تصمیم گیری چند معیاره چیست؟ + توضیح کاربرد و روش ها

تصمیمگیری همواره بین دو گزینه نیست. گاهی باید از میان چندین گزینه و با در نظرگرفتن معیارهای مختلف انتخاب درستی داشته باشیم. در این حالت تصمیم گیری چند معیاره صورت میگیرد که بسته به میزان حساسیت مسئله باید از روشهای خاصی برای رسیدن به بهترین گزینه استفاده کنید. در این متن به طور کامل و همراه با مثال توضیح میدهیم که تصمیم گیری چند معیاره چیست و متدها و نرمافزارها و کتابهای مربوط به آن را معرفی میکنیم.
تصمیم گیری چند معیاره چیست؟
«تصمیم گیری چند معیاره» (Multi-Criteria Decision-Making) یا به صورت اختصاری (MCDM) در مواقعی انجام میشود که معیارهای مختلفی برای اولویتبندی و ارزشگذاری گزینهها وجود دارند و باید با توجه به آنها بهترین انتخاب را داشته باشیم.
در تصمیمگیریهای انفرادی یا گروهی و در مواجهه با گزینههای مختلف با معیارهای متفاوت میتوانید از روش MCDM برای تصمیمگیریهای خود استفاده کنید. در ادامه به برخی از کاربردهای این نوع تصمیمگیری در فضای کسب و کار، دولت، مباحث سلامتی، آموزشی و انتخابهای شخصی میپردازیم:
- فهرست کوتاهی از فرصتهای شغلی برای استخدام
- انتخاب یک پروژه از میان پروژههای موجود برای سرمایهگذاری مالی
- انتخاب یکی از خیرین به عنوان حامی مالی برنامههای خیریه
- انتخاب از میان نامزدهای ریاست جمهوری
- اولویتبندی بیماران برای ترتیب رسیدگی به آنها
- امتیازدهی به دانشجویان یا استادها برای دریافت بورسیه یا منصب شغلی بالاتر
- انتخاب خانه جدید، ماشین، گوشی موبایل و...

با توجه به تنوع مثالها، درمییابیم که تصمیمگیری چند معیاره در ابعاد مختلف زندگی ما وجود دارد و هر زمان که با گزینههای متعدد و متفاوتی روبهرو شویم که انتخاب هر کدامشان ما را به منافع و معایب متفاوتی برساند باید به روش MDCM بهترین گزینه را انتخاب کنیم.
تصمیم گیری چند معیاره به روش سنتی
انسانها از دیرباز بدون اینکه تحلیلی داشته باشند به صورت غریزی میدانستند که تصمیم گیری چند معیاره چیست. در واقع از هنگامی که انسان بیش از یک انتخاب پیش روی خود دید شروع به MCDM کرد. این نوع تصمیمگیری که آن را بارها به صورت سنتی انجام دادهایم به معنای ارزیابی معیارها و انتخاب بین گزینهها با توجه به موقعیت ما است.
اصل تصمیم گیری چند معیاره بر اساس وزندهی به گزینههای موجود و انتخاب سنگینترین گزینه است. MCDM برای انتخاب گزینه مناسب و حل مسئله با توجه به مسائل اقتصادی، شرایط سلامت و محاسبات ریاضی میپردازد. این شیوه تصمیم گیری در مقایسه با مدلهای سنتی دقیقتر است زیرا شما را به صورت منطقی به پاسخ درست میرساند و از شکستهای گروهی پیشگیری میکند.
مرور کلی تصمیم گیری چند معیاره MCDM
تصمیم گیری چند معیاره دارای چهار بخش اصلی است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- گزینههایی برای انتخاب: تعداد گزینهها در تصمیم گیری چند معیاره محدودیت ندارد. یعنی در یک تصمیمگیری میتوانید با توجه به مسئله مورد برررسی تا هر تعداد که بخواهید (دهها، صدها یا هزاران) گزینه احتمالی داشته باشید اما حداقل باید دو گزینه را داشته باشید.
- معیار ارزیابی: معیارهای ارزیابی یعنی سنجههایی که برای شما اهمیت دارند و براساس آنها گزینه مدنظرتان را مییابید. معمولا در بیشتر موقعیتها تعداد معیارها به ۱۲ تا نمیرسد و بین ۵ تا ۸ معیار است که ممکن است کمی یا کیفی باشند.
- وزنها: روشهای مختلفی برای محاسبه وزن معیارها وجود دارد که با محاسبه آنها میتوانید بین معیارهای مختلف ارتباطی معنادار ایجاد کنید.
- تصمیم گیرندگان: با توجه به موضوع پیش رو ممکن است تعداد تصمیمگیرندگان کم یا زیاد باشد ( از ۱ نفر تا هزاران نفر).

در MDCM استفاده از این ۴ رکن شما را به بهترین تصمیم ممکن میرساند. البته نمیتوانیم با تغییر شرایط آن را تضمین کنیم اما پاسخی که میدهد در آن لحظه بهترین جواب برای مسئله پیش روی شما خواهد بود.
انتخاب گزینه یک بار مصرف
تصمیم گیری چند معیاره را میتوانید برای موقعیتهایی استفاده کنید که فقط یک بار اتفاق میافتند. به طور مثال انتخاب شغل یا رشته تحصیلی از این نوع تصمیمگیریها است. همچنین میتوانید از این روش برای فعالیتهای تکرارشونده مانند اولویتبندی بین بیماران برای درمان یا انتخاب دانشآموز نمونه برای دریافت بورسیه بهره ببرید.
در مواقعی که فقط یک بار نیاز به تصمیمگیری وجود دارد گزینهها کاملا برای تصمیمگیرنده شفاف هستند. معمولا در این مواقع تعداد گزینهها نهایتا بین ۱۰ها تا ۱۰۰ها مورد است. به طور مثال امکان دارد ۲۵۰ نفر تقاضای استخدام داشته باشند یا ۸۰ پروژه کاری پیش رویتان قرار دهند.

در مقابل، فرایندهای تکرارشونده شامل گزینههای متعددی است که مدام در حال تغییر هستند. در این مواقع امکان دارد هزاران گزینه پیش روی شما وجود داشته باشند. به طور مثال در فرایندهای مربوط به سلامت، بیماران و برای تحصیل، دانشجویان جدید گزینههای موجود هستند و ممکن است برای تصمیمگیری نیاز به اولویتبندی آنها برای درمان یا بورسیه داشته باشید که این روند به صورت ساعتی یا روزانه تکرار میشود.
پویایی تصمیمهای تکرار شونده نشان میدهد که فرایند تصمیم گیری چند معیاره ظرفیت هر تعداد از گزینه را دارد که این گزینهها ممکن است انسانها، افراد بیمار، دانشجویان، دستگاهها، محصولات و... باشند. به مرور خروجیهای حاصل از تصمیم گیری چند معیاره به سیستمهای اطلاعاتی تبدیل میشوند و مدلها شکل میگیرند.
مثال تصمیم گیری چند معیاره
فرض کنید کارمند هستید و میخواهید از میان فرصتهای شغلی موجود کاری را برگزینید. به طور خلاصه باید ۳ کار را انجام دهید تا به روش تصمیم گیری چند معیاره عمل کنید.
- برای ارزیابی و مقایسه فرصتهای شغلی موجود چند معیار را در نظر بگیرید.
- به هرکدام از این معیارها با توجه به میزان اهمیت آنها وزن بدهید.
- شغلی را انتخاب کنید که بیشترین وزن را با توجه به مجموع وزن معیارها به دست آورد.

در این مثال ساده اهمیت شناسایی معیارهای مرتبط مشخص است. بیشترین چالش در این موقعیتها محاسبه وزن مناسب برای هر معیار براساس میزان اهمیت آن است. با انجام این فرایندها در نهایت در MCDM بهترین و بدترین فرصتهای شغلی مشخص میشوند و میتوانید به راحتی انتخاب کنید.
مدل مجموع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره
برای اینکه از مدل جمع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره استفاده کنید باید چندین معیار پیش رویتان داشته باشید. به طور مثال برای انتخاب کارمند از میان متقاضیان میتوانید معیارهایی را مدنظر قرار دهید. معمولا مدرک تحصیلی و سابقه کاری از جمله نیازهایی است که در بیشتر موقعیتهای شغلی ملاک سنجش افراد قرار میگیرند. اما در شرایطی که بسیاری از متقاضیان این مدارک و سوابق کاری را داشته باشند انتخاب از میان آنها دشوار میشود و شما را وارد فرایند تصمیم گیری چند معیاره به روش مجموع اوزان میکند.
در این روش به معیارها وزن میدهیم تا میزان اهمیت آنها را مشخص کنیم. مجموع این وزنها باید ۱ شود. هر معیار با توجه به میزان رتبهای که برای آن در نظر گرفتهاید معمولا بین ۰ تا ۱۰۰ قرار میگیرد و معیارها براساس عددشان قضاوت میشوند.
معیار | وزن معیار | سطح | امتیاز معیار |
مدرک تحصیلی | 0.50 | ضعیف | 0 |
متوسط | 20 | ||
خوب | 80 | ||
عالی | 100 | ||
سوابق کاری | 0.32 | کمتر از ۲ سال | 0 |
۳ سال | 50 | ||
بیش از ۳ سال | 100 | ||
توصیه نامه | 0.18 | ضعیف | 0 |
خوب | 100 |
حال فرض کنیم دو نفر به نام علی و محمد متقاضی قبولی در مصاحبه شغلی هستند.
علی مدرک تحصیلی ندارد اما بیش از ۳ سال سابقه کاری دارد و کارفرمای قبلی توصیهنامه خوبی به او داده است. محاسبه امتیاز علی به شکل زیر صورت میگیرد:
(0.5×0) + (0.32×100) + (0.18×100)=50
در بررسی رزومه محمد درمییابیم که مدرک تحصیلی خوبی دارد اما سوابق کاری او کمتر از ۲ سال است. با این حال توصیهنامهای از شرکت محل کارآموزی خود دریافت کرده است. محاسبه امتیاز محمد نیز به شرح زیر است:
(0.5×80) + (0.32×0) + (0.18×100)=58
به طور کلی اگر کسی مدرک تحصیلی عالی، سوابق کاری بیش از ۳ سال و توصیه نامهای مناسب از شغل قبلی داشته باشد در این حالت امتیاز او ۱۰۰ خواهد بود.
در نظر داشته باشید که حتی در این مثال که سادهترین نوع امتیازدهی است رتبهبندی گزینهها به معیارها و وزنشان بستگی دارد. در واقع اگر معیارها را تغییر دهید یا به همین معیارها وزنهای متفاوتی بدهید نتیجه ممکن است کاملا برعکس شود.

اجرای موفق MCDM معمولا برای مواقعی است که تعداد زیادی از گزینهها و معیارها وجود دارند. در این حالت تمامی معیارهای امکانپذیر و قابل استناد بررسی میشوند و وزندهی آنها بر اساس نظر تصمیمگیرندگان انجام میشود.
سیستم های امتیازی
سیستمهای امتیازی نوع دیگری از متد جمع اوزان است با این تفاوت که امتیازها در آن به درصد نیستند. در واقع هر معیار با توجه به وزن کل آن معیار محاسبه میشود. به طور مثال اگر در بخش «مدرک تحصیلی» وزن معیار را 0.5 در نظر بگیرید باید ۴ سطح موجود در آن معیار را طوری وزن دهید که مجموع آنها به 50 برسد. در واقع امتیاز هر معیار را در وزن آن ضرب میکنیم تا سیستم امتیاز را تشکیل دهیم. در ادامه جدول قبلی را بر اساس سیستم امتیازی نشان میدهیم.
معیار | سطح | امتیاز | محاسبه |
مدرک تحصیلی | ضعیف | 0 | 0×0.5 |
متوسط | 10 | 20×0.5 | |
خوب | 40 | 80×0.5 | |
عالی | 50 | 100×0.5 | |
سوابق کاری | کمتر از ۲ سال | 0 | 0×0.32 |
۳ سال | 16 | 50×0.32 | |
بیش از ۳ سال | 32 | 100×0.32 | |
توصیه نامه | ضعیف | 0 | 0×0.18 |
خوب | 18 | 100×0.18 |
حال اگر امتیاز علی را محاسبه کنیم (18+32+0) به عدد ۵۰ میرسیم و با محاسبه امتیاز محمد (18+0+40) به عدد ۵۸ میرسیم و درمییابیم که امتیار محمد بیشتر است و او را برای استخدام انتخاب میکنیم. البته لازم است دوباره یادآوری کنیم که بهترین فرد برای این موقعیت شغلی کسی است که امتیاز کامل (18+32+50) یعنی ۱۰۰ را دریافت کند.
ماتریس های عملکردی
معمولا تصمیمگیری چند معیاره را در سادهترین حالت در قالب جدول نشان میدهند و گاهی از ماتریسهای عملکردی در گزارش گزینهها برای تعیین معیار استفاده میکنند. در داخل جدول یا ماتریس معمولا هر گزینه در یک سطر و هر معیار در یک ستون قرار میگیرد. وقتی یکی از گزینهها در تمام معیارها بیشترین امتیاز را دارد و انتخاب آن برای تصمیمگیرندگان کاملا بدیهی است استفاده از این جداول و ماتریسها مفید است اما در بیشتر مواقع با پیچیدگیهای بیشتری مواجه هستیم.

مراحل پیاده سازی تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره
معمولا در تصمیم گیری چند معیاره پیچیدگیهایی وجود دارد که باعث میشود برای رسیدن به انتخاب بهتر، اطلاعات موجود را تجزیه و تحلیل کنید. گامهای پیادهسازی مدل جمع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره با سیستم امتیازها برای بسیاری از فرایندها مفید هستند و تصمیمگیرندگان پس از تعیین معیار و وزندهی به هرکدام از آنها گزینههای موجود را بررسی میکنند. در جدول زیر گامهای تجزیه و تحلیل این متد را شرح دادهایم. بنابراین میتوانید با استفاده از این جدول به عنوان یک تصمیمگیرنده بیشترین استفاده را از MCDM ببرید و در تصمیمگیریهای مهم خود از آن غافل نشوید.
گام | توضیح مختصر |
۱. ساختار مسئله تصمیمگیری | شناسایی اهداف، تصمیمگیرندگان، تمامی سهامداران و خروجیهای مورد نیاز |
۲. تعیین معیارها | تعیین معیارها برای تصمیمگیری معمولا برعهده تصمیمگیرندگان (یا سهامداران) است و ترجیحا این معیارها به صورت مستقل تعیین میشوند. |
3. اندازهگیری عملکرد گزینهها | جمعآوری اطلاعات درباره عملکرد گزینهها براساس معیارهای تعیین شده |
۴. امتیازدهی به گزینهها و وزندهی معیارها | تبدیل عملکرد گزینهها به امتیاز و بعد محاسبه وزن این امتیازها براساس معیارهای تعیین شده |
۵. اعمال امتیازها و وزنها روی گزینههای موجود | امتیازدهی گزینههای مختلف با توجه به وزن هریک از معیارها و نمایش مجموع این امتیازها و امتیاز گزینه نهایی |
6. حمایت از تصمیم | حمایت از خروجیهای MCDM برای این متد تصمیمگیری و انتخاب بهترین گزینه براساس امتیازها |
۱. ساختار مسئله تصمیم گیری
اولین گام در تصمیم گیری چند معیاره ایجاد ساختار و فرمی مناسب برای حل مسئله است. در واقع شفافسازی اهداف حاصل از این تصمیمگیری و انتظار شما از دریافت خروجی مشخص اهمیت زیادی دارد. در این راستا در گام اول نیاز است که مراحل زیر را طی کنید:
- شناسایی گزینههای متناسب با این موقعیت: تعیین کنید که این تصمیمگیری فقط برای یک بار است یا تکرار شونده است (پیشتر در این باره توضیح دادیم).
- تعیین نوع خروجی مورد انتظار از MCDM: ممکن است توقع شما از این تصمیمگیری انتخاب بهترین گزینه یا رتبهبندی گزینههای موجود باشد. به طور مثال در انتخابات ریاست جمهوری هدف انتخاب یک شخص است اما در آزمون کنکور هدف از تصمیم گیری چند معیاره رتبهبندی آزموندهندگان است.

در نظر داشته باشید که سهامداران سازمان و تمام کسانی که از این تصمیم شما تاثیر ميپذیرند باید در جریان نتایج به دست آمده در گام اول قرار بگیرند.
۲. تعیین معیارها
معیارهایی که تعیین میکنید باید برای تصمیمگیرندگان و سهامداران در دسترس و قابل اعتماد باشند. همچنین باید جزو اولویتهای اعضای تصمیمگیرنده باشند.
با توجه به هر مسئله باید معیارهای متناسب با آن را شناسایی کنید. تعیین معیار کاری بسیار مهم است که برای موفقیت در این امر میتوانید روشهای مختلفی را به کار بگیرید. مثلا اگر قبلا با موقعیت مشابهی روبهرو شده بودید معیارهای قبلی را برای این مسئله نیز در نظر بگیرید. در صورتی که مسئله پیشرو کاملا جدید است با مطالعه و تحقیق دربار آن موضوع، استفاده از نقطه نظرات افراد خبره، استفاده از نظرات گروه و ایجاد بارش فکری به معیارهای درستی برسید. البته باید یادآوری کنیم که توجه به ترجیح سهامداران و تصمیمگیرندگان در این گام بسیار مهم است.
به طور مثال اگر برای شغل پرسکاری به دنبال نیروی کار هستید لزومی ندارد که در لیست معیارهای خود مدرک تحصیلی را لحاظ کنید. زیرا با اینکه متداول است برای کار مورد نظر شما اهمیتی ندارد و ترجیح شما به عنوان تصمیمگیرنده این است که نیرویی با سابقه کاری بالا را استخدام کنید تا زمان و نیرویی اضافه صرف آموزش او نکرده باشید. بنابراین هر معیاری برای هر فرایندی مناسب نیست و باید اولویتهای اعضای تصمیمگیرنده در انتخاب آنها را حتما در نظر بگیرید.

3. اندازه گیری عملکرد گزینه ها
اطلاعات مربوط به عملکرد گزینهها با توجه به معیارهای تعیین شده به روشهای مختلفی جمعآوری میشود. میتوانید با استفاده از نظرات یک متخصص در این زمینه یا مطالعه در این باره به این اطلاعات دست پیدا کنید و سپس اطلاعات موجود را داخل ماتریس عملکردی یا جدول قرار دهید. پیچیدگی جمعآورری این اطلاعات به عوامل مختلفی نظیر دردسترس بودن شواهد مرتبط، میزان دشواری تصمیم گیری و همچنین فاکتورهای مهم دیگر مانند وجود توصیهنامه برای اشتغال بستگی دارد.
در تصمیم گیری چند معیاره میتوانید اطلاعات کمی و کیفی را بدون محدودیت وارد کنید. همچنین با این متد میتوانید قضاوتهای ذهنی را با شواهد علمی ترکیب کنید تا به انتخابهای بهتر نزدیک شوید.
۴. امتیازدهی به گزینهها و وزندهی معیارها
گاهی اوقات امتیادهی به گزینهها و وزندهی به معیارها هرکدام گامهای جدایی تعریف میشوند. اما در اینجا ما هردوی آنها را در یک گام تعریف کردهایم زیرا این دو به صورت ذاتی با هم مرتبط هستند و میتوانند به صورت متوالی، همزمان یا تکراری عمل کنند. البته نوع عملکرد آنها به متد یا نرمافزار MCDM بستگی دارد.
در امتیازدهی به گزینهها بر اساس معیارها، گزینههای عملکرد هر گزینه در هر معیار به امتیازی عددی تبدیل میشود. امتیازها معمولا نرمالسازی میشوند. از این رو بدترین عملکرد امتیاز صفر و بهترین عملکرد امتیاز ۱۰۰ را دریافت میکند.
امتیاز معیارها را میتوانید براساس مقیاسهای پیوسته پیادهسازی کنید (۰ تا ۱۰۰). یا مانند مثالی که در جدول اول به آن اشاره کردیم چند سطح تعریف کنید و امتیازها را براساس این سطوح در نظر بگیرید. به طور مثال در جدول ابتدایی امتیاز سطح متوسط را ۶۰ تعریف کرده بودیم.
وزندهی به معیارها نیز شامل محاسبه وزن و نمایش میزان اهمیت آنها به تصمیمگیرندگان میشود. معمولا وزنها نرمالسازی میشوند تا جمع آنها به عدد یک (۱۰۰٪) برسد. در مجموع آنچه مهم است قابل دسترس و قابل اعتماد بودن امتیاز گزینهها و وزن معیارها است. اگر امتیازها و وزندهیها اشتباه شوند حتی اگر معیارهای مطمئن و دردسترسی را انتخاب کرده باشید و عملکرد گزینهها را درست به دست آورده باشید تصمیم اشتباهی براساس محاسبه رتبه گزینهها میگیرید.
5. اعمال امتیازها و وزنها روی گزینههای موجود
با امتیازدادن به گزینهها براساس معیارهای انتخاب شده و وزندهی به این معیارها به راحتی میتوانید به امتیاز کل برسید که معمولا این گامها را با استفاده از نرمافزارهای MCDM انجام میدهند.

6. حمایت از تصمیم گیری
آخرین گام فرایند تصمیم گیری چند معیاره استفاده از خروجیهای آن است. میتوانید این نتایج را در قالب جدول یا نمودار به تصمیمگیرندگان نمایش دهید تا آن را مرور کنند و از رتبه به دست آمده یا گزینه انتخاب شده حمایت کنند. در نهایت و پس از تایید این افراد نتیجه را اعلام کنید و با سهامداران در میان بگذارید. با توجه به حساسیت بالایی که در این نوع تصمیمگیریها وجود دارد باید به طور ویژه صحت گام سوم و چهارم را بررسی کنید.
در برخی از مواقع علاوه بر معیارهایی که در تصمیمگیری چند معیاره در نظر میگیریم عوامل تاثیرگذار دیگری نیز وجود دارند که روی تصمیم نهایی تاثیر زیادی میگذارند. برای مثال تصمیمهایی که به بودجه مربوط هستند در این دسته قرار دارند. به طوری که در حین پذیرش پروژههای موجود باید در کنار منافع هرکدام از پروژهها، هزینه هرکدام را نیز با یکدیگر مقایسه کنید.
در کل، تصمیمگیرندگان باید توانایی درک و تحلیل نتایج حاصل از MCDM را با در نظر گرفتن محدودیتهای مشخص داشته باشند. این افراد معمولا از این نتایج به عنوان اسناد قابل دفاع خود استفاده میکنند. با توجه به موارد گفته شده در پاسخ به سوال تصمیم گیری چند معیاره چیست پاسخ میدهیم که MCDM ابزاری برای کمک به فرد یا گروهی از افراد برای انتخاب بهترین گزینه و تصمیمگیری مناسب است و نباید آن را یک روش تصمیمگیری بدانید.

تفاوت تصمیم گیری چند معیاره و چند هدفه
در مقابل تصمیم گیری چند معیاره نوع دیگری از تصمیم گیری وجود دارد که به آن تصمیم گیری چند هدفه (Multi Objective Decision Making) یا به طور خلاصه MODM میگوییم. گاهی افراد این دو را با هم یکی میدانند. در حالی که تفاوتهایی بین آنها وجود دارد و ما در ادامه در قالب یک مثال این تفاوتها را توضیح میدهیم.
فرض کنید که میخواهید دوچرخه جدیدی تهیه کنید. از نظر MODM دو هدف پیش روی شما است. دوچرخه باید سبک باشد و چرخدندههای آن زیاد باشد. حال باید انتخابی برمبنای این دو اولویت داشته باشید و موارد زیر را برای رسیدن به آنها در نظر بگیرید.
- پس از بررسی وزن دوچرخه درمییابید که با اضافه شدن هر چرخدنده ۱۰۰ گرم به وزن کل دوچرخه افزوده میشود.
- اگر وزن دوچرخه به ۱۵ کیلوگرم برسد دیگر برایتان کاربردی ندارد و بهترین حالت این است که وزن آن بین ۸ تا ۱۵ کیلوگرم باشد.
با توجه به این موارد باید بررسی کنید که آیا امکان وزن کردن دوچرخهها وجود دارد یا خیر. در صورتی که این کار امکانپذیر بود درخواست خود را مطابق هدفهایتان به فروشنده بگویید.

در حالت MCDM شما به فروشگاه دوچرخه فروشی میروید و وزن و تعداد چرخدندههای هرکدام از محصولات را یادداشت میکنید. در این حالت دوچرخههای با بیش از ۱۵ کیلوگرم از میان گزینههای انتخابی شما حذف میشوند و دوچرخههای با وزن ۸ الی ۱۵ کیلوگرم اولویت دارند. همچنین دوچرخههای با کمتر از ۳ چرخدنده را کنار میگذارید و بین ۳ تا ۱۸ چرخدنده را در اولویت قرار میدهید.
حال نوبت وزندهی به این دو معیار است. از نظر شما اهمیت وزن دوچرخه ۳ برابر بیشتر از تعداد چرخدهندههای آن است بنابراین به معیار اول وزن ۳ و به معیار دوم وزن ۱ میدهید. اکنون اولویت محصولات موجود در فروشگاه را بر اساس تعداد چرخدندهها و وزنشان بررسی کنید و در نهایت دوچرخهای را انتخاب کنید که در ایدهآلترین حالت از نظر وزن و تعداد چرخدندهها قرار داشته باشد.
در تصمیمگیری چند هدفه درمییابید که کدام دوچرخه را بیش از بقیه دوست دارید. در این حالت MCDM در صورتی مفید است که بخواهید با استفاده از این معیارها دوچرخه تازهای بسازید.
روش های تصمیم گیری چند معیاره چیست؟
متدهای مختلفی در تصمیم گیری چند معیاره وجود دارند که در ادامه به معرفی برخی از آنها میپردازیم.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
فرایند تحلیل سلسله مراتبی (The Analytic Hierarchy Process) که به صورت اختصاری به آن AHP میگویند متدی برای سازماندهی و تحلیل تصمیمات پیچیده با استفاده از محاسبات ریاضی و روانشناسی است. این متد شامل سه بخش است. بخش اول همان هدف شما یا مشکلی است که قصد حل کردن آن را دارید. بخش دوم تمامی راهحلهای ممکن برای رسیدن به نتیجه مطلوب است و بخش سوم به معیارهایی میپردازد که به کمک آنها این راهحلها را بررسی میکنید.
مهمترین تفاوت متد AHP یا دیگر متدها این است که در این روش تمامی اطلاعات کیفی، کمیسازی میشوند و میتوانید ارزیابی مناسبی از آنها داشته باشید.

فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)
فرایند تحلیل شبکهای (The Analytic Network Process) از جمله روشهای تصمیمگیری چند معیاره است که محدودیتهای موجود در روش AHP را ندارد و از حالت سنتی روش پیشین فاصله گرفته است. در ANP امکان ادغام و ایجاد روابط بازخوردی بین معیارها و گزینهها فراهم است.
متد TOPSIS
متد تاپسیس در تصمیم گیری چند معیاره گزینهای را انتخاب میکند که کوتاهترین فاصله اقلیدسی را از راهحل ایدهآل و بیشترین فاصله را از بدترین راهحل داشته باشد. برای درک بهتر این موضوع آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید میخواهید یک گوشی هوشمند بخرید و به یک موبایل فروشی رفتهاید. در آنجا فروشنده ۵ مدل گوشی مختلف معرفی میکند که این محصولات از لحاظ حافظه داخلی، باتری، اندازه صفحهنمایش، رم و قیمت با یکدیگر فرق دارند. در این حالت شما سردرگم میشوید و نمیدانید که کدامیک را انتخاب کنید. تاپسیس راهی اثربخش برای وزندهی به فاکتورهای موجود و کمک به شما در چنین موقعیتهایی است.

- وزن: در این حالت باید به تمامی فاکتورهای موجود وزن بدهید که معمولا عدد ۱ را در نظر میگیرند. حال اگر به طور مثال رم دستگاه برایتان اهمیت زیادی داشت به آن وزن ۲ بدهید.
- تاثیر: تاثیر یعنی فاکتور مورد نظر تاثیر منفی یا مثبت خواهد داشت. به طور مثال میخواهید گوشی موبایل شما باتری بزرگی داشته باشد اما قیمت آن پایین باشد. در این حالت تاثیر باتری را باید مثبت و قیمت را منفی در نظر بگیرید. سپس با استفاده از وزنها و تاثیرات هر فاکتور سعی میکنید که به ایدهآلترین انتخاب نزدیک شوید و با در نظر گرفتن معیارها از اشتباه در انتخاب محصولات جلوگیری کنید.
متد پرامتی (PROMETHEE)
یکی از روشهای تصمیمگیری چند شاخصه پرامتی (PROMETHEE) است که یکی از پرکاربردتری شیوههای تصمیم گیری چند معیاره در سراسر دنیا است و برای حوزههای مختلفی نظیر کسب و کار، نهادهای دولتی، حمل و نقل، سلامت و آموزش کاربرد دارد. در این روش به انتخاب درست نمیرسید بلکه در نهایت به گزینهای میرسید که مناسبترین حالت برای دستیابی شما به اهدافتان خواهد بود و ریشه اصلی مشکلات به وجود آمده را مییابید. برخی دیگر از مزیتهای این روش در زیر آمددهاند.
- ارائه چارچوبی جامع و منطقی برای ساختار تصمیم گیری و در نهایت رفع مشکل
- شناسایی و کمی کردن تعارضات و همافزایی مجموعهای از اقدامات
- تعیین گزینه اصلی و چارچوب انتخاب آن

متد VIKOR
در این روش تصمیم گیری چند معیاره نیز هدف اصلی انتخاب گزینهای است که کمترین فاصله را با گزینه ایدهآل داشته باشد. همچنین تمامی گزینههای موجود در آن با توجه به معیارهای مشخص شده قابلیت ارزیابی دارند. در واقع روش ویکور گزینهها را رتبهبندی میکند و راهحلی به اصطلاح «سازشی» برای رفع مسئله مییابد. حل مسئله در این روش معمولا با استفاده از ماتریس و محاسبات مربوط به آن صورت میگیرد.
متد DEMATEL
تصمیم گیری چند معیاره در این روش با مقایسههای زوجی صورت می گیرد. از این متد معمولا برای شناسایی رایطه میان معیارهای تعیین شده استفاده میکنند. میتوانید این متد را چه به صورت ساده و چه به شکل فازی در اکسل پیادهسازی کنید.
به غیر از متدهای بالا تعداد زیادی از روشهای دیگر برای تصمیم گیری وجود دارند اما اساس کار بیشتر آنها مشابه است و صرفا برخی از آنها محدودیتهای متفاوتی دارند.
تصمیم گیری چند معیاره فازی چیست؟
تصمیمگیری در دنیای واقعی با آنچه با اعداد و ارقام به دست میآوریم متفاوت است. در حقیقت مشکلات موجود در هر تصمیم از دید ما در روش MCDM پنهان هستند. بیشتر معیارها ویژگیهای متقابل و تعاملی دارند و به همین علت نمیتوانیم آنها را به روشهای اندازهگیری مرسوم محاسبه کنیم. بنابراین برای اینکه تصمیمگیریها را با تقریب کمخطاتری انجام دهیم از متدهای فازی برای تصمیم گیری چند معیاره استفاده میکنیم. MCDM فازی بهخصوص در مباحثی مانند محیط زیست و سلامت اهمیت ویژهای دارد و برای اینگونه حوزهها بهتر است که از متدهای فازی آن استفاده کنید تا تاثیر معیارها بر یکدیگر و مشکلات پنهان هر تصمیم را بهتر درک کنید و به مناسبترین تصمیم ممکن دست یابید.
تصمیم گیری چند معیاره مکانی چیست؟
تصمیم گیری چند معیاره مکانی (Spatial Multi Criteria Decision Making) و به صورت مختصر SMCDM به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مربوط است. اخیرا طیف وسیعی از فعالیتهای عملیاتی و تحقیقاتی در این سیستمهای اطلاعات جغرافیایی از تصمیم گیری چند معیاره بهره میبرند.
در حقیقت تصمیمگیری عنصر اصلی برای تحلیل فضایی در مطالعات جغرافیا و مهارتهای مربوط به فرآیند برنامهریزی است. از سال ۲۰۰۰ تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) برای رفع مشکلات GIS به کار رفت و هر روز بر میزان اثربخشی آن در این حوزه افزایش مییابد.
نرم افزارهای تصمیم گیری چند معیاره
نرمافزارهای مخصوص زیادی برای متد تصمیم گیری چند معیاره ساخته شدهاند که البته بیشتر آنها تحت وب هستند. این نرمافزارها تصمیمگیرندگان و تحلیلگران را از جزئیات اجرای این متد دور میکنند تا تمرکز اصلی آنها روی ارزشگذاری روی معیارها باشد و قضاوت بهتری داشته باشند.
همچنین این نرمافزارها در شرایطی که تعداد گزینههای موجود به بیش از هزاران مورد میرسد کاربردهای زیادی دارد. به طور مثال محاسبه رتبه کنکور یکی از مثالهایی است که با استفاده از متد تصمیم گیری چند معیاره به نتیجه درست میرسند. همچنین انتخابات مختلفی که در حیطههای مختلف و با وجود افراد زیاد صورت میگیرد با کمک این نرمافزار است که به سرعت به پاسخهای روشن میرسد.
بیشتر این اپلیکیشنها بر پایه مجموع اوزان طراحی شدهاند. پیشتر گفتیم که مطابق این متد تصمیمگیرندگان باید به معیارها وزن بدهند و بر اساس مجموع وزن هرکدام از گزینهها، بیشترین وزن را انتخاب کنند. در ادامه برخی از بهترین اپلیکیشنهای مخصوص این روش تصمیمگیری را معرفی میکنیم.
1. نرم افزار Productboard
این نرمافزار پلتفرمی برای مدیریت تولید است که به گروههای تولید برای انتخاب بهترین محصول و عرضه به بازار کمک میکند. این اپلیکیشن با درک نیاز مشتریان، اولویتبندی میکند که کدام محصوالات زودتر ساخته شوند. همچنین باعث هم جهت شدن تمام اعضای تیم در راستای رسیدن به اهداف میشود. تاکنون بیش از ۶۰۰۰ شرکت از جمله مایکروسافت و زوم از Productboard برای تصمیمگیریهای چند شاخصه خود استفاده کردهاند.
- دانلود نسخه تحت وب Productboard: «+»

2. نرم افزار airfocus
نرمافزار airfocus اولین و تنها پلتفرم مدیریت محصول مدولار در بازار است و معمولا بخش تولید این برنامه برای مدیریت محصولات داخلی، مدیریت سبد خرید و... استفاده میشوند. این پلتفرم انعطافپذیر به تیم مدیریت محصول در مدیریت استراتژی کمک میکند تا نیازهای مشتریان را دریابند، اولویتبندی این نیازها را انجام دهند و در مجموع مسیر کسب و کار را با کمک آن روشنتر ببینند. تاکنون هزاران تیم محصول در سراسر دنیا برای تصمیمگیری بهتر از این نرمافزار استفاده کردهاند.
شما نیز میتوانید تا ۱۴ روز از امکانات آن به صورت رایگان استفاده کنید. این برنامه مخصوص مدیران تولید و صاحبان کسب و کار است و در صنایعی نظیر نرمافزارهای کامپیوتر و خدمات تکنولوژی و اطلاعات کاربرد دارد.
- دانلود نسخه تحت وب airfocus: «+»

3. نرم افزار 1000minds
نرمافزار آنلاین تصمیمگیری 1000minds مجموعهای از ابزار و فرایندها است که به افراد و گروهها برای تصمیمگیری، اولویتبندی، تجزیه و تحلیل از نظر مالی و درک منافع سهامداران به کار میرود. این برنامه بر پایه الگوریتم PAPRIKA است و تصمیم گیری چند معیاره با استفاده از آن به بهترین شکل انجام میشود. همچنین این نرمافزار برای انتخاب بهترین انتخاب، سیستم نظرسنجی خاصی دارد که به کاربران اجازه میدهد به تحلیل مشترکی برسند. گفتنی است که محدودیتی برای تعداد کاربران این نرمافزار وجود ندارد. البته باید کشف کنید که اولویتهای افراد چیست و کدام معیارها برایشان اهمیت دارند.
1000minds با توجه به مبنای علمی و دستآوردهای خلاقانه از جمله نرمافزارهای برگزیده در جهان شناخته شده است.
- دانلود نسخه تحت وب airfocus: «+»

4. نرم افزار FlowForma
این نرمافزار با رویکردی نوآورانه با هدف توسعه اتوماسیون فرایند و گردش کار محصولات به طور کلی فضای سنتی مدیریت فرایندهای کسب و کار را متحول کرده است. ابزارهای موجود در آن توسط فناوری اطلاعات تایید شده است و به متخصصان کسب و کار قدرت میدهند زیرا کل فرایند بازار را خودکارسازی میکنند و در کل گردش کارها را به نحوی هوشمندانه با هم ارتباط میدهند. این ابزار روی پلتفرم شیرپوینت (SharePoint) قرار دارد و فرمها، گردش کار و تصمیمگیری را یکجا ترکیب میکند. برای استفاده از این نرمافزار میتوانید در دوره ۱۴ روزه آزمایشی رایگان آن شرکت کنید.
- دانلود نسخه تحت وب FlowForma: «+»

۵. نرم افزار Craft.io
Craft.io نرمافزار مدیریت محصول است اما به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری چند معیاره شناخته میشود زیرا به مدیران محصول کمک میکند که بازخوردها، برنامهریزی، تصمیمگیری، نقشه راه و مواردی دیگر را در بیشتر پلتفرمهای متداول امروزی ادغام کنند.
این نرمافزار از طریق یکپارچهسازی و جمعآوری تمام دادههای پراکنده، سیستمی برای ثبت محصول ایجاد کرده است که منبع دادهای معتبر برای پشتیبانی از تصمیمات مهم برای محصولات است و اعتماد به نفس مدیران محصول را افزایش میدهد. همچنین تاثیر زیادی بر افزایش اعتماد سهامداران و اقتدار مدیر عامل میگذارد. این اپلیکیشن همچنین مکانی برای گروههای محصول فراهم کرده است که میتوانند در آن فضا اطلاعات و نظراتشان را با هم به اشتراک بگذارند و با همکاری پرقدرت، محصول بهتری بسازند.
- دانلود نسخه تحت وب Craft.io: «+»

کتاب تصمیم گیری چند معیاره
کتابهای بیشماری در زمینه تصمیم گیری چند معیاره به چاپ رسیدهاند. بیشتر آنها ابتدا توضیح میدهند که تصمیم گیری چند معیاره چیست و بعد هرکدام با استفاده از یک یا چند متد این روش انتخاب را شرح میدهند. در این بخش ما به معرفی چند نمونه از بهترین کتابها در این حوزه میپردازیم.
1. کتاب Multi-Criteria Decision-Making Sorting Methods
در تصمیم گیری چند معیاره هر مسئلهای اهمیت خاص خودش را دارد و این کتاب بر رویکرد مرتبسازی با توجه به طیف گسترده تکنیکها و قوانین تحقیقی تمرکز کرده است. مسئلههایی که با این تکنیکها رفع میشوند در دنیای واقعی اهمیت ویژهای دارند. به همین علت در این اثر دیدگاهی شفاف از متد مرتبسازی در MCDM را مطالعه خواهید کرد و پس از آشنایی با این متد میتوانید از آن برای تصمیمگیریهای چند معیاره سازمان خود استفاده کنید.

2. کتاب Multi-criteria Decision Analysis
این کتاب تاکتیکهایی را برای انتخاب مواد تولید محصول ارائه میکند که با استفاده از آنها میتوانید به شکلی بهینه مواد را برگزینید تا مشکل طراحیهای پیچیده را شناسایی کنید و سپس با کمک این مواد بهینه به رفع آنها بپردازید.
این کتاب توضیح میدهد که انتخاب مواد یکی از حوزههایی است که در MCDM به شدت در حال رشد است و باید پس از درک اهمیت این موضوع بیاموزید که چطور از آن برای تصمیمگیریهای چند معیاره خود استفاده کنید. مطالعه این اثر به خوانندگان کمک میکند که با توسعه فرایند تصمیمگیری و انتخاب بهترین مواد، طراحیهای موفقی داشته باشند.

3. کتاب Multi Criteria Decision Making
این اثر تاکنون به صورت مجموعهای از چند کتاب منتشر شده است که در این سریهای کتاب به جنبههای مختلف تصمیم گیری چند معیاره، نرمافزارهای متفاوت آن در حوزههای مدیریت و مهندسی و همچنین ارتباط آنها با دیگر رشتههای تحلیلی و کمی میپردازند.
در سالهای اخیر تجزیه و تحلیل چند معیاره به شدت در تصمیمگیریهای چند هدفه کاربرد داشته است. محققان در حوزههای مختلف نظیر محیط زیست، سلامت، سازمانها و... کاربرد این نوع تجزیه و تحلیل را نشان دادهاند. بنابراین مطالعه آنها به شما به شکلی ریشهای میآموزد که تصمیم گیری چند معیاره چیست و انواع ابزار و متدها را برای استفاده از آن در اختیارتان قرار میدهد.

۴. کتاب تصمیم گیری چند معیاره اصغرپور
در این اثر فصل اول به تعریف مفاهیم اولیه تصمیم گیری چند معیاره و مدلهای آن میپردازد. فصل دوم مربوط به تصمیمگیری چند هدفه است که نحوه جمعآوری اطلاعات و تعیین اهداف و معیارها را توضیح میدهد. پس از بخشهای مقدماتی و آموزشهای مربوط به آنها در فصلهای بعدی انواع مدلهای چند شاخصه (MCDM و MADM) فازی را مطالعه خواهید کرد.

5. کتاب تصمیم گیری چند معیاره دکتر محمد عطایی
این کتاب یکی از آثار پرمخاطب برای دانشجویان رشته مهندسی صنایع است که با مطالعه آنها به درک درستی از تصمیم گیری چند معیاره، مدلهای آن و مدل فازی MCDM میرسید. فصلهای این کتاب به ترتیب به شرح زیر هستند:
- فصل اول: مبانی تصمیم گیری های چند معیاره
- فصل دوم: مسائل تصمیم گیری چند شاخصه
- فصل سوم: روش وزن دهی ساده
- فصل چهارم: روش برنامه ریزی توافقی
- فصل پنجم: روش VIKOR
- فصل ششم: روش شباهت به گزینه ایده آل
- فصل هفتم: روش تسلط تقریبی
- فصل هشتم: روش تحلیل سلسله مراتبی
- فصل نهم: روش تحلیل شبکه
- فصل دهم: استراتژی های اولویت بندی

تاریخچه MCDM
از نظر تاریخی اولین کسی که تصمیم گیری چند معیاره را مطرح کرد «بنجامین فرانکلین» (Benjamin Franklin) در سال ۱۷۷۲ بود. او در پاسخ به یکی دوستانش که در حال انتخاب میان دو گزینه بود توضیح داد که باید مزیتهای هرکدام از دو گزینه را در نظر بگیرد به آنها از نظر میزان اهمیتشان وزن بدهد و بعد گزینه سنگینتر را انتخاب کند. این اولین باری بود که شیوه تصمیمگیری در چارچوبی مشخص قرار میگرفت اما فقط در حالت مواجهه با دو گزینه اجرا شده بود. ۲۰۰ سال بعد محدودیت دو گزینه از بین رفت و متدهای مختلفی روی کار آمد که انتخاب از میان گزینههای مختلف را امکانپذیر کرد.
جمع بندی
در این مطلب گفتیم که تصمیم گیری چند معیاره چیست و در قالب مثالی ساده نحوه محاسبه آن را توضیح دادیم. همچنین دانستیم که در بسیاری از موقعیتهای کاری و زندگی تصمیم گیری چند معیاره کاربرد دارد و با کتابها و نرمافزارهای معروف آن آشنا شدیم. برای استفاده از این شیوه تصمیمگیری میتوانید در کنار گذراندن دورههای آموزشی، کتابهای معرفی شده را مطالعه کنید تا در این زمینه به تسلط برسید. موثرترین تمرینها برای یادگیری بهتر MCDM استفاده از آن در دوراهی یا چندراهیهای زندگی نظیر انتخاب رشته کنکور، انتخاب شغل، انتخاب محصول مناسب برای تولید و... است.