Irony در ادبیات انگلیسی – انواع کاربردها با مثال و تمرین

۹۱ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه
دانلود PDF مقاله
Irony در ادبیات انگلیسی – انواع کاربردها با مثال و تمرینIrony در ادبیات انگلیسی – انواع کاربردها با مثال و تمرین

«آیرونی» (Irony) از آرایه‌های ادبی در زبان انگلیسی است که در ژانرهای گوناگونی مانند نمایشنامه، شعر، داستان کوتاه و رمان کاربرد دارد. در تعریفی ساده، Irony به تضاد میان گفته‌ها و مقصود واقعی گوینده یا اختلاف میان انتظارات و واقعیت اشاره دارد. در این آموزش از «مجله فرادرس» با ارائه‌ مثال‌های متنوع انواع Irony در ادبیات انگلیسی را بررسی خواهیم کرد. همچنین، تمرین‌هایی ارائه می‌کنیم تا با این تکنیک ادبی بهتر آشنا شوید.

997696

Irony در ادبیات انگلیسی

Irony که در زبان فارسی با کلمات متعددی مثل «کنایه»، «وارونه‌سازی»، «وارونه‌گویی» یا «طنز موقعیت» ترجمه شده است، یکی از آرایه‌های پرکاربرد در ادبیات انگلیسی است که تضادی بین ظاهر یا انتظارات با واقعیت را نشان می‌دهد. این تضاد می‌تواند در کلام، عمل یا موقعیت‌ها دیده شود.

کلمه «Irony» نخست در قرن ۱۶ میلادی وارد زبان انگلیسی شد و ریشه‌اش به شخصیتی به نام «آیرون» (Eiron) در کمدی یونان باستان برمی‌گردد. آیرون برخلاف رقیب متکبر خود «آلازون» (Alazon)، فروتن به نظر می‌رسید. اما او با کوچک جلوه دادن توانایی‌هایش، موفق شد به طور غیرمنتظره‌ای رقیبش را شکست دهد و تبدیل به نمادی از تضاد میان ظاهر و واقعیت شود.

در ادامه مطلب با انواع Irony در ادبیات انگلیسی آشنا می‌شویم و کاربرد‌های هر کدام را با کمک مثال توضیح می‌دهیم.

تصویر پرتره‌ای از ویلیام شکسپیر

یادگیری زبان و ادبیات انگلیسی با فرادرس

زبان انگلیسی به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطی در دنیای مدرن شناخته می‌شود و نقش مهمی در موفقیت‌های شغلی و تحصیلی ما دارد. یکی از اولین‌ و مهم‌ترین قدم‌ها برای تقویت زبان انگلیسی پیدا کردن منابع آموزشی مناسب است. فرادرس با ارائه فیلم‌های آموزشی متنوع در سطوح مقدماتی تا پیشرفته برای زبان‌آموز این امکان را فراهم می‌کند تا در کمترین زمان ممکن مهارت‌های چهارگانه زبان انگلیسی خود را تقویت کند.

از جمله مزیت‌های این فیلم‌های آموزشی می‌توان به بیان ساده، ارائه مثال‌های متعدد، شبیه‌سازی موقعیت‌های واقعی برای تمرین مهارت‌های زبانی و دسترسی همیشگی به منابع برای مرور نکات اشاره کرد. جالب است بدانید فرادرس فیلم‌های آموزشی را برای علاقه‌مندان به مطالعه ادبیات انگلیسی منتشر کرده است تا بتوانند با خواندن آثار ادبی مشهور انگلیسی، مثل اشعار یا رمان‌های انگلیسی و مطالعه تاریخ ادبیات آن، به درک عمیق‌تری از زبان انگلیسی برسد. در ادامه لینک برخی از این فیلم‌های آموزشی را آورده‌ایم:

برای دیدن فهرستی کامل از فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی فرادرس نیز می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

تصویر مجموعه فیلم‌های آموزشی زبان انگلیسی از فرادرس
برای دیدن مجموعه فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی از فرادرس روی تصویر بالا کلیک کنید

انواع Irony

Irony در ادبیات انگلیسی به سه نوع کلی تقسیم‌بندی می‌شود:

  • «آیرونی نمایشی» (Dramatic Irony)
  • «آیرونی موقعیت» (Situational Irony)
  • «آیرونی لفظی» (Verbal Irony)
نمودار انواع Irony

۱. Dramatic Irony

«آیرونی نمایشی» (Dramatic Irony) یکی از «فنون روایت» (Plot Device) در ادبیات، سینما و تئاتر به شمار می‌آید. در این نوع آیرونی، خواننده یا بیننده اطلاعاتی را می‌داند که شخصیت یا شخصیت‌های داستان از آن بی‌خبرند. نمونه‌ بارز آن را می‌توان در فیلم‌های ترسناک دید؛ جایی که شخصیت داستان بدون احساس خطر وارد اتاقی مرموز می‌شود، درحالی‌که بیننده از سرنوشت ناگوار او باخبر است.

دلیل نام‌گذاری این نوع Irony به «نمایشی»، به ریشه‌ آن در «نمایش‌های یونان باستان» (Ancient Greek Dramas) بازمی‌گردد که در آن‌ها شخصیت‌ها پیوسته از صحنه‌ای به صحنه دیگر وارد می‌شوند اما تماشاگر دید گسترده‌تری نسبت به همه چیز دارد.

کاربرد این نوع از Irony در ادبیات انگلیسی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • «ایجاد «تنش یا تعلیق» (Tension or Suspense)
  • تقویت «تأثیر طنز‌آمیز» (Comedic Effect)
  • تقویت «تأثیر تراژیک» (Tragic Effect)

در نمایشنامه‌های کلاسیک معمولا از این Dramatic Irony برای ایجاد تنش استفاده شده است اما در سینمای امروز اغلب برای طنز‌آمیزتر کردن داستان کاربرد دارد.

علاوه بر این موارد، آیرونی نمایشی (Dramatic Irony) به بیننده این امکان را می‌دهد که وقایع را از دیدگاه‌های مختلف ببیند. در برخی آثار ادبی، علاوه بر مخاطب، شخصیت دیگری نیز از بخشی از حقیقت یا تمام جزئیات آن آگاه است. این تفاوت در دانسته‌ها می‌تواند واکنش‌های متفاوتی را نسبت به یک واقعه ایجاد کند و در نتیجه، نوعی تعلیق را در داستان بسازد.

گاهی این تفاوت خنده‌دار و گاهی ناراحت‌کننده است. برای مثال، وقتی شخصیت «سفیدبرفی» سیبی را گاز می‌زند، بدون این‌که از سمی بودن آن خبر داشته باشد، نتیجه برای مخاطب ناراحت‌کننده است. اما در مثالی از سینمای مدرن، شخصیت «رجینا» در فیلم «Mean Girls» با خوردن شکلات‌هایی که به اشتباه تصور می‌کند به کاهش وزن او کمک می‌کنند، باعث خلق صحنه‌ای طنزآمیز می‌شود.

مراحل Dramatic Irony

برای آیرونی نمایشی می‌توان سه مرحله تعریف کرد که عبارت‌اند از:

  • «بسترسازی» (Exposition): در این مرحله خواننده یا بیننده اطلاعات مهمی را دریافت می‌کند که شخصیت یا شخصیت‌های داستان از آن بی‌خبر هستند.
    «پیچیدگی داستان یا گره» (Complication): با پیشروی وقایع، شخصیت‌های داستان بدون آگاهی از این اطلاعات مهم، اقدام به تصمیم‌گیری می‌کنند. این مرحله معمولا با حس تعلیق (Suspense) همراه است، زیرا مخاطب منتظر است نتیجه‌ این تصمیم‌گیری‌ها را ببیند.
  • «گره‌گشایی» (Resolution): در آخر نتیجه این ناآگاهی آشکار می‌شود که می‌تواند طنزآمیز، تراژیک یا شوکه‌کننده باشد.
نمودار مراحل Dramatic Irony

برای مثال، نمایشنامه‌ «رومئو و ژولیت» را در نظر بگیرید. در مرحله‌ بسترسازی (Exposition)، خواننده می‌داند که مرگ «ژولیت» واقعی نیست، اما «رومئو» از این حقیقت بی‌خبر است. این ناآگاهی به مرحله‌ پیچیدگی داستان (Complication) می‌رسد، جایی که مخاطب در تعلیق قرار می‌گیرد و منتظر است ببیند واکنش «رومئو» به تصور مرگ «ژولیت» چیست. در نهایت، در گره‌گشایی (Resolution) این ناآگاهی به مرگ تراژیک «رومئو» منجر می‌شود.

مثال Dramatic Irony در ادبیات انگلیسی

از نمونه‌های Dramatic Irony در ادبیات می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  • نمایشنامه «رومئو و ژولیت» از «ویلیام شکسپیر»
  • نمایشنامه «ادیپ شهریار» از «سوفوکل»

در ادامه، توضیح کوتاهی از هر کدام از این دو نمایشنامه به همراه بخشی از متن آن را ارائه کرده‌ایم.

نمایشنامه «رومئو و ژولیت» اثر «ویلیام شکسپیر» رخ می‌دهد. این نمایش پر از صحنه‌هایی است که در آن‌ها مخاطب از حقیقتی آگاه است که شخصیت‌ها از آن بی‌خبرند و همین عدم آگاهی، لحظاتی دردناک و تراژیک ایجاد می‌کند که بارزترین نمونه آن صحنه‌ای است که «ژولیت» پس از نوشیدن معجونی به خواب عمیقی فرو می‌رود. مخاطب می‌داند که او زنده است و تنها تحت‌تأثیر داروی خواب‌آور قرار گرفته است، اما «رومئو» که از این حقیقت بی‌اطلاع است، وقتی او را بی‌جان می‌بیند، از شدت ناامیدی زهر می‌نوشد و جان خود را می‌گیرد.

به بخشی از صحبت‌های رومئو پس از دیدن «ژولیت» و تصور مرگ او توجه کنید. برای دیدن ترجمه فارسی آن نیز می‌توانید روی گزینه «ترجمه» کلیک کنید.

Sample Text:

Ah, dear Juliet,

Why art thou yet so fair? shall I believe

That unsubstantial death is amorous,

And that the lean abhorred monster keeps

Thee here in dark to be his paramour?

For fear of that, I still will stay with thee;

And never from this palace of dim night…

ترجمه

ترجمه:

آه، ژولیت عزیز،

چگونه هنوز این‌چنین زیبایی؟ آیا باید باور کنم

که مرگ که عاری از روح است، عاشق تو شده است،

و آن هیولای نحیف و نفرت‌انگیز

تو را در این تاریکی نگه داشته است تا معشوق او باشی؟

از ترس همین، همچنان در کنار تو خواهم ماند؛

و هرگز از این قصر تاریکی بیرون نخواهم رفت…

تصویری از رومئو و ژولیت

یکی دیگر از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین نمونه‌های Dramatic Irony را می‌توان در نمایشنامه «ادیپ شهریار» (Odepus Rex) از «سوفوکل» (Sophocles) دید. این نمایشنامه داستان تلاش‌های پی‌درپی «ادیپ» برای پیدا کردن و مجازات قاتل «لائوس» (پادشاه پیشین و پدر خود «ادیپ») را روایت می‌کند.

«ادیپ» بارها با خشم و نفرت درباره این قاتل صحبت می‌‌کند اما آنچه «ادیپ» تا پایان نمایش نمی‌داند، این است که خودش همان قاتل است و در واقع ندانسته خود را نفرین می‌کند. آگاهی مخاطب از این حقیقت به سخنان او در طور نمایش معنا و تأثیر خاصی می‌دهد. به بخشی از متن این نمایشنامه توجه کنید.

Sample Text:

Now my curse on the murderer. Whoever he is,

a lone man unknown in his crime

or one among many, let that man drag out

his life in agony, step by painful step.

ترجمه

ترجمه:

اکنون لعنت من بر قاتل! هر که می‌خواهد باشد،

چه این جرم را به تنهایی مرتکب شده باشد،

چه همدستانی داشته باشد،

امیدوارم زندگی‌اش را در رنج و عذاب بگذراند،

با هر قدمی که می‌گذارد، درد بکشد.

۲. Situational Irony

زمانی که وقایع برعکس انتظارات رقم بخورد از آرایه «آیرونی موقعیت» (Situational Irony) استفاده شده است. تفاوت این نوع از Irony در ادبیات انگلیسی با «Dramatic Irony» در این است که مخاطب نیز مانند شخصیت‌های داستان از حقیقت بی‌خبر است که نمونه‌هایی از آن را می‌توان در ادبیات، سینما و تئاتر دید. آیرونی موقعیت معمولا مخاطب را شگفت‌زده می‌کند و باعث ایجاد «پیچش پی‌رنگ» (Plot Twist) در داستان می‌شود. (پیچش پی‌رنگ به تغییری غیرمنتظره در سیر داستان گفته می‌شود.)

کاربردهای Situational Irony را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • افزودن اثر کمدی یا تراژیک
  • ایجاد تعلیق
  • ایجاد پیچش‌های پی‌رنگ در داستان
  • انتقال پیام اخلاقی

مثال Situational Irony در ادبیات انگلیسی

پیش‌تر در «مجله فرادرس» به معرفی چند کتاب داستان انگلیسی پرداخته‌ایم که برای مطالعه بیشتر می‌توانید به لینک مطلب مربوطه مراجعه کنید. در این بخش به نمونه‌‌ای از کاربرد Irony در یکی از معروف‌ترین داستان‌های انگلیسی اشاره می‌کنیم.

از بهترین نمونه‌های «Situational Irony» می‌توان داستان‌ «گردنبند» اثر «گی دو موپاسان» را نام برد. شخصیت اصلی در این داستان (خانم «ماتیلد لوازل») گردنبند گرانبهایی را برای شرکت در مهمانی مجللی از دوست خود قرض می‌گیرد تا ثروتمند به‌نظر برسد و در این مهمانی بدرخشد. او در راه برگشت به خانه این گردنبند را گم می‌کند که این اتفاق باعث ایجاد تعلیق در داستان می‌شود. در ادامه، او و همسرش تصمیم می‌گیرند تا گردنبند مشابهی را بخرند تا کسی از این ماجرا بویی نبرد. آن‌ها برای خرید این گردنبند زیر بار بدهی‌های سنگینی می‌روند و مجبور می‌شوند سال‌ها در تنگدستی زندگی کنند اما در انتهای داستان متوجه می‌شوند که گردنبند قرض گرفته‌ شده در واقع تقلبی بوده است. از پیام‌های اخلاقی این داستان می‌توان به اهمیت قناعت در زندگی و فریبندگی ظواهر اشاره کرد.

تصویر یک گردنبند الماس در یک جعبه قرمز

انواع Situational Irony

یکی از انواع Irony در ادبیات انگلیسی است که خود به سه زیر مجموعه تقسیم می‌شود:

  1. «آیرونی شاعرانه» (Poetic Irony)
  2. «آیرونی تقدیر» (Cosmic Irony)
  3. «آیرونی ساختاری» (Structural Irony)
نمودار انواع situational Irony

Poetic Irony

در «Poetic Irony» با اتفاق یا اتفاقاتی غیر منتظره روبه‌رو می‌شویم که در آن‌ها شخصیت‌های داستان پاداش یا مجازات اعمال خود را می‌بینند. در واقع، در این نوع از Irony نوعی «عدالت شاعرانه» (Poetic Justice) دیده می‌‎شود.

نمونه‌هایی از کاربرد Poetic Irony در ادبیات انگلیسی عبارت‌اند از:

  • شعر «اوزیمندیاس» از «پرسی بیش شلی»
  • رمان «فرانکنشتاین» از ««مری شلی»

در ادامه توضیحی کوتاه از هر کدام به همراه بخشی از متن آن‌ها را آورده‌ایم.

شعر «اوزیماندیاس» در مورد پادشاه متکبری به همین نام است که از او تنها ویرانه‌‌های مجسمه‌اش باقی مانده است. صحبت‌های متکبرانه پادشاه که روی مجسمه‌ای ویران شده از او باقی مانده است، در واقع نمادی از ناپایداری قدرت است. به بخشی از این شعر توجه کنید.

Sample Text:

And on the pedestal, these words appear:

My name is Ozymandias, King of Kings;

Look on my Works, ye Mighty, and despair!

ترجمه

ترجمه:

و روی پایه [مجسمه ویران شده] نوشته شده بود:

من «اوزیمندیاس»، شاهِ شاهانم؛

ای قدرتمندان! به دستاورد‌هایم بنگرید و حسرت بخورید.

تصویر یک شاعر جوان در حال نوشتن در نور شمع

همچنین، رمان «Frankenstein» در مورد دانشمندی نام «ویکتور فرانکنشتاین» است که با هدف غلبه بر مرگ و خلق حیات مصنوعی، موجودی را می‌آفریند. این موجود، که به‌دلیل ظاهر ترسناک و رفتارهای غیرمعمولش مورد طرد جامعه قرار می‌گیرد، در نهایت دست به انتقام از خالق خود می‌زند. تلاش‌های جاه‌طلبانه‌ «ویکتور» برای غلبه به مرگ، نه‌تنها به نتایج موردنظر نمی‌رسد، بلکه به نابودی خود و عزیزانش منتهی می‌شود.​ نویسنده با استفاده از این Irony به نقد برخی از باورهای «عصر روشنفکری» (Enlightenment Era) مثل استفاده از علم برای تقابل با طبیعت و پیامدهای خطرناک آن پرداخته است.

Cosmic Irony

در Cosmic Irony یا آیرونی تقدیر، قدرتی فراتر از انسان (مثل خدایان یا سرنوشت) اتفاقات را طوری رقم می‌زند که بر خلاف انتظارات یا برنامه‌های انسان است و معمولا منجر به نابودی تلاش‌های او می‌شود. این نوع Irony در ادبیات و داستان‌ها برای نشان دادن تضاد بین اراده‌ی انسانی و نیروهای بزرگ‌تر و غیرقابل کنترل استفاده می‌شود.

در نمایشنامه «ادیپ شهریار» (Oedipus Rex) از «سوفوکل»، پیشگویی به پادشاه و ملکه‌ «تب» (پدر و مادر ادیپ) اعلام می‌کند که فرزندشان روزی پدرش را خواهد کشت و با مادرش ازدواج خواهد کرد. به همین دلیل، آن‌ها دستور می‌دهند تا فرزندشان در کوهستانی رها شود تا از سرنوشت شوم جلوگیری کنند. با این حال مأمور اجرای این دستور، از روی دلسوزی «ادیپ» را به چوپانی می‌سپارد و در نهایت او به دربار پادشاه «کورنت» برده می‌شود. وقتی «ادیپ» بزرگ می‌شود، به‌طور ناخواسته پدرش را می‌کشد و با مادر خود ازدواج می‌کند.

Structural Irony

Structural Irony به وضعیتی اشاره دارد که در آن بین ظاهر و واقعیت ماجرا تضاد آشکاری وجود دارد. این تضاد معمولا به برجسته‌سازی «مضامین» (Themes) عمیق‌تر اثر کمک می‌کند.

نمونه‌ای از این نوع Irony در ادبیات انگلیسی را می‌توان به‌خوبی در رمان «پرتره دوریان گری» (The Picture of Dorian Gray) از «اسکار واید» دید. در ابتدای داستان پرتره‌ای از پسر جوان و بسیار زیبایی به نام «دوریان گری» کشیده می‌شود. پس از مدتی، «دوریان» تحت‌تأثیر یکی از دوستانش سبک زندگی مملو از لذت‌طلبی محض بدون توجه به اخلاقیات را پیش می‌گیرد. در طول داستان، ظاهر «دوریان» زیبا و جوان می‌ماند اما پرتره‌ او به مرور زشت‌تر و سالخورده‌تر می‌شود و انحطاط اخلاقی او را بازتاب می‌کند. «اسکار وایلد» به کمک این تضاد به نقد مضامینی مثل اخلاقیات، «زیباگرایی» (Aestheticism) و «لذت‌‌گرایی» (Hedonism) در دوره ویکتوریایی انگلستان می‌پردازد.

پرتره‌ای از اسکار وایلد

۳. Verbal Irony

در این بخش از مطلب با تعریف «آیرونی لفظی» (Verbal Irony) آشنا می‌شویم و انواع آن را بررسی می‌کنیم.

به بیان ساده، در «Verbal Irony» گوینده کلماتی را به زبان می‌آورد که با منظور او فاصله دارند. به بیان دقیق‌تر، این نوع از Irony به استفاده از کلمات در معنای غیرلفظی آن‌ها برای نشان دادن تناقض گفته می‌شود. برای درک بهتر، به این جمله از «اسکار وایلد» توجه کنید.

I can resist everything except temptation.

می‌توانم با هر چیزی به غیر از وسوسه مقابله کنم.​

از مهم‌ترین کاربرد‌های این نوع از Irony در ادبیات انگلیسی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • «طنز‌آمیز کردن» (Adding Humor)
  • «طعنه‌آمیز کردن» (Adding Sarcasm)
  • «متقاعد‌کننده کردن» (Enhancing Persuasiveness)

علاوه بر ادبیات، کاربرد «Verbal Irony» را می‌توان در سینما و حتی گفت‌وگوهای روزمره دید. برای مثال، ناگهان طوفان می‌گیرد و کسی می‌گوید «چه هوای دل‌انگیزی!» یا زمانی که ماشین لباس‌شویی خراب می‌شود و با لحنی طعنه‌آمیز می‌گوییم «عالی شد!». حتی می‌توان آن را در برخی از اصطلاحات رایج در مکالمات روزمره انگلیسی دید. به عنوان نمونه، اصطلاح انگلیسی «as clear as mud» در توصیف چیزی به کار می‌رود که فهمیدن آن سخت باشد. به مثال زیر توجه کنید.

The computer manual was as clear as mud, so we stopped reading it.

دفترچه راهنمای کامپیوتر مبهم بود، برای همین دیگر آن را نخواندیم.

در ادامه علاوه بر آشنایی با انواع «Verbal Irony»، چند نمونه از کاربرد آن در ادبیات انگلیسی را بررسی می‌کنیم.

نمودار انواع Verbal Irony

انواع Verbal Irony

در این بخش از مطلب «مجله فرادرس» با انواع آیرونی لفظی در ادبیات انگلیسی آشنا می‌شویم.

Sarcasm

«طعنه» (Sarcasm) به کاربرد کلمات در معنای عکس آن‌ها به منظور تمسخر، ابراز نارضایتی یا مزاح گفته می‌شود. ریشه کلمه «Sarcasm» به فعل «Sarkazein» در زبان یونانی باز می‌گردد که به معنای «پاره کردن گوشت با دندان» است. از همین رو، «تیز بودن یا برندگی» کلمات را به خوبی توصیف می‌کند. یکی از کاربردهای «Sarcasm» پنهان کردن احساساتی نظیر غم است.

به مثالی از کاربرد «Sarcasm» در رمان مشهور «ناتور دشت» (The Catcher in the Rye) توجه کنید.

Sample Text: When I was all set to go, when I had my bags and all, I stood for a while next to the stairs and took a last look down the goddam corridor. I was sort of crying. I don’t know why. I put my red hunting hat on, and turned the peak around to the back, the way I liked it, and then I yelled at the top of my goddam voice, "Sleep tight, ya morons!"

ترجمه

ترجمه: وقتی کامل آماده رفتن بودم و چمدون‌ها و بقیه چیزها رو برداشته بودم، کمی کنار پله‌ها ایستادم و برای آخرین بار به راهروی لعنتی نگاه کردم. نمی‌دونم چرا بغضم گرفته بود. کلاه شکاری قرمزم رو سرم گذاشتم و لبه‌اش رو، همون‌طور که دوست داشتم، به پشت برگردوندم، بعد هم از ته حنجره بلند فریاد زدم: «خوب بخوابید، احمق‌ها!»

عبارت «sleep tight» به ظاهر برای یک آرزوی خوب است اما با توجه به موقعیتی که در آن به کار رفته است و کلمه «morons» متوجه می‌شویم که به عنوان طعنه استفاده شده است.

Socratic Irony​

وارونه‌سازی سقراطی تکنیکی است که در آن گوینده خود را نادان یا بی‌اطلاع نشان می‌دهد تا دیگران را وادار به تفکر و نتیجه‌گیری نظر کند. نخستین‌بار «سقراط» (Socrates)، فیلسوف بلندآوازه یونانی، از این تکنیک برای به تفکر وا داشتن دانش‌‌آموزان خود استفاده می‌کرده است. امروز این تکنیک نه تنها در ادبیات استفاده می‌شود، بلکه توسط بازپرس‌‌‌ها و وکلا نیز به کار می‌رود؛ تظاهر به عدم آگاهی می‌تواند برای مظنون یا شاهد حس امنیت ایجاد کرده و در نتیجه او را به اعتراف وا دارد.

در ادامه مثالی از رمان «ماجراهای هاکلبری‌فین» (Adventures of Huckleberry Finn) اثر «مارک تواین» را می‌‌خوانیم که در آن شخصیت اصلی داستان با بی‌اطلاع نشان دادن خود به طور غیرمستقیم از خواننده می‌خواهد که درباره اخلاقی بودن یا نبودن لو دادن «جیم» (یک برده فراری) به صاحبش فکر کند.

Sample Text: I’m just a boy, and I don't know much about these things. But still, I think maybe it’s wrong to turn Jim in. I mean, he’s a human, just like me, right?

ترجمه

ترجمه: من فقط یک پسربچه‌ام و در مورد این مسائل خیلی چیزها رو نمی‌دونم. با این حال، فکر می‌کنم شاید اشتباه باشه که جیم رو لو بدم. منظورم اینه که اون مثل من یه انسانه، مگه نه؟

Ironic Similie

تشبیه متناقض یا Ironic Similie نوعی تشبیه است که گوینده در آن دو فرد یا چیز بسیار متفاوت را به هم تشبیه می‌کند. «Ironic Similie» معمولا در ساختار as ... as استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید.

The children were as well-behaved as a pack of wolves, who obeyed their instincts only when it suited them.

کودکان به اندازه یک گله گرگ خوب تربیت شده بودند، که فقط زمانی از غرایزشان پیروی می‌کردند که به نفعشان بود.

در این مثال، نویسنده رفتار خوب کودکان را به رفتار گله‌‌ای از گرگ‌ها تشبیه کرده است که فقط زمانی که به نفعشان باشد، طبق غرایزشان عمل می‌کنند و در واقع با یک نقیضه‌سازی عمدی به رفتار بد آن‌ها تأکید کرده است.

Understated Irony

در «Understated Irony» چیزی را کم‌اهمیت‌تر از آنچه که واقعا هست بیان می‌کنیم در حالی که در واقعیت اهمیت موضوع بسیار بیشتر باشد. مثال زیر از رمان«ماجراهای هاکلبری فین» اثر «مارک تواین» است که در آن شخصیت اصلی داستان شدت خشونت فیزیکی پدرش نسبت به خود را کمتر از واقعیت توصیف می‌کند.

Sample Text: I reckoned I was scared now, too; but in a minute I see I was mistaken—that is, after the first jolt, as you may say, when my breath sort of hitched, he being so unexpected; but right away after I see I warn’t scared of him worth bothring about.

ترجمه

ترجمه: فکر کردم من هم دیگه الان ترسیده باشم؛ اما یه دقیقه بعد فهمیدم اشتباه می‌کنم—یعنی بعد از اون ضربه اول، نفسم یک جورایی بند اومد، چون اصلا انتظار این کار رو ازش نداشتم. ولی بعدش خیلی زود فهمیدم که اصلا یک ذره هم ازش نمی‌ترسم.

​در مثال فوق، گوینده ابتدا می‌گوید که ترسیده است ولی خیلی زود ترس خود را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. در واقع، در این نوع کم‌گویی نوعی تضاد وجود دارد؛ چراکه واکنش‌های فیزیکی او نشان می‌دهد که او واقعا ترسیده است.

Hyperbolic Irony

در «آیرونی مبالغه‌آمیز» (hyperbolic irony) نویسنده آرایه «اغراق» (Hypebole) را برای نشان دادن یک تضاد به کار می‌برد. نمونه‌ای از این نوع Irony در ادبیات انگلیسی را در«The Rape of the Lock» اثر «الکساندر پوپ» می‌بینیم.

در این مثال، خانمی به اسم «بلیندا» به دلیل از دست دادن تکه کوچکی از موهایش اشک می‌ریزد و «پوپ» با توصیف اغراق‌آمیز اشک‌های او به سیلی که قدرت غرق کردن جهان را دارد، به نقد رفتارهای سطحی جامعه اشرافی آن زمان می‌پردازد.

The tear that fell from her eye was like a flood that could drown the world!

اشکی که از چشمانش افتاد مثل سیلابی بود که می‌توانست جهان را غرق کند!

​یادگیری زبان انگلیسی با داستان در فرادرس

یادگیری زبان انگلیسی از طریق داستان یکی از جذاب‌ترین و مؤثرترین روش‌ها برای تقویت زبان انگلیسی است که لغات پرکاربرد انگلیسی را به شما آموزش می‌دهد و با ساختارهای رایج جملات انگلیسی آشنایتان می‌کند. علاوه بر این، خواندن دیالوگ‌های داستان می‌تواند در یادگیری اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمه نیز مؤثر باشد. بنابراین، خواندن داستان‌های انگلیسی نه تنها برای بهبود «درک مطلب» (Reading Comprehension) و به طور کلی مهارت Reading مؤثر است، بلکه گوش دادن به نسخه صوتی آن‌ها می‌تواند هم‌زمان به تقویت مهارت Listening و بهبود تلفظ انگلیسی شما کمک کند.

در مجموعه فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی فرادرس دوره‌های را برای یادگیری زبان انگلیسی مبتنی بر داستان‌خوانی پیدا کنید که لینک برخی از آن‌ها را در ادامه آورده‌ایم.

برای دیدن فیلم‌های آموزشی بیشتر برای تقویت مهارت درک مطلب نیز می‌توانید به لینک زیر سر بزنید.

مجموعه آموزش ریدینگ زبان انگلیسی از فرادرس
برای دیدن مجموعه آموزش ریدینگ زبان انگلیسی از فرادرس روی تصویر کلیک کنید.

تمرین برای Irony

برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «انواع Irony در ادبیات انگلیسی»، می‌توانید از تمرین‌هایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. این آزمون شامل ۸ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسش‌ها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، می‌توانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جواب‌های درست و نادرست را نیز ببینید.

1. Which of the following is NOT a type of irony?

situational irony

dramatic irony

verbal irony

comedic irony

2. A movie you are watching shows a woman jogging in the woods. The next scene shows a mountain lion lying in wait down the path where the woman is jogging.

situational irony

dramatic irony

verbal irony

no irony

3. In your history book, you read about a young man in the Revolutionary War who kills a British soldier. That soldier who was killed turns out to be his favorite cousin.

situational irony

dramatic irony

verbal irony

socratic irony

4. Romeo arrives at the Capulet family tomb to find his love, Juliet supposedly dead. However, the audience knows that Juliet is not dead; she merely took a potion to make it look like she died for her motives. When the audience of a story knows more than the characters involved, what type of irony is employed?

situational irony

dramatic irony

verbal irony

socratic irony

6. Any instance in which the narrator or a character says one thing but means something else is:

situational irony

dramatic irony

verbal irony

no irony

7. If you call someone who has failed a math test "Einstein" you are using a form of what type of irony?

situational irony

dramatic irony

verbal irony

no irony

8. "He waited his whole darn life to take that flight, and as the plane crashed down he said, "Now isn't this nice?" - from the song "Ironic" by Alannis Morisette. What type of irony is used here?

verbal and dramatic irony

situational and dramatic irony

verbal irony

verbal and situational irony

جمع‌بندی

در این مطلب با تعریف Irony آشنا شدیم و یاد گرفتیم که این آرایه ادبی به تضاد بین گفته‌ها و مقصود کلام یا ظاهر ماجرا با واقعیت اشاره دارد. از مهم‌ترین کاربردهای Irony در ادبیات انگلیسی می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • ایجاد تعلیق در داستان
  • تقویت تأثیر طنز‌آمیز یا تراژیک
  • ایجاد پی‌رنگ داستان
  • انتقال مضامین به طرز مؤثر

علاوه بر این، یاد گرفتیم که Irony در ادبیات انگلیسی به انواع مختلفی شامل «آیرونی نمایشی» و «آیرونی موقعیت» و «آیرونی لفظی» تقسیم می‌شود و برای هر کدام مثال‌هایی را از آثار ادبی ارائه کردیم. در انتهای مطلب نیز تمرینی را در اختیار شما قرار دادیم تا یادگیری خود را این مبحث بهتر ارزیابی کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
ScribbirLit ChartsGrammarly BlogSocratic IronyByju's
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *