اندام تحتانی چیست؟ – آناتومی به زبان ساده
میلیاردها سلول بدن انسان در ساختارهای عملکردی به نام بافت کنار هم قرار میگیرند و از کنار هم قرار گرفتن بافتهای مختلف که عملکرد مشخصی دارند، اندام تشکیل میشود. اندام تحتانی و فوقانی دو اندام بدن انسان هستند که وظیفه اصلی آنها کمک به حرکت است. در این مطلب بافتها و آناتومی اندام تحتانی بدن انسان را بررسی میکنیم.
اندام تحتانی کجاست ؟
ساختار بدن انسان از اندامهای مختلف تشکیل شده است که تقریبا تمام آنها در یک تقارن دو طرفه قرار میگیرند. برای بررسی بهتر ساختار بافتی و عملکرد این اندامها بدن را به چند منطقه آناتومی یا کالبدشناسی اصلی تقسیم میکنیم. ناحیه سر و گردن، تنه، اندامهای فوقانی و اندامهای تحتانی چهار منطقه اصلی کالبدشناسی در بدن انسان هستند که نوع بافتهای ماهیچه، چربی، عصب، استخوانی و شکل ظاهری (مورفولوژی) آنها متفاوت است. علاوه بر تقسیمبندی کلی، هر یک از این اندامها را به قسمتهای «جلویی» (Anterior)، «پشتی» (Posterior)، «جانبی» (Lateral)، «بالایی» (Superior) و «پایینی» (Inferior) دستهبندی میکنند.
اندامهای تحتانی از دو بخش اصلی لگن و پاها تشکیل شدهاند. پاها اندامهای حرکتی پایینی هستند که از ران (Tight | ناحیه از پا که بین مفصل پهلو و مفصل زانو قرار دارد)، ساق (Leg | ناحیهای از پا که بین مفصل زانو و مفصل مچ پا قرار دارد) و کف پا (Feet | ناحیه از پا که روی زمین قرار میگیرد و بین مفصل مچ پا و انگشتان قرار میگیرد) تقسیم میشود.
استخوان های اندام تحتانی کدامند ؟
اندام تحتانی از بیش از ۳۰ استخوان تشکیل شده است که در «فمور» (Femur)، کشکک (Patella)، «درشتنی» (Tibia)، «نازکنی» (Fibula)، «مچ پا» (Tarsal bones)، «کف پا» (Metatarsal bones) و «بند انگشتان» (Phalanges) قرار دارند.
استخوان فمور
فمور یا استخوان ران یکی از استخوانهای بلند بدن است که در اندام تحتانی قرار دارد. این استخوان بلندترین و محکمترین استخوان بدن است که یکچهارم قد انسان را تشکیل میدهد و وزنی بین ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ کیلوگرم را تحمل می کند. انتهای دایرهای این استخوان در ناحیه بالایی با استخوان پهلو، مفصل پهلو را میسازد. «حفره راسی» (Fovea Capitis) یا حدقهای در سر فمور محل اتصال رباط سر فمور است که با اتصال فمور به استخوان پهلو از آسیب به مفصل پهلو جلوگیری میکند. سرخرگ تغذیهکننده سر فمور در این رباط قرار دارد. تشکیل این استخوان در هفته ۵ ام تا ۶ام جنینی شروع و در دوران کودکی تا نوجوانی (۱۴ تا ۱۸ سالگی) تکمیل میشود. این استخوان را به سه قسمت انتهای نزدیک، شفت و انتهای دور تقسیم میکنیم.
- انتهای نزدیک: این بخش فمور از سر، گردن، تروکانتر بزرگ یا برآمدگی بزرگتر، تروکانتر کوچک یا برآمدگی کوچکتر و تاج داخلی تروکانتر تشکیل شده است. این بخش در تشکیل مفصل لگن شرکت میکند. تروکانتر بزرگ محل اتصال بیشتر ماهیچههایی است که مفصل پهلو را حرکت میدهند.
- شفت: بخش اصلی استخوان فمور که در یک زایه ۱۲۵ درجه از محور میانی بدن بین دو بخش انتهایی قرار میگیرد. «منافذ تغذیه» (Nutrient Foramina) روزنههای کوچک ورود و خروج رگهای خونی به بافت استخوان هستند که در این بخش فمور قرار دارند. خمیدگی استخوان شفت در «ناحیه شکمی» (قدامی، جلویی | Anterior) در تحمل وزن بدن به فمور کمک میکند. در بخش میانی پشت استخوان شفت، برآمدگیای وجود دارد که محل اتصال تعداد زیادی از ماهیچههای اسکلتی ران است.
- انتهای دور: این بخش از دو برآمدگی کوندیل جانبی و میانی تشکیل شده است که محل اتصال رباطهای جانبی (اپیکوندیل) روی آنها قرار دارد. این دو برآمدگی بهوسیله شاف اینترکوندیل از هم جدا میشوند. این بخش در تشکیل مفصل زانو با استخوان درشت نی شرکت میکند.
استخوان کشکک زانو
استخوان «پاتلا» (Patella) یا کشکک زانو بزرگترین استخوان کنجدی (سسموئید | Sesamoid) بدن انسان است. استخوانهای کنجدی به تاندون ماهیچههای اسکلتی در محل مفصل متصل میشوند. این استخوان در تشکیل مفصل با استخوانهای زیری (فمور) شرکت میکند تا از آسیب تاندون (تاندون ماهیچه چهارسر جلوی ران) بر اثر کشیده شدن روی استخوانها در زمان حرکت جلوگیری کند. بین استخوان کشکک زانو و درشتنی مفصلی وجود ندارد.
استخوان درشت نی
درشتنی یا استخوان یا «تیبیا» (Tibia) ساق پا یکی دیگر از استخوانهای بلند اندام تحتانی است که در بخش میانی پا قرار دارد و قطر آن از استخوان نازکنی بیشتر است. درشتنی دومین استخوان بلند بدن بعد از فمور است که بیشترین وزن ما را تحمل میکند. بخش جلویی-میانی این استخوان دقیقا زیر بافت پوست قرار دارد. به همین دلیل با لمس پا بهراحتی میتوان آن را تشخیص داد. استخوان درشتنی مثل فمور از دو بخش انتهایی و شفت تشکیل شده است.
- انتهای نزدیک: این بخش استخوان درشتنی از دو برجستگی کونردریل میانی و جانبی تشکیل شده است. اپیکوندیل در این استخوان وجود ندارد. دو کوندریل درشتنی با کوندریلهای فمور مفصل زانو را میسازند. برآمدگی ابتدایی درشتنی یا «خط سولئوس» (Soleal Line) آخرین نقطه اتصال تاندون زانو است.
- شفت: استخوان این بخش از درشتنی منافذی برای ورود رگهای خونی و تغذیه به بافت استخوانی وجود دارد. در یکسوم بالایی پشت درشتنی برآمدگی خطی وجود دارد که ماهیچههای اسکلتی ساق پا به آن متصل میشوند.
- انتهای دور: چکش کوچک، مدیال مالئول یا قوزک میانی در بخش میانی انتهای استخوان درشتنی است. این بخش با استخوان تالوس مچ، مفصل مچ را تشکیل میدهند. در بخش کناری استخوان درشتنی شکافی به نام فیبولا قرار دارد که با بخش انتهایی استخوان نازکنی مفصل تشکیل میدهد.
استخوان نازک نی
استخوان نازکنی یا «فیبولا» (Fibula) یکی دیگر از استخوانهای بلند بدن است که قطر بسیار کمی دارد و در تحمل وزن بدن شرکت نمیکند. این استخوان در بخش جانبی استخوان درشتنی هر دو ساق پا قرار دارد. این استخوان نقطه اتکای اصلی برای ماهیچههای اسکلتی ساق پا است. استخوان نازکنی مثل سایر استخوانهای بلند بدن از سه بخش انتهای نزدیک، شفت و انتهای دور تشکیل شده است.
- انتهای نزدیک: این بخش از برآمدگی کوچک شبیه گره، به نام سر تشکیل شده است که با بخش پایینی کوندیل جانبی درشتنی مفصل نازکنی-درشتنی نزدیک را تشکیل میدهد.
- شفت: شفت فیبولا استخوانی تازک است که غشای بین استخوانی در بخش داخلی آن قرار میگیرد.
- انتهای دور: این بخش از نازکنی قوزک جانبی را می سازد. بخش میانی قوزک جانبی با استخوان تالوس مچ پا در تشکیل مفصل قوزک شرکت میکند. این بخش از نازکنی با شکاف فیبولار درشتنی مفصل تشکیل میدهد.
استخوان های کف پا
کف پا به سه بخش پشتی (قوزک)، میانی (کف) و انگشتان تقسیم میشود. بخش پشتی پا از ۷ استخوان قوزک تشکیل شده است. تالوس بالاترین استخوان این مجموعه است که در تشکیل مفصل مچ پا با استخوانهای درشتنی و نازکنی شرکت میکند. وزن بدن از استخوان درشتنی به تالوس و از تالوس به استخوان پاشنه پا که روش زمین قرار دارد، منتقل میشود. سه بخش استخوان تالوس در مفصل پاشنه پا قرار دارد.
- بخش بالایی-میانی تالوس با قوزک میانی و بخش بالایی این استخوان با انتهای دور درشتنی مفصل دارد.
- بخش جانبی تالوس با قوزک جانبی نازکنی مفصل دارد.
- بخش پایینی تالوس استخوان پاشنه یا کالکانئوس (بزرگترین استخوان کف پا) مفصل دارد.
استخوان تاسی، مکعبی یا «کوبوئید» (Cuboid) با انتهای جلویی استخوان پاشنه پا مفصل تشکیل میدهد. شیار عمیقی در بخش پایینی این استخوان برای عبور تاندون ماهیچه وجود دارد. استخوان تالوس در بخش جلویی با استخوان قایقی یا نیویکولار مفصل تشکیل میدهد. استخوان قایقی در بخش جلویی با سه استخوان میخی یا کونئیفرم (میانی، وسطی و جانبی) مفصل تشکیل میدهد. بخش بالایی این استخوانها پهن و بخش پایینی آنها باریک است. شکل این استخوانها خمیدگی بخش داخلی پا را تشکیل میدهد. استخوانهای کونئیفرم جانبی و قایقی با بخش میانی استخوان کوبوئید مفصل تشکیل میدهند.
پنج استخوان بلند کف پا جلوی استخوانهای پاشنه پا و پشت استخوانهای انگشتان قرار میگیرند. این استخوانها را از بخش میانی (داخلی) کف پا شمارهگذاری میکنیم. اولین استخوان در بخش میانی از همه کوتاهتر و دومین استخوان از همه بلندتر است. انتهای نزدیک این استخوانها با استخوان کوبوئید یا استخوانهای کونئیفرم مفصل تشکیل میدهند. بخش جانبی پنجمین استخوان کف پا، به ماهیچههای اسکلتی این بخش متصل میشود. انتهای دور هر یک از این پنج استخوان با یکی از استخوانها انگشت پا مفصل دارد. این بخش استخوانهای کف پا روی زمین قرار دارد و برآمدگی بخش جلویی کف پا را تشکیل میدهد.
انگشتان از ۱۴ استخوان انگشت پا یا «فالنکس» (Phalanges) با آرایشی شبیه استخوانهای انگشتان دست تشکیل شدهاند. انگشتان پار ا از انگشت شست (هالوکس) شمارهگذاری (۱ تا ۵) میکنیم. شست از دو استخوان نزدیک و دور، اما هر یک از چهار انگشت دیگر از سه استخوان نزدیک، میانی و دور تشکیل میشوند. مفصل بین انگشتی، بین این استخوانها قرار دارد.
مفاصل اندام تحتانی
مفصلها بخشی از اسکلت بدن انسان هستند که انتهای دو استخوان را به هم متصل میکنند. نحوه قرارگرفتن استخوانها در مفصل درجه حرکت اندامها را مشخص میکند. یازده گروه مفصلی بین استخوانهای اندام تحتانی برای کمک به حرکت این اندامها وجود دارد.
مفصل پهلو
مفصل توپی (کروی یا گوله-کاسه) پهلو بین حفره لگن (استوبولوم) و سر استخوان فمور تشکیل میشود. این مفصل حرکت محدود اما تحمل بالایی به فشار دارد و پاها را به دو طرف لگن متصل میکند. سطح فمور و حفره لگن در محل مفصل از بافت غضروفی پوشیده شده است. دو دسته رباط داخل کپسولی (رباط سر فمور) و خارج کپسولی (رباطهای ایلیوم-فمور، استخوان شرمگاهی-فمور و استخوان ایسکیال-فمور)، مقاومت این مفصل به آسیبهاب فیزیکی را افزایش میدهند.
خم کردن (به کمک عضلات خاصرهای-مازویی، رکتوس فمور، خیاطه و شانهای)، باز کردن (سرینی بزرگ، نیمغشایی، نیمهوتری و دوسر فمور)، دور کردن پا از محور بدن (سرینی بزرگ، سرینی کوچک، پیریفورمیس و عضله کشنده نیام )، نزدیک کردن پا به محور بدن (به کمک عضلههای نزدیککننده بلند، کوتاه و بزرگ، شانهای و نواری)، چرخش خارجی ران (به کمک عضلههای دوسر فمور، سرینی بزرگ، پیریفورمیس با همراهی عضلات دورکننده، جملوس یا دوقلو و چهارسر فمور )، چرخش داخلی ران (به کمک عضلات کشنده نیام و جلویی سرینی میانی و کوچک) شش حرکت پا در مفصل پهلو است.
مفصل زانو
مفصل سینویال و لولایی زانو بین انتهای دور فمور و انتهای نزدیک درشتنی تشکیل میشود. بخش اصلی حرکت استخوانها در این مفصل باز و بسته شدن زاویه فمور و درشتنی است. اما درجه کمی از چرخش در جهت بخش خارجی و داخلی پا در این مفصل وجود دارد. مفصل زانو از دو مفصل فمور-درشتنی و فمور-کشکک زانو تشکیل شده است که بین استخوانهای آن غضروف هیالین قرار دارد. باز کردن پا (به کمک تاندون چهارسر)، خم کردن پا (به کمک ماهیچههای همسترینگ، نواری، خیاطه و پشت زانویی)، چرخش خارجی (به کمک ماهیچه دوسر فمور) و چرخش داخلی (به کمک ماهیچههای نیمغشایی، نیمهوتری، نواری، خیاطه و پشت زانویی) چهار حرکت پا در مفصل زانو است.
مینیسک زانو، بافت غضروفی C شکلی است که بین کوندیل میانی و جانبی درشتنی و نازکنی قرار میگیرد. این بافت الاستیک، مقاومت مفصل به ضربات فیزیکی را افزایش میدهد. علاوه بر مینیسک چهار کیسه مایع مفصلی در بخش جلویی و پشت مفصل زانو از اصطکاک استخوانها در حرکت و آسیب ضربات فیزیکی جلوگیری میکند. رباطهها سومین بافت پیوندی در محل مفصلهای بدن هشتند. سه دسته رباط اصلی در مفصل زانو وجود دارد.
- رابط زانو: این تاندون در ادامه تاندون چهارسر فمور قرار دارد و به برجستگی درشتنی متصل میشود.
- رباطهای موازی: رباط موازی درشتنی و رباط موازی نازکنی، رباطهای نواری دو طرف مفصل زانو هستند که در تسهیل حرکت لولایی زانو نقش دارد. این رباط حرکت داخل و خارج پایی زانو را محدود میکند.
- رباط موازی درشتنی (داخلی): بافت پیوندی نواری و پهنی است که در بخش میانی کوندیل میانی فمور را به کوندیل میانی درشتنی متصل میکند.
- رباط موازی نازکنی (خارجی): بافت پیوندی متراکم و طنابی که از رباط درشتنی باریکتر است که اپیکوندیل فمور را به سطح جانبی سر نازکنی متصل میکند.
- رباطهای صلیبی: رباطهای صلیبی پشتی و جلویی در مسیر اتصال فمور به درشتنی با هم تقاطع دارند. به همین دلیل به آنها صلیبی گفته میشود.
- رباط صلیبی جلویی: این رباط در جلوی زانو، بخش درونکوندیل درشتنی را به حفره درون کوندیل فمور متصل و از جابهجا شدن درشتنی روی فمور (دررفتگی زانو) جلوگیری میکند.
- رباط صلیبی پشتی: این رباط در پشت زانو، بخش درونکوندیل درشتنی را به حفره درون کوندیل فمور متصل و از از جابهجا شدن درشتنی روی فمور (دررفتگی زانو) جلوگیری میکند.
مفصل درشت نی و نازک نی
دو مفصل بین بخش دور و نزدیک استخوانهای درشتنی و نازکنی پا وجو دارد. این مفصلها از نوع ثابتی هستند که در حرکت اندام تحتانی نقشی ندارند، اما استحکام و تحمل وزن در ساق پا را افزایش میدهند. مفصل صفحهای و کپسولدار درشتنی-نازکنی نزدیک بین سر نازکنی و کوندیل جانبی دشتنی تشکیل میشود. غضروف بین استخوانها در این مفصل از نوع هیالین است. رابطهای بالای درشتنی جلویی و عقبی (بین سر درشتنی و کوندیل جانبی درشتنی)، رباط موازی خارجی در مفصل زانو و رباط دوسر فمور موقعیت این مفصل را محکم میکنند.
مفصل درشتنی-نازکنی دور بین شکاف بخش دور نازکنی و درشتنی تشکیل میشود. غشای بیناستخوانی، رباطهای جلویی و پشتی پایین درشتنی و رباط پایینی-عرضی درشتنی استحکام استخوانها در محل مفصل را افزایش میدهند. مفصل درشتنی-نازکنی دور از نوع فیبروزی و بدون کپسول است.
مفصل مچ پا
«مفصل مچ پا» (Ankle Joint) یا تالوس-پاشنه یکی از مفصلهای کپسولدار اندام تحتانی است که استخوانهای درشتنی، نازکنی و تالوس تشکیل میشود. غضروف این مفصل لولایی از جنس هیالین است. این مفصل حرکت بالا (به کمک ماهیچههای دوقلو، کف پایی، نعلی و درشتنی پشتی) و پایین (به کمک ماهیچههای درشتنی جلویی، بازکننده بلند شست پا و بازکننده بلند انگشتان) کف پا را تسهیل میکند. دو دسته کلی رباطهای داخلی (میانی) و خارجی (جانبی) که از قوزکها شروع میشوند، استحکام استخوانها در مفصل را افزایش و اثر ضربات فیزیکی بر استخوان را کاهش میدهند.
- رباطهای داخلی: رباط داخلی یا دلتوئید مچ پا به قوزک میانی درشتنی متصل میشود. این بافت از چهار رباط تشکیل شده است که پس از خروج از قوزک به استخوانهای تالوس، پاشنه و نیویکولار متصل میشوند. وظیفه اصلی این رباطها محدوکردن حرکت برگشتی مچ پا است.
- رباطهای خارجی: این رباطها از قوزک خارجی درشتنی شروع میشوند و بخش خارجی تالوس، بخش پشتی تالوس و استخوان پاشنه متصل میشوند.
مفصل سابتالار
مفصل صفحهای و کپسولدار سابتالار بین استخوان بخش پایینی تالوس و بخش بالایی استخوان پاشنه تشکیل میشود. سه رباط پشتی، میانی و جلویی بین این دو استخوان و خارج از کپسول پیوندی، مقاومت استخوانهای مفصل به ضربات فیزیکی را افزایش میدهند. به علاوه رباط سینوس تارسی (حفره بین تالوس و پاشنه) بیشترین نقش را در استحکام این مفصل دارد. مفصل سابتالار در محور مورب پا تشکیل میشود. به همین دلیل مفصل اصلی برای حرکات رو به «داخل» (Inversion) و «خارج» (Eversion) کف پا با مکم ماهیچههای خارجی ساق پا و ماهیچه جلویی درشتنی است.
مفصل متاتارسوفالانژیال
«مفصل متاتارسوفالانژیال» (Metatarsophalangeal Joints) بین سر استخوانهای بلند ۱ تا ۵ و بند نزدیک (پروکسیمال) انگستان پا تشکیل میشود. این مفصل لقمه و کپسولدار اندام تحتانی در خم کردن (به کمک ماهیچههای بلند خمکننده شست، خمکننده کوتاه شست، سر مورب نزدیککننده شست، خمکننده کوتاه انگشتان و لامبریکال)، باز کردن (به کمک ماهیچههای بازکننده شست، بازکننده بلند انگشتان و بازکننده کوتاه انگشتان)، دور (به کمک ماهیچههای دورکننده شست، دورکننده انگشت کوچک و بین انگشتی دورسال) و نزدیک کردن (به کمک ماهیچههای نزدیککننده شست و بین انگشتی کف) انگشت به محور بدن و چرخش انگشتان نقش دارد. استخوانهای این مفصل با سه گروه رباط (جانبی، کف پایی و عرض متاتارسال) خارج کپسولی کنار هم قرار میگیرند.
آناتومی عضلات اندام تحتانی
عضلات اندام تحتانی بافت ماهیچه اسکلتی متصل به استخوان هستند که به صورت مجموعه گروهی جلویی، میانی و پشتی در چهار بخش لگن، ران، ساق و کف پا بررسی میشوند.
ماهیچه های ران
چهار مجموعه خاصرهای-مازویی یا «ایلیوپسواس» (Lliopsoas)، «چهارسر فمور» (Quadriceps Femoris)، «خیاطه» (Sartorius) و شانهای یا «پکتینئوس» (Pectineus) در بخش جلویی ران قرار دارند که انقباض آنها ساق را از محلل زانو صاف میکند.
- ماهیچه خاصرهای-مازویی: ماهیچه «پسواس اصلی» (Psoas Major) یا مازویی و ماهیچه خاصرهای یا ایلیاکوس از ایلئوم لگن شروع میشوند و تاندون مشترکی در بخش جلویی ران تشکیل میدهند. این ماهیچهها در باز کردن ساق پا از زانو شرکت نمیکنند. انقباض این ماهیچهها به حرکت ران در مفصل پهلو کمک میکند.
- ماهیچه چهارسر فمور: عضله چهارسر فمور مجموعهای از سه عضله پهن یا واستوس (کناری، وسطی و جانبی) و عضله راست فمور یا رکتوس فمور تشکیل شده است. این مجموعه بیشترین حجم بافت عضلانی جلوی ران را به خود اختصاص میدهد. عضله پهن جانبی از تروکانتر بزرگتر، عضله پهن وسطی از بخش جلویی و جانبی شفت فمور، عضله پهن میانی از تروکانتر میانی و عضله راست فمور از بخش پایینی-پشتی برآمدگی استخوان ایلئوم شروع میشوند. وظیفه عضلات پهن باز کردن زاویه و محافظت از مفصل زانو است. عضله راست فمور علاوه بر تغییر باز کردن زانو به حرکت مفصل پهلو کمک میکند.
- ماهیچه خیاطه: ماهیچه خیاطه بلندترین ماهیچه بدن است. این ماهیچه بلند و باریک در جهت پایین و بخش میانی ران قرار دارد و نسبت به ماهیچههای دیگر این بخش به سطح نزدیکتر است. ماهیچه خیاطه از بخش جلویی-بالایی برآمدگی استخوان ایلئوم شروع و به بخش بالایی-وسطی درشتنی متصل میشود. این ماهیچه حرکت استخوان در مفصل پهلو و زانو را تسهیل میکند.
- ماهیچه شانهای: این ماهیچه صاف و مربعی از «خط پکتینال» (شانهای | Pectineal Line) «استخوان شرمگاهی» (Pubis Bone) شروع میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت استخوانها در مفصل پهلو کمک میکند.
پنج ماهیچه نواری یا «گراسیلیس» (Gracilis)، ماهیچه سدادی یا «اوبتراتور» (Obturator Externus)، ماهیچه نزدیککننده کوتاه یا «اداکتور برویس» (Adductor Brevis)، ماهیچه نزدیککننده بلند یا «اداکتور لانگس» (Adductor Longus) و ماهیچه نزدیککننده بزرگ یا «اداکتور مگنس» (Adductor Magnus) بخش میانی یا داخلی ران را تشکیل میدهند.
- ماهیچه دورکننده بزرگ: از بخش پایینی بیرونزدگی استخوان شرمگاهی و ایسکیوم شروع و به بخش پایینی برجستگی پشت فمور متصل میشود. انقباض این ماهیچه حرکت را را تسهیل میکند.
- ماهیچه دورکننده بلند: ماهیچههای دورکننده کوتاه و بزرگ را میپوشاند. این ماهیچه بخش میانی مثلت فمور را تشکیل میدهد. این ماهیچه بادبزنیشکل از استخوان شرمگاهی شروع و به بخش میانی برجستگی پشت فمور متصل میشود. انقباض این ماهیچه به کم حرکت ران در جهت محور عمودی بدن کمک میکند.
- ماهیچه دورکننده کوتاه: عضله کوچکی زیر ماهیچه دورکننده بلند است. این ماهیچه از تنه استخوان شرمگاهی و برجستگی پایینی این استخوان شروع و به بخش بالای-پشتی برجستگی فمور متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت ران در محور افقی کمک میکند.
- ماهیچه سدادی: ماهیچه سدادی یکی از ماهیچههای کوچک بخش میانی ران است که در بالاترین بخش این بافت ماهیچهای قرار دارد. این ماهیچه از غشای منفذ اوبتراتور لگن و استخوان کناری آن شروع و پس از عبور از گردن فمور به بخش پشتی تروکانتور بزرگتر متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت ران در محور افقی و چرخش جانبی این بخش از اندام تحتانی کمک میکند.
- ماهیچه نواری: ماهیچه نواری سطحیترین ماهیچه بخش میانی است که از مفصلهای پهلو و زانو عبور میکند. این ماهیچه از برجستگی پایین و تنه استخوان شرمگاهی شروع و به سطح میانی شفت درشتنی متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت افقی ران در مفصل پهلو و حرکت رو به عقب در مفصل زانو کمک میکند.
مجموعه «همسترینگ» (Hamstrings) از ماهیچههای «دوسر فمور» (Biceps Femoris)، «نیمهوتری» (Semitendinosus) و «نیمغشایی» (Semimembranosus) تشکیل شده است که پشت ران قرار دارند و شکل ظاهری این ناحیه از اندام تحتانی را میسازند.
- ماهیچه دوسر فمور: ماهیچه دو سر دو انتها یا سر کوتاه و بلند دارد که با تاندون مشترک به سر نازکنی متصل میشوند. این ماهیچه خارجیترین ماهیچه بخش پشتی فمور است. سر بلند این ماهیچه از برجستگی ایسکیال استخوان شرمگاهی و سر کوتاه آن از برجستگی پشتی استخوان فمور شروع میشود. وظیفه اصلی این ماهیچه خم کردن پا در مفصل زانو است. اما در بالا بردن ران در مفصل پهلو و چرخش جانبی مفصل زانو و پهلو نقش دارد.
- ماهیچه نیمهوتری: ماهیچه نیمهوتری در بخش داخلی (میانی) بخش پشتی ران و بالای ماهیچه نیمغشایی قرار دارد. این ماهیچه از برجستگی ایسکیال استخوان شرمگاهی شروع و به بخش میانی درشتنی متصل میشود. انقباض این ماهیچه به عقب رفتن پا در محل مفصل زانو، بالا رفتن ران در مفصل پهلو کمک می کند. به علاوه در حرکت چرخش میانی ران در مفصل پهلو و ساق پا در مفصل زانو نقش دارد.
- ماهیچه نیمغشایی: این ماهیچه صاف و عریض زیر ماهیچه نیمهوتری در بخش داخلی پشت ران قرار دارد. ماهیچه نیمغشایی از برجستگی ایسکیال استخوان شرمگاهی شروع (بالاتر از ماهیچه نیمهوتری و دوسر فمور) و به کوندیل میانی درشتنی متصل میشود. انقباض این ماهیچه به عقب رفتن پا در محل مفصل زانو، بالا رفتن ران در مفصل پهلو کمک می کند. به علاوه در حرکت چرخش میانی ران در مفصل پهلو و ساق پا در مفصل زانو نقش دارد.
ماهیچه های ساق
بخش جلویی ساق پا از چهار ماهیچه جلویی درشتنی، «بازکننده بند انگشتان» (اکستانتور دیجیتروم لانگوس | Extensor Digitorum Longus)، ماهیچه بازکننده شست پا (اکستانسور هالوس لانگوس | Extensor Hallucis Longus) و ماهیچه نازکنی جانبی یا ترتیوس (Fibularis Tertius) تشکیل شده است.
- ماهیچه جلویی درشتنی: این ماهیچه که در بخش جانبی (خارجی) استخوان درشتنی قرار دارد از ابتدای سطح جانبی درشتنی شروع و به استخوان کوئنیفرم میانی و انتهای نزدیک استخوان شماره ۱ روی پا متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت بالا-پایین و چپ-راست کف پا در مفصل مچ کمک میکند.
- ماهیچه بازکننده انگشتان شست: این ماهیچه در بخش جانبی-جلویی ساق پا قرار دارد. ماهیچه بازکننده انگشتان پا از کوندیل جانبی استخوان درشتنی و سطح میانی نازکنی شروع میشود. تاندون انتهایی این ماهیچه در بخش دور پا به چهار شاخه تبدیل و هر شاخه به یکی از انگشتان پا متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت بالا-پایین و چپ -راست چهار انگشت پا کمک میکند.
- ماهیچه بازکننده شست پا: این ماهیچه زیر ماهیچه جلویی درشتنی و ماهیچه بازکننده انگشتان پا قرار دارد. تاندون این ماهیچه پس از عبور از بین دو ماهیچه درشتنی و انگشتان به شست پا میرسد. ماهیچه بازکننده شست پا از شفت میانی (داخلی) نازکنی شروع و تاندون آن به استخوان دور انگشت شست متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت بالا-پایین و چپ-راست انگشت شست کمک میکند.
- ماهیچه نازکنی جانبی: ماهیچه نازکنی جانبی از پایینترین بخش ماهیچه بازکننده انگشتان شروع میشود و در همه افراد وجود ندارد. تاندون این ماهیچه در بخش دور کف پا به پنجمین استخوان بلند روی پا (خارجیترین) متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت چپ-راست و بالا-پایین روی پا کمک میکند.
بخش پشتی ساق پا از ۷ ماهیچه تشکیل شده است که به بخشهای سطحی و عمقی تقسیم میشوند. ماهیچههای دوقلو یا «گاستروکنمیوس» (Gastrocnemius)، ماهیچه نعلی یا «سولئوس» (Soleus) و ماهیچه کف پایی یا «پلانتاریس» (Plantaris) بخش سطحی این مجموعه را تشکیل میدهند. سه ماهیچه این بخش بهوسیله تاندون مشترک پاشنه به استخوان کالکانوس (پاشنه) متصل میشوند. دو کیسه مایع (بین پوست و تاندون - بین تاندون و استخوان پاشنه) همراه تاندون پاشنه، اصطکاک این بخش از اندام تحتانی در حرکت را کاهش میدهند.
- ماهیچه دوقلو: ماهیچه دوقلو سطحیترین ماهیچه پشت ساق پا است که به دو بخش میانی (داخلی) و جانبی (خارجی) ساق پا میرسد. شکل ظاهری پشت ساق پا به دلیل وجود این ماهیچه ایجاد میشود. بخش جانبی این ماهیچه از کوندیل جانبی و بخش میانی آن از کوندیل میانی فمور شروع میشود. این دو سر برای تشکیل شکم ماهیچه با هم ادغام میشوند. انتهای دور این ماهیچه با ماهیچه نعلی تاندون پاشنه را تشکیل میدهند. انقباض این ماهیچه به خم شدن پا در مفصل زانو و بلند کردن ساق در مفصل مچ نقش دارد.
- ماهیچه نعلی: ماهیچه نعلی زیر ماهیچه دوقلو قرار دارد. این ماهیچه از خط سولئوس درشتنی و بخش نزدیک نازکنی شروع و تاندون مشترک آن با ماهیچه دوقلو به استخوان پاشنه پا متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم شدن پا در مفصل زانو و بلند کردن ساق در مفصل مچ نقش دارد.
- ماهیچه پلانتاریس: این ماهیچه نازک بعضی افراد وجود ندارد و از خط بالایی-جانبی کوندریل فمور (فمور سوپراکوندیل | Lateral Supracondylar Line) شروع میشود. تاندون این ماهیچه همراه تاندون ماهیچه نعلی و دوقلو، تاندون پاشنه پا را تشکیل میدهند. انقباض این ماهیچه به خم شدن پا در مفصل زانو و بلند کردن ساق در مفصل مچ نقش دارد.
بخش عمقی از ماهیچههای پشت زانویی یا «پاپیلیتوس» (Popliteus)، ماهیچه «بلند خمکننده انگشتان» (Flexor Digitorum Longus)، ماهیچه خمکننده شست پا (Flexor Hallucis Longus) و ماهیچه پشتی درشتنی (Tibialis Posterior) تشکیل شده است.
- ماهیچه پشت زانویی: این ماهیچه پشت مفصل زانو قرار دارد و فقط به حرکت این مفصل کمک میکند. بین تاندون این ماهیچه و بخش پشتی مفصل زانو، کیسه مایعی وجود دارد که از اصطکاک این بخش اندام تحتانی در حرکت جلوگیری میکند. این ماهیچه از کوندیل جانبی فمور و مینیسک جانبی زانو شروع و به بخش نزدیک درشتنی بالای نقطه شروع ماهیچه نعلی متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خارج شدن ساق پا از محل زانو کمک میکند.
- ماهیچه خمکننده انگشتان: ماهیچه باریک خمکننده انگشتان در بخش میانی (داخلی) پشت ساق قرار دارد. این ماهیچه از سطح میانی درشتنی شروع و به سطح کفپایی چهار انگشت پا متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم کردن (در جهت پایین) چهار انگشت پا کمک میکند.
- ماهیچه خمکننده شست پا: این ماهیچه در بخش جانبی (خارجی) پشت ساق پا قرار دارد. ماهیچه خمکننده شست از بخش پشتی نازکنی شروع و به سطح کفپایی استخوان شست پا متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم کردن استخوان شست کمک میکند.
- ماهیچه پشتی درشتنی: ماهیچه پشتی درشتنی عمیقترین ماهیچه پشت ساق پا است. این ماهیچه از سطح پشتی و غشای بین درشتنی و نازکنی شروع میشود. تاندون این ماهیچه از بخش پشتی قوزک میانی وارد کف پا و به سطح کف پایی استخوانهای میانی (خارجی) مچ پا متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت کف پا در جهت خارجی و خم کردن این بخش از اندام تحتانی در جهت پایین کمک میکند.
ماهیچه کف پا
ماهیچههای کف پا را به دو گروه «خارجی» (Extrinsic) و «داخلی» (Intrinsic) تقسیم میکنیم. ماهیچههای خارجی از بخشهای جلویی، پشتی و جانبی ساق منشعب میشوند. این ماهیچهها در حرکت رو به داخل، رو به خارج، خمکردن و بالا بردن کف پا کمک میکند. ماهیچههای داخلی در بخش داخلی استخوانها قرار دارند و حرکات پا را کنترل میکنند. برای مثال حرکت تکی انگشتان پا بهوسیله انقباض این عضلات ایجاد میشود.
ماهیچههای داخلی را به دو بخش پشتی و کف پا (Plantar) تقسیم میکنیم. بخش پشتی از ماهیچههای کوتاه بازکننده انگشتان و شست تشکیل شده است.
- ماهیچه کوتاه بازکننده انگشتان: این ماهیچه باریک و کوتاه زیر تاندونهای ماهیچه بلند بازکننده قرار دارد. این ماهیچه از استخوان پاشنه و بخش پایینی غشای پیوندی مچ شروع و همراه تاندون بازکننده بلند در چهار انگشت میانی متصل میشود. انقباض این ماهیچه به بازشدن چهار انگشت در جهت خارج پا کمک میکند.
- ماهیچه کوتاه بازکننده شست: این ماهیچه بخشی از ماهیچه کوتاه بازکننده انگشتان به حساب میآید. ماهیچه کوتاه بازکننده شست از استخوان پاشنه و بخش پایینی غشای پیوندی مچ شروع و به بخش انتهای استخوان نزدیک شست متصل میشود. انقباض این ماهیچه به حرکت رو به بالای شست کمک میکند.
بخش کف پا از چهار لایه ماهیچه اسکلتی تشکیل میشود. شکل این ماهیچه در ایجاد خمیدگی کف پا نقش دارد و حرکت انگشتان پا را کنترل میکند.
- ماهیچههای لایه اول: این لایه از سه ماهیچه تشکیل شده است که سطحیترین ماهیچههای کف پا هستند و زیر غشای پیوندی کف پا قرا میگیرند.
- ماهیچه دورکننده شست: این ماهیچه از برجستگی میانی پاشنه پا، رتیکولوم خمکننده و غلاف پیوندی کف پا شروع و به بخش میانی استخوان نزدیک شست متصل میشود. انقباض این ماهیچه در حرکت چپ-راست و بالا بردن شست نقش دارد.
- ماهیچه خمکننده کوتاه: این ماهیچه در جهت خارجی (جانبی) ماهیچه دورکننده شست، وسط کف پا و بین غلاف پیوندی کف پا و تاندونهای غضله بلند خمکننده انگشت پا قرار دارد. این ماهیچه از برآمدگی میانی استخوان پاشنه و غلاف پیوندی کف پا شروع و به بخش میانی چهار استخوان انگشت متصل میشود. انقباض این ماهیچه خم کردن استخوان در مفصل بین انگشتی را تسهیل میکند.
- ماهیچه دورکننده انگشتان کوچک: این ماهیچه در بخش جانبی (خارجی) کف پا قرار دارد و همتای همین ماهیچه در اندام فوقانی است. ماهیچه کوچک دورکننده انگشتان از برآمدگی میانی و جانبی استخوان پاشنه و غلاف پیوندی کف پا شروع و به بخش جانبی استخوانهای نزدیک انگشت پنجم متصل میشود. انتقباض این ماهیچه خم شدن و حرکت چپ-رایست انگشت کوچک را تسهیل میکند.
- ماهیچههای لایه دوم: لایه دوم کف پا از ماهیچه مربعی کف یا کوادراتوس و ماهیچه کرمی یا لومبریکال تشکیل شده است. تاندون ماهیچه کوتاه خمکننده انگشتان از این بخش کف پا عبور میکند.
- ماهیچه مربعی کف: این ماهیچه صاف دو سر دارد و از بخش جانبی و میانی کف استخوان پاشنه شروع میشود. ماهیچه مربعی به تاندون ماهیچه کوتاه خمکننده انگشتان متصل میشود.
- ماهیچه کرمی: چهار ماهیچه کرمی در کف پا از تاندونهای ماهیچه کوتاه خمکننده انگشتان شروع و به سر چهار انگشت پا متصل میشود. انقباض این ماهیچهها به خم کردن انگشتان در محل مفصل بین انگشتی کمک میکنند.
- ماهیچههای لایه سوم: ماهیچه «کوتاه خمکننده شست» (Flexor Hallucis Brevis)، ماهیچه «دورکننده شست» (Adductor Hallucis) و ماهیچه «کوتاه خمکننده انگشت کوچک» (Flexor Digiti Minimi Brevis) در لایه سوم ماهیچههای داخلی کف پا قرار دارند.
- ماهیچه کوتاه خمکننده شست: سر جانبی این ماهیچه از کف استخوان کوبوئید و کوئینفرم جانبی و سر میانی (داخلی) این ماهیچه از تاندون ماهیچه پشتی درشتنی شروع میشود. این دوسر پس از ادغام برای تشکیل شکم ماهیچه به استخوان نزدیک شست متصل میشوند. انقباض این ماهیچه به حرکت شست در مفصل استخوان بلند-بند انگشت کمک میکند.
- ماهیچه نزدیککننده شست: ماهیچه نزدیککننده شست در بخش جانبی (خارجی) ماهیچه کوتاه خمکننده شست قرار دارد. سر مورب این ماهیچه از بخش نزدیک استخوانهای بلند دوم، سوم و چهارم و سر عرضی آن از رباط کف پایی در مفصل استخوان بلند-بند انگشت شروع و به بخش جانبی استخوان نزدیک شست متصل میشوند. انقباض این ماهیچه به حرکت راست-چپ شست کمک میکند. به علاوه خمیدگی عرضی پا را به وجود میآورد.
- ماهیچه کوتاه خمکننده انگشت کوچک: این عضله در بخش جانبی کف پا و زیر استخوان بلند انگشت کوچک قرار دارد. ماهیچه کوتاه خمکننده انشگت کوچک از بخش نزدیک استخوان بلند پنجم شروع و به استخوان نزدیک انگشت کوچک متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم کردن انگشت کوچک در مفصل استخوان بلند-بند انگشت کمک میکند.
- ماهیچههای لایه چهارم: دو دسته ماهیچههای بین انگشتی پشتی و کف پایینی بین استخوانهای بلند کف پا (ناحیه بین پاشنه و انگشتان) قرار میگیرند. سه ماهیچه بین انگشتی-کف پایی از بخش میانی (داخلی) استخوانهای سوم تا پنجم شروع و به بخش میانی استخوانهای بند انگشت سوم تا پنجم متصل میشوند. چهار ماهیچه بین انگشتی-عقبی از بخش جانبی (خارجی) استخوانهای بلند شروع میشوند. ماهیچه اول به بخش میانی انگشت دوم، ماهیچه دوم تا چهار به بخش جانبی استخوان نزدیک انگشتهای دوم تا چهارم متصل میشوند. انقباض این ماهیچهها به حرکت چپ-راست انگشتان پا و خم شدن انگشت در مفصل استخوان بلند-بند انگشت کمک میکند.
اعصاب اندام تحتانی کدامند ؟
تمام بخشهای اندام تحتانی بهوسیله اعصاب خروجی از مهرههای L1 تا S4 نخاع عصبرسانی میشود. از کنار هم قرار گرفتن شاخههای عصبی که از شاخ جلویی مهرههای L1-L4 خارج میشوند، شش عصب مهمی اندام تحتانی را تشکیل میدهند. به این اعصاب شبکه عصبی اندام تحتانی یا «لامبار پلکس» (Lumbar Plexus) را گفته میشود. این اعصاب برای رسیدن به اندامهای تحتانی از بخش پشتی حفره شکمی عبور میکنند.
رشتههای عصبی خروجی از مهرههای S1-S4 پنج عصب اصلی اندام تحتانی را در شبکه عصبی لگنی-اندام تحتانی یا «ساکرال پلکس» (Sacral Plexus) تشکیل میدهند. این اعصاب برای انتقال پیام عصبی دستگاه مرکزی در دیواره پشتی لگن دو شاخه میشوند. اعصاب سیاتیک از حفره بزرگتر سیاتیک خارج و به ناحیه سرینی اندام تحتانی منتقل میشود. اعصابی که در لگن باقیمیماند، ماهیچهها و اندامهای تناسلی را عصبرسانی میکنند.
- «اعصاب فمور» (Femoral Nerve): اعصاب خروجی از مهرههای L2-L4 هستند که پیام عصبی دستگاه مرکزی را به ماهیچههای جلویی ران (شانهای، ایلیوس و خیاطه) و ماهیچههای بازکننده زانو (چهارسر فمور، رکتوس فمور، ماهیچههای پهن جانبی، میانی و وسطی) منتقل میکند. بله علاوه این بخش شاخه حسی این اعصاب پیام عصبی ناحیه جلویی-میانی پوست ران، ساق و کف پا را به نخاع منتقل میکند.
- «اعصاب دورکننده» (Obturator Nerve): بخشی از اعصاب خروجی از مهرههای L2-L4 پیام عصبی را از نخاع به ماهیچههای سمت میانی ران (سدادی، نزدیککننده بلند، نزدیککننده کوتاه، نزدیککننده بزرگ و دوقلو) منتقل میکند. شاخه حسی این اعصاب، پیام عصبی پوست سمت میانی ران را به نخاع انتقال میدهد.
- «اعصاب سیاتیک» (Sciatic Nerve): عصب سیاتیک با قطری حدود ۲ سانتیمتر بزرگترین عصب بدن انسان است که از مجموعه تارهای عصبی مهره L4-S3 تشکیل میشود. شاخه حرکتی این اعصاب پیام دستگاه عصبی مرکزی را به ماهیچههای پشت ران (دوسر فمور، نیمغشایی و نیمهوتری) و بخش همسترینگ ماهیچه نزدیککننده بزرگ (عصبرسانی به بخش دیگر این ماهیچه وظیفه اعصاب درکننده است) منتقل میکند. این اعصاب فعالیت حسی مستقیم ندارد. اما شاخههای انتهایی آن پیام عصبی پوست سمت جانبی ساق، پاشنه و کف پا (دورسال و کف) را دریافت میکند. این عصب در زانو به دو شاخه عصب درشتنی و عصب مشترک نازکنی تقسیم میشود.
- عصب درشتنی: عصب درشتنی یکی از شاخههای عصب سیاتیک است. بخش حسی این عصب پیامهای پوست پشتی-جانبی ساق، بخش جانبی و کف پا را به نخاع منتقل میکند. رشتههای حرکتی این اعصاب پیام سیستم عصبی مرکزی را به ماهیچههای پشتی ساق پا (پلانتاریس، نعلی، دوقلو، پشت زانویی، خمکننده بلند شست، خمکننده بلند انگشتان و درشتنی پشتی) و بخش زیادی از ماهیچههای داخلی کف پا منتقل میکنند.
- عصب مشترک نازکنی: عصب مشترک نازکنی یکی از شاخههای انتهایی عصب سیاتیک است. بخش حرکتی این عصب پیام دستگاه عصبی مرکزی را به سر کوتاه ماهیچه دوسر فمور منتقل میکند. شاخههای فرعی این اعصاب با ماهیچههای جانبی (نازکنی کوتاه و بلند) و جلویی (جلویی درشتنی، بازکننده بلند انگشتان و بازکننده بلند شست) ساق پا سیناپس میدهند. بخش حسی این اعصاب پیام گیرندههای حسی در پوست بخش جانبی ساق و بخش دورسال پا را به نخاع منتقل میکند.
- عصب سطحی نازکنی: این عصب یکی از شاخههای انتهایی عصب مشترک نازکنی است که از رشتههای عصبی L4-S1 تشکیل میشود. بخش حرکتی این عصب ماهیچههای جانبی ساق پا را عصبرسانی میکند. بخش حسی این عصب پیام جلویی-جانبی بخش انتهایی ساق پا و بخش دورسال کف پا را به نخاع منتقل میکند.
- عصب عمقی نازکنی: عصب عمقی نازکنی یکی دیگر از شاخههای انتهایی اعصاب مشترک نازکنی است که ماهیچههای جلویی ساق و بخش کوچکی از ماهیچههای داخلی کف پا را عصبرسانی میکند. شاخه حسی این عصب پیام عصبی پوست انگشت اول و دوم را به نخاع منتقل میکند.
گردش خون اندام تحتانی
سیستم گردش مواد در اندام تحتانی مثل سایر اندامهای بدن از سه بخش سرخرگها، سیاهرگها و رگهای لنفاوی تشکیل شده است. سرخرگها خون با فشار اکسیژن زیاد را به بافتهای ماهیچهای، استخوانی و پیوندی این اندام میرسانند و سیاهرگها خون با فشار اکسیژن کم را به قلب برمیگردانند. رگهای لنفاوی و گرههای کشاله ران وظیفه جمعآوری پلاسمای اضافی خارج شده از رگ و از بین بردن پاتوژنهای ورودی (گلبولهای سفید گرههای لنفاوی) را بر عهده دارند.
سرخرگ های اندام تحتانی
سرخرگ فمور، سرخرگ اصلی اندام تحتانی است که در امتداد سرخرگ ایلیوم (سرخرگ انتهایی آئورت شکمی) وارد مثلث فمور میشود. سه «شاخه عمقی» (Perforating branches)، شاخه «قوس جانبی فمور» (Lateral Femoral Circumflex Artery) و شاخه «قوس میانی فمور» (Medial Femoral Circumflex Artery) در مثلث فمور از سرخرگ فمور جدا میشوند.
- شاخه عمقی: این شاخه از سه تا چهار سرخرگ تشکیل شده است که به ماهیچههای زیر ماهیچه نزدیککننده بزرگ نفوذ و خون ماهیچههای میانی و پشتی ران را تامین میکند.
- شاخه قوسدار فمور جانبی: این سرخرگ دور بخش جلویی-جانبی فمور میچرخد و تخون تعدادی از ماهیچههای جانبی ران را تامین میکند.
- شاخه قوسدار فمور میانی: این سرخرگ دور بخش پشتی فمور میچرخد و خون سر و گردن استخوان فمور را تامین میکند. شکستن استخوان سرفمور با آسیب این سرخرگ و نکروز شدن بافت فمور همراه است.
سرخرگ فمور پس از خروج از مثلث فمور در بخش جلویی ران و در کانالی از بافت پیوندی (کانال نزدیککننده) پایین میآید و خون ماهیچههای این بخش از اندام تحتانی را تامین میکند. در بخش ابتدایی زانو این سرخرک از کانال نزدیککننده خارج شده و به پشت زانو میرود. به این سرخرگ بخش زانویی گفته می شود. علاوه بر سرخرگ فمور دو سرخرگ فرعی وظیفه خونرسانی به بافتهای ران را بر عهده دارند.
- سرخرگ دورشونده: این سرخرگ در ادامه سرخرگ داخلی ایلئوم قرار دارد و سمت میانی ران به دو شاخه تقسیم میشود. شاخه جلویی به ماهیچههای شانهای، دورکننده اکسترنوس، نزدیککننده و دوقلو خونرسانی میکند. اما شاخه پشتی خون تعدادی از ماهیچههای سرینی عمقی را تامین میکند.
- سرخرگهای سرینی: سرخرگ سرینی پایینی علاوه بر تامین خون مورد نیاز ناحیه سرینی بخشی از خون ماهیچههای پشت ران را تامین میکند.
شاخههای کوچک سرخرگ پشت زانویی خون مورد نیاز بافت این بخش از اندام تحتانی را تامین میکند. این سرخرگ پایین زانو به به دو شاخه سرخرگ درشتنی-نازکنی و سرخرگ جلویی درشتنی تقسیم میشود.
- سرخرگ درشتنی-نازکنی: شاخههای این سرخرگ وظیفه خونرسانی به بافتهای سطحی، عمقی و سمت خارجی ساق پا را بر عهده دارند.
- سرخرگ جلویی درشتنی: این سرخرگ در جلوی ساق پا بین استخوانهای درشتنی و نازکنی حرکت میکند و در انتها سرخرگهای بخش دورسال کف پا از آن منشعب میشوند.
خونرسانی به بافتهای کف پا بهوسیله سرخرگ دورسال کف پا (در ادامه سرخرگ جلویی درشتنی) و سرخرگ پشتی درشتنی تامین میشود. سرخرگ دورسال از بین بخشهای دور استخوانهای تارسال عبور میکند و به بافت زیر پا میرسد. سرخرگ پشتی درشتنی وارد پاشنه پا میشود و شاخههای جانبی و میانی آن خون کف پا را تامین میکنند.
سیاهرگ های اندام تحتانی
سیاهرگهای اندام تحتانی به دو گروه اصلی رگهای سطحی و عمقی تقسیم میشوند. سیاهرگهای عمقی همراه سرخرگهای اصلی زیر غشای پیوندی اندامهای تحتانی قرار دارند. سیاهرگهای سطحی در بافت زیرپوستی اندام تحتانی قرا ردارند و خون کماکسیژن را به سیاهرگهای عمقی منتقل میکنند. تعدادی از سیاهرگهای این بخش بدن در غلاف پیوندی مشترک با سرخرگ همتای خود هستند. در نتیجه ضربان سرخرگ به حرکت خون در سیاهرگ کمک میکند.
- سیاهرگهای عمقی: قوس سیاهرگ دورسال مهمترین ساختار سیاهرگی کف پا است. شاخههای این سیاهرگ به بخشهای عمقی ساق پا نفوذ میکنند و سیاهرگ جلویی درشتنی را تشکیل میدهند. سیاهرگهای جانبی و میانی کف پا با هم ادغام میشوند و سیاهرگهای پشتی درشتنی و نازکنی را تشکیل میدهند. از ادغام این سیاهرگها در پشت زانو (جلوی درشتنی) سیاهرگ پشت زانویی تشکیل میشود. این سیاهرگ از کانال نزدیککننده وارد ران میشود (سیاهرگ فمور).
- سیاهرگهای سطحی: سیاهرگ صافینوس بزرگ و کوچک دو سیاهرگ سطحی اصلی در اندام تحتانی هستند که خون کماکسیژن خود را به سیاهرگهای ران میریزند.
سیستم لنفاوی اندام تحتانی
رگهای لنفاوی اندامهای تحتانی مثل سیاهرگهای این ناحیه از بدن به دو گروه سطحی و عمقی تقسیم میشوند. رگهای سطحی در دو بخش میانی (نزدیک سیاهرگ صافن بزرگ) و جانبی (نزدیک سیاهرگ بزرگ کوچک) قرار دارند. لنف رگهای سطحی میانی به گرههای لنفاوی کشاله ران و لنف رگهای لنفاوی جانبی به گرههای لنفاوی زانو و یا رگهای لنفاوی میانی تخلیه میشود.
تعداد رگهای لنفاوی عمقی بسیار کمتر از رگهای لنفاوی سطحی است و در سه گروه درشتنی جلویی، درشتنی پشتی و نازکنی، نزدیک سرخرگهای عمقی بخش پایین ساق قرار دارند. لنف این رگها به گرههای لنفاوی زانو تخلیه منتقل میشود.
ادم اندام تحتانی
ادم اندام تحتانی به دلیل تجمع مایع بین بافتهای این اندام ایجاد میشود. اختلال در گردش خون سیاهرگی، سیستم لنفاوی و مشکلات کلیه، اختلالهای هستند که منجر به ادم اندامهای تحتانی میشوند. وزن زیاد، تحرک کم، نشستن یا ایستادن طولانی، پوشیدن جوراب یا شلوار تنگ از عوامل غیر فیزیولوژیک ایجاد ادم در اندامهای تحتانی هستند. احتمال ایجاد این اختلال در بزرگسالان زنان باردار افزایش مییابد. این اختلال را میتوان بر اساس مقدار مایع جمع شده در بافت به چهار درجه تقسیمبندی کرد.
- درجه ۱: در این مرحله پوست بیش از ۲ ممیلیمتر با فشار انگشت پایین نمیرود و بلافاصله به حالت اول برمیگردد.
- درجه ۲: در این مرحله پوست با فشار انگشت بین ۲ تا ۳ میلیمتر پایین میرود و کمتر از ۱۵ ثانیه زمان برای بازگشت به حالت اول نیاز دارد.
- درجه ۳: در این مرحله پوست بین ۵ تا ۶ میلیمتر پایین میشود و بین ۱۵ تا ۶۰ ثانیه زمان برای بازگشت به حالت اول نیاز دارد.
- درجه ۴: در این مرحله پوست حدود ۸ میلیمتر با فشار انگشت پایین میرود و بین ۲ تا ۳ دقیقه زمان برای بازگشت به حالت اول نیاز دارد.