موثرترین سبک های مدیریت تعارض در یک سازمان چه هستند؟ — راهنمای کاربردی
تعارض در هر وضعیت و هر سناریویی اتفاقی ناامیدکننده و ناراحتکننده است. مثل هرکس دیگری، ما هم آرزو میکردیم که در دنیایی با صلح، سازش و توافق نظر محض در حال گذران زندگی بودیم. اما متاسفانه حقیقت فرسنگها با این رویا فاصله دارد. احتمالا شما هم مثل خیلیهای دیگر به صورت تمام و کمال از تعارض در محیط کار دوری میکنید تا مثل یک ویروس در تمام سازمان پخش نشود. اما گاهی از اوقات تعارض به شکلی ناخواسته از راه میرسد و قبل از اینکه متوجه شوید چه اتفاقی افتاده، مشتریان یا کارمندان را آزردهخاطر میکند. اینجاست که باید مهارت حل اختلاف را بلد باشید و راجع به سبک های مدیریت تعارض در سازمان خود فکر کرده و به تصمیم قاطع برسید. یادگیری راجع به سبک های مدیریت تعارض و راههای رسیدگی به آزردهخاطری مشتریان، به صورت خاص برای کسبوکارهایی که ارتباطی مستقیم با مصرفکنندگان دارند ضروری است.
به ندرت میتوان یکی از سبک های مدیریت تعارض را گزینهای کاملا مناسب برای هر وضعیتی درون سازمان به حساب آورد. در عوض، انسانها باید هر تعارض و وضعیت را به صورت جداگانه تحلیل و قضاوت کرده و بهترین راه برای رسیدگی به آنها را بیابند. در ادامه این مقاله به سبک های مدیریت تعارض خواهیم پرداخت و از این خواهیم گفت چطور میتوانید استراتژی مدیریت تعارض مناسب برای هر شرایط را انتخاب کنید. همچنین لازم است یادآور شویم که پیش از این در مطلبی به صورت مفصل توضیح دادهایم که تعارض چیست و چه آثاری را میتواند در محیطهای کاری به همراه داشته باشد.
سوالاتی که باید هنگام انتخاب میان سبک های مدیریت تعارض مطرح کنید
نخستین قدم در روند شناسایی وضعیت و سبک های مدیریت تعارض بالقوه، طرح پرسش در راستای شناسایی ابعاد مختلف ماجرا است. با طرح سه پرسشی که پایینتر به آنها پرداختهایم، دیدی جامعتر به دست خواهید آورد.
برای شخص یا مشکل مورد نظر چقدر ارزش قائل هستید؟
بسته به اینکه برای شخصی که با او به تعارض رسیدهاند یا مشکلی که پیش روی شما قرار گرفته چقدر ارزش قائل هستید، سبک های مدیریت تعارض میتوانند اثرات گوناگونی به همراه داشته باشند. اگر نگران خراب شدن ارتباط خود با یک نفر هستید، ممکن است ادامه دادن تعارض در طولانیمدت اتفاقی آنقدرها ایدهآل نباشد، اما در عین حال در طولانیمدت است که میتوان ارتباط را تنگاتنگتر کرد و به نتیجهای معقول رسید.
علاوه بر این، میزان اهمیت یک تعارض را میتوان بسته به اینکه چقدر مشخصههای فردی را به چالش میکشد سنجید. شاید تعارض راجع به اخلاقیات و ارزشهای فردی شما باشد و به تعویق انداختن رسیدگی به آن را اتفاقی ضروری برای خود به حساب آورید. اما اگر تعارض اهمیت اندکی برای شما دارد، با سهولت بیشتری قادر به رها کردن و دل کندن از آن خواهید بود.
آیا پیامدها را درک میکنید؟
چه وارد پروسه حل تعارض شوید و چه هیچگونه دخالتی در آن نداشته باشید، باید خودتان را برای هرگونه پیامدی که رقم میخورد آماده کرده باشید. خصوصا در محیطهای کاری حرفهای احتمال روبهرو شدن با پیامدهای جدی هنگام ادامه یافتن تعارض (خصوصا زمانی که اشخاص رده بالاتر را درگیر خود کرده) بشتر است. مادامی که از ریسکهای بالقوه باخبر باشید، قادر به تصمیمگیری راجع به این خواهید بود که باید فورا به تعارض رسیدگی کرد یا امکان به تعویق انداختن آن وجود دارد.
به صورت مشابه، اگر در تعارض دخالتی نکنید هم ممکن شاهد پیامدهایی مشخص باشید. شاید یکی از آنها، پیامد شخصی و اخلاقی به خاطر این باشد که بر باورهای خود پایبند باقی نماندهاید. یا شاید دست به اتخاذ تصمیمی اشتباه بزنید، زیرا به صورت جامع و ۳۶۰ درجهای به تعارض پیش آمده نگاه نکردهاید. در مجموع نقطهنظری واضح راجع به تعارض یافته و خودتان را از پیش برای تمام پیامدهای مثبت و منفی آماده کنید.
آیا به زمان و انرژی لازم برای رسیدگی به تعارض دسترسی دارید؟
با ورود به یک تعارض با سوگیری قاطعانه، دارید خودتان را برای چیزی آماده میکنید که میتواند هفتخانی طولانیمدت شامل تحقیق، ارائه، مکالمه و استرس باشد. پیش از ورود به ماجرا، اطمینان حاصل کنید که به زمان لازم در برنامه خود دسترسی دارید تا واقعا به حل تعارض متعهد شوید.
علاوه بر این -و حتی مهمتر از مورد قبل- اطمینان حاصل کنید که تعارض مورد نظر آنقدر برای شما مهم است که ارزش انرژی روزانهای که صرف آن میکنید را دارد. اگر مسئله برای شما آنقدرها معنادار نباشد، کشمکش دائمی با دیگران بر سر یک موضوع شکلی خستهکننده به خود میگیرد.
با طرح این سه پرسش، میتوانید تصمیم بگیرید که به نظرتان کدام سبک های مدیریت تعارض برای وضعیت پیش آمده مناسبتر خواهند بود.
سبک های مدیریت تعارض
سبک های مدیریت تعارض به صورت کلی در ۵ دستهبندی جای میگیرند. هرکدام خط مشی متفاوتی نسبت به دیگری دارند و همینطور نقاط قوت و ضعف متفاوت.
مددکاری (Accommodating)
در استایل مددکاری، شما نیازهای و تمایلات خود را در جایگاهی پایینتر از نیازها و خواستههای دیگران قرار میدهید. در واقع نگرانیهای دیگران نسبت به نگرانیهای شما اولویت بالاتری دارند. این سبک معمولا زمانی اتفاق میافتد که یا شما خیلی ساده کنار میکشید یا ترغیب به کنارهگیری میشوید.
از این روش میتوان در اوقاتی استفاده کرد که نسبت به دیگران اهمیت کمتری به موضوع میدهید، میخواهید صلح را برقرار کنید، احساس میکنید در طرف اشتباه هستید یا احساس میکنید چارهای جز موافقت با نقطه نظر دیگری ندارید.
اجتناب (Avoiding)
در سبک اجتناب، اساسا از هرگونه تعارض طفره میروید. نه شما و نه هیچکس دیگری باورهای خود را دنبال نمیکند. خیلی ساده، به صورت مداوم هر تعارضی که پیش میآید را به آینده موکول میکنید یا به صورت کامل از آنها طفره میروید.
این سبک زمانی مناسب است که تعارض به نظر ناچیز میآید، برای آن زمانی ندارید یا نیاز به تفکر بیشتر دارید، احساس میکنید هیچ شانسی برای برد وجود ندارد یا از این میترسید که با نفرت سایرین روبهرو شوید.
سازش (Compromising)
در استایل سازش به دنبال راه حلی میگردید که تمام طرفین را حداقل کمی راضی میکند. برای دستیابی به این سبک مدیریت تعارض به دنبال زمینی میان تمام خواستهها و نیازها میگردید و در نهایت تمام افراد دخیل در ماجرا تا سطح مشخصی راضی یا ناراضی خواهند بود.
این سبک زمانی مناسب است که دستیابی به راه حل از یافتن یک راه حل عالی مهمتر است، ددلاین به سرعت نزدیک میشود، به بنبستی در روند پیشبرد پروژه رسیدهاید یا صرفا در آن لحظه نیاز به راهکاری موقتی دارید.
همکاری (Collaborating)
از میان سبک های مدیریت تعارض، استایل مشارکت به دنبال راه حلی میگردد که نیازهای تمام افراد را برطرف میسازد. به جای یافتن راهکاری در زمین میانی، به دنبال راه حلی میگردید که واقعا همه را راضی میکند و اساسا شرایطی برد-برد رقم میزند.
این سبک مدیریت زمانی به کار شما خواهد آمد که باید به چند نقطهنظر متفاوت رسیدگی شود، ارتباطی مهم میان طرفین برقرار شده است، راه حل نهایی مهمتر از آن است که طرفین را ناراضی نگه دارد یا باید به نمایندگی باورهای چندین سهامدار بپردازید.
رقابت (Competing)
در استایل رقابت شما نظری قاطع داشته و از مشاهده نقطهنظر دیگر افراد سر باز میزنید. بنابراین آنقدر با نقطهنظر خود به دیگران فشار میآورید و با ایدههای آنها مخالفت میکنید تا بالاخره به آنچه میخواهید دست یابید.
این سبک زمانی شکلی کاربردی به خود میگیرد که باید پای حقوق و اخلاقیات خود بایستید، نیاز به تصمیمگیری سریع و همراه کردن سایرین با خود دارید، میخواهید به تعارضی طولانیمدت پایان بدهید یا باید از اتخاذ تصمیم افتضاح و اشتباه جلوگیری کنید.
حالا که با سبک های مدیریت تعارض و رویکردهای مختلف آشنا شدهاید، بیایید بررسی کنیم که چطور از آنها میتوان در تعارضات روزمره بهره گرفت.
تعارض اتفاقی رایج و روزمره در زندگی همه ما به حساب میآید. در واقع به واسطه افزایش تعاملات از یکسو و افزایش پیچیدگیها در روابط خانوادگی، اجتماعی و کاری از سوی دیگر، زمینه بروز تعارض نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است. مجموعه فرادرس در مجموعه فیلمهایی به مدت زمان ۵ ساعت و ۳۴ دقیقه به آموزش مدیریت تعارض پرداخته است.
فیلمهای آموزش مدیریت تعارض در قالب ۹ درس در دسترس کاربران قرار گرفتهاند. در درس نخست با مفاهیم مقدماتی در مدیریت تعارض آشنا میشویم. درس دوم و سوم مبانی و اصول بنیادین مدیریت تعارض را در بر میگیرند. درس چهار و پنجم ذهنیت و استراتژیهای درست هنگام حل تعارضات را آموزش میدهند، درس ششم به ترفندهای مدیریت تعارض اختصاص یافته و در درسهای باقی مانده نیز مهارتها و سبک های مدیریت تعارض را همراه با تمرینهای گسترده خواهید آموخت.
مثالهایی از بهکارگیری سبک های مدیریت تعارض
هر تعارضی شکل منحصر به فرد دارد و رویکردی واحد و مناسب برای برطرفسازی تمام آنها وجود ندارد. هر سبک مدیریت تعارض نقاط قوت و ضعف خود را به همراه میآورد و تنها بسته به تعارض پیش آمده است که شکلی موثر به خود میگیرد. نگاهی به چهار مثال پایین بیندازید که نشان میدهند چطور میتوان از سبک های مدیریت تعارض گوناگون در زندگی واقعی استفاده کرد.
مدد رسانی به یک مشتری عصبانی
قوانین سازمانی گاهی از اوقات به مانعی در راه مشتریان تبدیل میشوند و به همین ترتیب کارمندان در شرایطی سخت قرار میگیرند و باید با یک مشتری ناامید و عصبانی سر و کله بزنند.
تصور کنید صفی طولانی در فروشگاه شما بسته شده و در جلوی صف هم یک مشتری خواستار استرداد پول خود از کارمند شما شده. خرید مشتری متعلق به بیش از یک سال پیش است و بنابر قوانین «قاطعانه» کسبوکار شما، مشتری تنها یک ماه برای بازگردانی محصول فرصت دارد. همینطور که نماینده شما با کمترین موفقیت در تلاش است موضوع را برای مشتری شرح دهد، افرادی نهچندان صبور در بخشهای انتهایی صف محصول خود را پس داده و فروشگاه را ترک میکنند.
کارمند شما در این لحظه در شرایطی سخت قرار گرفته و باید به صورت همزمان نیازهای مشتری و همینطور نیازهای سازمان را برطرف کند. در چنین مواردی، رویکرد مددکاری بهترین استراتژی ممکن است زیرا به دنبال یک خروجی سودمند برای هر دو طرف میگردد.
پول مشتری عصبانی استرداد میشود، سایر مشتریان در صف این حرکت را مثالی عالی از خدمترسانی به مشتریان به حساب میآورند و کمپانی هم فروش اضافه خود را از دست نمیدهد. حتی با اینکه لازم است قوانین شرکت را زیر پا بگذارید، چشمپوشی از آن برای تنها یک مشتری میتواند تجارت شما با سایر مشتریانی که منتظر ماندهاند را نجات دهد.
اجتناب از ورود به بحثی جزئی
حق همیشه با مشتری است - حداقل مشتریها چنین نظری دارند. مشتریان دوست دارند حق با آنها باشند و واکنش آنقدرها خوبی به کسبوکاری که خلاف این را به آنها میگوید نشان نمیدهند. حتی اگر تعارض بر سر موضوعی جزئی باشد هم مشتریان برای بحث وقت میگذارند و این تاثیری منفی در تجربه مشتری به وجود میآورد.
این شکل از تعارضها به صورت مداوم با تیمهای پشتیبانی فنی که با محصولات ظریف و پیچیده سر و کار دارند رخ میدهند. مشتریان با پشتیبانی تلفنی تماس گرفته و مدعی خرابی یک محصول یا قابلیت میشوند و اپراتور متوجه میشود که خیلی ساده مشتری به درستی از ابزار استفاده نمیکرده است. اپراتور از مشتری میپرسد که آیا گامهای ایرادیابی پیشنهاد را طی کرده و مشتریان که آن را بیفایده تلقی میکنند پاسخ مثبت میدهند. اما اگر همین دستورالعمل را با پشتیبان فنی طی کنند پی خواهند برد که تمام مدت در اشتباه بودهاند.
هر زمان یک مشتری مدعی خرابی محصول یا قابلیت شما میشود و میدانید اینطور نیست، بهترین سبک مدیریت تعارض، اجتناب خواهد بود. اگر محصول شما خراب نیست بنابراین نیازی به هدر دادن وقت خود با بحث کردن با مشتری ندارید که آیا دستورالعمل ایرادیابی را طی کرده یا خیر. در عوض همان گامها را برای او شرح و نشان دهید که محصول به خوبی کار میکند. مشتری آنقدر هوشمند است که خود متوجه میشود اشتباه کاربری نقش بزرگتری از آنچه میپنداشته در بروز مشکل داشته.
سازش در زمانی که به بنبست خوردهاید
مشتریان چه خود بخواهند و چه نه، مثل من و شما موجوداتی منطقی هستند. آنها میتوانند شرایط سخت و استرسآور را تشخیص دهند و علاقهای به تنشزا کردن هرچه بیشتر ماجرا ندارند. تا زمانی که قادر به حرکت به سمت اهداف خود باشند، مشتریان حاضر به دستیابی به هرگونه توافق و سازش خواهند بود. مثال را میتوان در صنعت سرویس غذا مشاهده کرد. آیا پیتزایی برای آخر شب خود سفارش دادهاید و از اشتباه بودن تاپینگها ناراحت شدهاید؟ حتی با اینکه ناراحتی شما به جا است، اما احتمالا کلیدهای خود را برنداشته و روانه رستوران مورد نظر نمیشوید.
در عوض اکثر مشتریان با فروشگاه تماس گرفته و مشکل را گزارش میکنند. اگر هنوز زمان تعطیلی فرا نرسیده باشد، رستوران یک پیتزای جایگزین ارسال میکند. اما اگر ساعات کاری تمام شده باشند، فروشگاه به مشتری اعتبار برای خریدهای آتی میدهد. اگرچه مشتری همچنان ناراحت و گرسنه باقی مانده، معمولا با کارمندانی که باید به خانه و پیش خانواده برگردند همدردی میکند. به جای اجبار کارمندان به کار بیشتر و ارسال پیتزایی دیگر، کمپانی دست به سازش زده و در زمانی دیگر، پیتزایی رایگان به دست مشتری میرساند. هردو طرف دست به یک از خود گذشتگی کوچک میزنند و در نهایت هردو از خروجی سود میبرند.
رقابت به دلایل درست
برخی مشتریان هدفی خاص در ذهن دارند و فارق از پیامدها، تا به آن دست نیابند از پا نمیایستند. اگرچه این ذهنیت برای اداره کردن یک کسبوکار معرکه است، اما میتواند تعارضاتی جدید در دیگر محیطها به وجود آورد. به عنوان مثال بیایید فرض کنیم یک مشتری ناراضی وارد فروشگاه شما شده و شروع به فحاشی به دیگر مشتریان میکند. بدون هیچ پیشزمینهای. این مشتری نظراتی توهینآمیز دارد و به شکلی فعالانه در صدد آسیبرسانی احساسی یا حتی فیزیکی به دیگر مشتریان است.
این تعارضی است که در آن بهترین رویه، رقابت با مشتری خواهد بود. مشتری نهتنها یک حواس پرتی بزرگ برای کسبوکار شما به وجود آورده، بلکه اتمسفری میسازد که سایر مشتریان در آن حس تهدید میکنند. مهم نیست این مشتری چقدر در فروشگاه شما هزینه میکند، همیشه باید به مقابله با او بپردازید. این به سایر مشتریان نشان میدهد که شما برای آرامش خاطر آنها اهمیت قائل میشوید.
بنابر اینکه شما در کدام تیپ شخصیتی قرار میگیرید، در ادامه مقاله از این میگوییم که کدام یک از سبک های مدیریت تعارض موفقیت بیشتری به همراه خواهند آورد.
در این بخش از مقاله سبک های مدیریت تعارض، مجموعه دورههای آموزش توسعه فردی برای آن دسته از علاقهمندانی معرفی شدهاند که میخواهند با صیقل دادن مهارتهای انسانی خود، مسیر شغلی و همینطور زندگی خود را دگرگون سازند. در مجموعه دورههای آموزشی توسعه فردی بیش از ۱۰۵ ساعت فیلم آموزشی وجود دارد که در قالب ۲۷ دوره در دسترس قرار گرفتهاند. در این مجموعه آموزشی، عناوینی مانند آموزش مهارت حل مسئله و تصمیمگیری، آموزش مدیریت زمان و تکنیکها آن، آموزش موفقیت در کار تیمی و آموزش غلبه بر اهمالکاری ارائه شده است. در ادامه برخی از دورههای شاخص در مجموعه فیلمهای آموزش توسعه فردی فهرست شده است:
- آموزش مهارت حل مسئله و تصمیمگیری: طول مدت این دوره ۱ ساعت و ۳۹ دقیقه و مدرس آن مریم فلاحی است. در این دوره آموزشی سرفصلهایی نظیر لزوم داشتن اعتماد به نفس، تعریف مسئله، حل مسئله و مراحل گردآوری اطلاعات، بارش فکری و نتیجهگیری به تفصیل شرح داده شدهاند.
- آموزش پرورش خلاقیت، ایدهپردازی و نوآوری: طول مدت این دوره ۱۳ ساعت و ۴۹ دقیقه و مدرس آن دکتر آرش کتابفروش بدری است. در این دوره آموزشی با مفهوم هوشهای چندگانه، بررسی فرایند حل خلاق مسئله، مفهوم خلاقیت و نوآوری، تکنیکهای توسعه خلاقیت و هنر تفکر خلاق آشنا میشوید.
- آموزش موفقیت در کار تیمی - اصول تیمسازی: طول مدت این دوره ۱ ساعت و ۳۸ دقیقه و مدرس آن بهنام محمدیان دوگاهه است. در این دوره آموزشی با مقدمات تیم و تیمسازی، مراحل تشکیل تیم با مدل تاکمن، ساخت تیم براساس تیپ شخصیتی و رفتار افراد و در نهایت ساخت تیم براساس مهارتها و تخصصها آشنا خواهید شد.
سبک های مدیریت تعارض و تیپهای شخصیتی
دیمین کیلن و دنیکا مورفی کتابی بسیار جالب توجه به نام «مقدمهای بر تیپ و تعارض» (+) نوشتهاند، کتابی که سبک های مدیریت تعارض را مرتبط با ۱۶ تیپ شخصیتی موجود در آزمون شخصیت مایرز-بریگز یا همان MBTI (+) میداند. آنها به طرح این تئوری پرداختهاند که دو حرف پایانی در تیپ شخصیتی افراد، بهترین شاخص برای شناسایی استراتژی مدیریت تعارض آنها خواهد بود. حرف سوم نشان میدهد که چطور تصمیم میگیرید: با تفکر (T) یا احساس (F). حرف چهارم هم تعیین میکند که رویکرد شما در قبال جهان بیرونی چیست: قضاوت (J) یا ادراک (P).
تفکر در برابر احساس
آنهایی که شخصیت متفکر یا T دارند نظرات تمام افراد را درک میکنند، راهکارهای جایگزین منطقی میسازند، سوگیری خود را مشخص میکنند و روی آنالیز دیگران و بردباری کردن تمرکز دارند.
آنهایی که احساس قویتر دارند، با منافع تمام اعضا همدردی میکنند، راهکارهایی برای رشد تدارک میبینند، ترجیح میدهند خود تغییر کنند تا دیگران هم تغییر کنند و روی پذیرش و قدردانی دیگران متمرکز هستند.
قضاوت در برابر ادراک
آنهایی که شخصیت قضاوتگر دارند بسته به استانداردهای پذیرفته شده تصمیم میگیرند، زمان لازم برای حل بهینه مشکل را اختصاص میدهند، ایدهای واضح از خروجی دارند، درباره زمان بازنگری تصمیمگیری میکنند و دوست ندارند بار دیگر به سراغ تعارضی بروند که پیشتر برطرف شده.
آنهایی که ادراک بالاتر دارند از حقایق استفاده و فرضیات را چک میکنند، به مذاکره میپردازند، شنوندگانی فعال هستند، استراحت میکنند و برای حصول اطمینان از وجود هارمونی، در صدد میانجیگری برمیآیند.
هر آدمی میتواند یکی از این چهار ترکیب را در حروف تیپ شخصیتی خود داشته باشد. در ادامه بهترین سبک های مدیریت تعارض برای هر تیپ شخصیتی را خواهیم گفت.
تفکر-قضاوت (TJ)
اگر شما از تیپهای شخصیتی TJ هستید، تعارض را به صورت منطقی مدیریت کرده و در صدد این برمیآیید که هرچه زودتر به یک راه حل دست یافته شود. با این حال ممکن است برای شنیدن نظرات همه وقت نگذارید و به سرعت سراغ راه حلی بیثبات را بگیرید. این میتواند بدان معنا باشد که شما احساسات دخیل در تعارض را نیز نادیده گرفته و اساسا تمام ماجرا را یک حواسپرتی به حساب میآورید.
تیپ شخصیتی TJ به احتمال زیاد به سراغ رقابت در میان سبک های مدیریت تعارض برود.
از آنجایی که شما در باورهای خود قاطع هستید و معمولا اعتقادات دیگران را نادیده میگیرید، ممکن است خود را در استایل رقابت بیابید. مزایا این است که میتوانید راهکارهایی سریع بیابید و با پایبندی به اعتقادات، حس اعتماد به نفس و احترام به خود به دست میآورید. معایب این است که میتوانید ارتباط خود را با طرف مقابل خراب کنید، اهرمهای قدرت در بحث را از دست بدهید و بعد از تعارض احساس خستگی مفرط کنید.
برای موفقیت در این استایل از مدیریت تعارض، باید زمانی به سراغ آن بروید که احساسی قدرتمند راجع به جایگاه خود دارید و حس میکنید بقیه به شما احترام نمیگذارند، نه اینکه همواره نظرات صحیح افراد پاییندست یا همسطح با خود را نادیده بگیرید.
تفکر-ادراک (TP)
اگر در تیپ شخصیتی TP هستید، زمانی اضافه را صرف رسیدگی به تعارضها میکنید و عمدتا هم در نقش وکیل مدافع شیطان ظاهر میشوید. علاوه بر این، شما به صورت کامل به تحلیل تمام گزینهها پرداخته و در دستیابی به راه حلی خلاقانه یاری میرسانید. با این حال ممکن است گاهی نیازهای عاطفی دیگران را نادیده بگیرید یا تعارض را برای مدتی طولانی به تعویق بیندازید.
تیپ شخصیتی TP به احتمال زیاد به سراغ همکاری در میان سبک های مدیریت تعارض برود.
از آنجایی که شما وقت زیادی را صرف رسیدگی به تعارضها کرده و از طوفان فکری برای دستیابی به راهکارهای خلاقانه لذت میبرید، ممکن است خودتان را در حال بهکارگیری استایل همکاری بیابید. مزایا این است که شما راهکارهایی برد-برد مییابید، باعث شکلگیری احترام و اعتماد میشوید، وظایف را به شکلی برابر تقسیم میکنید و به عنوان یک مذاکرهکننده خوب به شهرت میرسید. معایب این است که باید زمان و انرژی بیشتری را صرف رسیدگی به نیازهای تمام طرفین کنید. از سوی دیگر راضی کردن همه راهکاری عملی نیست و تنها زمانی جواب میدهد که تمام طرفین بر سر اعتماد متقابل به توافق رسیده باشند.
برای موفقیت در این سبک مدیریت تعارض، باید از آن تنها در تصمیمات بزرگ استفاده کنید که تاثیری شگرف گذاشته و به خاطر وقتگیر بودن روند تصمیمگیری راجع به جزییات کوچکتر، نیاز به صحبت و توافق نظر تمام طرفین دارد.
احساس-قضاوت (FJ)
اگر شما FJ هستید، به دنبال آرامش و اتمام تعارض به شکلی دوستانه خواهید بود. با این همه، نیاز شما به پایان دادن تعارض به شکلی دوستانه ممکن است یا به اتمام زودهنگام تعارض منجر شود یا باعث آزردهخاطر شدن آنهایی که میخواهند به بررسی منطقی پرداخته و تعارض را به تعویق بیندازند.
تیپ شخصیتی FJ به احتمال فراوان به سراغ مددکاری در میان سبک های مدیریت تعارض برود.
از آنجایی که شما اهمیت زیادی به هارمونی و اولویت دادن به ارتباط خود با دیگران میدهید، احتمالا به سراغ استایل مددکاری بروید. مزایا این رویکرد آن است که رها کردن مشکلات نهچندان مهم را میآموزید، نیازهای دیگرانی که به ماجرا اهمیت میدهند را در اولویت میگذارید و به شرایط از نقطهنظر دیگران نگاه میکنید. معایب این است که با آگاهی از اینکه به سرعت بحث را پایان میدهید، مردم از شما سوء استفاده خواهند کرد، ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهید و نظراتتان هم شاید در آینده دیگر جدی گرفته نشوند.
برای موفقیت در این سبک مدیریت تعارض، هر وضعیت را به طور جداگانه بررسی کنید. اگر موضوع برای دیگران اهمیت بسیار بیشتری نسبت به شما دارد، منطقی است که نگرانیهای آنها را در اولویت قرار دهید. دلتان نمیخواهد به خاطر یک تعارض احمقانه، ارتباط خود را با دیگران خراب کنید.
تیپ شخصیتی FJ ممکن است به سراغ رویکرد اجتناب نیز برود.
از آنجایی که دوست دارید صلح را حفظ کنید و گاهی به صورت زودهنگام به تعارضها پایان میدهید، ممکن است به سراغ اجتناب نیز بروید. مزایا این رویکرد آن است که میتوانید پیش از شیرجه زدن در مشکل زمان بیشتری برای خود بخرید و زمانی که تعارض به نظر جزئی میآید مسیری کماسترس را دنبال کنید. معایب نیز اینکه کناره گرفتن از تعارض میتواند به عنوان موافقت شما با طرف دیگر برداشت شود و همین یک ارتباط مهم که نیاز به صحبت و گرهگشایی تعارض دارد را خراب میکند.
برای موفقیت در استایل مدیریت تعارض اجتناب باید درک کنید که اجتناب از تعارض قرار نیست به حفظ هارمونی و بهبود روابط با دیگران منجر شود. تنها زمانی از این سبک استفاده کنید که خیلی ساده نیاز به زمان بیشتر برای برنامهریزی یا تمرکز روی وظایف و تعارضهای بزرگتر دارید.
احساس-ادراک (FP)
اگر تیپ شخصیتی FP دارید، شما به صورت فعالانه به تمام نقطهنظرها در یک تعارض گوش سپرده و به همه شانسی برابر برای توصیف نظرات میدهید. با این حال ممکن است از رویکرد افرادی که میخواهند راهکاری سریع بیابند یا از تحلیل منطقی آنچه به نظر شما جایگزینی منفی است طفره میروند ناامید شوید.
تیپ شخصیتی FP به احتمال زیاد رویکرد سازش را در میان سبک های مدیریت تعارض انتخاب کند.
از آنجایی که شما با صبوری به گفتههای دیگران راجع به موضوع گوش میدهید و سریعا گزینههای منفی را کنار میزنید، احتمالا به سراغ استایل سازش بروید. مزایای این سبک آن است که گزینهای سریعتر از تلاش برای دستیابی به شرایط برد-برد به حساب میآید، میتواند به یافتن راه حلی موقتی تا یافتن موردی بهتر منجر شود و استرس را میان طرفین کاهش میدهد زیرا هرکسی توانسته حرفی در راهکار نهایی داشته باشد. معایب این است که با رضایت نسبی تمام طرفین ممکن است شرایط باخت-باخت رقم بخورد، سازش منجر به شکلگیری اعتماد متقابل نمیشود و نیازمند بازگشت به تعارض در آینده دور یا نزدیک خواهد بود.
برای موفقیت در این استایل مدیریت تعارض است، تنها از آن به عنوان راه حل موقتی در شرایطی که تصمیمگیری سخت شده استفاده کنید. همه قرار نیست از راهکار رضایت داشته باشند و بحث باید دوباره بعدا باز شود تا بتوان بیشتر بر سر آن به توافق نظر رسید.