روانکاوی چیست و چه کاربردی دارد؟ + تعریف، انواع و تکنیک ها

۲ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ اسفند ۱۴۰۳
زمان مطالعه: ۲۴ دقیقه
دانلود PDF مقاله
روانکاوی چیست و چه کاربردی دارد؟ + تعریف، انواع و تکنیک هاروانکاوی چیست و چه کاربردی دارد؟ + تعریف، انواع و تکنیک ها

امروزه با افزایش آگاهی در مورد روانشناسی، افراد بیشتری به اهمیت سلامت روان پی برده‌اند. در نتیجه، نیاز به درک عمیق‌تر از خود و روش‌های درمانی موثر بیش از پیش احساس می‌شود. در این میان، روانکاوی به‌عنوان یکی از رویکردهای درمانی، با تمرکز بر کشف ریشه‌های ناخودآگاه مشکلات، به افراد کمک می‌کند تا الگوهای رفتاری و هیجانی خود را بهتر بشناسند. این روش نه‌تنها در درمان اختلال‌های روانشناختی موثر است، بلکه به افزایش خودآگاهی و بهبود کیفیت زندگی نیز کمک می‌کند. در این مطلب از مجله فرادرس توضیح می‌دهیم روانکاوی چیست، بر پایه چه نظریه‌هایی استوار است و برای چه کسانی مفید است. سپس، ۸ تا از مهم‌ترین تکنیک‌های آن را معرفی می‌کنیم و ۱۰ تا از مشهور‌ترین انواع آن را بررسی می‌کنیم. در آخر، به سوالات رایج در این زمینه پاسخ می‌دهیم و مواردی مثل طول درمان، نقاط ضعف و نقاط قوت روانکاوی را بررسی می‌کنیم.

فهرست مطالب این نوشته
997696

روانکاوی چیست؟

روانکاوی (Psychoanalysis)، شیوه‌ای از روان‌درمانی است که «زیگموند فروید» (Sigmund Freud) بنیان‌گذارش بود. این روش بر این باور است که بسیاری از احساسات، تجربه‌ها و افکار دردناک گذشته در ضمیر ناخودآگاه ما پنهان شده‌اند. به همین دلیل، گذشته تاثیر بسیار عمیقی بر زمان حال می‌گذارد و به شکلی نامحسوسی رفتار فعلی ما را شکل می‌دهد.

روانکاوی به افراد کمک می‌کند تا ریشه احساسات و افکار سرکوب‌شده در ضمیر ناخودآگاه خود را کشف کنند و بفهمند چگونه این عوامل بر زندگی‌شان اثر گذاشته‌اند. این شیوه درمانی به‌طور ویژه بر پردازش هیجان‌ها، تجربه‌های دوران کودکی، روابط بین‌فردی، اجتناب‌ها، رویاها و خیال‌پردازی‌های مراجعه‌کننده تمرکز می‌کند. آگاهی حاصل از روانکاوی، فرد را قادر می‌سازد تا تاثیرات تجربه‌های ناخودآگاه گذشته بر زندگی کنونی خود را بهتر مدیریت کند و با بینشی عمیق‌تر، مسیر مثبتی در زندگی خود در پیش بگیرد.

فرض‌های بنیادین در روانکاوی چیست؟

روانکاوی بر نظریه فروید استوار است. طبق این نظریه، افراد با وارد کردن محتوای ضمیر ناخودآگاه به حیطه آگاهی خودآگاه، می‌توانند به وضعیت ذهنی خود بینش پیدا کنند و از ناراحتی‌های روانی رهایی یابند. همچنین، فرض‌های بنیادین دیگری در روانکاوی وجود دارد که در اینجا به شکل مختصر اشاره می‌کنیم.

دیاگرام توصیفی از فرض‌های بنیادین در روانکاوی
  • رفتار یک فرد تحت تاثیر انگیزه و غرایز ناخودآگاه او است. یعنی مجموعه‌ای از افکار، خاطرات و احساس‌ها در ناخودآگاه قرار دارند که فرد از آن بی‌خبر است اما بر رفتار فرد تاثیر می‌گذارند.
  • مشکلات روانشناختی مانند افسردگی و اضطراب اغلب ریشه در تعارض‌های بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه دارند.
  • چگونگی رشد شخصیت به‌شدت تحت تاثیر وقایع دوران کودکی است. در واقع، فروید در نظریه‌ی روانشناسی رشد خود پیشنهاد کرد که شخصیت ما تا حد زیادی در سن ۵ سالگی تثبیت شده است.
  • اطلاعات موجود در ناخودآگاه می‌توانند مضطرب‌کننده یا شرم‌آور باشند. به همین دلیل، افراد از مکانیسم‌های دفاعی گوناگونی برای محافظت از خود در برابر این اطلاعات استفاده می کنند. استفاده نادرست یا افراطی از این مکانیسم‌ها می‌توانند مشکل‌ ایجاد کند.
  • روانکاوهای ماهر می توانند با استفاده از تکنیک‌هایی مثل تحلیل رویا و تداعی آزاد به فرد کمک کنند تا جنبه‌های خاصی از ضمیر ناخودآگاه خود را به آگاهی خودآگاه خود بیاورد. در مطلب زیر از مجله فرادرس، توضیح دادیم ضمیر ناخودآگاه چیست، چگونه کار می‌کند و چطور می‌توان به محتویات آن دسترسی پیدا کرد. برای آشنایی بیشتر با ضمیر ناخودآگاه می‌توانید از این مطلب بهره بگیرید.

روانکاوی برای چه کسانی مفید است؟

درمان روانکاوی به‌طور ویژه به بررسی تاثیر تجربه‌های گذشته، به‌ویژه دوران کودکی، بر زندگی کنونی فرد می‌پردازد. این روش با پردازش عمیق هیجان‌ها و تروماهای گذشته، به افراد کمک می‌کند تا ریشه مشکلات خود را بشناسند. در نتیجه، این درمان می‌تواند برای تمامی کسانی که علاقه‌مند به کاوش گذشته و هیجان‌های خود هستند، مفید باشد. همچنین، روانکاوی با شناسایی و اصلاح الگوهای ارتباطی و رفتاری ناسازگار، کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد. این رویکرد نه‌تنها ابزاری موثر برای خودشناسی است، بلکه در درمان بسیاری از مشکلات و اختلال‌های روان‌شناختی نیز نقش مهمی دارد که در ادامه بررسی می‌کنیم.

نقاشی مردمی که به سمت نور حرکت میکنند

روانکاوی برای درمان چه اختلال‌هایی مفید است؟

درمان روانکاوی علاوه بر اینکه برای خودشناسی و بهبود کیفیت زندگی مفید است، می‌تواند در درمان طیف وسیعی از اختلال‌های روانشناختی موثر باشد. برخی از این اختلال‌ها عبارتند از:

توجه کنید که اختلال‌هایی مثل «اختلال‌ طیف اوتیسم» (Autism Spectrum Disorder) و «اختلال‌های سایکوتیک» (Psychotic Disorders) از جمله «اختلال اسکیزوفرنی» (Schizophrenia Disorder) اغلب نمی‌توانند توسط این رویکرد درمان شوند.

روانکاوی برای چه کسانی مفید نیست؟

دو موضوع مهم وجود دارد که در صورتی که می‎‌خواهید درمان روانکاوی را مد نظر قرار دهید، باید به آن‌ها توجه کنید. نخست اینکه، روانکاوی درمانی زمان‌بر و ریشه‌ای است. اگر تنها به دنبال تسکین سریع علائم خود مثل بی‌خوابی، سردرد و... هستید و زمان یا انگیزه کافی برای عمیق شدن در ریشه مشکلات خود ندارید، بهتر است شیوه‌های دیگری از روان‌درمانی را دنبال کنید.

نقاشی فردی در حال مراقبه - روانکاوی چیست

از سوی دیگر، روانکاوی درمان آسانی نیست و می‌تواند برای مراجعه‌کننده بسیار دردناک باشد. مهم‌ نیست که شما چقدر به تحلیل عمیق مشکلات خود نیاز دارید، در درجه اول باید بتوانید این کار را انجام دهید و سختی آن را تحمل کنید. درمان روانکاوی شما را با احساس‌ها، افکار و تکانه‌های نامطلوب خود روبه‌رو می‌کند. این سفری طولانی است که شاید طی آن، دو قدم به جلو و یک قدم به عقب برای بهتر شدن طی کنید. بنابراین، اگر باور دارید که در شرایط روانی مناسبی نیستید، می‌توانید درمان روانکاوی را به تعویق بیندازید و از شیوه درمانی دیگری بهره بگیرید.

آموزش انواع روان درمانی در فرادرس

تا این قسمت از این مطلب در مجله فرادرس، توضیح دادیم درمان روانکاوی چیست و بر اساس چه فرضیه‌هایی استوار است. سپس، بررسی کردیم برای چه کسانی مفید است، در درمان چه اختلال‌هایی کاربرد دارد و چه کسانی بهتر از درمان‌های جایگزین استفاده کنند. در ادامه به معرفی مهم‌ترین تکنیک‌های روانکاوی خواهیم پرداخت. با این حال، درک عمیق و اصولی درمان روانکاوی یا شیوه‌های درمانی دیگر نیازمند مطالعه بیشتر است. به همین منظور، می‌توانید از مجموعه فیلم آموزشی آنلاین روانشناسی در فرادرس بهره بگیرید.

آموزش روانشناسی در فرادرس
برای تماشای مجموعه فیلم‌های آموزش روانشناسی در فرادرس، روی عکس کلیک کنید.

معرفی ۸ تا از مهم‌ترین تکنیک‌های روانکاوی همراه با مثال

از اصلی‌ترین تکنیک‌های روانکاوی می‌توان به تداعی آزاد، تحلیل رویاها و انتقال روانی اشاره کرد. تکنیک‌های دیگری از جمله آزمون‌های فرافکن نیز وجود دارند که روانکاوها از آن‌ها استفاده می‌کنند. در ادامه به ۸ مورد از این تکنیک‌ها اشاره می‌کنیم و هر کدام را همراه با مثال توضیح می‌دهیم.

در تصویر زیر، این تکنیک‌ها آورده شده‌اند و در ادامه با جزییات بیشتری به آن‌ها می‌پردازیم.

دیاگرام تکنیک های روانکاوری

۱. تکنیک تداعی آزاد چیست؟‌

در اغلب شیوه‌های درمانی از گفت‌وگوهای هدف‌مندتر و ساختارمند‌تری استفاده می‌شود. با این حال، این موضوع در مورد روانکاوی متفاوت است. روانکاوها به کمک تکنیک «تداعی آزاد» (Free Association)، مراجعه‌کننده را تشویق می کند تا آزادانه و بدون هیچ ساختار یا فیلتری افکار خود را بیان کند. بنابراین، مراجعه‌کننده باید هر چه را که به ذهنش می رسد، بگوید. اعتقاد بر این است که این تکنیک به آشکار شدن افکار، ترس‌ها، شرم و انگیزه‌های پنهان ناخودآگاه کمک می‌کند. در طی تداعی آزاد، هر کجا که درمان‌گر احساس کند نیاز به بررسی بیشتری در مورد حرف‌های مراجع وجود دارد، به مراجعه‌کننده اشاره می‌کند تا در این مورد بیشتر صحبت کند.

برای مثال، فرض کنید یک مراجعه‌کننده در ابتدای جلسه در مورد کیکی که آن روز صبح برای تولد خواهرش خریده است، صحبت می‌کند. در ادامه، پسرعموی خود را به یاد می‌آورد که در نزدیکی تولد ۱۲ سالگی او درگذشت و به همین دلیل، مهمانی تولد او برگزار نشد. بعد او اشاره می‌کند که بعد از رفتن به قنادی برای خرید کیک تولد خواهرش، با مادرش مشاجره‌ای داشته است. در نهایت، او می‌گوید که حوصله کافی برای رفتن به مهمانی تولدی که امشب برای خواهرش برگزار می‌شود، ندارد.

نقاشی مردی که کیک در دست در پارک نشسته

در اینجا روانکاو ممکن است متوجه شود که این فرد هنوز نسبت به مرگ پسرعموی خود یا برگزار نشدن جشن تولد ۱۲ سالگی‌اش، احساسات حل‌نشده‌ای مثل خشم و عصبانیت دارد. خارج از فرایند تداعی آزاد، این احساسات ممکن است نامناسب و نادرست به‌نظر برسند، به همین دلیل مراجعه‌کننده از بیان مستقیم آن‌ها خودداری می‌کند. با این وجود، تداعی آزاد به این مراجعه‌کننده فرصت می‌دهد تا در مورد این موضوع عمیق‌تر فکر کند و بتواند احساسات خود را رهاسازی کند.

۲. تکنیک تحلیل رویا چیست؟

روانکاوی معتقد است که بسیاری از افکار، خاطرات، انگیزه‌ها و احساساتی که خارج از آگاهی باقی می‌مانند، در رویاها و خیال‌پردازی‌ها ظاهر می‌شوند. در واقع، رویاها می‌توانند بیانگر ترس‌ها، تعارض‌ها، آرزوها یا انگیزه‌های ناخودآگاه ما باشند. به همین دلیل، روانکاوها از طریق تفسیر معنای نمادها و محتوای تکرارشونده در رویاها، تلاش می‌کنند به محتوای ناخودآگاه دسترسی پیدا کنند.

برای تفسیر رویاها، روانکاوها تلاش می‌کنند به معنای نهفته آن‌ها دست پیدا کنند. همچنین، در روانکاوی نسخه واحدی برای تعبیر رویاها وجود ندارد بلکه رویای هر فرد با توجه به وقایع زندگی و روابط خود فرد تفسیر می‌شود. برای مثال، دانش‌آموزی رویای خود را با روانکاو در میان می‌گذارد. او خواب دیده‌ است که در صندلی عقب ماشینی در حال حرکت نشسته اما این ماشین راننده ندارد. سپس، به چراغ قرمز می‌رسند ولی او نمی‌تواند ماشین را متوقف کند. در اینجا روانکاو به این مراجعه‌کننده کمک می‌کند محتوای آشکار رویای خود را به نمادهای زیر تقسیم کند: ماشین در حال حرکت، صندلی عقب، چراغ قرمز و از دست دادن ترمز.

سپس، از طریق فرآیند تداعی آزاد، مراجعه‌کننده هر چه را که در مورد هر کدام از نمادها به ذهنش می‌رسد، به اشتراک می‌گذارد. درمانگر این گفته‌ها را تفسیر می کند و همراه با مراجعه‌کننده در مورد تفسیر نهایی آن گفت‌وگو می‌کنند. در نهایت متوجه می‌شوند این رویا نشان‌دهنده تعارض‌های ناخودآگاهی است که مراجعه‌کننده در مورد انتخاب شغل خود دارد چراکه والدینش می‌خواهند او در رشته پزشکی تحصیل کند و او هنوز به آنها نگفته است که می‌خواهد نویسنده شود. در واقع، در این رویا، ماشین به سوی حرکت به سمت آینده‌ای است که او نمی‌خواهد اما تا زمانی که روی صندلی راننده ننشیند و مسیر زندگی خود را به دست نگیرد، نمی‌تواند آن را متوقف کند. به همین دلیل، مراجعه‌کننده تصمیم می‌گیرد با والدینش در مورد آرزوهای شغلی خود صحبت کند.

۳. تکنیک استفاده از آزمون‌های فرافکن مثل آزمون رورشاخ

«آزمون‌های فرافکن» (Projective Tests) انواعی از آزمون‌های شخصیتی هستند که در آن‌ها مراجعه‌کننده نسبت به صحنه‌ها، کلمات یا تصاویر مبهم واکنش می‌دهد. این آزمون‌ها پاسخ قاطع و مشخصی ندارند بلکه هر شخصی می‌تواند به شکلی باز به آن‌ها پاسخ بدهد. پاسخ‌های افراد به آزمون‌های فرافکن، منعکس‌کننده تعارض‌ها یا احساس‌ها پنهان آن‌ها است که توسط درمان‌گر تحلیل می‌شود. در ادامه به معرفی برخی از معروف‌ترین آزمون‌های فرافکن می‌پردازیم.

آزمون رورشاخ در روانکاو چیست؟

«آزمون لکه جوهر رورشاخ» (The Rorschach Inkblot Test) یکی از اولین‌ آزمون‌های فرافکن بود که توسعه یافت و امروزه نیز جزو مشهور‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آن‌ها است. این آزمون توسط روانپزشک سوئیسی، «هرمان رورشاخ» (Hermann Rorschach) در ۱۹۲۱ ابداع شد و شامل ۱۰ کارت مختلف است که تصویر ده لکه جوهر با شکلی مبهم را نشان می‌دهند.

آزمون رورشاخ در روانکاوی چیست
نمونه‌ای از کارت‌های مبهم در آزمون لکه جوهر رورشاخ

این کارت‌ها به نوبت به مراجعه‌کننده نشان‌ داده می‌شوند و از او خواسته می‌شود که هر آنچه در تصویر می‌بیند، توصیف کند. پاسخ‌های مراجعه‌کننده به همراه حالت بدن، لحن صدا و... همگی با جزئیات ثبت می‌شوند و در نهایت، به کمک یک سیستم امتیازدهی، تفسیر می‌شوند.

آزمون اندریافت موضوع در روانکاوی چیست؟

در «آزمون اندریافت موضوع» (The Thematic Apperception Test | TAT) از مراجعه‌کننده خواسته می‌شود به یک سری تصاویر مبهم نگاه کنند. این تصاویر اغلب شبیه به برشی از یک داستان هستند و مراجعه‌کننده باید داستانی را در توصیف صحنه بیان کند. در واقع، باید بگویند که چیزی در حال رخ دادن است، هر شخصیت چه کسی است، هر شخصیت چه احساساتی دارد و داستان چگونه پایان می‌یابد. در نهایت، درمان‌گر بر اساس پاسخ‌ها، آزمون را تفسیر می‌کند.

آزمون اندریافت موضوع در روانکاوی چیست
نمونه‌ای از کارت‌های استفاده شده در آزمون اندریافت موضوع

آزمون رسم آدمک در روانکاوی چیست؟

در «آزمون رسم‌ آدمک» (The Draw-A-Person Test) مراجعه‌کننده یک آدمک رسم می‌کند و درمان‌گر به نمره‌گذاری و تفسیر این نقاشی می‌پردازد. برای این کار، درمان‌گر عوامل متعددی از جمله اندازه اندام‌های گوناگون، ویژگی‌های خاص بدن، سطح جزئیات، شکل کلی و... را در نظر می‌گیرد.

آزمون خانه-درخت-آدم در روانکاوی چیست؟

«آزمون خانه-درخت-آدم» (The House-Tree-Person Test) اولین بار توسط «جان باک» (John Buck) طراحی شد. در این آزمون، از مراجعه‌کننده درخواست می‌شود یک خانه، یک درخت و یک شخص را رسم کند. سپس، سوالاتی در مورد تصاویر رسم شده، از او پرسیده می‌شود. جان باک ۶۰ سوال اصلی برای این آزمون ارائه داده است اما ممکن است درمان‌گر برای درک بهتر وضعیت مراجعه‌کننده، سوالات دیگری به این مجموعه اضافه کند. برخی از این سوالات عبارتند از:

  • چه کسی در این خانه زندگی می‌کند؟
  • چه کسی به شخصی که در اینجا زندگی می‌کند، سر می‌زند؟
  • آیا کسی که اینجا زندگی می‌کند، خوشحال است؟

۴. تکنیک شناخت مکانیسم‌های دفاعی

بخشی از محتوای ناخودآگاه هر شخص، شامل اطلاعات نامطلوب و مضطرب‌کننده است؛ اطلاعاتی که سلامت روان و عزت‌نفس‌ او را تهدید می‌کنند. «مکانیسم‌های دفاعی» (Defense mechanisms) نوعی پاسخ روان‌شناختی ناخودآگاه هستند که از فرد در برابر این اطلاعات محافظت می‌کنند. در حالی که وجود این مکانیسم‌ها، برای حفظ روان ضروری است، استفاده افراطی و نابه‌جا از آن‌ها ممکن است آسیب‌زا باشد و فرصت آگاهی در مورد محتویات ناخودآگاه را از فرد می‌گیرد. در نتیجه، روانکاوها با شناسایی مکانیسم‌های دفاعی و آشکارسازی آن‌ها برای مراجعه‌کننده، تلاش می‌کنند به محتویات ناخودآگاه بهتر دسترسی پیدا کنند.

سیگموند فروید و آنا فروید
تصویری از سیگموند فروید در کنار دخترش آنا فروید

مکانیسم‌های دفاعی اولین بار توسط سیگموند فروید معرفی شدند و بعدها توسط دختر او، «آنا فروید» (Anna Freud) توسعه یافتند. در ادامه به شکل مختصر ۱۰ تا از مهم‌ترین مکانیسم‌های دفاعی را همراه با مثال معرفی می‌کنیم.

مکانیسم دفاعی جابه‌جایی چیست؟

آیا تا به حال برای شما پیش‌ آمده که در محل کار روز بدی را تجربه کنید. با این حال، سکوت کنید زیرا می‌ترسید رئیس با شما سخت برخورد کند و به اخراج منجر شود. سپس، به خانه بروید و ناراحتی خود را سر خانواده خود خالی کنید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، مکانیسم دفاعی «جابه‌جایی» (Displacement) را تجربه کرده‌اید. جابه‌جایی یعنی ناامیدی‌ها، احساس‌ها و تکانه‌های خود را به جای موقعیت اصلی، در موقعیتی که عواقب کمتری دارد، تخلیه کنید.

مکانیسم دفاعی انکار چیست؟

«انکار» (Denial) احتمالا یکی از شناخته‌شده‌ترین مکانیسم‌های دفاعی است. هنگامی که فردی نمی‌تواند با واقعیتی روبه‌رو شود و با آن کنار بیاید، با وجود شواهد، از اعتراف به آن خودداری می‌کند. در واقع، وجود آن را منکر می‌شود. برای مثال، اغلب افرادی که به مواد مخدر یا الکل اعتیاد دارند، وجود مشکل در زندگی خود را انکار می‌کنند. انکار به این دلیل رخ می‌دهد که مواجهه با برخی چیزها بسیار ناراحت کننده است اما انکار کردن، تنها یک مسکن موقتی است. گاهی اوقات، برخی افراد به جای رد صریح وجود یک واقعیت، آن را می‌پذیرند اما اهمیت آن را به حداقل می‌رسانند. بری مثال، می‌پذیرند که یک اتفاق بد رخ داده است اما مسئولیت خود در آن اتفاق را نادیده می‌گیرند و دیگران را مقصر می‌دانند.

مکانیسم دفاعی واپس‌زنی چیست؟

طی مکانیسم دفاعی «واپس‌زنی» (Repression) اطلاعات آزاردهنده به خارج از حیطه آگاهی رانده می‌شوند اما ناپدید نمی‌شوند و همچنان بر رفتار فرد تاثیر دارند. برای مثال ممکن است شخصی که در کودکی مورد «سوءاستفاده» (Abuse) واقع شده، دیگر خاطرات آن را به یاد نیاورد. با این حال، به علت تاثیر همان خاطرات در روابط خود دچار مشکل شود.

مکانیسم دفاعی سرکوب چیست؟

مکانیسم دفاعی «سرکوب» (Suppression) تقریبا مشابه واپس‌زنی است اما به شکل آگاهانه‌تری رخ می‌دهد. در سرکوب افراد هشیارانه‌تر تلاش می‌کنند اطلاعات ناخواسته را از حیطه آگاهی خود خارج کنند. برای مثال، در سرکوب، فرد هنوز خاطرات آزار دیدن در کودکی را به یاد می‌آورد ولی سعی می‌کند به آن فکر نکند.

مکانیسم دفاعی والایش چیست؟

در مکانیسم دفاعی «والایش» (Sublimation) افراد انگیزه‌های غیرقابل‌قبول خود را به شکل قابل‌قبول‌تری به نمایش در می‌آورند. برای مثال، شخصی که خشم زیادی را تجربه می‌کند، به جای پرخاشگری کردن به ورزش رزمی روی می‌آورد. فروید معتقد بود که والایش نشانه‌ای از بلوغ است و به افراد اجازه می‌دهد تا به شیوه‌های قابل قبول برای اجتماع عمل کنند.

نقاشی مردی در حال انجام هنرهای رزمی

مکانیسم دفاعی فرافکنی چیست؟

مکانیسم دفاعی «فرافکنی» (Projection) به این معنا است که فرد ویژگی‌ها یا احساس‌های غیرقابل‌قبول خود را به دیگران نسبت دهد. برای مثال، زنی که به همسر خود علاقه زیادی ندارد، ممکن است همواره بیان کند که همسرم مرا دوست ندارد.

مکانیسم دفاعی عقلانی‌سازی چیست؟

طی مکانیسم دفاعی «عقلانی‌سازی» (Intellectualization) افراد اتفاقات را به شیوه‌ای صرفا منطقی و سرد بیان می‌کند تا از بار هیجانی و اضطراب‌آور آن اجتناب کند. یعنی، فرد تنها روی جنبه‌های فکری و عقلانی موضوع تمرکز می‌کند و جنبه‌های عاطفی را به کلی کنار می‌گذارد. به عنوان مثال، فردی که به تازگی تشخیص بیماری لاعلاجی را دریافت کرده است، ممکن است تنها بر کسب دانش در مورد بیماری خود تمرکز کند تا از ناراحتی خود جلوگیری کند.

مکانیسم دفاعی دلیل‌تراشی چیست؟

مکانیسم دفاعی «دلیل‌تراشی» (Rationalization) به معنی توجیه یک رفتار یا احساس غیرقابل‌قبول به شیوه‌ای منطقی است که برای اجتناب از دلیل واقعی آن رخ می‌دهد. برای مثال، ممکن است دانش‌آموزی که در امتحان نمره ضعیفی کسب کرده است، به جای اعتراف به عدم آمادگی خود، معلمش را سرزنش کند. معمولا افراد از این مکانیسم دفاعی هنگام تلاش برای توضیح علت موفقیت یا شکست خود استفاده می‌کنند چراکه تمایل دارند موفقیت‌ها را به ویژگی‌ها و مهارت‌های خود نسبت دهند اما شکست‌ها را گردن دیگران و عوامل بیرونی بیندازند.

مکانیسم دفاعی واپس‌روی چیست؟

گاهی اوقات، هنگامی که افراد با رویدادهای استرس‌زا مواجه می‌شوند، راهبردهای مقابله‌ای موثر را کنار می‌گذارند و به جای آن، الگوهای رفتاری را که در مراحل رشدی قبلی خود استفاده می‌کردند، به کار می‌گیرند. برای مثال، ممکن است فردی در مواجهه با اضطراب، مانند کودکی عروسک‌های خود را به آغوش بگیرد.

مردی بزرگسال که خرس عروسکی بغل کرده

مکانیسم دفاعی واکنش وارونه چیست؟

مکانیسم دفاعی «واکنش وارونه» (Reaction Formation) به این معنی است که شما تکانه و احساسی دارید اما به شکل متضاد آن رفتار می‌کنید. برای مثال، از شخصی به شدت متنفر هستید اما به‌شیوه‌ای بیش‌ازحد دوستانه با او برخورد می‌کنید تا احساسات واقعی خود را پنهان کنید.

۵. لغزش فرویدی چیست؟

گاهی اوقات به شکل ناخواسته چیزی را می‌گوییم که واقعا قصد گفتن آن را نداریم. گاهی نیز کلمه‌ای را به شکل غیرعمدی به زبان می‌آوریم یا به گفتار عامیانه، تپق می‌زنیم. از نظر فروید، این لغزش‌های کلامی که «لغزش فرویدی» (Freudian Slip) نام دارند، از افکار و آرزوهای سرکوب‌شده در ضمیر ناخودآگاه ریشه می‌گیرند. برای مثال، ممکن است فردی به جای «من می‌خواستم بار او را به دوش بِکِشم»، به اشتباه بگوید «من می‌خواستم بار او را به دوش بُکُشم» که نشانه خشم او از موضوع است. به همین صورت، روانکاوها با شناسایی و تفسیر لغزش‌های فرویدی، تلاش می‌کنند به محتوای ناخودآگاه دسترسی پیدا کنند.

۶. انتقال درمانی چیست؟

«انتقال» (Transference) مفهومی است که به تمایل طبیعی ما برای پاسخ دادن به موقعیت‌های خاص به روش‌های منحصربه‌فرد و از پیش تعیین‌شده اشاره دارد. یعنی، در اغلب موارد ما به موقعیت‌های مشابه، به شکلی یکسان پاسخ می‌دهیم که ریشه در نوع دلبستگی و باورهای ناخودآگاه ما دارد. این الگوهای عمیق گاهی اوقات به شکل ناکارآمدی اجرا می‌شوند و هسته اصلی مشکلات فرد را تشکیل می‌دهند.

با توجه به فرایند انتقال، رابطه یک فرد با همسر، دوستان و هر شخص دیگری از جمله روانکاو او شامل عناصر مشابهی است که معمولا از روابط اولیه فرد با والدین و خانواده خود منشا می‌گیرد. در نتیجه، فرد تمایل دارد که روابط جدید خود را مثل روابط اولیه خود درک و تفسیر کند و انتظار مشابهی از آن‌ها داشته باشد. بنابر همین موضوع، می‌توان گفت که ما دیگران را آنچه که واقعا هستند، نمی‌بینیم بلکه ویژگی‌های مهم شخصیت‌های قبلی زندگی خود را به آن‌ها انتقال می‌دهیم. به این شکل، انتقال موجب تحریف روابط ما می‌شود.

نقاشی انتزاعی از فردی که به سمت فرد دیگر می‌رود - روانکاوی چیست

محیط درمان روانکاوی به‌گونه‌ طراحی شده است که می‌تواند پدیده انتقال را به‌خوبی بررسی کند چراکه همان‌طور که اشاره کردیم، مراجعه‌‌کننده فرایند انتقال را با روانکاو خود نیز انجام می‌دهد. برای مثال، کسی که در کودکی احساس رها شدن دریافت کرده است، در اتاق درمان نیز می‌ترسد درمان‌گر او را رها کند. به کمک این مثال‌ها، روانکاو با نشان دادن الگوهای انتقالی به مراجعه‌کننده به او کمک می‌کند تا افکار خود را از واقعیت روابط جدا کند.

انواع انتقال در روانکاوی چیست؟

چندین شکل متفاوت از انتقال در روانکاوی دیده می‌شود که برای درک بهتر این فرایند، برخی از آن‌ها را در ادامه توضیح می‌دهیم.

  • انتقال مثبت: در این شکل از انتقال، مراجعه‌کننده بدون داشتن شواهد کافی فرض می‌کند که درمان‌گر ویژگی‌های مثبت خاصی را دارد.
  • انتقال ایده‌آل: انتقال‌ ایده‌آل زمانی رخ می‌دهد که فردی را خاص، بسیار بزرگ و بدون‌ نقص به حساب می‌آوریم. برای مثال، ما معمولا تمایل داریم پزشک‌ها، سیاستمدارها یا چهره‌های مذهبی را منزه در نظر بگیریم.
  • انتقال منفی: زمانی که مراجعه‌کننده احساس‌های منفی خود مثل خشم و نفرت را به سمت درمان‌گر هدایت می‌کند، انتقال منفی رخ می‌دهد. این انتقال در درمان مفید است زیرا درمان‌گر می‌تواند این هیجان‌ها را بررسی و ریشه‌یابی کند.
  • انتقال عاشقانه: در این شکل از انتقال، مراجعه‌کننده ممکن است احساسی عابدانه، عاشقانه یا جنسی نسبت به درمان‌گر داشته باشد. گاهی اوقات هنگامی که این خواسته مراجعه‌کننده برآورده نشود، او درمان را ترک می‌کند.

۷. مقاومت درمانی چیست؟

با شروع درمان روانکاوی، افکار و احساسات ناراحت‌کننده‌ای به حوزه آگاهی فرد وارد می‌شوند. این احساسات دیگر تنها مربوط به خاطرات نیستند بلکه این بار به شکل هیجانی کاملا زنده و کنونی تجربه‌ می‌شوند. به دلیل سختی این موضوع، اغلب مراجعه‌کننده‌ها در حین درمان، به شکل ناخودآگاه در برابر کاوش بیشتر روان خود «مقاومت» (Resistance) می‌کنند. این مقاوت‌ها می‌تواند به شکل‌های مختلفی بیان شوند. برای مثال، تغییر ناگهانی موضوع، سکوت کردن، مکث کردن، فراموش کردن کلمات و تلاش برای قطع کامل درمان می‌تواند نمونه‌ای از مقاومت‌های مراجعه‌کننده باشد.

برای روانکاو، چنین رفتارهایی نشان‌دهنده این احتمال است که مراجعه‌کننده به طور ناخودآگاه سعی می کند از افکار و احساسات آزاردهنده اجتناب کند. در نتیجه، در چنین مواردی مراجعه‌کننده را تشویق می‌کند تا بیشتر در مورد هیجان‌هایی که تجربه می‌کند، صحبت کند. با پیشرفت فرایند روانکاوی، بیماران ممکن است کمتر احساس خطر کنند و توانایی بیشتری برای رویارویی با موضوعات دردناک پیدا کنند. به عبارت دیگر، آن‌ها ممکن است به مقاومت خود غلبه کنند.

نقاشی انتزاعی از مغز - روانکاوی چیست

روانکاوان مقاومت را یکی از قدرتمندترین ابزارهای خود می دانند، زیرا مانند یک فلزیاب عمل می کند و وجود مواد مدفون را نشان می‌دهد. در واقع، هر گاه که مراجعه‌کننده نسبت به موضوعی مقاومت نشان دهد، برای روانکاو به این معنا است که هیجان‌های عمیقی در آن موضوع پنهان شده‌اند که در روند درمان تاثیر بسیار مهمی دارند و باید بررسی شوند.

۸. تکنیک تفسیر نمادها در روانکاوی چیست؟

محتوای ناخودآگاه معمولا به شکلی نمادین به زندگی ما راه پیدا می‌کند. این محتوا نه تنها در رویاها ظاهر می‌شود بلکه در باورها، خیال‌پردازی‌ها و آرزوها نیز حضور دارند. آن‌ها در محتوای روان‌رنجورانه مثل ترس‌ها و فوبیاها نیز دیده می‌شوند. برای مثال، هر کدام از این عناصری که در فوبیاها حضور دارند، می‌توانند برای افراد نماد چیز دیگری باشند و معنای خاصی داشته باشند. فروید مراجعه‌کننده‌ای به نام «هانس کوچولو» (Little Hans) داشت که از سن پنج سالگی، به شدت از اسب‌ها می‌ترسید. فروید در طی درمان هانس، متوجه شد که جثه بزرگ و تنومند اسب‌ها، هانس را به یاد پدرش می‌انداختند. در واقع، اسب‌ها برای هانس نماد پدرش بودند و ترس اصلی هانس نیز نسبت به پدرش بود. به همین ترتیب، در جلسات درمانی روانکاوی، روانکاوها با آشکارسازی معنای پشت نمادها، تلاش می‌کنند به محتوای ریشه‌ای ناخودآگاه دست یابند.

انواع روانکاوی چیست؟

همان‌طور که اشاره کردیم، درمان روانکاوی توسط سیگموند فروید پایه‌گذاری شد. در طول سالیان، نظریه‌پردازهای دیگری از جمله «کارل یونگ» (Carl Jung)، «ملانی کلاین» (Melanie Klein)، «ژاک لاکان» (Jacques Lacan)، «اریک اریکسون» (Erik Erikson) و... بر آن تاثیر گذاشتند. در نتیجه، شکل‌های متفاوتی از درمان روانکاوی پدید آمد که تمام آن‌ها ریشه در نظریه‌های اولیه روانکاوی دارند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین انواع روانکاوی اشاره می‌کنیم و در مورد هر کدام از آن‌ها مختصر توضیح می‌دهیم.

در تصویر زیر، انواع روانکاوی آورده شده است که در ادامه مطلب، با توضیحات بیشتری آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

دیاگرام توصیفی از انواع روش های روانکاوی

۱. روانکاوی کلاسیک یا روانکاوی فرویدی چیست؟

«روانکاوی کلاسیک» (Classic Psychoanalysis) یا «روانکاوی فرویدی» (Freudian Psychoanalysis) بیش از هر شخص دیگری، بر نظریه‌های خود فروید تاکید می‌کند. نظریه‌های فروید، به سه دسته عمده تقسیم می‌شوند. دسته اول، نظریه‌هایی هستند که بر تاثیر غریزه‌های زیستی در زندگی تمرکز می‌کنند. روانکاوهای کلاسیک، بررسی می‌کنند که چطور این غریزه‌ها به شکل ناخودآگاه و تغییریافته در زندگی فرد حضور پیدا می‌کنند. دسته دوم، تفاوت ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه را توضیح می‌دهند و محتویات ضمیرناخودآگاه را مطالعه می‌کنند. در نتیجه، روانکاوهای کلاسیک از طریق تکنیک‌هایی مثل تداعی آزاد و تفسیر رویاها، تلاش می‌کنند به محتویات ضمیرناخودآگاه دسترسی پیدا کنند.

سیگموند فروید
تصویری از فروید، پدر علم روانکاوی

دسته سوم نظریه‌های فروید نیز «رشد روانی-جنسی» (Psychosexual Development) افراد در کودکی را بررسی می‌کند. فروید معتقد بود که بیشتر شخصیت افراد در همان کودکی شکل می‌گیرد و تجربه‌های کودکی تاثیر بسیار عمیقی بر آینده فرد می‌گذارد. بنابراین، روانکاوهای کلاسیک با کاوش عمیق خاطرات کودکی، سعی می‌کنند تاثیرات مختلف آن‌ها را آشکار کنند. برای آشنایی بیشتر با نظریه‌های درمانی فروید و دیگر دانشمندان،‌ می‌توانید از فیلم آموزش رایگان نظریه های مشاوره و روان درمانی در فرادرس استفاده کنید.

۲. روانکاوی تحلیلی یا درمان روان‌تحلیلی چیست؟

درمان «روان‌تحلیلی» (Analytic Psychology) توسط کارل یونگ پایه‌گذاری شد. یونگ در بسیاری از نظریه‌ها و تکنیک‌ها با فروید موافق بود اما در کنار ضمیر ناخودآگاه فردی، بر «ناخودآگاه جمعی» (Collective Unconscious)، «کهن‌الگوهای جهانی» (Global Archetypes) و معانی نمادها تاکید می‌کرد.

کارل یونگ، روانکاوی چیست
تصویری از کارل یونگ، بیانگذار درمان روان‌تحلیلی

رویکرد روان‌تحلیلی جنبه‌های مختلف شخصیت یک فرد را مورد بررسی قرار می‌دهد و تلاش می‌کند به کمک افزایش سطح آگاهی و خودشناسی، جنبه‌های گوناگون روان را با یکدیگر هماهنگ کند تا فرد به تعادل روانی برسد. همچنین، در درمان روان‌تحلیلی، درمان‌گر نسبت به روانکاوی کلاسیک فعال‌تر است و بیشتر به هدایت مراجعه‌کننده می‌پردازد.

۳. درمان روان‌پویشی چیست؟

درمان «روان‌پویشی» (Psychodynamic) نیز بر کشف اثر ضمیر ناخودآگاه و تجربه‌های کودکی بر رفتار فرد تمرکز می‌کند. با این حال، معمولاً کوتاه‌تر و انعطاف‌پذیرتر از روانکاوی کلاسیک است و بیشتر بر احساس‌های فعلی و الگوهای رابطه‌ای تمرکز دارد. درحالی‌ که هر دو روش از تکنیک‌های مشابهی استفاده می‌کنند، درمان روان‌پویشی تعاملی‌تر است و بر حل عملی مشکلات کنونی بیشتر تاکید می‌کند.

۴. روانکاوی لکانی چیست؟

ژاک لکان در کنار تاکید بر نظریه‌های فروید، بر نقش عمیق زبان بر شکل‌گیری هویت تاکید می‌کرد. او معتقد بود که ناخودآگاه از ساختارهای زبانی تاثیر می‌گیرد و ورود به نظم نمادین، یعنی فراگیری زبان و پذیرش هنجارهای اجتماعی را عاملی اساسی در شکل‌گیری هویت و امیال افراد می‌دانست.

ژاک لکان - روانکاوی چیست
تصویری از ژاک لکان، یکی از مهم‌ترین روانکاوها

برای درک بهتر درمان لکانی، به این مثال توجه کنید. فرض کنید مراجعه‌کننده‌ای که دچار وسواس فکری عملی است، بارها و بارها درب‌ها را بررسی می‌کند تا درست بسته شده باشند. در این حالت، درمان‌گر لکانی به جای اینکه بر رفتاری اجباری او تمرکز کند، به ادبیاتی که مراجعه‌کننده برای توصیف وضعیت خود استفاده می‌کند، توجه می‌کند و به دنبال معانی نمادین و پنهان ضمیر ناخودآگاه، در ادبیات او می‌گردد. در واقع، هدف این فرآیند کمک به مراجعه‌کننده برای  کسب بینش در مورد علت اصلی رفتار خود، به‌وسیله آشکار ساختن محتوای ضمیر ناخودآگاه از طریق زبان است.

۵. روانشناسی ایگو چیست؟

در اواخر دهه ۱۹۳۰، دانشمندانی از جمله «هنز هارتمن» (Heinz Hartmann) و اریک اریکسون تصمیم گرفتند نظریه فروید را مورد بازبینی قرار دهند تا بر قدرت «خود» (Ego) و تاثیر محیط بر رشد آن تاکید کنند. فروید ایگو را مرکز تضاد مداوم بین انگیزه‌های درونی و واقعیت‌های بیرونی می‌دانست اما هارتمن پیشنهاد کرد که ایگو نقش بسیار گسترده‌تری دارد و عملکردهای اجرایی از جمله زبان، تفکر، یادگیری، حافظه و برنامه‌ریزی را مدیریت می کند. از نظر هارتمن، قدرت تصمیم‌گیری و فاعلیت ایگو بیشتر از مقداری است که فروید تصور می‌کرد. در نتیجه، در فرایند درمان، روانشناس‌های ایگو تلاش می‌کنند «خود» را در مراجعه‌کننده تقویت کنند تا بهتر بتواند تعارض‌ها را برطرف کند.

همچنین، هارتمن پیشنهاد کرد که رشد این جنبه های شخصیتی تا حد زیادی به شرایط محیطی بستگی دارد. در ادامه، اریکسون یک نظریه جامع در مورد چگونگی شکل‌گیری خود در محیط اجتماعی ارائه کرد که به مراحل رشدی متعددی تقسیم می‌شد. بنابراین، در حالی که نظریه رشد روانی-جنسی فروید بر نیروهای زیستی و جنسی تاکید داشت، اریکسون به نقش اجتماع در رشد یک فرد توجه کرد. به همین طریق، درمان‌گرانی که رویکرد روانشناسی ایگو را انتخاب می‌کنند، بر ارتباط فرد یا محیط اجتماعی خود تاکید می‌کنند. در صورتی که به مطالعه بیشتر و دقیق نظریه‌های رشد روانی-جنسی فروید، نظریه رشد روانی-اجتماعی اریکسون و دیگر نظریه‌های روانشناسی رشد علاقه دارید، می‌توانید از مطلب زیر در مجله فرادرس بهره بگیرید.

۶. روانشناسی خود چیست؟

«روانشناسی خود» (Self Psychology) شیوه نوینی از روانکاوی است که از نظریه‌های «هنز کوهات» (Heinz Kohut) ریشه گرفته است. کوهات بر مفهوم «خود-پنداره» (Self-Concept) تمرکز کرد و معقتد بود که خود-پنداره یک شخص از طریق روابط او با دیگران، به خصوص والدین خود، شکل می‌گیرد. در واقع، کودکانی که تجربه‌های مثبتی با مراقب‌های اولیه خود داشته‌اند، احساس بهتری به خود دارند و روابط رضایت‌بخش‌تری را در بزرگسالی تجربه می‌کنند. از سوی دیگر، کودکانی که روابط اولیه آن‌ها با والدین خوشایند نبوده است، در روابط آینده خود با دیگران مشکلاتی را پشت سر می‌گذارند. به همین علت، درمان‌گران حوزه روانشناسی خود، با کشف تاثیر تجربه‌های کودکی و تقویت خود-پنداره، تلاش می‌کنند کیفیت زندگی مراجعه‌کننده را بهبود دهند.

۷. روانکاوی روابط ابژه چیست؟

نظریه‌های «روابط ابژه» (Object Relation) بر تعامل فرد با دیگر انسان‌ها تاکید می‌کنند. بنابر این نظریه‌ها، روابط انسانی یک فرد کلید اصلی درک تعارض‌های درونی او هستند. روانکاوهای این حیطه، بیشتر از دیگر نظریه‌های فروید، بر تجربه‌های اولیه کودکی تمرکز می‌کنند. با این حال، برخلاف فروید که انگیزه اصلی کودکان را نیازهای زیستی می‌دانست، آن‌ها نیاز به روابط بین‌فردی را در نظر می‌گیرند. از معروف‌ترین نظریه‌پردازهای روابط ابژه می‌توان به ملانی کلاین، «مارگارت مالر‌» (Margaret Mahler) و «دونالد وینیکات» (Donald Winnicott) اشاره کرد.

ملانی کلاین - روانکاوی چیست
تصویری از ملانی کلاین، یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازهای روابط ابژه

ابژه در روانکاوی چیست؟

در نظریه روابط ابژه، اصطلاح «ابژه» یا «شیء» به شخص مهمی که فرد با او ارتباط دارد، اطلاق می‌شود. ابژه‌های بیرونی، در واقع بازنمایی‌هایی از درون فرد و ابژه‌های درونی او هستند. ابژه‌های درونی در سال‌های اولیه زندگی از طریق تعامل کودک با مراقب‌های خود شکل می‌گیرد. به زبانی ساده‌تر، نظریه ابژه بیان می‌کند که افراد تمایل دارند ابژه‌های بیرونی را مانند ابژه‌های درونی خود تفسیر کنند. برای مثال، اگر در کودکی مورد بدرفتاری قرار گرفته‌اند، باور دارند که شخصیت‌های جدید زندگی‌شان نیز با آن‌ها بدرفتاری خواهند کرد. این موضوع درست مثل پدیده انتقال روانی است که پیش از این توضیح دادیم.

بلوغ روانی از دیدگاه نظریه ابژه چیست؟

در نظریه روابط ابژه، تصور می‌شود که در ابتدا نوزادان نمی‌توانند جنبه‌های «زندگی‌بخش» و «ناامیدکننده» والدین خود را از هم جدا کنند. از دیدگاه نوزاد، والدین زندگی‌بخش هستند زیرا به نوزاد شیر می‌دهند اما ناامیدکننده هستند زیرا گاهی از او غفلت می‌کنند. به دلیل اینکه ظرفیت شناختی نوزادان برای درک این تضادها پایین است، آن‌ها ابژه‌ها به دو بخش کاملا مجزا خوب و بد تفسیم می‌کنند. در طول زندگی و با رشد روانی، کودکان یاد می‌گیرند که دیدگاهی یکپارچه‌تر و خاکستری‌تر به خود و دیگران داشته باشند اما اگر روابط زندگی کودکی به درستی شکل نگیرند، او نمی‌تواند به این بلوغ روانی دست یابد و با مشکلات متعددی در روابط خود روبه‌رو خواهد شد.

درمان از دیدگاه نظریه ابژه چگونه است؟

با توجه به موضوعاتی که بیان کردیم، درمان‌گرهای رویکرد روابط ابژه، از طریق فرایند انتقال و تحلیل وقایع کودکی، الگوهای ارتباطی و باورهای درونی مراجعه‌کننده را کشف می‌کنند. سپس، با آگاه‌سازی مراجعه‌کننده از آن‌ها به او کمک می‌کنند این الگوها را تغییر دهد. همچنین، تجربه ارتباط مثبت و سالم با درمان‌گر نیز در بهبود روابط مراجعه‌کننده موثر است.

۸. درمان روانکاوی بین‌فردی چیست؟

«روانکاوی بین فردی» (Interpersonal Psychoanalysis) اولین بار توسط «هری استک سالیوان» (Harry Stack Sullivan) معرفی شد. درست مثل نظریه‌های روابط ابژه، سالویان بر این باور بود که رفتار افراد، نه توسط غریزه‌های زیستی بلکه توسط روابط اولیه زندگی آن‌ها شکل می‌گیرد. با این حال، سالیوان بر دو محرک اصلی «نیازها» و «اضطراب» تمرکز کرد و تاکید کرد که برخی از رفتارها، برای رفع نیازهای زیستی و روانی هستند و برخی دیگر، برای اجتناب از اضطراب شکل می‌گیرند. او معتقد بود که هر چه سطح اضطراب یک فرد در نوزادی بالاتر باشد، در آینده مشکلات بین‌فردی بیشتری را تجربه می‌کند و مشکلات بین‌فردی، اساس پریشانی‌های روانی هستند. بنابراین، روان‌درمانی بین‌فردی بر کشف و بازسازی روش‌های ناسالم ارتباط افراد با دیگران تمرکز می‌کند تا مراجعه‌کننده بتواند به روابط رضایت‌بخش‌تری دست یابد.

نقاشی انتزاعی دو فرد نشسته در کنار هم - روانکاوی چیست

۹. درمان روان‌پویشی کوتاه‌مدت فشرده چیست؟

«درمان روان‌پویشی کوتاه‌مدت فشرده» (Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy | ISTDP) شکلی از درمان روان‌پویشی که توسط «حبیب دوالدو» (Habib Davanloo) طراحی شده است. این درمان، به نسبت اغلب شیوه‌های روانکاوی دیگر، زمان کمتری نیاز دارد اما در مقابل، فشرده‌تر است و تاب‌آوری روانی بیشتری را می‌طلبد. رویکرد ISTDP، بر هیجان‌هایی که مراجعه‌کننده در جلسه درمان تجربه می‌کند، تمرکز می‌کند. اجتناب از این هیجان‌ها باعث افسردگی، مشکلات شخصیتی، اختلال‌های خوردن و علائم فیزیکی و... می‌شود. در حالی که، در جلسات درمانی، درمان‌گر به مراجعه‌کننده کمک می‌کند تا با تجربه ایمن احساسات سرکوب‌شده، اضطراب و دیگر علائم روانشناختی خود را کاهش دهد.

۱۰. عصب‌روانکاوی چیست؟

رویکرد «عصب‌روانکاوی» (Neuropsychoanalysis) علمی است که بین «عصب‌شناسی» (Neuroscience) و نظریه‌های روانکاوی پل می‌زند. با پیشرفت فناوری، می‌توان فعالیت مغز را مشاهده کرد و ارتباط آن را با مفاهیمی مثل ناخودآگاه، هیجان‌ها، روابط بین‌فردی و خیال‌پردازی‌های ذهنی بررسی کرد. این دانش کمک می‌کند تا بفهمیم ذهن در عمیق‌ترین سطوح خود چگونه سازماندهی می‌شود. علاوه‌ بر آن، به کمک عصب‌روانکاوی می‌توانیم به‌شکلی علمی‌تر نظریه‌های روانکاوی را توسعه دهیم و در درمان‌های بالینی به کار ببریم.

سوالات رایج در مورد روانکاوی

تا به این قسمت از این مقاله در مجله فرادرس، در مورد مهم‌ترین تکنیک‌های درمان روانکاوی صحبت کردیم و انواع آن را بررسی کردیم. پس از این به سوالات رایج در مورد درمان روانکاوی و جلسات آن پاسخ می‌دهیم. همچنین، برای آشنایی بیشتر و اصولی با این شیوه درمانی می‌توانید از فیلم آموزش روانکاوی چیست؟ همراه با روش ها و اهداف درمانی در مجموعه فیلم‌های آموزشی روانشناسی فرادرس بهره بگیرید.

درمان روانکاوی چقدر طول می‌کشد؟

جلسات درمان روانکاوی اغلب به‌صورت منظم و هفتگی برگزار می‌شود و هر جلسه حدود ۴۵ دقیقه طول می‌کشد. بسته به تشخیص درمان‌گر و شرایط مراجعه‌کننده، تعداد جلسات هفتگی می‌تواند یک یا دو بار باشد. همچنین، مدت کلی طول درمان به نیازهای هر فرد بستگی دارد اما از آنجا که روانکاوی شکل عمیقی از درمان است، فرایند تحلیل ممکن است سال‌ها ادامه یابد.

نقاشی انتزاعی جلسه روان درمانی - روانکاوی چیست

تفاوت روانپزشک، روانشناس و روانکاو چیست؟

روانشناس‌ها دارای مدرک معتبر روانشناسی هستند و فرآیندهای مربوط به ذهن و رفتار را از دیدگاه‌های متنوع بررسی می‌کنند. در روانشناسی شیوه‌های درمانی مختلفی از جمله «درمان شناختی رفتاری» (Cognitive Behavioral Therapy | CBT) و «درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش» (Acceptance And Commitment Therapy | ACT) به کار گرفته می‌شود که هر کدام بر جنبه‌های متفاوتی از درمان تاکید می‌کنند.

روانکاوی شیوه‌ای از درمان است که بر مطالعه ذهن خودآگاه و ناخودآگاه انسان تمرکز می‌کند. مدرک دانشگاهی مجزا برای روانکاوی وجود ندارد بلکه روانکاوها معمولا دارای مدرک روانشناسی یا روانپزشکی هستند و به‌طور جداگانه برای روانکاوی آموزش دیده‌اند. از سوی دیگر، روانپزشک‌ها، پزشکانی باصلاحیت هستند که تحصلات تکمیلی خود را در زمینه درمان اختلال‌های روانشناختی طی کرده‌اند. شیوه‌های درمانی آن‌ها اغلب با دارودرمانی یا درمان‌های زیستی همراه است.

روانکاو بهتر است یا روانشناس؟

هیچ‌کدام از این دو رویکرد، به خودی خود بهتر نیستند بلکه میزان مفید بودن آن‌ها بستگی به شرایط شما دارد. روانکاوی تلاش می‌کند تا با نفوذ در لایه‌های عمیق‌تر، بر ریشه باورها و رفتارها تاثیر بگذارد. در نتیجه، زمان، انرژی و تاب‌آوری بیشتری نیاز دارد. اگر شما مشکلی دارید که به‌طور قابل‌ملاحظه‌‎ای بر زندگی روزمره شما تاثیر گذاشته است و نیاز به کمک فوری دارید، روانشناس گزینه بهتری به شمار می‌آید. اگر می‌خواهید ژرف‌تر کاوش کنید و به شکل مفصل درک کنید که چه چیزی باعث مشکلات شما می‌شود، بهتر است روانکاوی را در نظر بگیرید.

نقاط قوت روانکاوی چیست؟

درمان روانکاوی نیز مانند تمام رویکردهای درمانی دیگر، نقاط قوت خود را دارد. در اینجا به فهرستی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • درمان روانکاوی، هر فرد را به شکل منحصربه‌فرد خود نظر می‌گیرد. این رویکرد درمانی به جای مقایسه افراد با یک هنجار فرضی، آن‌ها را به همان شکلی که هستند، می‌پذیرد و در اغلب موارد، از دسته‌بندی‌های تشخیصی از پیش تعیین‌شده استفاده نمی‌کند.
  • هر مراجعه‌کننده‌ای آزاد است و تشویق می‌شود تا در مورد چیزهایی که برای خود او مهم است، صحبت کند چراکه روانکاوی به جای استفاده از دستورالعمل، از تداعی آزاد استفاده می‌کند.
  • کیفیت درمان روانکاوی توسط زمان محدود نمی‌شود.
  • هدف درمان روانکاوی تنها کاهش علائم اختلال‌ها نیست بلکه بر ارتقای کیفیت زندگی فرد تمرکز می‌کند.
  • ضمیر ناخودآگاه و تجربه‌های کودکی به شکلی عمیق کاوش می‌شوند.

نقاشی انتزاعی مراقبه کردن - روانکاوی چیست

نقاط ضعف روانکاوی چیست؟

انتقادهای متعددی به درمان روانکاوی وارد می‌شود. برخی از این انتقادها عبارتند از:

  • درمان روانکاوی نیازمند سرمایه مالی، زمان و تلاش زیادی است. در حالی که در دنیای امروزی، مردم اغلب به دنبال نتایج سریع و دیرپا هستند.
  • درمان روانکاوی پاسخ‌های هیجانی شدیدی را برمی‌انگیزد و اغلب مکانیسم‌های دفاعی فرد را به چالش می‌کشد. در نتیجه، از نظر روانی فرایند سختی محسوب می‌شود.
  • برخی از نظریه‌های روانکاوی به علت ماهیت ذهنی خود، از اعتبار تجربی کمی برخوردارند.

هدف درمان روانکاوی چیست؟

هدف درمان روانکاوی این است که مراجعه‌‌کننده بتواند ریشه رفتارهای خود را بهتر درک کند و نسبت به آن بینش پیدا کند. این موضوع باعث می‌شود مراجعه‌کنندگان بتوانند مسئولیت اعمال خود را به عهده بگیرند. اغلب در این حالت، آن‌ها با استفاده از آگاهی حاصل، از تکرار الگوهای قدیمی و ناکارآمد رفتار خود جلوگیری می‌کنند و رفتارشان بهبود می‌یابد. گاه نیز ممکن است که مراجعه‌کنندگان الگوی رفتاری گذشته خود را ادامه بدهد اما در این حالت، این الگو دیگر یک فرایند ناخودآگاه نیست بلکه رفتاری آگاهانه و مسئولانه است.

تفاوت درمان روان‌پویشی، روان‌تحلیلی و روانکاوی چیست؟

روانکاوی انواع گوناگونی دارد که در این مطلب از مجله فرادرس، ۱۰ نوع از آن را معرفی کرده‌ایم اما به طور کل، هنگامی که صحبت از روانکاوی به میان می‌آید، اغلب منظور روانکاوی فرویدی است که به تاثیر ضمیر ناخودآگاه و تجربه‌های کودکی می‌پردازد. درمان‌ روان‌تحلیلی، در کنار این موضوع‌ها، به ناخودآگاه جمعی انسان‌ها و معانی نمادها توجه بیشتری دارد. درمان روان‌پویشی نیز بر همین دو مورد استوار است اما کوتاه‌تر و انعطاف‌پذیرتر است. همچنین، تمرکز اصلی خود را بر احساس‌های کنونی و الگوهای رابطه‌ای می‌گذارد.

بر اساس رای ۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Better HealthWebMDVery Well MindVery Well MindVery Well HealthVery Well MindVery Well Mind
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *