ضمیر مستتر در عربی – به زبان ساده + مثال و تمرین
برای فهمیدن ضمیر مستتر در عربی باید از ابتدای آن، یعنی کلمات معرفه، ضمیر و انواع آن شروع کنیم. پیش از این در مطلب ضمایر عربی، درباره انواع آن، نقش و اعرابی که میگیرند صحبت کردیم. در این نوشته قصد داریم یکی از انواع ضمایر، یعنی ضمیر مستتر و نقش احتمالی آن در جملات عربی را بررسی کنیم. این نوع از ضمایر در زبان عربی با وجود مستتر بودن و به چشم نیامدن، میتوانند در جمله برای خودشان جایگاهی داشته باشند. بعد از آن با استفاده از تمرینهای انتهایی متن، میتوانیم میزان یادگیریمان از مطلب ضمایر مستتر را بسنجیم.
انواع ضمیر در عربی
در همه زبانها ضمیر پیدا میشود. دلیل استفاده از ضمیر این است که از تکرار اسم جلوگیری شود. شرط استفاده از ضمیر هم این است که بدانیم این کلمه جایگزین برای جلوگیری از تکرار کدام اسم در جمله آمدهاست. در زبان فارسی برای چنین کاری به سراغ کلماتی مثل «من، تو، او، ما، شما و ایشان/آنها» میرویم.
در زبان عربی هم همین قواعد پا برجاست. با این تفاوت که علاوه بر مفرد و جمع باید یک جای ویژه برای تعداد افراد مثنی باز کنیم. همچنین در کنار آن باید در نظر داشته باشیم که زبان عربی، زبانی است که تفکیک جنسیتی دارد. یعنی حساب مذکر و مونث و زن و مرد از هم جداست. در نتیجه داستان ضمایر در عربی گستردهتر از زبان فارسی است.
انواع ضمیر از نظر اعراب
کلمه در زبان عربی علاوه بر اینکه معنا را انتقال میدهد، در جمله نیز نقش ایفا میکند. این نقشها متفاوت هستند و موجب میشوند تا اعراب انتهایی کلمه تغییر کند. اما اعراب چیست؟ به تغییری که در آخر کلمات بر اساس نقش آنها ایجاد میشود اعراب میگویند. منظور از تغییر در اینجا، پذیرفتن حرکات آوایی فتحه، کسره و ضمه برای سهولت در تلفظ است. بر اساس همین حرکات است که میتوانیم فاعل عربی، مفعول عربی و مبتدا و خبر در زبان عربی و نقشهای دیگر در جمله را مشخص کنیم.
به عنوان مثال اگر در زبان فارسی مفعول را با استفاده از «را» نشان مفعولی میشناسیم؛ در زبان عربی این کار را با تشخیص اعراب فتحه یا منصوب شدن کلمه انجام میدهیم.
در کنار تمامی این نکات باید به خاطر داشته باشیم که کلمات از نظر اعرابپذیری در زبان عربی به دو دسته تقسیمبندی میشوند. یعنی کلمات یا اعرابپذیر هستند یا تحت هیچ شرایطی اعراب نمیپذیرند. به کلمات گروه اول کلمات «معرب» و به دسته دوم، کلمات «مبنی» میگویند.
در کلمات معرب، حرکت آوایی نقش کلمه در جمله در انتهای آن آشکار است. اما در کلمات مبنی این حرکات انتهایی، خودش را نشان نمیدهد. به همین خاطر میگویند کلمات مبنی اعراب «محلی» دارند. یعنی ممکن است نقشی مثل فاعل یا مفعول بگیرد اما اعراب مرفوع و منصوب در آنها مشخص نیست و آنها را باید به عنوان کلماتی محلا مرفوع یا محلا منصوب بپذیریم.
انواع ضمیر از نظر معرفه و نکره
وقتی یک کلمه در جمله، مرجعش مشخص باشد، قطعا برای گوینده و شنونده قابل شناسایی است. در زبان عربی برای چنین کلماتی از لفظ «معرفه» استفاده میکنیم. در صورتی هم که مرجع آن ناشناخته باشد و گوینده و شنونده نتوانند آن مرجع را شناسایی کنند، آن کلمه «نکره» میشود. کمی بالاتر توضیح دادیم که ضمیر برای جلوگیری از تکرار یک اسم به کار میرود. با توجه به چنین قاعدهای میتوانیم نتیجه بگیریم که ضمیرها در زبان عربی از کلمات معرفه هستند.
اگر شناسا بودن مرجع کلمه را معیار قرار دهیم میتوانیم علاوه بر ضمیر کلمات دیگری را نیز وارد دسته کلمات معرفه کنیم. اسم علم، یا همان اسم خاص در زبان فارسی، برای نامیدن فرد یا شی خاص به کار میرود. مرجع آن مشخص و در نتیجه معرفه است.
اسامی موصول در عربی، از جمله کلماتی هستند که دو جمله را هم میچسبانند و معنای دو جمله را به یکدیگر ربط میدهند. از آنجا که کار آنها معلوم کردن معنای جملات است، باید خودشان کلمات معلوم و معرفه باشند تا بتوانند این وظیفه را انجام بدهند. در نتیجه، اسامی موصول یا موصولات نیز معرفه هستند.
اسم اشاره در عربی برای اشاره به چیزهایی که ما به ازای خارجی دارد به کار میرود. مثلا در جمله «این قلم» مشخص است منظور کدام قلم است و گوینده و شنونده توانایی شناسایی مرجع آن اسم اشاره را دارند. در این مورد نیز میتوانیم معرفه بودن اسامی اشاره را قبول کنیم.
علاوه بر موارد گفته شده، اسمهای اضافه یا مضاف و مضافالیه در عربی و اسمهایی که ابتدای آنها «ال» گرفته باشند نیز در خانواده اسمهای معرفه قرار میگیرند. هر اسمی که خارج از این دستهبندی باشند، مرجعی ندارد، در نتیجه به عنوان اسم نکره شناخته میشود.
ضمیر معلوم یا بارز در عربی
حالا به مبحث انواع ضمیر در عربی میرسیم. سادهترین و ابتداییترین نوع ضمیرها در عربی همانهایی هستند که به جای اسم به کار میروند. این ضمیرها که در جمله معلوم و آشکار هستند میتوانند به جای مبتدا قرار بگیرند. از آنجا که به کلمات دیگر نمیچسبند و کلمه دیگری هم حق اضافه شدن به آنها را ندارد، به آنها ضمایر منفصل مرفوعی میگویند.
در کنار ضمایر منفصل مرفوعی، ضمایر منفصل منصوبی نیز داریم. با این تفاوت که این ضمیرها همان ضمایر متصل هستند که به کلمه «أیا» میچسبند تا نقش مفعول را در جملات عربی بازی کنند. برای فهم ضمایر منفصل به جدول زیر توجه کنید.
جدول ضمایر منفصل مرفوعی و منصوبی | |
مرفوع | منصوب |
هو | أیاه |
هما | أیاهما |
هم | أیاهم |
هی | أیاها |
هما | أیاهما |
هن | أیاهنَّ |
أنتَ | أیاکَ |
أنتما | أیاکما |
أنتم | أیاکم |
أنتِ | أیاکِ |
أنتما | أیاکما |
أنتنَّ | أیاکنَّ |
أنا | أیایَ |
نحن | أیانا |
در کنار ضمایر منفصل که جدا از سایر کلمات هستند، باید جایی برای ضمایر متصل که به کلمات میچسبند، باز کنیم. این ضمایر بسته به نوع نقشی که در جمله میگیرند، سه نوع اعراب فتحه، کسره و ضمه را میپذیرند. البته حالت اعرابپذیری آنها به صورت محلی است. ضمایر متصل مرفوعی ضمایری هستند که هنگام صرف فعل به آنها چسبیده و نقش فاعل را بازی میکنند. برای درک بهتر این ضمایر باید به جدول صرف فعل زیر که ضمایر متصل در آن با رنگ قرمز مشخص شده توجه کنید.
جدول ضمایر متصل مرفوعی در دو نوع فعل ماضی و مضارع | |
ماضی | مضارع |
۱- کتب | ۱- یکتبُ |
۲- کتبا | ۲- یکتبانِ |
۳- کتبوا | ۳- یکتبون |
۴- کتبت | ۴- تکتبُ |
۵- کتبتا | ۵- تکتبان |
۶- کتبنَ | ۶- تکتبنَ |
۷- کتبتَ | ۷- تکتب |
۸- کتبتما | ۸- تکتبان |
۹- کتبتم | ۹- تکتبون |
۱۰- کتبتِ | ۱۰- تکتبین |
۱۱- کتبتما | ۱۱- تکتبان |
۱۲- کتبتنَّ | ۱۲- تکتبنَ |
۱۳- کتبتُ | ۱۳- أکتبُ |
۱۴- کتبنا | ۱۴- نکتبُ |
با توجه به جدول بالا میتوانیم ضمایر متصل مرفوعی را به این ترتیب نیز بنویسیم «ا- و- نَ- تَ- تما- تم- تِ- تما- تنَّ- تُ- نا- ی». از آنجا که این ضمایر چسبیده به فعل هستند نقش فاعل را در جمله بازی میکنند. در نتیجه میتوانند با عنوان «فاعل و محلا مرفوع» شناخته شوند.
در کنار هر ضمیر متصلی مرفوعی میتوان یک ضمیر متصل منصوب یا مجرور نیز پیدا کرد. این ضمایر به اسم یا حروف جر میچسبند و نقشهای مختلفی (به غیر از فاعل) میتوانند بگیرند. این ضمایر را میتوان بر اساس شماره ضمایر در جدول زیر به این ترتیب نوشت.
جدول ضمایر متصل منصوبی یا مجروری | |
صیغه | ضمیر |
الغائب | ه |
الغائبان | هما |
الغائبون | هم |
الغائبة | ها |
الغائبتان | هما |
الغائبات | هن |
المخاطب | کَ |
المخاطبان | کما |
المخاطبون | کم |
المخاطبة | کِ |
المخاطبتان | کما |
المخاطبات | کنَّ |
متکلمالوحده | ي |
متکلم معالغیر | نا |
ضمیر مستتر در عربی
در زبان عربی ممکن کلمات بدون آنکه حضور داشته باشند، نقش خودشان را بازی کنند. ضمایر مستتر از جمله این کلمات هستند. برای فهم بهتر و دقیقتر آنها، ابتدا باید به جدول ضمایر متصل مرفوعی که در بالا نوشته شده توجه کنیم. اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم که در صیغههای ۱ و ۴ ماضی و صیغههای ۱ و ۴ و ۷ و ۱۳ و ۱۴ مضارع، ضمیر متصل مرفوع یا ضمیر فاعلی وجود ندارد.
نبود ضمیر متصل ممکن است این نتیجهگیری را داشته باشد که این افعال فاعل ندارند. اما نکته اینجاست که در زبان عربی، فعل بدون فاعل وجود ندارد. به همین خاطر میتوانیم بگوییم که فاعل در این افعال، ضمیر مستتر است. یعنی هنگام اعرابگذاریِ کلمات، برای این صیغهها می گوییم فاعل ضمیر مستتر و محلا مرفوع. در جدول زیر صیغه فعلهایی که فاعل در آنها ضمیر مستتر است با عدد و صیغه مشخص شدهاند.
جدول صیغههای فعل دارای ضمیر مستتر | |
ماضی | مضارع |
۱- للغائب (کتب) : فاعل ضمیر مستتر هو و محلا مرفوع | ۱- للغائب (یکتب): فاعل ضمیر مستتر هو و محلا مرفوع |
۴- للغائبة (تکتب): فاعل ضمیر مستتر هی و محلا مرفوع | |
۴- للغائبة (کتبتْ) : فاعل ضمیر مستتر هی و محلا مرفوع | ۷- للمخاطب (تکتب): فاعل ضمیر مستتر أنتَ و محلا مرفوع |
۱۳-للمتکلم وحده (أکتب): فاعل ضمیر مستتر أنا و محلا مرفوع | |
۱۴- للمتکلم معالغیر (نکتب): فاعل ضمیر مستتر نحن و محلا مرفوع |