فعل معین چیست؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین


برای اینکه بفهمیم فعل معین چیست و چه نقشی در زبان فارسی دارد، باید به سراغ مبحث افعال کمکی برویم. به بیانی دیگر، نام دیگر فعل معین همان فعل کمکی در زبان فارسی است که با استفاده از آن میتوانیم افعال مرکب یا آن دسته از افعالی را بسازیم که از دو قسمت تشکیل شدهاند. به خاطر کارایی زیاد این افعال، جملاتی که برای انتقال معنا به آن احتیاج دارند زیاد و قابلتوجه است. از این رو یاد گرفتن آنها میتواند به ما کمک کند تا از نمونههای صحیح در متن و گفتار استفاده کنیم. در این نوشته از «مجله فرادرس» قصد داریم بفهمیم فعل معین چیست و چگونه بر دیگر فعلها تاثیر میگذارد.
تعریف فعل معین در زبان فارسی
پیش از هر چیز بهتر است درباره تعریف فعل معین و اینکه اصلا چرا به این نام خوانده میشود، بیشتر بدانیم. زبانشناسها و اساتید زبان و ادبیان فارسی درباره این دسته از افعال مطالعات زیادی کرده و برای آن تعریفهای متفاوتی ارائه دادهاند.
به اعتقاد عبدالعظیم قریب، بنیانگذار دستور زبان فارسی نوین، فعل معین فعلی است که فعلهای دیگر به کمک آن صرف میشوند. از جمله این فعلها میتوان به «داشتن، بودن، شدن و خواستن» اشاره کرد.
از منظر غلامرضا ارژنگ، از دیگر مولفین دستور زبان فارسی، هرگاه یکی از فعلهای بالا به طور مستقل و در معنای اصلی خودشان به کار نروند و در مقابل، برای کمک به صرف شدن بعضی زمانها و صورتهای فعلی دیگر مورد استفاده قرار بگیرند، نقش «فعل معین» را پیدا میکنند. تعریف دیگری نیز وجود دارد که میگوید فعل معین در کنار فعلهای واژگانی دیگر، افعالی را در زمانی خاصی به وجود میآورند. مثل «بودن، باشیدن، خواستن، استن، شدن و داشتن» که با استفاده از آنها میتوانیم ماضی بعید در فارسی، ماضی التزامی، فعل مجهول، فعل مستقبل بسازیم و انواع استمرار در انجام فعل را نشان دهیم.

انواع فعل معین در زبان فارسی
برای درک بهتر اینکه فعل معین چیست و کاربردش در جملات به چه صورت است، میتوانیم تعریفهای ارائه شده را به این صورت خلاصه کنیم. فعلهای معین در عین اینکه خودشان دارای صورت واژگانی و معنی مستقل هستند، میل به دستوری شدن یافتهاند. یعنی به مرور زمان این توانایی را پیدا کردهاند تا نقش پررنگتری در کنار سایر افعال بازی کنند.
برای افعال معین یا کمکی در زبان فارسی میتوان از دستهبندیهای چندگانه استفاده کرد. یکی از این دستهها تقسیمبندی این افعال بر اساس معنای واژگانی و مفاهیم دستوری و نقشی است. بر همین اساس میتوان آنها را در چهار مجموعه «فعل معین نمودساز»، «فعل معین وجهساز»، «فعل معین جهتساز» و «فعل معین زمانساز» بررسی کرد.
از سوی دیگر برخی ترجیح میدهند تا این فعلها در سه دسته «افعال کمکی زمانساز»، «افعال کمکی مجهولساز» و «افعال کمکی وجهساز» مورد مطالعه قرار بدهند. معیار بررسی فعل معین در نوشته هم بر اساس همین تقسیمبندی سهگانه خواهد بود. در ادامه نمونههایی از این افعال معین را همراه با مثالها و نحوه تاثیرشان در جمله میخوانید.
فعل معین زمانساز چیست؟
وقتی با استفاده از یکی از افعال معین یا کمکی بتوانیم معنای فعل را طوری تغییر دهیم که به زمانی خاص اشاره داشته باشد، میتوانیم آن را در دسته فعل معین زمانساز قرار بدهیم. «بودن» و «خواستن» میتوانند به عنوان فعل معین زمانساز نقش ایفا کنند. در ادامه درباره این نقشها و نحوه کاربرد صحیح آنها در جملات زبان فارسی بیشتر میخوانید.
فعل معین «بودن»
«بودن» در زبان فارسی در سه زمان گذشته و حال صرف میشود. با استفاده از این فعل میتوانیم «نمود کامل» چیزی را بیان کنیم و نشان دهیم. از این رو میتوان آن را دارای مفهوم «اسنادی» نیز دانست. برای فهم بهتر میتوانید به مثال زیر توجه کنید.
من در کودکی شاد بودم.
(در حالت اسنادی میتوان این فعل را در شش صیغه «بودم، بودی، بود، بودیم، بودید و بودند» صرف کنیم.)
از آنجا که نشان دادن نمود کامل از دیگر کارکردهای آن است، این امکان وجود دارد تا اشکال صرفشده آن را با صفت مفعولی فارسی به کار ببریم و یک فعل «ماضی بعید» بسازیم. به این ترتیب میتوانیم با این فعل نشان دهیم که «یک عمل در زمان گذشته به صورت کامل انجام شده و پایان یافته است.» برای درک بهتر میتوانید به مثال زیر توجه کنید.
برای درمان به بیمارستان رفته بودم.
او را پیش از این حرفها شناخته بودم.
آنها پیش از ورود به شهر به بیمارستان رفته بودند.
تو اتفاقهای اخیر را قبل از ما فهمیده بودی.
نکته: بر اساس این جمله میتوانیم نتیجه بگیریم که فعل ماضی بعید در زبان فارسی با استفاده از «صفت مفعولی + صرف فعل بودن» ساخته میشود. در چنین حالتی فعل بودن میتواند نقش فعل معین یا کمکی داشته باشند.

در شرایطی که از «بودن» در معنای «وجود داشتن» استفاده شود، باید آن را به عنوان فعل اصلی در جمله به رسمیت بشناسیم. به این ترتیب، این فعل اصلی در زمان ماضی به کار میرود. اگر بخواهیم آن را به شکل مضارع اخباری به کار ببریم باید از «است و هست» استفاده کنیم. در حالت مضارع التزامی نیز لازم است تا «باشد» را جایگزین آن کنیم. برای درک بهتر میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
دکتر در اتاق عمل بود.
در این جمله «بود» فعل اصلی و در معنای وجود داشتن به کار رفته است.
دکتر در اتاق عمل است.
است میتواند یک فعل اسنادی باشد اما زمانی که در معنای وجود داشتن به کار برود، کارکرد زمان حال فعل «بود» را پیدا میکند. در نتیجه فعل اصلی است، مانند مثال زیر:
شاید دکتر در اتاق عمل باشد.
دکتر باید در اتاق عمل باشد.
(وجود داشتن دکتر در این دو جمله اگرچه محرز نیست، با استفاده از وجه التزامی فعل بودن یعنی «باشد» نشان داده شده است.)
فعل معین «خواستن»
هرگاه از این فعل در معنای «انجام دادن کاری در آینده» مورد استفاده قرار بگیرد، کارکرد فعل معین یا کمکی را در جمله پیدا میکند. به همین دلیل میتوان آن را دسته افعال کمکی زمانساز دستهبندی کرد.
نکته: وجه زمانساز فعل خواستن تنها در صورتی صحیح است که از بن مضارع «خواه» مشتق شده باشد. در نتیجه «خواهم، خواهی، خواهد، خواهیم، خواهید، خواهند فعل» یک فعل مربوط به آینده محسوب میشود.
برای درک بهتر میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
تا ظهر خودش را به بازار خواهد رساند.
مادرم را در خانه یکی از اقوام خواهم دید.
با این کارها خودت را به دردسر خواهی انداخت.
برادرم امسال به کلاس اول خواهد رفت.
ما برای عیادت بیمار به بیمارستان خواهیم رفت.
شما نتیجه این کارتان را خواهید دید.
بچهها اول این بهار در همین باغ نهالی خواهند کاشت.
با توجه به آنچه که در مثالها میتوان مشاهده کرد، فعل کمکی از بن مضارع «خواه» در وجه فاعلی صرف میشود و پس از آن از فعل در زمان ماضی سومشخص استفاده میشود. به این ترتیب فعلی با وجه آینده همراه با فعل معین «خواستن» به دست میآید.

فعل معین مجهولساز چیست؟
فعل مجهول فعلی است که فاعل ندارد. به بیانی دیگر به فعلی که انجامدهنده کار آن مشخص نباشد، فعل مجهول میگویند. برای ساختن فعل مجهول در زبان فارسی نیاز است تا به سراغ «افعال گذرا» برویم. چرا که این فعلها متعدی و مفعولپذیر هستند و میتوانیم از مفعول آنها به جای فاعل در وجه مجهولی فعل استفاده استفاده کنیم.
برای ساختن چنین جملهای در زبان فارسی باید از ترکیب «صفت مفعولی + فعل شدن» استفاده کنیم. هدف ما در این قسمت صحبت کردن درباره فعل معین یا کمکیِ «شدن» و نقش آن در ساخت افعال مجهول است.
فعل معین «شدن»
شکل صرفشده فعل «شدن» میتواند در معنای اسنادی در جملات فارسی به کار برود. در ادامه جملاتی را میخوانید که در آن فعل اسنادی شدن به کار رفته است.
من مریض شدم.
او شاگرد اول شد.
آنها گرفتار برف شدند.
ما از آن حرف متعجب شدیم.
اما زمانی که از آن به عنوان جزء دوم فعل مجهول استفاده کنیم، دیگر قابلیت اسنادی ندارد و باید آن را به عنوان فعل معین یا کمکی در نظر بگیریم. برای ساختن چنین فعل در زبان فارسی نیاز است چند مرحله را طی کنیم که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید.
- فاعل را حذف میکنیم.
- مفعول را به جای فاعل قرار میدهیم.
- از فعل جمله صفت مفعولی میسازیم. (برای ساخت صفت مفعلی باید بن ماضی را به «ه» اضافه کنیم.)
- فعل معین «شدن» را با توجه به زمان جمله و صیغه مفعول صرف کرده و به صفت مفعولی اضافه میکنیم.
در مثال زیر میتوانید مراحل ساخت فعل مجهول را مرحله به مرحله مشاهده کنید.
- معلم اعضای گروه سرود را برگزید.
- اعضای گروه سرود را برگزید.
- اعضای گروه سرود برگزیده ...
- اعضای گروه سرود برگزیده شدند.
مهمترین نکته هنگام به کار بردن «فعل کمکی شدن» در ساخت شکل مجهولی فعل، این است که باید شناسه آن را با نهاد جدید جمله که همان مفعول باشد، هماهنگ کنیم. مثلا در جمله بالا بعد از آنکه «اعضای گروه سرود» جای «معلم» را به عنوان نهاد جمله گرفت، از شکل صرفشده «سومشخص جمع» برای فعل شدن و قسمت دوم فعل مجهول استفاده کردیم.

از دیگر کاربردها و ویژگیهای «شدن» در جایگاه فعل معین یا کمکی این است که میتوانیم از آن در مجهول کردن فعل در زمانهای مختلف افعال فارسی استفاده کنیم. در مثال قبلی نحوه استفاده از آن در زمان «ماضی ساده» را مشاهده کردیم. در ادامه جملاتی را میخوانید که یک بار شکل معلوم و بار دیگر شکل مجهول آنها در زمانهای مختلف به کار رفته است.
کودک اسباببازی را به روی زمین انداخت.
اسباببازی به روی زمین انداخته شد.
زمان ساخت نوع معلوم و مجهول هر دوی این جملات «ماضی ساده» است که در توضیحتش را کمی بالاتر با هم مرور کردیم.
کودک اسباببازی را به روی زمین میانداخت.
اسباببازی به روی زمین انداخته میشد.
وجه معلوم فعل این مثال «ماضی استمراری» است. از این رو نیاز است تا «فعل کمکی شدن» را به شکل ماضی استمراری (می + بن ماضی + شناسه) در بیاوریم و آن را با توجه به نهاد جمله صرف و استفاده کنیم.
کودک اسباببازی را به روی زمین انداخته بود.
اسباببازی به روی زمین انداخته شده بود.
مهمترین ویژگی ساخت وجه مجهول برای «ماضی بعید» در فارسی این است که باید از دو صفت مفعولی در ساخت آن استفاده کنیم. اولین صفت مفعولی با استفاده از بن ماضی ساخته میشود. دومین صفت مفعولی استفاده از شکل «بن ماضی شدن + ه» است. بعد از آن باید از شکل صرفشده «فعل بودن» همراه با شناسه موردنظر استفاده کنیم، مانند مثال زیر:
کودک اسباببازی را به روی زمین انداخته است.
اسباببازی به روی زمین انداخته شده است.
در ماضی نقلی نیز همانند ماضی بعید، نیاز است تا از دو صفت مفعولی در ساخت وجه مجهولی آن استفاده کنیم. صفت مفعولی اون مربوط به بن فعلی است که در جمله معلوم به کار رفته و صفت مفعولی دوم از «فعل معین شدن» به دست میآید. شناسه مرتبط با جمله نیز توسط «ام، ای، است، ایم، اید و اند» به دست میآید.
کودک اسباببازی را به روی زمین میاندازد.
اسباببازی به روی زمین انداخته میشود.
برای مجهول کردن جملهای که فعلش در حالت معلوم به شکل مضارع اخباری به کار رفته است، بعد از ساخت صفت مفعولی، باید به سراغ بن مضارع فعل شدن، یعنی «شو» برویم و آن را با توجه به نهاد جمله صرف کرده و شناسه مورد نظر را به آن اضافه میکنیم. سپس با افزودن «می» به ابتدای این فعل کار ساخت فعل مجهول برای زمان مضارع التزامی به پایان میرسد.
کودک اسباببازی را به روی زمین خواهد انداخت.
اسباببازی به روی زمین انداخته خواهد شد.
فعل آینده زمانی که بخواهد در وجه مجهولی به کار برود، بعد از ساخت صفت مفعولی از فعل، باید شکل صرفشده بن مضارع فعل «خواستن» را بعد از آن به کار ببریم. در انتها با اضافه کردن کلمه «شد» یعنی شکل سومشخص مفرد فعل کمکی شدن، میتوانیم مجهول بودن این زمان را کامل کنیم.

فعل معین وجهساز چیست؟
دلیل نامگذاری این دسته از افعال معین به «وجهساز» این است که میتوانند احتمال، آینده، توانستن و ضرورت را نشان دهند. در زبان فارسی بایستن (باید) مفهوم ضرورت، خواستن مفهوم آینده، شایستن (شاید) مفهوم احتمال و توانستن، مفهوم توانایی را میرسانند. از میان تمامی این افعال وجه کمکی یا معین بودن فعل «خواستن» را در مجموعه افعال معین زمانساز بررسی کردیم.
در حال حاضر از فعل بایستن به شکل «باید» در زبان فارسی به عنوان واژهای که مفهوم ضرورت را میرساند استفاده میشود. از فعل «توانستن» نیز به عنوان یک فعل مستقل در فارسی امروز استفاده میکنیم. کلمه «شاید» هم که انتقال دهنده مفهوم احتمال است به صورت فعل در جملات کاربردی ندارد.
به این ترتیب تنها فعل کمکی وجهساز باقی مانده، شکل مضارع التزامی فعل کمکی «بودن» در حالت «باش» که مفهوم التزام و احتمال را به جمله میبخشد و میتوان از آن به عنوان فعل معین وجهساز یاد کرد.
اما نظریهای دیگری نیز وجود دارد که میگوید هرگاه افعال کمکی را همراه با مصدر یا مصدر مرخم طوری به کار ببریم که شناسه یا شخص در آن مشخص نباشد، میتوانیم آن را به عنوان افعال معین یا کمکی وجهساز در نظر بگیریم. به بیانی دیگر، فعل کمکی زمانی وجهساز است که با فعل غیر شخصی به کار برود. در چنین حالتی فعل کمک شناسه میگیرد اما فعل اصلی باید بدون شناسه در جمله مورد استفاده قرار بگیرد.
در متون زبان و ادبیات فارسی نمونههای مختلفی از این نوع وجهساز فعل معین به کار رفته است که میتوانید نمونههایی از آن را در ادامه بخوانید.
سوالات رایج درباره فعل معین چیست
در این بخش به برخی از سوالات پرتکرار در رابطه با این موضوع که فعل معین چیست و چه کاری انجام میدهد، به طور خلاصه پاسخ میدهیم.
کاربرد فعل معین چیست ؟
فعل معین همان فعل کمکی در زبان فارسی است که با استفاده از آن میتوانیم افعال مرکب یا آن دسته از افعالی را بسازیم که از دو قسمت تشکیل شدهاند.
فعل معین شامل چه فعلهایی میشود؟
فعلهای کمکی را بر اساس دستهبندیهای مختلفی میتوان بررسی کرد اما به طور کلی «بودن، استن، باشیدن، خواستن، شدن و داشتن» را میتوان به عنوان فعل معین در نظر گرفت.
تمرین مرتبط با مبحث فعل معین چیست
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «فعل معین چیست»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۵ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
۱. معنای فعل «شدم» در کدام گزینه متفاوت است؟
به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم / غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد
شدم که بوسه زنم بر درش ادب گفتا / به بوسه خاک در یار خوار نتوان کرد
چون مست شدم، خواستم از پای درآمد / حالی سر زلفت بت عیار گرفتم
به خرابات شدم دوش مرا بار نبود / میزدم نعره و فریاد ز من کس نشنود
۲. معنی فعل «شد» در کدام بیت با دیگر ابیات متفاوت است؟
دیده شوخ تو را کشتن خلق آئین شد / تا کی این ظلم در این دیده همانا نم نیست
تا ز عهد حسن تو آوازه شد در شرق و غرب / آسمان با عشق بازی عهد و پیمان تازه کرد
شد آب و خاک بر باد هجر باده وصل / بیار کاتش عشقت زبانه باز آورد
بر چرخ هفتمیم شدم از نحس روزگار / یک همنشین سعد چو کیوان نیافتم
۳. با توجه به این شعر کدام گزینه غلط است؟ «زمینی را که سازد سایه پرورد / بهارش قدر شاخ گل شکسته است - ز خاک آن زمرد میتوان کرد / گلستان از نسیمش نیم مست است»
واژههای «زمینی، زمرد و قدر» همنقش هستند.
جمله آخر اسنادی است و «نیممست» مسند آن است.
مصراع سوم دو گروه اسمی دارد که «بهار» و «قدر» هسته آنها هستند.
فعلهای جملههای اول، سوم و چهارم به ترتیب مضارع التزامی، مضارع اخباری و مضارع اخباری است.
۴. بن مضارع فعل به کار رفته در پایان کدام بیت درست مشخص شده است؟
ز خار غم دل و جان کسی که در دل او / درخت دوستی و مهر او نرست نرست (رَه)
کی شود آیینه طلعت یار آن سالک / کز غبار دگران ساحت اندیشه نرفت (رو)
خدایگان بخشایش آر بر تن من / از آنکه رای تو بر صد هزار تن بخشود (بخش)
عشق تر دست تو دهقان غریبیست که تخم / تا نشد سوخته در مزرع امید نکشت (کُش)
۵. در کدام گزینه فعل «نیست» معنا و کارکرد دستوری متفاوتی دارد؟
میان عرافان صاحبنظر نیست / که خاطر پیش منظوری ندارد
غیرتم هست و اقتدارم نیست / که بپوشم ز چشم اغیارت
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست / هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
آرام نیست در همه عالم به اتفاق / ور هست در مجاورت یار محرم است
جمعبندی فعل معین چیست
در این نوشته از مجله فرادرس درباره اینکه فعل معین چیست مطالبی آموختیم. فهمیدیم که فعل معین همان فعلی کمکی در زبان فارسی است که با استفاده از آنها میتوانیم فعلهایی با معانی جدید بسازیم. برخی از این افعال معین میتوانند در جایگاه فعل اسنادی با معنای مستقل به کار بروند. اما هنگامی که با افعال دیگر ترکیب شوند میتوانند یک فعل در زمان جدید به وجود بیاورند. مثلا فعل «بودن» در ترکیب فعل ماضی بعید (صفت مفعولی + صرف فعل بودن) نقش فعل معین یا کمکی را بازی میکند. در ادامه اانواع افعال کمکی را از جنبههای مختلف و همراه با مثال مربوط به آنها بررسی کردیم.