۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه

۱۹۱۷۴ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ بهمن ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۲۷ دقیقه
دانلود PDF مقاله
۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه

یکی از بهترین راه‌های تقویت زبان انگلیسی، خواندن متن‌های کوتاه با موضوعات ساده و یاد گرفتن روش‌های مناسب برای درک آن‌هاست. به همین علت در این مطلب قصد داریم به چند متن انگلیسی در مورد زندگی همراه با ترجمه آن‌ها بپردازیم. همچنین سوال‌هایی برای خودآزمایی درک مطلب ارائه کرده‌ایم و به نکات گرامری و معنی اصطلاح‌های مهم در این مطالب می‌پردازیم.

997696

متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره

در ادامه این مطلب، یک متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره ارائه کرده‌ایم که برای سطح مقدماتی زبان انگلیسی مناسب است. در این متن کلمات مهم Bold شده‌اند. همچنین قیدها با رنگ بنفش و فعل‌های حال ساده با رنگ سبز مشخص شده‌اند.

I'm an employee in a small company. So, I do different things on weekdays and weekends.

On weekdays (from Monday to Friday), I wake up at twenty past seven, but I get up at half past. I have a shower, and then I have breakfast. I usually have a coffee with milk and sugar and toast for breakfast, but some days I have biscuits or cookies! After breakfast, I get dressed and I go to work at quarter past eight. I walk to the train station. That takes about ten minutes. I get the train at 8.30 and I get to Atocha train station at ten to nine, and then I walk to my office.

I start work at nine. I work from nine to two, and from three to six in the afternoon. I have a one-hour break for lunch, which I spend in my office. I often have a sandwich and a piece of fruit to be healthy. Sometimes I have a chocolate bar, too! After work, I go shopping for food and things for the house. I get home before half past seven. I rest a bit, and then I do some housework. At about nine I cook dinner for my family and me. We usually have dinner at half past nine. After that, we watch TV or I read a book. I usually go to sleep in front of the TV set or the book! I'm very tired!

I go to bed at midnight. And I wish I slept sooner, every morning.

At the weekend, my day is much better! I have more free time. I sleep more and I relax. Sometimes I go out to spend time with friends or my family and I go out for a meal. Once a month we go on a day trip to the countryside or the mountain. We need to breathe fresh air! Sometimes I stay home, and I listen to music or watch films or movies with my family. On Sunday evening I usually read a bit, novels!

ترجمه متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره

من در شرکتی کوچک کارمند هستم. به همین خاطر در روزهای عادی هفته و آخر هفته‌ها کارهای متفاوتی انجام می‌دهم.

در روزهای هفته (از دوشنبه تا جمعه)، ساعت هفت و بیست دقیقه بیدار می‌شوم اما ساعت هفت و نیم از تختخواب بیرون می‌آیم. دوش می‌گیرم و سپس صبحانه می‌خورم. معمولا قهوه با شیر و شکر و نان تست می‌خورم، اما بعضی روزها هم بیسکویت یا کوکی می‌خورم! بعد از صبحانه لباس می‌پوشم و ساعت هشت و ربع سر کار می‌روم. پیاده به سمت ایستگاه قطار می‌روم. این کار حدود ده دقیقه طول می‌کشد. سوار قطار ساعت ۸:۳۰ می‌شوم و ساعت ده دقیقه به ۹ به ایستگاه قاطر «آتوچا» می‌رسم، بعد پیاده تا دفتر کارم می‌روم.

ساعت ۹ کارم را شروع می‌کنم. از ساعت ۹ تا دو و از سه تا شش بعد از ظهر کار می‌کنم. استراحتی یک‌ساعته برای ناهار دارم که در دفتر کارم می‌گذرانم. اغلب اوقات ساندویچی همراه با یک تکه میوه می‌خورم تا سالم باشم. گاهی اوقات یک تکه شکلات هم می‌خورم! بعد از کار، به خرید غذا و وسایل خانه می‌روم. قبل از ساعت هفت و نیم به خانه می‌رسم. کمی استراحت می‌کنم و بعد کارهای خانه را انجام می‌دهم. حدود ساعت نه برای خودم و خانواده‌ام شام می‌پزم. معمولا ساعت نه و نیم شام می‌خوریم. بعد از آن تلویزیون تماشا می‌کنم یا کتابی می‌خوانم. معمولا جلوی تلویزیون یا روی کتاب خوابم می‌برد! خیلی خسته‌ام!

نیمه‌شب به تختخواب می‌روم و هر روز صبح آرزو می‌کنم کاش زودتر خوابیده بودم.

آخر هفته‌ها روزم خیلی بهتر است! اوقات فراغت بیشتری دارم. بیشتر می‌‌خوابم و استراحت می‌کنم. گاهی اوقات بیرون می‌روم تا با دوستان و خانواده‌ام وقت بگذرانم یا برای صرف غذا بیرون می‌روم. ماهی یک بار سفری یک‌روزه به اطراف شهر یا کوه می‌رویم. باید هوای تازه تنفس کنیم! گاهی اوقات در خانه می‌مانم و به موسیقی گوش می‌دهم یا با خانواده‌ام فیلم تماشا می‌کنم. عصرهای یکشنبه معمولا کمی کتاب می‌خوانم، آن هم رمان!

دختری در حال کتاب خواندن در کنار یک گربه روی مبل

نکات گرامری متن اول

برای درک بهتر متن انگلیسی در مورد زندگی روزمره به نکته‌های گرامری زیر توجه کنید.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای زمان حال ساده در زبان انگلیسی برای اشاره به کارهایی هست که طبق عادت انجام می‌شوند. همان‌طور که در متن بالا می‌بینید، تمام افعالی که برای این متن به کار رفته‌اند در زمان حال ساده هستند.

علاوه بر این، بیشتر متن‌هایی که در زمان حال ساده نوشته می‌شوند از قیدهای تکرار استفاده می‌کنند. این قیدها به خواننده متن نشان می‌دهند هر عملی چند بار تکرار شده است. در جدول زیر به معنی مهم‌ترین قیدهای تکرار زبان انگلیسی اشاره کرده‌ایم.

قیدهای تکرار (Adverbs of Frequency)
۱۰۰٪همیشهalways
۸۰٪معمولاusually
۶۰٪بیشتر اوقاتoften
۵۰٪بعضی اوقاتsometimes
۲۰٪به ندرتrarely
۰٪هرگزnever

یکی دیگر از مهم‌ترین نکته‌های نوشتن متن در مورد زندگی روزمره، استفاده درست از ساعت است. به کار بردن این روش باعث می‌شود متن ترتیب زمانی درستی داشته باشد و درک آن برای خواننده ساده‌تر شود.

کلمات و عبارات مهم متن اول

در جدول زیر به معنی تعدادی از کلمات و عبارت‌های مهم این متن همراه با معنی اشاره کرده‌ایم.

معنی فارسیکلمه
بیدار شدنwake up
از جا بلند شدنget up
لباس پوشیدنget dressed
سوار قطار شدنget the train
صبحانه / ناهار / شام خوردنhave breakfast / lunch / dinner
کارهای خانهhousework
به خواب رفتنgo to sleep
به رخت خواب رفتنgo to bed
اوقات فراغتfree-time

همان‌طور که در جدول بالا می‌بینید معنی دو عبارت wake up و get up با وجود شباهت ظاهری، تفاوت دارد. wake up به معنی بیدار شدن است و به وقتی اشاره دارد که با صدای زنگ ساعت بیدار می‌شویم، get up زمانی را توصیف می‌کند که از تخت‌خواب بیرون می‌آییم تا روز خود را آغاز کنیم.

دو عبارت go to sleep و go to bed نیز شباهت ظاهری زیادی دارند. go to sleep به معنی به خواب رفتن است و به کاری غیرارادی اشاره دارد. go to bed برای توصیف وقتی کار می‌رود که آماده خوابیدن می‌شویم و در تخت خواب خود دراز می‌کشیم.

کلمه weekdays به معنی روزهای کاری یا غیرتعطیل هفته است که در بیشتر کشورهای انگلیسی‌زبان شامل دوشنبه تا جمعه می‌شود. کلمه weekend با وجود اینکه مفرد به نظر می‌رسد، در واقع به تمام آخر هفته فرد، یعنی به دو روز شنبه و یکشنبه اشاره می‌کند. به مثال‌های دیگری از کلمات جدول بالا دقت کنید تا با معنی آن‌ها بهتر آشنا شوید.

The library is open on weekdays only.

کتابخانه فقط در روزهای کاری باز است.

She packed a small suitcase for the weekend.

او چمدان کوچکی برای آخر هفته جمع کرد.

You'll wake up the whole house with that noise.

با این سروصدا همه اهالی خانه را بیدار می‌کنی.

Not having to get up early is just one of the perks of being retired.

یکی از مزایای بازنشستگی این است که مجبور نیستی زود از رخت خواب بلند شوی.

It took me fifteen minutes to get dressed.

پانزده دقیقه طول کشید تا لباس بپوشم.

I have breakfast at 7.30, lunch at 1 o'clock and sometimes a snack in between.

ساعت هفت و نیم صبحانه می‌خورم، ساعت یک ناهار می‌خورم و گاهی اوقات این بین تنقلاتی می‌خورم.

I had a quarrel with my flat-mate about who should do the housework.

با هم‌خانه‌ام بحثی داشتم که چه کسی باید کارهای خانه را انجام دهد.

I go to sleep on my back but I always wake up in a different position.

من به پشت به خواب می‌روم اما در حالت متفاوتی بیدار می‌شوم.

Remember to review your lessons before you go to bed.

یادت باشد قبل از اینکه به تخت‌خواب بروی درس‌هایت را مرور کن.

What do you like to do in your free time?

دوست داری در اوقات فراغت خود چه کار کنی؟

متن انگلیسی در مورد اهداف زندگی

متن انگلیسی زیر در مورد اهداف زندگی برای سطوح مقدماتی و متوسط زبان انگلیسی مناسب است. قیدهای زمانی این متن با رنگ بنفش، افعال مهم آن با رنگ سبز و کلمات و عبارات مهم به شکل Bold مشخص شده‌اند.

Ever since I was little, there is always one thing I have known that I wanted to do: travel all over the world! I’ve always been fascinated with exploring and finding out as much as I can about different cultures and countries. I spent a lot of time reading books, learning new languages, researching other countries and imagining what they might be like.
I’ve been lucky enough to have been able to go to a lot of the countries I had dreamed about, but the one place that I always wanted to go to but never had a chance to visit when I was young was South America. So, as soon as my children finished school, I knew I had to make plans to go there. I would do whatever I could to finally be able to achieve this life goal.
I knew it would be difficult, because at the time I started making my plans to go, I couldn’t speak a word of Spanish, and I only had enough money to book my flight there! However, after six months of planning, a lot of hard work, and a strong passion to learn Spanish, I was ready and found myself on a flight to Uruguay with my best friend.
When we arrived in South America, I couldn’t believe I had finally made it there, somewhere I had imagined many times. I have to say, it wasn’t at all like I imagined it – it was even better!
We went to many different countries in South America and I loved them all, but one of my favorites was Chile. Chile is amazing because it has so many different landscapes – which isn’t surprising when you think about how long the country is! We went down to a place called Pucon. It was very cold there, which we were completely unprepared for. When we had been planning our trip, we thought the weather would be hot the whole time, but we couldn’t have been more wrong! After buying some warm jumpers though, we were ready to explore. The best thing about Pucon was the huge, looming volcano which was constantly smoking the whole time we were there. You could even climb the volcano if you were brave enough!
In the end, I had the experience of a lifetime in South America, and I’m so happy that I worked hard in order to achieve this life goal of mine!

تصویر دو فنجان قهوه و یک دفتر روی میز

ترجمه متن انگلیسی در مورد اهداف زندگی

از وقتی بچه بودم همیشه یک چیزی هست که می‌دانستم می‌خواهم انجام دهم: سفر به تمام دنیا. همیشه مسحور اکتشاف و فهمیدن چیزهای تازه در مورد فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف بودم. وقت زیادی را صرف خواندن کتاب، یاد گرفتن زبان‌های جدید، تحقیق در مورد کشورهای دیگر و تصور ویژگی‌های آن‌ها کردم.

آنقدر خوش‌شانس بودم که بتوانم به بسیاری کشورهایی که آرزویشان را داشتم سفر کنم اما تنها جایی که همیشه می‌خواستم بروم اما در جوانی هرگز فرصت آن‌ها پیدا نکردم، آمریکای جنوبی بود. به همین خاطر به محض اینکه مدرسه بچه‌هایم تمام شد می‌دانستم باید برنامه بریزم تا به آنجا بروم. حاضر بودم هر کاری بکنم تا بالاخره بتوانم به این هدف زندگی‌ام برسم.

می‌دانستم کار سختی خواهد بود، چون وقتی برنامه‌های سفرم را شروع کردم حتی یک کلمه هم اسپانیایی بلد نبودم و فقط پول برای خریدن بلیت پرواز به آنجا را داشتم. با این حال، بعد از شش ماه برنامه‌ریزی، مقدار زیادی کار و تلاش و میلی شدید به یادگیری اسپانیایی، موفق شدم برای خودم و دوست صمیمی‌ام سفری به اوروگوئه رزرو کنم.

وقتی به آمریکای شمالی رسیدیم باورم نمی‌شد بالاخره به آن‌جا رفته‌ام، جایی که بارها تصورش کرده بودم. باید بگویم اصلا آن‌طور که تصور می‌کردم نبود، حتی بهتر از آن بود! به کشورهای مختلفی در آمریکای جنوبی رفتیم و من عاشق همه‌شان شدم، اما یکی که از همه بیشتر دوست داشتم شیلی بود. شیلی کشوری خارق‌العاده است چون مناظر مختلفی دارد، البته اگر به این فکر کنید که چقدر کشور درازی است اصلا تعجب‌آور نیست! ما به جایی به اسم «پوکن» رفتیم. آنجا سرد بود و ما برای این آماده نبپدیم.وقتی برای سفر خود برنامه می‌ریختیم، فکر می‌کردیم آب‌وهوا تمام مدت گرم خواهد بود، اما کاملا در اشتباه بودیم! با این حال بعد از خریدن لباس‌های ورزشی گرم، آماده جست‌وجو شدیم. بهترین نکته «پوکن» آتش‌فشان عظیم بسیار بلندی بود که تمام مدتی که ما آن‌جا بودیم از آن دود بلند می‌شد. حتی اگر کسی به قدر کافی شجاع بود می‌توانست از آن بالا برود!

در آخر بهترین اتفاقات عمرم را در آمریکای جنوبی تجربه کردم و خیلی خوشحالم که تلاش زیادی کردم تا به این هدف زندگی خود برسم!‍

نکات گرامری متن دوم

برای درک بهتر متن انگلیسی در مورد اهداف زندگی به نکته‌های گرامری زیر توجه کنید.

یکی از مهم‌ترین کاربردهای زمان حال کامل استمراری در زبان انگلیسی برای اشاره به کارهایی است که در گذشته آغار شده‌اند و هنوز ادامه دارند. همان‌طور که در متن بالا می‌بینید، نویسنده هنگام اشاره به هدف همیشگی زندگی خود از گذشته تا حال از این زمان فعل استفاده کرده است.

این ساختار از ترکیب فعل کمکی have در کنار حالت سوم فعل ساخته می‌شود. همچنین در محاوره زبان انگلیسی و هنگام نوشتن متن‌های غیررسمی می‌توان از حالت مخفف این فعل یعنی «ve been'» و «s been'» استفاده کرد.

ساختار زمانی دیگری که در این مطلب به کار رفته زمان گذشته کامل استمراری است که برای نشان دادن تداوم عمل یا حالتی در گذشته استفاده می‌شود. به همین دلیل بیشتر قیدهایی که برای اشاره به این دو زمان به کار می‌روند به معنی «همیشه» هستند یا به مدت زمانی طولانی اشاره می‌کنند. در جدول زیر به تعدادی از این قیدها اشاره شده است.

قیدهای زمان حال کامل استمراری و گذشته کامل استمراری
از وقتی کهEver since
همیشهalways
بالاخرهfinally
تمام مدتthe whole time
مدامconstantly

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

بر اساس رای ۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Learn English TeensTalking PeopleTopprStudy Corgi
۲ دیدگاه برای «۵ متن انگلیسی در مورد زندگی + تلفظ و ترجمه»

درود بر شما در زبان هر سوالی تو ذهنم هست جوابش اینجا هست 🌺💐

بسیار عالی خیلی ممنون

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *