اصول توان بخشی – به زبان ساده + روش ها و ابزارها
افراد زیادی به دلیل بیماریهای بدو تولد یا بیماریها و حوادث سالهای بعدی زندگی دچار معلولیت میشوند. معلولیت سبب میشود این افراد در انجام کارهای روزانه به اطرافیان وابسته شوند. توان بخشی فرایندی است که برای ارتقا سطح زندگی این افراد طراحی شده است. هدف این فرایند آموزش مهارتهای مختلف برای ایجاد مستقل شدن افراد و بازگشت به زندگی عادی است. استفاده از ابزارها و روشهای مختلف برای کمک به فرد توانخواه یکی از اصول توان بخشی است. کاردرمانی، گفتار درمانی و فیزیوتراپی سه روش اصلی توانبخشی است که با استفاده از ابزارهای زندگی روزانه فرد، ابزارها و تمرینهای ورزشی و جریان الکتریکی به بازیابی توان بیمار کمک میکنند. در این مطلب از مجله فرادرس اصول توان بخشی را به همراه روشهای توانبخشی توضیح میدهیم.
توان بخشی چیست؟
توانبخشی اقدامات درمانی است که به افراد معلول کمک میکند بالاترین سطح عملکرد، استقلال و کیفیت زندگی را داشته باشند. این اقدامات آسیبی که در نتیجه بیماری یا تروما ایجاد شده است را از بین نمیبرند اما سلامتی و بهزیستی فرد را بازیابی میکند. به بیان دیگر توانبخشی به کودکان، بزرگسالان و سالمندان کمک میکند به استقلال کامل برای شرکت در کلاسهای درس، کار کردن و انجام مسئولیتهای خانوادگی برسند.
متخصصان این رشته دلایل ایجاد بیماری را برای فرد و خانواده او توضیح میدهند، تلاش میکنند محیط زندگی بیمار را با توجه به نیازهای او تغییر دهند، از ابزارهای حمایتی برای کمک به فرد استفاده میکنند و روشهای افزایش مدیریت خود را به فرد آموزش میدهند. این اقدامات به فرد کمک میکند بر مشکلاتی که در فکر کردن، بینایی، شنوایی، ارتباط بین فردی، غذا خوردن، حرف زدن و حرکت کردن دارد غلبه کند. توانبخشی به انواع جسمی، روانی و اجتماعی تقسیم میشود که در این مطلب اصول توان بخشی جسمی را توضیح میدهیم.
معلولیت چیست؟
قبل از توضیح انواع روشها در اصول توان بخشی، باید معلولیت یا توانخواهی را تعریف کنیم. معلولیت شرایط جسمی یا ذهنی است که انجام فعالیتهای مشخص یا برقراری ارتباط با محیط اطراف را برای فرد دشوار میکند. از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی معلولیت، آسیب، محدودیت فعالیت و محدودیت مشارکت سه مولفه معلولیت هستند. آسیب ممکن است جسمی یا ذهنی باشد. از دست دادن اندامهای حرکتی، بینایی یا حافظه از آسیبهایی هستند که حرکت، بینایی و حل مسئله را برای فرد دشوار و مشارکت آن در فعالیتهای روزانه، کار و فعالیتهای اجتماعی را محدود میکنند. معلولیت جسمی ممکن است به دلیل جهشهای ژنتیکی یا بیماری، مصرف دخانیات یا مصرف الکل در دوران بارداری مادر، جراحت یا آسیبهای فیزیکی در طول زندگی یا در اثر عوارض یک بیماری برای مثال از دست دادن بینایی در بیماران مبتلا به دیابت، ایجاد شود.
روش های توان بخشی
در بخش قبلی مطلب اصول توان بخشی با تعریف توانبخشی و معلولیت آؤنا شدیم. در این بخش روشهای توانبخشی را بررسی میکنیم. توانبخشی بر اساس نیازهای بیمار و نوع معلولیت با روشهای مختلفی انجام میشود. این روشها پس از تشخیص دقیق دلیل معلولیت به فرد کمک میکند بر آسیب غلبه کند. کاردرمانی، گفتار درمانی و فیزیوتراپی روشهای توانبخشی هستند که در این مطلب از مجله فرادرس بررسی میکنیم.
کار درمانی در توان بخشی
کاردرمانی یکی از روشهای توانبخشی است که در بازیابی توانایی حرکتی، حسی و شناختی کودکان، بزرگسالان و سالمندان کمک میکند. افراد در کاردرمانی فعالیتهای عادی روزانه که به صورت فردی، خانوادگی و گروهی انجام میشود را تمرین میکنند. کاردرمانگر بر اساس نیاز و محدودیتهای مراجع برنامهای عملی و واقعبینانه با هدفهای جزء و دستیافتنی برای فرد تدوین میکند. تمرینات کادرمانی برای افزایش قدرت ماهیچهها، انعطافپذیری، هماهنگی و تعادل بدن طراحی میکند. کاردرمانگر از ابزارها مختلفی ازجمله عصا، واکر و کمربندهای الاستیک برای توانبخشی کمک میگیرد. کمک به تغییر محیط زندگی مراجع یکی دیگر از هدفهای کاردرمانی است. اضافه کردن میله کمکی به دیوار با استفاده از صندلی زیر دوش، تغییر نور راهپلهها یا تغییر جای وسایل خانه از جمله تغییرات محیطی است که به بهبود زندگی افراد توانخواه کمک میکند. در کاردرمانی استفاده از تکنولوژیهای کمکی به مراجع آموزش داده میشود. برای مثال کیبوردهای صوتی یکی از این ابزارها است. کاردرمانگر علاوه بر آموزش مراجع نحوه مداخله کارآمد در فعالیتها، مدیریت علائم و استفاده از ابزارهای کمکی را به خانواده مراجع آموزش میدهد.
گفتار درمانی در توان بخشی
گفتار درمانی یکی از شاخههای توانبخشی است که اختلالهای زبان و حنجره را درمان میکند. این اختلالها حرف زدن، سرفه و بلع غذا را برای فرد دشوار میکند. در اختلالهای گفتاری درک یک گفتگو، کنار هم قرار دادن کلمات یا تلفظ صحیح کلمات برای فرد دشوار است. برای مثال لکنت زبان یکی از اختلالهای گفتاری است. در این اختلال فرد هنگام حرف زدن توقف زیادی روی یکی از حروف کلمه (معمولا حرف اول) دارد و حرف را چند بار تکرار میکند. تمرینات گفتاردرمانی به صورت فردی و گروهی، و بر اساس سن و نیاز درمانجو انجام میشود. تمرینات گفتاردرمانی را میتوان به سه دسته مداخلات کلامی، تلفظ درمانی و تمرینات حرکتی صورت تقسیم بندی کرد. در مداخلات کلامی از خواندن کتاب، توضیح تصاویر یا اشیا و اتفاقات روزمره برای افزایش مهارتهای گفتاری فرد استفاده میشود. درمانگر ابتدا کلمات را در جمله استفاده میکند و سپس با تکرار، نحوه صحیح استفاده از کلمات را برای توانخواه تثبیت میکند. در تمرینات تلفظی گفتاردرمانگر نحوه صحیح تلفظ حروف و بخشهای جمله را با توانخواه تمرین میکند. تمرینات حرکتی صورت علاوه بر کمک به صحبت کردن به درمان مشکلات بلع کمک میکند. ماساژ صورت و حرکات زبان، فک و لبها بخشی از تمرینات حرکتی صورت در گفتاردرمانی است.
فیزیوتراپی در توان بخشی
کلمه فیزیوتراپی از فیزیو (فیزیک) و تراپی (درمان) تشکیل شده است. فیزیوتراپی از روشهای فیزیکی برای درمان و توانبخشی بهره میبرد. فیزیوتراپی عصبی، عضلانی-اسکلتی، قلبی-ریوی، کودکان و سالمندان شاخههای این روش توانبخشی هستند. فیزیوتراپی از ابزارهای مختلف ازجمله ماساژ درمانی و تمرینات ورزشی، هیدروتراپی و الکتروتراپی برای درمان آسیبهای ایجاد شده به دلیل جراحت، دردهای مزمن و ناهنجاریهای اندامهای حرکتی استفاده میکند.
- فیزیوتراپی عصبی: بعضی از بیماریهای سیستم عصبی منجر به ضعف شدید ماهیچهها، از دست دادن تعادل و هماهنگی، گرفتگی ماهیچه، لرزش بدن، فلج اندامها و کاهش عملکرد حواس میشود. هدف فیزیوتراپی عصبی کمک به بهبود اختلالهای حرکتی است که در اثر بیماریهای مختلف ازجمله سکته مغزی، ضایعات نخاعی، آسیبهای مغزی ناشی از ضربه، مالتیپل اسکلروزیس (ام اس)، دردهای عصب سیاتیک، آنوریسم (اتساع عروق) و پارکینسون ایجاد میشود.
- فیزیوتراپی عضلانی-اسکلتی: فیزیوتراپی عضلانی-اسکلتی ناهنجاریها و دردهای مزمن ماهیچهها، رباطها، استخوانها، مفصل و تاندونها را درمان میکند. هدف اصلی این شاخه از فیزیوتراپی کاهش درد، افزایش حرکت اندامهای حرکتی و اصلاح جراحتهای اسکلت بدن انسان است.
- فیزیوتراپی قلبی-ریوی: فیزیوتراپی قلبی-ریوی آسیبهای بیمارهای قلبی و ریه ازجمله سکته قلبی و انسداد مزمن ریه را کاهش میدهد.
- فیزیوتراپی کودکان: فیزیوتراپی کودکان آسیب ایجاد شده به دلیل اختلالهای حرکتی بدو تولد، تاخیر در رشد بدن و بعضی از بیماریهای ژنتیکی ازجمله فلج مغزی را کاهش میدهد.
- فیزیوتراپی سالمندان: فیزیوتراپی سالمندان آسیب اختلالهای حرکتی وابسته به سن ازجمله آرتروز (درد مفاصل) و پوکی استخوان را کاهش میدهد. هدف این شاخه از توانبخشی کاهش دردها و محدودیتهای حرکتی اسکلت بدن است.
ارتزها در اصول توان بخشی
«ارتزها» (Orthotics) ابزارهای پزشکی هستند که برای حمایت فیزیکی، قرار گرفتن صحیح اندامها در راستای بدن، کاهش التهاب و بهبود عملکرد اندامهای خارجی بدن به ویژه پاها، قوزک، زانو، پهلو و ستون فقرات استفاده میشود. استفاده از ارتزها مکمل خوبی برای تمرینهای فیزیوتراپی است و برای افزایش عملکرد بافتهای عضلانی و استخوانی در جراحتهای حاد یا مزمن استفاده میشود. ارتزها به افزایش قدرت انقباضی ماهیچهها، قدم برداشتن و حفظ تعادل کمک میکنند.
قبل از تجویز ارتزها باید به این پرسشهای پاسخ پاسخ دهیم که مشکل بیمار و هدف درمانی او دقیقات چیست؟ آیا آسیب ایجاد شده محدودیت حرکتی ایجاد میکند و انجام بعضی حرکات منجر به افزایش آسیب میشود؟ آسیب بافت استخوانی یا عضلانی را تغییر داده است؟ بیمار میتواند فعالیتهای روزانه خود را با ارتز انجام دهد؟ تحلیل راه رفتن بیمار به یافتن پاسخ این سوالات کمک زیادی میکند. ارتزهای اولیه از فلز و چرم ساخته میشود. وزن زیاد و ایجاد گرما استفاده از ارتزهای چرمی و فلزی را برای بیمار دشوار میکرد. اما با پیشرفت روشهای توانبخشی ارتزهای فومی و پلاستیک گرمادیده جایگزین ابزارهای قبلی شد. ارتزها را میتوان از داروخانههای تهیه کرد اما در بعضی از موارد به شکل اختصاصی، بر اساس نیازهای بیمار و ویژگیها بدنی او طراحی میشود. در ادامه انواع ارتزهای اندامهای فوانی و تحتانی را معرفی میکنیم.
- «ارتزهای پا» (Foot Orthoses | FOs) برای اختلالهای کف پا، مچ، ساق یا ناهنجاریهای قامتی طراحی میشود. کفههای طبی کفش یکی از انواع ارترزهای FOs است.
- «ارتزهای قوزک» (Ankle Orthoses | AOs) و «زانو» ( Knee Orthoses | KOs) در محافظت از مفاصل، کاهش درد و محافظت پس از جراحی کاربرد دارند.
- «ارتزهای پا-زانو» (Ankle foot orthoses | AFOs) برای ایجاد محدودیت حرکت یا کمک به حرکت زانو و قوزک پا استفاده میشود و با کمک به حفظ تعادل حین قدم برداشتن احتمال زمین خوردن را کاهش میدهد. در افرادی که دچار سکته مغزی یا ضایعات نخاعی شدهاند، از ارتزهای پا-زانو برای جلوگیری از کوتاه شدن ماهیچهها، تاندونها یا رباطها در خواب استفاده میشود.
- ارتزهای اندامهای فوقانی برای کاهش درد و آسیب جراحتهای بازو، ساعد، آرنج و مچ دست استفاده میشود. این ابزارها از تغییرشکل اندامهای فوقانی جلوگیری یا به درمان تغییرشکل کمک میکنند. «آرنجبندهای لولایی» (Hinge-Elbow Brace)، «اسلینگ» (Slings) یا آویز دست شانهای و «آتلها» (Splints) انواع ارتزهای اندام فوقانی هستند.
- ارتزهای ستون فقرات برای کمک به بهبود آسیبهای بخشهای گردنی، سینهای و کمری مهرهها و مفاصل این بخش از اسکلت بدن انسان استفاده میشود. این ارتزها با استفاده از روشهای بیوفیدبک پوسچر و ناهنجاریهای ستون فقرات را اصلاح میکند و سرعت ترمیم آسیب را افزایش میدهد. ارتزهای ستون فقرات به انواع «گردنی» (Cervical Orthosis | CO)، «گردنی-سینهای» (Cervicothoracic Orthosis | CTO)، «گردنی-سینهای-کمری-خاجی» (Cervico-Thoraco-Lumbosacral Orthosis | CTLSO)، «سینهای-کمری-خاجی» (Thoracolumbosacral Orthosis | TLSO)، «کمری-خاجی» (Lumbosacral Orthosis | LSO) و «خاجی» (Sacral Orthosis | SO) تقسیم میشود.
ارزیابی بیمار، طراحی و ساخت ابزار و ارزیابی ابزار ساخته شده سه مرحله مهم در استفاده از ارتزها است. در مرحله اول آناتومی، بیومکانیک اندامها، محدودیت حرکتی مفاصل، قدرت ماهیچهها، سیستم حسی و آگاهی از حرکت اعضای بدن در بیمار ارزیابی میشود. انتخاب نوع ماده اولیه برای ساخت ابزار، زیباییشناسی آن و شکل ابزار در طراحی و ساخت ارترز بسیار مهم است. در نهایت ابزار ساخته شده باید منطبق بر ویژگیهای آناتومی بدن بیمار باشد و استفاده از آن برای بیمار دشوار نباشد.
تحلیل راه رفتن در اصول توان بخشی
تحلیل راه رفتن به انتخاب ارتز مناسب برای بیمار کمک میکند. راه رفتن انسان فرایندی پیچیده است که به عملکرد هماهنگ سیستم عصبی، سیستم عضلانی-اسکلتی، دستگاه تنفس و سیستم قلب و عروق بستگی دارد. این سیستمها حرکت، تعادل، توازن و عملکرد شناختی و کنترلی لازم برای راه رفتن را فراهم میکنند. اندامهای تحتانی، اندام های فوقانی، لگن و ستون فرات بخشهایی از سیستم عضلانی-اسکلتی هستند که به راه رفتن کمک میکنند. الگوی راه رفتن هر فرد تحت تاثیر سن، ویژگیهای شخصیتی، خلق و فاکتورهای اجتماعی-فراهنگی است. هر چرخه راه رفتن با تماس پاشنه یک پا با زمین شروع و با تماس پاشنه دیگر تمام میشود. هر چرخه راه رفتن به دو مرحله ایستادن و تابخوردن تقسیم میشود.
- مرحله ایستادن: ایستادن مرحلهای از راه رفتن است که کف پا روی زمین قرار دارد و وزن بدن را تحمل میکند. اولین مرحله ایستادن تماس پاشنه پا با زمین است. در مرحله دوم کف پا صاف میشود و در تماس با زمین قرار میگیرد. در مرحله سوم برجستگی بزرگتر استخوان فمور ران به جلو حرکت میکند و بالای خط میانی کف پا قرار میگیرد. در مرحله سوم وزن بدن را یک پا تحمل میکند. در مرحله چهارم پاشنه از روی زمین برداشته میشود و در آخرین مرحله انگشتان پا روی زمین فشار میآورد و نیروی حرکت به جلو را فراهم میکند.
- مرحله تابخوردن: تابخوردن مرحلهای از راه رفتن است که پا حرکت میکند. در اولین مرحله تابخوردن پا از زمین بلند و زانو خم میشود. در این مرحله خم شدن ران در مفصل پهلو به جلو رفتن پا کمک میکند. در مرحله دوم پایی که از زمین بلند شده است از کنار پایی که روی زمین قرار دارد، عبور میکند. در این مرحله تنه به جلو حرکت میکند و وزن بدن روی پای ثابت است. در مرحله آخر تابخوردن یکی از پاها جلوی پای دیگر قرار میگیرد و زانو باز میشود.
برای تحلیل راهرفتن میتوان از مشاهده یا ابزارهای آنالیز استفاده کرد. استفاده از ابزارهای آنالیز برای تشخیص دقیقتر است. صفحه نیرو، گونیومتر دیجیتال (اندازهگیری زاویه حرکت مفاصل) و الکترومیوگرافی (اندازهگیری فعالیت الکتریکی ماهیچهها) ابزارهایی هستند که در تحلیل راهرفتن از آنها استفاده میشود. اختلالهای حرکتی به دلیل تغییر شکل، ضعف یا آسیب استخوان، مفاصل و ماهیچهها الگوی راه رفتن را تغییر میدهد. راه رفتن آنتانژیک، آتاکسیک، پارکینسونی، «ترندلنبرگ» (Trendelenburg Gait)، «پلهپلهای» (Steppage Gait) و «کج» (Waddling Gait) انواع اختلالهای راهرفتن هستند.
- راهرفتن آنتانژیک: در راهرفتن آنتالژیک احساس درد در یکی از اندامهای تحتانی، لگن یا دیسک ستون مهرهها با تغییر الگوی راه رفتن، لنگ زدن فرد و کاهش مرحله ایستادن همراه است.
- راهرفتن آتاکسیک: راهرفتن آتاکسیک نوعی اختلال حرکتی است که به دلیل عدم هماهنگی ماهیچهها ایجاد میشود. در این راهرفتن پاها با فاصله زیادی از هم قرار میگیرند. آسیب مخچه یکی از دلایل این اختلال حرکتی است. افرادی که دچار این اختلال میشوند درکی از موقعیت اندامهای خود ندارند و برای راهرفتن حرکت پای خود روی زمین را دنبال میکنند.
- راهرفتن پارکینسونی: راهرفتن پارکینسونی اختلال حرکتی است که در افراد مبتلا به پارکینسون و افرادی که گانگلیای پایه مغز آنها آسیبدیده، ایجاد میشود. کاهش انعطافپذیری مفاصل در این بیماری با کاهش تابخوردن بازوها و تعادل هنگام راه رفتن همراه است. پشت قوزدار و زانوهای خم، علائمی است که در بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال حرکتی وجود دارد.
- راهرفتن ترندلنبرگ: راهرفتن ترندلنبرگ به دلیل فلج یا ضعف عضلات سرینی میانی ایجاد میشود. این عضلات دو طرف لگن قرار دارند. در این اختلال بدن حین راهرفتن به سمت عضله ضعیف خم میشود.
- راه رفتن پلهپلهای: راهرفتن پلهپلهای به دلیل ضعف یا فلج ماهیچههای جلوی درشتنی و نازکنی و در اثر آسیب نورونهای حرکتی پایینی ایجاد میشود. در این اختلال فرد نمیتواند پا را کامل از زمین بلند کند و هنگام بلند کردن پا قوزک به سمت پایین خم میشود و انگشتان روی زمین باقی میماند.
- کج راهرفتن: کج رهرفتن به دلیل دیستروفی عضلات اندامهای تحتانی ایجاد میشود. تنه و اندامهای فوقانی در این نوع راهرفتن بیشتر از حالت طبیعی حرکت میکند. حرکات بدن در این اختلال حرکتی شبیه راهرفتن اردک است.
پروتزها در اصول توان بخشی
پروتزها اندامهای مصنوعی هستند که جایگزین اندامهای از دسترفته فرد ازجمله دست، پا، دریچههای قلب، دندان و رگها میشوند. در این بخش از مطلب مجله فرادرس انواع پروتزهای اندامهای فوقانی و تحتانی را بررسی میکنیم. پروتزهای اندامهای حرکتی به انواع فعال یا عملکردی و غیرفعال یا زیبایی تقسیم میشوند. پروتزهای فعال شکل و عملکرد اندام از بینرفته و پروتزهای غیرفعال فقط شکل اندام از دست رفته را جبران میکنند.
نیروی لازم برای حرکت پروتزهای فعال بهوسیله بدن، موتور الکتریکی یا نیروی الکتریکی ماهیچهها تامین میشود. در حالت اول بدن اندام را کنترل میکند. برای مثال سیمی بین پروتز شانه و دست قرار میگیرد و با حرکت شانه پروتز دست حرکت میکند. در حالت دوم پروتز دکمهای برای کنترل حرکت دارد. برای مثال برای مثال پروتز دست دکمهای برای ایجاد مفصل بین مچ و انگشتان دست در زمان گرفتن اجسام دارد. در حالت سوم الکترودهایی روی پوست قرار داده میشود که جریان الکتریکی بدن را به پروتز منتقل و حرکت را کنترل میکند. پروتزهای اندامهای فوقانی به انواع «ترانسرادیال» (Transradial) یا زیرآرنجی، «ترانسهومورال» (Transhumeral) یا بالای آرنجی و بخشی از دست و پروتزهای اندامهای تحتانی به انواع «ترانستیبیال» (Transtibial) یا زیرزانویی، «ترانس فمورال» (Transfemoral) یا بالای زانویی و بخشی از پا تقسیم میشوند.
سوالات متداول اصول توان بخشی
در این بخش از مطلب مجله فرادرس به تعدادی از سوالات متداول پیرامون اصول توان بخشی پاسخ میدهیم.
روش های بیوفیدبک در توان بخشی چیست؟
بیوفیدبک یکی از روش درمانی بدون دارو است. در بیوفیدبک بیمار یاد میگیرد فعالیتهای غیرارادی بدن ازجمله تغییر فشار خون، ضربان قلب و انقباض ماهیچهها را کنترل کند. از این روش برای درمان دردهای مزمن، بیاختیاری ادرار، سردردهای تنشی و میگرن به کمک دستگاههای ثابت در مراکز درمانی با دستگاههای همراه بیمار استفاده میشود. بیوفیدبک به انواع تنفسی، امواج مغزی، ضربان قلب، فعالیت ماهیچهها، فعالیت غدد عرق و دمای بدن تقسیم میشود. در بیوفیدبک تنفسی نوارهایی دور قفسه سینه و معده بیمار قرار میگیرد. حسگرهای این نوارها سرعت و الگوی تنفس را نشان میدهد و بیمار میتواند تنفس را کنترل کند.
در بیوفیدبک امواج مغزی الکترودهای دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG) روی پوست سر قرار میگیرد و جریان الکتریکی مغز را حین انجام فعالیتهای مختلف ثبت میکند. به کمک این روش بیمار میتواند امواج مغزی که سلامت را افزایش میدهد تقویت کند. در بیوفیدبک ضربان قلب الکترودهای دستگاه الکتروکاردیوگرافی (ECG) روی پوست قفسه سینه و دستها قرار میگیرد. این الکترودها تغییر امواج الکتریکی قلب در هر ضربان و سرعت انقباض در هر دقیقه را نشان میدهند. در این روش به بیمار فعالیتی که سلامت قلب را افزایش میدهد به بیمار آموزش داده میشود.
در بیوفیدبک ماهیچهها حسگرهای دستگاه الکترومیوگراف، فعالیت الکتریکی ماهیچهها در زمان انقباض را ثبت میکنند. در نتیجه بیمار به انقباضها آگاه میشود و به مرور زمان یاد مییگرد انقباضها را کنترل کند. در بیوفیدبک غدد عرق حسگرهایی که به پوست انگشتان، کف دست یا مچ دست متصل میشود، میزان تعریق را اندازه میگیردو افزایش میزان تعریق نشانه ناآرامی است. در بیوفیدبک دما بدن حسگرهایی روی پوست انگشتان یا روی پا قرار میگیرد که جریان خون را اندازهگیری میکند. کاهش جریان خون در زمان استرس منجر به کاهش دمای پوست میشود. در این روش بیمار روشهای آٰمسازی در زمان استرس را آموزش میبیند.
هیدروتراپی چیست؟
هیدروتراپی مجموعهای از تمریناتی است که در آب گرم انجام میشود. هدف هیدروتراپی کاهش انقباض ماهیچهها، افزایش حرکت مفصلها و کاهش درد است. به علاوه تمرینات هیدروتراپی به افزایش هماهنگی ماهیچهها و تعادل کمک میکند.
الکتروتراپی چیست؟
در الکتروتراپی از جریان الکتریکی برای درمان آسیبهای سیستم عصبی و ماهیچهها، و کاهش درد استفاده میشود. تحریک الکتریکی پوست، تحریک الکتریکی ماهیچهها، تحریک الکتریکی اعصاب زیرپوستی و سونوگرافی درمانی انواع روشهای الکتروتراپی است. «تحریک الکتریکی عصب از راه پوست» (Transcutaneous electrical nerve stimulation | TENS) یکی از روشهای فیزیوتراپی برای درمان اختلالهای عصب-عضله است. این روش جریان الکتریکی پایین و جریان الکتریکی بالا انجام میشود. جریان الکتریکی از راه الکترودهای قرار گرفته روی پوست به اعصاب منتقل میشود. عمق نفوذ جریان الکتریکی پایین کمتر از جریان الکتریکی بالا است. از این روش برای درمان کمردرد، التهاب مفاصل و استخوان، فیبرومالژیا (درد بافت عضلانی)، درهای مزمن لگن، ورم کیسههای مفصلی، آسیبهای عصبی ناشی از دیابت، بیماریهای سرخرگهای محیطی و فلج بلز استفاده میشود.
«در روش تحریک الکتریکی ماهیچه» (Electrical Muscle Stimulation | EMS) جریان الکتریکی به جای عصبها به ماهیچهها منتقل میشود. الکترودهای دستگاه تحریک ماهیچه روی پوست قرار میگیرد. EMS در درمان آتروفی و اسپاسم عضلات کاربرد دارد. «در روش تحریک الکتریکی زیرپوستی» (Percutaneous Electrical Nerve Stimulation | PENS) جریان الکتریکی بهوسیله الکترودهای سوزنی که در پوست قرار دارد به عصبها منتقل میشود. سونوگرافی یک روش غیرتهاجمی است که از امواج مافوق صوت (۰٫۵ تا ۳ مگاهرتز) استفاده میشود. این امواج به بافتهای عمقی نفوذ میکنند و با ایجاد گرما گرفتگیهای عضلانی، متابولیسم سلولها و جریان خون در بافت آسیبدیده را افزایش میدهد.