گرامر Past Passive – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ

Someone has cleaned the windows.

یک نفر شیشه‌ها را تمیز کرده است.

Beautiful giraffes roam the savannah.

زرافه‌های زیبا در «ساوانا» پرسه می‌زنند.

I ran the obstacle course in record time.

در مسیر پر از مانع رکورد زدم.

The company requires staff to watch a safety video every year.

شرکت هر ساله کارکنان را ملزم به تماشای یک فیلم در مورد ایمنی می‌کند.

The teacher always answers the students' questions.

معلم همیشه به سوالات دانش‌آموزان پاسخ می‌دهد.

Larry generously donated money to the homeless shelter.

«لری» سخاوتمندانه به پناهگاه بی‌خانمان‌ها کمک کرد.

Susan will bake two dozen cupcakes for the bake sale.

«سوزان» دوازده کاپ‌کیک را برای فروش خواهد پخت.

A forest fire destroyed the whole suburb.

آتش‌سوزی جنگل تمام حومه شهر را نابود کرد.

The wedding planner is making all the reservations.

برنامه‌ریز عروسی تمام رزروها را انجام می‌دهد.

The windows have been cleaned.

پنجره‌ها تمیز شده‌اند.

The savannah is roamed by beautiful giraffes.

«ساوانا» پر از زرافه‌های زیباست که در آن پرسه می‌زنند.

The obstacle course was run by me in record time.

رکورد مسیر پُرمانع توسط من زده شد.

The staff is required by the company to watch a safety video every year.

کارکنان هرساله از سوی شرکت ملزم به تماشای فیلمی در مورد ایمنی هستند.

The students' questions are always answered by the teacher.

سوالات دانش‌آموزان همیشه توسط معلم پاسخ داده می‌شود.

Money was generously donated to the homeless shelter by Larry.

پول توسط «لری» به طور سخاوتمندانه به پناهگاه بی‌خانمان‌ها اهدا شد.

Two dozen cookies will be baked by Susan for the bake sale.

دوازده کاپ‌کیک توسط «سوزان» برای فروش پخته خواهد شد.

The whole suburb was destroyed by a forest fire.

تمام حومه شهر بر اثر آتش‌سوزی جنگل نابود شد.

All the reservations are being made by the wedding planner.

تمامی رزروها توسط برنامه‌ریز عروسی انجام می‌شود.

A lot of olive oil is produced in Italy.

روغن زیتون زیادی در ایتالیا تولید می‌شود.

This book was written by Angela Davis.

این کتاب توسط «آنجلا دیویس» نوشته شده است.

The suspect will be released tomorrow.

مظنون فردا آزاد می‌شود.

This product has not been tested on animals.

این محصول بر روی حیوانات آزمایش نشده است.

A bank was robbed yesterday.

دیروز بانکی مورد سرقت قرار گرفت.

The robber was arrested last night.

سارق شب گذشته دستگیر شد.

I was told that you insulted my brother.

به من گفتند که به برادرم توهین کردی.

Jurassic Park was filmed by Spielberg in 1993.

«پارک ژوراسیک» توسط «اسپیلبرگ» در سال ۱۹۹۳ فیلم‌برداری شد.

Somebody cleaned the classroom yesterday. (معلوم)

The classroom was cleaned yesterday. (مجهول)

یکی دیروز کلاس را تمیز کرد.

کلاس دیروز تمیز شد.

The teacher corrected the mistakes. (معلوم)

The mistakes were corrected by the teacher. (مجهول)

معلم اشتباهات را تصحیح کرد.

اشتباهات توسط معلم تصحیح شد.

Did the little boy sell all the candy bars? (معلوم)

Were all the candy bars sold by the little boy? (مجهول)

آیا پسر کوچولو همه آب‌نبات‌ها را فروخت؟

آیا همه آب‌نبات‌ها توسط پسر کوچک فروخته شد؟

Lauren didn't eat any apples. (معلوم)

No apples were eaten by Lauran. (مجهول)

«لارن» سیبی نخورد.

هیچ سیبی توسط «لارن» خورده نشد.

He didn't give me the wallet. (معلوم)

The wallet wasn't given by him. (مجهول)

او کیف پول را به من نداد.

کیف پول توسط او داده نشد.

I was told about it yesterday.

دیروز در مورد آن به من گفتند.

The painting was bought by a very rich American.

این نقاشی توسط یک آمریکایی بسیار ثروتمند خریداری شد.

Penicillin was invented by Alexander Fleming.

پنی‌سیلین توسط «الکساندر فلمینگ» اختراع شد.

Something was stolen from our garage last night.

دیشب چیزی از گاراژ ما به سرقت رفت.

Some sort of creature was born.

نوعی موجود به دنیا آمد.

The queen was told to listen.

به ملکه گفته شد که گوش کند.

It was Henry who shouted at the guards.

«هنری» بود که بر سر نگهبانان فریاد زد.

The earth was occupied by dinosaurs over sixty-five million years ago.

زمین بیش از شصت و پنج میلیون سال پیش توسط دایناسورها تصرف شده بود.

World War II was spread out over a six-year period.

جنگ جهانی دوم طی یک دوره شش ساله گسترش یافت.

A suitcase was found at the airport.

چمدانی در فرودگاه پیدا شد.

All she told me was that letters were written.

تنها چیزی که به من گفت این بود که نامه‌ها نوشته شده‌اند.

Great literature was written in the late eighteenth century.

ادبیات ارزشمند در اواخر قرن هجدهم نوشته شد.

A painting was sold for more than two million euros last night.

دیشب یک نقاشی به قیمت بیش از دو میلیون یورو فروخته شد.

The elements of the structure were put into the mix.

عناصر ساختار به ترکیب اضافه شدند.

The climate change issue was discussed.

در مورد موضوع تغییر اقلیم صحبت صورت گرفت.

This problem solved last week. (نادرست)

This problem was solved last week. (درست)

مشکل هفته گذشته حل شد.

My car was repairing at that time. (نادرست)

My car was being repaired at that time. (درست)

ماشین من در آن زمان در حال تعمیر بود.

She has already be invited. (نادرست)

She has already been invited. (درست)

او قبلاً دعوت شده است.

The truck was being washed by my husband.

کامیون داشت توسط شوهرم شسته می‌شد.

The room was being decorated.

اتاق در حال تزئین بود.

Neelu was ironing the shirt. (معلوم)

The shirt was being ironed by Neelu. (مجهول)

«نیلو» داشت پیراهن را اتو می‌کشید.

پیراهن توسط «نیلو» در حال اتو بود.

Munna was inspecting the file. (معلوم)

The file was being inspected by Munna. (مجهول)

«منا» در حال بررسی پرونده بود.

پرونده توسط «منا» در حال بررسی بود.

Were you playing the piano? (معلوم)

Was the piano being played? (مجهول)

پیانو می‌نواختی؟

آیا پیانو نواخته می‌شد؟

She was toasting the bread. (معلوم)

The bread was being toasted by her. (مجهول)

داشت نان را برشته می‌کرد.

نان توسط او برشته می‌شد.

Lokesh was staring at me. (معلوم)

I was being stared at by Lokesh. (مجهول)

«لوکش» به من خیره شده بود.

نگاه خیره «لوکش» روی من بود.

I was looking for Meena. (معلوم)

Meena was being looked for by me. (مجهول)

دنبال «مینا» می‌گشتم.

توسط من دنبال «مینا» گشته می‌شد.

She was crafting an antique. (معلوم)

An antique was being crafted by her. (مجهول)

او در حال ساختن یک عتیقه بود.

عتیقه‌ای توسط او ساخته می‌شد.

Anna was learning Japanese. (معلوم)

Japanese was being learned by Anna. (مجهول)

«آنا» در حال یادگیری ژاپنی بود.

زبان ژاپنی توسط «آنا» آموخته یاد گرفته می‌شد.

They were adorning the mansion. (معلوم)

The mansion was being adorned by them. (مجهول)

آن‌ها در حال تزئین عمارت بودند.

عمارت توسط آن‌ها تزئین می‌شد.

He was flying the plane. (معلوم)

The plane was being flown by him. (مجهول)

او در حال پرواز هواپیما بود.

هواپیما توسط او در حال پرواز بود.

When he got home, he found that his flat had been burgled.

وقتی به خانه رسید متوجه شد که از آپارتمانش سرقت شده است.

I'd been given the money by a friend.

یکی از دوستانم پول را به من داده بود.

I had accomplished my goal. (معلوم)

My goal has been accomplished by me. (مجهول)

من به هدفم رسیده بودم.

هدفم توسط من محقق شده است.

Lina had skipped the last examination. (معلوم)

The last examination had been skipped by Lina. (مجهول)

«لینا» برای آخرین معاینه نرفته بود.

آخرین معاینه توسط «لینا» لغو شده بود.

He had drafted the petition. (معلوم)

The petition had been drafted by him. (مجهول)

او پیش‌نویس دادخواست را تنظیم کرده بود.

پیش‌نویس دادخواست توسط او تنظیم شده بود.

Rena had finished his lecture. (معلوم)

His lecture had been finished by Rena. (مجهول)

«رنا» سخنرانی او را تمام کرده بود.

سخنرانی او توسط «رنا» تمام شده بود.

Mina had littered the room. (معلوم)

The room had been littered by Mina. (مجهول)

«مینا» اتاق را پر از آشغال کرده بود.

اتاق توسط «مینا» پر از آشغال شده بود.

Vishi had not collected the packet. (معلوم)

The packet had not been collected by Vishi. (مجهول)

«ویشی» بسته را تحویل نگرفته بود.

بسته توسط «ویشی» تحویل گرفته نشده بود.

Larry had resolved the issue. (معلوم)

The issue had been resolved by Larry. (مجهول)

«لری» مشکل را حل کرده بود.

مشکل توسط «لری» حل شده بود.

Had they arrested the culprit? (معلوم)

Had the culprit been arrested by them? (مجهول)

آیا مجرم را دستگیر کرده بودند؟

آیا مجرم توسط آن‌ها دستگیر شده بود؟

I had submitted the task. (معلوم)

The task had been submitted by me. (مجهول)

من تکلیف را ارسال کرده بودم.

تکلیف توسط من ارسال شده بود.

She reads the notification. (معلوم)

The notification is read by her. (مجهول)

او اطلاعیه را می‌خواند.

اطلاعیه توسط او خوانده می‌شود.

She does not bake chicken. (معلوم)

Chicken is not baked by her. (مجهول)

او مرغ نمی‌پزد.

مرغ توسط او پخته نمی‌شود.

Does she buy clothes? (معلوم)

Are clothes bought by her? (مجهول)

آیا او لباس می‌خرد؟

آیا لباس توسط او خریداری می‌شود؟

They plant flowers. (معلوم)

Flowers are planted by them. (مجهول)

آن‌ها گل می‌کارند.

گل توسط آن‌ها کاشته می‌شود.

He trains me. (معلوم)

I am trained by him. (مجهول)

او به من آموزش می‌دهد.

من توسط او آموزش دیده‌ام.

Somebody cleans the classroom every day. (معلوم)

The classroom is cleaned every day. (مجهول)

یک نفر هر روز کلاس را تمیز می‌کند.

کلاس هر روز تمیز می‌شود.

The gardener waters the flowers every evening. (معلوم)

The flowers are watered by the gardener every evening. (مجهول)

باغبان هر روز غروب به گل‌ها آب می‌دهد.

گل‌ها هر روز عصر توسط باغبان آبیاری می‌شوند.

Helen doesn't drink anything at parties. (معلوم)

Nothing is drunk by Helen at parties. (مجهول)

«هلن» در مهمانی‌ها چیزی نمی‌نوشد.

هیچ نوشیدنی‌ای در مهمانی‌ها توسط «هلن» نوشیده نمی‌شود.

Who sells umbrellas? (معلوم)

Who are umbrellas sold by? (مجهول)

چه کسی چتر می‌فروشد؟

چتر توسط چه کسی فروخته می‌شود؟

My mother doesn't paint the walls. (معلوم)

The walls aren't painted by my mother. (مجهول)

مادرم دیوارها را رنگ نمی‌کند.

دیوارها توسط مادرم نقاشی نشده است.

Alioli is made from oil, garlic, and salt.

غذای «آلیولی» از روغن، سیر و نمک تهیه می‌شود.

The hall is being painted this week.

سالن این هفته رنگ‌آمیزی می‌شود.

Football is not being played this year.

امسال فوتبال بازی نمی‌شود.

The furniture is being moved this weekend.

We are constantly being bugged by the neighbors.

ما دائماً توسط همسایه‌ها مورد آزار قرار می‌گیریم.

The car is being washed by my husband.

Oranges have been grown here for centuries.

قرن‌هاست که در اینجا پرتقال رشد می‌کند.

He's been fired from the company.

او از شرکت اخراج شده است.

The reports have been written.

گزارش‌ها نوشته شده‌اند.

Have the candidates been interviewed?

آیا با نامزدها مصاحبه شده است؟

The applications haven’t been checked yet.

برنامه‌ها هنوز بررسی نشده‌اند.

Have you been introduced to the new manager?

آیا به مدیر جدید معرفی شده‌اید؟

He’s been taken to see the President.

او را به دیدار رئیس‌جمهور برده‌اند.

Sara has been promoted three times in her career.

«سارا» در دوران حرفه‌ای خود سه بار ترفیع گرفته است.

The waste products have been left here since last February.

ضایعات از فوریه گذشته در اینجا رها شده است.

The work will be finished next week.

کار هفته آینده به پایان می‌رسد.

I shall study the case. (معلوم)

The case will be studied by me. (مجهول)

من پرونده را مطالعه خواهم کرد.

پرونده توسط من مطالعه خواهد شد.

She will make a delicious meal. (معلوم)

A delicious meal will be made by her. (مجهول)

او غذایی خوشمزه درست خواهد کرد.

غذایی خوشمزه توسط او تهیه خواهد شد.

Bunty will repair his computer. (معلوم)

His computer will be repaired by Bunty. (مجهول)

«بانتی» کامپیوتر او را تعمیر خواهد کرد.

کامپیوتر او توسط بانتی تعمیر خواهد شد.

They will clear the bills. (معلوم)

The bills will be cleared by them. (مجهول)

آن‌ها قبض‌ها را تسویه خواهند کرد.

قبض‌ها توسط آن‌ها تسویه خواهد شد.

We shall begin this seminar. (معلوم)

This seminar will be begun by us. (مجهول)

ما سمینار را آغاز خواهیم کرد.

این سمینار توسط ما آغاز خواهد شد.

Kriti will knit the sweater. (معلوم)

The sweater will be knitted by Kriti. (مجهول)

«کریتی» ژاکت را می‌بافد.

ژاکت توسط «کریتی» بافته خواهد شد.

Diya will not organize the books. (معلوم)

The books will not be organized by Diya. (مجهول)

«دیا» کتاب‌ها را مرتب نمی‌کند.

کتاب‌ها توسط «دیا» مرتب نمی شوند.

Will you scrub the pan? (معلوم)

Will the pan be scrubbed by you? (مجهول)

آیا ماهیتابه را می‌شویید؟

آیا تابه توسط شما تمیز می‌شود؟

They will publish the article. (معلوم)

The article will be published. (مجهول)

آن‌ها مقاله را منتشر خواهند کرد.

مقاله توسط آن‌ها منتشر خواهد شد.

Rita will save cash. (معلوم)

Cash will be saved by Rita. (مجهول)

«ریتا» پول نقد پس‌انداز خواهد کرد.

پول نقد توسط «ریتا» پس‌انداز خواهد شد.

They will have purchased the blanket. (معلوم)

The blanket will have been purchased by them. (مجهول)

آن‌ها پتو را خریده‌اند.

پتو توسط آن‌ها خریداری شده است.

Nima will not have placed the bedsheet on the bed. (معلوم)

The bedsheet will not have been placed on the bed by Nima. (مجهول)

«نیما» ملحفه را روی تخت نمی‌گذارد.

ملحفه توسط نیما روی تخت قرار نخواهد گرفت.

Will she have noted the details? (معلوم)

Will the details have been noted by her? (مجهول)

آیا او جزئیات را یادداشت کرده است؟

آیا جزئیات توسط او یادداشت شده است؟

Vinay will have soaked a towel. (معلوم)

A towel will have been soaked by Vinay. (مجهول)

«وینی» حوله‌ای را خیس کرده است.

حوله‌ای توسط «وینی» خیس شده است.

The owner will have given some concessions. (معلوم)

Some concessions will have been given by the owner. (مجهول)

مالک امتیازاتی داده است.

برخی امتیازات توسط مالک داده خواهد شد.

Thousands of individuals will have lost their jobs due to the pandemic. (معلوم)

Jobs will have been lost by thousands of individuals due to the pandemic. (مجهول)

هزاران نفر شغل خود را به دلیل بیماری همه‌گیر از دست خواهند داد.

شغل هزاران نفر به دلیل همه‌گیری بیماری از دست خواهد رفت.

Veena will have cleaned the room. (معلوم)

A room will have been cleaned by Veena. (مجهول)

«وینا» اتاق را تمیز کرده است.

اتاق توسط «وینا» تمیز خواهد شد.

They will have confiscated the mobile. (معلوم)

The mobile will have been confiscated by them. (مجهول)

آن‌ها موبایل را مصادره کرده‌اند.

موبایل توسط آنها مصادره خواهد شد.

She will have mopped the bathroom. (معلوم)

The bathroom will have been mopped by her. (مجهول)

او حمام را تمیز کرده است.

حمام توسط او تمیز شده است.

Please bring. (نادرست)

Please bring coffee. (درست)

لطفا قهوه بیاور.

The girls carry water to their village.

دختران آب را به روستای خود می‌برند.

Juan threw the ball.

«خوان» توپ را پرتاب کرد.

Could you phone the neighbors?

ممکن است با همسایه‌ها تماس بگیری؟

I caught a cold.

سرما خوردم.

She loves rainbows.

او عاشق رنگین‌کمان است.

Lila conveyed the message.

«لیلا» پیام را رساند.

Maria peeled the potatoes for Thanksgiving dinner.

«ماریا» سیب‌زمینی‌ها را برای شام شکرگزاری پوست کند.

I wanted to empower the students.

می‌خواستم دانش‌آموزان را توانمند کنم.

Let’s carry these bags across the bridge.

بیایید این کیسه‌ها را از روی پل رد کنیم.

Our group discussed strategies that can help improve performance.

گروه ما در مورد استراتژی‌هایی صحبت کرد که می‌تواند به بهبود عملکرد کمک کند.

Luis brought the book I asked for.

«لوئیس» کتابی را که خواستم آورد.

It snowed.

برف بارید.

He cried. He will probably cry again tonight.

او گریه کرد. احتمالا امشب دوباره گریه خواهد کرد.

We didn’t know.

ما نمی‌دانستیم.

They died.

آن‌ها مردند.

When did they arrive?

کی رسیدند؟

They jumped.

آن‌ها پریدند.

The dog ran.

سگ دوید.

She sang.

او آواز خواند.

A light was shining.

نوری می‌درخشید.

The patient’s health deteriorated quickly.

وضعیت سلامتی بیمار به سرعت بدتر شد.

Ahmad voted in the local election.

«احمد» در انتخابات محلی رای داد.

May I sit here?

ممکن است من اینجا بنشینم؟

Attendance increased at the weekly study sessions as finals drew near.

با نزدیک شدن به امتحانات نهایی، حضور در جلسات مطالعه هفتگی افزایش یافت.

Susan laughed.

«سوزان» خندید.

The crowd applauded.

جمعیت کف زدند.

Lester shouted.

«لستر» داد زد.

The kids jumped.

بچه‌ها پریدند.

It was so cute when the baby sneezed.

عطسه نوزاد خیلی بامزه بود.

I arrived at the airport at 9 o'clock.

ساعت ۹ به فرودگاه رسیدم.

We didn’t know right away.

ما بلافاصله نمی‌دانستیم.

They died on Sunday night.

آن‌ها یکشنبه شب فوت کردند.

Did they arrive on time?

آیا آن‌ها به موقع رسیدند؟

I eat fried eggs for breakfast.

من برای صبحانه نیمرو می‌خورم.

I eat quickly at breakfast.

من سریع صبحانه می‌خورم.

I walked.

من قدم زدم.

I walked the dogs.

سگ‌ها را برای پیاده‌روی بردم.

I read.

مطالعه کردم.

I read magazines.

مجله مطالعه می‌کنم.

Daniel drives.

«دنیل» رانندگی می‌کند.

Daniel drives a large truck.

«دنیل» یک کامیون بزرگ را می‌راند.

Barbara reads.

«باربارا» مطالعه می‌کند.

Barbara reads 10 books a month.

«باربارا» در ماه ۱۰ کتاب می‌خواند.

I understand.

درک می‌کنم.

I understand you.

تو را درک می‌کنم.

Urged by the others, she sang.

او با اصرار دیگران آواز خواند.

She sang the national anthem at the hockey game.

او در بازی هاکی سرود ملی را خواند.

Does the bird bite?

آیا پرنده گاز می‌گیرد؟

The bird bit the man who put his finger in the cage.

پرنده مردی که انگشتش را در قفس گذاشته بود گاز گرفت.

We will continue the meeting after the break.

جلسه را بعد از استراحت ادامه خواهیم داد.

The meeting continued after the break.

جلسه پس از استراحت ادامه یافت.

Three of the students play the guitar.

سه نفر از دانش‌آموزان گیتار می‌نوازند.

The students will play outside today.

دانش‌آموزان امروز بیرون از خانه بازی خواهند کرد.

Javier returned the book to the library.

«خاویر» کتاب را به کتابخانه برگرداند.

The students returned to school after the winter break.

دانش‌آموزان پس از تعطیلات زمستانی به مدرسه بازگشتند.

I grow zucchini in my garden.

من در باغم کدوسبز می‌کارم.

My daughter is growing quickly.

دخترم به سرعت در حال رشد است.