مدیر محصول کیست؟ – از وظایف تا مهارت های لازم + منابع یادگیری


این روزها نام سمت شغلی «مدیر محصول» زیاد به گوش میرسد، اما نقشی که این شخص در یک سازمان ایفا میکند و مسئولیتهایی که برعهده دارد عمدتا ناشناخته باقی ماندهاند. در مدارس تجاری سراسر جهان، دانشجویان رشته مدیریت چشم خود را به مدیریت محصول دوختهاند و آن را شغل رویایی خود میدانند. کالجها نیز در حال تدارک دیدن برنامههای تحصیلی تازهای هستند که دانشجویان را به صورت خاص برای تبدیل شدن به مدیر محصول تربیت میکنند.
اما مدیر محصول کیست؟ چه وظایفی برعهده دارد؟ چه مسیری را طی کرده که به این سمت شغلی رسیده؟ اینها سوالاتی هستند که احتمالا ذهن شمایی که سر از این نوشتار درآوردهاید را نیز به خود مشغول کردهاند. به مطالعه ادامه دهید تا علاوه بر پاسخ دادن به تمام این سوالات، شما را با هرآنچه لازم است راجع به مدیر محصول در استارتاپهای مدرن بدانید، آشنا کنیم.
مدیر محصول کیست؟
مدیر محصول شخصیتی مهم در کسبوکارهای گوناگون است که استراتژیهای سازمان، دانش فنی و علم شناسایی نیازهای مشتریان را با یکدیگر پیوند میزند تا قادر به تولید محصولی کارآمد و ارزشمند، با طول عمر بالا باشد. مدیران محصول باید روی بهینهسازی محصولات مختلف تمرکز کنند تا از یک سو به اهداف سازمانی دست یافته و منجر به درآمدزایی شوند و از سوی دیگر، نیازهای بنیادینی که تبدیل به سردردی جدی برای مشتریان شدهاند را برطرف سازند.
مدیر محصول مسئولیت رسیدگی به تمام فضای خالی پیرامون یک محصول را برعهده دارد. میتوانید او را بافتی پیوندگر در نظر بگیرید که تقریبا به تمام ابعاد یک محصول رسیدگی کرده و درست در میانه مثلث توسعهدهندگان-مشتریان-مدیران سازمان قرار میگیرد.
پیش از ادامه این مبحث لازم است یادآور شویم که میتوانید مدیریت محصول را با استفاده از مجموعه آموزش مدیریت محصول، مقدماتی تا پیشرفته فرادرس یاد بگیرید.

از آنجایی که هر محصول برای قشر متفاوتی از مشتریان ساخته میشود، تیمی منحصر به فرد از توسعهدهندگان دارد و در صدد برطرفسازی اهداف سازمانی گوناگون برمیآید، هر مدیر محصول نیز به شکلی ذاتی متفاوت ظاهر میشود و مقدار فضای خالی تحت پوشش او نیز تغییر میکند.
به عنوان مثال، مدیر محصولی که در حوزه رابطهای برنامهنویسی فعالیت دارد، با مشتریانی سر و کله میزند که همگی مهندس به حساب میآیند. این یعنی چنین مدیر محصولی باید دانش فنی به مراتب گستردهتر و عمیقتری نسبت به دیگر همتایان خود داشته باشد. در مثالی دیگر، مدیر محصولی که برای مصرفکنندگان ساخته شده باید به میلیونها کاربر خدمات برساند و بنابراین لازم است شدیدا کمیگرا ظاهر شود.
به همین شکل میتوان به سراغ مثالی دیگر رفت و راجع به مدیری صحبت کرد که روی یک محصول B2B (بنگاه به بنگاه) کار میکند و احتمالا تنها دوجین مشتری داشته باشد. این مدیر باید در حوزههایی نظیر تغییر مدیریت، مذاکره و رسیدگی به شکایات بسیار ماهر ظاهر شود.
حتی درون کسبوکاری واحد هم ممکن است شاهد چندین مدیر محصول مختلف با رویههای کاملا متفاوت باشید، زیرا هر مدیر محصول در حال رسیدگی به مسائلی است که از اساس با مسائل دیگر فرق دارند. این افراد با گستره وسیعی از مشتریان، گستره وسیعی از ذینفعان و صد البته گستره وسیعی از تیمهای توسعه سر و کار دارند که هرکدام متفاوت از دیگری ظاهر میشوند.
تا به این لحظه احتمالا ذهنیتی کلی از نقش مدیر محصول به دست آوردهاید، اما برای دستیابی به دانشی عمیقتر در این باره، لازم است که نگاهی به نظریه مدیریت محصول نیز بیندازیم.
نظریه مدیریت محصول
بیایید با یک نمایه، جهانی بدون هیچ مدیر محصول را متصور شویم.

حتی در جهانی عاری از مدیران محصول، همچنان میتوانیم تمام انسانهای جهان را درون سه دستهبندی کلی قرار دهیم: مشتریان، کسبوکارها و تیمهای توسعه.
مشتری کسی است که مشکلی را تجربه میکند. او حاضر به پرداخت پول، صرف وقت یا هر دوی این موارد میشود تا هرطور که شده، از دردی که آزارش میدهد رهایی یابد.
کسبوکار سازمانی است که روی ارزشسازی مداوم و طولانیمدت برای سهامداران و ذینفعان خود تمرکز کرده. این سازمان میخواهد با فروش محصولات و خدمات گوناگون به درآمدزایی برسد تا افراد بیشتری را به استخدام خود در آورد و سپس برای مدیران و صاحبان، ثروت بیافریند.
تیم توسعه هم شامل مهندسان و طراحان است. آنها میخواهند چیزی بسازند که به نظرشان معنادار و ارزشمند است و از سوی دیگر میخواهند همین محصول یا سرویس عمری طولانی داشته و در گذر زمان قابل حفظ و توسعه هرچه بیشتر باشد.
این سه گروه معمولا رابطه آنقدرها خوبی با یکدیگر ندارند و نمیتوانند بدون یک واسطه، باهم تعامل کنند.
تعارض منافع کسبوکارها و مشتریان
مشتریان ترجیح میدهند محصولات و خدمات را به صورت رایگان دریافت کنند. آنها به کسبوکارها فشار میآورند که راهکارهایی مخصوص به مشکلات خودشان بسازند. اما چنین راهکارهایی شاید فرصتهای تجاری آنقدر بزرگی نباشند که باعث بقای کسبوکار در طولانیمدت میشود.
از سوی دیگر کسبوکارها ترجیح میدهند که مشتریان محصولات کنونی آنها را با قیمت بالا بخرند، حتی اگر این محصولات هیچیک از دردهای مشتریان را دوا نکنند. در همین راستا، کسبوکارها میخواهند به جای خدماترسانی به مشتریان کنونی خود، تا جای ممکن مشتریان بیشتر و جدیدتری به دست آورند.
تعارض منافع تیمهای توسعه و مشتریان
مشتریان میخواهند تیمهای توسعه، قابلیتهای جدید را درست همانطور که خود دوست دارند پیادهسازی کنند. اگر آنها دکمهای آبیرنگ در بخش پایینی و سمت چپ یک صفحه بهخصوص بخواهند، برای تعبیه چنین دکمهای به تیم توسعه فشار میآورند، حتی اگر این کار الگوهای مهندسی و طراحی کنونی را نابود کنند. مشتریان فقط آن چیزی را میخواهند که راه حلی برای مشکلات خود به حساب میآورند، حتی اگر راهکار مورد نظر واقعا آن دوای دردی که میخواهند نباشد.
در سمت دیگر ماجرا، تیمهای توسعه به دنبال ساخت قابلیتهای جدید و جذاب هستند، اما این قابلیتها و کارکردهای تازه به هیچ یک از نیازهای مشتریان پاسخ نمیدهند. تیمهای توسعه میخواهند به زمان کافی دسترسی داشته باشند تا فاز کنترل کیفیت را به بهترین شکل پشت سر بگذارند، اما مشتریان به دنبال زمانبندیهای فشردهتر میگردند.
تعارض منافع تیمهای توسعه و کسبوکارها
کسبوکارها میخواهند تیمهای توسعه، مثل کارخانههای قابلیتسازی عمل کنند. هرچه قابلیتهای بیشتری توسعه یابد، کسبوکار قادر به درآمدزایی بیشتری خواهد بود.
تیمهای توسعه معمولا با زمانبندیهای تجاری مقابله میکنند، چراکه میخواهند از سلامت فنی کدهای نوشته شده اطمینان حاصل شود یا اصلا میخواهند برای دستیابی به یکپارچگی بصری، برخی قابلیتها را از نو طراحی کنند.
تعارضات به اوج خود رسیدهاند. چطور میتوان این مشکلات را برطرف ساخت؟
تمام این تعارضات از طریق محصول برطرف میشوند.

محصول چیزی است که سردردهای مشتریان را از بین میبرد، به کسبوکار اجازه درآمدزایی میدهند و تیم توسعه هم از ساخت و رسیدگی به آن هیجانزده میشود. به عبارت دیگر، یک محصول عالی میتواند تمام مشکلاتی که مشتریان، کسبوکارها و تیمهای توسعه با آنها روبهرو میشوند را برطرف سازد. پس این فضای سفید و خالی پیرامون محصول چیست؟
این دقیقا همان نقشی است که مدیر محصول ایفا میکند.
شرح سمت شغلی مدیر محصول

مدیر محصول اساسا دو سمت شغلی را برعهده دارد: مربی و دربان.
به عنوان یک مربی، شما به ذینفعان و اعضای تیم قدرت لازم را میدهید تا محصول با بالاترین ارزش ممکن را تحویل دهند. شما به تعریف مشکلی که باید برطرف شود، مخاطبان آن، چرایی آن و همینطور زمان آن میپردازید. شما چشماندازی برای محصول ترسیم کرده و تیم خود را به سمت ستاره شمالی که همان چشماندازتان است سوق میدهید.
به عنوان دربان، شما موانع را از پیش روی اعضای تیم برمیدارید. شما تبدیل به زرهی میشوید که از آنها در برابر نکوهش و فشار محافظت میکند و از سوی دیگر اطمینان حاصل خواهید کرد که کارهایی ارزشمند با کمترین مشکل به انجام میرسند.
به عنوان مثال، مدیر محصول مشخصات بنیادین محصول، صورتجلسهها و نکات مربوط به تستها را مینویسد. این کاری سرگرمکننده نیست، اما نوشتن اسناد شکلی حیاتی دارد، زیرا باعث برطرفسازی هرگونه سوء تفاهم میشود. به صورت مشابه، مدیر محصول باید با مشتریان عصبانی و بحرانهای مدیریتی هم سر و کله بزند.
شما در نقش مدیر محصول با هر انسان با هر تخصصی همکاری میکنید تا موتوری قدرتمند را شامل آزمون و خطای مداوم، خلاقیت و بهبود فراهم آورید. شما مسئولیت بهبود رویههای تیم توسعه و وضعیت کسبوکار را برعهده دارید و از سوی دیگر باید مشتریان خود را راضی نگه دارید.
علاوه بر اینها باید موارد زیر را نیز به انجام برسانید:
- جمعآوری دادههای کمی براساس معیارهای تاریخی
- جمعآوری داده از پژوهشهای صورت گرفته روی کاربران و همینطور بازخورد مشتریان
- بررسی ترندهای بازار
- تحلیل رقابتی
- و موارد دیگر - همگی برای اینکه بتوانید بهینهترین تصمیمات ممکن را اتخاذ کنید
بعد از جمعآوری انبوه اطلاعات، این مسئولیت مدیر محصول است که به اولویتبندی محصولات یا قابلیتها بپردازد تا هم تیم متمرکز باقی بماند و هم مدیران ارشد بتوانند ذهنیتی جامع راجع به چشماندازی که براساس تحلیلها و اولویتها ترسیم شده به دست آورده و با آن همراه شوند. یک مدیر محصول خوب ضمنا به همکاری با دیگر اعضای تیم مشغول میشود تا برنامهای قابل پیادهسازی برای رسیدگی به ایدهها تدارک دیده شود.
زمانی که نوبت به توسعه محصول از سوی تیم رسید، مدیر محصول باید اطمینان حاصل کند که به تمام جزییات رسیدگی میشود، همهچیز حساب و کتاب شده پیش میرود و محصول برای تست و عرضه در زمان مقرر آماده است. اما حتی زمانی که محصول عرضه میشود هم کار به پایان نمیرسد. مدیر محصول باید با درک اینکه مشتریان چطور با محصول تعامل میکنند، میزان موفقیت آن را بسنجد. این بازخورد باعث میشود مدیران محصول داده و پسزمینههای ذهنی برای نسخههای بعدی محصول داشته باشند و یک نقشه راه مداوم برای آن تدارک ببینند.
- مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
مسئولیتهای مدیر محصول

در ادامه به برخی از وظایف روزمرهای پرداختهایم که یک مدیر محصول باید به سراغ آنها برود.
۱. جلسات ایستاده
اگر استارتاپ شما از رویه مدیریت چابک یا Agile بهره بگیرد، احتمالا به برگزاری «اسکرام هایی» مشغول شوید که تیم در آنها جمع شده و راجع به کارهای روز گذشته، کارهایی که همین الان مشغول رسیدگی به آنها است و همینطور موانع احتمالی که رسیدگی به وظایف را دشوار کردهاند، صحبت میکند.
یک اسکرام مستر خوب میتواند مکالمات را در جهت صحیح پیش ببرد و اطمینان حاصل کند که هیچکس بیش از اندازه به جزییات مربوط به یک وظیفه به خصوص نمیپردازد. هدف از برگزاری جلسات ایستاده این نیست که لزوما موانع از راه برداشته شوند و در عوض اعضای درست تیم در جریان امور قرار میگیرند تا بیرون از جلسه قادر به برطرفسازی مشکلات باشند.
یاریرسانی به اسکرام مسترها ممکن است به وظیفه مدیران محصول تبدیل شود، خصوصا در سازمانهایی که اسکرام مسترهای جداگانه همواره در دسترس نیستند. این وظیفه شما است که اطمینان حاصل کنید فرآیندهای تیمی به روانترین شکل ممکن پیش میروند.
۲. صحبت با مشتریان
چه در حال صحبت راجع به جلسات حضوری باشیم و چه برقراری ارتباط از طریق تیکتهای پشتیبانی مشتریان، مکالمه تلفنی یا کنفرانس ویدیویی، بخش قابل توجهی از زمان شما به عنوان مدیر محصول صرف صحبت با مشتریان میرسد تا درک کنید که آیا آنچه تیم توسعه میدهد، برای مشتریان ارزشمند به حساب میآید یا خیر. از سوی دیگر، سپری کردن اوقات با مشتریان باعث میشود به شکلی موثرتر قادر به برنامهریزی برای قابلیتهای آتی باشید.
۳. مدیریت وظایف باقیمانده
یکی دیگر از مسئولیتهای شما، مدیریت وظایف باقیمانده و مرتبط با محصول است و همینطور حصول اطمینان از اینکه وقت تیم در فواصل میانی توسعه قابلیتهای گوناگون تلف نمیشود. بنابراین باید به اولویتبندی قابلیتها و وظایفی بپردازید که تیم در برهه توسعه بعدی به سراغ آنها میرود.
- مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
۴. برنامهریزی استراتژیک

مدیران محصول نهتنها مسئولیت تعیین کردن وظایف بعدی مرتبط با محصول را برعهده دارند، بلکه باید یک استراتژی طولانیمدت و یک چشمانداز برای محصول ترسیم کنند. همگام باقی ماندن با تغییراتی که درون صنعت و در فضای رقابتی رخ میدهند ضروری است و بنابراین شما هم باید به خوبی بدانید که آینده در حوزه کاری شما چه شکل و شمایلی خواهد داشت.
به همین ترتیب، شما نهتنها مسئولیت عملکردی کنونی محصول را برعهده دارید، بلکه مسئولیت عملکرد آتی آن طی یک سال، سه سال یا پنج سال آینده را هم به دوش میکشید. همتایان شما درون سازمان انتظار دارند که محصول را در جهتی درست هدایت کنید و چشماندازی برای آن تدارک ببینید که با چشمانداز آنها برای محصولاتشان سازگار باشد.
۵. تعیین مشخصات
مدیر محصول باید تقریبا تمام مشخصات مربوط به قابلیتها و محصولات جدید را تعیین کند. این رویه شامل تعیین اهداف تجاری، نوشتن داستانهای کاربر، تعیین پیشنیازهای محصول و زمینهسازی برای مشتریان میشود. از سوی دیگر لازم است به نقشه سفر مشتری و بسترهای مرتبط نیز رسیدگی شود. تعریف اینکه یک تجربه کاربری (UX) خوب چه شکل و شمایلی دارد، وظیفه هیچکس نیست جز مدیر محصول.
علاوه بر موارد قبلی، مدیر محصول باید همراه با دیگر اعضای تیم توسعه و در رویهای که دائما تکرار میشود، به بازنگری در مشخصات بنیادین محصول یا قابلیت بپردازد. همینطور که اطلاعات بیشتری از سوی تیم مهندسی، تیم محصول و مشتریان به دست میآید، مشخصات نیز بیش از پیش دگرگون میشوند تا بالاخره تصمیمی جامع گرفته شده و فاز توسعه آغاز گردد.
۶. ملاقات با دیگر تیمها
بخش اعظمی از زمان شما صرف برگزاری جلسات گوناگون خواهد شد. بسته به ابعاد شرکتی که در آن کار میکنید، لازم است به گفتگو با تیمهای مختلف مانند تیم فروش، تیم بازاریابی محصول و تیم توسعه تجارت بپردازید. از سوی دیگر با تیم مدیران ارشد نیز ملاقات خواهید کرد تا آنها در جریان میزان پیشرفتها قرار دهید یا چشماندازی که برای محصول و همینطور منابع اضافه ترسیم کردهاید را برای آنها توضیح دهید. علاوه بر اینها لازم است با مشتریان و کاربران هم ملاقات کنید تا از سردردهای آنها هنگام کار با محصول باخبر شوید و بسنجید که آیا محصول شما واقعا دردی از آنها دوا کرده است یا خیر.
اما چرا لازم است اینقدر به جلسات گوناگون بروید؟ یکی از چالشهای اصلی روانشناسی انسان این است که موثرترین روش برای انتقال اطلاعات، برگزاری جلسات به حساب میآید. حتی اگر ایمیلی بسیار جذاب و کارآمد بنویسید، دیگران به اندازه کافی به شما توجه نشان نخواهند داد. بنابراین متاسفانه یا خوشبختانه، جلساتی که به صورت زنده برگزار میشوند راهی قدرتمندتر برای انتقال اطلاعات و همینطور دریافت اطلاعات تلقی میشود، حتی اگر حسابی زمانبر باشند.
به عنوان یک قاعده کلی، در ساعات کاری خود باید منتظر جلساتی تقریبا پشت به پشت باشید. از سوی دیگر باید زمانی بیرون از جلسات برای خود پیدا کنید تا به کارهای دیگر مانند تعیین مقیاس و مشخصات محصول، تحلیل داده و تحقیق بازار مشغول شوید. برخی مدیران محصول ترجیح میدهند صبح زود شروع به کار کنند، برخی عصر را ترجیح میدهند و دیگران نیز به سراغ روزهای آخر هفته میروند.
۷. تحلیل داده
برای دستیابی به تصمیماتی که به شکلی آگاهانه اتخاذ میشوند، ضروری است که نگاهی به دادهها انداخته شود و مدیر محصول نیز باید قادر به درک این دادهها و تحلیل گسترده آنها باشد. SQL و اکسل دو ابزار بنیادینی هستند که به شما در تحلیل داده کمک میکنند. در واقع اگر درکی درست و جامع از دادهها نداشته باشند، به سختی میتوانید متوجه شوید که محصول شما چطور قادر به ارزشسازی برای مشتریان است.
۸. نگارش اسناد
مدیران محصول مسئولیت حصول اطمینان از این را بر عهده دارند که جریان اطلاعات همواره در زمان درست، به دست افراد درست میرسد. بنابراین سند نویسی تبدیل به عنصری بسیار مهم در جریان تبادل اطلاعات میشود. مدیران محصول قدرتمند به شکلی بهینه اطلاعات را از تیمهای مختلف جمعآوری میکنند و به جمعبندی اطلاعات مهمی میپردازند که باید با ذینفعان به اشتراک گذاشته شوند.
به این ترتیب شما مسئولیت رسیدگی به اسناد مربوط به تاریخهای عرضه، جزییات مربوط به هر نسخه جدید، جریانهای کاربری، صورت جلسهها و هر سند دیگری که پسزمینههای سازمانی را به نمایش میگذارد را برعهده دارید.
آیا شغل مدیر محصول برای شما مناسب است؟

به طور یقین این سوال برای بسیاری از خوانندگان پیش میآید که آیا مدیریت محصول میتواند یک مسیر شغلی مناسب برای آنها تلقی شود یا خیر. برای پاسخ دادن به این پرسش لازم است به سراغ برخی از شائبههایی برویم که راجع به سمت مدیر محصول پیش میآید و سپس به بررسی کیفیتهایی بپردازیم که یک مدیر محصول معرکه را میسازند.
تفکرات اشتباه رایج راجع به مدیر محصول
کار را با ذهنیتهایی شروع میکنیم که باعث میشوند برداشتی غلط از سمت مدیر محصول به دست آید.
۱. مدیر محصول یک مدیرعامل کوچک نیست
بگذارید یک چیز را صریح بگوییم. شما قرار نیست نقش یک مدیرعامل کوچک را ایفا کنید. به عنوان مدیر محصول، باید یاد بگیرید که غرور خود را کنار بگذارید و به خاطر داشته باشید که موفقیتها برای تیم است و شکستها برای شما. بهترین تیمها به این خاطر عملکرد خوبی از خود به نمایش میگذارند که همه احساس مالکیت بر محصول دارند و این وظیفه شما است که خط مشیهای صحیح را در اختیار کمپانی بگذارید و تیم را به سمت توسعه یک محصول یا تحقق یک چشمانداز و استراتژی سوق دهید.
۲. مدیریت محصول برای افرادی ساخته شده که زود از انجام کاری واحد خسته میشوند
بسیاری از مردم فکر میکنند که با پذیرش سمت شغلی مدیر محصول میتوانند روی حوزههای مختلفی مانند مهندسی، طزراحی، بازاریابی، امور مالی و چیدن استراتژیها کار کنند. اگر بخواهیم صادق باشیم، همهچیز به ابعاد شرکت شما بستگی دارد و برای رسیدگی به هر حوزه، تیمی مجزا شکل میگیرد. وظیفه شما در این میان، برقراری ارتباط و هماهنگی میان هر یک از این تیمها است. در پایان روز، شما آن کسی نیستید که وقت خود را صرف کدنویسی و طراحی تجربه کاربر یا رابط کاربری میکند. شما باید صرفا به هر تیم یاری برسانید و در زمان مناسب، بازخورد بدهید. در مجموع باید اجازه دهید که افراد متخصص کار خود را انجام دهند و در رویههایی که خود صحیح میپندارند دخالت نکنید.
۳. عرضه محصول کاری بسیار رضایتبخش است
شغل مدیریت محصول بهگونهای پیش میرود که رضایتی فوری برای شما به ارمغان نمیآورد. هنگامی که مشغول برطرفسازی یک باگ هستید یا زمانی که جریان کاربری معرکهای طراحی کردهاید و یا حتی زمانی که به تعادلی بینقص از تخصیص منابع و بودجه میرسید، هیچ وضوح کاملی از روندی که در جریان است به دست نمیآید. شما در نقش مدیر محصول باید انبوهی از تصمیمات کوچک را اتخاذ کنید و خیلی طول میکشد تا محصول نهایی را به چشم ببینید. حتی آن موقع هم باید احساس رضایتبخش خود را با هرکس دیگری در تیم که به توسعه محصول یا قابلیت کمک کرده به اشتراک بگذارید.
۴. شرکتها احترام زیادی برای سمت مدیر محصول قائل هستند
حقیقت این است که هیچکس (از جمله اعضای خانواده و دوستان شما) قرار نیست کاری که به انجام میرسانید را به شکلی کامل درک کند. هر شرکت نقشی متفاوت برای مدیر محصول خود تعیین میکند و هنگام کار روی محصول، اب ابهامات فراوان روبهرو خواهید شد. برای تاکید هرچه بیشتر بر این نکته، این نقل قول از کن نورتون را بخوانید:
به یاد داشته باش رفیق، هیچکس از تو نخواسته که سر کار حاضر شوی. مدیریت محصول احتمالا تنها شغلی باشد که سازمانها بدون آن هم (حداقل برای مدتی) به هیچ مشکلی برنمیخورند. بدون مهندسها، هیچ محصولی ساخته نمیشود. بدون فروشندگان، هیچ محصولی به فروش نمیرود. بدون طراحان، محصول شمایلی افتضاح خواهد داشت. اما در جهانی بدون مدیران محصول، هرکسی میتواند این حفره را پر کرده و به زندگی خود ادامه دهد. بسیار مهم است که به خاطر بسپاری به عنوان یک مدیر محصول، به راحتی قابل جایگزینی خواهی بود. در طولانیمدت است که مدیر محصول میان برد و باخت تفاوت ایجاد میکند. اما باید این موضوع را به اثبات برسانی.
مثل هر شغل دیگری، مدیریت محصول نیازمند مجموعهای از مهارتهای گوناگون است که در بخشهای جلویی به شکلی مفصل به آنها خواهیم پرداخت و شما را با دورههای آموزشی گوناگون برای کسب هر یک آشنا میکنیم. اما فعلا به صورت موجز بدانید که بهترین مدیران محصول قادر به انجام چنین کارهایی هستند:
- رسیدگی به وظایف مبهم و تطبیق یافتن آنی برای اینکه کارها به سرعت پیش بروند.
- خرد کردن مشکلات و جستجوی فعالانه برای راهکارهای بالقوه
- برقراری ارتباطی عالی و واضح با تمام تیمهایی که روی محصول کار میکنند.
- قرار دادن خود به جای مشتریان تا ذهنیتی صحیح راجع به محصول شکل بگیرد.
- استفاده از منطق (به جای اقتدار رسمی) برای سوق دادن تیمها به تیم استراتژی محصول
- ساخت و حفظ بستری برای اولویتبندی وظایف و همینطور رسیدگی به بدهبستانهای مرتبط با توسعه محصول
- کنجکاو باقی ماندن راجع به تمام ابعاد فنی کار
مدیریت محصول گاهی میتواند تبدیل به شغلی کسلکننده شود، اما در نهایت دانستن اینکه محصول شما میتواند روی میلیونها کاربر در اقصی نقاط جهان تاثیر بگذارد احساس شادمانی فراوانی به همراه میآورد.
و اگر تمام موارد بالا را خواندهاید و همچنان احساس هیجانزدگی میکنید، احتمالا زمان این باشد که آستینها را بالا بزنید و سفر خود را به عنوان یک مدیر محصول آغاز کنید. در بخش بعدی مقاله، با مهارتهای ضروری مدیریت محصول و دورههای آموزشی مرتبط با هر یک آشنا خواهید شد.
- مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
مهارتهای ضروری برای تبدیل شدن به مدیر محصول و مسیر یادگیری

بیایید به بررسی ۱۰ مهارت بنیادینی بپردازیم که مدیر محصول باید از آنها بهرهمند باشد تا محصولی واقعا منحصر به فرد و کارآمد بسازد.
۱. مهارتهای ارتباطی چشمگیر
مدیران محصول در واقع قهرمانان محصول بوده و مسئولیت به پیش راندن ایدههای محصول را از ابتدا تا انتها برعهده دارند. آنها باید بتوانند با ذینفعان (یعنی مشتریان، اعضای تیم توسعه و مدیران کسبوکار) ارتباط برقرار کنند تا منطق پشت تصمیمات را که بر استراتژیهای محصول و کسبوکار تاثیر میگذارند، تشریح شود. مهارتهای ارتباطی میتوانند به افزایش اعتبار یک مدیر محصول، گوش دادن فعالانه به گفتههای تیم توسعه و کسب درکی متقابل از محصول منجر شوند.
- آموزش مهارتهای برقراری ارتباط موثر در سازمانها: مهارتهای ارتباطی یکی از اصلیترین سرمایههای هر فرد و هر مدیری به حساب میآیند. ارتباطات انسانی پیچیدگیهای مخصوص به خود را دارند که عدم آگاهی از آنها میتواند بسیاری از روابط درون سازمان را دچار مشکل کرده و باعث بروز تعارض شود. فیلمهای آموزش مهارتهای برقراری ارتباط موثر در سازمان با مدتزمان ۳ ساعت و ۸ دقیقه، هرآنچه باید در این زمینه بدانید را به شما میآموزند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش مدیریت ارتباط با مشتریان یا CRM: در این فرادرس که حاوی فیلمهایی با مدتزمان ۱۹ ساعت است، تلاش بر این بوده که از ابتداییترین مسائل و تعریفهای مورد نیاز گرفته تا اصول بنیادین و استراتژیها و تمام ملزومات اساسی برای مدیریت ارتباط موفق با مشتریان توضیح داده شود. علم مدیریت ارتباط با مشتریان مثل هر علم دیگری قواعد مخصوص به خود را دارد که اگر به شکلی صحیح پیادهسازی نشوند، نتایج دلخواه را به همراه نمیآورند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش ارتباطات مدیریت: برای رسیدن به هماهنگی در فعالیتهای گروهی، اجرای وظایفی که به رهبری کسبوکار مربوط میشوند و همینطور رسیدگی به وظایف بنیادین مدیریتی، لازم است هرکس درکی جامع از ارتباطات پیرامون خود داشته باشد. آن مدیران محصولی که رویههای کاری خود را با توجه به مفاهیم بنیادین ارتباط سازمانی پیش میبرند نیز نسبت به همتایان خود به موفقیت بیشتری دست پیدا میکنند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش مدیریت رفتار سازمانی: این فیلمهای آموزشی با تمرکز بر کتاب رفتار سازمانی رابینز، رفتار سازمانی را در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی مورد توجه قرار داده و آموزش میدهند که چطور میتوانید با تسلط یافتن بر این مفاهیم، مدیریتی اثربخش از خود به نمایش بگذارید. در واقع رفتار سازمانی آنقدر اهمیت پیدا کرده که گفته میشود مدیرانی که رفتار سازمانی نمیدانند، اصلا وارد هیچ سازمانی نشوند! برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۲. تخصص فنی بنیادین
مدیران محصول باید بتوانند طراحی، مهندسی و کدنویسی محصول را به خوبی درک کنند. این یعنی آنها باید به خوبی از تفاوت میان رابط کاربری و تجربه کاربر و همینطور مهندسان محصول و توسعهدهندگان محصول باخبر باشند و بدانند که کدام یک از مهارتهای این افراد میتواند به طراحی یک محصول معرکه منجر شود.
از سوی دیگر، برای درک مشکلی که محصول قرار است در صدد برطرفسازی آن برآیید و همینطور حصول اطمینان از اینکه فاز تست محصول به خوبی پیش رفته است نیازمند تخصص فنی بنیادین در حوزههای گوناگون خواهید بود.
- آموزش گوگل آنالیتیکس: گوگل آنالیتیکس یکی از ارزشمندترین و قابل توجهترین ابزارهایی است که در حال حاضر در دسترس مدیران محصول قرار گرفته و به کمک آن میتوان به پایش و تحلیل دادههای متنوع پرداخت. این سرویس به مدیران سایتها اجازه میدهد اطلاعات مشتریان و سایت خود را بررسی کنند، به مشاهده فعالیتهای کاربران در سایت مشغول شوند، مشاهده کنند که کاربران تازه از راه رسیده پیشتر از چه وبسایتهایی بازدید کردهاند و مواردی از این دست. این فرادرس ۳ ساعته به شما در شناسایی مخاطبان و همینطور رقبای اصلی کمک خواهد کرد. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- مجموعه آموزشهای برنامهنویسی مقدماتی تا پیشرفته: فرادرس به تهیه گستره وسیعی از فیلمهایی آموزشی با محوریت برنامهنویسی پرداخته که اکثر زبانهای برنامهنویسی کنونی را از سطح مبتدی تا پیشرفته پوشش میدهند. آشنایی با این زبانهای برنامهنویسی و کارکرد هر کدام، باعث میشود تبدیل به مدیر محصولی همهفن حریف شوید که درکی عمیق از چالشهای روزمره تیم توسعه به دست میآورد. برای مشاهده مجموعه فیلمهای آموزش برنامهنویسی + اینجا کلیک کنید.
- آموزش طراحی رابط کاربری UI مدرن در NET.:این روزها انبوهی از پروژههای نرمافزاری با تکنولوژی داتنت توسعه مییابند و این پلتفرم، سهم زیادی از بازار نرمافزارها به دست آورده . در این دوره آموزشی که ۴ ساعت به طول میانجامد، میآموزید چطور با استفاده از مجموعه ابزارهای داتنت، میتوان پروژههایی زیباتر و حرفهایتر پیادهسازی کرد. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۳. مهارتهای تجاری عمیق
مهارتهای مدیران محصول در گذر زمان به تکامل میرسد و مدیریت محصول از جایی به بعد تبدیل به سمتی استراتژیک میشود. در سال ۲۰۲۲، مدیران محصول باید قادر به تصمیمگیریهای دادهمحور باشند و جنبههای تجاری مرتبط با توسعه محصول را درک کنند.
بنابراین مدیران محصول باید مهارتهایی عمیق در مدیریت کسبوکار به دست آورند، زیرا وقت کمتری برای وظایف سنتی مدیریت محصول مانند برنامهریزی محصول یا طراحی محصول خواهند داشت. هرچه در زمان پیشتر میرویم، سمت مدیر محصول هم دچار تغییر شده و تمرکز بیشتری بر فرایندهای تجاری کسبوکار خواهد داشت.
اگر به دنبال یادگیری عمیق موارد نظیر مدیریت پروژه سازمانی، هرم و ساختار سازمانی، اسناد مدیریت پروژه، استراتژی، ارزیابی استراتژی و انواع مکاتب مدیریت باشید، این دوره آموزشی ۸ ساعته تمام نیازهایتان را برطرف میکند.
- آموزش استراتژی کسبوکار: این فیلمها شما را با روشهای گوناگون برنامه ریزی استراتژیک و همینطور استراتژیهای رقابتی، تمرکز بر عملیاتها، مدیریت عملکرد، دستیابی به سازگاری شغلی، ساخت فرایندهای تجاری و رفتارهای سازمانی آشنا میکنند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش مدیریت استراتژیک پیشرفته: این دوره آموزشی مدتزمانی معادل ۷ ساعت و ۱۹ دقیقه داشته و سرفصلهای گوناگون مانند آشنایی با مبانی و اصول تفر استراتژیک، سطوح مختلف استراتژی، مکاتب برنامه ریزی استراتژیک و اجرا و پیادهسازی استراتژی را در بر میگیرد. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش مدیریت استراتژیک پروژه: اگر به دنبال یادگیری عمیق موارد نظیر مدیریت پروژه سازمانی، هرم و ساختار سازمانی، اسناد مدیریت پروژه، استراتژی، ارزیابی استراتژی و انواع مکاتب مدیریت باشید، این دوره آموزشی ۸ ساعته تمام نیازهایتان را برطرف میکند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش توانمندسازی کارکنان: در شرکتها و استارتاپهای امروزی، کارمندان ارزشمندترین سرمایه به حساب میآیند و این دوره آموزشی شما را با توانمندسازی کارکنان و مفاهیم مدیریتی، دلایل توانمندسازی نیروها، مزایا و پیامدهای توانمندسازی و راهکارهای توانمندسازی در آینده آشنا میکند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۴. پژوهش
مدیران محصول نیازمند مهارتهای خاص و دانش عمیق تجاری هستند، اما در عین حال باید درکی قدرتمند از مشتریان به دست آورند. به این ترتیب، چنین مدیری میتواند مهارتهای خود را به شکلی استراتژیک به کار بسته و با تصمیمگیریهای دادهمحور، همان محصولی را بسازد که بازار در سال ۲۰۲۲ میلادی به آن نیاز دارد.
بسیار مهم است که مدیران محصول با ترندها، تکنیکهای تازه مدیریت محصول و همینطور استراتژیها جدید همگام باقی بمانند. مدیران محصول باید بتوانند نیازهای دائما در حال تغییر مشتریان را درک کنند، تفکری استراتژیک راجع به نحوه تنوعبخشی به محصولات و خدمات از پیش موجود داشته باشند و بدانند چه حفرههایی را میتوان در بازار پر کرد.
- آموزش مقدماتی روش تحقیق کیفی: دکتر مهدیه السادات میرترابی در فیلمهایی با مدتزمان ۲ ساعت و ۱۹ دقیقه، شما را با روشهای تحقیق کیفی، تحلیل محتوا، تئوری بنیانی، قومنگاری، پدیدارشناسی، اقدام پژوهی، تحلیل گفتمان و فراتحلیل آشنا میکند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- مجموعه آموزش مدیریت مراجع، جستجو و پژوهش علمی: فرادرس در مجموعه فیلمهایی که دست کم ۲۲ عنوان آموزشی و ۴۲ ساعت فیلم آموزشی را در بر میگیرند، دورههای مختلفی مانند آموزش مدیریت مراجع در نگارش مقالات علمی، آموزش رفرنسنویسی و مدیریت منابع با EndNote و آموزش جستجوی علمی با Google Scholar را در اختیار شما قرار میدهد. برای مشاهده مجموعه فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۵. مهارتهای تحلیلی

مدیران محصول باید قادر به پردازش و تحیلی دادهها، بازخوردهای محصول و نقطهنظرهای ارائه شده از سوی کاربران باشند. این افراد باید بتوانند با استفاده از الگوریتمهای پیچیده، برداشتهایی صحیح از مدلهای آماری به دست آورند. به این ترتیب مدیران محصول میتوانند تصمیماتی آگاهانه اتخاذ کرده و آینده محصول را به خطر نیندازند.
مجموعه مهارتهای مورد نیاز در سمت مدیر محصول روز به روز دچار تغییر میشود، زیرا شرکتها حالا برای چیدن استراتژیهای خود به تحلیل دادههای بزرگ مشغول میشوند و این یعنی مدیران محصول باید بتوانند برداشتهایی درست از دادهها به دست آورده و آنها را در عمل به کار بگیرند.
- آموزش تجزیه و تحلیل و آمادهسازی دادهها با پایتون: با پشت سر گذاشتن این دوره آموزشی میتوانید با اصول اولیه تجزیه و تحلیل و آمادهسازی دادهها با پایتون آشنا شوید، نحوه ورود داده از فایلهای گوناگون را بیاموزید و از کتابخانه Pandas برای تجزیه و تحلیل دادهها، گروهبندی و اتصال دادهها بهره بگیرید. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- مجموعه فیلمهای آموزش اکسل: این مجموعه شامل دست کم ۱۸ عنوان آموزشی و ۷۳ ساعت فیلم آموزشی میشود که شما را نرمافزار اکسل مایکروسافت، از صفر تا صد آشنا میکنند. برای مشاهده مجموعه فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۶. مهارتهای میانفردی
مدیران محصول به شکلی روزمره به همکاری با تیمهای محصول، تیمهای برنامهنویسی/مهندسی و دیگر ذینفعان محصول مشغول میشوند. این یعنی شخص باید بتواند ارتباطی موثر با همکاران خود برقرار و آنها را به پیادهسازی تمام تصمیماتی که پیرامون محصول اتخاذ شدهاند ترغیب کند.
از مدیران محصول معمولا خواسته میشود که ارائههایی از جانب تیمهای زیر نظر خود داشته باشد و این یعنی باید از مهارتهای سخنرانی و صحبت در مقابل گروهی از افراد برخوردار باشید.
علاوه بر این، مدیر محصول نیازمند مهارتهای میانفردی معرکه است تا مذاکره با ذینفعان را پیش ببرد و بدون اینکه تحت فشار دیگران قرار گیرد، تصمیمات صحیح را شناسایی و توافقها را نهایی کند.
دوره موفقیت در کار تیمی مدتزمانی معادل ۱ ساعت و ۳۸ دقیقه داشته و توسط بهنام محمدیان دوگاهه تدریس میشود. با این فیلمها میتوانید سرفصلهایی مانند مقدمات تیمسازی، مراحل تشکیل تیم، ساخت تیم براساس تیپ شخصیتی و رفتار افراد و همینطور ساخت تیم براساس مهارتها و تخصصها را فرا بگیرید.
- آموزش مهارت حل مسئله و تصمیمگیری: این دوره آموزشی شامل ۱ ساعت و ۳۹ دقیقه فیلم شده و شما را با سرفصلهای گوناگونی مانند لزوما داشتن اعتماد به نفس، تعریف مسئله، حل مسئله و گردآوری اطلاعات و بارش فکری آشنا میسازد. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش پرورش خلاقیت، ایدهپردازی و نوآوری: در این دوره آموزشی با مدت زمان ۱۳ ساعت و ۴۹ دقیقه با مفهوم هوشهای چندگانه، بررسی فرایند حل مسئله خلاقانه، مفهوم خلاقیت و نوآوری، تکنیکهای توسعه خلاقیت و در نهایت هنر تفکر خلاق آشنا میشوید. برای مشاهده فیلمها + کلیک کنید.
- آموزش موفقیت در کار تیمی – اصول تیمسازی: دوره موفقیت در کار تیمی مدتزمانی معادل ۱ ساعت و ۳۸ دقیقه داشته و توسط بهنام محمدیان دوگاهه تدریس میشود. با این فیلمها میتوانید سرفصلهایی مانند مقدمات تیمسازی، مراحل تشکیل تیم، ساخت تیم براساس تیپ شخصیتی و رفتار افراد و همینطور ساخت تیم براساس مهارتها و تخصصها را فرا بگیرید. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۷. تواناییهای فروش و بازاریابی
وقتی نوبت به بازاریابی و فروش میرسد نیز مدیر محصول باید دستی بر آتش داشته باشد. این یعنی مدیران محصول باید بتوانند استراتژیهایی که بیشترین نتیجه را برای محصول در بازار به همراه میآورند را درک کنند و از سوی دیگر بدانند چطور میتوان بدون هزینههای کلان برای تبلیغات یا راهکارهای مشابه، محصول را به مشتریان معرفی کرد و به دست آنها رساند.
- آموزش مدیریت فروش حرفهای: هدف از تهیه این دوره آموزشی، کمک به مدیران و سرپرستان فروش بوده تا با فراگیری مفاهیم کاربردی و بنیادین، مهارتهای را بهبود داده و فروش هرچه بیشتر را برای سازمان رقم بزنند. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ: با پیشرفت سریع و توفقناپذیر تکنولوژی، هر روز به تعداد کاربران نرمافزارها و سختافزارها اضافه میشود و همیشه مشتریان جدیدی برای معرفی و تبلیغ محصولات به آنها وجود خواهد داشت. به عنوان مدیر محصول، شما باید باید با رویکردها و فناوریهای جدیدی آشنا باشید که به کمک آنها میتوان به بازاریابی و معرفی محصولات جدید مشغول شد. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- مجموعه آموزش بازاریابی و تبلیغات: فرادرس گستره متنوعی از دورههای آموزشی مرتبط با بازاریابی و تبلیغات را تهیه کرده که از میان عناوین موجود در آن میتوان آموزش مبانی بازاریابی محتوا، آموزش مدیریت بازاریابی، آموزش تکنیکهای فروش در بازاریابی، آموزش فروش تلفنی و آموزش مدیریت فروش و تحویل اشاره کرد. برای مشاهده مجموعه فیلمها + اینجا کلیک کنید.
۸. مهارتهای تفویض
مدیران محصول باید قادر به تفویض وظایف و مسئولیتهای خود باشند. این یعنی باید وظایف حیاتی در مدیریت محصول را در زمان درست به افراد درست سپرد و از سوی دیگر خواستار گزارش اعضای تیم شد. به این ترتیب میتوان اطمینان حاصل کرد که تمام پیشنیازهای لازم برای رسیدگی به امور مختلف فراهم است و کارها نیز به شکلی روان و بیوقفه پیش میروند.
۹. مهارتهای تفکر استراتژیک
مدیران محصول باید بتوانند به استراتژیهایی فراتر از نقشه راه محصول فکر کنند و این یعنی باید بتوانند از پیش برای رسیدگی به موانع و مشکلات بالقوه آماده باشند. از جمله مهارتهای مورد نیاز در این حوزه میتوان به تفکر راجع به چگونگی تغییر دادن راهکارهایی که پیشتر امتحان شدهاند، با هدف دستیابی به چیزی جدید و نوآورانه در محصول، اشاره کرد.
۱۰. مهارتهای اولویتبندی
و بالاخره مدیران محصول باید قادر به اولویتبندی قابلیتها، پیشنیازها و وظایف مربوط به محصول باشند و ابتدا به سراغ کارهای مهمتر بروند. این یعنی مدیر محصول به خوبی میداند که کدام قابلیت محصول قرار است بیشترین تاثیر را بر مشتریان کنونی و همینطور مشتریان بالقوه بگذارد.
سایر مهارتهای مورد نیاز برای سمت مدیر محصول

در ادامه به برخی دیگر از مهارتهای مهمی میپردازیم که مدیران محصول باید در سال ۲۰۲۲ میلادی، آنها را از خود به نمایش بگذارند.
۱. همدردی
این را باور داریم که اگر از ظرفیت عاطفی لازم برای درک کردن افراد پیرامون خود بهرهمند نباشید، نمیتوانید در حوزه مدیریت محصول به موفقیت چندانی دست پیدا کنید. به عنوان یک مدیر محصول شما قرار است با افراد بسیار گوناگونی سر و کله بزنید و نمایش همدردی و ظرفیت درک انگیزههای دیگران باعث میشود بتوانید سری میان سرها داشته باشید، بدهبستانها را به خوبی مدیریت کنید و به ترسیم چشماندازی واضح برای محصول مشغول شوید.
نخستین جایی که مهارتهای همدردی اهمیت خود را به نمایش میگذارند، هنگام تعامل با مهمترین ذینفعان است: مشتریان شما. در نظر داشته باشید که تیم محصول به ندرت قادر به تعامل مستقیم با مشتریان و درک نیازها و خواستههای آنها خواهد بود. بنابراین این شما هستید که باید تمام بازخوردهای مشتریان را دریافت و پالایش کنید.
در جریان تصمیمگیریهای درون سازمانی، معمولا شما تنها کسی هستید که نمایندگی مشتریان را برعهده میگیرید. لازم است حس همدردی را در خود تقویت کنید تا بدانید مشتریان دقیقا چطور با محصولی جدید یا محصولات پیشین تعامل میکنند و دقیقا به چه چیزی نیاز دارند. به این شکل میتوانید تیم خود را به سمت و سوی درست و توسعه قابلیتهای صحیح سوق دهید.
یک جای دیگر که مهارت همدردی اهمیت خود را نشان میدهد، زمانی است که باید به صورت همزمان با چند تیم کار کنید تا محصول شکلی موفقیتآمیز به خود بگیرد. خیلی زود پی خواهید برد که هر تیم نقطه نظرها و انگیزههای خود را دارد و رویکرد خاص خود را برای پیادهسازی رویههای تشریح شده در نقشه راه محصول در پیش میگیرد.
- آموزش تقویت مهارت همدلی با دیگران: این دوره آموزشی مدتزمانی معادل ۱ ساعت و ۹ دقیقه داشته و شما را به شکلی سریع با مهارت ضروری همدلی با دیگران آشنا میکند. همدلی از مهارتهایی است که به ندرت به افراد آموزش داده میشود، اما با فراگیری آن هم میتوان ارتباطی سازندهتر با دیگران داشت و هم درکی بهتر از نیازهای کارمندان و مشتریان به دست آورد. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش اصول طراحی رابط کاربری با Figma: از زمانی که فیگما عرضه شد و به دست مشتریان رسید، انقلابی بزرگ در جهان ویرایش گرافیکی به پا کرده است. با بهرهگیری از این برنامه میتوان به طراحی رابطهای کاربری جذاب برای سایتها و اپلیکیشنها مشغول شد، به طارحی نمونههای اولیه یا پروتوتایپها پرداخت و پستهای مخصوص به شبکههای اجتماعی را تهیه کرد و بیشمار کار دیگر. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
- آموزش هفت اصل کلیدی برای خلق تجربه لذتبخش برای مشتری: یک مدیر محصول در نهایت دنبال هیچچیز بخ جز کسب رضایت مشتری و برطرفسازی خواستهها و بنیادینترین نیازهای او نیست. این ویدیوی آموزشی با مدتزمان ۵۰ دقیقه، شما را با هفت اصل کلیدی آشنا میسازد که با بهرهگیری از آنها میتوانید تعامل مشتری با کسبوکار را برای او رضایتبخشتر کرده و در واقع، وفاداری به دست آورید. برای مشاهده فیلمها + اینجا کلیک کنید.
به عنوان مدیر محصول، این وظیفه شما است که به نیازهای همه رسیدگی کنید، با اطلاعاتی که به دست میآورید به اولویتبندی مشغول شوید و سپس به تصمیمی برسید که ظاهرا همه را راضی میکند.
برای مثال ممکن است تیم فروش خواستار ابزاری مدیریتی شود که به فروشندگانی که دانش فنی ندارند اجازه میدهد خیلی آسان قیمتهای محصول را تغییر دهند. از سوی دیگر تیم بازاریابی هم شاید خواستار تعبیه قابلیتی شود که در ازای استفاده از محصولات گوناگون شرکت، به مشتریان پاداش میدهد.
تیم بازاریابی محصول شما شاید پژوهشی روی بازار انجام داده و به این نتیجه رسیده باشد که محصول باید تا ماه آتی آماده شود. از سوی دیگر، تیم فنی شما در به پایان رساندن یک قابلیت به مشکل خورده و همین حالا دو هفته از برنامه عقب افتاده است.
همدردی و مهارتهای میانفردی به شما کمک میکنند که انگیزهها و برنامه عملیات هر تیم را درک کرده و قادر به بررسی همهجانبه درخواستهای گوناگون، اولویتبندی قابلیتهای درستی که باید زودتر به آنها رسیدگی شود و همینطور ساخت استراتژی محصولی باشید که همه با آن همسو میشوند.
۲. ساماندهی، اولویتبندی، برقراری ارتباط (یا OPC)
مدیریت محصول جریانی بیپایان از وظایف و امور مختلف را شامل میشود که باید به شکلی روزمره به آنها رسیدگی کرد.
وقتی صحبت از مدیریت پروژه و همینطور مدیریت زمان باشد، مدیران محصول خوب بسیار منظم ظاهر میشوند. بهترین مدیران محصول میدانند که چطور باید به پایش وظایف پرداخت تا هیچ چیز از چشم دور نماند و در بخشهای خاکستری کار گم نشود.
به عنوان مثال می توان از ابزارهای گوناگون مانند Evernote و گوگل داکس برای یادداشتبرداری از جلسات و اسکرامها و همینطور فهرستسازی و طبقهبندی اطلاعات مربوط به آنچه در جریان است استفاده کرد.
بعد از اینکه مدیر محصول موفق به ساماندهی به همهچیز شد، سپس نوبت به اولویتبندی میرسد. مدیران محصول باید همهچیز را اولویتبندی کنند، از وظایف روزمره خودشان گرفته تا نقشه راه محصول.
سیستمی را پیادهسازی کنید که برای خودتان جواب میدهد: برای مثال میتوانید وظایف شخصی را براساس یک سیستم اولویتبندی سه درجهای دستهبندی کنید و برای کارهایی که از پیش باقی ماندهاند نیز معیارهایی مانند میزان اهمیت، فوریت و هزینه را در نظر داشته باشید. برای این کار هیچ خط مشی مشخصی وجود ندارد و همه چیز وابسته به استایل کار شما و میزان چابکی شما در رسیدگی به کارها است. مادامی که از قاعده اولویتبندی پارتو (یا قانون ۲۰-۸۰) پیروی کنید، مشکلی نخواهید داشت.
در نهایت، اگر ارتباطی موثر با دیگر افراد حاضر در تیم محصول برقرار کنید، هیچ یک از تلاشهای قبلی شما نتیجه خاصی به همراه نخواهند داشت. رویکردی پایدار و واضح در ارتباطات خود در پیش بگیرید و به یاد بسپارید که هنگام تعامل، از همدردی استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود همه ذهنیتی یکسان دارند.
اگر نیاز به یک سیستم مشخص برای برقراری ارتباط دارید (مثلا برگزاری جلسات هفتگی و یک به یک)، در آن صورت هرکاری که صلاح میدانید را انجام دهید تا جریان مداوم از بازخوردهای اعضای تیم را به دست آورید.
همانطور که خود میبینید، OPC مثلثی از مهارتهای نرم است که برای باثبات باقی ماندن، به هر سه وجه خود نیاز دارد. وقتی به میزان خوبی از مهارت در هر سه مورد دست یابید، ذهنی آزاد خواهید داشت و میتوانید روی تصمیمات استراتژیک در سطوح بالاتر تمرکز کنید.
۳. تحلیل و ارائه بینش
آخرین مهارتی که یک مدیر محصول را به فردی خبره تبدیل میکند، امکان تحلیل داده است. اگرچه مهارتهای فنی مانند کدنویسی برای به دست آوردن این سمت شغلی ضروری نیستند، بسیار مهم است که قادر به تحلیل داده و ارائه پیشنهادات و بینشهای گوناگون به اعضای تیم باشید تا بتوان میزان موفقیت محصول و فرایندهای داخلی را سنجید.
به ازای هر قابلیتی که توسعه مییابد (یعنی هر کاری که در سیکل عمر محصول شما انجام میشود) باید نتایجی قابل اندازهگیری داشته باشید که میزان موفقیت یا تاثیرگذاری را به نمایش میگذارند.
از نقطه نظر کمی، این یعنی باید با ابزارهایی مانند اکسل و SQL آشنا باشید تا بتوانید میان انبوه دادهها پرسه زده و به تیم خود نشان دهید قابلیتی که توسعه دادهاند، واقعا روی چیزی یا کسی تاثیر گذاشته است. و اگر خبری از تاثیرگذاری نبود، باید از این موضوع هم باخبر شوند تا خود را جمع کنند و برای گامهای بعدی تصمیم بگیرند.
بهترین ابزارهایی که یک مدیر محصول در سال ۲۰۲۲ در اختیار دارد

در ادامه به معرفی بهترین ابزارهایی پرداختهایم که برای مدیریت محصول تدارک دیده شدهاند. این ابزارها را میتوان در دستهبندیهای گوناگون مانند ابزارهای مشارکتی، ابزارهای نقشه راه محصول و ابزارهای مدیریت محصول قرار داد و ما نیز آنها را به همین شکل تفکیک و معرفی کردهایم.
ابزارهای مدیریت محصول مشارکتی
- Confluence (+): ابزاری برای نگارش، ویرایش و مدیریت گروهی محتوا که میتواند مرجعی برای تمام اطلاعات مربوط به محصول باشد.
- Google Sites (+): با این ابزار ساخت سایت میتوانید یک اینترانت برای شرکت خود، یک سایت پروژه برای تیم یا یک پرتال برای مشتریان بسازید.
- Slack (+): پلتفرمی برای ارتباطات تیمی: همهچیز در یک نقطه است و هرچیزی را میتوان با جستجویی فوری یافت.
- TinyPM (+): یک ابزار مشارکتی چابک هوشمند و سبکوزن که فعالیتهای مربوط به مدیریت محصول، مدیریت وظایف باقیمانده، بردهای وظایف، داستانهای کاربر و محتوا را در بر میگیرد.
ابزارهای نقشه راه محصول / اکتشاف محصول
- Airfocus (+): یک ابزار نقشه راه که اجازه میدهد به قابلیتهای جدید محصول براساس ارزشی که برای مشتریان دارند و تلاش مورد نیاز، امتیاز بدهید.
- ProdPad (+): اجازه میدهد ایدهها و بازخوردها را جمعکنید، سند مشخصات محصول را بسازید و به ترسیم نقشه راه محصول مشغول شوید.
- !Aha (+): نرمافزار ترسیم نقشه راه و استراتژی محصول تحت وب که به صورت خاص برای مدیران محصول چابک طراحی شده.
- ProductBoard (+): یک سیستم بایگانی برای مدیران محصول که به آنها اجازه میدهد محصولاتی را بسازند که مردم میخواهند.
- ProductPlan (+): اجازه میدهد به برنامهریزی و همینطور برقراری ارتباط پیرامون نقشه راه محصول خود مشغول شوید.
- Roadmunk (+): نرمافزاری برای رسم نقشه راه بصری.
- Producter (+): ابزاری که بازخوردهای مشتریان را جمعآوری میکند، امکان مدیریت وظایف و نقشه راه را فراهم میآورد و بهروزرسانیهای مربوط به محصولات را به اطلاع کاربران میرساند.
ابزارهای مدیریت پروژه
- Asana (+): یک اپلیکیشن برای موبایل و وب که طراحی شده تا کار تیمی را بدون نیاز به ایمیل پیش ببرد.
- Basecamp (+): یک ابزار مشارکت و مدیریت پروژه تحت وب.
- Blossom (+): یک ابزار مدیریت پروژه سبک برای تیمهای توسعه نرمافزار مدرنی که عاشق تحویل مداوم قابلیتهای جدید و سادگی هستند.
- Jira (+): یک پایشگر انعطافپذیر و مقیاسپذیر برای تیمهای توسعه نرمافزار. (فیلمهای آموزش جیرا فرادرس)
- Nifty (+): ابزاری برای مشارکت، همکاری و اتوماسیون که دستیابی به نتایج متکی بر نقاط عطف را امکانپذیر میکند تا روحیه تیم در بالاترین مقدار ممکن باقی بماند.
- Pivotal Tracker (+): یک ابزار مدیریت پروژه چابک سبکوزن برای تیمهای نرمافزاری.
- Sprint.ly (+): نرمافزار مدیریت پروژه چابکی برای تمام اعضای تیم شما.
- Trello (+): ابزاری برای ساماندهی بصری به کارها و مشاهده تمام پروژه در یک صفحه. (فیلمهای آموزش ترلو فرادرس)
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه: ترلو چیست و چگونه از Trello استفاده کنیم؟ — راهنمای رایگان و کامل
- Wrike (+): پلتفرمی برای مدیریت کارها و مشارکت که توسط برخی از پربازدهترین تیمهای توسعه جهان استفاده میشود.
ابزارهای بهرهوری در مدیریت محصول
- Airtable (+): ابزاری که هم صفحه گسترده است و هم پایگاه داده و با انعطافپذیری خود اجازه میدهد تیمها به روشی که دوست دارند به کارها رسیدگی کنند.
- Notion (+): یک فضای کاری تمامعیار که میتوانید به نوشتن، برنامهریزی، مشارکت و دستهبندی کارها در آن مشغول شوید.
- Coda (+): اسناد خود را به اپلیکیشن تبدیل کنید و به ادغام اسناد، صفحات گسترده، ارائهها و مواردی از این دست مشغول شوید.
- Evernote (+): اجازه میدهد یادداشتبرداری کنید، به پایش وظایف بپردازید و هرآنچه در جهان آنلاین مییابید را ذخیره کنید.
- Omnifocus (+): یک پلتفرم مدیریت وظایف برای مک، آیپد و آیفون.
- RescueTime (+): یک ابزار آنالیتیکس شخصی که نشان میدهد اوقات روز خود را چطور سپری کردهاید و ابزارهای لازم برای دستیابی به بهرهوری بیشتر را هم در اختیارتان میگذارد.
- Todoist (+): یک اپلیکیشن مدیریت وظایف آنلاین.
- Wundrlist (+): اجازه میدهد لیستی حاوی کارهایی که باید انجام شوند بسازید و در آنها، با سایر اعضای تیم مشارکت کنید.
ابزارهای بازاریابی ایمیلی
- Aweber (+): نرمافزاری برای بازاریابی مبتنی بر ایمیل که اجازه میدهد که فهرستهای خود را براساس مشترکین، کلیکها، لوکیشن و حتی صفحاتی که مشترکین در وبسایت شما از آنها بازدید کردهاند، دستهبندی کنید.
- Constant Contact (+): سرویسی که بازاریابی ایمیل موثر و دیگر کارزارهای بازاریابی آنلاین را بسته به اهداف تجاری شما امکانپذیر میکند.
- Goodbits (+): ابزار ساخت خبرنامه برای تیم و مشتریان، آن هم در عرض تنها چند دقیقه.
- InfusionSoft (+): ابزاری که مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM)، بازاریابی ایمیلی و شبکههای اجتماعی و راهکارهای بازرگانی الکترونیک را با یکدیگر ادغام میکند. این ابزار به خاطر سهولت استفاده مورد توجه فراوان قرار گرفته و اجازه میدهد که ایمیلهایی بسیار هدفمند برای افراد درست ارسال کنید.
- MailChimp (+): یک راهکار بازاریابی ایمیلی آنلاین برای مدیریت مخاطبان، ارسال ایمیل و پایش نتایج.

ابزارهای پژوهش روی کاربران و دریافت بازخورد مشتریان
- Intercom (+): این پلتفرمی برای مشتریان است که مجموعهای از محصولات برای چت زنده، بازاریابی، دریافت بازخورد و پشتیبانی مشتریان را در خود جای داده.
- Alpha (+): آلفا به شما اجازه میدهد که سوالاتی را مطرح کنید که متخصصان پژوهش به شکلی فوری آنها را به نسخههای آزمایشی (پروتوتایپ)، مطالعات گوناگون و تحلیلهای جامع تبدیل میکنند.
- Google Forms (+): اجازه میدهد به تنهایی و یا به شکل گروهی به ساخت نظرسنجی مشغول شوید. (فیلمهای آموزش فرادرس)
- Gainsight (+): به شرکتها اجازه میدهد درآمد خود را افزایش دهند، نرخ ریزش مشتریان را کاهش دهند و تمرکزی دوچندان روی بازخوردها و نیازهای مشتریان داشته باشند.
- SurveyMonkey (+): اجزاه میدهد در عرض چند دقیقه به ساخت و انتشار نظرسنجیهای آنلاین مشغول شده و نتایج را به صورت بلادرنگ و گرافیکی مشاهده کنید.
- Typeform (+): یک ابزار ساخت فرم و نظرسنجی که سوال پرسیدن را روی هر دستگاهی آسان میکند.
- UserLeap (+): امکان دستیابی بلادرنگ به بینشهای مشتریان که برای بهبود مداوم محصول خود به آنها نیاز دارید را به روشهای گوناگون مانند درون اپلیکیشن، وب، ایمیل یا لینک های نظرسنجی فراهم میآورد.
- UserTesting (+): اجازه میدهد ویدیوهایی از افرادی به دست آورید که نظر صادقانه خود را بعد از استفاده از محصول شما میگویند.
- UXCam (+): اجازه میدهد موانع مشتریان را از پیش روی آن ها بردارید و با دسترسی به تصویرسازیها و دادههای مربوط به نحوه تعامل کاربران، تجربه کاربر یا UX را بهبود ببخشید.
ابزارهای سنجش و رصد داده
- GoodData (+): یک پلتفرم هوش تجاری ابری که راهکارهای مدیریت داده را در اختیار کسبوکارها میگذارد.
- Google Analytics (+): امکان جمعآوری و مدیریت داده، ادغام داده، تحلیل داده و گزارشدهی را با خود به همراه میآورد. (فیلمهای آموزش فرادرس)
- Amplitude (+): آنالیتیکس محصول برای کمک به تیم در ساخت محصولاتی بهتر از همیشه.
- Mixpanel (+): یک پلتفرم آنالیتیکس برای موبایل و وب که به کسبوکارها در پژوهش روی رفتارهای مشتریان کمک میرساند.
- Optimizely (+): یک پلفترم بهینهسازی تجربه که تستهای آ/ب و آزمونهای چند متغیره را با هدف بهبود تجربه کاربر مهیا میسازد.
- Qualaroo (+): یک راهکار برای کسب بینش راجع به کسبوکارهای «نرمافزار به عنوان سرویس» که با اطلاعات خود، درکی بهتر از نیازهای مشتریان به وجود میآورد.
- Segment (+): یک هاب واحد برای جمعآوری، مدیریت و تعیین خط سیر دادههای آنالیتیکس مشتریان.
- FullStory (+): این ابزار اجازه میدهد به شکلی آسان، تجربه حقیقی هر کاربر را هنگام ورود به سایت خود ضبط، بازپخش، جستجو و تحلیل کنید.
ابزارهای طراحی
- Flaticon (+): موتور جستجویی حاوی بیش از ۱۶ هزار وکتور آیکن.
- Sketch (+): یک ابزار طراحی ارزشمند برای طراحان که سهولت استفاده را به همراه میآورد و فعلا فقط روی مک در دسترس است.
- Figma (+): ابزاری برای طراحی، ساخت پروتوتایپ و مشارکت، همگی روی مرورگر. (فیلمهای آموزش فرادرس)
- Noun Project (+): در این وبسایت میتوانید به جستجو میان بیش از ۱۰۰ هزار آیکن مشغول شوید و آنها را درون اپلیکیشنهای محبوب خود روی مک بکشید.
ابزارهای وایرفریم / ماکاپ
- Axure (+): یک نرمافزار وایرفریم تعاملی و ابزار ماکاپ.
- Balsamiq (+): یک ابزار وایرفریم و ماکاپ با تمرکز فراوان بر کارایی. با این ابزار میتوانید ماکاپها را سریع ساخته و آنها را به آسانی با مشتریان خود به اشتراک بگذارید.
- Marvel (+): ابزار مشارکت و ساخت پروتوتایپ که اجازه میدهد فایلهای خود را به پروتوتایپهایی تعاملی و قابل اشتراکگذاری تبدیل کنید که روی هر دستگاه قابل مشاهده هستند و با دریافت بازخورد کمک میکنند.
- Mockingbird (+): به شما کمک میکند که فایروریمهای قابل کلیک را بسازید و به اشتراک بگذارید. ظرف چند دقیقه میتوانید با این سرویس ماکاپهایی از اپلیکیشن یا وبسایت خود بسازید.
- Moqups (+): یک اپلیکیشن HTML5 که برای ساخت وایرفریمها و ماکاپها مورد استفاده قرار میگیرد.
- UXPing (+): اجازه میدهد هرگونه رابط کاربری را به شکلی سریع و آسان وایرفریم کنید.
ابزارهای نمونهسازی
- InVision (+): یک ابزار ساخت پروتوتایپ که اجازه میدهد طرحهای خود را آپلود و با افزودن هاتاسپاتها، صفحات ثابت خود را تبدیل به پروتوتایپهایی تعاملی و قابل کلیک، همراه با ژستها، ترنزیشنها و انیمیشنهای گوناگون تبدیل کنید.
- Framer (+): به ساخت طرحبندیهای گوناگون مشغول شوید، پروتوتایپهایی واقعگرایانه طراحی کنید و به فرایند تولید نزدیکتر شوید. تمام این کارها در فضایی واحد انجام میشوند.
- Proto.io (+): اجازه میدهد پروتوتایپهایی کاملا تعاملی و با کیفیت بسازید که درست همانطور که اپلیکیشن شما باید، عمل میکنند.
- Protoshare (+): یک ابزار نمونهسازی مشارکتی و شستهرفته که به تیمها اجازه میدهد پیشنیازهای وایرفریمهای وبسایت و نرمافزار تعاملی را به شکلی بصری درآورند.
چطور بهترین ابزار مدیریت محصول را بیابیم؟
این روزها بیشمار مدیر محصول را خواهید یافت که به دنبال بهترین ابزار ممکن برای مدیریت محصول زیر نظر خود میگردند. برای اینکه شرایط بدتر شود، اکثر مردم فکر میکنند تنها یک ابزار است که میتواند به آنها در روند مدیریت محصول یاری برساند.
اما برای انتخاب ابزار مدیریت محصول صحیح، لازم است چند سوال از خود بپرسیم تا متوجه شویم اصلا میخواهیم چه کنیم و آیا انتخابهایمان منطقی به نظر میرسند یا خیر.
- چرا نیاز به یک ابزار مدیریت محصول دارید؟
- آیا این ابزار قرار است جایگزینی برای کارهایی باشد که همین حالا انجام میدهید یا آنها را تکمیل میکند؟
- چقدر حاضر به رسیدگی به ابزار و پشتیبانی از آن هستید؟
- آیا اگر حاضر به استفاده از ابزار شوید، بهروزرسانیهایی مداوم برای آن عرضه میشود؟
- حاضر به تخصیص چه میزان بودجه برای ابزار کار هستید؟ حتی اگر یک ابزار روی کاغذ خوب به نظر برسد هم شاید به بودجه کافی برای تهیه آن دسترسی نداشته باشید.
- سطح پشتیبانی چقدر است؟ چه آموزشهایی از سوی سازندگان ابزار ارائه میشود و مدتزمان برنامههای آموزشی چقدر است؟
- چقدر آسان میتوان ابزار را با سیستمهای کنونی شما یکپارچهسازی کرد؟
با تفکر دقیق به این سوالات و سنجش نیازهای به خصوص پروژه و محصول، میتوانید بهترین ابزارهای مدیریت محصول برای خودتان را پیدا کنید.
سوالات متداول پیرامون بحث سمت شغلی مدیر محصول
در ادامه به برخی از پرسشهای رایج که پیرامون موقعیت شغلی مدیر محصول وجود دارد پاسخ میدهیم.
مدیر محصول چه کاری انجام میدهد؟
مدیر محصول در اصل کسی است که وظیفه دارد نیازهای مشتریان یک سازمان یا مجموعه را شناسایی کرده و پاسخ آنها را در محصولات سازمان جای دهد. مدیران محصول در اصل دورنمای موفقیت برای یک محصول را معین کرده و سپس برای رسیدن یه این دورنما طرح و برنامه ارائه میدهند. آنها تیم را در مسیری هدایت میکنند که به خلق قابلیتهای مورد نیاز برای محصول، رضایت خدمات گیرندگان و رسیدن کسب و کار به اهداف اصلیش منجر میشود.
چه کسانی به عنوان مدیر محصول جذب شرکت و سازمانها میشوند؟
بسیاری از شرکتها، ترجیح میدهند افراد تازه فارغالتحصیل یا افراد علاقهمند با پسزمینه فعالیتی مناسب را جذب کرده و سپس، در طی فرآیندهای درونی آنها را بدل به مدیر محصول مورد نیاز خود کنند. معمولاً، انتظار میرود که افراد علاقهمند به فعالیت در این زمینه در شاخههای علوم کامپیوتر تحصیل کرده باشند و گذارندن دورههای MBA نیز، برای آنها مزیت مثبت محسوب میشود. البته با گذراندن دورههای آنلاین و کسب مهارتهای مناسب نیز میتوان بدل به یک مدیر محصول موفق شد و بسیاری از شرکتها دیگر مدرک تحصیل را در فرآیند جذب خود در اولویت قرار نمیدهند.
مدیر محصول به چه کسی در سازمان گزارش میدهد؟
مدیران محصول معمولاً گزارشهای خود را به یک نفر که سرپرست مدیران محصول در سازمان است، یا در اصل مدیر محصول ارشد محسوب میشود، ارائه میدهند و یا اینکه به صورت مستقیم به مدیرعامل گزارش میدهند.
آیا مدیر محصول شغل پر استرسی است؟
معمولاً هر چه مسئولیت یک فرد بیشتر باشد، استرس کاری که انجام میدهد نیز بیشتر خواهد بود. مدیران محصول نیز از این قاعده مستثنی نیستند و با توجه به تنوع مسئولیتهایی که دارند با چالشهای قابل توجهی در طول کار خود مواجه میشوند که برخی از آنها، میتوانند استرس بالایی را نیز به دنبال داشته باشند.
خیلی ممنون از مطالب خوبتون لطفا در مورد کارشناس محصول هم بنویسین
مطالب بسیار مفید و با ذکر جزییات بود و دید جدیدی از مدیریت محصول به من داد
باتشکر فراوان
با تشکر از مجله فرادرس
مقاله ای بسیار جامع و عالی