پرفورمنس مارکتینگ چیست؟ – توضیح بازاریابی عملکردی به زبان ساده
«پرفورمنس مارکتینگ» یا «بازاریابی عملکردی» که با نام «بازاریابی عملگرا» نیز شناخته میشود، یکی از اَشکال دیجیتال مارکتینگ است که در آن صاحبان کسب و کارها تنها در صورت نتیجهبخش بودن تبلیغ به ناشر آن هزینه پرداخت میکنند. تمامی روشهای پولی بازاریابی اینترنتی که پرداخت هزینه در آنها وابسته به کسب نتیجه است، زیرمجموعه بازاریابی عملکردی قرار میگیرند. در این مطلب از «مجله فرادرس» در مورد بازاریابی عملگرا، اهمیت و کانالهای مختلف انجام آن یاد میگیریم و مزایا و معایب این روش بازاریابی را بررسی میکنیم.
مفهوم پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی
«پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی» (Performance Marketing) یکی از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است که در آن کسب و کارها تنها در صورت کسب «نتیجه» هزینه تبلیغ را پرداخت میکنند. این نتیجه بسته به اقدام موردنظر کسب و کار میتواند کلیک روی تبلیغ، جذب «مخاطب راغب» (لید) یا خرید محصولات و خدمات باشد. به زبان ساده بازاریابی عملکردی به نتیجه تبلیغات وابسته است.
پرفورمنس مارکتینگ یکی از متداولترین روشهای بازاریابی برای کسب و کارهایی است که قصد دارند به مخاطبان هدف خود در مقیاس مناسب دسترسی پیدا کنند. زیرا پرداخت هزینه تبلیغات بهطور کامل بستگی به میزان تعامل کاربران با محتوای تبلیغ دارد. دو نکته مهم بازاریابی عملکردی را از دیگر روشهای بازاریابی متمایز میکند:
- وجود شاخصهای قابل اندازهگیری
- پرداخت هزینه تنها در صورت اثربخش بودن تبلیغ
آنچه پرفورمنس مارکتینگ را از دیگر روشهای بازاریابی متمایز میکند، امکان پرداخت هزینههای تبلیغ تنها در صورت کسب نتیجه است. به بیان بهتر، صاحبان کسب و کار میدانند که بودجه بازاریابی آنها روی کمپینهایی صرف میشود که قطعاً نتیجه مطلوب کسب و کار را بهدنبال دارند.
بهعنوان مثال تبلیغات بنری متنوعی که در وبسایتهای مختلف میبینید، از استراتژیهای بازاریابی عملگرا پیروی میکنند زیرا تنها کاربرانی روی تبلیغ کلیک میکنند که مخاطب واقعی آن باشند و شما نیز بهعنوان کسب و کار تنها در صورت کلیک کاربر روی تبلیغ است که به ناشر تبلیغ هزینه پرداخت میکنید. البته نتیجه مطلوب کسب و کار میتواند انجام اقدامات مختلفی مثل کلیک روی تبلیغ، تماشای ویدیو یا انجام تبدیل باشد.
مهمتر از همه این موارد، بالاتر بودن نرخ موفقیت کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ در مقایسه با دیگر کمپینهای بازاریابی است. بازاریابی عملکردی در تمامی مراحل بر اساس دادههای موجود پیش میرود و کارشناس بازاریابی عملکردی نیز با تجزیه و تحلیل دادههای موجود، تلاش میکند مراحل مختلف کمپین را بر اساس نتایج کسب شده بهینهسازی کند.
این موضوع کمپینهای بازاریابی عملکردی را به یک بازی دو سر برد برای کسب و کارها و همکاران فروش تبدیل میکند. در ادامه در مورد بازیگران اصلی پرفورمنس مارکتینگ ازجمله همکار فروش مفصل توضیح میدهیم اما قبل از آن بهتر است نگاهی به شرح وظایف پرفورمنس مارکتر داشته باشیم تا بهتر با فعالیتهای این روش بازاریابی آشنا شویم.
متخصص پرفورمنس مارکتینگ چه وظایفی برعهده دارد؟
با توجه به تعریف بازاریابی عملکردی، «متخصص پرفورمنس مارکتینگ» یا پرفورمنس مارکتر به شخصی گفته میشود که وظیفه مدیریت حسابهای کاربری دیجیتال و اطمینان از متنوع بودن آنها را برعهده دارد. ازجمله مهمترین وظایف پرفورمنس مارکتر میتوان به موارد فهرست زیر اشاره کرد.
- هدایت کمپینها از برنامه ریزی تا اجرا و پیگیری شاخصهای عملکردی
- بهینهسازی مداوم فعالیتهای بازاریابی برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
- برنامهریزی برای اختصاص بودجه و تحلیل هزینههای مربوط به تبلیغات
- همکاری با تیمهای بازاریابی در انجام تستهای A/B برای محاسبه دقیق نرخ بازگشت سرمایه و میزان اثربخشی تبلیغات
- بهکارگیری آزمایشی کانالها و ترندهای روز حوزه تبلیغات مثل جستجوی صوتی، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و غیره
- بهینهسازی بودجههای بازاریابی برای کاهش «هزینه بهازای جذب» (CPA) و جذب مشتریان جدید
ساختار بازاریابی عملکردی
ساختار بازاریابی عملکردی بهطور معمول از چهار بخش اصلی تشکیل میشود که در همکاری با یکدیگر برای رسیدن به نتیجه مطلوب کسب و کار تلاش میکنند. این ۴ بخش عبارتاند از:
- کسب و کار یا «خردهفروش یا تاجر» (Retailer | Merchant)
- «همکار فروش» (Affiliate) یا «ناشر تبلیغ» (Publisher)
- «شبکههای همکار فروش» (Affiliate Networks)
- «مدیر همکار فروش» (Affiliate Manager)
در بخش بعد در مورد وظایف هریک از بخشها توضیح میدهیم.
۱. کسب و کار
این بخش از پرفورمنس مارکتینگ برندها و سازمانهای فروشنده محصولات و خدمات هستند که به آنها «تبلیغدهنده» نیز گفته میشود. کسب و کار بهعنوان اولین طرف بازاریابی عملکردی بهدنبال رسیدن به اهداف مختلفی مثل ایجاد «مخاطب راغب» (لید)، تعامل با مخاطبان یا فروش بیشتر است.
برندها برای رسیدن به این اهداف از همکار فروش یا انتشار دهنده تبلیغ کمک میگیرند. برندهای حوزه مد و فشن، غذا و نوشیدنی و حوزه سلامت و زیبایی بهترین گزینه برای استفاده از تکنیکهای بازاریابی عملکردی هستند.
کسب و کارهای موفق در پرفورمنس مارکتینگ بهطور معمول آندسته از برندهایی هستند که در بسیاری از کانالهای بازاریابی عملکرد که در ادامه در مورد آنها توضیح میدهیم، حضور فعال دارند و وبسایت آنها حداقل «نرخ تبدیل» (Conversion Rate) ممکن را دارد. این کسب و کارها معمولا از همکاران فروشی استفاده میکنند که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بهتری را درازایِ تلاشهای بازاریابی، تولید ترافیک و بیشتر دیده شدن برای آنها فراهم میکنند.
۲. همکار فروش
«همکار فروش» یا «ناشر تبلیغ» شریک بازاریابی پرفورمنس مارکتینگ است و انواع مختلفی دارد. برای مثال وبسایتهای ارائهدهنده کدهای تخفیف، وبسایتهای بررسی محصولات، بلاگها، اپلیکیشنهای موبایلی، شبکههای اجتماعی یا حتی افراد حقیقی و اینفلوئنسرها که میتوانند محصولات و خدمات برند را معرفی و تبلیغ کنند، همه نوعی همکار فروش به حساب میآیند.
در واقع همکار فروش وسیلهای برای توسعه برند است که از وبسایت، شبکههای اجتماعی و نفوذ خود برای ارتقای عملکرد خردهفروش یا همان برند استفاده میکند. برندها نیز در عوض طبق استراتژی برنامهریزی شده، آنچه همکار فروش نیاز دارد، در اختیار او قرار میدهند.
برای مثال در اینفلوئنسر مارکتینگ اینفلوئنسرها در واقع نقش همکار فروشی را ایفا میکنند که برندها و محصولات و خدمات آنها را از طریق بلاگها، گروهها و کانالهای اجتماعی ترویج میکنند. در این استراتژی تمرکز بیشتر روی افزایش ترافیک وبسایت و فروش است و در عینحال به اعتمادسازی در پایگاه مشتریان بر اساس تجربیات شخصی و بررسی محصولات نیز توجه میشود.
۳. شبکه همکار فروش
بسترهای ناشر تبلیغ و شبکههای همکاری فروش در واقع فروشگاههای چندمنظورهای هستند که اطلاعات و ابزارهای مختلفی مثل بنرها، «انکر تکستها» (Link Text)، فیدهای محصولات، تخفیفها و مبالغ پرداختی را در اختیار برندها قرار میدهند. این پلتفرمها محلی هستند که کسب و کار و مدیر همکار فروش از آن برای تعیین ساختار کمیسیون، صدور سهام جایزه، ارسال خبرنامهها و مدیریت استردادها استفاده میکنند.
این شبکهها بهعنوان راهی برای هماهنگ نگه داشتن کسب و کار و همکار فروش در زمان پیگیری مخاطبان راغب (لید)، کلیکها، تبدیلها و شاخصهای کلیدی دیگر در پرفورمنس مارکتینگ استفاده میشوند.
۴. مدیر همکار فروش
«مدیر همکار فروش» (Affiliate Manager) که با نام OPM نیز شناخته میشود، در واقع گرداننده اصلی ارتباط کسب و کار و همکار فروش است. مدیران فروش میتوانند افراد حقیقی باشند، اما بسیاری از اوقات برندها ترجیح میدهند با آژانسها و سازمانهای تخصصی این حوزه همکاری کنند. دلیل این موضوع نیز تخصص و آشنایی این سازمانها با شبکههای مختلف همکاران فروش و مدیریت و پشتیبانی بهتر مراحل مختالف کمپینهای همکاری در فروش است.
آژانسهای بازاریابی بهدلیل وجود کمپینهای در جریان موفقیتآمیز و پایگاهدادههای گسترده برای همکاران فروش، میتوانند محدودیت منابع مدیران حقیقی را جبران کرده و برند را سریعتر به نتیجه مورد انتظار خود برسانند.
قبل از انتخاب آژانس بازاریابی، از بودجهبندی دقیق بازاریابی، مشخص بودن اهداف، زمانبندی دقیق و هماهنگی آن با برند و نوع کسب و کار اطمینان حاصل کنید.
تا این بخش از مطلب با مفهوم پرفورمنس مارکتینگ و اجزای اصلی کمپینهای بازاریابی عملکردی آشنا شدیم و گفتیم این روش بازاریابی کاملا نتیجهمحور است و پرداخت هزینه به انجام اقدام موردنظر توسط کاربر بستگی دارد. در این مرحله ممکن است این سوال برای شما ایجاد شود که اصلا ضرورت استفاده از بازاریابی عملگرا چیست و چرا باید از آن استفاده کرد. در ادامه به این سوال پاسخ میدهیم.
اهمیت پرفورمنس مارکتینگ
در بخشهای قبلی به این نکته اشاره کردیم که اجرا و هدایت کمپینهای بازاریابی عملکردی بهطور کامل به نتیجه وابسته است و میتوان تمامی شاخصها را در طول کمپین اندازهگیری کرد. این دو ویژگی بازاریابی عملکردی باعث میشود کسب و کارها بتوانند از نتایج آن برای تصمیمگیری بهتر اهداف کسب و کار استفاده کنند.
هدف اصلی و نهایی پرفورمنس مارکتینگ برای هر برند یا سازمانی دسترسی به مشتریان بالقوه، اثرگذاری روی آنها و در نهایت فروش محصولات به آنها است. بازاریابی عملگرا روش بسیار خوب و مقرونبهصرفهای برای اثربخشی روی بازار هدف است چون هر کلیک، مخاطب راغب (لید) و فروشی از ابتدای کمپین تا انتهای آن قابلشمارش است.
کسب و کارها نیز میتوانند با آزمون و خطا تاکتیکها و کانالهای مفید برای محصولات و خدمات خود را که مشتریان به آن پاسخ میدهند یا با آنها تعامل میکنند، پیدا کنند. در بخش بعدی در مورد کانالهای مختلف پرفورمنس مارکتینگ توضیح میدهیم.
کانال های بازاریابی عملکردی
در بخشهای قبلی به این موضوع اشاره کردیم که پرفورمنس مارکتینگ آن دسته از تاکتیکهای دیجیتال مارکتینگ را که شاخصهای کاملا قابلاندازه داشته باشند و بتوان هزینه تبلیغات را پس از کسب نتیجه پرداخت کرد، شامل میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت تنوع بالایی از استراتژیهای بازاریابی دیجیتال میتوانند بهعنوان کانالهای بازاریابی عملگرا در نظر گرفته شوند.
در فهرست زیر به چند مورد از رایجترین کانالهای بازاریابی عملکردی اشاره میکنیم. این کانالها عبارتاند از:
- تبلیغات نمایشی
- تبلیغات همسان
- بازاریابی شبکههای اجتماعی
- رپورتاژ آگهی یا محتوای حمایت شده
- بازاریابی همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ
- بازاریابی موتورهای جستجو
در ادامه نحوه انجام پرفورمنس مارکتینگ را در هریک از کانالها بررسی میکنیم.
۱. تبلیغات نمایشی
دیدن بنرهای تبلیغاتی در وبسایتهای مختلف امری روتین است و کمتر وبسایتی را میتوان دید که در بخشهای مختلف آن کادرهای کوچک تبلیغی دارای تصویر و متنهای کوتاه بههمراه دکمه فراخوان به اقدام (CTA) نمایش داده نشود. استفاده از «تبلیغات نمایشی» (Display Advertising) شکلی از دیجیتال مارکتینگ است که به روشهای مختلفی مثل استفاده از بنرهای تبلیغی، «رسانه غنی» (Rich Media) و ... قابل انجام است.
در طراحی بنرهای تبلیغاتی اتکای زیادی به تصاویر، فایلهای صوتی، ویدیو و متون مختصر برای انتقال پیام موردنظر خود دارند. از آنجا که «نرخ کلیک» (CTR) «تبلیغات برنامهریزی شده» (Programmatic Advertising) نمایشی به نسبت پایین است، بسیاری از کارشناسان استفاده از آن را بهعنوان یکی از روشهای پرفورمنس مارکتینگ میشناسند. در تصویر زیر نمونه بنرهای تبلیغاتی فرادرس را مشاهده میکنید که با کادر قرمز رنگ مشخص شدهاند.
این تبلیغات زمانی میتوانند به کانال بازاریابی موثرتری تبدیل شوند که کسب و کارها وبسایتهای نمایشدهنده تبلیغات را خودشان انتخاب کنند. برای مثال نمایش تبلیغات در وبسایتهای مرتبط از نظر موضوع تبلیغ میتواند باعث شود مخاطبان علاقهمند بیشتری با تبلیغ مواجه شوند.
بسیاری از وبسایتهای خبری و بلاگها برای درآمدسازی بهعنوان میزبان این تبلیغات، بخشهایی از صفحه را بهصورت دائم به نمایش تبلیغات کسب و کارهای مختلف اختصاص میدهند.
نکته: روش پرداخت در این شیوه از تبلیغات بهطور معمول بهصورت هزینه بهازای کلیک (CPC) و هزینه بهازای ۱۰۰۰ ایمپرشن است.
۲. تبلیغات همسان
«تبلیغات همسان یا بومی» (Native Advertising) نوعی محتوای تبلیغاتی است که طراحی آن بهشکلی هماهنگ با پلتفرم ناشر تبلیغ انجام میشود. بهعبارت بهتر تبلیغات همسان در محتوای بستر انتشاردهنده تبلیغ ادغام میشود و به دلیل یکدستی با محتوای وبسایت شبیه به تبلیغ بهنظر نمیرسد.
تبلیغ، طراحی، محتوا و شیوه نگارش محتوای تبلیغات همسان باید بازتابدهنده محتوای پیرامون خود باشد تا حس تبلیغ را به مخاطبان منتقل نکند. این موضوع اثربخشی تبلیغات همسان را نسبت به بنرهای تبلیغاتی افزایش میدهد.
طبق آمارها تبلیغات همسان میتوانند با افزایش ۱۸ درصدی قصد خرید و ۹ درصدی نزدیکی با برند، پاسخ مثبتتری در مقایسه با بنرهای تبلیغاتی از مشتریان دریافت کنند. تصویر زیر نمونه تبلیغ همسان پلتفرم کاپریلا در «مجله فرادرس» را نشان میدهد.
پرفورمنس مارکترها از این کانال بازاریابی بیشتر برای استراتژیهای «بازاریابی مجدد» (Remarketing) استفاده میکنند. با استفاده از تبلیغات همسان میتوانید مشتریان بالقوه را با استفاده از اطلاعات مفید و ارزشمند در مورد علاقهمندیها، محصولات و خدمات موردنیازشان آگاه و آنها را ترغیب کنید تا اقدام موردنظر شما را انجام دهند.
نکته: در تبلیغات همسان، هزینه بهازای هر ۱۰۰۰ بازدید (CPM) به میزان زیادی به حوزه تخصصی کسب و کار، ویژگیهای جمعیتشناسی، ناشر تبلیغ و میزان تبدیلهای تبلیغدهنده بستگی دارد. روش متداول پرداخت در تبلیغات همسان بهصورت پرداخت بهازای کلیک است.
۳. بازاریابی شبکه های اجتماعی
بسیاری از برندها مخاطبان هدف خود را از طریق شبکههای اجتماعی خود پیدا و به آنها دسترسی پیدا میکنند. اینستاگرام، لینکدین، فیسبوک، پینترست و توییتر ازجمله این کانالهای بازاریابی هستند. با افزایش روزافرون تعداد کاربران در شبکههای اجتماعی، این شبکهها فضا و زمینه بسیار مناسبی برای بازاریابی عملکردی فراهم کردهاند و با استفاده از آنها هم میتوانید به مخاطبان بیشتری دسترسی داشته باشید و هم با هدایت آنها به سمت وبسایت، ترافیک ورودی آن را افزایش دهید.
استفاده از این پلتفرمها برای کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ میتواند شامل استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ و استراتژیهای تبلیغات پولی در بستر این شبکهها باشد. البته استفاده از تبلیغات پولی شبکههای اجتماعی در ایران با دشواریهایی روبهرو است و باید امکان پرداخت دلاری را برای آن فراهم کنید.
برای تعیین شبکه اجتماعی درست باید ابتدا تعیین کنید مخاطب هدف شما بیشتر در چه محلهایی حضور دارد. بهعنوان مثال لینکدین شبکه اجتماعی افراد حرفهای است و افراد با عنوانهای شغلی و کاری خود در آن حضور پیدا میکنند. اینستاگرام و فیسبوک مخاطبان دارای طیف گستردهتری از مخاطبان هستند و توییتر بیشتر برای حرفها و گفتگوهای روزمره کاربران کاربرد دارد.
مهمترین شاخصهای عملکردی که در بازاریابی شبکههای اجتماعی باید به آنها توجه کنید تعداد لایکها، اشتراکگذاریها، نظرات، کلیکها و خریدها هستند.
نکته: رایجترین روش پرداخت در بازاریابی شبکههای اجتماعی هزینه بهازای کلیک و هزینه بهازای دفعات نمایش است.
۴. رپورتاژ آگهی یا محتوای دارای حامی مالی
رپورتاژ آگهی شکلی از تبلیغات همسان و بازاریابی محتوایی است که آن را با نام «محتوای حمایت شده» (Sponsored Content) نیز می شناسیم. انتشار رپورتاژ آگهی به این صورت انجام میشود که وبسایت ناشر تبلیغ، محتوایی تبلیغی را بهصورت پست بلاگ یا ویدیو در کنار دیگر محتواهای وبسایت و با شکل و شمایل آنها منتشر میکند و در ازای این کار از تبلیغدهنده هزینه دریافت میکند.
انتشار محتوای دارای حامی مالی در شبکههای اجتماعی توسط اینفلوئنسرها نیز انجام میشود. با این روش محتوای دارای حامی مالی در بین دیگر محتواهای وبسایت جا میگیرد و حس تبلیغ به کاربر نمیدهد. البته محتوای رپورتاژ با برچسبی متفاوت از دیگر محتواهای وبسایت متمایز میشود.
در تصویر یکی از رپورتاژ آگهیهای منتشر شده در «مجله فرادرس» را مشاهده میکنید. همانطور که مشاهده میکنید این محتوا پس از انتشار هیچ تفاوتی با دیگر مقالههای مجله ندارد و تنها با یک برچسب رپورتاژ آگاهی از آنها متمایز شده است.
اگر به استفاده از رپورتاژ آگهی و روشهای نگارش آن علاقهمند هستید، به شما پیشنهاد میکنیم این مطالب از «مجله فرادرس» را مطالعه کنید:
- نحوه نوشتن رپورتاژ آگهی — راهنمای نوشتن رپرتاژ آگهی + فیلم آموزشی رایگان
- رپورتاژ خبری چیست؟ + تعاریف و نکات مهم رپرتاژ آگهی
- چرا رپورتاژ آگهی اثربخش نیست؟ — دلایل ناکارآمدی + فیلم آموزشی رایگان
- چرا از رپورتاژ آگهی نتیجه نمی گیریم و چه باید کرد؟ + فیلم آموزشی رایگان
۵. بازاریابی همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ
بسیاری از افراد تصور میکنند «بازاریابی همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ» (Affiliate Marketing) که با نام «بازاریابی رابطهای» نیز شناخته میشود، با پرفورمنس مارکتینگ یکسان است. این تصور اشتباه است و این دو روش تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
روش انجام افیلیت مارکتینگ به این صورت است که همکار فروش یا افیلیت در ازای دریافت کمیسیون، از طرف شما به تبلیغ محصولات و خدمات برند میپردازد و به کسب نتایج مورد انتظار کسب و کار مثل جذب ترافیک، جذب مخاطب راغب (لید) یا فروش کمک میکند. همکاران فروش در افیلیت مارکتینگ میتوانند بلاگهای بسیار بزرگ، افراد تأثیرگذار و وبسایتهای تخفیفی باشند.
همکار فروش ایدهآل و هماهنگ با نوع محصولات و خدمات برند را باید با توجه به الگوی رفتاری مشتریان تعیین کنید. متداولترین شیوههای پرداخت در افیلیت مارکتینگ بهصورت هزینه بهازای کلیک، هزینه بهازای مخاطب راغب (لید) و هزینه بهازای دفعات نمایش (ایمپرشن) است.
۶. بازاریابی موتورهای جستجو
«بازاریابی موتورهای جستجو» (Search Engine Marketing | SEM) اصطلاحی کلی است که برای توصیف فرایند بهینهسازی وبسایت با هدف بیشتر دیده شدن در صفحه نتایج موتورهای جستجو (SERP) بهکار میرود. بازاریابی موتورهای جستجو هم با روشهای رایگان و هم با روشهای پولی قابلانجام است. روشهای رایگان برای نمایش وبسایت در بین نتایج طبیعی صفحه نتایج موثر هستند و بهمجموعه استراتژیهای آنها سئو (SEO) گفته میشود.
روشهای غیررایگان نیز شامل تبلیغات کلیکی و پولی موتورهای جستجو میشوند که در بحث پرفورمنس مارکتینگ روی آن تمرکز میکنیم. در این روش در این روش به موتور جستجو پول میدهید تا تبلیغ وبسایت شما را در بین نتایج پولی SERP نشان دهد. نتایج حاصل از این روش در صفحه نتایج با برچسب «تبلیغ» (Ad) از دیگر نتایج متمایز میشوند. این تبلیغات در واقع شکلی از تبلیغات همسان هستند زیرا در بین نتایج طبیعی و همزمان با آنها به کاربران نمایش داده میشوند.
تبلیغات پولی موتور جستجو با پیشنهاد یک مبلغ در مزایده بر روی کلمات کلیدی آغاز میشود و درنهایت تبلیغدهنده بر اساس تعداد کلیکهای کاربران روی تبلیغ (CPC) یا دفعات به نمایش درآمدن آن در صفحه نتایج (CPM) گوگل، یاهو و بینگ به ناشر تبلیغ، مبلغ تعیین شده در مزایده را پرداخت میکند.
معرفی کاپریلا به عنوان اولین سیستم تبلیغات هدفمند کلیدواژه ای ایران
استفاده از تبلیغات هدفمند در تبلیغات آنلاین روشی بسیار مؤثر برای جذب لید یا مخاطب راغب است. به کمک این نوع از تبلیغات میتوان کمپینهای تبلیغاتی را بر اساس ویژگیهای مشترک مخاطبان هدف سازماندهی کرد و کمپینهای تبلیغاتی را کاملاُ مرتبط با ویژگیهای شخصی، رفتار و علاقهمندیهای مخاطب ایجاد کرد. این امر در نهایت سبب افزایش نرخ تبدیل و فروش خواهد شد.
میتوان «کاپریلا» را به عنوان یکی از پلتفرمهای برتر برای تبلیغات آنلاین هدفمند معرفی کرد. کاپریلا با بهرهگیری از هوش مصنوعی، بهترین و مرتبطترین تبلیغات هدفمند کلیدواژهای را با توجه به کمپینهای فعال کسب و کار به کاربران نمایش میدهد. این پلتفرم با شبکهای گسترده از ناشران برای انتشار تبلیغات کلیکی و اجارهای همکاری میکند. با توجه به اینکه شبکه کاپریلا بیشتر متمرکز بر وبسایتهای بزرگ دانشجویی، آموزشی و عمومی کشور بوده و قشر جوان و دانشجوی کشور، بهرهگیری مناسبی از اینترنت دارند، با استفاده از تبلیغات هدفمند کلیدواژهای میتوان تمرکز را روی این قشر معطوف کرد و در صورت انتشار تبلیغات هدفمند در شبکه نسبتاً بزرگ ناشران همکار کاپریلا، امکان هدفگذاری شبکه متمرکزی از دانشجویان و کاربران جوان علاقهمند به اینترنت برای کسب و کارها فراهم میشود.
علاوه بر این، سیستم آماری کاپریلا با بهرهگیری از سیستم آمارگیری مبتنی بر گوگل آنالیتیکس، در تشخیص کلیکهای صحیح و غیرتکراری دقت بسیار زیادی دارد.
خدمات کاپریلا در دو بخش «ناشر» و «تبلیغدهنده» به کاربران ارائه میشود. نمونهای از این تبلیغات را در تصویر زیر مشاهده میکنید که مجموعه بنرهای تبلیغاتی با اندازه و حجم کم را شامل میشود. این بنرها، به طور کامل با موضوع نوشته شده در مجله – در اینجا «مقاله و منبع در مورد دیجیتال مارکتینگ» ـ مرتبط است.
بخش دوم این پلتفرم در قالب «تبلیغدهنده» امکان معرفی کسبوکار به دیگران را برای شما فراهم میکند. از مزایای دیگر این روش تبلیغات میتوان به نرخ تبدیل بالای آن اشاره کرد، چراکه این تبلیغات فقط به مخاطبان هدف نمایش داده میشوند و در نتیجه، افراد بیشتری به استفاده از محصولات و خدمات کسبوکار شما ترغیب میشوند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات کاپریلا + اینجا کلیک کنید.
معرفی نشریلا به عنوان پلتفرم عالی جهت رپورتاژ آگهی، انتشار بررسی محصول و معرفی خدمات
استفاده از رپورتاژ آگهی یکی از روشهای تبلیغات آنلاین برای گرفتن بکلینک و بهبود رتبه سایت در موتورهای جستجو به شمار میرود. رپورتاژ آگهی اگر به شکلی صحیح و متناسب با لحن هر رسانه نوشته شود تأثیرگذار است و رعایت تمام اصول و معیارهای انتشار رپورتاژ آگهی مناسب به صرف هزینه و زمان زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، بهتر است برای انتشار رپورتاژ آگهی از پلتفرمی مانند پلتفرم «نشریلا» استفاده کنید که محتوای مناسب رپورتاژ آگهی را با هزینهای مقرونبهصرفه تولید و منتشر میکند. نشریلا با استفاده از مطالب تخصصی، برای انتشار بررسی محصولات یا معرفی خدمات نیز به شما کمک میکند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات نشریلا + اینجا کلیک کنید.
روش های پرداخت در بازاریابی عملکرد
تا این قسمت از مطلب مفهوم پرفورمنس مارکتینگ، اهمیت و انواع کانالهای آن را یاد گرفتیم. در تعریف بازاریابی عملکردی به این نکته اشاره کردیم که وجود شاخصهای قابلاندازهگیری باعث شده این روش بازاریابی برای کسبهای مختلف یک بازی دو سر برد باشد.
تبلیغدهنده برای نمایش تبلیغ خود در کانال موردنظر - که در بخش قبلی به آنها اشاره کردیم - به همکار فروش یا ناشر تبلیغ هزینه پرداخت میکند. این پرداخت هزینه در بازاریابی عملکردی بهشکلهای مختلفی انجام میگیرد که در فهرست زیر به آنها اشاره کردهایم:
- «هزینه بهازای کلیک» (Cost Per Click | CPC): هزینه بهازای کلیک روش بسیار خوبی برای پایهگذاری و شروع اولین قدمهای کمپینهای «ترویج برند» (Performance Marketing) است. همانطور که از نام آن پیداست در این روش، تنها زمانی هزینه پرداخت میکنید که کاربر روی تبلیغ شما کلیک کند. بسته به موقعیت مکانی و نوع کسب و کار، هزینه بهازای کلیک میتواند از چند سنت تا هزاران دلار باشد. برای محاسبه هزینه بهازای کلیک میتوانید هزینه کل تبلیغات را تقسیم بر تعداد کل کلیکهایی کنید که تبلیغ شما دریافت میکند.
- «هزینه بهازای دفعات نمایش» (Cost Per Mille | CPM): «دفعات نمایش» (Impression) به تعداد بهنمایش درآمدن تبلیغ شما برای کاربران اشاره دارد. پرداخت هزینه در این روش بر اساس هر ۱۰۰۰ بازدیدی که از تبلیغ صورت میگیرد، انجام میشود. برای مثال اگر ۲۵۰۰۰ کاربر تبلیغ شما را ببینند، مقدار CPM برای شما بر اساس نرخ پایه ۲۵ محاسبه میشود. هزینه به ازای نمایش نیازی به انجام اقدام خاصی توسط کاربران ندارد.
- «هزینه بهازای فروش» (Cost Per Sale | CPS): در این روش تنها زمانی هزینه پرداخت میکنید که از طریق تبلیغ، خریدی از محصولات و خدمات شما صورت بگیرد. این سیستم پرداخت بیشتر در بازاریابی همکاری در فروش کاربرد دارد.
- «هزینه بهازای مخاطب راغب (لید)» (Cost Per Lead | CPL): در «هزینه بهازای لید» (Cost Per Lead) مشابه با هزینه بهازای فروش، زمانی هزینه پرداخت میکنید که کاربر یا مشتری بالقوه برای چیزی ثبتنام کند. برای مثال ثبتنام در خبرنامه ایمیل یا وبینار میتواند بهعنوان جذب مخاطب راغب (لید) در نظر گرفته شود.
- «هزینه بهازای جذب» (Cost Per Acquisition | CPA): هزینه بهازای جذب مشابه با هزینه بهازای لید و هزینه بهازای فروش است. با این تفاوت که کلیتر است. با این ساختار، تبلیغدهنده زمانی هزینه تبلیغ را زمانی میپردازد که مشتریان اقدام کاملی را انجام دهند. این اقدام کامل میتواند خرید محصول، دادن اطلاعات تماس، بازدید از مجله و موارد مشابه باشد.
تفاوت پرفورمنس مارکتینگ و دیگر روش های بازاریابی
حالا که با مفهوم پرفورمنس مارکتیگ، کانالها و روشهای پرداخت در آن آشنا شدیم، نوبت به آن میرسد که مقایسهای بین این روش بازاریابی و روشهای بازاریابی مشابه داشته باشیم. در ادامه این بخش پرفورمنس مارکتینگ را با دیجیتال مارکتینگ، افیلیت مارکتینگ، بازاریابی برند و بازاریابی برنامهریزی شده مقایسه میکنیم.
پرفورمنس مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ
همانطور که در بخشهای قبلی نیز گفتیم، بازاریابی عملگرا یکی از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است. به زبان ساده دیجیتال مارکتینگ استراتژی مادر بازاریابی عملکردی است. اما اگر قرار باشد بین این دو استراتژی مقایسهای انجام دهیم، صرفنظر از مشترک بودن بسترهای اجرا و مخاطب هدف، میتوان به موارد فهرست زیر اشاره کرد.
- دیجیتال مارکتینگ گستره بسیار زیادی از بسترها و کانالهای بازاریابی را شامل میشود و روی ترویج محصول یا خدمت برند در آنها تمرکز میکند. این در حالی است که پرفورمنس مارکتینگ تنها روی کانالها و استراتژیهایی سرمایهگذاری میکند که بتواند نتیجه موردنظر را در آنها کسب کند.
- شاخصهای کلیدی عملکرد در استراتژیهای مختلف بازاریابی عملکردی بهراحتی قابل اندازهگیری هستند و همین موضوع ارزیابی عملکرد کمپینهای بازاریابی عملکردی را بسیار آسان میکند. در مقابل بعضی از تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ و شاخصهای مربوط به آنها ممکن است بهسادگی قابل اندازهگیری نباشند.
- اهداف در نظر گرفته شده برای کمپینهای دیجیتال مارکتینگ طولانیمدت هستند درحالیکه در کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ اهداف کوتاهمدتتری را برای کسب و کار در نظر میگیرید.
در شکلهای قدیمیتر و سنتیتر بازاریابی، تبلیغدهنده برای اشغال فضایی مستقل برای عملکرد تبلیغ، هزینهای را به پلتفرم انتشاردهنده تبلیغ پرداخت میکرد. این هزینه ممکن بود از صدها تا هزاران دلار باشد و ممکن بود حتی یک تبدیل هم بهصورت کامل انجام نشود.
بازاریابی عملکردی و افیلیت مارکتینگ
همانطور که در بخش کانالهای پرفورمنس مارکتینگ ذکر شد، افیلیت مارکتینگ بهعنوان یکی از کانالهای این روش بازاریابی شناخته میشود. در افیلیت مارکتینگ کمیسیون یا کارمزد به همکار فروش که محصول یا خدمت کسب و کار را در فضای آنلاین ترویج کرده، تعلق میگیرد. در نگاه نخست ممکن است این دو روش بازاریابی یکسان بهنظر برسند، اما یک تفاوت اصلی و اساسی بین آنها وجود دارد.
پرفورمنس مارکتینگ فعال است. در این روش بازاریابی شما بهطور دائم کمپینهایی را برای دسترسی به مخاطبان طراحی و اجرا میکنید. افیلیت مارکتینگ غیرفعال است و تنها کاری که در آن انجام میدهید، تعیین معیارهایی برای همکار فروش واجد شرایط و هزینهای است که برای جذب هر مشتری قرار است به او پرداخت کنید. پس از انتخاب همکاران فروش منتظر میمانید تا نتیجه بازاریابی همکاری در فروش را ببینید.
پرفورمنس مارکتینگ و بازاریابی برند
در بازار پرهیاهو برندهای مختلف، متمایز شدن چالش اساسی کسب و کارها است و بههمین دلیل هم است که آگاهی از برند اهمیت ویژهای پیدا میکند. روشهای زیادی برای تقویت آگاهی از برند وجود دارند که یکی از آنها بازاریابی برند است.
برای مثال تبلیغات همسان، بازاریابی محتوا و ... همه میتوانند به افزایش آگاهی و شناخت از برند کمک کنند. بعضی از این روشها ممکن است زیر چتر بازاریابی عملکردی قرار بگیرند چراکه قابل اندازهگیری هستند و تبلیغدهندگان در آنها بر اساس انجام اقدام موردنظر هزینه پرداخت میکنند. برای مثال بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار، بازاریابی موتورهای جستجو و بازاریابی در رسانههای اجتماعی ازجمله این روشها هستند.
اما بازاریابی برند مفهوم متفاوتی است و بهطور ویژه روی افزایش آگاهی از برند تمرکز میکند درحالیکه در کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ بیشتر روی کسب نتیجه و انجام اقدام موردنظر توسط کاربر در زمان کوتاه تمرکز میکنید.
بازاریابی عملگرا و بازاریابی برنامهریزی شده
«بازاریابی برنامهریزی شده» (Programmatic Marketing) از پرداخت هزینه خودکار و سریع برای جایگذاری تبلیغ در محلهای تعیین شده در کانالهای مختلف برای نمایش آن به مخاطبان هدف مرتبط استفاده میکند. این سیستم در جریان خرید میتواند از طریق دسکتاپ، موبایل و پخش ویدیو مخاطبان هدف را بر اساس ویژگیهای جمعیتشناسی، جغرافیایی، اهداف خرید، علاقهمندیها و موارد مشابه انتخاب کند و تبلیغات را به آنها نمایش دهد.
انجام بازاریابی برنامهریزی شده الزاما انجام اقدام موردنظر توسط مخاطب راغب (لید) و خریداران بالقوه را بهدنبال ندارد اما در بازاریابی عملکردی پرداخت هزینه به نتیجه وابسته است و اقداماتی مثل کلیک روی تبلیغ و جذب مخاطب راغب از طریق پر کردن فرم اطلاعات تماس یا دیگر اقدامات باید بهصورت قطعی انجام شوند.
چه کسب و کارهایی باید از پرفورمنس مارکتینگ استفاده کنند؟
پرفورمنس مارکتینگ تقریبا برای تمامی کسب و کارها مزایایی را بههمراه دارد. اما چند نکته وجود دارند که با توجه به آنها میتوانیم بفهمیم شرایط و پیشزمینههای لازم برای انجام بازاریابی عملکردی را در اختیار داریم یا خیر. این نکات در زیر فهرست شدهاند.
- توجه به توزیع کسب و کار
- وضعیت حضور آنلاین و تجربه مشتری
- میزان درآمد فعلی کسب و کار
- فعالیت در دیگر کانالهای بازاریابی دیجیتال
- برخورداری از نیازمندیهای فنی
در ادامه در مورد هریک از این موارد توضیح میدهیم.
توجه به توزیع کسب و کار
توسعه و توزیع برند تعیینکننده تکنیکها و کانالهایی است که میتوانید برای پرفورمنس مارکتینگ از آنها استفاده کنید. کسب و کارها و برندهای بزرگتر نیازی به وسواس برای انتخاب کانال بازاریابی عملکردی ندارند چون بسیاری از افراد در کشور آنها را میشناسند و در مورد شان آگاهی دارند.
اما اگر کسب و کار شما کوچکتر است و مشتریان شما بیشتر مخاطبان محلی هستند، باید دقت عمل بیشتری در انتخاب کانال بازاریابی مناسب برای بازاریابی عملگرا داشته باشید تا از این موضوع که روی مخاطبان محلی هدفگذاری کردهاید، اطمینان حاصل کنید.
برای مثال برای کسب و کارهای کوچکتر نیازی نیست از شبکههای بزرگ همکاری در فروش استفاده کنید زیرا همکاران فروش در این شبکهها مخاطبان گستردهتری دارند. در این شرایط نکته بعدی استفاده هوشمندانه از تبلیغات همسان است و انتخاب وبسایتهای بزرگتر برای انتشار این تبلیغات، بهمعنی دسترسی به گروه بسیار بزرگی از مخاطبان است.
در این شرایط بهتر است از تبلیغات موتورهای جستجو یا بازاریابی شبکههای اجتماعی برای هدفگذاری روی موقعیتهای جغرافیایی محدودتر استفاده کنید.
وضعیت حضور آنلاین و تجربه مشتری
هدف اصلی در کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ پیرامون بهبود وضعیت وبسایت یا فروشگاه اینترنتی و افزایش ترافیک و نرخ تبدیل آنها است، بههمین دلیل باید از قبل از شروع کمپین اطمینان حاصل کنید که هردوی آنها در بهترین وضعیت خود هستند. برای مثال اگر قرار است از تبلیغات هزینه بهازای مخاطب راغب (لید) استفاده کنید، باید مطمئن شوید که پرسشنامهها واضح هستند، بهخوبی طراحی شدهاند و برای مشتریان جذابیت دارند.
اگر هدف اصلی و نهایی شما فروش آنلاین است، باید مطمئن شوید تجربه ثبتسفارش و خرید مشتریان بدون اشکال پیش میرود و اطلاعات مشتریان در این مراحل ایمن هستند. وجود امکان تضمین بازگشت مرسوله و ضمانت کالا نیز برای بهبود تجربه خرید مشتریان توسط انجمنهای بازاریابی عملگرا توصیه میشود.
برندهای تجارت الکترونیک که از قبل سیستمهای پرداخت آنلاین را راهاندازی کردهاند، بهتر میتوانند حجم بالای تراکنشهای مالی را مدیریت کنند. نیاز به انجام تراکنشهای مالی ممکن است در نتیجه اجرای کمپینهای موفق بازاریابی عملکردی اتفاق بیافتند.
برای وبسایتهای تجارت الکترونیک، تنظیم سیاستهای حریم خصوصی باعث اعتماد بیشتر مشتریان میشود. این موضوع باعث میشود همکاران فروش بیشتری در استراتژیهای افیلیت مارکتینگ تمایل به همکاری با کسب و کار شما داشته باشند.
میزان درآمد فعلی کسب و کار
بهدلیل هزینههای بالای پرفورمنس مارکتینگ، بیشتر برندهایی میتوانند از استراتژیهای آن استفاده کنند که جریان درآمدی بالایی دارند. این موضوع برای اطمینان از قابلِپرداخت بودن هزینههای مختلف کمپینها در این روش بازاریابی است. از طرف دیگر بسیاری از فاکتورهای مهم در موفقیت کمپینهای بازاریابی عملگرا روی میزان هزینه لازم برای کمپینها اثرگذار هستند. ازجمله مهمترین این فاکتورها عبارتاند از:
- استفاده از تکنولوژیهای جدید
- منابع کارکنان اضافه
- هزینههای بازاریابی و ترویج
- نرخهای کمیسیون
- هزینههای بسترها و شبکههای همکاری
- تعهد طولانیمدت به برنامه
برخورداری از نیازمندیهای فنی
برای تضمین موفقیت در بازاریابی عملکردی، توانمندیهای فنی مختلفی مورد نیاز کسب و کار شما هستند. برای مثال بسته به نوع کانال انتخابی باید با پیگیری و تحلیل داده، تبلیغات آنلاین، برنامههای همکاری در فروش و ... آشنای زیادی داشته باشید. قبل از شروع بهتر است از یک متخصص پرفورمنس مارکتینگ برای تدوین استراتژی کمپین و اجرای آن کمک بگیرید.
تدوین استراتژی کمپین پرفورمنس مارکتینگ
حالا که با فاکتورهای مهم در بهکارگیری بازاریابی عملکردی آشنا شدیم، نوبت به آن میرسد که دست بهکار شویم و استراتژی کمپین این روش بازاریابی را طراحی کنیم. در ادامه نگاهی به ضروریترین اقدامات تعیین راهبرد کمپینهای بازاریابی عملکردی خواهیم داشت. البته این نکته را در نظر داشته باشید که کانال های بازاریابی عملکردی گسترده هستند و روش واحدی برای انجام آنها وجود ندارد. این اقدامات در زیر فهرست شدهاند.
- تعیین هدف کمپین
- انتخاب کانال (های) دیجیتال
- ایجاد و اجرای کمپین
- اندازهگیری و بهینهسازی کمپین
- نظارت بر خطرات بالقوه
در ادامه در مورد هریک از موارد بهصورت مختصر توضیح میدهیم.
گام اول: تعیین هدف کمپین
چینش استراتژی برای کمپین پرفورمنس مارکتینگ نیز مانند دیگر کمپینهای بازاریابی دیجیتال بدون تعیین اهداف امکانپذیر نیست. تفاوتی ندارد هدف شما از برگزاری کمپین افزایش آگاهی از برند باشد یا فروش بیشتر محصولات. تعیین هدف همیشه ابتداییترین قدمی است که لازم است در بازاریابی عملکردی بردارید.
برای شروع فعالیت در بسیاری از پلتفرمهای تبلیغات دیجیتال لازم است حتما اهداف را تعیین کنید تا بتوانید ادامه مراحل طراحی کمپین را برنامهریزی کنید. اهداف کمپین تعیینکننده محل نمایش تبلیغات شما، مخاطبان هدف و دیگر فاکتورهای ضروری برای دستیابی به موفقیت است. ازجمله مهمترین اهداف کمپینهای بازاریابی دیجیتال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش آگاهی از برند
- افزایش ترافیک وبسایت
- انجام «بازاریابی مجدد» (Remarketing) یا «هدفگذاری مجدد» (Retargeting)
- افزایش تعامل
- ایجاد «مخاطب راغب» (لید)
- فروش بیشتر
پس از تعیین اهداف کمپین میتوانید از پلتفرمهای نمایشدهنده تبلیغ برای ایجاد کمپینهایی متناسب با نوع اهداف استفاده کنید.
گام دوم: انتخاب کانال (های) دیجیتال
در پرفورمنس مارکتینگ، رعایت این نکته که تنوع را در کانالهای انتخابی رعایت کنید، بسیار هوشمندانه است. به زبان ساده، بهتر است بهجای منحصر شدن به یک کانال بازاریابی خاص، روی چند کانال متنوع تمرکز کنید. با این کار میزان نمایش و دسترسی کمپین بیشتر میشود و شانس موفقیت آن نیز بیشتر میشود.
تفاوتی ندارد قصد دارید از افیلیت مارکتینگ، تبلیغات همسان یا پلتفرمهای شبکههای اجتماعی استفاده کنید. در هر صورت بهدنبال انتخاب کانالهایی باشید که با نوع تبدیل شما همخوانی داشته باشند و به مخاطبان هدف در هر محلی که حضور دارند، دسترسی پیدا کنند.
زمانی که کانالهای بازاریابی متنوعی را انتخاب میکنید یا بهعنوان مثال از تبلیغات نمایشی در کنار تبلیغات همسان استفاده میکنید، در واقع در حال گسترش دادن دایره مخاطبان کمپین هستید.
گام سوم: ایجاد و اجرای کمپین
اجرای کمپین بخش بزرگی از استراتژی بازاریابی عملکرد را بهخود اختصاص میدهد. تشخیص مخاطبان هدف، شناخت نقاط قوت، ضعف و خواستههای آنها، طراحی تبلیغ و پیامرسانی بهشکلی که خواستههای آنها را هدف قرار دهد و توجهشان را جلب کند، شاید دشوارترین بخش این استراتژی باشد.
هرچه بیشتر مخاطب هدف را بشناسید و کاربرد دقیق محصولات و خدمات را در زندگی واقعی او درک کنید، نگارش متنهای تبلیغ جذاب در کنار تصاویر گیرا آسانتر میشود. البته جنبه فنی کمپینها مثل اندازهها، محدودیت تعداد کاراکترها و قابلِقبول بودن تصاویر، به نوع پلتفرم و کانال انتخابی شما بستگی دارد.
گام چهارم: اندازه گیری و بهینه سازی کمپین
گفتیم پرفورمنس مارکتینگ به نتیجه وابسته است. بنابراین پیگیری و تحلیل نتیجههای کمپینهای بازاریابی عملکرد از اولین لحظه انتشار تبلیغات اهمیت ویژهای دارد. هرچه مارکتر بهتر بتواند دادههای کمپین را تحلیل و بررسی کند، بهتر میتواند منابع ارزشمندتر برای دریافت ترافیک را شناسایی و برای استفاده بیشتر از آنها بودجه بهتری تنظیم کنند.
کمپینهای بازاریابی عملکردی نهتنها فقط برای فروش بیشتر بلکه برای پیدا کردن بهترین کانالها، شناخت بیشتر مخاطبان هدف، اهداف واقعگرایانه برای کمپینهای بعدی و افزایش نرخ بازگشت سرمایه بسیار موثر هستند.
گام پنجم: نظارت بر خطرات بالقوه
مانند بقیه کمپینها، خطرات بالقوهای در کمین کمپینهای بازاریابی عملکردی هستند که اگر از قبل مراقب آنها باشید، کمتر ممکن است در دام آنها بیفتید. البته بسیاری از نکات بر اساس تجربه و آزمون و خطا مشخص میشوند، اما برای شروع بهتر است به موارد زیر توجه کنید:
- امنیت برند
- مسائل مربوط به رعایت قوانین پذیرش
- توجه به قوانین حریم خصوصی
- توجه به منابع ترافیک و شناسایی ترافیکهای حاصل از ربات
- امکان فریب خوردن توسط ناشر تبلیغ
یکی از روشهای کاهش خطرات بالا، توجه ویژه به منابع و شبکههای همکاری در فروش و کیفیت آنها است. در بسیاری از مشکلات مثل بهخطر افتادن امنیت برند و مسائل مربوط به حریم خصوصی، لازم است که شبکههای همکاری قابلاعتماد باشند و مسئولانه برخورد کنند.
مزایا و محدودیت های پرفورمنس مارکتینگ
در بخشهای قبلی با کانالهای پرفورمنس مارکتینگ و کمپین آن آشنا شدیم و موارد مهم در این زمینه را بررسی کردیم. در ادامه مزایا و محدودیتهای این روش بازاریابی را بررسی میکنیم.
مزایای بازاریابی عملکردی
گفتیم تبلیغات همسان یکی از بهترین مثالهای بازاریابی عملکردی است. در این روش تبلیغدهنده کمپینهای تبلیغاتی را با هدف انجام تبدیل ایجاد میکند و تنها زمانی هزینه تبلیغ را پرداخت میکند که روی تبلیغ کلیک شود یا اقدام موردنظر کسب و کار را انجام دهد.
حالا این وضعیت را با تبلیغات تلویزیونی مقایسه کنید که بهعنوان مثال در مدت زمان معینی از تلویزیون پخش میشود اما تضمینی وجود ندارد که چه تعداد از مشتریان آن را ببینند یا به آن واکنش نشان دهند.
این مقایسه را انجام دادیم تا مزیتهای پرفورمنس مارکتینگ را بهتر درک کنید. بازاریابی عملکردی بهدلیل تمرکز روی پیگیری و توجه بهدادهها کمک میکند بازاریابان کنترل زیادی روی بودجه و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشند. در فهرست زیر مهمترین مزایای این روش بازاریابی آورده شده است.
- پرداخت هزینه در صورت دریافت نتیجه
- کمک به افزایش آگاهی از برند
- عملکرد قابل اندازهگیری
- ریسک کمتر
- مبتنی بودن بر بازگشت سرمایه
- مدیریت آسان بودجههای کمپین
- خلاقانهتر بودن تبلیغات بهدلیل همکاری با همکاران فروش
در ادامه در مورد یک از این مزایا بحث میکنیم.
پرداخت هزینه در صورت دریافت نتیجه
یکی از اصلیترین و واضحترین مزیتهای پرفورمنس مارکتینگ به وجه تفاوت آن با دیگر روشهای بازاریابی برمیگردد. در بازاریابی عملکردی تنها در صورتی به ناشر تبلیغ هزینه پرداخت میکنید که اقدام موردنظر شما توسط کاربران انجام شده باشد. این موضوع باعث میشود انجام بازاریابی عملگرا هیچ ابهام، هزینههای اضافه و غیر قابلپیشبینیای نداشته باشد.
کمک به افزایش آگاهی از برند
از طریق روشهای پرفورمنس مارکتینگ میتوانید با همکاران فروش و آژانسهای مختلف تبلیغات در ارتباط باشید. این موضوع به معنی در معرض دید قرار گرفتن و دسترسی به مخاطبان جدید است که درنتیجه آن ترافیک ورودی وبسایت نیز افزایش مییابد.
عملکرد قابل اندازهگیری
شاخصهای بازاریابی عملکرد قابلاندازهگیری و شفاف هستند. در واقع برندها میتوانند در این روش سفر مشتری را بهطور کامل مشاهده کنند. این موضوع به تشخیص بخشهای نیازمند به سرمایهگذاری بیشتر و کانالهای بهتر به آنها کمک زیادی می کند. با پیگیری رفتار کاربران، بازاریابان میتوانند بهطور دقیق بررسی کنند چه عواملی در تبلیغ بیشتر به نتیجه رسیدهاند. بنابراین بهتر میتوانند برای تبلیغات بعدی برنامهریزی کنند.
ریسک کمتر
از آنجا که کسب و کارها تنها پس از انجام اقدام موردنظر خود هزینه پرداخت میکنند، میتوان گفت «هزینه بهازای جذب» (CPA) اغلب اوقات همیشه پایینتر و نرخ بازگشت سرمایه بالاتر است. این موضوع باعث میشود بودجه بیشتری برای دیگر استراتژیهای بازاریابی باقی بماند و بتوانید روشهای مختلف را برای رشد و رقابت با دیگران امتحان کنید.
مبتنی بودن بر بازگشت سرمایه
پرفورمنس مارکتینگ روی بازگشت سرمایه تمرکز میکند. این روش بازاریابی بهاندازه روشهای بازاریابی سنتی ریسک ندارد. علاوه بر این، میتوانید نتایج را در حین اجرای کمپین بهصورت زنده دنبال کنید، هر تغییری که لازم میدانید در بودجهبندی انجام دهید و حتی در صورت تشخیص موثر نبودن کمپین، اجرای آن را در هر یک از مراحل متوقف کنید.
مدیریت آسان بودجههای کمپین
با استفاده از پرفورمنس مارکتینگ میتوانید کمپین را بر اساس هدف و هزینه بهازای اقدام ایدهآل خود شروع کنید و در ادامه بر اساس هزینههایی که محاسبه کردهاید، بودجه تبلیغات را تنظیم کنید. برای مثال فرض کنید قصد اجرای کمپینی برای ایجاد ۱۰۰ فروش جدید با هزینه بهازای فروش صدهزار تومان بهازای هر محصول آغاز کنید. طبق یک محاسبه آسان کافیست ۱۰ میلیون تومان برای این کمپین بازاریابی عملکرد کنار بگذارید.
خلاقانهتر بودن تبلیغات بهدلیل همکاری با همکاران فروش
در افیلیت مارکتینگ چون همکاران فروش تنها زمانی کمیسیون دریافت میکنند که اقدام موردنظر کسب و کار توسط کاربران انجام شده باشد، همیشه انگیزهای برای انجام تبلیغات بهشکلی که برای شما سودآور باشد، دارند. بهبیان سادهتر، همکار فروش قطعا همه تلاش خود را میکند تا کاربران را به کلیک روی تبلیغ ترغیب کند و او بتواند به کمیسیون خود برسد.
همکار فروش حتی ممکن است زمان و منابع بیشتری برای استفاده از تکنیکهای بازاریابی جدید داشته باشد و شما نیز بهعنوان کسب و کار میتوانید از این تکنیکها در کمپینهای سوشیال مدیا مارکتینگ استفاده کنید.
محدودیت های پرفورمنس مارکتینگ
پرفورمنس مارکتینگ نیز مانند دیگر استراتژیهای بازاریابی در کنار مزایای بیشماری که برای کسب و کارها فراهم میکند، معایب یا محدودیتهایی نیز دارد که در ادامه به چند مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم. شناخت این محدودیتها کمک میکند بهتر بتوانیم از روشهای مختلف آن استفاده کنیم. این محدودیتها در فهرست زیر آمدهاند.
- عدم تمرکز روی ساخت برند
- خطر تضعیف برند
- نبود قطعیت در میزان درآمد
- پیگیری منابع دریافت ترافیک از نظر وجود رباتها
- تأخیر در دسترسی به اهداف بلندمدتتر
در ادامه در مورد هریک از این موارد بهصورت مجزا بحث میکنیم.
عدم تمرکز روی ساخت برند
پرفورمنس مارکتینگ بهدلیل تمرکز بالایی که روی هدفگذاری مخاطبان هدف و انجام تبدیل دارد، بیشتر به تشخیص گروههای مختلفی از بازار هدف میپردازد که میتوانند برای برند شما تبدیل انجام دهند و تلاش میکند این گروهها را در نقطه تماسهای مختلف تحتتأثیر قرار دهد. بهعبارت بهتر اگر بخواهید برند خود را به گروه بزرگی از افراد معرفی کنید، بهاحتمال زیر پرفورمنس مارکتینگ گزینه خوبی برای شما نباشد.
خطر تضعیف برند
بازاریابی عملکردی بر اساس فراخوان به اقدام (CTA) عمل میکند. بهعبارت بهتر تقریبا همه انواع تبلیغات در بازاریابی عملکرد از بازدیدکننده میخواهند کاری انجام دهد. بنابراین استفاده از تکنیکهای پرفورمنس مارکتینگ برای افزایش ارزش معنوی برند چون ممکن است پیام برند را تضعیف کند، زیاد گزینه مناسبی نیست.
نبود قطعیت در میزان درآمد
کارشناسان پرفورمنس مارکتینگ هنوز نمیتوانند بهطور دقیق میزان درآمد تبلیغات اجرا شده را محاسبه کنند. بخشی از این موضوع بهخاطر تغییرات اخیر در مورد سیاستهای مربوط به حریم خصوصی است. برای مثال بسیاری از مرورگرها توانایی تبلیغدهندگان را برای دیدن اقدامات انجام شده توسط کاربران محدود میکنند. بازاریابان باهوشتر از مدلهای گزارشدهی کلیتری که بر اساس CAC و CLTV ساخته شده استفاده میکنند.
پیگیری منابع دریافت ترافیک از نظر وجود رباتها
در زمان استفاده از کمپینهای تبلیغات نمایشی ممکن است تبلیغ شما سر از وبسایتهای جعلی دربیاورد. وبسایتهایی که بازدیدها و کلیکهای آنها توسط رباتها صورت میگیرد تا درآمد انتشار دهنده را افزایش دهند، هم در دسته وبسایتهای کلاهبردار قرار میگیرند. با وجود ترسناک بهنظر رسیدن این قضیه، نباید از استفاده از تبلیغات نمایش برنامهریزی شده منصرف شوید.
با پیگیری مداوم منابع ترافیک و هزینههای کمپین میتوانید وبسایتهایی را که ارزشی را به کمپین شما اضافه نمیکنند تشخیص دهید و آنها را از تبلیغات حذف کنید. با شناسایی وبسایتهایی که عملکرد واقعی برای تبلیغات شما بهدنبال دارند، میتوانید جایگاهیابی تبلیغات را بهمحل بهخصوصی از این وبسایتها اختصاص دهید و در ادامه با دقت و وسواس بیشتری ناشر تبلیغ را انتخاب کنید.
تأخیر در دسترسی به اهداف بلندمدتتر
هدف اصلی بسیاری از بازاریابان از انجام پرفورمنس مارکتینگ، افزایش سریع نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. این موضوع باعث میشود از دسترسی به اهداف بلندمدتتری که به افزایش آگاهی و شناخت از برند کمک میکنند، باز بمانید و تمرکز اصلی را فقط روی انجام تبدیل بگذارید.
نکات تکمیلی در کمپین های پرفورمنس مارکتینگ
در ادامه به چند تکمیلی برای موفقیت کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ اشاره میکنیم.
- تمرکز روی صفحه فرود و پیشنهاد
- اجرای تستهای A/B و بهینهسازی شاخصهای کلیدی عملکرد درآمدزا
- انتخاب دقیق منابع ترافیک
- پیگیری و کنترل دائمی
- اهمیت به قوانین
در بخش آخر در مورد هریک از نکات بالا توضیح میدهیم.
تمرکز روی صفحه فرود و پیشنهاد
در کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ برای ترغیب کاربر به انجام اقدام موردنظر، توجه به دو نکته اهمیت بسیار زیادی دارد.
- جذاب بودن پیشنهاد
- بهینهسازی تجربه کاربری در صفحه فرود
در اجرای کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ چون کاربران را برای انجام اقدام موردنظر به کلیک روی تبلیغات و ورود به وبسایت ترغیب میکنید، اهمیت کیفیت «صفحه فرود» (Landing Page) دوچندان است. از طرف دیگر پیشنهاد شما برای کاربران نیز باید آنقدر ترغیبکننده باشد که مخاطبان در لحظه تصمیم بگیرند روی آن کلیک کنند، در غیر این صورت از ورود به وبسایت منصرف میشوند. علاوه بر این موارد، جذاب نبودن پیشنهاد و صفحه فرود، همکاران فروش را نیز از کارکردن با شما و ارتقای برندتان منصرف میکند.
با توجه به اهمیت این موضوع بهعنوان تبلیغدهنده مطمئن شوید که پیشنهاد جذابی برای همکاران فروش دارید و وبسایت را بر هر مشکل بالقوهای که ممکن است سر راه بازدیدکنندگان باشد، بهطور دائم بررسی و بهینه میکنید. آزمایش تجربه کاربری تمامی بخشهای وبسایت از صفحه فرود گرفته تا سبد خرید، ارزیابی لینکها و پیشنهادها و بهروزرسانی دائم محتوای وبسایت ازجمله مهمترین اقداماتی هستند که احتمال موفقیت در کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ را افزایش میدهند.
اجرای تستهای A/B و بهینهسازی شاخصهای کلیدی عملکرد درآمدزا
بسیاری از متخصصان حوزه بازاریابی عملگرا بر این باور هستند که آزمایش و اندازهگیری دو اصل اساسی در اجرای استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ هستند. استفاده از تکنیکها و استراتژیهای موثر برای بهینهسازی نرخهای کلیک، نرخهای تبدیل و افزایش ترافیک از طریق اجرای تستهای A/B دید بهتری از نقاط قوت و ضعف کمپین در اختیار شما قرار میدهد.
تستهای A/B با هدف مقایسه چند نسخه از وبسایت انجام میشوند و با استفاده از آنها میتوان تعیین کرد کدام یک از نسخههای وبسایت نتایج بهتری بر اساس دادههای واقعی کسب میکنند. انجام این تستها به «بهینهسازی نرخ تبدیل» (Conversion Rate Optimization) کمک بسیار زیادی میکند.
موارد مهم در انجام تست های A/B
عناصر تأثیرگذار روی رفتار بازدیدکنندگان در بخشهای مختلف وبسایت عبارتاند از:
- متن تبلیغ: متن تبلیغ شامل عنوانها، تیترها، سرتیترها و بدنه محتوا است. حتما اطمینان حاصل کنید که عنوانها کوتاه و گیرا هستند و پیام موردنظر شما را بهسرعت منتقل میکنند. برای بدنه محتوا نیز از پاراگرافهای کوتاه و فهرستهای نشانهدار برای خواناتر شدن متن استفاده کنید.
- طراحی و چیدمان عناصر مختلف: چیدمان و نحوه قرار گرفتن عناصر مختلف صفحه مثل تصویر محصولات، فونت متن و دکمه فراخوان به اقدام از مواردی هستند که میتوانند کاربر را در یک لحظه کوتاه ترغیب به خرید یا از آن منصرف کنند.
- پرسشنامه: پرسشنامهها برای جمعآوری اطلاعات مشتریان استفاده میشوند. بسته به نوع کسب و کار و مخطبان هدف تعیین کنید پرسشنامههای کوتاه برای کسب و کار شما بیشتر اثربخشی دارد یا پرسشنامههای طولانیتر. البته طبق قانونی نانوشته، استفاده از پرسشنامههای کوتاهتر چون وقت کمتری از کاربران صرف میکند، موثرتر است.
- فرخوان به اقدام: از تستهای A/B برای تحلیل متنها، جایگاههای مختلف، اندازه و رنگهای متنوع فراخوان به اقدامهای مختلف استفاده کنید. با انجام این تستها، ترکیب رنگی و متنی اثربخش در ذهن کاربران را با اطمینان بیشتری تعیین میکنید.
انتخاب دقیق منابع ترافیک
از معتبر بودن منابع ترافیک وبسایت اطمینان حاصل کنید. زمانی که منابع نامعتبرْ کسب و کار شما را تبلیغ کنند، مشتریان کمتر به شما اعتماد میکنند و به وبسایت سر میزنند. بهجای تمرکز روی تولید میزان زیادی ترافیک بدون کیفیت، با همکاران فروشی همکاری کنید که ترافیک معنادار و معتبری بهطرف وبسایت شما هدایت میکنند.
پیگیری و کنترل دائمی
ویژگیها، محل نمایش تبلیغ در دسکتاپ یا موبایل، نرخهای پرش و موارد مشابه همگی دادههای ارزشمندی در مورد نقاط قوت و ضعف کمپین در اختیار شما قرار میدهند. بههمان اندازه که انجام تستهای قبل از اجرای کمپین مهم است، پیگیری آنچه بهدست آوردهاید یا از دست دادهاید، نیز در کنار نتیجه نهایی کمپین دارای اهمیت است.
اهمیت به قوانین
یکی از اصول اساسی در کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ، ایجاد روابط سازنده بین برند و انتشاردهنده تبلیغ است تا بتوانید از این طریق به مخاطبان دسترسی پیدا کرده، با آنها تعامل و درنهایت آنها را به مخاطب راغب (لید) تبدیل کنید. برای اینکه همه این مراحل بهدرستی انجام شوند، هم تبلیغدهنده و هم انتشار دهنده تبلیغ باید از قوانین این کار بهطور کامل پیروی کنند.
جمعبندی پرفورمنس مارکتینگ
در این مطلب از «مجله فرادرس» در مورد پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی یاد گرفتیم و به موارد مهم زیر در مورد آن پاسخ دادیم:
- مفهوم و تعریف پرفورمنس مارکتینگ
- اهمیت استفاده از بازاریابی عملکردی
- اصلیترین کانالهای بازاریابی عملگرا
- شیوههای پرداخت و روشهای محاسبه هزینه کمپینها
- تفاوت پرفورمنس مارکتینگ با دیگر روشهای بازاریابی مثل افیلیت مارکتینگ، بازاریابی برند و ...
- تدوین استراتژی کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ
- مزایا و محدودیتهای بازاریابی عملکردی
در تعریف پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملکردی گفتیم که در این روش بازاریابی، تبلیغدهنده تنها در صورتی به ناشر تبلیغ هزینه پرداخت میکند که اقدام موردنظر او توسط کاربر انجام شده باشد. همچنین از مهمترین کانالهای این روش بازاریابی میتوان به افیلیت مارکتیگ، بازاریابی در شبکههای اجتماعی، بازاریابی موتورهای جستجو و تبلیغات همسان اشاره کرد که هریک از آنها روشهای پرداخت خاص خود را دارند، مانند هزینه بهازای کلیک، هزینه بهازای دفعات نمایش و هزینه بهازای فروش.
در پایان نیز به مزایا و چالشهای بازاریابی عملکردی اشاره کردیم و گفتیم که پرفورمنس مارکتینگ بهدلیل قابل اندازهگیری بودن، ریسک کمتر و کمک به بازگشت سرمایه میتواند استراتژی بازاریابی غالب بسیاری از کسب و کارها باشد.
سوالات رایج در مورد بازاریابی عملکردی
در این مطلب از «مجله فرادرس» در مورد پرفورمنس مارکتینگ، کانالهای آن و مزایا و چالشهای آن برای کسب و کارها صحبت کردیم. در ادامه به چند سوال متداول در مورد بازاریابی عملکردی پاسخ میدهیم.
تفاوت پرفورمنس مارکتینگ و افیلیت مارکتینگ چیست ؟
افیلیت مارکتینگ یا بازاریابی همکاری در فروش یکی از زیرمجموعههای پرفورمنس مارکتینگ است که در آن همکار فروش (افیلیت) در ازای تبلیغات محصولات و خدمات برندهای دیگر از آنها کمیسیون دریافت میکند. پرفورمنس مارکتینگ تعریف کلیتری دارد و برای بهبود عملکرد کلی برند مورد استفاده قرار میگیرد. در پرفورمنس مارکتینگ بهجای اینکه تنها برای فروش محصولات و خدمات به همکار فروش کمیسیون پرداخت شود، کسب و کار به همکار فروش در صورت نتیجهبخش بودن کمپین که میتواند هر نتیجهای داشته باشد، هزینه پرداخت میکند.
مزیت استفاده از پرفورمنس مارکتینگ در مقایسه با دیگر روش های بازاریابی چیست ؟
پرفورمنس مارکتینگ شامل آن دسته از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ که شاخصهای کاملا قابل اندازهگیری دارند و نتیجهمحورند، میشود. مهمتریت مزیت بازاریابی عملکردی در مقایسه با دیگر روشهای بازاریابی آن است که پرداخت هزینه تبلیغ تنها پس از انجام اقدام موردنظر توسط کاربر صورت میگیرد و کسب و کارها اطمینان حاصل میکنند که بودجه صرف شده برای کمپین نتیجه موردنظر آنها را بههمراه داشته است.
کانال های بازاریابی در پرفورمنس مارکتینگ چه مواردی هستند؟
پرفورمنس مارکتینگ آن دسته از کانالهای بازاریابی دیجیتال مارکتینگ را که بر اساس نتیجه و شاخصهای قابلاندازهگیری استوار هستند، شامل میشود. مهمترین و رایجترین کانالهای بازاریابی عملکردی عبارتاند از: بازاریابی شبکههای اجتماعی، تبلیغات همسان، محتوای دارای حامی مالی، بازاریابی همکاری در فروش، بازاریابی موتورهای جستجو، تبلیغات نمایشی و همسان.
کارشناس پرفورمنس مارکتینگ چه وظایفی برعهده دارد؟
کارشناس یا متخصص پرفورمنس مارکتینگ وظایف زیادی برعهده دارد که ازجمله مهمترین آنها میتوان به هدایت کمپینها از برنامه ریزی تا اجرا، پیگیری شاخصهای عملکردی، بهینهسازی مداوم فعالیتهای بازاریابی برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، برنامهریزی برای اختصاص بودجه و تحلیل هزینههای مربوط به تبلیغات اشاره کرد.
عناصر اصلی استراتژی پرفورمنس مارکتینگ چه مواردی هستند؟
استراتژیهای پرفورمنس مارکتینگ در بیشتر موارد چهار بازیگر اصلی دارند که عبارتاند از: خرده فروشان یا تاجران، انتشاردهندگان یا همکاران فروش، شبکهها یا پلتفرمهای شخص ثالث و مدیران همکاری در فروش. هریک از این نقشها در بازاریابی عملکردی وظایف مهمی برعهده دارند و به موفقیت کمپین کمک میکنند.