صابون زدن | امیدوار بودن به چیز خوبی |
بیرون بردن پا از گلیم | از حد و حدود خود خارج شدن |
کاسهای در نیمکاسه است. | در میان بودن فریب و نیرنگ |
مو را از ماست بیرون کشیدن | دقت بسیار زیاد |
کندن مویی از خرس | به دست آوردن مالی اندک از آدمی خسیس |
نمکپرورده بودن | مدیون کسی بودن |
نخود هر آش بودن | دخالت کردن در همه چیز |
آن روی کسی را بالا آوردن | کسی را عصبانی کردن |
پا در کفش کسی کردن | دخالت کردن در کار و زندگی کسی |
حالا که یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و پرکاربردترین کنایههای زبان فارسی را نیز شناختیم، در بخش بعدی به سراغ بررسی تفاوت کنایه و استعاره میرویم.
تفاوت استعاره و آرایه کنایه چیست؟
تا اینجا یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و انواع آن را شناختیم. استعاره یکی دیگر از آرایههای ادبی است که ممکن است آن را با آرایه کنایه اشتباه بگیریم. در استعاره، یک واژه در معنای دور آن به کار میرود. برای مثال در ادبیات فارسی، سنگ قیمتی و قرمزرنگ «لعل» استعاره از لب معشوق است. بنابراین آرایه استعاره و کنایه از لحاظ دومعنایی بودن و درست بودن معنای دور، شبیه هستند. اما تفاوت آنها در این است که استعاره در کلمه دیده میشود اما کنایه در جمله، ترکیبهای وصفی و ترکیبهای اضافی و هرچیزی جز یک کلمه وجود دارد. در ادامه، با مثالهای بیشتری بررسی میکنیم تفاوت استعاره و آرایه کنایه چیست و چگونه آنها از هم تشخیص دهیم.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری آرایه کنایه و استعاره و دیگر آرایههای فارسی از فیلم آموزش رایگان آرایههای ادبی فرادرس استفاده کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
جدول شباهت ها و تفاوت های استعاره و کنایه
در جدول زیر، تفاوتها و شباهتهای آرایه کنایه و آرایه استعاره را آوردهایم تا تفاوت این دو آرایه را بهتر درک کنید.
شباهت و تفاوت | آرایه کنایه | آرایه استعاره |
داشتن یک معنای ظاهری و یک معنای اصلی | آری | آری |
درست بودن معنای دور (معنای غیرظاهری) | آری | آری |
کلمه | خیر | آری |
هر عبارتی جز یک کلمه | آری | خیر |
مثال ۱
در بیت زیر، هرکدام از واژههای «فقر» و «قناعت» یک استعاره هستند. فقر استعاره از انسانی است که دارای آبرو است و قناعت نیز دارای همین استعاره است. در آرایه استعاره، یک کلمه و واژه، استعاره از یک معنای دور است.
ما آبروی فقر و قناعت نمیبریم
با پادشه بگوی که روزی مقدر است
(حافظ)
مثال ۲
«لعل» که در بیت زیر به کار رفته است، یک معنای ظاهری دارد که نام سنگی باارزش و سرخرنگ است. معنای دوم آن، «لب معشوق» است. زیرا لب نیز مانند سنگ لعل، سرخ است. در این بیت، لعل استعاره از لب است پس معنای دور این واژه، درست است. اما نمیتوانیم آرایه آن را کنایه بدانیم زیرا یک واژه دارای آرایه است پس آرایه آن، استعاره خواهد بود.
میان انجمن از لعل او چو آرم یاد
مرا سرشک چو یاقوت در کنار آید
(سعدی)
نمونه سؤال آرایه کنایه
حالا که یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و انواع آن را بررسی کردیم، میتوانید با انجام تمرین زیر، میزان یادگیری خود را بسنجید و مهارت خود را در تشخیص کنایه افزایش دهید. برای انجام این تمرین، کافی است در هر سؤال، روی گزینه درست مورد نظر خود کلیک کنید. حالا گزینه «مشاهده جواب» را بزنید تا پاسخ درست را ببینید. با هر یک جواب درست، یک امتیار دریافت میکنید که در پایان آزمون یعنی پس از مشخص کردن جواب همه سؤالها، امتیاز نهایی خود را خواهید دید. هرچه این امتیاز به عدد ده نزدیکتر باشد، شما این مطلب را بهتر یاد گرفتهاید.
۱. در کدام گزینه آرایه کنایه وجود دارد؟
از هدر رفتن زحماتهایم بسیار خشمگین شدم.
دلم را صابون زده بودم که به سفر میرویم.
هوای ابری اینجا غصههایم را از یادم میبرد.
گفت: «صدایت را پایین بیاور.»
کنایه موجود در این جمله، «صابون زدن به دل» به معنای امیدوار بودن است.
۲. منظور از آرایه کنایه چیست؟
آوردن یک جمله با دو معنا در متنی ادبی که هر دو معنا درست باشند.
آوردن یک کلمه با دو معنای دور و نزدیک که فقط معنای دور، درست است.
آوردن یک جمله یا عبارت با دو معنای دور و نزدیک که فقط معنای دور درست است.
آوردن یک کلمه یا جمله با دو معنای دور و نزدیک در یک متن ادبی که فقط معنای نزدیک آن درست است.
۳. در کدامیک از گزینههای زیر، آرایه کنایه وجود دارد؟
کنش او نه خوب و چهرش خوب
زشت کردار و خوب دیدار است
(رودکی)
نبودش پسندیده بخشِ پدر
که داد او به کهتر پسر، تختِ زر
(فردوسی)
ساربانا! جمال کعبه کجاست
که بمردیم در بیابانش
(سعدی)
گر کسی گوید ماننده او هیچ شهست
گو برو خامدرایی مکن و ژاژ مخوای
کنایه موجود در بیت چهارم این سؤال، «ژاژ مخوای.» و کنایه از انجام کار بیهوده است.
۴. مکنی به و مکنی عنه کنایه زیر در کدام گزینه وجود دارد؟
عقل بیجا میکند پا از گلیم خود دراز
ذره را میدانِ جولاندیدهِ روزن بس است
(صائب تبریزی)
مکنی به: دراز کردن پا از گلیم خود / مکنی عنه: از حد و حدود خود خارج شدن
مکنی به: ذره / مکنی عنه: میدان جولاندیده
مکنی به: میدان جولاندیده / مکنی عنه: ذره
مکنی به: از حد و حدود خود خارج شدن / مکنی عنه: دراز کردن پا از گلیم خود
۵. کدام گزینه نادرست است؟
«جامه دریدن» کنایه از بسیار غمگینشدن است.
«دست شستن از چیزی» کنایه از رها کردن آن چیز است.
«رخت بربستن» کنایه از خوشحالی است.
«ناخُنخشک» بودن کنایه از خسیس بودن است.
۶. جمله زیر کنایه از چیست؟
پدر وارد خانه شد و گفت: «گاومان زایید.»
کنایه از خوشبختشدن
کنایه از رفع شدن مشکلات
کنایه از پدید آمدن مشکلات بسیار
کنایه از زایمان گاو
۷. در کدام گزینه کنایه وجود ندارد؟
حرفهایش من را میان زمین و آسمان نگه داشت.
نخواهیم بر گاه، ضحاک را
مر آن اژدهادوشِ ناپاک را
(فردوسی)
نریمان میان بست مر جنگ را
عنان داده مه نعل شبرنگ را
(اسدی توسی)
چرا شال و کلاه کردهای؟
۸. کدامیک از گزینههای زیر از کاربردهای آرایه کنایه نیست؟
ادبی کردن سخن و افزودن ارزش ادبی به آن
سادهتر کردن فهم سخن و درک معنای آن
بیان محترمانه و رعایت ادب
ترس از بیان مستقیم سخن
۹. در کدام گزینه بیش از سایر گزینهها آرایه کنایه وجود دارد؟
دست به سرش کردم و گفتم: «اگر دست از سرم برداری، میتوانیم ناهار بخوریم.»
مهان پیش او خاک دادند بوس
ز درگاه برخاست آوای کوس
(فردوسی)
تعظیم کرد و گفت: «منِ نمکپرورده، غلام درگاه شما هستم.»
خودت را نخود هر آشی نکن.
۱۰. کدام گزینه درست است؟
«آش پختن برای کسی» کنایه از محبت کردن به آن فرد است.
«از کاه، کوه ساختن» کنایه از انجام کاری ارزشمند است.
«باد در قفس کردن» کنایه از انجام کار بیهوده است.
«آن روی کسی را بالا آوردن» کنایه از خوشحال کردن کسی است.
جدول خلاصه نکات آرایه کنایه در ادبیات فارسی
در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم آرایه کنایه چیست و چه انواعی دارد. سپس هرکدام از انواع آن را با مثال توضیح دادیم. همچنین یاد گرفتیم کاربرد آرایه کنایه چیست و مکنی به و مکنی عنه چه هستند. روش تشخیص آرایه کنایه را نیز همراه با رایجترین کنایههای زبان و ادبیات فارسی معرفی کردیم. علاوه بر این موراد، تفاوت استعاره و کنایه را نیز بررسی کردیم. در انتهای مطلب نیز پرسشهایی چهارگزینهای قرار دادیم تا میزان یادگیری خود را بسنجید و در زمینه آرایه کنایه، تمرین کنید. خلاصهای از مهمترین نکات بیانشده در این مطلب را در جدول زیر آوردهایم اما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری کامل آرایه کنایه، قبل یا بعد از مطالعه این جدول، کل مطلب را نیز مطالعه کنید.
۱. آرایه کنایه | به کار بردن جمله، عبارات و اصطلاحات در دو معنای دور و نزدیک و درست بودن معنای دور آن |
۲. مکنی به | معنای اولیه و ظاهری جملهها و عبارات |
۳. مکنی عنه | معنای دور و اصلی جملهها و عبارات |
۴. کاربرد آرایه کنایه | افزودن زیبایی هنری و ارزش ادبی به سخن |
پیچیده کردن سخن | |
رعایت ادب و احترام | |
ایجاد اغراق و مبالغه در سخن | |
ترس از بیان مستقیم منظور | |
۵. کنایه از موصوف | مانند صفت «آب آتشخوی» که کنایه از موصوفش یعنی «شراب» است |
۶. کنایه از صفت | مانند صفت «بینمک» که کنایه از صفت «بیمزه» است. |
۷. کنایه از فعل | معنای اصلی کنایه، فعل، مصدر، جمله و... باشد. مانند «سر به سنگ خوردن» که کنایه از «درس عبرت گرفتن» است. |
۸. کنایه قریب | ارتباط میان معنای ظاهری و اصلی، واضح است. مثل «چانهگرم بودن» که کنایه از «پرحرف بودن» است. |
۹. کنایه بعید | ارتباط میان معنای ظاهری و اصلی، ناواضح است. مثل «به بزی گرفتن» که کنایه از «به هیچ گرفتن» است. |
۱۰. کنایه تلویحی | زیاد بودن واسطههای میان معنای ظاهری و اصلی / مانند «ترسو بودن سگ کسی» که کنایه از مهماننوازی او است. |
۱۱. کنایه ایمائی | کم بودن واسطههای میان معنای ظاهری و اصلی / مانند «دست گَزیدن» که کنایه از حسرت خوردن است. |
۱۳. کنایه رمزی | مخفی بودن واسطههای میان معنای ظاهری و اصلی / مانند «دستکج» که کنایه از دزد است. |
۱۴. تعریض | گوشه زدن و بیان انتقادی محترمانه اما کنایه آمیز |
۱۵. روش تشخیص آرایه کنایه | درک معنای کنایههای پرکاربرد در زبان فارسی و به خاطر سپردن آنها |
۱۶. تفاوت آرایه کنایه و استعاره | در استعاره، یک کلمه دارای دو معنای دور و نزدیک است و معنای دور آن، صحیح است. |
در کنایه، عبارتی جز یک کلمه (بیشتر از یک کلمه) دارای دو معنای دور و نزدیک است که معنای دور آن درست است. |
1_دهانت بوی شیر میدهد
2_جوش آورد (اشاره به یک فرد)
3_به کامم تلخ کرد.
4_هوا پس است.
5_بچه گول میزنی؟!
6_گوشش از این حرف ها پر بود.
7_من از تو چند تا بیشتر پیرهن پاره کرده ام.
8_سرم را شیره میمالی؟!
9_تیرت به سنگ خورد.
10_نابرده رنج گنج میسر نمیشود.
پاتو تو کفش من نکن
یک تیر و دو نشون