انواع اختلالات یادگیری رایج – علائم، تشخیص و درمان ناتوانایی های یادگیری


انواع اختلالات یادگیری به دلیل عوامل ژنتیکی یا عصبی - زیستی رخ میدهد و عملکرد مغز را به گونهای تغییر میدهد که بر یک یا چند فرآیند شناختی مرتبط با یادگیری تأثیر میگذارد. این مشکلات پردازشی میتواند در آموزش مهارتهای اساسی مانند خواندن، نوشتن یا ریاضی اختلال ایجاد کند. در این مقاله به بررسی انواع اختلالات یادگیری در کودکان و بزرگسالان، علائم و روشهای تشخیص و درمان آنها میپردازیم.
اختلالات یادگیری چه هستند؟
انواع اختلالات یادگیری ناتوانیهایی هستند که بر توانایی درک یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری، انجام محاسبات ریاضی، هماهنگ کردن حرکات یا توجه مستقیم تأثیر میگذارند. اگرچه انواع اختلالات یادگیری در کودکان بسیار خردسال رخ میدهند، اما این ناتوانیها معمولاً تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسد شناسایی نمیشود.
رایجترین روش درمان انواع اختلالات یادگیری، آموزش ویژه است. انواع اختلالات یادگیری میتوانند تا آخر عمر ادامه داشته باشند. در برخی افراد ممکن است چندین ناتوانی یادگیری با هم تداخل ایجاد کنند. افراد دیگر ممکن است یک مشکل یادگیری مجزا و منفرد داشته باشند که تأثیر کمی بر زندگی آنها بگذارد.

علائم اختلالات یادگیری
روانپزشکان کودک و نوجوان میدانند که برخی از پیامدهای بلندمدت انواع اختلالات یادگیری را میتوان با مداخله زودهنگام کاهش داد. با این حال، این اختلالات اگر به موقع تشخیص داده و درمان نشوند، میتوانند اثر «گلوله برفی» داشته باشد. به عنوان مثال، کودکی که در دبستان جمع را نمیآموزد، نمیتواند جبر را در دبیرستان بفهمد. کودک با تلاش بسیار برای یادگیری، ناامید و ناامیدتر میشود و در مواجهه با شکستهای مکرر دچار مشکلات عاطفی مانند عزت نفس پایین میشود.
برخی از کودکان مبتلا به انواع اختلالات یادگیری در مدرسه رفتارهای بد و زننده از خود نشان میدهند به این دلیل که ترجیح میدهند در نظر افراد به عنوان بد و شرور دیده شوند تا یک فرد نادان. علائم مکرر انواع اختلالات یادگیری که والدین باید در کودک خود مراقب آنها باشند شامل موارد زیر است:
- مشکل در درک و پیروی از دستورالعملها
- مشکل در به خاطر سپردن چیزی که کسی به او گفته است.
- در مهارتهای خواندن، املا، نوشتن یا ریاضی تسلط پیدا نمیکند و در نتیجه شکست میخورد.
- مشکل در تشخیص راست از چپ. مشکل در شناسایی کلمات یا تمایل به معکوس کردن حروف، کلمات یا اعداد (به عنوان مثال، اشتباه گرفتن ۲۵ با ۵۲، یا جابجایی حروف)
- عدم هماهنگی در پیادهروی، ورزش یا فعالیتهای کوچک مانند در دست گرفتن مداد یا بستن بند کفش
- به راحتی تکالیف، کتابهای مدرسه یا سایر موارد را گم کرده یا در آنها اشتباه میکند.
- مشکل در درک مفهوم زمان، مفاهیمی مانند «دیروز، امروز و فردا» برای آنها گیجکننده است.
روانپزشکان کودک و نوجوان میتوانند به هماهنگ کردن ارزیابی کمک کنند و با متخصصان مدرسه و دیگران همکاری کرده تا ارزیابی و آزمایشهای آموزشی انجام شده و مشخص شود که آیا اختلال یادگیری وجود دارد یا خیر. این موارد شامل صحبت با کودک و خانواده، ارزیابی وضعیت آنها، بررسی تستهای آموزشی و مشاوره با مدرسه هستند.

علل ایجاد انواع اختلالات یادگیری چیست؟
هیچ کس واقعاً نمیداند چه چیزی باعث ایجاد انواع اختلالات یادگیری میشود. اغلب، مشکلات یادگیری میتواند در خانوادهها به دلایل ژنتیکی ایجاد شود، اما عوامل محیطی نیز میتوانند نقش داشته باشند. عمدتاً، ناتوانیهای یادگیری به این دلیل رخ میدهند که طیف وسیعی از تنوع به طور معمول در نقاط قوت و ضعف شناختی افراد رخ میدهد. اگر به رشد جسمانی خود فکر کنیم، تقریباً همه افراد دارای دو چشم، یک بینی و یک دهان هستند، با این حال هر یک از چهرههای ما ویژگیهای متمایز خود را دارد.
همین امر در مورد رشد مغز نیز صادق است. در حالی که ظاهر شناختی بیشتر کودکان برای وظایفی که ما انتظار داریم در مدرسه انجام دهند، کافی است، با این حال کودکان زیادی وجود دارند که این موضوع در مورد آنها صادق نیست. این کودکان در برآوردن انتظارات بر حسب سن و سطح کلاس خود با مشکل مواجه میشوند و این مشکل میتواند به عنوان «اختلال و ناتوانی یادگیری» شناخته شود.
چه افرادی دچار اختلال یادگیری می شوند؟
انواع اختلالات یادگیری ممکن است در هر کودکی رخ دهد. این اختلالات اغلب در کلاس سوم یا بیشتر تشخیص داده میشوند، اما برای برخی از کودکان ممکن است خیلی زود، قبل از مدرسه رفتن به صورت رسمی آشکار شود، در حالی که برای برخی دیگر ممکن است تا دوران راهنمایی آشکار نشوند. کودکانی که سابقه خانوادگی مشکلات یادگیری دارند، بیشتر در معرض انواع اختلالات یادگیری هستند. برخی از افراد فکر میکنند پسران بیشتر در معرض مشکلات یادگیری هستند. کودکان مبتلا به سایر بیماریهای عصبی، مانند صرع، بیشتر در معرض مشکلات یادگیری هستند و کودکان با شرایط پزشکی جدی ممکن است در نتیجه بیماری خاص خود یا درمان آن دچار مشکلات یادگیری شوند.

به سختی میتوان فهمید که چند کودک دارای ناتوانی یادگیری هستند زیرا معیارهای تشخیصی از مکانی به مکان دیگر بسیار متغیر است. کودکی که دارای ناتوانی یادگیری است، با مشکلاتی روبرو خواهد شد که با آموزش استاندارد یا کمک اضافی بهتر نمیشود. DSM-5 (دستورالعملی که روانپزشکان برای تشخیص اختلالات استفاده میکنند) دارای چهار معیار برای تشخیص «اختلال یادگیری خاص» است که شامل موارد زیر هستند:
- با وجود کمک اضافی یا آموزش هدفمند، علائم حداقل به مدت ۶ ماه ادامه دارند.
- مهارتهای تحت تاثیر، کمتر از حد انتظار هستند و باعث اختلال در فعالیتهای تحصیلی، شغلی یا روزمره میشوند، همانطور که توسط آزمایش و ارزیابی بالینی جامع تأیید میشود.
- مشکل در سنین مدرسه شروع میشود.
- مشکل به دلیل شرایط دیگر (مانند ناتوانی ذهنی، بینایی یا شنوایی) نیست.
در مورد شناخت انواع اختلالات یادگیری در کودکان میتوان گفت اگر کودک از حمایت آموزشی و خانوادگی خوبی برخوردار باشد و بتوان او را به سمت مشاغل و کارهایی سوق داد که به نقاط قوت او نیاز دارند، در بزرگسالی بسیار خوب عمل میکنند. نتایج بلندمدت فقط به پیشرفت تحصیلی بستگی ندارد، بلکه به ویژگیهای شخصی، بزرگسالان حمایتکننده و عوامل محیطی جامعه نیز بستگی دارد.
انواع اختلالات یادگیری
ناتوانیهای یادگیری اغلب بر اساس مجموعه مهارتهای مدرسه گروهبندی میشوند. اگر فرزند شما در مدرسه است، انواع اختلالات یادگیری که آشکارتر هستند معمولاً حول محور خواندن، نوشتن یا ریاضی میچرخند. خواندن، نوشتن و ریاضی تنها مهارتهایی نیستند که تحت تأثیر انواع اختلالات یادگیری قرار میگیرند.
انواع دیگر ناتوانیهای یادگیری شامل مشکلات در مهارتهای حرکتی (حرکت و هماهنگی)، درک زبان گفتاری، تمایز بین صداها و تفسیر اطلاعات بصری است. در ادامه انواع این اختلالات را به صورت کوتاه توضیح داده و سپس در بخشهای بعدی مواردی مانند علائم، علل و درمان هر کدام از آنها را بررسی کردهایم.
- «اختلالات یادگیری در خواندن» (Dyslexia): دو نوع اختلال یادگیری در خواندن وجود دارد. مشکلات اساسی خواندن زمانی رخ میدهد که درک رابطه بین صداها، حروف و کلمات مشکل باشد. مشکلات درک مطلب زمانی رخ میدهد که در درک معنای کلمات، عبارات و پاراگرافها ناتوان باشد. اختلال در تشخیص حروف و کلمات، درک کلمات و نظرات، سرعت خواندن و سلیس بودن کلام، مهارتهای عمومی واژگان از علائم این اختلال است.
- «اختلالات یادگیری در ریاضی» (Dyscalculia): ناتوانیهای یادگیری در ریاضی بسته به سایر نقاط قوت و ضعف کودک بسیار متفاوت است. توانایی کودک در انجام ریاضی به طور متفاوتی تحت تأثیر ناتوانی یادگیری زبان، اختلال بینایی، یا مشکل در ترتیب، حافظه یا سازماندهی قرار میگیرد. کودکی که دارای اختلال یادگیری مبتنی بر ریاضیات است ممکن است با به خاطر سپردن و سازماندهی اعداد، علائم عملیات و «حقایق» اعداد (مانند ۱۰= ۵+۵ یا ۲۵= ۵×۵) مشکل داشته باشد.
- «اختلالات یادگیری در نوشتن» (Dysgraphia): انواع اختلالات یادگیری در نوشتن میتواند شامل اختلال در عمل فیزیکی نوشتن یا فعالیت ذهنی درک اطلاعات باشد. اختلال نوشتاری اولیه به مشکل فیزیکی در تشکیل کلمات و حروف اشاره دارد. ناتوانی در نوشتن بیانی نشاندهنده مبارزه برای سازماندهی افکار بر روی کاغذ است. علائم ناتوانی در یادگیری زبان نوشتاری حول عمل نوشتن میچرخد. مواردی مانند اختلال در نظم و انسجام نوشتار، کپی کردن دقیق حروف و کلمات، سازماندهی و انسجام نوشتاری.
- «اختلالات یادگیری در مهارتهای حرکتی» (Dyspraxia): دیسپراکسی یا دشواری حرکتی به مشکلات حرکتی و هماهنگی، چه در مهارتهای حرکتی ظریف (بریدن، نوشتن) باشد و چه در مهارتهای حرکتی دیگر مانند دویدن، پریدن اشاره دارد. ناتوانی حرکتی گاهی اوقات به عنوان یک فعالیت «خروجی» نامیده میشود به این معنی که به خروجی اطلاعات از مغز مربوط میشود. برای دویدن، پریدن، نوشتن یا بریدن چیزی، مغز باید بتواند با اعضای لازم برای تکمیل عمل ارتباط برقرار کند. علائمی که نشان میدهد فرزند شما ممکن است ناتوانی در هماهنگی حرکتی داشته باشد شامل مشکلاتی در تواناییهای فیزیکی است که نیاز به هماهنگی دست و چشم دارد، مانند در دست گرفتن مداد یا بستن دکمههای پیراهن.
- «اختلالات یادگیری در زبان» (Aphasia/Dysphasia): ناتوانیهای یادگیری زبان و ارتباط شامل توانایی درک یا تولید زبان گفتاری است. زبان همچنین به عنوان یک فعالیت خروجی در نظر گرفته میشود زیرا به سازماندهی افکار در مغز و فراخوانی کلمات مناسب برای توضیح شفاهی یا برقراری ارتباط نیاز دارد. نشانههای اختلال یادگیری مبتنی بر زبان شامل مشکلاتی در مهارتهای زبانی کلامی مانند توانایی بازگویی یک داستان، روانی گفتار و توانایی درک معنای کلمات، دستورالعملها و موارد مشابه است.
چشمها و گوشها ابزار اصلی رساندن اطلاعات به مغز هستند، فرآیندی که گاهی اوقات «ورودی» نامیده میشود. اگر چشمها یا گوشها به درستی کار نکنند، یادگیری ممکن است آسیب ببیند. در ادامه مشکلات پردازش شنیداری و دیداری که به اختلال در یادگیری منجر میشود را معرفی کردهایم.
- «اختلال پردازش شنوایی» (Auditory processing disorder): متخصصان ممکن است به توانایی خوب شنیدن به عنوان «مهارتهای پردازش شنیداری» یا «زبان دریافتی» اشاره کنند. توانایی شنیدن درست چیزها به شدت بر توانایی خواندن، نوشتن و املا تأثیر میگذارد. ناتوانی در تشخیص تفاوتهای ظریف در صدا، به زبان آوردن کلمات و درک مفاهیم اساسی خواندن و نوشتن را دشوار میکند.
- «اختلال پردازش بینایی» (Visual processing disorder): مشکلات در درک بصری شامل از دست دادن تفاوتهای ظریف در اشکال، معکوس کردن حروف یا اعداد، پرش از کلمات، پرش از خطوط، درک اشتباه عمق یا فاصله، یا داشتن مشکل در هماهنگی چشم و دست است. متخصصان ممکن است به کار چشمها به عنوان «پردازش بصری» اشاره کنند. ادراک بصری میتواند بر مهارتهای حرکتی، درک مطلب و ریاضی تاثیر بگذارد.

مشکل در مدرسه همیشه ناشی از ناتوانی یادگیری نیست. اضطراب، افسردگی، رویدادهای استرسزا، آسیبهای عاطفی و سایر شرایطی که بر تمرکز تأثیر میگذارند، یادگیری را به یک چالش تبدیل میکنند. علاوه بر این، ADHD و اوتیسم گاهی اوقات همزمان رخ میدهند یا با ناتوانیهای یادگیری اشتباه گرفته میشوند. هر کدام از این دو اختلال را در ادامه معرفی کردهایم.
- اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD): اگرچه به عنوان یک ناتوانی یادگیری در نظر گرفته نمیشود، مطمئناً میتواند یادگیری را مختل کند. کودکان مبتلا به ADHD اغلب در یک جا نشستن، متمرکز ماندن، پیروی از دستورالعملها، منظم ماندن و انجام تکالیف مشکل دارند.
- اوتیسم: مشکل در تسلط بر برخی مهارتهای تحصیلی میتواند ناشی از اختلالات رشدی فراگیر مانند اوتیسم و سندرم آسپرگر باشد. کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم ممکن است در برقراری ارتباط، خواندن زبان بدن، یادگیری مهارتهای اولیه، دوستیابی و برقراری تماس چشمی دچار مشکل شوند.
انواع اختلالات یادگیری در کودکان
مواجهه با این احتمال که فرزند شما دچار اختلال یادگیری است، میتواند سخت باشد. هیچ پدر و مادری نمیخواهد ببیند فرزندش رنج میبرد. ممکن است افراد از این آگاهی نداشته باشند که این میتواند برای آینده فرزندشان چه معنایی داشته باشد، یا نگران این باشند که فرزند آنها چگونه از مدرسه عبور میکند. اما نکته مهمی که والدین باید به خاطر بسپارند این است که اکثر بچههای دارای انواع اختلالات یادگیری به اندازه بقیه باهوش هستند.
آنها فقط باید به روشهایی آموزش داده شوند که متناسب با سبکهای یادگیری منحصر به فرد آنها باشد. والدین آگاه و هوشیار با آگاهی بیشتر در مورد انواع اختلالات یادگیری به طور کلی و مشکلات آموزشی فرزندان به طور خاص، میتوانند راه را برای موفقیت در مدرسه و فراتر از آن هموار کنند.

علائم انواع اختلالات یادگیری در کودکان در سنین مختلف
انواع اختلالات یادگیری از کودکی به کودک دیگر بسیار متفاوت به نظر میرسد. یک کودک ممکن است با خواندن و املا مشکل داشته باشد، در حالی که کودک دیگر عاشق کتاب است اما نمیتواند ریاضی را بفهمد. همچنین ممکن است کودک دیگری در درک آنچه دیگران میگویند یا برقراری ارتباط با صدای بلند مشکل داشته باشد. مشکلات بسیار متفاوت هستند، اما همه آنها اختلال یادگیری هستند. با این حال، برخی از علائم هشداردهنده بیشتر از سایرین در سنین مختلف دیده میشود. اگر از چگونگی آنها آگاه باشید، میتوانید زودتر به یک اختلال یادگیری آگاه شوید و به سرعت اقدامات لازم کمکی برای بهبود فرزندتان را انجام دهید.
موارد زیر برخی از علائم قرمز رایج برای انواع اختلالات یادگیری را ارائه میدهند. به یاد داشته باشید کودکانی که ناتوانیهای یادگیری ندارند ممکن است هنوز برخی از این مشکلات را در زمانهای مختلف تجربه کنند. مرحله نگرانی زمانی است که توانایی فرزند شما در تسلط بر مهارتهای خاص به صورت مداوم وجود دارد.
علائم و نشانه های انواع اختلالات یادگیری در سن پیش دبستانی
- مشکل در تلفظ کلمات
- مشکل در پیدا کردن کلمه مناسب
- مشکل در درک ریتم
- مشکل در یادگیری الفبا، اعداد، رنگها، اشکال یا روزهای هفته
- مشکل در پیروی از دستورالعملها یا یادگیری معمول
- مشکل در کنترل کردن مداد شمعی، مدادرنگی و قیچی، یا مشکل در رنگآمیزی درون خطوط.
- مشکل در بستن دکمهها، زیپها، گیرهها یا یادگیری بستن بند کفش.

علائم و نشانه های ناتوانی های یادگیری در سنین ۵ تا ۹ سال
- مشکل در یادگیری ارتباط بین حروف و صداها
- اختلال در ترکیب صداها برای ساختن کلمات
- یادگیری کند در مهارتهای جدید
- اشتباه مکرر در نوشتن و یادگیری کلمات جدید
- مشکل در یادگیری مفاهیم پایه ریاضی
- مشکل در گفتن زمان و به خاطر سپردن ساختارهای زمانی
علائم و نشانه های انواع اختلالات یادگیری در سنین ۱۰ تا ۱۳ سال
- مشکل در درک مطلب یا مهارتهای ریاضی.
- مشکل با سوالات جای خالی و مشکلات کلمهای.
- بیزاری از از خواندن و نوشتن، (دانشآموز از خواندن با صدای بلند اجتناب میکند.)
- دستخط بد و ضعیف
- مهارتهای نظمدهندگی ضعیف (اتاق خواب، تکالیف و میز همیشه به هم ریخته و بینظم هستند).
- مشکل در دنبال کردن بحثهای کلاس درس و بیان افکار با صدای بلند.
- اشتباه در املای یک کلمه یکسان در یک متن.

اختلال یادگیری نارساخوانی یا دیس لکسیا چیست؟
آیا فرزند شما در خواندن یا املاء مشکل دارد؟ آیا خود شما در درک کلمات، حروف و اعداد همیشه مشکل داشتهاید؟ این کشمکشها ممکن است نشانههای نارساخوانی باشد، یک نوع ناتوانی یادگیری که بر توانایی فرد برای پردازش زبان تأثیر میگذارد. «نارساخوانی» (Dyslexia) یک مشکل رایج یادگیری است که عمدتاً باعث مشکلات خواندن، نوشتن و املا میشود. در این اختلال یادگیری رایج بر خلاف ناتوانیهای یادگیری، هوش تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
نارساخوانی یک مشکل مادامالعمر است که میتواند چالشهایی را به صورت روزانه ایجاد کند، اما برای بهبود مهارتهای خواندن و نوشتن و کمک به افرادی که این مشکل را دارند تا در مدرسه و محل کار موفق شوند، پشتیبانی و روشهایی وجود دارد.
این امکان وجود دارد که افراد مبتلا به نارساخوانی عملکرد خوبی در مدرسه و محل کار داشته باشند. اما کودکان با توجه به شدت اختلال خود باید در دورههای کمک آموزشی ثبت نام کنند یا آموزشهای تخصصی ببینند. کمک گرفتن و داشتن یک متخصص برای ارزیابی نارساخوانی بسیار مهم است، زیرا در صورت عدم درمان، نارساخوانی میتواند عواقبی داشته باشد که فراتر از کلاس درس یا محل کار باشد. به طور خاص، نارساخوانی با اضطراب، عصبانیت، خجالت، دلسردی و افسردگی همراه است. با مداخله و درمان مناسب، این امکان برای افراد مبتلا به نارساخوانی وجود دارد که مهارتهای خواندن، املا و سایر مهارتهای درک زبانی خود را بهبود بخشند.

انواع اختلال نارساخوانی
فقط یک نوع نارساخوانی وجود ندارد. فردی که این اختلال در اون تشخیص داده می شود ممکن است با صداها مشکل داشته باشد، در حالی که فرد دیگری ممکن است در ترتیب کلمات و ترتیب حروف مشکل داشته باشد. برای اطمینان از اینکه بیماران مبتلا به این اختلال، درمان مناسب دریافت میکنند، متخصصان نارساخوانی اختلال یادگیری دیسلکسیا را به روشهای زیر طبقهبندی کرده اند.
- «نارساخوانی واجی» (Phonological Dyslexia): به این معنی است که یک فرد در قرار دادن صداها با حروف تشکیلدهنده یک کلمه مشکل دارد.
- «نارساخوانی سطحی» (Surface Dyslexia): این شرایط به معنی مشکل در درک یک کلمه با دیدن آن است. همچنین به عنوان نارساخوانی بینایی شناخته میشود.
- «نقص نامگذاری سریع» (Rapid naming Deficit): این شرایط ناتوانی در نامگذاری سریع حروف یا اعداد است.
- «نارساخوانی مضاعف» (Double deficit Dyslexia): این شرایط ترکیبی از نارساخوانی واجی و نقص نامگذاری سریع است.
علائم نارساخوانی
نارساخوانی معمولاً اولین بار توسط معلم یا والدینی که مشکلات خواندن را در محیط کلاس یا منزل مشاهده میکنند تشخیص داده میشود. در آن مرحله، کودکان اغلب برای ارزیابی رسمی به یک روانشناس یا متخصصان دیگر ارجاع داده میشوند تا نیازهای تشخیص و مداخله را تعیین کنند. اگرچه تشخیص این اختلال میتواند دشوار باشد، علائمی وجود دارد که میتوانید به آنها توجه کنید. علائم دیسلکسیا بسته به سن متفاوت است. یک کودک خردسال ممکن است علائم متفاوتی با علائم یک کودک در سن مدرسه داشته باشد و علائم یک نوجوان ممکن است با بزرگسالان متفاوت باشد.

علائم نارساخوانی در کودکان قبل از سن مدرسه
- دیر صحبت کردن
- مشکل در یادگیری و به خاطر سپردن حروف
- اشتباه در تلفظ کردن کلمات
- مشکل در یادگیری ریتم آهنگها در مهد کودک یا قافیه اشعار کودکانه
علائم نارساخوانی در کودکان دبستانی
- خواندن کند و ضعیف، پایینتر از سطح کلاس خود
- مشکل در پردازش زبان
- مشکل در درک گفتار
- ناتوانی در به خاطر سپردن ساختارهای زبانی
- مشکل در دیدن و شنیدن شباهتها و تفاوتها در کلمات
- مشکل در یافتن کلمات مناسب
- مشکل در املا یا صوت کلمات
- اجتناب از مطالعه
علائم نارساخوانی در نوجوانان و بزرگسالان
- سرعت خواندن کند
- مشکلات املایی
- اشتباه تلفظ کردن کلمات
- صرف زمان طولانی برای تمرین کردن در نوشتن
- مشکل در حفظ کردن
- مشکل در تکمیل مسائل ریاضی
- ناتوانی در درک لطیفهها یا عبارات
به خاطر داشته باشید که داشتن یک یا چند مورد از این علائم لزوماً به این معنی نیست که شما یا فرزندتان نارساخوانی دارید. با این حال، نباید مشکلات مربوط به خواندن، املا یا درک زبان را نادیده بگیرید زیرا ممکن است نشانهای از وضعیت دیگری باشد.

علل و فاکتورهای ایجادکننده نارساخوانی
مطالعات تصویربرداری از مغز تفاوتهایی را در مغز افراد دارای این اختلال نشان داده است. همانطور که انجمن بین المللی نارساخوانی اشاره میکند، این تفاوتها در بخشی از مغز که مربوط به مهارتهای خواندن است، یافت میشود. نارساخوانی ناشی از اختلال در عملکرد یک مدار عصبی است که از خواندن پشتیبانی میکند، این مدار مناطقی را در لوب گیجگاهی و پیشانی در نیمکره چپ مغز درگیر میکند. این بخشها در مغز انسان مناطق مسئول درک و بیان زبان هستند.
به گفته مؤسسه ملی اختلالات عصبی و سکته، همچنین اعتقاد بر این است که نارساخوانی در خانوادهها ایجاد میشود. بنابراین اگر شما یا یکی از اعضای خانواده دچار نارساخوانی هستید، این احتمال وجود دارد که فرزند شما نیز به این عارضه مبتلا شود، اما این احتمال ۱۰۰ درصد نیست. علاوه بر اینکه سابقه خانوادگی یک عامل خطر است، خطر ابتلا به نارساخوانی در افرادی که نارس به دنیا آمدهاند یا وزن کم هنگام تولد دارند، بیشتر است. قرار گرفتن در معرض الکل، مواد مخدر یا عفونت در دوران بارداری نیز میتواند این خطر را افزایش دهد.
چگونه نارساخوانی تشخیص داده می شود؟
اگر معلم متوجه مشکلات خواندن در فرزند شما نشد، اما شما متوجه شدید، با پزشک اطفال خود صحبت کنید. هیچ آزمایش واحدی مانند آزمایش خون وجود ندارد که بتواند نارساخوانی را تشخیص دهد. در عوض، پزشک شما را به یک متخصص نارساخوانی ارجاع میدهد. این متخصصان معمولاً آسیبشناسان گفتاری، روانشناسان عصب، روانشناسان بالینی، روانشناسان مدرسه یا متخصصان دارای مدرک روانشناسی آموزشی هستند. این متخصصان سپس یک سری آزمایشات را برای تشخیص تعیین می کنند. ابزار ارزیابی استاندارد مورد استفاده برای تشخیص نارساخوانی به سن، رشد و علائم خاص فرد بستگی دارد. این تستها ممکن است موارد زیر را ارزیابی کنند:
- مهارتهای زبان شفاهی (هم گوش دادن و هم صحبت کردن)
- تشخیص کلمه
- نامگذاری سریع
- حافظه عملکردی شنوایی شفاهی
- رمزگشایی
- املا
- پردازش واجی
- میزان خواندن یا روان بودن روخوانی
- درک مطلب

درمان نارساخوانی و حمایت از آن
شما نمیتوانید نارساخوانی را درمان کنید. اما مطمئناً میتوانید مهارتها و کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید، اگر حمایت مناسبی را در اختیار داشته باشید. هنگامی که یک متخصص دیسلکسیا را تشخیص داد، یک برنامه درمانی را طراحی میکند تا به بهترین شکل نیازهای خاص شما یا فرزندتان را برطرف کند. این ممکن است شامل زمان اضافی دادن به فرزندتان برای تکمیل کارهای کلاسی و تستها یا اجازه دادن به فرزندتان برای ضبط دستورالعملهای کلاس از طریق هماهنگی با مدیر مدرسه و معلمان باشد. متخصص شما ممکن است با معلم فرزندتان کار کند تا اطمینان حاصل شود که فرزند شما در کلاس درس حمایت میشود.
برنامههای درمانی اغلب شامل یک برنامه خواندن برای کمک به افراد در یادگیری نحوه تطبیق صحیح حروف و صداها است. برنامههای تقویت خواندن که تحت نظارت متخصصان گفتاردرمانی هستند نیز میتوانند مهارتهای صداشناسی را بهبود بخشند و سرعت خواندن و درک مطلب را افزایش دهند. به عنوان والدین، کارهای زیادی میتوانید برای کمک به بهبود عملکرد فرزندتان انجام دهید. به عنوان مثال، می توانید با ایجاد عادات مطالعه در منزل از خودتان شروع کنید و فرزندتان را همراه خود به مطالعه در خانه تشویق کنید.
هر چه کودک شما خواندن را بیشتر تمرین کند و از تکنیکهایی که آموخته است استفاده کند، زودتر شاهد پیشرفت او خواهید بود. اگر فرزندتان مطالعه را دوست ندارد، الگوی مثبتی بگذارید و با او در خواندن متون همراهی کنید. همچنین مهم است که با معلم و متخصص خواندن فرزندتان به طور منظم صحبت کنید تا بتوانید پیشرفت او را پیگیری کنید. نارساخوانی میتواند تأثیرات عاطفی بر کل خانواده داشته باشد، بنابراین میتوانید به عضویت یک گروه حمایتی بپیوندید تا با دیگرانی که با این بیماری زندگی میکنند ارتباط برقرار کنید.
اختلال یادگیری ریاضی یا دیس کلکولیا چیست؟
«دیسکلکولیا» (Dyscalculia) یکی از انواع اختلالات یادگیری است که در فردی با هوش عادی در مقایسه با افراد همسن که آموزشهای یکسانی دریافت میکنند، رخ داده و بر توانایی یادگیری حساب و ریاضی تأثیر میگذارد. این اختلال در افراد مبتلا به آن ممکن است در شمارش، اندازهگیری کمیت، حافظه عملکردی اعداد، حافظه متوالی، توانایی تشخیص الگوها، درک زمان، گفتن ساعت، حس جهتگیری و بازیابی ذهنی حقایق و رویههای ریاضی مشکل ایجاد کند.

اختلال یادگیری ریاضی یا دیسکلکولیا جزو اختلالات مادامالعمر است که میتواند مانع پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در افراد مبتلا شود. با این حال، میتوان آن را با درمان، به ویژه در اوایل دوران کودکی، مدیریت کرد. ناتوانی در یادگیری ریاضی ممکن است به عنوان «نارسایی محاسباتی»، «ناتوانی در محاسبه رشدی»، «اضطراب ریاضی»، «نارساخوانی ریاضی» یا «اختلالات عددی» نیز گفته شود. شیوع اختلال یادگیری ریاضی به خوبی مستند نشده است. با این حال، بیشتر تخمینها نشان میدهد که بین ۵ تا ۱۰ درصد از دانش آموزان دارای معیارهای دیسکلکولیا هستند.
آیا هر کودکی با مشکل در یادگیری ریاضی، دیسکلکولیا دارد؟
لزوما اینطور نیست و مواردی مانند آموزش ضعیف، سایر اختلالات مانند اختلال اضطراب، «اختلال کمتوجهی-بیشفعالی» (ADHD)، یا مشکلات خانوادگی مانند فقر یا بیثباتی عاطفی ممکن است درک مفاهیم جدید یا تمرکز در کلاس ریاضی را برای برخی از کودکان دشوارتر کند. علاوه بر این، بسیاری از کودکان در یک مقطع زمانی ریاضی را دشوار میدانند و چالشهای ریاضی متناسب با سن لزوماً نشاندهنده اختلال در محاسبه نیستند. والدینی که نگران تواناییهای ریاضی فرزندشان هستند، ابتدا باید با معلم کودک صحبت کنند. او میتواند به تعیین اینکه آیا چالشهای کودک برای سن او غیرعادی هستند یا خیر و آیا ممکن است نیاز به ارزیابی باشد، کمک کند.
علل دیسکلکولیا چیست؟
محققان هنوز به طور قطع نمیدانند که چه چیزی باعث اختلال یادگیری ریاضی میشود. اما تصور میشود مانند سایر ناتوانیهای یادگیری، ترکیبی از ژنتیک و عوامل محیطی در آن نقش دارند. کارشناسان همچنان به تلاش برای یافتن تفاوتها بین کسانی که مشکلاتشان در ریاضیات ناشی از نقص در پردازش مغز است و کسانی که مشکلاتشان به عواملی مانند آموزش ضعیف، فقر یا شرایط زندگی مربوط میشود، ادامه میدهند. همچنین ممکن است، به صورت نادر در فردی به علت آسیب مغزی یا سکته اختلال یادگیری ریاضی و حساب ایجاد شود. این شکل از اختلال معمولاً از آسیب به لوب جداری مغز سرچشمه میگیرد و ممکن است به عنوان (Acalculia) نامیده شود. مشکلات ناگهانی ریاضی نیز ممکن است نشانه زوال عقل باشد.

تصور میشود که اختلال یادگیری ریاضی، مانند سایر ناتوانیهای یادگیری، به شدت تحت تأثیر ژنتیک است. تحقیقات نشان میدهد که افراد مبتلا به دیسکلکولیا به طور قابل توجهی بیشتر از جمعیت عمومی احتمال دارد که اعضای خانواده خود را دچار اختلال ریاضی کنند. دیسکلکولیا گاهی اوقات «اضطراب ریاضی» نامیده میشود، اگرچه این اصطلاح به طور کامل دقیق نیست. ممکن است فردی با فکر انجام ریاضی، دائماً مضطرب باشد، اما دچار اختلال دیسکلکولیا نباشد. از سوی دیگر، برای برخی از افراد مبتلا به اختلال حسابرسی قابل تشخیص، اضطراب ممکن است مشکلاتی را که تجربه میکنند بدتر کند.
آیا آموزش ضعیف ریاضی می تواند باعث اختلال یادگیری ریاضی شود؟
آموزش ناکارآمد یا متناقض نمیتواند باعث اختلالات رشدی مبتنی بر مغز مانند دیسکلکولیا شود. با این حال، آموزش ضعیف ریاضی میتواند باعث شود برخی از کودکان با مفاهیم رایج ریاضی دست و پنجه نرم کنند یا در ریاضیات بدتر از آنچه که انتظار میرود نتیجه بگیرند. تعیین اینکه آیا مشکلات کودک در ریاضیات ناشی از اختلال در محاسبه است یا به دلیل دیگری، از جمله آموزش ضعیف رخ داده، جزء کلیدی یک ارزیابی جامع در انواع اختلالات یادگیری است.
درمان اختلال یادگیری ریاضی
کودکان مبتلا به دیسکلکولیا با مداخله زودهنگام و داشتن مربی تخصصی در مهارتهای مرتبط با حساب و ریاضیات پایه به بهترین وجهبهبود مییابند. درمان معمولاً شامل آموزشهای ریاضی اختصاصی و همچنین امکاناتی در کلاس است که به کودکان اجازه میدهد بهتر با همسالان خود همگام شوند. درمانها و تسکینهای خاص مورد استفاده ممکن است با ماهیت و درجه دیسکلکولیا متفاوت باشد.
بزرگسالان مبتلا به دیسکلکولیا نیز ممکن است از درمان بهره ببرند، اگرچه متاسفانه تحقیقات کمی در مورد اثربخشی مداخلاتی که به طور خاص برای بزرگسالان طراحی شده است وجود دارد. بزرگسالانی که مبتلا به دیسکلکولیا تشخیص داده میشوند ممکن است بتوانند محل کار خود را ایمن کنند که این مسئله میتواند به آنها کمک کند علائم خود را بهتر مدیریت کنند و در شغل خود مؤثرتر باشند. رواندرمانی فردی همچنین ممکن است به بزرگسالان کمک کند تا بر مشکلات طولانیمدت عزت نفس ناشی از مشکلات ریاضی مادام العمر غلبه کنند.

اختلال یادگیری ریاضی در کودکان چگونه درمان می شود؟
درمان معمولاً با ارزیابی مهارتهای یادگیری و سطوح انگیزه کودک توسط معلمان و سایر متخصصان مدرسه برای شناسایی رویکردها و سازگاریهایی که ممکن است کمک کند آغاز میشود. عواملی مانند اختلال بینایی یا شنوایی، حضور در مدرسه، یا مشکلات عاطفی یا حرکتی که میتواند در یادگیری اختلال ایجاد کند نیز در آن گنجانده میشود. سازگاریهای رایج برای دیسکلکولیا عبارتند از:
- زمان اضافی برای آزمایش
- کاهش تکالیف ریاضی
- اجازه استفاده از ماشین حساب در صورت امکان
- بررسی مکرر در حین کار کلاسی
والدین، معلمان و روانشناسان مدرسه معمولاً برای شناسایی امکاناتی که برای یک کودک خاص مفیدتر است، همکاری میکنند. این فرآیند اغلب به آزمون و خطا نیاز دارد.
اختلال یادگیری ریاضی در بزرگ سالان چگونه درمان می شود؟
بزرگسالان مبتلا به اختلال در محاسبه ممکن است از تدریس خصوصی ریاضی، در صورت امکان بهرهمند شوند. آنها همچنین ممکن است بخواهند از پزشک یا متخصص سلامت روان خود بپرسند که آیا منابع خاص دیسکلکولیا در منطقه آنها موجود است یا خیر. فراتر از آن، انجام اقداماتی برای اصلاح محل کار، از جمله جستجوی تسهیلات رسمی، در صورت تمایل، ممکن است مطمئنترین راه برای جلوگیری از تداخل علائم مشکلساز با زندگی روزمره باشد. تغییرات یا تشکیلات ممکن عبارتند از: استفاده از ماشین حساب در محل کار، استفاده از برگههایی دارای فرمولهای ضروری و استفاده از آن در فضای کاری، آوردن لپتاپ یا ماشین حساب به جلسات در صورت نیاز.
آیا اختلال یادگیری ریاضی با دارو قابل درمان است؟
در حال حاضر، هیچ دارویی برای درمان ناتوانیهای یادگیری مانند دیسکلکولیا تایید نشده است. با این حال، کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلالات روانی همزمان، مانند ADHD، ممکن است متوجه شوند که مصرف دارو برای آن بیماری به آنها کمک میکند تا به طور موثرتری روی ریاضیات تمرکز کنند.
اختلال یادگیری در نوشتن کودکان
در حالی که برخی از کودکان در نوشتن استعداد بیشتری دارند، اکثر آنها در این زمینه متوسط هستند و میتوانند افکار خود را به شیوهای منسجم بنویسند. اما کسانی هستند که به نظر میرسد حتی در انجام این کار با مشکل زیادی روبرو میشوند. این کودکان ممکن است از چیزی به نام «اختلال در نوشتن» (Dysgraphia) رنج ببرند.
دیسگرافی را میتوان به عنوان یکی از انواع اختلالات یادگیری توصیف کرد که در آن کودکان در نوشتن و گاهی اوقات در سایر مهارتهای حرکتی ظریف مشکل دارند. دیسگرافی و ADHD اغلب با هم هستند، اما میتواند یک ناتوانی مستقل نیز باشد. دیسگرافی «اختلال یادگیری خاص با اختلال در نوشتن» نیز نامیده میشود. دیسگرافی انواع مختلفی دارد و اکثر کودکان بیش از یک نوع از آن را دارند. در اینجا پنج نوع دیسگرافی را توضیح دادهایم:

- «دیسگرافی حرکتی» (Motor Dysgraphia): در این نوع دیسگرافی، دستخط اغلب ناخوانا است زیرا کودک نمیتواند مداد را به درستی در دست بگیرد.
- «دیسگرافی واژگانی» (Lexical Dysgraphia): این نوع دیسگرافی در کودکان بسیار نادر است و زمانی دیده میشود که کودک میتواند املا بنویسد، اما در شرایطی که بیشتر به الگوهای استاندارد صدا به حرف متکی هستند.
- «دیسگرافی فضایی» (Spatial Dysgraphia): اگر کودک مفهوم فضا را درک نکند و در نوشتن روی خطوط و فاصله بین کلمات مشکل داشته باشد، گفته میشود که او دچار دیسگرافی فضایی است.
دلایل دیسگرافی دوران کودکی
مهم است که بفهمیم چه چیزی باعث دیسگرافی در کودکان میشود تا بتوان با آنها تمرین و به آنها کمک کرد. در اینجا برخی از دلایل نارسایی نگاری یا دیسگرافی دوران کودکی آورده شده است:
- مهارتهای حرکتی ظریف توسعه نیافته
- ناتوانی در پردازش بصری صحیح حروف و کلمات
- ضربه مغزی
- تصاویر ذهنی متعدد
- آموزش ناکافی
علائم اختلال یادگیری در نوشتن کودکان
اگر مشکوک هستید که فرزندتان دچار دیسگرافی است، مراقب این علائم باشید. در اینجا مهمترین علائم دیسگرافی ذکر شدهاند:
- ناتوانی در بیان افکار خود بر روی کاغذ
- دست خط درهم یا ناخوانا
- گرفتن مداد به صورت نامناسب و محکم و داشتن وضعیت بدن نامناسب
- در فاصله بین کلمات و شکل دادن به حروف مشکل دارد.
- قادر به توجه مناسب نیست.
- هنگام تلاش برای سازماندهی کلمات از راست به چپ کمی مشکل دارد.
- برای ماندن در حاشیه مشکل دارد.
- با سایر مهارتهای حرکتی ظریف مانند نگه داشتن چنگال، بستن بند کفش یا بستن دکمهها مشکل دارد.
- ناتوانی در املای صحیح و گاهی اوقات حروف بزرگ و کوچک را با هم مخلوط میکند.
- نمیتوانند مداد را به درستی نگه دارند یا از قیچی به روش صحیح استفاده کنند.
- از نوشتن اجتناب میکند.
- جملات را ناقص مینویسد.

اگر فکر میکنید که کودک شما علائم دیسگرافی را نشان میدهد، به دنبال مشاوره از یک روانشناس یا یک متخصص مغز و اعصاب باشید زیرا آنها واجد شرایط تشخیص دیسگرافی هستند. پزشک به اطلاعات زمینهای در مورد تاریخچه خانوادگی کودک، نقاط عطف رشد و برخی از سوابق تحصیلی که شامل نوشتههای نمونهای از کودک شما است، نیاز دارد. فرزند شما همچنین باید از طریق آزمون دیسگرافی که شامل برخی فعالیتها میشود که در آن ارزیاب میتواند مهارتهای حرکتی ظریف، هوش و پیشرفت تحصیلی او را ارزیابی کند، قرار گیرد. شکلگیری حروف و انواع دیگر نارساییهای حرکتی مرتبط با حرکت را میتوان در سن شش سالگی تشخیص داد، اما بیشتر ارزیابها قبل از اینکه کودک به سن نه سالگی برسد صبر میکنند، زیرا «تست زبان نوشتاری» را فقط کودکانی میتوانند انجام دهند که به اشکال پیچیده نوشتن عادت دارند.
درمان دیس گرافی در کودکان
دیسگرافی هیچ درمانی ندارد، بنابراین، از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. همچنین اگر کودک هر نوع ناتوانی یادگیری دیگری یا هر نوع مشکل سلامتی داشته باشد، درمان متفاوت خواهد بود. در اینجا چند راه وجود دارد که از طریق آنها میتوان نارسایینگاری در کودکان را درمان کرد:
- تمرینات نوشتن دیسگرافی خاصی وجود ندارد، اما تکنیکهای آموزشی خاصی وجود دارد که میتواند کمک کند. از آنجایی که بسیاری از کودکان مبتلا به نارسا نویسی، نارساخوانی نیز دارند، ممکن است نیاز داشته باشند که روی مهارتهای خواندنی اولیه مانند رمزگشایی کار کنند تا بتوانند بهتر بنویسند. به ویژه در کمک به کودکان در املای آنها اهمیت دارد. برای این منظور، الگوهای هجایی، روابط حروف و صدا و روابط بین معانی و گروهبندی حروف باید به خوبی برای آنها توضیح داده شود.
- کسانی که با مهارتهای حرکتی مورد نیاز برای نوشتن مبارزه میکنند، میتوانند تحت کاردرمانی قرار گیرند. در اینجا، درمانگرها بر روی قدرت دست و هماهنگی حرکتی ظریفی که کودک برای توانایی نوشتن به آن نیاز دارد، کار میکنند. آنها همچنین به کودکان کمک میکنند تا یاد بگیرند که چگونه بازوی خود را به درستی قرار دهند و چگونه بدن خود را نگه دارند.
- به منظور کمک به کودکان با سایر مشکلات مربوط به نوشتن، درمان آموزشی معجزه میکند. در این روش، آنها یاد خواهند گرفت که چگونه با نوشتن نقاط ضعف خود را برطرف کنند و میتوانند به کودکان در تعیین اهداف معقول و قابل دستیابی برای نوشتن کمک کنند، همچنین میتوانند به آنها یاد دهند که چگونه پیشرفت خود را با ابزارهای بصری پیگیری کنند.
والدین برای بهبود نوشتن و کاهش رنج فرزندشان چه کاری می توانند انجام دهند؟
نوشتن برای کودکان مبتلا به دیسگرافی میتواند از نظر عاطفی بسیار استرسزا باشد، به همین دلیل است که آنها سعی میکنند تا آنجا که میتوانند از آن اجتناب کنند. اگر برای تمرین چند چیز با فرزندتان وقت بگذارید، میتوانید به او کمک کنید تا بسیاری از دردهای غیرضروری را از تلاشهایش برای نوشتن دور کند.
در اینجا چند نکته داریم که به شما کمک میکند که به عنوان والدین به روند بهبود نوشتن فرزند خود کمک کنید:
- کاغذ را تغییر دهید: سعی کنید کاغذ خطدار را با کاغذ گراف جایگزین کنید تا هر حرف بلوک یا فاصله خود را داشته باشد و به او بیاموزید که یک بلوک خالی بین کلمات بگذارد.
- ابزار را تغییر دهید: کودکان مبتلا به دیسگرافی به طور طبیعی نمیتوانند خودکار یا مداد را به آرامی در دست بگیرند، بنابراین اگر چیزی ظریف برای کار به آنها بدهید، آنها را تشویق میکند که از یک دستگیره سبک استفاده کنند. میتوانید برای جذابتر کردن کارها، یک قلم پردار و جوهر برای فرزندتان تهیه کنید، یا اگر در دسترس نیست، همیشه میتوانید او را تشویق کنید که با گچ روی تخته یا تخته سنگ بنویسد. حتی برخی از دستگیرههای مداد دیسگرافی وجود دارد که برای کمک به کودک شما برای گرفتن بهتر مداد ساخته شدهاند.
- به او تایپ کردن آموزش دهید: تایپ کردن برای کودکان مبتلا به دیسگرافی بسیار سادهتر از نوشتن است، بنابراین آموزش تایپ کردن به او، استرس زیادی را از بین میبرد و به او اجازه میدهد افکار خود را به صورت نوشتاری بسیار بهتر بیان کند.
- تمرینات چند حسی به او بدهید: از کودک خود بخواهید در شن یا رنگ بازی کند و از او بخواهید با انگشتانش کلماتی را بسازد. زبانآموزی از طریق لامسه قادر خواهند بود با احساس حروف، خاطراتی از آنها ایجاد کنند.
- او را تشویق کنید حین حرف زدن کلمه را بنویسد: فرزندتان را تشویق کنید که ابتدا کلمه را با صدای بلند بگوید و سپس آن را یادداشت کند. این به او کمک میکند تا تمرکز کرده و تلاشهای خود را پیگیری کند زیرا بخشهای مختلف مغز را درگیر میکند.
اختلال یکپارچگی حسی (دیس پراکسی)
دیسپراکسی یک اختلال عصبی رشدی در حرکت و هماهنگی و از انواع اختلالات یادگیری است که در آن پیامهای ارسالی از مغز به ماهیچهها قطع میشود. اغلب در اوایل دوران کودکی شناسایی میشود، اما میتواند در اواخر زندگی پس از یک بیماری یا آسیب مغزی اکتسابی نیز ایجاد شود.
این اختلال در کارهایی مانند دست خط یا بستن بند کفش یا مهارتهای حرکتی مانند گرفتن یا دوچرخهسواری مشکل ایجاد میکند. در دوران کودکی، دیسپراکسی (همچنین به عنوان اختلال هماهنگی رشد یا DCD شناخته میشود) معمولاً به اختلالی اطلاق میشود که در آن کودکان مهارتهای حرکتی مورد انتظار برای سن خود را توسعه نمیدهند.

اکثریت کودکان همچنان در دوران نوجوانی و بزرگسالی مشکل حرکتی را تجربه میکنند. درمان میتواند به آنها کمک کند تا در حین رشد عملکرد بهتری داشته باشند. در بزرگسالان، دیسپراکسی میتواند پس از آسیب یا سکته مغزی یا به عنوان یک علامت زوال عقل ظاهر شود. ممکن است به اشکال مختلف به دیسپراکسی اشاره شود. ممکن است آپراکسی گفتاری کودکی (CAS)، دیسپراکسی کلامی رشدی (DVD) یا آپراکسی گفتاری نامیده شود. چند نوع مختلف دیسپراکسی وجود دارد که شامل موارد زیر هستند:
- دیسپراکسی حرکتی: باعث ایجاد مشکلات در مهارتهایی مانند نوشتن، لباس پوشیدن یا پرش میشود.
- دیسپراکسی کلامی: ایجاد مشکل در گفتار است.
- دیسپراکسی دهانی: مشکلاتی در حرکات دهان و زبان رخ میدهد.
علائم دیسپراکسی چیست؟
کودکان مبتلا به دیسپراکسی معمولاً مشکلات یادگیری حرکتی دارند. برخی از کودکان مبتلا به دیسپراکسی مشکلات جسمی یا رفتاری دیگری نیز دارند. دیسپراکسی حرکتی شامل مشکل در هماهنگی حرکات بدنی است، به عنوان مثال، بالا یا پایین رفتن از پلهها، لگد زدن به توپ، یا پریدن. کودکان مبتلا به دیسپراکسی حرکتی ممکن است بتوانند یک کار را در یک زمان انجام دهند، سپس در زمان بعدی نتوانند. برخی از علائمی که ممکن است کودک به دیسپراکسی مبتلا باشد عبارتند از:
- آنها دست و پا چلفتی هستند.
- در نوشتن، بستن دکمهها یا بند کفش، دویدن و پریدن مشکل دارند.
- در یادگیری مهارتهای جدید مشکل دارند.
- آنها به افراد یا اشیاء دیگر برخورد میکنند.
- به راحتی خسته میشوند.
- آنها از کارهایی که برایشان دشوار است، مانند نوشتن اجتناب میکنند.
- در تعویض لباس خود مشکل دارند.
- آنها موقع غذا خوردن آشفتگی ایجاد میکنند.

کودکان مبتلا به دیسپراکسی کلامی در هماهنگی ماهیچههای خود برای تولید صداها و کلمات مشکل دارند. آنها در تولید گفتار واضح و روان یا بیان برخی کلمات یا جملات مشکل دارند. کودکان مبتلا به دیسپراکسی کلامی ممکن است آهسته و با مکثهای مکرر صحبت کنند. کودکان مبتلا به دیسپراکسی گفتاری ممکن است موارد زیر را تجربه کنند:
- ساختن یا تکرار صداها برایشان سخت است.
- وقتی یک کلمه را میگویند اشتباهات مختلفی انجام میدهند.
- در لحن صدا مشکل دارند. آنها ممکن است یکنواخت صحبت کنند.
- دایره لغات محدودی دارند و از کلمات زیادی استفاده نمیکنند.
- هنگام صحبت اغلب مکث میکنند.
- آهستهتر از سایر کودکان هم سن خود صحبت میکنند.
اگر نگران این هستید که فرزندتان دیسپراکسی دارد، برای مشاوره و ارجاع به سایر متخصصان به پزشک خود مراجعه کنید. ممکن است فرزند شما به آسیبشناسان گفتار برای دیسپراکسی دهان و کلام، کاردرمانگران برای دیسپراکسی دهان و حرکت و فیزیوتراپیستها برای دیسپراکسی حرکتی ارجاع داده شود. هر متخصص از انواع ابزارهای ارزیابی استفاده خواهد کرد. پزشک شما روند ارزیابی و تشخیص را هماهنگ میکند.
علل دیسپراکسی چیست؟
علل ایجادکننده این اختلال ناشناخته است و هیچ علت واحدی وجود ندارد. تصور میشود که این مشکل در نحوه ایجاد اتصالات بین برخی از مسیرهای عصبی در مغز باشد. ممکن است که عامل ژنتیک در ایجاد آن دخیل باشد و به نظر میرسد نوزادان نارس بیشتر در معرض خطر باشند. همچنین ممکن است پس از آسیب به مغز به دلیل بیماری، سکته یا تصادف رخ دهد. هیچ درمانی برای دیسپراکسی وجود ندارد، اما میتوان آن را با ترکیبی از درمانهای منظم و فشرده از جمله گفتاردرمانی، کاردرمانی و فیزیوتراپی بهبود بخشید.
اختلال عدم توانایی تکلم یا آفازی
آفازی اختلالی است که در نتیجه آسیب به مناطقی از مغز که تواناییهای زبانی را تولید و پردازش میکنند، ایجاد میشود. فرد مبتلا به آفازی ممکن است در صحبت کردن، خواندن، نوشتن و درک زبان مشکل داشته باشد. اختلال در این تواناییها میتواند از خفیف تا بسیار شدید (عدم توانایی برقراری ارتباط) ایجاد شود. برخی از افراد مبتلا به آفازی تنها در یک حوزه ارتباطی مشکل دارند، مانند مشکل در کنار هم قرار دادن کلمات در جملات معنیدار، مشکل در خواندن، یا مشکل در درک آنچه دیگران میگویند.

معمولاً افراد مبتلا به آفازی در بیش از یک ناحیه ارتباطی محدود هستند. تقریباً همه بیماران مبتلا به آفازی در یافتن کلمه مشکل دارند به عنوان مثال در آوردن نام صحیح افراد، مکانها، اشیاء یا رویدادها. تجربه هر فرد با آفازی منحصر به فرد است. این بستگی به محلهای سکته یا آسیب مغزی که باعث آفازی شده است، میزان آسیب، سن فرد، سلامت عمومی فرد و توانایی بهبودی وی دارد. آفازی ممکن است برای هر کسی، صرف نظر از سن، اتفاق بیفتد. با این حال، در میانسالان و افراد مسنتر شایعتر است. انواع مختلفی از آفازی وجود دارد که شامل موارد زیر هستند:
- اختلال در روانی گفتار: فرد نمیتواند به راحتی و به صورت جملاتی (روان) صحبت کند یا فقط میتواند چند کلمه را در یک زمان و با تلاش زیاد (غیر روان) صحبت کند.
- اختلال در درک کلام: فرد درک درستی از کلمات گفتاری یا نوشتاری ندارد.
- اختلال در توانایی تکرار: فرد نمیتواند کلمات و عبارات را تکرار کند.
علل اختلال تکلم در گفتار چیست؟
آفازی ناشی از آسیب به یک یا چند ناحیه از مغز است که مسئول گفتار هستند. آفازی میتواند به طور ناگهانی مانند پس از سکته مغزی (شایعترین علت) یا ضربه به سر یا جراحی مغز رخ دهد، یا ممکن است آهستهتر به عنوان نتیجه تومور مغزی، عفونت مغزی یا اختلال عصبی مانند زوال عقل ایجاد شود.
علائم اختلال تکلم یا آفازی چیست؟
علائم و نشانههای آفازی بسته به قسمتی از مغز که درگیر شده، وسعت ناحیه تحت تاثیر و نوع آفازی متفاوت است. علائم احتمالی عبارتند از:
- مشکل در نامگذاری اشیا، مکانها، رویدادها یا افراد حتی اگر برای شخص شناخته شده باشند.
- مشکل در بیان و پیدا کردن کلمات مناسب هنگام صحبت کردن یا نوشتن
- مشکل در درک مکالمه
- مشکل در خواندن
- مشکل در تلفظ حروف
- حذف کلمات کوچک ربط دهنده
- قرار دادن کلمات در ترتیب اشتباه
- عدم آگاهی از اشتباهات در زبان گفتاری خود
- صحبت کردن فقط در عبارات کوتاه که با تلاش فراوان تولید میشود.
- صحبت کردن در تک کلمات
- گفتن اشتباه کلمات
- گفتار فقط به چند کلمه محدود میشود یا همان کلمات یا عبارات را بارها و بارها تکرار میکند.
- مشکل در کنار هم قرار دادن کلمات برای نوشتن جملات
- مشکل در استفاده از اعداد یا انجام ریاضی
درمان آفازی و اختلال تکلم
هدف از درمان، بهبود زبان و تواناییهای ارتباطی و توسعه سایر روشهای ارتباطی در صورت لزوم است. توانبخشی، با آسیب شناس گفتار-زبان، شامل تمرینات خواندن و نوشتن، گوش دادن و تکرار تمرینهای عبارت، یادگیری مهارتهای زبان بیانی مانند استفاده از حالات چهره و ژستها، دنبال کردن تمرینات جهتها و بسیاری تمرینات دیگر برای برقراری ارتباط است. اگر روشهای سنتی یادگیری برقراری ارتباط موفقیتآمیز نباشد، روشهای دیگر برقراری ارتباط مانند اشاره به کارتهایی حاوی کلمات، تصاویر یا نقاشیها نیز به بیماران آموزش داده میشود.
رایانههای دستی، دستگاههای تبلت، تلفنهای هوشمند با «برنامههای» همراه میتوانند به افراد مبتلا به آفازی کمک کنند تا ارتباط برقرار کنند. همچنین دستگاهها یا برنامههایی وجود دارند که میتوانند به ایجاد جملات یا تولید گفتار کمک کنند. از آسیبشناس گفتار زبان خود بخواهید تا در مورد فناوریهای کمکی آفازی که ممکن است برای شما بهترین باشد، توصیههایی ارائه دهد.

علت آسیب مغزی، وسعت و ناحیه آسیب مغزی، سن و سلامت فرد مبتلا، همگی در پیشبینی و بهبود مغز نقش دارند. به دلیل این عوامل، میزان بازیابی و سرعت بازیابی مهارتهای زبانی و ارتباطی در افراد مختلف متفاوت است. اگر سکته مغزی علت اصلی آفازی باشد، گاهی تواناییهای زبانی در عرض چند ساعت یا چند روز به حالت عادی باز میگردد. در افراد مبتلا به سکته مغزی، مشکلات زبان ممکن است مادام العمر باشد و از مشکلات خفیف و ظریف تا آفازی قابل توجه متغیر باشد. اگر آفازی ناشی از یک بیماری تخریبکننده عصبی مانند زوال عقل باشد، مهارتهای زبانی و ارتباطی به مرور زمان کاهش مییابد.
دارو برای درمان اختلال تکلم
داروهای جدیدی در دست توسعه هستند که بر انتقال دهندههای عصبی شیمیایی (روشی که سلولهای مغز با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند) تأثیر میگذارد. امید است که داروها در ترکیب با گفتار درمانی بهبود عملکرد زبان را بهبود بخشد. محققان در حال بررسی نقش تکنیکهای تحریک مغز، مانند تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال و تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال هستند. این تکنیکها به طور موقت فعالیت طبیعی مغز را در ناحیهای که در آن به کار میروند تغییر میدهند، که تحت راهنمایی گفتاردرمانگرها، ممکن است به افراد در یادگیری مجدد مهارتهای ارتباطی و زبانی کمک کند.
تحقیقات دیگر در حال بررسی راههای جدیدی برای یادگیری نحوه پردازش زبان در مغز آسیبدیده و نرمال و یادگیری نحوه بهبود نواحی گفتار و زبان مغز پس از آسیب است. این اطلاعات میتواند به تشخیص و ارزیابی پیشرفت درمان کمک کند. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی یکی از تکنیکهای تصویربرداری است که برای این استفاده مورد بررسی قرار میگیرد.
اختلال پردازش شنوایی یا APD
اختلال پردازش شنوایی از انواع اختلالات یادگیری است که معمولاً برای اولین بار در کودکان خردسال مشاهده میشود. به نظر میرسد کودک مشکل شنوایی دارد اما معمولا شنوایی او طبیعی است. در اختلال پردازش شنوایی (APD) به جای اینکه صدا از طریق گوش به مغز منتقل شود، بر نحوه تفسیر صدا توسط مغز شما تأثیر میگذارد. مغز قادر به پردازش صداها به روش عادی نیست. این میتواند افراد را در هر سنی تحت تاثیر قرار دهد، اما اغلب در دوران کودکی شروع میشود.
شدت APD بسیار متغیر است. برخی از کودکان مبتلا به APD نسبت به سایرین مشکل بیشتری دارند. اثر APD میتواند با شرایط دیگری مانند نارساخوانی، اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) و مشکلات گفتاری و زبانی بدتر شود.

علل اختلال پردازش شنوایی
علل APD به طور کامل شناخته نشده است، اما تحقیقات برای درک بیشتر در مورد آن ادامه دارد. برخی از موارد این تحقیقات در کودکان ممکن است به دنبال مشکلات شنوایی مانند چسباندن گوش در سنین پایینتر باشد. همچنین ممکن است ناشی از یک ژن معیوب باشد، زیرا به نظر میرسد برخی موارد در خانوادهها وجود دارد. هم در بزرگسالان و هم در کودکان، APD گاهی اوقات با آسیب مغزی ناشی از آسیب سر، سکته مغزی، تومور مغزی یا مننژیت مرتبط است. همچنین ممکن است به دنبال مشکلاتی در حین تولد و مدت کوتاهی پس از آن، مانند ترومای هنگام زایمان، یرقان شدید یا خونریزی مغزی رخ دهد.
برخی موارد در بزرگسالان نیز با تغییراتی در توانایی مغز برای پردازش صداها با افزایش سن مرتبط است. همچنین ممکن است با شرایط پیشرونده طولانی مدتی که بر سیستم عصبی تأثیر میگذارد، مانند مولتیپل اسکلروزیس (MS)، مرتبط باشد. دقیقاً مشخص نیست که APD چقدر رایج است. تخمین زده میشود که از هر ۱۰۰ کودک بین ۳ تا ۵ نفر تا حدی تحت تأثیر APD قرار می گیرند. با این حال، مشکلات ناشی از APD از خفیف تا شدید متفاوت است.
علائم اختلال پردازش شنوایی چیست؟
والدین ممکن است مشکوک باشند که فرزندشان در سنین پایین به درستی نمیشنود یا گوش نمیدهد، اما اغلب در مدرسه است که مشکلات آشکارتر میشوند. اختلال پردازش شنوایی میتواند افراد را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است کودک مبتلا به APD دچار اختلال شنوایی باشد، اما معمولاً اینطور نیست و آزمایش اغلب نشان میدهد که شنوایی او طبیعی است.
کودکان مبتلا به APD به احتمال زیاد در درک گفتار در مکانهای پر سر و صدا، مانند کلاس درس، مشکل دارند. زمانی که صدای پسزمینه زیاد است، ممکن است در تمرکز و خواندن مشکل داشته باشند. APD همچنین اغلب تشخیص صداهای مشابه را از یکدیگر دشوار میکند. این مشکلات ممکن است منجر به مشکل در درک و به خاطر سپردن دستورالعملها، صحبت کردن واضح و توسعه مهارتهای خواندن شود.

تستهای شنوایی معمولی در تشخیص APD موثر نیستند، زیرا معمولاً در یک اتاق ساکت و بدون حواسپرتی انجام میشوند و توانایی شنیدن را در موقعیتهای عادی روزمره آزمایش نمیکنند. اگرچه ممکن است به نظر برسد کودکان مبتلا به APD دارای اختلال شنوایی هستند، اما معمولاً اینطور نیست، زیرا شنوایی صداهای خالص هنگام آزمایش در محدوده طبیعی است. بنابراین آزمایشهای پیچیدهتری مورد نیاز است، از جمله توانایی شنیدن با سطوح مختلف نویز پسزمینه، درک گفتار با کیفیت پایین و تشخیص تغییرات ظریف در صدا. تستهای دیگری که ممکن است برای کمک به تشخیص APD استفاده شوند عبارتند از:
- تستهای الکترود. هدفون برای گوش دادن به صداها استفاده میشود و الکترودهایی روی سر شما قرار میگیرند تا پاسخ مغز شما را اندازهگیری کنند.
- ارزیابی گفتار و زبان.
- ارزیابی تستهای شناختی. ارزیابیهایی برای بررسی روش پردازش اطلاعات مغز.
درمان اختلال پردازش شنوایی چیست؟
راههای مختلفی برای کاهش اثرات APD در زندگی روزمره وجود دارد. کمک گرفتن از دیگران یکی از راههای بهبود این اختلال است. به روشهای زیر میتوان از دیگران برای بهبود این اختلال کمک گرفت.
- توجه خود را متمرکز کنید و قبل از صحبت با کسی، شرایط را به صورت ذهنی تصور کنید.
- واضح و با سرعت معمولی (نه خیلی سریع و نه خیلی آهسته) صحبت کنید.
- برای برجسته کردن نکات کلیدی پیام، بر گفتار تأکید کنید.
- در صورت نیاز جمله را تکرار کنید یا دوباره بیان کنید.
- راهبردهای دیگری که ممکن است هنگام صحبت با کودکان مبتلا به APD مفید باشد شامل این است که از جملات طولانی استفاده نکنید، از تصاویر برای فهماندن منظور خود به آنها استفاده کنید.
برنامههای آموزشی برای رسیدگی به مسائل خاص یا بهبود گوش دادن و تمرکز میتواند بسیار موثر باشد. آموزش شنوایی شامل استفاده از فعالیتهای ویژه برای کمک به بهبود روش تجزیه و تحلیل صداها توسط مغز است. این کار را میتوان با کمک یک متخصص آموزشدیده یا با استفاده از یک برنامه کامپیوتری انجام داد. آموزش شنوایی شامل شناسایی صداها و حدس زدن آنها و یا تلاش برای تمرکز بر روی صداهای خاص در صورت وجود صدای خفیف پس زمینه است. وظایف را میتوان برای افراد در سنین مختلف تطبیق داد. کودکان میتوانند از طریق بازی یا با مطالعه با والدین خود یاد بگیرند. اصلاحاتی که در مدرسه و در خانه میتوان انجام داد شامل موارد زیر هستند:
- نشستن در ردیفهای جلویی کلاس
- کاهش نویز پس زمینه
- از معلم بخواهید تا بررسی کند که فرزند شما آنچه را که به او گفته میشود متوجه شده است.
- استفاده از دستورالعملهای کتبی در کنار دستورالعملهای شفاهی.
- پوشیدن یک گیرنده رادیویی یا داشتن یک بلندگو روی میز مدرسه که به میکروفون کوچکی که معلم آنها استفاده میکند، ممکن است کمک کند.
- کاهش نویز پس زمینه صحبت کردن در خانه، مانند خاموش کردن تلویزیون یا رادیو.
- اگر از فرزندتان بخواهید آنچه را که گفته اید تکرار کند نیز مفید است.
- اتاقهایی با سطوح سخت باعث پژواک میشوند، بنابراین اتاقهایی با فرش و مبلمان نرم بهترین کارایی را دارند.
اختلال پردازش بینایی یا VPD
اختلال پردازش بصری، یکی از انواع اختلالات یادگیری و وضعیتی است که تفسیر اطلاعات بصری را دشوار میکند. کودکان مبتلا به این بیماری ممکن است در خواندن یا تشخیص تفاوت بین دو شکل، مشکل داشته باشند. به عنوان مثال، یک کودک مبتلا به اختلال پردازش بینایی، میتواند آزمایش بینایی را پشت سر بگذارد اما قادر به تشخیص تفاوت بین مثلث و مربع نیست.
این وضعیت همچنین اغلب با مشکلات هماهنگی دست و چشم همراه است. اختلالات پردازش بصری نه تنها میتواند بر یادگیری تأثیر منفی بگذارد، بلکه میتواند بر اجتماعی شدن، عزت نفس و زندگی روزمره نیز تأثیر بگذارد. در حالی که این یک بیماری مادام العمر است که قابل درمان کامل نیست، اما با تشخیص زودهنگام و درمانهای مناسب میتوان اثرات آن را کاهش داد.

در حالی که ما اغلب تصور میکنیم که چشمها مسئول پردازش دنیای بصری هستند، در واقع این مغز است که تمام کارهای سنگین را انجام میدهد و به ما امکان میدهد نمادها، تصاویر، فاصلهها و سایر محرکهای بصری را درک کنیم. هنگامی که در ارتباط بین چشم و مغز ضعف وجود دارد، به آن اختلال پردازش بینایی میگویند. مسائل پردازش بصری پیچیده هستند. این پیچیدگی تنها با این واقعیت عمیقتر میشود که بسیاری از مسائل مرتبط را نمیتوان در طول آزمایش بینایی تشخیص داد. هشت نوع مختلف از مشکلات پردازش بصری وجود دارد. کودکان مبتلا به اختلال پردازش بینایی میتوانند بیش از یکی از این مشکلات را تجربه کنند. در زیر هشت نوع مختلف توضیح داده شده است:
- مشکلات تمایز بصری: کودکان مبتلا به این مشکل به سختی میتوانند تفاوت بین حروف، اشکال و اشیاء مشابه را ببینند. این ممکن است.
- مشکلات تصویری-زمینهای: کودکان مبتلا به این نوع قادر به شناسایی یا بیرون کشیدن یک شکل یا شخصیت از پس زمینه آن نیستند. این امر میتواند یافتن اطلاعات خاصی را در یک صفحه برای کودکان دشوار کند.
- مشکلات توالی بصری: کسانی که این نوع اختلال پردازش بصری را تجربه میکنند برای رمزگشایی ترتیب کلمات، نمادها یا تصاویر تلاش میکنند. برای بسیاری از کودکان، این میتواند به شکل پرش خط هنگام خواندن یا روخوانی معکوس باشد.
- مشکلات پردازش دیداری- حرکتی: کودکان مبتلا به این مشکلات در استفاده از آنچه میبینند برای هماهنگ کردن حرکات خود مشکل دارند. این ممکن است منجر به برخورد با اشیاء در هنگام راه رفتن یا عدم توانایی در نوشتن درون خطوط شود.
- مشکلات حافظه بصری (کوتاه مدت یا بلند مدت): همانطور که از نام آن پیداست، به خاطر سپردن نمادها، اشکال و اشیایی که دیدهاند برای این نوع سخت است. این به طور طبیعی کارهایی مانند خواندن و املا را دشوار میکند.
- مشکلات بصری-فضایی: بچههایی که این مشکلات را دارند در تشخیص اینکه اشیاء در کجا هستند و تشخیص رابطه فضایی این اشیاء مشکل دارند. این مشکل میتواند برای اشیاء فیزیکی و برای شخصیتها و اشیاء توصیفشده بر روی کاغذ یا به زبان گفتاری اعمال شود. درک نقشهها و قضاوت دقیق زمان نیز ممکن است یک چالش جدی باشد.
- مشکلات مربوط به بسته شدن بصری: برای کودکان مبتلا به این نوع اختلال پردازش بینایی، شناسایی یک شی، زمانی که فقط قسمتهایی از آن نشان داده میشود، چالشبرانگیز است.
- مشکلات معکوس کردن حروف و نمادها: این نوع اختلال معمولاً اعداد یا حروف را هنگام نوشتن تغییر میدهد و برای کودکان بالای هفت سال، ممکن است باعث شود آنها هنگام خواندن حروف را جایگزین کنند.
علائم اختلال پردازش بینایی چیست؟
تشخیص علائم مشکلات پردازش بصری در کودکان میتواند بسیار دشوار باشد. با افزایش سن و تکالیف مدرسه چالش برانگیزتر و ثابتتر شده، علائم میتوانند آشکارتر شوند. در زیر برخی از علائم رایج مشکلات پردازش بصری در سنین مختلف زندگی آورده شده است:
علائم اختلال پردازش بینایی کودکان در پیش دبستانی
- کودک قادر به تمرکز نیست (مثلاً نمیتواند یک پازل ساده را تمام کند، دستورالعملهای مدرسه را دنبال نمیکند، و غیره).
- دست و پا چلفتی به نظر میرسد (مثلاً مرتب ظروف و نوشیدنیها را میاندازد، به اشیاء برخورد میکند و غیره).
- یادگیری الفبا برایش سخت است (مثلاً حروف را اشتباه میگیرد و نمیتواند تفاوت بین اعداد و حروف مشابه را تشخیص دهد).

علائم اختلال پردازش بینایی در کودکان دبستانی
- مشکلات زیادی در نوشتن دارد (مثلاً برای نوشتن روی یک خط و کپی کردن یادداشتها از روی تخته مشکل دارد).
- خواندن را دشوار میداند (مثلاً هنگام مطالعه جای خود را از دست میدهد و اغلب از خستگی یا بیحوصلگی هنگام خواندن شکایت میکند).
- قادر به استفاده از مهارتهای حرکتی ظریف نیست (مثلاً برای بریدن غذا، بستن زیپ لباس، بستن دکمهها و سایر کارهایی که به مهارتهای حرکتی ظریف نیاز دارند به کمک نیاز دارد).
- به نظر میرسد ریاضی را نمیفهمد (مثلاً نمادهای ریاضی را اشتباه میگیرد و اعداد را به اشتباه کپی میکند).
علائم اختلال پردازش بینایی در کودکان متوسطه اول
- نمیتواند چیزهایی را که دیده است به خاطر بیاورد (مثلاً شماره تلفن بهترین دوستان را فراموش میکند، کلمات آشنا را با الگوهای املایی نامنظم به اشتباه املا میکند)
- برای جستجوی اطلاعات مشکل دارد (مثلاً در پیمایش فهرستها و تکمیل آزمونهای کتاب باز مشکل دارد).
- به طور منظم گم میشود (مستعد گم شدن در مناطق آشنا، ناتوان در یافتن مسیر به خانه و غیره است).
در حالی که این علائم میتوانند وجود یک اختلال پردازش بینایی را نشان دهند، اما میتوانند نشانهای از موضوع دیگری مانند دیسپراکسی، نارساخوانی یا ADHD باشند. به یاد داشته باشید که توجه به این علائم رایج برای تشخیص کودک شما کافی نیست. فقط یک ارزیابی حرفهای میتواند این اختلال را تشخیص دهد.
علل اختلال پردازش بینایی
گذشته از اینکه مغز در پردازش دقیق نشانههای بصری ارسال شده توسط چشمها ناتوان است، دلایل دقیق مشکلات پردازش بصری هنوز ناشناخته است. اگرچه مشکلات پردازش بصری در میان کودکانی که مشکلات یادگیری دارند رایج است، این وضعیت به عنوان ناتوانی یادگیری در نظر گرفته نمیشود. برخی تحقیقات نشان میدهد که علل شایع ممکن است شامل وزن کم هنگام تولد، زایمان زودرس و آسیب مغزی باشد.
درمان اختلال پردازش بینایی
تشخیص و بررسی علائم اختلال پردازش بینایی در کودک شما میتواند چالشبرانگیز باشد. با این حال، با افزایش سن و شروع مدرسه، علائم بیشتر آشکار میشود. در طول این مدت، بسیار مهم است که یک برنامه درمانی موثر ایجاد شود. مسائل مربوط به پردازش بصری نه تنها میتواند باعث مشکلات تحصیلی شود، بلکه میتواند برای اعتماد به نفس مضر باشد و کارهای ساده روزمره را سخت کند (مانند هماهنگ کردن جورابها و جستجوی اطلاعات اولیه).
درک ویژگیهای مسائل پردازش فرزندتان اولین قدم در کمک به فرزندتان است. کاردرمانگران ارزیابیهای خاصی را انجام خواهند داد تا تشخیص دهند که کدام بخش از پردازش بصری برای کودک شما دشوار است.
اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) چیست؟
اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) از انواع اختلالات یادگیری یا وضعیتی است که بر رفتار افراد تأثیر میگذارد. افراد مبتلا به ADHD ممکن است بیقرار به نظر برسند، در تمرکز مشکل داشته باشند و ممکن است به صورت تکانشی عمل کنند. علائم ADHD معمولا در سنین پایین مشاهده میشود و ممکن است زمانی که شرایط کودک تغییر میکند، مانند زمانی که مدرسه را شروع میکند، بیشتر قابل توجه باشد. بیشتر موارد زمانی که کودکان ۳ تا ۷ ساله هستند تشخیص داده میشود، اما گاهی اوقات در دوران کودکی دیرتر تشخیص داده میشود.
گاهی اوقات ADHD در کودکی تشخیص داده نمیشود و بعداً در بزرگسالی تشخیص داده میشود. علائم ADHD معمولا با افزایش سن بهبود مییابند، اما بسیاری از بزرگسالانی که در سنین پایین به این بیماری مبتلا شدهاند، همچنان مشکلاتی را تجربه میکنند. افراد مبتلا به ADHD ممکن است مشکلات دیگری مانند اختلالات خواب و اضطراب نیز داشته باشند.
بسیاری از کودکان مراحلی را پشت سر میگذارند که در آن بیقرار یا بیتوجه هستند. این اغلب کاملاً طبیعی است و لزوماً به این معنی نیست که آنها ADHD دارند. اما اگر فکر میکنید رفتار آنها ممکن است با اکثر کودکان هم سنشان متفاوت باشد، باید نگرانیهای خود را با معلم فرزندتان، هماهنگکننده نیازهای آموزشی ویژه مدرسه یا یک پزشک عمومی در میان بگذارید. همچنین اگر بزرگسال هستید و فکر میکنید ممکن است ADHD داشته باشید، اما در کودکی تشخیص داده نشده بود، با یک پزشک عمومی یا روانشناس بالینی صحبت کنید.
علل اختلال نقص توجه چیست؟
علت دقیق اختلال کمتوجهی بیشفعالی (ADHD) به طور کامل شناخته نشده است، اگرچه تصور میشود ترکیبی از عوامل عامل آن باشد. ADHD معمولاً در خانوادهها ایجاد میشود و در بیشتر موارد، تصور میشود ژنهایی که از والدین خود به ارث بردهاید، عامل مهمی در ایجاد این بیماری هستند. تحقیقات نشان میدهد که والدین و خواهران و برادران فرد مبتلا به ADHD بیشتر احتمال دارد که خودشان ADHD داشته باشند. با این حال، راه انتقال ارثی ADHD احتمالا پیچیده است و تصور نمیشود که به یک نقص ژنتیکی مرتبط باشد.
تحقیقات تعدادی از تفاوتهای احتمالی را در مغز افراد مبتلا به ADHD با افراد بدون این بیماری شناسایی کرده است، اگرچه اهمیت دقیق آنها مشخص نیست. به عنوان مثال، مطالعات مربوط به اسکن مغز نشان داده است که مناطق خاصی از مغز ممکن است در افراد مبتلا به ADHD کوچکتر باشد، در حالی که مناطق دیگر ممکن است بزرگتر باشند. مطالعات دیگر نشان دادهاند که افراد مبتلا به ADHD ممکن است در سطح انتقالدهندههای عصبی در مغز دچار عدم تعادل باشند، یا ممکن است این مواد شیمیایی به درستی کار نکنند.

علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) را میتوان به ۲ نوع از مشکلات رفتاری دستهبندی کرد:
- بیتوجهی (مشکل در تمرکز و توجه)
- بیش فعالی و تکانشگری
بسیاری از افراد مبتلا به ADHD مشکلاتی دارند که در هر دو دسته قرار میگیرند، اما همیشه اینطور نیست. برای مثال، حدود ۲ تا ۳ از هر ۱۰ نفر مبتلا به این اختلال در تمرکز و توجه مشکل دارند، اما مشکل بیشفعالی یا تکانشگری ندارند. این شکل از ADHD همچنین به عنوان اختلال کمبود توجه (ADD) شناخته میشود. ADD گاهی اوقات احتمال دارد مورد توجه قرار نگیرد زیرا علائم ممکن است کمتر آشکار باشند. ADHD بیشتر در پسران نسبت به دختران تشخیص داده میشود. دختران بیشتر احتمال دارد فقط علائم بیتوجهی داشته باشند و کمتر احتمال دارد رفتار مخربی از خود نشان دهند که علائم ADHD را آشکارتر میکند. این بدان معناست که دخترانی که ADHD دارند ممکن است این اختلال در آنها همیشه تشخیص داده نشود.
علائم در کودکان و نوجوانان
علائم ADHD در کودکان و نوجوانان به خوبی مشخص است و معمولاً قبل از ۶ سالگی قابل توجه است. این علائم در بیش از ۱ موقعیت مانند خانه و مدرسه رخ میدهد. کودکان ممکن است علائم بیتوجهی و بیشفعالی و تکانشگری را داشته باشند، یا ممکن است علائم آنها فقط در مورد یکی از این نوع رفتارها باشد که در ادامه در مورد آنها توضیح دادهایم.
بی توجهی (مشکل در تمرکز و توجه)
علائم اصلی بیتوجهی عبارتند از:
- داشتن دامنه توجه کوتاه و به راحتی پرت شدن حواس
- اشتباهات سهلانگارانه، مثلاً در تکالیف مدرسه
- فراموشکار ظاهر شدن یا از دست دادن چیزها
- ناتوانی در انجام کارهای خستهکننده یا وقتگیر
- عدم تحمل گوش دادن یا اجرای دستورالعملها
- تغییر مداوم فعالیت یا وظیفه
- داشتن مشکل در سازماندهی وظایف
بیش فعالی و تکانش گری
علائم اصلی بیشفعالی و تکانشگری عبارتند از:
- ناتوانی در نشستن به خصوص در محیطهای آرام یا ساکت
- مدام در حال بیقراری
- عدم توانایی در تمرکز روی کارها
- حرکت فیزیکی بیش از حد
- حرف زدن زیاد
- نمیتوانند منتظر نوبت خود باشند.
- بدون فکر عمل کردن
- قطع مکالمات
- احساس خطر کم
این نشانهها میتوانند مشکلات قابل توجهی در زندگی کودک ایجاد کنند، مانند ضعف در مدرسه، تعامل اجتماعی ضعیف با سایر کودکان و بزرگسالان و مشکلات نظم و انضباط.

علائم در بزرگسالان
در بزرگسالان، تعریف علائم ADHD دشوارتر است. این تا حد زیادی به دلیل عدم تحقیق در مورد بزرگسالان مبتلا به ADHD است. از آنجایی که ADHD یک اختلال رشدی است، اعتقاد بر این است که نمیتواند در بزرگسالان ایجاد شود، بدون اینکه در دوران کودکی ظاهر شده باشد. اما علائم ADHD در کودکان و نوجوانان اغلب تا بزرگسالی ادامه مییابد. روشی که بیتوجهی، بیشفعالی و تکانشگری بر بزرگسالان تأثیر میگذارد میتواند بسیار متفاوت از تأثیر آنها بر کودکان باشد. به عنوان مثال، بیشفعالی در بزرگسالان کاهش مییابد، در حالی که بیتوجهی با افزایش فشارهای زندگی بزرگسالی معمولا باقی میماند. علائم ADHD بزرگسالان نیز بسیار ظریفتر از علائم دوران کودکی است. برخی از متخصصان موارد زیر را به عنوان لیستی از علائم مرتبط با ADHD در بزرگسالان پیشنهاد کردهاند:
- بیدقتی و عدم توجه به جزئیات
- اینکه به طور مداوم کارهای جدید را قبل از اتمام کارهای قدیمی شروع کنید.
- مهارتهای سازمانی ضعیف
- ناتوانی در تمرکز یا اولویتبندی
- از دست دادن یا جا انداختن مداوم چیزها
- فراموشکاری
- بیقراری و عصبانیت
- مشکل در ساکت ماندن و صحبت کردن خارج از نوبت
- پاسخها را محو میکنند و اغلب حرف دیگران را قطع میکنند.
- نوسانات خلقی، تحریکپذیری و خلق و خوی سریع
- ناتوانی در مقابله با استرس
- بیصبری شدید
- ریسک کردن در فعالیتها، مثلاً رانندگی خطرناک بدون توجه به ایمنی شخصی یا ایمنی دیگران
درمان اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
درمان اختلال بیشفعالی کمبود توجه (ADHD) میتواند به تسکین علائم کمک کند و مشکل را در زندگی روزمره بسیار کمتر کند. ADHD را میتوان با استفاده از دارو یا درمان درمان کرد، اما ترکیبی از هر دو اغلب بهترین است. درمان معمولاً توسط یک متخصص، مانند متخصص اطفال یا روانپزشک ترتیب داده میشود، اگرچه ممکن است این وضعیت توسط پزشک عمومی نظارت شود.
دارو برای ADHD
۵ نوع دارو برای درمان ADHD دارای مجوز هستند که در ادامه اسامی آنها را ذکر کردهایم.
- متیل فنیدات
- لیسدگزامفتامین
- دگزامفتامین
- اتوموکستین
- گوانفاسین
این داروها درمان دائمی برای ADHD نیستند، اما ممکن است به فردی که این بیماری را دارد کمک کنند تا بهتر تمرکز کند، کمتر تکانشگر باشد، احساس آرامش کند و مهارتهای جدید را یاد بگیرد و تمرین کند. برخی از داروها باید هر روز مصرف شوند، اما برخی را میتوان فقط در روزهای مدرسه مصرف کرد. گاهی اوقات وقفههای درمانی برای ارزیابی اینکه آیا دارو هنوز مورد نیاز است یا خیر توصیه میشود.

اگر تا زمان بزرگسالی تشخیص داده نشد که مبتلا به ADHD هستید، پزشک عمومی و متخصص میتوانند در مورد داروها و درمانهای مناسب برای شما صحبت کنند. اگر برای شما یا فرزندتان یکی از این داروها تجویز شود، احتمالاً ابتدا دوزهای کمی به شما داده میشود که ممکن است به تدریج افزایش یابد. شما یا فرزندتان باید برای معاینات منظم به پزشک عمومی مراجعه کنید تا مطمئن شوید که درمان به طور موثر کار میکند و علائم عوارض جانبی یا مشکلات را بررسی کنید. مهم است که پزشک عمومی را در مورد هر گونه عوارض جانبی مطلع کنید و اگر احساس کردید باید درمان را متوقف کنید یا تغییر دهید، با آنها صحبت کنید.
علاوه بر مصرف دارو، درمانهای مختلف میتواند در درمان ADHD در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان مفید باشد. دارو همچنین در درمان مشکلات اضافی، مانند اختلالات سلوک یا اضطراب، که ممکن است با ADHD ظاهر شود، مؤثر است. در اینجا برخی از درمانهایی که ممکن است مورد استفاده قرار گیرند، آورده شده است.
- آموزش روانی: آموزش روانی به این معنی است که شما یا فرزندتان تشویق خواهید شد تا در مورد ADHD و اثرات آن صحبت کنید. این میتواند به کودکان، نوجوانان و بزرگسالان کمک کند تا تشخیص ADHD را درک کنند و به شما کمک کند تا با این بیماری کنار بیایید و زندگی کنید.
- رفتار درمانی: رفتار درمانی برای مراقبین کودکان مبتلا به بیشفعالی حمایت میکند و ممکن است معلمان و والدین را نیز شامل شود. رفتار درمانی معمولاً شامل مدیریت رفتار میشود که از سیستمی از پاداشها برای تشویق فرزند شما برای کنترل ADHD خود استفاده میکند. اگر فرزند شما ADHD دارد، میتوانید انواع رفتارهایی را که میخواهید تشویق کنید، مانند نشستن پشت میز برای غذا خوردن، شناسایی کنید. سپس به فرزند شما نوعی پاداش کوچک برای رفتار خوب داده میشود. برای معلمان، مدیریت رفتار شامل یادگیری نحوه برنامهریزی و ساختار فعالیتها و تشویق و تحسین کودکان برای پیشرفت حتی بسیار کم است.
- برنامه های آموزشی و تربیتی والدین: اگر فرزندتان ADHD دارد، برنامههای آموزشی ویژه والدین میتواند به شما کمک کند تا روشهای خاص صحبت کردن با فرزندتان را بیاموزید و برای بهبود توجه و رفتار با او بازی کنید. هدف این برنامهها آموزش مدیریت رفتار به والدین و مراقبان است و در عین حال اعتماد به توانایی شما برای کمک به فرزندتان و بهبود رابطهتان را افزایش میدهد.
- آموزش مهارتهای اجتماعی: آموزش مهارتهای اجتماعی شامل شرکت در موقعیتهای ایفای نقش به فرزند شما میشود و هدف آن این است که به او بیاموزد چگونه در موقعیتهای اجتماعی رفتار کند، از طریق یادگیری اینکه چگونه رفتار او بر دیگران تأثیر میگذارد.
- درمان شناختی رفتاری (CBT): CBT یک روش گفتار درمانی است که میتواند به شما در مدیریت مشکلاتتان با تغییر طرز فکر و رفتارتان کمک کند. یک درمانگر سعی میکند احساس شما یا فرزندتان را در مورد یک موقعیت تغییر دهد که به نوبه خود رفتار آنها را تغییر میدهد. CBT را میتوان با یک درمانگر به صورت فردی یا گروهی انجام داد.
اختلال طیف اوتیسم (ASD)
اختلال طیف اوتیسم (ASD) از انواع اختلالات یادگیری و یک ناتوانی رشدی است که میتواند چالشهای اجتماعی، ارتباطی و رفتاری قابل توجهی ایجاد کند. اغلب چیزی در مورد ظاهر افراد مبتلا به ASD وجود ندارد که آنها را از سایر افراد متمایز کند، اما افراد مبتلا به ASD ممکن است به روشهایی متفاوت از سایر افراد ارتباط برقرار کنند، تعامل داشته باشند، رفتار کنند و یاد بگیرند. تواناییهای یادگیری، تفکر و حل مسئله افراد مبتلا به ASD میتواند از تیزهوش تا افراد دارای چالش شدید متغیر باشد. برخی از افراد مبتلا به ASD در زندگی روزمره خود به کمک زیادی نیاز دارند.
تشخیص ASD اکنون شامل چندین بیماری است که قبلاً به طور جداگانه تشخیص داده میشد: این اختلالات شامل اختلال اوتیسم، اختلال رشد فراگیر که به طور دیگری مشخص نشده است (PDD-NOS) و سندرم آسپرگر هستند.

علل و عوامل خطر اوتیسم
ممکن است عوامل مختلفی وجود داشته باشد که احتمال ابتلای کودک به ASD را بیشتر میکند، از جمله عوامل محیطی، بیولوژیکی و ژنتیکی. اکثر دانشمندان موافقند که ژنها یکی از عوامل خطری هستند که میتوانند فرد را بیشتر در معرض ابتلا به ASD قرار دهند. کودکانی که خواهر یا برادر مبتلا به ASD دارند در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به ASD هستند. افراد دارای شرایط ژنتیکی یا کروموزومی خاص، مانند سندرم X شکننده یا توبروس اسکلروزیس، میتوانند شانس بیشتری برای ابتلا به ASD داشته باشند. داروهای تجویزی والپروئیک اسید و تالیدومید هنگامی که در دوران بارداری مصرف میشود، با خطر بالاتر ASD مرتبط است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دوره بحرانی ابتلا به ASD قبل، در حین و بلافاصله پس از تولد اتفاق میافتد. کودکانی که از والدین مسنتر به دنیا میآیند بیشتر در معرض خطر ابتلا به ASD هستند.
علائم اختلال طیف اوتیسم
افراد مبتلا به ASD اغلب در مهارتهای اجتماعی، عاطفی و ارتباطی مشکل دارند. آنها ممکن است رفتارهای خاصی را تکرار کنند و ممکن است خواهان تغییر در فعالیتهای روزانه خود نباشند. بسیاری از افراد مبتلا به ASD روشهای مختلفی برای یادگیری، توجه یا واکنش به چیزها دارند. علائم ASD در اوایل کودکی شروع میشود و معمولاً در طول زندگی فرد ادامه مییابد. کودکان یا بزرگسالان مبتلا به ASD ممکن است علائم زیر را داشته باشند:
- برای نشان دادن علاقه به اشیا اشاره نکنند (مثلاً به هواپیمایی که بر فراز آن پرواز میکند اشاره نکنید).
- وقتی شخص دیگری به اشیا اشاره میکند به آنها نگاه نکنند.
- در ارتباط با دیگران مشکل دارند یا اصلاً به دیگران علاقه ندارند.
- از تماس چشمی خودداری کنند و بخواهند تنها باشند.
- در درک احساسات دیگران یا صحبت کردن در مورد احساسات خود مشکل دارند.
- ترجیح میدهند کسی را در آغوش نگیرند یا در آغوش گرفته نشوند، یا ممکن است فقط زمانی که بخواهند افراد را در آغوش بگیرند.
- به نظر میرسد وقتی مردم با آنها صحبت میکنند بیتوجه هستند، اما به صداهای دیگر پاسخ میدهند.
- در بیان نیازهای خود با استفاده از کلمات یا حرکات معمولی مشکل دارند.
- اقدامات را بارها و بارها تکرار کنند.
- واکنشهای غیرمعمولی نسبت به بو، مزه، نگاه، احساس یا صدا دارند.
تشخیص ASD میتواند دشوار باشد زیرا هیچ آزمایش پزشکی مانند آزمایش خون برای تشخیص اختلالات وجود ندارد. پزشکان برای تشخیص به رفتار و رشد کودک نگاه میکنند. ASD گاهی اوقات در ۱۸ ماهگی یا کمتر قابل تشخیص است. در سن ۲ سالگی، تشخیص توسط یک متخصص با تجربه میتواند بسیار قابل اعتماد در نظر گرفته شود. با این حال، بسیاری از کودکان تا زمانی که خیلی بزرگتر شوند، تشخیص نهایی را دریافت نمیکنند. این تاخیر به این معنی است که کودکان مبتلا به ASD ممکن است کمک اولیه مورد نیاز خود را دریافت نکنند.

درمان اوتیسم
در حال حاضر هیچ درمانی برای ASD وجود ندارد. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که خدمات درمانی مداخله زودهنگام میتواند رشد کودک را بهبود بخشد. خدمات مداخله زودهنگام به کودکان از بدو تولد تا ۳ سالگی (۳۶ ماهگی) کمک میکند تا مهارتهای مهمی را بیاموزند. خدمات میتواند شامل درمان برای کمک به صحبت کردن، راه رفتن و تعامل با دیگران به کودک باشد. بنابراین، اگر فکر میکنید فرزندتان به ASD یا سایر مشکلات رشدی مبتلا است، مهم است که در اسرع وقت با پزشک کودک خود صحبت کنید.