UX دیزاینر چیست؟ – همه دانستنی های مهم
شغل طراح تجربه کاربری یا UX دیزاینر چیست و چنین طراحی دقیقا چه میکند؟ این سوالی است که طی دهههای اخیر بارها و بارها مطرح شده است. علیرغم اینکه داریم راجع به شغلی بسیار فراگیر و پرتقاضا صحبت میکنیم، هنوز هم ابهامات زیادی نسبت به آن وجود دارد. اکثر UX دیزاینرهای تازهکار از این تعجب میکنند که به عنوان نخستین وظیفه خود در شرکتی جدید، لازم است به وضوح توضیح دهند که چه ارزشهایی برای شرکت خلق خواهند کرد و چطور این کار را انجام خواهند داد. به مطالعه این مقاله ادامه دهید تا بگوییم سمت شغلی UX دیزاینر چیست. این مقاله هم برای افرادی نوشته شده که به تازگی با طراحی تجربه کاربری آشنا شدهاند و هم طراحانی که به دنبال پاسخهایی مشخص برای برخی از رایجترین سوالات میگردند.
طراحی تجربه کاربری یا UX دیزاین چیست؟
پیش از اینکه ببینیم برخی از وظایف و مسئولیتهای رایج UX دیزاینر چیست، لازم است ابتدا با معنای تجربه کاربری (User Experience یا به اختصار UX) آشنا شویم. طراحی تجربه کاربری بر تعاملات میان انسانهای واقعی با محصولات و خدمات روزمره مانند وبسایتها، اپلیکیشنها و حتی چیزهایی مانند دستگاه قهوهساز تمرکز دارد. داریم راجع به مفهومی گسترده صحبت میکنیم که ابعاد مختلف روانشناسی، تجارت، پژوهش بازار، طراحی و تکنولوژی را به یکدیگر پیوند میزند.
همانطور که خودتان تاکنون متوجه شدهاید، UX دیزاینرها وظایف بسیار گوناگونی را برعهده میگیرند. در بخشهای بعدی این مقاله بیشتر راجع به امور روزمره و مسئولیتهای چنین دیزاینری صحبت خواهیم کرد. ابتدا بیایید ببینیم عبارت طراحی تجربه کاربری از کجا آمده و چطور به تکامل رسیده است.
UX مفهومی نوظهور نیست و از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی به گوش رسیده است، زمانی که دانلد نورمن، محقق شناختی اپل برای نخستین بار از آن استفاده کرد. نورمن به ابعاد مختلف تجربه یک کاربر هنگام استفاده از محصولات و خدمات علاقهمند بود: ابعادی مانند طراحی صنعتی، گرافیک، طراحی رابط کاربری و تعاملات فیزیکی. برای اینکه بتوان تمامی این عناصر را کنار یکدیگر گذاشت و به تشخیص احساس کاربر هنگام تعامل با محصول مشغول شد، او عبارت «تجربه کاربری» را اختراع کرد.
از آن زمان به بعد، طراحی تجربه کاربری تغییرات گستردهای را پشت سر گذاشت و اکنون مترادف با کسبوکارهای موفق شده است: در واقع در جهان امروز، تنها محصولات و سرویسهای موفق میشوند که تجربه کاربری روان و یکدستی ارائه کنند.
طراحی تجربه کاربری در عمل
تاکنون متوجه شدیم که اهمیت کار UX دیزاینر چیست و از معنای عبارت «UX» هم باخبر شدیم. اما این حرفه در عمل چه شکل و شمایلی دارد؟
فرض کنید میخواهید یک جفت کفش را به صورت آنلاین بخرید. خودتان دستهبندی «کفش» را پیدا میکنید و سپس شاهد چندصد جفت کفش مختلف هستید، چقدر عالی! اما بعد متوجه میشوید که هیچ راهی برای فیلتر کردن نتایج وجود ندارد و باید میان صدها محصول مختلف و نامناسب اسکرول کنید تا بالاخره کفشی که به مذاقتان خوش میآید را برگزینید.
در نهایت کفش مورد نظر را یافته و آن را به سبد خرید خود اضافه میکنید. برای نهایی کردن سفارش آمادهاید و به عنوان یک مشتری تازه، لازم است حساب کاربری جدیدی ایجاد کنید. بسیار خب، مشکلی نیست. اما بعد میبینید که ۱۰ کادر متنی اجباری وجود دارد و باید تمامی آنها را پر کنید تا فرایند خرید پیش برود! اکنون احساس میکنید که خرید کردن از این سایت ارزش دردسرهایش را ندارد. پس سایت را بسته و به فروشگاهی دیگر میروید.
این چیزیست که به آن تجربه کاربری بد میگوییم. البته که تجربه کاربری فقط به وبسایتها محدود نبوده و در هر محصول یا خدماتی که تجربهای به خصوص را رقم میزنند، یافت میشود. آیا استفاده از محصول آسان است؟ آیا اجازه میدهد کار مورد نیاز را با کمترین تلاش ممکن انجام دهید؟ آیا منطقی و بهینه است؟ اینها تمام عواملی هستند که خوبی یا بدی تجربه کاربری را تعیین میکنند.
حالا که متوجه شدهایم طراحی تجربه کاربری در عمل چگونه است، به سوال اصلی مقاله بازگردیم.
وظایف UX دیزاینر چیست؟
اگر میخواهید وارد حرفه شغلی طراحی UX شوید، باید این را بدانید که UX دیزاینرها به اموری روزمره رسیدگی میکنند. فرد بیچر، مدیر UX شرکت The Nerdery میگوید:
میدانید چطور شغلم را برای دیگران توصیف میکنم؟ نسخه کوتاهش این است که میگویم کارم انسانیسازی تکنولوژی است.
به نظرمان او به زیبایی سمت شغلی UX دیزاینر را توصیف کرده است. به عنوان یک طراح UX، شما باید به ساخت محصولات و تکنولوژیهایی بپردازید که برای انسانها کارآمد، دلچسب و دسترسپذیر تلقی میشوند. اصلیترین و مهمترین وظیفه شما در این سمت، تبدیل شدن به وکیل مدافع کاربر یا مشتری است.
چه در حال طراحی محصولی تازه باشید، چه قابلیتی تازه توسعه دهید و چه محصول یا سرویسی از پیش تثبیت شده را دگرگون سازید، متوجه میشوید که به عنوان UX دیزاینر، نقش پلی را ایفا میکنید که کاربران، تیم توسعه و ذینفعان کلیدی کسبوکار را به یکدیگر متصل میسازد. باید به این فکر کنید که چه چیزی بهترین نتیجه را برای کاربر و تجربه غایی او به همراه میآورد. از سوی دیگر، باید اطمینان حاصل کنید که محصول یا سرویس با نیازهای کسبوکار هم سازگاری دارد. آیا همسو با چشمانداز مورد نظر مدیر عامل است؟ آیا به افزایش درآمد یا جذب مشتریان وفادار کمک میکند؟
جنس پروژههایی که به سراغ آنها خواهید رفت نیز بسته به شرکتی که در آن کار میکنید، ابعاد تیم و همینطور اولویتها، بسیار متنوع خواهد بود.در این مسیر ممکن خودتان را در حال طراحی وبسایتها، اپلیکیشنهای موبایل و نرمافزارها یا حتی طراحی دستگاههای واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) بیابید. برخی طراحان UX به جای محصولات ملموس، به سراغ طراحی خدمات میروند و مثلا تجربهای که هنگام استفاده از حملونقل عمومی یا سپری کردن یک شب در هتل به دست میآید را میسازند.
وقتی صحبت از وظایف روزمره باشد، میتوانیم راجع به گستره وسیعی از فعالیتها صحبت میکنیم که بسته به نقش شما و شرکتی که در آن کار میکنید، متغیر ظاهر میشوند. اما گذشته از عوامل متغیر، تمام UX دیزاینرها باید قادر به انجام چندین کار مشخص باشند:
- ترتیب دادن پژوهش کاربر
- ساختن پرسونا برای کاربران
- تعیین معماری اطلاعات درون محصول دیجیتالی
- طراحی جریانهای کاربری و وایرفریمها
- ساخت نسخههای آزمایشی یا پروتوتایپ
- ترتیب دادن تستهای کاربری
بسیار مهم است که بدانیم UX دیزاینرها معمولا مسئولیت طراحی جنبههای بصری محصول را برعهده ندارند. در عوض آنها روی سفر مشتری و همینطور ساختاری که منجر به تسهیل این سفر میشود تمرکز میکنند.
سمتهای مختلف UX بسته به ابعاد شرکت
بیایید ببینیم بسته به ابعاد شرکت و کسبوکار، طراحی UX در چه سمتهایی دیده میشود.
- استارتاپها: تیمهای کوچک و منابع محدود، ویژگیهای بارز محیط استارتاپی هستند و این یعنی متخصصان UX از ابتدا تا انتها بر پروژه نظارت دارند. این افراد باید شکل دادن به استراتژیهای UX را برعهده بگیرند و شاید عهدهدار وظایف مربوط به مدیریت محصول و پروژه نیز بشوند. آنها به صورت مداوم با توسعهدهندگان و موسسان شرکت تعامل میکنند تا موعدهای مقرر، منابع قابل تخصیص و انتظارات از محصول تعیین شوند.
- شرکتهای متوسط: متخصصان UX حاضر در شرکتهای متوسط معمولا طراحانی «T-شکل» هستند. این یعنی مجموعهای از مهارتهای عمومی (که با خط افقی در نماد T نشان داده میشوند) و همینطور تخصص و دانشی عمیقتر راجع به برخی ابعاد UX (که با خط عمودی در نماد T نشان داده میشوند) را با خود به محیط کار میآورند. آنها میتوانند از نقطهنظرهای گوناگون به کار خود نگاه کنند و در فرایند پیشبرد گستره وسیعی از پروژهها همکاری دارند.
- شرکتهای بزرگ: در شرکتها و سازمانهای بزرگتر، واحد طراحی UX معمولا سمتهای تخصصی و متفاوتی را در بر میگیرد. طراحان معمولا تنها روی یک فاز از فرایند طراحی UX در پروژههای گوناگون کار میکنند. شرکتهای بزرگ معمولا فرصتهای بیشتری برای آموزش سازمانی در اختیار کارمندان میگذارند و طراحان هم در سطوح مختلفی فعالیت میکنند.
کارها و فرایندهای روزمره UX دیزاینر چیست؟
به عنوان یک طراح UX باید در مراحل مختلف توسعه محصول جدید دخیل باشید تا اطمینان حاصل شود تمام محصولات با درنظرگیری نیازها و انتظارات کاربر طراحی شدهاند. اما کارهای و فرایندهای روزمره یک UX دیزاینر چیست؟ بیایید برخی از برجستهترین موارد را بررسی کنیم.
ترتیب دادن پژوهش کاربر
نخستین مرحله از فرایند طراحی UX، مرحلهای است که در آن به سراغ پژوهش میروید. معمولا طراح UX اطلاعات بنیادین راجع به پروژه را از مشتری یا مدیر محصول دریافت میکند تا روند پژوهش آغاز شود. بیایید برای مثال به سراغ یک فست فود زنجیرهای خیالی به نام «Foodies» برویم. فرض کنید Foodies به سراغ شما آمده و میخواهد یک اپلیکیشن جدید طراحی کند.
پیش از هر چیز، وظیفه UX دیزاینر این است که پژوهشهای میدانی و پشت میزی را به یکدیگر پیوند بزند تا تصویری کامل از مخاطب بالقوه محصول ترسیم شود. این فرایند میتواند شامل بازنگری در آنچه وبسایت کنونی ارائه میدهد، مصاحبه با کاربران فعلی و شناسایی فرصتهای بالقوه شود. از سوی دیگر باید به پژوهش روی رقبا مشغول شد تا چشمانداز بازار شکل بگیرد.
این کارها به طراح UX اجازه میدهند که قابلیتهای هستهای مورد نیاز برای طراحی «کمینه محصول پذیرفتنی» (به عبارت دیگر، نخستین نسخه از محصولی که عرضه میکنید) را تعیین کنند و مشغول ساخت پرسونا برای کاربر شوند. برای شرکتی مانند Foodies، اصلیترین قابلیتها میتوانند یک منو، امکان رزرو میز آنلاین و قابلیتی برای یافتن نزدیکترین شعبه باشند. به صورت خلاصه، فاز پژوهش کاربر زمانی پشت سر گذاشته میشود که میخواهید ابعاد پروژه را تعیین کنید، دقیقا بدانید محصول برای چه کسی طراح میشود و اهداف و چالشهای پیش روی محصول را بشناسید.
ساخت پرسوناهای کاربر
بنابر پژوهشهای گستردهای که پشت سر گذاشته میشوند، طراحان ممکن است به ساخت پرسونا برای کاربران نیز مشغول شوند. در واقع در این مرحله به شکلی عمیقتر به این میپردازیم که هر پرسونا چه خواستهای دارد و چرا. پرسوناها نقشی کلیدی در تمام این فرایند ایفا میکنند.
یک پرسونای عادی برای Foodies میتوند مریم باشد، جوانی بیست و چند ساله که دوست دارد هنگام استراحت ناهار، سالاد سفارش دهد. یک مثال از وظایف مربوط به پرسونای او میتواند چنین چیزی باشد:
مریم دوست دارد از طریق اپلیکیشن موبایل، سالاد گوشت مراکشی را سفارش دهد. او به این ترتیب قادر به صرفهجویی در زمان خود میان جلسات خواهد بود.
معماری اطلاعات
بعد از این باید به تفکر راجع به جنس محتوای مورد نیاز و نحوه سازمانمندسازی آن در سراسر وبسایت یا اپلیکیشن اندیشید. اینجاست که به حوزهای به نام «معماری اطلاعات» (Information Architecture | IA) میرسیم یعنی ایجاد ساختاری منطقی برای محتوا و نظم دادن به آن. معماری اطلاعاتی که به خوبی پیادهسازی شده باشد، یافتن گزینههای مختلف را برای کاربر آسان میکند، چرا که او به شکلی مبتکرانه به ناوبری در صفحات مختلف مشغول شده و لازم نیست راجع به چیزی فکر کند.