آموزش آناتومی تنه به زبان ساده و تصویری + معرفی کتاب

۲۲۴۲ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۴ آذر ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۳۶ دقیقه
دانلود PDF مقاله
آموزش آناتومی تنه به زبان ساده و تصویری + معرفی کتاب

تنه بخش میانی بدن انسان است که به‌وسیله گردن به سر، به‌وسیله استخوان‌های شانه به اندام‌های فوقانی و به‌وسیله استخوان‌های لگن به اندام‌های تحتانی وصل می‌شود. آناتومی تنه را می‌توان در سه بخش سینه‌ای، شکمی و لگنی بررسی کرد. ناحیه سینه‌ای از استخوان‌های قفسه سینه، حفره سینه‌ای، مهره‌های سینه‌ای ستون فقرات، ماهیچه‌های اسکلتی و اندام‌های دستگاه تنفسی و قلب، ناحیه شکمی از حفره شکمی، اندام‌های داخلی آن، مهره‌های کمری و ماهیچه‌های اسکلتی و ناحیه لگنی از استخوان‌های لگن، مهره‌های خاجی ستون فقرات، استخوان دنبالچه، اندام‌های تناسلی و اندام‌های پایینی دستگاه ادراری تشکیل شده است. در این مطلب از مجله فرادرس جزئیات آناتومی هر یک از این نواحی را بررسی کرده و در پایان چند کتاب کاربردی برای آموزش آناتومی تنه معرفی می‌کنیم.

997696

آناتومی تنه

«تنه» (Torso or Trunk) بخشی از بدن است که بین گردن، اندام‌های فوقانی و اندام‌های تحتانی قرار دارد. این بخش بدن را می‌توان به ناحیه سینه‌ای، شکمی و لگنی تقسیم‌بندی کرد. بخش سینه‌ای از استخوان‌ها و ماهیچه‌های قفسه سینه، ناحیه سینه‌ای ستون فقرات، مری، قلب و دستگاه تنفسی تشکیل می‌شود. معده، روده‌های بزرگ و کوچک، پانکراس، کلیه، کبد، کیسه صفرا و میزنای‌ها در ناحیه شکمی قرار دارند که سطح آن‌ها با ماهیچه‌های اسکلتی و پرده صفاق پوشیده شده است. مثانه، میزراه، رحم (در زنان)، تخمدان (زنان) و بیضه (مردان) در ناحیه لگنی تنه قرار دارد. در ادامه این مطلب بخش‌های مختلف آناتومی تنه را توضیح می‌دهیم.

بخش سینه ای در آناتومی تنه

قفسه سینه محفظه‌ای استخوانی در آناتومی تنه است که همراه بافت ماهیچه‌ای و پیوندی از ریه‌ها و قلب محافظت می‌کند. «مدیاستینوم» (Mediastinum) حفره بین ریه‌ها در قفسه سینه است که این دو اندام را از ساختارهای دیگر قفسه سینه جدا می‌کند. استخوان جناغ دیواره جلویی، مهره‌ها دیواره پشتی، دیافراگم دیواره پایینی، حفره بالایی قفسه سینه‌ها دیواره بالایی و پرده جنب ریه‌ها دو دیواره کناری مدیاستینوم را تشکیل می‌دهد. غده تیموس، قلب، آئورت، بزرگ‌سیاهرگ پایینی و بالایی، مری و نای در مدیاستینوم قرار دارد. این حفره به چهار بخش بالایی، جلویی، میانی و پشتی تقسیم می‌شود.

  • مدیاستینوم بالایی: استخوان منبوریم جناغ دیواره جلویی این محفظه و مهره‌های سینه‌ای اول تا چهارم دیواره پشتی این محفظه را تشکیل می‌دهد. شکاف گردن بالای این محفظه و مدیاستینوم میانی پایین آن قرار دارد و پرده جنب ریه‌ها دیواره‌های دو طرف آن را می‌سازد. غده تیموس، نای، مری، قوس آئورت، بزرگ‌سرخرگ سری-بازویی، سرخرگ کاروتید مشترک چپ، سرخرگ زیرترقوه‌ای چپ، بزرگ‌سیاهرگ یالایی، سیاهرگ‌های سری-بازویی چپ و راست، قوس زیگوس، شاخه چپ سیاهرگ بین دنده‌ای بالایی و مجرای لنفاوی قفسه سینه در مدیاستینوم بالایی قرار دارد.
  • مدیاستینوم جلویی: صفحه عرضی (فرضی) که از زاویه جناغی و دیسک بین چهارمین و پنجمین مهره سینه‌ای عبور می‌کند، مدیاستینوم جلویی را از مدیاستیونم بالایی جدا می‌کند. تنه استخوان جناغ دیواره جلویی، پریکاردیوم قلب دیواره پشتی، دیافراگم دیواره پایینی و پرده جنب دو ریه دیواره‌های کناری این فضا را می‌سازد. غده تیموس، سرخرگ‌ها و سیاهرگ‌های سینه‌ای و گره‌های لنفاوی پاراسترنال در این بخش مدیاستینوم قرار دارد.
آناتومی مدیاستینوم در تنه
نمای جانبی مدیاستینوم
  • مدیاستینوم میانی: مدیاستینوم میانی وسط محفظه قفسه سینه، بین سه فضای دیگر و دیافراگم (دیواره پایینی) قرار دارد. قلب، آئورت بالارونده، بزرگ‌سرخرگ ریه، سرخرگ «پریکاردیوکوفرنیک» (Pericardiacophrenic)، بزرگ‌سیاهرگ بالایی، سیاهرگ‌های ریه و سیاهرگ پریکاردیوکوفرنیک در این بخش از قفسه سینه قرار دارد.
  • مدیاستینوم پشتی: صفحه عرضی (فرضی) که از زاویه جناغی و دیسک بین چهارمین و پنجمین مهره سینه‌ای عبور می‌کند، مدیاستینوم پشتی را از مدیاستیونم بالایی جدا می‌کند. پریکاردیوم قلب دیواره جلویی و مهره‌های سینه‌ای میانی و پایینی دیواره پشتی این بخش از مدیاستینوم را تشکیل می‌دهد. مری و شبکه عصبی همراه آن، آئورت سینه‌ای و شاخه‌های آن، سیاهرگ آزیگوس، سیاهرگ همی‌آزیگوس، مجرای لنفاوی سینه‌ای و گره‌های لنفاوی همراه آن در مدیاستینوم پشتی قرار دارد.
حفره قفسه سینه
نمای بالایی مدیاستینوم

آناتومی استخوان های بخش سینه ای تنه

استخوان Tشکل جناغ و ۱۲ استخوان دنده در تشکیل قفسه سینه شرکت می‌کند. «استرنوم» (Sternum)، جناغ یا استخوان سینه در بخش قدامی قفسه سینه قرار دارد و از سه بخش منبوریوم، تنه و زائده زیفوئید تشکیل شده است.

  • منبوریم: منبوریوم یا استخوان خنجری نزدیک‌ترین بخش استرنوم به گردن و استخوانی ذوزنقه‌ای است. فرورفتگی گردنی در سطح بالایی این استخوان قرار دارد. فررفتگی دو طرف این بخش با استخوان‌های ترقوه مفصل غضروفی تشیکل می‌دهد. در سطح جانبی منبوریوم سطح غضروفی اولین (حفره همراه غضروف) و دومین (تیم‌حفره) استخوان دنده قرار دارد. سطح پایینی منبوریوم در تشکیل مفصل با استخوان تنه شرکت می‌کند. زاویه جناغی یا «استرنال» (Sternal Angle) در مفصل این دو بخش جناغ تشکیل می‌شود.
  • تنه: تنه استخوانی صاف و بزرگ‌ترین بخش جناغ است. سطح بالایی این استخوان با منبوریوم و سطح پایینی آن با استخوان زیفوئید مفصل تشکیل می‌دهد. در دو طرف این استخوان سطح غضروفی (فرورفتگی کامل) دنده‌های سوم تا ششم و دو سطح نیم‌دایره برای تشکیل مفصل با دنده‌های دوم و هفتم وجود دارد.
  • زائده زیفوئید: زائده زیفوئید پایین‌ترین و کوچک‌ترین بخش جناغ است که راس آن هم‌سطح دهمین مهره سینه‌ای ستون فقرات (T10) قرار دارد. این زائده تا چهل سالگی از بافت غضروفی است و پس از آن به استخوان تبدیل می‌شود. زیفوئید در بعضی از افراد با هفتمین استخوان دنده مفصل تشکیل می‌دهد.
استخوان جناغ قفسه سینه

دوازده جفت استخوان دنده‌ای بخشی از سطح جلویی، بخش‌های جانبی و پشتی قفسه سینه در آناتومی تنه را تشکیل می‌دهند. این استخوان‌ها در ناحیه پشتی با مهره‌های ستون فقرات مفصل تشکیل می‌دهند و در ناحیه جلویی به غضروف‌های دنده‌ای وصل می‌شود. به طور کلی دنده‌ها از بخش‌های سر، گردن و شفت تشکیل می‌شوند. سر استخوانی گوشه‌دار است که دو سطح مفصلی با تیغه استخوانی از هم جدا می‌شود. یک سطح مفصلی با استخوان مهره متناظر و سطح دیگر با استخوان مهره بالایی مفصل تشکیل می‌دهد. گردن سر را به تنه وصل می‌کند. در محل اتصال این دو بخش دنده، برآمدگی وجود دارد که با زائده عرضی مهره متناظر مفصل تشکیل می‌دهد. تنه دنده‌ها استخوانی کمانی و صاف است که شیار سطح داخلی آن محل عبور رگ‌ها و اعصاب تغذیه‌کننده قفسه سینه است. دو سطح مفصلی سر استخوان‌های دنده با سطح دنده‌ای بالا و پایین در مهره‌های متناظر مفصل تشکیل می‌دهد.

شکل استخوان های دنده

ساختار دنده‌های ۱، ۲، ۱۰، ۱۱ و ۱۲ با سایر دنده‌ها تفاوت دارد.

  • ساختار دنده اول: استخوان دنده اول از سایر دنده‌ها کوتاه‌تر و پهن‌تر است و تنها سطح مفصلی سر آن با استخوان مهره متناظر مفصل تشکیل می‌دهد. دو شیار سطح سطحی بالایی این استخوان محل عبور سرخرگ‌های ترقوه‌ای است.
  • ساختار دنده دوم: دنده دوم از دنده اول بلندتر و دهن‌تر است و دو سطح مفصلی در سر آن وجود دارد. برآمدگی کوچک سطح بالایی ماهیچه دنده‌ای از برآمدگی کوچک سطح بالایی این دنده شروع می‌شود.
  • ساختار دنده دهم: در سر استخوان دنده دهم تنها یک سطح برای تشکیل مفصل با دهمین مهره سینه‌ای وجود دارد.
  • ساختار دنده یازدهم و دوازدهم: گردن در استخوان‌های دنده یازدهم و دوازدهم حذف شده و تنها سر این استخوان‌ها با مهره متناظر مفصل تشکیل می‌دهد.
مفصل های استخوان دنده و مهره

انتهای تنه استخوان‌های دنده‌های اول تا هفتم در جلوی قفسه سینه به‌وسیله غضروف‌های دنده‌ای به استخوان جناغ وصل می‌شود. انتهای جلویی دنده‌های هشتم تا دهم به غضروف بالایی وصل می‌شود. انتهای جلویی دنده‌های یازدهم و دوازدهم آزاد است و در ماهیچه‌های شکمی قرار دارد.

آناتومی مهره های سینه ای

بخش سینه‌ای ستون مهره‌ها بین گردن و کمر قرار دارد و از روی هم قرار گرفتن ۱۲ استخوان مهره (T1-T12) و دیسک غضروفی بین آن‌ها تشکیل می‌شود. مهره‌های سینه‌ای از تنه، دو پدیکل، لامینا و چهار زائده استخوانی تشکیل شده است. تنه استخوان‌های مهره سینه در مهره‌های بالایی بزرگ‌تر از مهره‌های پایینی است و به‌وسیله دو ناحیه استخوانی به نام پدیکل به دو ناحیه استخوانی لامینا وصل می‌شود. تنه سطح جلویی (سمت استخوان جناغ) ستون مهره و لامینا سطح پشتی این بخش از قفسه سینه را تشکیل می‌دهد. لامینای دو طرف استخوان مهره در زائده میخی به هم می‌رسند.

آناتومی مهره های سینه ای

زائده میخی هر مهره سینه‌ای هم‌سطح مهره پایینی (مورب) قرار می‌گیرد. یک زائده عرضی از هر لامینای مهره خارج می‌شود که محل تشکیل مفصل با استخوان‌ها دنده، و اتصال ماهیچه و رباط‌های قفسه سینه است. در هر مهره دو سطح مفصلی بالایی و پایینی در دو طرف برای تشکیل مفصل با دنده‌ها وجود دارد. سطح مفصلی بالا در این مهره‌ها سمت جانبی و پشت مهره‌ها، و سطح مفصلی پایینی سمت میانی و جلویی مهره‌ها است. این آرایش به حرکت ستون فقرات کمک می‌کند.

ماهیچه های قفسه سینه در آناتومی تنه

ماهیچه‌های بین‌دنده‌ای (خارجی، داخلی و عمقی)، ماهیچه‌های زیردنده‌ای و ماهیچه‌های عرضی قفسه سینه، بخشی از اسکلت قفسه سینه در آناتومی تنه را تشکیل می‌دهند. ماهیچه‌های بین‌دنده‌ای فضای بین استخوان‌های بین دنده‌ای اول تا یازدهم را پر می‌کند. این ماهیچه‌ها حجم قفسه سینه را در طول تنفس تغییر می‌دهند.

  • ماهیچه‌های بین‌دنده‌ای خارجی: ۱۱ جفت ماهیچه بین‌دنده‌ای خارجی، فیبرهای ماهیچه‌ای موربی هستند که لبه پایینی هر استخوان دنده‌ را به لبه بالایی دنده پایینی (در جهت پایینی-جلویی) وصل می‌کند. انقباض این ماهیچه‌های تنفسی با افزایش حجم قفسه سینه در محور عرضی و طولی همراه است.
  • ماهیچه‌های بین دنده ای داخلی: فیبر‌های ماهیچه بین‌دنده‌ای داخلی، زیر ماهیچه‌های بین‌دنده‌ای خارجی و در جهت مخالف (در جهت پایینی-پشتی) آن‌ها لبه پایینی هر استخوان دنده را به لبه بالایی استخوان دنده پایینی وصل می‌کند. این ماهیچه‌ها از بخ جانبی شیار دنده‌ای شروع و به سطح بالایی دنده بعدی وصل می‌شوند. انقباض این ماهیچه‌ها حجم قفسه سینه در محور طولی و عرضی را در بازدم‌های عمیق کاهش می‌دهد.
  • ماهیچه‌های بین دنده ای عمقی: ماهیچه‌های بین دنده‌ای عمقی زیر ماهیچه‌های داخلی قرار دارند. این ماهیچه‌ها از لبه میانی شیار دنده‌ای شروع و به سطح بالایی دنده پایینی وصل می‌شوند. انقباض این ماهیچه‌ها به کاهش حجم قفسه سینه در محور طولی و عرضی کمک می‌کند.
  • ماهیچه‌های زیردنده‌ای: ماهیچه‌های زیردنده‌ای از سطح پایینی دنده‌های میانی و انتهایی شروع و به لبه بالایی دو یا سه دنده پایینی وصل می‌شود. این ماهیچه‌ها موازی با ماهیچه‌های عمقی قرار دارند و به عملکرد این ماهیچه کمک می‌کند.
  • ماهیچه‌های عرضی قفسه سینه: این ماهیچه‌ها از سطح پشتی بخش پایینی استرنوم شروع و به سطح داخلی دنده‌های دوم تا ششم وصل می‌شود. انقباض این ماهیچه‌ها به کاهش حجم قفسه سینه کمک می‌کند.

دیافراگم

دیافراگم ماهیچه اسکلتی دو گنبدی است که قفسه سینه را از ناحیه شکمی آناتومی تنه جدا می‌کند. ارتفاع برآمدگی راست دیافراگم به دلیل قرار گرفتن کبد در ناحیه شکمی راست از ارتفاع برآمدگی چپ بیشتر است. به علاوه این ماهیچه نقش اصلی را در تنفس‌های آرام و غیرارادی دارد. انقباض این ماهیچه با افزایش حجم قفسه سینه و از بین رفتن شکل گنبدی آن همراه است. فیبرهای ماهیچه دیافراگم به مهره‌های کمری (L1-L3) و رباط‌های قوسی، غضروف‌های دنده‌ای هفتم تا دهم، استخوان دنده‌های ۱۱ و ۱۲ و زائده زیفوئید استرنوم شروع می‌شود. تاندون این بخش‌ها با هم ادغام شده و تاندون مرکزی دیافراگم را تشکیل می‌دهد.

منفذ سیاهرگی (هم‌سطح T8)، مری (هم‌سطح T10) و آئورت (هم‌سطح T12) در دیافراگم مسیرهایی برای ورود سرخرگ‌ها، سیاهرگ‌ها، رگ‌های لنفاوی و اعصاب از قفسه سینه به ناحیه شکمی است. بزرگ‌سیاهرگ پایینی و شاخه‌های انتهایی عصب فرنیک از منفذ سیاهرگی، مری، شاخه‌های راست و چپ عصب واگ، شاخه مری سرخرگ و سیاهرگ شکمی چپ از منفذ مری و آئورت، مجرای لنفاوی سینه‌ای و سیاهرگ آزیگوس از منفذ آئورت عبور می‌کند.

اتصال دیافراگم به استخوان قفسه سینه
تصویر راست برش سطح مقطع دیافراگم را نشان می‌دهد.

آناتومی قلب

در بخش‌های قبلی استخوان‌ها و ماهیچه‌های قفسه سینه در آناتومی تنه را بررسی کردیم و در دو بخش پیشرو آناتومی اندام‌های داخل قفسه سینه را توضیح می‌دهیم. قلب مخروطی است که قاعده ان سمت مهره‌ها و راس آن سمت قفسه استرنوم قرار دارد. غشای محکمی به نام پریکاردیوم یا کیسه پریکارد قلب را از سایر بخش‌های قفسه سینه جدا می‌کند. سطح پشتی این اندام نزدیک مهره‌های سینه‌ای، سطح جلویی آن نزدیک تنه استرنوم و غضروف‌های دنده‌ای، سطح بالایی یا قاعده هم‌سطح سومین غضروف دنده‌ای و سطح پایینی یا راس آن سمت چپ استرنوم هم‌سطح فضای بین دنده‌های چهارم و پنجم و محل اتصال استخوان دنده‌ای به غضروف قرار دارد. بزرگ‌سیاهرگ بالایی و پایینی، آئورت و سرخرگ ششی از سطح بالایی قلب خارج می‌شوند. انحراف راس قلب به چپ سبب ایجاد «فررفتگی قلب» (Cardiac Notch) در لوب بالایی ریه چپ می‌شود.

آناتومی قلب
اصلاح تصویر

در هر سمت قلب انسان دو حفره قرار دارد. دهلیز چپ و راست، حفره‌های بالایی و بطن‌های چپ و راست حفره‌های پایینی قلب هستند. دهلیزها خون بخش‌های مختلف بدن را دریافت کرده و انقباض ان‌ها خون را به بطن‌ها منتقل می‌کند. انقباض بطن‌ها خون را از قلب خارج و به‌وسیله گردش خون ششی و سیستمی به ریه و سایر بخش‌های بدن منتقل می‌کند. در گردش خون ششی، خون با غلظت اکسيژن کم از بطن راست به‌وسیله تنه ششی از قلب خارج می‌شود. این سرخرگ به دو سرخرگ ششی چپ و راست تقسیم شده و شاخه‌های انتهایی این سرخرگ‌ها در لوب‌های ریه به مویرگ‌های تنفسی تبدیل می‌شود. پس از تبادل اکسیژن با دی‌اکسدی کربن در مویرگ‌های تنفسی خون به‌وسیله سیاهرگ ششی به دهلیز چپ منتقل می‌شود. سرخرگ ششی، تنها سرخرگ با غلظت اکسيژن کم و سیاهرگ ششی تنها سیاهرگ با غلظت اکسيژن زیاد در بدن انسان است.

در گردش خون سیستمی، خون به‌وسیله آئورت از بطن چپ خارج می‌شود. شاخه‌های این سرخرگ اصلی بدن در اندام‌های مختلف به مویرگ‌های سیستمی تبدیل و پس از تبادل اکسیژن و دیگر مواد به‌وسیله شاخه‌های سیاهرگی به دو بزرگ‌سیاهرگ بالایی (گردن، سر، اندام‌های فوقانی و قفسه سینه) و پایینی (اندام‌های تحتانی و بخش شکمی-لگنی تنه) و سینوس کرونری منتقل می‌شود. خون بزرگ‌سیاهرگ بالایی به بخش بالایی و پشتی و خون بزرگ‌سیاهرگ پایینی به بخش پشتی (زیر بزرگ‌سیاهرگ بالایی) در دهلیز راست تخلیه می‌شود. ورودی سینوس کرونری به دهلیز راست بالا و سمت میانی ورودی بزرگ‌سیاهرگ پایینی قرار دارد.

لایه های دیواره قلب

پریکاردیوم غشایی است که اطراف قلب را می‌پوشاند. این غشا از یک لایه فیبروزی خارجی و یک لایه سروزی داخلی تشکیل می‌شود. پریکاردیوم فیبروزی از بافت پیوندی متراکم و محکمی تشکیل شده است که از قلب محافظت کرده و موقعیت آن در قفسه سینه را حفظ می‌کند. لایه سروزی از پری‌کاردیوم آهیانه یا جداری و پریکاردیوم احشایی یا اپی‌کاردیوم تشکیل شده است. پری‌کاردیوم جداری با لایه فیبروزی خارجی ادغام شده و اپی‌کاردیوم خارجی‌ترین لایه دیواره قلب را می‌سازد. فضای بسیار کمی بین اپی‌کاردیوم و پری‌کاردیوم آهیانه با لایه نازکی از مایع سروزی پر می‌شود.

میوکاردیوم ضخیم‌ترین بخش دیواره قلب است که بین اپی‌کاردیوم و اندوکاردیوم قرار دارد. این لایه از ماهیچه‌های قلبی، شبکه‌ای از فیبرهای کلاژن، رگ‌های خونی و فیبرهای عصبی تشکیل شده است. فیبرهای ماهیچه‌ای این لایه با آرایش مارپیچی دیواره بطن‌ها و دهلیزها را شکل می‌دهد. آرایش این ماهیچه‌ها در دیواره دهلیز و در قاعده رگ‌ها شبیه 8 است. آرایش ماهیچه‌های عمقی بطن‌ها نیز شبیه 8 است و ماهیچه‌های سطحی با آرایشی متفاوت دورتادور بطن‌ها قرار دارد. ضخامت میوکاردیوم بطن چپ از بطن راست بیشتر است.

میوکاردیوم
ضخامت بافت ماهیچه‌ای بطن چپ از راست بیشتر است.

اندوکاردیوم داخلی‌ترین لایه قلب است که با لایه‌ای از بافت پیوندی به میوکاردیوم وصل می‌شود. این لایه از اپیتلیوم سنگفرشی تک‌لایه‌ای تشکیل شده که دیواره داخلی حفره‌ها و دریچه‌های قلب را می‌پوشاند و در امتداد اندوتلیوم رگ‌های خونی قرار دارد.

تیغه ها و حفره های قلب

تیغه‌ها یا «سپتوم‌های» (Septum) قلب بخشی از میوکارد و اندوکارد است که قلب را به چهار حفره تقسیم می‌کند. سپتوم بین دهلیزی، دو دهلیز را از هم جدا می‌کند. فرورفتگی بیضی در این تیغه باقی‌مانده منفذ بیضی در دوران جنینی است که بلافاصله پس از تولد بسته شده و از مخلوط شدن خون دو دهلیز جلوگیری می‌کند. سپتوم بین بطنی در امتداد سپتوم بین دهلیزی دو بطن را از هم جدا می‌کند و ضخامت بیشتری دارد. سپتوم دهلیزی-بطنی، تیغه میوکاردی بین دهلیز و بطن است. خون با عبور از چهار منفذ این تیغه از دهلیز وارد بطن و از بطن وارد سرخرگ‌ها می‌شود. دریچه‌های هلالی در منفذ بین بطن و سرخرگ از بازگشت خون به بطن و دریچه‌های دهلیزی بطنی در منفذ بین این دو حفره از بازگشت خون به دهلیز جلوگیری می‌کند. این دریچه‌ها به‌وسیله چهار حلقه از جنس بافت پیوندی متراکم به سپتوم دهلیزی-بطنی وصل می‌شود. لت‌های این دریچه‌ها از جنس بافت پیوندی پوشیده با اندوکاردیوم است.

  • دریچه‌های دهلیزی-بطنی: دریچه ‌دولتی، «بیسکوسپید» (Bicuspid Valve) یا میترال بین دهلیز و بطن چپ و دریچه دولتی یا «تریکوسپید» (Tricuspid) بین دهلیز و بطن راست قرار دارد. لت‌های این دریچه‌ها به‌وسیله تاندون‌های وتری به ماهیچه‌های پاپبلاری دیواره بطن وصل می‌شود. این دریچه‌ها در انقباض بطن بسته و در استراحت قلب (انقباض دهلیز) باز هستند.
  • دریچه‌های هلالی: دریچه ششی بین بطن راست و تنه سرخرگ ششی و دریچه آئورت بین بطن راست و آئورت قرار دارد. این دریچه‌ها از سه لت تشکیل شده است. این دریچه‌ها در انقباض قلب باز و در استراحت قلب بسته هستند.

دهلیز

دهلیز راست، لبه راست قلب را می‌سازد و در سطح جلویی میانی (خارجی) این حفره، زائده ماهیچه‌ای به نام آئوریکل وجود دارد که ظرفیت دهلیز را افزایش می‌دهد. بخش داخلی دهلیز راست به وسیله تیغه‌ای ماهیچه‌ای به نام «کریستا ترمینالیس» (Crista Terminalis) به «سینوس وناریوم» (Sinus Venarum) و «دهلیز اصلی» (Atrium Proper) تقسیم می‌شود. سینوس وناریوم بخشی ابتدایی دهلیز راست است که خون بزرگ‌سیاهرگ‌های بالایی و پایینی به آن تخلیه می‌شود. دیواره این بخش نرم و انعطاف‌پذیر این بخش امکان دریافت خون سیاهرگ‌ها را فراهم می‌کند. دهلیز اصلی جلوی کریستا ترمینالیس قرار دارد و دیواره محکم آن از ماهیچه‌های پکتینات تشکیل شده است. آئوریکل راست در این بخش دهلیز قرار دارد.

دهلیز چپ، لبه پشتی یا قاعده‌ای قلب را می‌سازد. بخش داخلی این حفره به دو قسمت جریان ورودی (Inflow portion) و خروجی (Outflow portion) تقسیم می‌شود. قسمت جریان وروی بخش پشتی دهلیز و محل تخلیه خون سیاهرگ ششی است. بافت این بخش از دهلیز نرم و انعطاف‌پذیر است. قسمت جریان خروجی از بافت محکم و ماهیچه‌های پکتینات تشکیل شده است. آئوریکل چپ در این قسمت دهلیز قرار دارد.

بطن

بطن راست بیشتر لبه جلویی و بطن چپ راس، لبه چپ و دیافراگمی قلب را به خود اختصاص می‌دهد. این حفره‌ها به‌وسیله «تیغه ماهیچه‌ای بالای بطنی» (Supraventricular Crest) به دو قسمت جریان ورودی و خروجی تقسیم می‌شود. قسمت جریان ورودی از برآمدگی‌های ماهیچه‌ای تشکیل شده است. شکل این برآمدگی‌ها، ظاهری اسفنجی به دیواره این بخش از بطن می‌دهد. این برآمدگی‌ها به سه دسته «تیغه» (Ridges)، «پل» (Bridges) و «پاپیلار» (Pillars) تقسیم می‌شود.

  • ماهیچه‌های تیغه‌ای: تمام طول این ماهیچه‌ها به دیواره جلویی بطن وصل است.
  • ماهیچه‌های پل: دو سر این ماهیچه‌ها به دیواره بطن متصل و بخش میانی آن‌ها آزاد است.
  • ماهیچه‌های پاپیلری: قاعده این ماهیچه‌ها به دیواره بطن متصل است و راس آن‌ها به‌وسیله تاندون وتری به لت‌های دریچه میترال و سه‌لختی وصل می‌شود.

قسمت جریان خروجی بطن راست، بخش بالایی این حفره و محل خروج سرخرگ ششی است. دیواره بطن در این بخش نرم و انعطاف‌پذیر است و ظاهری متفاوت با قسمت جریان ورودی دارد. در بطن راست سه ماهیچه پاپیلری و در بطن چپ دو ماهیچه پاپیلاری وجود دارد.

سیستم هدایت جریان الکتریکی در قلب

سیستم هدایت جریان الکتریکی قلب از سلول‌های ماهیچه قلب تمایزیافته‌ای تشکیل شده است که در ساختار گره‌ها و رشته‌های بین آن‌ها سازمان‌دهی می‌شود. این سیستم مستقل از دستگاه عصبی اختلاف پتانسیل لازم برای انقباض همزمان ماهیچه‌های قلبی را فراهم می‌کند. گره سینوسی-دهلیزی (SA)، گره دهلیزی-بطنی (AV)، دسته فیبرهای هیس، دسته فیبرهای بین بطنی و فیبرهای پورکنژ اجزای این سیستم هستند.

  • گره سینوسی-دهلیزی: گره سینوسی-دهلیزی در دیواره بالایی دهلیز راست نزدیک ورودی بزرگ‌سیاهرگ بالایی قرار دارد. این گره از سلول‌های تخصصی تشکیل شده است که به طور خودبه‌خود جریان الکتریکی تولید می‌کند. این جریان به‌وسیله اتصالات شکافدار از گره به دیواره دهلیز راست و به‌وسیله «دسته بَکمَن» (Bachmann's bundle) به دیواره دهلیز چپ منتقل می‌شود. تحریک فیبرهای سمپاتیک و پاراسمپاتیک دستگاه عصبی محیطی سرعت تولید جریان در این گره را تغییر می‌دهد.
  • گره دهلیزی-بطنی: گره دهلیزی-بطنی در سپتوم دهلیزی-بطنی و نزدیک ورودی سینوس کرونری قرار دارد. جریان ایجاد شده در بخش‌های مختلف دهلیز به این گره منتقل می‌شود.
  • دسته‌های بین بطنی: دسته‌های بین‌بطنی رشته‌های هستند که جریان الکتریکی را از AV به فیبرهای پورکنژ منتقل می‌کند. بخش ابتدایی این رشته‌ها، دسته فیبرهای هیس نام دارد که در سپتوم بین‌بطنی به دو شاخه چپ و راست تقسیم می‌شود.
  • فیبرهای پورکنژ: فیبرهای پورکنژ در بافت پیوندی زیر اندوکارد دیواره‌های بطن قرار دارد و به‌وسیله اتصالات شکافدار فراوان پتانسیل الکتریکی را به سرعت به میوکارد بطن منتقل می‌کند.
گره ها و فیبرهای هدایت جریان الکتریکی در قلب

آناتومی مری

مری مجرایی ماهیچه‌ای در بخش سینه‌ای آناتومی تنه است که هم‌سطح ششمین مهره گردنی (پایین غضروف کریکوئید حنجره) شروع شده و هم‌سطح یازدهمین مهره سینه‌ای وارد حفره شکمی می‌شود. این مجرا پشت نا و جلوی مهره‌های T1-T4 قرار دارد. بخش شکمی مری حدود ۱٫۲۵ سانتی‌متر است و با اتصال به منفذ قلبی معده (هم‌سطح T11) تمام می‌شود. دیواره این بخش لوله گوارش از بافت پیوندی خارجی (Adventitia)، بافت ماهیچه‌ای، زیرمخاط و مخاط تشکیل شده است. لایه خارجی بافت ماهیچه‌ای از ماهیچه‌های طولی و بخش داخلی آن از ماهیچه‌های حلقوی تشکیل می‌شود. در یک‌سوم سطحی لایه خارجی ماهیچه‌های اسکلتی، یک‌سوم میانی ماهیچه اسکلتی و صاف و یک‌سوم داخلی را ماهیچه‌های صاف قرار دارد. لایه مخاطی از بافت پوششی سنگفرشی چندلایه تشکیل شده است.

اسفنکتر مری

اسفنکترهای بالایی و پایینی مری این بخش از لوله گوارش را از حلق و معده جدا می‌کند. اسفنکتر بالایی ماهیچه مخطط حلقوی است که باز و بسته شدن غیرارادی آن، از ورود هوا به مری جلوگیری می‌کنند. اسفنکتر پایینی بین مری و معده قرار دارد و از بازگشت ورود اسید معده به مری جلوگیری می‌کند.

دستگاه تنفس در آناتومی تنه

دستگاه تنفسی از ساختارهایی تشکیل شده که وظیفه آن‌ها تبادل اکسیژن و دی‌اکسید کربن بین بدن و هوای اطراف است. مجاری تنفسی را می‌توان به دو بخش بالایی و پایینی تقسیم کرد. مجرای تنفسی بالایی از حفره بینی، سینوس‌های پارانازال، حلق و بخشی از حنجره (بالای تارهای صوتی) و مجرای تنفسی پایینی از بخش پایینی حنجره، نای، نایژه یا «برونش» (Bronchi)، نایژک یا «برونشیول» (Bronchioles) و ریه‌ها تشکیل شده است.

حفره بینی

کف حفره بینی از صفحه محکم سقف دهان (زائده پالاتین استخوان ماگزیلا و دو استخوان پالاتین) تشکیل شده است. بخش جلویی سقف حفره بینی را صفحه غربالی استخوان اتموئیدی و بخش پشتی آن از استخوان‌های فرونتال و بینی تشکیل می‌دهد. مخاط سوراخ بینی و بخش جلویی حفره بینی از غدد زیرمخاطی و فولیکول‌های مو تشکیل شده است که از ورود ذرات بزرگ به بخش‌های عقبی حفره بینی جلوگیری می‌کند. سه زائده استخوانی در هر دیواره جانبی حفره بینی وجود دارد که سطح این حفره را افزایش و سرعت جریان هوا را کاهش می‌دهد. در نتیجه زمان بیشتری برای گرم و مرطوب شدن هوا در حفره بینی ایجاد می‌کند. گیرنده‌های بویایی در مخاط سقف حفره بینی قرار دارد. این گیرنده‌ها مولکول‌های بو محلول در مخاط را شناسایی کرده و پتانسیل عمل حاصل از آن را به‌وسیله عصب بویایی به پیاز بویایی منتقل می‌کند.

سینوس های پارانازال

سینوس‌های پارانازال حفره‌های پر از هوای استخوان‌های ماگزیلا، فرونتال، اسفنوئید و اتموئید و به‌وسیله منافذی با حفره بینی در ارتباط هستند. سینوس‌ها به گرم و مرطوب شدن هوا، و جلوگیری از ورود باکتری‌ها به بخش‌های داخلی جلوگیری می‌کند.

حلق

هوا با عبور از سوراخ پشتی حفره بینی وارد حلق می‌شود. این مجرای ماهیچه‌ای به سه بخش نزدیک بینی یا «نازوفارینکس» (Nasopharynx)، دهانی یا «اوروفارینکس» (Oropharynx) و حنجره‌ای یا «لارینگوفارینکس» (Laryngopharynx) تقسیم می‌شود.

  • نازو فارینکس اولین بخش حلق است که اپتلیوم مژکدار دیواره آن را می‌پوشاند. در بلع زبان کوچک و صفحه نرم دهان با مسدود کردن بخش پایینی نازوفارینکس، از ورود غذا به حفره بینی جلوگیری می‌کند.
  • اوروفارینکس فضای مشترک عبور هوا و غذا است. اپتلیوم سنگفرشی چند لایه دیواره این بخش حلق را می‌پوشاند.
  • لارینگوفارینکس بخشی است که لوله گوارش و تنفسی از هم جدا می‌شود. بخش جلویی لارینگوفارینکس به حنجره و بخش پشتی آن به مری ختم می‌شود.
آناتومی حلق

حنجره

حنجره ساختاری غضروفی است که حلق را به نای وصل کرده و به تنظیم حجم هوای ورودی به ریه کمک می‌کند. دیواره این ساختار آناتومی تنه به‌وسیله لایه‌ای از اپیتلیوم سنگفرشی چند لایه پوشیده شده است. تیروئید، اپی‌گلوت و کریکوئید غضروف‌های بزرگ و «آریتنوئید» (Arytenoids)، «کورنیکولات» (Corniculates) و «کونئيفورم» (Cuneiforms) جفت غضروف‌های کوچک حنجره هستند.

  • تیروئید: تیروئید بزرگ‌ترین غضروف حنجره است که دیواره جلویی و کناری را می‌سازد. این غضروف هیالین از دو نیمه تشکیل شده که محل اتصال آن‌ها، برآمدگی حنجره یا «سیب گلو» (Adam’s apple) نام دارد.
  • کریکوئید: کریکوئید بافت غضروفی هیالین و به شکل حلقه است. عرض دیواره پشتی این حلقه از دیواره جلویی بیشتر است و زیر غضروف تیروئید قرار دارد.
  • اپی‌گلوت: اپی‌گلوت بافت غضروف الاستیک و شبیه برگ است که ساقه آن به سطح داخلی برآمدگی غضروف تیروئید و سطح بالایی آن به تنه استخوان هیوئید گردن وصل می‌شود. این غضروف در زمان بلع دهانه نای را بسته از ورود غذا به مجاری تنفسی جلوگیری می‌کند.
  • آریتنوئید: یک جفت غضروف آریتنوئید، ساختارهای هرمی هستند که به دو طرف لبه بالایی قسمت پشتی کریکوئید وصل می‌شود. هر آریتنوئید به سه بخش راس (بالا)، زائده صوتی (جلو) و زائده ماهیچه‌ای (دیواره جانبی) تقسیم می‌شود.
  • کورنیکولات: دو غضروف مخروطی کورنیکلات به راس غضروف‌های آریتنوئید وصل می‌شود.
  • کونئيفورم: یک جفت غضروف کونئیفورم بالای بخش جلویی غضروف‌های کورنیکولات و در غشای فیبروالاستیک آری‌اپی‌گلوت قرار دارد. کونئیفورم به هیچ کدام از غضروف‌های حنجره مستقیم وصل نمی‌شود.

حنجره علاوه بر اسکلت غضروفی از رباط‌ها، تارها و ماهیچه‌ها تشکیل شده است. رباط‌ها و غشای پیوندی از اسکلت غضروفی محافظت می‌کند و به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می‌شود.

  • رباط‌های خارجی: این رباط‌ها غضروف‌ها را به بخش‌‌های خارجی وصل می‌کند. غشای تیروهیوئید بین بخش بخش بالایی غضروف تیروئید و استخوان هیوئید گردن قرار دارد. رگ‌های بالایی و اعصاب داخلی با عبور از این غشا وارد حنجره می‌شود. رباط تیروهیوئید میانی ناحیه ضخیم سطح جلویی و رباط جانبی ناحیه ضخیم شده سطح پشتی غشای تیروهیوئید است. رباط هیواپی‌گلوت استخوان هیوئید را به سطح جلویی غضروف اپی‌گلوت وصل می‌کند. «رباط کریکوتراکئیال» (Cricotracheal Ligament)، غضروف کریکوئید را به اولین غضروف نای وصل می‌کند. رباط کریکوتیروئید میانی بین غضروف تیروئید و کریکوئید قرار دارد.
  • رباط‌های داخلی: رابط‌های داخلی غضروف‌ها را کنار هم نگه می‌دارد. انتهای پایینی رباط کریکوتیروئید به غضروف کریکوئید متصل و انتهای بالایی آن آزاد است. سطح پشتی این رباط به غضروف‌های آریتنوئید و سطح جلویی آن به غضروف تیروئید متصل است. رباط صوتی از انتهای آزاد این رباط تشکیل می‌شود. غشای چهارگوش بین سطح جلویی-جانبی غضروف‌های آریتنوئید و بخش جانبی اپی‌گلوت قرار دارد. انتهای بالایی و پایینی این غشا آزاد است و از ضخیم شدن انتهای پایینی رباط دهلیزی یا «وستیبولار» (Vestibular Ligament) تشکیل می‌شود.
رباط های حنجره

تارها یا چین‌خوردگی‌های صوتی و دهلیزی بافت نرم حنجره هستند که نقش مهمی در تنفس، محافظت از مسیرهای هوایی و تولید صوت دارند.

  • چین‌خوردگی صوتی یا تار صوتی اصلی: باز و بسته شدن و انقباض و انبساط این تارها به‌وسیله ماهیچه‌های تولید صدا کنترل می‌شود و در تغییر گام صدا (زیر و بم) نقش دارند. سطح تارهای صوتی از اپیتلیوم سنگفرشی چند لایه تشکیل شده است. «فضای رینک» (Reinke’s space) زیر این بافت قرار دارد و گلیکوآمینوگلایکان و آب تشکیل می‌شود. ساختار این ژل بی‌شکل به لرزش تارهای صوتی کمک می‌کند. رابط و ماهیچه‌های صوتی زیر فضای رینک، کنار هم قرار دارد. رگ‌های خونی در این بافت وجود ندارد و به همین دلیل سفید دیده می‌شود. فاصله بین تارهای صوتی «ریما گلوتیدیس» (Rima Glottidis) گفته می‌شود.
  • چین‌خوردگی دهلیزی یا تار صوتی کاذب: تارهای صوتی کاذب بالای تارهای صوتی اصلی قرار دارند. این تارها از رباط دهلیزی تشکیل شده که لایه‌ای از بافت مخاطی روی آن را می‌پوشاند. تعداد کمی رگ خونی در این بافت وجود دارد و به همین دلیل رنگ این بافت صورتی است.

ماهیچه‌های حنجره مثل رابط‌ها به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می‌شود. ماهیچه‌های داخلی به بالا و پایین رفتن حنجره در زمان بلع و ماهیچه‌های خارجی به حرکت مستقل غضروف‌ها در تولید صدا و تنفس کمک می‌کند.

  • ماهیچه‌های داخلی: ماهیچه‌های داخلی حنجره قطر ریما گلوتیدیس و طول تارهای صوتی را کنترل می‌کند. شاخه‌های عصب واگ به تمام این ماهیچه‌ها عصب‌رسانی می‌کند. ماهیچه‌های کریکوتیروئید، تیروآریتنوئید، کریکوتیروئید پشتی، کریکوتیروئید جانبی، آریتنوئید عرضی و مورب در این گروه قرار دارد.
    • ماهیچه کریکوتیروئید: این ماهیچه از سطح جانبی-جلویی غضروف کریکوئید شروع شده و به لبه و شاخ پایینی غضروف تیروئید وصل می‌شود. این ماهیچه‌ها در کشیدگی و انقباض رباط صوتی نقش دارند و به تغیییر آهنگ ضدا کمک می‌کند.
    • ماهیچه تیروآریتنوئید: این ماهیچه از پایینی-پشتی زاویه تیروئید شروع شده و به سطح جلویی-جانبی غضروف‌های آریتنوئید وصل می‌شود. این ماهیچه‌ها به شل شدن تارهای صوتی کمک می‌کند.
    • ماهیچه کریکوتیروئید پشتی: این ماهیچه‌ها از سطح پشتی غضروف کریکوئید شروع شده و به زائیده ماهیچه‌ای غضروف‌های آریتنوئید وصل می‌شوند. انقباض این ماهیچه با دور شدن تارهای صوتی از هم و افزایش قطر ریما گلوتیدیس همراه است.
    • ماهیچه کریکوتیروئید جانبی: این ماهیچه‌ها از قوس غضروف کریکوئید شروع شده و به زائده ماهیچه‌ای غضروف‌های آریتنوئید وصل می‌شود. انقباض این ماهیچه‌ها با نزدیک شدن تارهای صوتی به هم و کاهش قطر ریما گلوتیدیس همراه است. این ماهیچه‌هادر تنظیم حجم و آهنگ صدا نقش دارند.
آناتومی ماهیچه‌های حنجره
    • ماهیچه‌های آریتنوئید عرضی و مورب: این ماهیچه‌ها دو غضروف آریتنوسيد را به هم وصل می‌کند. انقباض این ماهیچه‌ها با نزدیک شدن دو غضروف و کاهش قطر بخش پشتی ریما گلوتیدیس همراه است.
  • ماهیچه‌های خارجی: ماهیچه‌های استیلوهیوئید، دی‌گاستریک، میلوهیوئید و جنیوهیوئید به سطح بالایی استخوان هیوئید وصل می‌شوند و انقباض آن‌ها با بالا کشیده شدن هیوئید و حنجره همراه است. اوموهیوئید، استرنوهیوئید، استرنوتیروئید و تیروهیوئید ماهیچه‌های اسکلتی هستند که به استخوان هیوئید و غضروف تیروئید وصل می‌شوند. انقباض این ماهیچه‌ها با پایین کشیده شدن حنجره همراه است.
ماهیچه های خارجی حنجره

نای و درخت برونشیال

نای مجرای تنفسی پایین حنجره (مدیاستینوم بالایی) است که در غضروف کارینا (هم‌سطح زاویه استرنال و مهره‌های T4/T5) به دو نایژه اصلی تقسیم می‌شود. دیواره جلویی این مجرا از ۱۶ تا ۲۰ غضروف هیالین C شکل و دیواره پشتی از غشای فیبروالاستیک (ماهیچه‌های نای و بافت پیوندی الاستیک) تشکیل شده است. لایه‌ای از اپتلیوم استوانه مطبق کاذب و مژکدار سطح داخلی نای را می‌پوشاند. حلقه‌های غضروفی نای به استحکام و غشای فیبروالاستیک به افزایش و کاهش قطر این مجرا در دم و بازدهم کمک می‌کنند. مری پشت نای قرار دارد.

ساختار دو نایژه اصلی مثل نای از غضروف‌های C شکل، غشای فیبروالاستیک و اپتیلیوم استوانه مطبق کاذب و مژکدار تشکیل شده است. نایژه‌های اصلی از هلیوم وارد ریه می‌شود. در ریه نایژه‌های دوم تقسیم و هر نایزه وارد یکی از لوب‌های ریه می‌شود. نایژه‌های دوم در هر لوب به شاخه‌های کوچک‌تری به نام نایژک‌ها تقسیم می‌شوند. قطر نایژک‌ها بسیار کمتر (حدود ۱ میلی‌متر) از نای و نایژه‌ها است و دیواره آن‌ها از ماهیچه صاف بدون غضروف تشکیل می‌شود. این مجاری به شاخه‌های کوچک‌تری به نام نایژه‌های انتهایی تقسیم می‌شود. نایژه‌های انتهایی به نایژه‌های تنفسی و نایژه‌های تنفسی به مجرای آلوئولی ختم می‌شود.

آناتومی درخت تنفسی در تنه

دیواره مجرای آلوئولی از ماهیچه صاف و بافت پیوندی تشکیل شده است. هر مجرای آلوئول به مجموعه‌ای از کیسه‌های هوایی که به شکل خوشه انگور کنار هم قرار گرفته‌اند، ختم می‌شود. آلوئول محل اصلی تبادل اکسیژن و دی‌اکسید کربن است. قطر هر آلوئول حدود ۲۰۰ میکرومتر است و به‌وسیله منفذ دیواره با آلوئول کناری ارتباط دارد. منافذ بین آلوئولی به یکسان‌سازی فشار هوای آلوئول‌ها کمک می‌کند.

آلوئول در آناتومی دستگاه تنفس

دیواره آلوئول‌ها از سلول‌های نوع I و نوع II تشکیل شده است. سلول‌های نوع I، سلول‌های اپتیلیال سنگفرشی هستند که بیشتر دیواره را تشکیل می‌دهند. سلول‌های نوع II بین سلول‌های نوع I قرار دارند و وظیفه ان‌ها ترشح سورفاکتانت ریه است. ماکروفاژها سلول‌های ایمنی این بخش سیستم تنفسی است که پاتوژن‌ها را با فاگوسیتوز از بین می‌برد. لایه‌ای از غشای پایه بسیار نازک بین دیواره آلوئول‌ها و غشای اندوتلیال مویرگ‌ها وجود دارد. ضخامت مجموعه دیواره آلوئول، غشای پایه و اندوتلیوم مویرگ‌ها حدود ۰٫۵ میکرومتر است. به این مجموعه غشای تنفسی گفته می‌شود.

ریه

ریه‌ها دو طرف مدیاستینوم میانی و قلب قرار دارند. ریه راست بین مری، قلب، بزرگ‌سیاهرگ پایینی، بزرگ‌سیاهرگ بالایی و سیاهرگ آزیگوس و ریه چپ بین قلب قوس آئورت، بخش سینه‌ای آئورت و مری قرار گرفته است. ریه راست از ریه چپ بزرگ‌تر است و به‌وسیله دو شیار مورب و افقی به سه لوب تقسیم می‌شود. هر لوب به‌وسیله بافت پیوندی به ۸ تا ۱۰ واحد عملکردی به نام «برونشیوپالمینری» (Bronchopulmonary Segment) تقسیم می‌شود. ریه چپ به‌وسیله یک شیار مورب به دو لوب تقسیم می‌شود. هر ریه را به راس (بالا)، سطح دیافراگمی (قاعده)، سطح مدیاستینوم و سطح دنده‌ای تقسیم می‌کنیم.

نایژه اصلی، سرخرگ ششی، سیاهرگ‌های ششی، رگ‌های برونشیال، شبکه عصبی ریه، رگ‌ها و گره‌های لنفاوی از هلیوم وارد ریه‌ها می‌شود. هر ریه در کیسه فیبروزی به نام پرده جنب قرار دارد. لایه احشایی پرده جنب روی ریه‌ها قرار می‌گرد و لایه آهیانه یا جداری آن به سطح داخلی دنده‌ها و دیافراگم متصل است. بین این دو غشا لایه بسیار نازکی از مایع سروزی قرار دارد. این دو غشا در هلیوم ریه به هم وصل می‌شوند.

بخش شکمی در آناتومی تنه

در بخش‌های قبلی این مطلب از مجله فرادرس ساختارهای و اندام‌های داخلی ناحیه سینه‌ای آناتومی تنه را توضیح دادیم. در این بخش جزئیات آناتومی ناحیه شکمی و در بخش‌های انتهایی آناتومی ناحیه لگنی را بررسی می‌کنیم. حفره شکمی و لگن بخش‌های انتهایی تنه را تشکیل می‌دهند. تقریبا تمام اندام‌های بدن ازجمله اندام‌های دستگاه گوارش، سیستم ادراری، سیستم تناسلی، بیشتر غدد اندوکرین و بخش اصلی سیستم لنفاوی در این دو بخش قرار دارد. حفره شکمی ناحیه‌ای است که بیند دیافراگم و لگن قرار دارد.

برای درک بهتر موقعیت اندام‌ها و درد حفره شکمی، این بخش از تنه را با دو روش به چهار و نه ناحیه متفاوت تقسیم می‌کنند. در روش چهار قسمتی صفحه فرضی افقی که از ناف عبور و دیسک بین مهره‌های L3 و L4 عبور می‌کند، از صفحه فرضی عمودی زائده زیفوئید را به سیمفیزیس استخوان شرمگاهی وصل می‌کند، عمود شده و ناحیه شکمی را به یک‌چهارم بالایی و پایینی چپ و راست تقسیم می‌کند.

تقسیم بندی چهار بخشی حفره شکمی

در الگوی تقسیم‌بندی نه‌تایی دو صفحه افقی و دو صفحه عمودی برای تقسیم‌بندی حفره شکمی به نواحی هیپوکوندریوم راست و چپ، اپی‌گاستریک، پهلو چپ و راست، ناف، کشاله چپ و راست و شرمگاهی در نظر گرفته می‌شود.

  • صفحه افقی بالایی: صفحه افقی بالایی یا صفحه زیرنده‌ای، زیر دوازدهم دنده قرار دارد و از تنه مهره L3 عبور می‌کند.
  • صفحه افقی پایینی: صفحه افقی پایینی دو برآمدگی شکاف ایلیوم را به هم وصل و از بخش بالایی تنه مهره L5 عبور می‌کند.
  • صفحه‌‌های عمودی: صفحه‌های عمودی از وسط استخوان‌های ترقوه شروع شده و به ناحیه‌ای بین زائده میخی بالایی و جلویی ایلیوم و سیمفیزیس استخوان شرمگاهی وصل می‌شود.
نواحی حفره شکمی

آناتومی مهره های لومبار

ناحیه لومبار ستون مهره‌ها بین ناحیه سینه‌ای و کمری قرار دارد. این ناحیه از پنج مهره تشکیل شده که بزرگ‌ترین مهره‌های ستون قفرات هستند و بیشترین نقش را در تحمل وزن قسمت‌های بالایی بدن دارند. این مهره‌ها مثل سایر مهره‌های ستون فقرات از تنه، یک زائده میخی، دو لامینا، دو پدیکل، دو زائده عرضی و چهار زائده مفصلی (بالایی و پایینی) تشکیل شده است. تنه مهره‌های این بخش بزرگ و شبیه کلیه است. عرض دیواره جلویی مهره‌های لومبار از دیواره پشتی بیشتر و فورامن مرکزی ان‌ها مثلثی است. رباط‌های ایلیولومبار در سایر بخش‌های ستون مهره‌ها وجود ندارد. این رباط‌های بادبزنی زائده عرضی مهره L5 را به ایلیوم لگن وصل می‌کند و استحکام مفصل بین مهره‌های L5 و S1 را افزایش می‌دهد.

مهره های لومبار

پرده صفاق در کدام بخش شکم قرار دارد؟

«پرده صفاق» (Peritoneum) بافت سروزی یکپارچه‌ای است که کل حفره شکمی را می‌پوشاند. این غشا مثل پرده چنب و پریکاردیوم از لایه احشایی (داخلی) و جداری (خارجی) تشکیل شده است. لایه جداری به دیواره داخلی حفره شکمی متصل است و لایه احشایی وارد بخش‌های عمقی حفره شکمی شده و اطراف بسیاری از اندام‌ها را می‌پوشاند. گیرنده‌های حسی لایه جداری تغییرات دما، فشار، کشیدگی و درد را تشخیص می‌دهند و گیرنده‌های حسی لایه احشایی به تغییرات شیمیایی و کشیدگی حساس است. فاصله بسیار باریک بین این دو لایه با لایه نازکی از مایع سروزی پر می‌شود. اندام‌های احشایی را می‌توان به دو دسته درون‌صفاقی و پشت‌صفاقی تقسیم کرد.

  • اندام‌های درون‌صفاقی: صفاق احشایی تمام سطح این اندام‌ها را می‌پوشاند. معده، کبد و طحال مثال‌هایی از اندام‌های درون‌صفاقی هستند.
  • اندام‌های پشت‌صفاقی: اندام‌های پشت‌صفاقی با بخش احشایی این غشا در ارتباط نیستند و فقط سطح جلویی آن‌ها با صفاق جداری پوشیده شده است. غدد فوق کلیه، بخش شکمی آئورت و بزرگ‌سیاهرگ پایینی، پانکراس (به جز دم)، دئودئوم، میزنای‌ها، کولون عرضی و پایین‌رونده، کلیه‌ها، مری و رکتوم اندام‌های پشت‌صافی حفره شکمی هستند.

آناتومی معده

معده بین مری و روده باریک، در نواحی اپی‌گاستریک و ناحیه نافی قرار دارد. اندازه این اندام J شکل در افراد مختلف، متفاوت است. اما معده همه افراد از به چهار ناحیه قلبی یا ماردیا، قعری یا «فوندوس» (Fundus)، تنه و «پیلوروس» (Pylorus) تقسیم می‌شود. کاردیا بخش ابتدایی معده و هم‌سطح مهره T11، فوندوس بخش خمیده بالایی معده و سمت چپ کاردیا، تنه بزرگ‌ترین بخش معده بین فوندوس و پیلوروس، و پیلوروس بخش انتهایی است. پیلوروس بین تنه معده و دئودئوم روده کوچک قرار دارد و به بخش آنتروم، کانال و اسفنکتر (انتهای پیلوروس و هم‌سطح مهره L1) پیلوری تقسیم می‌شود. دیواره‌های جانبی و میانی معده خمیده است و انحنای بزرگ‌تر و کوچک‌تر این اندام را ایجاد می‌کند.

  • انحنای بزرگ‌تر: این انحنا از «شکاف کاردیا» (Cardiac Notch) شروع شده و به آنتروم پیلوری ختم می‌شود.
  • انحنای کوچک‌تر: «شکاف زاویه‌دار» (Angular Notch) در بخش انتهایی این انحنا قرار دارد و نقطه مشترک تنه و پیلوروس است.
آناتومی معده

دیواره معده بافت ماهیچه‌ای و اپیتلیوم تشکیل شده است. علاوه بر دو لایه ماهیچه‌های صاف طولی و حلقوی که در بخش‌های دیگر لوله گوارش هم وجود دارد، یک لایه داخلی از ماهیچه‌های مورب به دیواره این اندام آناتومی تنه اضافه شده است. انقباض این ماهیچه‌ها به مخلوط شدن، گوارش مکانیکی و انتقال غذا به دئودئوم کمک می‌کند. مخاط این بخش از لوله گوارش از چین‌خوردگی‌های زیادی تشکیل شده که سلول‌های دیواره آن شیره معده را ترشح می‌کند. دیواره کاردیا بیشتر از سلول‌های ترشح‌کننده مخاط، دیواره آنتروم پیلوروس بیشتر از سلول‌های ترشح‌کننده هورمون، سلول‌های دیواره فوندوس و تنه بیشتر از سلول‌های ترشح‌کننده آنزیم‌های گوارشی و اسید معده تشکیل شده است. سلول‌های جداری، اصلی، موکوزی و انترواندوکرین، سلول‌های اصلی دیواره معده هستند.

  • سلول‌های جداری: این سلول‌ها اپیتلیال تمایزیافته در بخش میانی چین‌خوردگی‌های معده قرار دارند. اسید (HCl) و فاکتور داخلی معده از این سلول‌ها ترشح می‌شود.
  • سلول‌های اصلی: این سلول‌ها در قاعده چین‌خوردگی‌های معده قرار دارند و آنزیم پپسینوژن را ترشح می‌کند.
  • سلول‌های موکوزی: این سلول‌ها بیشتر در چین‌خوردگی‌های دیواره بالایی معده قرار دارند و لایه نازکی از مخاط اسیدی ترشح می‌کنند که ترکیب آن با مخاط ترشح شده از سلول‌های گابلت بافت اپیتلیوم سایر بخش‌های بدن تفاوت دارد.
  • سلول‌های انترواندوکرین: سلول‌های اندوانتروکرین هورمون‌های گاسترین، جرلین، سروتونین و سوماتوستاتین را ترشح می‌کند.

اسفنکترهای معده

اسفنکتر پایینی مری بین بخش انتهایی مری و کاردیای معده قرار دارد. این اسفنکتر ورود غذا از معده به مری را به شکل غیرارادی کنترل می‌کند. اسفنکتر پیلوری ورود کیموس معده (غذای هضم شده) از مری به معده را کنترل می‌کند و برخلاف اسفنکتر پایینی مری از ماهیچه صاف حلقوی تشکیل شده است که انتقال غذا به‌وسیله انقباض و انبساط آن تنظیم می‌شود. این اسفنکتر معمولا بسته است و با افزایش فشار معده باز می‌شود.

آناتومی روده کوچک و بزرگ

روده کوچک بین اسفنکتر پیلوری و سکوم روده بزرگ قرار دارد و به سه بخش دئودئوم، ژژنوم و ایلئوم تقسیم می‌شود. دئودئوم یا دوازدهه بخش ابتدایی روده کوچک است که از بخش بالایی، پایین‌رونده، پایینی و بالارونده تشکیل شده است. دئودئوم حدود ۲۵ سانتی‌متر طول دارد، C شکل است و دور بخش سر پانکراس می‌چرخد. بخش بالارونده هم‌سطح مهره L1 قرار دارد و به‌وسیله رباط «هپاتودئودنال» (Hepatoduodenal) به کبد وصل می‌شود. بخش پایین‌رونده (هم‌سطح مهره‌های L1-L3) دور سر پانکراس، پشت کولون عرضی و جلوی کلیه قرار دارد. منفذ ورودری صفرا در این بخش روده کوچک قرار دارد. بخش پایینی هم‌سطح مهره L3 زیر پانکراس و پست سرخرگ و سیاهرگ مزانتریک قرار دارد. بخش بالارونده هم‌سطح مهره‌های L2-L3 قرار دارد و به ژژنوم ختم می‌شود.

آناتومی روده باریک

ژژنوم از «خمیدگی دئودئوم-ژژنوم» (Duodenojejunal Flexure) شروع می‌شود و در یک‌چهارم بالایی چپ قرار دارد. نقطه مشخصی برای جدا کردن ژژنوم از ایلئوم وجود ندارد. اما ژژنوم دوپنجم ابتدایی ناحیه بعد از دئدئوم است. دیواره ژژنوم از ایلئوم ضخیم‌تر است و لومن آن قطر بیشتری دارد. ایلئوم بخش انتهایی و بزرگ‌ترین بخش روده باریک است که در یک‌چهارم پایینی حفره شکمی قرار دارد و به سکوم روده بزرگ ختم می‌شود. ماهیچه‌های دیواره انتهایی ایلئوم ساختاری حلقوی به نام اسفنکتر ایلئوسکال تشکیل می‌دهد که ورود کیموس از روده باریک به روده بزرگ را کنترل می‌کند.

آناتومی روده بزرگ

روده بزرگ یا کولون بخش انتهایی لوله گوارش در آناتومی تنه است که غذا را از روده کوچک دریافت و پس از جذب آب و الکترولیت‌های آن، مدفوع را به مقعد منتقل می‌کند. روده بزرگ از بخش‌های سکوم، کولون (بالارونده، عرضی، پایین‌رونده و سیگموئید) و رکتوم تشکیل شده است. سکوم اولین بخش روده باریک است که اسفنکتر ایلئوسکال در دیواره پشتی آن قرار دارد و دیواره پایینی آن بسته است.

بخش بالارونده کولون از سکوم تا لوب دوم کبد بالا می‌رود و پس از آن با زاویه ۹۰ درجه به سمت چپ می‌چرخد. کولون عرضی بین خمیدگی راست کولون و طحال قرار دارد. این بخش از کولون هم‌سطح طحال ۹۰ درجه به سمت پایین چرخیده و خمیدگی چپ کولون را ایجاد می‌کند. کولون پایین‌رونده جلوی کلیه چپ و بین خمیدگی چپ کولون و ناحیه سیگموئیدی قرار دارد. کولون سیگوئیدی در یک‌چهارم پایینی و چپ ناحیه شکمی قرار دارد. این بخش بین فرورفتگی استخوان ایلیوم و مهره S3 قرار دارد و به رکتوم ختم می‌شود.

تقسیم بندی روده بزرگ

رکتوم بخش انتهایی روده بزرگ است که بین کولون سیگموئیدی و مقعد قرار دارد و هم‌سطح مهره S3 شروع می‌شود. انحنای ساکرال بخش ابتدایی و انحنای آنورکتال بخش انتهایی رکتوم را تشکیل می‌دهد. بخش فرورفته انحنای ساکرال در جلو و بخش فرورفته انحنای آنورکتال پشت قرار دارد. آمپولا بخش انتهای رکتوم و محل ذخیره مدفوع است که به کانال مقعدی ختم می‌شود. کانال معقدی از کف لگن عبور کرده و مقعد ختم می‌شود.

ساختار رکتوم

آناتومی کبد و کیسه صفرا

کبد بزرگ‌ترین غده بدن است که در یک‌چهارم بالایی سمت راست حفره شکم (ناحیه هیپوکوندریوم راست، اپی‌گاستریک و بخش کوچکی از اپی‌کوندریوم چپ) قرار دارد و سم‌زدایی، سنتز پروتئین، تولید صفرا و ذخیره مواد غذایی را بر عهده دارد. تمام سطح کبد به جز سطح در تماس با دیافراگم، زیر پرده صفاق قرار دارد. سطح خارجی کبد به دو قسمت احشایی و دیافراگمی تقسیم می‌شود که به‌وسیله رباط‌ها به اندام‌های دیگر وصل می‌شوند.

جایگاه کبد در حفره شکمی

سطح دیافراگمی، سطح بالایی و جلویی کبد است. برآمدگی این سطح زیر فروفتگی دیافراگم قرار می‌گیرد. بخش پشتی سطح دیافراگمی با صفاق احشایی پوشیده نشده است. سطح احشایی، سطح پایینی و پشتی کبد است که تمام بخش‌های آن به جز حفره صفرا و شکاف عرضی با صفاق احشایی پوشیده شده است. سطح احشایی کبد با کلیه راست، غده فوق کلیه راست، خمیدگی راست کولون، کولون عرضی، بخش ابتدایی دئودئوم، کیسه صفرا، مری و معده در تماس است.

رباط‌های داسی یا «فالسیفورم» (Falciform)، کرونری، مثلثی چپ و راست و اومنتوم کوتاه کبد را به اندام‌های اطراف وصل و موقعیت آن در حفره شکمی را تثبیت می‌کند. رباط داسی سطح جلویی کبد را به سطح جلویی حفره شکمی، رباط کرونری سطح بالایی کبد را به سطح پایینی دیافراگم، رباط مثلثی چپ لوب چپ کبد را به دیافراگم، رباط مثلثی راست لوب راست کبد را به دیافراگم و اومنتوم کوتاه کبد را به انحنای کوچک‌تر معده و بخش ابتدایی دئودئوم وصل می‌کند.

«کپسول گلیسون» (Glisson’s Capsule) لایه‌ای از بافت فیبروزی است که روی لوب‌های راست (بزرگ‌تر) و چپ (کوچک‌تر) کبد را می‌پوشاند. این دو لوب به‌وسیله حفره صفرا و بزرگ‌سیاهرگ پایینی از هم جدا می‌شوند. لوب دمی یا کائودات (Caudate Lobe) و چهارگوش یا «کوآدرات» (Quadrate Lobe) بخش‌هایی از لوب راست (سطح احشایی) هستند. لوب کائودات در بخش بالایی سطح احشایی بین بزرگ‌سیاهرگ پایینی و فرورفتگی ایجاد شده به‌وسیله رباط ونوزوم و لوب کوآدرات در بخش پایینی سطح احشایی بین کیسه صفرا و حفره ایجاد شده به‌وسیله رباط تِرِس قرار دارد. این دو لوب به‌وسیله شکاف عرضی از هم جدا می‌شوند.

لوب های کبد

سلول‌های کبدی در ساختارهای شش‌وجهی به نام لوبول قرار دارند. خون سیاهرگی هر لوبول به‌وسیله یک سیاهرگ مرکزی جمع‌آوری می‌شود. در هر وجه شش‌ضلعی لوبول، مجموعه سه‌تایی سرخرگچه، سیاهرگچه و مجرای صفرا همراه رگ‌های لنفاوی و شاخه پاراسمپاتیک عصب واگ قرار دارد.

شکل سلول های کبدی

آناتومی کیسه صفرا

کیسه صفرا در ناحیه هیپوکوندریل راست حفره شکمی بین فرورفتگی ایجاد شده به‌وسیله سطح پایینی لوب راست و لوب کوآدرات کبد قرار دارد. وظیفه اصلی این اندام گلابی‌شکل تغلیظ و ذخیره صفرای تولید شده در کبد است. سطح تمام بخش‌های کیسه صفرا به‌وسیله پرده صفاق پوشیده شده است. کولون عرضی و بخش ابتدایی دئودئوم پشت، و درخت صفرا و دئدئوم (به جز بخش ابتدایی) پایین کیسه صفرا قرار دارد. این اندام به سه قسمت فوندوس، تنه و گردن تقسیم می‌شود. فوندوس بخش خمیده و دیستال کیسه صفرا است و زیر سطح پایینی کبد قرار دارد. تنه بخش میانی و بزرگ‌ترین بخش این اندام آناتومی تنه است که بالای کولون عرضی و دئودئوم قرار دارد. گردن بخش انتهایی کیسه صفرا است که صفرای ذخیره شده را به‌وسیله مجرای سیستیک به درخت صفرا منتقل می‌کند.

آناتومی کیسه صفرا

درخت صفرا مجموعه‌ای از مجاری کیسه صفرا، کبد و پانکراس است که صفرا را به دئودئوم منتقل می‌کند. صفرا پس از سنتز در هپاتوسیت‌ها به‌وسیله مجاری بین لوبولی و جمع‌کننده به مجرای کبدی راست و چپ منتقل می‌شود. این دو مجرا با هم ادغام شده و مجرای مشترک کبد را تشکیل می‌دهند. مجرای مشترک کبد در مسیر رو به پایین خود با مجرای سیستیک کیسه صفرا ادغام شده و مجرای مشترک صفرا را تشکیل می‌دهد. مجرای مشترک صفرا از پشت بخش ابتدایی دئودئوم و سر پانکراس پایین رفته و به مجرای اصلی پانکراس «آمپولای واتر» (Ampulla of Vater) را تشکیل می‌دهد. آمپولای واتر به اسفنکتر اودی دئودئوم ختم می‌شود.

آناتومی پانکراس

پانکراس در بخش‌های عمقی ناحیه اپی‌گاستریک و هیپوکوندریوم چپ و بین مهره‌های L1 و L2 (به شکل مورب) قرار دارد. معده و کولون عرضی بالا، ابتدای C شکل دئودئوم دور سر، مجرای مشترک صفرا و طحال پشت پانکراس قرار دارد. این اندام به پنج قسمت سر، زائده قلاب‌دار یا «اونسینات» (Uncinate Process)، گردن، تنه و دم تقسیم می‌شود. سر بخش ابتدایی پانکراس است که به‌وسیله بافت پیوندی به دئودئوم وصل شده است. زائده قلاب‌دار از بخش پایینی سر شروع شده و زیر تنه پانکراس قرار دارد.

گردن پانکراس سر را به تنه وصل می‌کند و رگ‌های مزنتریک بالایی از شیار پشتی آن عبور می‌کنند. تنه از از محور تقارن فرضی بدن عبور می‌کند و پشت پیلوروس و تنه معده، سمت چپ رگ‌های مزانتریک بالایی قرار می‌گیرد. دم بخش انتهایی سمت چپ پانکراس است که نزدیک هیلوم طحال قرار دارد و تنها بخش درون‌صفاقی پانکراس است.

آناتومی پانکراس

سلول‌های اگزوکرین پانکراس وظیفه سنتز آنزیم‌های گوارشی را بر عهده دارند. این سلول‌ها در دسته‌هایی به نام آئینی کنار هم قرار می‌گیرند و آنزیم را به مجرای بینابینی ترشح می‌کنند. آنزیم از مجرای بینابینی به مجراهای جمع‌کننده بین لوبولی و از این مجاری به مجرای اصلی پانکراس منتقل می‌شود.

آناتومی طحال

طحال در یک‌چهارم بالایی سمت چپ بخش شکمی آناتومی تنه قرار دارد. وظیفه طحال بزرگسالان، از بین بردن گلبول‌های قرمز پس از پایان طول عمر و کمک به ایمنی سلولی و هومورال بدن است. تمام سطح این اندام آناتومی تنه به جز هیلوم به‌وسیله پرده صفاقی پوشیده می‌شود. راباط طحال-معده، هیلوم طحال را به انحنای بزرگ‌تر معده و رباط طحال-کلیه هلیوم را به کلیه چپ وصل می‌کند. معده جلو، دیافراگم، ریه چپ و دنده‌های نهم تا یازدهم پشت، خمیدگی چپ کولون پایین و کلیه چپ و دم پانکراس نزدیک سطح میانی طحال قرار دارد.

آناتومی طحال
تصویر سمت راست برش عرضی طحال را نشان می‌دهد.

بخش داخلی طحال به‌وسیله تیغه‌های فیبروالاستیک از کپسول اطراف این اندام به قسمت‌های مختلف تقسیم می‌شود. این تیغه‌های فیبروالاستیک از بافت پیوندی و ماهیچه‌های صاف تشکیل شده است. انقباض ماهیچه‌های صاف در زمان مورد نیاز بدن (فعالیت فیزیکی یا خونریزی شدید) سبب بازگشت خون ذخیره شده در طحال به گردش خون می‌شود. به پارانشیم طحال پالپ گفته می‌شود. پالپ سفید بافت لنفاوی طحال و محل تجمع لنفوسیت‌ها است. پالپ قرمز از سینوس‌های وریدی طحال تشکیل شده که ماکروفاژها اطراف آن قرار دارند.

آناتومی کلیه و غدد فوق کلیه

کلیه‌ها دو اندام لوبیایی‌شکل دو طرف ستون فقرات، بین مهره‌های T12 تا L3 در ناحیه شکمی آناتومی تنه هستند. سطح جانبی کلیه‌ها برآمده و سطح میانی آن‌ها فرورفته است. این اندام در کپسولی چند لایه از بافت چربی و پیوندی قرار دارد. بافت چربی پارارنال سطحی‌ترین لایه این کپسول است که سطح جانبی و پشتی کلیه را می‌پوشاند. فاسیای کلیوی زیر بافت چربی سطح کلیه‌ها و غدد فوق کلیه، بافت چربی پری‌رنال زیر فاسیای کلیوی و کپسول فیبروزی زیر فاسیا قرار دارد. جدول زیر اندام‌های اطراف کلیه راست و چپ را نشان می‌دهد.

پشت کلیه جلوی کلیه
کلیه چپ

دیافراگم

یازدهمین و دوازدهمین دنده

غده فوق کلیه

طحال

معده

پانکراس

خمیدگی چپ کولون

ژژنوم

کلیه راست

دیافراگم

دوازدهمین دنده

غده فوق کلیه

کبد

دئودئوم

خمیدگی راست کولون

بخش داخلی کلیه به دو قسمت قشر و مدولا تقسیم می‌شود. مدولا از بخش‌هایی به نام هرم کلیوی تشکیل شده است. راس این هرم سمت هیلوم کلیه و قاعده آن سمت قشر قرار دارد. در راس هر هرم مجرای کوچکی به نام کالیکس فرعی وجود دارد که ادرار از هرم وارد آن می‌شود. کالیکس‌های فرعی ادرار را به کالیکس اصلی منتقل می‌کنند. ادرار از کالیکس اصلی به لگنچه کلیه (پشت هیلوم) و از لگنچه به میزنای منتقل می‌شود.

غدد فوق کلیه

دو غده فوق کلیه یا آدرنال بخشی از سیستم اندوکرین بدن هستند که بخش بالایی-میانی کلیه و دیافراگم قرار دارند. پرده صفاق سطح جلویی این غدد را می‌پوشاند. غده آدرنال راست هرمی و غده آدرنال چپ هلالی شکل است. این غدد به‌وسیله فاسیای کلیوی پوشده شده، اما به‌وسیله بافت چربی پری‌رنال از کلیه‌ها جدا می‌شود. بزرگ‌سیاهرگ پایینی و لوب راست کبد جلوی آدرنال راست و معده، پانکراس و طحال جلوی آدنال چپ قرار دارد. گوشه چپ و راست دیافراگم پشت این دو غده قرار دارد.

بخش لگنی آناتومی تنه

در بخش‌های قبلی این مطلب از مجله فرادرس اندلم‌های بخش سینه‌ای و شکمی آناتومی تنه را توضیح دادیم. ناحیه لگنی پایین‌تر بخش تنه است که بین حفره شکمی و اندام‌های تحتانی قرار دارد. حفره لگنی بین اسکلت استخوانی این بخش قرار دارد. بخش بالایی حفره لگنی در امتداد حفره شکم قرار دارد و استخوان‌های کف لگن بخش پایینی آن را می‌سازد. این حفره به دو بخش بزرگ‌تر و کوچک‌تر تقسیم می‌شود. بخش انتهایی اندام‌های احشایی (ایلئوم انتهایی، سکوم و کولون سیگموئیدی) در بخش بزرگ‌تر قرار دارد. به همین دلیل به این بخش «لگن کاذب» (False Pelvis) نیز گفته می‌شود. مثانه و اندام‌های تولید مثلی در بخش کوچک‌تر حفره لگنی قرار دارد.

آناتومی مهره های لگنی

ساکروم یا مهره‌های خاجی و استخوان دنبالچه یا «کاکیکس» (Coccyx) دو بخش انتهایی ستون فقرات هستند که در ناحیه لگنی قرار دارند. ساکروم از همجوشی پنج مهره دنبالچه‌ای (S1-S5) تشکیل شده است و دیواره پشتی لگن را می‌سازد. قاعده این استخوان مثلثی با پنجمین مهره کمری (L5) و دیسک بین‌مهره‌ای آن مفصل تشکیل می‌دهد و راس آن به استخوان دنبالچه متصل است. دو سطح جانبی این استخوان شبیه لاله گوش است و در تشکیل مفصل با سطح آئوریکولار استخوان ایلئوم مفصل تشکیل می‌دهد. از همجوشی زائده میخی وسط سطح پشتی ساکروم برآمدگی استخوانی میانی تشکیل شده و محل اتصال رباط‌‌های سوپراسپینوس است.

مهره های ساکرال ستون فقرات

از همجوشی زائده‌های مفصلی برآمدگی استخوانی بینابینی در سطح پشتی ساکروم ایجاد می‌شود که محل اتصال رباط‌های ساکروایلیاک پشتی است. از همجوشی زائده عرضی مهره‌های دنبالچه‌ای، برآمدگی جانبی در سطح پشتی ایجاد می‌شود که محل اتصال رباط‌های ساکروایلیاک و ساکروتوبروس است. در سطح جلویی ساکروم چهار خط عرضی که نشان‌دهنده همجوشی دیسک بین مهره‌ای است بین فورامن‌های ساکرال و برآمدگی ساکرال در قاعده این استخوان قرار دارد.

استخوان دنبالچه چیست؟

استخوان مثلثی دنبالچه از همجوشی چهار مهره انتهایی ستون فقرات (C1-C4) تشکیل شده است که مثل دنبالچه به راس، قاعده و چهار سطح تقسیم می‌شود. قاعده استخوان خاجی در تشکیل مفصل با راس استخوان ساکرال شرکت می‌کند و راس آن آخرین بخش ستون فقرات است. دو زائده عرضی کوچک در دو طرف مهره C1 این استخوان قرار دارد. دو زائده استخوانی شاخ دنبالچه، در سطح پشتی قاعده قرار دارند و در تشکیل مفصل با مهره‌های خاجی شرکت می‌کنند.

مهره هلی خاجی ستون فقرات

استخوان پهلو

استخوان پهلو راست و چپ بخش سوم آخرین بخش کمربند استخوانی لگن در آناتومی تنه را تشکیل می‌دهند. این استخوان به سه بخش ایلیوم، شرمگاهی یا «پیوبیس» (Pubis) و نشیمنگاه یا «ایسکیوم» (Ischium) تقسیم می‌شود. قبل از بلوغ این استخوان‌ها به‌وسیله غضروف سه‌شاخه کنار هم قرار می‌گیرند و در ۱۵ تا ۱۷ سالگی به هم جوش می‌خورند. در محل اتصال این استخوان‌ها ساختاری جامی شکل به نام استابولوم ایجاد می‌شود که در تشکیل مفصل با استخوان ران شرکت می‌کند.

  • ایلیوم: ایلیوم بخش بالایی استخوان پهلو است که تنه آن در تشکیل قسمت بالایی استابولوم شرکت می‌کند. به استخوان پهن بالای تنه، بال ایلسوم گفته می‌شود که سطح داخلی و خارجی تشکیل می‌شود. سطح داخلی فرورفته و سطح خارجی برآمده است. ماهیچه ایلیوس از سطح داخلی و ماهیچه سرینی از سطح خارجی بال ایلیوم شروع می‌شود.
  • پیوبیس: پیوبیس بخش جلویی استخوان پهلو است که به سه قسمت تنه، شاخ بالایی و پایینی تقسیم می‌شود. تنه بین شاخ بالایی و پایینی قرار دارد و در تشکیل مفصل سیمفیزیس (Pubic Symphysis) با تنه پیوبیس استخوان پهلوی دیگر شرکت می‌کند. شاخ بالایی در تشکیل استابولوم شرکت می‌کند و شاخ پایینی به بخش پایینی ایسکیوم قرار دارد.
  • ایسکیوم: ایسکیوم بخش پشتی و پاییتی استخوان پهلو است که مثل پیوبیس به تنه، شاخ بالایی و شاخ پایینی تقسیم می‌شود. بین تنه و شاخ بالایی ایسکیوم زائده استخوانس وجود دارد که محل اتصال رباط‌های ساکروم-ایسکیوم و رباط ساکروم-برآمدگی ایسکیوم است.
استخوان های لگن

مثانه و مجراری ادرار در آناتومی تنه

میزنای‌ها مجاری انتقال‌دهنده ادرار از کلیه به مثانه هستند که هم‌سطح مفصل‌های سارکوایلیاک وارد ناحیه لگنی آناتومی تنه و هم‌سطح تیغه‌های ایسکیوم وارد مثانه می‌شود. مثانه اندامی با دیواره انعطاف‌پذیر و کشسان است که در ذخیره و دفع ادرار نقش دارد. این اندام ناحیه لگنی به چهار بخش راس، تنه، فوندوس و گردن تقسیم می‌شود.

  • راس مثانه پایین سیمفیزیس پیوبیس قرار دارد و به‌وسیله رابط میانی به فرورفتگی ناف وصل می‌شود.
  • تنه بخش اصلی مثانه است که بین راس و فونودوس قرار دارد.
  • فوندوس یا قاعده ناحیه مثلثی دیواره پشتی زیر تنه است. دو میزنای ادرار را به این بخش مثانه تخلیه می‌کنند.
  • گردن ناحیه انتهایی مثانه است که از نزدیک شدن دیواره فونوس به هم تشکیل شده و در امتداد میزنای قرار دارد.

دیواره مثانه از «ماهیچه‌های دتروسور» (Detrusor Muscle) و اپتیلیوم انتقالی تشیکل شده است. فیبرهای ماهیچه دتروسور در جهات مختلف قرار دارند و آرایش آن‌ها به حفظ شکل مثانه در زمان افزایش حجم ادرار کمک می‌کند. فیرهای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک با ماهیچه‌های دتروسور سیناپس تشکیل می‌دهد. اسفنکتر داخلی در مردان ماهیچه صاف حلقوی و در زنان بخشی از بافت ماهیچه‌ای دیواره بین گردن و ابتدای میزنای است که به‌وسیله سیستم عصبی خودمختار کنترل می‌شود. اسفنکتر خارجی در مردان و زنان ماهیچه اسکلتی حلقوی است که ارادی کنترل می‌شود.

آناتومی رحم و تخمدان

رحم پشت مثانه و جلوی رکتوم قرار دارد و اندامی با دیوراه ماهیچه‌ای ضخیم است که ناحیه پایینی آن به واژن و دیواره جانبی آن به لوله‌های فالوپ وصل می‌شود. این اندام به سه بخش فوندوس، تنه و سرویکس تقسیم می‌شود. فوندوس بخشس گنبدی بالای رحم است که به لوله‌های فالوپ وصل می‌شود. تنه بین فوندوس و سرویکس قرار دارد. سرویکس بخش انتهایی است که رحم را به واژن وصل می‌کند. فوندوس و تنه از سه لایه بافت پری‌تونیوم، میومتریوم و اندومتریوم تشکیل می‌شود. پری‌تونیوم یا پری‌متریوم غشای پیوندی دو لایه‌ای، جدا شده از پرده صفاق، میومتریوم لایه ضخیم ماهیچه صاف و اندومتریوم لایه مخاطی پوشاننده سطح دیواره است. رحم به‌وسیله رباط‌ها به استخوان‌های لگن و تخمدان وصل می‌شود.

لوله فالوپ مجرایی J شکل است که بین فوندوس رحم و تخمدان قرار دارد. تخمدان‌ها دو اندام بیضی که بهوسیله رباط تخمدان به دو طرف فوندوس رحم وصل می‌شوند. بخش داخلی این غدد به سه بخش سطح، قشر و مدولا تقسیم می‌شود.

  • سطح: این لایه از یک لایه اپیتلیوم مکعبی تشکیل شده و به آن لایه زاینده نیز گفته می‌شود. کپسولی از بافت پیونی متراکم زیر این لایه قرار دارد.
  • قشر: این لایه از بافت پیوندی و فولیکول‌های تخمدان تشکیل می‌شود. هر فولیکول از یک اوسیت و سلول‌های فولیکولی اطراف آن تشکیل شده است.
  • مدولا: این لایه از بافت پیوند سست، رگ‌های خونی فراوان و فیبرهای عصبی تشکیل شده است.

معرفی کتاب های آموزش آناتومی تنه

آناتومی تنه یکی از مباحث درسی مهم برای دانشجویان رشته‌های مختلف پزشکی و زیست‌شناسی است. آشنایی با کتاب‌های مرجع کاربردی که با ادبیاتی ساده و تصاویر مناسب آناتومی این بخش بدن را توضیح دهد برای این افراد ضروری است. به همین دلیل در این بخش از مطلب مجله فرادرس تعدادی از کتاب‌های آموزش آناتومی تنه را معرفی می‌کنیم.

کتاب آناتومی اسنل

کتاب «آناتومی بالینی اسنل» (Snell's Clinical Anatomy by Regions) یکی از کتاب‌های جامع برای یادگیری آناتومی قسمت‌های مختلف بدن انسان است. هر فصل این کتاب با توضیح مثال‌های بالینی شروع شده و با توضیح اهداف فصل، آناتومی بالینی پایه، آناتومی رادیوگرافیک، آناتومی سطحی، خلاصه فصل و سوالات مروری ادامه پیدا می‌کند. نویسنده در بخش آناتومی رادیوگرافیک از تصاویر سی‌تی اسکن، MRI، سونوگرافی و رادیولوژی برای توضیح سه‌بعدی آناتومی بدن بهره برده است.

کتاب آناتومی اسنل

در بخش آناتومی سطحی ویژگی‌های سطحی اندام‌ها که به معاینات پزشکی کمک می‌کند توضیح داده شده است. این کتاب جدا از مقدمه در یازده فصل آناتومی پشت، اندام‌های فوقانی، دیواره قفسه سینه، حفره قفسه سینه، دیواره حفره شکمی، اندام‌های حفره شکمی، دیواره لگن، اندام‌های لگن، اندام‌های تحتانی و سر و گردن را توضیح می‌دهد.

کتاب آناتومی گِرِی

کتاب آناتومی گری نوشته دکتر ریچارد درک یکی از دیگر از منابع جامع برای یادگیری آناتومی بدن انسان است. در این کتاب اطلاعات لازم در مورد آناتومی تنه، اندام‌های فوقانی و تحتانی، پشت، سر و گردن و لگن با تصاویر رنگی در اختیار دانشجویان رشته‌های مختلف پزشکی و علاقه‌مندان به آناتومی توضیح داده شده است. هر فصل این کتاب علاوه بر آناتومی خارجی و داخلی اندام‌ها موارد بالینی بررسی می‌شود. در نسخه الکترونیک این کتاب فصلی با عنوان نوروآناتومی اضافه شده که آناتومی مغز، تالاموس، ساقه مغز، نخاع، مخچه، سیستم بینایی، سیستم شنوایی-تعادلی، سیستم بویایی و هیپوتالاموس را در بخش‌های جداگانه توضیح می‌دهد.

کتاب آناتومی گری

جمع‌بندی آناتومی تنه

در این مطلب از مجله فرادرس توضیح دادیم که آناتومی تنه به سه بخش سینه‌ای، شکمی و لگنی تقسیم می‌شود. بخش سینه از محفظه استخوانی قفسه سینه تشکیل شده که ریه‌‌ها و قلب را در خود جای می‌دهد. فضای خالی بین ریه‌ها مدیاستینوم نام دارد و غده تیموس، آئورت، بزرگ‌سیاهرگ پایینی و بالایی، مری و نای در این ناحیه قرار می‌گیرد. ناحیه سینه‌ای آناتومی تنه به‌وسیله ماهیچه اسکلتی دیافراگم از ناحیه شکمی جدا می‌شود. در ادامه مطلب آناتومی تنه توضیح دادیم که ناحیه شکمی بین دیافراگم و استخوان‌های لگن قرار دارد و حفره‌ای است که اندام‌های داخلی را در خود جای می‌دهد. آناتومی سطحی ناحیه شکمی به‌وسیله صفحه‌های فرضی به نواحی کوچک‌تری تقسیم می‌شود و هر اندام داخلی در یک یا چند ناحیه قرار دارد. ناحیه لگنی بخش انتهایی تنه است. این بخش از حفره بین استخوان‌های لگن تشکیل شده که مثانه، میزنای، بیضه‌ها، تخمدان‌ها و رحم را در خود جای می‌دهد.

بر اساس رای ۲ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Openstaxken hubken hubTeach Me Anatomy
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *