کلمات متضاد انگلیسی – لیست کامل
کلمات متضاد جز مهمی از هر نوع نوشته در هر زبانی به شمار میآیند. اگرچه بسیاری از زبانآموزان قطعا از کلمات متضاد در صحبتهایشان استفاده میکنند، از آن آشنایی کامل ندارند و این کار را به صورت ناآگاهانه و بدون اطلاع انجام میدهند. در این مطلب نحوه استفاده از کلمات متضاد در انگلیسی آشنا میشوید و برخی از دلایل اهمیت یادگیری کلمات متضاد در هر نوع نوشتاری را خواهید آموخت.
کلمات متضاد انگلیسی
کلمات متضاد به کلماتی گفته میشود که از لحاظ معنی مخالف یکدیگر هستند و با هم تضاد دارند. به طور مثال کلمه «hot» به معنای گرم متضاد کلمه «cold» به معنای سرد است. یادگیری کلمات متضاد روشی عالی برای یادگیری واژگان جدید است. هنگامی که زبانآموزان را با متضاد واژهای آشنا میکنید، درک و ارتباط گرفتن با معنی آن برایشان آسانتر میشود. به عنوان مثال، هنگامی که زبانآموزان با کلمه «big» و «small» که متضاد آن است آشنا میشوند، درک معنای هر دو کلمه با سهولت بیشتری انجام میگیرد.
بنابراین، دانستن نحوه استفاده از کلمات متضاد در انگلیسی میتواند مهارتهای نوشتاری و انگلیسی شما را بهبود ببخشد، اما پیش از استفاده از آن باید با برخی از جزئیات آشنا شوید. در ادامه انواع کلمات متضاد را با هم بررسی میکنیم و سپس به جزئیات کامل آن از جمله هدف و مقصود استفاده از آن میپردازیم و سپس لیست کلمات متضاد در انگلیسی رابه ترتیب حروف الفبای انگلیسی ارائه میکنیم.
انواع کلمات متضاد
کلمات متضاد میتوانند نقشهای دستوری مختلفی داشته باشند که عبارتاند از:
گفته میشود که متضاد بیشتر در بین صفتها دیده میشود اما در بین بقیه موارد نیز رواج دارد. در ادامه مثالهایی برای هر کدام از این موارد آموزش داده خواهد شد.
اسمهای متضاد
در جدول زیر میتوانید چند مثال از کلمات متضادی را که نقش دستوری اسم دارند مشاهده کنید.
اسمهای متضاد | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Sun | خورشید | Moon | ماه |
Day | روز | Night | شب |
Land | خشکی | Sea | دریا |
Beginning | شروع | Ending | پایان |
Everybody | همه | Nobody | هیچکس |
Love | عشق | Hate | نفرت |
Present | حال | Future | آینده |
صفتهای متضاد
در جدول زیر میتوانید چند مثال از کلمات متضادی را که نقش دستوری صفت دارند مشاهده کنید.
صفتهای متضاد | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Tall | بلند | Short | کوتاه |
Big | بزرگ | Small | کوچک |
Hot | داغ | Cold | سرد |
Soft | نرم | Hard | سفت |
Loud | بلند | Quiet | ساکت |
Easy | آسان | Difficult | سخت |
Happy | شاد | Sad | غمگین |
Low | کم | High | زیاد |
Shy | خجالتی | Outgoing | گرم و صمیمی |
Clean | تمیز | Dirty | کثیف |
New | نو | Old | قدیمی |
Light | سبک | Heavy | سنگین |
Safe | امن | Dangerous | خطرناک |
Strong | قوی | Weak | ضعیف |
Fast | سریع | Slow | آرام |
Early | زود | Late | دیر |
فعلهای متضاد
در جدول زیر میتوانید چند مثال از کلمات متضادی را که نقش دستوری فعل دارند مشاهده کنید.
فعلهای متضاد | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Ask | پرسیدن | Answer | جواب دادن |
Arrive | رسیدن | Leave | رفتن |
Give | دادن | Take | گرفتن |
Sit | نشستن | Stand | ایستادن |
Find | پیدا کردن | Lose | از دست دادن |
قیدهای متضاد
در جدول زیر میتوانید چند مثال از کلمات متضادی را که نقش دستوری قید دارند مشاهده کنید.
قیدهای متضاد | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Quickly | به سرعت | Slowly | یواش |
Loudly | با سروصدا | Quietly | به آرامی |
Politely | مودبانه | Rudely | با بیادبی |
Internally | داخلی | Externally | خارجی |
Always | همیشه | Never | هرگز |
حروف اضافه متضاد
در جدول زیر میتوانید چند مثال از کلمات متضادی را که نقش دستوری حرف اضافه دارند مشاهده کنید.
حروف اضافه متضاد | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
In | داخل | Out | بیرون |
Into | درون | Out of | بیرون |
On | روی | Off | کنار |
In front of | جلو | Behind | پشت |
Next to | کنار | Far from | دور از |
Above | بالا | Below | پایین |
Over | روی | Under | زیر |
در ادامه میتوانید لیست جامعی از کلمات متضاد انگلیسی را به همراه ترجمه فارسی آن مشاهده کنید.
ضرورت یادگیری کلمات متضاد
کلمات متضاد انگلیسی موجب تأثیرگذاری هر چه بیشتر کلمات شما میشوند و در نتیجه نقش مهمی در نوشتار ایفا میکنند. قرار دادن کلمات متضاد انگلیسی در کنار هم تفاوتهای آنها را برجستهتر میکند و باعث میشود کلمات قدرتمندتر شوند. به طور کلی کلمات متضاد انگلیسی با سه هدف مختلف به کار میروند که عبارتاند از:
- کلمات متضاد انگلیسی برای مقایسه
- کلمات متضاد انگلیسی برای توصیف
- کلمات متضاد انگلیسی به عنوان برابرنهاد
در ادامه این موارد را به طور خلاصهوار توضیح خواهیم داد.
کلمات متضاد انگلیسی برای مقایسه
کلمات متضاد انگلیسی برای مقایسه دو چیز مجزا و بردن توجه به سمت آنچه آنها را متفاوت میکند بسیار سودمند و موثر هستند. هنگامی که در حال نوشتن مقاله تحقیقاتی هستید که در آن دو موضوع را با هم مقایسه میکنید، استفاده از کلمات متضاد میتواند تمایز میان آنها را هر چه بهتر بیان کند.
به طور مثال، فرض کنید در حال مقایسه زندگی در مناطق شهری با زندگی در مناطق روستایی هستید. بهجای این که فقط حقایق مربوط به هر یک از این موارد را فهرست کنید، میتوانید با بهکارگیری کلمات متضاد انگلیسی این تفاوتها را واضحتر بیان کنید. مثلا میتوانید زندگی روستایی را «quiet» به معنی «آرام» و زندگی شهری را «noisy» به معنی «پر سر و صدا» توصیف کنید یا بگویید که جمعیت مناطق روستایی «few» به معنی «کم» و جمعیت مناطق شهری «many» به معنی «زیاد» است.
کلمات متضاد انگلیسی برای توصیف
گاهی اوقات بهترین راه برای توصیف چیزی، این است که بگویید آن چیز چه خصوصیاتی را ندارد. استفاده از کلمات متضاد انگلیسی با کلمات منفی کننده میتواند ابعاد جدیدی به نوشته شما اضافه کند و انتخاب واژگان مطلب شما را بهبود بیخشد.
به طور مثال، میتوانید فردی را که متکبر است، «not modest» یا «not humble» به معنی «غیر متواضع» توصیف کنید. در واقع، از آنجا که «modest» و «humble» متضاد «arrogant» یا «متکبر» هستند، مفهوم جمله تغییری نمیکند. با این حال، استفاده از کلمات متضاد انگلیسی توجه را به این واقعیت جلب میکند که آن فرد متواضع یا فروتن نیست و این امر خصوصیت آن فرد را بیشتر از صرفا گفتن واژه «متکبر» نشان میدهد.
البته به خاطر داشته باشید که استفاده از واژگان مثبت معمولا بهتر از واژگان منفی است، بنابراین کلمات متضاد همیشه برای توصیف توصیه نمیشود. به عبارتی، با استفاده از کلمات متضاد در انگلیسی میتوانید جمله را برای خواننده غیرمنتظره و خاص کنید. به این ترتیب، کلمات متضاد انگلیسی میتوانند با تقویت واژگان توصیفی شما و به چالش کشیدن انتظارات خواننده، مطلب شما را بهبود ببخشند.
کلمات متضاد انگلیسی به عنوان برابرنهاد
«برابرنهاد» (Antithesis) نوعی ابزاری ادبی است که با قرار دادن کلمات متضاد انگلیسی در کنار یا روبه روی یکدیگر، مستقیماً از قدرت تضاد استفاده میکند. همانطور که در موارد قبلی ذکر شد، کلمات متضاد انگلیسی توجه را نقاط تمایز جلب میکنند و باعث میشوند هر کلمه قویتر به نظر برسد. برابرنهاد با کنار هم قرار دادن کلمات متضاد انگلیسی در کنار هم این کار را به شکل تخصصیتری انجام میدهد. یکی از معروفترین نمونههای برابرنهاد، نقل قول معروف «نیل آرمسترانگ» فضانوردی است که برای اولین بار پا روی سطح کره ماه گذاشت. او هنگام فرود روی ماه گفت:
That’s one small step for man, one giant leap for mankind.
این گامی کوچک برای انسان و جهشی بزرگ برای بشر است.
در این جمله دو جفت کلمه متضاد به کار رفته است؛ «small/giant» و «step/leap». در واقع او با کنار هم قرار دادن مفاهیم متضاد «گام کوچک» و «جهش بزرگ» در یک جمله باعث میشود که هر یک از این کلمات در گفته او مهمتر به نظر برسد. به عبارت دیگر اگر اولین جمله او روی ماه «I took a small step» به معنی «من یک قدم کوچک برداشتم» و دیگر کلمه متضادی به آن اضافه نمیکرد، نقل قول او هرگز به این اندازه محبوب نمیشد!
انواع تضاد در انگلیسی
جمله «کلمات متضاد کلماتی هستند که مخالف یکدیگر هستند» زیادی کلی است. لازم است بدانید که کلمات متضاد انگلیسی انواع مختلفی دارند که در ادامه این موارد را با ذکر مثال توضیح خواهیم داد.
کلمات متضاد مکمل
«کلمات متضاد مکمل» (Complementary Antonyms) که با نام کلمات متضاد دوتایی یا متناقض نیز شناخته میشود، جفت کلماتی هستند که حالت مثبت و منفی یک کلمه هستند و هر دو یک مفهوم را به صورت مثبت یا منفی میرسانند. به عبارت دیگر، این کلمات با همدیگر رابطه «یا این یا آن» دارند. یعنی هر چیز میتواند یا این باشد یا آن، اما هرگز همزمان نمیتواند هردوی آنها باشد. در واقع اینگونه کلمات مستقل از یکدیگر وجود دارند و نیازی به دیگری ندارند تا وجود داشته باشند. به چند مثال از کلمات متضاد مکمل در جدول زیر توجه کنید.
کلمات متضاد مکمل | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
On | روشن | Off | خاموش |
Real | واقعی | Fake | جعلی |
Alive | زنده | Dead | مرده |
Day | روز | Night | شب |
Inhale | دم | Exhale | بازدم |
Right | درست | Wrong | غلط |
Silence | سکوت | Noise | سروصدا |
کلمات متضاد قابل درجهبندی
کلمات متضاد قابل درجهبندی برای سطوح مختلف مقایسه به کار میروند. در واقع این کلمات میتوانند دو کلمه در یک مقیاس باشند. بسیاری از این کلمات نوعی اصطلاح نسبی هستند که میتوانند توسط افراد مختلف به طور متفاوتی تفسیر شوند. به طور مثال «happy» و «sad» دو کلمه متضاد قابل درجهبندی باشند چون هر کسی میتواند مقدار کم یا زیادی خوشحال یا غمگین باشد. به چند مثال از کلمات متضاد قبال درجهبندی در جدول زیر توجه کنید.
کلمات متضاد قابل درجهبندی | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Young | جوان | Elderly | پیر |
Easy | آسان | Hard | سخت |
Wise | دانا | Foolish | نادان |
Fat | چاق | Slim | لاغر |
Hot | گرم | Cold | سرد |
Early | زود | Late | دیر |
Wet | خیس | Dry | خشک |
کلمات متضاد رابطهای
کلمات متضاد رابطهای به کلمات متضادی گفته میشود که با یکدیگر ارتباط دارند. در واقع یک کلمه نمیتواند بدون کلمه دیگر وجود داشته باشد. به طور مثال، پزشک بدون بیمار نمیتواند پزشک باشد. یا شکارچی بدون شکار، اصلا شکارچی نیست. هیچ کدام نمیتوانند بدون دیگری وجود داشته باشند، اما نقشهای آنها با هم کاملا فرق میکند. به چند مثال از کلمات متضاد رابطهای در جدول زیر توجه کنید.
کلمات متضاد رابطهای | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Above | بالا | Below | پایین |
Servant | نوکر | Master | ارباب |
Borrow | قرض گرفتن | Lend | قرض دادن |
Give | دادن | Receive | گرفتن |
Buy | خریدن | Sell | فروختن |
Instructor | استاد | Pupil | دانشآموز |
Wife | زن | Husband | شوهر |
پیشوندهای منفیساز
یکی دیگر از روشهای ایجاد کلمات متضاد انگلیسی، استفاده از پیشوندهای منفیساز است. پیشوند نوعی تکواژ کوچک حدوداً یک تا سه حرفی است که به ابتدای کلمات متصل میشود تا معنای آنها را تغییر دهد .پیشوندهای منفیساز در انگلیسی انواع مختلفی دارند، در نتیجه کاربردهای مختلفی نیز دارند و نمیتوانیم آنها را با هم جایگزین کنیم. این پیشوندها میتوانند به اسم، صفت، فعل و قید اضافه شوند تا معنای آن را منفی یا متضاد کنند. پیشوندهای منفیساز در انگلیسی عبارتاند از:
- dis
- i
- in
- im
- non
- mis
- mal
- un
- a
توصیه میشود که هنگام استفاده از پیشوندها مراقب باشید، چرا که هر کلمهای نمیتواند پیشوند بگیرد. بنابراین نمیتوانید پیشوندهای منفیساز را هر کجا که خواستید اضافه کنید. در نتیجه پیشنهاد میشود ابتدا با پیشوندهای منفیساز رایج انگلیسی آشنا شوید تا بتوانید در آینده کم کم واژگانی را که پیشوند منفیساز میپذیرند به حافظه بسپرید. همچنین سعی کنید توجه ویژه ای به املا کلمات داشته باشید، زیرا گاهیاوقات ممکن است برای سهولت در تلفظ یک کلمه، یکی از حروف آن دو بار تکرار شود.
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز dis ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز dis- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Honest | صادق | Dishonest | ریاکار |
Appear | ظاهر شدن | Disappear | ناپدید شدن |
Agree | موافقت کردن | Disagree | مخالفت کردن |
Comfort | راحتی | Discomfort | نارحتی |
Assemble | سرهمبندی | Disassemble | باز کردن |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز i ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز i- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Logical | منطقی | Illogical | غیرمنطقی |
Legal | قانونی | Illegal | غیرقانونی |
Responsible | مسئولیتپذیر | Irresponsible | بیمسئولیت |
Legitimate | مشروع | Illegitimate | نامشروع |
Literate | عالم | Illiterate | بیسواد |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز in ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز in- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Accurate | دقیق | Inaccurate | با دقت پایین |
Sane | عاقل | Insane | دیوانه |
Decent | نجیب | Indecent | نانجیب |
Appropriate | مناسب | Inappropriate | نامناسب |
Visible | قابل رویت | Invisible | غیرقابل رویت |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز im ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز im- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Possible | ممکن | Impossible | ناممکن |
Moral | اخلاقی | Immoral | غیراخلاقی |
Perfect | بینقص | Imperfect | ناقص |
Polite | مؤدب | Impolite | بیادب |
Patient | صبور | Impatient | بیتحمل |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز non ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز non- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
believer | معتقد | nonbeliever | بیاعتقاد |
sense | معقول | nonsense | نامعقول |
fiction | تخیلی | nonfiction | غیرتخیلی |
profit | سودآور | nonprofit | بدون سود |
stop | توقف | nonstop | بیوقفه |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز mis ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز mis- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Lead | هدایت کردن | Mislead | گمراه کردن |
Behave | درست رفتار کردن | Misbehave | بدرفتاری کردن |
Fortune | اقبال | Misfortune | بدشانسی |
Use | استفاده | Missus | سؤ استفاده |
judge | قضاوت کردن | Misjudge | اشتباه قضاوت کردن |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز mal ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز mal- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Function | کار کردن | Malfunction | درست کار نکردن |
Nutrition | تغذیه | Malnutrition | سوء تغذیه |
Adaptive | هنجار | Maladaptive | ناهنجار |
Treat | رفتار کردن | Maltreat | بدرفتاری کردن |
Formed | شکل گرفتن | Malformed | بد شکل گرفتن |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز un ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز un- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
important | مهم | unimportant | بیاهمیت |
necessary | ضروری | unnecessary | غیرضروری |
interesting | جالب | uninteresting | غیرجالب، خستهکننده |
usual | معمول | unusual | غیرمعمول |
prepared | آماده | unprepared | بدون آمادگی |
در جدول زیر میتوانید چند نمونه از کلمات و متضاد آنها را که با پیشوندهای منفیساز a ایجاد شده است مشاهده کنید.
کلمات متضاد با پیشوند منفیساز a- | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
political | سیاسی | apolitical | غیرسیاسی |
social | اجتماعی | asocial | غیراجتماعی |
لیست کلمات متضاد انگلیسی
در جدولهای زیر لیستی از متداولترین کلمات متضاد در انگلیسی همراه با ترجمه آن به فارسی طبق حروف الفبای انگلیسی ارائه شده است. متضاد کلماتی که با حرف A شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف A آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Awful | افتضاح | Nice | خوب |
Awake | بیدار | Asleep | خواب |
Attic | زیرشیروانی | Cellar | زیرزمین |
Attention | توجه | Inattention | بیتوجهی |
Attack | حمله | Defense Defend | دفاع |
Asleep | خواب | Awake | بیدار |
Ask | پرسیدن | Answer Reply | جواب دادن |
Ascent | صعود | Descent Descend | نزول |
Artificial | مصنوعی | Natural | طبیعی |
Arrive | رسیدن | Depart | ترک کردن |
Arrival | رسیدن | Departure | عزیمت |
Agree | موافقت کردن | Disagree Refuse Argue | مخالفت کردن امتناع کردن بحث کردن |
Approximately | حدودا | Exactly | دقیقا |
Approval | موافقت | Disapproval | مخالفت |
Approached | نزدیک شدن | Receded | عقب کشیدن |
Apart | جدا | Together | باهم |
Antonym | متضاد | Synonym | مترادف |
Answer | جواب دادن | Ask Question | پرسیدن پرسش |
Annoy | آزار دهنده | Satisfy | رضایتبخش |
Animal | حیوان | Human | انسان |
Angel | فرشته | Devil | شیطان |
Ancient | باستانی | Modern | امروزی |
Ancestor | جد | Descendant | نواده |
Amuse | مفرح | Bore | خسته کننده |
Amateur | تازهکار | Professional | حرفهای |
Always | همیشه | Never | هرگز |
Already | تا الان | Not Yet | نه هنوز |
Ally | متحد | Enemy | دشمن |
Allow | اجازه دادن | Forbid | ممنوع کردن |
All | همه | None | هیچ |
Alive | زنده | Dead | مرده |
Alike | شبیه | Different | متفاوت |
Against | بر علیه | For | برای |
After | بعد | Before | قبل |
Afraid | ترسو | Brave | شجاع |
Affirmative | مثبت | Negative | منفی |
Advantage | مزیت | Disadvantage | معایب |
Advanced | پیشرفته | Elementary | ابتدایی |
Advance | پیشروی | Retreat | عقب نشینی |
Adult | بزرگسال | Child | کودک |
Admit | اعتراف کردن | Deny | تکذیب کردن |
Add | جمع | Subtract | منها |
Active | فعال، کوشا | Lazy | تنبل |
Accurate | دقیق | Inaccurate | غیر دقیق |
Accidental | تصادفی | Intentional | عمدی |
Accept | قبول کردن | Refuse | امتناع کردن |
Abundant | وفور | Scarce | نایاب شدن |
Abundance | فزونی | Lack | کمبود |
Absence | غایب | Presence | حاضر |
About | حدود | Exactly | دقیق |
Autumn | پاییز | Spring | بهار |
Arrest | دستگیر کردن | Free | آزاد کردن |
متضاد کلماتی که با حرف B شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف B آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Buy | خریدن | Sell | فروختن |
Busy | مشغول | Lazy | تنبل |
Build | ساختن | Destroy Demolish | نابود کردن تخریب کردن |
Brother | برادر | Sister | خواهر |
Broad | پهن | Narrow | باریک |
Break | شکستن | Fix | تعمیر کردن |
Bravery | شجاعت | Cowardice | بزدلی |
Brave | شجاع | Coward | بزدل |
Boy | پسر | Girl | دختر |
Bottom | زیر | Top | بالا |
Borrow | قرض گرفتن | Lend | قرض دادن |
Boring | خسته کننده | Exciting | هیجانانگیز |
Bore | خسته کننده | Amuse | مفرح |
Body | جسم | Soul | روح |
Blunt | کند | Sharp | تیز |
Blame | سرزنش کردن | Praise | تمجید کردن |
Black | سیاه | White | سفید |
Bitter | تلخ | Sweet | شیرین |
Birth | تولد | Death | مرگ |
Big | بزرگ | Small | کوچک |
Better | بهتر | Worse | بدتر |
Best | بهترین | Worst | بدترین |
Below | زیر | Above | بالا |
Behind | پشت | In Front Of | جلو |
Beginning | آغاز | Ending | پایان |
Ending | پایان | Start | آغاز |
Before | قبل | After | بعد |
Beauty | زیبایی | Ugliness | زشتی |
Beautiful | زیبا | Ugly | زشت |
Be Interested In | علاقمند بودن به | Bore | حوصله سر رفتن |
Bad Luck | بد شانسی | Good Luck Fortune | خوش شانسی اقبال |
Bad | بد | Good | خوب |
Backward | رو به عقب | Forward | رو به جلو |
Background | پسزمینه | Foreground | پیشزمینه |
Back | پشت | In Front Of | جلو |
Big | بزرگ | Small Little | کوچک |
Bold | جسور | Timid Meek | ترسو |
Bright | روشن | Dull | تیره |
Bless | برکت | Curse | نفرین |
Bent | خم شدن | Straight | صاف |
متضاد کلماتی که با حرف C شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف C آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Cunning | حیلهگر | Simple | ساده |
Cry | فریاد | Whisper | زمزمه |
Cruel | ظالم | Kind Humane | مهربان انسان |
Create | آفرینش | Destroy | نابود کردن |
Cowardly | بزدلی | Brave | شجاعت |
Courteous | مبادی آداب | Discourteous | بینزاکت |
Courageous | شجاع | Cowardly | ترسو |
Courage | شجاعت | Fear Cowardice | ترس بزدلی |
Correct | درست | Wrong | غلط |
Cool | سرد | Warm | گرم |
Continue | ادامه | Interrupt | وقفه |
Construction | ساختن | Destruction | نابود کردن |
Constant | دائمی | Changeable | تغییرپذیر |
Consonant | بیصدا | Vowel | صدادار |
Connect | متصل | Separate | جدا |
Conceal | پنهان کردن | Reveal | فاش کردن |
Compulsory | اجباری | Voluntary | داوطلبانه |
Compliment | تعریف | Insult | توهین |
Complicated | پیچیده | Simple | ساده |
Comfort | راحتی | Discomfort | معذب بودن |
Comedy | طنز | Drama | اجتماعی |
Come | بیا | Go | برو |
Cold | سرد | Warm | گرم |
Cloudy | ابری | Clear | صاف |
Closed | بسته | Open | باز |
Close | بسته | Open | باز |
Clever | باهوش | Stupid | نادان |
Captivity | اسارت | Freedom Liberty | آزادی |
Clean | تمیز | Dirty | کثیف |
Children | کودکان | Parents | والدین |
Child | کودک | Adult | بزرگسال |
Cheap | ارزان | Expensive Dear | گران عزیز |
Changeable | تغیرپذیر | Constant | همیشگی |
Certainly | قطعا | Probably | شاید |
Centre | مرکز | Outskirts | حومه |
Cellar | زیرزمین | Attic | زیرشیروانی |
Ceiling | سقف | Floor | زمین |
Catch | گرفتن | Miss | خطا رفتن |
Careless | بیدقت | Careful | بادقت |
Careful | مراقب | Careless Rush | بیدقت
عجله کردن |
Clockwise | جهت عقربههای ساعت | Anti-clockwise | جهت خلاف عقربههای ساعت |
Capable | توانا | Incapable | ناتوان |
Calm | آرام | Excited Troubled | هیجانزده مغشوش |
Common | متداول | Rare | نایاب |
متضاد کلماتی که با حرف D شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف D آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Dusk | گرگومیش | Dawn | سحر |
Dull | خسته کننده | Interesting | هیجانانگیز |
Dry | خشک | Humid | شرجی |
Downstairs | پایین پلهها | Upstairs | بالای پلهها |
Drama | اجتماعی | Comedy | طنز |
Down | پایین | Up | بالا |
Domestic | خانگی | Foreign | خارجی |
Divorced | مطلقه | Married | متاهل |
Divorce | طلاق | Marry Marriage | ازدواج |
Division | تفرقه | Unity | اتحاد |
Divide | جدا کردن | Unite | متحد شدن |
Distant | دور | Near | نزدیک |
Disease | بیماری | Health | سلامتی |
Dirty | کثیف | Clean | تمیز |
Difficult | سخت | Easy | آسان |
Different | متفاوت | Alike | شباهت |
Die | مرگ | Live | زندگی |
Dictatorship | دیکتاتوری | Republic | جمهوری |
Devil | شیطان | Angel | فرشته |
Destruction | نابودی | Construction | ساختن |
Destroy | نابود کردن | Build | ساختن |
Desperate | مستاصل | Hopeful | امیدوار |
Descent | صعود | Ascent | نزول |
Descendant | نواده | Ancestor | جد |
Departure | عزیمت | Arrival | رسیدن |
Depart | ترک کردن | Arrive | رسیدن |
Deny | تکذیب کردن | Admit | اعتراف کردن |
Delicious | خوشمزه | Awful | افتضاح |
Defend | دفاع | Attack | حمله |
Defence | دفاع | Attack | حمله |
Defeat | شکست | Victory | پیروزی |
Deep | عمیق | Shallow | کمعمق |
Death | مرگ | Birth | تولد |
Dead | مرده | Alive | زنده |
Day | روز | Night | شب |
Damage | آسیب رساندن | Repair | تعمیر کردن |
Daughter | دختر | Son | پسر |
Dark | تاریکی | Light | روشنایی |
Dangerous | خطرناک | Safe | امن |
Danger | خطر | Security | امنیت |
متضاد کلماتی که با حرف E شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف E آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Extreme | شدید | Moderate | متعادل |
Exposure | معرض | Shelter | پناه |
Export | صادرات | Import | واردات |
Expensive | گران | Cheap | ارزان |
Exit | خروج | Entrance | ورود |
Exclude | مستثنا | Include | شامل |
Exciting | هیجانانگیز | Boring | خسته کننده |
Excited | هیجانزده | Calm | آرام |
Exactly | دقیقا | Approximately | حدودا |
Everything | همهچیز | Nothing | هیچچیز |
Everybody | همه | Nobody | هیچکس |
Evening | عصر | Morning | صبح |
Even | زوج | Odd | فرد |
Equal | یکسان | Different | متفاوت |
Entrance | ورود | Exit | خروج |
Enter | ورود | Leave | ترک کردن |
Enjoy | لذت بردن | Hate | تنفر ورزیدن |
Enemy | دشمن | Friend | دوست |
Ending | پایان | Beginning | آغاز |
End | پایان | Begin | شروع |
Empty | خالی | Full | پر |
Emigration | مهاجرت از | Immigration | مهاجرت به |
Emigrate | مهاجرت کردن از | Immigrate | مهاجرت کردن به |
Elementary | ابتدایی | Advanced | پیشرفته |
Easy | آسان | Difficult | سخت |
East | شرق | West | غرب |
Early | زود | Late | دیر |
Exceptional | استثنایی | Usual | معمولی |
Enormous | بزرگ | Tiny | ریز |
Enlarge | بزرگ کردن | Reduce | کوچک کردن |
Enough | کافی | Insufficient | ناکافی |
Economize | صرفهجویی | Waste | هدر دادن |
Evident | واضح | Unnoticeable | غیر قابل ملاحظه |
Evil | بدکار | Virtuous | پرهیزکار |
Exterior | ظاهری | Interior | باطنی |
External | خارجی | Internal | داخلی |
Everlasting | همیشگی | Transient | فانی |
متضاد کلماتی که با حرف F شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف F آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Future | آینده | Past | گذشته |
Funny | خندهدار | Serious | جدی |
Full | پر | Empty | خالی |
Front | جلو | Rear | عقب |
Friend | دوست | Enemy | دشمن |
Fresh | تازه، نو | Old Stale | قدیمی کهنه |
Frequently | غالبا | Occasionally | گهگاه |
Freeze | منجمد شدن | Melt | ذوب شدن |
Free | آزاد شدن | Arrest | دستگیر شدن |
Forward | رو به جلو | Backward | رو به عقب |
Fortune | اقبال | Bad Luck | بدشانسی |
Form | شکل دادن | Destroy | نابود کردن |
Forget | فراموش کردن | Remember | به یاد سپردن |
Foreigner | خارجی | Native | بومی |
Foreign | خارجی | Domestic | داخلی |
Foreground | پیشزمینه | Background | پسزمینه |
Forbid | ممنوع کردن | Allow | اجازه دادن |
For | برای | Against | علیه |
Follow | دنبال کردن | Lead | رهبری کردن |
Floor | زمین | Ceiling | سقف |
Flat | صاف | Hilly | پر تپه |
Fix | تعمیر کردن | Break | شکستن |
First | اول | Final | آخر |
Finish | تمام کردن | Start Begin | شروع کردن |
Find | پیدا کردن | Lose | گم کردن |
Final | آخرین | First | اولین |
Few | کم | Many | زیاد |
Female | زن | Male | مرد |
Fear | ترس | Courage | شجاعت |
Fat | چاق | Slim | لاغر |
Fast | تند | Slow | کند |
Far | دور | Near | نزدیک |
False | غلط | True | درست |
Failure | شکست | Success | موفقیت |
Fail | شکست خوردن | Succeed | موفق شدن |
Feeble | نحیف | Strong | قوی |
Fortunate | خوشبخت | Unfortunate | بدبخت |
Float | شناور شدن | Sink | غرق شدن |
Famous | مشهور | Unknown | ناشناخته |
متضاد کلماتی که با حرف G شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف G آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Guilty | گناهکار | Innocent | بیگناه |
Guest | مهمان | Host | میزبان |
Grown-Up | بزرگسال | Child | کودک |
Good Luck | خوششانس | Bad Luck | بدشانس |
Good | خوب | Bad | بد |
Go | برو | Come | بیا |
Gloomy | غمگین | Cheerful | شاد |
Give | دادن | Take | گرفتن |
Girl | دختر | Boy | پسر |
Giant | غول | Tiny Dwarf | کوتوله |
Gentleman | آقا | Lady | خانم |
Gentle | ملایم | Violent Rough | خشن |
Generous | بخشنده | Mean Greedy Grasping | خسیس بدجنس |
General | کل | Particular | جز |
Grief | سوگ | Joy | شوق |
Grow | رشد کردن | Shrink | آب رفتن |
Get | گرفتن | Lose | از دست دادن |
Gigantic | غولآسا | Tiny | ریز |
Glorify | ستایش کردن | Dishonor | رسوا کردن |
Gallant | شجاع | Cowardly | بزدل |
متضاد کلماتی که با حرف H شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف H آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Husband | شوهر | Wife | زن |
Hungry | گرسنه | Thirsty | تشنه |
Hunger | گرسنگی | Thirst | تشنگی |
Humid | شرجی | Dry | خشک |
Humble | متواضع | Proud | مغرور |
Huge | بزرگ | Tiny | کوچک |
Hot Heat |
گرم گرما | Cold | سرد |
Host | میزبان | Guest | مهمان |
Horizontal | افقی | Vertical | عمودی |
Hopeless | ناامید | Hopeful | امیدوار |
Hopeful | امیدوار | Desperate | مستاصل |
Honest | صادق | Dishonest | فریبکار |
Hit | زدن | Miss | به خطا رفتن |
Hinder | تعلل کردن | Aid | کمک رساندن |
Hilly | پر تپه | Flat | مسطح |
High | بلند | Low Deep | کوتاه عمیق |
Here | اینجا | There | آنجا |
Hell | جهنم | Heaven | بهشت |
Heavy | سنگین | Light | سبک |
Healthy | سالم | Unhealthy Ill | ناسالم مریض |
Health | سلامتی | Disease | مریضی |
Hate | نفرت | Enjoy | لذت |
Hasten | عجله کردن | Dawdle | وقت تلف کردن |
Harvest | درو | Plant | کاشت |
Harmful | مضر | Harmless | سودمند |
Hard | سخت | Easy | آسان |
Happy | خوشحال | Sad | غمگین |
Happiness | خوشحالی | Sadness | ناراحتی |
Handsome | جذاب | Ugly | زشت |
متضاد کلماتی که با حرف I شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف I آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Interrupt | وقفه افتادن | Continue | ادامه دادن |
Interior | داخلی | Exterior | خارجی |
Interesting | جالب | Uninteresting Boring | غیر جالب توجه کسل کننده |
Intentional | Accidental | ||
Intelligent | باهوش | Silly
Stupid | احمق نادان |
Insult | توهین کردن | Compliment | تعریف کردن |
Inside | درون | Outside | بیرون |
Innocent | بیگناه | Guilty | گناهکار |
Inferior | فرودست | Superior | مافوق |
Increase | افزایش | Reduce | کاهش |
Include | شامل شدن | Exclude | مستثنی |
In Front Of | جلوی | Back | پشت |
In | درون | Out | بیرون |
Imprison | زندانی کردن | Free | آزاد کردن |
Import | واردات | Export | صادرات |
Immigration | مهاجرت به | Emigration | مهاجرت از |
Immense | بزرگ | Tiny | کوچک |
Ignore | بیاعتنایی | Notice | توجه نشان دادن |
Identical | شبیه | Different | متفاوت |
Illicit | قاچاق | Legal | قانونی |
Ignite | مشتعل شدن | Extinguish | خاموش کردن |
Ignorant | جاهل | Educated | تحصیل کرده |
Instructor | استاد | Pupil | دانشآموز |
متضاد کلماتی که با حرف J شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف J آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Joy | شادی | Grief | سوگ |
Justice | عدالت | Injustice | بیعدالتی |
Jocular | شوخ | Serious | جدی |
Jocund | بشاش | Sad | غمگین |
Junior | کوچک | Senior | بزرگ |
Jeopardy | مخاطره | Safety | امنیت |
Juncture | اتصال | Split | انشعاب |
Junket | سفر تفریحی | Scouting trip | اردو |
Junta | حزب | Empire | امپراتوری |
Justify | توجیه کردن | Blame | سرزنش کردن |
Jingoism | میهنپرستی افراطی | Melting pot | جامعه نامتجانس |
Juggernaut | هیولا | Small person | فرد ناچیز |
Jacks | هیچ | Dozen | دوازده عدد |
Jade | از کار افتاده | Refresh | با طراوت |
Jealous | حسود | Admiring | ستایشگر |
Joust | بحث و جدل | Peace | صلح |
Jubilant | سرمست | Downcast | دلافسرده |
Jail | زندان | Free | رهایی |
متضاد کلماتی که با حرف K شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف K آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Kin | خویشاوند | Unrelated | نامربوط |
Keen | مشتاق | Reluctant | بیمیل |
Kindergarten | مهد کودک | College | دانشگاه |
Keep | نگه داشتن | Give | دادن |
Kaput | از کار افتاده | Active | فعال |
Kid | کودک | Adult | بزرگسال |
Kowtow | چاپلوسی | Disrespect | بیاحترامی |
Knock | بدگویی کردن | Praise | ستایش کردن |
Knit | بافتن | Unravel | باز کردن |
Kickoff | شروع | Destination | هدف |
Kidnap | دزدیدن | Release | آزاد کردن |
Kudos | تجلیل | Shame | ننگ |
Kneel | زانو زدن | Rise | بلند شدن |
King | پادشاه | Queen | ملکه |
Know | دانستن | Forget | فراموش کردن |
متضاد کلماتی که با حرف L شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف L آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Liquid | مایع | Solid | جامد |
Little | کم | Big Much | بزرگ زیاد |
Left | چپ | Right | راست |
Long | بلند | Short | کوتاه |
Lose | باختن | Win | بردن |
Loud | بلند | Quiet | یواش |
Landlord | موجر | Tenant | مستاجر |
Live | زنده بودن | Die | مردن |
Lazy | تنبل | Diligent | کوشا |
Lovely | دوست داشتنی | Terrible | افتضاح |
Lower | پایینتر | Raise | بالا بردن |
Lawful | قانونی | Unlawful | غیرقانونی |
Laugh | خندیدن | Cry | گریه کردن |
Lady | خانم | Gentleman | آقا |
Life | زندگی | Death | مرگ |
Light | روشنایی | Dark | تاریکی |
Loser | بازنده | Winner | برنده |
Love | عشق | Hate Detest | نفرت |
Land | زمین | Water | خشکی |
Last | آخرین | First | اولین |
Let | اجازه دادن | Forbid | ممنوع کردن |
متضاد کلماتی که با حرف M شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف M آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Mountain | کوه | Valley | دره |
Morning | صبح | Evening | عصر |
More | بیشتر | Less | کمتر |
Moon | ماه | Sun | آفتاب |
Monarchy | سلطنت | Republic | جمهوری |
Modern | مدرن | Ancient | باستانی |
Moderate | معتدل | Extreme | شدید |
Misunderstand | سوء تفاهم | Understand | فهمیدن |
Miss | خطا رفتن | Hit Catch | ضربه زدن گرفتن |
Major | عمده | Minor | جزئی |
Minimum | حداقل | Maximum | حداکثر |
Midnight | نیمه شب | Noon | ظهر |
Mess | آشفتگی | Order | نظم |
Mend | مرمت کردن | Break | شکستن |
Men | آقایان | Women | خانمها |
Melt | ذوب شدن | Freeze | یخ زدن |
Mean | خسیس | Generous | بخشنده |
Master | ارباب | Servant | نوکر |
Marry | ازدواج | Divorce | طلاق |
Married | متاهل | Divorced | مطلقه |
Male | مذکر | Female | مونث |
Mature | بالغ | Immature | نابالغ |
Mandatory | اجباری | Optional | داوطلبانه |
متضاد کلماتی که با حرف N شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف N آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Notice | متوجه شدن | Ignore | بیاعتنایی |
Nothing | هیچ | Everything | همهچیز |
North | شمال | South | جنوب |
Normal | عادی | Strange | عجیب |
Noisy | پر سروصدا | Quiet | ساکت |
Nobody | هیچکس | Everybody | همه |
Night | شب | Day | روز |
Niece | دختر برادر/خواهر | Nephew | پسر برادر/خواهر |
Never | هرگز | Always | همیشه |
Negative | منفی | Affirmative | مثبت |
Near | نزدیک | Distant | دور |
Nasty | بدجنس | Nice Pleasant | مهربان |
Narrow | باریک | Broad | پهن |
Neat | مرتب | Messy | نامرتب |
متضاد کلماتی که با حرف O شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف O آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Over | روی | Under | زیر |
Outskirts | حومه | Centre | مرکز |
Outside | بیرون | Inside | درون |
Out | بیرون | In | داخل |
Other | دیگر | Same | یکسان |
Ordinary | عادی | Special | خاص |
Order | نظم | Mess | بینظمی |
Opponent | حریف | Supporter | حامی |
Open | باز | Closed | بسته |
On | روشن | Off | خاموش |
Often | اغلب | Seldom | به ندرت |
Occupied | مشغول | Vacant | خالی |
Occasionally | گاه و بیگاه | Frequently | مکرر |
متضاد کلماتی که با حرف P شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف P آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Push | فشار دادن | Pull | کشیدن |
Pupil | دانشآموز | Teacher | معلم |
Public | عمومی | Private | خصوصی |
Prudent | محتاط | Imprudent | بی احتیاط |
Protection | محافظت | Attack | حمله |
Professional | حرفهای | Amateur | تازهکار |
Probably | احتمالا | Certainly | قطعا |
Pretty | زیبا | Ugly | زشت |
Present | حال | Past | گذشته |
Presence | حاضر | Absence | غایب |
Powerful | قدرتمند | Weak | ضعیف |
Poverty | فقر | Wealth | ثروت |
Possible | ممکن | Impossible | غیرممکن |
Poor | فقیر | Rich | ثروتمند |
Polite | مودب | Rude | بیادب |
Plenty | وفور | Lack | کمبود |
Pleasant | خوشایند | Awful | وحشتناک |
Permit | اجازه دادن | Forbid | منع کردن |
Peace | صلح | War | جنگ |
Pass | قبول شدن | Fail | رد شدن |
Particular | خاص | General | عمومی |
Partial | جزئی | Total | کلی |
Part | جز | Whole | کل |
Parents | والدین | Children | کودکان |
predator | شکارچی | prey | شکار |
pre | قبل | post | بعد |
permanent | دائمی | temporary | موقتی |
plural | جمع | singular | مفرد |
put on | پوشیدن | take off | در آوردن |
pure | خالص | impure | ناخالص |
متضاد کلماتی که با حرف Q شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف Q آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Quiet | ساکت | Loud Noisy | پر سروصدا |
Quick | تند | Slow | کند |
Question | سوال | Answer | جواب |
Queue | صف | Disorganization | بینظمی |
متضاد کلماتی که با حرف R شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف R آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Rural | روستایی | Urban | شهری |
Rude | بیادب | Polite | باادب |
Rough | زبر | Smooth Gentle | نرم |
Rise | بلند شدن | Sink | غرق شدن |
Rigid | سفت و سخت | Pliable | قابل انعطاف |
Right | صحیح | Wrong | اشتباه |
Rest | استراحت کردن | Work | کار کردن |
Repair | تعمیر کردن | Damage | صدمه زدن |
Remember | به یاد سپردن | Forget | فراموش کردن |
Regret | پشیمانی | Satisfaction | رضایت |
Refuse | امتناع | Agree | موافقت |
Receive | دریافت کردن | Send | فرستادن |
Rear | عقب | Front | جلو |
Rapid | سریع | Slow | آرام |
Rainy | بارانی | Sunny | آفتابی |
Radiant | درخشان | Dull | تیره |
Relevant | مرتبط | Irrelevant | نامرتبط |
Rare | کمیاب | Common | متداول |
Regular | معمول | Irregular | غیرمعمول |
Risky | مخاطرهآمیز | Safe | امن |
Robust | قدرتمند | Weak | ضعیف |
متضاد کلماتی که با حرف S شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف S آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Sun | خورشید | Moon | ماه |
Summer | تابستان | Winter | زمستان |
Spring | بهار | Autumn | پاییز |
Sugar | شکر | Salt | نمک |
Success | موفقیت | Failure | شکست |
Succeed | موفق شدن | Fail | شکست خوردن |
Suburb | حومه | Centre | مرکز |
Subtract | تفریق | Add | جمع |
Stupid | نادان | Clever | زیرک |
Student | دانشآموز | Teacher | معلم |
Strong | قوی | Weak | ضعیف |
Strict | سختگیر | Gentle | مهربان |
Stranger | غریبه | Native | بومی |
Strange | عجیب | Normal | عادی |
Stand | ایستادن | Sit | نشستن |
Special | خاص | General | عمومی |
Sorrow | اندوه | Joy | شادی |
Son | پسر | Daughter | دختر |
Sometimes | گاهی | Often | اغلب |
Some | برخی | Many | بسیاری |
Solid | جامد | Liquid | مایع |
Soft | نرم | Hard | سفت |
Smooth | نرم | Rough | زبر |
Slim | لاغر | Fat | چاق |
Sister | خواهر | Brother | برادر |
Single | مجرد | Married | متاهل |
Simple | ساده | Complicated | پیچیده |
Shout | فریاد زدن | Whisper | زمزمه کردن |
Shelter | پناه گرفتن | Exposure | در معرض قرار گرفتن |
Shallow | سطحی | Deep | عمیق |
Set Free | آزاد کردن | Arrest | دستگیر کردن |
Servant | نوکر | Master | ارباب |
Serious | جدی | Funny | شوخ |
Separate | جدا | Connect | متصل |
Send | ارسال کردن | Receive | دریافت کردن |
Seldom | به ندرت | Often | اغلب |
Scatter | پخش کردن | Collect | جمع کردن |
Save | ذخیره کردن | Spend | خرج کردن |
Satisfy | راضی کردن | Annoy | اذیت کردن |
Same | یکسان | Different | متفاوت |
Sadness | غم | Happiness | شادی |
متضاد کلماتی که با حرف T شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف T آغاز میشوند | |||
Tame | رام کردن | Wild | وحشی |
Thrive | شکوفا شدن | Fail | ناکام ماندن |
True | صحیح | False | غلط |
Then | قبلا | Now | الان |
Trap | تله | Release | آزاد کردن |
Terrible | وحشتناک | Wonderful | فوقالعاده |
Teach | تدریس کردن | Learn | یاد گرفتن |
There | آنجا | Here | اینجا |
Throw | انداختن | Catch | گرفتن |
Thirsty | تشنه | Hungry | گرسنه |
Tolerant | صبور | Intolerant | بیتحمل |
Transparent | شفاف | Opaque | کدر |
Thick | ضخیم | Thin | باریک |
Town | شهر | Village | روستا |
Tie | گره زدن | Untie | باز کردن |
Tomorrow | فردا | Yesterday | دیروز |
Tight | محکم | Loose | شل |
متضاد کلماتی که با حرف U شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف U آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Useless | بیفایده | Useful | سودمند |
Urban | شهری | Rural | روستایی |
Upstairs | طبقه بالا | Downstairs | طبقه پایین |
Up | بالا | Down | پایین |
Unity | اتحاد | Division | تفرقه |
Under | زیر | Over | رو |
Ugliness | زشتی | Beauty | زیبایی |
Untouchable | دست نیافتنی | Reachable | دست یافتنی |
Unqualified | بی صلاحیت | Qualified | واجد شرایط |
Unease | بیقراری | Peace | آرامش |
Unknown | ناشناخته | Known | مشهور |
Unique | خاص | Common | معمول |
Unfold | باز کردن | Fold | تا کردن |
متضاد کلماتی که با حرف V شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف V آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Voluntary | داوطلبانه | Compulsory | اجباری |
Visitor | بازدید کننده | Host | میزبان |
Victory | پیروزی | Defeat | شکست |
Vacant | خالی | Occupied | اشغال |
Vanish | غیب شدن | Appear | ظاهر شدن |
Virtue | تقوا | Vice | گناه |
Visible | قابلمشاهده | Invisible | غیر قابلمشاهده |
Vanquish | مغلوب شدن | Conquer | فتح کردن |
Vendetta | انتقام | Agreement | توافق |
Villain | شرور | Hero | قهرمان |
متضاد کلماتی که با حرف W شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف W آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Worst | بدترین | best | بهترین |
wrong | غلط | correct | درست |
wide | پهن | narrow | باریک |
wife | همسر | husband | شوهر |
wealthy | ثروتمند | poor | فقیر |
white | سفید | black | سیاه |
warm | گرم | cool | سرد |
متضاد کلماتی که با حرف Y شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف Y آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
Youthful | جوان | Experienced | باتجربه |
Yank | کشیدن | Push | هل دادن |
Yuck | چندش | Yum | خوشمزه |
Yielding | مطیع | Stubborn | کلهشق |
Yet | هنوز | Moreover | علاوه بر این |
Yawn | کسل کننده | Romantic | عاشقانه |
Young | جوان | Old | پیر |
متضاد کلماتی که با حرف Z شروع شدهاند را میتوانید در جدول زیر مشاهده کنید.
متضاد کلماتی که با حرف Z آغاز میشوند | |||
کلمه | ترجمه | متضاد | ترجمه |
zilch | هیچ | superstar | فوق ستاره |
zillion | کرور کرور | few | کم |
zesty | خوشمزه | insipid | بیمزه |
zip | بستن زیپ | unzip | باز کردن زیپ |
سوالات رایج درباره کلمات متضاد انگلیسی
برای اینکه کلمات متضاد انگلیسی را در جملههای انگیسی بهتر یاد بگیرید، در ادامه به تعدادی از سؤالات رایج در این باره پاسخ دادهایم.
کلمات متضاد چیست؟
کلمات متضاد به کلماتی گفته میشود که از لحاظ معنی مخالف یکدیگر هستند و با هم تضاد دارند. به طور مثال کلمه «hot» به معنای گرم متضاد کلمه «cold» به معنای سرد است. یادگیری کلمات متضاد روشی عالی برای یادگیری واژگان جدید است. هنگامی که زبانآموزان را با متضاد واژهای آشنا میکنید، درک و ارتباط گرفتن با معنی آن برایشان آسانتر میشود. به عنوان مثال، هنگامی که زبانآموزان با کلمه «big» و «small» که متضاد آن است آشنا میشوند، درک معنای هر دو کلمه با سهولت بیشتری انجام میگیرد. بنابراین، دانستن نحوه استفاده از کلمات متضاد در انگلیسی میتواند مهارتهای نوشتاری و انگلیسی شما را بهبود ببخشد.
چه زمانی میتوان از کلمات متضاد استفاده کرد؟
میتوانیم هنگام مقایسه دو چیز، برای جلب توجه به آنچه که آنها را از هم متمایز میکند از کلمات متضاد استفاده کنیم. ما با اشاره به این تفاوتها به وسیله کلمات متضاد میتوانیم معنی و مفهومی را که در ذهن داریم بهتر انتقال دهیم.
گاهی اوقات بهترین راه برای توصیف چیزی، این است که بگویید آن چیز چه خصوصیاتی را ندارد. استفاده از کلمات متضاد انگلیسی با کلمات منفی کننده میتواند ابعاد جدیدی به نوشته شما اضافه کند و انتخاب واژگان مطلب شما را بهبود بیخشد. به طور مثال، میتوانید فردی را که متکبر است، «not modest» یا «not humble» به معنی «غیر متواضع» توصیف کنید. در واقع، از آنجا که «modest» و «humble» متضاد «arrogant» یا «متکبر» هستند، مفهوم جمله تغییری نمیکند. با این حال، استفاده از کلمات متضاد انگلیسی توجه را به این واقعیت جلب میکند که آن فرد متواضع یا فروتن نیست و این امر خصوصیت آن فرد را بیشتر از صرفا گفتن واژه «متکبر» نشان میدهد.
علاوهبراین، کلمات متضاد انگلیسی به عنوان برابرنهاد نیز مورد استفاده قرار میگیرند. «برابرنهاد» (Antithesis) نوعی ابزاری ادبی است که با قرار دادن کلمات متضاد انگلیسی در کنار یا روبه روی یکدیگر، مستقیماً از قدرت تضاد استفاده میکند.
انواع مختلف کلمات متضاد چیست؟
کلمات متضاد مکمل مثل «on/off» به معنی «روشن/خاموش» نمیتوانند با هم به طور همزمان صدق کنند. کلمات متضاد قابل درجهبندی مقادیر متفاوت از یک چیز را نشان میدهند. مثل «big/small» به معنای «بزرگ/کوچک» که با استفاده از آنها میتوانیم اندازههای متفاوت را بیان کنیم. کلمات متضاد رابطهای نقشهای مخالف در یک رابطه را نشان میدهند. «teacher/student» به معنی «معلم/دانشآموز» یا «give/receive» به معنی «دادن/گرفتن» میتواند مثالی برای کلمات متضاد رابطهای باشند.
تمرین کلمات متضاد انگلیسی
در ادامه دو تمرین برای یادگیری کلمات متضاد انگلیسی ارائه شده است که با انجام آن میتوانید این کلمات را با سهولت بیشتری به خاطر بسپرید.
تمرین اول
بارش فکری: این روش نوعی تکنیک خلاقیت فردی یا گروهی است که در طی آن، با جمعآوری فهرستی از ایدهها که توسط اعضا گروه تولید میشود، تلاش میکنید در مورد یک مسئله به جمعبندی برسید. در زبان انگلیسی میلیونها کلمات متضاد وجود دارد! شما میتوانید کلمات متضادی را که به ذهنتان میآید روی تکه کاغذی بنویسید. برای چالشبرانگیزتر کردن این کار میتوانید کلماتی از یک نوع ساختار دستوری به طور مثال صفتهای متضاد را بنویسید. همچنین میتوانید این مسابقه فکری را به صورت گروهی انجام دهید و هر گروه کلمات متضاد بیشتری را در بازه زمانی معینی نوشت برنده است.
تمرین دوم
مطابقت دادن: تمرینهای تطابق برای یادگیری کلمات متضاد بسیار موثر هستند. میتوانید کلمات متضاد را روی کاغذهای کوچک بنویسید، آنها را با هم مخلوط کنید و به صورت گروهی یا فردی سعی کنید کلمات درست را با هم مطابقت دهید.
همچنین میتوانید فهرستی از کلمات را در سمت چپ یک برگه کاغذ و و فهرستی از کلمات متضاد آنها را در سمت راست بدون رعایت ترتیب بنویسید و سپس سعی کنید کلمات متضاد را با رسم خطوطی به هم وصل کنید. به یاد داشته باشید که کلمات متضادها را حتما به صورت پراکنده بنویسید تا به طور مستقیم در مقابل یکدیگر قرار نگیرند.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
- حرف اضافه در انگلیسی چیست ؟ — به زبان ساده و کامل — آموزش Prepositions
- گرامر used to — از صفر تا صد
- انواع جملات شرطی در انگلیسی – از صفر تا صد با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- فرمول زمان حال ساده در انگلیسی — راهنمای سریع و کاربردی
- افعال ing دار چیست و چه زمانی فعل ing می گیرد ؟ — به زبان ساده + مثال و تمرین
- گرامر Too و Enough — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Going to – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال نقل قول در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- گرامر if در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- نقل قول در انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- آموزش گرامر Did – به زبان ساده و با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- کلمات پرکاربرد مخفف در انگلیسی — به همراه معنی
- گرامر Wish و کاربرد Wish – به زبان ساده + مثال و تمرین
- ماضی بعید در انگلیسی – به زبان ساده + فرمول و مثال
- آموزش زمانهای انگلیسی | به زبان ساده و سریع
- آموزش گرامر Do و Does – با مثال + تمرین و تلفظ
- افعال بی قاعده در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال جدا نشدنی در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- افعال جداشدنی در انگلیسی — به زبان ساده
- جملات سوالی زمان حال ساده در زبان انگلیسی + تمرین و مثال
- جملات شرطی نوع اول در انگلیسی – با مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر Would have been — به زبان ساده و با مثال
- متمم در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- قواعد جمله سازی در انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سیلاب در زبان انگلیسی چیست ؟ – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- گرامر ماضی نقلی در انگلیسی – با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- پسوندهای اسم ساز در انگلیسی – فهرست کامل با مثال
- افعال عبارتی در زبان انگلیسی – کامل + مثال و تمرین
- کاربرد was و were – چه زمانی از was و were استفاده می کنیم ؟
- جمله گذشته ساده در انگلیسی + ترجمه، تمرین و نمونه سوال
- علائم گذشته ساده در انگلیسی چه هستند؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- چه زمانی از ing استفاده می کنیم ؟ – راهنمای کامل + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- مصدر بدون to در زبان انگلیسی چیست ؟ + مثال و تمرین
- انواع گذشته در انگلیسی و مرور سریع افعال گذشته — راهنمای کامل
- گرامر to به زبان ساده و کامل + مثال و تمرین
- تست زمان حال ساده انگلیسی با جواب — نمونه سوال و پاسخ
- اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال
- کمیت سنج ها در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- جمع بستن اسم در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- وجه التزامی در انگلیسی – روش ساخت به زبان ساده + مثال و تمرین
- آینده در گذشته کامل در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- افعال to be در انگلیسی چیست ؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- فرق بین Will و Going to – به زبان ساده + مثال و تمرین
- سوم شخص مفرد در انگلیسی – به زبان ساده + مثال
- گرامر Have Got — توضیح به زبان ساده + مثال
- کاربرد do در انگلیسی و جملات انگلیسی — با مثال و به زبان ساده
- جملات آرزویی در انگلیسی یا چطور با Wish جمله بسازیم؟ + مثال و تمرین
- جمله با Could you و توضیح گرامر Could you please + مثال های متنوع
- افعالی که Ing نمی گیرند — توضیح و لیست افعال
- انواع جمله در انگلیسی — ساختار جملات با مثال
- انواع زمان حال در انگلیسی — توضیح + مثال و تلفظ
- جایگاه فعل در زبان انگلیسی — توضیح به زبان ساده + مثال و تلفظ
- حروف ندا در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با Whose — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با Going to — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با What – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سوال ساختن با Who – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- فاعل در انگلیسی چیست ؟ — به زبان ساده و با مثال
- کاربرد On و In در زبان انگلیسی — راهنمای کامل + مثال
- گرامر How many — توضیح به زبان ساده + تمرین و مثال
- نشانه های حال ساده در انگلیسی — کامل و با مثال
- گرامر as as – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر As if – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- اجزای جمله در زبان انگلیسی – ترتیب قرار گرفتن + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- ساختارهای موازی در زبان انگلیسی – توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- اسامی ملکی در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- گرامر Either و Too — توضیح + مثال و تلفظ
- پسوندهای قیدساز در انگلیسی – فهرست کامل با مثال و تمرین
- جملات امری در انگلیسی — با مثال و به زبان ساده
- جایگاه قید در جمله انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با افعال To be — کامل و با مثال
- زمان حال جاری در انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- سوال ساختن با Can — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Not only But also — توضیح به زبان ساده + مثال
- گرامر Would like در زبان انگلیسی — توضیح کاربرد با مثال
- سوال ساختن با Will — گرامر سوال پرسیدن + مثال
- گرامر Could — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Get — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Already و Just — توضیح کامل و مثال
- جمله خبری به انگلیسی – به زبان ساده، با مثال و تلفظ صوتی
- گرامر How much – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سوال ساختن در انگلیسی – تکنیک ها و فرمول ها + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- ماضی بعید استمراری در انگلیسی – توضیح + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال حسی در زبان انگلیسی – آموزش گرامر به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- افعال لازم و متعدی در انگلیسی – توضیح + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- پیشوند در انگلیسی چیست ؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- کلمات پرسشی در انگلیسی – توضیح گرامر و ساختار + مثال و معنی
- کاربرد Let’s در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- کاربرد When و While در گذشته استمراری – توضیح تفاوتها + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر Hope — توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر Either Neither – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر So و Such — کامل + مثال و تلفظ
- گرامر There is و There are + کاربرد در انگلیسی با مثال
- تبدیل صفت به قید در انگلیسی — راهنمای کامل + تمرین و مثال
- مجهول حال استمراری در انگلیسی — توضیح و با مثال
- کاربرد مصدر انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- کاربرد it در انگلیسی — توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد Make در انگلیسی — توضیح و مثال + تمرین
- کاربرد so that در انگلیسی چیست ؟ — توضیح + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد some و any — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر How Often — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر No Matter — به زبان ساده + مثال کاربردها، تمرین و تلفظ
- فعل بودن در انگلیسی – کاربرد و گرامر به زبان ساده + مثال
- کاربرد Usually در زبان انگلیسی و جمله + مثال، تمرین و تلفظ
- اول شخص مفرد در انگلیسی – به زبان ساده + مثال
- سوال با Where – نحوه و فرمول ساخت + مثال، تمرین و تلفظ
- پیشوندهای منفی ساز در انگلیسی — آموزش کامل + نکات، مثال و تمرین
- انواع ضمایر در انگلیسی — توضیح و مثال
- پسوند ful در انگلیسی — توضیح کاربردها به زبان ساده
- عبارت حرف اضافه ای در زبان انگلیسی — توضیح و آموزش عبارت ها به زبان ساده
- کاربرد a lot of و lots of در زبان انگلیسی + مثال و تمرین
- حرف اضافه at در انگلیسی و کاربردهای آن + مثال و تمرین
- تفاوت صفات ملکی با ضمایر ملکی در انگلیسی — به زبان ساده
- گرامر Although — به زبان ساده و با مثال + تمرین
- کاربرد علامت سوال در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد as در زبان انگلیسی — آموزش از صفر تا صد + مثال و تمرین
- گرامر Whether – توضیح به زبان ساده + تلفظ، تمرین و مثال
- کاربرد Would در زبان انگلیسی – توضیح ساده و کاربردی + مثال و تمرین
- پسوند tion در انگلیسی — توضیح کاربردها به زبان ساده + مثال
- ضمایر شخصی در زبان انگلیسی + توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- تست ضمایر انگلیسی + جواب و آزمون رایگان
- کاربرد کاما در انگلیسی – نحوه استفاده در جملات + مثال و تمرین
- تفاوت Since و For — به زبان ساده + مثال
- کاربرد done - به زبان ساده + مثال و تلفظ و تمرین
- گرامر However در زبان انگلیسی – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- تفاوت While و During در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- S مالکیت در انگلیسی — توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ
- چه زمانی فعل ed می گیرد؟ – گرامر ed گرفتن فعل + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- منفی کردن جمله در انگلیسی — توضیح کامل + مثال و تمرین
- گذشته فعل های انگلیسی – لیست کامل و کاربردی + تمرین و تلفظ
- صرف فعل در زبان انگلیسی — اصول و روش ها به زبان ساده
- قید مکان در انگلیسی — آموزش Adverbs of Place — به زبان ساده