یادگیری زبان انگلیسی با ۱۰ داستان کوتاه – گام به گام + ترجمه و تلفظ
یکی از روشهای تقویت زبان انگلیسی، خواندن داستانهای کوتاه است. آشنایی با لغات و اصطلاحات جدید و کاربردی در قالب «متن» (Context)، تمرین ساختارهای متنوع گرامری و درک مفاهیم ممکن است کار چندان سادهای نباشد، اما انتخاب داستان و سطح مناسب برای یادگیری میتواند آن را به روشی سرگرمکننده و آموزشی تبدیل کند. در این آموزش یادگیری زبان انگلیسی با داستان کوتاه را بررسی میکنیم.
- با ده داستان کوتاه برای یادگیری زبان انگلیسی آشنا خواهید شد.
- لغات کلیدی هر داستان را به صورت ساده و کاربردی یاد خواهید گرفت.
- نکات گرامری مهم هر داستان را به صورت عملی مرور خواهید کرد.
- با مطالعه داستانها مهارت درک مطلب خود را تقویت خواهید کرد.
- همزمان با خواندن داستانها دایره واژگان شما گستردهتر خواهد شد.
- با ترکیب داستان، لغت و گرامر، یادگیری انگلیسی برایتان آسانتر و لذتبخشتر خواهد شد.


۱۰ داستان کوتاه با ترجمه فارسی در اختیار شما قرار گرفته است که موضوعات مختلفی را پوشش میدهد. در کنار آن، با لغات مهم و دستور زبان هر یک از داستانها نیز آشنا میشوید.
یادگیری زبان انگلیسی با ۱۰ داستان کوتاه
یادگیری زبان انگلیسی با داستان کوتاه شامل خواندن متن به همراه ترجمه فارسی و آشنایی با لغات و گرامر آن است. داستانهای کوتاه به دلیل سادگی و کوتاهی متن، بهترین گزینه برای تمرین روزانه به شمار میروند. وقتی زبانآموز داستان کوتاه میخواند، درواقع به طور همزمان چند مهارت را تقویت میکند که عبارت است از:
- یادگیری لغات در قالب متن (Context)
- درک ساختارهای گرامری در موقعیتهای مختلف
- تقویت مهارت خواندن و درک مطلب
- افزایش خلاقیت و لذت بردن از یادگیری
از دیگر مزایای یادگیری زبان انگلیسی با داستان این است که متن داستانها به دلیل محتوای جذاب و تأملبرانگیز، راحتتر در ذهن میماند. در این مطلب، ۱۰ داستان کوتاه را انتخاب کردهایم که برای یادگیری زبان انگلیسی کاربردی هستند. هر داستان با یک متن انگلیسی کوتاه و ترجمه فارسی شروع میشود و در ادامه واژگان مهم، ساختارهای گرامری و نکات مهم آن آموزش داده میشود.

داستان اول: The Monkey’s Paw
داستان اول «The Monkey’s Paw» نام دارد و نویسنده آن «W.W. Jacobs» است. این داستان روایت خانوادهای است که دست یک میمون به آنها داده میشود، دستی که میتواند آرزوهای آنها را برآورده کند. اعضای خانواده در ابتدا در استفاده از آن دست مردد هستند، اما بالاخره وسوسه میشوند و آرزو میکنند. هر آرزو پیامدی به دنبال دارد و هر کدام از مشکلات اولیه بدتر هستند.
داستان «دست میمون» روش خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی با داستان است، زیرا هم جذاب است و هم زبان انگلیسی را به شکل ساده و به صورت جملات کاربردی و روزمره آموزش میدهد.
بخشی از داستان را در ادامه میخوانیم.
The room was quiet after the tale had ended. The family stared at the small, dried paw on the table.
“If the tale about the paw is not more truthful than those of the Arabian Nights,” said Mr. White, trying to sound brave, “then we should have nothing to fear.”
He reached out, picked up the paw, and held it. “How do I make a wish?” he asked.
“Hold it up in your right hand and wish aloud,” the soldier said, “but I warn you, the consequences may be terrible.”
Mr. White raised the paw. “I wish for two hundred pounds,” he said clearly.
The paw twisted in his hand with a sudden movement, and he gave a cry of shock. His wife and son ran to him.
“It moved!” he said, his face pale. “The paw moved, as though it were alive!”
دست میمون
اتاق پس از پایان داستان در سکوت فرو رفت. خانواده با دقت به دست کوچک و خشک میمون که روی میز بود خیره شدند.
آقای وایت گفت: «اگر قصه این دست، از افسانههای هزار و یک شب درستتر نباشد، پس نباید از چیزی بترسیم.» سعی داشت شجاع به نظر برسد.
دستش را دراز کرد، دست [میمون] را برداشت و آن را نگه داشت. پرسید: «چطور باید آرزو کنم؟»
سرباز جواب داد: «آن را در دست راستت بگیر و با صدای بلند آرزویت را بگو. اما هشدار میدهم، پیامدهایش ممکن است وحشتناک باشد.»
آقای وایت دست را بالا گرفت. با صدای واضح گفت: «من دویست پوند آرزو میکنم.»
دست میمون ناگهان در دستش تکان خورد و او با فریادی از وحشت عقب پرید. همسر و پسرش سریع به سوی او دویدند.
«تکان خورد!» او با صورتی رنگپریده گفت. «دست تکان خورد، انگار جان دارد!»
لغات و گرامر داستان اول
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.v) twist | truthful (adj.) |
| پیچیدن، تاب خوردن | صادق؛ راستگو |
| pale (adj.) | consequences (n.) |
| رنگپریده | پیامدها، عواقب |
در این داستان دو جمله زیر را میبینیم که دو ساختار گرامری مهم دارد:
The room was quiest after the tale had ended.
(این ساختار زمان «گذشته کامل» (Past Perfect Tense) را نشان میدهد.)
پیشتر در مجله فرادرس زمان گذشته کامل را یاد گرفتیم. از آن برای توصیف عملی به کار میرود که قبل از عمل دیگری در گذشته انجام شده باشد.
The paw moved, as though it were alive!
(این ساختار برای مقایسه غیرواقعی یا خیالی به کار میرود و معمولاً با «As if» یا «As though» و شکل گذشته ساده فعل همراه میشود.)

داستان دوم: The Gift of the Magi
داستان دوم «The Gift of the Magi» نام دارد و نویسنده آن «O. Henry» است. این داستان درباره یک زوج جوان به نامهای «Jim» و «Della» است که وضع مالی بدی دارند، اما خیلی به هم علاقهمند هستند. هر یک از آنها میخواهد برای دیگری هدیه کریسمس بخرد، اما توانایی خرید آن را ندارد.
در نهایت، «جیم» ساعتش را میفروشد تا یک شانه برای «دلا» بخرد و «دلا» نیز موهای خود را میفروشد تا زنجیری برای ساعت «جیم» تهیه کند. این داستان برای یادگیری لغات جدید بسیار مناسب است، زیرا شامل کلمات کاربردی و مرتبط با کریسمس و هدیه دادن میشود. همچنین داستانی دلنشین و تأثیرگذار است که معنای واقعی دوست داشتن را نشان میدهد.
در کنار آن، میتواند سایر مهارتهای زبانی مانند دستور زبان و اصطلاحات عامیانه را نیز تقویت کنید. بخشی از داستان را با هم میخوانیم.
The Gift of the Magi
Della sat on the old sofa and looked at her hair in the mirror. Her hair was her pride and joy, long and beautiful, falling like a river of gold. Christmas was tomorrow, and she had only one dollar and eighty-seven cents. It was not enough to buy a gift for Jim. She wanted something special, something that showed her love.
Suddenly, she had an idea. With tears in her eyes, she put on her old brown coat and went outside. She walked quickly to the shop that bought hair. “Will you buy my hair?” she asked. The woman touched the long hair and said, “I will give you twenty dollars.”
Della agreed. With the money in her hand, she searched the shops until she found the perfect gift: a beautiful chain for Jim’s watch. She smiled, thinking of his surprise.
هدیه سال نو
دلا روی کاناپه قدیمی نشست و در آینه به موهایش نگاه کرد. موهایش مایه افتخار و شادی او بود، بلند و زیبا، مانند رودخانه طلا. فردا کریسمس بود و او فقط یک دلار و هشتاد و هفت سنت داشت. این مبلغ برای خرید هدیه برای جیم کافی نبود. او میخواست چیزی خاص بخرد، چیزی که عشقش را نشان دهد.
ناگهان فکری به ذهنش رسید. با چشمانی اشکآلود پالتوی قهوهای قدیمیاش را پوشید و به بیرون رفت. مستقیم به مغازهای رفت که مو میخرید. پرسید: «موهایم را میخرید؟» زن موهای بلندش را لمس کرد و گفت: «بیست دلار میدهم.»
دلا قبول کرد. با پول در دست، در مغازهها گشت تا بالاخره هدیه خیلی خوبی پیدا کرد: زنجیری زیبا برای ساعت جیم. لبخندی زد و به غافلگیر کردن او فکر کرد.
لغات و گرامر داستان دوم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.adj) beautiful | sofa (n.) |
| زیبا | کاناپه |
| enough (adj.) | quickly (adv.) |
| به اندازه کافی | به زودی، به سرعت |
دو ساختار گرامری مهم در این داستان وجود دارد که در متن به رنگ سبز Bold شده است. در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
Della sat on the old sofa and looked at her hair in the mirror.
(این جمله دو فعل دارد که به شکل گذشته ساده به کار رفتهاند. هر دو برای بیان توالی و ترتیب روایتهای داستان به کار میروند.)
“Will you buy my hair?” she asked.
(این جمله نقلقول مستقیم است که به صورت جمله پرسشی مطرح شده و برای ساختن آن، جمله گوینده داخل گیومه انگلیسی قرار میگیرد و در ادامه از فعل نقلقول استفاده میشود.)
تقویت مکالمه انگلیسی با فرادرس
برای آشنایی و تقویت مهارت اسپیکینگ، روشهای مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها دیدن فیلم و سریال است. برخی از زبانآموزان برای بهبود دامنه واژگان و یادگیری اصطلاحات رایج در مکالمه از فیلمهای انگلیسی با زیرنویس کمک میگیرند. در کنار این منابع، فیلمهای آموزشی برای تقویت زبان انگلیسی و مکالمههای روزمره هم در دسترس است که زبانآموزان را به سمت یادگیری بهتر و هدفمند سوق میدهد.
در فرادرس مجموعه فیلمهایی در جهت تقویت مکالمه زبان انگلیسی تهیه شده است که مناسب انواع سطوح از مقدماتی تا پیشرفته است و موضوعات متنوعی را در بر میگیرد. در کنار یادگیری مکالمه، لغات کاربردی و اصطلاحات مفیدی نیز آموزش داده میشود که میتواند مؤثر باشد. برای مشاهده مجموعه فیلمهای تقویت مکالمه زبان انگلیسی از فرادرس روی لینک زیر کلیک کنید.

داستان سوم: The Tortoise and the Hare
داستان سوم «The Tortoise and the Hare» نام دارد و تقریباً همه ما در کودکی با آن آشنا شدهایم. در این داستان، خرگوش لاکپشتی را به مسابقه دعوت میکند. خرگوش که به سرعت خود اطمینان دارد، در وسط راه مسابقه چرت میزند. وقتی بیدار میشود، متوجه میشود که لاکپشت از او جلو زده و در آستانه رسیدن به خط پایان است. خرگوش با سرعت میدود، اما بازنده میشود.
از مزایای یادگیری زبان انگلیسی با داستان خرگوش و لاکپشت این است که جملات تکراری زیادی دارد و برای افرادی که در سطح مبتدی هستند، یادگیری را سادهتر میکند. این تکرارها به شما کمک میکند تا لغات جدید را بهتر به خاطر بسپارید.
بخشی از داستان را با ترجمه فارسی مرور میکنیم.
The Tortoise and the Hare
The hare laughed at the slow tortoise. “You will never win this race!” he said. The tortoise smiled and replied, “Slow and steady wins the race.”
The race began. The hare ran very fast and soon left the tortoise far behind. Confident, he decided to take a nap under a tree. Meanwhile, the tortoise kept moving, one step at a time, never stopping.
When the hare woke up, he saw the tortoise near the finish line. He ran as fast as he could, but it was too late. The tortoise crossed the line first.
The hare learned an important lesson that day: overconfidence and laziness can lead to failure, while patience and persistence lead to success.
داستان لاکپشت و خرگوش
خرگوش به لاکپشت آهسته خندید. گفت: «تو هیچوقت در این مسابقه برنده نخواهی شد!»
لاکپشت لبخند زد و پاسخ داد: «آهسته و پیوسته بُرد را به همراه دارد.»
مسابقه آغاز شد. خرگوش بسیار سریع دوید و خیلی زود لاکپشت را پشت سر گذاشت. با اعتمادبهنفس، تصمیم گرفت زیر یک درخت چرت بزند. در همین حال، لاکپشت یک قدم پشت سر دیگر برداشت و هرگز متوقف نشد.
وقتی خرگوش بیدار شد، لاکپشت را نزدیک خط پایان دید. او با تمام سرعت دوید، اما دیر شده بود. لاکپشت اولین کسی بود که خط پایان را رد کرد.
خرگوش آن روز درس مهمی آموخت: اعتمادبهنفس زیاد و تنبلی میتواند به شکست منجر شود، در حالی که صبر و پشتکار باعث موفقیت میشود.
لغات و گرامر داستان سوم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.v) laugh | hare (n.) |
| خندیدن | خرگوش صحرایی |
| laziness (n.) | slow (adj.) |
| تنبلی | کند، آهسته |
دو ساختار گرامری مهم در داستان وجود دارد که در ادامه بررسی میکنیم.
“You will never win this race!” he said.
(این ساختار نقلقول مستقیم است که داخل گیومه گذاشته شده و جمله گوینده را عیناً نقل میکند.)
Overconfidence and laziness can lead to failure, while patience and persistence lead to success.
(این جمله ساختار یک جملهواره قیدی است که از while برای مقایسه یا نشان دادن تضاد بین دو ایده استفاده شده است: تنبلی در برابر صبر).

داستان چهارم: Rikki-Tikki-Tavi
داستان چهارم «Rikki-Tikki-Tavi» نام دارد و نویسنده آن « Rudyard Kipling» است. شاید درباره کتابهای انگلیسی جنگل شنیده باشید که داستان پسری به نام «ماگلی» را روایت میکند. پسری که توسط گرگها بزرگ شده است. این یکی از داستانهای کوتاه نویسنده است که با استقبال زیادی هم روبهرو شد.
داستان درباره موشخرمایی به نام «ریکی تیکی» است که به خانه خانوادهای در هند آورده شده است. او خیلی زود با اعضای این خانواده دوست میشود، اما وظیفه دارد از آنها در برابر مارهایی که در آن منطقه زندگی میکنند محافظت کند.
یادگیری زبان انگلیسی با داستانهایی مانند این به زبانآموزان مبتدی کمک میکند تا لغات جدید یاد بگیرند، زیرا شامل کلمات و عبارتهای زیادی درباره حیوانات و طبیعت است. همچنین روش خوبی برای آشنا شدن با فرهنگهای مختلف است. بخشی از داستان را مرور میکنیم.
Rikki-Tikki-Tavi
Rikki-tikki was a brave young mongoose who lived with a kind family in India. One day, while exploring the garden, he heard a strange sound. It was Nag, a huge cobra, and his wife Nagaina. They were planning to attack the family and take control of the house.
Rikki-tikki knew he had to protect his new home. He puffed up his tail and stood firmly in front of the snakes. Nag hissed, “This house will soon be ours!” But Rikki-tikki jumped quickly and bit Nag with all his strength. The cobra fought back, but the mongoose was faster and braver.
At last, Nag was defeated. Nagaina escaped, but Rikki-tikki was ready to fight her too. The family cheered for their little hero. From that day on, Rikki-tikki became the fearless guardian of the garden.
ریکی تیکی
ریکی تیکی یک موشخرمای جوان و شجاع بود که با خانوادهای مهربان در هند زندگی میکرد. روزی هنگام گشت و گذار در باغ، صدای عجیبی شنید. آن صدا متعلق به «ناگ»، یک مار کبری بزرگ، و همسرش «ناگاینا» بود. آنها قصد داشتند به خانواده حمله کنند و خانه را به تصرف خود دربیاورند.
ریکی تیکی میدانست که باید از خانهی جدیدش محافظت کند. دمش را باد کرد و محکم در برابر مارها ایستاد. ناگ با صدای خشدار گفت: «این خانه به زودی مال ما خواهد شد!» اما ریکی تیکی سریع پرید و با تمام توان ناگ را گاز گرفت. مار کبری مقابله کرد، اما موشخرما فرزتر و شجاعتر بود.
سرانجام، ناگ شکست خورد. ناگاینا فرار کرد، اما ریکی تیکی آماده بود با او هم بجنگد. خانواده برای قهرمان کوچکشان شادی کردند. از آن روز به بعد، ریکی تیکی نگهبان شجاع باغ شد.
لغات و گرامر داستان چهارم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.v) explore | brave (adj.) |
| جستوجو، کشف کردن | شجاع |
| strength (n.) | attack (v.) |
| قدرت، نیرو | حمله کردن |
دو ساختار گرامری مهم در این داستان را در ادامه بررسی کردهایم.
Rikki-tikki was a brave young mongoose who lived with a kind family in India.
(این ساختار یک «Adjective» است که ویژگیهای فاعل را در جمله توصیف میکند.)
Nag was defeated.
(این جمله با ساختار مجهول به کار رفته و برای تأکید بر عملی است که روی Nag انجام شده است، نه اینکه چه کسی آن را انجام داده.)

داستان پنجم: To build a Fire
این داستان کوتاه کلاسیک «To build a Fire» نام دارد و درباره مردی است که در زمستان به سرزمین یوکان در کانادا سفر میکند. هوا خیلی سرد است و او آمادگی آن را ندارد. در نهایت کبریتهایش را که تنها وسیله برای روش کردن آتس هستند از دست میدهد. مرد خیلی زود متوجه میشود که در خطر یخ زدن و مرگ قرار دارد و ناچار میشود تصمیمهای عجیب و سختی بگیرد.
این داستان کشش زیادی دارد و به بهبود مهارتهای زبان انگلیسی کمک میکند. علاوه بر یادگیری لغات جدید و کاربردی، با عبارات و اصطلاحاتی آشنا میشوید که در انگلیسی روزمره با آنها زیاد سروکار دارید. بخشی از داستان را در ادامه میخوانیم.
To build a Fire
The man walked alone on the snowy trail. The sun was hidden, and the temperature was far below freezing. He felt the cold biting at his fingers and toes, but he continued without worry. He believed he was strong enough to reach the camp before dark.
Suddenly, he stepped on thin ice, and his legs were soaked with icy water. His body shook as the freezing cold wrapped around him. “I must build a fire,” he thought. Quickly, he gathered twigs and struck a match. The small flame grew, but snow from the branches above fell and smothered it.
His hands grew numb, and his matches slipped from his fingers. Fear filled his heart. He tried again and again, but the fire would not catch. Alone in the vast white wilderness, the man finally realized how powerful nature was - and how fragile he truly was.
افروختن آتش
مرد تنها در مسیر پوشیده از برف قدم میزد. خورشید پشت ابرها پنهان بود و دما خیلی پایینتر از نقطه انجماد بود. او سرمای سوزناک را در انگشتان دست و پایش احساس میکرد، اما بیتفاوت ادامه داد. باور داشت آنقدر قوی هست که تا قبل از تاریکی به اردوگاه برسد.
ناگهان روی یخ نازک قدم گذاشت و پاهایش در آب یخ غوطهور شد. بدنش لرزید، چون سرمای وحشتناکی او را در بر گرفته بود. با خودش گفت: «باید آتشی روشن کنم.» بلافاصله شاخههای خشک را جمع کرد و کبریتی کشید. شعلهای کوچک زبانه کشید، اما برف از شاخههای بالای سرش فرو ریخت و آن را خاموش کرد.
دستهایش بیحس شدند و کبریتها از انگشتانش لیز خوردند. ترس قلبش را فرا گرفت. بارها تلاش کرد، اما آتش روشن نشد. در دنیای سفید و بیانتها تنها مانده بود. سرانجام فهمید طبیعت چقدر قدرتمند است - و حقیقتاً چقدر شکننده است.

لغات و گرامر داستان پنجم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.adj) soaked | trail (n.) |
| خیس، آغشته | مسیر، راه باریک |
| numb (adj.) | smother (v.) |
| بیحس | پوشانده شدن، خاموش شدن |
ساختار گرامری داستان پنجم را در ادامه بررسی میکنیم.
His body shook as the freezing cold wrapped around him.
(دو عمل در گذشته که همزمان اتفاق افتادهاند و یکی دیگری را همراهی میکند.)
How powerful nature was – and how fragile he truly was.
(در این جمله از «How-clause» برای تأکید و نشان دادن تضاد بین قدرت طبیعت و ضعف انسان استفاده شده است که یک جملهواره است.)
داستان ششم: The Snows of Kilimanjaro
یکی از داستانهای مفید برای یادگیری زبان انگلیسی، «The Snows of Kilimanjaro» اثر ارنست همینگوی است و داستان مردی به نام «هری» را روایت میکند که هنگام سفر به آفریقا به همراه همسرش «هلن»، در اثر زخمی که روی پایش ایجاد میشود، در آستانه مرگ قرار دارد. درحالیکه منتظر کمک است، به گذشته خود فکر میکند و حسرت میخورد که استعداد نویسندگیاش را هدر داده است. او میتوانست داستانهای بزرگی بنویسد، اما تجملگرایی باعث شد که هیچوقت آنها را ننویسد.
این داستان از جملات ساده و کاربردی به سبک خاص همینگوی استفاده میکند. علاوه بر این، موضوعاتی مانند مرگ، زندگی، حسرت و مواردی از این قبیل با ساختارهای دستوری متفاوتی مطرح شده است. بخشهایی از داستان را در ادامه مرور میکنیم.
The Snows of Kilimanjaro
The cot the man lay on was in the wide shade of a mimosa tree, and as he looked out past the shade onto the glare of the plain, there were three of the big birds squatted strangely, while in the sky a dozen more sailed, making quick-moving shadows as they passed.
"They've been there since the day the truck broke down," he said. "Today's the first time any have lit on the ground. I watched the way they sailed very carefully at first in case I ever wanted to use them in a story. That's funny now. "I wish you wouldn't," she said. "I'm only talking," he said. "It's much easier if I talk. But I don't want to bother you."
"You know it doesn't bother me," she said. "It's that I've gotten so very nervous not being able to do anything. I think we might make it as easy as we can until the plane comes."
"Or until the plane doesn't come."
"Please tell me what I can do. There must be something I can do.
برفهای کلیمانجارو
روی تختخوابی زیر سایه یک درخت میموزا دراز کشیده بود و وقتی از میان سایه به دشت خیره شد، سه پرنده بزرگ را دید که به شکل عجیبی نشسته بودند، درحالیکه در آسمان دهها پرنده دیگر پرواز میکردند و با عبورشان سایههایی سریع و متحرک روی زمین میانداختند.
«از روزی که کامیون خراب شد آنجا بودهاند.» او گفت. «امروز اولین باری است که بعضی از آنها روی زمین نشستهاند. اول خیلی با دقت پروازشان را نگاه میکردم، شاید روزی بخواهم در داستانی از آن استفاده کنم. حالا خندهدار به نظر میرسد.»
او گفت: «کاش این حرفها را نمیزدی.»
مرد جواب داد: «فقط دارم حرف میزنم. وقتی صحبت میکنم کار خیلی راحتتر میشود. اما نمیخواهم ناراحتت کنم.»
زن گفت: «میدانی که ناراحت نمیشوم. مشکل این است که خیلی عصبی شدهام، چون نمیتوانم هیچ کاری انجام دهم. فکر میکنم باید تا زمانی که هواپیما بیاید، همه چیز را تا حد ممکن ساده بگیریم.»
مرد گفت: «یا تا وقتی که هواپیما نیاید.»
زن با التماس گفت: «لطفاً بگو چه کاری از دستم برمیآید. باید کاری باشد که بتوانم انجام بدهم.»
لغات و گرامر داستان ششم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| glare (n.) | shade (n.) |
| نور شدید و آزاردهنده | سایه |
| nervous (adj.) | Squat (v.) |
| عصبی، مضطرب | چمباتمه زدن، نشستن روی پاها |
دو ساختار گرامری برای این داستان در نظر گرفته شده که در ادامه توضیح میدهیم.
They've been there since the day the truck broke down.
(در این جمله از «زمان حال کامل» (Present Perfect Tense) استفاده شده است که نشان میدهد پرندهها از زمان مشخصی در گذشته تا آن لحظه همان جا بودهاند.)
I think we might make it as easy as we can until the plane comes.
(جمله با Until نشاندهنده محدودیت زمانی است تا وقتی که هواپیما بیاید.)
داستان هفتم: The Tourist Guide
تا به اینجای مطلب ۶ داستان از ادبیات و رمانهای انگلیسی انتخاب کردیم و ویژگیهای آنها را بررسی کردیم. در ادامه این مطلب، داستان کوتاهی را انتخاب کردهایم که مربوط به ادبیات کلاسیک نیست، اما لغات و ساختارهای گرامری متنوعی دارد و برای سطوح متوسط مناسب است. داستانهای کوتاه سطح متوسط را میتوانید از مطالب قبلی مجله فرادرس نیز مطالعه کنید.
داستان هفتم «The Tourist Guide» نام دارد. شخصیت اصلی داستان، «کارلوس» اصالتاً اهل مکزیک است و بعد از سالها زندگی در آمریکا، تصمیم میگیرد به کشورش بازگردد. او اکنون به عنوان راهنمای گردشگری در «Cancun» فعالیت میکند و به دلیل دانش و مهارتی که در زبان انگلیسی دارد، میان گردشگران آمریکایی بسیار محبوب شده است. این داستان را در ادامه میخوانیم.
The Tourist Guide
Carlos was born and raised in Veracruz, Mexico, but he has been living in New Jersey for over a decade. Since he had an accident and no one could help take care of him; he decided to go back to his country and live there with his family. Now he is a tour guide for American tourists in Cancun.
When the cruise ships come, there are virtually thousands of English-speaking tourists who not only want to see the beaches and restaurants, but are keen to explore the countryside and what the surrounding culture has to offer. Carlos accepts group tours as well as individual tourists. He is quite popular and made himself a name as a knowledgeable guide, who has gained a small fan community on various online travel platforms.
The tours usually start early in the morning and last until late afternoon. Many tourists wonder how Carlos speaks English without an accent. He tells them a little about himself, but that usually leads to more private questions. Carlos is not oblivious; for each question, he has prepared a perfect answer. This is something he had learned in the US.
راهنمای گردشگران
کارلوس در «وراکروز» مکزیک به دنیا آمد و بزرگ شد، اما بیش از یک دهه در نیوجرسی زندگی کرده است. از آنجا که دچار سانحه شد و کسی نبود که از او مراقبت کند، تصمیم گرفت به کشورش بازگردد و همراه خانوادهاش زندگی کند. اکنون او در «کانکون» بهعنوان راهنمای گردشگران آمریکایی فعالیت میکند.
وقتی کشتیهای تفریحی وارد میشوند، هزاران گردشگر انگلیسیزبان به کانکون میآیند که نهنتها میخواهند سواحل و رستورانها را ببینند، بلکه مشتاق هستند روستاها و فرهنگ محلی اطراف را نیز تجربه کنند. کارلوس هم تورهای گروهی و هم تورهای فردی را میپذیرد. او بسیار محبوب است و بهعنوان یک راهنمای آگاه برای خود شهرتی به دست آورده و حتی انجمنی کوچک از طرفداران در پلتفرمهای آنلاین گردشگری پیدا کرده است.
معمولاً تورها از صبح زود آغاز میشوند و تا عصر ادامه دارند. بسیاری از گردشگران تعجب میکنند که کارلوس چطور بدون لهجه، به زبان انگلیسی صحبت میکند. او کمی درباره خودش توضیح میدهد، اما معمولاً همین باعث میشود پرسشهای خصوصی بیشتری مطرح شود. کارلوس آدم بیتفاوتی نیست؛ برای هر سوال، پاسخ مناسبی آماده کرده است. این را در آمریکا یاد گرفته است.
لغات و گرامر داستان هفتم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.adj) keen | virtually (adv.) |
| علاقهمند، مشتاق | تقریباً، به طور کامل |
| oblivious (adj.) | surrounding (adj.) |
| بیتوجه، ناآگاه | اطراف، پیرامونی |
دو ساختار گرامری مهم در این داستان bold شده است که به یادگیری زبان انگلیسی با داستان کمک میکند.
He has been living in New Jersey for over a decade.
(در این جمله از فعل «حال کامل استمراری» (Present Perfect Continuous) استفاده شده که نشان میدهد عملی در گذشته شروع شده و تا الآن ادامه دارد.)
...tourists who not only want to see the beaches,...
(این مثال یک جملهواره موصولی است که درباره «tourists» اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار میدهد.)

داستان هشتم: The Necklace
داستان هشتم «The Necklace» نام دارد و درباره زنی به نام «ماتیلد» است. او زنی فقیر اما خودخواه است و برای شرکت در یک مهمانی باشکوه، گردنبندی را به امانت میگیرد. پس از آنکه گردنبند را گم میکند، او و همسرش سالها کار میکنند تا بتوانند هزینه آن را پرداخت کنند، اما در پایان داستان متوجه میشوند که گردنبند هیچ ارزشی نداشته است. اگر قصد دارید زبان انگلیسی خود را با داستان تقویت کنید، مشاهده فیلم آموزش داستان کوتاه انگلیسی از فرادرس را پیشنهاد میکنیم که لینک آن در ادامه آورده شده است.
روایت داستانی ساده و استفاده از جملاتی با زمانهای گذشته و حال ساده باعث میشود که برای زبانآموزان سطح مبتدی مناسب باشد. همچنین، به دلیل استفاده از لغات و عبارات روزمره، درک آن هم سادهتر شده است. در ادامه بخشی از این داستان کوتاه را برای شما در نظر گرفتهایم.
The Necklace
She was one of those pretty and charming girls, born by a mistake of destiny into a family of clerks. She had no dowry, no expectations, no means of becoming known, appreciated, loved, or married by a rich and distinguished man; and she let herself be married to a little clerk at the Ministry of Public Instruction.
She dressed plainly, because she could not dress well; but she was as unhappy as though she had really fallen from a higher station. She had no clothes, no jewels, nothing. And she loved nothing but that; she felt herself made for that alone. She longed so eagerly to charm, to be envied, to be desired, to be widely attractive and sought after.
گردنبند
او یکی از آن دختران زیبا و دلربا بود که سرنوشتش به اشتباه در خانوادهای کارمند رقم خورد. هیچ جهیزیهای نداشت، هیچ توقعی، هیچ راهی برای شناخته شدن، مورد قدردانی قرار گرفتن، دوست داشته شدن یا ازدواج با مردی ثروتمند و سرشناس نداشت؛ و در نهایت با یک کارمند ساده در وزارت آموزش و پرورش ازدواج کرد.
ساده لباس میپوشید، چون توان خرید لباسهای زیبا را نداشت؛ اما چنان غمگین بود که انگار از طبقهای بالاتر سقوط کرده باشد. نه لباس داشت، نه جواهر، هیچچیز. و جز آنها چیزی را دوست نداشت؛ احساس میکرد فقط برای آنها آفریده شده است. او با اشتیاق فراوان آرزو داشت دلربا باشد، مورد حسادت واقع شود، خواسته شود، جذاب و مورد توجه همه باشد.
لغات و گرامر داستان هشتم
در ادامه، برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.adj) distinguished | dowry (n.) |
| برجسته، سرشناس | جهیزیه |
| envy (v.) | plainly (adv.) |
| غبطه خوردن | ساده، بیزرق و برق |
دو جمله از متن داستان برای بررسی ساختار گرامری انتخاب کردهایم.
She was one of those pretty and charming girls, born by a mistake of destiny…
(در این جمله از فعل مجهول در گذشته برای نشان دادن این موضوع سرنوشت او را به این دنیا آورده بود، استفاده شده است.)
as unhappy as though she had really fallen from a higher station.
(در این مثال از ساختار «As though / as if + Past Perfect» استفاده شده که برای مقایسه غیرواقعی به کار میرود.)
داستان نهم: Lamb to the Slaughter
دو داستان آخر را برای سطوح متوسط و پیشرفته انتخاب کردهایم. داستان نهم «Lamb to the Slaughter» اثر «Roald Dahl» است. این داستان پر از تعلیق و طنز تلخ است و خواننده را تا پایان داستان درگیر میکند. ماجرای آن درباره زن فداکاری به نام «ماری مالونی» است که وقتی شوهرش به او میگوید که قصد ترک کردنش را دارد، با یک پای یخزده بره او را میکشد. ماری به شکلی هوشمندانه آثار جرم را از بین میبرد و حتی پلیس را فریب میدهد تا همان پای بره، یعنی آلت قتاله را بپزند و بخورند.
لغات و ساختارهای بهکاررفته در این داستان کوتاه، چندان پیچیده نیستند و همین موضوع باعث میشود برای زبانآموزانی در سطح Upper-Intermediate مناسب باشد. علاوه بر این، داستان سرشار از لغات جدید، اصطلاحات کاربردی مانند «like a lamb to the slaughter» است و اشاره به فردی مظلوم و بدون حامی دارد که به سوی موقعیت نامطلوبی سوق داده شده است. همچنین داستان، زبان تصویری را روایت میکند که برای درک بهتر بسیار مفید است. بخشی از داستان را در ادامه میخوانید.
Lamb to the Slaughter
Mary Maloney was waiting for her husband to come home. She had prepared the house, lit the fire, and was polishing the furniture. She loved her husband dearly and anticipated his arrival with a mixture of excitement and routine comfort. When he finally walked in, he looked tired and distracted. Mary asked him if he had a good day, and he muttered something absentmindedly.
Suddenly, he told her that he was leaving her. Shocked and unable to respond, Mary felt a strange calm wash over her. In a swift and automatic motion, she went to the freezer, took out a frozen leg of lamb, and struck him. The husband collapsed, and Mary, still in shock, realized she had committed the unthinkable. She quickly began to think of ways to cover her tracks, knowing she had to appear calm and ordinary.
Translation:
بره قربانی
«ماری مالونی» منتظر آمدن شوهرش بود. او خانه را آماده کرده بود، آتش را روشن کرده بود و مبلمان را جلا داده بود. او عاشق شوهرش بود و با ترکیبی از هیجان و آرامش عادی منتظر بازگشت او بود. وقتی سرانجام وارد شد، خسته و پریشان به نظر میرسید. ماری از او پرسید که روز خوبی داشته است یا نه و او چیزی را با بیدقتی زمزمه کرد.
ناگهان به او گفت که قصد دارد او را ترک کند. ماری شوکه شد و نتوانست واکنشی نشان دهد، اما احساس عجیبی از آرامش بر او غالب شد. در حرکتی سریع و ناخواسته، به فریزر رفت، یک پای بره یخزده برداشت و به او ضربه زد. شوهرش افتاد و ماری، هنوز در شوک، فهمید که کاری غیرقابلتصور انجام داده است. او سریع به فکر راهی برای پوشاندن آثار جرم افتاد و میدانست باید آرام و معمولی به نظر برسد.

لغات و گرامر داستان نهم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.adj) distracted | anticipate (v.) |
| حواسپرت، گیج | پیشبینی کردن |
| unthinkable (adj.) | absentmindedly (adv.) |
| غیرقابل تصور | با حواسپرتی |
در ادامه دو ساختار گرامری از داستان را توضیح میدهیم.
She had prepared the house, lit the fire, and was polishing the furniture.
این جمله گذشته کامل است که نشان میدهد که این کارها قبل از آمدن شوهرش انجام شده بود.)
She quickly began to think of ways to cover her tracks.
(در این جمله از مصدر با to استفاده شده است «to cover».)
داستان دهم: The Lottery
داستان آخر که مناسب سطوح پیشرفته است، «The Lottery» نام دارد و اثر معروف «Shirley Jackson» است. ماجرا از این قرار است که در یک شهر کوچک، قرعهکشی سالانه، نتیجه ترسناک و غیرمنتظرهای را به دنبال دارد. این داستان روایت یک سنت عجیب و غریب است: یکی از ساکنان، به طور تصادفی انتخاب شده و قربانی میشود تا رفاه جامعه تضمین شود.
یادگیری زبان انگلیسی با داستان The lottery خواننده را با سبک نگارش تعلیقی و مجموعهای از لغات و افعال حسی آشنا میشود. توصیفات آن برای زبانآموزان بسیار جالب است و در عین حال جنبه آموزشی نیز دارد. بخشی از آن را در ادامه میخوانیم.
The Lottery
The morning of June 27th was clear and sunny, with the fresh warmth of a full-summer day. The villagers began to gather in the town square, chatting quietly among themselves, greeting one another with casual smiles. Children ran around collecting stones, laughing, while the adults exchanged small talk about crops, the weather, and daily life.
Mr. Summers, the official conducting the lottery, arrived carrying a black wooden box. The villagers fell silent as he placed the box on the stool and began to call the names. Everyone drew slips of paper from the box. Murmurs spread as the results were tallied.
Tessie Hutchinson laughed nervously at first, joking with her neighbors, but her smile faded when she realized that her slip had been chosen. A tense hush fell over the crowd, and the true gravity of the lottery was revealed.
قرعهکشی
صبح روز ۲۷ ژوئیه، هوا صاف و آفتابی بود و گرمای مطبوع یک روز کامل تابستانی را داشت. اهالی روستا در میدان شهر گرد هم جمع شدند، به آرامی با هم صحبت میکردند و به یکدیگر با لبخندهای ساده سلام میدادند. کودکان با جمع کردن سنگها بازی میکردند و میخندیدند، در حالیکه بزرگترها درباره محصولات کشاورزی، هوا و زندگی روزمره گفتوگو میکردند.
آقای «سامرز»، مسئول اجرای قرعهکشی، وارد شد و جعبه چوبی سیاه را همراه خود آورد. وقتی جعبه را روی چهارپایه گذاشت و شروع به خواندن اسامی کرد، اهالی سکوت کردند. همه برگههای قرعهکشی را از جعبه برداشتند. وقتی نتایج جمعآوری شد، همه شروع به پچپچ کردند.
«تسی هاتچینسون» ابتدا خنده عصبی میکرد و با همسایگان شوخی میکرد، اما وقتی فهمید برگه او انتخاب شده است، لبخندش محو شد. سکوت سنگینی بر جمعیت حاکم شد و جاذبه واقعی قرعهکشی آشکار شد.
لغات و گرامر داستان دهم
در ادامه برخی از لغات و ساختارهای گرامری داستان را توضیح میدهیم.
| لغات داستان اول | |
| (.v) conduct | gather (v.) |
| اداره کردن، هدایت کردن | جمع شدن |
| gravity (n.) | slip (of paper) (n.) |
| جدیت، اهمیت | یک تکه کاغذ |
ساختار گرامری دو جمله از داستان فوق را نیز بررسی میکنیم.
Children ran around collecting stones, laughing, while the adults exchanged small talk…
(این جمله به چند اتفاق در گذشته اشاره میکند که طور همزمان اتفاق افتاده است.)
Her smile faded when she realized that her slip had been chosen.
(در این جمله از زمان گذشته کامل مجهول استفاده شده است.)
فیلم آموزش کتاب های زبان انگلیسی با فرادرس
برای برخی از زبانآموزان، خواندن کتابهای زبان انگلیسی خستهکننده است و ترجیح میدهند از منابع دیگری مانند اپلیکیشن یا پادکست در کنار آنها استفاده کنند تا هم جنبه آموزشی و هم جنبه سرگرمی داشته باشد و لذت یادگیری را دوچندان کند. برای آن دسته از افرادی که به دیدن فیلمهای آموزش زبان انگلیسی علاقهمند هستند، فرادرس مجموعهای را تهیه کرده است که بر اساس کتابهای معتبر آموزش زبان انگلیسی مانند Touchstone و Amercian English File طراحی شده است.
در این فیلمهای آموزشی، هر یک از فصلهای کتاب به طور کامل بررسی میشود و تمام سطوح را از مقدماتی تا پیشرفته پوشش میدهد. این مجموعه مناسب افرادی است که به صورت خودآموز مشغول یادگیری و مطالعه زبان انگلیسی هستند. برای مشاهده مجموعه فیلمهای آموزش کتابهای زبان انگلیسی از فرادرس روی لینک زیر کلیک کنید.

جمعبندی
در این آموزش نحوه یادگیری زبان انگلیسی با داستان کوتاه را توضیح دادیم و ۱۰ داستان معروف را به صورت خلاصه، همراه با ترجمه فارسی و آموزش لغات و دستور زبان کاربردی بررسی کردیم. ۶ داستان اول برای سطوح مقدماتی مناسب است و ۴ داستان آخر را برای سطوح متوسط تا پیشرفته توصیه میکنیم.
با خواندن این داستانهای کوتاه، زبانآموزان میتوانند به مرور مهارتهای درک مطلب و نوشتاری خود را بهبود دهند و در کنار آن، اسپیکینگ خود را نیز تقویت کنند. پیشنهاد میکنیم برای یادگیری بهتر هر داستان را چند بار بخوانید و برای لغات و اصطلاحات جدید و کاربردی، چند مثال را تمرین کنید. برای یادگیری گرامر نیز میتوانید از تمرینهای مختلف کمک بگیرید یا از منابعی مانند کتاب Grammar in Use کمک بگیرید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
- آموزش خواندن ساعت به انگلیسی – رایگان و به زبان ساده
- جواب دادن تلفن به انگلیسی + عبارت های مهم و کاربردی
- طرز صحیح نوشتن اعداد انگلیسی — با مثال و ساده
- آموزش اعداد به انگلیسی – با مثال و تمرین
- داستان کوتاه انگلیسی با افعال گذشته استمراری + ترجمه و نکات گرامری
- قواعد جمله سازی در انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سیلاب در زبان انگلیسی چیست ؟ – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- اعضای خانواده به انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- سلام و احوالپرسی به انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان + نمونه متن، ترجمه و بررسی اصطلاحات
- اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران – با معنی و مکالمه
- برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا شروع کنیم ؟ — بهترین راهنمای رایگان
- ۳۰ روش تقویت مکالمه انگلیسی – راهنمای کامل و ساده
- نمونه ایمیل رسمی انگلیسی – قالب های متنوع، با ترجمه
- طریقه نوشتن ایمیل رسمی به انگلیسی – از صفر تا صد
- آموزش کمک خواستن به انگلیسی + نمونه مکالمه، مثال و تلفظ صوتی
- اصطلاحات رایج انگلیسی در بازرگانی – ۱۰۰ عبارت مهم با معنی
- کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی + 600 کلمه کاربردی و ضروری
- اعداد ترتیبی در انگلیسی — مثال و تمرین
- کاربرد ویرگول در زبان انگلیسی — کامل و با مثال
- کاربرد علامت سوال در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- بهترین کتاب گرامر زبان انگلیسی – معرفی 43 عنوان ضروری
- توصیف ظاهر افراد به انگلیسی – صفات ظاهری پرکاربرد + مثال و تمرین
- کشورها و ملیت ها به انگلیسی – توضیح گرامر ملیت + تمرین و تلفظ
- اعضای صورت به انگلیسی + مثال، مکالمه، تمرین، تلفظ و ترجمه فارسی
- مسافرت به انگلیسی — 7 روش استفاده در مکالمه + تلفظ و ترجمه فارسی
- آدرس دادن به انگلیسی — آموزش اصطلاحات رایج + مثال و تلفظ
- اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال
- اصول نامه نگاری انگلیسی – هر آنچه باید بدانید + مثال
- 150 ضرب المثل انگلیسی رایج و کاربردی که باید بدانید + ترجمه و تلفظ












