دستگاه لنفی چیست و از چه اندام هایی تشکیل شده است؟ – به زبان ساده


دستگاه لنفی بدن شبکهای از اندامها، رگها و بافتهایی است که با یکدیگر برای حرکت مایع لنفی و رسیدن آن به سیستم گردش خون همکاری میکنند. این دستگاه بخش بسیار مهمی از دستگاه ایمنی است و از بدن در برابر عفونتها محافظت میکند. نقشهای دیگر دستگاه لنفی را میتوان حفظ سطح طبیعی مایعات بدن، جذب چربی و ویتامینهای محلول در چربی و نابود کردن سلولهای آسیب دیده یا پیر بدن دانست. با توجه به این مواردی که ذکر شد، میتوان نتیجه گرفت که دستگاه لنفی در فعالیت طبیعی بدن نقشی بسیار حیاتی دارد.
در ابتدای این مطلب از مجله فرادرس با ساختار کلی و وظایف این دستگاه آشنا میشویم، سپس هر یک از اجزای ساختاری مانند اندامها، رگهای لنفی و لنف را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم. در ادامه به تعامل این دستگاه با دیگر دستگاههای بدن میپردازیم تا اثرات مختلف آنها بر یکدیگر را یاد بگیریم. در انتهای مطلب نیز به سراغ تکوین بافت لنفی در دوران جنینی میرویم و با بیماریهای شناختهشدهی مربوط به دستگاه لنفاوی نیز آشنا میشویم.
دستگاه لنفی چیست؟
«دستگاه لنفی» (Lymphatic System) یکی از دستگاههای بدن مهرهداران است که بخشی از سیستم ایمنی بدن و مکمل سیستم گردش خون به حساب میآید. در ساختار دستگاه لنفی اجزای متفاوتی وجود دارند که در ادامه آنها را نام میبریم.
- «رگهای لنفی» (Lymphatic Vessels)
- «لنف» (Lymph)
- «گرههای لنفی» (Lymph Nodes)
- «اندامهای لنفاوی» (Lymphoid Organs)
- «بافت لنفاوی» (Lymphatic Tissue)
لنف مایع شفافی است که توسط رگهای لنفی به سمت قلب برده میشود تا دوباره در طی جریان خون به گردش در بیاید. لنف ساختاری مشابه با پلاسمای خون دارد و بازگشت آن به رگهای خونی باعث میشود که حجم پلاسمای خون کاهش نیابد.
سیستم گردش خون انسان روزانه حدود ۲۰ لیتر خون را در اختیار روند فیلتراسیون مویرگی قرار میدهد و میتوان گفت که نزدیک به ۱۷ لیتر از این خون فیلتر شده به رگهای خونی بازجذب میشود و سه لیتر دیگر در مایع میانبافتی باقی میماند. یکی از اصلیترین وظایف سیستم لنفاوی جمعآوری این سه لیتر باقی مانده و بازگرداندن آن به سیستم گردش خون است. این فعالیت دستگاه لنفی به حفظ سطح مایعات بدن کمک میکند. البته دستگاه لنفاوی بدن قادر به تصفیه کردن این مایع و حذف مواد زائد و سلولهای از کار افتاده از آن نیز هست. نقشهای این دستگاه به این مورد محدود نمیشود، در ادامه به دیگر وظایف این دستگاه اشاره میکنیم.
- کمک به بدن برای جذب چربی: بسیاری از مولکولها به دلیل اندازه کوچک یا ماهیت شیمیایی که دارند میتوانند به سادگی از منافذ موجود در دیواره مویرگها بگذرند، اما بعضی چربیها و مولکولهای دیگر اندازهای بزرگتر از آن دارند که بتوانند به این روش بین خون و مایع میانبافتی جابهجا شوند. دستگاه لنفی با جمعآوری مایع میانبافتی که حاوی این مولکولها است باعث انتقال آنها به دستگاه گردش خون و رسیدن به نقاط هدف میشود.
- محافظت از بدن در برابر عوامل مهاجم: دستگاه لنفی لنفوسیتها و دیگر سلولهای ایمنی را تولید و آزاد میکند. وظیفه این سلولها نیز شناسایی و نابود کردن عوامل مهاجمی مانند باکتریها، ویروسها، انگلها و قارچها است.
دستگاه لنفی نوعی سیستم گردش باز است و در این زمینه با دستگاه گردش خون که دستگاهی بسته است، تفاوت دارد. در دستگاههای گردش باز خون یا مایعات آزادانه در حفرات مختلف بدن جابهجا میشوند و نیازی به ساختارهایی مانند سرخرگ و مویرگ ندارند. در مقابل در دستگاههای گردش بسته، رگهای خونی در هدایت خون نقش مهمی دارند. دستگاه لنفی از آن جهت که یکی از انتهاهای مویرگهای لنفی بسته است و لنف تنها میتواند در رگهای لنفی حرکت کند تا به سیاهرگ برسد، دستگاه گردش باز حساب میشود.
لنف چیست؟
لنف مایعی شفاف با خاصیت بازی (قلیایی) است که در آن گلبولهای سفید وجود دارند. در حین تبادل مواد در مویرگهای بدن، بخش زیادی از پلاسمای خون وارد بافتهای بدن میشود اما تمام آن به مویرگها بازجذب نمیشود. لنف حاصل جمعآوری میزان اضافی مایعاتی است که از مویرگ خارج و به فضای بین سلولی وارد شده بودند. لنف در حین حرکت در رگهای لنفاوی از اندامها و گرههای مختلفی میگذرد که ممکن است تغییراتی در ساختار شیمیایی آن ایجاد کنند؛ برای مثال در هنگام گذر لنف از گرههای لنفاوی دو تغییر در آن ایجاد میشود.
- مواد زائد توسط لنفوسیتها موجود در بافت حذف میشوند.
- لنفوسیتها وارد جریان لنفاوی میشوند.

باکتریها ممکن است به طریقی وارد لنف شوند اما با رسیدن لنف به گرههای لنفاوی این جانداران از بین میروند و دیگر قادر به ایجاد مشکل در بدن نخواهند بود. سلولهای سرطانی نیز ممکن است در لنف دیده شوند، ولی این دسته از سلولها نیز توسط لنفوسیتها نابود میشوند.
لنف از نظر ساختار شباهت زیادی به پلاسمای خون دارد. در اصل با بررسی اجزای ساختاری لنف به این نتیجه میرسیم که ۹۵ درصد آن از آب و ۵ درصد نیز از مواد دیگری تشکیل شده است که در ادامه آنها را نام میبریم.
- کربوهیدراتها (به طور خاص گلوکز)، پروتئينها و لیپیدهای مختلف
- ویتامینها، مواد معدنی و نمکها
- مواد زائد سلولها
- میکروبها یا سموم جذب شده توسط رودهها
- سلولهای غیرطبیعی یا آسیبدیده، مانند سلولهای سرطانی
- سلولهای ایمنی (به طور خاص لنفوسیتها)
محتوای ساختاری لنف به شدت به این نکته بستگی دارد که لنف از کجا نشات گرفته است، برای مثال لنفی که منشا آن رودههای بدن است، سرشار از لیپیدهای مختلف است؛ این لنف را با عنوان «کیلوس» (Chyle) میشناسیم. در بدن یک فرد بزرگسال به طور میانگین روزانه ۳ الی ۴ لیتر مایع لنفاوی تولید میشود، اما این مقدار تحت تاثیر بیماریهای مختلف میتواند تغییر کند.
اندامهای دستگاه لنفی بدن
همانند دیگر دستگاههای بدن که اندامهای مختلفی برای رسیدن به هدفی مشخص با یکدیگر همکاری دارند، دستگاه لنفاوی نیز از اندامهای مختلفی تشکیل شده است که در ادامه آنها را نام میبریم.
- «مغز استخوان» (Bone Marrow)
- «تیموس» (Thymus)
- «گرههای لنفاوی» (Lymph Nodes)
- «طحال» (Spleen)
- «بافت لنفوئید مرتبط با مخاط» (Mucosa-Associated Lymphoid Tissue | MALT)
این اندامها را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد که در ادامه با آنها آشنا میشویم.
- اندامهای لنفاوی اولیه: این اندامها لنفوسیتهای بالغ و دارای عملکرد را از سلولهای پیشساز نابالغ میسازند. تیموس و مغز استخوان دو اندامی هستند که این وظیفه را برعهده دارند.
- اندامهای لنفاوی ثانویه: اندامهای ثانویه محل استقرار لنفوسیتهای بالغ هستند و با شناسایی آنتیژنها پاسخهای دستگاه ایمنی اکتسابی بدن را به راه میاندازند.
همانطور که در تصویر فوق میبینید این اندامها در بخشهای مختلفی از بدن قرار دارند و راه ارتباطی آنها رگهای لنفی هستند که لنف در آنها جریان دارد. در ادامه با این اندامها و فعالیتهای آنها آشنا میشویم، اما در صورتی که تمایل دارید تا مسیر یادگیری را با سرعت بیشتری طی کنید، استفاده از فیلم آموزش آناتومی عمومی بدن انسان یکی از بهترین راههایی است که در پیش روی شما قرار دارد، به همین دلیل لینک دسترسی به این فیلم آموزشی را در کادر زیر درج کرده و در اختیار شما قرار دادهایم.
اندامهای لنفاوی اولیه
اندامهای اولیه لنفوسیتهای بدن را از سلولهای پیشساز نابالغ تولید میکنند. مغز استخوان و تیموس دو اندامی هستند که در این دسته جای دارند و محل تولد لنفوسیتهای بدن هستند که از مهمترین سلولهای ایمنی بدن به حساب میآیند.
علاوه بر تولید این سلولها، اندامهای لنفاوی اولیه مسئول بلوغ لنفوسیتها نیز هستند. البته محل بلوغ دو دسته اصلی لنفوسیتها با یکدیگر متفاوت است و لنفوسیتهای T در تیموس و لنفوسیتهای B در مغز استخوان بالغ میشوند. لنفوسیتهای T در مغز قرمز استخوان تولید میشوند، سپس برای بالغ شدن به تیموس میروند و در آنجا روندهای مختلفی را پشت سر میگذارند تا بتوانند توانایی لازم برای دفاع از بدن را به دست بیاورند.

مغز استخوان
مغز استخوان مادهای آلی و نرم با بافتی مشابه اسفنج است که درون حفرات استخوانهای بزرگ بدن وجود دارد، ازجمله این استخوانها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- «استخوان ران» (Thigh Bone)
- «جناغ» (Breastbone)
- «استخوان لگن» (Hip Bone)
- «ستون فقرات» (Back Bones)
مغز قرمز استخوان وظیفه ساخت سلولهای خونی را برعهده دارد. این سلولها از سلولهای پیشسازی به نام «سلول بنیادی» (Stem Cell) ساخته میشوند. سلولهای بنیادی سلولهایی تمایز نیافته هستند که میتوانند رشد کرده و پس از تقسیم به انواع مختلف سلولهای خونی که در ادامه نام میبریم، تبدیل شوند.
- گلبولهای قرمز
- پلاکتها
- گلبولهای سفید
در صورتی که مایل به شناخت بهتر ساختار مغز استخوان و عملکرد لنفاوی آن دارید به شما پیشنهاد میدهیم که مطلب «مغز استخوان چیست؟ | ساختار، عملکرد و بیماری ها – به زبان ساده» از مجله فرادرس را مطالعه کنید که به طور کامل و جامع به تمام مسائل مربوط به مغز استخوان پرداخته است.

تیموس
غده تیموس اندامی پروانهای شکل با دو لوب است که در فضای میان استخوان جناغ سینه و شاهرگ آئورت قلب قرار دارد. دو لوب تیموس توسط بافت پیوندی کنار یکدیگر نگه داشته میشوند و مرز میان این لوبها نیز توسط همین بافت پیوندی مشخص میشود. بافت پیوندی به دور لوبهای تیموس را پوشانده است و برای آنها نوعی پوشش کپسولمانند ساخته است، سپس این کپسول به درون ساختار تیموس نفوذ کرده و آن را به لوبولهای متعددی تقسیم میکند. به این بخشهای کپسول «تورتیغه» یا «ترابکولا» (Trabeculae) گفته میشود.
ساختار تیموس را میتوان به دو بخش بیرونی و درونی نیز تقسیم کرد که آنها را با عناوین زیر میشناسیم.
- «قشر» (Cortex): بخش بیرونی تیموس که دارای مقدار زیادی «تیموسیت» (Thymocyte) و تعدادی سلول اپیتلیال، ماکروفاژ و سلول دندریتیک است. قشر تیموس بافتی به شدت فشرده دارد و به همین دلیل کمی پررنگتر از بخشهای دیگر تیموس دیده میشود.
- «بخش میانی» (Medulla): تیموسیتها پیش از آن که از تیموس خارج شوند به بخش میانی این اندام میروند. این قسمت فشردگی کمتری دارند اما همچنان از تیموسیتها، سلولهای اپیتلیال و سلولها دندریتیک ساخته شده است.
اندامهای لنفاوی ثانویه
اندامهای لنفاوی ثانویه که به آنها «اندامهای لنفاوی محیطی» نیز میگوییم، محل تجمع لنفوسیتهای بالغ تا زمانی هستند که پاسخ ایمنی تطبیقی بدن فعال شوند. با شناسایی یک آنتیژن، لنفوسیتها به همراه سلولهای دندریتیک به سمت ناحیه آلوده به عامل بیماریزا مهاجرت میکنند. این سلولها در این نواحی تقسیم میشوند و با به یاد داشتن آنتیژنی که بدن را تهدید کرده است، وارد جریان خون میشوند.
این سلولها شروع به گردش در نواحی مختلف بدن میکنند و هر نقطهای از بدن که عامل بیماریزا را شناسایی کنند، مبارزه خود را علیه آن آغاز میکنند. این گردش سلولی تا زمانی ادامه مییابد که از سلامت و پاکسازی کامل بدن مطمئن شوند.
اندامهای لنفاوی ثانویه محیطهای خاصی را در اختیار لنفوسیتها قرار میدهند که به آنها اجازه تعامل با آنتیژنها را میدهد. این نواحی را میتوان در ساختار بخشهای زیر مشاهده کرد.
- گرههای لنفاوی
- «فولیکولهای لنفوئیدی» (Lymphoid Follicles) در لوزهها
- «پلاکهای پییر» (Peyer’s Patches)
- طحال
- آدنوئیدها
- پوست
- نواحی دیگری که مربوط به بافت لنفوئید مرتبط با مخاط هستند.
اندامهای لنفاوی ثانویه برای کمک به فعالسازی لنفوسیتهای B و T فعالیتهای مختلفی را برعهده گرفتهاند، برای مثال طحال خون را تصفیه میکند و لوزهها آنتیژنهای ورودی را در نقاط ابتدایی مسیرهای هوایی به دام میاندازند.
گرههای لنفاوی
با تجمع بافت لنفاوی در نقطهای از بدن «گرههای لنفاوی» یا «غدد لنفاوی» شکل میگیرند. در حقیقت گرههای لنفاوی مثل نقاط کنترلی در مسیر عبور رگهای لنفاوی عمل میکنند. این غدد که صدها مورد از آنها در تمام نقاط بدن به جز مغز و نخاع وجود دارند، اندازهای کوچک در حدود ۲ الی ۱۰ میلیمتر و ظاهری لوبیا شکل دارند. غدد لنفاوی به طور معمول به صورت گروههایی در کنار یکدیگر و در نزدیکی سطح پوست قرار دارند. در ادامه چند مورد از غدد لنفاوی و محل قرارگیری آنها را به عنوان مثال ارائه میکنیم.
- گردن: گرههای لنفاوی گردنی
- زیربغل: گرههای لنفاوی زیر بغلی
- کشاله ران: گرههای لنفاوی کشاله ران
با توجه به نزدیکی این غدد به پوست بدن، لمس کردن و حس آنها در صورتی که متورم شوند، کار دشواری نیست. عواملی مانند عفونتهای مختلفی که بدن را درگیر میکنند، میتوانند باعت ورم غدد لنفاوی شوند اما به طور معمول این موضوع نشانه خطرناکی نیست. در سطوح داخلی بدن نیز غدد لنفاوی متعددی وجود دارند که ما قادر به حس آنها نیستیم، برای مثال درون سینه «غدد لنفاوی مدیاستن» (Mediastinal Lymph Nodes) و درون شکم «غدد لنفاوی شکمی» (Abdominal Lymph Nodes) قرار دارند که از سطح بدن نمیتوانیم آنها را لمس کنیم.

وظیفه گرههای لنفاوی تصفیه یا فیلتراسیون لنف است. در این غدد میکروبها، سلولهای غیرطبیعی و سلولهای آسیبدیده شناسایی میشوند و پاسخهای ایمنی مناسب برای از بین بردن آنها فعال میشوند، بنابراین بدن به کمک گرههای لنفی قادر خواهد بود که این عوامل را از بین برده و از ایجاد خطر برای اندامهای مختلف پیشگیری کند.
در گرههای لنفاوی مقدار زیادی لنفوسیت وجود دارد که نوعی گلبول سفید هستند. در صورتی که عوامل بیماریزا در بدن شناسایی شوند، لنفوسیتها تقسیم شده و درون گرههای لنفی چند برابر میشوند. در چنین موقعیتی لنفوسیتها به دو شیوه با عوامل عفونی مبارزه میکنند.
- کمک به شناسایی عوامل بیماریزا
- تولید مواد شیمیایی مختلف با قابلیت فعالسازی دیگر بخشهای سیستم ایمنی
ساختار گرههای لنفی از چند بخش تشکیل شده است که در ادامه آنها را نام میبریم.
- کپسول
- «حفره زیر کپسولی» (Subcapsular Sinus)
- قشر
- «ناحیه پاراکورتیکال» (Paracortical Region)
- بخش مرکزی
در ناحیه قشر این گرهها، فولیکولهای بسیاری وجود دارند که در حین تحریک آنتیژنی به همراه «مراکز زایا» (Germinal Centers) افزایش اندازه میدهند. فولیکولها محل استقرار لنفوسیتهای B و سلولهای دندریتیک فولیکولی هستند. ناحیه پاراکورتیکال نیز محل استقرار تعداد زیادی از لنفوسیت T است.
به هر گره لنفاوی ۴ یا ۵ رگ لنفاوی وارد میشود، ولی تنها یک رگ از آن خارج میشود که به آن «رگ وابران» میگوییم. غدد لنفاوی نیز مثل دیگر بخشهای بدن باید توسط عروق خونی تغذیه شوند، بنابراین منطقهای به نام «ناف» (Hilum) در این غدد ایجاد شده است که سرخرگ از آن ناحیه وارد و سیاهرگ و رگ لنفی وابران از آن خارج میشوند.
ورم غدد لنفاوی در هنگام بیماری نتیجه فعالیت همین دسته از سلولهای سیستم ایمنی است، بنابراین پس از چند هفته که بدن از عامل بیماری پاکسازی میشود، ورم ایجاد شده در این غدد نیز از بین میرود. در نوعی از سرطان که با عنوان «لنفوم» (Lymphoma) شناخته میشود، کنترل میزان تولید لنفوسیتها از دست بدن خارج میشود و در این صورت ورم غدد لنفاوی به طور معمول از بین نمیرود.
طحال
طحال اندامی است که در ناحیه بالایی و چپ شکم قرار دارد و قادر به تولید لنفوسیتها است. طحال بزرگترین اندام دستگاه لنفی بدن است و علاوه بر تولید لنفوسیتها به فیلتراسیون خون نیز میپردازد. خون در طحال جمع شده و در همین حین سلولهای خونی پیر از بین میروند تا خون بازسازی شود. علاوه بر سلولهای پیر، گلبولهای قرمزی که شکل محدب آنها درست شکل نگرفته و پلاکتها نیز در طحال از جریان خون حذف میشوند.
طحال قادر به تولید سلولهای خونی نیز هست. در صورتی که مغز قرمز استخوان به هر دلیلی قادر به فعالیت نباشد و روند تولید سلولهای خونی در آن متوقف شود، طحال به عنوان جایگاه جایگزین این فعالیت وارد عمل شده و سلولهای خونی جدیدی را میسازد.
به دلیل وجود تعداد زیادی گلبول سفید، مانند لنفوسیتها در طحال، این اندام میتواند به مبارزه بدن در برابر عوامل عفونی کمک کند. موارد زیر ازجمله فعالیتهای این سلولها در طحال هستند.
- حذف میکروبها از جریان خون
- ساخت آنتیبادیها
- فعال کردن بخشهای دیگر سیستم ایمنی بدن
بافت لنفوئید مرتبط با مخاط
«غشای مخاطی» (Mucosa) لایهای سلولی با خاصیت محافظتی است و در بسیاری از نقاط بدن، مانند دهان، دستگاه گوارش و مسیرهای هوایی وجود دارد، بافت لنفوئید مرتبط با مخاط نیز مجموعهای از لنفوسیتهای موجود در غشای مخاطی بدن است.
این بافت در همه نقاط بدن دیده میشود. به خصوص حضور آن را در نواحی میبینیم که ممکن است میکروبها به سادگی وارد بدن شوند. بافت لنفوئید مرتبط با مخاط در نقاط زیر به طور خاص دیده میشوند.
- لوزهها که در انتهای گلو قرار دارند.
- «آدنوئیدها» (Adenoids) که در انتهای بینی قرار دارند.
- «بافت لنفوئید مرتبط با نایژهها» (Bronchus-Associated Lymphoid Tissue) که در مسیرهای هوایی قرار دارد.
- «بافت لنفوئید مرتبط با روده» (Gut-Associated Lymphoid Tissue) که در روده قرار دارد.
سلولهای ایمنی حاضر در بافت لنفوئید مرتبط با مخاط با گیر انداختن و نابودسازی میکروبها و سموم از بدن پیش از آن که آلودگی به بخشهای داخلی راه یابد، محافظت میکنند.
آدنوئیدها
«آدنوئیدها» (Adenoids) غددی هستند که در بخش ابتدایی مسیر هوایی، پشت حفره بینی قرار دارند. این غدد با پاتوژنهایی که از طریق تنفس وارد بدن میشوند، مبارزه میکنند. فعالیت آدنوئیدها در خردسالان و کودکان اهمیت زیادی دارد، زیرا پیش از آن که بدن بتواند روشهای مناسب برای مقابله با عفونت را گسترش دهد به بدن امکان مقابله با عوامل بیماریزا را میدهد. این ساختار در بدن بزرگسالان دیده نمیشود و بزرگترین اندازه آنها را در بازه زمانی ۳ الی ۵ سالگی میبینیم.
پلاکهای پییر
«پلاکهای پییر» (Peyer’s Patches) گروهی از فولیکولهای لنفاوی در غشای موکوسی موجود در روده کوچک هستند. فولیکولهای لنفوئیدی ازجمله اندامهای کوچک دستگاه لنفاوی هستند که به غدد لنفاوی شباهت دارند. اکثر افراد در حدود ۳۰ الی ۴۰ پلاک پییر در روده کوچک خود دارند. تعداد این پلاکها ممکن است تحت تاثیر گذر زمان کاهش یابد و به این ترتیب میتوان گفت افراد جوان پلاکهای پییر بیشتری نسبت به افراد مسن دارند.
پلاکهای پییر دو فعالیت مهم دارند که به سیستم ایمنی و نحوه پاسخ آن به عواملی با پتانسیل بیماریزایی مرتبط است.
- پاسخ به عفونت: سلولهای ایمنی گوناگونی، مانند ماکروفاژها، سلولهای دندریتیک، لنفوسیتهای B و T در پلاکهای پییر حضور دارند و در صورت نیاز به پاسخهای سیستم ایمنی وارد عمل میشوند.
- تحمل ایمنی خوراکی: هر آن چیزی که ما میخوریم به رودهها میرسند اما بدن این مواد را به عنوان جسم خارجی و تهدیدزا شناسایی نمیکند، این موضوع به این دلیل وجود مکانیسمی است که به آن «تحمل ایمنی خوراکی» (Oral Immune Tolerance) میگوییم و در طی آن سیستم ایمنی به بعضی آنتیژنها واکنشی نشان نمیدهد. پلاکهای پییر در تعیین این که سیستم ایمنی به کدام آنتیژن واکنش نشان دهد نقش دارند.

یادگیری انواع عوامل بیماریزا با فرادرس
عوامل بیماریزای متعددی در محیط زیست ما وجود دارند که سیستم ایمنی بدن برای مقابله با آنها روشهای متفاوتی را اتخاذ میکند. به عنوان مثال نحوه مبارزه بدن در بیماریهای ویروسی با بیماریهای باکتریایی متفاوت است و یکی از دلایل این تفاوت به ساختارهای فیزیولوژیکی و شیمیایی عوامل بیماریزا برمیگردد؛ بنابراین شناخت عوامل خطر آفرین به ما کمک میکند تا علاوه بر درک بهتر پاسخهای سیستم ایمنی، قادر به تولید داروها و واکسنهایی باشیم که اثرگذاری بالایی دارند.
شناخت عوامل بیماریزا با توجه به تنوع بسیار زیادی که دارند، ممکن است پیچیده و پر از جزئیات به نظر برسد، اما با استفاده از منابع موثق که مسائل مربوطه را مرحله به مرحله توضیح میدهند، میتواند روند یادگیری را به مسیری لذت بخش تبدیل کند. فرادرس با توجه به این نکته فیلمهای آموزشی متفاوت تهیه و منتشر کرده است که در ادامه تعدادی از آنها را به شما معرفی میکنیم.
- فیلم آموزش میکروبیولوژی یا میکروب شناسی پزشکی فرادرس
- فیلم آموزش ویروس شناسی فرادرس
- فیلم آموزش انگل شناسی تک یاخته و حشره فرادرس
- فیلم آموزش واکسیناسیون و مراحل طراحی واکسن پروتئینی در محیط Insilico فرادرس

عروق لنفاوی
لنف از طریق عروقی در بدن جابهجا میشود که به آنها «عروق لنفاوی» (Lymphatic Vessel) میگوییم. سیستم عروق لنفاوی دارای رگهای ظریفی است که در بافتها برای جمعآوری مایع میانبافتی نفوذ کردهاند، سپس با بهم پیوستن این رگهای کوچک، عروقی با قطرهای بیشتر تشکیل میشوند، این رگهای بزرگتر نیز در نهایت به رگهای بزرگی میپیوندند که به آنها «مجاری لنفاوی» (Lymphatic ducts) میگوییم.
مجاری لنفاوی به بزرگ سیاهرگهای بدن متصل هستند و لنفی که از نقاط مختلف بدن جمع شده است را به این سیاهرگها میریزند تا پس از ادغام شدن در جریان خون، به قلب رفت و سپس به تمام بدن پمپ شود.
حرکت لنف در عروق لنفاوی به کمک ماهیچهها امکانپذیر است، به این صورت که با انقباض ماهیچهها به دیواره عروق لنفاوی فشاری وارد میشود که لنف را به پیش میراند. در عروقی که بالای قلب و در بخش فوقانی بدن قرار دارند جاذبه زمین نیز باعث حرکت لنف در این رگها میشود.
در این رگها دریچههای یک طرفهای وجود دارند که از برگشت لنف به عقب و به سمت بافت جلوگیری میکنند. مکانیسم عمل این دریچهها غیرفعالانه است و برای انجام این وظیفه نیازی به صرف انرژی ندارند. دریچههای یک طرفه را در ساختار سیاهرگهای تحتانی بدن نیز میبینیم، در اصل استفاده از این دریچهها در سیاهرگها و عروق لنفی یکی از موثرترین عواملی است که خون و لنف را به قلب بازمیگرداند.

عروق لنفاوی به دو دسته کلی تقسیم میشوند که در ادامه با معرفی آنها، توضیحاتی نیز در مورد هر کدام ارائه میدهیم.
- «رگهای سطحی» (Superficial Vessels): در نواحی زیرپوستی بدن قرار دارند و در نهایت لنفی که حمل میکنند را به رگهای عمقی میریزند.
- «رگهای عمقی» (Deep Vessels): این دسته از رگهای لنفاوی در ساختارهای درونی بدن دیده میشوند.
ورود لنف به رگهای لنفی در نقاطی به اسم «کانالهای لنفی» آغاز میشود. در اصل مویرگهای لنفی، رگهایی ظریف با انتهای بسته هستند که با ورود مایع میانبافتی به آنها، تنها یک مسیر برای حرکت لنف وجود دارد. در مسیر حرکت این عروق نیز گرههای لنفاوی متعددی وجود دارند که لنف در حین گذر از آنها از نظر وجود عوامل بیماریزا بررسی و پاکسازی میشود. رگهای لنفی در انتها به شاخههای اصلی عروق لنفی متصل میشوند که به آنها «عروق جمعکننده» (Collecting Vessels) نیز میگوییم. از الحاق این رگها نیز دو مجرای لنفاوی زیر ساخته میشوند.
- «مجرای لنفاوی راست» (Right Lymphatic Duct): برای درک بهتر ناحیهای که این مجرا مسئول جمعآوری لنف آن است، نیمه بالایی بدن را در نظر بگیرید و سپس آن را به دو بخش راست و چپ تقسیم میکنیم. مجرای لنفاوی راست مسئول بخش راست این ناحیه است. بنابراین میتوان گفت که مجرای لنفاوی راست، لنف را از بخش یک چهارم بالایی و راست بدن جمع میکند که این بخش شامل نواحی زیر است.
- سر
- گردن
- سمت راست سینه
- دست راست
- «مجرای سینهای» (Thoracic Duct): این مجرا بسیار طولانیتر و بزرگتر از مجرای لنفاوی راست است و لنف از تمام بخشهای دیگر بدن به این مجرا میریزد.
این دو مجرا لنفی که در آنها جریان دارد را به «سیاهرگهای زیر ترقوهای» (Subclavian Veins) میریزند. رگهای لنفاوی در تمام بافتها و اندامهای بدن به جز مواردی که در ادامه نام میبریم، حضور دارند و به کار جمعآوری مایع میانبافتی به همراه محتویات آن مشغول هستند.
- مغز استخوان
- غضروف
- قرنیه
- سیستم عصبی مرکزی
با وجود آن که این اندامها را به عنوان استثنا مطرح کردیم، شواهدی وجود دارد مبنی بر این که تخلیه لنفاوی در شرایط طبیعی و تشکیل رگهای لنفی در شرایط بیماری در این اندامها قابل تشخیص است.

وظایف عروق لنفی
تا اینجای این مطلب از اهمیت فعالیت رگهای لنفی آگاه شدیم، بنابراین در این بخش قصد داریم با ذکر جزئیات کاملتری به وظایف عروق لنفی بپردازیم. وظایف اصلی رگهای دستگاه لنفی بدن شامل موارد زیر است.
- کمک به جذب چربیها و ویتامینهای حلال در چربی در لوله گوارش
- مهیا کردن مکانیسمهای دفاعی در برابر بیماریها و میکروارگانیسمها
- بازگرداندن مایع میانبافتی اضافی به چرخه گردش خون بدن
روده کوچک مسئول جذب مواد مغذی موجود در غذا است، بنابراین در آن ساختارهایی مو مانند به نام «پرزهای روده» دیده میشود. در مرکز هر کدام از این پرزها مویرگهای خونی و لنفی قابل مشاهده هستند. مویرگهای خونی مسئول جذب اکثر مواد مغذی هستند اما بدن برای جذب جربیها و ویتامینهای محلول در چربی به مویرگهای لنفی تخصص یافتهای به نام «لاکتیل» (Lacteal) نیاز دارد.
لنف در حین حرکت خود در رگهای لنفی از بخشهایی لوبیا شکل میگذرد که به آنها «غدد لنفاوی» میگوییم و پیشتر با آنها آشنا شدیم. در این نقاط لنف تصفیه میشود و هر میکروارگانیسمی که در آن وجود داشته باشد از بین میرود. البته ممکن است که در لنف سلولهای آسیب دیده یا غیرطبیعی بدن نیز دیده شوند که لنف از این دسته از سلولها نیز پاکسازی میشود.

لایههای ساختاری عروق لنفی
سطح داخلی رگهای لنفی از یک لایه مسطح از انواع سلولهای اپیتلیال تشکیل شده است که به آن «اندوتلیوم» (Endothelium) میگوییم. این لایه سلولی که مسئول انتقال مایعات است، به یک غشای پایه با نفوذپذیری بالا متصل است که از ماتریکس خارج سلولی ساخته شده است. «غشای پایه» (Basement Membrane) اندوتلیوم را از لایههای سلولی دیگر جدا میکند. اندوتلیوم به نحوی سازماندهی شده است که ارتباطاتی بین سلولها وجود داشته باشد که اجازه عبور مایع میانبافتی و ورود آن به منفذ رگ لنفی را بدهد. اما به طور معمول اجازه نشت لنف به فضای بین سلولی داده نمیشود.
لایه بعد از اندوتلیوم، ماهیچههای صاف هستند که به صورت حلقههای متحدالمرکز به دور اندوتلیوم آرایش یافتهاند. این ماهیچهها با انقباضات و انبساطات خود قادر به تغییر فشار درون منفذ رگهای لنفی هستند. فعالیت این ماهیچهها باعث حرکت آهسته لنف درون رگها میشود و به این ترتیب بدون وجود یک پمپ مرکزی دستگاه لنفی قادر است که لنف را به حرکت در آورد. در دیواره رگهای خونی نیز ماهیچههای صاف وجود دارند، اما میان این ماهیچهها با ماهیچههای رگهای لنفی یک تفاوت وجود دارد.
ماهیچههای صاف در رگهای خونی در انقباض و انبساط عروق نقش دارند و وظیفهای برای به پیش راندن خون ندارند، اما همانطور که بررسی کردیم در رگهای لنفی وظیفه ماهیچهها ایجاد فشاری است که محرک پیش رفتن لنف است.
مویرگهای لنفی
مویرگهای لنفی که قطری در حدود ۲۰ الی ۷۰ میکرومتر دارند، زیر اپیدرم قرار دارند و در ساختار خود دریچههای یک طرفه ندارند. یکی از تفاوتهای مویرگهای لنفی با مویرگهای خونی این است که یکی از انتهاهای مویرگ لنفی بسته است اما در مویرگ خونی یک انتها به سرخرگچه و انتهای دیگر به سیاهرگچه راه دارد.
سلولهای اندوتلیال سازنده مویرگهای لنفی اتصالات محکمی با یکدیگر ندارند و ساختاری فیبری که از فیلامنتهایی با قابلیت لنگر انداختن تشکیل شده است، این فیلامنتها سلولهای اندوتلیال را به بافت اطراف مویرگ متصل میکنند. زمانی که حجم مایع میانبافتی افزایش مییابد، این فیلامنتها فاصله بین سلولهای اندوتلیال را بیشتر میکنند و به این ترتیب میزان بیشتری از مایع میانبافتی وارد منفذ مویرگ لنفی میشود.
دریچههای لنفاوی
یکی از ویژگیهای ساختاری رگهای لنفی دریچههای موجود در آنها است. این دریچهها ظاهری هلال مانند دارند و به سلولهای اندوتلیوم دیواره رگ متصل هستند. دریچهها را در رگهای بزرگ و رگهای جمعآوری کننده میتوان دید و باید به خاطر داشت که در ساختار مویرگهای لنفی دریچهای وجود ندارد.
هدف از وجود این دریچهها در رگهای لنفی این است که از برگشت لنف و حرکت در مسیر نادرست جلوگیری شود، به این ترتیب لنف فقط به سمت قلب حرکت میکند. با افزایش فشار مایع لنفی در یک نقطه به دلایلی که در ادامه ذکر میکنیم، لنف به جلو رانده شده و با باز شدن دریچهها، لنف به حفره بعدی وارد میشود.
- افزایش حجم لنف ورودی به رگ
- انقباض ماهیچههای صاف
با کم شدن فشار، دریچه بسته میشود و به این ترتیب لنف قادر به بازگشت به حفره قبلی نخواهد بود. به حفرههای موجود میان دو دریچه در رگهای لنفی «لنفاژیون» (Lymphangion) میگویند. لنفاژیونها واحدهای ساختاری دستگاه لنفی هستند.

از آنجایی که دستگاه لنفی تحت تاثیر یک پمپ مرکزی مانند قلب نیست، اگر در ساختار رگهای لنفی دریچهای وجود نداشت، این سیستم نیز نمیتوانست عملکرد درستی داشته باشد. انقباض ماهیچههای صاف تنها قادر به ایجاد تغییراتی جزئی در فشار و حجم درون منفذ رگهای لنفی است، بنابراین در صورتی که دریچهها وجود نداشتند، با کاهش فشار مایع لنفی نیز مسیر رفته را برمیگشت.
در ساختار رگهای خونی نیز دریچهها وجود دارند، اما دریچهها را تنها در رگهایی میبینیم که فشار خون پایینی دارند، سیاهرگها ازجمله همین رگهایی هستند که از دریچهها برای ارسال خون به سمت قلب استفاده میکنند.
ارتباط دستگاه لنفی با دستگاههای دیگر بدن
دستگاههای بدن برای حفظ حیات و سلامتی ما با یکدیگر همکاری دارند و یکی از روشهای برقراری ارتباط بین آنها دستگاه لنفی بدن است که با استفاده از تصفیه مایعات باعث میشود که خون پلاسمای خود را از دست ندهد، یکی از مهمترین نتایج این فعالیت پیشگیری از تجمع مایع میانبافتی در بخشهای مختلف بدن است.
فعالیت دستگاه لنفی و ارتباط آن با دستگاههای مختلف بدن به جمعآوری مایع میانبافتی محدود نمیشود و این دستگاه اثرات متفاوتی بر سیستمهای مختلف بدن دارد، البته باید در نظر داشت که این ارتباط متقابل است و دستگاههای دیگر نیز اثراتی مثبت بر فعالیت دستگاه لنفاوی دارند. در ادامه با بررسی تک به تک دستگاههای بدن از اثرات مقابل آنها بر یکدیگر آگاه میشویم.
سیستم گردش خون
دستگاه لنفی مایع فیلتر شده و پروتئینها را به خون بر میگردانند تا از تجمع مایع میانبافتی و کاهش حجم پلاسما جلوگیری شود. باقی ماندن مایع میانبافتی در میان سلولها را با عنوان «ادم» (Edema) توصیف میکنیم.
تاثیر دستگاه گردش خون بر دستگاه لنفاوی به این صورت است که این دستگاه فرصتی برای جابهجایی سلولهای گلبول سفید از محل استقرار به سمت محل فعالیت فراهم میکند، بنابراین دستگاه لنفی برای مبارزه با عوامل عفونی و سلولهای بیماریزا نیازمند همکاری با سیستم گردش خون است.

دستگاه درونریز
تیموس قادر است با تولید هورمونهایی که بلوغ لنفوسیتهای T را تنظیم کند، در مقابل نیز هورمونهای مختلف دستگاه اندوکرین فرآیند «لکوپوئز» (Leukopoiesis) را تحت تاثیر قرار میدهند که فرآیند تولید گلبولهای سفید است. به عنوان مثال کورتیزول یکی از هورمونهای سرکوبکننده فرآیند لکوپوئز به حساب میآید.
سیستم ماهیچهای
یکی از نتایج تعادل مایع میانبافتی در سیستم ماهیچهای بدن، ایجاد غلظت مناسبی از یونهاست که به ایجاد پتانسیل غشا کمک میکند. با توجه به اهمیت پتانسیل غشا و غلظت یونها برای انقباض ماهیچهها میتوان نتیجه گرفت که فعالیت دستگاه لنفی میتواند برای فعالیت درست سیستم ماهیچهای سودمند باشد. در مقابل ماهیچههای اسکلتی نیز با انقباضات خود مانند پمپی برای حرکت لنف در رگهای لنفی رفتار میکنند.
سیستم عصبی
دستگاه لنفی منبع میکروگلیاهایی هستند که در سیستم عصبی به پاکسازی بقایای سلولی میپردازند. سایتوکاینها نیز به بهبود خواب و تنظیم دمای بدن در هنگام تب کمک میکنند. در حقیقت زمانی که بدن دچار تب میشود، سایتوکاینها بر نقاط تنظیمی دمای بدن در هیپوتالاموس اثرگذار هستند.
خواب باعث بهینهسازی پاسخهای سیستم ایمنی میشود. در حین تب نیز هیپوتالاموس برای افزایش کارآیی سیستم ایمنی، دمای بدن را دوباره تنظیم میکند، همچنین کورتیکوتروپین را برای فعالسازی مسیر تولید کورتیزول ترشح میکند. با توجه به فعالیت ضدالتهابی کورتیزول میتوان این فعالیت هیپوتالاموس را نیز نوعی کمک به سیستم ایمنی در نظر گرفت.
برای یادگیری بهتر نحوه فعالیت کورتیکوتروپین و کورتیزول مطالعه مطلب «انواع هورمون ها در بدن و عملکرد آن ها – به زبان ساده» از مجله فرادرس را پیشنهاد میدهیم.
دستگاه تولید مثل
آنتیبادیهای تولید شده در بدن مادر میتواند از جفت بگذرد و برای جنین ایمنی غیرفعال را فراهم کنند. پس از تولد نیز آنتیبادیها در شیر مادر وجود دارند و از این طریق به بدن نوزاد منتقل میشوند. در سمت مقابل نیز بارداری بر سیستم ایمنی اثر میگذارد، به این صورت که بدن مادر یک جزء خارجی که جزوی از بدن نیست (جنین) را تحمل کرده و به آن حمله نمیکند. هورمونهای جنسی نیز ممکن است خاصیت ضدالتهابی داشته باشند، اما احتمال این که با تشدید فعالیت آنتیبادیها باعث ایجاد پاسخهای خودایمنی شوند نیز هست.
دستگاه تنفس
جلوگیری از تجمع مایع میانبافتی در ششها باعث میشود که سطح تبادل گازهای تنفسی شرایط بهینهای داشته باشد. بافت لنفوئید مرتبط با مخاط و ماکروفاژهای کیسههای هوایی مانع نفوذ پاتوژنها به موکوس و دیواره کیسههای هوایی میشوند. تبادل گازهای تنفسی در ششیها نیز اکسیژن مورد نیاز سلولهای لنفاوی را تامین میکند و به کمک همین دستگاه تنفس سلولهای دستگاه لنفی میتوانند کربن دیاکسید را دفع کنند.
دستگاه اسکلتی
استئوکلاستها سلولهایی هستند که به تنظیم سطح کلسیم در بدن کمک میکنند، این سلولها از مونوسیتهای موجود در دستگاه لنفی مشتق میشوند. در مقابل نیز باید گفت که مغز قرمز استخوانها محل تولید گلبولهای سفید هستند.
دستگاه پوششی
فعالیت دستگاه لنفی به حفظ تعادل مایع میانبافتی در دستگاه پوششی کمک میکند. لکوسیتها نیز پاتوژنها را حذف کرده و به تعمیر زخمهای ایجاد شده در بافت پوششی کمک میکنند. بافت پوششی نیز از دو لحاظ آناتومی و شیمیایی سدی برای ورود مواد مختلف به بدن است و به این ترتیب از بدن در برابر عوامل مهاجم حفاظت میکند.
دستگاه ادراری
دستگاه لنفی با حفظ مایعات در رگهای لنفی به کلیهها در ایجاد تعادل مایعات بدن کمک میکنند. بافت لنفوئید مرتبط با مخاط نیز به دفاع از دستگاه ادراری در برابر پاتوژنها کمک میکند. در مقابل نیز جریان ادرار باعث جلوگیری از ورود پاتوژنها به بدن میشود و میتوان گفت که این دستگاه بخشی از ایمنی ذاتی بدن است.
دستگاه گوارش
لنف قادر به حمل و جابهجایی لیپیدهای مواد غذایی است و این مولکولها را از روده کوچک جذب میکنند تا به خون منتقل کنند. بافت لنفوئید مرتبط با روده نیز مانعی برای ورود پاتوژنها از غشای موکوسی دستگاه گوارش است.
دستگاه گوارش مواد مغذی مورد نیاز برای اندامهای لنفاوی را تامین میکند، همچنین اسید معده جزوی از ایمنی ذاتی بدن است.

تفاوتهای دستگاههای لنفی با دستگاه گردش خون
با توضیحاتی که تا اینجای این مطلب داده شد، متوجه شدیم که دو دستگاه لنفی و گردش خون همکاری تنگاتنگ با یکدیگر دارند و عروق لنفاوی نیز لنف را به سیاهرگها میریزند. در این بخش قصد داریم به کمک یک جدول به بررسی تفاوتهای موجود بین این دو دستگاه بپردازیم.
دستگاه لنفی | دستگاه گردش خون |
یک سیستم گردش باز است. | یک سیستم گردش بسته است. |
از رگها، غدهها، بافت و اندامهای لنفاوی تشکیل شده است. | از قلب و عروق خونی تشکیل شده است. |
دارای رگها و مویرگهای لنفی است. | دارای سرخرگ، سیاهرگ و مویرگ است. |
در رگها لنف در جریان است. | در رگها خون در جریان است. |
قلب در حرکت لنف اثرگذار نیست. | قلب خون را پمپ میکند. |
در پاسخهای ایمنی بدن و جذب چربیها نقش دارد. | مسئول جابهجایی مواد مغذی، گازهای تنفسی و محصولات زائد است. |
توقف فعالیت دستگاه لنفی
دستگاه لنفی نیز ممکن است مانند دیگر نقاط بدن دچار اختلالاتی شود که سلامت فرد را به خطر میاندازند. در ادامه با سه عاملی آشنا میشویم که میتوانند باعث توقف فعالیت دستگاه لنفی بدن شوند.
- انسداد مسیر: نتیجه انسداد در سیستم لنفاوی بدن، جمع شدن مایعات است. مسدود شدن مسیر حرکت لنف میتواند به دلایل مختلفی مانند تشکیل «بافت زخمگاهی» (Scar Tissue) باشد. در صورتی که رگها یا غدد لنفی دچار آسیب شوند یا با جراحی برداشته شوند، بافت زخمگاهی شروع به تشکیل میکند که ممکن است باعث انسداد مسیر لنفاوی و در پی آن تجمع مایعات پشت این سد شود.
- عفونت: عفونت عاملی است که میتواند باعث تورم گرههای لنفاوی شود و این نشانهای از مبارزه لنفوسیتها با عوامل عفونی است اما گاهی وقتها امکان دارد خود گرههای لنفاوی بدن مورد حمله موجودات زندهای قرار بگیرند که دستگاه لنفاوی را هدف میگیرند، در چنین شرایطی غدد لنفاوی بدن محل اصلی عفونت میشوند.
- سرطان: سرطان گلبولهای سفید که آن را با نام «لنفوم» (Lymphoma) میشناسیم، میتواند در غدد لنفاوی بدن گسترش یابد. تومورهای نقاط مختلف دیگر بدن نیز ممکن است در طی متاستاز و حرکت در بدن به غدد لنفاوی نزدیک برسند و این نواحی را آلوده کنند. وجود سلولهای سرطانی در گرههای لنفاوی میتواند باعث توقف جریان لنف در گره مذکور شود. سرطان در نواحی دیگر نیز میتواند باعث مسدود شدن مجاری لنفاوی شود.

تشکیل و گسترش بافت لنفوئیدی
در هفته پنجم جنینی بافت لنفوئیدی شروع به شکلگیری میکند. عروق لنفاوی از کیسههای لنفی مشتق شده از سیاهرگهای در حال توسعه، ساخته میشوند. گسترش بافت لنفوئیدی زمانی اتفاق میافتد که بافت اندوتلیال سیاهرگی دچار تمایز شود و بافت اندوتلیال لنفوئیدی ایجاد شود.
بافت اندوتلیال لنفوئیدی به طور تصاعدی تکثیر میشود و گرههای لنفاوی را میسازد. البته رگهای لنفی آوران و وابران متصل به این گرههای لنفی نیز در حین همین تکثیر سلولی ساخته میشوند. این روند ساخت سیستم لنفاوی بدن از گرههای لنفی نزدیک به مجراهای راست و سینهای آغاز میشود. این مجراها نیز از اتصالات رشد نیافته سیاهرگهای گردنی زیر ترقوهای شکل میگیرند. رگهای لنفی کوچکتر و مویرگهای لنفی در آخرین مرحله از تشکیل دستگاه لنفی در بدن گسترش مییابند و مویرگهایی با انتهای بسته را میسازند تا فعالیت این سیستم آغاز شود.
تیموس که یکی از اندامهای تخصصی دستگاه لنفی است از «کیسههای حلقی» (Pharyngeal Pouches) در هفته هشتم بارداری ساخته میشود.
جمعبندی
در این مطلب از مجله فرادرس با دستگاه لنفی آشنا شدیم که یکی از مهمترین دستگاههای بدن است. در ساختار این دستگاه اندامهای مختلفی وجود دارن که مسئول فعالیتهای متفاوتی نیز هستند. در جدول زیر ضمن معرفی اجزای دستگاه لنفی، با فعالیتهای این دستگاه نیز آشنا میشویم.
اجزای ساختاری دستگاه لنفی | فعالیتهای دستگاه لنفی |
مغز استخوان | جمعآوری مایع میانبافتی |
تیموس | |
گرههای لنفی | کمک به جذب چربیها و مواد محلول در چربی مانند ویتامینهای A ،D ،K ،E |
طحال | |
بافت لنفوئید مرتبط با مخاط | محافظت از بدن در برابر عوامل بیماریزا و از بین بردن سلولهای آسیب دیده یا غیر طبیعی |
رگهای لنفی |
هر یک از این بخشها برای به پیش بردن وظایفی که برعهده دارند ویژگیهای ساختاری خاصی دارند. برای مثال رگهای لنفی برای انتقال لنف به دریچهها و انقباض ماهیچهها وابسته هستند یا گرههای لنفاوی محل استقرار انواع مختلفی از گلبولهای سفید هستند و به این ترتیب میتوانند با عوامل بیماریزا مقابله کنند.
در بخشهای پایانی نیز به همکاری میان دستگاههای مختلف پرداختیم، زیرا بدن انسان برای زنده ماندن به این همکاری تنگاتنگ وابسته است. دستگاه لنفی علاوه بر جمعآوری مایع میان بافتی اندامهای مختلف بدن به مواردی مانند ایمنی آنها نیز میپردازد.