شما در حال مطالعه نسخه آفلاین یکی از مطالب «مجله فرادرس» هستید. لطفاً توجه داشته باشید، ممکن است برخی از قابلیتهای تعاملی مطالب، مانند امکان پاسخ به پرسشهای چهار گزینهای و مشاهده جواب صحیح آنها، نمایش نتیجه آزمونها، پاسخ تشریحی سوالات، پخش فایلهای صوتی و تصویری و غیره، در این نسخه در دسترس نباشند. برای دسترسی به نسخه آنلاین مطلب، استفاده از کلیه امکانات آن و داشتن تجربه کاربری بهتر اینجا کلیک کنید.
«فرمول انتگرال کوشی» (Cauchy's Integral Formula) یا «قضیه انتگرال کوشی» (Cauchy’s Integral Theorem) یک قضیه مهم است که کاربرد زیادی در آنالیز مختلط دارد. در این آموزش، ابتدا این قضیه را برای توابع بیان میکنیم. سپس چند مثال را ارائه کرده و تعمیم آن را برای همه مشتقهای یک تابع بیان میکنیم. پس از بیان چند مثال دیگر، قضایا را اثبات خواهیم کرد. پس از آن نیز، چند نتیجه مهم را بیان میکنیم که مستقیماً از فرمول کوشی به دست آمدهاند.
فرض میکنیم C در خلاف جهت عقربههای ساعت چرخیده است. در نتیجه، برای هر z0 درون C، داریم:
f(z0)=2πi1∫Cz−z0f(z)dz(1)
C" width="264" height="209">شکل ۱: منحنی بسته ساده C
در اصل، فرمول انتگرال کوشی بیان میکند که با دانستن مقادیر f روی منحنی مرزی C، همه چیز درون C را میدانیم. این احتمالاً برخلاف همه چیزهایی است که درباره توابع حقیقی میدانیم.
نکته 1: با یک تغییر کوچک در نمادگذاری (تغییر z به w و z0 به z)، این فرمول را اغلب به صورت زیر مینویسیم:
f(z)=2πi1∫Cw−zf(w)dw(2)
نکته 2: البته نسبت به توابع حقیقی بیتفاوت نخواهیم بود. خواهیم دید که برای f=u+iv، بخشهای حقیقی و موهومی u و v ویژگیهای بسیار مشابهی دارند. u و v توابع هارمونیک مزدوج نامیده میشوند.
در ادامه این بخش، چند مثال را بررسی میکنیم.
مثال ۱
انتگرال ∫Cz−2ez2dz را حساب کنید که در آن، C منحنی شکل زیر است.
C مثال ۱" width="271" height="148">شکل ۲: منحنی C مثال ۱
حل:f(z)=ez2 را در نظر میگیریم. ار آنجا که C یک منحنی بسته ساده (در خلاف جهت عقربههای ساعت) است و z=2 درون C قرار دارد، طبق فرمول انتگرال کوشی، انتگرال برابر با 2πif(2)=2πie4 خواهد بود.
مثال ۲
انتگرال مثال ۱ را برای منحنی C شکل زیر حساب کنید.
C مثال ۲" width="271" height="157">شکل ۳: منحنی C مثال ۲
حل: از آنجا که f(z)=ez2/(z−2) درون و روی C تحلیلی است، قضیه کوشی بیان میکند که حاصل انتگرال صفر است.
مثال ۳
انتگرال مثال ۱ را برای منحنی C شکل زیر حساب کنید.
C مثال ۳" width="269" height="173">شکل ۴: منحنی C مثال ۳
حل:f(z)=ez2 را در نظر میگیریم. منحنی C دو بار حول ۲ در جهت عقربههای ساعت میچرخد. بنابراین، C را به دو منحنی C1+C2 مطابق شکل زیر میشکنیم.
C مثال ۳ به C1+C2" width="265" height="183">شکل ۵: تبدیل C مثال ۳ به C1+C2
حال، دو منحنی C1 و C2 هر دو منحنیهای بسته سادهای هستند. در نتیجه، میتوانیم فرمول انتگرال کوشی را به هر یک به صورت جداگانه اعمال کنیم (علامتهای منفی به این دلیل هستند که منحنیهای به صورت ساعتگرد حول z=2 میچرخند).
قضیه ۲ (فرمول انتگرال کوشی برای مشتق): اگر f(z) و C در فرضیاتی مشابه فرمول انتگرال کوشی صدق کنند، آنگاه برای همه zهای درون C، داریم:
f(n)(z)=2πin!∫C(w−z)n+1f(w)dw,n=0,1,2,…(3)
که در آن، C یک منحی بسته ساده با چرخش پادساعتگرد بوده و z درون C و f(w) درون و روی C تحلیلی است.
مثال ۴
حاصل انتگرال I=∫Cz4e2zdz را به دست آورید که در آن، C:∣z∣=1.
حل: با استفاده از فرمول کوشی برای مشتق و با در نظر گرفتن f(z)=e2z، داریم:
I=∫Cz4f(z)dz=3!2πif′′′(0)=38πi
مثال 5
فرض کنید C کانتور شکل زیر باشد. حاصل انتگرال مثال قبل را به دست آورید.
C مثال 5" width="334" height="225">شکل ۶: کانتور C مثال 5
حل: این مثال، دقیقاً مشابه مثال قبل حل میشود:
I=∫Cz4f(z)dz=3!2πif′′′(0)=38πi
یک رویکرد دیگر برای مثالهای اساسی
فرض کنید C یک منحنی بسته ساده حول 0 باشد. میدانیم که
∫Cz1dz=2πi.
فرمول انتگرال کوشی نتیجه مشابهی خواهد داشت. فرض کنید f(z)=1 باشد. در نتیجه، طبق این فرمول، داریم:
2πi1∫Cz−0f(z)dz=f(0)=1
به طور مشابه، فرمول کوشی برای مشتق، نتیجه زیر را خواهد داشت:
∫C(z)n1dz=∫Czn+1f(z)dz=f(n)(0)=0,n>1
مثال 6
انتگرال ∫Cz(z2+8)cos(z)dz را برای کانتور زیر محاسبه کنید.
C مثال 6" width="304" height="229">شکل ۷: کانتور C مثال 6
حل: تابع f(z)=cos(z)/(z2+8) را در نظر میگیریم. از آنجا که ریشههای z2+8 بیرون منحنی هستند، f(z) روی منحنی C و درون آن تحلیلی است. بنابراین، انتگرال به صورت زیر محاسبه میشود:
انتگرال ∫Cz2+4zdz را روی منحنی C شکل زیر حساب کنید.
C مثال 8" width="285" height="268">شکل ۹: منحنی C مثال 8
حل: انتگرالده در ±2i دارای دو تکینگی بوده و منحنی C آنها را در بر گرفته است. در اینجا راهحل مثال قبل کارساز نخواهد بود، زیرا نمیتوانیم f(z) مناسب را که در کل درون C تحلیلی باشد، پیدا کنیم. راهحل این است که منحنی را به دو بخش تقسیم کنیم. توجه کنید که C3 هم رو به عقب و هم رو به جلو پیمایش میکند.
C به به قسمت جدا تقسیم شده که هر کدام تنها یک نقطه منفرد را احاطه کردهاند." width="346" height="333">شکل ۱۰: منحنی اصلی C به به قسمت جدا تقسیم شده که هر کدام تنها یک نقطه منفرد را احاطه کردهاند.
از آنجا که f1 درون منحنی بسته ساده C1+C3 تحلیلی است و f2 دورن منحنی بسته ساده C2−C3 تحلیلی است، میتوان فرمول انتگرال کوشی را به این دو انتگرال اعمال کرد. در نهایت، حاصل انتگرال برابر خواهد بود با:
2pii((f1(2i)+f2(−2i))=2πi(1/2+1/2)=2πi.
میتوانستیم این مسئله را با بسط کسرهای جزئی نیز حل کنیم:
(z−2i)(z+2i)z=z−2iA+z+2iB
که A=f1(2i) و B=f2(−2i) حاصل میشود. به سادگی میتوان فرمول انتگرال کوشی را به این دو عبارت اعمال کرد.
نامساوی مثلثی برای انتگرال
قبلاً در مجله فرادرس با نامساوی مثلثی آشنا شدیم. طبق نامساوی مثلثی، رابطه زیر را داریم:
حل: راهحل زیرکانه این مسئله، انتگرالگیری از f(z)−1/(z2+1)2 روی کانتور بسته C1+CR است که در شکل زیر نشان داده شده است و وقتی R به بینهایت میل میکند، CR حذف میشود.
شکل ۱۱: کانتور مثال ۹
تنها نقطه تکین تابعِ
f(z)=(z+i)2(z−i)21
درون کانتور، z=i است. بنابراین:
g(z)=(z+i)21.
از آنجا که g روی و درون کانتور تحلیلی است، با استفاده از فرمول انتگرال کوشی خواهیم داشت:
واضح است که وقتی R به بینهایت میل میکند، این عبارت صفر خواهد شد. بنابراین، وقتی R بزرگ میشود، انتگرال روی کانتور C1+CR به I میل خواهد کرد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که I=π/2.
اثبات فرمول انتگرال کوشی
قبل از اثبات فرمول انتگرال کوشی، یک قضیه مفید را بیان میکنیم.
قضیه ۵ (بسط دوم قضیه کوشی): فرض کنید A یک ناحیه همبند ساده شامل نقطه z0 باشد. همچنین فرض کنید g تابعی با مشخصات زیر باشد:
تحلیلی روی A−{z0}
پیوسته روی A (به ویژه g در z0 انحراف (Blowup) نداشته باشد).
آنگاه برای همه منحنیهای بسته C در A، داریم:
∫Cg(z)dz=0
اثبات: نسخه توسعه یافته قضیه کوشی بیان میکند:
∫Cg(z)dz=∫Crg(z)dz,
که در آن، Cr دایرهای به شعاع r حول z0 است.
A، منحنیهای C و Cr و نقطه z0" width="249" height="205">شکل ۱۲: ناحیه A، منحنیهای C و Cr و نقطه z0
از آنجا که g(z) پیوسته است، میدانیم که ∣g(z)∣ درون Cr محدود است یا به عبارتی ∣g(z)∣<M. نتیجه نامساوی مثلثی بیان میکند:
∫Crg(z)dz≤M( length of Cr)=M2πr
که در آن، length of Cr طول Cr را نشان میدهد. از آنجا که r میتواند به اندازه دلخواه کوچک باشد، داریم:
∫Cg(z)dz=0.
با استفاده از این موضوع، میتوانیم نشان دهیم g(z) در واقع در z0 تحلیلی است. از آنجا که g(z) یک پادمشتق دارد، اثبات قضیه کوشی مشابه خواهد بود.
اثبات فرمول انتگرال کوشی
فرمول انتگرال کوشی را از قضیه ۱ تکرار میکنیم:
f(z0)=2πi1∫Cz−z0f(z)dz.
A و نقطه z0" width="245" height="222">شکل ۱۳: ناحیه A و نقطه z0
اثبات (فرمول انتگرال کوشی): ابتدا فرض کنید:
g(z)=z−z0f(z)−f(z0).
از آنجا که f(z) روی A تحلیلی است، میدانیم g(z) روی A−{z0} تحلیلی است. از آنجا که مشتق f در z0 وجود دارد، میدانیم:
z→z0lim=f′(z0)
یعنی اگر g(z0)=f′(z0) را تعریف کنیم، آنگاه g در z0 پیوسته است. با استفاده از گسترش یافته قضیه کوشی، خواهیم داشت:
قضیه ۶: فرض کنید f(z) روی ناحیه A تحلیلی باشد. آنگاه f دارای مشتقات همه مراتب است.
اثبات: این قضیه با فرمول انتگرال کوشی برای مشتق اثبات میشود. بدین معنی که یک فرمول برای همه مشتقات داریم، بنابراین، همه مشتقات وجود دارند.
به طور دقیقتر میتوان گفت که برای هر نقطه z در A، میتوانیم یک دیسک کوچک حول z0 قرار دهیم که کاملاً درون A قرار گیرد. فرض کنید C مرز دیسک باشد، آنگاه فرمول کوشی فرمولی برای همه مشتقات f(n)(z0) برحسب انتگرالهای روی C ارائه میدهد و این انتگرالها وجود دارند.
نامساوی کوشی
قضیه ۷ (نامساوی کوشی): فرض کنید CR دایره ∣z−z0∣=R باشد. فرض کنید f(z) روی CR و درون آن، یعنی روی دیسک ∣z−z0∣≤R تحلیلی باشد. در نهایت، فرض کنید MR=max∣f(z)∣ برای z روی CR باشد. در نتیجه، داریم:
f(n)(z0)≤Rnn!MR,n=1,2,3,…(6)
اثبات: با استفاده از فرمول انتگرال کوشی برای مشتق (معادله (۳))، داریم:
قضیه ۸ (قضیه لیوویل): فرض کنید f(z) یک تابع تام بوده و در صفحه مختلط کراندار باشد (یعنی برای همه z∈C، ∣f(z)∣<M)، آنگاه f(z) ثابت است.
اثبات: برای هر دایره با شعاع R حول z0، نامساوی کوشی بیان میکند که ∣f′(z0)∣≤RM است. اما، R میتواند به هر اندازهای که بخواهیم بزرگ باشد. در نتیجه، میتوان نتیجه گرفت که برای هر z0∈C، تابع f(z) ثابت است. از آنجا که مشتق صفر است، خود تابع ثابت است.
به طور خلاصه، میتوان گفت که اگر f یک تابع تام و کراندار باشد، آنگاه ثابت خواهد بود.
نتیجه (قضیه اساسی جبر): هر چندجملهایP با درجه n≥1، یعنی:
P(z)=a0+a1z+…+anzn,an=0
دقیقاً n ریشه دارد.
اصل بیشینه قدر مطلق
به طور خلاصه میتوان گفت اصل بیشینه قدر مطلق بیان میکند که اگر f یک تابع تحلیلی و غیرثابت در دامنه A باشد، آنگاه ∣f(z)∣ در Aماکزیمم نسبی نخواهد داشت و ماکزیمم مطلق ∣f∣ در مرز A رخ میدهد.
برای اثبات اصل بیشینه قدر مطلق، ابتدا ویژگی مقدار میانگین را اثبات میکنیم.
قضیه ۹ (ویژگی مقدار میانگین): فرض کنید f(z) روی دیسک بستهای با شعاع r و مرکز z0، یعنی مجموعه ∣z−z0∣≤r تحلیلی باشد. آنگاه، داریم:
f(z0)=2π1∫02πf(z0+reiθ)dθ(7)
اثبات: این قضیه، کاربردی از فرمول انتگرال کوشی روی دیسک Dr=∣z−z0≤r است.
به عبارت دیگر، میتوانیم بگوییم ویژگی مقدار میانگین بیان میکند که f(z0) میانگین حسابی مقادیر روی دایره است. اکنون میتوانیم قضیه بیشینه قدر مطلق را بیان کنیم.
قضیه ۱۰ (اصل بیشه قدر مطلق): فرض کنید f(z) در ناحیه همبند A تحلیلی بوده و z0 نقطهای درون A باشد.
اگر ∣f∣ دارای یک ماکزیمم نسبی در z0 باشد، آنگاه f(z) در همسایگی این نقطه ثابت است.
اگر A کراندار و همبند بوده و f در A و روی مرز آن پیوسته باشد، آنگاه f یک ثابت است یا ماکزیمم قدر مطلق ∣f∣ فقط در مرز A رخ میدهد.
اثبات این قضیه با کمک فرمول انتگرال کوشی به راحتی انجام میشود.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
سید سراج حمیدی دانشآموخته مهندسی برق است و به ریاضیات و زبان و ادبیات فارسی علاقه دارد. او آموزشهای مهندسی برق، ریاضیات و ادبیات مجله فرادرس را مینویسد.
شما در حال مطالعه نسخه آفلاین یکی از مطالب «مجله فرادرس» هستید. لطفاً توجه داشته باشید، ممکن است برخی از قابلیتهای تعاملی مطالب، مانند امکان پاسخ به پرسشهای چهار گزینهای و مشاهده جواب صحیح آنها، نمایش نتیجه آزمونها، پاسخ تشریحی سوالات، پخش فایلهای صوتی و تصویری و غیره، در این نسخه در دسترس نباشند. برای دسترسی به نسخه آنلاین مطلب، استفاده از کلیه امکانات آن و داشتن تجربه کاربری بهتر اینجا کلیک کنید.