وسایل آشپزخانه به انگلیسی – لیست کامل + تلفظ صوتی و ترجمه فارسی

۱۲۳۰۱ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ شهریور ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه
دانلود PDF مقاله
وسایل آشپزخانه به انگلیسی – لیست کامل + تلفظ صوتی و ترجمه فارسیوسایل آشپزخانه به انگلیسی – لیست کامل + تلفظ صوتی و ترجمه فارسی

همه ما دوست داریم وقتی کسی را به خانه‌مان دعوت می‌کنیم آشپز قهاری باشیم. امروزه پیدا کردن دستور پخت تمام غذاهای دنیا بسیار آسان شده است و با ما به اندازه یک کلیک فاصله دارد، اما نکته مهم این است که این دستورهای پخت به زبان انگلیسی نوشته شده‌اند. حتی اگر با واژگان آشپزی آشنا باشید باید بدانید که وسایل آشپزخانه به انگلیسی واژگان و اصطلاحات و حتی افعال مخصوص به خودش را دارد که در صورت عدم آشنایی با آن‌ها ممکن است به مشکل بربخورید. در این مطلب از مجله «فرادرس» با هم وسایل آشپزخانه به انگلیسی را با ذکر مثال یاد می‌گیریم.

997696

وسایل آشپزخانه به انگلیسی

آیا تابه‌حال سعی کرده‌اید یک دستور پخت به زبان انگلیسی را دنبال کنید؟ این کار بهترین راه برای بررسی دانش خود در مورد واژگان مورد استفاده در آشپزخانه است یا همان قلب خانه است! حتی اگر افعال یا واژگان زیادی در مورد آشپزی بدانید، بسیاری از زبان‌آموزان به مرور پی می‌برند که اطلاعات زیادی در مورد کلمات مربوط به وسایل آشپزخانه به انگلیسی ندارند. هدف این پست آموزش واژگان مرتبط با وسایل آشپزخانه به انگلیسی است.

آشپزخانه اتاقی برای پخت‌وپز و آماده‌سازی غذا در خانه یا محل کار است. همچنین این اتاق عموماً برای غذاخوری نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. آشپزخانه اتاقی است که در آن مواد لازم برای پخت‌وپز وجود دارد، لوازم ضروری آشپزخانه آنجا هستند و غذاهای مختلف در آنجا طبخ می‌شود.

آشپزخانه به طور کلی در مکان‌های مختلفی یافت می‌شود که عبارت‌اند از: خانه‌ها، رستوران‌ها، مدارس، مراکز خرید، بیمارستان‌ها، مؤسسات عمومی، شرکت‌ها، بانک‌های بزرگ، زندان‌ها، قنادی‌ها و غیره. به طور خلاصه، در همه‌جا آشپزخانه‌هایی وجود دارد که باید در آن از مردم پذیرایی شود.

هر آشپزخانه شکل خاص خودش را دارد که بنا به سلیقه طراح داخلی یا صاحب خانه انتخاب شده است. آشپزخانه می‌تواند مدل راهرویی، U یا L شکل باشد یا در وسط آن جزیره قرار گرفته باشد. با این حال، موارد زیادی وجود دارد که برای پخت و پز باید در آشپزخانه ما نگهداری شود.

اسم وسایل آشپزخانه به انگلیسی
برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگ‌تر روی آن کلیک کنید.

در ادامه این مطلب قرار است واژگان وسایل آشپزخانه به انگلیسی به طور کامل توضیح داده شود. دانستن این کلمات نه تنها به شما در برقراری ارتباط کمک می‌کند، بلکه می‌تواند برای دنبال کردن چه ویدیوهای آموزشی و چه دستور پخت‌های کتبی نیز بسیار مفید باشد. در این قسمت نحوه صحبت در مورد وسایل آشپزخانه به انگلیسی را خواهید آموخت. در جدول زیر می‌توانید اصلی‌ترین وسایل آشپزخانه به انگلیسی را با تعریف و مثال مشاهده کنید.

وسایل آشپزخانه به انگلیسی
cabinet
a cupboard with shelves or drawers for storing or displaying
کابینت

Tom put the glass in the kitchen cabinet.

«تام» لیوان را در کابینت آشپزخانه گذاشت.

cupboard
a piece of furniture with a door and typically shelves, used for storage
گنجه

I put the clean plates back in the cupboard.

من بشقاب‌های تمیز را دوباره داخل گنجه گذاشتم.

shelf/shelves
a flat length of wood or etc. attached to a wall for storage or display
قفسه

I like to keep the tea bags on the middle shelf.

من دوست دارم چای کیسه‌ای را در قفسه وسطی بگذارم.

sink
a bowl-shaped plumbing fixture for washing hands, dishwashing etc.
سینک

Can you do the dishes? I put everything in the sink.

می‌توانی ظرف‌ها را بشوی؟ من همه ظروف را داخل سینک گذاشتم.

counter
a flat surface in a kitchen on which food can be prepared
پیشخوان

The cutting board is on the counter. Can you chop up the veggies?

تخته خردکن روی پیشخوان است. آیا می‌توانی سبزیجات را خرد کنی؟

dining table
a table on which meals are served in a dining room
میز ناهارخوری

The dining table is the best corner of my kitchen because the whole family gather here every evening to eat and have a nice conversation.

میز ناهارخوری بهترین گوشه آشپزخانه من است، زیرا همه خانواده هر روز عصر آنجا جمع می‌شوند تا غذا بخورند و گفتگوی مفرحی داشته باشند.

drawer
a box-shaped storage
کشو

Could you please give me the spatula? It's in the top drawer of the counter.

ممکن است لطفا کفگیر را به من بدهی؟ در کشوی بالایی پیشخوان قرار دارد.

اکنون به تصویر زیر نگاه کنید و سعی کنید وسایل ذکر شده را پیدا کنید.

برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگ‌تر روی آن کلیک کنید.

لوازم آشپزخانه به انگلیسی

چه در خانه خود آشپزخانه کوچکی داشته باشید و چه بزرگ، به احتمال زیاد اکثر وسایلی که در این بخش درباره آن‌ها صحبت خواهیم کرد در آشپزخانه شما یافت می‌شود. لوازم خانگی در واقع همان لوازم برقی هستند که به ما در انجام کارهای خانه مانند پخت‌و‌پز و نظافت کمک می‌کنند. جدول زیر شامل برخی از مهم‌ترین لوازم آشپزخانه می‌شود.

لوازم آشپزخانه به انگلیسی
fridge
uses electricity to preserve food at a cold temperature
یخچال

We use the fridge to keep some types of food fresh, like cheese and yoghurt.

ما از یخچال برای تازه نگه داشتن برخی از مواد غذایی مانند پنیر و ماست استفاده می‌کنیم.

freezer
stores foods in a very cold place so that foods do not spoil
فریزر

Remember to take the chicken out of the freezer so we can make it for lunch tomorrow.

یادت باشد مرغ را از فریزر بیرون بیاوری تا آن را برای ناهار فردا بپزیم.

microwave
quickly heats and cooks food using electromagnetic radiation
مایکروویو

You can warm up your leftovers in the microwave.

می‌توانید باقیمانده غذا را در مایکروویو گرم کنید.

blender
used to make soft foods into liquid
مخلوط کن

I use my blender every day to make green smoothies.

من هر روز از مخلوط کن برای تهیه اسموتی‌های سالم استفاده می‌کنم.

juicer
a machine that presses the liquid from fruits and vegetables
آبمیوه‌گیری

My mom uses the juicer to make orange juice every morning.

مادر من هر روز صبح از آبمیوه‌گیری برای درست کردن آب‌پرتقال استفاده می‌کند.

coffee machine
brews coffee
قهوه‌ساز

She poured a cup of coffee from the coffee machine.

او از دستگاه قهوه‌ساز یک فنجان قهوه ریخت.

hand-mixer
an electric handheld mixing tool
همزن برقی

You can make cookie dough using a hand-mixer.

شما می‌توانید با استفاده از همزن برقی، خمیر شیرینی درست کنید.

stand-mixer
a stationary electric mixer for heavy-duty mixing
همزن برقی کاسه‌دار

A stand-mixer is necessary if you want to make chocolate brownies.

اگر می‌خواهید کیک شکلاتی درست کنید، استفاده از همزن برقی کاسه‌دار ضروری است.

slow cooker/crock pot
cooks food with very low heat over a very long period of time
آرام‌پز

Throw some ingredients in the slow cooker in the morning and you’ll have a delicious meal in the evening.

صبح مقداری از مواد را در آرام‌پز بریزید،‌ آن‌وقت عصر غذایی خوشمزه خواهید داشت.

stove/cooker
for cooking or heating that operates by burning fuel
اجاق گاز

My mom prefers cooking on a gas stove.

مادرم ترجیح می‌دهد روی اجاق گاز آشپزی کند.

oven
to cook food at high temperatures
فر

Place the pizza on the middle rack of the oven.

پیتزا را در طبقه وسط فر قرار دهید.

sandwich maker
makes hot sandwiches by pressing them between two heated plates
ساندویچ‌ساز

A good sandwich maker should be quick to heat up.

یک ساندویچ‌ساز خوب باید سریع گرم شود.

toaster
for heating and toasting the bread
توستر

We use a toaster to toast bread.

ما برای برشته کردن نان از توستر استفاده می‌کنیم.

waffle maker
cooks hot waffles
وافل‌ساز

I bought a waffle maker to make perfect waffles at home.

من یک دستگاه وافل‌ساز خریدم تا در خانه وافل‌های عالی درست کنم.

dishwasher
washes and dries dishes
ماشین ظرفشویی

I hate doing the dishes. Maybe I should get a dishwasher.

من از ظرف شستن متنفرم. شاید باید ماشین ظرفشویی بگیرم.

tea maker
used to make hot tea
چای‌ساز

I bought a big tea maker today to welcome my crowded guests.

امروز برای پذیرایی از مهمانان زیادم چای‌ساز بزرگی خریدم.

grill
a cooker that radiates heat downwards for cooking food
کباب‌پز/گریل

We bought new grill for large barbecue parties.

ما برای مهمانی‌های بزرگ گریل جدیدی خریدیم.

range hood
uses a fan to pull in steam, smoke etc. from the air from cooking
هود

For fire safety it's important to keep range hoods clean and grease-free.

تمیز و عاری از چربی نگه داشتن هود برای ایمنی در برابر حریق اهمیت زیادی دارد.

ظروف آشپزخانه به انگلیسی

هنگام پخت‌وپز در آشپزخانه قطعا به برخی از مواردی که در این بخش به آن‌ها اشاره خواهیم کرد احتیاج خواهید داشت.

این ظروف همچنین برای غذا خوردن نیز مورد نیاز هستند. بیایید نگاهی به برخی از رایج‌ترین ظروف آشپزخانه بیندازیم.

ظروف آشپزخانه به انگلیسی
bowl
a round, deep dish or basin used for food or liquid
کاسه

I use a bowl to eat cereal.

من از کاسه برای خوردن غلات صبحانه استفاده می‌کنم.

cup
a small bowl-shaped with handle container for drinking
فنجان

I always drink a cup of coffee in the morning.

من صبح‌ها همیشه یک فنجان قهوه می‌نوشم.

fork
used for lifting food to the mouth or holding it when cutting
چنگال

He pierced the skin of cooking sausages with a fork.

او با چنگال پوست سوسیس در حال پختن را سوراخ کرد.

knife
used for cutting or as a weapon
چاقو

I injured myself with a sharp knife unintentionally.

من با چاقویی تیز ناخواسته به خودم آسیب رساندم.

spoon
used for eating
قاشق

I need a spoon to eat ice cream.

من برای خوردن بستنی به قاشق احتیاج دارم.

frying pan
used for cooking food in hot fat or oil
ماهی‌تابه

I make eggs in a frying pan.

من در تابه نیمرو درست می‌کنم.

glass
a drinking container
لیوان‌

The waiter filled our glasses with water.

پیشخدمت لیوان‌های ما را با آب پر کرد.

kettle
a container or device in which water is boiled
کتری

The kettle is used to boil water.

از کتری برای داغ کردن آب استفاده می‌کنیم.

kitchen scale
We use the kitchen scale to measure the weight of ingredients.
ترازوی آشپزخانه

I'll chuck away the kitchen scales and use my palms from now on.

من از این به بعد ترازوی آشپزخانه را کنار می‌گذارم و از کف دستم استفاده می‌کنم.

mug
a large cup with a handle
لیوان [سرامیکی]

I made myself a large mug of hot cocoa and went to bed.

من برای خودم یک لیوان بزرگ شکلات داغ درست کردم و به رختخواب رفتم.

plate
a flat dish from which food is eaten or served
بشقاب

Please don't get up. There's still lots of food on your plate.

لطفا بلند نشو. هنوز غذای زیادی در بشقابت هست.

bin
we throw trash in a bin
سطل آشغال

He screwed the paper small and chucked it in the bin.

او کاغذ را مچاله و در سطل آشغال فرو کرد.

cutting board
we use the cutting board to chop vegetables
تخته خردکن

Cut the tomato on a cutting board into about 6 slices.

گوجه‌‌فرنگی را روی تخته خردکن در حدود ۶ ورقه برش بزنید.

pot
a container with lid to cook food
قابلمه

Can you please stir that pot which contains rice?

ممکن است لطفا قابلمه برنج را هم بزنی؟

ladle
a large long-handled spoon used for serving soup or sauce
ملاقه

We use a ladle to serve beans, sauces, and stews.

ما برای سرو حبوبات، سس و خورش از ملاقه استفاده می‌کنیم.

measuring cup
a jug or cup for measuring, used in cooking
پیمانه اندازه‌گیری

You should use the measuring cup to measure the milk or you might pour too much of it in the cake batter.

برای اندازه‌گیری شیر باید از پیمانه اندازه‌گیری استفاده کنید وگرنه ممکن است مقدار زیادی از آن را در خمیر کیک بریزید.

dish rack
a rack that dishes are placed on so they can dry
آب‌چکان

Mary used the dish rack to dry the wet dishes.

«مری» از آب‌چکان برای خشک شدن ظروف خیس استفاده کرد.

colander
a bowl with small holes in it, used for washing raw foods
آبکش

Boil the spaghetti in water for a few minutes and then pour the spaghetti and water into a colander.

اسپاگتی را چند دقیقه در آب بجوشانید و سپس اسپاگتی و آب را در آبکش بریزید.

grater
a kitchen tool with a surface full of small, sharp-edged holes that can cut food into tiny slices
رنده

Where do you keep your grater?

رنده‌ات را کجا می‌گذاری؟

spatula
a kitchen utensil with a handle at one end and a wide flat blade at the other for moving frying food
کفگیر

Turn the pancakes over with a spatula when they're ready.

وقتی پنکیک‌ها آماده شدند،‌ آن‌ها را با کفگیر برگردانید.

peeler
a kitchen utensil for peeling thin-skinned vegetables and fruit
پوست‌کن

Do you peel potatoes with a knife or a vegetable peeler?

سیب‌زمینی را با چاقو پوست می‌گیری یا پوست‌کن؟

can opener
used to open tin cans
دربازکن

Fortunately, he finds a cupboard full of canned tuna and cat food, but discovers that he also needs a can opener.

او خوشبختانه یک کمد پر از کنسرو تن ماهی و غذای گربه پیدا می‌کند، اما متوجه می‌شود که به یک در بازکن نیز نیاز دارد.

tongs
used to grip and lift objects instead of holding them directly with hands
انبرک، انبر سالاد

She used tongs to put some more coal on the fire.

او از انبرک استفاده کرد تا کمی زغال بیشتری را روی آتش بگذارد.

chopsticks
two small sticks used for picking up and eating food
چوب غذاخوری

To handle our food we had forks and chopsticks, and each guest had a small saucer of soy, or vinegar, at his right hand.

برای برداشتن غذایمان چنگال و چوب غذاخوری داشتیم و هر در سمت راست هر مهمان یک نعلبکی کوچک پر از سویا یا سرکه بود.

pizza cutter
used to cut pizza
پیتزا بُر

It’s so annoying when you spend an hour deciding which pizza to order, then wait for 30 minutes for it to arrive, then you have to use your own pizza cutter because they didn’t cut it for you.

خیلی آزاردهنده است وقتی یک ساعت طول می‌کشد تا پیتزا انتخاب کنید و سفارش دهید، سپس ۳۰ دقیقه منتظر بمانید تا به دستتان برسد، و در آخر باید از پیتزا بُر خودتان استفاده کنید زیرا آن‌ها پیتزا را برای شما برش نزده‌اند.

whisk
used for for whipping eggs or cream
همزن دستی

Use a whisk to mix the eggs and oil and add these into the dry ingredients.

تخم‌مرغ‌ها و روغن را با همزن دستی مخلوط و آن‌ها را به مواد خشک اضافه کنید.

وسایل نظافت آشپزخانه به انگلیسی

آشپزخانه باید روزانه تمیز شود، به خصوص اگر هر روز آشپزی می‌کنید. برای شستن ظروف و تمیز کردن پیشخوان و کف آشپزخانه باید مواد شوینده داشته باشید. در این بخش رایج‌ترین وسایل نظافت ارائه شده است که می‌توانید از آن‌ها برای درخشان‌تر کردن آشپزخانه خود استفاده کنید.

وسایل نظافت آشپزخانه به انگلیسی
dish soap
a thick liquid detergent for cleaning the dishes
مایع ظرفشویی

We need dish soap to do the dishes.

برای شستن ظروف به مایع ظرفشویی نیاز داریم.

sponge
a piece of absorbent substance for cleaning the dishes
اسفنج ظرفشویی

Add a few drops of dish soap to the sponge to start washing the plates.

برای شستن بشقاب‌ها باید چند قطره مایع ظرفشویی را روی اسفنج بریزید.

dishwasher cleaner
a liquid for cleaning the dishwasher
تمیزکننده ظرفشویی

You need a dishwasher cleaner if you want to use the dishwasher.

اگر می‌خواهید از ماشین ظرفشویی استفاده کنید به تمیزکننده ظرفشویی نیاز دارید.

microfiber towels
synthetic fiber for cleaning surfaces
پارچه‌های میکروفیبر

Microfiber towels are great for cleaning your counters.

پارچه‌های میکروفیبر برای تمیز کردن پیشخوان‌های شما عالی هستند.

paper towel
a piece of absorbent paper used for wiping up liquids or drying things
دستمال حوله‌ای

I always have a paper towel roll in my kitchen. It helps me clean the counter and it can also be used as a napkin.

من همیشه یک رول دستمال کاغذی در آشپزخانه ام دارم. این کار به من کمک می‌کند پیشخوان را تمیز کنم و همچنین می‌توان از آن به عنوان دستمال استفاده کرد.

mop
a bundle of thick loose strings or a sponge for wiping the floors
تی

We use a mop to wipe the floors.

ما برای تمیز کردن کف زمین از تی استفاده می‌کنیم.

broom
a bundle of firm stiff twigs for sweeping
جارو

She used a broom to sweep the floors.

او از جارویی برای جارو زدن طبقات استفاده کرد.

duster
a cloth or pad for cleaning
گردگیر

A duster is a piece of cloth used to remove dust from surfaces.

گردگیر تکه‌ای پارچه است که از آن برای زدودن گرد و غبار از روی سطوح استفاده می‌شود.

vacuum cleaner
an electronical devise which collects dust and small particles from floors
جارو برقی

A vacuum cleaner uses suction to collect dust and small particles from the floor.

جاروبرقی از نیروی مکش برای جمع‌آوری گرد‌و‌غبار و ذرات ریز از روی کف زمین استفاده می‌کند.

فعل‌های آشپزی به انگلیسی

اگر تا به حال سعی کرده‌اید غذایی را بر طبق دستور پخت انگلیسی تهیه کنید قطعا به برخی از افعال جدول زیر برخورده‌اید. این جدول به شما کمک می‌کند تا یاد بگیرید چگونه از فعل‌های مرتبط با آشپزی درست استفاده کنید.

فعل‌های آشپزی به انگلیسی
melt
to make something become liquid through heating
ذوب شدن/آب شدن

I need to melt the butter before adding it to the mix.

قبل از این‌که کره را به مخلوط اضافه کنم باید آن را آب کنم.

break
to separate into smaller parts by force
شکستن

Can you break two eggs into the frying pan, please?

ممکن است در تابه دو تخم‌مرغ بشکانید؟

spread
applying food generally with a knife onto bread
مالیدن، پخش کردن

I use a knife to spread peanut butter on my toast.

من از یک چاقو برای مالیدن کره بادام زمینی روی نان تست استفاده می‌کنم.

fry
to cook by putting the food into extremely hot oil
سرخ کردن

I like to use a little oil to fry eggs.

من دوست دارم براس سرخ کردن تخم‌مرغ از روغن کمی استفاده کنم.

mix
to combine two or more things using a spoon etc.
مخلوط کردن

Can you mix the flour, sugar, and butter together in a bow?

آیا ممکن است آرد، شکر و کره را با هم مخلوط کنید؟

whip
to incorporate air and produce volume
هم زدن

If you whip heavy cream you will get whipped cream.

اگر خامه غلیظ را هم بزنید خامه فرم گرفته به دست می‌آید.

sauté
fried quickly in a little hot fat
تفت دادن

Most people sauté vegetables like mushrooms or onions in a pan on the stove with a small amount of fat.

بیشتر مردم سبزیجاتی مانند قارچ یا پیاز را در تابه‌ای روی اجاق گاز با مقدار کمی چربی تفت می‌دهند.

taste
to recognize the flavor of things with your tongue
چشیدن

Would you like to taste the sauce?

آیا دوست دارید سس را بچشید؟

cut
to separate or divide a solid by using a knife
بریدن

Do you need help cutting the meat?

آیا برای بریدن گوشت به کمک نیاز دارید؟

chop
to cut into small pieces, generally used with vegetables
خرد کردن

I need you to chop the spring onions.

باید برای من پیازچه‌ها را خرد کنید.

slice
to cut into thin or wide portions that are of similar size
ورقه/برش زدن

Can I slice the onions and add them to the salad?

می‌توانم پیازها را برش بزنم و به سالاد اضافه کنم؟

grate
to divide into small parts by rubbing on a serrated surface
رنده کردن

I will grate the Parmesan cheese.

من پنیر پارمزان را رنده می‌کنم.

boil
to heat water or another liquid until little bubbles form
آب‌پز کردن

The water needs to boil before you add the pasta.

آب باید قبل از اضافه کردن پاستا به جوش بیاید.

strain
to separate solid things from a liquid
آب‌کش کردن

She strained the pasta and poured it into the sauce.

او پاستا را آب‌کش کرد و داخل سس ریخت.

Peel
to remove the skin or outer layer from fruit or vegetables
پوست کندن

Peel the potatoes before boiling them.

سیب‌زمینی‌ها را قبل از آب‌پز کردن پوست بگیرید.

Squeeze
to extract a liquid or soft substance from something by compressing it
فشار دادن

Squeeze the juice from three lemons.

آب سه لیمو را بگیرید.

stir
mix gently in a circular motion
هم زدن

Stir the soup occasionally, so it doesn’t stick to the bottom of the pan.

سوپ را هر از گاهی هم بزنید تا ته نگیرد.

crush
compress or squeeze forcefully
له کردن

The last thing you need is some crushed garlic.

آخرین چیزی که نیاز دارید مقداری سیر له شده است.

warm-up
to make the food warm using the stove, oven, or microwave
داغ کردن

I’m starving. I can’t even wait to warm up my food. I’m going to eat it cold.

من دارم از گرسنگی می‌میرم. حتی نمی‌توانم تا گرم شدن غذایم صبر کنم. می‌خواهم آن را سرد بخورم.

add
to put ingredients together
اضافه کردن

Add more salt to the dish if necessary.

در صورت لزوم نمک بیشتری به غذا اضافه کنید.

simmer
when water starts boiling
به جوش آمدن

Once the sauce starts simmering, you can lower the heat.

وقتی سس شروع به جوشیدن کرد، می‌توانید حرارت را کم کنید.

تمام وسایل آشپزخانه به انگلیسی
برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگ‌تر روی آن کلیک کنید.

نکات یادگیری وسایل آشپزخانه به انگلیسی

یادگیری وسایل آشپزخانه به انگلیسی نیز مانند یادگیری هر واژگان دیگری نکات و روش‌های خاص خودش را دارد تا بتوانید آن‌ها را در ذهن خود تا جای ممکن تثبیت کنید. در این بخش اصلی‌ترین نکاتی که هنگام به‌خاطر سپردن این واژگان می‌تواند برای شما سودمند باشد به صوررت موردی ذکر شده است.

  • از کلمات جدیدی که یاد گرفتید در زندگی روزمره خود استفاده کنید.
  • کلمات را هر روز مرور کنید.
  • همیشه یک لغت‌نامه انگلیسی چه به صورت کتابی و چه به صورت الکترونیکی همراه خود داشته باشید تا هر روز کلمات جدیدتری یاد بگیرید.
  • بازی‌های زیادی هستند که با انجام دادن آن‌ها می‌توانید در عین سرگرم شدن کلمات جدید یاد بگیرید.
  • سعی کنید به برنامه‌های آشپزی گوش دهید و دستور پخت‌ها را دنبال کنید.
  • سعی کنید با واژگانی که یاد گرفتید، دستور پخت غذای محبوب خود را بنویسید.
  • زبان‌آموز دیگری را پیدا کنید تا با هم در مورد دستورالعمل‌های غذاهای مختلف و سایر امور مربوط به آشپزخانه گفت‌وگو داشته باشید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۲۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
LingobestEngDicEnglish Club
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *