۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه

۱۳۶۳۷ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ بهمن ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۲۷ دقیقه
۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه

یکی از بهترین راه‌های تقویت زبان انگلیسی، خواندن متن‌های کوتاه با موضوعات ساده و یاد گرفتن روش‌های مناسب برای درک آن‌هاست. به همین علت در این مطلب قصد داریم به چند متن انگلیسی در مورد زندگی همراه با ترجمه آن‌ها بپردازیم. همچنین سوال‌هایی برای خودآزمایی درک مطلب ارائه کرده‌ایم و به نکات گرامری و معنی اصطلاح‌های مهم در این مطالب می‌پردازیم.

متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره

در ادامه این مطلب، یک متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره ارائه کرده‌ایم که برای سطح مقدماتی زبان انگلیسی مناسب است. در این متن کلمات مهم Bold شده‌اند. همچنین قیدها با رنگ بنفش و فعل‌های حال ساده با رنگ سبز مشخص شده‌اند.

I'm an employee in a small company. So, I do different things on weekdays and weekends.

On weekdays (from Monday to Friday), I wake up at twenty past seven, but I get up at half past. I have a shower, and then I have breakfast. I usually have a coffee with milk and sugar and toast for breakfast, but some days I have biscuits or cookies! After breakfast, I get dressed and I go to work at quarter past eight. I walk to the train station. That takes about ten minutes. I get the train at 8.30 and I get to Atocha train station at ten to nine, and then I walk to my office.

I start work at nine. I work from nine to two, and from three to six in the afternoon. I have a one-hour break for lunch, which I spend in my office. I often have a sandwich and a piece of fruit to be healthy. Sometimes I have a chocolate bar, too! After work, I go shopping for food and things for the house. I get home before half past seven. I rest a bit, and then I do some housework. At about nine I cook dinner for my family and me. We usually have dinner at half past nine. After that, we watch TV or I read a book. I usually go to sleep in front of the TV set or the book! I'm very tired!

I go to bed at midnight. And I wish I slept sooner, every morning.

At the weekend, my day is much better! I have more free time. I sleep more and I relax. Sometimes I go out to spend time with friends or my family and I go out for a meal. Once a month we go on a day trip to the countryside or the mountain. We need to breathe fresh air! Sometimes I stay home, and I listen to music or watch films or movies with my family. On Sunday evening I usually read a bit, novels!

ترجمه متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره

من در شرکتی کوچک کارمند هستم. به همین خاطر در روزهای عادی هفته و آخر هفته‌ها کارهای متفاوتی انجام می‌دهم.

در روزهای هفته (از دوشنبه تا جمعه)، ساعت هفت و بیست دقیقه بیدار می‌شوم اما ساعت هفت و نیم از تختخواب بیرون می‌آیم. دوش می‌گیرم و سپس صبحانه می‌خورم. معمولا قهوه با شیر و شکر و نان تست می‌خورم، اما بعضی روزها هم بیسکویت یا کوکی می‌خورم! بعد از صبحانه لباس می‌پوشم و ساعت هشت و ربع سر کار می‌روم. پیاده به سمت ایستگاه قطار می‌روم. این کار حدود ده دقیقه طول می‌کشد. سوار قطار ساعت ۸:۳۰ می‌شوم و ساعت ده دقیقه به ۹ به ایستگاه قاطر «آتوچا» می‌رسم، بعد پیاده تا دفتر کارم می‌روم.

ساعت ۹ کارم را شروع می‌کنم. از ساعت ۹ تا دو و از سه تا شش بعد از ظهر کار می‌کنم. استراحتی یک‌ساعته برای ناهار دارم که در دفتر کارم می‌گذرانم. اغلب اوقات ساندویچی همراه با یک تکه میوه می‌خورم تا سالم باشم. گاهی اوقات یک تکه شکلات هم می‌خورم! بعد از کار، به خرید غذا و وسایل خانه می‌روم. قبل از ساعت هفت و نیم به خانه می‌رسم. کمی استراحت می‌کنم و بعد کارهای خانه را انجام می‌دهم. حدود ساعت نه برای خودم و خانواده‌ام شام می‌پزم. معمولا ساعت نه و نیم شام می‌خوریم. بعد از آن تلویزیون تماشا می‌کنم یا کتابی می‌خوانم. معمولا جلوی تلویزیون یا روی کتاب خوابم می‌برد! خیلی خسته‌ام!

نیمه‌شب به تختخواب می‌روم و هر روز صبح آرزو می‌کنم کاش زودتر خوابیده بودم.

آخر هفته‌ها روزم خیلی بهتر است! اوقات فراغت بیشتری دارم. بیشتر می‌‌خوابم و استراحت می‌کنم. گاهی اوقات بیرون می‌روم تا با دوستان و خانواده‌ام وقت بگذرانم یا برای صرف غذا بیرون می‌روم. ماهی یک بار سفری یک‌روزه به اطراف شهر یا کوه می‌رویم. باید هوای تازه تنفس کنیم! گاهی اوقات در خانه می‌مانم و به موسیقی گوش می‌دهم یا با خانواده‌ام فیلم تماشا می‌کنم. عصرهای یکشنبه معمولا کمی کتاب می‌خوانم، آن هم رمان!

دختری در حال کتاب خواندن در کنار یک گربه روی مبل

نکات گرامری متن اول

برای درک بهتر متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره به نکته‌های گرامری زیر توجه کنید.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای زمان حال ساده در زبان انگلیسی برای اشاره به کارهایی هست که طبق عادت انجام می‌شوند. همان‌طور که در متن بالا می‌بینید، تمام افعالی که برای این متن به کار رفته‌اند در زمان حال ساده هستند.

علاوه بر این، بیشتر متن‌هایی که در زمان حال ساده نوشته می‌شوند از قیدهای تکرار استفاده می‌کنند. این قیدها به خواننده متن نشان می‌دهند هر عملی چند بار تکرار شده است. در جدول زیر به معنی مهم‌ترین قیدهای تکرار زبان انگلیسی اشاره کرده‌ایم.

قیدهای تکرار (Adverbs of Frequency)
۱۰۰٪همیشهalways
۸۰٪معمولاusually
۶۰٪بیشتر اوقاتoften
۵۰٪بعضی اوقاتsometimes
۲۰٪به ندرتrarely
۰٪هرگزnever

یکی دیگر از مهم‌ترین نکته‌های نوشتن متن در مورد زندگی روزمره، استفاده درست از ساعت است. به کار بردن این روش باعث می‌شود متن ترتیب زمانی درستی داشته باشد و درک آن برای خواننده ساده‌تر شود.

کلمات و عبارات مهم متن اول

در جدول زیر به معنی تعدادی از کلمات و عبارت‌های مهم این متن همراه با معنی اشاره کرده‌ایم.

معنی فارسیکلمه
بیدار شدنwake up
از جا بلند شدنget up
لباس پوشیدنget dressed
سوار قطار شدنget the train
صبحانه / ناهار / شام خوردنhave breakfast / lunch / dinner
کارهای خانهhousework
به خواب رفتنgo to sleep
به رخت خواب رفتنgo to bed
اوقات فراغتfree-time

همان‌طور که در جدول بالا می‌بینید معنی دو عبارت wake up و get up با وجود شباهت ظاهری، تفاوت دارد. wake up به معنی بیدار شدن است و به وقتی اشاره دارد که با صدای زنگ ساعت بیدار می‌شویم، get up زمانی را توصیف می‌کند که از تخت‌خواب بیرون می‌آییم تا روز خود را آغاز کنیم.

دو عبارت go to sleep و go to bed نیز شباهت ظاهری زیادی دارند. go to sleep به معنی به خواب رفتن است و به کاری غیرارادی اشاره دارد. go to bed برای توصیف وقتی کار می‌رود که آماده خوابیدن می‌شویم و در تخت خواب خود دراز می‌کشیم.

کلمه weekdays به معنی روزهای کاری یا غیرتعطیل هفته است که در بیشتر کشورهای انگلیسی‌زبان شامل دوشنبه تا جمعه می‌شود. کلمه weekend با وجود اینکه مفرد به نظر می‌رسد، در واقع به تمام آخر هفته فرد، یعنی به دو روز شنبه و یکشنبه اشاره می‌کند. به مثال‌های دیگری از کلمات جدول بالا دقت کنید تا با معنی آن‌ها بهتر آشنا شوید.

The library is open on weekdays only.

کتابخانه فقط در روزهای کاری باز است.

She packed a small suitcase for the weekend.

او چمدان کوچکی برای آخر هفته جمع کرد.

You'll wake up the whole house with that noise.

با این سروصدا همه اهالی خانه را بیدار می‌کنی.

Not having to get up early is just one of the perks of being retired.

یکی از مزایای بازنشستگی این است که مجبور نیستی زود از رخت خواب بلند شوی.

It took me fifteen minutes to get dressed.

پانزده دقیقه طول کشید تا لباس بپوشم.

I have breakfast at 7.30, lunch at 1 o'clock and sometimes a snack in between.

ساعت هفت و نیم صبحانه می‌خورم، ساعت یک ناهار می‌خورم و گاهی اوقات این بین تنقلاتی می‌خورم.

I had a quarrel with my flat-mate about who should do the housework.

با هم‌خانه‌ام بحثی داشتم که چه کسی باید کارهای خانه را انجام دهد.

I go to sleep on my back but I always wake up in a different position.

من به پشت به خواب می‌روم اما در حالت متفاوتی بیدار می‌شوم.

Remember to review your lessons before you go to bed.

یادت باشد قبل از اینکه به تخت‌خواب بروی درس‌هایت را مرور کن.

What do you like to do in your free time?

دوست داری در اوقات فراغت خود چه کار کنی؟

متن انگلیسی در مورد اهداف زندگی

متن انگلیسی زیر در مورد اهداف زندگی برای سطوح مقدماتی و متوسط زبان انگلیسی مناسب است. قیدهای زمانی این متن با رنگ بنفش، افعال مهم آن با رنگ سبز و کلمات و عبارات مهم به شکل Bold مشخص شده‌اند.

Ever since I was little, there is always one thing I have known that I wanted to do: travel all over the world! I’ve always been fascinated with exploring and finding out as much as I can about different cultures and countries. I spent a lot of time reading books, learning new languages, researching other countries and imagining what they might be like.
I’ve been lucky enough to have been able to go to a lot of the countries I had dreamed about, but the one place that I always wanted to go to but never had a chance to visit when I was young was South America. So, as soon as my children finished school, I knew I had to make plans to go there. I would do whatever I could to finally be able to achieve this life goal.
I knew it would be difficult, because at the time I started making my plans to go, I couldn’t speak a word of Spanish, and I only had enough money to book my flight there! However, after six months of planning, a lot of hard work, and a strong passion to learn Spanish, I was ready and found myself on a flight to Uruguay with my best friend.
When we arrived in South America, I couldn’t believe I had finally made it there, somewhere I had imagined many times. I have to say, it wasn’t at all like I imagined it – it was even better!
We went to many different countries in South America and I loved them all, but one of my favorites was Chile. Chile is amazing because it has so many different landscapes – which isn’t surprising when you think about how long the country is! We went down to a place called Pucon. It was very cold there, which we were completely unprepared for. When we had been planning our trip, we thought the weather would be hot the whole time, but we couldn’t have been more wrong! After buying some warm jumpers though, we were ready to explore. The best thing about Pucon was the huge, looming volcano which was constantly smoking the whole time we were there. You could even climb the volcano if you were brave enough!
In the end, I had the experience of a lifetime in South America, and I’m so happy that I worked hard in order to achieve this life goal of mine!

تصویر دو فنجان قهوه و یک دفتر روی میز

ترجمه متن انگلیسی در مورد اهداف زندگی

از وقتی بچه بودم همیشه یک چیزی هست که می‌دانستم می‌خواهم انجام دهم: سفر به تمام دنیا. همیشه مسحور اکتشاف و فهمیدن چیزهای تازه در مورد فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف بودم. وقت زیادی را صرف خواندن کتاب، یاد گرفتن زبان‌های جدید، تحقیق در مورد کشورهای دیگر و تصور ویژگی‌های آن‌ها کردم.

آنقدر خوش‌شانس بودم که بتوانم به بسیاری کشورهایی که آرزویشان را داشتم سفر کنم اما تنها جایی که همیشه می‌خواستم بروم اما در جوانی هرگز فرصت آن‌ها پیدا نکردم، آمریکای جنوبی بود. به همین خاطر به محض اینکه مدرسه بچه‌هایم تمام شد می‌دانستم باید برنامه بریزم تا به آنجا بروم. حاضر بودم هر کاری بکنم تا بالاخره بتوانم به این هدف زندگی‌ام برسم.

می‌دانستم کار سختی خواهد بود، چون وقتی برنامه‌های سفرم را شروع کردم حتی یک کلمه هم اسپانیایی بلد نبودم و فقط پول برای خریدن بلیت پرواز به آنجا را داشتم. با این حال، بعد از شش ماه برنامه‌ریزی، مقدار زیادی کار و تلاش و میلی شدید به یادگیری اسپانیایی، موفق شدم برای خودم و دوست صمیمی‌ام سفری به اوروگوئه رزرو کنم.

وقتی به آمریکای شمالی رسیدیم باورم نمی‌شد بالاخره به آن‌جا رفته‌ام، جایی که بارها تصورش کرده بودم. باید بگویم اصلا آن‌طور که تصور می‌کردم نبود، حتی بهتر از آن بود! به کشورهای مختلفی در آمریکای جنوبی رفتیم و من عاشق همه‌شان شدم، اما یکی که از همه بیشتر دوست داشتم شیلی بود. شیلی کشوری خارق‌العاده است چون مناظر مختلفی دارد، البته اگر به این فکر کنید که چقدر کشور درازی است اصلا تعجب‌آور نیست! ما به جایی به اسم «پوکن» رفتیم. آنجا سرد بود و ما برای این آماده نبپدیم.وقتی برای سفر خود برنامه می‌ریختیم، فکر می‌کردیم آب‌وهوا تمام مدت گرم خواهد بود، اما کاملا در اشتباه بودیم! با این حال بعد از خریدن لباس‌های ورزشی گرم، آماده جست‌وجو شدیم. بهترین نکته «پوکن» آتش‌فشان عظیم بسیار بلندی بود که تمام مدتی که ما آن‌جا بودیم از آن دود بلند می‌شد. حتی اگر کسی به قدر کافی شجاع بود می‌توانست از آن بالا برود!

در آخر بهترین اتفاقات عمرم را در آمریکای جنوبی تجربه کردم و خیلی خوشحالم که تلاش زیادی کردم تا به این هدف زندگی خود برسم!‍

نکات گرامری متن دوم

برای درک بهتر متن انگلیسی در مورد اهداف زندگی به نکته‌های گرامری زیر توجه کنید.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای زمان حال کامل استمراری در زبان انگلیسی برای اشاره به کارهایی است که در گذشته آغار شده‌اند و هنوز ادامه دارند. همان‌طور که در متن بالا می‌بینید، نویسنده هنگام اشاره به هدف همیشگی زندگی خود از گذشته تا حال از این زمان فعل استفاده کرده است.

این ساختار از ترکیب فعل کمکی have در کنار حالت سوم فعل ساخته می‌شود. همچنین در محاوره زبان انگلیسی و هنگام نوشتن متن‌های غیررسمی می‌توان از حالت مخفف این فعل یعنی «ve been'» و «s been'» استفاده کرد.

ساختار زمانی دیگری که در این مطلب به کار رفته زمان گذشته کامل استمراری است که برای نشان دادن تداوم عمل یا حالتی در گذشته استفاده می‌شود. به همین دلیل بیشتر قیدهایی که برای اشاره به این دو زمان به کار می‌روند به معنی «همیشه» هستند یا به مدت زمانی طولانی اشاره می‌کنند. در جدول زیر به تعدادی از این قیدها اشاره شده است.

قیدهای زمان حال کامل استمراری و گذشته کامل استمراری
از وقتی کهEver since
همیشهalways
بالاخرهfinally
تمام مدتthe whole time
مدامconstantly

کلمات و عبارت مهم متن دوم

در جدول زیر به تعدادی از کلمات و عبارت‌های مهم این متن به همراه ترجمه فارسی پرداخته‌ایم.

معنی فارسیکلمه
جستجو کردنexploring
فهمیدنfinding out
تحقیق کردنresearching
برنامه ریختنmake plans
به دست آوردنachieve
برنامه ریختنplanning

همان‌طور که در جدول بالا می‌بینید فعل planning و عبارت فعلی make plans هر دو برای اشاره به برنامه ریختن به کار رفته‌اند، هر دو این ساختارها درست هستند و می‌توان با در نظر گرفتن زمان جمله، از یکی به جای دیگری استفاده کرد. به مثال‌های زیر از کاربرد این کلمات دقت کنید.

We will be exploring different approaches to gathering information.

ما مشغول یافتن روش‌های تازه برای جمع کردن اطلاعات خواهیم بود.

Lucy was unable to find out what had happened.

«لوسی» نمی‌توانست بفهمد چه اتفاقی افتاده است.

She is currently researching for her next novel.

او در حال حاضر مشغول تحقیق برای رمان بعدی خود است.

We need to make plans for next week, so are you in or out?

ما باید برای هفته آینده برنامه بریزیم، تو می‌آیی یا نه؟

If you want to achieve a high goal, you're going to have to take some chances.

اگر می‌خواهی به هدفی بزرگ برسی، باید از بعضی فرصت‌ها استفاده کنی.

The city is planning to build a municipal library.

شهر مشغول برنامه‌ریزی برای ساختن کتابخانه‌ای شهری است.

متن انگلیسی در مورد زندگی گذشته و امروز

متن انگلیسی زیر به مقایسه زندگی گذشته و امروز می‌پردازد و برای سطوح متوسط مناسب است. همچنین در این مطلب از دو زمان حال و گذشته در افعال استفاده شده است.

Over the last century, there have been many significant changes in the way we live. Obviously, it is difficult to compare the life of people who lived a few centuries ago and the life of people living in the twenty-first century because of so many changes that have occurred. Even the changes that have occurred over the last ten years are amazing and hard to count.

To start with, people in the past were not able to travel such long distances within such a short period of time. And even if they were so passionate to do so, they were able to do it once or twice in a lifetime. Nowadays, we have become very mobile. We have fast and comfortable cars. In addition, more and more people travel by plane and other fast vehicles.

Moreover, in the past people had to work harder and longer as they did not have tools and machines to make their work easier and their working hours shorter. Today, most of the difficult and time-consuming work is done by computers and other powerful machines.

In the past conditions of living were not as comfortable as they are now. Besides many people could not afford household appliances like a fridge or a vacuum cleaner because those used to be luxurious goods. Another difference between living now and in the past is the fact that nowadays education is accessible to almost everyone. In the past men were mainly the only ones able to study and women were not allowed into public or even private schools.
Besides, nowadays it is much easier to find the educational materials and the information you need - thanks to the Internet. We are able to speak to a friend who is on the other corner of the world because we are connected 24/7. Nevertheless, people had better relationships with their neighbors in years gone by.

Medical science has provided wonderful remedies to cure some fatal diseases. Modern surgery has reduced pain, so an operation is no longer torture.

All things considered, it is an obvious conclusion that life has changed significantly during the course of history and more than ever in the past few decades. In some ways, it is definitely easier to live in the present. However, it is not easy to decide whether it is also better.

The scientific achievements and technological progress are amazing. New inventions come up every day and they are supposed to simplify our lives. On the other hand, however, life now is much faster and more stressful than it used to be in the past. Moreover, it has also become more dangerous. The standard of living has definitely improved but it can be discussed whether the quality of our lives is also better.

تصویر دو دختر در حال قدم زدن در پارک

ترجمه متن انگلیسی در مورد زندگی گذشته و امروز

طی قرن گذشته تغییرات چشمگیری در شیوه زندگی ما به وجود آمده است. مسلما مقایسه زندگی کسانی که قرن‌ها پیش می‌زیستند و زندگی افرادی که در قرن بیست و یک زندگی می‌کنند، به دلیل تغییرات بسیاری که رخ داده، سخت است. حتی تغییراتی که در ده سال گذشته رخ داده‌اند نیز خارق‌العاده هستند و سخت می‌توان آن‌ها را شمرد.

برای شروع می‌توان به این نکته اشاره کرد که در گذشته مردم نمی‌توانستند در چنین مدت کوتاهی مسافتی اینقدر طولانی را طی کنند. و حتی اگر اشتیاق انجام این کار را داشتند نیز، فقط یکی دو بار در زندگی موفق می‌شدند. امروزه ما بسیار پویاتر شده‌ایم. ماشین‌های سریع و راحتی داریم. به علاوه هر روزه افراد بیشتری با هواپیما و دیگر وسایل نقلیه سریع مسافرت می‌کنند.

در گذشته شرایط زندگی به آسانی الان نبود. به علاوه مردم نمی‌توانستند هزینه خرید وسایل خانه مانند یخچال و جاروبرقی را بدهند، چراکه این‌ها کالاهایی لوکس محسوب می‌شدند. تفاوت دیگر بین زندگی امروزی و زندگی در گذشته این است که این روزها تحصیلات تقریبا در دسترس همه افراد است. در گذشته فقط مردان می‌توانستند تحصیل کنند و زنان اجازه نداشتند وارد مدارس دولتی یا حتی خصوصی شوند.

به علاوه امروزه پیدا کردن منابع درسی و اطلاعاتی که نیاز داریم، به لطف اینترنت بسیار ساده‌تر شده است. ما می‌توانیم با دوستی که در گوشه دیگری از دنیاست صحبت کنیم چون هفت روز هفته، بیست و چهار ساعته به اینترنت متصل هستیم. با این حال، مردم در سال‌های پیشین ارتباط بهتری با همسایه‌های خود داشتند.

علم پزشکی درمان‌های خارق‌العاده‌ای برای بیماری‌های کشنده فراهم کرده است. جراحی مدرن درد را کاهش داده و عمل جراحی دیگر مانند شکنجه نیست.

با توجه به تمام این‌ها، نتیجه‌گیری واضح این است که زندگی طی تاریخ تغییر کرده و در چند دهه گذشته حتی تغییراتی بیشتر نیز داشته است. از برخی جهات زندگی کردن در دنیای امروز آسان‌تر است اما نمی‌توان به سادگی تصمیم گرفت که بهتر نیز هست یا نه.

دستاوردهای علمی و پیشرفت‌های فنی جهان حیرت‌انگیز‌اند. هر روز اختراع‌هایی تازه پیدا می‌شوند که قرار است زندگی ما را ساده‌تر کنند. با این حال از طرفی دیگر، زندگی بسیار سریع‌تر و استرس‌زاتر از گذشته شده است. علاوه بر این، زندگی بسیار خطرناک‌تر نیز شده است. استانداردهای زیستی در این مدت مسلما بهبود یافته‌اند اما اینکه کیفیت زندگی ما نیز بهتر شده است یا نه، باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.

کلمات و عبارات مهم متن سوم

در جدول زیر به تعدادی از کلمات و عبارت‌های مهم متن بالا اشاره شده است.

معنی فارسیکلمه
چشمگیر، مهمsignificant
متحرکmobile
وقت‌گیرtime-consuming
وضعیتconditions
مجلل، لوکسیluxurious
در دسترسaccessible
چاره، راه‌حلremedies
کشندهfatal
واضحobvious
نتیجه‌گیریconclusion
پیشرفتprogress
ساده کردنsimplify
استرس‌زاstressful

به مثال‌های زیر از کاربرد این کلمات دقت کنید تا با معنی آن‌ها بهتر آشنا شوید.

Some of the most significant issues were neglected.

به برخی از موضوعات بسیار مهم بی‌توجهی شده است.

Two mobile units provide healthcare in rural villages.

دو یگان متحرک در روستاهای دورافتاده مراقبت‌های بهداشتی درمانی فراهم می‌کنند.

Our business is far from immune to economic conditions.

کسب‌وکار ما اصلا نسبت به وضعیت اقتصادی ایمن نیست.

The carpet in the house is luxurious.

فرش داخل خانه لوکس است.

The beach should be accessible to everyone.

ساحل باید در دسترس همه باشد.

He has not driven since his near fatal crash earlier this year.

او از زمان تصادف تقریبا مرگباری که اوایل امسال داشت دیگر رانندگی نکرده است.

These virus infections display obvious visual symptoms.

عفونت‌های ویروسی نشانه‌های ظاهری واضحی نمایان می‌کنند.

I found the conclusion of his book very interesting.

نتیجه‌گیری کتاب به نظرم خیلی جالب بود.

You're making progress. Keep it up.

داری پیشرفت می‌کنی. ادامه بده.

He tried to simplify the story for the younger audience.

او سعی کردن داستان را برای مخاطب‌های کوچک‌تر ساده کند.

She finds her new teaching job very stressful.

شغل تدریس جدید او برایش بسیار استرس‌زاست.

تمرین متن سوم

با توجه به متن بالا به سوال‌های زیر پاسخ دهید.

Q1: What are some advantages of vehicles in today's life?

جواب

Answer: We become very mobile because of our fast and comfortable cars.

Q2: How have machines made our lives easier today?

جواب

Answer: We have more time because most of the difficult and time-consuming work is done by computers and other powerful machines.

Q3: What are two changes in the educational system over the last few decades?

جواب

Answer: In the past men were mainly the only ones able to study but nowadays education is accessible to almost everyone. And nowadays it is much easier to find the educational materials and the information you need on the Internet.

Q4: Is life better nowadays or was it better in the past?

جواب

Answer: It is definitely easier to live in the present but we can't say that it's better because it's more stressful and more dangerous than it was in the past.

متن انگلیسی در مورد زندگی در شهر یا روستا

متن زیر به مقایسه زندگی در شهر و حومه شهر می‌پردازد و مزیت‌ها و معایب آن‌ها را به صورت جداگانه بررسی می‌کند.

People are usually faced with different options when deciding on where to live. That question is do they want to live in the city where there are more opportunities or would they prefer to live in the suburbs where it is more peaceful?

There are certain advantages that come with life in the city. One of the biggest advantages that life in the city presents is easy access to educational institutions, business centers, and job opportunities. A critical analysis of city life shows that most educational institutions are located in the city. The majority of colleges and universities are also located in the city. This causes students who live in the suburbs to endure transport costs every day so that they can reach their educational institutions. Or maybe even forces them to move to a big city in proximity.

Because of that, another advantage that comes with city life is that no transport or moving is necessary. This is because business centers, as well as good schools, are located in the city. This helps to save the costs of everyday trips to a city.

The close proximity of these educational institutions and workplaces also saves time. The time that would have been spent trying to commute a long distance every week can be used to get a part-time job, covering some of the expenses. Living in the city, therefore, helps to save both time and money.

There are also some disadvantages that come along with living in a city. One of them is the high crime rate that exists in the city. This can be attributed to the fact that a variety of all sorts of people is found in the city.

Another problem with living in a big city is the pollution rate. Even though the number of vehicles is greatly reduced, there is widespread pollution due to the numerous industries that are found in the city.
The presence of buildings everywhere in the city is another problem that one faces living in a city. A lot of the trees are cut down to provide enough space for industries and therefore there is little fresh air in the city.

On the other hand, living in the suburbs can be great as there is plenty of land and trees are everywhere. This provides a serene environment where there is plenty of fresh air to be enjoyed as compared to the city where almost every space is filled up with buildings.

One of the benefits of suburban life is the slow rhythm of things happening there. This enables them to get to know each other better compared to living in a big city where people are always so busy with their lives that they don't even know who their neighbor is.

One disadvantage of suburban life is that taxation is scarce. Therefore, the social amenities are not adequately advanced or equipped. Comparing this to life in the city shows that taxes are higher there. Therefore, there are adequate funds for equipping public places such as libraries.

To conclude, both the city and suburbs have their own advantages and disadvantages. Both of them experience violence and crime in a way. The pollution rate is higher in the city while there is plenty of fresh air in the suburbs. On the other hand, there are more opportunities in the city. Since both places have their own pros and cons, the choice of where to stay depends mainly on a person’s lifestyle and preferences.

تصویر پسری در حال مطالعه در کتابخانه

ترجمه متن انگلیسی در مورد زندگی در شهر یا روستا

مردم معمولا گزینه‌های مختلفی برای انتخاب محل زندگی دارند. سوال این است که می‌خواهند در شهر زندگی کنند که فرصت‌های بیشتری وجود دارد یا ترجیح می‌دهند در روستا باشند که آرامش بیشتری دارد؟

مزیت‌های خاصی با زندگی شهری همراه است. یکی از بزرگ‌ترین این مزیت‌ها دسترسی آسان به موسسه‌های تحصیلی، مراکز تجاری و فرصت‌های شغلی است. تحلیل دقیقی از زندگی شهری نشان می‌دهد که بیشتر موسسه‌های تحصیلی در شهرها هستند. این باعث می‌شود دانشجوهایی که در حومه شهر زندگی می‌کنند، هر روز متحمل هزینه‌های رفت‌وآمد شوند تا به مراکز تحصیلی خود برسند. حتی شاید این نکته آن‌ها را مجبور کند به شهر بزرگی در نزدیکی خود نقل‌مکان کنند.

به همین دلیل یکی دیگر از مزیت‌های همراه با زندگی شهری این است که نیازی به رفت‌وآمد یا نقل‌مکان نیست. چراکه مراکز تجاری، درست مانند دانشگاه‌های خوب، همه در شهر قرار دارند. این به پس‌انداز کردن هزینه‌های رفت‌وآمد هرروزه به شهر کمک می‌کند.

نزدیکی این مراکز آموزشی و محل کار نیز باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود. زمانی که در غیر این صورت صرف رفت‌وآمد هفتگی به فاصله زیاد می‌شد، می‌تواند صرف شغلی نیمه‌وقت شود که کمی مخارج را پوشش می‌دهد. بنابراین زندگی در شهر هم باعث صرفه‌جویی در وقت و هم در هزینه می‌شود.

زندگی در شهر معایبی نیز به همراه دارد. یکی از این موارد نرخ زیاد جرایمی است که در شهر وجود دارد. این می‌تواند به دلیل انواع مختلف آدم‌هایی باشد که در شهر پیدا می‌شوند.

مشکل دیگری که در زندگی شهری وجود دارد نرخ آلودگی است. حتی با وجود اینکه تعداد وسایل نقلیه کاهش یافته است، به دلیل تعداد صنایعی که در شهر حاضر هستند آلودگی گسترده‌ای در آن وجود دارد.

حضور ساختمان‌های بلند در شهرها نیز یکی دیگر از مشکلات زندگی در شهر است. تعداد زیادی از درخت‌ها قطع شده‌اند تا فضای کافی برای صنایع موجود باشد و به همین علت هوای آزاد اندکی در شهر وجود دارد.

از طرفی دیگر زندگی در حومه شهر می‌تواند عالی باشد چراکه زمین‌های خالی و درختان زیادی همه‌جا هستند. این محیطی پاکیزه و آرام مهیا می‌کند که در مقایسه با شهر که تقریبا همه‌جا پر از ساختمان است، در آن می‌توان از مقدار زیادی هوای آزاد لذت برد.

یکی از مزیت‌های زندگی در حومه شهر سرعت آهسته رخ دادن اتفاق‌ها در این مکان است. این نکته باعث می‌شود اهالی حومه شهر در مقایسه با افرادی که در شهری بزرگ زندگی می‌کنند و آنقدر درگیر زندگی خود هستند که حتی همسایه خود را نمی‌شناسند، بتوانند همدیگر را بهتر بشناسند.

یکی از معایب زندگی در حومه شهر این است که مالیات کم است و به همین دلیل تسهیلات اجتماعی به شکل مناسب و پیشرفته درنیامده‌اند. مقایسه این نکته با زندگی در شهر نشان می‌دهد که مالیات در آنجا بیشتر است. به همین علت سرمایه کافی برای ایجاد مجهز کردن فضاهای عمومی مانند کتابخانه‌ها وجود دارد.

در نتیجه شهرها و حومه‌های شهر هر دو مزیت‌ها و عیب‌های خود را دارند. هر دو آن‌ها به نحوی خشونت و جرم را تجربه می‌کنند. آلودگی هوا در شهر بیشتر است و هوای تازه بیشتری در حومه شهرها وجود دارد. از طرفی دیگر فرصت‌های بیشتری در شهرها هست. از آن‌جایی که هر دو این مکان‌ها مزایا و معایب خود را دارند، انتخاب محل زندگی بیشتر به روش زندگی فرد و ترجیحات او بستگی دارد.

کلمات و عبارات مهم متن چهارم

در جدول زیر به کلمات و عبارات مهم متن انگلیسی در مورد زندگی در شهر یا روستا اشاره شده است.

معنی فارسیکلمه
فرصتopportunity
مزیتadvantage
نقل‌مکان کردن بهmove to
رفت‌وآمد روزانهcommute
ایرادdisadvantage
آلودگیpollution
صنایعindustries
مزایاbenefits
کم، اندکscarce
جنبه‌های مثبتpros
جنبه‌های منفیcons

به مثال‌های زیر از این کلمات دقت کنید.

May I take the opportunity to express my thanks?

می‌توانم ار فرصت استفاده کنم تا تشکر خود را ابراز کنم؟

Obviously, television has both advantages and disadvantages.

مسلما تلویزیون مزایا و معایبی دارد.

They wanted to move to a warmer climate.

آن‌ها می‌خواستند به جایی با آب‌وهوای گرم‌تر نقل‌مکان کنند.

My morning commute takes 45 minutes.

مسیر روزانه صبح‌های من چهل و پنج دقیقه طول می‌کشد.

Matters of pollution and the environment concern us all.

مسائل مربوط به آلودگی و محیط زیست همه ما را نگران می‌کند.

Technological changes have shaken up many industries.

تغییرات فنی صنایع زیادی را تکان داده است.

The benefits would surely far outweigh the risks.

مزایای آن مسلما نسبت به خطرهای آن بیشتر است.

It was wartime and food was scarce.

زمانه جنگ بود و غذا اندک.

We discussed the pros and cons of going to university.

ما مزایا و معایب رفتن به دانشگاه را بررسی کردیم.

تمرین متن چهارم

با توجه به متن بالا به سوال‌های زیر پاسخ دهید.

Q1: What is the main difference between living in a city or in suburbs?

جواب

Answer: In the city, there are more opportunities but in the suburbs is more peaceful.

Q2: What are some advantages of living in a big city?

جواب

Answer: Easy access to educational institutions, business centers, and job opportunities.

Q3: How can living in a city save money and time for students?

جواب

Answer: Most educational institutions and business centers are located in the city, and because of that people living there don't have to move or spend time and money commuting every day.

Q4: What are some disadvantages that come along with living in a city?

جواب

Answer: One of them is the high crime rate that exists in the city. Another problem with living in a big city is the pollution rate. There is little fresh air in the city because a lot of the trees are cut down to provide enough space for industries.

Q5: What are some advantages of living in the suburbs?

جواب

Answer: There is plenty of lands and trees are everywhere. The slow rhythm of things happening there enables people to get to know each other better.

Q6: What are some disadvantages of living in the suburbs?

جواب

Answer: One disadvantage of suburban life is that taxation is scarce. So the social amenities and public places are not adequately advanced or equipped.

Q7: Which one is better for living, the city or the suburbs?

جواب

Answer: Both places have their own pros and cons, the choice of where to stay depends mainly on a person’s lifestyle and preferences.

متن انگلیسی در مورد زندگی بدون تکنولوژی

در ادامه به متنی درباره زندگی بدون تکنولوژی پرداخته‌ایم که مزایا و معایب آن را بررسی می‌کند.

Technology has been the defining feature of today’s modern life. In our life, we are completely controlled by technology. In our office, school, workplace, at home, or at any place wherever go, technology is there to assist us in everything we do. Therefore, it seems almost impossible to a have life without technology today.

Technology has strongly entered into every domain of our life. It has become virtually impossible to live beyond technology. Whenever we need to do anything, be it going to the market or attending a class, using some form of technology is inevitable. In short, we're so adapted to the way we live that life without technology would be extremely difficult and challenging.

If we take a look at our daily routine, we will come to realize that most of the tasks we perform are technology-dependent. For example, we use gadgets such as phones, laptops, tablets, and so on for various purposes such as communicating with others, browsing the internet, watching movies, and so on. Some of us even have jobs completely dependent on computers or other machines.
Even our health has become technology-dependent with the advent of modern medical equipment and treatments. Apart from the above, technology has also penetrated our educational system and made it the way it is. We use various technological tools for learning, such as online libraries, digital textbooks, podcasts, and so on.

On the other hand, there are also a number of disadvantages of relying too much on technology. For instance, excessive use of technology can lead to health problems such as obesity, vision problems, and so on. In addition, technology can also be addictive and lead to addiction problems. Moreover, it can also isolate people from the real world and other people and make them more dependent on machines.

Can we Live without Technology?

Although it may seem impossible, a life without technology can be possible. For instance, people living in remote areas or in underdeveloped countries are not exposed to much technology as others in developed countries are. In addition, there are also some people who have chosen to live a life without much technology. However, such people usually live in isolation and do not interact with the outside world.
On the whole, it can be said that a life without technology is possible but it would be very difficult and challenging. In the present-day world, we are so much dependent on technology that it has become nearly impossible to live without it. However, if we really want to lead a life without technology, we need to make a lot of adjustments to our life to live beyond the need for technology. On the other hand, we can always reduce using technology in every unnecessary aspect of our life, so that we can have all the benefits and avoid being so dependent on so much technology.
Conclusion
Life without technology would be very difficult to manage. However, we should also be aware of the disadvantages of relying too much on technology. We should strike a balance between the two in order to lead a healthy and happy life.

تصویر یک کتاب و یک فنجان چای

ترجمه متن انگلیسی در مورد زندگی بدون تکنولوژی

تکنولوژی ویژگی معرف زندگی مدرن امروزی است. ما در زندگی‌مان کاملا به دست تکنولوژی کنترل می‌شویم. در دفتر کار، در مدرسه، محل کار، در خانه یا هر جای دیگری که می‌رویم، تکنولوژی آنجاست تا ما را در هر کاری که انجام می‌دهیم یاری کند. به همین علت به نظر غیرممکن می‌آید که امروزه بدون تکنولوژی زندگی کنیم.

تکنولوژی این روزها به شکلی قوی وارد تمام قلمروهای زندگی ما شده است. زندگی ورای تکنولوژی تقریبا غیرممکن شده است. در هر زمانی قصد هر کاری را که داشته باشیم، چه رفتن به بازار باشد چه شرکت در کلاس درس، استفاده از نوعی تکنولوژی اجتناب‌ناپذیر است. به طور خلاصه ما آنقدر به روش زندگی خود عادت کرده‌ایم که زندگی بدون تکنولوژی بسیار سخت و چالش‌برانگیز خواهد شد.

اگر نگاهی به برنامه روزانه زندگی خود بیندازیم متوحه می‌شویم بیشتر کارهایی که انجام می‌دهیم به تکنولوژی وابسته هستند. برای مثال از وسایلی مانند تلفن همراه، لپ‌تاپ، تبلت و غیره برای اهداف مختلفی مانند ارتباط با دیگران، جستجو در اینترنت، تماشای فیلم و غیره استفاده می‌کنیم. بعضی از ما حتی شغلی داریم که کاملا به رایانه یا دیگر دستگاه‌ها وابسته است.

حتی سلامت ما نیز با اختراع ابزارها و درمان‌های پزشکی مدرن به تکنولوژی وابسته شده است. جدای از موارد بالا، تکنولوژی حتی در سیستم آموزشی ما نیز رخنه کرده و آن را به شکلی که هست درآورده است. ما از ابزارهای فنی زیادی برای یادگیری استفاده می‌کنیم مانند کتابخانه‌های آنلاین، کتاب‌های دیجیتال، پادکست و غیره.

از طرفی دیگر تکیه کردن بیش از حد به تکنولوژی معایب دیگری نیز دارد. برای مثال استفاده زیاد از تکنولوژی می‌تواند اعتیادآورده بوده و منجر به مشکلات اعتیادی شود. همچنین این نکته حتی ممکن است افراد را از دنیای واقعی و افراد دیگر دور کرده و آن‌ها را بیشتر به دستگاه‌ها و ماشین‌ها وابسته کند.

آیا می‌توانیم بدون تکنولوژی زندگی کنیم؟

با وجود اینکه شاید این کار ناممکن به نظر برسد اما زندگی بدون تکنولوژی ممکن است. برای مثال افرادی که در محیط‌های دورافتاده یا در کشورهای توسعه‌نیافته زندگی می‌کنند به اندازه افرادی که در کشورهای توسعه‌یافته هستند در معرض این مقدار تکنولوژی نیستند. به علاوه، افراد دیگری نیز هستند که زندگی بدون این همه تکنولوژی را انتخاب کرده‌اند. با این حال اگر بخواهیم زندگی بدون تکنولوژی را در پیش بگیریم باید تغییراتی در زندگی خود به وجود بیاوریم. از طرفی دیگر همیشه می‌توانیم استفاده از تکنولوژی را در جنبه‌های غیرضروری زندگی خود کاهش دهیم تا از مزایای آن استفاده کنیم و از وابستگی بیش از حد به آن دوری کنیم.

نتیجه‌گیری

اداره کردن زندگی بدون تکنولوژی بسیار سخت خواهد بود. با این حال باید نسبت به معایب وابستگی زیاد به تکنولوژی نیز آگاه باشیم. باید تعادلی بین این دو ایجاد کنیم تا زندگی سالم و شادی داشته باشیم.

کلمات و عبارات مهم متن پنجم

در جدول زیر به تعدادی از کلمات و عبارت مهم این متن پرداخته‌ایم.

معنی فارسیکلمه
کمک کردنassist
تقریباvirtually
شرکت کردنattending
اجتناب‌ناپذیرinevitable
وابستهdependent
نفوذ کردنpenetrated
تکیه کردنrelying
دورافتادهremote
فعل و انفعالinteract
دوری کردن، اجتناب کردنavoid

به مثال‌های زیر از کاربرد این افعال دقت کنید تا با معنی آن‌ها بهتر آشنا شوید.

Anyone willing to assist can contact this number.

هر کس که مایل به کمک کردن باشد می‌تواند با شماره او تماس بگیرد.

The work is virtually finished.

کار تقریبا تمام شده است.

I'm attending a conference next week.

من هفته آینده در کنفرانسی شرکت می‌کنم.

It was an inevitable consequence of the decision.

یکی از عواقب اجتناب‌ناپذیر آن تصمیم بود.

You can't be dependent on your parents all your life.

نمی‌توانی تمام عمر به پدر و مادر خود وابسته باشی.

The nail easily penetrated the soft wood.

میخ به سادگی در چوب نرم فرو رفت.

We're relying on him to give the team a good speech.

ما به او اتکا کرده‌ایم تا برای تیم سخنرانی خوبی ارائه کند.

The quake destroyed mud buildings in many remote villages.

زلزله ساختمان‌های گلی روستاهای دورافتاده را خراب کرد.

Observe how the people in the group interact.

ببین افراد داخل گروه چطور با همدیگر تعامل دارند.

Avoid unhealthy foods such as hamburger and chips.

از غذاهای ناسالم مانند همبرگر و چیپس دوری کن.

سوالات رایج درباره خواندن متن انگلیسی

در ادامه به چند سوال مهم در مورد متن انگلیسی و شیوه درک آن اشاره می‌کنیم.

بهترین روش خواندن متن انگلیسی چیست؟

برای خواندن متن انگلیسی و درک بهتر آن می‌توانید قبل از خواندن متن لیست لغات آماده کنید. توجه داشته باشید که معنی تمام کلمات را بررسی نکنید. همچنین از سرنخ‌هایی که در متن آمده استفاده کنید. روش دیگر این است که به دنبال ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهایی که بلد هستید بگردید. علاوه بر این می‌توانید جمله‌ها را به تکه‌های کوچک تقسیم کنید، به دنبال ایده‌ها و کلمه‌های مرتبط بگردید و در نهایت متن را بخوانید و خلاصه کنید.

چند روش برای درک مطلب بهتر انگلیسی چیست؟

روش‌های زیادی برای درک بهتر مطالب انگلیسی وجود دارد. مهم‌ترین روش‌های کاربردی آن پیدا کردن ارتباط بین جملات و عبارات متن و پرسیدن سوال در مورد اطلاعات مهم متن است. همچنین تصور کردن اتفاقاتی که در متن توصیف می‌شوند و پیدا کردن بخش‌های مهم متن نیز بسیار مفید است. در نهایت نتیجه‌گیری درست از هدف متن و برآرود اطلاعات مهم آن برای رسیدن به نتیجه‌گیری هم می‌توانند به درک بهتر مطلب کمک کنند.

جمع‌بندی متن انگلیسی در مورد زندگی

یکی از مهم‌ترین روش‌های یادگیری خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی، تمرین و تکرار است. به همین علت در این مطلب، چند متن انگلیسی در مورد زندگی با موضوعات مختلف ارائه کرده و هر یک را بررسی کردیم. همچنین به نکات گرامری متن‌ها پرداختیم و کلمه‌ها و عبارت‌های مهم آن‌ها را به صورت جداگانه آموزش دادیم. علاوه بر این، تمرین‌هایی همراه با پاسخ‌‌های کامل در اختیار زبان‌آموزان قرار دادیم.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Learn English TeensTalking PeopleTopprStudy Corgi
۱ دیدگاه برای «۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه»

درود بر شما در زبان هر سوالی تو ذهنم هست جوابش اینجا هست 🌺💐

بسیار عالی خیلی ممنون

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *