آگاهی از برند (Brand Awareness) چیست؟ – به زبان ساده


«آگاهی از برند» (Brand Awareness) اصطلاحی بازاریابی است و به توانایی مشتری بالقوه در شناسایی خدمات یا محصولات برند اطلاق میشود. در این مطلب، تعریف دقیق آگاهی از برند به همراه راهکارهای افزایش و اندازهگیری آن ارائه میدهیم. با دو مفهوم شناخت برند و یادآوری برند آشنا میشویم و در پایان نیز کمپین آگاهی از برند و مزایای آن را بررسی میکنیم.
تعریف آگاهی از برند (Brand Awareness)
آگاهی از برند اصطلاحی مارکتینگی است که بیانگر میزان اطلاع مشتری از برند است. به عبارت بهتر، آگاهی از برند برای توصیف میزان آگاهی مشتری در مورد وجود خدمت یا محصول متعلق به یک برند به کار میرود.
در شرایط ایدهآل، آگاهی از برند دیدگاه مثبت مشتری را شامل میشود. این دیدگاه مثبت و تأثیر خوب ممکن است به خاطر ویژگیهای متمایزکننده محصول در مقایسه با رقیبان ایجاد شود. ایجاد و یا افزایش آگاهی از برند از گامهای کلیدی تبلیغ محصول جدید یا رواج دوباره برندهای قدیمیتر است.

راه های افزایش آگاهی از برند
در بخش قبلی آگاهی از برند را تعریف کردیم. حال باید بررسی کنیم که این مفهوم مهم چگونه و با چه راهکارهایی قابل افزایش است. افزایش آگاهی از برند فرآیند پیچیدهای است و نیاز به استراتژیهای فراوانی دارد. در ادامه این مطلب، ۶ روش آنلاین و آفلاین افزایش آگاهی از برند را بررسی میکنیم که در فهرست زیر آورده شده است.
- شخصیتبخشی به برند
- تمرکز روی ارزشهای برند و احساسات مشتری
- استفاده از ایونت مارکتینگ
- استفاده از بازاریابی شبکههای اجتماعی
- همکاری با اینفلوئنسرها
- بهکارگیری بازاریابی موتورهای جستجو
۱. به برندتان شخصیت بدهید
نمیتوان صحبت از آگاهی از برند کرد و از اهمیت شخصیتبخشی به جایگاه برند سخن نگفت. اولین مزیت شخصیتبخشی به برند، ایجاد تمایز و درخشش در میان رقیبان است. شخصیت برند در مرحله بعد، میزان اعتماد و توجه مخاطب را نسبت به برند زیاد میکند.
برند شما باید پالت رنگ سازمانی، لحن و یک وجه تمایز اصلی برای ماندگاری در ذهن داشته باشد. مجموع این موارد باید هم احساس سرزندگی را در مخاطب بیدار کند و هم به میزان کافی جلب توجه کند. میتوانید همه این ویژگیها را در یک «مسکات» (Mascot) سازمانی قرار دهید. مثل شخصیت علی بابا که به نمادی از هویت برند علی بابا تبدیل شده است.
راهحل دیگر برای شخصیتبخشی به برند استفاده از سفیر برند است. شخصی نامآشنا و محبوب برای مردم پیدا کنید که با ارزشها و لحن برند شما همخوانی و هماهنگی داشته باشد. برای مثال، اگر برای برند لباس ورزشی تبلیغ میکنید، به سراغ قهرمان ورزشی بروید.
نتیجه اینکه، اگر رهبری کاریزماتیک و شاخص پشت برندتان دارید، میتوانید برای ساخت شخصیت برند از او استفاده کنید. به یاد داشته باشید اپل و تسلا از استیو جابز و ایلان ماسک جداشدنی نیستند.

۲. روی ارزشها و احساسات تمرکز کنید
مشتریان هرقدر هم که دنبالهرو منطق باشند، تصمیم نهایی خرید را با قلبشان میگیرند نه با عقلشان. مردم به صورت ناخودآگاه برندهای مورد علاقه خود را بخشی از فردیت خود در نظر میگیرند. بر اساس آمارها، ۸۹ درصد خریداران به برندی وفادار میمانند که توانسته ارزشی را برای آنها خلق کند.
برای افزایش آگاهی از برند، اطمینان حاصل کنید ارزشهای برندتان را دائما به صورت شفاف بیان کنید. اگر برند شما ارزش پیشنهادی منحصربهفردی دارد که وجه تمایز شما با رقیبان است، در موقعیتهای مختلف آن را به افراد یادآوری کنید.
ساخت هویت برند
تعریف هویت برند را با جواب دادن به این سوالات شروع کنید:
- چرا برند شما ایجاد شده است؟
- برند شما چه آیندهای میخواهد خلق کند؟
- دستیابی به این هدف چگونه خواهد بود؟
- چه اصولی زیرمجموعه رفتار شما قرار میگیرد؟
در پاسخ این سوالات، به طور صریح و شفاف هویت و ماموریت برندتان را شرح دهید. اگر رسالت مشخصی داشته باشید، برنامهریزی برای شناساندن جایگاه برند به مخاطب آسانتر خواهد بود.
۳. از بازاریابی رویداد استفاده کنید
برندها چه کوچک باشند و چه بزرگ، از طریق برگزاری، شرکت یا مشارکت در رویدادها میتواند بیشتر شناخته شوند. ایونت مارکتینگ فرصتی طلایی در اختیار صاحبان کسب و کارها میگذارد تا بتوانند دو مزیت اصلی کسب کنند:
- خلق ارتباطات کاری ارزشمند و شبکهسازی
- ایجاد ارتباط و پیوند عمیقتر با مشتری

با بهبود روابط با مشتریان بالقوه، رقیبان و شرکا، در واقع آگاهی از برند را افزایش میدهید. اگر رویداد برگزار میکنید برای آن تبلیغ کنید. کانالهای مختلف مثل شبکههای اجتماعی، صفحات فرود یا ایمیل مارکتینگ را به کار بگیرید.
اگر در مراحل اولیه ایجاد آگاهی از برند هستید، میتوانید در رویدادهای دیگر به عنوان مدعو حضور پیدا کنید. در این مورد، موقعیتهای ویژهای را انتخاب کنید که مخاطبان علاقهمند به کسب و کار و محصولات شما را دور یکدیگر جمع میکند. در زمان حضور در رویداد بسیار فعال باشید و سخنرانی کوتاهی در ارتباط با کسب و کارتان آماده کنید.
۴. از بازاریابی شبکههای اجتماعی استفاده کنید
یکی از انتخابهای کارآمد برای افزایش آگاهی از برند استفاده از بازاریابی رسانههای اجتماعی است. فیسبوک، اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی دسترسی به تعداد زیادی از مخاطبان را برای شما امکانپذیر میکند. طبق آمارها تا سال ۲۰۲۲، ۳ میلیارد و هشتصد میلیون نفر روزانه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
نکته دیگر اینکه، ۵۴ درصد کاربران محصولات را از طریق شبکههای اجتماعی جستجو میکنند. تعجبی ندارد که بیش از نیمی از کشف برندهای آنلاین در این کانالهای بازاریابی اتفاق میافتد.
نتیجه، انتظار و تقاضای کاربران از کسب و کارها، برای حضور در فضای مجازی است. ۷۱ درصد کاربران برندی را معرفی میکنند که در شبکههای اجتماعی توانسته تجربه مثبتی را برای آنها خلق کند. برای اینکه از این منبع مهم سهمی بردارید، به چند قاعده زیر پایبند باشید:
- انتشار مستمر به کمک تقویم محتوا
- استفاده از محتوای سرگرمکننده
- آزمایش انواع مختلف محتوا
- برقراری ارتباط با مخاطب

در ابتدای کار که هنوز خیلی شناخته شده نیستید، ممکن است منتظر ماندن برای مشتری در شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوایی هدر دادن زمان به نظر برسد. برای کاهش هزینهها، از «ربات های گفتگو» (Chatbot) استفاده کنید. این رباتها میتوانند تا حدودی خدمات مشتری در شبکههای اجتماعی را برای شما انجام دهند و آدرس ایمیل و سایر اطلاعات مشتری را جمعآوری کنند.
۵. با اینفلوئنسرها همکاری کنید
بسته به سطح آگاهی از برند، گاهی اوقات تنها عنصری که برای شناختهشدن بیشتر احتیاج دارید، توصیه یا پیشنهاد فردی معتبر در حوزه کاری شماست. به علاوه، کسب و کارها از اینفلوئنسر مارکتینگ برای اجرای استراتژی بازاریابی نیز استفاده میکنند. همکاری با افراد تاثیرگذار و پرمخاطب، برند شما را در معرض دید تعداد زیادی مخاطب قرار میدهد که دسترسی به آنها دشوار بوده است.
اولین مزیت اینفلوئنسر مارکتینگ اعتماد بالایی است که نسبت به برند شما ایجاد میشود. مخاطب به پیشنهاد صاحبنظران و افراد تاثیرگذار، به اندازه توصیه دوستان و خانواده خود باور دارد. سه عامل اصلی در انتخاب فرد اینفلوئنسر عبارتند از:
- هماهنگی فرد موردنظر با ارزشهای برند و نوع کسب و کار
- واقعی بودن دنبالکنندگان و تعداد آنها
- کیفیت محتوای اینفلوئنسر
- نرخ تعامل و دیده شدن محتوا
نرخ تعامل از هرچیزی مهمتر است چراکه ممکن است اینفلوئنسری با ۱۰۰ هزار نفر دنبالکننده نرخ تعامل بالاتری در مقایسه با ستارههای شبکههای اجتماعی با بیش از یک میلیون دنبال کننده داشته باشد.
۶. از بازاریابی موتورهای جستجو استفاده کنید
هرچه از اهمیت بازاریابی موتورهای جستوجو در آگاهی از برند بگوییم، کم گفتهایم. هرچه جایگاه یک وبسایت در صفحه نتایج جستجو بالاتر باشد، بیشتر در معرض دیده شدن قرار میگیرد. بیشتر دیده شدن یعنی جلبتوجه بیشتر و جلبتوجه بیشتر یعنی آگاهی از برند بالاتر. برای قرارگرفتن در جایگاه بالا، میتوانید از تبلیغات کلیکی (PPC) موتورهای جستجو استفاده کنید که طبق آمارها، توانسته تا ۸۰ درصد آگاهی از برند را افزایش دهد.
تبلیغات کلیکی به جهت بازدهی زودتر در مواردی از بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO) نیز بهتر عمل میکند. کاربر نیز مشکلی با این نوع تبلیغات ندارد و ۷۵ درصد افراد معتقدند این تبلیغات کمک میکند اطلاعات مورد نیازشان را راحتتر پیدا کنند.

در تبلیغات کلیکی، دو نکته اهمیت زیادی دارند:
- مرتبط و گفتوگو محور بودن
- استفاده از کلمات کلیدی طولانیتر (Long-Tail Keywords)
معرفی کاپریلا به عنوان اولین سیستم تبلیغات هدفمند کلیدواژه ای ایران
استفاده از تبلیغات هدفمند در تبلیغات آنلاین روشی بسیار مؤثر برای جذب لید یا مخاطب راغب است. به کمک این نوع از تبلیغات میتوان کمپینهای تبلیغاتی را بر اساس ویژگیهای مشترک مخاطبان هدف سازماندهی کرد و کمپینهای تبلیغاتی را کاملاُ مرتبط با ویژگیهای شخصی، رفتار و علاقهمندیهای مخاطب ایجاد کرد. این امر در نهایت سبب افزایش نرخ تبدیل و فروش خواهد شد.
میتوان «کاپریلا» را به عنوان یکی از پلتفرمهای برتر برای تبلیغات آنلاین هدفمند معرفی کرد. کاپریلا با بهرهگیری از هوش مصنوعی، بهترین و مرتبطترین تبلیغات هدفمند کلیدواژهای را با توجه به کمپینهای فعال کسب و کار به کاربران نمایش میدهد. این پلتفرم با شبکهای گسترده از ناشران برای انتشار تبلیغات کلیکی و اجارهای همکاری میکند. با توجه به اینکه شبکه کاپریلا بیشتر متمرکز بر وبسایتهای بزرگ دانشجویی، آموزشی و عمومی کشور بوده و قشر جوان و دانشجوی کشور، بهرهگیری مناسبی از اینترنت دارند، با استفاده از تبلیغات هدفمند کلیدواژهای میتوان تمرکز را روی این قشر معطوف کرد و در صورت انتشار تبلیغات هدفمند در شبکه نسبتاً بزرگ ناشران همکار کاپریلا، امکان هدفگذاری شبکه متمرکزی از دانشجویان و کاربران جوان علاقهمند به اینترنت برای کسب و کارها فراهم میشود.
علاوه بر این، سیستم آماری کاپریلا با بهرهگیری از سیستم آمارگیری مبتنی بر گوگل آنالیتیکس، در تشخیص کلیکهای صحیح و غیرتکراری دقت بسیار زیادی دارد.
خدمات کاپریلا در دو بخش «ناشر» و «تبلیغدهنده» به کاربران ارائه میشود. نمونهای از این تبلیغات را در تصویر زیر مشاهده میکنید که مجموعه بنرهای تبلیغاتی با اندازه و حجم کم را شامل میشود. این بنرها، به طور کامل با موضوع نوشته شده در وبلاگ – در اینجا «مقاله و منبع در مورد دیجیتال مارکتینگ» ـ مرتبط است.

بخش دوم این پلتفرم در قالب «تبلیغدهنده» امکان معرفی کسبوکار به دیگران را برای شما فراهم میکند. از مزایای دیگر این روش تبلیغات میتوان به نرخ تبدیل بالای آن اشاره کرد، چراکه این تبلیغات فقط به مخاطبان هدف نمایش داده میشوند و در نتیجه، افراد بیشتری به استفاده از محصولات و خدمات کسبوکار شما ترغیب میشوند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات کاپریلا + اینجا کلیک کنید.
چگونه آگاهی از برند را اندازه گیری کنیم ؟
متاسفانه آگاهی از برند معیاری نیست که بتوان آن را با فرمول اندازهگیری یا محاسبه کرد. تنها راهی که برای اندازهگیری آن وجود دارد، از طریق بررسی شاخصهایی است که در فهرست زیر آورده شده است:
- ترافیک ورودی سایت
- بک لینک
- سوشال لیسنینگ
- طراحی پرسشنامه آگاهی از برند
- سرویسهای گوگل
قبل از توضیح شاخصهای بالا، این سه اصطلاح مهم را به خاطر داشته باشید:
- ذکر نام برند (Mention): تعداد دفعاتی که نام برند در رسانههای سنتی و شبکههای اجتماعی ذکر میشود اطلاعاتی در مورد میزان مورد بحث بودن برند فراهم میکند.
- نرخ دیده شدن (Reach): تعداد بازدیدهای یکتا از محتوایی که نام برند در آن ذکر شده، نشانگر تعداد افرادی است که محتوای شما را دیدهاند.
- نرخ تعامل (Engagement): میزان درگیری و مشارکت مخاطب با محتوای شما، نشاندهنده تاثیرگذاری آگاهی از برند شماست.
۱. ترافیک ورودی سایت
بررسی دو نوع ترافیک برای سنجش میزان آگاهی از برند لازم است. مورد اول، ترافیک مستقیم است که زمانی اتفاق میافتد که کاربر با تایپ آدرس وارد سایت شما میشود. ورود مستقیم کاربر به سایت یعنی او از قبل از وجود سایت و برند شما اطلاع دارد.
به جز ترافیک مستقیم، بررسی ترافیک کلی سایت نیز مفید است. ترافیک کلی نشان میدهد که چند نفر از کاربران اینترنت در طول روز یا ماه با محتوای شما ارتباط برقرار کردهاند. اندازهگیری این معیارها در طول زمان به پیگیری رشد آگاهی از برند کمک میکند.
۲. بک لینک
بک لینکها لینکهایی هستند که از دیگر منابع مثل شبکههای اجتماعی، بلاگها و بقیه سایتها به سایت شما ایجاد میشوند. اگر ترافیک حاصل از این بکلینکها به طور مداوم رشد داشته باشد، آگاهی از برند شما نیز به دنبال آن افزایش مییابد.
با وجود این، اطمینان حاصل کنید که بکلینکها از منابع معتبر ایجاد میشوند. لینکهای حاصل از منابع نامطمئن میتواند به ظاهر شدن شما در صفحه نتایج جستجو آسیب بزند. این موضوع، در نهایت تأثیر بدی روی آگاهی از برند شما خواهد داشت.
۳. سوشال لیسنینگ
یکی از موثرترین راههای اندازهگیری آگاهی از برند، «Social Listening» یا گوش دادن به شبکههای اجتماعی است. با ابزارهای گوش دادن به شبکههای اجتماعی میتوانید هر گفتوگوی مرتبط با برندتان را در فضای مجازی پیگیری کنید و ببینید مردم چقدر در مورد برند شما صحبت میکنند و محتوای صحبتها چیست.

این تاکتیک در سنجش تعداد و کیفیت منشنها بسیار مفید خواهد بود. با این کار، نقاط قوت و ضعف محصول یا خدمت برند مشخص میشود و میتوانید برای اصلاح یا تقویت آنها برنامهریزی کنید. هرچه بیشتر از نظرات مخاطب آگاه باشید، بهتر میتوانید برای ادامه مسیر تصمیمگیری کنید. مخاطب اگر احساس کند به نظرات او اهمیت میدهید، نسبت به برند شما توجه بیشتری نشان خواهد داد.
۴. طراحی پرسشنامه آگاهی از برند
راه قدیمیتر برای اندازهگیری آگاهی از برند، طراحی پرسشنامه و نظرسنجی است. میتوان با طراحی پرسشنامه آگاهی از برند و نظرسنجی از مشتریان فعلی و مشتریان راغب فهمید که نظر افراد در مورد برند چیست. بهتر است پس از ایجاد پرسشنامه و انتشار آن، در شبکههای اجتماعی یا ایمیل در مورد آن اطلاعرسانی کنید.
طرح سوال پرسشنامه به دقت بالایی احتیاج دارد. اگر از مشتری بالقوه نظرسنجی میکنید، در مورد میزان اطلاع و آشنایی با برندتان از او سوال کنید. در صورتی که تمرکز نظرسنجی روی مشتریان فعلی است، بپرسید در ابتدای کار دقیقا چقدر در مورد برند شما شنیدهاند.
۵. سرویسهای گوگل
بعضی از سرویسهای گوگل برای اندازهگیری آگاهی از برند بسیار مفید هستند. با Google Ads و Google Keyword Planner شروع کنید و آماری از جستجوی نام برندتان در گوگل به دست آورید.
ابزار دیگر، گوگل ترندز است. سرویسی که میزان محبوبیت عبارتهای جستجوی کاربران در زبانها و مناطق جغرافیایی مختلف را در موتور جستجوی گوگل آنالیز میکند. این نتایج به شما کمک میکند میزان محبوبیت برند خود را بسنجید. در تصویر زیر نام برند اسنپ را در گوگل ترندز جستجو کردیم و این ابزار آماری از میزان جستجوی کلمه اسنپ در بازه زمانی ۱۲ ماه ارائه کرده است.

آگاهی از برند، یادآوری برند و شناخت برند
قبل از توضیح بیشتر بهتر است سه مفهوم زیر را کاملا درک و تفاوت آنها را ذکر کنیم:
- آگاهی از برند (Brand Awareness)
- شناخت برند (Brand Recognition)
- یادآوری برند (Brand Recall)
آگاهی از برند
گفتیم که آگاهی از برند به عنوان یکی از عوامل اصلی اقدام به خرید مشتری و نشاندهنده میزان اطلاع او از محصول یا خدمت برند است. به عبارت بهتر، با آگاهی از برند، مخاطب میداند که شما وجود دارید. در این مرحله، او الزاما تصمیم به خرید یا استفاده از خدمات شما را ندارد و حتی ممکن است اصلا نداند شما چه خدمتی ارائه میکنید.
شناخت برند
شناخت برند، قدم بعدی پس از آگاهی از برند است. در این مرحله، مخاطب میداند شما وجود دارید و حتی اگر همچنان آماده خرید از شما نباشد، بر اساس عناصر بصری برند، شما را تشخیص میدهد و چند ویژگی مرتبط با شما را میشناسد.
اهمیت تشخیص برند در برقراری ارتباط با مخاطب مشخص میشود. برای مثال، فرض کنید مشتری رنگ سبز مشخصی را میبیند و در ذهن به یاد برند اسنپ میافتد. این یعنی صرف نظر از این که طرفدار این برند باشد یا خیر، اسنپ توانسته در مرحله شناخت برند موفقیتآمیز عمل کند.

یادآوری برند
زمانی که مخاطب یا مشتری با دستهبندی خاص از خدمات یا محصولات روبهرو میشود، اگر اولین نام برندی که به ذهن او میرسد، شما باشید یعنی به یادآوری برند رسیدهاید. در مثال اسنپ، اگر فرد قصد انتخاب داشته باشد و هنگام مواجهه با دستهبندی، اولین نامی که به ذهنش میرسد اسنپ باشد، یعنی اسنپ از تشخیص برند عبور کرده و به مرحله یادآوری برند رسیده است.
تفاوت میان آگاهی از برند و یادآوری برند و شناخت برند
بدون وجود آگاهی از برند مسلما شناختی از برند هم وجود نخواهد داشت. برای اینکه مشتری خیلی راحت شما را با محصول یا خدمتتان بشناسد، باید سازمان و برندتان را در معرض دید او قرار دهید. بنابراین ابتدا آگاهی از برند ایجاد میشود و به دنبال آن شناخت از برند صورت میگیرد.
آگاهی از برند و تشخیص برند همگام با یکدیگر پیش میروند و یکدیگر را تقویت میکنند. بعد از ایجاد آگاهی از برند باید آن را به تشخیص برند تبدیل کنیم. در ادامه چند مورد توصیه برای تبدیل آگاهی از برند به تشخیص برند آورده شده است:
- تمرکز روی مخاطب هدف
- اشتراکگذاری وجه تمایز
- ثبات عناصر بصری و پیام برند
خلاصه اینکه در آگاهی از برند مخاطب میداند شما وجود دارید اما در شناخت برند مخاطب الزاما نام شما را نمیداند اما اگر لوگوی برند یا سایر عناصر هویتی برند شما را ببیند، متوجه میشود صحبت از برند شماست و در مرحله یادآوری از برند، به هنگام رویارویی با دستهبندیها، نام برند شما بهطور مشخص به ذهن او میرسد.
کمپین آگاهی از برند
همانطور که ذکر کردیم، آگاهی از برند به میزانی ماندگاری برند شما در ذهن مشتری هدف برمیگردد. برای مثال، اینکه افراد بعد از شنیدن نام برند یا دیدن لوگوی شرکت چقدر راحت شما را به یاد بیاورند، دقیقا تعیینکننده میزان آگاهی از برند است.
یکی از راههای ایجاد آگاهی از برند، برگزاری کمپین آگاهی از برند است. در ادامه این مطلب، در مورد اهمیت کمپینهای آگاهی از برند صحبت و بررسی میکنیم که کمپین آگاهی از برند چه مراحلی دارد و با در نظر گرفتن چه نکاتی میتوان یک کمپین موفقیتآمیز برای افزایش آگاهی از برند طراحی کرد.
کمپین آگاهی از برند چیست ؟
کمپین تبلیغاتی مجموعهای از اقدامات تبلیغاتی است که در راستای دستیابی به هدفی معین، اجرا میشوند. به همین ترتیب، کمپین آگاهی از برند با هدف شناساندن هرچه بیشتر و بهتر برند به مخاطب هدف انجام میشود.
با برگزاری کمپین آگاهی از برند، تلاش میکنیم دیدگاهی مثبت و درست از برند در ذهن مشتری ایدهآل ایجاد کنیم. در کمپین آگاهی از برند، با تمرکز روی مزیت فروش منحصر به فرد (USP)، تلاش میکنیم در ذهن مخاطب و مشتری، ویژگی منحصربهفردی را پررنگ کنیم که باعث تمایز برند ما و رقیبان میشود.
در پاسخ این سوال که «چه کسانی میتوانند از کمپینهای آگاهی از برند استفاده کنند» میتوان گفت همه کسب و کارها. چه استارتاپی باشید که تازه در ابتدای مسیر است و تلاش میکند در بازار نامی برای خود دست و پا کند و چه به عنوان برندی قدیمی قصد دارید دوباره نام خود را بر سر زبانها بیاندازید، میتوانید از مزایای کمپین آگاهی از برند استفاده کنید. بسته به میزان شناخت مخاطب از شما، میتوانید راهکارهای مختلفی را برای تبلیغات بهکار بگیرید.
مزایای کمپین آگاهی از برند
کمپین های آگاهی از برند به سه دلیل عمده اهمیت بالایی دارند:
- ایجاد دیدگاه کلی از مخاطب
- اعتمادسازی در مخاطب هدف
- ایجاد وفاداری به برند
۱. آگاهی از دیدگاه مخاطب
کمپین آگاهی از برند به شما به عنوان صاحب برند دیدی کلی در رابطه با نظرات مخاطب نسبت به برند ارائه میکند. اینکه افراد اصلا شما را میشناسند و اگر میشناسند چه فکر و نظری دارند. به طور حتم نمیتوانید چیزی را به مخاطب دیکته کنید ولی اگر نظر افراد را بدانید، بهتر میتوانید به بهبود آنها فکر کنید.
۲. اعتمادسازی
آگاهی از برند به اعتمادسازی میان شما و مخاطب هدف کمک میکند. اهمیت این موضوع در چیست؟ بر اساس بررسی که به تازگی انجام شده، ۵۳ درصد از مردم در هنگام خرید از برند جدید، بعد از قیمت، بر اساس میزان اعتمادشان تصمیمگیری میکنند.
کمپین آگاهی از برند کمک میکند رابطهای موفقیتآمیز با مشتریان بر پایه اعتماد ایجاد کنید.
۳. احساس وفاداری به برند
در نتیجه ایجاد حس اعتماد، وفاداری مشتری نیز ایجاد خواهد شد. وفاداری به برند در طول زمان، دو مزیت بسیار مهم ایجاد میکند:
- معرفی شما به افراد جدید توسط مشتریان راضی و وفادار
- کاهش هزینههای جذب مشتری

۸ توصیه برای کمپین آگاهی از برند موفقیت آمیز
طراحی یک کمپین تبلیغاتی از صفر تا صد میتواند چالش برانگیز باشد. در اینجا ۸ توصیه مفید را در طراحی موثر کمپین بررسی میکنیم:
- شناسایی مخاطب هدف
- تمرکز روی پلتفرمهای مورد استفاده مخاطب هدف
- تنظیم اهداف قابل دستیابی
- همکاری با برندهای مکمل
- فعالیت آنلاین مداوم
- پررنگ کردن شخصیت برند
- بهبود تجربه مشتری
- بازبینی نتایج
مخاطب هدف خود را بشناسید
اولین قدم در طراحی هر کمپین تبلیغاتی، شناسایی مخاطب هدف است. برای شروع، بررسی کنید چه کسانی محصول شما را میخرند یا از خدمات شما استفاده میکنند. این افراد کسانی هستند که برند شما را میشناسند. وجه مشترک میان این افراد را پیدا کنید. در مورد اینکه چه چیزی برای آنها مهم است، چه مشکلاتی دارند و محصولات شما چگونه به آنها کمک میکند، فکر کنید.
در قدم بعدی، کمی تحقیقات بازار انجام دهید. مشتریان شما دیگر از کجا خرید میکنند و بزرگترین رقیب شما کدام برند است؟
در نهایت، پروفایلی برای مشتری ایدهآل خود بسازید. به این سوال که «میخواهید این افراد چطور با برند شما تعامل داشته باشند» پاسخ دهید. پاسخ شما، پایه اصلی کمپین را تشکیل خواهد داد.
روی پلتفرمهایی تمرکز کنید که مخاطب بیشتر استفاده میکند
یک کمپین آگاهی از برند موثر علاوه بر مخاطب هدف، در محل اجرا نیز حائز اهمیت است. مخاطب و مشتری هدف شما بیشتر وقتش را کجا سپری میکند؟ آیا بیشتر در یوتیوب ویدیو میبیند یا مشغول پستکردن تصاویر در اینستاگرام است؟ پاسخ این سوالها بهترین محل اجرای کمپین را به شما نشان میدهد.
پیشنهاد ما انتخاب یک یا دو پلتفرم و طراحی کمپین بر اساس ویژگیهای آنها است. برای مثال، اگر قصد دارید در توییتر کمپین برگزار کنید، یک هشتگ به یادماندنی انتخاب کنید و توییت زدن را با آن آغاز کنید. اگر اینستاگرام را انتخاب میکنید، تصاویر و استوریهای جذاب و کوتاه میتواند نظر مخاطب را جلب کند.
به جای زمان گذاشتن روی چند پلتفرم به صورت همزمان، روی کانالهایی وقت بگذارید که مشتریان هدف بیشتر استفاده میکنند.
اهداف قابل دستیابی برای کمپین در نظر بگیرید
در قدم بعدی، چند هدف کوتاه مدت و بلند مدت در نظر بگیرید. روی ۴ سوال تمرکز کنید:
- از این کمپین چه چیزی قرار است به دست بیاورید؟
- این کمپین چگونه در میان برنامههای طولانی مدت برند شما قرار میگیرد؟
- از چه استراتژیهایی برای دستیابی به اهداف خود استفاده خواهید کرد؟ تبلیغات کلیکی، پستهای شبکههای اجتماعی، اینفلوئنسر مارکتینگ و ...
- فرآیند کار را قرار است چگونه رصد کنید؟
بدون اهداف واضح، کمپین درست پیش نخواهد رفت. به طور کل، هر استراتژی بازاریابی موفقی با در ذهن داشتن مجموعهای از اهداف آغاز میشود.
با برندهای مکمل همکاری کنید
مشارکت برند به معنای همکاری با برند مکمل برای ایجاد ارزش، افزایش دیده شدن و گسترش دامنه مخاطب خواهد بود. برای همکاری بهتر است با برندی مشارکت کنید که مخاطب هدف مشابه با شما دارد.
برای مثال، مشارکت ایکیا و لگو یک نمونه بسیار خوب کمپین مشارکتی است. در ظاهر، مخاطب هدف این دو برند متفاوت به نظر میرسند. اما با نگاه دقیقتر، هر دو برند مشغول ساختن وسیلهای هستند که با ظاهر سر و کار دارد. میتوانید تصور کنید در حال تکمیل لگو روی میز تحریر ایکیا هستید یا لگو را روی لوازم خانگی ایکیا سوار میکنید یا حتی از لگوی تکمیل شده به عنوان بخشی از دکور میز استفاده میکنید.
به عبارت دیگر، هر دو برند در نهایت تاثیر مشابهی روی مخاطب میگذارند. تأثیر مشابه دقیقا همان چیزی است که در یک کمپین آگاهی از برند مشارکتی به دنبال آن هستیم.

فعالیت آنلاین مداوم و سرگرمکننده داشته باشید
در بازار رقابتی، درگیر کردن مخاطب اهمیت بالایی دارد. از پاسخ به توییتها، خدمات پشتیبانی مشتریان یا محتوای تولیدی کاربران (UGC)، هر گونه تعاملی که با مخاطب ایجاد میشود، به نوعی مخاطب را درگیر میکند. دو اصل مهم را در فضای آنلاین در نظر بگیرید:
- پاسخگو باشید.
- محتوای منظم تولید کنید.
شخصیت برند را پررنگ کنید
کل هدف یک کمپین آگاهی از برند، تأثیر روی دیدگاهی است که افراد از برند شما در ذهن دارند. پس کمپین هر موضوعی دارد، شخصیت برند را پررنگ کنید. پیامرسانی برند را مداوم انجام دهید چون با این کار، مخاطب هدف ارتباط درستتر و نزدیکتری با برند شما ایجاد میکند.
فراموش نکنید که کسب و کار شما منحصر به فرد است، پس از کمپین برای توضیح این که چه چیز خاص و ویژهای در مورد برند شما وجود دارد، استفاده کنید.
تجربه مشتری را بهبود ببخشید
برای بخش بسیار زیادی از مشتریان، تجربه کاربری درست به اندازه خود محصول یا خدمت اهمیت دارد. یعنی اگر قصد دارید یک تصویر مثبت و بادوام روی مشتریان بگذارید، باید روی بهبود تجربه مشتری کار کنید.
۸۶ درصد مشتریان حاضرند برای تجربه خرید بهتر، پول بیشتری پرداخت کنند و ۹۱ درصد افراد نیز در صورتی که تجربه خرید خوبی به آنها بدهید، دوباره از شما خرید میکنند.
در نتیجه، برندهایی که روی طراحی رابط کاربری خود تمرکز و هزینه زیادی صرف میکنند، تا ۶۰ درصد سوددهی بیشتری نسبت به دیگران دارند.
به عبارت بهتر، کمپین آگاهی از برند نباید تنها روی صحبت از برند شما تمرکز کند. این کمپین باید روی نشان دادن این موضوع به مشتریان که چطور به آنها کمک میکنید و چرا نیاز آنها برای شما مهم است نیز تمرکز کند.
بازخوردهای مشتریان را بررسی کنید و تلاش کنید نقاط مشترکی را که امکان بهبود دارند، بررسی و ارتقا دهید. با وجود اینکه هیچکس دیدگاههای منفی را دوست ندارد، آنها در واقع یک ابزار کلیدی برای بهبود یک کسب و کار در طولانی مدت هستند. هر چه باشد، تا زمانی که ندانید مشکل کجاست، نمیتوانید آن را برطرف کنید.
خلاصه اینکه، یکی از راههای افزایش آگاهی از برند در زمان کوتاه، اولویتبندی تجربه مشتریان و ارزش قائل شدن برای فیدبکها است.
نتایج را آنالیز کنید
از کجا متوجه شوید کمپین درست اجرا میشود؟ برای سنجش این موضوع باید حتما چند معیار برای اندازهگیری میزان موفقیت در نظر داشته باشید. معیارهایی که در نظر میگیرید به میزان زیادی به استراتژی بازاریابی شما بستگی دارد.
برای مثال، اگر کمپین را روی توییتر اجرا میکنید، تعداد ایمپرشن، توییتهای اشتراکگذاری شده و تعداد هشتگها اهمیت دارد. اگر تبلیغات پولی دارید، میتوانید از گوگل آنالیتیکس برای اندازهگیری تعداد نرخ کلیک و نرخ تبدیل استفاده کنید. از نتیجه حاصل برای بهبود کمپینهای بعدی استفاده کنید.
معرفی نشریلا به عنوان پلتفرم عالی جهت رپورتاژ آگهی، انتشار بررسی محصول و معرفی خدمات

استفاده از رپورتاژ آگهی یکی از روشهای تبلیغات آنلاین برای گرفتن بکلینک و بهبود رتبه سایت در موتورهای جستجو به شمار میرود. رپورتاژ آگهی اگر به شکلی صحیح و متناسب با لحن هر رسانه نوشته شود تأثیرگذار است و رعایت تمام اصول و معیارهای انتشار رپورتاژ آگهی مناسب به صرف هزینه و زمان زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، بهتر است برای انتشار رپورتاژ آگهی از پلتفرمی مانند پلتفرم «نشریلا» استفاده کنید که محتوای مناسب رپورتاژ آگهی را با هزینهای مقرونبهصرفه تولید و منتشر میکند. نشریلا با استفاده از مطالب تخصصی، برای انتشار بررسی محصولات یا معرفی خدمات نیز به شما کمک میکند.
- برای آشنایی بیشتر و دسترسی به خدمات نشریلا + اینجا کلیک کنید.
شاخص های آگاهی از برند
شاخصهای آگاهی از برند به دادهها یا مقیاسهایی گفته میشود که برای سنجش قابلیت شناخته شدن برند در نظر میگیریم. این شاخصها به بررسی و اندازهگیری نتایج مورد انتظار کمپین مثل افزایش فروش یا عضویت مخاطبان هدف کمک میکنند. با استفاده از اطلاعات حاصل از اندازهگیری کمپینها میتوانید در مورد اصلاح ویژگیهای کمپین یا ادامه آن به شکل قبلی برنامهریزی کنید. در فهرست زیر چند مورد از مهمترین شاخصهای اندازهگیری در کمپینهای آگاهی از برند را آوردهایم.
- «دفعات نمایش» (Impression)
- ترافیک وبسایت
- «تعامل در شبکههای اجتماعی» (Social Media Engagement)
- کلمات کلیدی حوزه کسب و کار
- بازخورد مشتریان
- «اشاره به نام برند» (Brand Mention)
- «ترافیک ارجاعی» (Referral Traffic)

در ادامه در مورد هریک از این موارد توضیحاتی را ارائه میکنیم.
دفعات نمایش
ایمپرشن یا دفعات نمایش در هریک از پلتفرمهای دیجیتال نشاندهنده تعداد دفعاتی است که محتوای کمپین شما برای مشتریان به نمایش درآمده است. برای مثال با افزایش ایمپرشن پستها در هریک از شبکههای اجتماعی، یعنی افراد بیشتری در فضای آنلاین به برند شما توجه میکنند. شاید دفعات نمایش اطلاعاتی در مورد نظر بازار هدف در مورد محتوا در اختیار شما قرار ندهد اما حداقل نشان میدهد چه تعدادی از کاربران آن را دیدهاند.
ترافیک وبسایت
این شاخص تعداد بازدیدکنندگان وبسایت را به شما نشان میدهد. این بازدیدکنندگان ممکن است از طریق جستجوی مستقیم در وب یا از طریق تبلیغات سرگرمکننده وارد وبسایت شما شده باشند. ترافیک وبسایت نقش مهمی در پیگیری و شناخت الگوی رفتاری کاربر و میزان اثربخشی محتوا دارد.
همچنین این شاخص برای تعیین بهترین زمان تعامل کاربران با محتوای وبسایت بسیار مفید است و با استفاده از آن میتوانید برنامهریزی زمان انتشار محتوا را در موقع بیشترین ترافیک وبسایت انجام دهید.
تعامل در شبکههای اجتماعی
فعالیت در شبکههای اجتماعی نقش بسیار مهمی در رشد برند ایفا میکند. به همان اندازه که تعداد دنبالکنندگان در این پلفترمها اهمیت دارد، تمرکز روی شاخصهای تعاملی مثل تعداد نظرات، لایکها، اشتراکگذاریها، بازتوییت و بازنشر پستها و تعداد دفعات بازدید محتوای ویدیویی بسیار اهمیت دارد.
با استفاده از این دادهها میتوانید با پی بردن به میزان استقبال مخاطبان، متوجه شوید نظر آنها در مورد برند و محصول یا خدمت شما چیست و با چه نوع محتوایی بیشتر تعامل میکنند.
کلمات کلیدی حوزه کسب و کار
موتورهای جستجو از کلمات کلیدی برای پیدا کردن پاسخ سوالات کاربران استفاده میکنند. دادههای حاصل از جستجوی برند شما شامل تعداد مشتریانی است که یک کلمه کلیدی مربوط به کسب و کار یا محصول خاص را در یک بازه زمانی مشخص جستجو میکنند. این حجم جستجو نشان میدهد کاربران چقدر به برند و حوزه فعالیت شما علاقهمند هستند و چقدر برایشان جذابیت دارد.
میتوانید از ابزارهای آنلاین برای فهمیدن عبارت مورد جستجوی کاربر و میزان تطابق کلمه کلیدی کمورد استفاده با آن استفاده کنید. این دادهها به شما در طراحی کمپینهای بازاریابی دیجیتال بهصورت آگاهانه برای افزایش میزان شناخت و یادآوری برند کمک بسیاری میکند.
بازخورد مشتریان
آگاهی از نظر و حس مشتریان نسبت به برند در بهبود و برطرف کردن نقاط ضعف کمپینهای برند بسیار کمککننده است. ازجمله مهمترین روشهای جمعآوری بازخورد مشتریان میتوان به طراحی پرسشنامه یا صحبت با مشتری بهصورت مستقیم اشاره کرد. با استفاده از ارائه پیشنهادهای جذاب، تخفیف و خدمات پس از فروش میتوانید مشتریان را به شرکت در نظرسنجیها ترغیب کنید. برخی از مهمترین سوالت در طراحی پرسشنامه آگاهی از برند عبارتند از:
- در مورد برند ما چه میدانید؟
- اولین چیزی که با فکر کردن به برند ما به ذهنتان میرسد چیست؟
- آیا با هریک از رقیبان ما آشنایی دارید؟
گرفتن این بازخوردهای مستقیم از مشتریان به ایجاد رابطه نزدیک بین برند و بازار هدف بسیار کمک میکند.
اشاره به نام برند
توجه به دفعات ذکر یا اشاره به نام برند که آن را با نام برند منشن نیز میشناسیم، روش بسیار خوبی برای شناخت افرادی است که در مورد برند شما صحبت میکنند. مشتریان با ذکر نام برند در واقع ناخواسته به افزایش آگاهی از برند و ترویج برند شما کمک میکنند. افزایش دفعات اشاره به نام برند به این معنی است که شناخت کاربران و مشتریان در مورد برند شما افزایش کرده است و بیشتر در مورد شما یا خدمات و محصولاتتان صحبت میکنند.
ترافیک ارجاعی
شاخص ترافیک ارجاعی با فراهم کردن اطلاعاتی در مورد نحوه دستیابی بازار هدف به وبسایت شما، کمک میکند میزان اثربخشی کلمات کلیدی استفاده شده در انواع مختلف محتوا را تشخیص دهید. با استفاده از این اطلاعات نوع محتوای موردعلاقه مخاطب هدف را بهتر میشناسید و سرمایهگذاری کمپینهای بازاریابی را روی پربازدیدترین کانالهای بازاریابی انجام میدهید که در نتیجه آن فروش برند افزایش پیدا میکند.

مزایای آگاهی از برند برای کسب و کارها
قبل از هرچیز، برای اینکه جایگاه خود را در مورد آگاهی از برند مشخص کنید به دو سوال زیر پاسخ دهید:
- آیا زمانی که صحبت از محصول و خدمت دستهبندی شما باشد، نام برند شما اولین گزینهای است که به ذهن مشتریان میرسد؟
- آیا مشتریان جدید با اطلاع قبلی از کسب و کار و نحوه خدمت یا نوع محصول به شما مراجعه میکنند؟
پاسخ به دو سوال بالا هرچه باشد، فراموش نکنید که آگاهی از برند در مورد ویژگی یا خصوصیتی است که برند شما به خاطرش شناخته میشود. همچنین آگاهی از برند را به عنوان اولین قدم در تصمیمگیری خرید مشتری در نظر میگیرند.
در این بخش، بررسی میکنیم که آگاهی از برند چه مزایایی برای کسب و کارها ایجاد میکند. این مزایا با توجه به نحوه افزایش آگاهی از برند و استراتژی بازاریابی کسب و کار ممکن است درجههای مختلفی داشته باشند.
مزایای آگاهی از برند در ۴ دسته اصلی قرار میگیرند که عبارتند از:
- افزایش فروش
- برقراری ارتباط احساسی با مخاطب برند
- رشد وفاداری مشتری به برند
- جذب مشتری از طریق ارجاعات
۱. افزایش فروش
ارتباط میان آگاهی از برند و فروش برای کسب و کارها در اغلب موارد ارتباطی مستقیم است. یعنی برندهایی که آگاهی از برند بالایی در میان مشتریان دارند، فروش بیشتری هم در بازار خواهند داشت. به بیان ساده، تمایل به خرید از برندهایی بیشتر است که از قبل برای مشتری آشنا هستند.
پس هرچه مشتریان با برند آشناتر باشند، «سهم از بازار» (Market Share) بیشتری برای برند به همراه دارد. در ادامه این روند، سازمانهایی که سهم از بازار بزرگتری دارند، فروش متوسط بیشتری هم نسبت به رقبای کمتر شناخته شده خواهند داشت. پس سهم از بازار بیشتر یعنی فروش بیشتر و فروش بیشتر یعنی درآمد بالاتر.
بر اساس آماری که مجله اقتصادی فوربز ارائه کرده، حضور مداوم برند در تمامی پلتفرمها میتواند درآمد را تا ۲۳ درصد افزایش دهد. این حضور دائمی افزایش آگاهی از برند را به دنبال دارد.
۲. برقراری ارتباط احساسی با مخاطب برند
آگاهی از برند نقش بسیار مهمی در سناریوی نگهداشت مشتری و ترغیب او به خرید دوباره از همان برند بازی میکند. برند نامآشنا حسی از اعتماد و خوشبینی را در مشتری ایجاد میکند. بنابراین، احتمال اینکه بازگشت مشتری به برندی که از قبل در مورد آن شنیده یا از آن خرید کرده، بیشتر است.
از طرف دیگر، افزایش آگاهی از برند به خودی خود ارتباط احساسی قوی بین برند و مشتری ایجاد میکند. بیش از ۶۵ درصد مشتریان با برندهای خاصی احساس نزدیکی میکنند. این پیوند احساسی مشتری را به خرید مجدد و پرداخت پول بیشتر ترغیب میکند.
۳. افزایش وفاداری مشتری
برندهای مطرح یک مزیت دیگر از طریق افزایش آگاهی از برند به دست میآورند و آن افزایش آستانه تحمل مشتری در برابر اشتباهات است. بر اساس گزارش PWC، مشتریان در مواجهه با اشتباهات برندهای محبوب خود شکیبایی بیشتری از خود نشان میدهند. اگر مشتری با برند پیوند احساسی نداشته باشد، صبر و تحمل کمتری هم به خرج میدهد. ۳۹ درصد خریداران بعد از تجربه خرید منفی اولیه تمایلی به خرید از همان برند ندارند.
۴. جذب مشتری از طریق بازاریابی ارجاعی
آگاهی از برند قوی برای شما «مشتریان ارجاعی» (Referral Customer) به همراه میآورد. ۹۴ درصد از افرادی که از نظر احساسی با برند درگیر میشوند، آن را به دوستان، همکاران و خانواده خود پیشنهاد میکنند. چون بین ۲۰ تا ۵۰ درصد این افراد، تصمیم به خرید میگیرند، در این مرحله افزایش فروش را نیز شاهد هستیم.
ارجاعات بهطور جداگانه آگاهی از برند را تقویت میکند؛ چراکه ۸۴ درصد مردم باور دارند پیشنهاد و معرفی دوستان قابل اطمینانترین منبع اطلاعات است.
مزیتهایی که آگاهی از برند و افزایش آن به همراه میآورد آنقدر مهم هستند که کسب و کارها به طور دائم با صرف هزینه و انرژی به دنبال افزایش آن باشند.