اسم در عربی — انواع، نشانه ها و راه تشخیص + مثال

اسم در عربی یکی از بخشهای مهم قواعدِ مربوط به این زبان را تشکیل میدهد. اسم را از جنبههای بسیار گوناگونی میتوان بررسی کرد. از این رو ممکن است تلاش برای مطالعه اسم به تنهایی به بررسی موضوعی گسترده با نکات بسیار ختم شود. به همین خاطر، در این نوشته سعی کردهایم اسم را در دستهبندی پنجگانه «جنسیت، مفرد و جمع، جامد و مشتق، معرفه و نکره و معرب و مبنی» بررسی و نکات آن را بیان میکنیم. در انتها میتوانید با استفاده از تمرینهای پایانی متن، میزان یادگیری خودتان درباره مبحث اسم را بسنجید.
تعریف اسم در عربی
در زبان عربی، یک کلمه در حالت عادی باید یکی از این سه موقعیت را داشته باشد: یا اسم باشد، یا فعل باشد یا حرف. در این نوشته کوتاه، درباره اسم و حالتهای مختلفی که میتواند داشته باشد صحبت میکنم. پیش از شروع هر توضیحی باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که مبحث اسم، در زبان عربی، فراگیرتر از آن چیزی است که ما به عنوان اسم در زبان فارسی پذیرفتهایم و شامل تمامی صفتها و قیدها و ضمیرها میشود.
در زبان عربی آن چیزی که فعل و حرف نباشد در دستهبندی اسم قرار میگیرد. اسم همچنین میتواند کلمهای با معنی مستقل باشد که برخلاف حرف برای معنا پیدا کردن به سایر کلمات در یک جمله نیازی نداشته باشد. اسم در عربی میتواند در پنج حالت مختلف ظاهر شود که در ادامه تمامی آنها را بررسی میکنیم.
جنسیت اسم در عربی
زبان عربی از جمله زبانهایی است که اسامی در آن به دو دسته مذکر و مونث تقسیم میشوند. در حالت عادی و به طور معمول یک اسم در زبان عربی مذکر است. در صورتی که یکی از چهار علامت زیر را داشتهباشد دیگر مذکر نیست و در دسته اسامی مونث قرار میگیرد.
- اگر کلمه تای گرد «ة» مونثساز داشته باشد. مثل: شجرة، حقیبة
- اگر کلمه الف مقصوره داشته باشد. مثل: کبری
- اگر کلمه الف ممدوده داشته باشد. مثل: أذکیاء
- اگر کلمه مونث مجازی باشد. مثل: عین (چشم)
نکته: اسامی مونث در عربی دو گونه هستند: مونث حقیقی و مونث مجازی. شمس، أرض، عین، اسم شهرها و کشورها، جمعهای مکسر غیر عاقل و...از جمله اسامی مونث مجازی هستند که سه ویژگی ذکر شده بالا را ندارند.
گاهی اوقات کلماتی در زبان عربی پیدا میشود که علامتهای اسم مونث را دارند اما در واقع برای مذکر به کار میروند. این نوع اسمها در عربی مونث لفظی هستند. مثلا اسامی «طلحه» یا «معاویه» از نمونههای اسم مونث لفظی هستند که برای نامیدن مردها به کار میرود.

مفرد یا جمع بودن اسم در عربی
در زبان عربی یک اسم یا مفرد است، یا مثنی و یا جمع. مفرد، همان حالت انفرادی و یکی بودن اسم است. در صورتی که اسم از نظر تعداد به عدد دو برسد باید آن را مثنی کنیم. در حالت سوم هم هر وقت از تعداد دو تا بیشتر بود، آن اسم یک اسم جمع محسوب میشود.
مهمترین علامت اسم مثنی در عربی اضافه شدن «ان» و «ین» به انتهای کلمه است. تصمیم درباره اینکه کدام یک از آنها را باید به کار ببریم کاملا به «اعراب اسم در جمله» بستگی دارد. در صورتی که اسم مورد نظر در جمله مرفوع بود باید از «ان» و در شرایطی که منصوب یا مجرور بود باید از «ین» برای مثنی کردن آن استفاده کرد. برای درک بهتر این نکات، به جدول زیر توجه کنید.
جدول شکل مثنی اسم در عربی | ||
اسم مفرد | اسم مثنای مرفوع | اسم مثنای منصوب یا مجرور |
مدرِّس | مدرِّسان | مدرِّسَیْنِ |
جامعة | جامعتان | جامعتَیْنِ |
سائق | سائقان | سائقعیْنِ |
طبیبة | طبیبتان | طبیبتَیْنِ |
لاعب | لاعبان | لاعبَیْنِ |
مهندس | مهندسان | مهندسَیْن |
طالبة | طالبتان | طالبتَیْن |
برای جمع کردن یک اسم میتوانیم از «ون» و «ین» استفاده کنیم. در این مورد هم، تصمیم درباره اینکه کدام یک از این حروف باید به انتهای اسم اضافه شود، دقیقا به اعراب اسم در جمله بستگی دارد. در صورتی که اعراب اسم مرفوع باشد باید از «ون» عوض رفع استفاده کنیم و در شرایطی که اعراب منصوب یا مجرور باشد، باید «ین» عوض نصب یا جر را برای جمع کردن اسم در جمله به کار ببریم.
آنچه که باید به آن توجه کنیم این است که در مثنی کردن اسمها، جنسیت چندان مطرح نیست. اما در نوشتن شکل جمع آنها باید به جنسیت آن دقت کرد. دو علامت «ون» و «ین» برای جمع بستن اسامی مذکر است. در صورتی که بخواهیم یک اسم مونث را جمع ببندیم باید از «ات» در انتهای آن اسم استفاده کنیم.
نکته۱: به کار بردن «ات» برای جمع مونث در هر سه حالت رفع، نصب و جر درست است و فرقی به لحاظ اعرابی در کلمات ایجاد نمیکند.
نکته۲: حرف ت در «ات» جمع مونثساز فقط علامت رفع و جر میگیرد. حرکت فتحه هرگز در انتهای یک اسم جمع مونث قرار نمیگیرد.
برای درک بهتر این نکات بهتر است به جدول زیر توجه کنید.
جدول شکل جمع اسم در عربی | ||
اسم مفرد | اسم جمع مرفوع | اسم جمع منصوب یا مجرور |
مدرِّس | مدرِّسون | مدرسین |
جامعة | جامعاتُ | جامعاتِ |
سائق | سائقون | سائقین |
طبیبة | طبیباتُ | طبیباتِ |
لاعب | لاعبون | لاعبین |
مهندس | مهندسون | مهندسین |
طالبة | طالباتُ | طالباتِ |
جمع مکسر
به جز جمعهای سالم که علامت آنها مشخص است، نوع دیگری از جمع در عربی وجود دارد که به آن جمع مکسر میگویند. در این نوع از جمع قاعده و قانونی برای جمع بستن وجود ندارد و ساختمان اسم کاملا تغییر میکند. به این خاطر به این نوع از جمع «مکسر» میگویند که ساختمان اصلی اسم شکسته میشود و از آن حروفِ کلمهای جدید ساخته میشود. ممکن است گاهی اوقات، فهمیدن شکل مفرد جمع مکسر مشکل باشد. به مثالهای زیر توجه کنید.
شجرة --> أشجار
طفل --> أطفال
کتاب --> کتب
رجل --> رجال
حقیبة --> حقايب
ثوب --> أثواب
رأس --> رؤوس


جامد یا مشتق بودن اسم در عربی
یکی از زیباییهای زبان عربی در به کار بردن قواعدی است که اجازه میدهد اسامی جدید ساخته شود و شکل عربی شده (معرب) آنها به کار برود. بر اساس همین قاعده یک اسم میتواند مشتق یا جامد باشد.
در صورتی که از ریشه یک فعل بر وزنهای مختلف اسمی ساخته شود به آن «اسم مشتق» میگویند. در مقابل، اگر اسم از ریشههای فعل مشتق نشده و ذات مستقلی داشته باشد به آن «اسم جامد» میگویند. در این میان حالت سومی وجود دارد که آن را «اسم مصدر» مینامند که در واقع، همان مصدر فعل است.
با توجه به توضیحات گفته شده میتوانیم بگوییم اسم مشتق، اسمی است که سه حرف اصلی فعل را در خود داشته و به یکی از وزنهای اسمساز در عربی رفته باشد. از آنجا که وزن اسمهای مشتق مشخص است، میتوانیم آنها را در دستههای «اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبه، اسم زمان و مکان، اسم آل و اسم تفضیل» تقسیمبندی کنیم.
هر یک از این دستهبندیها دارای وزنهای مختص به خودش است که هر کدام از آنها را به اختصار بررسی میکنیم.
اسم فاعل
به اسم مشتقی که هدفش توصیف انجام دهنده کار در جمله باشد اسم فاعل میگویند. سادهترین روش برای ساخت اسم فاعل این است که ریشههای یک فعل ثلاثی مجرد را به وزن فاعل ببریم و از آن اسم مشتق بسازیم. برای فهم بهتر به مثال زیر توجه کنید.
ص د ق --> فاعل --> ف ا ع ل --> صادق
در صورتی که فعل مورد نظر ما ثلاثی مجرد نباشد و جزو افعال ثلاثی مزید باشد، باید از وزن مشخص دیگری استفاده کرد. وزن ساخت اسم فاعل برای فعل ثلاثی مزید «مفعِل» است. به این صورت که از شکل مضارع فعل مورد نظرمان استفاده میکنیم و «ی» ابتدای فعل مضارع را با «م» ابتدای مفعل جایگذاری میکنیم و از حرف صدادار کسره برای حرف یکی مانده به آخر آن استفاده میکنیم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
یستَعمِلُ --> ی س ت ع م ل --> م + --ِ- --> مستعمِل
اسم مفعول
از اسم مفعول برای نشان دادن اینکه فعل جمله بر چه کسی یا چه چیزی واقع شده، استفاده میکنیم. همانند اسم فاعل، برای ساخت اسم مفعول از فعل ثلاثی مجرد نیز از وزن «مفعول» استفاده میکنیم و ریشههای فعل را به این وزن میبریم. مثال در زمینه اسم مفعول در زبان عربی فراوان است. مانند مثال های زیر:
مسعود - مغفول - ممنوع - محزون - معلوم
در این مورد نیز وزن ساخت اسم مفعول برای فعلهای ثلاثی مزید متفاوت است. به همین خاطر برای ساخت اسم مفعول نیاز داریم حرف ابتدایی شکل مجهول فعل مضارع مورد نظر را به میم تغییر بدهیم و برای حرف یکی مانده به آخر فعل حرکت فتحه بگذاریم. به مثال زیر توجه کنید.
یتذکَّرُ --> ی ت ذ ک ر --> م + --َ- --> متذکَر
برای اینکه بفهمیم اسم مفعول هر یک از بابهای ثلاثی مزید بر چه وزنی باید ساخته شود، میتوانیم از جدول زیر استفاده کنیم.
جدول وزن اسم مفعول بابهای ثلاثی مزید | |
باب | وزن اسم مفعول |
تفعیل | مفَعَّل |
مفاعلة | مُفاعَل |
افعال | مفعَل |
تفَعُّل | متَفَعَّل |
تفاعل | متفاعَل |
انفعال | منفعَل |
افتعال | مفتعَل |
استفعال | مستفعَل |


اسم تفضیل
هرگاه بخواهیم به یک ویژگی در جمله از میان سایر ویژگیها، برتری ببخشیم باید از اسم تفضیل استفاده کنیم. اسم تفضیل از نظر جنسیت باید با کلمهای که برای توصیفش آمده مطابقت داشته باشد. به همین خاطر وزنهای اسم تفضیلساز برای مذکر و مونث متفاوت است. برای ساخت اسم تفضیل مذکر ریشههای فعل را به وزن «أفعل» و برای ساخت اسم تفضیل مونث ریشههای فعل را به وزن «فُعلی» میبریم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
ص غ ر --> أفعل --> أصغر
ص غ ر --> فُعلی --> صغری
نکته: در صورتی که اسم مشتق بر وزن أفعل و فعلی بر عیب یا رنگ دلالت داشته باشند دیگر اسم تفضیل به حساب نمیآیند.
برای ساخت اسم تفضیل از افعال ثلاثی مزید، هیچ وزنی وجود ندارد. اما اگر بخواهیم از این افعال به عنوان اسم تفضیل استفاده کنیم، باید مصدر باب فعل ثلاثی مزید را با کلماتی چون «أکثر، أشد، أقل و أعظم» به کار ببریم.
صفت مشبهه
این اسم مشتق فقط از فعل لازم ساخته میشود و مکمل فاعل در جمله است. در فارسی به این نوع صفت، صفت ساده میگوییم. وزنهای ساخت آن مشخص است و میتوانیم صفت مشبهه را از طریق معنی کلمات شناسایی کنیم. برخی از وزنهای ساخت صفت مشبهه و مثالهای آنها را در ادامه میخوانید.
فَعِل - تعِب
فعلان - عطشان
فعیلة - جمیلة
فُعالة - شجاعة
فَعال - جبان
فَعل - ضخم
اسم مبالغه
برای نشان دادن شدت زیاد یک صفت خاص از اسم مبالغه استفاده میکنیم. میتوانیم این نوع از اسم مشتق را به وسیله وزنهای سازنده آن به راحتی شناسایی کنیم. در ادامه برخی از وزنهای اسم مبالغه و مثالهای آن را میخوانید.
فعّال - ستَار
فعول - غفور
فعالة - کذابة
فعیل - حکیم
اسم آلت، اسم زمان و اسم مکان
با استفاده از افعال متعدی ثلاثی مجرد در وزنهای مشخص میتوانیم اسم مشتق زمان و مکان و آلت بسازیم. مهمترین وزن برای ساخت اسم زمان و مکان وزن مفعل است. به مثالهای زیر توجه کنید.
مخرج - مجلس - مکتب - مدرسة
برای ساخت اسم آلت نیز میتوانیم از فعل متعدی در وزن «مفعل، مفعلة ، مفعال و فعالة» استفاده کنیم. در ادامه چند مثال از اسم آلت و ظروف را مشاهده میکنید.
نظارة - مکنسة - منجل - مکنسة


معرفه یا نکره بودن اسم در عربی
اسم در حالت کلی نکره است مگر آنکه یکی از ویژگیهای معرفهساز را به همراه داشته باشد. در این صورت میتوانیم بگوییم آن اسم معرفه به همان ویژگی خاص است. معرفه شدن نیازمند شش شرط است که در ادامه هر یک از آنها را به اختصار و همراه به مثال میخوانید.
۱. معرفه به «ال» باشد
در زبان عربی اسمی که همراه با حرف تعریف «ال» باشد یک اسم شناخته شدهاست که انتهای آن هیچ وقت حرکت تنوین نمیگیرد. به مثال زیر توجه کنید.
معلمةٌ - المعلمةُ
تفاحٌ - التفاحُ
۲. معرفه به ضمیر باشد
از آنجا که ضمیرها برای جلوگیری از تکرار اسم به کار برده میشوند و چون مرجع آنها برای گوینده و شنونده شناخته شده هستند، در نتیجه، معرفه محسوب میشوند. به طور کلی دو نوع ضمیر در زبان عربی داریم
- ضمیر منفصل : هو، هما، هی،.. أنت، أنتما، أنتن، أنا، نحن
- ضمیر متصل : ه، هما، هم، ها،.. کَ، کما، کم، کِ، کما، کن، ی، نا
در تحلیل صرفی برای دسته اول به گفتن «ضمیر منفصل، معرفه و محلا (اعراب کلمه در جمله)» بسنده میکنیم. اما ضمایر متصل در جمله نقش بیشتری ایفا میکنند. این ضمایر علاوه بر اینکه خودشان معرفه هستند، با اتصال به کلمه دیگر آن کلمه را نیز «معرفه به ضمیر متصل» میکنند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
رأیت الأستاذة فی سیارتها.
استاد را در ماشینش دیدم.
(در این جمله «سیارة» به دلیل چسبیدن به ضمیر متصل «ها» معرفه به اضافه شده در نتیجه دیگر نیازی به «ال» معرفهساز ندارد.)
۳. معرفه به اسم علم باشد
اسم علم همان اسامی خاص در زبان فارسی است که برای نامیدن اشخاص و اشیا از آنها استفاده میکنیم. این اسمها چون مرجعشان شناخته شدهاست در دسته اسامی معرفه قرار میگیرند.
۴. معرفه به اسم اشاره باشد
در زبان عربی مسافت اهمیت دارد. به همین خاطر اسامی اشاره به دور و نزدیک در آن به خوبی از هم تفکیک شدهاند. از آنجا که مرجع اسمهای اشاره نیز مشخص هستند در نتیجه در دسته اسامی معرفه قرار میگیرند.
۵. معرفه به اسم موصول باشد
اسمهای موصول دو نوع هستند: عام و خاص. مهمترین کارکرد آنها این است که یک جمله را به جملهای دیگر وصل کنند. از این رو در هر حالتی معرفه شناخته میشوند. اگر یک کلمه نکره قبل از جملهای که با اسم موصول شروع شده، قرار بگیرد، آن کلمه از حالت نکره بودن خارج شده و معرفه به اسم موصول میشود.
۶. معرفه به اضافه باشد
یکی از کارکردهای اسمهای معرفه این است که علاوه بر اینکه خودشان معرفه هستند، میتوانند اسمهایی را هم که قبل و بعد از آنها بیایند، معرفه کنند. در چنین حالتی میتوانیم بگوییم آن اسم، معرفه به اضافه است.
حالات مختلفی میتوان برای معرفه به اضافه در نظر گرفت. یکی از آن حالت وقتی است که اسم نکره به اسم موصول متصل میشود. یا زمانی که ضمیر متصل، به یک کلمه نکره میچسبد، آن کلمه را به اسمی که حالا معرفه به ضمیر تبدیل میکند.


معرب یا مبنی بودن اسم در عربی
اعراب در عربی تغییری است که آخر یک کلمه توسط یک عامل به وجود میآید. مثلا، اعراب مفعول در جملات عربی همواره منصوب است. یعنی کلمهای که در جمله نقش مفعول را میپذیرد علامت آخر آن همواره فتحه است. آنچه که این تغییر را ایجاد میکند، فعلِ مفعولپذیر است.
به عبارت دیگر یک فعل متعدی، عامل به وجود آمدن نصب در مفعول است. برای درک بهتر به نقش کلمه «معلم» در مثالهای زیر توجه کنید.
کتب المعلمُ.
کتاب معلم
فاعل و مرفوع
شاهدتُ المعلمَ.
معلم را دیدم
مفعول و منصوب
سلَّمتُ علی المعلمِ.
به معلم سلام کردم
مجرور به حرف جر
بر همین اساس، کلمات در عربی به دو بخش معرب و مبنی تقسیمبندی میشوند. یعنی یک اسم با توجه به نقشی که در جمله دارد، حرکت آخرش تغییر میکند. در این صورت میتوانیم بگوییم آن کلمه «معرب» است.
اما کلماتی هم وجود دارند که همیشه نقش مستقلی دارند و حرکت آخرشان، با توجه به هر نقشی که در جمله دارند، هیچگاه تغییر نمیکند. به این کلمات «مبنی»میگویند. برای شناخت اسم معرب و مبنی، بهتر این است که لیست مشخص اسمهای مبنی را به خاطر بسپاریم و هر چه را که غیر از آنها در جمله وجود داشت به عنوان اسامی معرب بپذیریم.
نکته: اسمهای مبنی در عربی به ۵ دسته مشخص تقسیمبندی میشوند:
- اسم اشاره
- ضمیر
- موصولات
- اسم استفهام
- اسم شرط
در ادامه هر یک از این موارد را به اختصار توضیح میدهیم.
۱. اسم اشاره
در زبان عربی اسمهای اشاره به دو دسته دور و نزدیک تقسیمبندی میشوند و برای تمامی حالات «مفرد، مثنی و جمع» و «مذکر و مونث» اسم اشارهای مخصوص وجود دارد. اسامی اشاره مبنی هستند و اعراب آنها در جمله محلی است. برای فهمیدن تعداد اسامی اشاره در زبان عربی بهتر است به جدول زیر توجه کنید.
جدول اسامی اشاره در زبان عربی | ||
مفرد - دور و نزدیک | مثنی - دور و نزدیک | جمع - دور و نزدیک |
هذا (مذکر و نزدیک) |
هذان هذیْنِ (مذکر و نزدیک) |
هولاء (مذکر و مونث و نزدیک) |
هذه (مونث و نزدیک) |
هاتان هاتيْنِ (مونث و نزدیک) |
اولئک (مذکر و مونث و دور) |
ذلک (مذکر و دور) | - | - |
تلک (مونث و دور) | - | - |
۲. ضمیر
مهمترین کاربرد ضمیر در هر زبانی، جلوگیری از تکرار اسم در جمله است. ضمایر در عربی از اسامی مبنی هستند و شکل آنها در جمله تغییر نمیکند و به دو دسته متصل و منفصل تقسیمبندی میشوند. ضمایر متصل عموما به صورت مفعول یا مضافالیه به فعل و اسم میچسبند و اعراب محلا منصوب و محلا مجرور به دست میآورند. برای مشاهده انواع ضمایر به جدول زیر توجه کنید.
جدول ضمایر متصل و منفصل در عربی | |
مذکر - منفصل- متصل | مونث - منفصل - متصل |
هو - ه | هی - ها |
هما -هما | هما - هما |
هم - هم | هن - هن |
أنتَ - کَ | أنتِ - کِ |
أنتما - کما | أنتما - کما |
أنتم - کم | أنتن - کنَّ |
۳. اسم موصول
موصول، اسمی است که دو جمله را به هم ربط میدهد و به وسیله جمله مابعدش، معنا و مفهوم جمله اول مشخص میشود. به جملهای که بعد از اسم موصول بیاید «جمله صله» میگویند. اسمهای موصول مبنی هستند و با توجه به نقش در جمله، اعرابشان تغییری نمیکند. به مثال زیر توجه کنید.
إشتریتُ کتاب ألذی ألَّفه طه حسین.
کتابی که طه حسین تالیف کرده را خریدم.
(در این جمله «ألفه طه حسین» درباره کلمه کتاب در جمله قبل توضیح میدهد و اطلاعات مربوط به آن را تکمیل میکند. به همین خاطر به آن جمله صله میگوییم.)
نکته: اسمهای موصول به دو دسته اسمهای موصول خاص و عام تقسیمبندی میشوند.
- اسم موصول عام: من (برای جاندار) ما (برای اشیا و غیر جاندار)
- اسم موصول خاص: ألذی - ألذان، ألذَینِ - ألذین - ألتی - أللتان، أللتین - أللاتی
اسمهای موصول خاص از نظر جنسیت و تعداد مشخص هستند. از این رو باید در نحوه به کار بردن آنها دقت کرد. اما در به کار بردن اسامی موصول عام، نه جنسیت مهم است و نه تعداد. فقط کافی است به جاندار یا غیرجاندار بودن مرجع موصول توجه داشته باشیم.
۴. اسم استفهام
در زبان عربی از اسامی استفهام برای پرسیدن سوال و نوشتن جملات پرسشی استفاده میشود که به دو دسته اسم و حرف استفهام تقسیمبندی میشود. حروف استفهام شامل کلمات «أ و هل» میشود. هر دوی این حروف باعث میشوند تا جمله پرسشی با کلمه آیا شروع شود. سایر ادات استفهام در دسته اسمها قرار میگیرند که شامل «من، ما، کیف، متی، أین و...» میشود. هر دوی گروههای کلمات پرسشی مبنی هستند و فارغ از نقشی که در جمله میپذیرند اعراب آنها محلی است.
۵. اسم شرط
برای ساختن جمله شرطیه از اسم شرط استفاده میشود. با آمدن یکی از این حروف در ابتدای جمله تغییراتی در آن شکل میگیرد که باید به آنها دقت کنیم. اسامی شرط شامل کلماتی چون «من، ما، متی، إذ، أین، حینما، حیثما، إن و...» میشود. بعد از اسم شرط به جمله شرط نیاز داریم و بعد از آن باید جواب شرط بیاید. این اسامی بر سر جملاتی میآیند که دو فعل داشته باشد و آنها را مجزوم میکنند. اسم شرط از جمله اسمهای مبنی است و اعرابش در جمله تغییر نمیکند.


سوالات رایج درباره اسم در عربی
در این بخش به برخی از سوالاتی که درباره مبحث اسم در عربی پیش میآید پاسخ میدهیم.
چگونه تشخیص بدهیم یک کلمه در زبان عربی اسم است؟
برای تشخیص اسم در عربی کافی است نشانههای آن را بشناسم. مثلا اگر کلمهای حرف تعریف «ال» داشت یا اخرش تنوین گرفت، یا اگر بعد از اسم اشاره، حرف جر یا حرف ندا بیاید و همچنین اگر انتهای آن «ة» مونثساز داشته باشد، میتوانیم با اطمینان بگوییم که آن کلمه اسم است.
اسم در عربی از نظر تعداد به چند دسته تقسیم میشود؟
اسم نیز همانند فعل در عربی از نظر تعداد به سه دسته مفرد و مثنی و جمع تقسیمبندی میشود که با توجه به نقش آنها در جمله، نشانههای جمع در این کلمات میتواند متفاوت باشد. اما «جمع مکسر» فقط به اسم تعلق دارد و در مبحث فعلها چیزی به نام جمع مکسر نداریم. در نتیجه، با دیدن یک کلمه جمع مکسر میتوانیم با اطمینان بگوییم که آن کلمه «اسم» است.
اسم مبالغه در عربی چیست و چه وزنی دارد؟
هرگاه بخواهیم شدت زیاد یک ویژگی را نشان بدهیم باید آن ویژگی را به یکی از وزنهای فعال، فعول، فعالة و فعیل ببریم تا از آن اسم مبالغه بسازیم. نکتهای که درباره این مبحث باید مدنظر قرار بدهیم این است که اسم مشاغل در عربی بر وزن «فعال» ساخته میشود و دیگر اسم مبالغه نیستند. مثل قصاب، نجار، بقال و...
تمرینهای مبحث اسم در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «اسم در عربی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید.
آزمون شامل ۲۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
۱.کدام کلمه مذکر مجازی است؟
شمس
بئر
اذن
جدار
۲.کدام یک از اسمهای زیر مونث مجازی لفظی است؟
بقرة
دجاجة
شجرة
معاویة
۳.کدامیک نادرست است؟
فتحت الأبواب
جاء النساء
الرجال جائوا
النسا جئن
۴. اسم فاعل از مصدر تقدُّم کدام است؟
متقدِّم
مقدِّم
مقدِم
متقدَّم
۵. منتصِر اسم فاعل از کدام باب است؟
انفعال
افتعال
تفَفُّل
تفعیل
۶. کلمه مرسِل از چه بابی است؟
افعال
افعلال
تفعیل
مفاعلة
7. کدام گزینه در مورد «حکّام» نادرست است؟
اسم فاعل
جمع مکسر
از ثلاثی مجرد
صیغه مبالغه
۸. کدام کلمه صفت مشبهه است؟
حمراء
مسکین
علّام
مکسال
۹. کدام کلمه اسم تفضیل است؟
أسود
أحمر
علیا
عمیاء
۱۰. با کدام گزینه جمله «وصلنا إلی الفندق ... الفجر» کامل میشود؟
مدخل
مبتدأ
مصلّی
مطلع
۱۱. کدام اسم، جامد است؟
الفجر
المصطفی
العزیز
المسلم
۱۲. کدام گزینه بیانگر معادل ضمیر «واو» است؟
هنَّ
أنتم
هم
۲و۳
۱۳. در عبارت «قابلنا فی منزلنا فأسعدونا» ضمیر «نا» به ترتیب ... است.
منصوب، مجرور، مرفوع
مرفوع، منصوب مجرور
منصوب، مرفوع، مجرور
مرفوع، مجرور، منصوب
۱۵. در عبارت «التلمیذات لعبتّن کرة السلة و ستخرج من مدرستکّن» چند اشتباه وجود دارد؟
۳
۴
۲
۵
۱۶. کدام گزینه مکمل عبارت «أحب الأطعمة ... تفوح من... رائحة طیِّبة» است؟
أللاتی - منهّن
ألتی - هم
ألذین - ها
ألتی - ها
۱۷. در کدام گزینه اسم إستفهام به کار رفته است؟
هل تدرس العربیة
متی تدرس العربیة أدرسُها
من یدرس العربیة یفُز
متی تدرس العربیة
۱۸. نوع من در عبارت «من هاب خاب» چیست؟
اسم استفهام
اسم شرط
موصول
هیچکدام
۱۹. کدام گزینه نکره است؟
الکتاب
کتاب المعلم
کتابُه
کتاب مفید
۲۰. اسمهای اشاره دور «هذا، هذه، هولاء و هنا» کدام گزینه است؟
ذاک، تاک، اولئک، هناک
ذانک، تانک، اولئک، هناک
ذلک، تلک، اولائک، هناک
ذلک، تلک، اولالک، هنالک
جمعبندی
در این نوشته تمامی نکات و قواعد مربوط به اسم در عربی را بررسی کردیم. فهمیدیم که اسم مبحثی گسترده است و برای تشخیص آن از فعل و حرف نیاز داریم تا به مواردی مثل مذکر و مونث بودن، مفرد و جمع بودن، معرب و مبنی بودن، معرفه و نکره بودن و همچنین جامد یا مشتق بودن آنها توجه کنیم. همچنین یاد گرفتیم که اسمها در زبان عربی یا مونث هستند یا مذکر و نشانههای بارز هر یک از آنها را بررسی کردیم. در ادامه خواندیم که برخی از اسمها با وجود نشانههای ظاهری میتوانند در دسته جنسیت دیگری قرار بگیرند. به عنوان مثال، کلمه معاویة به رغم داشتن ة مونثساز، یک اسم مونث لفظی به حساب میآید و از آن برای نامیدن مذکر استفاده میشود.
همچنین، اسمها ممکن است بر اساس وزن خاصی ساخته شدهباشند. به این اسمها مشتق و به اسمهایی که ساختمانشان مستقل است جامد گفته میشود. از طرفی دیگر باید به نحوه اعرابپذیری و معرب و مبنی بودن اسمها نیز دفت کنیم. اسمهایی را که بر اساس نقش در جمله اعراب نمیپذیرند اسمهای مبنی میگویند. علاوه بر تمامی اینها، شناسایی معرفه و نکره بودن یک اسم در عربی، راه و روشهای مخصوص به خودش را دارد. فرض بر این است که همه اسمها معرب باشند مگر اینکه در دسته اسامی مبنی قرار گرفته باشد. در چنین صورتی آن اسم دیگر معرب نخواهد بود و اعرابش محلی است. مثل اسمهای اشاره، اسمهای موصول، ضمیرها و موارد دیگری که همه آنها را در متن با مثال بررسی کردیم.