تصمیم گیری چند معیاره چیست؟ + توضیح کاربرد و روش ها
تصمیمگیری همواره بین دو گزینه نیست. گاهی باید از میان چندین گزینه و با در نظرگرفتن معیارهای مختلف انتخاب درستی داشته باشیم. در این حالت تصمیم گیری چند معیاره صورت میگیرد که بسته به میزان حساسیت مسئله باید از روشهای خاصی برای رسیدن به بهترین گزینه استفاده کنید. در این متن به طور کامل و همراه با مثال توضیح میدهیم که تصمیم گیری چند معیاره چیست و متدها و نرمافزارها و کتابهای مربوط به آن را معرفی میکنیم.
تصمیم گیری چند معیاره چیست؟
«تصمیم گیری چند معیاره» (Multi-Criteria Decision-Making) یا به صورت اختصاری (MCDM) در مواقعی انجام میشود که معیارهای مختلفی برای اولویتبندی و ارزشگذاری گزینهها وجود دارند و باید با توجه به آنها بهترین انتخاب را داشته باشیم.
در تصمیمگیریهای انفرادی یا گروهی و در مواجهه با گزینههای مختلف با معیارهای متفاوت میتوانید از روش MCDM برای تصمیمگیریهای خود استفاده کنید. در ادامه به برخی از کاربردهای این نوع تصمیمگیری در فضای کسب و کار، دولت، مباحث سلامتی، آموزشی و انتخابهای شخصی میپردازیم:
- فهرست کوتاهی از فرصتهای شغلی برای استخدام
- انتخاب یک پروژه از میان پروژههای موجود برای سرمایهگذاری مالی
- انتخاب یکی از خیرین به عنوان حامی مالی برنامههای خیریه
- انتخاب از میان نامزدهای ریاست جمهوری
- اولویتبندی بیماران برای ترتیب رسیدگی به آنها
- امتیازدهی به دانشجویان یا استادها برای دریافت بورسیه یا منصب شغلی بالاتر
- انتخاب خانه جدید، ماشین، گوشی موبایل و...
با توجه به تنوع مثالها، درمییابیم که تصمیمگیری چند معیاره در ابعاد مختلف زندگی ما وجود دارد. با علم به این موضوع که تصمیم گیری چه مراحلی دارد هر زمان که با گزینههای متعدد و متفاوتی روبهرو شویم که انتخاب هر کدامشان ما را به منافع و معایب متفاوتی برساند باید به روش MDCM بهترین گزینه را انتخاب کنیم.
تصمیم گیری چند معیاره به روش سنتی
انسانها از دیرباز بدون اینکه تحلیلی داشته باشند به صورت غریزی میدانستند که تصمیم گیری چند معیاره چیست. در واقع از هنگامی که انسان بیش از یک انتخاب پیش روی خود دید شروع به MCDM کرد. این نوع تصمیمگیری که آن را بارها به صورت سنتی انجام دادهایم به معنای ارزیابی معیارها و انتخاب بین گزینهها با توجه به موقعیت ما است.
اصل تصمیم گیری چند معیاره بر اساس وزندهی به گزینههای موجود و انتخاب سنگینترین گزینه است. MCDM برای انتخاب گزینه مناسب و حل مسئله با توجه به مسائل اقتصادی، شرایط سلامت و محاسبات ریاضی میپردازد. این شیوه از مهارت تصمیم گیری در مقایسه با مدلهای سنتی دقیقتر است زیرا شما را به صورت منطقی به پاسخ درست میرساند و از شکستهای گروهی پیشگیری میکند.
مرور کلی تصمیم گیری چند معیاره MCDM
تصمیم گیری چند معیاره دارای چهار بخش اصلی است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- گزینههایی برای انتخاب: تعداد گزینهها در تصمیم گیری چند معیاره محدودیت ندارد. یعنی در یک تصمیمگیری میتوانید با توجه به مسئله مورد برررسی تا هر تعداد که بخواهید (دهها، صدها یا هزاران) گزینه احتمالی داشته باشید اما حداقل باید دو گزینه را داشته باشید.
- معیار ارزیابی: معیارهای ارزیابی یعنی سنجههایی که برای شما اهمیت دارند و براساس آنها گزینه مدنظرتان را مییابید. معمولا در بیشتر موقعیتها تعداد معیارها به ۱۲ تا نمیرسد و بین ۵ تا ۸ معیار است که ممکن است کمی یا کیفی باشند.
- وزنها: روشهای مختلفی برای محاسبه وزن معیارها وجود دارد که با محاسبه آنها میتوانید بین معیارهای مختلف ارتباطی معنادار ایجاد کنید.
- تصمیم گیرندگان: با توجه به موضوع پیش رو ممکن است تعداد تصمیمگیرندگان کم یا زیاد باشد ( از ۱ نفر تا هزاران نفر).
در MDCM استفاده از این ۴ رکن شما را به بهترین تصمیم ممکن میرساند. البته نمیتوانیم با تغییر شرایط آن را تضمین کنیم اما پاسخی که میدهد در آن لحظه بهترین جواب برای مسئله پیش روی شما خواهد بود.
انتخاب گزینه یک بار مصرف
تصمیم گیری استراتژیک و چند معیاره را میتوانید برای موقعیتهایی استفاده کنید که فقط یک بار اتفاق میافتند. به طور مثال انتخاب شغل یا رشته تحصیلی از این نوع تصمیمگیریها است. همچنین میتوانید از این روش برای فعالیتهای تکرارشونده مانند اولویتبندی بین بیماران برای درمان یا انتخاب دانشآموز نمونه برای دریافت بورسیه بهره ببرید.
در مواقعی که فقط یک بار نیاز به تصمیمگیری وجود دارد گزینهها کاملا برای تصمیمگیرنده شفاف هستند. معمولا در این مواقع تعداد گزینهها نهایتا بین ۱۰ها تا ۱۰۰ها مورد است. به طور مثال امکان دارد ۲۵۰ نفر تقاضای استخدام داشته باشند یا ۸۰ پروژه کاری پیش رویتان قرار دهند.
در مقابل، فرایندهای تکرارشونده شامل گزینههای متعددی است که مدام در حال تغییر هستند. در این مواقع امکان دارد هزاران گزینه پیش روی شما وجود داشته باشند. به طور مثال در فرایندهای مربوط به سلامت، بیماران و برای تحصیل، دانشجویان جدید گزینههای موجود هستند و ممکن است برای تصمیمگیری نیاز به اولویتبندی آنها برای درمان یا بورسیه داشته باشید که این روند به صورت ساعتی یا روزانه تکرار میشود.
پویایی تصمیمهای تکرار شونده نشان میدهد که فرایند تصمیم گیری چند معیاره ظرفیت هر تعداد از گزینه را دارد که این گزینهها ممکن است انسانها، افراد بیمار، دانشجویان، دستگاهها، محصولات و... باشند. به مرور خروجیهای حاصل از تصمیم گیری چند معیاره به سیستمهای اطلاعاتی تبدیل میشوند و مدلها شکل میگیرند.
مثال تصمیم گیری چند معیاره
فرض کنید کارمند هستید و میخواهید از میان فرصتهای شغلی موجود کاری را برگزینید. به طور خلاصه باید ۳ کار را انجام دهید تا به روش تصمیم گیری چند معیاره عمل کنید.
- برای ارزیابی و مقایسه فرصتهای شغلی موجود چند معیار را در نظر بگیرید.
- به هرکدام از این معیارها با توجه به میزان اهمیت آنها وزن بدهید.
- شغلی را انتخاب کنید که بیشترین وزن را با توجه به مجموع وزن معیارها به دست آورد.
در این مثال ساده اهمیت شناسایی معیارهای مرتبط مشخص است. بیشترین چالش در این موقعیتها محاسبه وزن مناسب برای هر معیار براساس میزان اهمیت آن است. با انجام این فرایندها در نهایت در MCDM بهترین و بدترین فرصتهای شغلی مشخص میشوند و میتوانید به راحتی انتخاب کنید.
مدل مجموع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره
برای اینکه از مدل جمع اوزان در تصمیم گیری چند معیاره استفاده کنید باید چندین معیار پیش رویتان داشته باشید. به طور مثال برای انتخاب کارمند از میان متقاضیان میتوانید معیارهایی را مدنظر قرار دهید. معمولا مدرک تحصیلی و سابقه کاری از جمله نیازهایی است که در بیشتر موقعیتهای شغلی ملاک سنجش افراد قرار میگیرند. اما در شرایطی که بسیاری از متقاضیان این مدارک و سوابق کاری را داشته باشند انتخاب از میان آنها دشوار میشود و شما را وارد فرایند تصمیم گیری چند معیاره به روش مجموع اوزان میکند.
در این روش به معیارها وزن میدهیم تا میزان اهمیت آنها را مشخص کنیم. مجموع این وزنها باید ۱ شود. هر معیار با توجه به میزان رتبهای که برای آن در نظر گرفتهاید معمولا بین ۰ تا ۱۰۰ قرار میگیرد و معیارها براساس عددشان قضاوت میشوند.
معیار | وزن معیار | سطح | امتیاز معیار |
مدرک تحصیلی | 0.50 | ضعیف | 0 |
متوسط | 20 | ||
خوب | 80 | ||
عالی | 100 | ||
سوابق کاری | 0.32 | کمتر از ۲ سال | 0 |
۳ سال | 50 | ||
بیش از ۳ سال | 100 | ||
توصیه نامه | 0.18 | ضعیف | 0 |
خوب | 100 |
حال فرض کنیم دو نفر به نام علی و محمد متقاضی قبولی در مصاحبه شغلی هستند.
علی مدرک تحصیلی ندارد اما بیش از ۳ سال سابقه کاری دارد و کارفرمای قبلی توصیهنامه خوبی به او داده است. محاسبه امتیاز علی به شکل زیر صورت میگیرد:
(0.5×0) + (0.32×100) + (0.18×100)=50
در بررسی رزومه محمد درمییابیم که مدرک تحصیلی خوبی دارد اما سوابق کاری او کمتر از ۲ سال است. با این حال توصیهنامهای از شرکت محل کارآموزی خود دریافت کرده است. محاسبه امتیاز محمد نیز به شرح زیر است:
(0.5×80) + (0.32×0) + (0.18×100)=58
به طور کلی اگر کسی مدرک تحصیلی عالی، سوابق کاری بیش از ۳ سال و توصیه نامهای مناسب از شغل قبلی داشته باشد در این حالت امتیاز او ۱۰۰ خواهد بود.
در نظر داشته باشید که حتی در این مثال که سادهترین نوع امتیازدهی است رتبهبندی گزینهها به معیارها و وزنشان بستگی دارد. در واقع اگر معیارها را تغییر دهید یا به همین معیارها وزنهای متفاوتی بدهید نتیجه ممکن است کاملا برعکس شود.
اجرای موفق MCDM معمولا برای مواقعی است که تعداد زیادی از گزینهها و معیارها وجود دارند. در این حالت تمامی معیارهای امکانپذیر و قابل استناد بررسی میشوند و وزندهی آنها بر اساس نظر تصمیمگیرندگان انجام میشود.