تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی – به زبان ساده + مثال و تمرین
برای تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی به ریشههای فعل نیاز داریم. در مرحله بعدی باید این ریشه را به وزن فعل وارد کنیم و فعلی جدید بسازیم. یاد گرفتن چنین مبحثی مهم است. چرا که به ما کمک میکند از فعل در زمان درست آن استفاده کنیم و معنا را به شکل درستی به مخاطب انتقال بدهیم. در این نوشته از مجله فرادرس ابتدا درباره فعل ماضی عربی و انواع آن صحبت میکنیم. بعد از آن با فعل مضارع و نحوه ساخت آن آشنا میشویم. هر یک از این موارد را با مثالهای مربوط به هر زمان بررسی میکنیم تا نحوه کاربرد درست آنها را یاد بگیریم. با استفاده از تمرینهای پایانی متن نیز میتوانیم بفهمیم که چه میزان از این مطالب را درک کرده و آموختهایم.
- یاد میگیرید ریشه فعل را پیدا کرده و وزن مناسب آن را انتخاب کنید.
- خواهید توانست افعال ماضی و مضارع را به درستی صرف کنید.
- با تأثیر جنسیت، تعداد و مخاطب در ساختار فعل آشنا میشوید.
- یاد میگیرید فعل ماضی را به درستی به مضارع تبدیل کنید.
- تشخیص و استفاده صحیح از بابهای اصلی صرف عربی را یاد میگیرید.
- یاد میگیرید افعال را در حالتهای معرب، مبنی، منصوب و مجزوم بهکار ببرید.


نحوه تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی
زبان عربی از جمله زبانهای دنیاست که افعال در آن صرف میشود. منظور از صرف فعل در عربی این است که بتوانیم فعلها را بر حسب جنسیت، تعداد، غائب، مخاطب یا متکلم بودن صرف کنیم.
منظور از جنسیت این است که ببینم یک فعل متعلق به دسته مردانه یا «مذکر» است، یا اینکه به دسته زنانه و «مونث» تعلق دارد. مبحث تعداد در زبان عربی فصیح به سه دسته تقسیم میشود. دسته اول «مفرد» است که بر اساس یک واحد ساخته میشود. هرگاه اشخاص، اشیا و... در زبان عربی بر دو واحد دلالت داشت، باید از «مثنی» استفاده کنیم. تعداد واحد بیشتر از دو، یعنی سه الی بینهایت شامل حال قواعد «جمع در عربی» میشود.
علاوه بر اینها برای افعال باید به غائب یا مخاطب بودن فعل هم توجه کنیم. منظور از «غائب» صیغهای مربوط به فعل است که انجامدهنده کار حضور نداشته باشد. در چنین حالتی باید از فعل در صیغه غائب استفاده میکنم. در مقابل هرگاه انجامدهنده کار حضور داشته و مورد خطاب قرار گرفته باشد، باید از صیغههای «مخاطب» استفاده کنیم. هرگاه گوینده یا گویندگان جمله بخواهند خودشان را به عنوان انجامدهنده کار معرفی کنند باید به سراغ صیغههای «متکلم» و «متکلمون» بروند.
با توجه به این تقسیمبندیها به ۱۴ صیغه غائب و مخاطب میرسیم که میتوانید در جدول زیر ببینید.
| جدول ۱۴ صیغه غائب و مخاطب در عربی | |
| نام صیغه غربی | شرح صیغه به فارسی |
| ۱- الغائب | مفرد مذکر غائب |
| ۲- الغائبان | مثنی مذکر غائب |
| ۳- الغائبون | جمع مذکر غائب |
| ۴. الغائبة | مفرد مونث غائب |
| ۵- الغائبتان | مثنی مونث غائب |
| ۶- الغائبات | جمع مونث غائب |
| ۷- المخاطب | مفرد مذکر مخاطب |
| ۸- المخاطبان | مثنی مذکر مخاطب |
| ۹- المخاطبون | جمع مذکر مخاطب |
| ۱۰- المخاطبة | مفرد مونث مخاطب |
| ۱۱- المخاطبتان | مثنی مونث مخاطب |
| ۱۲- المخاطبات | جمع مونث مخاطب |
| ۱۳- متکلمالوحده | متکلم وحده (مفرد) |
| ۱۴- متکلممعالغیر | متکلم غیر وحده (جمع) |
برای ساختن فعل در دو زمان ماضی و مضارع عربی به این ۱۴ صیغه نیاز داریم تا فعل صحیح را در جملهمان به کار ببریم. فعل ماضی عربی، در حالت ثلاثی مجرد، وزن مخصوص به خودش را دارد که باید فعلها را بر اساس همان وزنها بسازیم.
نخستین قدم برای ساخت فعل پیدا کردن ریشه آن است که با استفاده از مصدر عربی میتوانیم به ریشههای فعل برسیم. یعنی میتوانیم با جستوجوی مصدر در فرهنگ لغات یا معجم عربی، بفهمیم که ریشههای فعل کدام است.
ریشه فعل عربی اصطلاحا به سه حرف اصلی فعل میگویند که در روند ساخت فعل، باید آنها را با فاءالفعل، عینالفعل و لامالفعل جایگزین کنیم. اولین حرف ریشه فعل، فاءالفعل آن است. دومین و سومین حرف ریشه نیز به ترتیب به عنوان عینالفعل و لامالفعل شناخته میشوند. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
مصدر ← کتابة ← ریشه ← ک ت ب
فاءالفعل ← ک
عینالفعل ← ت
لامالفعل ← ب
وزن صرف فعل ماضی در عربی
وقتی کاری در گذشته انجام شده و به پایان رسیده باشد، باید برای صحبت درباره آن از فعل ماضی استفاده کنیم. چون «ماضی در عربی» به گذشته تعلق دارد. پیش از ساخت فعل و توجه به نحوه ترجمه آن نیاز است تا با وزنهای صرف فعل ماضی عربی از نوع ثلاثی مجرد آشنا شویم. در جدول زیر میتوانید وزن صرف فعل ماضی در ۱۴ صیغه غائب و مخاطب را مشاهده کنید.
| جدول وزن ۱۴ صیغه صرف فعل ماضی در عربی | |
| صیغه | وزن |
| ۱- الغائب | فعل |
| ۲- الغائبان | فعلا |
| ۳- الغائبون | فعلوا |
| ۴. الغائبة | فعلت |
| ۵- الغائبتان | فعلتا |
| ۶- الغائبات | فعلنَ |
| ۷- المخاطب | فعلتَ |
| ۸- المخاطبان | فعلتما |
| ۹- المخاطبون | فعلتم |
| ۱۰- المخاطبة | فعلتِ |
| ۱۱- المخاطبتان | فعلتما |
| ۱۲- المخاطبات | فعلتن |
| ۱۳- متکلمالوحده | فعلتُ |
| ۱۴- متکلممعالغیر | فعلنا |
با کمی دقت در وزن افعال ماضی متوجه میشویم که تغییر عمده آن مربوط به انتهای فعل است که ضمایر متصل در انتهای آن ظاهر میشوند. با استفاده از این ضمیرها میتوانیم به صیغه پی ببریم. در کادر رنگی زیر نحوه ساخت فعل و وارد شدن ریشه آن به وزنهای موردنظر توضیح داده شده که میتوانید مشاهده کنید.
فَعَلَ← فَ عَ لَ ← کَ تَ بَ ← کَتَبَ
فَعَلوا ← فَ عَ ل و ← کَ تَ ب و ← کَتَبوا
در جدول زیر میتوانید شکل صرف شده فعل ماضی از ریشه «ک ت ب» همراه با معنی آن مشاهده کنید.
| جدول صرف فعل ماضی از ریشه ک ت ب | |
| فعل | معنی |
| کَتَبَ | نوشت |
| کَتَبا | نوشتند |
| کَتَبوا | نوشتند |
| کَتَبَتْ | نوشت |
| کَتَبَتا | نوشتند |
| کَتَبنَ | نوشتند |
| کَتَبتَ | نوشتی |
| کَتَبتما | نوشتید |
| کَتَبتم | نوشتید |
| کَتَبتِ | نوشت |
| کَتَبتما | نوشتید |
| کَتَبتنَّ | نوشتید |
| کَتَبتُ | نوشتم |
| کَتَبنا | نوشتیم |
برای درک بهتر تاثیر فعل ماضی بر معنا و مفهوم کلمه میتوانید به مثالهای زیر توجه کنید.
هَلْ دَرَسَ أَخُوكَ هذا الكِتاب؟
آیا برادرت این کتاب را خوانده است؟
مَا كَتَبْتُ وَاجِبي أَمْس ِ.
دیروز تکالیفم را ننوشتم.
بَعَثَ اللَّهُ الأَنْبِياء لِيُنْذِرُوا النَّاس.
خداوند پیامبران را برای هشدا دادن به مردم فرستادن.

جَلَسَ أَخِي في المَسْجِدِ.
برادرم در مسجد نشست.
بَدَأ العَمَلُ الساعَةَ العَاشِرَةَ.
کار ساعت ده شروع شد.
نَجَحَ الطَّالِبُ المُجْتَهِدُ.
دانشآموز کوشا موفق شد.
لَبِسَ الأَوْلادُ المَلابِسَ الجَدِيدةَ.
بچهها لباسهای جدید پوشیدند.
غَسَلتُ مَلابِسِي في نِهَايَةِ الأُسْبُوعِ.
لباسهایم را آخر هفته شستم.
فعل ماضی در عربی از جمله کلمات و افعال مبنی در این زبان محسوب میشود. یعنی برای حرکات آن در همواره یکسان است و برای ساخت انواع فعل ماضی این اجازه را نداریم تا تغییراتی در ساختمان اصلی فعل ماضی ساده ایجاد کنیم.
اگرچه که فعل ماضی مربوط به زمان گذشته است اما همه کارهای گذشته در یک زمان واحد انجام نمیشوند. ممکن است یک کار قبل از وقوع کار دیگر در زمان گذشته انجام شده و تمام شود. همچنین ممکن است کاری که در گذشته انجام شده، اثراتش تا به امروز باقی مانده باشد.
بر همین اساس، انواع مختلفی از فعل ماضی وجود دارد که میتوانیم با استفاده از آنها منظورمان را به شکل صحیحتری به مخاطب انتقال بدهیم. در ادامه میتوانید توضیح مختصر انواع مختلف فعل ماضی را همراه با مثالهای مربوط به آن بخوانید.

فعل ماضی بعید در عربی
کاربرد اصلی ماضی بعید در این است که میتوانیم به وسیله آن نشان دهم در یک بازه زمانی مشخص، یک کار پیش از وقوع کاری دیگر انجام شده و به پایان رسیده است. ماضی بعید در عربی دو قسمت دارد. قسمت اول آن را شکل صرف شده فعل ناقصه کان میسازد. برای قسمت دوم، باید از شکل صرف شده فعل ماضی ساده یا ماضی مطلق استفاده کنیم. هر دو قسمت ماضی بعید باید در جنسیت و تعداد با یکدیگر مطابقت داشته باشند. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
کان جَلَسَ أَخِي في المَسْجِدِ.
برادرم در مسجد نشسته بود.
کُنتُ غَسَلتُ مَلابِسِي في نِهَايَةِ الأُسْبُوعِ.
لباسهایم را در آخر هفته شسته بودم.
هَلْ کانَ دَرَسَ أَخُوكَ هذا الكِتاب؟
آیا برادرت این کتاب را خوانده بود؟
کانَ بَدَأ العَمَلُ الساعَةَ العَاشِرَةَ.
کار ساعت ۱۰ شروع شده بود.
فعل ماضی نقلی در عربی
وقتی کاری که در گذشته انجام شده، اثراتش تا به امروز باقی مانده باشد، برای صحبت کردن درباره آن باید از فعل ماضی نقلی استفاده کنیم. ساختن این فعل در زبان با استفاده از حرف «قد» پیش از شکل ماضی ساده یا ماضی مطلق انجام میشود. در ادامه نمونههایی از کاربرد ماضی نقلی عربی را در جمله میخوانید.
قد جَلَسَ أَخِي في المَسْجِدِ.
برادرم در مسجد نشسته است.
هَلْ قد دَرَسَ أَخُوكَ هذا الكِتاب؟
آیا برادرت این کتاب را خوانده است؟
قد بَدَأ العَمَلُ الساعَةَ العَاشِرَةَ.
کار ساعت ۱۰ شروع شده است.

فعل ماضی استمراری در عربی
برای ساختن فعل ماضی استمراری عربی نیز باید از شکل صرف شده فعل ناقصه کان استفاده کنیم. اما تفاوت آن با ماضی بعید در این است که قسمت دوم آن را «فعل مضارع» میسازد. به بیان دیگر برای ساختن ماضی استمراری به «فعل ناقصه کان» و «فعل مضارع» نیاز داریم. با استفاده از این فعل نشان میدهیم که یک کار در گذشته نه به یک باره، بلکه به شکل آرام و تدریجی انجام شده است. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
کنتُ أَذهَبُ إلى الجامِعَة كُلَّ يَوم.
هر روز به دانشگاه میرفتم.
کان صَديقي يَكْتُبُ دَرسَهُ في المکتبة.
دوستم درسش را در کتابخانه مینوشت.
کان یحضُر أبي اليَوْمَ من باكِستان.
پدرم از پاکستان میآمد.
هنَّ کنَّ سافَرنَ بعد الیومین.
آنها بعد از دو روز سفر میکردند.
نحوه تبدیل ماضی به مضارع در عربی
پیش از پرداختن به نحوه تبدیل ماضی به مضارع، بهتر است با وزنهای صرف فعل مضارع آشنا شویم. در جدول زیر میتوانید این وزنها را مطابق با صیغهها مشاهده کنید.
| جدول وزن ۱۴ صیغه فعل مضارع در عربی | |
| صیغه | وزن فعل |
| ۱- الغائب | یَفْعَلُ |
| ۲- الغائبان | یَفْعَلان |
| ۳- الغائبون | یَفْعَلُون |
| ۴. الغائبة | تَفْعَلُ |
| ۵- الغائبتان | تَفْعَلان |
| ۶- الغائبات | یَفْعَلنَ |
| ۷- المخاطب | تَفْعَلُ |
| ۸- المخاطبان | تَفْعَلان |
| ۹- المخاطبون | تَفْعَلُون |
| ۱۰- المخاطبة | تَفْعَلینَ |
| ۱۱- المخاطبتان | تَفْعَلان |
| ۱۲- المخاطبات | تَفْعَلنَ |
| ۱۳- متکلمالوحده | أفْعَلُ |
| ۱۴- متکلممعالغیر | نَفْعَلُ |
با توجه به محتوای جدول میفهمیم که فعل مضارع با چهار حرف « ي »، « ت »، «أ» و « ن » آغاز میشود. علاوه بر آن در صیغههای مثنی و جمع نیز حرف «ن» در انتهای وزنها دیده میشود. از آنجایی که فعل مضارع یک فعل معرب است، به «ن» انتهایی فعل «نون عوض رفع» میگویند. چون فعل مضارع در حالت معرب و اعرابش «مرفوع» است. در صیغههای مفرد، مرفوع بودن آنها با حرکت ضمه انتهای فعل و در صیغههای مثنی و جمع با «ن» نمایش داده میشود.
نکته: از بین ۱۴ صیغه فعل مضارع عربی دو صیغه «الغائبات» و «المخاطبات» مبنی هستند و سایر اعرابهای مربوط به فعل، یعنی منصوب و مجزوم را نمیپذیرند. چرا که نون انتهای این صیغهها ضمیر است و دست نخورده باقی میماند.
در ادامه جدول صرف فعل مضارع از ریشه کتب در ۱۴ صیغه غائب و مخاطب را مشاهده میکنید.
| جدول صرف فعل مضارع از ریشه ک ت ب | |
| فعل | معنی |
| يَکتُبُ | مینویسد |
| يَکتُبان | مینویسند |
| يَکتُبُون | مینویسند |
| تَکتُبُ | مینویسد |
| تَکتُبان | مینویسند |
| يَکتُبنَ | مینویسند |
| تَکتُبُ | مینویسی |
| تَکتُبان | مینویسند |
| تَکتُبون | مینویسند |
| تَکتُبینَ | مینویسی |
| تَکتُبان | مینویسند |
| تَکتُبنَ | مینویسند |
| أکتُبُ | مینویسم |
| نَکتُبُ | مینویسیم |
بعد از یاد گرفتن وزنهای فعل مضارع و نحوه صرف آن در ۱۴ صیغه غائب و مخاطب، نوبت به تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی میرسد. فعل ماضی و مضارع در عربی هر دو در یک نقطه اشتراک دارند و آن «جایگذاری ریشه فعل در وزن موردنظر» است. یعنی برای تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی، ابتدا، ریشههای فعل را از شکل ماضی استخراج میکنیم. با استفاده از معجم یا فرهنگ لغات عربی، به دنبال حرکت صحیح عینالفعل میگردیم.
بر اساس حرکت عینالفعل، فعل مضارع ثلاثی مجرد در سه وزن «یفعَلُ، یَفعِلُ و یَفعُلُ» صرف میشود. بعد ریشه فعل را به وزن مضارع وارد میکنیم و با توجه به صیغه فعل ماضی، آن را صرف میکنیم تا به صیغه مورد نظر در فعل مضارع برسیم. برای درک بهتر این مرحلهها میتوانید به کادر رنگی زیر توجه کنید.
کَتَبوا ← کَ تَ ب و ا ← ک ت ب ← یَفعُلون ← یَ ف ع ل و ن ← یَکتُبون
کَتَبتِ ← کَ تَ ب تِ ← ک ت ب ← تَفعلین ← تَ ف ع ل ی ن ← تَکتُبینَ
در ادامه مثالهایی را میخوانید که فعل یک بار به صورت ماضی و یک بار به صورت مضارع در آنها به کار رفته است. برای فهم بهتر، به شیوه تغییر ساختمان فعلها و معنی آنها به فارسی توجه کنید.
لَبِسَ خالد الثوبَ المصنوعَ من الصّوفِ.
خالد پیراهنی از جنس پشم پوشید.
يَلبَسُ خالد الثوبَ المصنوعَ من الصّوفِ.
خالد پیراهنی از جنس پشم میپوشید.
کَتَبنا شعرًا جميلًا في حصة اللغة العربيةِ.
در کلاس زبان عربی شعری زیبا نوشتیم.

نكتُبُ شعرًا جميلًا في حصة اللغة العربيةِ.
در کلاس زبان عربی شعری زیبا مینویسیم.
استعدَّتْ جدّتي للسفرِ والإقامةِ في بيت العائلة.
مادربزرگم برای سفر و اقامت در خانه خانوادگی آماده شد.
تستعدُّ جدّتي للسفرِ والإقامةِ في بيت العائلة.
مادربزرگم برای سفر و اقامت در خانه خانوادگی آماده میشود.

لَعِبَ طارقُ في الملعبِ أمس.
طارق دیروز در ورزشگاه بازی کرد.
يَلعَبُ طارقُ في الملعبِ اليومَ.
طارق امروز در ورزشگاه بازی میکند.
أنتِ إجتَهَدتِ في دروسکِ.
تو در درسهایت کوشا بودی.
أنتِ تجتهدینَ في دروسکِ.
تو در درسهایت کوشا هستی.
حانَ وقتُ الغَداءِ و ما غسَلَ عامر يديهِ.
وقت غذا رسید در حالی که عامر دستهایش را نشست.
حانَ وقتُ الغَداءِ ولا يغسِلُ عامر يديهِ.
در حالی که عامر دستهایش را نمیشوید وقت غذا میرسد.
فعل مضارع منصوب در عربی
از آنجا که فعل مضارع از جمله کلمات معرب در زبان عربی محسوب میشود، این امکان برای ما ایجاد میشود تا با آن افعال مختلفی بسازیم و اعراب آن را به منصوب یا مجزوم تبدیل کنیم.
برای منصوب شدن فعل مضارع باید از حروف ناصبه عربی یا ادوات نصب استفاده کنیم. این حروف شامل «أن، لن، كي، حتى، لام التعليل، لام الجحود، فاء السببية و...» میشود. با واردن شدن یکی از این حروف بر سر فعل مضارع ضمه انتهایی صیغههای مفرد به فتحه تبدیل میشود. برای صیغههای مثنی و جمع نیز منصوب شدن فعل مضارع به وسیله «حذف نون عوض رفع» انجام میشود.
در ادامه جملاتی را میخوانید که در آن نمونههایی از فعل مضارع منصوب گنجانده شده است. برای درک بهتر مبحث تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی میتوانید به نحوه به کار رفتن آنها در جمله و تاثیرشان بر معنای جمله توجه کنید.
أُحبُّ أن أمارسَ الرياضةَ كلّ صباح.
دوست دارم که هر روز صبح ورزش کنم.
عليك تناول الغذاء الصحي كي تتمتعَ بصحة جيدة.
باید غذای سالم و بهداشتی بخوری تا به سلامت کامل دست پیدا کنی.
أكظمُ غيظي لأنالَ أجرَ الصابرين.
من خشمم را فرو میخورم تا پاداش انسانیهای صبور را کسب کنم.
أتابع النشرة الجوية كي أختارَ ملابس مناسبة عند الخروج.
من پیشبینی آب و هوا را دنبال میکنم تا موقع بیرون رفتن لباس مناسب را انتخاب کنم.
أن تقرأَ كتابًا مفيدًا خيرٌ لك من مجالسَة السفهاء.
خواندن یک کتاب مفید برای شما مفیدتر از این است که با احمقها بنشینید.
على الإنسان أن يختارَ أصدقاءه بعناية.
بر انسان واجب است تا دوستانش را با دقت انتخاب کند.
لن يعودَ الزمن إلى الوراء فأحسنْ استغلال الوقت.
زمان به عقب بر نخواهد گشت پس از گذران زمان به خوبی استفاده کنید.
المؤمنون يخلصون النية لينالوا الثوابَ من الله تعالى.
مومنان برای کسب ثواب از خداوند نیت خالصانه دارند.
لا يؤمن أحدكم حتى يُحِـبَّ لأخيه ما يحب لنفسه.
هیچکدام از شما ایمان نمیآورد تا اینکه آنچه را برای خود دوست دارد، برای برادرش هم بپسندد.

فعل مضارع مجزوم در عربی
مجزوم شدن فعل مضارع در زبان عربی با استفاده از حروف جازمه انجام میشود. از جمله این حروف میتوانیم به «لم، لما، لام امر و لای نهی عربی» اشاره کنیم. مجزوم شدن برای فعل مضارع به این معنی است که حرکت ضمه صیغههای مفرد آن به ساکن تبدیل شود. برای صیغههای مثنی و جمع نیز، مجزوم شدن با حذف «نون عوض رفع» اتفاق میافتد. در ادامه توضیح مختصر هر یک از این حروف جازمه را همراه با مثال مربوط به آنها میخوانیم.
- حرف جزم لم
وقتی حرف جازمه «لم» بر سر فعل مضارع وارد شود، معنی آن را به «ماضی ساده منفی» تبدیل میکند. از این رو از فرمول «لم + فعل مضارع مجزوم» به عنوان یکی از راههای ساختن فعل ماضی ساده منفی نیز یاد میشود. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
کَتَبَ محمدٌ الدرسَ.
محمد درس را نوشت.
لم یّکتُبْ محمد الدرسَ.
محمد درس را ننوشت.
سَمِعَ محمد کلامَ المحبطین.
محمد سخن ناامیدها را گوش کرد.
لم یَسمعْ محمد کلامَ المحبطین.
محمد سخن ناامیدان را گوش نکرد.
هما یکذبان علی الآخرین.
آنها به دیگران دروغ میگویند.
هما لم یکذبا علی الآخرین.
آنها به دیگران دروغ نگفتند.
- حرف جزم لما
عملکرد «لما» در جزم کردن فعل مضارع همانند «لم» است. تنها تفاوت آنها در معنایی است که به فعل میدهند. هرگاه فعل مضارع به وسیله لما مجزوم شود، معنی آن به «ماضی نقلی منفی» تغییر پیدا میکند. به بیانی دیگر وقتی بخواهیم یک فعل ماضی نقلی عربی را که با «قد + ماضی ساده» ساخته شده را منفی کنیم، باید از فعل مضارع در همان صیغه همراه با لما در حالت مجزوم استفاده کنیم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
لما أکتُبْ وَاجِبي.
تکالیفم را ننوشتهام.
هَلْ لما یَدرُسْ أَخُوكَ هذا الكِتاب؟
آیا برادرت این کتاب را نخوانده است؟
لما یَبدَأْ العَمَلُ الساعَةَ العَاشِرَةَ.
کار ساعت ده شروع نشده است.
لما یَجلِسْ أَخِي في المَسْجِدِ.
برادرم در مسجد ننشسته است.

- لای نهی در عربی
با استفاده از ترکیب «لای نهی + فعل مضارع مجزوم» میتوانیم فعلی بسازیم که مفهومش در مقابل فعل امر باشد. در فعل امر عربی درخواست انجام گرفتن کاری صورت میگیرد، اما در فعل نهی، درخواست میکنیم تا کاری انجام نشود. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
لا تؤجلْ عمل اليوم إلى الغد.
کار امروز را به فردا واگذار نکن.
لا تتهاوني في الدراسة.
از درس خواندن غافل نشوید.
لا تأكلا الطعام بسرعة.
غذا رو سریع و تند نخورید.
لا تعذب حيوانات.
حیوانات را اذیت نکنید.
- لام امر در عربی
ساختن فعل امر در زبان عربی معمولا با شش صیغه مخاطب انجام میشود. اما میتوان با اضافه کردن «لام امر عربی» به ابتدای شش صیغه غائب فعل مضارع از آن فعل امر ساخت. در این نوع از فعل، لام امر به فعل مضارع متصل میشود و انتهای آن را مجزوم میکند. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
لِيَلعَبْ طارقُ في الملعبِ اليومَ.
طارق نباید امروز در ورزشگاه بازی کند.
لِيغسِلْ عامر يديهِ.
عامر باید دستهاش را بشوید.
لِتستَعِدْ جدّتي للسفرِ والإقامةِ في بيت العائلة.
مادربزرگ باید برای سفر و اقامت در خانه خانوادگی آماده شود.
لِيَلبَسْ خالد الثوبَ المصنوعَ من الصّوفِ.
خالد باید لباسی از پشم بپوشد.
لَأَذهَبْ إلى الجامِعَة كُلَّ يَوم.
باید هر روز به دانشگاه بروم.

تبدیل فعل ماضی به مضارع در ثلاثی مزید
معیار مزید یا مجرد بودن افعال در زبان عربی صیغه الغائب یا مفرد مذکر غائب آن است. هرگاه این صیغه با استفاده از سه حرف اصلی فعل ساخته شده و حرف اضافه دیگری نداشته باشد، باید بدانیم که آن فعل «ثلاثی مجرد» است. اما وقتی که صیغه یک بیشتر از سه حرف داشته باشد، باید آن فعل را به عنوان «ثلاثی مزید» شناسایی کنیم.
اکثر فعلهای ثلاثی مزید با استفاده از «بابهای عربی» ساخته میشوند. منظور از باب، وزنهای مشخص در سه زمان ماضی، مضارع و امر است که وقتی ریشههای فعل این وزنها وارد شوند، یک فعل با معنای جدیدی ایجاد میشوند. برای تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی با استفاده از بابهای ثلاثی مزید نیازی نیست تا کار خاصی انجام دهیم. از آنجا که وزن این زمانها مشخص است، میتوانیم با استفاده از حفظ کردن آنها به راحتی فعل موردنظرمان را بسازیم.
هر باب برای منظور خاصی مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه بررسی مبحث تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی میتوانید توضیح هر یک از این بابها را همراه با دلیل استفاده و مثال مربوط به آنها بخوانید.
فعل مضارع در باب افعال
زمانی به سراغ باب افعال میرویم که بخواهیم از یک فعل لازم ثلاثی مجرد، یک فعل متعدی مفعولپذیر بسازیم. به بیانی دیگر، وقتی ریشههای فعل لازم عربی به وزنهای باب افعال وارد شود به یک فعل متعدی تبدیل میشود. برای درک بهتر میتوانید به وزنهای این باب توجه کنید.
أفعَلَ - یُفعِلُ - أفعِلْ - إفعال
ماضی - مضارع - امر - مصدر
أجلَسَ - یُجلِسُ - أجلِسْ - إجلاس
نشاند - مینشاند - بنشان - نشاندن
یَجَلِسُ أَخِي في المَسْجِدِ.
برادرم در مسجد مینشیند.
یُجلِسُ أخی إبنه في المسجد.
برادرم پسرش را در مسجد مینشاند.
فعل مضارع در باب تفعیل
باب تفعیل هم همانند افعال میتواند فعلهای متعدی و مفعولپذیر به وجود بیاورد. در ادامه میتوانید وزنهای قیاسی این باب و مثال مربوط به آن را مشاهده کنید.
فَعَّلَ - یُفَعِّلُ - فَعِّلْ - تفعیل
ماضی - مضارع - امر - مصدر
سَهَّلَ - یُسَهِّلُ - سَهِّلْ - تسهیل
آسان کرد - آسان میکند - آسان کن - آسان کردن
تسهِلُ الأمور.
کارها آسان شد.
یُسَهِّلُ له الطریقَ.
راه را برایش آسان میکند.

فعل مضارع در باب مفاعلة
وقتی ریشه فعلی به وزنهای باب مفاعله وارد شود، نتیجه نهایی آن فعلی است که هدفش نشان دادن مشارکت در انجام کار است. در ادامه وزنهای این باب و مثال مربوط به آن قرار دارد که میتوانید برای درک بهتر به آن توجه کنید.
فاعَلَ - یُفاعِلُ - فاعِلْ - مفاعلة
ماضی - مضارع - امر - مصدر
شارَکَ - یُشارِکُ - شارِکْ - مشارکة
همکاری کرد - همکاری میکند - همکاری کن - همکاری کردن
یَشرُکهُ في العمل.
در کار با او شراکت میکند.
یُشارکُنا في تحضیرِ الحفلة.
در آمادگی برای جشن ما با ما همکاری میکند.
فعل مضارع در باب انفعال
هر فعلی بر وزن باب افعال ساخته شود یک فعل لازم است و هیچگاه مفعول نمیپذیرد. همچنین با استفاده از این باب میتوانیم مطاوعه یا اثرپذیری در انجام کارها را نشان بدهیم. در ادامه وزنهای این باب و مثال مربوط به آن قرار دارد که میتوانید برای درک بهتر به آن توجه کنید.
انفعلَ - یَنفَعِلُ - انفَعِلْ - انفعال
ماضی - مضارع - امر - مصدر
انقَطَع - ینقَطِعُ - انقَطِع - انقطاع
قطع شد - قطع میشود - قطع بشو - قطع شدن
یَقطَعُ لسانَهُ بالإحسان.
با نیکی زبانش را بست.
یَنقِطِعُ الحَبلُ.
طناب قطع شد.
فعل مضارع در باب تفعّل
هرگاه بخواهیم فعلی را که به وسیله باب تفعیل متعدی شده، به یک فعل لازم تبدیل کنیم، میتوانیم ریشههای آن را به وزنهای باب تفعل وارد کنیم. علاوه بر آن با استفاده از این باب میتوانیم مطاوعه و اثرپذیری در انجام امور را نشان داد. در ادامه وزنهای این باب و مثال مربوط به آن قرار دارد که میتوانید برای درک بهتر به آن توجه کنید.
تفعَّلَ - یتفَعَّلُ - تَفَعَّلْ - تفَعُّلْ
ماضی - مضارع - امر - مصدر
تعلَّمَ - یتعلَّمُ - تَعلَّمْ - تَعَلُّم
یاد گرفت - یاد میگیرد - یاد بگیر - یاد گرفتن
یُعلِّمُ المعلمَ الطالبَ اللغة الإنجلیزیة.
معلم به دانشآموز زبان انگلیسی را میآموزد.
یتعلَّمُ الطالبُ من المعلِّم.
دانشآموز از معلم یاد میگیرد.
فعل مضارع در باب افتعال
فعلی که بر وزن باب افتعال صرف شده باشد، یک فعل لازم است که در عین حال قصد دارد مطاوعه و اثرپذیری را نشان دهد. در ادامه وزنهای این باب و مثال مربوط به آن قرار دارد که میتوانید برای درک بهتر به آن توجه کنید.
افتعَلَ - یَفتَعِلُ - اِفتَعِلْ - افتعال
ماضی - مضارع - امر - مصدر
اجتَمعَ - یجتَمِعُ - اجتَمِعْ - اجتماع
جمع شد - جمع میشود - جمع شوید - جمع شدن
فعل مضارع در باب استفعال
وقتی از باب استفعال استفاده میکنیم که بخواهیم با استفاده از فعل در وزنهای این باب طلب و درخواست انجام کار را نشان بدهیم. در ادامه میتوانید وزنهای این باب در سه زمان ماضی، مضارع و امر و همچنین مصدر آن را مشاهده کنید.
استفعَلَ - یَستفعِلُ - اِستفعِلْ - استفعال
ماضی - مضارع - امر - مصدر
استَخرَجَ - یَستخرِجُ - استَخرِجْ - استخراج
خارج کرد - خارج میکند - خارج کن - خارج کردن
سوالات متداول درباره تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی
در این بخش به برخی از سوالات پرتکرار مرتبط با مبحث تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی به طور خلاصه پاسخ میدهیم.
تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی چگونه انجام میشود؟
یعنی برای تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی، ابتدا، ریشههای فعل را از شکل ماضی استخراج میکنیم. با استفاده از معجم یا فرهنگ لغات عربی، به دنبال حرکت صحیح عینالفعل میگردیم.
مهمترین ویژگی یک فعل مضارع در عربی چیست؟
بارزترین ویژگی یک فعل مضارع حضور حروف «أتین» در ابتدای آن فعل است. همچنین این فعل از جمله افعال معرب با اعراب مرفوع است که اعراب رفع آن در صیغههای جمع توسط «نون عوض رفع» نشان داده میشود.
تمرین مربوط به تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها میتوانید با استفاده از قسمت «جواب» پاسخ درست را ببینید و آن را با جواب خودتان مقایسه کنید.
جملههای داده شده را با فعل مناسب کامل کنید.
سوال ۱: محمد .... الواجب. (کتابة)
جواب: محمد کتب الواجب. - محمد یکتُبُ الواجب.
سوال۲: هما .... فی الغرفة. (استراحة)
جواب: هما استراحا في الغرفة. - هما یستریحان في الغرفة.
سوال ۳: هم .... إلی البیت. (رجوع)
جواب: هم رجعوا إلی البیت. - هم یرجعون إلی البیت.
سوال ۴: هند و شیماء و رقیة .... المعلم. (سوال)
جواب: هند و شیماء و رقیة سألنَ من المعلم. - هند و شیماء و رقیة یَسألنَ من المعلم.
سوال ۵: محمد و احمد و محمود ..... . (ضحک)
جواب: محمد و احمد و محمود ضحکوا . - محمد و احمد و محمود یضحکون .
سوال ۶: أنتنَّ .... العصیر. (شرب)
جواب: أنتن شربتنَّ العصیر. - أنتنَّ تشربن العصیر.
سوال ۷: الأختان .... الطعام. (طبخا)
جواب: الأختان طبختا الطعام. - الأختان یطبخان الطعام.
سوال ۸: الموظفات ... الحافلة. (رکوب)
جواب: الموظفات رکبنَ الحافلة. - الموظفات یرکبنَ الحافلة.
سوال ۹: الاولاد ... بالکرة. (لعب)
جواب: الاولاد لعبوا بالکرة. - الاولاد یلعبون بالکرة.
سوال ۱۰: الآطباء ... المریض. (فحصا)
جواب: الأطباء فحصوا المریض. - الأطباء یفحصون المریض.
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادرس درباره نحوه تبدیل فعل ماضی به مضارع در عربی مطالبی آموختیم. فهمیدیم که اساسا برای ساخت فعل در زبان عربی به ریشه یا سه حرف اصلی آن نیاز داریم. سپس باید این سه حرف به وزن فعل موردنظر ببریم. فعلهای ماضی و مضارع در زبان عربی بر اساس وزنها و اصول خاصی ساخته میشود که تمامی آنها را همراه با مثالهای مرتبط بررسی کردیم. در بخش پایانی نیز به نقش بابهای ثلاثی مزید در ساخت فعل مضارع و تاثیر آنها بر معنای افعال پرداختیم.
آزمون تبدیل فعل ماضی به مضارع عربی
۱. کدام عامل در فعل عربی تعیینکننده زمان و جنسیت فعل است؟
مصدر
صیغه فعل
ریشه فعل
حرف عینالفعل
صیغه فعل در عربی، اطلاعاتی مانند زمان (ماضی یا مضارع) و جنسیت (مذکر یا مؤنث) را در ساختار خود بازتاب میدهد. برای مثال، هر یک از چهارده صیغه فعل با تغییرات انتهایی و گاهی حروف آغازین میتواند زمان و جنسیت را نشان دهد. ریشه فقط معنای کلی را ارائه میدهد و تعیینکننده زمان یا جنسیت نیست. «مصدر» اصل معنایی فعل است و به تنهایی جزئیات زمانی یا جنسیتی ندارد. «حرف عینالفعل» بخشی از ریشه بوده و نقشی در صرف و تغییرات زمانی یا جنسیتی ندارد. تنها با توجه به صیغه میتوان زمان و جنسیت فعل را تشخیص داد.
۲. در زبان عربی، برای یافتن سه حرف اصلی (ریشه) یک فعل از مصدر، کدام روش صحیح است؟
با جایگزینی صیغه فعل با مصدر، ریشه به دست میآید.
با تکرار آخرین حرف مصدر، ریشه ساخته میشود.
با حذف حروف اضافه ابتدا و انتهای مصدر، ریشه سهحرفی باقی میماند.
با تغییر حرکت اولین حرف مصدر، ریشه مشخص میشود.
در زبان عربی برای بهدستآوردن سه حرف اصلی فعل یا همان ریشه (اصل الفعل)، باید حروف اضافهای که ممکن است در ابتدا یا انتهای مصدر وجود داشته باشند حذف شوند تا ریشه سهحرفی استخراج شود. روشهایی مثل تغییر حرکت حرف اول، جایگزینی صیغهها یا تکرار حروف منجر به دستیابی به اصل ریشه نمیشوند و نادرستاند. تنها حذف حروف اضافه و تمرکز بر سه حرف اصلی وسط مصدر، روش صحیح استخراج ریشه است.
۳. کدام تفاوت اصلی میان صرف فعل ماضی ساده و ماضی بعید در زبان عربی وجود دارد؟
در ماضی ساده تغییر وزن فعل اهمیت دارد ولی در ماضی بعید کاربرد حروف «قد» یا افعال ناقصه نقش دارد.
ماضی ساده در جملات امری به کار میرود ولی ماضی بعید برای آینده استفاده میشود.
ریشه فعل در ماضی بعید سه حرفی نیست اما در ماضی ساده همیشه سه حرفی است.
ماضی بعید با افزودن ضمیر متصل ساخته میشود اما ماضی ساده بدون ضمیر به کار میرود.
تفاوت اصلی این است که «در ماضی بعید کاربرد حروف «قد» یا افعال ناقصه نقش دارد»، در حالی که در ماضی ساده تمرکز بر صرف فعل و تغییر وزن با توجه به ریشه است و نیازی به ترکیب با «قد» یا افعال ناقصه ندارد. استفاده از ضمیر متصل و ساختار ریشه سهحرفی در هر دو میتواند مشترک باشد و ماضی ساده مختص جملات امری یا آینده نیست.
۴. نون عوض رفع در فعل مضارع چه کاربردی دارد و در چه صیغههایی ظاهر میشود؟
علامت جمع مضارع است و در پایان صیغههای جمع ظاهر میشود.
نشانه حالت نصب در فعل مضارع و فقط با حروف ناصبه میآید.
برای صیغههای جمع به کار میرود و در فعلهای مضارع مذکر و مؤنث ظاهر میشود.
نقش نشان دادن صیغه مفرد متکلم را دارد و در اول فعل میآید.
عبارت «علامت جمع مضارع است و در پایان صیغههای جمع ظاهر میشود.» صحیح است زیرا نون عوض رفع در صرف فعل مضارع مخصوص صیغههای جمع است و در انتهای فعل قرار میگیرد تا جمع بودن را نشان دهد. عبارت «برای جمع بهکار میرود و در فعلهای مضارع مذکر و مؤنث ظاهر میشود.» ناقص است زیرا این «ن» مربوط به تمام حالات مفرد یا مذکر نیست. عبارت «نقش نشان دادن مفرد متکلم را دارد و در اول فعل میآید.» اشتباه است، چون ربطی به صیغه مفرد متکلم یا اول فعل ندارد. همچنین «نشانه حالت نصب در فعل مضارع و فقط با حروف ناصبه میآید.» نادرست است، چراکه نون عوض رفع به نصب یا حروف ناصبه ربطی ندارد و ویژه حالت رفع در صیغههای جمع است.
۵. در زبان عربی در تبدیل فعل ماضی به مضارع، در ساختار واژه چه تغییری نسبت به ماضی ایجاد میشود؟
فعل مضارع همیشه با افزودن الف یا واو در انتهای ریشه ساخته میشود.
حرکات روی حروف اصلی ریشه تغییر نمیکند و فقط ترتیب باقی میماند.
حرف پایانی ریشه در فعل مضارع حذف میشود و ضمیر جدید افزوده میشود.
در فعل مضارع، یکی از حروف ی، ت، ا یا ن به ابتدای واژه اضافه میشود.
در ساختار فعل مضارع عربی یکی از حروف ی، ت، ا یا ن در آغاز واژه افزوده میشود که این موضوع، نشانه اصلی فعل مضارع نسبت به ماضی است. این تغییر ساختاری به فهم و تشخیص وزن مضارع کمک میکند. بر خلاف گزینه «حرف پایانی ریشه در فعل مضارع حذف شده و ضمیر جدید افزوده میشود.» و گزینه «حرکات روی حروف اصلی ریشه تغییر نمیکند و فقط ترتیب باقی میماند.»، هیچکدام بیانگر تغییر ساختار اصلی نیستند. همچنین در گزینه «فعل مضارع همیشه با افزودن الف یا واو در انتهای ریشه ساخته میشود.» چنین قاعدهای وجود ندارد.
۶. برای صرف یک فعل ثلاثی مزید بدون نیاز به حفظ همه افعال، کدام روش کاربردیترین شیوه است؟
تحلیل معنای هر جمله برای صرف صحیح فعل
تکیه بر اطلاعات فاعل و مفعول بدون توجه به وزن
استفاده از تشخیص وزن باب فعل و قرار دادن ریشه در آن وزن
حفظ تمامی مثالهای مضارع و ماضی از هر باب
روش «استفاده از تشخیص وزن باب فعل و قرار دادن ریشه در آن وزن» باعث میشود بتوان بدون نیاز به حفظ تکتک افعال، صرف صحیح را انجام داد. چون بابهای ثلاثی مزید هرکدام دارای وزن استاندارد خاصی هستند و با شناخت این وزنها و جایگذاری ریشه، صرف افعال تسهیل میشود. «حفظ تمامی مثالهای مضارع و ماضی از هر باب» بسیار وقتگیر و غیرکاربردی است. «تحلیل معنای هر جمله» صرفا برای فهم معنی مناسب است، نه روشی برای صرف اصولی فعل. تکیه بر اطلاعات فاعل و مفعول نیز اگر بدون توجه به وزن صورت گیرد، سبب صرف اشتباه خواهد شد زیرا صرف در عربی مستقیما به وزن وابسته است.
۷. در صرف فعل مضارع عربی، قرارگیری حرف «ت» در ابتدای فعل چه اثری بر نقش و معنای آن دارد؟
حاکی از آن است که فعل به مفرد یا مثنی غائب و مخاطب اشاره دارد.
نشان میدهد فاعل مذکر غائب است و معنی جمله به گذشته اشاره دارد.
علامت تبدیل فعل ماضی به امر بوده و برای دستوری کردن استفاده میشود.
موجب ساخت مصدر از ریشه میشود و بر جنسیت اثر ندارد.
هنگامی که فعل مضارع عربی با حرف «ت» شروع شود، این نشانه صرفی است که بیانگر کاربرد صیغههای گزینه اول است. بنابراین «ت» در ابتدای مضارع، فاعل را مخاطب یا جمع مؤنث معرفی میکند و بر نقش و معنای جمله اثرگذار است. عبارت «نشان میدهد فاعل مذکر غائب است.» نادرست است. چنین علامتی برای سوم شخص مذکر استفاده نمیشود. تعبیر «موجب ساخت مصدر میشود» صحیح نیست، زیرا مصدر بدون حرف «ت» و به شکل دیگری ساخته میشود. همچنین حرف «ت» در آغاز فعل امر استفاده نمیشود، بلکه علائم فعل امر متفاوتاند. بنابراین تنها گزینه اول درست است.
۸. برای تبدیل دقیق فعل ماضی به مضارع متناسب با جنسیت و تعداد، کدام گام باید به درستی انجام شود؟
ماضی را به مصدر تبدیل کنیم و بعد صرف مضارع را بنویسیم.
ریشه فعل را یافته و آن را با پیشوندهای خاص مضارع بر اساس صیغه ترکیب کنیم.
پایان فعل ماضی را تغییر داده و همان ساختار اصلی را حفظ کنیم.
فقط اولین حرف فعل را به یکی از حروف ی، ت، ا یا ن تغییر دهیم.
برای تبدیل فعل ماضی به مضارع به طور صحیح و با توجه به جنسیت و تعداد، ابتدا باید ریشه فعل را استخراج کرد و سپس مطابق با صیغه مربوط، پیشوند مناسب مضارع مانند ی، ت، ا یا ن را به ابتدای ریشه اضافه نمود و ساختار صرفی مضارع را اعمال کرد. تبدیل پایان فعل یا صرفا تغییر اولین حرف بدون توجه به صیغه و وزن مناسب، روش درستی نیست. همچنین تبدیل ماضی به مصدر و سپس صرف مضارع، نقشی در روند صحیح تبدیل ندارد. بنابراین، ترکیب ریشه با پیشوند مختص مضارع و تطبیق با صیغه مربوط، تنها راه علمی و اصولی است.
۹. اگر فعل مضارع در عربی پس از «لَم» قرار گیرد، چه تغییری در شکل یا صرف آن اتفاق میافتد؟
فعل مجزوم میشود یعنی حرکت پایانی فعل به سکون میرسد یا «ن» بعضی صیغهها حذف میشود.
آخر فعل با حذف نون جمع میشود.
اول فعل با الف شروع میشود و فعل منصوب میگردد.
حرف اول فعل تغییر میکند و به «ی» تبدیل میشود.
زمانی که فعل مضارع پس از «لَم» در عربی بیاید، این فعل مجزوم میشود و نشانه آن سکون یا حذف حرکت پایانی فعل است. عبارات دیگری مانند تغییر حرف اول به «ی»، حذف نون فقط برای جمع، یا شروع با الف درست نیست. تنها حالت «حرکت پایانی به سکون میرسد و فعل مجزوم میشود» صحیح است.
۱۰. در جملهای که فعل مضارع آن منصوب شده است، کدام ویژگی زیر بیشترین نقش را در تشخیص این حالت دارد؟
آمدن حرف جازمه مانند لم یا لما پیش از فعل مضارع
استفاده از ضمایر متصل در پایان فعل مضارع
آغاز فعل مضارع با یکی از حروف اتین
وجود یکی از حروف ناصبه مانند ان یا لن قبل از فعل مضارع
هنگامی که یکی از حروف ناصبه مانند «ان» یا «لن» پیش از فعل مضارع قرار گیرد، این حروف باعث منصوب شدن فعل مضارع میشوند و معمولاً نشانه تغییر حرکت پایانی فعل یا حذف نون در برخی صیغهها دیده میشود. آغاز فعل مضارع با حروف «اتین» صرفاً نشانه مضارع بودن فعل است، نه منصوب بودن آن. ضمایر متصل در پایان فعل نشانه صیغه یا فاعل هستند و ارتباطی با نصب فعل ندارند. قرار گرفتن حروف جازمه مانند «لم» یا «لما» نشانه مجزوم شدن فعل مضارع است، نه منصوب شدن آن.












