دیجیتال مارکتر کیست؟ — راهنمای یادگیری دیجیتال مارکتینگ
با وجود دسترسی بسیاری از افراد به اینترنت، اما تعداد کاربران آن روز به روز بیشتر هم میشود. نه تنها نسل جدید، بلکه نسلهای قدیم و پدربزرگها و مادربزرگها نیز به کاربران جدی اینترنت تبدیل شدهاند. همزمان با گسترش دسترسی به اینترنت، روشهای بازاریابی دیجیتال نیز گسترش یافته است. بازاریابی زمانی موفق است که با مخاطب، در زمان و مکان مناسب ارتباط برقرار کنید و این بدان معنی است که باید با آنها در جایی مواجه شوید که بیشتر وقت صرف میکنند و این یعنی همان اینترنت. در این آموزش قصد داریم ببینیم یک دیجیتال مارکتر کیست و چگونه از این بستر برای بازاریابی خود بهره میگیرد.
دیجیتال مارکتینگ به چه معنی است؟
دیجیتال مارکتنینگ تمامی روشهای بازاریابی را شامل میشود که در آن از دستگاههای الکترونیکی یا اینترنت برای بازاریابی استفاده میکنند. کسبوکارهای بسیاری هستند که در بازاریابی خود از موتورهای جستجو، بازاریابی شبکههای اجتماعی، ایمیل یا حتی وبسایتهای دیگر برای ارتباط با مشتریان اصلی و احتمالی خود بهره میگیرند.
تبلیغات کلیکی، بازاریابی رسانههای اجتماعی و حتی وبلاگنویسی و ساخت فیلمهای آموزشی همگی نوعی دیجیتال مارکتینگ به شمار میآیند. مجموعه این فعالیتها هستند که به شما در معرفی محصولات و خدمات ارائه شده شرکت به مردم کمک میکنند. البته به صورت کلی علم دیجیتال مارکتینگ بسیار گسترده است و برای اینکه بدانید دیجیتال مارکتینگ چیست و چه زیر شاخههایی دارد میتوانید از مقالات دیگر مجله فرادرس در همین رابطه کمک بگیرید.
دارایی های دیجیتال مارکتینگ
تقریبا هر چیزی را میتوان به عنوان دارایی Digital Marketing به شمار آورد. همانطور که در بالا گفته شد، هر ابزاری که دسترسی به فضای آنلاین را فراهم میکند نوعی دارایی دیجیتال مارکتینگ به شمار میآید. به بیان سادهتر، بسیاری از افراد نمیدانند که چه میزان از داراییهای دیجیتال مارکتینگ خود را در جایی رها کردهاند. در ادامه به برخی از نمونههای آن اشاره میکنیم.
- وبسایت
- لوگو، آیکون و ...
- فیلمهای آموزشی و تبلیغاتی مانند دموی محصولات
- محتوای متنی همچون پستهای وبلاگی، کتابهای الکترونیکی، بروشور، پوستر
- ابزارها و محصولات آنلاین
- نقدها و نظرات
- صفحات شبکههای اجتماعی
همانطور که تصور کردهاید، این موارد تنها بخش کوچکی از داراییهای بازاریابی دیجیتال به شمار میآیند و موارد بسیاری هستند که میتوان آنها را زیرمجموعه داراییهای بالا دانست. البته اگر بخواهیم بدانیم که دیجیتال مارکتر کیست باید به این نکته توجه کنیم که یک دیجیتال مارکتر باهوش همواره از ابزارها و روشهای جدید برای دستیابی به مشتری استفاده میکند.
استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای دیجیتال مارکتر
در زیر فهرستی از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ آورده شده که البته این فهرست روز به روز در حال تغییر و تکامل است. با این وجود در ادامه به برخی از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال اشاره میکنیم تا بدانیم دیجیتال مارکتر کیست و با وظایف آن بیشتر آشنا شویم.
تبلیغات کلیکی
تبلیغات کلیکی را به عبارت دیگر «پرداخت به ازای کلیک» (Pay Per Click | PPC) عبارتی کلی است که به نوعی از دیجیتال مارکتنیگ اشاره دارد که در آن، به ازای کلیکهای هر کاربر بر روی تبلیغ، پولی پرداخت میشود. به طور مثال، «Google AdWords» نوعی تبلیغ کلیکی به شمار میآید.
تبلیغات موتور جستجو
گوگل، یاهو و «بینگ» (bing) همگی این امکان را برای شما فراهم میکنند که در صفحه نتایج آنها تبلیغ کنید. «تبلیغات موتور جستجو» (Paid Search Advertising) یکی از بهترین راهها برای جذب مخاطب بالقوه است که به شکلی فعالانه در جستجوی کالا یا خدماتی مشابه با کسبوکار شماست.
سئو
اگر سرمایه کافی برای تبلیغات موتور جستجو را در اختیار ندارید، این امکان وجود دارد تا از روشهای «سئو» (Search Engine Optimization | SEO) کمک بگیرید تا رتبه نوشتههای شما در گوگل به طور «طبیعی» (Organic) بیشتر شود. در نتیجه، نیازی به پرداخت کلیکی ندارید اما مدت زمان بیشتری طول میکشد تا مطالب شما رتبه بهتری کسب کنند.
تبلیغات شبکه های اجتماعی
بسیاری از شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام، لینکدین، توییتر، فیسبوک و ... این امکان را فراهم میکنند که در این سایتها تبلیغ داشته باشید. تبلیغات در شبکههای اجتماعی از آنجایی اهمیت دارد که سبب میشود مخاطبانی که با کسبوکار آشنایی ندارند، از این راه با شما آشنا شوند و ارتباط برقرار کنند و در عین حال، هزینه کمتری را نیز پرداخت کنید.
بهینه سازی نرخ تبدیل
«بهینهسازی نرخ تبدیل» (Conversion Rate Optimization | CRO) فرآیندی سیستماتیک است که افزایش بازدیدکنندگان از وبسایت را بر اساس فعالیتی خاص افزایش میدهد که از میان این فعالیتها میتوان به پر کردن فرمها و مواردی از این دست اشاره کرد.
بازاریابی محتوا
«بازاریابی محتوا» (Content Marketing) نیز در دیجیتال مارکتینگ استفاده گستردهای دارد. بازاریابی محتوا تمامی داراییهای دیجیتال مارکتینگ برای تشکیل «آگاهی از برند» (Brand Awareness) یا افزایش کلیک و فروش را شامل میشود.
تبلیغات همسان یا بومی
به طور قطع برای شما پیش آمده است که در انتهای مطلبی، مقالات مختلفی برای مطالعه به شما پیشنهاد شده باشند. به این روش، «تبلیغات بومی» (Native Advertising) یا تبلیغات همسان میگویند. بسیاری از تبلغات بومی در دسته بازاریابی محتوا قرار میگیرند چراکه از محتوا برای جذب کلیک استفاده میکنند.
بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی را میتوان قدیمیترین روش دیجیتال مارکتینگ به شمار آورد که همچنان پر قدرت به کار خود ادامه میدهد. اگر بخواهیم ببینیم که دیجیتال مارکتر کیست کافی است به این نکته توجه کنیم که آنها به طور معمول از بازاریابی ایمیلی برای تبلیغ فروشها و رویدادهای ویژه خود استفاده میکنند.
بازاریابی همکاری در فروش
«بازاریابی همکاری در فروش» (Affiliate Marketing) به این معنی است که به شخص یا کسبوکار دیگری پول میدهید تا محصولات و خدمات شما را در وبسایت خود تبلیغ کنند. همانطور که در بالا مشاهده کردید، راههای مختلفی وجود دارند تا بازاریابی کسبوکار آنلاین خود را به کمک آن مدیریت کنید و در بسیاری از موارد، شرکتها شخصی را برای این کار استخدام میکنند.
با توجه به اهمیت آشنایی با بازاریابی دیجیتال، فرادرس اقدام به انتشار فیلم آموزش آشنایی با بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) کرده که لینک آن در ادامه آمده است.
- برای دیدن فیلم آموزش آشنایی با بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) + اینجا کلیک کنید.
دیجیتال مارکتر کیست و چه وظایفی دارد؟
تا حدی آشنا شدیم که دیجیتال مارکتر کیست اما در ادامه میخواهیم وظایف او را نیز مرور کنیم. دیجیتال مارکتر وظیفه دارد که به کمک کانالهای رایگان و پولی بازاریابی دیجیتال سبب «جذب لید» (Lead Generation) یا همان مشتریهای احتمالی و همچنین افزایش آگاهی از برند شود. این کانالها شامل شبکههای اجتماعی، وبسایت شرکت، رتبهبندی سایت توسط موتورهای جستجو، تبلیغات و مواردی مشابه میشوند.
به طور معمول یک دیجیتال مارکتر برای هر کانال، «شاخص عملکرد کلیدی» (Key Performance Indicator | KPI) در نظر میگیرد تا میزان عملکرد شرکت در هر کانال را بررسی کنید. به طور مثال، دیجیتال مارکتری که در زمینه سئو فعالیت میکند، «ترافیک طبیعی» (Organic Traffic) سایت را بررسی میکند.
بازاریابی دیجیتال، امروزه نقش بسیار مهمی را برای کسبوکارها ایفا می کند و شرکتهای بزرگ یا کوچک بسته به نوع فعالیت خود، یک شخص یا یک تیم را برای این کار به کار میگیرند تا وظایف مختلفی را انجام دهند. اگر بخواهیم بدانیم دیجیتال مارکتر کیست و چه وظایفی دارد میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
مدیر سئو
KPI اصلی مدیر سئو، ترافیک طبیعی است. به طور خلاصه، مدیران سئو سبب رتبهبندی سایت در گوگل میشوند. این افراد ممکن است به طور مستقیم با تولیدکنندگان محتوا در ارتباط باشند تا محتوای تولیدی آنها رتبه مناسبی را در گوگل بدست آورد.
کارشناس بازاریابی محتوا
کارشناسان بازاریابی محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتال هستند. این افراد اغلب مسئول پیگیری تقویم انتشار مطالب وبلاگ هستند و محتوای ویدیویی را نیز مدیریت میکنند. کارشناسان بازاریابی محتوا به طور معمول با سایر بخشهای شرکت به گونهای همکاری میکنند که محصولات و کمپینهای تبلیغاتی، هریک در کانالهای بازاریابی به خوبی پوشش داده شوند.
KPI اصلی کارشناس بازاریابی محتوا را میتوان مواردی همچون مدت زمان صرف شده برای هر صفحه، ترافیک کلی وبلاگ و همچنین تعداد «مشترک» (Subscribers) کانالهای ویدیویی دانست.
مدیر رسانه های اجتماعی
زمانی که بررسی میکنیم یک دیجیتال مارکتر کیست و چه وظایفی دارد به یکی از نقشهای دیجیتال مارکتر یعنی مدیریت رسانههای اجتماعی میرسیم. نقش مدیر رسانههای اجتماعی را به سادگی میتوان از روی عنوان شغلی او مشخص کرد. البته اینکه از چه رسانه اجتماعی برای شرکت استفاده میکنند به میزان زیادی به نوع فعالیت شرکت بستگی دارد.
در میان تمامی این موارد، مدیران بازاریابی شبکههای اجتماعی تقویم انتشاری را برای محتوای متنی و تصویری شرکت مشخص میکنند. علاوه بر این، کارمندانی نیز برای توسعه استراژی انتشار مطالب نیز ممکن است بکار گرفته شوند. به این ترتیب، KPI اصلی یک مدیر رسانههای اجتماعی را میتوان در تعداد دنبالکنندگان (فالوورها)، میزان اشتراکگذاریها و «تاثیرپذیری» (Impression) خلاصه کرد.
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
«هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی» (Marketing Automation Coordinator) در انتخاب نرمافزار بازاریابی دخالت دارد که در نهایت سبب میشود کل تیم از رفتار مشتریان خود آگاه شوند از این طریق، میزان رشد کسبوکار اندازهگیری شود. از آنجایی که بسیاری از عملیات بازاریابی مورد اشاره در بالا ممکن است به صورت جدا از هم کار کنند، باید شخصی وجود داشته باشد تا این فعالیتهای دیجیتال را هماهنگ و آنها را کمپینهای جداگانه گروهبندی و عملکرد هر کمپین را بررسی کند.
چگونه یک دیجیتال مارکتر شویم؟
تا اینجا یاد گرفتیم که دیجیتال مارکتر کیست و چه وظایفی دارد اما در ادامه، این نکته را بررسی خواهیم کرد که چه کارهایی را برای یادگیری دیجیتال مارکتینگ میتوان انجام داد. در ابتدای یادگیری دیجیتال مارکتینگ باید با استراتژی بازاریابی دیجیتال آشنا شوید و در ادامه، استراتژی برای بازاریابی محتوا توسعه دهید. بعد از انجام این دو مرحله، باید نقشه راهی برای تبلیغات داشته باشید و در کنار آن، استراتژی رسانههای اجتماعی را توسعه دهید. البته اینها گامهای ابتدایی دیجیتال مارکتینگ به شمار میآیند.
در ادامه متن، به تمامی این مسیرها به شکلی کوتاه و گام به گام خواهیم پرداخت تا از این طریق یاد بگیریم که دیجیتال مارکتر کیست و مسیر پیشِ رو برای یادگیری بازاریابی دیجیتال به چه شکل است. برای طی کردن مسیر یادگیری این حوزه، به فهرستی از منابع ارزشمند آموزشی دیجیتال مارکتینگ نیاز دارید که در مطالب زیر از مجله فرادرس فهرست کامل آنها را ارائه کردهایم:
استراتژی دیجیتال مارکتینگ
در ابتدای کار برای اینکه بدانیم دیجیتال مارکتر کیست باید مسیر یادگیری بازاریابی دیجیتال را بررسی کنیم و ابتدا و انتهای این مسیر، وابسته به استراتژی بازاریابی دیجیتال است. به همین منظور باید با «سفر مشتری» (Customer Value Journey) آشنا شویم که ارتباطی با مشتری احتمالی ایجاد و در نهایت او را به مشتری وفادار تبدیل میکند. نقشه سفر مشتری، نقشهای همانند زیر خواهد بود که هریک از این موارد را در ادامه به شکلی خلاصه توضیح میدهیم.
آگاهی
پیش از آنکه کسی از شما خرید کند باید بداند که وجود دارید و خود به تنهایی گویای اهمیت اولین مرحله از بازاریابی دیجیتال است. راههای مختلفی وجود دارند که سبب میشوند یک شخص از حضور کسبوکار شما اطلاع داشته باشد. ممکن است شخصی در گوگل یا اینستاگرام به دنبال محصول یا خدمت خاصی باشد. در نتیجه، تبلیغات در این زمینههای سبب آگاهی مشتری از کسبوکار شما خواهد شد. درج یک لینک در بیو اینستاگرام میتواند به پیشرفت این موضوع کمک کند.
تعامل
در این مرحله، مشتری از حضور شما آگاه است اما شما را نمیشناسد یا اعتمادی به شما ندارد. در این مرحله است که باید شروع به ایجاد ارتباط با مشتری کنید. این کار را میتوان با ارائه محتوایی انجام داد که برای آنها سرگرمی ایجاد کند یا اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار دهد. به طور مثال در تصویر زیر، فیلم آموزشی را مشاهده میکنید که برای مادران تهیه شده است و شرکت سازنده این محتوا، از تولیدکنندگان اصلی محصولات بهداشتی کودکان به شمار میآید.
اشتراک
به هنگام پاسخ به این پرسش که دیجیتال مارکتر کیست و چگونه استراتژی خود را تدوین میکند به مرحلهای میرسیم که در آن مشتری، کسبوکار شما را میشناسد و با شما در تعامل است. با این وجود اگر اطلاعات تماس او را نداشته باشید ممکن است در مراحل بعدی هیچ دسترسی به او پیدا نکنید. به عنوان نمونه میتوان به مواردی اشاره کرد که در آنها، خدماتی رایگان را در ازای پر کردن فرم ثبتنام به مشتری ارائه میکنید و از این طریق، به اطلاعات تماس او دسترسی خواهید داشت.
تبدیل
برخی از مشتریانی که تا این مرحله پیش آمدهاند تمایل دارند تا همچنان با کسبوکار شما تعامل داشته باشند. در این مرحله باید سعی کنید مشتری را به سرمایهگذاری (خرید) تشویق کنید و در این راه نیز ممکن است مجبور به پرداخت هزینه باشید. از نمونههای این روش نیز میتوان به ارائه تخفیف در خریدهای اول اشاره کرد.
تحریک
تا این مرحله، مشتری یک خرید از شما داشته گرچه که مقدار آن زیاد نبوده است. هدف بعدی شما باید این باشد که خرید، سبب اعتماد مشتری به شما شود. دلیل این امر هم بسیار ساده است به این معنی که اگر شخص، ارزشی از خرید خود کسب نکند، به مرحله بعدی یعنی خریدهای گرانتر نخواهد رفت. به همین دلیل باید کاری کنید که مشتری از خرید خود، ارزشی کسب کند.
از نمونههای این کار میتوان به فروش یک دستگاه چایساز اشاره کرد که مشتری با خرید آن و باز کردن بسته، علاوه بر چایساز با یک بسته چای رایگان نیز روبرو شود.
صعود
تا این مرحله، زمان، هزینه و منابعی را صرف کردهاید تا مشتری به شما اعتماد و از خرید خود، ارزشی کسب کند تا با اینکار به افزایش مشتری و جذب لید رسیده باشید. مرحله «صعود» (Ascend) برای کسبوکار شما زمانی آغاز میشود که مشتری تمایل پیدا کند که بیشتر خریدهای خود را از شما تهیه کند. در این مرحله، پیشنهادهای فروش همچون نردبانی برای صعود کسبوکار کمک میکنند.
به طور مثال، شخصی که یک دوربین عکاسی را خریداری میکند با پیشنهادی که شما به او ارائه میکنید، یک کیت عکاسی شامل ابزار نورپردازی در آتلیه و همچنین لنزهای مختلف و باتری اضافه نیز تهیه خواهد کرد.
طرفداری
تا اینجا میدانیم که دیجیتال مارکتر کیست و چه مسیری را باید برای تدوین استراتژی بازاریابی خود طیکند. در این مرحله، مشتری از شما راضی و از خرید خود بسیار خرسند است. در مرحله بعد باید مشتریان وفادار خود را تشویق کنید تا طرفدار شما باشند و دیدگاه مثبت خود را نسبت به شما با دیگران به اشتراک بگذارند. به طور مثال، اگر با تبلیغ نوعی از کفش در بیو اینستاگرام خود، شانس برنده شده در قرعهکشی شرکت سازنده کفش را داشته باشید، یعنی در گام هفتم از سفر مشتری یا همان طرفداری قرار دارید.
ترویج
ترویج با طرفداری متفاوت است چراکه در این مرحله، مشتری به شکلی فعالانه در رابطه با محصولات و خدمات شما صحبت میکند. در برخی موارد، مشتری شما تجربه خرید بسیار خوبی داشته و میخواهد آنرا با دیگران به اشتراک بگذارد. در حالت دیگری نیز، مشوقی برای او در نظر گرفتهاید تا این کار را انجام دهد.
به طور مثال، اگر شخصی در پادکست خود، کسبوکاری را معرفی کند و شنوندگان از لینک اشتراکی او در پادکست، شروع به خرید محصولات آن کسبوکار کنند، درصدی از فروش به صاحب پادکست اختصاص پیدا میکند.
توسعه استراتژی بازاریابی محتوا
تا اینجا یاد گرفتیم که یک دیجیتال مارکتر کیست و چه اهدافی را از تدوین استراتژی یا سفر مشتری خود فراهم میکند. در ادامه میبینیم که چطور یک دیجیتال مارکتر میتواند استراتژی بازاریابی محتوایی را توسعه دهد. در ابتدای کار باید مشخص کنیم که «محتوا» (Content) به چه معنی است.
یک اشتباه رایج این است که گمان کنیم بازاریابی محتوا به معنی وبلاگنویسی است. با وجود اینکه وبلاگها و مجلات اینترنتی، بخش اعظمی از بازاریابی محتوا را تشکیل میدهند اما در حقیقت، آنها بخشی از یک تصویر بزرگتر هستند.
توجه داشته باشید که بازاریابی را باید همانند یک قیف در نظر بگیرید که شامل سه مرحله آگاهی، «ارزیابی» (Evaluation) و تبدیل باشد. در این سه مرحله است که تمامی مشتریهای احتمالی به مشتریهای حقیقی تبدیل میشوند.
برای اینکه مشتری احتمالی در طول این قیف حرکت کند باید در هر مرحله، محتوایی مخصوص به آن مرحله را برای او فراهم کنید. به عبارت دیگر، آنها محتوایی در بالای قیف (TOFO) برای آگاهی نیاز دارند و محتوایی برای وسط (MOFO) و ته قیف (BOFO) نیز باید به آنها ارائه شود.
وبلاگنویسی در بالای این قیف یعنی بخش آگاهی قرار دارد اما وظیفه خود را به خوبی در بخش ارزیابی و تبدیل انجام نمیدهد. در تصویر زیر به طور خلاصه به هر بخش از قیف پرداخته شده است.
با بررسی این مورد که دیجیتال مارکتر کیست و چگونه استراتژی بازاریابی محتوای خود توسعه میدهد به این نکته میرسیم که محتوای مناسب برای یک دیجیتال مارکتر محتوایی است که در کانالهای مختلفی به اشتراک گذاشته شده باشد. در حقیقت، یک بازاریاب، محتوای خود را در هر کانال و مسیر جستجوی مشتریان احتمالی منتشر میکند. این امر بدان معنی است که علاوه بر پست وبلاگی، محتوای تولیدی در اینستاگرام، لینکدین، توییتر، یوتیوب، فیسبوک و سایر مسیرها منتشر خواهد شد.
ساخت نقشه تبلیغات دیجیتال
از ترافیک میتوان به عنوان یکی از بزرگترین چالشهای یک دیجیتال مارکتر نام برد. البته ترافیک به معنی است که چطور میتوان به شکلی مناسب توجه افراد را به کسبوکار جلب و آنها را با هدایت به سمت وبسایت، به مشترک و مشتری تبدیل کرد.
راز این راه، تبلیغات دیجیتال است و اگر بدانید چطور آنرا بکار بگیرید، کنترل کاملی بر جریان ترافیک و همچنین فروش بیشتری خواهید داشت. به هنگام بررسی ترافیک، فهم تفاوتهای ترافیک طبیعی و «پولی» (Paid) اهمیت بسیاری دارد. البته هدف اصلی بسیاری از کسبوکارها داشتن ترافیک طبیعی است و به همین دلیل در شروع کار نیز کار خود را با ترافیک طبیعی آغاز میکنند. اما در حقیقت برای رسیدن به ترافیک مناسب باید هزینههایی هم پرداخت کرد.
مقایسه سادهای بین ترافیک طبیعی و پولی (پرداختی) را میتوان با باران و شلنگ آب مقایسه کرد. ترافیک پرداختی مانند شلنگ آب است و کنترل کاملی بر روی جهت پاشش آب و مقدار و زمان آن دارید که چنین شرایطی برای باران یا همان ترافیک طبیعی فراهم نیست.
با مطالعه توضیحات بالا میدانیم که دیجیتال مارکتر کیست و سازماندهی تبلیغات دیجیتال برای او چه اهمیتی دارند. از اینرو در ادامه میخواهیم روشهایی را مطرح کنیم که به کمک آن، تبلیغات دیجیتال را به عنوان یک دیجیتال مارکتر داشته باشید.
دمای ترافیک برای دیجیتال مارکتر به چه معناست؟
سوال اصلی که در اینجا مطرح میشود این است که از کجا بدانیم چه نوع تبلیغی برای دیجیتال مارکتینگ مناسب است و چگونه باید این تبلیغات را رصد کرد. پاسخ این سوال در دو مفهوم سفر مشتری و «دمای ترافیک» (Traffic Temperature) نهفته است. در هر مرحله از سفر مشتری، ارتباط او با کسبوکار شما بیشتر میشود و به بیانی ساده میتوان گفت هرقدر در سفر مشتری، به مراحل بعدی برویم، آشنایی او با کسبوکار شما بیشتر خواهد شد که این مفهوم را به شکل دما هم میتوان نشان داد.
با توجه به تصویر بالا میتوان دریافت که دمای ترافیک به سه بخش دمای سرد، گرم و داغ تقسیم میشود. دمای سرد به ترافیک جدید و افراد در مرحله «آگاهی» اختصاص مییابد. ترافیک گرم به شرایطی اشاره دارد که افراد از کسبوکار شما اطلاع دارند اما محصول و خدماتی را از شما دریافت نکردهاند. ترافیک داغ نیز به مرحله تبدیل اشاره دارد. به هنگام بررسی این سوال که دیجیتال مارکتر کیست باید به این توجه کنیم که دیجیتال مارکتر باید به گونهای استراتژی تبلیغات دیجیتال خود را تدوین کند که در نهایت، مشتری از ترافیک سرد به داغ حرکت داده شود.
برای انواع ترافیک میتوان پیشنهادهایی را مطرح کرد که در جدول زیر، اشارهای کوتاه به آنها شده است.
پیشنهاد (تبلیغات) برای دمای ترافیک | ||
ترافیک سرد | ترافیک گرم | ترافیک داغ |
پستهای وبلاگی | کوییز و پرسشنامه | رویدادها مانند رونمایی از محصول |
مطالب شبکههای اجتماعی | وبینار رایگان یا پولی | وبینارهای پولی |
ساخت فیلم آموزشی | پیشنهاد شگفتانگیر | پیشنهادهای ویژه گرانقیمت |
پادکست | نمونه اولیه محصولات | خدمات انحصاری |
مسابقه(کوییز) | ویدیوهای تبلیغاتی | |
تبلیغات در کانالهای ویدیویی | کتاب رایگان یا پولی | |
اینفوگرافیک | محصولات رایگان به مدت محدود (Free Trial) |
چطور تبلیغات دیجیتال مارکتینگ را به شکل بهینه انجام دهیم؟
یک دیجیتال مارکتر باید تبلیغات دیجیتال خود را برای جذب ترافیک سرد و انتقال آن به ترافیک گرم سازماندهی کند. برای این کار باید از کمپینهای تبلیغاتی در تمامی مراحل قیف بازاریابی بهره بگیرد. البته چالش مطرح شده در اینجا، مدیریت بودجه است. بهترین راهکار این است که از نسبت ۶:۳:۱ استفاده شود به این معنی که ۶ واحد پولی (مثلا ۶۰ هزار تومان در هر روز) صرف ترافیک سرد، ۳۰ هزارتومان در روز صرف ترافیک گرم و ۱۰ هزار تومان در روز صرف فروش مجدد به ترافیک داغ شود.
توسعه استراتژی رسانه های اجتماعی به چه شکل است؟
اگر یک دیجیتال مارکتر بخواهد پیام خود در جایی قرار دهد که افراد، بیشتر وقت خود را در آن میگذرانند، بهترین گزینه، رسانههای اجتماعی است. البته روشهایی وجود دارد که به کمک آن بتوان بازاریابی رسانههای اجتماعی را بهبود بخشید که این روشها را میتوان به چهار مرحله «گوش دادن» (Listening)، «تاثیرگذاری» (Influencing)، «شبکهسازی» (Networking) و فروش تقسیم کرد که همگی در یک چرخه قرار دارند. در تصویر زیر این چرخه و اجزای آن به خوبی نمایش داده شدهاند.
انجام بازاریابی ایمیلی
اگر مطلب را تا اینجا دنبال کرده باشید میدانید که دیجیتال مارکتر کیست و چقدر برای او حضور در جهانی پر از شبکههای اجتماعی اهمیت دارد. با پیشرفت رسانههای اجتماعی، پیشبینیها بر این بود که بازاریابی ایمیلی به پایان برسد اما بر خلاف تصورات، این فرآیند با قدرت به کار خود ادامه میدهد.
هدف بازاریابی ایمیلی چیست؟
هدف بازاریابی ایمیلی کمک به تسریع روند هدایت مشتری از یک مرحله به مرحله دیگر در «سفر مشتری» (Customer Journey) است. با عبور مشتری از مسیر تعریف شده، ارزش دائمی او نیز بیشتر و سبب افزوده شدن سود و پایداری به کسبوکار شما خواهد شد.
بازاریابی ایمیلی چیزی بیش از آن است که بعد از هر پست وبلاگ خود، ایمیلی برای مشترک ارسال کنید یا اینکه در فروشهای ویژه، بنر تبلیغاتی خود را به صورت ایمیل برای مشتری بفرستید. برای اینکه بر بازاریابی ایمیلی مسلط شوید باید از انواع ایمیل آگاهی داشته باشید و مدت زمان آنها کمپینهای مختلف برای ارتباط با مشترکان خود را نیز بشناسید. سه نوع مختلف ایمیل وجود دارد که یک ایمیل مارکتر از آن استفاده میکند. این ایمیلها، ایمیلهای «تراکنشی» (Transactional)، «ارتباطی» (Relational) و «ترویجی» (Promotional) یا تبلیغاتی هستند. موارد استفاده از این ایمیلها در فهرست و تصویر زیر آورده شدهاند.
- ایمیل تراکنشی: برای ارائه خدمات پس از فروش
- ایمیل ارتباطی: برای تعامل با مشترکین و بهبود روابط با آنها
- ایمیل تبلیغاتی: بمنظور افزایش فروش
طراحی بازاریابی جستجو
«بازاریابی جستجو» (Search Marketing) در چند سال گذشته دچار تغییراتی شده است امروزه به کمک سئو میتوان ترافیک وبسایت را افزایش داد. در بررسی اینکه دیجیتال مارکتر کیست به این نکته اشاره کردیم که یک دیجیتال مارکتر باید با بازاریابی سئو آشنایی داشته باشد.
هر سال یا هر چند ماه یکبار، گوگل الگوریتمهای خود را برای رتبهبندی سایتها و مطالب آنها تغییر میدهد و این امر برای افرادی که به کمک ترفندهای سئو برای سایت خود رتبه کسب میکنند، مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. اما اگر بنای هدف را بر اهداف کاربر تنظیم کرده باشید، به عنوان یک دیجیتال مارکتر نباید نگرانی از تغییر الگوریتمهای موتورهای جستجو داشته باشید.
در ابتدای امر باید به این نکته اشاره کنیم که سئو، حوزهای گسترده است که به دو بخش اصلی تقسیم میشود.
- بخش فنی: در این بخش، تمرکز افراد به جزئیات فنی وبسایت معطوف میشود و کیفیت محتوا در نظر گرفته نمیشود.
- بخش محتوایی: در این بخش افراد میدانند که چگونه محتوایی سئو شده تولید کننند که لینکدهی مناسبی داشته باشد و آنرا در شبکههای اجتماعی نیز به اشتراک بگذارند.
سئو و بازاریابی جستجو بخشهای گستردهای را شامل میشوند که در این متن به برخی از آنها اشاره میکنیم. زمانی که بررسی میکنیم دیجیتال مارکتر کیست و مبحث سئو چه اهمیتی برای او دارد، در مییابیم که توجه او بیشتر به جستجو از طریق موبایل است زیرا امروزه افراد جستجوهای خود را از طریق موبایل انجام میدهند و این یعنی صفحه سایت شما باید علاوه بر کامپیوتر و لپتاپ، از طریق تبلت و موبایل (واکنشگرا) نیز به سادگی در دسترس باشد.
همانطور که گفته شد، اگر سایت خود را به شکل صحیحی سازماندهی نکرده باشید ممکن است حتی توسط گوگل دیده هم نشوید اما با حل مشکلات ساختاری سایت و بهینهسازی آن، در مرحله بعد میتوانید به محتوا تولیدی و به عبارت دیگر، سئو On-page بپردازید.
به طور کلی، آنچه که برای گوگل اهمیت دارد این است که محتوای ارائه شده شما نزدیکترین ارتباط را با جستجوی مخاطب داشته باشد و زمانیکه این کار را انجام دهید، صفحه شما رتبهبندی مناسبی خواهد داشت.
مدل ۶ بخشی سئو
سه مرحله اصلی در بازاریابی جستجو وجود دارد که هر مرحله نیز دارای ۲ اولویت مهم است و در ادامه به طور خلاصه به آنها خواهیم پرداخت.
قصد و زمینه
شروع کار سئو، مرتبط با قصد و «هدف سوال» (Intent) کاربر است. به طور کلی، هر کسی که سوال یا متنی را در کادر جستجوی گوگل وارد میکند، فارغ از کلمه کلیدی مورد استفاده، به دنبال هدف خاصی است. اما این هدف در زمینه کاری یا نیاز آنها قرار دارد. فهم قصد و زمینه، هر دو ضروری است. به مثالهای زیر دقت کنید.
هدف سوال | زمینه |
گرسنگی | شخص در جاده خارج شهر به دنبال نزدیکترین رستوران است. |
گم شدن | پیدا کردن آدرس فروشگاه مورد نظر |
نگرانی | علائمی جدیدی بروز پیدا کردهاند و شخص به دنبال علت آنها است. |
یک دیجیتال مارکتر برای پیدا کردن کلمه کلیدی مورد نظر خود باید از هدف و زمینه کاربر اطلاع کافی داشته باشد. برای اینکه درک بهتری از این روند داشته باشید بهتر است به مشتریان خود فکر کنید و ببینید آنها زمانیکه در جستجوی محصولات شما هستند، چه چیزی را در ذهن خود دنبال میکنند و کلمات کلیدی مورد استفاده آنها را مشخص کنید. به طور مثال کافی است کلمه کلیدی خود را در گوگل وارد و پیشنهادهای گوگل را در رابطه با آن کلمه کلیدی بررسی کنید.
دارایی و کانال ها
بعد از اینکه به طور کافی از اطلاعات مورد نیاز افراد آگاهی پیدا کردید باید داراییهایی مرتبط با هریک از نیازهای آنان تهیه کنید. به عبارت سادهتر، تمامی آنچه که باید در این فرآیند انجام دهید این است که شروع به تولید محتوا کنید. برای این کار بهتر است از انواع محتوا آشنایی داشته باشید تا محتوای تولیدی، متناسب با نیاز کاربر تهیه شود.
بهینه سازی و صعود
تا اینجا داراییهای مرتبط با جستجوی کاربران را تشکیل دادهاید و باید آنها را در کانالهای مناسب خود بارگذاری کنید. به همین دلیل، هر محتوای تولیدی را باید بر اساس نوع کانال و الگوریتمهای مربوط به آن بهینهسازی کنید. به این نکته توجه داشته باشید که هدف شما تنها افزایش ترافیک نیست بلکه جذب و فروش را نیز شامل میشود. به طول مثال به تصویر زیر دقت کنید. دارایی ما در این بخش، پست وبلاگی است و عنوان این پست «نحوه ایجاد باغچه برای سبزیکاری» (Start a Vegetable Garden) است که به شکلی مناسب بهینهسازی شده است.
اگر بر روی این پست وبلاگی کلیک کنیم، مسیرهای مربوط به صعود را نیز مشاهده خواهیم کرد.
به دکمههای درج شده در مطلب و پیشنهادهای مرتبط دقت کنید. به وضوح میتوانید مسیر زیر را برای این پست وبلاگی در نظر بگیرید.
خرید < فروشگاه < پست وبلاگ < جستجوی گوگل
تجزیه و تحلیل وب سایت برای دیجیتال مارکتینگ
اگر بخواهیم بدانیم که دیجیتال مارکتر کیست ناگزیر باید با دادههایی آشنا باشیم که او با آنها سر و کار دارد. دادهها یا کافی نیستند یا بسیار زیاد هستند. چالشی که یک دیجیتال مارکتر با آن روبرو است، تبدیل اعداد به تصمیماتی مشخص و معنیدار است. به عبارت دیگر، دادههای خام، معنی مشخصی ندارند. به طور مثال، زمانیکه هنوز بازار اجاره فیلم - به صورت DVD - رونق داشت، شرکت «Netflix» سرمایهگذاری عظیمی برای توسعه الگوریتمهای پیشنهاد فیلم انجام داد و نتیجه آن، افزایش ترافیک به میزان ۵۰ درصد بود.
در ادامه سعی میکنیم روشهایی را به طور خلاصه برای تسلط بر دادهها و آنالیز آنها بیان کنیم. برای تسلط بر دادهها باید سه اصل را درنظر بگیرید.
- برای دادهها مسئولیتی تعریف کنید. این مورد را باید اساس آنالیز دادهها برشمرد.
- از تحلیل دادهها برای تبدیل سوالات به استراتژی استفاده کنید. این امر سبب میشود دادهها معنیپذیر باشند.
- برای دادههای غیرقابل سنجش، زمینه را دخیل کنید.
آنالیز دادهها در برخی موارد به دلیل منابع مختلف ممکن است قدری گمراه کننده باشد اما برای شروع بهتر است موارد بالا را با یکدیگر مرور کنیم تا ببینیم دیجیتال مارکتر کیست و چطور آنالیز دادهها را سازماندهی میکند.
اختصاص مسئولیت به دادهها
یکی از سادهترین راهها برای فهم دادهها، بررسی آنها بر اساس قیف بازاریابی است. همانطور که میدانید، این قیف شامل سه بخش آگاهی، ارزیابی و تبدیل بود. این سه بخش را میتوان به شکل زیر نامگذاری کرد.
- بخش بالای قیف (TOFU)
- بخش میانی قیف (MOFO)
- بخش انتهایی قیف (BOFO)
در تصویر زیر میتوانید اهداف هر بخش را مشاهده کنید.
تحلیل داده ها
دادههای جمعآوری شده در ابتدا خام هستند و یک دیجیتال مارکتر باید بتواند آنها را به شکل مناسبی تحلیل کند. فرآیند تحلیل دادهها بسیار مشابه با تحلیل دادههای علمی است با این تفاوت که این دادهها بر اساس متریکها تحلیل میشوند. در روشهای علمی، کار خود را با سوال و فرضیه آغاز میکنید و سپس پیشبینیهایی را بر این اساس ارائه میکنید.
در آنالیز دادهها، دادههای خود را مرور و سوالاتی را بر اساس آنها مطرح میکنید. علاوه بر این، فرضیاتی مطرح میشوند که چه اتفاقی میافتد اگر بر هریک از این اعداد تاثیر بگذارید. برای بررسی و تحلیل دادهها پیشنهاد میشود چهار گام زیر را دنبال کنید.
گام اول: مرور متریکهای اصلی
جایی را مشخص کنید که در آن عملکردی بیش از انتظار دارید. به طور مثال اگر پستی را منتشر کردهاید که ترافیک زیادی جذب کرده است، این سوال را مطرح کنید که چه عاملی سبب عملکرد بهتر آن شده است. در مواقعی، هر روز به تعداد مشترکان شما افزوده میشود اما تعداد کلی آنها عددی ثابت است. علت آنها را بیابید یا ممکن است در مواردی، متنهای یکی از نویسندگان شما ترافیک بیشتری را جذب کند. یافتن علت آن نیز باید در دستور کار شما قرار بگیرد.
گام دوم: مطرح کردن فرضیه
پیشبینیهایی را از روند کار مطرح کنید. به طور مثال پیشبینی کنید که اگر هزینهای ۱۰ هزارتومانی برای اشتراک ۱ ماهه کاربران در نظر بگیرید ممکن است بازدیدکننده بیشتری جذب کنید یا پیشبینیهایی از این دست را بکار بگیرید. البته خود را محدود به یک فرضیه نکنید. به طور ایدهآل، ۵ تا ۷ فرضیه را در نظر بگیرید.
گام سوم: آزمایش فرضیهها
در این مرحله، کار را با جزئیات بیشتری ادامه میدهید تا علتهای اصلی پیشرفت یا عدم پیشرفت یک سناریو را بررسی کنید.
گام چهارم: عمل بر اساس یافتهها
حال که میدانیم دیجیتال مارکتر کیست و چگونه از دادهها برای آزمایش فرضیهها بهره میگیرد، خواهیم دید که در ادامه باید نتایجی که از فرضیههای خود بدست آورده است را در عمل بکار بگیرد. به طور مثال ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که هزینه ۱۰ هزارتومانی برای اشتراک ۳ ماهه، مشترک بیشتری را برای شما خواهد داشت.
زمینه سازی داده ها
در برخی موارد، دادهها همه اطلاعات لازم را فارغ از کیفیت آنها در اختیار شما قرار نمیدهند. به طور مثال، با بررسی دادهها ممکن است روندی را مشاهده کنید که علت آن مشخص نباشد یعنی ندانید که این روند به دلیل ایجاد کمپین تبلیغاتی بوده یا سایر روشهای دیگر. در اینجا یک دیجیتال مارکتر ممکن است فرضهای غلطی را در نظر بگیرد که نتایج صحیحی به دنبال نداشته باشد. در این شرایط، زمینههای مختلف به شما در حل مشکل کمک میکنند. این زمینهها در زیر آورده شدهاند:
- تاریخی: بررسیهای تاریخی را دخیل کنید. به طور مثال ممکن است در تابستان فروش کمتری داشته باشید.
- خارجی: مثلا اگر با بهروزرسانی الگوریتمهای گوگل، ترافیک سایت شما کاهش داشته باشد، این مورد را میتوان از جمله عوامل خارجی در نظر گرفت.
- داخلی: تغییرات داخلی مانند تغییر استراتژی یا کمپینها و حتی جابجایی سرورها را میتوان از جمله عوامل داخلی به شمار آورد.
- زمینهای: این مورد مرتبط با نحوه بررسی دادهها است. اینکه دادهها را به صورت درصدی یا بر اساس اعداد بررسی کنید و مواردی مشابه، همگی به عنوان عوامل زمینهای به شمار میآیند.
استفاده از بهینه سازی نرخ تبدیل برای رشد بیشتر
در انتهای این مطلب میدانیم که دیجیتال مارکتر کیست و چگونه میتوان به یک دیجیتال مارکتر تبدیل شد و پله آخر در این راه، بهینهسازی نرخ تبدیل و همانا شروعی جدید در دیجیتال مارکتینگ است.
هدف اصلی بهینهسازی، افزایش نرخ تبدیل ترافیک حال حاضر به کمک داراییهای موجود است. برای اینکه بدانید یک دیجیتال مارکرتر کیست و بهینهسازی نرخ تبدیل را چگونه انجام میدهد باید چرخهای مانند چرخه زیر را پی بگیرید. در ابتدا باید اهداف خود را مشخص کنید و سپس دادههای مربوطه جمعآوری شوند. در مرحله بعد آنها را آنالیز و فرضیاتی را مطرح کنید. با طراحی متغیرها و استفاده از فناوریهای موجود، فرضیات خود را آزمایش کنید. در نهایت، این نتایج باید ارزیابی شوند تا دیدگاه مناسبی نسبت به ایدههای جدید بدست دهند.
همچنین برای آشنایی بیشتر با نحوه یادگیری دیجیتال مارکتینگ و منابع آن، مطالعه مطلب زیر پیشنهاد میشود.
- ۱۴ کتاب آموزش دیجیتال مارکتینگ که بازاریابان حتما باید بخوانند
- بهترین منابع دیجیتال مارکتینگ برای یادگیری از مبتدی تا حرفه ای – معرفی ۳۴ منبع
معرفی فیلم آموزش آشنایی با بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)
در این مطلب خواهیم دید که دیجیتال مارکتر کیست و چگونه میتوان به یک دیجیتال مارکتر تبدیل شد. از مزایای دیجیتال مارکتینگ باید به این نکته اشاره کرد که هر روز به کاربران دنیای دیجیتال افزوده میشود و به همین شکل، وسعت بازار محصولات و خدمات شما نیز افزایش مییابد. از اینرو، «فرادرس» دورهای ۱ ساعت و ۴۰ دقیقهای در قالب ۷ درس منتشر کرده است که در ادامه به توضیح دروس آن خواهیم پرداخت.
درس اول این آموزش به آشنایی با بازاریابی دیجیتال اختصاص دارد و استراتژی بازاریابی دیجیتال در درس دوم مورد بررسی قرار میگیرد. الزامات دیجیتال مارکتینگ همچون وبسایت و آمارگیر، مباحث درس سوم این آموزش را تشکیل میدهند. اهمیت آمارگیر و روشهای سئو در درسهای چهارم و پنجم بررسی میشود که از مهمترین مباحث آن میتوان به آشنایی با عملکرد گوگل ترندز اشاره کرد.
در درس ششم، روشهای تبلیغات دیجیتال همچون «Google AdWords» مورد بررسی قرار میگیرد. انواع روشهای بازاریابی مانند بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی موبایلی نیز در درس هفتم مرور میشوند.
- برای دیدن فیلم آموزش آشنایی با بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) + اینجا کلیک کنید.
نگاهی به بازار کار بازاریابی دیجیتال
سرعت رو به رشد نفوذ فناوریهای دیجیتال سبب افزایش درخواست برای دیجیتال مارکتر شده است. آمارها نشان میدهند که در پنج سال آینده، تقاضا برای جذب دیجیتال مارکتر بیش از ۲۷ درصد افزایش مییابد. میدانیم که دیجیتال مارکتر کیست و با وجود شرایط بد اقتصادی در دنیا، تقاضا برای راهاندازی کسبوکارهای دیجیتال رو به افزایش است.
از اینرو اگر شخصی مهارتهای خود را پیرامون دیجیتال مارکتینگ توسعه دهد، علاوه بر اینکه توانایی راهاندازی کسبوکار آنلاین خود را به بهترین شکل ممکن خواهد داشت، به عنوان عضو تیم بازاریابی دیجیتال نیز امکان فعالیت خواهد داشت. در نتیجه اگر میخواهید زمینه کاری خود را تغییر دهید و به سمت بازاریابی دیجیتال بروید، این امکان برای شما وجود که بر اساس علاقهمندیهای خود، مسیر کاری مشخصی را در این زمینه پی بگیرید.
همچنین، توجه داشته باشید که با مشاغل بازاریابی دیجیتال در حال تکامل هستند و کسبوکارها به افرادی با ذهنهای پویا نیاز دارند تا با ایدههای جذاب خود، بازاریابی دیجیتال خود را توسعه دهند.