کاربرد for در زبان انگلیسی – هر آنچه باید بدانید

۲۱۵۸ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۲۳ دقیقه
کاربرد for در زبان انگلیسی – هر آنچه باید بدانید

for یکی از کلمات پرکاربرد در زبان انگلیسی است که بیشتر در نقش حرف اضافه و در برخی کاربردها در نقش حرف ربط استفاده می‌شود. مهم‌ترین کاربرد آن، اشاره به ارتباط بین دو چیز یا دلیل کاری است. در این مطلب قصد داریم به کاربرد for در زبان انگلیسی بپردازیم و آن را با کلمات مشابه مقایسه کنیم. علاوه بر این مثال‌های متعددی ارائه می‌کنیم تا یادگیری این مبحث برای زبان‌آموزان آسان‌تر شود و در نهایت نیز چند نمونه‌سوال برای خودآزمایی از مطالب ارائه شده در این آموزش در اختیار زبان‌آموزان قرار می‌دهیم.

997696

کاربرد for در زبان انگلیسی چیست؟

for در زبان انگلیسی هم در نقش حرف اضافه و هم در نقش حرف ربط به کار می‌رود. for در جایگاه حرف اضافه کاربردهای فراوانی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • برای اشاره به جایی که کسی یا چیزی به سمت آن می‌رود: برای توصیف مقصد مسیری که فرد همان لحظه آغاز کرده است از for استفاده می‌شود.

He just left for the office.

او همین حالا به سمت دفتر رفت.

We're heading for home.

به داریم به سمت خانه می‌رویم.

When's the next train for London?

قطار بعدی به سمت لندن کی راه می‌افتد؟

Follow the signs for the train station.

تابلوها را دنبال کن تا به ایستگاه قطار برسی.

They were running for the bus.

آن‌ها به دنبال اتوبوس می‌دویدند.

The roads were busy with people heading for the coast.

جاده‌ها پر بود از افرادی که به سمت ساحل می‌رفتند.

The team was on course for victory.

تیم در مسیر پیروزی بود.

The alarm sent people for the exits.

صدای زنگ هشدار مردم را به سمت درهای خروجی فرستاد.

  • برای اشاره به تعلق داشتن چیزی به کسی: کاربرد دیگر for در زبان انگلیسی برای اشاره به چیزی است که کسی برای فردی دیگر آماده یا تهیه کرده است.

Are there any letters for me?

نامه‌ای برای من آمده است؟

This present is for you.

این هدیه برای توست.

She baked a cake for me.

او کیکی برای من پخت.

We're having a collection for Tom's retirement present.

ما داریم برای هدیه بازنشستگی «تام» پول جمع می‌کنیم.

Your shoes will be repaired and ready for you to collect on Thursday.

کفش‌های شما تا پنج‌شنبه تعمیر و آماده می‌شوند که تحویل بگیرید.

A young girl came up to me and asked for money.

دختر جوانی به سمت من آمد و درخواست پول کرد.

There's a letter for you on the table.

نامه‌ای برای شما روی میز است.

  • برای اشاره به تعلق داشتن چیزی به چیزی: برای توصیف ویژگی‌های بخشی از چیزی از for استفاده می‌شود.

There's a separate slot for out-of-town mail.

جایگاه جداگانه‌ای برای نامه‌های خارج شهر وجود دارد.

Are these the tires for this car?

چرخی برای این ماشین هست؟

The scenery for the play is beautiful.

صحنه نمایش بسیار زیباست.

This food is for the party.

غذا برای مهمانی است.

یادگیری زبان
  • برای اشاره به مخاطب یا مشتری چیزی: کاربرد دیگر for در زبان انگلیسی برای بیان مناسب بودن چیزی برای فردی است.

The store sells suits for tall men.

این فروشگاه کت‌وشلوار مناسب مردهای قدبلند می‌فروشد.

This is just right for me.

این کاملا مناسب من است.

That job is not for me.

آن شغل مناسب من نیست.

Who's the best person for the job?

چه کسی بهترین فرد برای انجام آن کار است؟

Police are still looking for clues in their search for the missing girl.

پلیس هنوز در تحقیقات خود برای پیدا کردن دختر گم‌شده، به دنبال سرنخ می گردد.

He had a deep affection for his aunt.

او علاقه زیادی به خاله خود داشت.

  • برای اشاره به هدف چیزی: برای توصیف قصدی که از انجام کاری داریم for را به کار می‌بریم.

I’m going for some breakfast. I’m really hungry.

من قصد دارم بروم صبحانه بخورم. خیلی گرسنه‌ام.

She leaves on Friday for a 15-day cruise around the Mediterranean.

او جمعه راه می‌افتد تا به سفری پانزده روزه دور دریای مدیترانه برود.

I wear these old trousers for painting.

من آن شلوار کهنه را برای رنگ زدن می‌پوشم.

There are several plots of land for sale.

چندین قطعه زمین برای فروش وجود دارد.

We had some friends round for lunch yesterday.

دیروز چند نفر از دوستان برای ناهار مهمان ما بودند.

The polish is not for use on wooden surfaces.

روغن جلا برای صطوح چوبی مناسب نیست.

Don't take the game too seriously, it's just for fun.

بازی را خیلی جدی نگیر، فقط برای سرگرمی است.

نکته: در زبان انگلیسی برای سوال پرسیدن در مورد دلیل چیزی یا کار از عبارت what … for استفاده می‌کنیم. توجه داشته باشید که این ساختار در محاوره و متن‌های غیررسمی کاربرد دارد و در ایمیل‌های رسمی و متن‌های علمی استفاده نمی‌شود.

What are you here for?

به چه دلیل اینجا هستی؟

***

What are they doing it for?

آن‌ها به چه دلیل چنین کاری می‌کنند؟

  • برای اشاره به دلیل انجام کاری: این کاربرد را می‌توان زیرمجموعه کاربرد قبلی محسوب کرد. برای اشاره به ویژگی‌های زمانی و مکانی کاری که قصد انجام آن را داریم for را به کار می‌بریم.

She's dressing for dinner.

او مشغول لباس پوشیدن برای شام است.

Squirrels were storing nuts for the winter.

سنجاب‌ها مشغول جمع کردن فندق برای زمستان هستند.

He's making plans for retirement.

او مشغول برنامه ریختن برای بازنشستگی است.

I need some money for tonight.

من برای امشب مقداری پول لازم دارم.

  • برای اشاره به مرجع چیزی: کاربرد دیگر for در زبان انگلیسی برای بیان شرایطی فردی در موقعیتی خاص است.

Seeing her again must be difficult for you.

حتما دیدار دوباره او برای تو سخت است.

It's time for us to get busy.

وقتش رسیده است که ما مشغول شویم.

For him to confess would be painful.

اعتراف کردن برای او دردناک خواهد بود.

That's too heavy for you to carry.

حمل کردن آن برای تو زیادی سنگین خواهد بود.

The pitcher is famous for the speed of his delivery.

این پرتاب‌کننده بیسبال به سرعت ضربه‌هایش معروف است.

He decided to forsake politics for journalism.

او تصمیم گرفت به خاطر روزنامه‌نگاری، سیاست را کنار بگذارد.

Coppola garnered several Oscar awards for 'The Godfather'.

«کاپولا» بعد از فیلم پدرخوانده چندین جایزه اسکار برنده شد.

She was publicly acclaimed for her contribution to the discovery.

او برای مشارکت خود در این کشف بین مردم تحسین می‌شود.

  • برای اشاره به روش کمک به انجام شدن کاری: این کاربرد به نوعی اصطلاح محسوب می‌شود و برای اشاره به نتیجه مثبت کاری برای فرد یا افرادی استفاده می‌شود.

We are working for the good of humanity.

ما به صلاح انسانیت عمل می‌کنیم.

This is for your own good.

این کار فقط به صلاح خودت است.

They believe that they are acting for the best.

آن‌ها فکر می‌کنند به بهترین شکل عمل می‌کنند.

for در زبان انگلیسی
  • برای اشاره به روش به دست آوردن چیزی: کاربرد دیگر for در زبان انگلیسی برای بیان کاری است که باید انجام دهیم تا چیزی در دسترس ما قرار بگیرد.

For more information, call our main office.

برای اطلاعات بیشتر با دفتر اصلی ما تماس بگیرید.

Everybody ran for safety when the shooting started.

وقتی تیراندازی شروع شد، همه به دنبال پناهگاهی گشتند.

He wrote off for more information.

او یادداشتی نوشت تا اطلاعات بیشتری به دست بیاورد.

The film was nominated for an Academy Award.

فیلم نامزد جایزه آکادمی شد.

I've applied for several jobs since leaving university.

او از زمانی که دانشگاه را تمام کرد برای شغل‌های زیادی درخواست فرستاد.

You have to get there early for the best seats.

باید زود به آن‌جا برسی تا بهترین صندلی‌ها نصیبت شود.

50 percent is needed for a pass.

باید پنجاه درصد نمره را بگیری تا موفق شوی.

  • برای اشاره به طرفداری و حمایت از کسی یا چیزی: برای نشان دادن طرفداری از for و برای نشان دادن مخالفت از against استفاده می‌کنیم.

Which candidate are you for?

طرفدار کدام نامزد هستی؟

You're either for me or you're against me.

تو یا طرفدار من هستی یا علیه من.

I am all for freedom of speech.

من سراپا طرفدار آزادی بیان هستم.

Are you for or against the new proposals?

تو موافق پیشنهادهای مطرح‌شده هستی یا مخالف؟

Who will you be voting for at the next election?

انتخابات بعدی به چه کسی رای می‌دهی؟

Three cheers for the winner!

سه هورا برای برنده!

Anyone for coffee?

کسی مایل به خوردن قهوه هست؟

  • برای اشاره به احساسات: برای توصیف کاری که از روی شدت احساسی انجام می‌شود، از for قبل از اشاره به آن احساس استفاده می‌کنیم.

He shouted for joy.

او از روی شادی فریاد زد.

He wept for sorrow.

او از روی غم گریه کرد.

The children had a lot of respect for their teacher.

بچه‌ها احترام زیادی به معلم خود می‌گذاشتند.

Her feelings for him had changed.

احساساتش نسبت به او تغییر کرده بود.

  • برای اشاره به کسی یا چیزی که دلیل احساسی است: کاربرد دیگر for در زبان انگلیسی برای بیان احساس و دلیل آن است.

He was hungry for praise.

او تشنه تقدیر بود.

They are longing for home.

آن‌ها مشتاق خانه هستند.

I can't help feeling sorry for him.

من نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم تا برای او تاسف نخورم.

She has a taste for spicy food.

او به غذای تند علاقه دارد.

  • برای اشاره به زمان یا مکان: برای توصیف فاصله مکانی یا مدت زمان رخ دادن چیزی از for استفاده می‌کنیم.

You can see for miles from the top of the hill.

از بالای تپه تا چند مایلی دیده می‌شود.

She won't be here for long.

او مدت زیادی اینجا نمی‌ماند.

She won't get here for hours.

او تا چند ساعت دیگر به اینجا نمی‌رسد.

We're staying there for the summer.

ما تمام تابستان آن‌جا می‌مانیم.

We get cut-rate electricity for six hours each night.

ما هر شب شش ساعت برق ارزان‌قیمت داریم.

Mr Black has been a client of this firm for many years.

چندین سال می‌شود که آقای «بلک» مشتری این اداره است.

The network will be down for an hour for maintenance.

اینترنت یک ساعت برای تعمیر و نگهداری قطع می‌شود.

I feel like I've been cooped up in this flat for days.

احساس می‌کنم چند روز است که در این آپارتمان گیر افتاده‌ام.

It feels like we've been walking for miles.

انگار چندین کیلومتر پیاده‌روی کرده‌ایم.

There’s a lovely open-air pool near us. We usually go there for a couple of hours in the evenings when it’s warm enough.

استخر روباز زیبایی نزدیک ماست. معمولا عصرها وقتی هوا گرم می‌شود یکی دو ساعت به آن‌جا می‌رویم.

نکته اول: برای اشاره به مدت زمان انجام شدن چیزی در زبان انگلیسی، از دو ساختار in و for می‌توان استفاده کرد. in به زمان آغاز شدن کار در آینده اشاره می‌کند و for به طول مدت انجام شدن آن از زمان شروع تا پایان.

We’re going to Cape Town for two months.

(We will spend two months in Cape Town.)

ما قصد داریم دو ماه در «کیپ تاون» بمانیم.

We’re going to Cape Town in two months.

(We’re leaving to go to Cape Town two months from now.)

ما دو ماه دیگر قصد داریم به «کیپ تاون» برویم.

نقش for در زبان انگلیسی

نکته دوم: بعد از فعل منفی در جمله انگلیسی دو حرف اضافه in و for هر دو به یک معنی به کار می‌روند. استفاده از in در انگلیسی آمریکایی کاربرد بیشتری دارد.

I haven’t seen him in five years.

I haven’t seen him for five years.

پنج سال است که او را ندیده‌ام.

  • برای مقایسه: برای مقایسه چیزی با دیگر اجزای آن گروه یا برای مقایسه چیزی با حالت عادی آن از for استفاده می‌کنیم.

She's rather immature for her age, don't you think?

او نسبت به سن خود کمی نابالغ است، تو اینطور فکر نمی‌کنی؟

For every two people in favour of the law there are three against.

به ازای هر دو نفر که با این قانون موافق‌اند، سه نفر مخالف آن هستند.

For a man of his wealth he's not exactly generous.

او در جایگاه مردی با آن ثروت، چندان سخاوتمند نیست.

He plays very well for a beginner.

او به عنوان فردی تازه‌کار خیلی خوب بازی می‌کند.

Can I swap this t-shirt for another one?

می‌توانم این تی‌شرت را با یکی دیگر عوض کنم؟

  • برای اشاره به زمان رخ دادن اتفاقی: برای اشاره به زمان رخ دادن اتفاقی که برای آن برنامه ریخته‌ایم از for استفاده می‌کنیم.

The wedding is planned for next April.

برنامه‌ریزی شده که مراسم عروسی آپریل سال بعد برگزار شود.

We've invited her for 8 p.m.

ما او را برای ساعت هشت دعوت کرده‌ایم.

They planned a special celebration for her birthday.

او جشن خاصی برای تولد خود برنامه‌ریزی کرده است.

They're making the most elaborate preparations for the wedding.

آن‌ها مشغول ترتیب دادن پیچیده‌ترین تدارک‌ها برای مراسم عروسی هستند.

I'd like an appointment with the doctor for some time this week.

من در این هفته وقت ملاقاتی با دکتر می‌خواهم.

  • برای اشاره به جایگزین شدن فردی یا چیزی: برای اشاره به کسی یا چیزی که به جای فردی یا چیزی دیگر کاری را انجام می‌دهد از for استفاده می‌کنیم.

Would you go to the store for me?

به جای من به فروشگاه می‌روی؟

Johnson is now batting for Smith.

در حال حاضر «جانسون» به جای «اسمیت» چوب بیسبال را در دست گرفته است.

  • برای نشان دادن نمایندگی از دیگری: برای اشاره به کسی که به نمایندگی از کسی کاری را انجام می‌دهد از for استفاده می‌شود.

His lawyer will act for him in this affair.

وکیلش در این امر به نمایندگی از او عمل می‌کند.

I'm sure I speak for everyone here when I say “Well Done!”

مطمئنم وقتی می‌گویم «آفرین» از طرف همه کسانی که اینجا هستند، حرف می‌زنم.

  • برای اشاره به کسی یا چیزی که فردی به آن خدمت می‌کند: برای بیان کاری که برای فرد دیگری انجام می‌دهیم یا اشاره به اینکه کسی برای سازمانی کار می‌کند از for استفاده می‌کنیم.

What else can I do for you?

دیگر چه کاری می‌توانم برای شما انجام دهم؟

Let me carry that bag for you.

بگذار آن کیف را برای تو بیاورم.

They fought and died for their country.

آن‌ها برای کشور خود جنگیدند و کشته شدند.

He plays for Manchester United.

او در تیم «منچستر یونایتد» بازی می‌کند.

Many people in the town used to work for the steel company.

بیشتر مردم شهر قبلا در شرکت فولاد کار می‌کردند.

Do you still work for the government?

تو هنوز برای دولت کار می‌کنی؟

  • برای اشاره به فردی که کاری به خاطر او انجام می‌شود: این کاربرد می‌تواند جزوی از کاربرد بالا باشد.

She bought a teapot for her sister.

او قوری‌ای برای خواهر خود خرید.

Mike Cranham and his staff at the hotel cook for 800 people a day, on average.

«مایک کرنهام» و پرسنلش روزانه به طور متوسط برای هشتصد نفر غذا آماده می‌کنند.

Let me carry those bags for you.

اجازه بده آن کیف‌ها را برای تو بیاورم.

Hello, what can I do for you?

سلام، چه کاری از من برای شما برمی‌آید؟

My sister will take care of the dog for us while we're away.

وقتی ما نیستیم خواهرم مراقب سگ خواهد بود.

  • برای اشاره به معنی عبارت یا کلمه: کاربرد دیگر for در زبان انگلیسی برای توضیح معنی کلمه‌ای در زبانی دیگر یا توصیف عبارتی در رشته‌ای خاص است.

What's that symbol for?

این نشانه چه چیزی است؟

We had to learn chemical formulae at school, but I can only remember H2O for water.

در مدرسه باید فرمول‌های شیمیایی زیادی را یاد می‌گرفتیم اما من فقط H2O را به یاد دارم که فرمول آب است.

The green light is for go.

چراغ سبز یعنی برو.

What's the Spanish word for "vegetarian"?

معادل اسپانیایی «گیاه‌خوار» چه می‌شود؟

آموزش زبان

  • برای اشاره به قیمت چیزی: برای بیان قیمت چیزی و مقدار آن از for استفاده می‌کنیم.

2 for £2 or £1.36 each.

(Two for two pounds or one pound thirty-six each.)

دو تا، دو پوند یا یکی، یک و سی و شش پوند.

I got 124 euros for 100 pounds at today’s exchange rate.

من در نرخ تبدیل امروز ۱۲۴ یورو در ازای ۱۰۰ پوند گرفتم.

How much did you pay for the tickets?

چقدر برای آن بلیت‌ها پرداخت کرده‌ای؟

£4 for an orange juice? That's just daylight robbery!

چهار پوند برای یک آب پرتقال؟ این دزدی در روز روشن است!

The company pays £220 a week for people to act as couriers.

این شرکت به مردم هفته‌ای ۲۲۰ پوند می‌دهد تا راهنمای گردشگری شوند.

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم for در زبان انگلیسی می‌تواند در نقش حرف ربط در جمله به کار برود. مهم‌ترین کاربرد این کلمه به عنوان حرف ربط برای اشاره به دلیل چیزی است. این کاربرد در ساختارهای رسمی و ادبی به جای because استفاده می‌شود. به مثال زیر دقت کنید تا با این کاربرد بهتر آشنا شوید.

Chasing the white stag through the forests, never catching it, of course, for it is a creature of legend.

میان جنگل‌ها به دنبال گوزن نر می‌رود اما صدالبته هرگز او را نمی‌گیرد، چراکه موجودی افسانه‌ای است.

کاربرد مهم دیگر for در افعال دو یا چند بخشی است. به مثال‌های زیر از این کاربرد دقت کنید.

She’s been caring for her mother for years.

او سال‌هاست که مراقب مادر خود است.

It’s not a good time to look for it now. We have to go.

الان وقت خوبی نیست که به دنبال آن بگردی. باید برویم.

تفاوت حرف اضافه for با of و to

پیش از این کاربرد for در زبان انگلیسی را به صورت مفصل بررسی کردیم. در ادامه این مطلب به کاربردهای مشابه آن با حرف اضافه دیگر، یعنی of و to می‌پردازیم و ویژگی‌های هر یک را مقایسه می‌کنیم.

مهم‌ترین کاربردهای for عبارتند از:

  • برای اشاره به کاربرد چیزی:

This place is for exhibitions and shows.

اینجا برای نمایشگاه و تئاتر است.

I baked a cake for your birthday.

من کیکی برای تولد تو پختم.

I put a note on the door for privacy.

من برای خلوت داشتن، یادداشتی روی در گذاشتم.

She has been studying hard for the final exam.

او سخت مشغول درس خواندن برای آزمون نهایی بوده است.

  • برای اشاره به دلیل چیزی:

I am so happy for you.

من خیلی برای تو خوشحالم.

We feel deeply sorry for your loss.

ما واقعا بابت فقدان تو متاسفیم.

For this reason, I’ve decided to quit this job.

به این دلیل، تصمیم گرفته‌ام از این شغل استعفا بدهم.

  • برای اشاره به زمان یا مدت:

He’s been famous for many decades.

چندین دهه می‌شود که او مشهور است.

I attended the university for one year only.

من فقط یک سال به آن دانشگاه رفتم.

This is all I have for today.

این همه چیزی است که امروز دارم.

مهم‌ترین کاربردهای of عبارتند از:

  • برای اشاره به تعلق داشتن یا ارتباط داشتن با چیزی:

The secret of this game is that you can’t ever win.

راز این بازی این است که هرگز نمی‌توانی در آن برنده شوی.

The highlight of the show is at the end.

نکته جالب‌توجه نمایش در آخر آن است.

The first page of the book describes the author’s profile.

اولین صفحه کتاب ویژگی‌های نویسنده را توصیف می‌کند.

Don’t touch it. That’s the bag of my friend’s sister.

به آن دست نزن. کیف خواهر دوستم است.

I always dreamed of being rich and famous.

من همیشه رویای ثروتمند و مشهور بودن داشتم.

  • برای اشاره به مرجع چیزی:

I got married in the summer of 2000.

من در تابستان سال ۲۰۰۰ ازدواج کردم.

This is a picture of my family.

این عکسی از خانواده من است.

I got a discount of 10 percent on the purchase.

من تخفیفی ده درصدری روی آن خرید گرفتم.

  • برای اشاره به مقدار یا تعداد:

I drank three cups of milk.

من سه فنجان شیر نوشیدم.

A large number of people gathered to watch the show.

تعداد زیادی از مردم برای تماشای نمایش جمع شده‌اند.

I had only four hours of sleep during the last two days.

من در دو روز گذشته فقط چهار ساعت خوابیده‌ام.

He got a perfect score of 5 on his writing assignment.

او برای نوشتن انشای خود، پنج نمره کامل گرفت.

for و to

مهم‌ترین کاربردهای to عبارتند از:

  • برای اشاره به جهت حرکت:

I am heading to the entrance of the building.

من دارم به سمت ورودی ساختمان می‌روم.

The package was mailed to Mr. Kim yesterday.

این بسته دیروز برای آقای «کیم» فرستاده شده است.

All of us went to the movie theater.

همه ما به سالن سینما رفتیم.

Please send it back to me.

لطفا آن را برای من پس بفرست.

  • برای اشاره به محدوده یا نقطه پایان چیزی:

The snow was piled up to the roof.

برف تا سقف جمع شده بود.

The stock prices rose up to 100 dollars.

قیمت سهام به صد دلار رسید.

  • برای اشاره به ارتباط بین دو مورد:

This letter is very important to your admission.

این نامه خیلی برای پذیرش تو مهم است.

My answer to your question is in this envelop.

پاسخ سوال تو در این پاکت است.

Do not respond to every little thing in your life.

به تمام اتفاقات کوچک زندگی خود واکنش نشان نده.

  • برای اشاره به دوره زمانی:

I work nine to six, Monday to Friday.

من از دوشنبه تا جمعه، ساعت نه تا شش کار می‌کنم.

It is now 10 to five.

ساعت ده دقیقه به پنج است.

تفاوت کاربرد for و to در زبان انگلیسی

همان‌طور که می‌دانید در زبان انگلیسی از دو حرف اضافه for و to برای اشاره به دلیل چیزی یا هدف کاری اشاره می‌شود. در بیشتر جملاتی که با یکی از این دو ساختار ساخته می‌شوند for و to به یک معنی به کار می‌روند اما ساختار جمله آن‌ها یکسان نیست. به مثال‌های زیر دقت کنید.

A: Why are you going home?

B: I’m going home to feed my cats.

NOT: B: I’m going home for feed my cats.

A: چرا به خانه می‌روی؟

B: به خانه می‌روم تا به گربه‌های خود غذا بدهم.

A: Why did you travel to London?

B: I traveled to London to improve my English.

A: چرا به لندن سفر کردی؟

B: به لندن سفر کردم تا زبان انگلیسی‌ام را بهبود بدهم.

A: Why did she buy a cake?

B: She bought a cake for her brother’s birthday.

A: چرا او کیک خرید؟

B: برای تولد برادرش کیک خرید.

A: Why did you go to the museum yesterday?

B: I went to the museum for a lecture on modern art.

A: چرا دیروز به موزه رفتی؟

B: برای سخنرانی‌ای در مورد هنر مدرن به موزه رفتم.

همان‌طور که در مثال‌های بالا می‌بینید وقتی هدف یا دلیلی که در جمله به آن اشاره شده، «اسم» (Noun) باشد از for استفاده می‌کنیم و اگر هدف در نقش «فعل» (Verb) بیان شده باشد to را به کار می‌بریم. به مثال‌های زیر از مقایسه این دو ساختار دقت کنید.

I bought a present to give to Sarah on her birthday. (verb)

من هدیه‌ای خریدم تا در روز تولد سارا به او بدهم.

***

I bought a present for Sarah’s birthday. (noun)

من هدیه‌ای برای تولد سارا خریدم.

I drink coffee to feel more awake. (verb)

من قهوه می‌نوشم تا بیشتر احساس سرحالی کنم.

***

I drink coffee for its wonderful taste. (noun)

من قهوه را برای طعم فوق‌العاده آن می‌خورم.

I’m exercising to stay healthy. (verb)

من ورزش می‌کنم تا سالم بمانم.

***

I’m exercising for my health. (noun)

من برای سلامت خود ورزش می‌کنم.

کاربرد های دیگر to

پیش از این به تفاوت اصلی بین to و for در جایگاه حرف اضافه در زبان انگلیسی اشاره کردیم. در ادامه به کاربردهای دیگر هر کدام از این دو می‌پردازیم. در ادامه به مهم‌ترین کاربردهای to اشاره می‌کنیم.

کاربرد to در اشاره به جهت حرکت یا تغییر مسیر

وقتی قصد داشته باشیم به جهت حرکت یا انتقال چیزی از جایی به جای دیگر اشاره کنیم از حرف اضافه to استفاده می‌کنیم. به مثال‌های زیر دقت کنید.

I need you to take these books to Mary.

از تو می‌خواهم این کتاب‌ها را پیش ماری ببری.

We are going to Paris next Tuesday.

ما سه‌شنبه هفته بعد به پاریس می‌رویم.

کاربرد to به همراه مصدر فعل

حرف اضافه to معمولا همراه با «مصدر فعل» (Infinitive) به کار می‌رود. در این ساختار فعل دیگری قبل از to در جمله می‌آید که فعل اصلی جمله است. مثال‌های زیر را در نظر بگیرید.

Nina loves to talk on the phone.

«نینا» عاشق حرف زدن با تلفن است.

When do you want to eat dinner?

کی می‌خواهی شام بخوری؟

We’re going to meet the Queen tomorrow!

فردا می‌خواهیم به دیدن ملکه برویم!

کاربرد to در مقایسه بین دو چیز

برای بیان چیزی که به چیز دیگری ترجیح می‌دهیم، از حرف اضافه to در زبان انگلیسی استفاده می‌کنیم. به مثال‌های زیر دقت کنید تا با این کاربرد بهتر آشنا شوید.

I prefer coffee to tea.

من قهوه را به چای ترجیح می‌دهم.

She prefers reading books to watching movies.

او کتاب خواندن را به تماشای فیلم ترجیح می‌دهد.

کاربرد های دیگر for در زبان انگلیسی

کاربرد های دیگر for

در زبان انگلیسی for هم در نقض حرف اضافه و هم در نقش حرف ربط به کار می‌رود. در ادامه به کاربردهای دیگر این کلمه اشاره می‌کنیم.

کاربرد for برای بیان تشکر یا قدردانی

در زبان انگلیسی وقتی قصد تشکر کردن از کسی را داشته باشید، معمولا با استفاده از حرف اضافه for دلیل تشکر خود را نشان می‌دهیم. در این کاربرد بعد از for از اسم یا جراند استفاده می‌کنیم. مثال‌های زیر را از این ساختار در نظر بگیرید.

Thank you for teaching me to play the guitar.

بابت اینکه به من یاد دادی گیتار بزنم متشکرم.

Thanks so much for the new shoes!

بابت کفش‌های نو خیلی ممنونم!

Matthew thanked Brian for coming to his birthday party.

«متیو» از «برایان» تشکر کرد که به جشن تولدش آمده بود.

کاربرد for برای اشاره به مدت زمان

کاربرد دیگر for برای اشاره به مدت زمان رخ دادن چیزی است. به مثال‌های زیر دقت کنید.

I waited at the station for two hours.

من دو ساعت در ایستگاه منتظر ماندم.

They have lived in Ohio for eight years.

من هشت سال در «اوهایو» زندگی کرده‌ام.

We’ve known each other for a long time.

ما مدت زیادی است که همدیگر را می‌شناسیم.

کاربرد for برای نشان دادن حمایت و موافقت

یکی دیگر از کاربردهای مهم for برای نشان دادن حمایت از کاری یا چیزی است. به مثال‌های زیر دقت کنید تا با این کاربرد بهتر آشنا شوید.

Are you for or against the women’s movement?

تو موافق این جنبش زنان هستی یا مخالف آن؟

I’m all for increasing taxes.

من کاملا موافق بالا رفتن مالیات هستم.

جفت های کلمه رایج برای to و for

در زبان انگلیسی بعضی کلمات معمولا همراه همدیگر استفاده می‌شوند. وقتی با زبانی به قدر کافی آشنا باشید متوجه می‌شوید که بعضی جفت کلمه‌ها در کنار همدیگر طبیعی‌تر به نظر می‌رسند و بومی‌های آن زبان نیز از آن جفت‌ها بیشتر استفاده می‌کنند، اما تغییر دادن یکی از آن کلمات با وجود آن که معنی جمله را چندان تغییر نمی‌دهد، ساختار جمله چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد. این جفت‌های کلمه‌ای در زبان انگلیسی کالوکیشن یا collocation نام دارند.

برای زبان‌آموزان انگلیسی، یادگیری و به خاطر سپردن کالوکیشن‌ها کمی سخت است، به خصوص کالوکیشن‌هایی که با حروف اضافه ساخته می‌شوند. به همین دلیل در ادامه این مطلب فهرست کوتاهی از کالوکیشن‌های رایجی که با to و for ساخته می‌شوند، همراه با معنی در اختیار شما قرار می‌دهیم. در جدول زیر به جفت‌های کلمه‌ای با to اشاره شده است.

جفت‌های کلمه‌ای رایج با to
دسترسی بهaccess to
اعتیاد بهaddiction/addicted to
اشتیاق بهattraction/attracted to
تغییر دادن (چیزی)change to
مشارکت درcontribute to
وقف کردن برایdedicate/dedication to
تازه‌وارد درnew to
واکنش بهreact/reaction to
ارجاع بهrefer/reference to
پاسخ بهrespond/response to
تهدید نسبت بهthreat to
انتقال بهtransition to
تا حدیto some extent
در کمال تعجب (کسی)to [someone’s] surprise
جلوی روی (کسی)to [someone’s] face
تا امروزto this day

در جدول زیر به جفت‌های کلمه‌ای رایج با for پرداخته شده است.

جفت‌های کلمه‌ای رایج با for
تبلیغ برایadvertise/advertisement for
تایید کردن (چیزی یا کسی)approval for
استدلال برایargue/argument for
اهمیت دادن بهcare for
درمان (چیزی)cure for
تشنه (چیزی)hunger/hungry for
تاوان دادن برایpay for
دستور‌العمل (چیزی)recipe for
فضا برایroom for
تحقیقات برایsearch for
مطالعات برایstudy for
استعداد (چیزی)talent for
تشنه (چیزی)thirst/thirsty for
برای مدتیfor a while
به رایگانfor free
تا ابدfor good
فعلاfor now
برای فروشfor sale
برای شروعfor starters
مطمئناfor sure
به صلاحfor the best
محض اطلاعfor the record
فعلاfor the time being

سوالات رایج درباره کاربرد for در زبان انگلیسی

برای درک بهتر کاربرد for در زبان انگلیسی در ادامه این مطلب به چند سوال پرتکرار در این مورد پاسخ داده‌ایم.

چه وقتی از for استفاده می کنیم؟

همان‌طور که می‌دانید مهم‌ترین کاربرد for در زبان انگلیسی برای اشاره به هدف اتفاقی یا قصد انجام کاری است. این کلمه معمولا در نقش حرف اضافه در جمله می‌آید و به هدف فعل اشاره می‌کند. کاربردهای دیگر آن برای بیان مدت زمان یا اشاره به دلیل چیزی است.

نقش for در جمله چیست؟

به طور کلی for در جمله در نقش حرف اضافه به کار می‌رود اما همان‌طور که در مطلب حروف ربط هم‌پایه اشاره کردیم، for می‌تواند در نقش حرف ربط نیز در جمله استفاده شود. هر کدام از این نقش‌ها در جمله کاربردهای مختلفی دارند که در این مطلب بررسی کردیم.

تفاوت کاربرد for و to چیست؟

هر دو این حروف اضافه برای اشاره کردن به هدف یا دلیل چیزی استفاده می‌شوند اما ساختار آن‌ها متفاوت است. به طور کلی بعد از for هدف را به شکل اسم بیان می‌کنیم و بعد از to هدف را به شکل فعل می‌آوریم.

تفاوت for با of چیست؟

مهم‌ترین کاربرد of برای اشاره به مالکیت یا ارتباط داشتن با چیزی است. همچنین برای اشاره به مرجع چیزی یا نشان دادن مقدار اسم‌های غیرقابل شمارش از این کلمه استفاده می‌شود. for برای اشاره به کاربرد چیزی یا نشان دادن دلیل اتفاقی به کار می‌رود. همچنین برای بیان مدت زمان چیزی از این کلمه استفاده می‌کنیم.

تفاوت for با to چیست؟

به طور کلی to برای بیان جهت حرکت چیزی استفاده می‌شود. کاربرد دیگر آن برای مقایسه دو چیز است. همچنین این کلمه معمولا قبل از مصدر فعل در جمله می‌آید. از طرفی for برا تشکر و قدردانی استفاده می‌شود یا با استفاده از آن می‌توان به مدت چیزی اشاره کرد. کاربرد دیگر آن برای نشان دادن حمایت از چیزی یا موافقت با آن است.

تمرین کاربرد for در زبان انگلیسی

در ادامه چند نمونه‌سوال از کاربرد for در زبان انگلیسی برای خودآزمایی تهیه شده است.

تمرین اول

جاهای خالی را با to یا for پر کنید.

Q1: I need my computer _____ send an important email.

جواب

Answer: I need my computer to send an important email.

Q2: Call your doctor _____ an appointment.

جواب

Answer: Call your doctor for an appointment.

Q3: I'm on a diet _____ lose some weight.

جواب

Answer: I'm on a diet to lose some weight.

Q4: I'm going to call the restaurant _____ book a table.

جواب

Answer: I'm going to call the restaurant to book a table.

Q5: A thermometer is a tool _____ measuring the temperature.

جواب

Answer: A thermometer is a tool for measuring the temperature.

Q6: Do you have time _____ a cup of tea?

جواب

Answer: Do you have time for a cup of tea?

Q7: I need some money _____ a taxi.

جواب

Answer: I need some money for a taxi.

Q8: I need some money _____ take a taxi.

جواب

Answer: I need some money to take a taxi.

Q9: This knife is used _____ cutting plastic.

جواب

Answer: This knife is used for cutting plastic.

Q10: Where can I go _____ buy the ingredients?

جواب

Answer: Where can I go to buy the ingredients?

Q11: It's important _____ travel with them.

جواب

Answer: It's important to travel with them.

Q12: Tom's idea was _____ study Polish language.

جواب

Answer: Tom's idea was to study Polish language.

Q13: I arranged _____ him to have English lessons.

جواب

Answer: I arranged for him to have English lessons.

Q14: I studied _____ my maths quiz yesterday evening.

جواب

Answer: I studied for my maths quiz yesterday evening.

Q15: I have worked _____ this big company since December.

جواب

Answer: I have worked for this big company since December.

تمرین دوم

برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «مطلب...»، می‌توانید از آزمونی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید.

این آزمون شامل ۱۰ سوال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسش‌ها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، می‌توانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جواب‌های درست و نادرست را نیز ببینید.

1. I am writing an email _____ find out the details.

to

for

2. We’re traveling __ Singapore in two months.

to

for

3. I’ll set up our next meeting _____ Monday.

to

for

4. You’re seeing Sue at the weekend, right? Can you give this present _____ her?

to

for

5. There are some good points, but also many negatives, so I only agree _____ some extent.

to

for

6. I have to prepare a report _____ the meeting.

to

for

7. I think they went a bit too far, but she was fired _____ being late.

to

for

8. This contract is only _____ ensuring that your needs are covered.

to

for

9. They need _____ provide all their details before we sign the agreement.

to

for

10. Roy hasn’t got any money so I’ll have to pay the bill _____ him.

to

for

 

جمع‌بندی کاربرد for در زبان انگلیسی

در این مطلب کاربرد for در زبان انگلیسی را آموزش داده و نقش آن را در جمله بررسی کردیم. به طول کلی for در زبان انگلیسی به عنوان حرف اضافه به کار می‌رود و ارتباط بین دو چیز را نشان می‌دهد، نقش دیگر این کلمه در جمله حرف ربط است و برای نشان دادن دلیل استفاده می‌شود. در ادامه مطلب به دو حرف اضافه با کاربرد مشابه یعنی of و to پرداختیم و کاربرد و ساختار آن‌ها را با for مقایسه کردیم. در نهایت تمرینی ارائه کردیم تا درک این مطلب را برای زبان‌آموزان ساده‌تر کند.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۱۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Talk EnglishFluent UCambridge DictionaryGrammarlyBritannica
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *