هیجان چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟ – به زبان ساده + معرفی کتاب
در انتخابهای مهم زندگی یکی از مراحل تصمیم گیری این است که خود را از احساسات هیجانی دور کنید تا تصمیمی منطقی بگیرید. اما در مجموع هیجان چیز بدی نیست و اگر مهارت مدیریت هیجان را بیاموزید به نتایج بسیار خوبی دست مییاید. هوش هیجانی باعث میشود تا در شرایط سخت هیجانی، تصمیمات منطقی و عاقلانه بگیرید. در این مطلب از مجله فرادرس توضیح میدهیم که هیجان چیست و چطور میتوانید آن را مدیریت کنید. همچنین در پایان برخی از بهترین کتابهای این حوزه را معرفی میکنیم.
هیجان چیست؟
هیجان نوعی احساس یا موقعیت است که در آن پر از نشاط و شادی یا آشفتگی و تنش میشوید. این احساسات کمی عمیقتر از دیگر حسهای درون انسان هستند و فرد را تشویق به تصمیمگیری در لحظه میکنند. با توجه به اینکه این تصمیمات عجولانه احتمالا پیامدهای زیادی دارد افراد باید هیجانات خود را کنترل کنند. مدیریت و کنترل هیجان ازجمله مهارتهای نرمی است که میتوانید با کمک متدهای مختلف به آن مسلط شوید. در ادامه درمییابیم که هیجان چیست و متدهایی را برای مدیریت آن معرفی میکنیم.
انواع احساسات هیجانی
در مجموع دو نوع احساسات درون ما وجود دارند که به آنها احساسات اولیه و احساسات ثانویه میگویند. احساسات اولیه دقیقا همان حسهایی هستند که در مواجهه با رویدادها درونمان شکل میگیرند و هیجان ناشی از آنها تا مدتی همراهمان است. همین احساسات هستند که در لحظه ما را به واکنش وامیدارند. مثلا اگر اتومبیلی به سمت ما حرکت کند حتی اگر از پیچیدن آن به مسیر دیگر مطمئن باشیم قدری جابهجا میشویم زیرا در لحظه کمی احساس خطر کردهایم و هیجان ناشی از ترس، ما را به تحرک واداشته است. بهطور کلی محققان ۶ احساس اولیه را معرفی کردند که در زیر به آنها اشاره کردیم.
- عصبانیت
- انزجار
- ترس
- شادی
- ناراحتی
- غافلگیری
اما بعدها به این فهرست احساس افتخار، شرمندگی، خجالت و هیجان نیز افزوده شد. پس از اینکه در موقعیتهای مختلف هرکدام از این احساسات اولیه را تجربه کردید با گذشت زمان شکل آن احساس اولیه تغییر میکند و به حس دیگری تبدیل میشود که به آن احساس ثانویه میگوییم.
بهطور مثال ممکن است احساس خشم پس از مدتی به شرم تبدیل شود یا احساس شادی تبدیل به حس غرور و افتخار شود. همچنین امکان دارد که در لحظه اول از شخص یا چیزی بترسید اما کمی که گذشت از آن متنفر شوید. در واقع احساسات ثانویه حساسیت احساسات اولیه را کاهش میدهند. در هر کدام از موقعیتهایی که با آن مواجه میشوید ابتدا هیجان را در سطوح مختلف تجربه میکنید اما با گذشت زمان هیجانها فروکش میکنند و نوع احساس شما نیز دستخوش تغییر میشود.
بسیاری از افراد از این ویژگی انسانی برای رسیدن به منافع خود استفاده میکنند. بهطور مثال فروشندگان همواره ترجیح میدهند در لحظه، مشتری را به خرید کردن سوق دهند زیرا میدانند که اگر مشتری از فضای فعلی فاصله بگیرد منطق را جایگزین هیجان میکند و احتمالا به این نتیجه میرسد که محصول آنها را نخرد. از این رو با کمک تکنیکهای متقاعدسازی مشتری اجازه فروکش کردن این هیجان اولیه را به مشتری خود نمی دهند.
هیجان زدگی چیست؟
هیجانزدگی هنگامی اتفاق میافتد که حجم زیادی از احساسات را در مدتزمان کوتاهی تجربه میکنید و بدنتان دچار تغییرات ناگهانی از قبیل تپش قلب و درجه حرارت بالا میشود. این حالت ممکن است از شدت شادی یا ناراحتی باشد. در موقعیتهایی که دچار هیجانزدگی میشوید صحبتها و رفتارهایتان شتابزده و گاهی بدون تفکر قبلی است. از اینرو بهتر است که با کمک روشهای مدیریت هیجان این موقعیتها را کنترل کنید.
هیجان در روانشناسی
یکی از قدرتمندترین بخشهای روانشناسی مواجهه با هیجان است. برای اینکه بدانید هیجان چیست و از آن به سود خود استفاده کنید ابتدا باید از ویژگیهای آن مطلع شوید. در ادامه با توجه به تعریفهای علم روانشناسی به معرفی و بررسی این ویژگیها میپردازیم.
هیجان روی کل بدن تاثیر دارد
هیجان نیز مانند دیگر احساسات در مغز آغاز میشود و با اینکه نوعی تغییر روحی است روی کل بدن تاثیرات مختلفی میگذارد. بسیاری از مردم تجربه معدهدرد، عرق کردن کف دست، افزایش فشار خون و همچنین گاهی لرز و ضعف را در موقعیتهای هیجانانگیز یا ترسناک داشتهاند. اینها نمونهای از واکنشهایی هستند که بدن در برابر این حالت روحی از خود نشان میدهد.
در واقع هیجان شرایط برانگیختگی روحی است. «برانگیختگی» (Arousal) معمولا زمانی اتفاق میافتد که بدن مواد شیمیایی خاصی را در مغز آزاد میکند تا به تحریک احساسات بپردازد و کنترل آگاهانه و آمادگی لازم برای انجام کارها را در شخص ایجاد کند. در این حالت برخی هورمونها و غدد درونریز و بهویژه آدرنالین تحریک میشوند که در این راستا جریان اکسیژن و گلوکز افزایش مییابد، مردمک چشم بازتر میشود (میتوانید بهتر ببینید) و سیستمهای غیرفوری نظیر گوارش و سیستم ایمنی را سرکوب میکند. این سیستم عصبی سمپاتیک مغز است که باعث به وجود آمدن برانگیختگی در انسان میشود. ازجمله نشانههای بیرونی این حالت میتوانیم به افزایش ضربان قلب و تنفس سریع و تعریق اشاره کنیم.
هیجان موقتی است
ذهن و بدن ما دائم تغییر میکنند. بهطور مثال فشار خون و دمای بدن ما در تمام ساعات روز ثابت نیست و مدام تغییر میکند. با وجود این تغییرات، بدن میتواند کمی ثبات را در خود ایجاد کند که این ثبات با بروز هیجان از بین میرود. وقتی بدن متوجه این هیجانها میشود حتی پس از فروکش کردن آن، به مدتی زمان نیاز دارد تا به حالت متعادل همیشگی بازگردد. این که این زمان چقدر باشد به سطح هیجان شخص بستگی دارد.
تحقیقات نشان میدهند که اگر هیجان زیادی را بهصورت ناگهانی تجربه کنیم این تغییرات تا ۲۰ دقیقه در بدن پایدار میمانند. اما نکته مهم این است که هیجان، احساسی موقتی است و مانند برخی احساسات دیگر برای طولانیمدت با ما همراه نمیشود.
انسان را به فعالیت وامیدارد
وقتی بدن درگیر هیجان میشود بهترین موقع برای انجام کاری اثربخش است زیرا هنگامی که کسی هیجانزده میشود احساس قدرت میکند و از مهارت تصمیم گیری خود به شکل مطمئنتری استفاده میکند. معمولا افراد هیجانزده ترجیح میدهند که در این موقعیتها بهسرعت تصمیم بگیرند و حتی اگر این تصمیم اشتباه باشد در آن لحظه برایشان اهمیتی ندارد. در این حالت شخص صرفا قدرت انتخاب دارد اما مهارتی در انتخاب درست نخواهد داشت.
در واقع افراد در حالت هیجانزدگی رفتار متفاوتی نسبت به موقعیتهای دیگر دارند و احساسات بر تفکرات منطقی آنها غلبه میکنند. مانند نکته قبل، در بازاریابی تلاش اصلی افراد این است که مشتری را هیجانزده کنند زیرا میدانند هیجان چیست و با کمک آن مشتری را به خرید محصولاتشان ترغیب کنند زیرا در این حالت احتمال موفقیت آنها و در نهایت فروش بیشتر افزایش مییابد.
چطور هیجان دیگران را برانگیزیم؟
اگر بدانید که هیجان چیست و چطور عمل میکند برای هیجانزده کردن دیگران کار سادهای در پیش دارید. در این راستا به این نکته توجه کنید که در تصمیمگیری معمولا این احساسات هستند که نقش اصلی را ایفا میکنند و بعد که انتخاب انجام شد افراد به آن انتخاب خود وجهه منطقی میدهند تا بقیه نیز به درستی تصمیم آنها ایمان بیاورند. اما حقیقت این است که نقش هیجان در اغلب موارد بیش از منطق است و برانگیختن هیجان دیگران اگر هدفمند باشد شما را به نتایج دلخواهتان میرساند.
بهطور مثال اگر سازمانها برای جذب مشتری فقط به روشهای منطقی روی بیاورند و مشتری را هیجانزده نکنند فروش مطلوبی نخواهند داشت. حتی اگر محصول یا خدمات آنها از بسیاری از جنبهها بهتر از کالای رقیب باشند باز هم به موفقیت نمیرسند.
به غیر از سازمانها در موقعیتهای دیگر نیز میتوانید از این برانگیختگی برای دستیابی به منافع خود استفاده کنید. مثلا برای افزایش حس هیجان در دیگران اصل کمیابی در متقاعد سازی را به کار ببرید و به دیگران القا کنید که اگر باید برای داشتن چیزی تلاش نکنند آن را از دست میدهند. اعمال تخفیف روی برخی محصولات و در مدتزمان محدود ازجمله روشهای کمیابی است که هیجان مشتریان را برمیانگیزد.
افزایش سطح هیجان کارمندان
راههای زیادی برای افزایش سطح هیجان کارمندان وجود دارد که مدیر سازمان با آگاهی از این متدها میتواند آنها را هیجانزده کند و در نتیجه موجب افزایش بهرهوری در محیط کار شود. البته هر سازمانی با توجه به فرهنگی که در آن حاکم است باید از روشهای متفاوتی در این امر استفاده کند. اما در ادامه بهترین و کارآمدترین روشها را برای افزایش هیجان و انرژی کارمندان معرفی میکنیم تا از آنها ایده بگیرید و سازمانی پر از هیجان و پویایی داشته باشید.
از تسلط گروه بر پروژه مطمئن شوید
گاهی مدیران بدون توجه به علاقهمندیها و تواناییهای کارمندان، به آنها وظایفی را محول میکنند و بعد از پایان کار از خروجی پروژه ناراضی هستند. در حالی که اگر نیرویی مناسب پروژه را به این کار تخصیص میدادند نتیجه متفاوت میشد. این قبیل اشتباهات هیجان و اشتیاق کارمندان را از بین میبرد و اگر به خود باور نداشته باشند در نهایت دچار کمبود اعتماد به نفس میشوند. پیش از تخصیص وظایف دریابید که برای هر کارمند عامل بروز هیجان چیست و چه توانمندیهایی دارد و مطابق با همین تواناییها تفویض اختیار کنید.
فرق هیجان با شادی را به مدیران آموزش دهید
گاهی مدیران دو نوع از جنبههای انگیزشی را با سطوح هیجانی اشتباه میگیرند. اولی شادی واقعی کارمندان برای شغلشان است که انگیزه حاصل از آن موضوعی کاملا درونی است و مدیران نمیتوانند بهسادگی این سطح از رضایت را افزایش دهند. دومی شادی و روحیه مثبت کارمند است که لزومی ندارد باعث افزایش بهرهوری او بشود. ممکن است این فرد از نظر اخلاقی در کل فرد شادمانی باشد و خود را برای موضوعات مختلف ناراحت نکند اما هیچ کدام این موارد به هیجان کارمندان ارتباطی ندارند.
هیجان همان حسی است که کارمندان برای حل مسئله به آن نیاز دارند و تمام خلاقیت خود را به کار میگیرند تا مشکل پیشرو را رفع کنند. کارمندانی که هیجان کاری ندارند اغلب نسبت به این مشکلات بیتفاوت و ناتوان هستند و رفتار اثربخشی در مقابلش نشان نمیدهند. بهطور مثال مدیر در سازمان جلسهای برگزار میکند تا علت فروش پایین سه ماه اخیر را بررسی کند اما چند نفر از افراد حاضر در جلسه بیدغدغه و بیتفاوت هستند و هیچ تلاشی برای ارائه راهحل نمیکنند. در این حالت مدیر باید هیجان افراد را برانگیزد و نشان دهد که مشکل سازمان به همه کارمندان مربوط است و باید با کمک یکدیگر برای رفع آن تلاش کنند.
مدیران هیجان و انگیزه مورد نیاز را در سازمان ایجاد کنند
بهترین حالت برای اطمینن از افزایش هیجان در محیط کار این است که مدیران لزوم وجود این هیجانات را دریابند و به این نتیجه برسند که برای دستیابی به اهدافشان باید هیجان را به کارمندانشان تزریق کنند و رخوت حاصل از انجام کارهای تکراری را از بین ببرند.
فهرستی از عوامل هیجانانگیز در محیط کار داشته باشید
وقتی از کارمندان خود میپرسید که چه عاملی موجب حس هیجان در آنها میشود ممکن است چند مورد را نام ببرند یا هیچ ایدهای نداشته باشند. اگر فهرست ایدههای آنها خالی بود از این افراد بپرسید که در موقعیتهای شغلی قبلی چه هیجاناتی را تجربه کرده بودند. جمعآوری این فهرستها به شما کمک میکند که مجموعهای از ایدههای جدید و قدیم داشته باشید و هیجان و انگیزه کافی را در سازمان خود به وجود آورید تا کارکنانتان بهرهوری بیشتری داشته باشند و محیط پویاتری را تجربه کنند.
افراد متفاوت را استخدام کنید
معمولا اگر تمام اعضای گروه سطح انرژی یکسان و پایینی داشته باشند عملکرد آنها ضعیف خواهد بود اما اگر در کنار این افراد نیروهای با هیجان بالاتر را استخدام کنید این موضوع باعث رشد تیم میشود. این تیپهای شخصیتی نیازی به هیجان بیشتر ندارند و خودشان سطح انرژی بقیه را افزایش میدهند.
افراد را جایگزین کنید
اگر تمام راهکارهای ممکن را امتحان کردید و هیچ چیزی باعث افزایش هیجان کارمندتان نشد و هر ماه شاخص کلیدی عملکرد (KPI) پایینی را از خود ارائه داد او را با شخص پرانرژیتر و با بهرهوری بیشتر جایگزین کنید تا سازمان از حضور این فرد متضرر نشود.
اهمیت هیجان در یادگیری دروس
اگر ندانید که هیجان چیست هیج وقت در مطالعه درسها موفق نمیشوید و مطالب را به خاطر نمیسپارید زیرا هیجان و علاقه به یادگیری است که شما را پرانگیزه و در مسیر اهدافتان قرار میدهد. در اینجا منظور از هیجان احساسات غیرقابل کنترل نیست بلکه حسی است که انگیزههای شما را تقویت میکند و اجازه ناامیدی را نمیدهد. برای افزایش تمرکز در مطالعه نیز به هیجان احتیاج دارید تا اهمیت موارد دیگر برایتان کمتر شود و به یادگیری پایبند بمانید. با توجه به اهمیت بالای هیجان نکاتی را در ادامه توضیح میدهیم.
شادی پایه یادگیری است
روزبهروز بیشتر شاهد این موضوع هستیم که معلمان شیوه تدریس خود را از حالت خشک و جدی خارج میکنند و به سمت آموزشهای خلاقانه و مفرح روی میآورند زیرا تحقیقات نشان میدهند که مغز انسان در موقعیتهای شاد توان یادگیری بیشتری نسبت به موقعیتهای ناراحت و جدی دارد و فرد میتواند با افزایش تمرکز و شادی موفقیتهای تحصیلی بیشتری را به دست بیاورد.
شناخت عملکرد مغز متدهای تدریس را متحول میکند
اکنون اعلب مردم به نحوه عملکرد مغز آگاه هستند و اشتباهات مطالعاتی گذشته را انجام نمیدهند. همچنین استفاده از اطلاعات علمی جدید روند تدریس معلمان را بهطور کامل متحول کرده است زیرا با توجه به دانستههای جدید بهجای اهمیت دادن به نمرهها، به هوش هیجانی و احساسی دانشآموزان توجه میکنند.
تا پیش از این، آنچه در مدارس اهمیت داشت IQ دانشآموزان بود اما اکنون با علم به قدرت هوش هیجانی یا EQ و این واقعیت که این هوش قابلیت پرورش دارد معلمان در تلاش هستند که روی این نوع هوشمندی کار کنند. از این رو آموزشهای صوتی و تصویری و بازیهای متنوعی برای دروس مدارس ساخته شدهاند و بهرهوری دانشآموزان را افزایش دادهاند.
مهارت مدیریت هیجان چیست؟
مدیریت هیجان مهارتی است که با کمک آن، به افراد و اتفاقات اطراف خود واکنشهای سازندهای نشان میدهید. در صورتی که مدیریت این حجم از احساسات را در دست بگیرید در محیطهای کاری و انواع روابط خود انتخابهای منطقیتر و روابط موثرتری خواهید داشت.
پرورش این مهارت نیاز به تمرین و زمان دارد اما در صورت دستیابی به آن نتایج مثبتی را در زندگی حرفهای خود مشاهده میکنید. به عبارتی دیگر مدیریت هیجان قدرتی است که با استفاده از آن در موقعیتهای مختلف پاسخهای احساسی خود را تنظیم میکنید. این احساسات کلیدیترین بخش هوش هیجانی هستند.
هوش هیجانی به توانایی افراد در شناسایی و درک احساسات خودشان و دیگران گفته میشود و اگر پس از مدتی آن را در خود تقویت کنید دیگران از شما تاثیر میگیرند و با توجه به این موضوع ميتوانید با استفاده از تکنیک های متقاعد سازی آنها را مجاب به انجام کارهای دلخواهتان کنید.
مهارت های اصلی مدیریت هیجان
برای آنکه مهارت مدیریت هیجان را در خود پرورش دهید باید مهارتهای کلیدی دیگری را نیز در خود بپرورانید. در ادامه ۵ مورد از مهمترین مهارتهای پیشنیاز مدیریت هیجان نظیر خودآگاهی را معرفی میکنیم تا ابتدا آن ها را تقویت کنید و بعد به سادگی هیجان درونتان را کنترل کنید.
۱. خودآگاهی
خودآگاهی یعنی از نقاط قوت و ضعف خود مطلع باشید و بدانید که چه چیزهایی احساسات شما را تحت تاثیر قرار میدهند. در این حالت متوجه میشوید که چگونه به مدیریت هیجانات خود در موقعیتهای مختلف بپردازید. همچنین میآموزید که در مواجهه با موقعیتهای مختلف واکنشهای بهتری از خود نشان دهید. بهطور مثال اگر مهارت مدیریت زمان را در پرورش دهید و کارهایتان را عقب نیندازید در ساعتهای کاری دچار اضطراب نمیشوید.
با توجه به این موضوع با کمک انواع برنامهریزی با آرامش و اعتماد به نفس به انجام وظایف خود مشغول میشوید. بهمرور که به نیازها و عادتها خود آگاهی کامل پیدا کنید و در جهت رفع آنها بکوشید به درجهای میرسید که به آن خودشکوفایی میگویند.
۲. بازخورد دادن
اگر مهارت بازخورد دادن را داشته باشید ریشه اصلی احساسات خود را در هر موقعیت یا نسبت به افراد دیگر درمییابید. در این حالت میتوانید با جداسازی احساسات از موقعیت به حل اختلاف میان خود و دیگران بپردازید. بهطور مثال اگر روزی که در شرکت نبودید همکارانتان تصمیم به انجام کاری گرفتهاند و اکنون شما از آنها ناراحت هستید باید با دقت به بازخوردهای خود، مشخص کنید که از این تصمیم ناراحت هستید یا از اینکه در مراحل آن حضور نداشتید احساس ناراحتی میکنید. درک و شناخت علت اصلی این ناراحتی به شما در مدیریت هیجان ناخوشایندتان کمک میکند و میتوانید برخورد مناسبتری با همکارانتان داشته باشید.
۳. پذیرش
یکی از کلیدیترین مهارتهای مورد نیاز برای مدیریت هیجان این است که احساسات واقعی خود را بپذیرید. وقتی این احساسات را بشناسید و آنها را بپذیرید در موقعیتهای مهم، خیلی سریع میتوانید کنترل آنها را در دست بگیرید و روی موضوع دیگری متمرکز شوید. یادگیری پذیرش احساسات به شما کمک میکند که با دیگران همدلی بیشتری داشته باشید و بتوانید احساسات آنها را درک کنید. به این ترتیب در بروز سوءتفاهمها، برخوردهای خارج از کنترلی از خود نشان نمیدهید و به احساسات طرف مقابل نیز به اندازه خودتان احترام میگذارید.
۴. دیدگاه
اگر طرز تفکر و دیدگاه خود را گسترش دهید در موقعیتهای مختلف بهتر درک میکنید که هیجان چیست و کنترل آن را به دست میگیرد. بهطور مثال فرض کنید که قرار است که در جمعی از افراد آشنا و غریبه سخنرانی کنید و اضطراب زیادی دارید. حال خوب است که کمی به طرز تفکرتان در این موقعیت توجه کنید. در واقع کمی از خود فاصله بگیرید و بعد موقعیت را بسنجید. در این حالت میبینید که سخنرانی عمومی، در کل فرایند تنشزایی است و هرکسی جای شما باشد مضطرب میشود. حتی حرفهایترین سخنرانها هم در این شرایط کمی استرس دارند و همیشه سعی میکنند که از تکنیکهای کاهش استرس کمک بگیرند تا با آرامش بیشتری به فعالیت خود ادامه دهند.
این دیدگاه به شما یادآوری میکند که به احساسات خود پاسخهای درست و سالمی بدهید تا آنها نیز به شما در انجام امور کمک کنند. در واقع نباید به این نتیجه برسید که استرس و هیجان نشانه ضعف شما است. اتفاقا همین هیجان است که کمک میکند ارائه بهتری داشته باشید و تماشاگران را جذب خود کنید اما اگر خود را موضع ضعف ببینید هیچ اعتماد به نفسی برای تعامل با حضار نخواهید داشت و در مجموع سخنرانی خراب میشود.
۵. همدلی
همدلی یعنی خود را به جای دیگران بگذارید و احساسات آنها را در موقعیتی که هستند بهدرستی درک کنید. بهکار بردن همدلی در محیط کار باعث میشود که ارتباط موثری با همکارانتان برقرار کنید و از مهارت حل اختلاف برای رفع کدورتهای احتمالی بهره ببرید. وقتی بدانید هیجان چیست و نشانههای آن را در خود یا دیگران بیابید در کنترل آن موفقتر عمل میکنید زیرا با خنثی کردن این به حفظ صلح و آرامش درونتان کمک میکنید.
در نظر داشته باشید که مهارتهای بالا برای سرکوب هیجان به کار نمیروند زیرا هیجان احساس بدی نیست و اگر کنترل شود اتفاقا در جهت پیشبرد اهدافتان به شما کمک میکند زیرا بروز هیجان اجازه خمودی را نمیدهد و عملگراتر از قبل خواهید شد. مهارتهای بالا برای شناخت بهتر احساسات درونی و به کار بردن آنها در موقعیتهای مختلف است و اگر آنها را تقویت کنید برای مدیریت هیجانهایتان با مشکل مواجه نمیشوید.
روش های مدیریت هیجان
برای مدیریت هیجان میتوانید از متدهای کارآمد زیادی استفاده کنید. در ادامه به چند روش اثربخش در این راستا اشاره میکنیم.
لذت ببرید تا ذهن از هیجان دور شود
وقتی ناگهان در موقعیتی قرار میگیرید که حجم زیادی از هیجان را تجربه میکنید برای مدیریت آن دست به انجام کارهای لذتبخش بزنید. مثلا یک بازی کامپیوتری را شروع کنید و غرق بازی شوید یا به دوچرخهسواری بروید و چند دقیقه فقط رکاب بزنید و روی انجام این کار تمرکز کنید. دیدن فیلمهای سرگرمکننده نیز در این امر یاریدهنده است.
وقتی هیجان خود را به مسیر مثبتی هدایت میکنید این رفتار، آرامش را به شما بازمیگرداند و حواستان از اتفاقات منفی پرت میشود. پیش از این گفتیم که هیجان میتواند در نتیجه اتفاقی منفی یا مثبت باشد و این راهکار در مواجهه با هیجانات منفی است.
محققان بر این عقیده هستند که افراد به دور از تفریحات اغلب بیش از بقیه مرتکب جرم میشوند مسائل دیگری از قبیل چاقی، استرس و افسردگی نیز در این قشر بیشتر است. بنابراین چه هیجانزده میشوید چه نمیشوید حتما برنامههای تفریحی را به اندازه کارهای مهم روزانه جدی بگیرید. در این راستا میتوانید از جدول مدیریت زمان برای رسیدن به تمام امور خود استفاده کنید. این جدولها با وجود برنامههار روزانه و هفتگی و... به شما کمک میکنند که زمانها خالی روز را به انجام کارهای پرهیجان اختصاص دهید تا احساسات خود را در آن موقعیتها رها کنید و به این ترتیب در شرایط دیگر، کنترلشان را راحتتر در دست بگیرید.
از هنر برای مدیریت هیجان استفاده کنید
با توجه به اینکه میدانید هیجان چیست برای مدیریت و کنترل آن میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید که یکی از این راهها انجام کارهای هنری است زیرا در موقعیتهای هیجانزده میتوانید آثاری پر از خلاقیت بسازید و به این ترتیب بدون درگیری با پیامدهای هیجان به بهترین نتایج دست مییابید. استفاده از این شیوه مدیریت هیجان جزو بهترین و سالمترین روشهای موجود است.
میتوانید به این منظور در کلاسهای مختلف هنری نظیر نقاشی و خطاطی و... شرکت کنید و ذهن خود را برای خلق آثار و کنترل هیجان آماده پرورش دهید.
برخی از کارهای روزمره را انجام دهید
برای اینکه هیجان درونتان را به تعادل برسانید به انجام کارهای روتین روزانه روی بیاورید. مثلا شروع به مرتب کردن وسایل اتاق خود کنید تا در این حالت تمرکزتان از روی موضوع اصلی برداشته شود و به کارهای دیگری توجه کنید. مشخص است که انجام این قبیل کارها به اندازه کارهای تفریحی لذت بخش نیست اما به نظم ذهنی شما کمک میکند. همچنین با تمرکز روی این فعالیتها علاوه بر کنترل هیجانات درون، به کارهای داخل برنامه روزانه نیز میرسید و هیچ وظیفهای را عقب نمیاندازید.
حس مثبت خود را به دیگران انتقال دهید
وقتی درون خودهیجانهای مثبتی را احساس میکنید این حس را با دیگران به اشتراک بگذارید. مردم تمایل دارند که خلق و خوی یکدیگر را تقلید کنند. با توجه به اینکه میدانید هیجان چیست و چرا در حال حاضر این احساس را دارید انرژی اضافه خود را به آنها انتقال دهید تا مدیریت این احساس برایتان سادهتر شود.
علت اصلی هیجان چیست
گاهی اوقات بهترین روش مدیریت هیجان این است که بدانید ریشه اصلی بروز این حجم از هیجان چیست. بهطور مثال اگر در مصاحبه شغلی قبول شدید و برای شروع کار جدید هیجان دارید زمان کند میگذرد و صبر کردن تا آن روز کار دشواری است اما میتوانید کارهای دیگری انجام دهید که به کنترل هیجانتان کمک کنند. مثلا چند دوره کوتاه آنلاین شرکت کنید تا برای حضور در محیط کار جدید آماده شوید. همچنین میتوانید با خریدن لباس مناسب برای محل کار وقت خالی خود را پر کنید.
یکی از عوامل دیگر که با کمک آن درمییابید هیجان چیست شرایط پیش از هر سفر است. بسیاری از افراد نمیتوانند احساسات شدید خود را در روزهای پیش از سفر کنترل کنند و شبها دچار بیخوابی میشوند. برای مواجهه با این حسهای درونی میتوانید ذهن خود را به سمت تکمیل کارهای ناتمام سوق دهید و برای تکمیل آنها وقت بگذارید زیرا اگر با انبوهی از کارهای نیمه کاره به سفر بروید درگیر استرس میشوید. همچنین با انجام این کارها مدیریت هیجان خود را نیز به دست میگیرید. روش دیگر برای کنترل این احساس نیز تهیه فهرستی از مکانهای دیدنی است که با کمک آنها میتوانید انواع برنامهریزی را برای سفر خود انجام دهید.
نفس عمیق بکشید تا آرام شوید
تنفس عمیق یکی از اثربخشترین روشها برای آرام کردن هیجانات درونی است. این کار کمک میکند که بدنتان را از حجم زیادی از هیجان برهانید و به آرامش برسید. میتوانید تمرینهای تنفس را در حالت نشسته، ایستاده یا درازکش انجام دهید. در واقع با وجود هیجان ناشی از اتفاقات ذهن شما دیگر در زمان حال حضور ندارد و نمیتوانید روی چیزی تمرکز کنید اما تنفسهای عمیق و منظم دوباره به زمان حال انتقالتان میدهند و به ذهن آگاهی میرسید. با ذهن آگاهی و حضور در لحظه کنترل احساسات را به دست میگیرید و رفتارهای هیجانی خود را با رفتارهای منطقی جایگزین میکنید. در ادامه تکنیک تنفس عمیق را بیشتر توضیح میدهیم.
ابتدا با تنفس عادی شروع کنید. سپس از بینی دم را فرو بدهید و تا ۴ بشمارید. برای ۲ ثانیه نفس را نگه دارید و بعد از طریق دهان بازدم انجام دهید و تا ۴ ثانیه بازدم خود را ادامه دهید. این فرایند را تا چند دقیقه و تا رسیدن به آرامش کامل قطع نکنید. در واقع در این فرایند تمرکز شما کاملا روی نحوه تنفس است و میتوانید هوای درون ریهها را احساس کنید. با انجام این کارها دیگر برایتان اهمیتی ندارد که هیجان چیست زیرا ذهن درگیر تنفس عمیق و شمارش است و دیگر بیقرار نیست. در این حالت همچنین میتوانید برای اینکه کاملا به حالت آرامش قبلی خود بازگردید از عبارتهای مثبت استفاده کنید و از افکار منفی خارج شوید.
مدیتیشن کنید
مدیتیشن و انجام تمرینهای ذهنآگاهی کمک میکنند که مدیریت هیجانات خود را در دست بگیرید و به آرامش برسید. ممکن است بگویید که انجام مدیتیشن حوصلهسر بر است یا امکان ندارد که در اوج هیجان بتوانید روی مدیتیشن کار کنید اما واقعیت این است که هر چند برای افراد تازهکار در ابتدا انجام تمرینهای مدیتیشن چالشبرانگیز است اما مزیتهای انجام آن بیشمار است و با کمک آن میتوانید از بروز خطاهای انسانی زیادی جلوگیری کنید. انجام این فعالیت باعث کاهش سطح استرس شما میشود و در عوض تمرکزتان را افزایش میدهد. همچنین پس از مدتی ذهن آگاهی به شکل فعالیتی روزمره درمیآید و برای انجام آن راحت خواهید بود.
تصویر سازی ذهنی انجام دهید
وقتی هیجانهای درونتان را شناختید در هر موقعیت درمییابید که در آن لحظه علت هیجان چیست. در این حالت یکی از بهترین روشها این است که با تصویر سازی ذهنی خود را در موقعیت آرامی تجسم کنید. مزیت تصویر سازی ذهنی این است که با کمک آن به آرامش میرسید اما همچنان حس خوب ناشی از هیجانات مثبت را با خود همراه دارید. این تمرین روحی همچنین باعث افزایش انگیزه شما میشود. از طرفی با انجام این کار اعتماد به نفستان بالا میرود و برای رسیدن به موفقیت توانایی بیشتری خواهید داشت. در ادامه توضیح میدهیم که چطور از این روش برای مدیریت هیجان خود استفاده کنید.
به اتاقی ساکت بروید و در حالتی راحت بنشینید. دم و بازدم عمیقی انجام دهید چشمها را ببندید و به مکانی آرام بیندیشید. این مکان میتواند واقعی یا تخیلی باشد. مثلا تصور کنید که کنار ساحل قدم میزنید در این حالت احساسات پنجگانه خود را فعال کنید. بوی موجود در فضا را استشمام کنید و صداهای متداول آن منطقه را بشنوید و کاملا با آن محیط ارتباط برقرار کنید. با انجام اینکار به مرور تمرکز شما از روی موضوع پرهیجان به سمت محیطی پر آرامش کشیده میشود و در این حالت میتوانید احساسات خود را کنترل کنید.
ورزش کنید
حتی هیجان مثبت نیز میتواند استرسزا باشد. در این حالت با انجام حرکات ورزشی هم از لحاظ روحی و هم جسمی از شرایط پرفشار خارج میشوید و استرسهای درونتان را از بین میبرید. بنابراین اگر در موقعیتی هستید که هیجان بیش از حدی را تجربه میکنید حتما چند حرکت ورزشی در آن لحظه انجام دهید تا کنترل احساسات خود را به دست بگیرید. در این مواقع میتوانید به پیادهروی بروید یا به مدت ۲۰ دقیقه بدوید. این کارها زمان زیادی نمیگیرند اما سطح استرستان را تا میزان قابل توجهی کاهش میدهند. اگر احساسات هیجانی دائم در شما بروز میکنند و میدانید که معایب هیجان چیست ورزش را در روتین هفتگی خود قرار دهید و با انجام مداوم آن این احساسات خود را مدیریت کنید.
هوای تازه استشمام کنید
گاهی پس از شنیدن خبری هیجانانگیز یا رویدادی استرسزا لازم است که از محیطهای بسته خارج شوید و کمی در هوای آزاد تنفس کنید. اگر در همان محل باقی بمانید با توجه به هیجانات زیاد خود امکان دارد که با مشکل روبهرو شوید. بهطور کلی وقت گذراندن در فضاهای باز سطح شادی شما را افزایش میدهد و استرس و هیجانتان را کم میکند. میتوانید به تنهایی بیرون بروید یا یکی از دوستانتان را نیز دعوت کنید تا بیش از پیش از آن مسئله پرتنش دور شوید.
به موسیقی گوش دهید
اگر کارهای زیادی دارید و در این بین هیجانات مانع از تمرکزتان میشوند آهنگ آرامی پخش کنید و بعد مطابق با جدول مدیریت زمان خود به کارها رسیدگی کنید و کنترل هیجان درونتان را به دست بگیرید. همچنین اگر از موضوعی بسیار شادیآور هیجانزده شدهاید یک موسیقی شادی پخش کنید و با همخوانی آن، این احساساتتان را بیرون بریزید. پس از تخلیه هیجان درونی احتمالا کمی خسته میشوید و بهتر است فرصتی را برای استراحت خود در نظر بگیرید زیرا هیجان و التهاب انرژی زیادی میگیرد و مقدار بیش از حد آن جسم را خسته میکند.
مزایای مدیریت هیجان
افراد حرفهای که توانایی مدیریت هیجان خود را دارند در موقعیتهای پرتنش قدرت تصمیم گیری بهتری را از خود نشان میدهند و معمولا انتخابهایشان منطقی است. در مجموع مدیریت هیجان مزیتهای بسیار زیادی در جنبههای مختلف زندگی دارد که در ادامه برخی از آنها را مرور میکنیم.
افزایش امید به زندگی
بدیهی است که حفظ آرامش باعث سلامت جسمی انسان میشود. تحقیقات زیادی اثبات کردهاند که استرس و خشم ریسک بیماریهای قلبی عروقی و مرگ ناشی از آنها را بالا میبرد. بنابراین لازم است که هیجانهای منفی و حتی مثبت کنترل شوند تا سلامت جسمانی افراد را به خطر نیندازند.
روابط اجتماعی بهتر
یکی از روشهای تقویت مهارت اجتماعی حفظ خونسردی و آرامش است. در مجموع اگر بدانید که در هر موقعیت علت بروز هیجان چیست با مدیریت آن و حفظ آرامش خود به بقیه افراد احساس مثبتی میدهید. به این ترتیب آنها نیز از بودن در کنار شما آرامش میگیرند و ترجیح میدهند که روابطشان را صمیمانهتر کنند. داشتن مهارت اجتماعی یکی از مزیتهایی است که افراد موفق در زندگی خود دارند و چون هیجان خود را کنترل میکنند مورد اعتماد اطرافیانشان هستند.
افزایش سلامت روحی
حفظ آرامش و دوری از هیجانات باعث افزایش کیفیت سلامت روحتان میشود. بنابراین اگر کنترل هیجانات خود را به دست بگیرید از بسیاری از بیماریهای متداول روحی نظیر افسردگی و سرخوردگی در امان میمانید. علت این است که در موقعیتهای پرهیجان برخی از هورمونهای مورد نیاز بدن مصرف میشوند. در نتیجه بدن شما در صورت تکرار مداوم این اتفاق آسیب میبینید و در ادامه احساساتی نظیر خشم، بیاعتمادی، ضعف حافظه و... را تجربه میکنید.
تجربه حس شادی
فیلسوفها معتقدند که داشتن احساس شادی و خوشبختی منوط به کنترل احساسات و هیجانات است. بنابراین برخلاف برخی نظرات، ازجمله مزیتهای دیگر مدیریت هیجان این است که با وجود آن احساس شادی بیشتری را در طول روز تجربه میکنید.
تصمیمگیری بهتر
اضطراب و خشم باعث مختل شدن سیستم منطقی ذهن میشوند و عدم مدیریت این هیجات منفی شما را از تصمیمگیریهای درست منع میکند. در این راستا بهتر است از ذهن آگاهی و تمرینهای مدیتیشن کمک بگیرید زیرا این تمرینها به شما کمک میکنند که آرامش خود را حفظ کنید و بدون نگرانی برای اتفاقات آینده یا گذشته، در زمان حال حضور داشته باشید. به این ترتیب با کنترل هیجان در حین انتخاب به دور از احساسات ناگهانی و کاملا با منطق خود تصمیم میگیرید. در صورتی که این مهارت را به دست بیاورید در بیشتر مواقع تصمیمگیری در مدیریت و زندگی را به درستترین نحو ممکن انجام میدهید.
حفظ انرژی
مسلما وقتی آرام و دور از تنش هستید انرژی شما برای انجام امور پیشرو ذخیره میشود. این در حالی است که اگر هیجانزده شوید بخش عمدهای از انرژی روزانه خود را از دست میدهید. بنابراین میتوانید از این مزیت کنترل هیجان برای بهبود برنامههای خود نیز استفاده کنید. بهطور مثال اگر عصر امروز جلسه مهمی دارید تا آن زمان فعالیتهای پرهیجانی انجام ندهید و بگذارید که بدنتان در حالت آرام قرار بگیرد. همچنین مهم است که در این مدت خود را از افکار منفی دور کنید زیرا این تفکرات به نسبت افکار مثبت انرژی بیشتری از شما میگیرند. در صورتی که این موارد را رعایت کنید برای جلسه عصر پرانرژی خواهید بود و میتوانید بهترین عملکرد خود را نشان دهید.
ساختن تصویر بهتر
اگر همواره در معاشرتهایتان آرامش را حفظ کنید و در موقعیتهای مختلف رفتارهای ناشی از هیجان نشان ندهید دیگران درمییابند که مدیریت هیجان چیست و در ذهنشان از شما چهره قابل اعتمادی میسازند. این مسئله مزیتهای زیادی برایتان خواهد داشت مثلا اگر قصد قانع کردن کسی را داشته باشید میتوانید از تکنیکهای متقاعدسازی استفاده کنید. مطمئن باشید که با توجه به پیشینهای که در ذهن دیگران ساختهاید به شما اعتماد میکنند و مجاب میشوند که مطابق میل و نظرتان رفتار کنند.
کاهش احساس پشیمانی
هیجانزدگی شما را به انجام کارهای مختلفی سوق میدهد و اگر آن را مدیریت نکنید پس از فروکش کردن هیجانات از رفتار خود شرمنده و پشیمان میشوید. از این رو اگر بیاموزید که این احساسات شدید را در کنترل خود داشته باشید تصمیمهای درستتری میگیرید و در نتیجه احساس پشیمانی کمتری را تجربه میکنید.
کاهش دردهای جسمانی
استرس و خشم تاثیرات منفی زیادی روی بدن دارند. این هیجانهای منفی در جسم انسان به انواع بیماریها با منشأ عصبی تبدیل میشود. بهطور مثال سردردها، اختلالات خواب، تنش عضلانی، خستگی، درد در قفسه سینه و... همگی در این دسته از بیماریهای جسمانی قرار دارند که ممکن است ریشه آنها در احساسات و هیجانات منفی انسان نهفته باشد. در نتیجه افرادی که میدانند هیجان چیست و آن را کنترل میکنند میتوان گفت که سلامت جسمانی بیشتری دارند.
افزایش بهرهوری
در محیطهای کاری و همچنین درسی بیش از هرچیز مهم است که تمرکز خود را بالا ببرید. هنگامی که تمرکز بالایی داشته باشید یعنی بر هیجانات درون خود مسلط هستید و میتوانید بیشترین بهرهوری را داشته باشید. بنابراین مزیت دیگر کنترل هیجان افزایش بهرهوری است زیرا در این حالت کمتر دچار حواسپرتی میشوید و در نتیجه به تمامی کارهای روزانه خود میرسید.
بهترین کتاب هیجان چیست؟
در کنار روشهایی که پیش از این اشاره کردیم و دورههای آموزشی مختلف مربوط به هیجان، کتابهای بسیاری تالیف شدهاند که به مخاطب میآموزند هیجان چیست و با استفاده از انواع متدها نحوه مدیریت این احساسات شدید را توضیح میدهند. تنوع این آثار بسیار زیاد است و ما در این بخش به معرفی چند نمونه از بهترین کتابهای مدیریت احساسات و هیجانات میپردازیم.
اگر شما نیز جزو افرادی هستید که در مدت یک دقیقه از فردی آرام تبدیل به شخصیتی خشن و عصبانی میشوید مطالعه این کتابها را در اولویت قرار دهید تا با تمرین و تکرار روشهای موجود در آنها از بروز احساسات شدیدتان خودداری کنید.
۱. کتاب Master Your Emotions
این کتاب بر اساس فرمول سادهای است که برنامههای احساسی ذهن را تغییر میدهد و بیشترین تاثیر را بر نوع منفی این احساسات میگذارد. در واقع این اثر مناسب افرادی است که به سختی با احساسات و هیجانات منفی خود کنار میآیند و خیلی سریع از حجم بالای آنها دچار پریشانی میشوند. این اثر دارای ۳۱ مکانیزم ساده است که برای مقابله با احساسات کاربرد دارند و همچنین در آن فهرستی از راههای رهایی از تله احساسات منفی عنوان شده است.
مثالهای ملموس و استراتژیهای آموزشی و همچنین وجود یک کتاب کار در کنار کتاب اصلی در مجموع این اثر را از دیگر کتابهای مربوط به این حوزه متمایز کرده است. از این رو خوانندگان زیادی مطالعه آن را توصیه میکنند. در ادامه برخی از مزیتها و معایب این اثر را معرفی میکنیم.
مزیتها
در زیر به برخی از مزایای این کتاب اشاره کردهایم.
- این اثر شما را تشویق نمیکند که احساسات منفی را نادیده بگیرید یا کنار بگذارید. روش کار اصلی آن این است که نحوه مواجهه با این احساسات را به شما آموزش میدهد.
- وجود کتاب کار در کنار کتاب اصلی باعث میشود به درک عمیقتری از مفاهیم موجود در آن برسید.
- زبان صریح و شفاف نویسنده باعث شده است که حتی سختترین مسائل را بهسادگی متوجه شوید.
معایب
در زیر به برخی از معایب این کتاب اشاره کردهایم.
- برای کسانی که میدانند مدیریت هیجان چیست این کتاب حرف تازهای ندارد.
- به نظر میرسد که این اثر برای آقایان نوشته شده است و نمیشود آن را برای خانمها نیز به همان میزان کارآمد دانست.
۲. کتاب Emotional Intelligence
آثار نویسنده این کتاب، «دنیل گلمن» (Daniel Goleman) همواره در بخش پرفروشترین کتابها قرار میگیرند و این کتاب نیز از این قاعده مستثنا نیست. عقیده نویسنده این است که هوش احساسی بیشتر از IQ اهمیت دارد زیرا این احساسات هستند که ما را به تصمیمگیریهای مختلف سوق میدهند. گلمن در این اثر ذهنیت عاطفی و منطقی را توصیف میکند و تفاوت بین آنها را شرح میدهد. همچنین به این موضوع اشاره میکند که شناخت و آگاهی از آنها چه فوایدی برای انسانها دارد.
او معتقد است که اگر بدانید هیجان چیست و چه اثراتی دارد و همچنین مدیریت احساسات خود را در دست بگیرید در جنبههای مختلف زندگی خود به موفقیت میرسید.
البته این کتاب نحوه مدیریت احساسات را آموزش نمیدهد اما در عوض کمک میکند که بهسادگی آنها را تشخیص دهید و با توجه به این حسهای درونی تصمیمات شتابزده نگیرید. همچنین با مطالعه این اثر میآموزید که شخصیت خودتان را از زاویههای مختلف بشناسید و ببینید در هر موقعیت کدام وجه از شما بروز میکند. در ادامه به برخی از مزیتها و معایب این کتاب میپردازیم.
مزایا
در زیر به برخی از مزایای این کتاب اشاره کردهایم.
- تمامی نکات موجود در این اثر بر اساس تحقیقات علمی نوشته شدهاند.
- گلمن استاد جامعهشناسی است و ازجمله افراد معتبر در این حوزه است بنابراین میتوانید به کتابهای او اعتماد کنید.
- برای افرادی که بهتازگی میخواهند درباره هوش احساسی و هیجانی مطلع شوند کتاب بسیار مناسبی است.
معایب
در زیر به برخی از معایب این کتاب اشاره کردهایم.
- با توجه به اینکه مطالب علمی زیادی در این کتاب عنوان شده است برخلاف آثار مشابه تا آن حد خوانا و ساده نیست.
- برای افرادی که با این موضوع آشنایی دارند کمی عمومی نوشته شده است.
۳. کتاب Mind Over Mood
از این کتاب تاکنون میلیونها جلد فروخته شده است و مخاطبان زیادی دارد. همچنین این اثر بر پایه روشهای شناختی درمانی است که ازجمله روشهای مورد علاقه درمانگران است. بنابراین افراد متخصص نیز این کتاب را تایید میکنند. این اثر بر شناخت و مدیریت احساسات ناخوشایند نظیر پریشانیهای عاطفی، استرس، اضطراب، افسردگی و عزت نفس پایین متمرکز است و در واقع هیجانهای منفی افراد را بیرون میکشد.
پس از آنکه به شناخت کافی از این احساسات رسیدید کتاب به شما میآموزد که پیش از غلبه بر این احساسات کنترل امور را در دست بگیرید و به خودتان مسلط شوید. بهطور کلی با مطالعه این اثر یاد میگیرید که با داشتن تفکرات متفاوت، احساسات متفاوتی را تجربه کنید. برای نتیجهبخش بودن مطالب، نویسنده انواع مثالها را عنوان کرده است. همچنین صفحاتی در آن خالی هستند که میتوانید خود شما آن بخشها را پر کنید و فعالانه مطالب کتاب را یاد بگیرید. در ادامه برخی از مزایا و معایب کتاب را معرفی میکنیم.
مزایا
در زیر به برخی از مزایای این کتاب اشاره کردهایم.
- کتاب به زبانی ساده و شفاف نوشته شده است و درک مطالب را برای خواننده ساده کرده است.
- راهکارهای موجود در آن در راستای مدیریت هیجان و احساسات کاملا قابل اعتماد هستند.
- افرادی که درگیر تلههای ذهنی و هیجانهای منفی هستند میتوانند از راهکارای عملی موجود در این کتاب بهره بگیرند.
معایب
در زیر به برخی از معایب این کتاب اشاره کردهایم.
- برخی از عبارتهای موجود تخصصی هستند و فقط روانشناسان میتوانند متوجه آن بخشهای کتاب شوند.
۴. کتاب The Untethered Soul
این اثر رویکرد متفاوتی نسبت به کتابهای قبلی دارد زیرا نویسنده به صلح درون و نحوه کنترل انرژی میپردازد و به این موضوع که هیجان چیست اهمیت کمتری میدهد. همچنین به جای تمرکز بر احساسات منفی میآموزد که تواناییهای خود را با تغییر طرز تفکر برای مدیریت هیجان و احساسات افزایش دهید. نویسنده این کتاب، «مایکل سینگر» (Michael A. Singer) معلم معنوی است و برای تشریح موضوعات خود از ترکیب فکر و ذهن و روح استفاده کرده است.
در واقع متدهای موجود در این کتاب کمک میکنند که خواننده از تمامی احساسات منفی از قبیل استرس و افسردگی ناشی از سبک زندگی امروزی رها شود و احساس آزادی را تجربه کند. در ادامه برخی از مزیته و معایب این اثر را معرفی میکنیم.
مزایا
در زیر به برخی از مزایای این کتاب اشاره کردهایم.
- در این اثر اهمیت جدا کردن افکار از احساسات را درک میکنید و میآموزید که چطور این کار را انجام دهید.
- برای افرادی که به پیامهای معنوی علاقه دارند کتاب بسیار مناسبی است.
- درک مطالب موجود در کتاب بسیار ساده است و تا پایان برای خواننده جذابیت دارد.
معایب
در زیر به برخی از معایب این کتاب اشاره کردهایم.
- مخاطب این اثر مردم عادی نیستند و گویا فقط برای افراد خاصی نوشته شده است.
- سبک بسیار متفاوتی برای مدیریت هیجان ارائه میدهد که ممکن است این متد برای همه مناسب نباشد.
۵. کتاب The Emotionally Sensitive Person
این کتاب برای افرادی است که بهشدت احساساتی هستند. واقعیت این است که احساساتی بودن هیچ ایرادی ندارد اما مدیریت عواطف و هیجانها برای این دست از افراد دشوارتر است. در این کتاب نیز از رویکرد شناختی رفتاری استفاده شده است تا به مخاطب بیاموزد که چگونه محرکهای عاطفی خود را شناسایی کند و پس از انکه دریافت هیجان چیست بهراحتی و در هر موقعیتی این هیجانات را کنترل کند. اطلاعات موجود در این اثر مفید و آشنا هستند و کمک میکنند که در شرایط پرتنش خونسردی خود را حفظ کنید.
موقعیتهای که در این اثر به آنها میپردازد عبارتاند از محیط خانه، محل کار و روابط. بنابراین خواننده میتواند در هر کدام از این موقعیتها یا شرایط مشابه آن از متدهای موجود در این اثر برای مدیریت احساسات و هیجانهای خود بهرهمند شود و به علت روحیه حساسی که دارد درگیر حواشی نشود. در ادامه بعضی از مزایا و معایب کتاب را عنوان میکنیم.
مزایا
در زیر به برخی از مزایای این کتاب اشاره کردهایم.
- تعریفها و نحوه بیان مسائل بسیار شفاف است.
- از رویکرد شناختی رفتاری برای ارائه استراتژی استفاده شده است.
- برای نوع خاصی از عواطف نوشته شده است.
معایب
در زیر به برخی از معایب این کتاب اشاره کردهایم.
- برای افراد درگیر احساسات معمولی مناسب نیست.
- نویسنده میتوانست کمی بیشتر موضوعات را تعمیم دهد و کتاب گستره بیشتری از احساسات را در بر بگیرد.
جمع بندی
هیجان و احساس درون همه مردم وجود دارد اما برخی نمیدانند که هیجان چیست و توانایی مدیریت آن را ندارند. در این مطلب از مجله فرادرس با هیجان و انواع آن آشنا شدیم و همچنین برخی مهارتهای کنترل آن را به دست آوردیم. در نهایت نیز کتابهای مرتبط با این حوزه را معرفی کردیم تا در صورت تمایل آنها را مطالعه کنید و بیش از پیش بر هیجانات خود مسلط شوید.
سوالات متداول
در ادامه به برخی از سوالات متداول درباره هیجان و مدیریت آن میپردازیم.
سریعترین راه کنترل هیجان چیست؟
راههای زیادی برای مهار هیجان وجود دارند اما سریعترین راه این است که روی دم و بازدم خود تمرکز کنید و توجه خود را از روی موضوع اصلی بردارید و به نوع نفس کشیدنتان فکر کنید.
هیجان در محیطهای کاری چه نقشی دارد؟
نقش هیجان در محیطهای کاری همان انرژی مورد نیاز سازمان برای رسیدن به اهدافش است. بنابراین مدیران باید همواره سطح هیجان مثبت کارمندانشان را بالا ببرند.