کاربرد Usually در زبان انگلیسی و جمله + مثال، تمرین و تلفظ

۵۸۶۶ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۰۸ مرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
کاربرد Usually در زبان انگلیسی و جمله + مثال، تمرین و تلفظ

قید Usually نوعی قید تکرار است که در جملات انگلیسی زیاد به چشم می‌خورد. این قید قواعد ساده‌ای دارد اما گاهی زبان‌آموزان آن را با برخی دیگر از کلمات اشتباه می‌گیرند و از این رو در یادگیری آن دچار چالش می‌شوند. در این مطلب ابتدا قیدهای تکرار در انگلیسی را توضیح می‌دهیم و سپس در مورد کاربرد Usually صحبت می‌کنیم. همچنین در آخر Usually را با کلماتی مثل used to و tend to مقایسه می‌کنیم، تفاوت آن با as usual را آموزش می‌دهیم و در مورد رایج‌ترین اشتباهات زبان‌آموزن هنگام استفاده از Usually توضیحاتی ارائه خواهیم کرد.

کاربرد Usually

قید usually به اتفاقی دلالت دارد که به طور معمول رخ می‌دهد. این کلمه معمولا در وسط جمله بین فاعل و فعل اصلی یا بعد از فعل وجهی، کمکی و to be به کار می‌رود. usually نوعی قید تکرار است. در ادامه قید تکرار و انواع آن را توضیح خواهیم داد و سپس به توضیح کامل قید تکرار usually و تفاوت آن با used to و tend to و سپس as usual می‌پردازیم.

قید در انگلیسی

«قید»‌ (adverb) در انگلیسی به کلماتی گفته می‌شود که صفت، فعل، قیدی دیگر، عبارت یا حتی کل جمله را توصیف می‌کند. قید به سوال کی، کجا، چه موقع، با چه کسی، چطور، چقدر، چقدر مدت و چند بار جواب می‌دهد. به مثال‌های زیر توجه کنید.

The elections are coming soon.

انتخابات در راه است.

They only shopped locally.

آن‌ها فقط از بازارهای محلی خرید می‌کنند.

They are happily married.

آن‌ها ازدواج موفقی کرده‌اند.

The roads are very steep.

جاده‌ها بسیار لغزنده هستند.

He stopped by briefly to say hello.

او به ما سر زد تا سلامی کند.

My daughter calls me regularly.

دخترم مرتب به من زنگ می‌زند.

بیشتر قیدها از صفت +‌ ly تشکیل می‌شوند. اگر صفت به حرف «y» ختم شود، معمولا «y» را به «i» تغییر می‌دهیم. به جدول زیر توجه کنید.

چند مثال از قید که به ly ختم می‌شوند
کلمهقیدمعنی
boldboldlyبا جسارت
solidsolidlyبه طور محکم
interestinginterestinglyبه شکل جالبی
heavyheavilyبه‌سنگینی/به‌سختی
unnecessaryunnecessarilyبی‌جهت

همچنین قیدهایی وجود دارند که لزوما به ly ختم نمی‌شوند. برخی از این موارد در جدول زیر ذکر شده‌اند.

چند مثال از قید که به ly ختم نمی‌شوند
کلمهمعنی
againدوباره
alsoهمچنین
justفقط
neverهرگز
oftenاغلب
soonزود
todayامروز
tooهمچنین
veryخیلی
wellخوب

قیدهای تکرار

قیدهای انگلیسی انواع مختلفی دارند و بر طبق آن در مورد بخشی از جمله اطلاعات بیشتری می‌دهند. انواع قید عبارت است از:

قیدهای تکرار در مورد دفعات وقوع عمل توضیح می‌دهند. رایج‌ترین قیدهای تکرار در جدول زیر ارائه شده‌اند.

قیدهای تکرار
قیدمعنیتکرار
alwaysهمیشه1۰۰٪
usuallyمعمولا90٪
normally/generallyبه طور کلی80٪
often/frequentlyاغلب70٪
sometimesگاهی50٪
occasionallyگاه گاهی30٪
seldomبسیار کم10٪
hardly ever/rarelyبه‌ندرت
neverهرگز

این قیدهای تکرار تک کلمه‌ای معمولا در وسط جمله و بین فاعل و فعل اصلی و بعد از فعل to be می‌آیند. به مثال‌های زیر توجه کنید.

I always go to bed before 11 p.m.

من همیشه قبل از 11 به رختخواب می‌روم.

I usually have cereal for breakfast.

من معمولا برای صبحانه برشتوک می‌خورم.

I normally go to the gym.

من به طور معمول به باشگاه می‌روم.

I often surf the internet.

من اغلب اینترنت‌گردی می‌کنم.

I sometimes forget my wife's birthday.

من گاهی تولد همسرم را فراموش می‌کنم.

I occasionally eat junk food.

من گاه‌گاهی تنقلات می‌خورم.

I seldom read the newspaper.

من بسیار کم روزنامه می‌خوانم.

I hardly ever drink alcohol.

من به‌ندرت الکل می‌نوشم.

I never swim in the sea.

من هرگز در دریا شنا نمی‌کنم.

در ادامه این مطلب به کاربرد usually در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت.

گرامر usually

قید usually به معنای معمولا می‌تواند در وسط یا اول جمله قرار بگیرد. هنگامی که usually در وسط جمله و قبل از فعل اصلی قرار بگیرد، فرمول ساخت آن به صورت زیر است:

Subject + usually + main verb

به مثال‌های زیر توجه کنید.

I usually remember to do my homework.

من معمولا یادم می‌ماند تکالیفم را انجام دهم.

We usually drink coffee.

ما معمولا قهوه می‌نوشیم.

He usually gets good marks in exams.

او معمولا در امتحانات نمرات خوبی می‌گیرد.

Children usually enjoy visits to the museum.

بچه‌ها معمولا از دیدن موزه لذت می‌برند.

I usually get up around eight o’clock.

من معمولا در حدود ساعت 8 بیدار می‌شوم.

هنگامی که قید تکرار usually بعد از فعل to be قرار بگیرد، فرمول ساخت آن به شکل زیر است:

Subject + to be + usually

به مثال زیر توجه کنید.

She isn't usually bad tempered.

او معمولا تندخو نیست.

They are usually pleased to see me.

آن‌ها معمولا از دیدن من خوشحال می‌شوند.

They usually see each other in the weekend.

آن‌ها معمولا یکدیگر را آخر هفته‌ها می‌بینند.

They are usually heard laughing.

معمولا صدای خنده آن‌ها می‌آید.

نکته: برای سوالی کردن این دست از جملات کافی است جای فاعل و فعل to be را با هم عوض کنید.

Are you usually in your office on Thursdays?

آیا تو معمولا پنج‌شنبه‌ها در دفترت هستی؟

هنگامی که از فعل کمکی استفاده می‌کنیم، قید تکرار usually بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار می‌گیرد و فرمول آن به صورت زیر است:

Subject + auxiliary + usually + main verb

به مثال زیر توجه کنید.

She can usually beat me in a race.

او معمولا می‌تواند مرا در مسابقه دو شکست دهد.

She can usually be unkind to others.

او معمولا می‌تواند با دیگران نامهربان باشد.

You can usually buy tickets for rock concerts on the Internet.

معمولا می‌توانی بلیت کنسرت‌های راک را از اینترنت بخری.

گاهی usually می‌تواند در ابتدای جمله نیز به کار برود. به مثال زیر توجه کنید.

Usually they study on their own.

معمولا آن‌ها تنهایی مطالعه می‌کنند.

Usually I go to the cinema.

معمولا من به سینما می‌روم.

Usually she takes the bus.

معمولا او سوار اتوبوس می‌شود.

Usually I wear black, grey, or brown.

معمولا من لباس مشکی، خاکستری یا قهوه‌ای می‌پوشم.

تفاوت کاربرد usually و as usual

کلمه usually نوعی قید تکرار است که به وسیله آن در مورد تعداد دفعات تکرار یک عمل، اطلاعات می‌دهیم. اما usual صفت و as usual نوعی عبارت به معنای «طبق معمول» است. توجه داشته باشید که as usually اشتباه است. به مثال زیر توجه کنید.

We shall meet again as usual at 5 pm next Tuesday. :درست

We shall meet again as usually at 5 pm next Tuesday. :نادرست

ما سه‌شنبه آینده ساعت 5 طبق معمول یکدیگر را دوباره ملاقات خواهیم کرد.

برای درک بهتر به مثال‌های زیر توجه کنید.

We went to bed that evening around 10:30 as usual.

ما آن شب طبق معمول ساعت ۱۰:۳۰ به رختخواب رفتیم.

He showed up late as usual.

او طبق معمول دیر آمد.

Nina was late, as usual.

«نینا» طبق معمول دیرش بود.

She came into work as usual this morning.

او امروز صبح مثل همیشه سرکار آمد.

She wore, as usual, her black dress.

او مثل همیشه لباس مشکی‌اش را پوشید.

تفاوت کاربرد usually و used to

همان‌طور که قبلا اشاره شد، کاربرد usually برای اشاره به اتفاقاتی است که به طور معمول رخ می‌دهند. از سوی دیگر used to نوعی فعل وجهی است که به کارهایی اشاره دارد که در گذشته اتفاق افتاده‌اند و دیگر حقیقت ندارند. به مثال زیر توجه کنید.

I usually play football on Wednesday evenings, so Thursday would be better for me to go out for a meal. :درست

I used to play football on Wednesday evenings, so Thursday would be better for me to go out for a meal. :نادرست

من معمولا چهارشنبه‌ها عصر فوتبال بازی می‌کنم، بنابراین برایم بهتر است که پنجشنبه‌ها به رستوران بروم.

برای درک بهتر به مثال‌های زیر توجه کنید.

I used to have long hair.

من قبلا موهای بلندی داشتم.

He used to smoke.

او قبلا سیگار می‌کشید.

They used to live in India.

او قبلا در هند زندگی می‌کرد.

Did you use to be a teacher?

تو قبلا معلم بودی؟

Did he use to study French language?

تو قبلا زبان فرانسوی می‌خواندی؟

She didn't use to like chocolate, but she does now.

او قبلا شکلات دوست نداشت اما حالا دارد.

I didn't use to want to have a nice house.

من قبلا دلم نمی‌خواست خانه‌ای زیبا داشته باشم.

تفاوت کاربرد usually و tend to

برای آن که بگوییم چه عمل یا اتفاقی به طور معمول رخ می‌دهم می‌توانیم از tend to نیز استفاده کنیم. tend to فعل با مصدر to است که از لحاظ معنایی همان معنای usually را تداعی می‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید تا با کاربرد usually و tend to آشنا شوید.

We tend to watch the news on TV before we go to bed.

ما معمولا قبل از رفتن به رختخواب اخبار را تماشا می‌کنیم.

We tend to never forget.

ما معمولا هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنیم.

Happy events tend to be accompanied by problems.

رویدادهای شاد همیشه با مشکلات همراه هستند.

People tend to eat more in winter.

مردم معمولا در زمستان بیشتر غذا می‌خورند.

Don’t you tend to get carsick?

تو معمولا دچار ماشین‌گرفتگی نمی شوی؟

اشتباهات رایج هنگام استفاده از usually

در این بخش اشتباهات رایج هنگام استفاده از usually را به صورت موردی ذکر خواهیم کرد.

  • توجه داشته باشید که usually با «ll» نوشته می‌شود، نه «l».
  • یکی از اشتباهات رایج زبان‌آموزان اشتباه گرفتن usually با used to و be used to است. این سه کلمه کاربردهای متفاوتی دارند. usually یعنی اتفاقی که به طور معمول رخ می‌دهد. used to یعنی اتفاقی که قبلا رخ می‌داده اما دیگر حقیقت ندارد و رخ نمی‌دهد و در آخر، be used to یعنی با چیزی آشنا بودن و عادت کردن.

سوالات رایج درباره کاربرد Usually در زبان انگلیسی

در ادامه این مطلب، برای درک بهتر کاربرد Usually در زبان انگلیسی به تعدادی از پرسش‌های رایج در این خصوص پاسخ داده‌ایم.

کاربرد Usually در زبان انگلیسی چیست؟

قید usually به اتفاقی دلالت دارد که به طور معمول رخ می‌دهد. این کلمه معمولا در وسط جمله بین فاعل و فعل اصلی یا بعد از فعل وجهی، کمکی و to be به کار می‌رود. usually نوعی قید تکرار است. قیدهای تکرار تعداد دفعات وقوع عمل را بیان می‌کنند. در واقع، قید تکرار نشان می‌دهد که وقوع انجام کار «هر چند وقت یک بار» صورت می‌گیرد. قیدهای تکرار در زبان انگلیسی، انواع گوناگونی دارند و معمولاً برای توصیف زمان «حال ساده» به کار می‌روند.

تفاوت کاربرد usually و as usual چیست؟

کلمه usually نوعی قید تکرار است که به وسیله آن در مورد تعداد دفعات تکرار یک عمل، اطلاعات می‌دهیم. در واقع، usually برای اشاره به اتفاقی که به طور معمول رخ می‌دهد مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما usual صفت و as usual نوعی عبارت به معنای «طبق معمول» است. توجه داشته باشید که as usually اشتباه است.

تمرین کاربرد Usually در زبان انگلیسی

برای درک بهتر کاربرد Usually در انگلیسی به تمرین‌های زیر و پاسخ آن‌ها توجه کنید. جاهای خالی را با کلمه مناسب used to یا usually پر کنید.

Q1: I ____ work in a bank, but now I'm working as a designer.

جواب

Answer: I used to work in a bank, but now I'm working as a designer.

Q2: We ____ go to the cinema very often. (not)

جواب

Answer: We didn't use to go to the cinema very often.

Q3: His ____ calm face showed excitement.

جواب

Answer: His usually calm face showed excitement.

Q4: I'm ____ quite tired the next day.

جواب

Answer: I'm usually quite tired the next day.

Q5: We ____ eat out every Saturday.

جواب

Answer: We usually eat out every Saturday.

Q6: I'm ____ getting up early. I've been doing it for 30 years.

جواب

Answer: I'm used to getting up early. I've been doing it for 30 years.

Q7: I've been in France for a week and I'm ____ driving on the right.

جواب

Answer: I've been in France for a week and I'm getting used to driving on the right.

Q8: I'm not _____ having dinner at 6 In my country we eat later.

جواب

Answer: I'm not used to having dinner at 6 In my country we eat later.

Q9: In my dreams I'm ____ in trouble.

جواب

Answer: In my dreams I'm usually in trouble.

Q10: Generally speaking, if something sounded too good to be true, it ____ was.

جواب

Answer: Generally speaking, if something sounded too good to be true, it usually was.

Q11: My father ____ tell us stories when we were in bed.

جواب

Answer: My father used to tell us stories when we were in bed.

Q12: Do you ____ go to the park after work?

جواب

Answer: Do you usually go to the park after work?

Q13: I ____ blond when I was a child.

جواب

Answer: I used to be blond when I was a child.

Q14: They ____ spent the morning hours in the garden and the afternoon at the pool.

جواب

Answer: They usually spent the morning hours in the garden and the afternoon at the pool.

Q15: You'll have to get ____ cooking without salt.

جواب

Answer: You'll have to get used to cooking without salt.

Q16: Bill ____ came over in the evening to help, and he sometimes brings Sean or Paul too.

جواب

Answer: Bill usually came over in the evening to help, and he sometimes brings Sean or Paul too.

Q17: I ____ walk to work when I lived downtown.

جواب

Answer: I used to walk to work when I lived downtown.

Q18: I don’t ____ go to work on the weekend.

جواب

Answer: I don’t usually go to work on the weekend.

Q19: Do you ____ work on Monday?

جواب

Answer: Do you usually work on Monday?

Q20: I didn’t ____ like broccoli.

جواب

Answer: I didn’t used to like broccoli.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۱۱ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
EngVidThe Grammar Exchange
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *